آیا شرکت میکنید؟ به چه کسی رای خواهید داد؟ توقع و امید آمدن چه کسی را دارید؟ در صورت حضور چه کسی تنها بخاطر او شرکت خواهید کرد؟ و ... اخبار و مسائل مربوط به انتخابات را نیز در اینجا بگذارید.
نمایش نسخه قابل چاپ
آیا شرکت میکنید؟ به چه کسی رای خواهید داد؟ توقع و امید آمدن چه کسی را دارید؟ در صورت حضور چه کسی تنها بخاطر او شرکت خواهید کرد؟ و ... اخبار و مسائل مربوط به انتخابات را نیز در اینجا بگذارید.
خیر
فامیل دور !
کسی که نظرش به رهبری نزدیک تره ! (فهرست کاندید های انتصابات را که ببینم نظرم را میگویم)
فامیل دور !
تنها کسی در فامیل بودم که در 88 هم شرکت نکردم. چه رسد به این!
منهم البته هیچگاه رای ندادم ولی در جریانات پس از انتخابات به خیابانها آمدم و شعار دادم «رای من کو». :e406:
اکنون کشور در موقعیتی بسیار اسفبار قرار دارد و من بعید میدانم با وجود تمام کثافتی که از سر و روی نظام میبارد مردم اقدام به تحریم بکنند.
فشاری که بر آنهاست در این حد است، و همینطور اینکه نسل جدیدی از رای دهندگان بالغ شدهاند، و اینکه کشور در آستانهی تهاجم نظامی قرار دارد، و اینکه در درون سیستم ریزش و جنگ داخلی در جریان است که نشان میدهد «همهشان از یک قماش» نیستند و ... البته من طرفدار شرکت یا تحریم هیچکدام نیستم. هرکس هرطور صلاح دید باید رفتار بکند و نمیتوان از مردم بخاطر رای دادن احتمالی طلبکار بود چراکه در شرایط بسیار بدی زندگی میکنند و هر دم مار و ریسمان پارهای را چنگ خواهند زد.
من شرایطم بد است ! پس مجازم که اشتباه کنم و چون شرایطم بد است هم نباید نتیجه اشتباهاتم را ببینم ؟
دور قبل میگفتیم مردم متوجه نیستند که این بساط انتخابات یک سیرک نمایشی است و تنها هدفش نشان دادن مقبولیت جمهوری اسلامی به خارجیان است و بس .
اکنون دیگر مردم این مورد را میدانند پس :
1 - یا این حکومت را با همین شرایط میخواهند و شمار مخالفین بسیار پایین است .
2 - یا فهم و درکشان در همین حد است که به همان نسبت هم چوبش را میخورند .
من با یکی صحبت میکردم توی بالاترین ، طرف میگفت اگر در انتخابات شرکت نکنیم بعدش که تقلب شد !!!! نمیتونیم بیایم بگیم رایمون کو :e05a: وقتی درک و فهم کسی در همین حد است جمهوری اسلامی از سرش هم زیاد است . بخش بسیار بزرگی و شاید تمام این فشارهای اقتصادی و بین المللی فعلی هم به خاطر انفعال جامعه ایرانی در قبال عملکرد حکومت است .
همان طور که میبینید هر چه جامعه فرهیخته تر و فهمیده تر باشد حکومتش هم به همان نسبت وضعیت بهتری دارد ، جمهوری اسلامی و تداومش هم نشان از میزان فرهیختگی ملت ایران دارد - به هر حال این حکومت برخواسته از همین جامعه است دیگر ! از فضا که نیامده .
اولا هیچ مشخص نیست که شرکت در انتخابات تصمیمی باشد اشتباه، بار اثبات آن هنوز بر دوش شماست. خاصه آنکه جمهوری اسلامی بارها اثبات کرده که مطلقا غیرقابل پیشبینیست و احتمال پدید آوردن تغییر، هرچند اندک، همواره وجود دارد. مگر اینکه ادعا بکنید تفاوتی میان خاتمی و احمدینژاد وجود نداشته که در آنصورت بحثی با هم نداریم. ثانیا قربانی سیستمی ددمنش و سرکوبگر و فاشیستی شدن نشانهی هیچ چیز نیست بجز وحشی بودن آن سیستم و بیپناهی مردمی که قربانی آن میشوند، روسهای گولاک احمق و نادان و بیخرد نبودند که قربانی دستگاه ترور استالینی میشدند، مردم ایران هم اگر چوب میخورند و گلوله و توسری بخاطر «حماقت» و «لیاقت» آنها نیست. ثالثا این از خودبیزاری مبتنی بر تحقیر مردم ایران بخاطر «تداوم ج.ا» از قلب اروپا کمی خندهدار است و برای من چیزی بجز درگیر کردن عواطف در یک بحث منطقی نیست.
امیر جان من که در اروپا متولد نشده ام ! تقریبن تمام عمرم را در جمهوری اسلامی سپری کرده ام به خصوص نیمه نخست ریاست جمهوری این بوزینه ی آخری !
در مورد شرکت در انتخابات و اشتباه بودنش نیازی نمیبینم بخواهم با زیاده نویسی در باره اش توضیح دهم و اثباتش کنم ! همینکه شرکت در انتخابات وضع را به این سو کشانده خودش نشان از اشتباه بودنش دارد . دست کم میشود برای یک بار هم که شده در این سریک انتخاباتی شرکت نکرد و نتیجه را دید ! به عکس اینجاست که موافقین شرکت در انتخابات باید ثابت کنند چگونه چیزی که آزموده نشده راه خوبی نیست !
در مورد شوروی هم مردمی که تحت آن سیستم زندگی میکردند حتا 1% از رفتار ایرانیان رو از خود بروز ندادند ! کدام مخالف حکومت کمونیستی گفت من بروم رای بدهم که دانشگاه راهم بدهند ؟ رفتند و علیهش مبارزه کردند و یا تبعید شدند و یا زندانی و شکنجه و ... دست آخر هم یک تیپا زدند به ما تحت حکومت کمونیستی . مردم ما ولی دارند با این سیستم و نظام مماشات میکنند و ابراز مخالفتشان فقط ظاهریست ولی وقتی پای منافع شخصی میرسد حتا حاضر نیستند در یک اعتراض مدنی ی بی هزینه قدم بردارند !!!
اشتباه است اگر فراموش کنیم مردم ایران علیه چه سیستمی شورش کردند !!!! و بعد از آن چه سیستمی را بر سر کار آوردند !!!!!! گذر از دیکتاتوری به دیکتاتوری ای وحشی و مذهبی آن هم به صورت انقلاب و با رای اکثریت به نظر شما نشان از فهم و درک والای مردم ایران دارد ؟
من هر وقت سخنرانی های خمینی ، وعده هایش و رفتار شورشیان 57 را که میبینم بیش از پیش به بیخردی اکثریت جامعه ی ایرانی در آن سالها پی میبرم و وقتی سخنان مدافعین جمهوری اسلامی و یا طرفداران اسهالات و ... را که میشنوم به این نتیجه میرسم که این بی خردی دست کم در آن قشر که گویا شمارشان بیش از 50% جامعه است کماکان به قوت خود باقیست .
آنهایی که بهره ای از خرد برده اند یا از جامعه رانده میشوند ، یا درون سیستم از بین میروند یا کشور را ترک میکنند .
من بیشتر دوست دارم واقع بین باشم تا اینکه رویایی فکر کنم . به نظر من انسانی که میداند اگر دو سر سیم لخت حاوی جریان را بدون محافظ بگیرد برق وی را میگیرد و این کار را بکند از نظر مغزی مشکل دارد !!!!
مردمی هم که میدانند جمهوری اسلامی تره هم برای رایشان خرد نمیکند و همه را یکجا به زباله دانی میریزد در صورتی که در انتخابات شرکت کنند مشکل مغزی دارند . حداقلش این است که این مردم و جامعه باید راه خود را از حکومت جدا کند .
برده ای که برای سیستم برده داری ارزش قایل است و به بقایش کمک میکند لیاقتش همان برده بودن است .
من در 88 رای دادم و اتفاقا پشیمان هم نیستم و نتیجهاش رو خیلی خوب میبینم.
مساله شرکت در انتخابات و قبول مشروعیت برای اون نیست همونطور که من بدون قبول مشروعیت در اون شرکت کردم و طبیعیه مساله فقط هزینه-فایده هست و هر چیزی در اینراستا فقط ابزار.مساله اینه که هر کاری باید با استراتژی حداقلی باشه،مثلا آب ریختن به آتش میان اینها و بزرگ کردن شکاف.
واقعیتش اینه که اونقدری که ج.ا شرکت مردم براش مهمه که نشون دنیا بده ،دنیا براش مهم نیست و اینها بیشتر فقط برای ج.ا نفع داخلی داره.به نظر من مشکل بیشتر از این باشه که چرا در انتخابات شرکت میشه اینه که چرا در باقی مواقع حرکت فعالانهای نیست.بنظر من انفعال دیگه جواب نمیده چندان،یک موقعی بد نبود و با دادن زمان برای پخته شدن نم نم کار خودش رو میکرد،الان دیگه آخر داستان برنامه اتمی ج.ا هست و کارها داره بیخ پیدا میکنه و بهتره فقط هر طور شده مردم از حالت انفعال بیاند بیرون.
من 88 رای ندادم، ولی اگر خاتمی بیاد قطعا شرکت میکنم. دلایل طرفداران تحریم هم با عرض معذرت، چندان بدرد بخور نیستند. اینکه من شورای نگهبان یا ج. ا. رو قبول ندارم پس رای نمیدم یعنی احساساتی شدن! جالب اینکه هیچ راه حل جایگزینی هم ارایه نمیدن طرفداران تحریم.
دوستان میشه بفرمایید بگید اگه مردم در انتخابات 88 شرکت نکرده بودن الان وضع بهتر بود؟ یا اگر دو دوره خاتمی مردم انتخاباتو تحریم کرده بودن، وضع بهتر بود؟
همونطور که دوستان اشاره کردن وضع اقتصادی غیر قابل تحمله و من هم بیشتر به این خاطر رای خواهم داد. چون احتمالا با خاتمی وضع اقتصادی بهتر میشه.
من نمیدونم میلاد گرامی و سایر دوستان طرفدار تحریم تا چه حدی از این وضع با خبرن یا اونو حس میکنن!
البته برعکس دوستان تحریمی من با اطمینان نمیگم رای دادن به اصلاح طلبان یا خاتمی بهتر از تحریمه. ولی طرفداران تحریم بدون هیچ دلیل محکمی با اطمینان عجیبی از تحریم حمایت می کنند.
به نظر من حضور فعالانه در انتخابات و بعد پیگری مطالبات حداقلی میتونه مفید باشه و حداقل جای بررسی داره.
Debatable. احمدینژاد محصول تحریم انتخابات سال ۸۴ توسط بخش بزرگی از مردم به دعوت اپوزیسیون ج.ا بود و کمترین میزان مشارکت مردمی در طول تاریخ ایران را داشت، پس این وضع نتیجهی تحریم است نه مشارکت(البته این وضع نتیجهی خیلی چیزهای دیگر است، فقط خواستم نشان بدهم با این روش چهها که نمیشود گفت).
من اینها را مینویسم به پای شوخی، اگرنه چطور چهار میلیون نفر در خیابانهای تهران (و پی ریزی یکی از بالغترین انواع اعتراض مسالمتآمیز در جهان کنونی را) که با سرکوب خونین دولت هار فاشیستی مواجه شد را میتوان اینگونه نادیده گرفت و دربارهی عدم آمادگی مردم ایران برای براه انداختن یک جنبش مدنی چیزی نوشت؟ مردم ایران برپاد یک دیکتاتوری فاسد شورش کردند و آدم منصف با مطالعهی تاریخ آن دوران میبیند هیچ راهی برای شناسایی آخوند به عنوان عنصر ارتجاعی و آدمخواری که بعدتر به آن بدل شد وجود نداشت و از ۵۷ تا ۶۷ صدها هزار نفر اعدام و شکنجه و زندانی شدند تا نظام مستقر شد، و اینگونه نبود که مردم انقلاب بکنند، مملکت را بدهند دست خمینی و بروند پی کارشان، قطرهقطره خونشان را دادند و قدم به قدم با پیشروی دستگاه حاکم مقابله کردند. اینکه زورشان نرسید و شکست خوردند چنانکه گفتیم هیچ معنایی ندارد و «زور» تغییری در شایستگی و حق و ... کسی بوجود نمیآورد. من اتفاقا وقتی بریدههای روزنامههایی همچون آیندگان و کیهان را در آن دوران میخوانم از میزان بلوغ و شعور سیاسی مردم انقلابی بهتزده میشوم، و اینکه تنها دلیل پیروزی و غلبهی ج.ا از آغاز زور بود نه مشروعیت مردمی.
شما ناراحت و خشمگین هستید و حق هم دارید، ولی وضع کنونی خیلی کمتر از آنچه تصور میکنید تقصیر مردم ایران است و نقش آنها در بوجود آمدن و برقرار ماندن شرایط کنونی خیلی حقیرتر از آنچه مطرح شده. چنانکه گفتیم همچو یقینی دربارهی بیاثر بودن مشارکت در انتخابات نمیتواند بنیان عقلانی داشته باشد، نظام مقدس در شرایطیست بسیار درهمتنیده و بحرانی(و من حتی تلاش نمیکنم که ادعا بکنم از پیچیدگیهای بیشماری که امروز در آن پدید آمده ذرهای سر در میآورم و از باندهای گوناگونی که برای رسیدن به قدرت با یکدیگر رقابت میکنند چیزی میدانم)، و اصلا بعید نیست که تن به نوعی اصلاحات بدهد که شاید حتی از آنچه خاتمی بدست آورد(و هزار برابر بهتر از آن وضعی بود که ایرانیان امروز به آن دچار شدهاند)هم بهتر باشد، شاید هم اصلا اینگونه نشود و مردم دوباره طبق معمول بازی بخورند، شاید هم اصلا سایهی شوم حملهی نظامی به واقعیتی سرد بدل بشود و نه ایرانی بماند نه جمهوری اسلامی... در هر کدام از این موارد و دیگر موارد محتملی که هستند، وظیفهی ما اینست که بجای آیهی یاس و تشویق به ناممکن و تحقیر بیمورد ملت ایران آنچه به نظرمان بهترین مسیر جهت برونرفت از موقعیت کنونی میرسد را مطرح بکنیم و به بحث بگذاریم.
چرا راسل جان برایشان مهم است ! خیلی هم مهم است .
یک تفکر غالب اینجا وجود داره در مورد ایران : اکثریت مردم ایران ، این حکومت رو میخواهند و این وسط یک بخش بزرگی هم ناراضی وجود داره که بخش کوچکی از این ناراضیان خواهان ساقط کردن حکومت هستند .
این نتیجه گیری هم از روی رفتار مردم ایران گرفته میشه .
بر همین مبنا افکار عمومی غرب در مقابل فروش وسایل شکنجه به ایران که علیه مخالفین استفاده میکنه یا تحریمهایی که داره پوست مردم رو میکنه یا مرگ و میر مردم به خاطر نفروختن دارو به ایران و یا کشته شدن ایرانیان در قبال حوادث هوایی که در نتیجه تحریمهاست عکس العملی نشون نمیده ولی به جاش در قبال یک سخن نسنجیده سیاستمداران در مورد سوریه به شدت از خودش واکنش نشون میده .
شاید بهتر میبود ! شاید دست کم تغییری در افکار عمومی در غرب ایجاد میکرد و فشار رو روی سیاستمدارانشون بیشتر میکرد و دست کم از مردم ایران نه به عنوان حامیان تروریسم و دشمن غرب ! بلکه از مردمی تحت ستم و زندانی یک سیستم فاشیستی یاد میشد .
به طور مثال چرا باید در غرب قوانینی باشد که حسابهای بانکی ایرانیان را فقط و فقط به صرف ایرانی بودن ببندند ؟ دلیلی غیر از این داره که غرب حساب مردم ایران رو در حقیقت از حکومت جدا نمیدونه ؟
با خاتمی هم وضع بهتر نمیشود ! سوای اینکه اعلام شده در انتخابات شرکت نمیکنه ! مگر همین آقای خاتمی نبود که میگفت : "من تدارکاتچی هستم" ؟
مساله اینه که جریان حکومت در ایران رو رئیس جمهور و مجلس و دولت مشخص نمیکنه . بلکه هرم قدرت جمهوری اسلامی یعنی : سپاه ، بسیج و رهبری مشخص میکنه و همه چیز دست اونهاست .
من نمیدانم شما چه قدر به خاطر دارید ولی در دوران همین جناب خاتمی فیلترینگ اینترنت شروع شد ! در دوران همین آقای خاتمی بود که حوادث دانشگاه اتفاق افتاد و مردم رو سلاخی کردند . جلوی چشم خود من بچه مردم رو از روی پشت بام خوابگاه دانشگاه مینداختند پایین میگفتند قربونی حضرت فاطمه !!! خاتمی اون موقع چه غلطی میکرد ؟ جز این بود که مثل یک روباه فریبکار اومد و مردم رو آروم کرد و برای سیستم زمان خرید ؟
تحریمها و وضع اقتصادی فعلی هم به خاطر احمدی نژاد که نیست ! همه اش سر برنامه هسته ای و گنده لات بازی های سپاه است . مثلن شما فکر میکنید خاتمی توان کنترل سپاه رو داره ؟ سپاهی که رئیس جمهور فعلی رو بازداشت میکنه !!!!!!!!!!
اصلن یک نگاهی به پروسه انتخابات بیندازید خودتون متوجه میشید که از اولش هم انتخابی در کار نیست ! این چه جور انتخاباتی است که کاندید هایش را خود حکومت انتخاب میکند ؟
این یک باور عامیانه است که حکومت در زبان مردم انداخته ! همین احمدی نژاد حاصل مشارکت حداکثری مردم در انتخابات 88 مگر نبود ؟ مثلن فکر میکنید اگر در سال 84 اکثریت شرکت میکردند شخص دیگری انتخاب میشد ؟
حاکمیت ثابت کرده هر کسی را که بخواهد به قدرت میرساند و رای مردم پشمک است .
من نمیدانم شما در آن دوران ایران بودید یا خیر ! ولی اگر میبودید حتمن به یاد دارید که هر کسی را که میدیدید میگفت به احمدی نژاد رای ندهی ها ! به رفسنجانی رای بدهید . همه هم در پاسخ میگفتند مگر دیوانه ایم به مموتی رای بدهیم .
بعد هم که این آقا منتصب شد گفتند که مگه همه ی ایران شهرهای بزرگه ! احمدی نژاد از توی دهاتها رای آورده .
شما بگویید 4 میلیون ، من میگویم 40 میلیون ! اینها اعتراضشان به این بود که رایشان کو ! نه خود حکومت . یعنی با اصل حکومت مخالفتی نداشتند .
این حرف درست نیست ! اتفاقن خیلی هم راه وجود داشته که مردم آخوند و خمینی را بشناسند ! خمینی یک کتاب دارد به نام "جمهوری اسلامی" قبل از انقلاب آن را نوشته و همه این کثافت فعلی را درش به تصویر کشیده .
بعد زور مردم به که نرسید ؟ به خمینی ؟ مگر خمینی که بود ؟ مگر نه اینکه خمینی قدرتش را از جانب طرفدارانش به دست آورده بود ؟ مگر نه اینکه حتا توده ای های آن زمان از مردم برای پشتیبانی خمینی دعوت میکردند ؟
کدام بلوغ و شعور سیاسی امیر جان ؟ شعور سیاسی مردمی که فهم نداشتند شعار آب و برق مجانی دروغ است ؟
کی گفته جمهوری اسلامی از اولش با زور بوده ؟ نکنه 97% با زور رفتند پای صندوقهای رای و به جمهوری اسلامی آری گفتند ؟ جمهوری اسلامی از اولش بر روی دروغ و فریب بنا شده بود .
من نمیگم تقصیر مردمه ، من میگم برتری دادن منافع شخصی به منافع جمعی کار را به اینجا کشانده . تا زمانی که افراد برای کسب امتیاز از جانب حکومت در انتخابات شرکت میکنند یا به هر شکل دیگر به این سیستم مشروعیت میبخشند وضع همین است .
ارزش دست کم یک بار امتحان کردن را که دارد ! ندارد ؟
جمهوری اسلامی زایده ی بحران است و بدون بحران دوام نمیِآورد .
رسیدن به شرایط مطلوب تر هم نیازمند پرداخت هزینه است . بدون هزینه دادن هیچ چیزی تغییر نمیکند . پس دست آخر یا مردم ایران یک هزینه ای را پرداخت میکنند و از شر این سیستم خلاص میشوند . یا در دراز مدت هزینه ای بس سنگین تر که چه بسا حمله نظامی پس از یک دوره قحطی و مرگ و میر و ... باشد را متقبل میشوند - مثل عراق ، مثل افغانستان مثل خیلی جاهای دیگر .
شرکت در انتخابات این نظام هم چیزی جز سنگین تر شدن تحریمهایی که مردم را نشانه میروند در بر نخواهد داشت - این خط و این نشان .
صدام حسین و کره شمالی که دیگر شک و شبه درباره مشروعیت انتخاباتی ندارند که.بزرگترین مشروعیت زدایی از ج.ا اتفاقا در همان داستان بعد از انتخابات اتفاق افتاد.
من نمیگم در انتخابات شرکت کنیم یا شرکت در انتخابات خوبه،ولی چیزی که من میگم اینه که اونقدری که ج.ا فکر میکنه و اصرار داره به داشتن منافع در انتخابات در واقع اینطور نیست و بدرد مردم نمیخوره.
ج.ا مشروعیت نمایش رو برای آرام کردن روان خودش و اعتبار بین المللی میخواد،ولی با داشتن نیروی سرکوب و پول نفت اینها چیزهایی هستن که بدرد مردم برای اصلاح و سقوط ج.ا نمیخوره زیاد.مردم چیزی که لازم دارند از همه مهمتر همین خارج شدن از رخوت و انفعال هست.
باور کنید نیوفتاد . همه اش حرف است . بعد از انتخابات فقط و فقط مشروعیت احمدی نژاد رفت زیر سوال ، مشروعیت جمهوری اسلامی اتفاقن دو چندان شد . تازه همان احمدی نژادش را با نام پرزیدنت خطاب میکنند در همین غرب !
تمامی جنبش سبز طرفدار موسویست و موسوی هم که جمهوری اسلامی و دوران طلایی از دهانش نمیوفتد .
Mosoumi's Latest Statement | Videos | SpicyJihad.com | Made with the most combative of peppers | Iranian-American Comedy | Persian Comedy | Iranian Comedy
(اگر پهنای باندتان برایتان ارزشمند است دانلود نکنید ، طنز است)
ولی بر خلاف شما من در این زمینه با جمهوری اسلامی همنظرم - به نظر من شرکت در انتخابات در حقیقت گفتن آری به حکومت است .
بله خارج شدن از انفعال شرط اصلی هست ! ولی نه اینکه بروند در بازیهای سیستم شرکت کنند و دوباره فریب بخورند .
حتمن یادتون هست قبل از انتخابات 88 هر کسی رو که میدیدید حتا نوریزاده میگفت محال ممکن است اگر مشارکت بالای 60% باشد تقلبی صورت بگیرد !
قضاوت اینکه تقلب شده یا نشده با شما .
ایرانیان سال ١٣۵۷ ، ایرانیان سال ۱۳۸۹ | نوشته های میلاد
گفتآورد:
سال ١٣۵۷ – آهای ملت در مورد خمینی دقت کنید و بیگدار به آب نزنید – خفه شو شعبون بی مخ وابسته به هزار فامیل !
سال ۱۳۸۹ – آهای ملت در مورد فلانی و فلانی دقت کنید و بیگدار به آب نزنید – خفه شو تفرقه انداز مزدور وابسته به ولایت !
——————————–
سال ١٣۵۷ – آب و برق را مجانی میکنیم ، اتوبوس را مجانی میکنیم – هوراااا دمش گرم ای ول !
سال ۱۳۸۹ – وضع اقتصادی رو درست میکنیم کلی حال میدیم ماهی پنجاه هزار تومان هم نقدی میدیم – همه بریم بهش رای بدیم دمش گرم عجب آدم باحالیه !
——————————–
سال ١٣۵۷ – آهای ملت در رابطه با رادیو BBC با دقت برخورد کنید و هر چی میگه باور نکنید – برو گم شو دایی جان ناپلئون !
سال ۱۳۸۹ – آهای ملت در رابطه با تلویزیون BBC با دقت برخورد کنید و بذاریدش زیر ذره بین – توهم توطئه چه میکنه ، هه هه هه دایی جان ناپلئون !
——————————–
سال ١٣۵۷ – آهای ملت به جمهوری اسلامی رای ندید بیچاره میشیم ها – باید رای داد دیگه چی میگی تو امام گفته اسلام در خطره ، اصلا اگر را ندیم بعدا حق اعتراض نداریم !
سال ۱۳۸۹ – آهای ملت توی انتخابات فرمایشی جمهوری اسلامی شرکت نکنید میشه ابزار تبلیغاتی – بخواب بینیم بابا اگر رای ندیم بعدا نمیتونیم بگیم رای من کو !
——————————–
سال ١٣۵۷ – آهای ملت به آخوندها اعتماد نکنید ، دیکتاتوری چکمه میره دیکتاتوری نعلین میاد جاش ها – چرند نگو بابا آخونده نماینده ی دینه تازه همه خوب و بد دارند !
سال ۱۳۸۹ – آهای ملت به آخوندها اعتماد نکنید و همیشه در رابطه باهاشون با دقت برخورد کنید – خفه شو مزدور کودتا همه ی آخوند ها که مثل هم نیستند بیشعور !
——————————–
سال ١٣۵۷ – آهای ملت انقدر آش رو شور نکنید خشونت بیش از حد فایده نداره – تا شاه کفن نشود این وطن وطن نشود !
سال ۱۳۸۹ – آهای ملت انقدر آش رو شور نکنید دوری بیش از حد از خشونت یعنی ترس و تسلیم شدن در برابر سرکوب – تو میخوای با دعوت مردم به خشونت طلبی به جمهوری اسلامی کمک کنی کودتاچی مزدور !
——————————–
سال ١٣۵۷ – آهای ملت داستان سینما رکس کار آخوندها و بخشی از انقلابیونه جوگیر نشید – آدمهای بیگناه رو کشتن توی بیناموس وطن فروش میگی کار انقلابیونه ؟ بی شرف
سال ۱۳۸۹ – آهای ملت خیلی از این داستانهایی که توی کشور در جریانه کار خود حکومته گول نخورید – خفه شو کودتاچی مزدور عوضی ، همه که مزدور نیستند !
——————————–
سال ١٣۵۷ – آهای ملت به بختیار فرصت بدید درستش میکنه – بگو ببینم عوضی وطن فروش چی از بختیار بهت میماسه ؟ ها زود باش بگو !
سال ۱۳۸۹ – آهای ملت به جمهوری اسلامی اندازه کافی فرصت دادیم همه جناح هاش رو هم آزمایش کردیم فایده نداره – خفه شو بابا معلوم نیست از کی داره پول میگیره ، اصلاح طلبها خیلی کارشون درسته ، درستش میکنند !
——————————–
سال ١٣۵۷ – آهای ملت با این تو خیابون ریختن ها اوضاع رو بد تر میکنید ها – خفه شو مرفه بی درد خودش شکمش سیره برای ما امر و نهی میکنه ، گشنگی نکشیدی عقل از سرت بپره !
سال ۱۳۸۹ – آهای ملت با این رفتار ها و فرار کردن ها و ترک صحنه جمهوری اسلامی سر کار میمونه ها – اه باز این خارج نشین ها زر و ور کردند خودشون تو اروپا دارند حال میکنند میگن لنگش کن !
——————————–
سال ١٣۵۷ – آهای ملت فلانی که الان انقلابیه عملیات مسلحانه انجام داده ها ، جنایت کرده ها ، آدم کشته ها – خفه شو وطن فروش براش پاپوش درست کردند !
سال ۱۳۸۹ – آهای ملت توی دوران راس قدرت بودن فلانی و فلانی ، فلان جنایتها شده ها – خفه شو مزدور کودتای ساندیس خور ، یکی دیگه کشته به اینها چه ربطی داره ؟!
——————————–
سال ١٣۵۷ – آهای ملت اینهایی که بهشون میگید روشن فکر اهداف شومی دارند ها – گم شو وطن فروش خائن ساواکی !
سال ۱۳۸۹ – آهای ملت اینهایی که بهشون میگید روشن فکر دینی دستشون با آخوندها تو یه کاسه هست ها – خفه شو بسیجی تفرقه انداز مزدور اطلاعاتی ی شپشو !
——————————–
و این داستان همچنان ادامه دارد !
من با موسوی و حرفهایش کار ندارم،اعتبار ج.ا را در قبل و بعد انتخابات و سرکوب معترضان مقایسه کنیم.که تصویر کوبیدن باتوم بر سر زنان و مردان توسط سپاهیان و بسیجی ها را همه دنیا دیدند.
چطور مشروعیت ج.ا دو چندان شد با آبرو ریزی و دیده شدن درجه توحش و سرکوب ج.ا توسط جهان؟
مهم در آخر خط منافع هست،نفع اصلی مردم بنظر من خروج از انفعال هست،حالا این نفع با آری یا نه گفتن به ج.ا همراه فرقی نمیکنه.حتی بوسیدن پای ج.ا هم اگر لازم باشه باید انجام داد.
خب تنها راه شناخته شده همین هست،در زمان خاتمی هم باز همین خارج شدن از انفعال و شروع به فعالیت بود که باعث همون 18 تیر هم شد.اگر فقط داستان سوپاپ اطمینان بود،خب این 4 سال به سلامتی سوپاپ بسته شده بکل.هیچ آب از آب که تکان نخرده چه برسد به ترکیدن دیگ.در همان شوروی هم 70 سال بخوبی خوشی جکومت کرد سیستم دیکتاتوری اونجا.بستن سوپاپ بنظر منکه راهکار موثری نیست الان.یک موقعی خوب بود الان دیگه نه.
خیلی کار با انتخابات هم ندارم و شاید اصلا خارج شدن از انفعال با اون هم ممکن نباشه.مساله من موثر بودن راهکارهای اوپوزیسیون هست که حتی اسم اوپوزسیون هم براش خندهدار هست،اصلاح طلبان اینجا دنبال منافع خودشون هستند این وسط که سقوط ج.ا یکی از اونها نیست،ولی راهکار تحریف اون هم با امکانات و قدرت سیاسی اینها واقعا شوخی هست.
بنظر من همین انتخابات 88 نشون داد به همین اصلاح طلبها هم که اتفاقا همین کارهایی که فکر میکردن به نفع خودشون هست چقدر میتونه به نفع مخالفان ج.ا تموم بشه و یک قسمت کاندید نشدن خاتمی و صحبت از منافع نظام که میکنه همین خطر تحرک اجتماع برای ج.ا هست ،چیزی که قابل کنترل نیست.
اشتباه نکنید ! دنیا نگفت جمهوری اسلامی ! گفت سرکوب جمهوری اسلامی و موافقانش - که از نظر اینها موافقین در اکثریت هستند .
در کنار اون سرکوبها منفعل بودن بازار و قشر مذهبی رو هم دیدند . منفعل بودن بقیه جامعه ایران در قبال این سرکوب که در اکثریت مطلق بودند رو هم دیدند .
و باز به همون نتیجه قبلی رسیدند : اکثریت جامعه ایرانی این سیستم را میخواهد با این حال شمار زیادی هم مخالف دارد .
خوب برای در نظر گرفتن این منافع نباید واکنش جهان رو هم در نظر گرفت ؟
من به شخصه با هر عملی که باعث مشروعیت بخشیدن به سیستم بشه مخالفم .
اگر این بار مردم در انتخابات مشارکت کنند (من از جو ایرانِ امروز بیخبرم) به نظر من دیگه هرگز مثل دفعه قبلی شلوغ نمیشه و این همونه چیزیه که جمهوری اسلامی دنبالشه .
خوب وقتی سوپاپ اطمینان باعث گسستگی پایه های سیستم میشه سیستم رو میاره به سرکوب و اینکه منفجر بشه یا نشه به پتانسیل جامعه بستگی داره . جمهوری اسلامی رو اگر روند فشارش رو یک بررسی کنید هرگز به یکباره فشار رو روی جامعه نذاشته بلکه کم کم این کار رو میکنه . نتیجه اینکه هر بار مردم به بدبختی قبلی رضایت میدند . فرض کنیم که در دور بعدی خاتمی بشود رئیس جمهور و در همان دوران هزینه زندگی 3 برابر شود ! آن موقع است که مردم از دوران مموتی به نیکی یاد میکنند ! تازه به نظر من مموتی رو ازش یک قهرمان هم میسازند چونکه تو روی خامنه ای دراومده ! چیزی که خاتمی هرگز جراتشو نداشت . (البته به نظر من همینها هم بخشی از فیلمنامه است)
دقیقن درسته راسل جان ، ما در حقیقت چیزی به نام اپوزوسیون نداریم - یک سری شیره ای ی روانی ی مُنگُل شده اند اوپوزوسیون . امیدوارم هر چه زودتر بتوانی از آن جهنم خلاص شوی بیایی به این جهنم خودت از نزدیک ببینی و کلی شاد شوی - شاید هم غمگین . من که هر بار میبینمشون میخندم .
اصلاح طلبان هم که همون طوری که خودت گفتی وجودشون به وجود جمهوری اسلامی بسته است ! وقتی جمهوری اسلامی نباشد اینها هم نیستند .
به نظر من هم این سیستم اصلاح پذیر نیست . سیستمی که مشروعیتش رو از آسمان میگیره و نه از مردم قابل اصلاح توسط مردم نیست . کافیه که جمهوری اسلامی به تکنولوژی ساخت بمب اتمی دسترسی پیدا کنه و سه چهار تایی بسازه . من قول میدم همین بساط سیرکهای انتخاباتی هم تعطیل میشه ، چون اون موقع نیازی نداره به دنیا چیزی رو ثابت کنه .
نمیدونم ، شاید من اشتباه کنم ، شاید من ک.ش بگم .
ولی من بر این باورم که اگر قرار باشه خاتمی رو بیارند چه مردم شرکت کنند چه نکنند خاتمی رو میارند اگر قرار باشه نیارند هم در هر صورت نمیارند .
در این مورد میتونه حق با شما باشه، تا چه حد قابل اثبات هست این قضیه؟ البته ولی این یک طرف قضیه اس. یعنی این 8 سال خاتمی هیچ سودی هم نداشته یا وقایع جنبش سبز؟
من بحثم اینه که به همون اندازه که برای تحریم دلیل هست هتا بیشترش برای رای دادن به اصلاح طلبان هست. لزوما هم نظر شخصیم رو اثبات پذیر نمیدونم ولی نمیام مثل اوپزیسیون نظرمو تو بوق و کرنا بکنم. برام عجیبه این همه مخالفت برای شرکت در انتخابات توسط اپوزیسیون.
میدونم احتمالا شرکت نمیکنه. البته دلیلش هم گویا اینه که بهش گفتن نیا که رد صلاحیتت میکنیم!! همون 88 هم شایعه شده بود که به همین خاطر نیومده! اینکه همه چیز دست اونهاست پس ما اینجا داریم بحث بیخود میکنیم دیگه. پس بشینیم گوشه خونه!! بالاخره اقدامات من و تو صددرصد بی تاثیر نیست.گفتآورد:
با خاتمی هم وضع بهتر نمیشود ! سوای اینکه اعلام شده در انتخابات شرکت نمیکنه ! مگر همین آقای خاتمی نبود که میگفت : "من تدارکاتچی هستم" ؟ مساله اینه که جریان حکومت در ایران رو رئیس جمهور و مجلس و دولت مشخص نمیکنه . بلکه هرم قدرت جمهوری اسلامی یعنی : سپاه ، بسیج و رهبری مشخص میکنه و همه چیز دست اونهاست .
ممنون بخاطر اطلاعاتت. ولی من هیچوقت از خاتمی و اصلاح طلبان دفاع نکردم. اینکه خاتمی آدم بدیه لزوما تحریم رو توجیح نمیکنه! اصلاح طلبان فلانند پس رای نمیدم یکم غیرمنطقی به نظر میاد.گفتآورد:
من نمیدانم شما چه قدر به خاطر دارید ولی در دوران همین جناب خاتمی فیلترینگ اینترنت شروع شد ! در دوران همین آقای خاتمی بود که حوادث دانشگاه اتفاق افتاد و مردم رو سلاخی کردند . جلوی چشم خود من بچه مردم رو از روی پشت بام خوابگاه دانشگاه مینداختند پایین میگفتند قربونی حضرت فاطمه !!! خاتمی اون موقع چه غلطی میکرد ؟ جز این بود که مثل یک روباه فریبکار اومد و مردم رو آروم کرد و برای سیستم زمان خرید ؟
تحریمها و وضع اقتصادی فعلی هم به خاطر احمدی نژاد که نیست ! همه اش سر برنامه هسته ای و گنده لات بازی های سپاه است . مثلن شما فکر میکنید خاتمی توان کنترل سپاه رو داره ؟ سپاهی که رئیس جمهور فعلی رو بازداشت میکنه !!!!!!!!!!
اصلن یک نگاهی به پروسه انتخابات بیندازید خودتون متوجه میشید که از اولش هم انتخابی در کار نیست ! این چه جور انتخاباتی است که کاندید هایش را خود حکومت انتخاب میکند ؟
من میخواستم بگم این همه تاکید بر تحریم انتخابات درست نیست. نگفتم خاتمی آدم خوبیه. نگفتم اصلاح طلبان بیان سر کار وضعیت خیلی بهتر میشه. مشکل برخی از تحریمی ها هم اینه که فکر میکنند یک حکومت سکولار دیگه آخرشههههه و صددرصد بی عیبه در حالی که اینطوری نیست. در ایران سکولار هم کاندیداها در وضعیت صددرصد ایده آل نخواهند بود پس اونجا هم تحریم کنیم؟؟!! در کشورهای سکولار هم سیاسیون کم کثافتکاری نمیکنند ولی کسی برای مردم اون کشورها تحریم تجویز نمیکنه. پس اینکه خاتمی فلانه لزوما دلیل نمیشه.
من حرفم اینه:
اگه یک گرم هم کفه رای دادن نسبت به تحریم سنگینی بکنه باید رای داد و همینطور برعکس. بقیه حرفها که من شورای نگهبانو قبول ندارم و آی خون ندا رو پایمال نکنید و ... بدرد نمیخورن. طرفداران تحریم اونقدر استدلالی در چنته ندارند و بیشتر دلایلشون احساسی هست. ولی بحث پیچیده تر از اینهاست.
باید بیشتر دقت کرد به خصوص با این شرایط سختی که وجود داره + خودتون هم میدونید هیچ راه حل جایگزینی وجود نداره.
هر کی میگه میخوام رای بدم طرفدار اصلاح طلبان و خاتمی و ج. .ا نیست! رای دادن لزوما خیانت به نداها و سهراب ها و زندانیان سیاسی نیست...
اگر رای دادن در دراز مدت یا هتا کوتاه مدت به سود مردمه باید شرکت کرد.
ببینید من نه سیاستمدارم ، نه جامعه شناس ، نه متخصص امور خاورمیانه و ایران !
من فقط نظرم رو میگم . همه جا گفتم شاید ، به نظر من و ...
ولی با همه اینها بر این باورم دست کم یک بار امتحان کردن ضرری ندارد به خصوص در شرایط فعلی که چه شرکت بکنیم چه نکنیم نتیجه از طرف جمهوری اسلامی یکسان خواهد بود .
در مورد جمهوری اسلامی و ریز و درشتش همه اینها آزموده و اثبات شده هست . من و شما و او و ... در روند انتقال قدرت در جمهوری اسلامی هیچ نقشی نداریم و ازمون در صورت شرکت استفاده تبلیغاتی میشه .
اینها اثبات شده هستند .
ولی اینکه در جمهوری اسلامی نظر مردم ارزشی کمتر از ارزش کشک داره معنیش این نیست که بشینیم گوشه ی خونه ! ما باید راهی رو در پیش بگیریم که حساب مردم از حساب حکومت جدا بشه و از اونجایی که توان و قدرت مقابله به حکومت رو نداریم بتونیم از پشتیبانی خارجی برخوردار بشیم - نه اینکه غربی ها دو دل بشند که بلاخره در رابطه با ایران چه کنند و از اونجایی که به این نتیجه رسیدند موافقین بیشتر از مخالفین هستند بیاند و احمدی نژاد رو به رسمیت بشناسند .
به نظر من جنبش سبز عملن هیچ دستاوردی نداشته - با وجود اینکه کشته داد ، شکنجه های غیر انسانی درش بود هرگز باعث نشد که دنیا قاطعانه با حکومت در رابطه باهاش برخورد کنه . و البته باید در نظر داشت که جنبش سبز رو دنیا جدای از جمهوری اسلامی نمیدونه .
یه چیزیه تو مایه های دهقانان ناراضی توی کتابهای کمونیستی !!! به هر صورت کمونیسم اونها رو هم از بدنه سیستم سرمایه داری میدونه !!!!
برای چی رای بدیم ؟
چه سودی داره ؟
آیا رای دادن ما در نتیجه تاثیری داره ؟ مطلقن خیر .
پس چه سودی داره که بازیچه سیستم بشیم ؟
در خوشبینانه ترین حالت یک چیزی مثل جنبش سبز بوجود میاد ! که سرکوب میشه میره سر جاش میشینه . مهم اینه که چنین جنبشی از دید جهان جدای از حکومت نیست و اگر هم جدای از حکومت فرضش کنند از اونجایی که همواره شمار معترضین از مشارکت کنندگان از نصف هم کمتر بوده پس خواه نا خواه مخالفین میروند در دسته اقلیت و موافقین میروند در دسته اکثریت .
حالا اگر تحریم به صورتی باشه که اکثر واجدین شرایط در انتخابات شرکت نکنند این موازنه به هم میخوره و این یک امتیاز خیلی بزرگه .
پیشتر استدلال خودم رو نوشتم ، شرکت در انتخابات هیچ نتیجه ای که به نفع مردم و به ضرر حاکمیت باشه نداره . نه در نتیجه انتخابات تاثیری داره و نه در انتخاب شخص دوم مملکت . فقط به پروپاگاندای جمهوری اسلامی کمک میکنه و قدرت مخالفین رو بیش از پیش کمتر و کمتر و کمتر میکنه و برندگی کلامشون رو نزد کشورهای جهان از بین میبره .
فکر میکنید چرا دنیا برای مخالفین جمهوری اسلامی تره هم خرد نمیکنه ؟
منم سال 88 رای ندادم... :-) مریض بودم اون روز ..
ولی قبلش رای داده بودم چندبار :-))
فقط یه تجربه شخصی از اهمیت مهر انتخابات بگم.
من 2سال پیش برای تغییر عکس شناسنامه ام اقدام کردم. ثبت احوال، عکس رو عوض نکرد. بلکه یه شناسنامه جدید بهم داد!
گفتم پس اون چی؟ گفت میخوایش؟ سوراخ سوراخش کرد و بهم داد. منم گفتم حالا دیگه نه! انداختش دور.. (سطل زباله شناسنامه ها) بهش گفتم پس مهر های انتخاباتم چی؟ این همه رای دادم. جایی استخدام نمیشمااا
گفت شما هرجا بخوای استخدام بشی، خودشون تحقیق میکنن و ربطی به رای دادنت نداره..
یه پیرمرده هم بود. اون هم گفت من این همه رای دادم و مهر جمع کرده ام :-)))) هیچی؟؟
مسئول ثبت احوال گفت مگه قرار بوده روی مهر به شما وام بدن یا قند و شکر و روغن؟! :-)))
این مهر ها اهمیت نداره.
الان شناسنامه من تمیز تمیز تمیز هست :-)
منم رای نمیدهم. چون شناسنامه ام کثیف میشه :-)
کلا بنظر من حتی رای دادن 100% مردم واسه انتخابات، بهترین و کارآمدترین فرد انتخاب نمیشه بلکه آشنا ترین و محبوب ترین فرد انتخاب میشه.. (( فرض که انتخابات سالم باشه. مثلا آمریکا ))
هیچوقت انتخابات موجب نشده بهترین نفر انتخاب بشه.
بنظر من خاتمی بی عرضه بود.. به قول خودش تدارکات چی بود.. بازم احمدی نجات که سفت و سخت پای کاراش نشست.. قهر کرد، متلک گفت. ترسوند. ترسید و ...
خاتمی چی؟؟ از بس میترسید فرار میکرد میرفت خارج! بیچاره تا می رفت یکی رو میکشتن :-)
بر میگشت.. آخرش چکار کرد؟ کار اصولی کرد؟ ! نه!
هم از داخل می ترسید هم از خارج!
آمریکا گفت انرژی هسته ای تعطیل کنید، سریع تعطیلش کرد. احمدی روشنش کرد..
کار به خوب و بدش ندارمااا. کلا به درد نخور بود.. بی عرضه بود.. احمدی هم که از یه طرف دیگه بی خوده..
بله -قالیباف -ولایتی -هرکی -الکی شلوغش نکن
از دید من شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی میتونه سودمند باشه ولی زمانی که امکان ایجاد جنبش اجتماعی وجود داشته باشه.در واقع بیش از نتیجه انتخابات مهم این هست که بشه جنبشی بوجود آورد که جمهوری اسلامی رو وادار به امتیاز دادن و آزادکردن فضا بکنه یا اینکه سرکوب این جنبش هزینه سنگین برای حکومت داشته باشه و عملا تبلیغات در مورد نتیجه انتخابات رو به زیان حکومت بکنه(مثل 88)
در مورد این دوره من شخصا چنین پتانسیلی رو انتخابات نمیبینم و دعوا دست آخر بین دو گروهی هست که هیچکدوم علاقه ای به افزایش آزادی ها و کاهش سرکوب ندارند.
دروغ بهتون گفتند ! خود من رو به خاطر نداشتن مهر انتخاباتی دانشگاه ثبت نام نکردند .
یک کار خیلی خوب رو هم توی وزارت کار باز به خاطر نداشتن مهر انتخابات بهم ندادند .
با همه اینها باز هم رای ندادم و نمیدم ، من با رای دادنم به سیستمی که قبولش ندارم مشروعیت نمیبخشم .
الان پاچتون شده شدید :e421:
دوست عزیز، تجربه شخصی من هم دروغه؟؟! من که دیگه دروغ نمیگم!
من نه توی کاردانی و نه کارشناسی و نه ارشد، کپی صفحه مهر های انتخاباتم رو به دانشگاه ندادم!
دانشگاه هم تا حالا همچین چیزی از من و سایرین نخواسته..
شاید مقطع دکتری کمی اوضاع فرق کنه. ولی من تجربه ای ندارم...
من توی اداره مخابرات هم کار می کردم. کسی از من مهر انتخابات نخواست. از قضا مدتی هم مشغول کار در اداره کار شهرمون بودم که کسی نیز اونجا از من مهر انتخابات نخواست! (شاید چون من یه کارمند ساده بودم و احتمالا شما میخواستید رئیس اداره کار یا وزیر بشی که اینجوری رد صلاحیتت کردن :-)))) حقته :-)
الان بستگی به شانس شما دارد اگرنه روال نیست، یک زمانی اما بود و همه چیز مصاحبهی اسلامی داشت(نام آنرا فراموش کردم، ولی شما را برای استخدام یا ورود به دانشگاه یا هرچه میبردند در یک اتاق و ازتان میپرسیدند نماز مغرب چند رکعت است و نیت به روزهی مسلمان واجب است یا مستحب و ... حتی پرس و جو میکردند که آیا شما به مسجد میروید یا نه آن اوایل انقلاب!).
اما شما استدلالی نکردید آخر میلاد گرامی، تنها اینها را گفتهاید و از ما توقع دارید آنها را دربست بپذیریم. من با شما موافق نیستم، و حتی در خود جبههی اصولگرایان هم گمان میکنم میان سگ زرد و شغال تفاوت هست، و اگر یکی از سنتگرایان حاکم بشوند خیلی بهتری از این باند احمدینژاد و مشایی و ... عمل خواهند کرد، قطعا به سود ما نخواهد بود که خواستار سکولاریسم و دموکراسی هستیم اما بخشی از مشکلات مردم را برطرف خواهد کرد و به بهبود شرایط کشور در یکسری عرصهها خواهد انجامید. پس نفع برای مردم شاید داشته باشد(و این احتمالیست بسیار قوی)، ضرر هم برای حاکمیت میتواند داشته باشد(مثل وقایع پس از انتخابات که فارغ از ادعاهای عجیب شما میدانیم نظام را تا لب پرتگاه برد و هرگونه مشروعیت را از آن گرفت). حالا شما یک دلیل بیاورید و نشان بدهید که چرا تحت هیچ شرایطی ممکن نیست وضع مردم با آمدن کسی بجز باند احمدینژاد در راس قوهی مجریه بهتر بشود.
خیر نیست ! ولی آن چیزی که پیشتر نوشتم بلایی بود که سر من آمد !
مصاحبه کنند : به چه ورزشی علاقه دارید ؟
من : مگر فرقی هم میکنه ؟
مصاحبه کننده : بله باید بدانیم .
من : فرض کنید بسکتبال
مصاحبه کننده : چه تیمی ؟
من : واقعن مهمه ؟
مصاحبه کننده : بله
من : وطنی نباشه ایرادی داره ؟
مصاحبه کننده : نه
من : شیکاگو
مصاحبه کننده : تا به حال در انتخابات شرکت کرده اید ؟
من : خیر
مصاحبه کننده : چرا ؟
من : فرصتش پیش نیامد !
مصاحبه کننده : این اصلن خوب نیست !
من : مگر میزان استعداد و دانش من به مهر انتخاباتی بستگی دارد ؟
مصاحبه کننده : خیر ولی دانستنش برای ما مهم است .
و ...
دست آخر : شما به اعتقاد عملی به جمهوری اسلامی ندارید و به همین دلیل صلاحیت ثبت نام در دانشگاه را ندارید !!!
این بخشی از مصاحبه من برای ورود به دانشگاه تهران بود . من نمیدانم شما چه دانشگاهی میروید و یا الان چه شرایطی برقرار هست - این بلایی بود که بر سر ما میاوردند .
احتمالن شانس آورده اید !
در وزارت کار طرف موقع مصاحبه از من پرسید چرا صورتت رو تراشیدی !!! این کار مکروه است :e330::e530:
چنین جانورانی هستند اینها . بخواهم زیادی توضیح دهم که در ایران چه میکردم و چه نمیکردم بیش از حد وارد بحث اطلاعات شخصی میشوم .
نه ! من هیچ توقعی ندارم که شما بپذیرید - پیشتر هم گفته ام شاید اصلن من ک.ش بگویم .
من فقط دارم نظر خودم رو میگم و نه بیشتر .
تجربه من این رو نمیگه . به هر حال من مدتی هر چند کوتاه با تنی چند از کله گنده های اصلاح طلبان رفت و آمد داشتم . فکر کنم در این حد بدانید که در دوران خاتمی به خاطر اینکه ما روابط خوبی باهاشون داشتیم و به قول دوستان پارتی کلفت داشتیم همین کوتوله آویزون شرکت ما بود برای تبلیغاتش کافیست . که قبول هم نکردیم .
بهبود شرایط از نظر اقتصادی که رابطه مستقیم دارد با کاهش تحریمها - که کاهش تحریمها هم یعنی تعطیلی فردو و نطنز و بوشهر و تحویل تمام اورانیوم غنی شده به غرب که تازه معلوم نیست در صورت این کار هم غرب تحریمها را بر دارد . ریاست جمهوری هم در ایران از نظر قدرت سیاسی در حد و اندازه ای نیست که بخواهد سپاه را کنترل کند یا اصلن وارد بحث سازش هسته ای بشود.
میمونه مساله کمتر شدن فشارهای اجتماعی اون هم فقط در روابطی مثل پوشش و رابطه های دو جنس مخالف و ... که به نظر من در شرایط فعلی داشتن یا نداشتنشان فرقی نمیکند .
امیدوارم خلط/خلت مبحث نباشه. ولی خاطره شما مربوط به 20 سال پیشه بنظرم!! این روزها از خداشونه دانشجو بیاد ثبت نام کنه و پول بگیرن.. دیگه کسی به این چیزا اهمیت نمیده.. مثل این میمونه که هنوز حمل ویدیو جرم باشه! مثل اوایل انقلاب...! من دانشگاه پلی تکنیک بودم. پارسال تموم کردم. اصلا از این خبرا نبود...
فقط جایی که قرار هست پول بدهند ، هنوز سخت گیری میکنند.
یادمه یکی تعریف می کرد (همین 2سال پیش) واسه استخدامی شرکت نفت رفته بود چندتا کتاب فقه و اصول دین و نهج البلاغه و رساله و قرآن و ... خریده و خونده بود تا توی مصاحبه قبول بشه.
ازش چندتا سوال میپرسن. ایشون خیلی گیج میزنه. آخرش هم میپرسند اسم امام ها رو به ترتیب بنویس..
این بنده خدا 9تا اسم که یادش بوده می نویسه. بهش میگن این که 9تاست. باید 12 تا باشه..
ایشون هم 2تا تکراری مینویسه و اسم حضرت ابولفضل رو هم مینویسه :-)
خلاصه استخدام نشد. یه جای دیگه مشغول کار شد..
بلاخره توی شرایط کار اومده که علاوه بر سواد و علم کافی، باید التزام عملی داشته باشی. تو که نداری مجبور نیستی بری استخدام دولت بشی... :-) (( منظورم از تو، همه هست. نه شخص شما))
20 سال پیش من زیر 10 سال سن داشتم :e056:
اینها مربوط به چند ماه قبل از مهاجرتم هستش .
توی جاهای خوب هنوز هم سخت گیری میکنند . مثل دانشگاه تهران . خانواده شهید و بسیج و ... که اصلن سهمیه دارند برای ورود حتا اگر کنکور نداده باشند یا کنکور رو گَند زده باشند .
تازه باهاش خوب تا کردند !
من آخر سر بیخیال کار دولتی شدم رفتم یک شرکت زدم و چون پارتی گردن کلفت داشتم کارمون گرفت ولی با همه اینها تا یک جایی اجازه میدادند و بعدش میگفتند ترمز کار شما داره به تجارت فلان آغازاده آسیب میرسونه .
از طرفی هم هیچ وقت حاضر نشدم برای پیش برد کارم به کسی باج بدم حتا همون جناب آقای/آقایون پارتی برای همین اونها هم گفتند برو بابا ! شرکت تعطیل شد :e421: منم دیگه حوصله کل کل کردن با این جماعت زبون نفهم رو نداشتم کاسبی و ... هم بلد نبودم یک مقداری هم به خاطر همون رابطه ها برام مشکل درست شده بود جمع کردم اومدم اینجا و دیگه هم بر نمیگردم حتا اگر ایران بهشت برین بشه .
ناخودآگاه یاد این جمله حضرت شیخ افتادم که می فرمایند:
پای در زنجیر پیش ِ دوستان . . . . . . . بــِه کـه با بیگانگان در بوستان
از دید من چیزی که باید بهش توجه کرد این هست که تحریم در شرایط فعلی نه روی رفتار جمهوری اسلامی تاثیر داره و نه اینکه به جامعه جهانی پیام خاصی رو میده.
دلیلش هم این هست که جمهوری اسلامی در این حد توانایی داره که حوزه های رای گیری رو شلوغ نشون و تا حدی هم رای ها رو جعل کنه.
با این حال من موافق تحریم انتخاباتم به این دلیل که جمهوری اسلامی بعد از قضیه جنبش سبز و انتخابات 88 آب از سرش گذشته،نه از سرکوب گسترده و تقلب میترسه و نه اینکه حاضر هست امتیازاتی به مردم بده و فضا رو باز تر بکنه بنابراین تحریم رو من میپذیریم نه به این خاطر که تاثیر گذاره بلکه به این خاطر که شرکت در انتخابات فعلی تلف کردن نیروی اجتماعی هست و باعث ناامید و سرخورده شدن هرچه بیشتر مردم میشه.
خب البته جمهوری اسلامی در زمینه پیشبینی ناپذیر بودن واقعا استثنایی هست:))ولی جمع بندی من این هست که میلی به تغییر در سیاست خارجی(و طبیعتا تحریم ها)دیده نمیشه،در مورد وضع داخل هم باید توجه کرد ریسک پذیریشون کمتر شده و حاضر نیستند اجازه شکل گیری جنبش های خیابانی رو بدند.
اگر موسوی آزاد بشه، آزاد شدن باقی زندانیان سیاسی هم دور از انتظار نیست و این یعنی میل به تغییر در جمهوری اسلامی که خب از دید من باید ازش استقبال بشه.با این حال هر قدرم خوشبینانه نگاه میکنم میبینم چنین چیزی احتمالش نزدیک صفره چون آزادکردن موسوی(و احتمالا کروبی و سایر زندانیان سیاسی)به معنای پذیرفتن ادعاشون در زمان انتخابات پیشین هست که اعتبار حکومت رو پیش حامیان خودش کمتر میکنه.
آهان یادم رفت،اگر شرایط مثبت به نظر برسه،آره رای میدم:)
پس آخر راه چاره چیست دوست گرامی؟ من در تمام درگیریهای پس از انتخابات حاضر بودم و دیدم که مردم چگونه(و به درستی)پس از شکست دربرابر خشونت دولت به خانهها بازگشتند، یک انقلاب جز با سوریه شدن ایران ممکن نخواهد بود و اگر گمان میکنید نظام مقدس با چیزی کمتر از یک جنگ داخلی تمام عیار حاضر به رها کردن اریکهی قدرت است اشتباه میکنید. انقلاب ناشدنیست، اصلاحات ناشدنیست، حملهی نظامی هم ناخواستنیست و هم ناشدنی، مبارزهی مدنی بیهوده است چراکه جمهوری اسلامی اهمییتی نمیدهد اگر تمام صنایع کشور هم ورشکسته بشوند. ... تنها گزینهی باقیمانده میشود مهاجرت. که آنهم به خون دل خوردن برای مردم باقیمانده زیر «آوار» پایان نمیدهد و تازه حسرت و غربت و دلتنگی را هم به دردها اضافه میکند...
آزادی بها دارد ، تا بهایش پرداخت نشود به دست نمی آید . در ضمن آزادی اکتسابیست و برای به دست آوردنش باید مبارزه کرد - کسی آزادی را کادو پیچ به ما هدیه نمیدهد . به نظر من با مماشات با حکومت و آب به آسیای حکومت ریختن تنها به ترمیم پایه های سستش کمک میکنیم و بس .
نهایتن هم همین طوری پیش برویم عوامل خارجی جنگی تمام عیار را علیه کشور به راه میندازند که نه تنها ایران را هزاران برابر بدتر از سوریه میکند بلکه با توجه به شرایط فعلی ی اقوام ایرانی میتواند منچر به تکه پاره شدن ایران هم بشود .
من شخصن ترجیح میدهم ایران سوریه بشود تا ابتدا ابرقدرتهای جهان یک دور با سلاح های فوق پیشرفته شان کشور را شخم بزنند و سپس تکه تکه شود و به تاریخ بپیوندد .
البته شاید هم مثل عراق قدرتهای غربی جلوی تکه پاره شدنش را بگیرند ولی به هر حال شمار کشته ها و خسارات حمله خارجی از یک چیزی مثل آنچه در سوریه در جریان است بیشتر است .
باید ببینید از چه پورتی استفاده میکنه اگر از 80 یا 8080 یا 5060 یا 5050 و مثل اینها استفاده میکند نه خیر امن نیست . اگر از 443 استفاده میکند باز تا حدودی امن است ولی امکان وصل شدنش نیست .
میلاد عزیز چه اصراری به این واژه "شورش"هست؟!قبلا هم گفتم انقلاب چیز مزخرفیه حتی از نوع فرانسویش:)).در واقع از دید من شورش مفیدتر از انقلابه!
با این حال وقتی از انقلاب مشروطه فقط یک قرن گذشته(و وضعیت اسف بار آگاهی مردم در دوران قاجار رو سخت میشه نادیده گرفت،انتظار داشتن بلوغ سیاسی یا قرار نگرفتن تحت تاثیر جو و هیجان از این مردم کمی بی رحمانست:)
همین الان هم اگر هدف سرنگونی جمهوری اسلامی به هر قیمتی باشه و فقط یک هدف مبهم داشته باشیم وضعیت چندان بهتر از 57 نمیشه،مردمی که فقط میخواستند حکومت شاهنشاهی رو سرنگون کنند بدون اینکه بدونند دقیقا چی میخواند.اینکه هدف برقراری جمهوری دموکراتیک باشه مهم نیست،باید در عمل مردم دموکراسی ر درک کنند و خواستارش باشند.
البته من سرنگون شدن حکومت رو بین 5 تا 10 سال آینده تقریبا قطعی میدونم ولی در مورد اینکه چه چیز باعثش میشه مطمئن نیستم.
فقط در مورد انقلاب(که از دید من گزینه خوبی نیست)باید گفت که وضعیت برای جموری اسلامی کمی فرق میکنه چه در سوریه و چه در لیبی پایخت تحت کنترل کامل یا نسبی نیروهای دولتی هست ولی انقلاب در ایران اگر قرار باشه اتفاق بیافته به طور جدی از تهران شروع میشه و اینطور شانس دووم آوردن حکومت و ایجاد جنگ داخلی کمتر میشه.
به راستی تکتک انقلابات بشر یا شکست خوردهاند و به سرانجام نرسیدهاند یا نتیجهای فاجعهآمیز و آخرالزمانی داشتهاند که اکثر انقلابیون را به آرزوی شرایط پیش از آن واداشته!
با این وجود البته انقلاب ذاتا چیز بد یا مشکلداری نیست، مشروط بر آنکه با هزینهای بسیار ناچیز به سرانجام برسد و موجب پدید آمدن طبقهی جدیدی که مدعی پرداخت بهای بیشتر جهت پیروزی آن بوده نشود(«مگر ما انقلاب کردیم که .... بشود»، «مگر ما شهید دادیم که .... بشود»). که خُب هنوز ممکن نیست و بدلیل ذات سرکوبگر و خشن دولت براندازی آن بدون خونریزی یک رویا به نظر میرسد.
من معتقدم خیلی زودتر کار یکسره خواهد شد و چگونگی آن نیز به جان هم افتادن بچه کفتارهاست که از هماکنون آغاز شده. یک جریانی داخل نظام هست که خواستار دگرگونی سیستم موجود به یک دیکتاتوری نظامی/سکولار است و من مزهپرانیهای مشایی را به پای این جریان مینویسم، این باند اندکاندک به سراغ همه میرود و از هاشمی شروع شد و اکنون به خود خامنهای رسیده(برخوردهای احمدینژاد با «رهبری» به راستی در تاریخ نظام بیسابقه بود). ایستادگی باندهای دیگر درون نظام در برابر این جریان نیز اجتنابناپذیر به نگر میآید و من بعید میدانم هیچکدام پس از پیروزی بر جناح دیگری توان بسنده برای باقی ماندن و حفظ کنترل خود بر کشور را داشته باشند، خصوصا اینکه جبههی سنتی در تمام ارکان اجتماعی پنجهی خود را فرو کرده و بی یک مبارزهی تمام عیار حاضر به تسلیم شدن نیست.
این البته دلیل نمیشود، مسئله اینست که مردم عادی کوچه و بازار با زن و بچهی خود بیرون آمدند و تظاهرات مسالمتآمیز و «مدنی» برگذار کردند و با سرنیزهی دولت پاسخ گرفتند. این یعنی تنها گروهی از مردم که میتوانند برپاد نظام اسلامی اقدام بکنند انقلابیون حرفهای، یا پسرهای بین شانزده تا چهل سال هستند. اینها هم خوشبختانه آنقدر باهوش شدهاند که دلیل کافی برای به خطر انداختن جان خودشان را نمییابند و میدانند دیگر کشیدن بار جامعه به تنهایی پاداشی برایشان به دنبال نخواهد داشت و «هیچ چیز ارزش مردن ندارد». اگرنه هر انقلابی میشد همان وضعیت سوریه و لیبی که طی آن مردان جوان ِ پرشور به تنهایی در برابر مردان مزدور میایستند و به نبرد میپردازند، و انقلاب تبدیل میشود به نبرد مسلحانهی انقلابی حرفهای با نیروی دولتی، ساختار جغرافیایی هم تنها زمانی مهم است که دولت خواستار حفظ کشور باشد، اگرنه ج.ا تمام تهران را بمباران میکند و پایتخت را منتقل میکند به قم!
همونطور که کامو میگه انقلابی که منجر به روی کار اومدن دولت بشه بعدا نیاز به یک انقلاب دیگه پیدا میکنه:)گفتآورد:
به راستی تکتک انقلابات بشر یا شکست خوردهاند و به سرانجام نرسیدهاند یا نتیجهای فاجعهآمیز و آخرالزمانی داشتهاند که اکثر انقلابیون را به آرزوی شرایط پیش از آن واداشته!
با این وجود البته انقلاب ذاتا چیز بد یا مشکلداری نیست، مشروط بر آنکه با هزینهای بسیار ناچیز به سرانجام برسد و موجب پدید آمدن طبقهی جدیدی که مدعی پرداخت بهای بیشتر جهت پیروزی آن بوده نشود(«مگر ما انقلاب کردیم که .... بشود»، «مگر ما شهید دادیم که .... بشود»). که خُب هنوز ممکن نیست و بدلیل ذات سرکوبگر و خشن دولت براندازی آن بدون خونریزی یک رویا به نظر میرسد.
به هر حال من روی ماکسیم پیشبینی کردم،البته چون این پیشبینی رو دو سه سال قبل کرده بودم شاید نتیجه نزدیک تر باشه:)گفتآورد:
من معتقدم خیلی زودتر کار یکسره خواهد شد و چگونگی آن نیز به جان هم افتادن بچه کفتارهاست که از هماکنون آغاز شده. یک جریانی داخل نظام هست که خواستار دگرگونی سیستم موجود به یک دیکتاتوری نظامی/سکولار است و من مزهپرانیهای مشایی را به پای این جریان مینویسم، این باند اندکاندک به سراغ همه میرود و از هاشمی شروع شد و اکنون به خود خامنهای رسیده(برخوردهای احمدینژاد با «رهبری» به راستی در تاریخ نظام بیسابقه بود). ایستادگی باندهای دیگر درون نظام در برابر این جریان نیز اجتنابناپذیر به نگر میآید و من بعید میدانم هیچکدام پس از پیروزی بر جناح دیگری توان بسنده برای باقی ماندن و حفظ کنترل خود بر کشور را داشته باشند، خصوصا اینکه جبههی سنتی در تمام ارکان اجتماعی پنجهی خود را فرو کرده و بی یک مبارزهی تمام عیار حاضر به تسلیم شدن نیست.
البته امیدوارم در این جنگ قدرت مردم فریب تیم سکولار! رو نخورند که در بهترین حالت میشیم مدل ونزوئلا:))
البته من کشته شدن برای اهداف این چنینی رو منطقی نمیدونم ولی سیر تاریخ لزوما از محاسبات پیروی نمیکنه.گفتآورد:
این البته دلیل نمیشود، مسئله اینست که مردم عادی کوچه و بازار با زن و بچهی خود بیرون آمدند و تظاهرات مسالمتآمیز و «مدنی» برگذار کردند و با سرنیزهی دولت پاسخ گرفتند. این یعنی تنها گروهی از مردم که میتوانند برپاد نظام اسلامی اقدام بکنند انقلابیون حرفهای، یا پسرهای بین شانزده تا چهل سال هستند. اینها هم خوشبختانه آنقدر باهوش شدهاند که دلیل کافی برای به خطر انداختن جان خودشان را نمییابند و میدانند دیگر کشیدن بار جامعه به تنهایی پاداشی برایشان به دنبال نخواهد داشت و «هیچ چیز ارزش مردن ندارد». اگرنه هر انقلابی میشد همان وضعیت سوریه و لیبی که طی آن مردان جوان ِ پرشور به تنهایی در برابر مردان مزدور میایستند و به نبرد میپردازند، و انقلاب تبدیل میشود به نبرد مسلحانهی انقلابی حرفهای با نیروی دولتی، ساختار جغرافیایی هم تنها زمانی مهم است که دولت خواستار حفظ کشور باشد، اگرنه ج.ا تمام تهران را بمباران میکند و پایتخت را منتقل میکند به قم!
راستش در مورد اهمیت پایتخت همچنان باهات مخالفم،حتی اینکه هرزچندگاهی زمزمه های انتقال پایتخت شنیده میشه رو ناشی از وحشت جمهوری اسلامی از آغاز یک انقلاب در تهران و از دست دادن ارگان های دولتی مثل صداوسیما میدونم.
اگر فرضا انقلابی اتفاق بیافته و اگر در تهران باشه حتی استراتژی زمین سوخته هم جواب نمیده،در اصل با رها کردن تهران اولا جمهوری اسلامی بسیاری از پایگاه های با ارزش استراتژیکش رو از دست میده و با حمله به تهران مخالفت با خودش رو هم تشدید میکنه!یعنی کافی هست مثلا 500 هزار نفر انقلابی تهران رو تصرف بکنند واکنش حکومت باعث میشه باقی جمعیت هم به انقلابیون بپیوندند.
در همین سوریه و لیبی هم حمله نیروهای دولتی به مراکز غیر نظامی فقط باعث شدیدتر شدن شعله انقلاب شده.
چیزی که از دید من یک انقلاب رو وسیع تر و خطرناک تر برای یک حکومت میکنه این هست که به مردم بیشتری آسیب بزنه و تمام قدرت حکومت زمانی هست که "تهدید" به آسیب زدن میکنه،وقتی چیزهایی که مردم برای از دست دادن دارند رو ازشون بگیری دشمنان خطرناک تری برای حکومت درست میشه.
در هر حال هرچند من امیدوارم جمهوری اسلامی با کمترین هزینه و تلفات و بدون نیاز به انقلاب خونین یا حمله نظامی بساطش رو جمع بکنه ولی خب خود این گزینه ها هم با توجه به رفتار پیشبینی ناپذیر جمهوری اسلامی دور از انتظار نیستند.
مثل اینکه حسابی میخوان دم هاشمی رو قیچی کنند:))
ايران - BBC فارسی - وزیر اطلاعات: پیشگوی حوادث ۸۸ خود در فتنه دست داشته است
یکی از دلایلی که موافقان رای دادن به اصلاح طلبان ارایه میدن همینه که امیر گفت یعنی با انقلاب قطعا یه طبقه طلبکار ساخته میشه که خودشونو صاحب انقلاب میدونن.
کلا راهی بهتر از حمله نظامی نمیبینم و چه بهتر که هر چه زودتر انجام بشه تا خزابیهای اون هم زودتر بازسازی بشه.
نظر من راجع به پایتخت و مقایسه ایران با لیبی و سوریه به آندد نایت نزدیکتره. و اینکه حکومت از بزرگی و پرجمعیتی تهران میترسه واقعیت داره. تلاش مفتضحانه برای انتقال بخشهایی از جمعیت تهران به دیگر شهرستانها هم دقیقا در همین راستاست.گفتآورد:
این البته دلیل نمیشود، مسئله اینست که مردم عادی کوچه و بازار با زن و بچهی خود بیرون آمدند و تظاهرات مسالمتآمیز و «مدنی» برگذار کردند و با سرنیزهی دولت پاسخ گرفتند. این یعنی تنها گروهی از مردم که میتوانند برپاد نظام اسلامی اقدام بکنند انقلابیون حرفهای، یا پسرهای بین شانزده تا چهل سال هستند. اینها هم خوشبختانه آنقدر باهوش شدهاند که دلیل کافی برای به خطر انداختن جان خودشان را نمییابند و میدانند دیگر کشیدن بار جامعه به تنهایی پاداشی برایشان به دنبال نخواهد داشت و «هیچ چیز ارزش مردن ندارد». اگرنه هر انقلابی میشد همان وضعیت سوریه و لیبی که طی آن مردان جوان ِ پرشور به تنهایی در برابر مردان مزدور میایستند و به نبرد میپردازند، و انقلاب تبدیل میشود به نبرد مسلحانهی انقلابی حرفهای با نیروی دولتی، ساختار جغرافیایی هم تنها زمانی مهم است که دولت خواستار حفظ کشور باشد، اگرنه ج.ا تمام تهران را بمباران میکند و پایتخت را منتقل میکند به قم!
- ثبت نام داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری ایران از صبح امروز در تهران آغاز شده است و تا عصر روز شنبه ادامه خواهد داشت.
- به گزارش خبرگزاریهای ایران، ثبت نام کنندگان سرشناس تا ساعت 11 صبح به وقت تهران اینها بودهاند:
- صادق واعظ زاده (معاون علمی محمود احمدی نژاد در دوره اول ریاست جمهوری)
- کامران باقری لنکرانی (وزیر بهداشت در دولت نهم و نامزد جبهه پایداری در انتخابات پیش رو)
- محمد سعیدی کیا (وزیر پیشین مسکن و شهرسازی)
- حسن روحانی (رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت)
- مصطفی کواکبیان، نامزد جبهه مردمسالاری هم ثبت نام کرد.
- علی یونسی وزیر اطلاعات دولت محمد خاتمی در حاشیه ثبت نام حسن روحانی برای نامزدی ریاست جمهوری گفت: "بنده شب گذشته ملاقاتی با هاشمیرفسنجانی داشتم و ایشان بار دیگر تاکید کردند که در انتخابات حضور نخواهند داشت."
آقای یونسی اضافه کرد : "ما مطمئن شدهایم که آقای هاشمی نمیآید و اگر بر فرض محال ایشان کاندیدا شوند، آقای روحانی به نفع وی کنار خواهند رفت."
ایران - BBC فارسی - گفتهها و شنیدهها؛ ۳۸ روز تا انتخابات
گویا هاشمی هم نمیخواد بیاد البته معلوم نیست صلاحیتش رو هم تایید بکنن!
پس تا الان از چهار نفر کاندید سه نفر عضو باند احمدینژاد هستند!
من شاید به این یارو رای بدهم اگر تائید صلاحیت بشود:
فایل پیوست 1859
راستش من بعید میدانم حملهی نظامی اصلا «روی میز» باشد، غرب ورشکسته است و توان اقتصادی حمله نظامی (به جهت تسخیر) به کشوری پهناور و پرجمعیت همچون ایران را ندارد. نمیدانند همین عراق و افغانستان را چطور هرچه زودتر سرهمبندی بکنند و از این مردابها بگریزند، چه برسد به کشوری عظیم و پیچیده مثل ایران. دست بالا تهاجمی دیرهنگام و کماثر به اهداف نظامی و اتمی رژیم صورت خواهد گرفت که وضع مردم در داخل را بخاطر «شرایط جنگی» و «حملهی بیگانه» بدتر خواهد کرد.
بله قطعا میترسد و در این تردیدی نیست، اما اینکه سقوط احتمالی تهران به دست انقلابیون حرفهای پایان ج.ا باشد را من شخصا بعید میدانم. ضمنا این بحثها موقعی موضوعیت دارند که احتمال موفقیت انقلاب در تهران ممکن باشد. من بعید میدانم شهری چنان پادگانی را بتوان با هزینهای دهها هزار نفره بدست آورد.
چی دارین میگین واسه خودتون همین جور دارین میدوزینو میبافین:Facepalm:
فکر میکنین اون دیوونه ها تو سوریه قهرمانن؟ برین این سایت ببینین چه خبره البته زیر 120 سال توصیه نمیکنم:
bestgore.com:cerealguyspitting:
فکر میکنین لیبی بهشت شده؟ نه خیر افغانستان و سومالی شده که راحت تو بنغازی میزنن نماینده آمریکا رو میکشن.
پس که مردم عادی با زنو بچه اومدن و تظاهرات مسلمت آمیز برگزار کردن؟ یا دختر پسرای تابع herd mentality شهرو بهم ریختن؟
به قوری قسم من همونی بودم که با فامیل پای منوتو و VOA میشست و فحش میداد. یه روز یه غلط کردم گفتم از این به بعد از رسانه های غربی خبر بگیرم انگلیسیم تقویت بشه... تا حالا مجبور شدین مغزتونو فرمت کنین؟
پستم افتاد آخر صفحه حالا دیگه هیشکی نمیخوندش:e40e:
من این چند روز اخبار رو اصلا دنبال نکردم،امروز مثل اینکه محلت ثبت نام تموم شد،کیا ثبت نام کردند بالاخره؟
این اراذل ثبت نام کرده اند :
فایل پیوست 1875
فکر کنید فلاحیان هم هست !!!!! گویا از اسهال طلبان هم خبری نیست .
این بار اصلن از همون اول به بازی نگرفتنشون :e330::e530:
مشایی پس نامزد نشد؟
رفسنجانی چه؟
تا صبح شنبه یعنی فردا وقت هست اگه اشتباه نکنم. ولی فکر نمیکنم اتفاق خاصی بیافته. عجیبه صادق زیبا کلام گفته بود رفسنجانی در روزهای آینده اعلام نامزدی میکند ولی خبری نشد.
از اصلاح طلبان هم به گمانم 2-3 کاندید باشند.
سیداحمد خاتمی خطاب به کاندیداها: اگر نمیتوانی زیر نظر ولایت مطلقه کار کنی، انصراف بده
گفتآورد:
امام جمعه موقت تهران التزام عملی به ولایت را از جمله ویژگیهای لازم برای انتخاب رییسجمهور اصلح عنوان کرد و گفت که اگر کسی نمیتواند زیر نظر ولایت مطلقه امر کار کند، اصلا کاندیدا نشود.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، آیتالله سیداحمد خاتمی در خطبههای این هفته نماز جمعه تهران اظهار کرد: عنصر ولایتمداری، التزام عملی است، نه شعاری. آقای کاندیدای محترم! اگر میتوانی زیر نظر ولایت مطلقه امر عمل کنی، بسمالله؛ کاندیدا شدی و اگر نمیتوانی، اصلا اسم ننویس. اگر هم اسم نوشتی، انصراف بده زیرا کسانی باید وارد این عرصه شوند که عملا التزام داشته باشند.
وی همچنین در تشریح ویژگیهای کاندیدای اصلح خاطرنشان کرد: کاندیدای اصلح باید توان اداره کشور بیش از 70 میلیونی با این همه دشمن را داشته باشد، مدیر و مدبر باشد و افق آینده را ببیند. روزمرگی سم رییسجمهور است و بویژه در عرصه مسائل اقتصادی، روزمرگی و تصمیم آنی گرفتن و تغییر دائم در سیاستها، فلج کردن کشور است.
برخی در طول این چند سال خود را عقل کل میدیدند
این عضو هیات رییسه مجلس خبرگان رهبری، پایبندی به عقل جمعی را ویژگی لازم برای کاندیدای اصلح دانست و افزود: پیغمبر اکرم (ص) که عقل کل بود، مشورت میگرفت ولی برخی در طول این چند سال خود را عقل کل میدیدند. فکر میکردند تا رییس جمهور شدند، هم تخصص سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هم تخصص دینی پیدا میکنند.
وی با بیان اینکه "انتخاب اصلح مبنای عقلی و شرعی دارد"، تاکید کرد: شورای نگهبان حداقل و کف صلاحیتها را میبیند و انتخاب حداکثر با شماست. یکی از ویژگیهای اصلح این است که فرد از بُن جان خداباور باشد و در این شعاع، نظام اسلامی و انقلاب اسلامی را قبول داشته باشد.
کاندیداها قانون را مطالعه کنند
سیداحمد خاتمی قانونمداری را دیگر ویژگی لازم را برای انتخاب اصلح عنوان کرد و گفت: کاندیداها قانون را مطالعه کنند و وقتی کسی رییسجمهور شد، نگوید اختیارات نداریم. کسی نباشد که خود را فراتر از قانون ببیند و اجازه ندهد قانون به او نزدیک شود. چنان برخورد نکند که من خط قرمز دارم و خط قرمزم این است که وارد اینجا شوید، برخورد میکنم. ما در قانون خط قرمزی نداریم بلکه خط قرمز ما خود قانون اساسی است. اگر کسی چنین بینش، منش و رفتاری دارد، نمیخواهد پایبند به قانون باشد.
امام جمعه موقت تهران با تاکید بر لزوم تمکین در برابر قانون از سوی کاندیداهایی که رای نیاوردهاند، اظهار کرد: اگر موارد خلافی هم صورت گرفته، باید به شکل قانون اقدام شود و فضای رقابت به فضای رفاقت تبدیل شود.
کاندیداها در تبلیغات، اصول نظام را زیرسوال نبرند
وی در ادامه از کاندیداها خواست تا تبلیغاتشان از جنس جمهوری اسلامی باشد و در ادامه گفت: اینکه در تبلیغات اصول نظام را زیرسوال ببرند، در هیچ جای دنیا مرسوم نیست. در آمریکا هم وقتی کاندیداها مناظره میکنند، محدودهای دارند و چارچوب و اصلی که بر همان اساس کاندیدا شدهاند را زیر سوال نمیبرند؛ بنابراین کاندیداهای ما نیز قانون اساسی و ولایت را زیر سوال نبرند.
خاتمی درباره هزینههای تبلیغات انتخابات نیز تاکید کرد: با پیروزی انقلاب، مردم ما هوشیار شدند. وقتی پول میلیاردی در انتخابات خرج میشود، مردم حق دارند بپرسند از کجا آمده و در این مشکلات اقتصادی این 4، 5 و 6 میلیون از کجاست. وقتی که هر کاندیدا پنج ساعت تلویزیونی و پنج ساعت رادیویی فرصت معرفی خود را دارد، چه نیازی به بنر، عکس و اسراف و تبذیر است؟ البته خودشان میدانند چطور تبلیغ کنند، اما اسراف و تبذیر در شأن کاندیداهای ریاست جمهوری نیست.
عضو هیات رییسه مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر لزوم پرهیز کاندیداها از سیاهنمایی گفت: اینکه بگویند در 35 سال کشور ویرانه شده و حالا میخواهند آن را آباد کنند، هم دروغ و بیانصافی است، زیرا در این 35 سال کار و تلاش زیادی انجام شده است.
خیلی بدبختند کسانی که میخواهند با اعتماد به بیگانگان رای بیاورند
وی ادامه داد: کاندیداها در نطق تبلیغاتیشان به بیگانگان گِرا ندهند که هوای ما را داشته باشید. خیلی بدبختند کسانی که میخواهند با اعتماد به بیگانگان رای بیاورند. آنها بدانند هر کاندیدایی که بیگانگان از او حمایت کند، از چشم ملت خواهد افتاد؛ البته این مساله راه حل هم دارد. کاندیدایی که بیگانگان از او حمایت کردهاند، بیانیه بدهد و بگوید من ربطی به شما ندارم و نیازی هم ندارم بلکه من هستم و مردم. آن وقت آنها میفهمند این فرد ضد بیگانگان است.
امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه "هر رای در انتخابات رای به نظام است"، خاطرنشان کرد: چیزی که برای نظام مطرح است، حضور باشکوه در انتخابات است. هم در دورههای قبل و هم در این دوره، تلاش دشمن این بوده که انتخابات برگزار نشود و اگر برگزار میشود، شور انتخاباتی وجود نداشته باشد. آنها با القای تحریم، بیفایدهبودن یا آزاد نبودن انتخابات میخواهند فضای پرشور وجود نداشته باشد اما مردم بصیر و حماسهسازند و به یاری خدا در روز 24 خرداد حماسه بزرگ دیگری که دشمن را مبهوت میکند، خواهند آفرید.
امام جمعه موقت تهران در ادامه با ابراز خرسندی از کلید خوردن کار ثبتنام کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری اظهار کرد: الحمدالله این مرحله با آرامش و نشاط در حال انجام است و طبق گزارش دقیقی که چند دقیقه قبل مسئولان محترم دادند، تاکنون 322 نفر برای ریاست جمهوری خودشان را کاندیدا کردهاند.
رد صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری به معنی رد صلاحیت مطلق نیست
وی با بیان اینکه "احراز صلاحیتها از سوی شورای نگهبان باید براساس قانون باشد"، افزود: آنهایی که در انتخابات اسمنویسی میکنند باید ملتزم به قانون باشند. قانون هم شورای نگهبان را در این عرصه فصلالخطاب قرار داده است. ممکن است کسانی تایید صلاحیت و کسانی رد صلاحیت شوند. به هرحال قرار است یک نفر منتخب باشد. در همه جای دنیا هم هرکسی را که از راه رسید، برای مسئولیتهای کلیدی کاندیدا نمیکند بلکه فیلتری وجود دارد.
سیداحمد خاتمی یادآور شد: در مورد بررسی صلاحیتها سه حالت وجود دارد؛ یکی اینکه شورای نگهبان صلاحیت کسی را احراز میکند، دیگر اینکه صلاحیت فرد نفیاً و اثباتاً احراز نمیشود و دیگر اینکه احراز میکنند که این فرد طبق قانون برای ریاست جمهوری صلاحیت ندارد که در این حالت قهراً صلاحیت فرد را رد میکند.
وی تاکید کرد: این رد صلاحیتها مربوط به انتخابات ریاستجمهوری است و چه بسا این آقا (فرد رد صلاحیت شده) برای وزارت، وکالت و مسئولیتهای دیگر صلاحیت داشته باشد؛ پس رد صلاحیت در عرصه انتخابات ریاست جمهوری به معنی رد صلاحیت مطلق نیست.
عضو هیات رییسه مجلس خبرگان رهبری درباره زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری نیز گفت: عزیزان مجلس باید فکری برای این موضوع بکنند. آقایان میگویند تبلیغات بعد از تایید صلاحیتهاست در حالی که عملا دو - سه ماه است سفرهای تبلیغاتی شروع شده است؛ پس جوری قانون بنویسند که قابل عمل باشد.
علمای سنی نشان دادند حسابشان از وهابیت خبیث تکفیری جداست
وی در بخش دیگری از خطبههای نماز جمعه تهران، به هتک حرمت صحابه پیامبر(ص) اشاره و خاطرنشان کرد: در مساله اهانت به ساحت حجر شهید صحابه باوفای نبی اکرم (ص) و یار وفادار امیرالمومنین (ع) هم علمای شیعه و علمای اهل سنت یکصدا این واقعه را محکوم کردند. علمای بلاد اسلام و علمای سنی کشورمان و سایر بلاد نشان دادند که حسابشان از حساب وهابیت خبیث تکفیری جداست.
خاتمی، واکنش خانواده بزرگ شیعه نسبت به این هتک حرمت را هوشمندانه توصیف و خاطرنشان کرد: طراحی این جنایت با صهیونیستها بوده است و همزمان حملهای به روستای سنینشین شد و تعداد زیادی را در آنجا کشتند. آنجا احساسات شیعه را جریحهدار کردند و اینجا سنیها را میکشند. قصدشان تعمیق فتنه مذهبی بوده است ولی جریان تشیع، هوشیاری خوبی نشان داد.
امام جمعه موقت تهران تاکید کرد: این کارها معلول و زاییده طرز تفکری است که انگلیسیها به نام دین درست کردند. آنها صدسال پیش جریان وهابیت را سختند از جریان علمای اهل سنت. انتظار میرود حالا که معلول را محکوم کردند، عامل را هم محکوم کنند و به صراحت بگویند وهابیت هیچ ربطی به اسلام ندارند، آنچنان که علمای شیعه از بهائیان ابراز برائت کردند و گفتند آنها ربطی به ما ندارند.
40 هزار تروریست به جان دولت سوریه انداختهاند
وی با اشاره به پیامدهای مثبت حمله اسرائیل به سوریه اضافه کرد: عالَم و آدم فهمیدند که جریان مخالف دولت بشار اسد جریانی صهیونیستی است. آنها بیش از 2 سال است که 40 هزار تروریست به جان دولت انداختهاند و کاری از پیش نبردهاند.
این عضو هیات رییسه مجلس خبرگان رهبری، حمله اسرائیل به سوریه را موجب تقویت جبهه مقاومت دانست و گفت: عربستانی که به سوریه تروریست صادر میکند، آنچنان عرصه بر او تنگ شد که مجبور شد این حمله را محکوم کند.
خاتمی ادامه داد: آمریکاییها به خصوص وزیر خارجه این کشور هم مدام در این دروغ میدمیدند که دولت بشار اسد علیه مخالفان از سلاح شیمیایی استفاده کرده است اما مقامات بینالمللی به صراحت گفتند که نشانهای از استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی علیه مخالفان نداریم و نشانههایی داریم که مخالفان با سلاحهای اهدایی دنیای استکبار از سلاح شیمیایی استفاده کردند.
به گزارش ایسنا، سیداحمد خاتمی در خطبههای اول نماز جمعه این هفته تهران نیز در تشریح سبک زندگی دینی در عرصه انتخاب گفت: در زندگی انتخابهای فراوانی داریم که در عرصه سیاسی، این انتخابها رییسجمهور، نمایندگان مجلس، نمایندگان خبرگان و نمایندگان شوراها در برمیگیرد؛ بنابراین باید نگاهی جامع به عرصه انتخاب و گزینش داشته باشیم.
امام جمعه موقت تهران تصریح کرد: بر اساس معارف اهل بیت، انتخاب ما باید با دقت باشد و نه فلهای و سرسری. باید در سوابق، تحقیق شود که آیا فرد صالح است یا خیر.
وی در ادامه، ایمان، تدین و باور را از محورهای اصلی انتخاب عنوان کرد و افزود: رییسجمهور باید از بن جان دین باور باشد و اگر چنین باشد، روحیهاش مقاومت است و در برابر کمترین تهدیدها جای خالی نمیدهد و محکم میایستد.
خاتمی، عنصر اخلاق را پس از دینداری از دیگر معیارهای انتخاب رییسجمهور عنوان و خاطرنشان کرد: اخلاق تجلی رفتاری باور است. هرکه خداباورتر است، رفتارش هم اخلاقیتر است. مساله انتخاب رییسجمهور دقیقاً در سبک زندگی مردم تاثیر دارد. اگر کسی انتخاب شد که دینمدار و قانونمدار بود، در گزینشها به دنبال خویش و قومها و همحزب و همگروهیهایش نمیرفت، زیرمجموعهاش هم همینطور عمل میکند. اما اگر کسی انتخاب شد که از همان ابتدا اتوبوسی خویش و قوم و همحزبیهایش را آورد، زیرمجموعهاش همچنین خواهد کرد. اگر رییسی در گزارشهایش دقت نکند و گزارش و آمار غلط بدهد، زیرمجموعهاش هم از او رنگ میگیرند، لذا عنصر اخلاق در همه گزینشها اصلی کلیدی است.
وی با تبریک به مناسبت آغاز ماه رجب، میلاد امام محمدباقر (ع) در روز اول رجب را نیز تبریک گفت و افزود: فقه شیعه و سنت مدیون مکتب ایشان و فرزند بزرگوارشان امام صادق (ع) هستند. باید در جشن میلادشان سنگ تمام بگذاریم.
خاتمی با اشاره به مناسبت شهادت امام هادی (ع) در روز سوم رجب نیز گفت: امام هادی (ع) با زیارت جامعه، جامعترین و متقنترین متن را در عرصه امامشناسی خالص شیعه و با زیارت حضرت علی(ع) در روز غدیر بهترین متن علیشناسی را به بشریت هدیه داد.
امام جمعه موقت تهران در پایان ابراز امیدواری کرد که مومنان در جشن و سرور و عزای اهل بیت سنگ تمام بگذارند.
این همون چیزیه که من پیشتر هم گفتم ! جمهوری اسلامی مشارکت مردم رو فقط برای تبلیغات میخواهد و بس . شرکت کردن یا نکردن در نتیجه تاثیری نخواهد داشت .گفتآورد:
امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه "هر رای در انتخابات رای به نظام است"، خاطرنشان کرد: چیزی که برای نظام مطرح است، حضور باشکوه در انتخابات است. هم در دورههای قبل و هم در این دوره، تلاش دشمن این بوده که انتخابات برگزار نشود و اگر برگزار میشود، شور انتخاباتی وجود نداشته باشد. آنها با القای تحریم، بیفایدهبودن یا آزاد نبودن انتخابات میخواهند فضای پرشور وجود نداشته باشد اما مردم بصیر و حماسهسازند و به یاری خدا در روز 24 خرداد حماسه بزرگ دیگری که دشمن را مبهوت میکند، خواهند آفرید.
این رحیم مشاعی شخصیت جالبی داره ، سالها یکی از مقامات بلند پایه وزارت اطلاعات بوده ، مذهبی اینها هم نیست ، نمیدونم این و احمدینژاد چه رمز و رازی با هم دارند یکبار یک روزنامه اسرائیلی نوشته بود که احتمالا با احمدینژاد رابطه همجنس گرایانه داره مشاعی
اینهمه آدمهای معروف رژیم همه ثبت نام کردند ، امسال شاید ۱۰-۱۵ تا کاندید باشه در آخر ، مثلا کدوم از اینها رو میخواهند رد صلاحیت کنند؟
این مشایی و احمد نژاد در وزارت اطلاعات گویا در غرب ایران مامور جنایت بودهاند ،مسلمان هم شاید به اندازه خامنهای نباشد،ولی مسلمان است دیگر و معلوم است اعتقاد دارد و ظاهرسازی نیست.
بنظر منکه این دیوانگان از خامنهای خیلی خطرناکتر هستند مرا یاد روی کار آمدن هیتلر میاندازند.
من فکر میکنم این تیم احمدینژاد یک شبکه گسترده جاسوسی در ایران باشند ، اینها از هیچ جا پیداشون شد و یک دفعه همه پستها رو گرفتند ، به احتمال بالا مشاعی یا شاید خود احمدینژاد جاسوس اسرائیل یا آمریکا باشند ، چون این حرفهای احمدینژاد در اصل به سود اسرائیل تموم شده ، احمدینژاد یک بار هولوکاست رو انکار میکنه ، از اون سمت اسرائیل در جهان کلی حامی پیدا میکنه که ببینید این ریس جمهور ایران چی میگه!
این حرفها یکمقدار زیادی دائی جان ناپلئونیه،خود خامنهای هم چندوقت پیش باز درباره نابودی شهرهای اسرائیل حرف زد،اونهم شاید جاسوس موساده !!
سود اصلی برای اینها هم توقف فعالیتهای ایرانه که اگر چنین نفوذی داشتند خب مستقیم اقدام میکردند نه اینکه طرف بره یک چیزی بگه که بهانه برای جنگ علیه ایران بده،اونهم جنگی که خود اسرائیل توان و انگیزه اون رو نداره ظاهرا.
ببینید کار اصلی موساد بر خلاف عقیده عموم ، عملیاتهای عجیب و اینها نیست ، بلکه ایجاد mole در دولتهای دیگه هست. مثلا جریان جاسوس با نام رمز mega در دولت آمریکا رو میدونید؟ مغز انسان سوت میکشه این موساد کجاها جاسوس داره! پس زیاد دور از انتظار نیست که احمدینژاد یا مشاعی جاسوس اسرائیل باشند. قضیه اتمی ایران هم دست احمدینژاد نیست ، دست خود خامنهای و چندین فرمانده خاص سپاه و وزارت دفاع هستش
Israeli Spies: 'Mega Was Not An Agent; Mega Was the Boss'
مشایی و رفسعنجانی آمدند، در میان اینها هیچکدام ارزش رای دادن ندارند. رفسنجانی قاتل و جانیست و باید برای جنایات جنگی خود به زندان بیافتد!
افرأیم هلوی که یک یهودی انگلیسی هست که به اسرائیل بازگشته و رئیس موساد بود چند سالی گفته که احمدینژاد یک هدیه برای اسرائیل هست
AFP: Ex-spy chief says Ahmadinejad is to Israel
حکومت هر چه در چنته داشته رو کرده که با این دوره انتخابات آبروی رفتشو سر و سامان بده!!بین کاندیدا فقط جای بابا بزرگ من کم بود تا بیاد....(من کمی با اومدن رفسنجانی امیدوار شدم شاید این اوضاع آشفته ی اقتصادی کمی سامان پیدا کنه)!!؟؟
من شخصا به هاشمی رای میدم به نظرم ادم مفیدی و با این سن واقعا پر تلاش است امیدوارم که در ادامه شواری نگهبان ردش نکنه
مردم گویا فراموش کردهاند رفسنجانی که رفت مملکت در آستانهی حملهی نظامی و در تحریم سیاسی کامل و انزوای مطلق بود. الان هم که پیرمرد خرفت و تیپا خوردهای بیش نیست، این به نوعی «قمار آخر» روباه پیر است و شکست او برای من بدیهیست. پیشگویی من: اگر تقلبی رخ ندهد و رای مردم سرنوشت ساز بشود قالیباف انتخاب خواهد شد(زیرا رای تهران را دارد)، اگر هم تقلب بکنند مشایی میشود رئیس چمپول.
چرا به رفسنجانی توهین میکنی قالیباف عد دی نیست مشایی هم که مردم برکات اخویش رو دیدند که تورم ثانیه ایی شده پس در رحمت همان رفسنجانی اگر بزارن دوران رفسنجانی نوید تغییر میدهد
پس همه با هم به حاجی رای بدید چون چه رای بدیم یا ندیم فایده ایی که نداره حداقل بد بیاد که از شر بدتره خلاص بشیم
من فامیلشون نیستم اما ادعاهای عظیم مدارک عظیم میطلبند.:e05a:
بله مگا همون مونیکا لوینسکی بوده که بیلی رو ساک میزده:qq_04: بعدم اخاذی میکرده:qq_07: احتمالا الگوی شخصیتی تسیپی لیونی هم همین بوده
شما به جای این چیزای عجیب غریب چرا ایلای کوهن رو نمیگی که تا وزارت سوریه پیش رفت بعدم فهمیدن تو ک-نش گذاشتن؟:ghdgir:
نه بابا،من تابحال گمان میکردم شما با مزخرفاتی تئوری توطئهای و یهودستیزانه و ... که اینجا میگویی فکر میکنی خیلی کشف مهمی هم کردهای به مدرک و این چیزها باور نداری و فقط از باد معده جهت بررسی استفاده میکنی !!
فعالیت اطلاعاتی در کردستان که حرفی درش نیست،یک نفر از مخالفان را کشتهاند در همانجا که نام کسی بنام احمدنژاد در میان است،اسمها خاطرم نیست دوستان دیگر احتمالا توضیح دهند.در خود تلاش برای جمع کردن بیوگرافی احمدنژاد هم چند سالی گم و گور بوده و هیچ ردی از او در دست نیست.
بعد هم این حیوانات مورد علاقه شما که البته وکیل مدافعشان هم نیستی تقریبا همه جانی و آدمکش هستند و کسی که از این سیستم مخصوصا بخش اطلاعاتی آن سر در میاورد در نظر من قاتل و جانیست مگر اینکه خلافش ثابت شود. :e330::e530:
این قضیه که مشاعی معاون وزارت اطلاعات در دوران ری شهری بوده چیز مخفی و محرمانهای نیست.
مونیکا لوینسکی هم به احتمال زیاد مأمور موساد بوده ، ولی مگا شخص دیگری هست ، مگا یکی از بلند پایهترین مقامات امنیتی دولت کلینتون بوده ، لویندسکی فقط یک intern ساده در کاخ سفید بوده.
پ.ن: ما میدانیم که شما با ۲ نام کاربری همزمان اکنون فعالیت میکنید زمانی که نام اصلی شما اخراج شد و این کار غیر قانونی هست ، اما یک چند روزی دیگر اجازه دارید اینجا باشید تا قوانین جدید اجرا شوند
میگم رسمنجانی هم که کاندید شد ! :e330::e530:
پس معاون ری شهری بوده... خب؟می شود بمهر بفرمایید کاربر دیگر و اخراجیده من چه کسانی استند؟ زیرا شیفته میشوم با آنها آشنا گردم. >_>
گفتآورد:
پس از تشکیل وزارت اطلاعات در سال ۶۳، رحیم مشائی «مسئول تدوین استراتژی نظام جمهوری اسلامی در خصوص اکراد ایرانی» بود. در زمان تصدی «محمد محمدی ری شهری» بر وزارت اطلاعات، وی مسئولیت «مناطق بحرانی کشور» و را عهده دار بود.
گفتآورد:
وی سپس به وزارت کشور رفت و در دوران تصدی علی محمد بشارتی مدیرکل اجتماعی وزارت کشور شد و از آنجا به رادیو پیام و سپس به شهرداری منتقل شد.
گفتآورد:
مشایی هم اکنون مسئولیتهای زیر را برعهده دارد:[۱۰۲]
- رئیس دبیرخانهٔ جنبش عدم تعهد (۱۱ آذر ۱۳۹۱)
- رئیس دفتر رئیسجمهور (۳ مرداد ۱۳۸۸-۱۱ آذر ۱۳۹۱)
- نمایندگی ویژه رئیسجمهور جهت تصمیمگیری در مورد نحوه اجرای اختیارات هیأت وزیران در امور نفت (۳۰ مهرماه ۱۳۸۸)
- ریاست شورای هماهنگی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی (۱۰ آبان ۱۳۸۸)
- دبیر کمیسیون فرهنگی دولت (۱۹ آذرماه ۱۳۸۸)
- ریاست گروه مشاوران جوان ریاست جمهوری (۶ اسفند ۱۳۸۸)
- مسئولیت انتصاب مدیر عامل صندوق مهر امام رضا
- مسئولیت کنترل و نظارت مرکز امور حقوقی بینالمللی ریاست جمهوری
- نماینده تام الاختیار رئیسجمهور در ستاد مرکزی راهیان نور
- رئیس کارگروه زیارت و فرهنگ رضوی
- عضویت در شورای فرهنگی دولت با حکم رئیس جمهور
- رئیس کمیته عالی در مورد طرح خط لوله گاز ایران – پاکستان - هند
- نماینده رئیسجمهور در شورای نظارت بر صدا و سیما
- جانشین رئیسجمهور در شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور (۸ مرداد ۱۳۸۵)
- رئیس مرکز ملی جهانیشدن (۹ دیماه ۱۳۸۶)
- عضو کمیسیون اقتصادی دولت
- نظارت برکار سخنگوهای دولت و رئیس شورای اطلاع رسانی دولت
- نماینده ویژه رئیسجمهور در امور خاورمیانه
گفتآورد:
مشایی در جلسهای در شهر مکه خواستار نابودی اسرائیل میشود. در پی این اظهارات اسرائیل، شکایت نامهای را علیه "اسفندیار رحیم مشایی" معاون رییسجمهوری ایران و رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به بان کی مون دبیر کل سازمان ملل و شورای امنیت ارسال کردهاست. به نوشته پایگاه خبری روزنامه یدیعوت آحارونوت مشایی دو روز پیش در مکه مکرمه خواستار نابودی اسرائیل شده است
اسفندیار رحیممشایی - WiKiگفتآورد:
سایر سوابق اجرایی
- «مسئول مناطق بحرانی» وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در زمان نخست وزیری میرحسین موسوی و وزارت محمد محمدی ریشهری[۱۴۸]
- مدیر کل اجتماعی وزارت کشور
- مدیر شبکه رادیو پیام
- مدیر شبکه رادیو تهران
- معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران
- رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران
اندکی تحقیق بد نیست !
"از نظر آنها این جنبش تمایلات لیبرالی و ملی گرایانه زیادی دارد و به آن اندازه مذهب گرا نیست" خب پس شیطان روی شونه چپ محمود انحرافش اینه؟ همچینم بد نیست. اما هنوزم ولایتی و خالیباف موجودن. جناب کسری هاسبارا هنوزم منتظر دادخواستتون هستم. وکیلم گرفتم -_-
به نام سیب زمینی
دوستان چهار سال قبل این روزها سیب زمینی مجانی بود ولی امسال کیلویی سی هزارریاله این یعنی چه من دارم از گشنگی میمیرم شوخی نمیکنم مگر من چقدر پول در میارم لباس بخرم گرایه ماشین بدم مالیات بدم ارزش افزوده دیگه چه گفتی بود
اکبر رفسنجانی هم باید میامد دوستان چون بازی سیاسی و باید بازی میکرد اگر نمیامد برای همیشه محو میشد اگر هم برنده بیرون نیاد باز سابقه سیاسیش قطور تر میشود ولی فکر نکنم از صندوق بیرون بیاد من بهش رای میدم ولی قالیباف بیرون میاد
یک بحثی هم در مورد تسیبی لیونی شد ملکه جنوب واقعا اعجوبه ایی این زن دمش گرم خیلی کم ادمی پیدا میشه برای مملکتش هر کاری رو انجام بده ایرانیها که در طول تاریخ به وطن فروشی معروف بودن ولی زیبی نه
یارو ایرانی با پول دزدی ایرانیها میره امریکا میکه من اصالتا یانکی بودم
و تو خارج از ایران ایرانیها از هم فرارین وبیشتر با بقیه لاس میزنن خاک تو سر هر چه ایرانی غربتی دزده
این سخنان و مهملات را تمام کنید،ابتدا دوستان برای خنده چیزی بشما نگفتند ،افشاگری (شوخی یا جدیش) جرمیست که در اینجا شدیدترین برخورد با آن میشود چرا که امنیت کاربران اولویت اول است ،دگراندیشان برای عضویت در اینجا سابقه زندان رفتن دارند.اخندیدن در چنین شرایطی نیاز به درجهای از وقاحت دارد که فقط در مسلمین یافت میشود.
رفسنجانی اگرچه شخصیت مشروعی نداشته باشد اما مقبولیت دارد و برای ایران بحران زده ی امروز گزینه ی مثبتیست.
البته با جوی که حاکم است شکست هاشمی محتمل است اما به نظرم جریانی که هاشمی آن را دنبال میکند به قالیباف نزدیک است.از طرفی مشایی (و احمدی نژاد)اگر رد صلاحیت نشود بعید میدانم برنامه های از پیش تعیین شده شان را به این راحتی از دست بدهد.
من که شخصا هیچ کدام از کاندید ها را لایق حمایت مردم نمیدانم و کلا با رای دادن مخالفم اما به نظرم اگر قرار باشد رایی هم در کار باشد چه خوب است که سبک سنگین شود....
متن جالبیست:
در آمد :
درنیمه دوم دهه هفتاد ، تنها کسی که نمی دانست سامان اقتصاد ایران بر نابسامانی و خان خان بازی مطلق بنا نهاده شده ، فقط خواجه حافظ بود . از این رو ، دولت آقای سید محمد خاتمی زیر فشار افکار عمومی ، گروهی را مامور تدوین طرحی برای ساماندهی آن اقتصادی کرد که ریخت و پاش ، سوء استفاده ، رانت خواری ، ویژه خواری ، فساد بانکی و پولی ، بی انضباطی شدید در امور مالی و.....روشن ترین بخش های آن بود .
این طرح با هزاران ساعت کاری از سوی کارشناسان تهیه و به مجلس تقدیم شد . مجلس و شورای نگهبان هم آن را تصویب کردند ، اما ناگهان و در آستانه اجرای قانون ، مجمع تشخیص مصلحت ( به ریاست آقای هاشمی رفسنجانی و دبیری آقای محسن رضائی ) این قانون را گرفتند و به بایگانی راکد فرستادند .
حال پرسش ها :
آقایان هاشمی رفسنجانی و محسن رضائی هرگز توضیح ندادند چرا آن قانون را وتو کردند ، ولی اینک جا دارد برای روشن شدن ذهن علاقمندان خود توضیح دهند به چه دلایلی و بر اساس کدام مبنای قانونی ، آن قانون را به بایگانی فرستادند . اگر آن قانون به اجرا در می آمد فساد مالی بیشتر از اکنون می شد و اقتصاد کشور ازشرایطی که اینک دارد به وضع اسفناک تری دچار می گردید ؟ یک پرسش دیگر هم این است که مجمع مزبور بر مبنای کدام اصل از قانون اساسی یکی از مهم ترین اصول این میثاق ملی ، یعنی اصل 44 را چنان تغییرداد که اختصاصی سازی ثروت های کشور زیر پوشش خصوصی سازی به راحتی امکان پذیر باشد ؟ مگر تغییر یک یا چند اصل از قانون اساسی مستلزم مراجعه به آرای عمومی ( همه پرسی ) نیست ؟
و پرسشی هم از رئیس دولت اصلاحات ، یعنی آقای سید محمد خاتمی : جنابعالی چرا به این اقدام مجمع تشخیص مصلحت نظام ( که بهتر از ما می دانید خلاف اختیارات پیش بینی شده برای آن در قانون اساسی است ) اعتراض نکردید . همین پرسش را از همکاران درجه یک ودوی دولت اصلاحات هم داریم . سکوت شما در برابر این رویداد بر مبنای کدام مصلحت بود ؟!
و البته از اصول گرایان در این باره پرسشی نداریم . زیرا آنان به سهم خود ( و خیلی بیش از آن ) از بایگانی شدن آن قانون شادمان شدند و سود بردند !
محمد حیدری
من نمیدونم چرا توی این صفحه نمیتونم پست بگذارم
جداییده : وقایع، اخبار و اطلاعات انتخابات ریاستجمهوری
والی در مورد حرفای شلومو که گفت : متاسفانه زبون بلدتون همون مهربد بود که لباساشو کند و سر به بیابون گذاشت. شایدم شامورتی بازیای این "یه نفر" فراریش داد.:e108:
اول اینکه شامورتی یعنی چی؟
دوم اینکه من کسی رو فراری ندادم!!!
سوم اینکه (( اعتراف می کنم)) قصدم اذیت کردن بچه های اینجا بود. هرچند مهربد و یکی دیگه با شناختی که ازم داشتن، بهم گفتن اینکارو نکن. ولی خب من کار خودمو کردم.... :e105: و خدایش هم منو تحمل کردن و چیزی بهم نگفتن... :e303::e41f:
حالا که اعتراف کردم، فکر میکنم همتون متوجه شدید که اسامی و مکان و سن و سال و ... همش الکی بوده :-)
منم میخوام چندروزی برم مسافرت. اگه بخشیدین منو، یه فشار روی دکمه تشکر بزنید.. اگه نه، اکانت منو پاک کنید..
موفق باشید
شخصاً sonixax رو هم اذیت کردم. کاری نداشتم چی میگه. هرچی میگفت، سعی می کردم مخالفشو بگم... چون میدیدم نسبت به بقیه زودتر از کوره در میره :-)
وگرنه من نه سیاست بلدم و نه نظری در مورد دین و ایمون دارم و حتی بلد نیستم پارسی بنگارم...
هرچند اعتقاد خودمو دوس دارم و کسی نمیتونه اعتقاد منو عوض کنه...
بانوی گرامی بحث شخصی نیست و تذکر بن شدن بخاطر تهدید (ولو بدر مورد شما از ابتدا هم معلوم باشد برای ما که جدی نیست) هم تنها بر پایه قوانین سایت برای حفظ امنیت کاربران است،تا زمانی که قوانین سایت رعایت شود مشکلی نداریم.
با متخلف هم خیلی ساده برخورد میکنیم و من را اگر ما می شناختید میدیدید که گمان اذیت شدن من با اینها کارها حقیقتا شوخیست،اعمال قانون کردن زحمتی ندارد که ما بخواهیم اذیت بشویم یا نشویم.
از فعالیت کاربران هم با رعایت قوانین سایت همواره استقبال میکنیم.
جنسیتم لو رفت؟؟؟ :-( فکر کنم دیگر اطلاعات من هم لو رفت.... :-(
به نظر میرسه محبوبیت این روزهای رفسنجانی بالاتر رفته و عده زیادی تصمیم به رای دادن به او گرفتند, از جمله تعدادی از جوانانی که در 88 به موسوی رای دادند.
این نظر سنجی صدای امریکاست در مورد انتخابات:
فایل پیوست 1908
در گزارش بی بی سی محمد برقعی چنین نظری داده:
"مهمترین عامل برای انتخاب شدن از نظر مردم در این دوره کارایی است این که چه کس این کشتی اسیر طوفان یا در خطر به گل نشستن را میتواند نجات دهد، اقتصاد را سامان ببخشد، و خطر تهاجمات بین المللی -نظامی یا غیر نظامی- را تا حد ممکن برطرف کند. مسایل ایدئولوژیکی و غم دین و نگاههای مختلف به دین بسیار کم رنگ است.
حتی مسایل حقوق بشری و حقوق شهروندی که در سال ۸۸ و زمان اصلاح طلبی در راس امور بود از اولویت برخوردار نیستند."
امروز هم صدای امریکا با یکی مصاحبه می کرد که می گفت ما می دونیم با اومدن رفسنجانی حقوق بشر در ایران برقرار نمی شه ولی الان کشور در لبه پرتگاه هست و او می تونه کشور رو نجات بده.
ظاهرا بیشتر با همین استدلال هست که طرفداران هاشمی شدند طرفدار هاشمی.
در مورد این رسمنجانی دو تا سناریو ممکنه اتفاق بیوفته :
1 - در صورتی که خامنه ای بخواهد وی رئیس جمهور!!! شود با توجه به اینکه طرفداران موسوی احتمالن بهش رای میدهند - رسمنجانی رئیس جمهور میشه و عملن جنبش سبز از بین میره ! (هر چند که پیش از این از بین رفته بود)
2 - در صورتی که خامنه ای نخواهد وی رئیس جمهور!!! شود به اسمش از صندوق بیرون نمی آید احتمالن یک نیمچه اعتراضی هم بشود ولی از آنجایی که رسمنجانی مثل موسوی و کروبی کله خراب نیست به آنچه خامنه ای خواسته تمکین میکند و باز عملن جنبش سبز میرود لا به لای صفحات تاریخ !
در مورد این شخص حکومت یک بازی برد برد رو شروع کرده .
البته این جمهوری اسلامی پیش بینی ناپذیر است و ممکنه هر اتفاق دیگه ای هم بیوفته ! مثلن رد صلاحیت بشه :))
استخاره های خامنه ای و شورای نگهبان برای تعیین صلاحیت نامزدها طولانی شده... کلا بین تمام انتخابات ریاست جمهوری که من یادم میاد این یکی از همه "فیلم" تر هست!
یه مساله دیگه هم در حاشیه این انتخابات برام جالبه, الان یه تفکر نسبتا رایج بین مردم ایران اینه که اختلافات سران جمهوری اسلامی صحنه سازی و نقشه و برای طولانی کردن عمر نظام هست, یعنی برای اینها اتحاد و همبستگی و نفوذ ناپذیری بیش از اندازه ای رو تصور می کنند و شکاف بین اونها رو ممکن نمی دونند!
من هنوز تمام پستها را نخواندهام. اما در این مورد با دوستانی که میگویند بهتر است انتخابات را تحریم کنیم موافق هستم. انتخابات از نظر من هماکنون چیزیست شبیه به دیگر مراسمهای حکومتی همچون راهپیمایی 22 بهمن و شرکت در آن توجیهی ندارد.هیچ چیزی در آن به نفع مردم نیست. از نظر من جریاناتِ پس از انتخاباتِ 88 نمیتواند الگوی تصمیمگیری ما باشد به چند دلیل: نخست آنکه رفتارِ جمهوری اسلامی هیچ قطعیتی ندارد و احتمالِ اینکه پس از شرکت در انتخابات ، سودی نصیب مردم شود همانقدر است که شرکت نکرده و سود کنند.دیگر آنکه در سال 88 کشور در شرایطی بسیار متفاوت قرار داشت.کافیست به فضای سیاسی، رسانهای و اجتماعی ایرانِ آنروزها نگاه کنید تا تفاوتها را دریابید. به نظر میرسد انتخاباتِ 88 آخرین انتخاباتی بود که مردم به حکومت اعتماد کرده و در آن شرکت کردند.امروز اگر در انتخابات شرکت کنیم و مثلا به رفسنجانی رای دهیم و پس از آن برای تقلب صورت گرفته در انتخابات و اعتراض به نشاندنِ جلیلی به جای رفسنجانی بخواهیم راهپیمایی راه بیاندازیم، مردم نخست از ما خواهند پرسید مگر شما نمیدانستید که تقلب میشود و باز در آن شرکت کردید و سپس اینکه چه چیز باعث شده فکر کنیم که مثلا رفسنجانی به جلیلی توفیر دارد؟
از سویی کدامیک از نامزدها آنقدر پایگاهِ مردمی دارند که کسی بخواهد برای او به خیابان بیاید؟ اگر رفسنجانی "رفسعنجانی" است، قالیباف و رحیممشائی دستشان به خون و کثافتکاری آلوده نیست؟دیگر اصولگرایان نیز که هریک از کثیفترین انسانهای ایرانی هستند. همان سالهای 88 بخش عظیمی از مردم به سبب گذشتههای تاریکِ موسوی و کروبی حاضر نشدند در تظاهرات شرکت کنند.هتا از دوستانِ اصلاحطلبِ خودم که تعدادی از آنها از نزدیکان موسوی و کروبی و خاتمی بودند نیز خیلیها موافق هزینه برای موسوی و کروبی نبودند! در واقع من تصور میکنم مردم هرگز دوباره حاضر به هزینه دادن برای آدمهای درونِ نظام از قبیلِ هاشمی و قالبیاف و مشائی نخواهند بود. هیچ کدام از اینها نیز در هیچ شکلی توانایی و پتانسیلِ ایجاد جنبشی شبیه به سال 88 را ندارند. هرکدام از این جانیها، گویی در رقابتی برای نشان دادنِ خاکساری و بندگی بیشترِ خود در برابر عظمای ولایت هستند.
آیا وضع اقتصادیِ مردم ممکن است بهتر شود؟ شاید.اما مقدارش ناچیز خواهد بود. تمام عرصههای اقتصادی کشور در دست بیت رهبری و سپاه پاسداران است.از سالِ 84 به این سو سپاه همچون سرطان رشد کرده و تمام عرصهها را از آنِ خودش کرده است و به هیچ وجه تمایلی به پسدادنشان ندارد( چنانکه خودِ رفسنجانی نیز گفته که سپاه به کمتر از کلِ کشور راضی نمیشود!). رئیسِ جمهور توانِ تغییر آنچنانی در اقتصاد کشور را ندارد.
آیا از لحاظِ آزادی و امنیت وضع مردم بهتر خواهد شد؟ به هیچ وجه. هیچ کدام از نهادهای امنیتی و سرکوبگر در اختیارِ رئیس جمهور نیستند که بتواند تغییری در آن ایجاد کند.هتا وزارتِ اطلاعات! اگرچه به نظر نمیرسد هیچکدام از کاندیدها اصولا بخواهند چنین تغییری ایجاد کنند.
آیا در عرصه بینالملل تفاوتی شکل خواهد گرفت؟ باز هم خیر. در مذاکراتِ هستهای که اصولا دولت هیچ نقشی ندارد(خودِ احمدینژاد هم این را گفت).وزیر امورِ خارجه هم از وزرای کلیدی است که باید از تایید خامنهای بگذرد تا بتواند به وزارت برسد!
اما آیا قرار است در رفتارِ جمهوری تغییری حاصل شود و احتمالا به سوی مردم بازگردد؟ هیچ نشانهای در این مورد نیست و اتفاقا از نشانهها اینطور به نظر میرسد که سعی حکومت بر این است که هر روز عرصههای بیشتری را بر مردم تنگ کند. یعنی حکومت نمیداند که فشارِ تحریمها دارد کمرِ مردم را میشکند؟ پس چرا یک قدم هم با غربیها راه نمیآید تا قدری از این فشار کاسته شود؟ صدای خایهلیسانِ ولایت را نمیشنوید که هر روز با اعتماد به نفسِ بیشتر و فریادِ بلندتر بیشتر مردم را تهدید میکنند؟خط و نشانهای هر روزهی خامنهای را نمیبینید؟ کدام عرصه بر مردم فراختر شده است که بخواهیم نتیجهگیری کنیم حکومت قصدِ بازگشت به سوی مردم را دارد. اساسا مدتهاست حکومت فهمیده که مردم را تنها باید فریب داد و دیگر هیچ!
تنها امیدِ ما به این است که شاید با حضورمان دوباره جرقهای برای راهپیمایی و شورش زده شود. امکانِ چنین چیزی بس اندک است و اگر هم بشود وسعتش بسیار کمتر از 88 خواهد بود.بر خلافِ شما دوستان، من گمان نمیکنم در سالِ 88 حکومت چیزِ زیادی باخته باشد. حکومت توانست با سیرکی که برگزار کرده بود توانست انرژی مردم را برای تغییر تخلیه کرده و معلوم نیست چند سالِ دیگر طول بکشد تا مردم دوباره بخواهند به شرایطِ پیش از وقایع 88 بازگردند. چنانکه در سالِ 78 نیز چنین اتفاقی افتاد و تا وقوع دوباره تظاهرات ، وقفهای ده ساله به وجود آمد.
برخلافِ شما دوستان که میگویید بهتر است مردم را از یاس بیرون آوریم، من میگویم بهتر است از یاسی که مردم را فراگرفته استفاده کنیم و آنرا به سوی خودِ نظام معطوف کنیم. تحریم انتخابات در صورتی که فعالانه باشد میتواند بس مفید باشد. چنانکه از هر امکانی برای مشروعیتزدایی ِ از انتخاباتِ فرمایشی حکومت و خود اصلِ حکومت بهرهبردای شود. فشارِ اقتصادی کمرشکنی که بر مردم وارد میشود اگرچه بسیار دردناک و غمانگیز است، اما در نهایت موجبِ هوشیاریِ بیشترِ آنان و انزجارِ افزونترِ مردم از خودِ حکومت خواهد شد. برای اولین توجه اکثریتِ مردم به سوی اصلِ نظام معطوف میشود. اکنون مردم اندک اندک میفهمند که با اینهمه فشاری که به آنها وارد میشود ، حکومت حاضر نیست ذرهای از مواضع خود در انرژی هستهای عقبنشینی کند و این یعنی اینکه حکومت برای مردم کمترین ارزشی قائل نیست و تنها به بقا و امنیتِ خودش میاندیشد. چنین شورشی تنها به خاطرِ گرسنگی نخواهد بود و اتحادی که در پی خواهد داشت برای تمامِ ارکانِ نظام درهمشکننده خواهد بود.
بنظر من مملکت در وضعی دچار شده که راه عمل چندانی وجود ندارد ،چه بخواهد انتصابات ابزار آن باشد چه چیز دیگر.گیر اصلی هم تسلط خامنهای و بساط ولایتیست که راه انداخته.تنها حالت ممکن بنظر من برای شانس تغییر مرگ خامنهای و جانشینی فرد دیگری با عقاید اندکی متفاوت از اوست که ممکن است باعث ایجاد فضا برای تغییر شود.راه دیگر البته حمله نظامی غرب است که از پیامدهایش که بگذریم حقیقتا نامحتمل بنظر میرسد.
من نمیدانم اصلا چطور میتوان از دست این بختک مافیایی-نظامی سپاه خلاص شد.
رای دادن ما توی این شرایط تاثیری نداره, اما رای ندادن ما هم همینطور... دوستان جوری حرف میزنند انگار با رای ندادن ما این نظام مشروعیتش رو از دست میده و سرنگون میشه! در صورتی که این نظام مشروعیتش رو از خدا و امام زمان می گیره و اهمیتی هم نمیده چه تعدادی رای بدن( شاید هم ترجیح بده آدمهای دردسرساز اصلا رای ندن!)
فقط چون رای دادن کار بیخودی هست توی این شرایط انجامش نمیدم, وگرنه هیچ چیزی با رای ندادن تغییر نمی کنه, همونطور که سال 84 تعداد رای دهنده ها خیلی کم بود و نظام لطمه ای نخورد.
من که در انتخابات هشتادوهشت هجده سال تمام نداشتم؛ ولی
امسال شرکت میکنم و به هاشمی هم رای خواهم داد! :e418:
اکبر هاشمی رفسنجانی - WiKi
فکر کن رهبر مملکت و رئیس جمهور سابق مملکت و کاندیدای فعلی تروریستند !!!گفتآورد:
به دنبال قتل دهها تن از مخالفان و فعالان دولت ایران در اروپا و در نهایت پس از کشتار در رستوران میکونوس برلین در سال ۱۹۹۲، دادگاه میکونوس در آلمان پس از پنج سال حکم صادر کرد. در این حکم به جز عوامل اجرایی ایرانی و لبنانی، چهارتن از مقامهای جمهوری اسلامی نیز به دلیل دست داشتن در طرح ترورها محکوم شدند: علی خامنهای (رهبر جمهوری اسلامی)، اکبر هاشمی رفسنجانی (رییس جمهور وقت)، علی اکبر ولایتی (وزیر امور خارجه) و علی فلاحیان (وزیر اطلاعات).
بابا این مشایی پدر عروسشه دیگه! یعنی پسر محمود با دختر اسفندیار جفت گیری می کنند!
در مورد مشایی خیلی چیزها رو نمی دونستم. همین که اوایل انقلاب ضدانقلاب ها رو بازجویی می کرده و نکته ی خیلی جالب و البته عجیب اینکه مشایی با زنش توی زندان آشنا شده ! مثل اینکه زنش مجاهد خلق بوده که مسئولیت بازجویی ازش رو بر عهده داشته که به مرور زمان بیشتر آشنا میشن و ازدواج می کنند.
به همین خاطر همین الان هم بعضی ها مشایی رو مهره ی نفوذی مجاهدین می دونند!
بعد از قالیباف از مشایی هم دل بریدیم! گویا باید دل رو بزنیم به دریا و بریم دنبال کوسه ی بزرگ! http://www.daftarche.com/images/imported/2013/05/4.gif
من هم الان بنظرم شرکت نکردن در انتخابات بهتر است،الان که میبینم تغییری با شرکت در این انتخابات چه از لحاظ ایجاد جنبش و چه از لحاظ تغییر داخل سیستم و اصلاحات ایجاد نمیشود .ولی نگاه مردم بخودشان و همین برسمیت نشناختن سیستم عامل اثر گذاریست،مخصوصا بنگرم بعد از سال88 شرکت نکردن در انتخابات معنی بیشتری برای خود مردم هم خواهد داشت.
البته در اینجا بگمانم اتفاق نظر بر پیشبینی پذیر نبودن ج.ا هست و هیچ سخن قطعی نمیشود زد چنانچه در سال 88 هم من اول از هواداران تحریم بودن ،بعد از مناظرهها و شور مردم بازی را جدی و موثر دیدم رفتم رای دادم.
بله همینطور هست. هاشمی چه شکست بخوره و چه پیروز بشه این آخرین دوره ی ریاست او هست . حالا چه 4 ساله و چه 8 ساله ، تا 8 سال دیگه ایشون میشه 88 ساله!! 4 سال هم باید بگذره تا دوباره بتونه کاندید بشه که میشه 92 ساله! تا اون زمان هم اگر زنده باشه دیگه کارایی نداره و بدون عصا نمی تونه اینور اونور بره ، چه برسه بخاد کشور داری کنه!
ولی به احتمال زیاد این دوره او پیروز انتخابات خاهد بود، حال چه ما رای بدیم و چه ندیم. هاشمی به جز اصلاح طلبان رای بسیاری از اصولگراها رو هم داره . به این ها اضافه کنید افرادی رو که مجبور هستند رای بدن( به خاطر موقعیت شغلی و ...) و خانواده هایی که به طور سنتی رایشون هاشمی هست.
و از همه مهم تر اینکه عادل فردوسی پور رایش رفسنجانی هست و توی 90 تبلیغ همشهریش رو می کنه تا رای بیاره!http://www.daftarche.com/images/imported/2012/04/10.gif
تو گوگل داشتم میسرچیدم برای پیدا کردن لینکی که در آن روند تایید صلاحیت و نظارت بر انتخابات رو در دیگر کشورها نوشته باشه. اما همه سایت هایی که میومد ولایی بود! و چون این ولایتمداران قصد دارند نشان دهند که همه جای دنیا مثل ایران شورای نگهبان هست و همینطور مسخره رد صلاحیت میکنه و نظارت بر انتخابات در همه جای دنیا مثل ایرانه پس بهشون نمیشه اعتماد کرد.
اگه میشه لینک یا لینک هایی به من معرفی کنید که درش روند تایید صلاحیت و نظارت بر انتخابات در دیگر کشورها رو نوشته باشه و با ایران هم مقایسه کرده باشه.
در کشورهای دموکراتیک هر ننه من قمری نمیتواند کاندید ریاست جمهوری شود این درست بر خلاف ایران است که هر دسته کلنگی میرود و کاندید میشود .
شخص باید از یک حزب باشد و یا دست کم تحصیلات آکادمیک در یکی از رشته های سیاسی مانند حقوق بین الملل و ... داشته باشد .
این چیزیست که من میدانم و دست کم در آلمان اجرا میشود .
چطور میخان بفهمند که کی سربازی رفته و کی نرفته ؟!! از روی کد ملی که نمیشه چنین چیزی رو تشخیص داد. اگه یارانه م رو قطع کنند به اسپاگتی سوگند به اندازه ی همون 45 هزار تومن هر ماه برای عاغا و شرکا فحش مینویسم طوریکه تلافی اون چندرغاز رو کرده باشم و دلم خنک بشه!
بدبخت های مفلس کف گیرشون خرده به ته دیگ و پول کم آوردند دیواری کوتاه تر از سربازها پیدا نکردند.
لعنت بر سید علی خامنه ای با این سیستم مملکت داریش. همه ی کشورها سربازی اجباری رو لغو کردند جز همین جمهوری ننگین اسلامی
به نظر من در کشورهای جهان سومی بودن پادشاه یا رهبر یا هرکس دیگر بطور سمبلیک امکان پذیر نیست. مثلا نگاهی به اختیارات ملکه بریتانیا بیاندازید:
1. انعقاد معاهدات و یا فسخ قراردادهای بین المللی،اداره ی امور خارجه و اجرای قوانین به نام او انجام می گیرد.
2 . عزل و نصب وزیران،انحلال پارلمان و یا دعوت به تشکیل آن و یا تعطیل پارلمان از اختیارات پادشاه است.
3 . انتصاب اعضای مجلس لردها که متشکل از حدوداً 926 لرد از شاهزادگان،اشراف و شخصیت های فرهنگی،علمی و بالاخره شخصیت های مذهبی است.
4 . عزل و نصب نخست وزیر،و به طور معمول،فردی را که حزب پیروز در انتخابات مجلس عوام این کشور بر می گزینند،به نخست وزیری منصوب می نماید،و عملاً در موارد بحرانی می تواند اقدام به عزل نخست وزیر این کشور نماید.
5 . توشیح لوایح یا طرح های مصوّب پارلمان انگلستان از اختیارات پادشاه این کشور است،و می تواند از تأیید و توشیح مصوبات دو مجلس این کشور خودداری کند.
6 . فرماندهی نیروهای مسلّح،با مشورت وزیران.
7 . اختیار سیاست خارجی با مشورت وزیران.
دست کمی از اختیارات رهبر ایران ندارد. اگر بخواهد میتواند با دخالت کردن در امور اجرایی کشور علنا کشور را به گند کشیده و خود را دیکتاتور کند. اما جایگاه تشریفاتی خود را حفظ کرده و در امور اجرایی دخالت نمیکند. این فقط شامل ملکه بریتانیا نیست بلکه بقیه پادشاهان اروپایی هم اختیارات فراوانی دارند اما از آن سوء استفاده نمیکنند. اما در ایران در این 100 و اندی سال که از شکل گیری قانون مشروطه میگذرد یک بار مجلس به توپ بسته شده 2 بار کودتا شده و پادشاهان در این مدت تا آنجا که میتوانستند از اختیاراتشان سوء استفاده کردند. بعد از انقلاب که شاه جایش را به رهبر داد باز هم وضعیت فرقی نکرده. حداقل قبل از بازنگری در قانون اساسی در سال 68 امکان این وجود داشت که از طریق خبرگان رهبر را عزل کرد اما بعد از تغییراتی که خامنه ای و رفسنجانی و شرکا در قانون اساسی ایجاد کردند عملا این امکان هم از بین رفت. الان با وجود ولایت مطلقه فقیه شخص ولی فقیه رو نه نظر مردم میتونه محدودش کنه نه نظر فقه یعنی عملا شده خدا! الان همین اختیارات گریبانگیر آقای رفسنجانی شده که خیال میکرد خامنه ای در حد و اندازه ای نیست که بخواد براش شاخ بشه! البته همین فکر رو هم خامنه ای راجع به احمدی نژاد میکرد که در دور دوم دیدیم که احمدی نژاد هم شاخ شد! حقیقت اینه که در کشورهای جهان سومی مثل ایران حتی 1 درصد هم نمیشه به مسئولین کشور اعتماد کرد و باید قوانین به گونه ای نوشته شوند که مسئولین برای آب خوردن هم باید از پارلمان اجازه بگیرند.
خوب انگلیس خیلی هم سمبولیک نیست !
سمبولیک یعنی هیچ قدرتی نداشته باشند و فقط از آنها به صورت نماد و تاریخ زنده برای جذب توریست استفاده کرد .
مثلن به نظر من خیلی هم خوب میشود با توجه به سابقه هزاران ساله پادشاهی در ایران ما یک پادشاه پفکی که هیچ اختیاری فراتر از یک شهروند معمولی ندارد را در کاخ نیاوران یا ... اسکان دهیم و امکان بازدید جهانیان از کاخ را فراهم کنیم . در عین حال هم بخشی خصوصی در نظر بگیریم که وجود جهانگردان باعث ایجاد مزاحمت برای ساکنین نشود . یه دونه از این سربازها هم که تکون نمیخورند مثل یونان و انگلیس و ... هم میذاریم اون جلو که ملت بیان باهاش عکس بگیرند :دی
از همون درآمد میشه هزینه این خانواده و تشریفاتش رو تامین کرد و بقیه اش رو خرج مملکت .
اگر ما اندکی هوشمندانه عمل کنیم میتوانیم به استناد به صنعت توریسم ده ها برابر بیشتر از صادرات نفت درآمد داشته باشیم . در کنارش میتوانیم از دو کویر ایران که گویا داغ ترین نقاط کره زمین هم هستند برای صادرات انرژی استفاده کنیم .
منابعی که تمام شدنی نیستند ، پاک هستند ، انرژی آینده هستند و درآمدشان هم از این نفت نفرین شده خیلی خیلی بیشتر و بی دردسر تر است .
در کنار اینها اضافه کنید سایر صنایع مانند خودرو سازی و الکترونیک و کامپیوتر و صنایع دستی و وسایل خانگی و کشاورزی و .... را . ببینید چه درآمد عظیمی به همراه خود برای کشور خواهند داشت مشروط بر اینکه کاردانان امر بر مسند اجرایی این موارد بشینند و برنامه ریزی ای درست برایش داشته باشند .
با یک برنامه ریزی درست با توجه به زیرساختهای فعلی که هنوز 100% نابود نشده اند میشود 20- تا 30 ساله به یکی از قدرتهای اقتصادی نوظهور جهان و شاید هم فراتر تبدیل شد .
موقعیت جغرافیایی ایران خیلی خیلی بهتر از کره جنوبی و برزیل است ! یعنی خیلی راحت میشود به یک کشور با بالاترین استانداردهای زندگی و اقتصادی تبدیل شد .
مشایی و رفسنجانی رد صلاحیت شدند. :e412:
برای رد صلاحیت رفسنجانی که از یکی دو روز پیش مقدمه چینی می کردند... حالا برام جالبه احمدی نژاد با اون همه تهدیداتی که کرده بود عکس العملش چیه؟! البته چند تا سایت وابسته به دولت رو هم فیلتر کردند تا همه چی آروم باشه
سعید جلیلی
حداد عادل
محسن رضایی
حسن روحانی
محمدرضا عارف
محمدباقر قالیباف
محمد غرضی
علی اکبر ولایتی
محمدرضا عارف بهتر از هاشمی رفسنجانیست، اما مطلقا بعید است که رای بیاورد. حسن روحانی هم که با هاشمی از یک زمین میچرد، شاید بتواند رای او را بگیرد؟ این مردمی که میخواستند به هاشمی رای بدهند، به دعوت او به روحانی هم رای خواهند داد. در میان اینها ولی به نظرم شانس سعید جلیلی برای با تقلب رئیس چمپول شدن بیشتر باشد.
رد صلاحیت مشایی چندان هم عجیب نبود ولی رسمنجانی چرا.
احمدی نژاد هم اشتباه محاسبه کرده ظاهرا ،محافظه کاری خامنهای را در تحملش تا پایان دوره به دادن باج به او بخاطر منتشر نکردن دزدی هایش تعبیر کرده در حالی که اینها اثر خارجی شان آنقدر بزرگ نیست که خامنهای را آنچنان بلرزاند در داخل هم که اینها اثری ندارند و آنهایی که مخالفند همین الان هم به دزد و جانی بودن خامنهای و انصارش آگاهی دارند.
البته احتمال دارد با «حکم حکومتی» هاشمی را برگرداند به صحنه.
مثل اینکه هنوز به شکل رسمی اعلام نشده ! ولی خیلی هم عجیب نبود .
حالا لابد امت همیشه در صحنه باید بروند از بین اصولگرایان آنی کمتر اصول گراست را انتخاب کنند :)) آخرش هم خر میگه که نظر من به X نزدیکتره گور پدر مردم ! و این وسط میمانند مردمی ساده و زودباور و خوشخیال که باز بازیچه دست جمهوری اسلامی شدند .
اعلام اسامی نهایی نامزدهای احراز صلاحیت شده ریاست جمهوریگفتآورد:
مثل اینکه هنوز به شکل رسمی اعلام نشده !
من نمیتوانم جلوی خندیدنم را بگیرم، چهرهی کریهالمنظر و بیریش ِ رفسنجانی به وقت رد صلاحیت شدن باید دیدنی بوده باشد. :e057::e412:
یعنی قیافه ها رو داشته باش !!!!
فایل پیوست 1947
من آخرین باری که همچین قیافه هایی دیدم توی باغ وحش بود !!!!
فکر کن یکی از اینها قراره بشه رئیس جمهور مملکت !
غلامعلی رجایی: هاشمی شناسنامه انقلاب است و هیچ عاقلی مهر باطل به شناسنامه خود نمی زند :e330::e105:
دوستانی که میخواستید رای بدهید اکنون بگویید به کدامیک از اینها رای خواهید داد؟ بانو آلیس شما به که رای میدهید اکنون؟ من وسوسه شدهام برود به سفارت نظام رای بدهم به «محمد غرضی»، چون نامش را هم تا پیش از امشب نشنیده بودم و نمیدانم اصلا کیست، بعد با خایهمالهایی که آمدهاند سفارت با حرارت و حدت بحث بکنم و از سابقهی درخشان او دفاع بکنم. :e057:
۲ دسته رد صلاحیت شدند ، یکی دستهای که فکر میکردند موی دماغ خامنهای میشوند مثل رفسنجانی و مشایی و گروه بعدی افرادی که دیگر آدام خوار بودند و حکم جلب بین المللی داشتند مثل فلاحیان که خیلی ضایع میشد اگر آنها رئیس جمهور میشدند ، البته محسن رضایی هم حکم جلب بین المللی دارد و اگر ۱% هم رئیس جمهور بشود نمیتواند از ایران خارج شود.
نمیدانم، شوکه شدهام! بنظرم رد مشایی چندان برای رژیم گران پایان نمیگیرد و بهمراه
یار غارش برای همیشه از صحنه کنار بروند؛ چون دیگر نه قوای سیاسی آنچنانی دارند و
نه از پشتیبانی تودهی مردم برخوردارند!
اوضاع اما برای هاشمی متفاوت است، من فردا میروم مرکز شهر و آنطرفها، اسپاگتی
را چه دیدید؟ شاید ملت بار دیگر بریزند در خیابانها...
خیر! عمر البشیر رئیس جمهور سودان حکم جلب بین المللی دارد ، وارد یک کشور درست حسابی بشود دستگیر میشود ، این کشورهای در پیتی دستگیرش نمیکنند ، رئیس جمهور دیپلمات نیست که مصونیت داشته باشد.
صالحی تحت تعقیب نبود ، تحریم بود ، تحریم حکم قضایی نیست ، هرموقع بخواهند بر میدارند
من خوشحال شدم که رفسنجانی رد صلاحیت شد. چون عده زیادی فکر میکردن هاشمی میتونه کاری انجام بده و کشور رو از بحران نجات بده. و اینجوری دیگه بهونه ای برای رای دادن ندارن. هر چند همه بحرانهای کشور زیر سر خامنه ای هست نه رییس جمهور. و هر چند رای دادن و ندادن هیچ اثری در حکومت نداره. خوشبختانه این هشت نفر هیچ فرقی با هم ندارن و همشون مثل دونه های یک پاکت سیگار هستن.
نوبت شما bbc از مردم سوال میکرد با ورود هاشمی و مشایی فکر میکنید حماسه سیاسی که مد نظر مسئولان ایران است رخ بدهد؟ ملت هم میگفتند بله! البته کسانی مثل هاشمی و مشایی اگر تایید صلاحیت و رییس جمهور میشدند امکان داشت که 2 زار جلوی خامنه ای بایستند و بتونند کاری انجام دهند اما این 8 نفری که من میبینم همه مطیع بی چون و چرای خامنه ای هستند و نمیتوانند کاری انجام دهند یعنی کشور رو 2 دستی تحویل خامنه ای میدهند. واقعا الان هیچ دلیلی وجود نداره که کسی رای بده مگه اینکه ولایتمدار باشه.
خوب شد اکبر و اسفندیار بیرون موندن همین مونده بود که ده بیست تا گوسپند بازم خودشونو فدای شوخی خرکی دو تا کله گنده بکنن.
اكبر كه مصلحت نظام تشخیص دادى همه عمر / دیدى كه چگونه نظام مصلحت اكبر تشخیص نداد؟ http://www.daftarche.com/images/imported/2012/10/28.gif
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/05/31.jpg
دوستان به نظر شما رد صلاحیت رفسنجانی چه تاثیری روی جمهوری اسلامی در سالهای بعد داره؟
بالاخره یکی از قدرتمندان بود و عده زیادی هم توی دم و دستگاه طرفدارش بودند, که حالا خامنه ای اجازه دخالت به اونها رو به هیچ وجه نمیده پس کاملا مقابل او قرار می گیرند و شکاف بزرگی بین دو گروه به وجود میاد.
قبلا هم عده ای از اصلاح طلبها از نظام کنار گذاشته شده بودند و بین خود اصولگرایان هم احمدی نژاد یه عده رو جذب کرده, و اینها همه باید از قدرت جمهوری اسلامی کم کنه. جنگ رو هم با این شرایط خیلی ها محتمل می دونند. پیش بینی شما چیه؟
من پیش بینی می کنم که عمر جمهوری اسلامی اصلن به سال های بعد کشیده نمیشه که بخاد روش تاثیری بذاره یا نذاره! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/04/10.gif
جمهوری اسلامی خیلی وقته سرنگون شده ،چون در حال حاضر ازش نه جمهوری باقی مونده و نه اسلامیت! اینی هم که مشاهده می کنید فقط لاشه ای از این نظام هست
سخنان صادق زیباکلام رو در مورد رد صلاحیت رفسنجانی بشنوید
DrZibakalam-Interview-25khordadOnlineNetwork-RadSalahiatHashemi-920301.mp3
گویا ایران، سوریه، سودان، کره شمالی، کوبا، ونزوئلا، چین، روسیه و چندی از شورویان سابق یه League of Dictators ساختن که توپم تکونش نمیده، جامعه دهانی هرچقدر هم میخواد زرت وپرت کنه. دلتونو خوش نکنین.:e40b:
حتی آمریکا هم به خاطر کنترل تروریسم داره به طرف دیکتاتوری میخزه.
جدیدا نوار سخنرانی قالیباف در جمع اوباش بسیجی درآمده که در آن با وقاحتی بی نظیر (حتی با استانداردهای ج.ا) از چماق کشی و نقش خود در جنایات 18 تیر میگوید.
شنیدهاند دوستان؟
تفاوتی هم میکند راسل؟ مردم سردرگم و ترسخورده هستند و گویا دیروز دوباره ارز صعود کرده و بورس سقوط. در این بساط به هرکس که او را قادر به ایجاد تغییری در وضعیت اقتصادی ببینند رای خواهند داد و اگر این مردک رذل بتواند در سیمای نظام تصویر مناسبی از خود ارائه بکند بیتردید چماقکشیهای او هم فراموش خواهند شد.
اطلاعات غلتی که به امت میدهند جالب است اقای جلیلی را نشان میدهندولی به گمانم قالیباف منتخب و نماینده الیکارشی اقتصادی سیاسیت -ودر روزهای اینده منتظر شک بزرگی باشیدزیرا تنور انتخابات به غایت سرد است -حال این شو ک برای اوردن امت پای صندوق چیست خود نمیدانم به گمانم این بار چماق باشد نوعش نه هویچ -انتخابات قبل یک مقدار ازادی و هیجان کاذب تزریق کردنداین بار تهدید است -مثلا شرکت نکردن مساویست با خیانت به کشور؟-دوستان نظرشان چیست-مهندسان انتخابات در ادامه راه چه میکنند و تا چه حدود قابل پیش بینی است معماری کجشان -شوگ این دوره چه چیز و چگونه انجام میپذیرد ممنون نظر دهید؟
البته من این را اینجا گذاشتم تنها از این جهت که درآمدن این فایل صوتی در راستای داستانهایِ انتصاباتیست.
من گمان نکنم مردم هم در میان اینها امیدی (هر چند کوچک) به تغییر ببینند و از آن مهمتر باور به ارتباط رای آنها با آنچه آغا به عنوان رئیس جمهور معرفی میکند از همیشه کمتر شده.
باز اگر خاتمی آمده بود مثلا یکچیزی.من فکر میکنم قالیباف در نگاه عمومی در لیگ امثال لاریجانیها حساب میشود.
این هم پدیده عجیبی هست, قالیباف توی جمع دانشجوها و در رسانه ها برای عموم مردم خودش رو مخالف با زد و خورد معرفی می کنه و دیگران رو مقصر می دونه, و در جمع خودمونی بسیجیان از افتخارات و دستاوردهاش در سرکوب مردم میگه و اینکه هر جا لازم بشه از رفتن به خیابون و چوب زنی ابایی نداره! چون بین بسیجی ها چماق به دستی امتیاز هست نه آروم و معتدل بودن.
ظاهرا توی ایران اولا "کی بود؟ من نبودم" خیلی رایجه و هر کسی سعی می کنه دیگران رو مقصر جلوه بده, و دوم اینکه با حرف و ظاهر خیلی راحت میشه مردم رو فریب داد.
دوستانی که مناظره را دیدند؟ گویا عارف پیروز آن بوده؟
مناظره را کامل ندیدم. حدودا یک ساعتش را دیدم، در این یک ساعتی که دیدم، بله عارف بهتر از همه بهتر به مناظره تسلط داشت و جذابتر سخن میگفت. البته عرضی هم به نظرم خوب بود. بقیه خیلی کلی حرف میزدند و مثلا میگفتند باید کشاورزی تقویت شود، تولید داخلی حمایت شود، سرمایهگذاری خارجی جذب شود و... اما کسی نمیگفت چگونه و راهکار یا برنامهی مشخصی نداشت.
من ندیدم ولی اونهایی که دیدند ظاهرا خیلی خندیدند! عارف هم آخرش دیگه به پرسشها جواب نداده و گفته صدا و سیما وقت مردم رو گرفته, و از قدرت سپاه در امور اقتصادی یه کم انتقاد کرده... اما خب همه اینها واقعا فرقی داره؟!
این کاریکاتور مانا نیستانی هم جالبه, با عنوان راه جلیلی:
فایل پیوست 1988
من ندیدم،حالا اهمیت داشت اونقدر برم فایلش رو پیدا کنم؟
خیر، هیچ اهمیتی ندارد.بسیار نمایش مضحک و مسخرهای بود.اصلا مناظره نبود.کسی نظراتِ دیگری را زیر سوال نمیبرد. اصلا حال و هوای مناظره 88 را نداشت. وضعیتِ اقتصادی ایران هیچ تغییری از نظر من نخواهد کرد. چراکه عرصههای اقتصادی به هیچ وجه در اختیار رئیس جمهور نیست که بتواند کاری بکند. بزرگترین مشکلِ اقتصادِ ایران (تحریمها) هم اصلا در اختیارِ رئیس جمهور نیست. بنابراین همه میدانند که چقدر این سخنان شعارهای آبکیای بیش نیستند و عارف هم صرفا به دلیل انتقاداتی که دستگاهها و نهادهای مختلف میکرد قدری به نظرم بهتر بود.غرضی هم نسبت به بقیه بهتر بود. خالیباف یکسری کسشعر را حفظ کرده و همش در همهی برنامههای تلوزیونی تکرار میکند.آن دو رذلِ دیگر، یعنی ولایتی و حداد قاتل، که اساسا سطح حرفهایشان در مورد اقتصاد کمتر از سخنانِ عمهی من علمی و عملی بود. جلیلی که حقیقتا هیچ برای گفتن نداشت. غیر از سخنان سراسر کلی و بیارزشی که میگفت، همش تکرار میکرد که باید به خودروها ارز ندهیم و این چیزها. میخواهد عملا ایران را تبدیل به افغانستان کند مردک کسمشنگ. محسن بیناموس را هم که دیگر هم در شناختش استاد شدهایم.
فایده مناظره: اثبات «شوت» بودن احراز شدهها
فایل پیوست 1989
تصویری که مجری مناظرهها امروز برای کاندیداهای ریاست جمهوری به نمایش گذاشت، در کجا قرار دارد؟
به گزارش خبرنگار فارس، در نخستین مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری که امروز بعد از ظهر برگزار شد، «مرتضی حیدری» تصویری را به کاندیداهای ریاست جمهوری نشان داد و از آنها خواست تا برداشت خود را درباره این عکس مطرح کنند.
برداشت های 8 کاندیدا در این باره به شرح زیر بود:
عارف: این بیانگر یک دره ای است که در کشور ما بسیار فراوان است و جزو آثار بسیار زیبا و جاذب برای جذب توریست است که ما اشاره کردیم جذب توریست برای هر کشور جزو اولیتها باید باشد و هم ارتقاء فرهنگی و مبادلات فرهنگی و هم افزایش ثروت و هم ایجاد اشتغال.
رضایی: این معدن است...یک معدن مال سنگ آهن یا مس است که اتفاقا نزدیک یزد و کرمان است که اتفاقا خاکبرداری شده و خاک را بردهاند و درونش فلز تولید کنند و نشان میدهد که ما باید خام فروشی را باید در کشور تمام کنیم. اینکه خاک به این مهمی را برمیدارند و همینجوری میفروشند آسیب جدی میرساند و ما باید به خام فروشی در کشور پایان بدهیم.
روحانی: این قاعدتا یک معدن است، آن هم یک معدن ارزان. چون معمولا در دنیا بسیاری از معادن در عمق بسیار زیاد برای استخراج تلاش میکنند ولی معدن روی زمین ارزان است و خیلی شبیه به معدن مسی است که من چند جا بازدید کردهام.
غرضی: معدن متروکه... صاحبش حتما فراری شده، خانهها هم رها شده، تورم پوست آن آدم را کنده و حتما صاحبش الان زندان است.
قالیباف: من فکر میکنم این یک نمونه از تخریب محیط زیست است. حتما باطلهبرداری از یک معدن بوده که کارشناسی غیرمنطقی انجام شده چون معلوم است رها شده و بعد هم در آینده اگر نزدیک شهر باشد، میشود محل انبوه زباله و معضلات بعدی. این نتیجه یک اقدام غیرکارشناسی است.
ولایتی: این یک کار عمرانی رها شده است و غیر فنی و غیر منصفانه بهره برداری شده است که بسیار آموزنده است. ممکن است برخی از عللی که باعث شده این نیمه کاره رها شده باشد، به خاطر فقدان بودجه عمرانی باشد.
جلیلی: بخشی از یک ظرفیت کشور است که احتیاج به یک مدیریت صحیحی برای یک استفاده حداکثری دارد.
حداد عادل: این عکس یادآور ثروت کشور عظیم ماست از حیث منابع زیرزمینی و معدن و به ما ایرانیها یادآوری میکند که اگر در شمال جنگل داریم، در کویر معدن داریم و همه جای ایران صاحب ثروتهای خدادای است و منتظر عزم و اراده ما ملت با دولت خوب است تا این ثروتهای بالقوه به فعلیت برسد.
اما این عکس متعلق به کجاست؟
تصویری که مرتضی حیدری به نمایش گذاشت همانگونه که اکثر کاندیداها به درستی اشاره کردند، مربوط به یک معدن است. معدن یوتا در جنوب غربی امریکا است که با 1200 متر عمق بزرگترین گود معدنی ایجاد شده توسط بشر در جهان است.
کار خاک برداری این حفره عظیم از سال 1863 شروع شد و هنوز ادامه دارد و هر روز بر بزرگی آن افزوده میشود. این معدن متعلق به شرکت شرکت ریو تینتو (Rio Tinto) است. این معدن به عنوان دومین تولیدکننده بزرگ مس در ایالات متحده، حدود 13 درصد از مس مورد نیاز این کشور را فراهم میکند.
این معدن به مدت بیش از 100 سال مشغول عملیات بوده و بیش از هر معدن دیگری در جهان سنگ معدن مس تولید کرده است (حدوداً 16.4 میلیون تن).
معدن مس یوتا در هر سال حدود 272000 تن مس، همراه با 500000 اونس طلا، 4 میلیون اونس نقره، حدود 30 میلیون پوند مولیبدن و تقریباً 900000 تن اسید سولفوریک، به عنوان فرآورده فرعی کارخانه ذوب، تولید میکند.
زادگاه هر یک از مدالهای طلایی که به ورزشکاران حاضر در رقابتهای المپیک لندن اهدا شد، در دل 350 تن توده خاک و سنگ خاکستری رنگ معدنی در معدن رو باز یوتا در آمریکا بوده است.
معدن روباز یوتا، منطقهای وسیع و محل تردد کامیونهای دامپ به بزرگی یک خانه کوچک است که با سروصدایی که زمین را به لرزه میاندازد، تختهسنگهایی هموزن یک جت جامبو را حمل میکنند، تکه نخالههای معدنی که در دلشان رد و نشانههای طلا،مس و نقره را پنهان کردهاند.
مدالهای این رقابتها در کوهستان بیابانی یوتا در حاشیه شهر «سالت لیک» و فلاتهای دورافتاده آن متولد شدهاند.
آخر این دیگر چه سوال احمقانهای بوده؟ یک تست رورشک هم ازشان میگرفتند:
فایل پیوست 1990
- آقای کاندیدا لطفا بگویید در تصویر بالا چه میبینید؟
اگرچه در بیسوادی و جهلِ این کاندیدها هیچ شکی نیست، اما در نفهم بودن بودنِ مجریان و برنامهسازانِ صداوسیما نیز هیچ ابهامی نیست. انصافا مگر چند نفر در جهان پیدا میشوند که بدانند آن چاله معدنِ مس بوده؟با خود چه فکر کردهاند این مجانین که چنین برنامهای ساختهاند؟ آخرِ برنامه هم صدای اعتراضِ همه بلند شد که آقا این چه مسخرهبازی است؟ اینها را باید برد به تیمارستانها و درالمجانین تا برای دیوانگان برنامه بسازند شاید که بتوانند اندکی دلِ آنها را شاد کنند!
باز بقیه فهمیدند معدنه ! عارف که گفته دره و جاذبه توریستیه :)))
غرضی خوب بود ؟!! http://www.daftarche.com/images/imported/2013/04/1.gif فکر کنم فقط همون یک ساعت اولشو دیدی!!http://www.daftarche.com/images/imported/2012/04/10.gif
دم عارف گرم خوشم اومد. به تنهایی کل برنامه رو به هم ریخت ! یعنی اگر شخص دیگه ای جز مرتضی حیدری مجری بود احتمالن کنترل برنامه از دستش درمی رفت و سخت بود جمع و جور کردنش. ولی حیدری با همون لبخندهای معروفش یه جوری قضیه رو جمع کرد و البته به خاطر اعتراضات عارف 30 تا از پرسش های تستی که باقی مونده بود رو نیمه تمام گذاشت و نپرسید.
عارف بدشانسی آورد چون باید اولین نفر پاسخ میداد. شرط می بندم نصفشون قادر به تشخیص نبودند که اونجا معدن هست. همونطور که خود من هم نمی دونستم معدن هست و فکر می کردم دره هست! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/10/28.gif
این محمد غرضی خیلی باحال بود، در پاسخ به همین عکس معدن گفت این یک معدن متروکه هست که صاحب اون متواری شده و احتمالن الان توی زندان هست! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/09/20.gif
عارف شروع طوفانی داشت. اول از همه که نام خاتمی و میرحسین موسوی و رفسنجانی رو آورد که همگی از دیدگاه نظام فتنه گر محسوب میشن. و چند بار هم تاکید داشت که معاون اول خاتمی بوده برای اینکه مردم بفهمند که مثلن اصلاح طلب هست!! بعدشم شروع کرد به انتقاد از اصولگراها که نیروهای کارشناس رو خانه نشین کردند و اصلاح طلب ها و غیر خودی ها رو از دستگاه های دولتی بیرون کردند و تمام مشکلات امروز هم ناشی از همین تمامیت خاهی میشه. با قالیباف هم یکی دو بار درگیری لفظی داشت.
هنگام پاسخ به پرسش های تستی هم اعتراض کرد که هیچ پاسخی نخاهد داد و واقعن هم نداد. وقتی نوبتش می رسید با عصبانیت می گفت نظری ندارم!!
حیف که روحانی ازش پشتیبانی نکرد و دنباله ش رو نگرفت وگرنه شاید جالب تر هم میشد!
حیف که به اندازه ی روحانی توی صحبت کردن مسلط نیست وگرنه میشد روش به عنوان گزینه ی جدی حساب باز کرد. همین که مثل بقیه ترسو نیست و حرفشو می زنه جای تحسین داره. از این اصولگراها که بخاری درنمیاد!
در کل برام فرقی نمی کنه چه کسی سر کار بیان، فقط جلیلی و حداد عادل نباشند هر کی میخاد باشه!
و اما نظرسنجی واقعی!
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/06/4.jpg
خب الان و بعد از مشخص شدن کاندیدا ها باز هم نظرم رو میگم که شرکت در سیرک انتخابات جمهوری اسلامی فقط زمانی فایده داره که منجر به محدود شدن حکومت و امتیاز گرفتن برای مردم یا ایجاد بحران و دردسر برای حکومت بشه و چون هیچگونه شواهدی از اینها در این دوره دیده نمیشه من رای دادن رو نه به خاطر مفید بودن تحریم بلکه به خاطر بی تاثیر بودن رای دادن مردود میدونم.
این ج.ا هم با توهماتش چیز جالبی هست حقیقتا،مثلا برای من سواله که با این رایها چیکار میکنند.بنظر من قطعا خامنهای توهماتی داره و وقتی مثلا میگه اینجا مردمسالاری هست ولی مردم باید فلان تصمیم رو بگیرند واقعا باورهایی داره همونطور که شاه داشت.
حالا با این حساب تا بحال بین همین اوباش منتخب شورای نگهبان انتخاباتی انجام شده (هر چند با سلامت نسبی).یکی از افراد مهم ج.ا که در انتخابات 13 فرودین 58 نقش داشته (اسمش یادم نیست) چند وقت پیش گفته بود مثل اینکه رای اصلی حدود 80-90 درصد بود بعد ما دیدیم 98 درصد قشنگتره و درستره و... کردیمش 98 درصد !!
دوستان مناظره آخری رو دیدند،من یکمقدار دیدم اینبار.
خیلی جوک بود،مخصوصا اون غرضی.از ترسشون انتقاد میخواستند بکنند که وضع خراب هست میرفتند به زمان رضا شاه یا نهایتا به همدیگه میپریدند.هیچکس جرات نداشت چیزی بگه.
کسانی مثل غرضی یقینن دارند که رئیس جمهور بشو نیستند حد اقل این تریبون ها را بهانه میکنند تا ارادتشان را به نظام نشان دهند.بالاخره که بعد از انتصابات میروند تنگ دل خامنه ای.حداقل عزیز بروند....
شک دارم اصلا معنای فرهنگ را بداند چیست که دم از تهاجم فرهنگی میزد..!!
از همه چیز خندهدارتر این بود که قرار بود مناظره انتخاباتی باشد، نیمی از زمانِ برنامه ، صرفِ روزهخوانی و نوحهخوانی شد. از صحرای کربلا، ذوالقرنین، سربداران، خطبه شقشقیه (!)، ابوالفضل تا آهنگران، صدکیلومتر تا کربلا، شاه اسماعیل صفوی، هئیتهای عذاداری، جنگهای ایران با عثمانی و ... سخنانی بود که در این مناظره گفته شد .باور کنید اغراق نمیکنم، دقیقا همینطور بود. گویی کلاسِ تاریخ یا روضهخوانی بود آنجا. کسی نبود به این کسخلها بگوید آخر شما قرار است رئیس جمهور شوید، این سخنان چیست؟
آن مردک، جلیلی را دیدید؟ این فکر کنم از هر پنج واژهای که میگفت، سه بار واژه «ظرفیت» را تکرار میکرد.
یک چیز جالبِ دیگر این بود که اینها از طرفی میدانستند که مردم چه دسوت دارند بشوند اما از طرفی هم میدانستند که نظام چه چیزهایی دوست ندارد بشنود و از قضا چیزهایی که مردم دوست دارند بشنوند همان چیزهاییست که نظام دوست ندارد بشنود و اینچنین بود که سخنانشان یکی به نعل بود یکی به میخ. با اینحال بیشتر به طرفِ خوشایندهای حاکمیت سنگینی میکرد و این نشان میدهد که گویا خودِ کاندیداها هم فهمیدهاند که این انتخابات همهاش صوری است و هرکس را که نظام بیشتر دوست داشته باشد از صندوقها بیرون خواهد آورد. وگرنه آدم در هنگامِ مناظره و تبلیغات برای گرفتن رای هم که شده یک کمتر از چیزهایی که مردم از آنها بیزار هستند و حالشان به هم میخورد حرف میزند.
نظر من این هست که انتخابات امسال مثل 84 دو مرحله ای میشه..با توجه به اختگی تمام کاندیداهای فعلی و تخت بودن خیال همایونی از عدم چالش در 4 یا 8 سال آینده از نظر داخلی،در مرحله اول دخالت آنچنانی نمیکنه اما وقتی به مرحله دوم کشید دیگه بر اساس اینکه چه افرادی هستن شاید سوگیری مشخص بکنه تا فرد مورد نظر از صندوق در بیاد...من فکر میکنم این برادر جلیلی اگر بیاد دور دوم احتمال زیادی داره رای بیارن براش :e105: اما باید صبر کرد و دید چی میشه در نهایت !!
حضرت آیتالله امام خامنهای،رهبر عظیمالشانِ نظامِ مقدسِ جمهوری اسلامی، مدظله العالی، دامه برکاتٌ، الهم صل علی محمد و آل محمد!
این از این. یعنی نام هرکه بیرون آید، هیچ اهمیتی ندارد، نام اوست که در واقع بیرون میآید!
به نگر من این اصلاحطلبی بازی، هماکنون یک ترفند شده. نظام به آنها فشار میآورد و میگیرد و دربندشان میکند تا بگوید اینها مخالفانِ من هستند. در حالیکه نیستند! از بهترین کسانی که میتوانند در جهتِ ماندگاریِ هرچه بیشترِ این نظام فعالیت کنند همین اصلاحطلبان هستند. مردم هم وقتی میبینند که نظام چقدر اصلاحطلبان را اذیت و آزار میکند، به سوی آنها گرایش پیدا میکنند و اینچنین میشود که یک بازی برد برد برای نظام میشود!
به هر رو، من فکر میکنم از بینِ عارف، قالیباف و روحانی یکی بیرون خواهد آمد. جلیلی و ولایتی رای مردم را ندارند و نظام هم فکر میکنم با آوردنِ یک اصلاحطلبِ آبکی قصد دارد قدری فضا را عوض کند اما محتوا را حفظ کند.
هر کسی که نظر آغا بهش نزدیکتر باشه از صندوق رای بیرون میاد مسافر جان. حالا دقت کن ببین نظر آغا به کی نزدیک هست.
آغا جلیلی رو بیشتر دوست داره, ولی جلیلی اصلا رای نداره و آوردنش خیلی ضایعست, به همین خاطر شاید قالیباف رو بیارن که بگن با رای مردم انتخاب شده! قالیباف هم البته اصولگراست و نظام دیگه اجازه نمیده اصلاح طلبها به قدرت برسند, عارف و روحانی شانسی ندارند.
دوستان دور آخر مناظره رو دیدن؟نظرشون چیه؟
ولایتی بطرز جالبی از موضع انتقاد در اومد.
با مزهترین قسمت هم سوالات رسانه آغا بود.
سوال اول:چرا همه شما باید مانند مجریان صدا و سیما خایه آقا را ببوسند؟
سوال دوم:چرا در ساخت بمب اتمی نظر آغا درست است چونکه تحریمها قبل از شروع برنامه ساخت بمب اتم هم بود؟!!
این یکی مناظره از بقیه داغتر بود. در بخش اول، آن دلقک، غرضی، همش پارازیت می انداخت و نمیگذاشت بحث ها داغتر شود، کسی نبود آنجا خفه اش کند. ولی به نظر من برنده این مناظره روحانی بود. بازنده اولِ مناظره نیز جلیلی بود. هم ولایتی، هم رضایی و مخصوصا روحانی حسابی ریدند به هیکلش! من هم اکنون مطمئنم جلیلی نماینده چراغ خاموش احمدی نژاد و یارانش است! حرکاتش را در مناظره دیدید؟ دقیقا مشابه حرکات احمدی نژاد بود در منظرات 88.نماینده خامنه ای ولایتی است. اما بعید میدانم که ولایتی را از صندوق بیرون آورند. چون خیلی ضایع است؛ او اصلا رای ندارد. تنها کسانی که به نظر میرسد بیشتر از بقیه توجه مردم را به خود جلب کرده اند، روحانی، عارف و قالیباف هستند. بقیه هیچ رایی ندارند در نزد مردم. من هم فکر میکنم از میان این سه نفر یکی را بیرون میکشند که در صورت ائطلاف روحانی و عارف به نفع روحانی، اگر تقلب نشود (که حتما میشود) شانس روحانی خیلی بالا میرود. اما نظر نظام به نظرم روی قالیباف است و در نهایت او را بیرون می آورند از صندوق. باید دید بازی چگونه رقم خواهد خود.
غرضی خیلی با حال است:))
کلا فکر میکنم در نقش دلقک موفق تر بود تا کاندید ریاست جمهوری.یکسره هم خطبه ی نماز جمعه میخواند!!
یک جایی گفت شما اصلاح طلبان و اصولگرا ها آنقدر با هم مخاصمت کردید که رای مردم که در زمان انقلاب 90 درصدی بود را به جایی رساندید که حالا باید با چه برنامه هایی به صندوق رای بکشانیمکشان:e412:
قالیباف هم کت و شلوار قهوه ای را امروز پوشید:))
جلیلی را با اینکه حسابی گوش مالیش دادند اما از موضع بالاتری صحبت میکرد.
منم امروز دیدم مناظره رو و این برام سوال بود که نقش غرضی چیه دقیقا؟!
این حداد عادل هم چه آدم حال به هم زنیه, یه پا خامنه ای می تونه باشه برای خودش از مزخرفی و گندی... اون وقتها که توی کتابهای مدرسه باید نوشته هاش رو می خوندیم چقدر دلم میخواست ببینم کیه این یارو!
نمی دونم چرا خامنه ای این رو با همه پاچه خواریهاش انتخاب نمی کنه؟
به نظرم وزرات خنده ای دلقک بازی ای چیزی راه بندازن این غرضی رو بکنن وزیرش که حرف نداره !! باید به حال مملکتی که غرضی چند سال توش وزیر بوده خون گریه کرد...ولی صد در صد شورای نگهبان با تایید صلاحیت غرضی ، اسکولش کرده عمدا :e105: !!
این جلیلی هم که عین بچه ها هست...میگه نماینده آمریکا اومد تو گوش نماینده انگلیس گفت دیگه ادامه نده ، بعد همه خندیدن و اونا اونجا حریف منطق ما نشدن !! فکر میکنید حجم مغز این مثلا آدم چقدر هست؟ من در این مورد هم فکر میکنم 5+1 اونجا دیده این جلیلی سوژه هست کلا اسکولش میکنن...ببینید کیا نماینده ملت ایران هستن که مثلا حقش رو در مقابل کشورهای بزرگ بگیره !! حالا جالبه ولایتی میگه شما اونجا میتونستید امتیاز بگیرید جلیلی میگه نه ، بعد میگه جلسه این جور که شما میگی نبوده و ما نوارش رو دادیم خدمت عاغا :e404: !! خود عاغا هم اون بالا اسکول شده با این افراد معتمدی که داره...
خلاصه که دور از جون عزیزان دفترچه ای ، مملکت به معنای واقعی کلمه خر تو خر شده...
راستی یه چیزی هم یادم رفت بگم...این رضایی خیلی کلاس میذاشت که با بقیه متفاوت هست و مستقل هست و مثلا اصول گراها و اصلاح طلبا رو نصیحت میکرد و بعدم ژست درک و فهم و سواد میگرفت ، یه جا زر مفت زد ، روحانی بهش گفت آقای رضایی شما همون هستین میگفتین پرونده اتمی بره شورای امنیت بهتر از اینه که بره شورای حکام آژانس انرژی اتمی و میگفتی ما ها چرا داریم از رفتن پرونده به شورای امنیت جلوگیری میکنیم ، آقای رضایی خیلی چیزا هست نذار اینجا بگم :e105:
یعنی اون لجظه چهره حاج سبزه وار ( محسن جدید) رضایی میر قائد دیدنی بود...کارد بهش میزدی خونش در نمیومد!! آخرشم گفت من منظورم این بود که هر دو طرف اشتباهاتی داشتن و همدیگه رو تخریب نکنیم:e412:
راهی برای مبارزه با رژیم در روز انتخابات | Khodnevis
سالهای پیش در خارج از ایران هر کجا که تظاهرات ضدحکومتی برگذار میشد عدهای از طرفداران رژیم با دوربین عکاسی و ویدئوی از تظاهر کنندگان عکس و فیلم تهیه میکردند. آن روزهایی که رژیم میتوانست به این شیوه عمل کند گذشته است. پیشنهاد به هم میهنان خارج از کشور این است که در روز انتخابات با دوربین در کلیه مراکز رای گیری (سفارت خانهها، کنسولگریها، مساجد، و غیره) حاضر شوند و از رایدهندگان به مسخرهبازی انتخاباتی رژیم عکس و ویدئو تهیه و آن را در اینترنت (مثلا فیسبوک) قرار دهند. خواهشم از هم میهنان عزیزم این است که هیچ مزاحمتی برای رای دهندگان ایجاد نکنند. هدف ما ایجاد مزاحمت برای بقیه نیست، یکی از اهداف ما این است که اگر رژیم عکس و فیلم از حضور امت همیشه در صحنه خارج از میهن در آورد ماهم بتوانیم به جهان نشان دهیم که عکس و یا ویدئو رژیم تبلیغاتی بوده است.
این نوریزاده معلوم نیست چرا انقدر تبلیغ انتخابات میکند ، هی میگه هر کاری میکنید نذارید جلیلی رئیس جمهور بشه ، یعنی غیر مستقیم میگه برید به بقیه رأی بدید حالا مثلا انگار بقیه بهتر از جلیلی هستند ، ادم میمونه که این بالاخره رژیمی هست یا نه!
مناظره سوم رو دیدم جالب بود ، جلیلی چند بار گفتش که زمان شما رئیس جمهور حکم جلب گرفت که خطاب به به ولایتی بود که البته بدون اشاره به خود ولایتی و محسن رضائی بود که خود انها هم حکم جلب بین المللی دارند. دعوای بین قالیباف و روحانی هم جالب بود. قالیباف به نظرم پتانسیل پرویز مشرّف شدن رو داره و اگه زمانش برسه میتونه فرمانده یک ارتش آزاد ایران بشه مثل ژنرال سلیم ادریس در سوریه. این که روحانی به محسن رضائی هم گفت شما مطلب فوق سری رو در سایتت میذاری هم جالب بودش ، رضائی اصلا جواب نداد.
یک منبع آگاه به فارس خبر داد احتمال بررسی مجدد صلاحیت حسن روحانی از سوی شورای نگهبان
حسن روحانی گویا در یک همایش، زیادی جوگیر شده، از اصلاحت دفاع کرده، گفته زندانی سیاسی نباید داشته باشیم، گفته شمایی که ایران را ویران کردید، مردم شما را نمیخواهند و... بعید نیست رد صلاحیت شود. نظر دوستان چیست؟
آن که آری؛ اما شاید نخواهند کار به آنجا برسد و ریسک کنند و از ترس فتنه 92 دست به چنین کاری بزنند. یک احتمالِ دیگر هم هست و آن اینکه شاید میخواهند با این چیزها تنورِ یخزدهی انتخابات را اندکی گرم کنند. من البته فکر نمیکنم روحانی پتانسیلِ لازم برای آفرینشِ یک فتنه شبیه به سالِ 88 را داشته باشد. در مناظرهی آخری البته قدری از خود لیاقت نشان داد، اما همچنان مجموع شرایط نشان میدهند که احتمالِ چیزی شبیه به سالِ 88 خیلی کم است. قرار است دوشنبه نتیجه ائتلاق روحانی و عارف مشخص شود. من فکر میکنم اگر ایندو به نفع روحانی ائتلاف کنند(که احتمالش زیاد است)، امکانِ پیروزی اصلاحطلبان در صورتِ عدمِ تقلب زیاد است. نکته دیگر آنکه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که بسیار پرنفوذ است و رابطهی بسیار نزدیکی با بیت خامنهای دارد، از ولایتی پشتیبانی کرده. همانطور که گفتم، کاندیدِ خامنهای ولایتی است و لاغیر. اکنون مشکوکم که شاید بخواهند ولایتی را از صندوقها بیرون بیاورند. روزنامهها و سایتهای حکومتی هم در مورد پیروزی ولایتی در واپسین مناظره، بسیار جولان دادهاند.
ولایتی با این حرفهایی که درباره برنامه هستهای زد بنظرم باورش کمی سخت میشود که گزینه خامنهای باشد چرا که یک چیز اگر روشن باشد حماقت خامنهای در ادامه ساخت بمب است.الان بنظرم احتمالا نظر آغا با قالی باف باشد بیشتر.
اساسا ولی این داستان انتخابات ج.ا داستان عجیبی است و همه را سر کار گذاشته،من حتی مطمئن نیستم که اینها اصلا رایها را برای اطلاع خودشان هم که شده میشمارند یا نه.
ولایتی مشاور خامنهای در امور خارجه است. شاید خامنهای بخواهد تمامِ این بحرانِ هستهای را به گردنِ احمدینژاد و تیماش بیاندازد و چنین بنمایاند که در نهایت این ما بودیم که این موضوع را پایان دادیم. آنچه که شما میگویید درست است اما در نگر داشته باشید که هزینه ساخت بمب برای رژیم دارد خیلی گران تمام میشود. یعنی موجودیتاش را دارد پای بمب قمار میکند.مطمئنا اگر بخواهد چنین قماری وجود داشته باشد، احتمالِ این هست که خامنهای بخواهند از آن دست بکشد. با اینحال به قول شما، اینها انسانهای معقولی نیستند که حالا رفتارشان را بخواهیم به طور عقلی و منطقی پیش بینی کنیم! اما به نگرم گرایند وجودِ چنین اندیشهای در ذهنِ خامنهای کم نیست.
:24:گفتآورد:
اساسا ولی این داستان انتخابات ج.ا داستان عجیبی است و همه را سر کار گذاشته،من حتی مطمئن نیستم که اینها اصلا رایها را برای اطلاع خودشان هم که شده میشمارند یا نه.
اسپاگتی نکشدت راسل!
-------------------------------------
دوستان،، خیلی پوزش میخواهم از حضورتان، اما چهرهی این رذل چرا اینقدر یبوست است؟!
فایل پیوست 2003
من تصمیم گرفتم رای بدم. امیدوارم جلیلی نشه چون خودکشی میکنم. با اون خنده های حال به هم زنش...
به کی رای میدی بی باک جان؟
http://www.digarban.com/node/12854
سناریویی که در جمهوری اسلامی دنبال میشود:
افزایش مشارکت در انتخابات با ایجاد ترس٬ تشویق و هشدار
۱۸ خرداد ۱۳۹۲http://www.digarban.com/sites/defaul...4427647084.jpg
سایت محافظهکار «دانا» از انتشار پیامک گستردهای در برخی استانها و شهرهای ایران با این عنوان که «مهم نیست چه کسی رئیس جمهور میشود٬ فقط جلیلی نباید رای بیاورد» خبر داد.
این سایت روز جمعه (۱۷ خرداد) نوشته در این پیامک از مردم ایران خواسته شده تلاش کنند سعید جلیلی به هیچ عنوان رای نیاورد.
آن طور که این سایت محافظهکار گزارش کرده در این پیامک به مردم هشدار داده شده انتخاب جلیلی به عنوان رئیس جمهوری آینده ایران یک «فاجعه» خواهد بود.
از آقای جلیلی به عنوان یکی از نامزدهای مورد نظر علی خامنهای در یازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری نام برده میشود.
سعید جلیلی در دو هفته گذشته چنان مواضع تندی در حوزههای سیاسی٬ اجتماعی٬ اقتصادی و فرهنگی اتخاذ کرده که باعث بروز برخی نگرانیها در میان مردم ایران شده است.
در محافل خصوصی و عمومی بسیاری از کسانی که پیشتر انتخابات را تحریم کرده بودند٬ از بیم به قدرت رسیدن جلیلی میگویند تنها به خاطر اینکه وی در انتخابات پیروز نشود٬ در این دوره از انتخابات شرکت خواهند کرد.
روحانیون و نظامیان حاکم بر ایران با استفاده از این حربه تلاش میکنند مردم را نسبت به عواقب تحریم انتخابات و نتایج به قدرت رسیدن جلیلی بترسانند.
این سناریو در شرایطی به اجرا گذاشته شده که گزارشها از سرد بودن فضای انتخاباتی جامعه ایران و نرخ پائین مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری آینده حکایت دارد.
احمد علمالهدی٬ امام جمعه موقت مشهد نیز در این رابطه به تحریم کنندگان انتخابات هشدار داده چنانچه رای ندهند به طور قطع یقین جای آنها در «جهنم» خواهد بود.
آقای علمالهدی به آندسته از «دیندارانی» که انتخابات را تحریم کردهاند گفته که اقدام آنها مثل تنها گذاشتن «امام حسین» در شب عاشورا است.
در کنار سناریوی «وحشت افکنی» بین مردم نسبت به قدرتگیری سعید جلیلی و همچنین عواقب تحریم انتخابات برای دینداران٬ جمهوری اسلامی از ابزار «تشویق» و «امید» نیز بهره میبرد.
در روزهای اخیر برخی سایتهای محافظهکار با انتشار نظرسنجیهای جهتدار ادعا کردهاند دو نامزد نزدیک به اصلاحطلبان از شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات برخوردارند.
در یکی از این نظرسنجیها از حسن روحانی به عنوان برنده انتخابات ریاست جمهوری آینده نام برده شده است.
به نظر میرسد انتشار نتایج این نظرسنجیها تلاش برای ترغیب جمعیت قابل توجهی از مردم باشد که این دوره از انتخابات را تحریم کردهاند.
از مجموع سخنان٬ موضعگیریها و هشدارهای رسانهها٬ روحانیون و نظامیان چنین بر میآید که آنها به شدت نگران نرخ مشارکت پائین مردم در این دوره از انتخابات هستند.
خبرگزاری فارس هم در این زمینه به نقل از تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی از احتمال برگزاری دور چهارم مناظره میان هشت نامزد انتخابات خبر داده است.
آنطور که گزارش شده است سه مناظره این نامزدها نه تنها باعث گرم شدن تنور انتخابات نشده٬ بلکه موقعیت برخی نامزدهای محافظهکار در افکار عمومی را نیز متزلزل کرده است.
به عارف. البته احتمالا با روحانی ائتلاف کنه. اون موقع به هر کدومشون که باقی مونده بود رای میدم. البته مشکلی که هست میترسم تقلب بشه همه بهم بخندن که چرا رفتم رای دادم. شاید به همین خاطر رای ندادم. :))) اصلا نمیدونم روز انتخابات بتونم به خودم اجازه بدم بلند شم برم به کاندید جمهوری اسلامی رای بدم. حکومتی که من رو اصلا در قانون اساسی به اندازه یه تیکه آشغال هم به رسمیت نشناخته. این تصمیم من به رای دادن مثل دست و پا زدن یک نفر موقع حلق آویز شدنه یعنی انقدر وضع مملکت به گا رفته که دوست ندارم بشینم گوشه خونه و هیچکاری نکنم. ولی بخصوص پست آندد نایت رو که دیدم به نظر واقع بینانه میاد و همینطور نظرات شما که هیچکدوم طرفدار رای دادن نیستید ظاهرا. شاید هم رای ندادم.خییییلی جالبه. دقیقا وصف حال من هست. من هم میترسم جلیلی یا قالیباف رییس جمهور بشه.:'(
یکی برای من توضیح بدهد این دیگر چه جور ائتلاف است که در آن عارف حتی نامی از روحانی نمیآورد؟! ائتلاف در جهان متمدن یعنی یک نماینده «به سود» یک نمایندهی دیگر کنار میرود و مشروط بر پیروزی او بخشی از قدرت را در اختیار میگیرد(مثلا چند وزارتخانه، نهاد اجرایی و ...). به این میگویند ائتلاف. اینکه نامهی فدایت شوم برای خاتمی بنویسید و بروید پی کارتان بیآنکه مشخص باشد در مقابل چه گرفتهاید، و اساسا صراحتا بگویید که بخاطر کدامیک از نمایندگان خارج شدهاید و ... میشود کنارهگیری به سبک اسلامی-ایرانی، نه ائتلاف. کسی بخاطر رای آوردن طرف مقابل کنارهگیری نمیکند ! اسم این ائتلاف نیست، شما اگر به نفع کسی از رقابت خارج میشود در مقابل علنا درخواست شراکت به میزان نقشی که ایفا کردهاید در دولت بعدی را خواهید داشت، مگر آنکه از آغاز بخاطر شعبده بازی و خیمهشب بازی و فریب مردم وارد کارزار شده باشید. چنانکه «من هرچه این نمیتواند بگوید را میگویم و با ایستادن جلوی این و آن برای خودم میزانی رای درست میکنم، سپس به سود او کنار میروم و بخشی از جامعه که هرگز به روحانی رای نمیدادند را مجاب به این کار میکنم».
داستان این سایت چیه؟:) شما از بین این کاندایدها کدوم رو انتخاب می کنید؟ البته به گمانم بعضیهاشون سیاستمدار نیستند!! :| // We Choose | Candidates کاسپاروف قهرمان سابق شطرنج دنیا وبسایتی را راه اندازی کرده برای اینکه مردم ایران بتوانند بصورت اینترنتی در انتخاباتی به گفته او "امن، عادلانه و آزاد" شرکت کنند و به یکی از بیست نامزدی که در این وب سایت معرفی شدهاند رای بدهند. در میان این نامزدها علاوه بر هشت نامزدی که تایید صلاحیت شده اند، افرادی مثل محمد خاتمی، میرحسین موسوی، مهدی کروبی، هاشمی رفسنجانی، مصطفی تاجزاده، احمدزیدآبادی، جعفر پناهی، رضا پهلوی و مریم رجوی دیده می شود. // ایران - BBC فارسی - حضور گری کاسپاروف در شطرنج انتخابات ایران
کاسپاروف آدم بسیار رذل و فرصتطلبیست(هم در شترنگ و هم در سیاست)، غرب او را مهمترین اپوزیسیون پوتین میداند اما در واقعیت چیزیست شبیه به هخا!
احتمالا این بازی را برای دهنکجی به دولت پوتین براه انداخته. نظر من اینست که شرکت نکنید.
:| که اینطور. آخه کاندیداها هم عجیب غریب بود یکم، یعنی میل چندانی بهشون نداشتم. فکر میکردم کاسپاروف یه آدم درست حسابیه و مثلا میخواد روسیه رو از چنگ استبداد پوتین دربیاره!! خب برام جالبه یکم در مورد این رذالت ها و فرصت طلبیها بدونم. چرا از شترنگ هم نام بردید؟ منظورتان فرصت طلبی بود؟ بخصوص در مورد شترنگش کمی توضیح بدید که از کجا به این نتیجه رسیدید؟:)))
گری کاسپاروف؟:why:اسپاگتیا بازم یه یهودی.
خب راستشو بخوای از وقتی به Deep Blue یه Deep Blow:qq_60::qq_63: حسابی داده دیگه هیشکی تحویلش نمیگیره.
برا همینه که اینقد Attention wh*re بازی درمیاره.:e408:
بله کاسپاروف آدم بسیار بداخلاقی بود، رقبای خود را بیش از حد معمول و معقول تحقیر میکرد، پیش از بازی جنگ روانی بسیار شدیدی براه میانداخت، بسیار کینهای بود و رفتاری همواره مافیایی-کگبهای از خود بروز میداد(همواره گمانهزنیهایی پیرامون همکاری او با پلیس مخفی شوروی وجود داشت).
به عنوان مثال برای آشنایی با شخصیت او، همین ماجرای جدایی رقت انگیز او از فیده که عملا شترنگ حرفهای را از اعتبار انداخت و فلج کرد بد نیست: در قهرمانی سال ۱۹۸۴ که کاسپاروف جوان به کارپف برخورده بود. رقابت با برتری قاطع کارپف شروع شد و بعد از فقط ۹ بازی کاسپاروف ۴-۰ عقب بود، اما ناگهان موفق شد کار را به سود خود تغییر بدهد هفده بازی متاولی از کارپف مساوی گرفت، پس از آن یک بازی دیگر را باخت اما دوباره ده مساوی دیگر گرفت، و سپس اولین برد خود را در بازی سی دوم بدست آورد. بعد از این دوباره پانزده بازی متوالی مساوی شد. باید بخاطر داشته باشید که در این زمان کارپف سی و چند سالهی چاق الکلی بود که طی همین رقابت دو بار کارش به بیمارستان کشیده بود، و در قیاس با کاسپاروف بیست و دو ساله که معروف بود روزی صد و پنجاه کیلو پرس سینه میزند توان رقابت جسمی را نداشت، اینست که بازی چهل هفتم و چهل و هشتم را پشت سرهم باخت. در این زمان رئیس وقت فیده فلورینسیو کامپومانس به داد قهرمان محبوبش رسید و در اقدامی بیسابقه بازیها را با دلیل رسمی «نگرانی برای سلامت بازیکنان» متوقف کرد و به نوعی قهرمانی را از چنگ کاسپاروف ربود. هرچند سال بعد همه چیز جبران شد و کاسپاروف هم قهرمان جهان شد، اما کینهای شتری از کامپومانس به دل گرفت و هشت سال بعد، به هنگام مسابقهی قهرمانی جهان با نایجل شورت(که آدم ضعیفالنفسیست)، او را فریفت و در اقدامی شگفت انگیز، به کلی از فیده جدا شد! دو شترنگباز اعلام کردند که فیده را به رسمیت نمیشناسند و بطور مستقل به رقابت خواهند پرداخت. این پایانی بود به اعتبار و سازماندهی شترنگ حرفهای به طوری که صد سال پیش از آن وجود داشت و تا سال سال ۲۰۰۶ که دوباره عنوانها اقدام شد، جهان چند مدل قهرمان شترنگ داشت که هیچکدام دیگری را به رسمیت نمیشناختند. این ماجرا نمونهی خوبیست که با چطور جانوری سر و کار داریم اینجا، و هرچند او قربانی تبعیض بود، اما بجای آنکه همچون دیگر شترنگ بازان آنرا با بزرگواری بپذیرد، هشت سال پشت درهای بسته توطئه کرد، نقشه چید، باج داد، تهدید کرد و دسیسه چید تا انتقام خود را بگیرد و فدراسیون خودش را براه بیاندازد، اتفاقی که شترنگ را تا مرز بیاعتباری مطلق پیش برد.
من به دکتر جلیلی رای میدم اول خواستم تحریم کنم
ولی به صرف نیست
جلیلی ادم خوبی از هر کسی که مقابل امریکا ایستادگی نماید باید حمایت کرد
حامیان روحانی به اسپاگتی سوگند ماشین کمشون تو تهران هیوندا جنسیس و ازاراست
امشب دیدم یک هو نظرم عوض شد وقلبا با جلیلی استکبار ستیز دل به دریا میزنم
احتمالا حق با شماست، خصوصا اینکه : سخنگوی ستاد انتخاباتی محمدرضا عارف تأکید کرد که عارف فقط انصراف داده و بهنفع کسی کنار نرفته است.
برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامیست که رهبرش (یا هتا دیگر مقاماتِ ارشدش) وجود ِ کسانیکه معتقد به نظام نیستند را به رسمیت شناخته و با آنها اینچنین سخن میگوید. برایم بسیار شگفت انگیز بود و مسلما این چیزی نیست جز نمود ِ بارز ِ زوال ِ روزافزونِ قوام، اقتدار و اعتماد به نفسی که تاکنون هرگز اینچنین عریان به نمایش درنیامده بود. بعلاوه، نکته بسیار مهم و ظریفی که اینجا هست و گفتناش برایم اساسیتر، اینکه شرکت نکردن در این انتخابات اکنون از نظرِ من، از نظر سودمندی، وزن بس سنگینتری نسبت به شرکت در آن پیدا کرده. اگرچه ، چه ما شرکت بکنیم و چه شرکت نکنیم، آنها خواهند گفت مشارکت پرشورِ مردمِ همیشه در صحنه، اما بالاخره خودشان برای خودشان خواهند دانست که مشارکت بالا نبوده. این علاوه بر اینکه پیامیست به خامنهای، ضربهی دیگریست به کبر و غرور ِ نظام. نباید تنها خامنهای و بیت رهبری را ببینیم. بسیاری از مقامات و اشخاص رده بالا و متوسط به هر رو این انتخابات و میزانِ مشارکت در آن را رصد میکنند. در میانِ آنها حتما هستند کسانیکه همچنان به جایگاه مردمی نظام معتقدند و به همین خاطر است که دستاندرکارند. هتا روی آنانکه به این جایگاه اعتقاد ندارند، تاثیرگذار خواهد بود. در موردِ انتخاباتِ نمایندگانِ مجلس، خبرِ موثق دارم که در شهرِ زادگاهم (که از کلانشهرهاست)میزانِ مشارکت چیزی در حد 35 درصد بود و این برای کارکنان شورای نگهبانِ آنجا و سپاهیان و بسیجیها بسیار شوکآور بود.
جلیلی منتخب مردم است
بقبه نخودی هستند
فردا شاهد خواهید بود قر تی ها و بی حجاب ها شکست خواهند خورد
دلم خنک میشه وقتی جلیلی بشود رییس جمهور که نگو
اروپا اماده باش من امدم بقیه هم بمانند و از جای خالی من لذت ببرند یارانه و پول نفتم مال بقیه حلالتان باشد
بعضی از این صفحههای فیسبوک پارسی به طرز تهوع آوری از روحانی حمایت میکنند ، کسانی که ادعایشان ماتحت خر را پاره کرده است ، حالا دنبال این اصلاح طلبها افتادند . یک صفحه فکر کنم داریوش گرامی یکبار اینجا زدند یه " زن = مرد " ، یک همچین چیزی اسمش هست ، اکنون صفحه تبلیغ روحانی شده است . واقعا باید من فمینیست در خاک و خاکستر بنشینم و زاری کنم که صفحهای که چند صد هزار لایک دارد و ادعای فمینیسم میکند از یک جانور اسلامی به نام روحانی حمایت میکند. دهان ما مردها را اینها سرویس میکنند ، سکس را تبدیل به سلاح کردند ، حالا افتادند در آن صفحه به دنبال بیضههای اسلام ناب محمدی .... واقعا فیسبوک عصبانی میکند من را این روز ها!
:f7u12:
من شاید ماهی یکبار فیسبوک را باز کنم ، آنهم برای کارهایی چون احوالپرسی یا پیام گذاشتن برای دوستی. فضاییست بسیار تهوع آور از مشتی انسانهای بیکار، بیمار، نادان، قشری، دیوانه و مزین به انواع تفکراتِ فاشیستی،عقبمانده، اسلامی/چسروشنفکری، کوچهبازاری، کسلیسی در حد اعلا و... . اینچنین است که مثلا صفحهای میسازند با عنوان «تجاوز گروهی به جاستین بیبر» و 30 هزار نفر هم آنرا لایک میکنند یا صدهزار نفر دور هم جمع میشوند که به «رحیم خالقی» یا «حضرت دوشواری» بخندند!
گویا روحانی و قالیباف در صدر هستند:
http://www.mehrnews.com/detail/News/2076780
بلاگ زنده انتخابات | ایران وایر
نه او مای اسپاگتی من جلیلی رو دوس دارم
پس اون چی یعنی به مرحله دوم؟
من جنگ دوست دارم اگه اصلاح طلب ها بیان دوباره بدبختی شروع میشه
ولی جلیلی بیاد تکلیف همه مشخص میشود
هم غرب هم امت همیشه در صحنه
من دارم مشکوک میشم امیدوارم سناریوایی پیاده نکنند
سیاستشون هم همین بوده .
فشار غرب داره پدرشون رو در میاره برای همین میخوان سازش کنند . اینکه روحانی با این اختلاف جلو هستش خبر از تمایل حاکمیت به سازش میده . اگر انتخاب بشه که قطعن میخواند سازش کنند .
البته اسهال طلبها اغلب زیر زیر کار میکنند .
از اون طرف حکومت هم بازی جالب رو در آورد در صورت پیروزی روحانی جنبش سبز برای همیشه تمام شده هست.
من واقعا فکر میکنم این رقت انگیزترین انتخابات موجود بود.کاندیدها که همه در شورای نگهبان رد صلاحیت شدند و تنها آنها که از بیخطریشان اطمینان کامل بود تایید صلاحیت شدند ،بعد از ماجرای 88 این میزان شرکت در انتخابات و صف کشیدن حقیقتا مایه ناامیدیست.بحث سرزنش مردم بنظر من چندان موضوعیت ندارد ولی این اوضاع به من میگوید تمام چیزها بطرز مافوق تصوری غلط هستند و ج.ا هم حالا حالاها خواهد بود خدمت دوستان احتمالا ج.ا هم با ایران نابود خواهند شد و نجات ایران از ج.ا خیال است.
فایل پیوست 2019
یه نگاهی به ارقام بندازید !
یه چیزی حدود 16 میلیون رای شمردند . هیچ بعید نیست بگن مشارکت 30 میلیون ، 40 میلیون بوده و باقی رای ها رو تقسیم کنند توی جلیلی و قالیباف :دی
چه خنده بازاری بشه در اون صورت!
من فکر میکنم به هر دلیلی اینها اینبار رأیها رو واقعا دارند میشمرند ، این نشون میده که در انتخابات قبلی چقدر تقلب گسترده شده بود ، روحانی که که یک صدم موسوی کاریزما نداره با این اختلاف بزرگ از بقیه جلو هست ، فکر بکنید موسوی چقدر بیشتر جلو بوده. حالا باز ۸ سال دیگه یکم موی دخترها بیشتر از روسری میزنه بیرون ، فیلمهای سینمایی زیاد ساخته میشه ، چندین روزنامه جدید میاد و دوران خاتمی با درجه کمتر اتفاق میفته. تمام این مغزهای اطلاعاتی پشت این انتخابات نشستند ، دیدند اگر ۸ سال دیگه یک تندرو مثل احمدینژاد بیاد رژیم سقوط میکنه باز یکی رو آوردند فتیله رو بکشه پایین
خبرت قدیمیه میلا جان.
کل آرای ماخوذه: 27 میلیون و 594 هزار و 873 رای
کل آرای صحیح: 26 میلیون و 682 هزار و 364 رای که به ترتیب به نامزدهای زیر تعلق دارد
1 حسن روحانی: 14 میلیون و 20 هزار و 13رای
2 محمدباقر قالیباف: 4 میلیون و 369 هزار و 938 رای
3 سعید جلیلی 3 میلیون و 163 هزار و 169 رای
4 محسن رضایی 3 میلیون و هزار و 202 رای
5 علیاکبر ولایتی یک میلیون و 673 هزار و 543 رای
6 سیدمحمد غرضی 326 هزار و 449 رای
روحانی:50.08 درسد
سرعت اینترنت بهتر شده تو ایران حالا که انتخابات تموم شد؟
زمین تا آسمون فرق کرده.الان تور مثل فراری کار می کنه:e00e:
دوستان، این همه ناامیدی در شما، بیدلیل است. من هم پیش از این فکر میکردم رای دادن یعنی رای دادن به جمهوری اسلامی و علی خامنهای. اما اینطور نیست و ما به اشتباه این تبلیغ دروغ از سوی سیستم را باور کردهایم. حکومت میداند که مردم زیادی به امید تغییر و بهبود شرایط زندگی خود در انتخابات شرکت میکنند و به همین جهت سعی میکند اینرا به عنوانِ رای به خود جلوه دهد. باورِ چنین چیزی، دقیقا همان است که ج.ا میخواهد. شما از مردمی که هیچگونه نهاد سیاسی برای رهبری ندارند، انتظار دارید در یک حرکتِ منسجم و متحد، به آنچه شما باور دارید درست است ، دست بزند؟ چنین چیزی نشدنی است. مردم هم نشان دادهاند که در صورتی که یک رهبر یا هتا شبه حزب داشته باشند، حاضرند فعالیتِ مثبت و قابلِ توجهی از خود نشان دهد. در همین جنبشِ سبز، با آنکه یک رهبریِ نیمبند برقرا بود و همه چیز علیه مردم بود و همچنین با اینکه بسیاری با موسوی و کروبی مخالف بودند(همچون من که اصلا رای هم نداده بودم)، اما آمدند و اغتشاش کردند. مردم هماکنون در یک وضعیتی گیر کردهاند که پیش از هر چیز نیاز دارند از وضعیت اسفبار اقتصادی خارج شوند. من خودم جایی پانزده دلیل آوردم برای اینکه چرا نباید رای بدهیم، در عوض جوانی در یک خط به من گفت که من اندیشیدم و دیدم که اگر رای ندهم دوباره کسی چون احمدینژاد بر سرِ کار آمده و الان اگر در حالِ گرسنگی کشیدن هستم، آنموقع ممکن است از گرسنگی بمیرم. و من با خود فکر کردم که چه ظلمیست گرفتنِ امید از این مردم و جوانان.
بحث سر اصول سیاسی مردم نیست،مساله این است که تا چه حد بازی دادن آنها ساده است.مشخصا آنها که رای دادهاند به ج.ا رای ندادهاند هرچند ج.ا از این استفاده تبلیغاتی خوبی خواهد کرد مساله اصلی در نظر من باور به اهمیت رای دادن است،رای ندادن چیزی را به دیگران ثابت نمیکرد و دستاوردی نداشت ،تنها حسن آن نشان دادن قبول درک این حقیقت به خودشان بود که نظرشان در ج.ا پشیزی ارزش ندارد و ربطی به تغییرات سیاسی نخواهد داشت.این بنظر من دست و پا زدن مردمیست که از همه طرف به بن بست خوردهاند و اگر چه جای سرزنش ندارد ولی جای دلسوزی و اندوه دارد.
دقیقا داریوش جان.من شخصا بسیاری از آدم های میانسال رو می شناسم که به شدت رادیکال هستند و حتی زمان اعتراضات 88 موسوی و کروبی و رو از خودشون می دونستند اما این سری دو دل بودند که رای بدهند یا نه.این جنگ روانی را حکومت پیش از انتخابات شروع کرد و من براستی بر این عقیده هستم که اینها آنقدر ها هم مشتاق به آمدن مردم پای صندوق نیستند.نکته ی دیگر اینه که ما واقعا اپوزوسیون قابلی نداریم و جز مشتی آدم بیسواد که هیچ اطلاع درستی از وضعیت داخل ایران ندارند فرد دیگری نمی بینیم که جایگاه مقبولی نزد مردم داشته باشد.کافی است یک ساعت پای برنامه های کانال پارس بشینید تا ببینید چه مایه اینها از وضعیت راستین مردم بی خبر هستند.به گمان من یک تحریم منسجم با بیان خواسته ها می توانست تاثیر گذار باشد اما حال که بسیاری از مخالفان نظام هم تصمیم گرفتند پای صندوق بروند نمیتوان رای را به سود حاکمیت خواند.به این هم توجه کنید که جنگ قدرت زین پس به شدت بالا می گیرد و دیگر جمهوری اسلامی آن حکومت یکپارچه پیشین نیست و از طرفی نمی توان انتظار داشت 8 سال نکبتی که احمدی نژاد و خامنه ای و بمب هسته ای در این مملکت زدند مردم را در پی بازگشت به دوران امثال خاتمی نکشاند.
با سلام به آقا امام زمان (عج) و آقا امام خامنه ای.
حضور چشمگیر ملت ایران را در انتخابات تبریک گفته مشت محکمی بدهان آمریکا می زنیم.
در ست است که ما جلیلی را اصلح می دانستیم ولی مثل پیروان موسوی و کروبی نیستیم که به رای مردم احترام نگذاریم و آشوب به پا کنیم بانک آتش بزنیم.
آقا روحانی هم می تواند کشور را اداره کند و مخصوصا چون التزام به ولایت دارد از هاشمی و خاتمی بهتر است وگرنه در شورای نگهبان صلاحیتش تایید نمیشد و شورای نگهبان از کسی نمی ترسد. هاشمی که غول سیاسی است رد شد پس روحانی هم اگر رد میشد ترسی در کار نداشتند.
این را گفتم شما کفار فکر نکنید مثلا در کمپین روحانی جوانان بی حجاب بودند یا دانشجویان آزادی خواه ولی گمراه بودند مثلا حقوق بشر (حقوق شیطان) در ایران برقرار میشود. مهم حفظ نظام است. و البته ممکن است آقای روحانی دیپلماسی خاتمی را بکار ببرد مثلا سنگسار کند اما در پشت درهای بسته بدون حضور خبرنگار یا مثلا نویسندگان کافر را به سزایشان برساند تا دم از حقوق بشر نزنند ولی با روشی هوشمندانه!:e14c:
دوستان چه شلوغش کردهاند؟
من پانصد کیلومتر سفر کردم که بروم رای بدهم! دلیلش هم این بود که در آخرین لحضات احساس کردم شرکت در انتخابات سود بیشتری برای مردم و آیندهی ایران خواهد داشت و اینبار قصد بازگرداندن مردم را دارند و اگر کسی از افراطیون انتخاب بشود تهاجم نظامی به ایران و ویرانی آن قطعی خواهد بود. باید در این شرایط اوضاع را اولویتبندی کرد، نزد من چیزی بدتر از جنگ نیست و هرگونه احتمالی برای ایجاد تغییر در سیاست جنونآمیز ج.ا را باید دو دستی چسبید. بدیهیست که مشکلات اصلی کشور هرگز با شرکت در انتخابات نظام مقدس حل نخواهد شد، اما این اولین انتخاباتی که من در زندگی در آن شرکت کردم اگر حتی ده درصد آنچه وعده داده شد را محقق بکند وضع عینی کشور بارها از آنچه امروز هست بهتر خواهد بود.
باور بفرمائید که نادر کسانی بودند که باور داشتند رایشان ارزش داشته و دارند در یک انتخاباتِ آزاد شرکت میکنند. من یقین دارم که عده کثیری از مردم تا قبل از مناظرهی پایانی، نمیخواستند رای بدهند، اما دیدند که مواضع روحانی با یک حداقلی از خواستههای آنها منطبق است و همچنین تمامِ نهادهای اقتدارگرا ، علیه او هستند. خیلی از افراد هم با خود میگفتند که شاید اینبار رای ما را بشمارند و دیدیم که شماردند. وگرنه بیشک اکثریتِ عظیمِ مردم به باورِ من هیچ اعتقادی به نظام ندارند. آنها تنگنای تحریمهای کشنده را در حالِ تجربه کردن هستند و سایه سنگینِ جنگ بر سرشان سنگینی میکند، کاملا طبیعی است که بخواهند از هر راهی قدری از این فشارها بکاهند. پرسش این است که اگر مردم چکار میکردند که تعبیرش بازی خوردن نبود؟ شاید هم حکومت بازی خورده ؛ شاید برآوردش این بوده که اکثریتِ مردم شرکت نمیکنند و تنها طرفدارانشان شرکت میکنند،و اینبار بر خلاف دور قبل آرا را میشمارند و جلیلی یا قالیباف میروند به کاخِ ریاست جمهوری!!
من این چند روزه هر چی زور زدم یکی رو راضی کنم که رای دادن فایده نداره نتونستم...توجیه این بود که اگر وضع سر سوزن هم بهتر شه ما راضی هستیم و دنبال کارهای بزرگ نیستیم !! وقتی هم میگیم روحانی هم بیاد کاری نمیتونه بکنه و این پیشینه اش هست میگن نه این مربوط به گذشته میشه و الان نظراتش عوض شده و نظر خامنه ای این هست که روحانی نشه و این حرف های الکی !!
من ناراحت این هستم که این ملت واقعا جو گیر هستن ، اگر بر اساس درک و فهم و استدلال خودشون رفته بودن من انقدر ناراحت نبودم...
شهریار جان خب کی و چطور قرار هست تحریم همه جانبه انجام بشه؟ غیر از تلاش من و شما و پافشاری بر عقیدمون؟ غیر از اینکه همه گروه های دخیل از این روش حمایت کنن؟ وقتی رسانه های مختلف از داخلی تا بی بی سی میرن تبلیغ میکنن برای رای دادن و ما هم جو گیر میشیم برای رای دادن ، دیگه کدوم تحریم؟؟
این بازی رو 4 ، 8 ، 12 و ... سال دیگه هم شاهد خواهیم بود.
عجب پس شما هم رفتی رای دادی...کدوم قصد برای بازگرداندن؟ عاغا که داشت گدایی رای میکرد، میگفت بیاید به ایران رای بدید اگه حکومت رو قبول ندارید!! من که میگم بازی هوشمندانه ای بود برای رژیم که در اون هم مردم سود بردن هم رژیم و البته رژیم سود بیشتری برد !! انگار که زندگی داره از 76 دوباره جلوی چشمام رژه میره با این تفاوت رژیم خودش رو نسبت به قبل واکسینه کرده...
همه اش از روی احساس بود حتی روز آخر ، که باعث شد خیلی از تحریمی ها برن رای بدن!!
نه داریوش جان...همین الان شما برید تو هم میهن ، برادران انتحاری ای رو انجا میبینید که هم مخالف جنبش سبز بودن هم سرسپرده ولایت ولی رفتن رای دادن به روحانی !! میگن باعث بقای نظام میشه...
من سوالی دارم ، آیا برای این رژیم کاری داشت روحانی رو رد صلاحیت کنه؟ برای کاری داشت تقلب کنه؟ پس چرا این کار رو نکرد؟؟ من فقط در عجبم از میزان تاثیر پذیری مردم در اثر تبلیغات...هیچی دیگه انقدر منو اذیت نمیکنه !!
من نیز همه جا سعی کردم دیگران را از رای دادن منصرف کنم اما در اکثر مواقع میدیدم که کسی نموخواهد رای بدهد. اوضاع بطور ناگهانی عوض شد.وضعیتِ اقتصادی مردم خیلی بد است. یکی از دلایلی که محسن رضایی اینقدر رای آورده این است که گویا برنامهها و سیاستهای اقتصادی قابلِ قبولتری داشت ، یا حداقل مردم اینطور فکر میکردند. من هرکس را که دیدم رای میداد، بهانهی اقتصادی داشت.
من فکر میکنم شاید 2 روز آخر اندازه کل روزهای تبلیغات ملت جوگیر شدن برای رای دادن ، حتی خودم کمی تحریک شده بودم !! اما مردم دلایلی میاوردن برای عدم تحریم که خودشون مسببش بودن...مثلا اینکه حالا دیگه دیر شده و همه میرن که رای بدن پس تاثیری نداره...
اصولا مردم ایران تمایلی به عمیق فکر کردن ندارند ، از اون طرف اصلاح طلبان خائن و رسانه های موذی ای مثل بی بی سی هم بهشون خط میدن برای رای دادن !!
من پریشب به این نتیجه رسیدم که درپی رد صلاحیت هاشمی و مشایی، وقایع پس از انتخابات ۸۸، حرفهایی که در مناظرات گفته شد و ... جناحین مختلف حکومت به چندراهی تلاقی رسیدهاند که در آن هیچ گروهی حاضر نیست به سود دیگر کنار برود، و تنها راه توافق میان توله گرگها این بوده که رای مردم را بشمرند و هرکس رای بیشتری آورد را انتخاب بکنند. یعنی از رای گیری به عنوان روشی برای آشتی جناحین درونی حاکمیت استفاده بکنند. واقعیتی که دوستان تحریمی نمیتوانند بپذیرند آنست که تجربهی زندگی چند سالهی خود ما نشان داده که جمهوری اسلامی در شرایطی که ترسی برای بقا نداشته باشد اجازهی به انجام رسیدن خیلی کارها را میدهد.
این که بدیهیست آنارشی جان. آنها باختهاند و باید یکجوری این تحقیر را پنهان کنند. روحانی کسی بود که تمامِ کسانی که اصولگرایان و اقتدارگرایان با آنها شدیدا مخالف بودند، از او حمایت کردند از قبیلِ خاتمی و رفسنجانی. جای هیچ شکی نیست که آنها دوست نداشتند روحانی بیاید سرکار. شما به این مطالب نگاه بکنید ببینید چه سوز و گدازی میکنند:
مسعود ده نمکی - اصولگر اها به غضنفر های خودشان باختند نه به مارادونا
تبریک به گروه پایداری بابت اول شدن حسن روحانی!! | قطعه 26 |
مرثیهای برای مجلسی که از ملتش عقب افتاد! - Tabnak.IR | تابناك
شکست اصولگرایی لازم بود! - Tabnak.IR | تابناك
خیر، اما در انتخاباتِ پیشین رسوایی بزرگی برای رژیم رقم خورده بود و ناچار بودند که با قدری ریسک و تحملِ خطر، فضا را برای مردم قدری باز کنند.گفتآورد:
من سوالی دارم ، آیا برای این رژیم کاری داشت روحانی رو رد صلاحیت کنه؟ برای کاری داشت تقلب کنه؟ پس چرا این کار رو نکرد؟؟ من فقط در عجبم از میزان تاثیر پذیری مردم در اثر تبلیغات...هیچی دیگه انقدر منو اذیت نمیکنه !!
البته با شما در جوگیر شدنِ مردم موافقم .اما اصلا و اصلا قابلِ مقایسه با 88 یا هتا 76 نبود. همه میدانیم که تا چند روز پیش از انتخابات، فضای کشور کاملا راکد و بیاعتنا به انتخابات بود. این وضعیت در چند روزِ پایانی تغییر کرد.
والا آنارشی جان هرکس رای داده از روی حسابگری و سنجیدن کم و زیاد نفعی که این کار میتوانسته داشته باشد رای داده، دوستان تحریمی هستند که تمام رفتارهایشان احساسی و از روی عواطف است و حالا هم از ملت «دلگیر» شدهاند و میزان لیاقت آنها را اندازه گیری میکنند. دیروز هم جلوی در سفارت عدهای ورشکستهی سیاسی جمع شده بودند و از مردم پاچه میگرفتند و هرکس رای میداد را مزدور و جاکش و .. خطاب میکردند. هیچکس نتوانست به ما نشان بدهد رای ندادن ما بناست چطور به بهتر شدن شرایط مردم بیانجامد، دغدغهی شما و باقی دوستان تحریمی فقط ضربه زدن به نظام است. خُب برای من آسایش و رفاه مردم حتی موقتی و حتی سطحی مهمتر از مخالفت با جمهوری اسلامیست، یک چیزی در سیاست هست بنام اولویتبندی درخواستها، و در آن بمباران نشدن ایران ارجح است به نان شب، و نان شب مهمتر است از دموکراسی و ... چه ما بخواهیم یا نه.
من شاید اگر عارف انتخاب میشد و مردم هم اینقدر جو گیر نمیشدند چندان مشکلی نداشتم،ولی حقیقتا این مردک امینتی ِ رفیق هاشمی نامش بشود "نجاتبخش" زور دارد برایم.خاتمی که دروغ میگفت وضع آنطور شد،اینکه از همان اول برای رضای رهبری دروغ هم حاظر نیست بگوید معلوم نیست چه از آن در بیاید.
امیر جان جناح هاییییییی مختلف حکومت؟؟؟؟؟؟؟؟ مگه ما چند تا جناح داریم اصلا؟ یه گروه عاغا و اعوان و انصار هستن یه سری هم اصلا طلب که یا باید با عاغا همراه میشدن یا از کشتی نظام پیاده شون میکردن و عملا اونا بودن که به شکر خوری افتادن برای سهم بردن از قدرت...مقایسه کنید صحبت های خاتمی و شروطی و حداقل هایی که برای شرکت در انتخابات تعیین کرده بود و واکنش آخرش برای با کله وارد شدن به نمایش انتخابات...
خب منظور شما این هست که آرامش درون حکومت باعث بهبود وضع موجود ممکلت میشه ، درسته ؟ آیا الان بقای رژیم تثبیت شده هست ؟ چالش اصلی رژیم غیر از مساله هسته ای هست به نظر شما ؟ برای حل این مساله نیازی به یه رئیس جمهور اصلاح طلب بود واقعا ؟
امیر جان جا زدن ما بعنوان اپوزیسیون(!!) متوهم خارج همانقدر بجاست که ما هم شما را اصلاح طلب و تعمیراتچی حساب کنیم.
مساله اینست که در هر دو صورت شرکت و عدم شرکت تفاوت چندانی بحال مردم نداشت چرا که برای شریک بودن (ولو حداقلی) در بازی به حداقل کنشگری نیاز است که در ایران موجود نیست.
من باز هم میگویم جای سرزنشی نیست،اینجا بیش از اینکه بحث سود و فایده خردمندانه(؟) منظور باشد اندکی عزت نفس و باور بخود ملاک است که برای هر مبارزهای لازم است (از مبارزه برای نان تا مبارزه با جنگ) و این نمایش دیروز نشان داد که چیزی از آن دیگر موجود نیست.
نه اونهایی که من میگم انتحاری محض هستن از اول طرفدار روحانی بودن...مثلا بزرگمهر یا اون 100%سعید !! اونها برای بقا تلاش میکنن ، اما کمی هوشمند تر هستن !! هر دوره ای من یادم میاد رای دادن بر اساس جوگیری بوده...من 76 سن زیادی نداشتم اما به همونم که دقیق فکر میکنم میبینم جوگیری محض بوده !!
بله آدم جوگیر از هر دو طیف داریم اما انصافا درصد در کدام گروه بیشتره؟ اون ابله هایی هم که میان جلوی سفارت روی دیگه سکه مردم جوگیر هستن به نظر من... من هم دغدغه ام رفاه مردم هست اما مگه همین مردم 17 میلیون به احمدی نژاد رای ندادن سال 84 ؟ این مردمی که هر روز باهاشون بازی میشه برای رسیدن به رفاه باید دنبال چیز دیگه باشن نه ایستادن تو صف رای دادن !! ضمنا روند حوادث این 2-3 هفته آخر و مخصوصا 1-2 روز آخر حکایت از مسائل دیگه داشت نه دغدغه آسایش و رفاه... چطوری روحانی غیر اصلا طلبی که خیلی ها تا 1 ماه پیش نمیشناختن شده فرشته نجات ؟ خطر جنگ هم که به قول خودت منتفی هست الان و غرب چنین توانی نداره ، بعد هم اینکه معلوم نیست روحانی کمکی کنه به بهبوده وضع موجود...
من گمان نکنم مثلا اگر جلیلی رئیس جمهور میشد جنگ میشد مثلا،غرب که انگیزهاش را ندارد و اصلا تصمیمات هستهای هم که دست آغاست که خیلی راحتتر با جلیلی کار میکند تا روحانی،برتری روحانی چهره بهتر برای ج.ا است البته طوری که مردم هم جئگیر نشوند و تغییر واقعی هم اتفاق نیافتد.
تنها مساله تحریمهاست،غرب هم مشخصا الان حاظر است برنامه اتمی ایران پیش برود چون چاره ندارد و فقط میخواهد با فشار یک موافقت نصفه و نیمه از ایران بگیرد سمبلش کند،اینکار هم آغا اگر رضایت بدهد با هم ننه قمری بعنوان رئیس جمهور ممکن است.
من فکر میکنم روحانی جاسوس MI6 باشه به احتمال زیاد, ایشون دکترا در بریتانیا گرفته و برگشته ایران ، به احتمال خیلی بالا حتما اونجا recruit شده توسط سازمان جاسوسی بریتانیا
:fuuyea:
فایل پیوست 2020
:fuuthatshi:آره پسرخاله ی جیمزه.
دوستان، جالب است که شما از گنجایش تغییر در انتخابات صحبت میکنید اما حرفی از توانایی تغییر با در خانه نشستن خشک و خالی که آلترناتیو دیگر به شرکت در انتخابات بود نمیزنید و از آن ایرادی نمیگیرید؟ هر اندازه بهبود شرایط، به بهای شرکت در انتخاباتی که نظام مقدس به هر حال آنرا پرشور و حماسهآفرین و ... لقب میداد میارزد. تغییر و دگرگونی رسمی و غیررسمی از دل امید و آسایش بیرون میآید نه یاس و فلاکت، اگر قرار بود شرایط بد مردم را به سرنگون کردن ج.ا تشویق بکند تا بحال این نظام بارها ساقط شده بود، زیرا وضع مملکت از همین چهار سال پیش «چندین برابر» بدتر شده.
راسل جان من نمیدانم شما چگونه از بیاثر بودن آرای مردم صحبت میکنید وقتی آرای مردم اثر گذاشتهاند!
وای:e40b:چرا:e107:اینهمه:e411:آدم:e 406:اومدن:e407:رای:e058:دادن؟:e059:
بی شوخی بیاین دلایلشو پیدا کنیم من که میگم یکیش سقوط ریال و متحد شدن قربانیان با حکومت علیه دوش منان بود.
امیر جان خب بالاخره در سنجش سود یک عمل و عدم آن برای هر دو باید دلیل آورده شود.بنگر من در هر دو صورت تاثیر عینی چندانی حاصل نمیشد چراکه مشکل برنامه اتمیست و رئیس جمهور در آن هیچکاره.ولی از نظر روانی و برای ادامه راه اثرات روانی سال 88 و خشم مردم بسیار موثر میبود و اتفاقات امید بیشتری هم به آن بود.تنها نفع رای دادن میتوانست خارج شدن مردم از بیکنشی و امید میبود که بنظر من چندان به آن هم نرسیدند مردم،الان یک جو خوشحالی و بوق الکی برپاست که یقین دارم با سرخوردگی چند برابر زمان خاتمی توام خواهم بود.
در مورد رایها هم اثرش هم ازت تعحب میکنم امیر جان،حقیقتا من نمیدانم چطور قرار است در ناشفافترین و مافیاییترین نوع شمارش رای که هیچکس جوابگو نیست و رهبر میاید میگوید انتخابات 33 است که همه سالم بوده، خفه شوید، انتظار دارید رابطهای علی بین نظر مردم و رایهای اعلام شده از ج.ا بشود برقرار کرد.
مشکل نه با رای دادن حل میشه نه با رای ندادن !! ضمن اینکه حداقل اگه رای ندادن رو مساوی با بی کنشی بدونیم زحمت و هزینه و انرژی ای هم براش نذاشتیم اما وقتی رای دادن رو موثر بدونیم ولی نتونیم اثبات کنیم یا همراه بشه با امید واهی ، سر خوردگی و از دست دادن انگیزه ، به نظرم غیر منطقی تر هست این کار...
من مشکلی با رای دادن مردم نداشتم ، اما زمانی به نظرم ارزش داره و اسمش کنش فعال مردم هست که بر اثر جوگیری یک هفته آخر و خوندن مقاله اکبر گنجی و صحبت های نوری زاده و برنامه های بی بی سی نباشه...من کسی رو سراغ دارم که در عرض چند هفته چند بار نظرش عوض شده و حتی برداشت درستی از ساختار قدرت در ایران نداره...واقعا هم بحث کردن با این افراد اعصاب زیادی میخواد...
امشب هم که به سلامتی ملت شاد و سر خوش ریخته بودن بیرون و بیشتر از درخواست مطالباتشون درگیر بحران هورمون های جنسیشون و بزن و برقص بودن...نهایت شعارشونم این بود که " برادر شهیدم رایتون پس گرفتم " و کمی هم : روحانی یادت باشه موسوی باید باشه" !!
من بعضی وقتا فکر میکنم ما هم باید رویای تغییر در ایران رو فراموش کنیم...
چرا رای ندادن اثر نداشت؟؟؟
حتما عاقا دیوانه بوده که از مردم گدایی رای کند و برای اولین بار در تاریخ ایران مخالفان حکومت را مخاطب قرار دهد!!
مسئله اینجاست که در این چند سال اخیر آن قدر آبروی ج.ا رفته بود که با عدم حضور مردم دیگر چیزی از آن باقی نماند!
روحانی مثل یک شوک ج.ا را دوباره احیا خواهد کرد....
بله فعلا رویای تغییری که من و شما برای ایران میخواهیم چیزی بجز همان رویا نیست، من هرگز خواستار سوریه شدن ایران نیستم و جمهوری اسلامی را به مراتب سرکوبگرتر از رژیم اسد میدانم. اصلاحطلبان حکومتی بخواهید یا نه بهترین، و تنها گزینهی تغییر در ایران هستند. کنش فعال و بیکنشی و اینها هم شعار هستند، مردم دارند با گوشت و پوست و خون و استخوان خود تفاوت میان جناحین مختلف حکومت را حس میکنند، و از هر روشی برای هر میزانی از تغییر در آن بهره خواهند برد. ما یا باید پی مردن در راه یک آرمان انتزاعی مثل دموکراسی یا آزادی را بپذیریم و به نبرد رویاروی با جمهوری اسلامی بپردازیم، یا آنرا موقتا هم که شده بپذیریم و برای اصلاح آن تلاش بکنیم.
منهم طی چند هفتهی اخیر(چه بسی چند روز اخیر)نظرم چندبار عوض شد، شناخت درست و نادرست از حاکمیتی که همه چیز آن پنهان است چیزی فراتر از اعتماد بنفس کاذب نخواهد بود، و ما راهی بجز برسی و تحلیل دادههای موجود به محض آن موجود میشوند را نداریم، در این ساعت میدانیم آنها که رای دادند تصمیم درستی گرفتند و رایشان شمره شد، خود این تغییر مثبتیست که باید از آن استقبال کرد.
جمهوری اسلامی مگر با «آبرو» حکومت میکند که رفتن یا ماندن آن به حال کسی تفاوتی داشته باشد؟ چهار میلیون نفر در خیابانهای تهران را خس و خاشاک خواندند و به باتوم بستند، سه تا عهد نامهی کانادایی الاصل چیزی را عوض کرد؟
حکومت مقدس به زور سرنیزه است، که آنهم از هر روز تیزتر بیخ گلوی ملت فلکزده نگه داشته شده و «در این چند سال اخیر» بیش از هر زمانی بر آن فشرده میشد.
فرض کنیم که کسی در انتخابات شرکت نمیکرد(حد اقل مشارکت)
با توجه به تحلیل هایی که میکنید فکر میکنید چه کسی انتخاب میشد؟؟
جلیلی؟قالیباف؟یا دوباره روحانی؟؟
حتما دوباره روحانی انتخاب میشد.چرا که این سیاست ج.ا بوده و نه صرفا رای مردم.حضور مردم تنها و تنها برای تبلیغات بود وگرنه ج.ا بعد از اینهمه تحریم و سختگیری بین المللی رویه اش مطمئنا تعییر خواهد کرد.
چه قدر ساده لوحانه است که حکومتی که 30 سال است امتحانش را پس داده به یکباره توبه کند و بنشیند رای های من و شما را بشمارد!!!
:e40c:
مسئله توانایی برسی «علت» پدیدههای گوناگون است، تمام رفتار ج.ا طی سه دههی اخیر از طریق اشتیاق آن به بقا قابل توضیح است، یک روز ادامهی روند قبلی به سود نظام مستقر است و یک روز تغییر آن. امروز تمام شواهد گواهی میدهند که تداوم روال پیشین از سوی ج.ا بیش از تغییر آن به زیانش خواهد بود، و رخ دادن این تغییر پیرو همان محرک سابق و قدیمی در این دستگاه(=بقا)قابل انتظار و توضیح است. پس شما «هوشمندی» را با «سادهلوحی» اشتباه گرفتهاید.
یک نکته بامزه این رای گیری سرعت آن است،زیر تصحیح چند تا برگه تستی برای کنکور شش قلو میزایند،بعد در چند ساعت سریعتر از آمریکا رایها را شمارش میکنند !!
وقتی رسمنجانی میگوید از 84 در وزارت کشور اسهالات تقلب میشود آنوقت الان واقعا انتظار دارید رای بشمارند.
برادران اطالاعاتی ممکن است یک نظرسنجی کنند و عددسازیها را کمی باورپذیر کنند ولی در کشوری که نظرسنجی ممکن است نه هیچ چیز دیگری شمارش آرا هم در پستو انجام میشود چه انتظاری هست.
از همان روز رای گیری برای خود ج.ا تا امروز اینها نمایش بوده و نتایج این شامورتی بازیها قابل استناد برای نتیجه گیری نیست.
چطور همین مردم که تفاوت ها رو میفهمن سال 84 به راحتی فریب خوردن و احمدی رو برای روی کار نیومدن کوسه به قدرت رسوندن؟ کسی رو سراغ داشتم کلا مخالف رژیم و هیچ وقت رای نداده بود ، اما میگفت هر کی میخواد بشه اما کوسه نشه و رای داد به احمدی نژاد... 22 میلیون رای خاتمی سال 80 چی شد تبدیل شده به 17 میلیون رای به جانوری به نام احمدی نژاد در سال 84؟ این یعنی آگاهی نداشتن مردم از ساختار قدرت و بازی های پشت پرده... هنوز خبر نداشتن که جنگ قدرت عوض شده و مثل 76 نیست که دشمن روبرو اکبر باشه و عاغا خوابای دیگه ای دیده...
بحث این چیز ها نیست امیر جان... ذهن ملت اسباب بازی هست دست این رژیم و به تعداد دفعات سال های مضرب 4 براشون بهونه میسازه که فکر کنن گزینه ای جز انتخابات وجود نداره و اگه استفاده نکنن دیگه چی میخواد بشه...امیدوارم که پیش بینی هم درست از آب در نیاد ، اما فکر نکنم سرنوشت دوران روحانی بهتر از خاتمی بشه و باز به یک احمدی نژادی ختم نشه...
امیدوارم زودتر اون طرح نخست وزیر انتخاب کردن از طریق مجلس و برچیده شدن انتخابات ریاست جمهوری عملی بشه که هر بار جو ملت رو نگیره برای رای دادن !!
حالا کی اصلا میخواد و میتونه ایران رو بکنه سوریه ؟ همین جنگ سوریه برای ایران یه قمار بزرگ هست و نیازی نیست جنگ بیاد داخل ایران...داره اونجا هزینه مالی-نظامی میده و حضورش رو هم ناچارا علنی کرده که در واقع سیاست زیرکانه غرب بود تا روباه رو از لونه اش بکشه بیرون...پس انقدر اونجا باید هزینه بده تا یا شکست رو بپذیره و کمر هلال شیعی شکسته شه یا اینکه اقتصاد ورشکسته رژیم ورشکسته تر از قبل بشه...
عاغا برای حفظ ظاهر هم که شده تعداد آرای بالا میخواست که محقق شد و این بهترین هدیه بود براش !!
رفتار و عملکرد مردم مطمئنا در این سیاست گذاری ها تاثیر داشته اما نه با کنار آمدن و امید بستن.همانطور که خودتان میگویید حکومت مقدس به زور سر نیزه است و امید بستن به اینکه با تسامح و مشارکت میتوان در این سیاست گذاری ها اعمال اثر کرد همان ساده لوحیست و نه هوشمندی.
این مشارکت هیچ تاثیری در برنامه های از پیش تعیین شده ی حکومت نداشته مگر همان جمله ای که در زیر نویس شبکه ی خبر ج.ا میخوانیم عین صداقت است: هر رای آری گفتن است به نظام جمهوری اسلامی!!
من در طول شمار ش آرا(!!) تنها دوست داشتم بدانم غرضی چند رای می آورد:))
مانده ام این 400 هزار نفر با خودشان چه فکری کرده بودند:)))
**با فرض شمارش آرا
خب در هر صورت دست بالا با حکومت هست و زمین بازی رو تدارک میبینه برای بقای خودش !! بقای خودش مساوی با چی هست ؟ با سیاست های هویج و چماق متناوب... با فشار اقتصادی که جناب مموتی عمدا این چند ماه آخر به طور کل همه چیز رو رها کرده بود ، بعد هم بیم و امیدی که ناشی از اومدن خاتمی و هاشمی و در نهایت ثبت نام هاشمی و بعد رد صلاحیت تراژیک و بعد هم یاس وارده و بعد هم تمرکز بر اجماع بر روی یک نفر که حالا معلوم هم نیست چرا عارف نشد ، همه و همه بازی کردن با ذهن مردم بود برای اینکه بهشون ثابت کنن بیش از هر زمان دیگه ای نیاز به رای دادن هست و گزینه دیگه ای نداریم و این دوره خیلی هست نسبت به گذشته و خزعبلات تکراری این چنینی... علم کردن لولویی به نام جلیلی ، اعلام اینکه نظر عاغا روی جلیلی هست و عاغا مخالف روحانی هست هم بسیار تاثیر داشت !!
حرف من این هست که فضای سالمی وجود نداره برای انتخابات و این مردم اون قدر ها توان تجزیه و تحلیل ندارن و نمونه های تاریخی در همین 3-4 دوره اخیر انتخابات نشون داده این رو ... پس کردیت بیخودی به مردم و نظرشون ندیم و براشون نوشابه باز نکنیم !! از فردا مردم بعد از فارغ شدن از این تب چند روزه، به لونه هاشون میخزن و همه چیز به روال سابق برمیگرده و دوباره زمانی که لازم شد یه تب دیگه ایجاد میشه و باز از لونه ها میارنشون بیرون...
مردمی که روزانه 5 دقیقه هم وقت برای امور جدی که نیاز به سوزوندن فسفر داشته باشه صرف نمیکنن و تا ماه پیش نمیدونستن اصلا شخصیتی داریم به نام روحانی حالا اسمشون شده فهمیده ، اونهایی که تحریم کردن اسمشون شده منفعلین و متوهمین !!
البته من فکر میکنم با احتساب آرا باطله ، با توجه به این حجم انبوه جوگیر سازی هایی که بر سر ملت بینوا آوار شد باز هم شرکت نکردن 30% مردم در انتخابات، رقم قابل توجهی هست...
یکی بمن توضیح بده اینها یعنی چی،من از لحاظ منطقی متوجه نمیشم چطور این عبارات معنی دارند.
اول که خامنهای گفت از مخالفان ج.ا و ولایت فقیه میخواهم در انتخابات ج.ا شرکت کنند (و به حرف رهبر گوش بدند).
حالا هم این:
دولت آمریکا خطاب به ایرانیان آورده: "ما به رای مردم ایران احترام می گذاریم و به آنها برای حضور در این فرآیند سیاسی تبریک می گوییم، شجاعت آنها باعث شد تا صدایشان شنیده شود."
ایران - BBC فارسی - کاخ سفید به 'مردم ایران' تبریک گفت
ببینید برای اینکه ایران بشه سوریه نیازمند مردمی هستیم که مبارزه کنند و کوتاه نیاند . مردم ایران در جریان تقلب سال 88 با یک سرکوب خیلی خیلی خفیف رفتند توی خانه هایشان و جیکشون هم در نیومد .
شکل اعتراضشون شده بود الله و اکبر گفتن و شرت سبز پوشیدن و ... اسمش رو هم گذاشته بودند اعتراض مدنی !!!
یعنی سوریه شدن ایران افسانه است چون از دو عامل یعنی حکومت سرکوبگر و مردم شورشی و نترس فقط یک عامل وجود داره.
ولی به عکس ایران به شدت مستعد عراق و افغانستان شدنه!
مردمی که جرات رویارویی با حکومت رو ندارند و حتا باهاش همکاری میکنند + حکومتی سرکش که حتا رئیس جمهورش قدرتی روی ارگانها نداره + مشکل با جهان + قرار گرفتن در منطقه ای حساس + سرکشی های هسته ای
زمینه رو به خوبی برای یک اقدام نظامی مهیا کرده و مشارکت اینطوری در انتخابات تنها بازتابش در جوامع غربی اینه که مردم ایران در کنار حکومت ایران خطری برای امنیت جهانی هستند و سرنوشتشون گره میخوره به سرنوشت حکومت .
همه کسانی که شرکت در انتخابات رو درست میدونند به این نکته اصلن توجه نمیکنند. از اون طرف مسخره است که ما فکر کنیم کسی را انتخاب کرده ایم!!!
8 نامزد از طرف حاکمیت معرفی شد (اولین شرط انتخابات آزاد نقض شد) این 8 نفر همگی معتقد به ولایت مطلقه فقیه هستند و از طرف دیگر هم حکومت از قبل مشخص کرده چه کسی باید از صندوق بیرون بیاید. نهایتن حسن روحانی انتخاب میشود ! حالا این جناب روحانی کیست ؟
حسن روحانی - WiKi
فقط برید ببینید چه طوری دارند گذشته درخشانشو!!! ماست مالی میکنند امت همیشه در صحنه!
حالا این روحانی کجاها میتونه اعمال قدرت کنه ؟
توی مساله هسته ای که مطلقن نمیتونه .
توی مساله هسته ای نتونه پس اقتصاد هم رتته چون تحریمهای غرب به واسطه برنامه هسته ای هستش.
میمونه آزادی های فردی و گیر دادن به ملت و اینها .
ما در ایران یک بسیج داریم ، یک سپاه و یک نیروی انتظامی .
هر کدوم از اینها یک رئیس داره و یک سری سیاست رو دنبال میکنند و روساشون هم طبق اصل 110 قانون اساسی انتخاب میشند که پایین تر لینک میدم.
از بسیج شروع میکنم :
فرمانده فعلی بسیج محمد رضا نقدی هستش که به حکم مستقیم خامنه ای به این سمت منصوب شده. خبر
بعد از بسیج نوبت به سپاه پاسداران میرسه :
فرمانده کل سپاه محمدعلی جعفری هستش که باز این شخص مستقیم توسط خامنه ای انتخاب میشه. (طبق اصل 110 که لینکش پایین تر هست)
میمونه نیروی انتظامی :
فرمانده نیروی انتظامی اسماعیل احمدی مقدم هستش که باز هم مستقیمن توسط سید علی خامنه ای به این سمت منصوب میشه. (طبق اصل 110 که لینکش پایین تر هست)
یه دونه هم ستاد کل نیروهای مسلح داریم که وظیقه هماهنگی بین تمام نیروهای نظامی رو بر عهده داره که باز فرمانده اش جناب تانک رو مستقیم خامنه ای انتخاب کرده (منبع) ، فرمانده ارتش سید عطاءالله صالحی رو هم باز خامنه ای انتصاب کرده (منبع) .
پس با این حساب وعده وعید آی آزادی های فردی رو بیشتر میکنیم و گشت ارشاد رو جمع میکنیم و دیگه چوب توی کونتون نمیکنیم و نیروی لباس شخصی رو جمع میکنیم و اینها همگی از دم کرسی شعری بیش نیستند چون اصلن در حوزه اعمال قدرت رئیس جمهوری نیستند.
رئیس صدا و سیما رو هم که باز خامنه ای طبق اصل 110 قانون اساسی انتخاب میکنه (منبع) طبق همین اصل رئیس قوه قضاییه کشور رو هم خامنه ای انتخاب میکنه ، طبق همین اصل اعضای شورای نگهبانی که این 8 تا کاندید رو انتخاب کردند رو هم که باز خامنه ای انتخاب کرده .
سوای اینکه همین رئیس جمهور رو هم سر انجام خامنه ای هستش که روی صندلی میشونه و انتصاب میکنه طبق قانون اساسی ، همه اون چیزی که بالاتر نوشتم به این معناست که تمام ساختار قدرت در ایران دست خامنه ای هست و رئیس جمهور رسمن باید بره غاز بچرونه.
حالا چه طوری این مردک میخواد وعده هایی رو عملی کنه که از حیطه اختیاراتش طبق قوانین جمهوری اسلامی خارجه ؟ قراره کدوم شرایط رو بهتر کنه ؟! شرایطی که مردم فکر میکنند باعث و بانیش احمدی نژاد بوده در صورتی که احمدی نژاد اصلن از نظر قانونی و ساختار قدرت توانایی اعمال نفوذ در بخشهایی که عملکردشون مسبب شرایط فعلی هستند رو نداشته ؟!
حالا یک سری ریختند توی خیابون و دارند خوشحالی میکنند ! تمام اونهایی که ریختند توی خیابون و دارند خوشحالی میکنند اصلن قوانینی که تحتش رفتند رای دادند رو نمیشناسند .
من بعید میدونم که امیر گرامی قانون اساسی جمهوری اسلامی رو نشناسه و به همین جهت تعجب میکنم چه طور شده که رفته و رای داده .
من تا حالا حتا یک رای هم ندادم و به این موضوع افتخار میکنم . کوچیکتر که بودم یک کتاب قانون اساسی توی خونه داشتیم وقتی که مامانم به زور مجبورم میکرد بشینم درس بخونم در اتاق رو میبستم اون رو میخوندم :)))) مثلن داشتم لج میکردم :))) ولی به جاش تا حدودی با ساختار این سیستم آشنا شدم .
رای دادن یا رای ندادن در روند عملکرد این سیستم هیچ تغییری ایجاد نمیکنه . فقط ممکنه عواقب بین المللیش بدتر یا بهتر میشه . در شرایط فعلی شرکت اینطوری در انتخابات احتمالن فقط شرایط رو بدتر میکنه.
اصل 110 و تمام متن قانون اساسی ایران
شما از کجا میدانید بانو؟ من که احتمال بیشتری میدهم کاندید مورد نظرِ خامنهای جلیلی یا قالیباف و یا ولایتی بود. شما اینرا در نظر داشته باشید که رای نیاوردنِ جلیلی، یعنی رای نیاوردنِ سیاستهای هستهای رژیم. و این چه برای غرب دارد؟ مشارکتِ مردم هم تا چند روز پیش از انتخابات اصلا قابل پیشبینی نبود.
=======
دوستان؛ باور بکنید مردان آنچنان هم هیجان زده نیستند که شما تصور میکنید. من نمیدانم بیبیسی چرا اینقدر شلوغش کرده و اینقدر با آب و تاب انتخاباتِ ایران را پوشش میدهد یا مردم را شاد و مسرور نشان میدهد. گاهی آدم نمیتواند این چیزهایی که در موردِ بیبیسی میگویند باور نکند! پس از این، این جشن و پایکوبیای هم که میبینید، شاید سر جمع در کل ایران به 200 هزار نفر برسد که چیزی در میان 18 میلیون رایدهنده به روحانی نیست. من فکر میکنم، بیش از آنکه جشنی برای پیروزی در انتخابات بوده باشد، برای خودِ جشن بودناش باشد. مردم دیرگاهیست در افسردگی روزافزون به سر میبرند و هر روز یک خبر بد میشنوند، کاملا طبیعیست که عده زیادی همینطور برای جشن و دورهم بودن هم که شده بروند پایکوبی! چنان که تعدادی از دوستانِ من هم که اصلا رای نداده بودند رفتند!
من نمیدانم دوستان اصلا تظاهراتِ 88 را رفتند و دیدند یا نه! بیشک اگر میدیدند اینقدر آنرا تحقیر نمیکردند. اخیرا در مصاحبه با صدای آمریکا، یکی از کسانی که در سپاهِ ولی امر که مسئولِ حفاظت از بیت رهبری و خامنهای است، فعالیت میکرد و اکنون در آمریکاست، میگفت تنها در یک روز 36 نفر با گلوله کشته شدند و آنچنان زیرِ دست و پا ماندند که چهرهشان قابل شناسایی نبود. چند میلیون آدم، در دموکراتیکترین و متمدنانه ترین شکلِ ممکن آمدند در مقابلِ وحشیترین رژیم اعتراض کردند و بعد با گلوله، شوک الکتریکی، بطری نوشابه، گاز اشکآور و ... سرکوب شدند، اکنون ما باید علتِ نخست را رها کرده و اینکه چرا با «خفیفترین» نوعِ آدمکشی از ترسِ جانشان رفتهاند خانه، باید موضوع معترضهمان شود. اگر حداقل باتومِ بچه پانزده ساله را بر مردِ پنجاه ساله میدیدند، اینگونه نمیگفتند.
و حسرت برای اینکه مردمِ ما مثلِ تروریستهای سوریهای نیستند، دیگر عجیب نیست، شوکآور است!
البته من 88 بیشتر از همه از این ناراحت بودم که ملت باز دل به موسوی و کروبی بسته بودن که شیفته دوران طلایی امام و بازگشت به اون دوران بودن...عملا برنامه مشخصی هم وجود نداشت برای پیشبرد اعتراضات و بعد از مدتی فرسایشی و نابود شد !! این سیستم آنچنان مردم رو به لحاظ فکری و فرهنگی تحت تاثیر قرار داده که به سختی میتونن کار گروهی انجام بدن و دیدشون منافع بلند مدتشون باشه...مثلا ما تا حالا اعتصاب سراسری هیچگاه رخ نداده در یک یکی از سازمان های حساس...
من رای دادم. هیچ اهمیتی هم برام نداشت رای دادن یا ندادن تا حدی به اصرار خونواده بود که رای دادم. پشیمون و شرمنده هم نیستم. خوشحالیمو پنهان نمیکنم، دلم خنک شد اصولگراها شکست خوردند. قدری امید به دلم راه پیدا کرده. در واقع این انتخاب بین بد و بدترین بود. خدایی نکرده طرفدار روحانی هم نیستم ولی به نظرم اگر جلیلی رای میاورد مجبور به خوردن علف میشدم و میشدیم. در اینجا و بیرون اینجا وقتی ناراحتی دوستان تحریمی رو میبینم دلم میسوزه که داریم پای جمهوری اسلامی میسوزیم. واقعا متاسفم از حسی که دارید ولی باید سطح توقعاتمون رو بیاریم پایین. و لزوما نمیشه رژیم رو برنده انتخابات دونست. روند لیبرال شدن ایران مدتهاست آغاز شده و ترمز آن هم بریده. فقط امیدوارم با یک این رییس جمهور غیر اصولگرا قدری زودتر به جلو بریم. خودمم به این کشور هیچ امیدی ندارم ولی به هر حال داریم اینجا زندگی میکنیم و با ناامیدی هم مشکلی حل نمیشه.
به نظرم نباید بین تحریمی ها و آزادیخواهانی که رای داده اند شکاف ایجاد بشه. همه ما در یک جبهه هستیم.
+
تور من هم کار میکنه. :||| مثل فراری نه، ولی بد نیست.:)
در یک اداره بودم یک جوان بسیجی با کارمندان صحبت مبکرد. با حالت نگرانی و ناراحتی میگفت: "روحانی همون سیاست های خاتمی رو دنبال میکنه ولی خیلی شدیدترش!" + "یک جا به طرفدارانش گفته بود بهشت زوری نیست!"
کلا حسابی به اصولگراها فشار اومده ظاهرا.:e056:
در بین نزدیکان من عده ای تحریم کردند، عده ای هم به روحانی و جلیلی رای دادند.
حقیقت اینه که مردم ما لیاقت چیزی بیش از جمهوری اسلامی را ندارند . این رو میشه از رفتار و عملکردشون در مواقع حساس دید.
آزادی هزینه دارد مردمی که حاضر به هزینه دادن نیستند سرانجامی بهتر از این ندارند .
جانباختگان اعتراضات به نتایج انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران - WiKi
همش 80 نفر در جریان اعتراضهای سال 88 کشته شدند ! اگر بخواهیم ادعاهای بی سند و مردک رو هم قبول کنیم فوق فوقش بشود 200 نفر !!! تعداد کشته شدگان حوادث رانندگی در یک روز در ایران خیلی بیشتر از این مقداره !
منتها ایرانی جماعت چه امیر گرامی باشد ! چه مهربد چه من چه آنارشی چه دیگری هر چیزی را به شدت اگزجره میکند.
اگر امیر نوشته من را تا پایان میخواند متوجه میشد که چرا بیخود و بیجهت 500 کیلومتر راه را طی کرده و سپس رای داده و رایش درجا به زباله دانی ریخته شده.
چند تا نکته:
1-برخی گمان می کنند که رای دادن مانند بکارت است که هرکسی از دست داد یعنی آبرویش را از دست داده که این بسی خنده دار است.و خواهشا یک نفر برای ما روشن کند که بر فرض که تمام نکاتی که من در ادامه می گویم نادرست است، آنهایی که رای داده اند چه از دست داده اند و چه هزینه ای را متحمل شده اند؟
2-من شخصا هرچه با خود اندیشیدم نتوانستم دریابم که تحریم چه کنش سیاسی ای است و اینکه چه سودی برای تغییر رژیم یا تغییر وضعیت اکنون دارد و خوشحال می شوم یکی از دوستان به من نشان دهد.
3-یکپارچه پنداشتن حکومت و اینکه بگوییم اینها همه از خودشان هستند هم ساده لوحانه است چراکه اگر نگاهی به لیست زندانیان سیاسی بیندازیم میبینیم اکثریت کسانی هستند که زمانی از حکومتیان بودند.از طبرزدی بگیریید که زمانی به خامنه ای امام می گفت و حال سخن از سکولاریسم میزند تا تاج زاده که وزیر کشور خاتمی بود و چندی پیش حرف از آزادی حجاب و حجاب اختیاری می زد.اینکه تصور کنیم انسانها همیشه عقیده شان ثابت است و تغییر نمی کند هم به دید من اشتباه است.
4-اینکه می گویند نظام سر مردم کلاه گذاشت هم بی معنی است چراکه این عقب نشینی نظام حاصل خون هایی بود که 4 سال پیش ریخته شد و اینها دیدند با اینکه بسیاری از مخالفان تحریم کرده اند و گمان می کردند بی شک رای اصولگرایان بیشتر است اما جا خوردند و اینبار می دانستند که تقلب برایشان در این اوضاع بسیار هزینه آور است و به نگرم جای خوشحالی دارد چراکه عقب نشینی نظام به معنی پیروزی مردم است.در پیک دیگری هم گفتم که چه اندازه مردم از طبقه ی محروم جامعه به روحانی رای دادند و در این 4 سال باورهایشان تغییر کرده.
5-کسانی که ایران هستند میتوانند تاثیر همین اندک عقب نشینی نظام را مشاهده کنند که چگونه دیشب شهرهایی که صدای مخالفت از آنها در نمی آمد صحنه ی جولان مخالفان نظام شده بود و مردم هر شعاری که دلشان می خواست را می دادند.برای من به شخصه یک پیروزی است که در این شهری که زندگی میکنم 4 سال پیش هیچ اتفاقی نیافتاد اما دیشب حداقل در این تجمعی که من دیدم 30 هزار نفر شعار علیه حکومت می دادند و مرگ بر دیکتاتور و زندانی سیاسی آزاد باید گردد کمترین شعار و خواسته شان بود و همینکه آن پلیس های احمق دستور برخورد نداشتند و باید می ایستادند و گوش می دادند بزرگترین پیروزی بود.به دید من اون جوون هایی که روی کول رفقایشان سوار می شدند و با شهامت لیدر مردم بودند هزار برابر از منی که شهامت رای دادن هم نداشتم و از ترس اینکه بقیه پیش خود نگویند این دیگر چه آدمی است رای ندادم شجاع تر هستند چرا که همین "من" دیشب در این تجمع هر لحظه ترس این داشتم که دستگیر شوم و حتی زمانی که مردم شعار "استقلال آزادی جمهوری ایرانی" سر دادند دلهره داشتم.
6-به دید من گرسنگی مردم نه تنها هیچ کمکی به پیشبرد آزادی و افزایش درک و شعور سیاسی نمی کند بلکه حتی به زیان این راه هم هست.چنانکه میبینیم در 4 سال گذشته انجمن اسلامی و دفتر تحکیم وحدت که روزگاری همه کاره دانشگاه بودند و محفل روشنفکران دانشگاه امروز به خرابه هایی بدل شده اند که هیچ دانشجویی از ترس چماق به دست های بسیجی شهامت شرکت در مجلس هایشان را ندارد.دانشجویانی که من شخصا هرگاه 4 سال پیش در تجمعاتی که قرار بود در شهرمان شکل بگیرد شرکت میکردم با خود می گفتم پس کجایند اینها و دیشب گویی مانند قارچ یک شبه سر از خاک در آورده بودند و با شهامت تو دهن خامنه ای می زدند.اینها همه برای "من" پیروزی است وکاری ندارم که یک عده نخاله هم پیدا می شوند که وضعیت امروز را بهار آزادی میدانند و گمان میکنند آخوندی چون روحانی منجی شان است.
آخرین نکته هم اینکه به دید من بوارونه آنچه بسیاری از دوستان گمان میکنند این حکومت بود که بازی خورد.با حضور تیم سوم! مردم پای صندوق باید چه می کرد؟یا قالیباف و جلیلی را از صندوق در می آوردند که مطمئنا با اعتراض مردم و هزینه ی گزاف مواجه می شدند یا به خواست مردم تن میدادند و عقب نشینی می کردند که این آغاز عقب نشینی هاست و خود به خوبی میداندند باید بیش از اینها به مردم باج دهند.بگذریم از اینکه خامنه ای و دارو دسته اش فهمیدند چه مایه در این مملکت تنها شده اند و دیگر آن عده ی قلیل که 4 سال پیش هم به آنها رای دادند امسال یک بیلاخ بزرگ به او نشان دادند.
نه آنارشی جان ربطی به این سیستم نداره . مشکلی خیلی قدیمی تر و فراتر و اساسی تر از این سیستمه.
مردمی که تحصیل کردگان و روشنفکرانش زحمت یک دور مطالعه قانون اساسی کشور را به خود نداده اند و بعد به شعارهای دروغ یک کاندید دل میبندند ! شعار هایی که در تضاد است با قانون اساسی کشور :)))
قشنگ یادمه بعد از اینکه دوران خاتمی تمام شد همه فحشش میدادند که آی مردیکه بی لیاقت هیچ غلطی نکرد و خودش گفته که تدارکاتچی بوده و ...
بعد یه دفعه همه چیز یادشون میره و خاتمی میشه قهرمان . اصلن تعجب نکنید اگر 4 سال دیگه احمدی نژاد شده باشه قهرمان :))))
در یک کلام حقمونه و عدالت هم برای ما در هم همین وضع فعلی تعریف شده بیش از این به دست بیاوریم بی عدالتی شده .
خوب من واقعا جز افسوس خوردن برای کسانی که گمان می کنند اوضاع سوریه با بیش از 100 هزار کشته و وحشی هایی که با جان یکدیگر افتاده اند از مردم متمدنی که 4 سال پیش با متانت اعتراض کردند بهتر است،نمی توانم کار دیگری بکنم.بهتر است دوستان حداقل یکبار طعم باتوم خوردن را بچشند تا بفهمند ترسو کیست.
از سوی دیگر نادیده گرفتن این نکته هم جالب است که همین سوریه با وجود داشتن جکومت نیمه سکولار نوچه ی جمهوری اسلامی است و در یک سال اخیر جمهوری اسلامی بنا بر خبر هایی که درز پیدا کرده حداقل 10 میلیارد دلار کمک مالی به سوریه کرده صرف نظر از نیروهای حزب الله و سپاه.پس یقین بدانید چنین حکومتی کار به بقای خودش که برسد 100 ها میلیارد دلار خرج می کند و میلیون ها نفر میکشد.ساده لوحانه است اگر گمان کنیم جکومتی که پول آن هم به میزان بسیار زیاد دارد نتواند مردم را سرکوب کند.مگر اینکه نارضایتی در تمام حکومت هم نفوذ کند و حتی بسیجیان و نظامیان هم حاضر به سرکوب مردم نباشند و یا اینکه دخالت نظامی یک حکومت خارجی را شاهد باشیم که من شخصا حتی به این مورد آخر هم راضی ام اما به خوبی میبینم که آمریکا و اروپا 16 سال است که دارند با این حکومت لاس می زنند و به معنای واقعی هیچ گهی نمی خورند.این میان گور پدر مردمی که مجبورند استخوان هایشان خرد بشود و با فقر و نداری بسازند و روز به روز احمق تر بشوند تا روزی آمریکایی ها دلشان به درد بیاید ویک گهی بخورند.
حکایت شگفتیست!گفتآورد:
حقیقت اینه که مردم ما لیاقت چیزی بیش از جمهوری اسلامی را ندارند . این رو میشه از رفتار و عملکردشون در مواقع حساس دید.
آزادی هزینه دارد مردمی که حاضر به هزینه دادن نیستند سرانجامی بهتر از این ندارند .
جانباختگان اعتراضات به نتایج انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران - WiKi
همش 80 نفر در جریان اعتراضهای سال 88 کشته شدند ! اگر بخواهیم ادعاهای بی سند و مردک رو هم قبول کنیم فوق فوقش بشود 200 نفر !!! تعداد کشته شدگان حوادث رانندگی در یک روز در ایران خیلی بیشتر از این مقداره !
گرامی، شما از اینکه چرا مردم چرا حاضر نمیشوند خود را بکشند شکایت میکنید یا از حکومتی که آنها را میکشد؟ و این چگونه قیاسیست که شما بین تلفاتِ رانندگی و رفتن در مقابلِ گلوله ایستادن ، میکنید؟ مگر مردم تخممرغ هستند که بگوییم حالا اینهمه در حین حمل و نقل شکسته میشوند، چندتا هم بدهیم موش بخورد؟ و حالا چون نمیروند خود را در برابر گرگها قرار نمیدهند، پس این مردم لیاقتِ آزادی هم ندارند؟ آزادی جزئی لاینفک از بشر است و آنکس که نمیتواند آنرا بگیرد مقصر نیست، آنکس که آنرا گرفته، نمودِ شرارت است.
در 88 هم واقعا شما انتظار داشتید که متمدنترین بخشِ جامعه ما (دانشجوبان ، روشنفکران و فعالینِ سیاسی) در مقابلِ گلوله بیایستند؟ من نمیدانم چرا ما گاهی به کلی فراموش میکنیم که در چه سرزمینی میزییم! مردمی که هیچ حزب، رهبر ، رسانه، راهِ ارتباطِ جمعیِ بدونِ سانسور و.. ندارند، در یک رویدادِ اجتماعی که اهدافی کاملا سیاسی داشت، متشکل شدند و به صورتِ میلیونی ، به زیباترین و انسانیترین شکلِ ممکن، اعتراض کردند. اگر اینرا شایسته ستایش نمدانیم، واقعا تحقیرش هم بیانصافی بزرگیست.
بعد من نمیدانم دیگر هزینه چیست؟ اینهمه انسان که از ابتدای انقلاب تاکنون کشته شدهاند، اینهمه زندانی سیاسی، اینهمه دانشجوی ستارهدار، اینهمه «معاند» و «محارب با خدا» و «فتنهگر» و... از کره مریخاند؟ توسل به چماق هم اینجا مغلطهایست که حداقل شما نباید آنرا استفاده میکردید و اجازه میدادید یکی از چفیه به دوشها بیاید بگوید که آنکس که زورش کمتر است و توانِ ایستادن در برابر چماق را ندارد، بهتر است برود بمیرد و حرف از آزادی نزند!
تحریم کردن یا نکردن در نتیجه تاثیری نداشت و همین دلقک فعلی از صندوق بیرون میآمد . ولی دست کم یک سود داشت و جدا کردن مطلق راه جامعه از حکومت بود. دیشب کاخ سفید روحانی رو با نام رئیس جمهور منتخب خطاب کرده. هر گندی که نظام از این به بعد بزنه فقط به پای سیستم نوشته نمیشه. اینکه قراره با چه رفتاری از سیستم روبرو باشیم رو هم آینده مشخص میکنه .
قطعن حکومت یکپارچه نیست ولی تمام بخشهای آن مسیری برخلاف جهت منافع ملی را برای خود انتخاب کرده اند. ساختار قدرت هم مطلقن دست رهبری است و امثال تاجزاده و ... خیلی راحت حذف میشوند. تازه من تاجزاده و موسوی و کروبی و ... را منفعت طلبانی میدانم که چون به بازی گرفته نشده اند صدایشان درآمده. نمیشود شما مسلمان معتقد باشید و در عین حال به کنار گذاشتن دین هم باور داشته باشید. از همین دروغها و شارلاتان بازیها خمینی هم درآورد که آی در جمهوری اسلامی کمونیستها هم آزاد هستند و وای حجاب اجباری در کار نیست و آخ آب و برق مجانی و ما نه تنها میخواهیم زندگی معنوی شما مرفه بشد میخواهیم زندگی مادی شما هم مرفه باشد!
نظام عقب نشینی نکرده. خیلی ساده لوحانه است که فکر کنیم نظام نمیدونه نظر مردم چیه. نتیجه این که میاد یک اصلاح طلبِ دستنشانده که در حقیقت مهره سوخته هستش رو تایید صلاحیت میکنه (میتونست نکنه و هیچ هزینه ای هم براش نداشت) و اسم همون رو هم به عنوان پیروز انتخابات اعلام میکنه و با این کارش تیر خلاص میزنه به پیکر نیمه جان جنبش سبز و تقلب در دوران قبلی رو هم ماست مالی میکنه (دقت کرده باشید طرفداران اصول گرایان جیکشون هم در نیومد و از این مورد دارند نهایت استفاده رو میکنند این هم یک نمونه خدم شما) مردم هم فکر میکنند که آخ جون همه چیز ردیفه و ایران بهشت میشه و رایمون رو پس گرفتیم و ...
معلومه که حکومت دستور میده که سگهای وحشی اش کاری به کار مردم نداشته باشند . هدف تلقین عقب نشینی و پیروزی مردم و ... هستش. وگرنه آخوند جماعت آدم بشو نیست همون کدیور رو ببینید چه طوری دروغ میگفت و تحریف میکرد یادتون که نرفته احیانن؟ (هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران!!!) زمای که ایران رفته بود جام جهانی و استرالیا رو برده بود هم مردم مشابه همین حرفها رو میزدند که آی برو ببین چه خبره پلیس کاری نداره به مردم آزادی دادند و ....
هیچ دلیل عقلانی وجود نداره که یک شادی گذرا و یک شبه رو با سرکوب و حمله و ... تبدیل کنیم به یک حرکت اعتراضی که دوام بیشتری داره که بعد بخواهیم برای سرکوبش هزینه های بیشتری بکنیم .
مثلن جناب روحانی و جریان اصلاحات میخواند مردم رو سیر کنند؟ چه طوری میخواند این کار رو بکنند ؟ با اعمال تغییرات در بخشهایی که اصلن در حوزه اختیارات و قدرتشون نیست ؟ الان خامنه ای خوش و خرم و با نیش تا بناگوش باز توی بیتش نشسته و داره پیروزی خودش رو جشن میگیره. ساختار اصلی قدرت در ایران میخواسته طوری حالی کنه که شکست خورده و تودهنی خورده و ... و موفق هم شده . نهایت کاری که این جناب روحانی و دار و دسته اش بکنند سوبسیتها رو بر میگردونند و با این کار افت قیمتها رو داریم که این افت قیمتها واقعی نیستند و شاید به صورت مقطعی چاره ساز باشه ولی در دراز مدت اقتصاد ایران رو بیش از اینی که هست ضعیف میکنه. اگر اشتباه نکنم به شرایطی که اقتصاد ایران داره میگویند بیماری هلندی . منتها چون اقتصاد دان نیستم در این باره اظهار نظر نمیکنم .
اشتباه نکنید حکومت دقیقن همین را میخواست .قالیباف و جلیلی هرگز قرار نبوده از صندوق بیرون بیایند از ابتدا هم به گونه ای وانمود کردند که نظر آغا به جلیلی نزدیک تر است که خود به خودی اگر بخشی هم باشد که بخواهد به جلیلی رای دهد به خاطر نظر آغا نسبت به جلیلی موضع گیری کنه.
به هر حال این انجمن هست و چهار سال دیگر یا شاید هم زودتر نتیجه را خواهیم دید و با هم باز هم گفتگو میکنیم . اگر نرمشی در کار باشد دستور مستقیمش از بیت رهبری صادر شده نه از صندوقهای رای که به درستی شهرداری قم با سطل آشغال یکی دونسته بودشون :
فایل پیوست 2023
شما مطمئن هستید نچشیده ایم ؟
من نمیدانم چگونه است که همه عدم شرکت در انتخابات را فوری برابر میدانند با به خیابان ریختن و دعوا و درگیری !!!! مردم ما پتانسیل سوریه درست کردن را ندارند جانم. با رای ندادن هم ایران سوریه نمیشد ولی با بقای این سیستم و رای دادن احتمال اینکه عراق بشه زیاده. مطمئن باشید اگر فردا روزی به ایران حمله نظامی بشود من هیچ ایرادی به مهاجمین نمیگیرم. این سرنوشتیست که مردم خودشان دارند با دست خودشان برای خودشان رقم میزنند. یک هزینه کوچکتر را پرداخت نمیکنند به جایش یک هزینه بسیار سنگین تر را متقبل میشوند .
جالبه که این رفتار در همه ابعاد زندگی ایرانیان دیده میشود!
آزادی هزینه دارد . کسی که حاضر به پرداخت هزینه نیست لیاقتش را هم ندارد . طلبکارانه است که ما بخواهیم بشویم آمریکا و سوئیس و یا اصلن هند! و آنرا هم مفتی بخواهیم.
در شگفتم که چرا مدام فراموش میکنیم که خودمان مسبب این شرایط هستیم نه اجنبی و بیگانه و آدم فضایی !!!
یک سری کارتون مانا نیستانی کشیده پیشنهاد میکنم که ببینید :
من هر وقت اینها رو میبینم هم خنده ام میگیره هم گریه !
این هم نظر یکی از کاربران جالب بود برام :
گفتآورد:
طبق آمار خودشان ؛ 77،5 % از جمعیت ایران به رئیس جمهور منتخب این رژیم رای نــــــــــــــه دادند
طبق آمار وزارت کشور، از 50 ملیون واجدین شرایط ، 18 ملیون به روحانی رای دادند و 32 ملیون به او رای ندادند (که همین هم چند ملیون تقلب توش هست) ولی طبق همین آمار دولتی درصد کسانی که به روحانی رای ندادند 64% واجدین شرایط ، می باشند تازه اگر آن 30 ملیون دیگر را هم اضافه کنیم میشه 62 ملیون ایرانی به روحانی رای ندادند ، به در صد می شود ، 77،5 % ملت ایران به رئیس جمهور منتخب این رژیم رای نه دادند (حال از تعداد کسانی که دشمن تمامیت رژیم هستند و به روحانی رای دادند می گذریم )
با این حساب ، رئیس جمهور منتخب رژیم ، نماینده اقلیت مطلق کل جمعیت آیران است(طبق آمار توافق شده بین خودشان)
اینم جالبه ! سایت خودنویس بعد از هک شدن گویا حذفش کرده:
نجواهای نجیبانه: حسن روحانی رئیس جمهور نظام شد!
گفتآورد:
اینکه تصور کنید مدیران رسانههایی مثل بیبیسی فارسی تاکنون چیزی در مورد فرزند حسن روحانی نشنیدهاند برای اهل فن محل تردید است.
دو منبع مختلف که در مقاطع مختلف همکار مرکز تحقیقات استراتژیک بودهاند، مرگ فرزند حسن روحانی به شکلی مشکوک را تایید کردهاند. بر اساس گفتههای این منابع، دو بحث متفاوت در باره علل «خودکشی» فرزند حسن روحانی مطرح بوده است.
- نخست، لو رفتن انتقال اطلاعات محرمانه به مخالفان نظام از سوی فرزند حسن روحانی از طریق وزارت اطلاعات کشف شده و با آگاهی و اطلاع دادن به پدر، فرزند خودکشی «میشود».
- دوم، گرایش جنسی فرزند از سوی پدر تایید نشده و فرزند از ناراحتی خودکشی کرده است.
این منابع، گزینه دوم را بعید دانستهاند.
بقیه اش رو هم خودتون بخونید.گفتآورد:
در ویکیپیدیا، اگر «کوی دانشگاه» را جستجو کنید به این جمله میرسید: «در سومین مناظره انتخاباتی ۱۳۹۲، محمدباقر قالیباف، اظهار داشت که روحانی زمانی که شورای عالی امنیت ملی بوده است، به دانشجویان برای برگزاری یادبود کوی دانشگاه مجوز نداده است. اما روحانی در جواب گفت: «شما گفتید اینها را بیاوریم و بعد گاز انبری کار را تمام کرده و دستگیرشان کنیم که من مخالف بودم.»
این در حالی است که حسن روحانی در تاریخ ۲۳ تیرماه سال ۱۳۷۸، سخنرانی خود تهدید به كشتن و نابود كردن «مخالفان» کرده بود.
علی افشاری، از اعضای اصلی دفتر تحکیم وحدت در سال ۱۳۷۸، درباره حسن روحانی مینویسد: «او در ۲۳ تیر ماه ۷۸ سخنرانی تندی را بر علیه معترضین و جنبش دانشجویی ایراد کرد و فرمان حمله سازمان یافته گروه های فشار و دستگیریهای فلهای دانشجویان را صادر نمود.»
سرکوب گسترده دانشجویان در روز ۲۳ تیر ۱۳۷۸ با هماهنگی کامل سپاه پاسداران و شورای عالی امنیت ملی انجام گرفت.
:e00e:ایول بنجامین فرانکلین!
شایعاتی وجود داره مبنی بر اینکه درصد مشارکت پریروز از 2012 آمریکا بیشتر بوده! میشه لطفا یه باسواد اینو تحلیل کنه؟:e107:
Voter Turnout in Presidential Elections
وزیر کشور اعلام کرد مشارکت 72.7 درصدی مردم در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری
خیر.پیش فرض شما کاملا نادرست است.حکومت مجبور شد به رای مردم احترام بگذارد به همان دلایلی که بالا گفتم.در حکومتی که شما مشارکت واقعی را هیچ گاه نمیتوانید بدانید(به طور مثال خود روزنامه بهار اعلام کرد که تعداد واجدین شرایط 55 میلیون بوده نه 50 میلیون.پس در واقع اگر با همین آمار 36 میلیون که مشخص نیست راست باشد یا دروغ پیش برویم میزان مشارکت 65 درسد بود نه 72 درسد.)چگونه میتوانید مشخص کنید چه تعداد با حکومت مخالفند؟به گمان شما رسانه های خارجی که سر جمع 170 تا خبرنگارشان اجازه ی ورود به ایران یافتند چگونه می توانند مشخص کنند میزان مشارکت چه میزان بوده؟چرا اگر این ها همه بازی حکومت بود به تمام خبرنگاران خارجی ویزا نداد؟الان تو ایران از 2 ماه پیش به هیچ کدام از خارجی ها ویزای 3 ماهه نداده اند.همه ی ویزا ها 1 ماهه است؟چرا؟من خودم که در ایران زندگی میکنم بعد از ظهر گمان می کردم همه تحریم کرده اند شب دیدم شلوغ شده.پس در چنین حکومتی شما هیچ گاه نمی توانید با تحریم به جهانیان بفهمانید که مخالف حکومتید.البته اگر این فهمیدن جهانیان برایتان سودی داشته باشد.اما شما بگویید اینکه ملت تحریم کنند و بی تفاوت باشند و حکومت اعلام کند 80 درسد شرکت کرده اند بهتر است یا اینکه مردم شب انتخابات بریزند تو خیابون و آزادی زندانیان سیاسی شان را طلب کنند و صدای اعتراض شان را به جهان برسانند؟گفتآورد:
تحریم کردن یا نکردن در نتیجه تاثیری نداشت و همین دلقک فعلی از صندوق بیرون میآمد . ولی دست کم یک سود داشت و جدا کردن مطلق راه جامعه از حکومت بود. دیشب کاخ سفید روحانی رو با نام رئیس جمهور منتخب خطاب کرده. هر گندی که نظام از این به بعد بزنه فقط به پای سیستم نوشته نمیشه. اینکه قراره با چه رفتاری از سیستم روبرو باشیم رو هم آینده مشخص میکنه .
اینکه شما گمان کنید در حکومت های مافیایی ساختار قدرت مطلقا دست یک جریان است و باقی توان تغییر آن را ندارند به گمانم ساده لوحانه است.برای شما انسان ها سیاه و سفید اند اما من خاکستری ها را فراموش نمی کنم و منافع ملی برای من هرگونه تغییری جهت بهتر شدن وضعیت اقتصادی و به خصوص پیشرفت در درک سیاسی مذهبی مردمم است.این هم خیلی خنده دار است که شما بگویید هرکس دیندار بود نمی تواند باور به سکولاریسم یا لائیسیته داشته باشد.مثال های نقضش هم هزاران هزار معترض به دخالت دین در حکومتند که دین دار هم هستند.گفتآورد:
قطعن حکومت یکپارچه نیست ولی تمام بخشهای آن مسیری برخلاف جهت منافع ملی را برای خود انتخاب کرده اند. ساختار قدرت هم مطلقن دست رهبری است و امثال تاجزاده و ... خیلی راحت حذف میشوند. تازه من تاجزاده و موسوی و کروبی و ... را منفعت طلبانی میدانم که چون به بازی گرفته نشده اند صدایشان درآمده. نمیشود شما مسلمان معتقد باشید و در عین حال به کنار گذاشتن دین هم باور داشته باشید. از همین دروغها و شارلاتان بازیها خمینی هم درآورد که آی در جمهوری اسلامی کمونیستها هم آزاد هستند و وای حجاب اجباری در کار نیست و آخ آب و برق مجانی و ما نه تنها میخواهیم زندگی معنوی شما مرفه بشد میخواهیم زندگی مادی شما هم مرفه باشد!
خوب اگر نظام نظر مردم رو میدونه پس تحریم کردن چه فایده ای میتونه داشته باشه؟این نظام که میدونه مردم مخالف حکومتند.نه خیر گرامی.نظام نمی توانست هم رفسنجانی هم عارف و هم روحانی را رد صلاحیت بکند.این خیلی واضح است.اینکه اصول گرایان هم چه می گویند چندان مهم نیست و من براستی نمی فهمم چگونه جنبش سبزی که دو سال بود صدایی ازش در نمی آمد و دیشب مردم انواع و اقسام شعار ها را بر علیه حکومت دادند تیر خلاص خورده و از بین رفته؟مردم حکومت را مجبور کردند که رای شان را بخواند اما آنقدر هم گاگول نیستند که گمان کنند ایران بهشت شده.این رو تو صحبت با تمام کسایی که دیشب آمده بودند بیرون می توانستید بفهمید.گفتآورد:
نظام عقب نشینی نکرده. خیلی ساده لوحانه است که فکر کنیم نظام نمیدونه نظر مردم چیه. نتیجه این که میاد یک اصلاح طلبِ دستنشانده که در حقیقت مهره سوخته هستش رو تایید صلاحیت میکنه (میتونست نکنه و هیچ هزینه ای هم براش نداشت) و اسم همون رو هم به عنوان پیروز انتخابات اعلام میکنه و با این کارش تیر خلاص میزنه به پیکر نیمه جان جنبش سبز و تقلب در دوران قبلی رو هم ماست مالی میکنه (دقت کرده باشید طرفداران اصول گرایان جیکشون هم در نیومد و از این مورد دارند نهایت استفاده رو میکنند این هم یک نمونه خدم شما) مردم هم فکر میکنند که آخ جون همه چیز ردیفه و ایران بهشت میشه و رایمون رو پس گرفتیم و ...
نه خیر عزیزم.باز هم دارم می گویم که یک جشن و پایکوبی معمولی با تلاش برای احقاق حق زندانیان سیاسی و مطالبه آزادی آنان زمین تا آسمان فرق می کند و هیچ کس نمی گوید که آی آزادی دادند.حداقل من از هیچ کسی که رای داد و دیشب در خیابان بود چنین چیزی نشنیدم.گفتآورد:
معلومه که حکومت دستور میده که سگهای وحشی اش کاری به کار مردم نداشته باشند . هدف تلقین عقب نشینی و پیروزی مردم و ... هستش. وگرنه آخوند جماعت آدم بشو نیست همون کدیور رو ببینید چه طوری دروغ میگفت و تحریف میکرد یادتون که نرفته احیانن؟ (هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران!!!) زمای که ایران رفته بود جام جهانی و استرالیا رو برده بود هم مردم مشابه همین حرفها رو میزدند که آی برو ببین چه خبره پلیس کاری نداره به مردم آزادی دادند و ....
هیچ دلیل عقلانی وجود نداره که یک شادی گذرا و یک شبه رو با سرکوب و حمله و ... تبدیل کنیم به یک حرکت اعتراضی که دوام بیشتری داره که بعد بخواهیم برای سرکوبش هزینه های بیشتری بکنیم .
حکومت با خواندن رای مردم انتخاب میان بد و بدتر کرد.بد این بود که رای مردم را بخواند و بدتر این بود که تقلب کند آنگاه هزینه اش دو چندان می شد.چگونه شما هیچ دستاوردی برای اعتراضات 4 سال پیش قائل نیستید؟حالا هم باید میان بد و بدتر انتخاب کند؟بدتر این است که سیاست اتمی اش را ادامه دهد و مردم روز به روز ناراضی تر شوند واحتمال حمله ی نظامی افزایش یابد.بد هم اینست که دست از این سیاست اتمی بردارد و کمی آزادی به مردم بدهد که این سرآغاز مطالبه ی آزادی ها ی بیشتر و عقب نشینی بیشتر حکومت است.هر انسان عاقلی راه حل دوم را بر می گزیند.من نمیفهم چرا شما حکومت های دیکتاتوری را عقل کل می دانید و گمان میکنید که آن ها هیچ اشتباهی انجام نمی دهند.اگر اینگونه بود نمی بایست هیچ حکومت دیکتاتوری ای سرنگون می شد.گفتآورد:
مثلن جناب روحانی و جریان اصلاحات میخواند مردم رو سیر کنند؟ چه طوری میخواند این کار رو بکنند ؟ با اعمال تغییرات در بخشهایی که اصلن در حوزه اختیارات و قدرتشون نیست ؟ الان خامنه ای خوش و خرم و با نیش تا بناگوش باز توی بیتش نشسته و داره پیروزی خودش رو جشن میگیره. ساختار اصلی قدرت در ایران میخواسته طوری حالی کنه که شکست خورده و تودهنی خورده و ... و موفق هم شده . نهایت کاری که این جناب روحانی و دار و دسته اش بکنند سوبسیتها رو بر میگردونند و با این کار افت قیمتها رو داریم که این افت قیمتها واقعی نیستند و شاید به صورت مقطعی چاره ساز باشه ولی در دراز مدت اقتصاد ایران رو بیش از اینی که هست ضعیف میکنه. اگر اشتباه نکنم به شرایطی که اقتصاد ایران داره میگویند بیماری هلندی . منتها چون اقتصاد دان نیستم در این باره اظهار نظر نمیکنم .
این فرض شما هیچ دلیلی ندارد که کاملا درست باشد و بواسطه ی آن همه ی کسانی را که رای دادند تمسخر کنید و احمق بدانید.نهایتش موضع شما همانقدر قدرتمند است که موضع ما.صبر می کنیم و نتیجه اش را خواهیم دید.گفتآورد:
اشتباه نکنید حکومت دقیقن همین را میخواست .قالیباف و جلیلی هرگز قرار نبوده از صندوق بیرون بیایند از ابتدا هم به گونه ای وانمود کردند که نظر آغا به جلیلی نزدیک تر است که خود به خودی اگر بخشی هم باشد که بخواهد به جلیلی رای دهد به خاطر نظر آغا نسبت به جلیلی موضع گیری کنه.
به هر حال این انجمن هست و چهار سال دیگر یا شاید هم زودتر نتیجه را خواهیم دید و با هم باز هم گفتگو میکنیم . اگر نرمشی در کار باشد دستور مستقیمش از بیت رهبری صادر شده نه از صندوقهای رای که به درستی شهرداری قم با سطل آشغال یکی دونسته بودشون :
بنیامین فرانکلین - ویکیگفتاورد
؟!؟!؟!؟
البته این حرفش انصافن خیلی قشنگه : آنان که آزادی را فدای امنیت میکنند، نه شایستگی آزادی را دارند و نه لیاقت امنیت را.
یه سوال از دوستانی که رای دادن و میگن حکومت وادار شد روحانی رو بپذیره دارم...شما مگه نمیگید 88 مثل آب خوردن چند میلیون رای رو جا به جا کرد ؟ خب الان 400 هزار رای رو جا به جا میکرد انتخابات میرفت دور دوم و اگر میخواست میتونست به هر شکل و ترفندی که بود فرد مورد نظرش رو از صندوق های رای بیرون بیاره... ضمن اینکه حتی میتونست از ابتدا هم روحانی رو رد صلاحیت کنه !! پس چرا این کار ها رو نکرد؟ اصلا چرا چندین کاندیدای اصولگرا وارد عرصه انتخابات شد ؟ چرا وقتی اجماع اصلاح طلبان با کوسه بر سر روحانی رو دیدن اونها هم با هم اجماع نکردن؟؟؟
من بیشتر از وضع موجود از این رفتارهای تکانه ای مردم ناراحت میشم...
این حکومت هم اگه عقل داشت هر 6 ماه یه روز میگفت بیاید بریزید بیرون دختر و پسر یه کم برقصید ... قول میدم دیگه ملت گرسنگی هم براشون مهم نبود !!
پ.ن: از طنز های تلخ روزگار این هست که 76 ملت رای دادن تا کوسه و کارگزاران رو بذارن کنار و کلی هم شور و شعف داشتن ، اما امروز کاندیدای اصلاح طلب رو به نفع فرد نزدیک به کوسه گذاشتن کنار و از حمایت هاشمی و خاتمی هم کلی ذوق کرده بودن... انصافا من یه دست مریزاد میگم به اتاق فکر برادران هاشمی و خامنه ای و نوچه هاشون... چه در داخل چه در رسانه هایی نظیر بی بی سی که خوب ذهن مردم و فضای انتخابات رو ( به جای آرا ) مهندسی کردن !!
کدام دلایل ؟
شما فقط حدسیات خودتون رو گفتید . کدام رای ؟! این پرسش دوم از اولی هم مهم تره .
دست کم بسیاری از اینهایی که رای داده اند با حکومت مخالف نیستند! ولی خیلیهایشان با دولت احمدینژاد مخالف بودند .
اینکه ویزا نداده شد دلیل برای اینکه بفهمیم بازی حکومت نبوده ؟!
بهتره بگید جامعه نه حکومت ! و من هنوز نمیفهمم با رای دادن در چارچوب قوانین این حکومت چه طوری میخواید به جهانیان بگید که مخالف حکومتید !!!!!
واقعن مایه پشیمانی و سرافکندگی هستش که اتفاق دیشب را اعتراض بدانیم! یعنی سطح توقعات تا این حد پایین آمده ؟! خود روحانی توی تبلیغاتش گفته بود زندانی سیاسی که هیچ تمام زندانیان را آزاد میکند پس با این تحلیل احتمالن مخالفترین مخالف حکومت جناب روحانی هستش !!!
به گمان من ساده لوحانه این است که فکر کنیم جمهوری اسلامی ساختاری هرمی ندارد و سیاستهایش از راس به پایین دیکته نمیشود.
در مورد دینداران هم آنها یا مسلمان نیستند ! یا تقیه میکنند . کسی که از اسلام شناخت کافی دارد میداند که اسلام دینی سوای حکومت نیست . اصلن برای حکومت کردن به وجود آمده و نه برای خداپرستی و ...
نمونه های خوب این شارلاتانهای سکولار نما هستند گنجی و سروش !
یعنی شما فکر میکنید نمیدونه ؟!
این از همان تحلیل های آبکی قبل از انتخابات 88 است که اگر مشارکت بالا باشد عمرن نظام نمیتواند تقلب کند !!! چرا میتوانست خوب هم میتوانست آب هم از آب تکان نمیخورد . فقط به هدفش که کشاندن مردم پای صندوقها بود نمیرسید.
انواع و اقسام شعارها ؟! کدام شعارها ؟! اینهایی که شما میگویید شعار علیه حکومت به نظر من شعار به نفع حکومت است. جنبش سبزی که یهو بنفش شد ؟! پیشنهاد میکنم رنگ بنفش رو با سبز قاطی کنید ببینید چه رنگی میشه !!!
باشه شما فکر کنید که رای مردم خوانده شده !!! از همان آمار میزان مشارکتش میشود فهمید چه قدر رای ها خوانده شده .
من هم بالاتر گفتم که اگر اینها اعتراض و مخالفت با نظامه پس روحانی از همه ی این مردم مخالف تره !
واقعن درکش انقدر سخته که حکومت یک جشن و پایکوبی و حالا به قول شما همراه چهار تا شعار ضد نظام !!!! که گذرا و یک شبه هست رو با سرکوب تبدیل به یک جنبش اعتراضی عظیم مثل سال 88 نمیکنه ؟!
گویا شما حکومت رو خیلی دست کم گرفتید و گاگول فرض کردید. اگر اینها تا این حد که شما میگید گاگول و نفهم هستند وای به حال مردمی که با این همه زور زدن هنوز نتونستند خودشون رو از دست اینها آزاد کنند !!!!
خیر ، حکومت میدانست مردم نمیخواهند جلیلی رای بیاورد. میدانست که مردم دوست ندارند 8 سال دیگر چیزی شبیه دولت احمدینژاد سر کار باشد چون میدانست که مردم اینکلودینگ یو فکر میکنند مسبب وضع فعلی دولت است! و با تغییر دولت اوضاع بهتر میشود و این را هم میدانست که این مردم زحمت یک دور مطالعه قانون اساسی را هم به خودشان نداده اند و نمیدانند که شاید تناها 10% شرایط فعلی زیر سر دولت باشد ما بقی زیر سر سپاه و بسیج و ارتش و نیروی انتظامی و قوه قضاییه و صدا و سیما و ... است که همگی مستقیمن توسط رهبری کنترل میشوند، فرماندهانشان مستقیمن توسط رهبری انتخاب میشود و سیاستها و عملکردشان مستقیم از بیت رهبری دیکته میشود. حکومت اینها رو خوب میدانست.
بلا نسبت شما و باقی دوستان این انجمن یک حقیت تلخی هست که میگه : تا خر هست خر سوار هم هست.
چه دستاوردی داشت ؟! چه قدر شرایط امروز بهتر از 4 سال پیش است ؟!
بعد که میگوییم شما ساختار قدرت در ایران را نمیشناسید ناراحت میشوید ! سیاستهای هسته ای دست رئیس جمهوری و دولت نیست : ایران - BBC فارسی - احمدینژاد: دخالتی در پرونده هستهای ندارم
هر بار یک رئیس جمهوری میاد میگه من تدارکاتچی ام ، من هیچ کاره ام و ... و باز مردم با خیال واحی تغییر میروند یک رئیس جمهور دیگه به خیال خودشون انتخاب میکنند !!!
شاید حکومت بخواهد در باره برنامه هسته ای سازش کند ولی قطعن این سازش دست رئیس جمهور و دولت نیست و دستورش از جای دیگری داده میشود.
همان قدر که در دوران خاتمی با دادن آزادی های الکی دولکی مطالبه ها بیشتر شد و وضع بهتر شد !!!! بعد از این هم میشه . مثلن بعد از خاتمی دولتی بهتر سر کار آمد و مطالبه ها از قبل بیشتر شد و جامعه باز تر شد ؟! چیزی که من یادمه و شاید شما یادتون نیست اینه که مطالبه ها که بیشتر نشد هیچ محدودیتها به جاش بیشتر شد و مردم هم تمکین کردند ! تا رسید به سال 88 به خیال اینکه احمدی نژاد میره رد کارش رفتند رای دادند و به تمام هشدارهایی که مدام داده میشد که بابا تقلب میشه بی توجهی کردند و به شکل ابلهانه ای توجیه کردند که اگر مشارکت بالا باشد عمرن تقلب نمیشود (حتا نوریزاده هم این توجیه مسخره رو توی برنامه اش بارها گفت!) ! تقلب شد و این جماعت که روی سرشان دو گوش دراز حس میکردند معترض به نتیجه به خیابان ریختند و اعتراض کردند و یک مدتی کشور شلوغ بود ولی در نهایت وقتی دیدند که حکومت روی نظرش چغر ایستاده و حرف مردم برایش اندازه پشمک هم ارزش نداره از توی خیابانها رفتند روی پشت بامها و علیه حکومت اسلامی شعار الله و اکبر دادند :)))))))))))))) آخرش هم 4 سال دیگه مموتی موند و حکومت ثابت کرد که نظر مردم به بیضه های مبارک آقا مجتبا هم نیست تا اینکه رسید به این انتخابات و حالا عظما روحانی رو انتخاب کرده و اینکه چه خوابی دیده در آینده مشخص میشه. من شنیده بودم حافظه تاریخی ایرانیان ضعیف است دیگر نمیدانستم که حافظه کوتاه مدتشان هم مشکل دارد !!
و من نمیدانم چرا شما فکر میکنید با یک مشت ابله و گاگول طرفید ! من اینها رو عقل کل نمیدونم ولی به جاش احمق و ابله هم فرضشون نمیکنم.
بالاتر هم گفتم اگر اینها تا این حد ابله و گاگول هستند وای به حال مردمی که اینها دارند بهشون حکومت میکنند !!!
من جایی مردم رو احمق فرض نکردم . ولی ترسو چرا . از نظر من مردم ایران از جمله من و شما و بقیه ترسو هستند.
در نهایت هم بله صبر میکنیم و نتیجه رو میبینیم . زمانه که مشخص میکنه چه کسی درست گفته بود ، فقط امیدوارم مثل سال 88 نشه که هی هشدار داده شد که چه اتفاقی قراره بیوفته و کسی گوش نکرد و ازش کسی درس عبرت نگرفت.
اگر تعدادِ آرای باطله را به حساب آوریم، درصدِ مشارکت به 64 درصد میرسد. از میانِ همانهایی که رای دادند، مسلما عده کثیری با محاسبه و فایدهسنجی رای دادهاند (مثلِ شما و امیر و تعدادِ زیادی از آدمهایی که من از آنها پرسیدم). دوستان گمان میکنند که کشور را سراسر شور و شوقِ آمدنِ روحانی گرفته است؛ به استناد اینکه دیشب چندهزار نفر در خیابانها شادی کردند یا در سایتها کامنت یا پستِ حاکی از پیروزی میگذارند. در حالیکه هیچ اینطور نیست. مردم شاد نیستند، تنها همچون کسی هستند که خود را از فشاری که بر گلویش میآمده تا خفه شود، اندکی رها مییابد، و نفسی میکشد.
این مطلب را هم بد نیست دوستانیکه میگویند رای خامنهای هم روحانی بود بخوانند:
رای خامنهای مشخص شد؛ فاصله نظر مردم با نظر رهبری! | یک ایرانی ...
این مطلب بعد از چند دقیقه از روی خروجی خبرگزاری ها برداشته شد...اصلا معلوم حقیقت داشته یا نه !! ممکنه یه جنگ روانی بوده باشه، برای اثر گزاری یا خط دادن یا هر انگیزه دیگه...حقیقتش اینه که این سری برای خامنه ای زیاد فرقی نمیکرد کی رئیس جمهور بشه چون همه عناصر گوش به فرمان و اخته ای بودن !!
نه ندارد!سیاستهای رژیم از صندوق رای 110 بیرون نمی آید.
فقط چیزی که برام جالبه هم شماره بودن این صندوق با اصل 110 قانون اساسی هستش :))
گفتآورد:
اصل ۱۱۰ - وظایف و اختیرات رهبر
- تعیین سیاستها کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام.
- نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام.
- فرمان همه پرسی.
- فرماندهی کل نیروهای مسلح.
- اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروهای.
- نصب و عزل و قبول استعفای:
- فقیه های شورای نگهبان.
- عالیترین مقام قوه قضاییه.
- رییس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
- ریییس ستاد مشترک.
- فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
- فرماندهان عالی نیروهای نظامی و انتظامی.
- حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه.
- حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست، از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام.
- امضاء حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون میآید، باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان و در دوره اول به تأیید رهبری برسد.
- عزل رییس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی، یا رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی بر اساس اصل هشتاد و نهم.
- عفو یا تخفیف مجازات محکومیت در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رییس قوه قضاییه.
رهبر میتواند بعضی از وظایف و اختیارات خود را به شخص دیگری تفویض کند.
دوستان که میگن این سری حکومت غافل گیر شده ، خب میتونست علی الحساب برای خروج از شوک 400 هزار رای جناب روحانی رو جا به جا کنه تا انتخابات بره دور دوم و تو این یک هفته هم از شوک بیان بیرون هم یه نقشه جدید بریزن که چیکار میتونن بکنن !!
دوستان 88 ای لطفا بیشتر از این خودتون رو دچار تناقض تحلیلی نکنید...شما الان به گفته طرفداران ولایت ، باید بپذیرید که 88 هم تقلب نشده !!
از تحلیل های درست و البته کمیاب!!! بنی صدر :
انقلاب اسلامی - انقلاب اسلامی
پاریس- برای انتخابات روز جمعه ی ایران، رهبر مذهبی کشور تصمیم گرفت که به مسابقه دو اسبه اصلاح طلب و محافظه کار پایان دهد. همچون سایر سیستمهای دیکتاتوری، در حال حاضر رقابت تنها با یک اسب در حال برگزاری است. اگر چه در نگاه اول ممکن است اینطور به نظر بیاید که شش کاندیدای باقیمانده با شش برنامه ی کاری متفاوت در حال رقابت هستند، اما با نگاه دقیقتر در می یابیم که یک فرد با شش چهره ی متفاوت وجود دارد. مخرج مشترک همه ی آنها اطاعت محض از رهبر مذهبی ایران است. در واقع انتخابات این فرصت را برای آیت الله علی خامنه ای پدید آورده است که کار جمهوریت رژیم را خاتمه داده و قدرت مطلقه ی خود را اعمال نماید که پس از مرگ آیت الله خمینی در سال 1989 توسط اعمال مهندسی اکبر رفسنجانی به وی اعطا شده بود.
این بدین معنای نیست که هر کاندیدایی دقیقا مانند کاندیدای دیگر است. هر یک از این کاندیداها راههای متفاوتی را با سیاستهای خارجی ایران باز می کند. در واقع، این "انتخابات" پاسخ خامنه ای به ریاست جمهوری آمریکا، باراک اوباما است. نتیجه می تواند به سه شکل ظاهر شود. اگر خامنه ای بخواهد به اوباما بگوید که او می خواهد برنامه ی هسته ای خود را در رویارویی با گروه 5+1 ادامه دهد ممکن است به سعید جلیلی مذاکره کننده ی فعلی رویکرد نشان دهد. با این حال، اگر خامنه ای تصمیم بگیرد که سیاست هسته ای ایران را بر اساس نوع سیاست اوباما تنظیم کند محمد باقر قالیباف رییس جمهور خواهد شد. و در پایان اگر خامنه ای تصمیم به اعلام آمادگی برای تعامل و سازش در مورد مساله ی هسته ای بگیرد، علی اکبر ولایتی وزیر سابق امورخارجه یا حسن روحانی ریاست جمهور خواهند بود.
در هر صورت، سایر کاندیداها هیچ شانسی برای منصوب شدن نخواهند داشت، و در این بازی شطرنج هیچ نقشی بازی نخواهند داشت. آنها تنها اجازه خواهند داشت تا برای ایجاد فضای رقابت به منظور ارائه ی این تصور که رای دهندگان ایرانی یک انتخاب واقعی انجام خواهند داد تلاش کنند. این اتفاقی نیست که چند روز قبل، خبرگزاری رژیم، فارس، نتیجه ی نظرسنجی ای را اعلام کرد که در آن قالیباف دارای بالاترین سطح حمایت و جلیلی، روحانی و ولایتی پشت سر او هستند.
هیچ یک از کاندیداها برای خامنه ای مصرف داخلی نخواهند داشت. تنها مصرف آنها برای استفاده در روابط در سیاست خارجی کشور با آمریکا خواهد بود. با نگاهی گذرا در عملکرد گذشته ی کاندیداها این واقعیت را نشان می دهند. علی اکبر ولایتی در طول جنگ ایران-عراق وزیر امور خارجه ایران و مسئول رسوایی ایران گیت بود. محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران در طول جنگ بود و در زمان افتضاح ایران گیت همکار رفسنجانی و خامنه ای بود. حسن روحانی نیز در طول رسوایی ایران گیت با هاشمی رفسنجانی همکاری می کرد و سعید جلیلی نیز مسئول مذاکرات ایران در مورد مسایل هسته ای بوده است. در طول جنگ، قالیباف فرمانده لشکر سپاه پاسداران انقلاب در حال خدمت به آقای خامنه ای بود. و طبق اسناد ویکیلیکس، او و ولایتی مخفیانه با دولت آمریکا در ارتباط بودند. محمد غرضی نیز وزیر نفت بود و دست اندر کار معاملات پنهانی خرید اسلحه بود.
با این حال، تصمیم اخیر اوباما برای اعمال تحریم های تازه برای ایران قبل از انتخابات به نحوی پیامی به خامنه ای تلقی می شود با این مضمون که او می داند که این انتخابات بی اساس است چرا که مردم در آن انتخاب واقعی خود را صورت نمی دهند، و او در صورت ادامه سیاستهای فعلی تحریم های سخت تری را اعمال خواهد کرد. بنابراین تصمیم خامنه ای برای انتصاب هر یک از سه شکل کاندیداها پاسخی به اوباما خواهد بود.
در واقع، در نتیجه، نه تنها حضور و مشارکت مردم نیست که بی معنی خواهد بود بلکه تمامی رای هایی که به صندوق ریخته می شود رای به رژیم و توجیه کننده ی تلقی رفتار و درک حاکمیت از مردم به عنوان صغار خواهد بود. مردم به رای دادن دعوت شده اند تا به عدم شهروند بودن خود رای بدهند. به همین دلیل است که تحریم فعال این انتخابات یک عمل برای بازیافت منزلت و شرافت مردم و در ادامه آن به قیام های سراسری خشونت زدایی به پایان یافتن رژیمی خواهد انجامید که به صورت سازمان یافته وسیستماتیک کشور را از یک بحران به بحران دیگر می کشاند.
از قضا، این احساس از بحران است که باعث می شود برخی از مردم نسبت به تحریم فعال انتخابات مقاومت از خود نشان بدهند و به یکی از کاندیداهای جریان اصلاح طلبی این شانس را بدهند تا احتمالا قادر باشد در ساختار درونی نظام اصلاحاتی صورت بدهد. تاریخ به ما می گوید ایرانیان تا زمانی که احساس کنند از طرف دولتهای خارجی تحت فشار نظامی یا تحریم های بین المللی مورد تهدید قرار دارند علیه دیکتاتوری و استبداد قیام نخواهند کرد. ما این مهم را هم در انقلاب 1979 زمانی که رییس جمهوری آمریکا جیمی کارتر که انتخابش به ایرانیان این اطمینان را داد که آمریکا در صورت جنبش مردم به ایران حمله نمی کند، و هم زمانی که انتخابات اوباما به جنبش نوظهور مردم ایران این اطمینان را داد که حکومت او تهدیدات نظامی بوش جنگ طلب را ادامه نخواهد داد مشاهده کردیم.
امروزه، نگرانی بسیاری از ایرانیان از گروه های سیاسی داخلی می باشد که خود را در اختیار قدرتهای خارجی گذاشته اند که قصد تجزیه ایران را دارند. بحرانها و فجایع حال حاضر در منطقه نیز این نگرانی را افزایش داده است.
عدم وجود تهدید دولتهای خارجی یک شرط لازم برای بسیج وسیعی از مردم برای حذف رژیم حاکم بر ایران است. اگر ایالات متحده و سایر حکومتهای خارجی در خنثی کردن قدرت رژیم مافیایی در ایران صادق هستند، می بایست تمامی تهدیدهای نظامی در مقابل ایران را بردارند. آنها همچنین می باید تحریم های کمرشکن اقتصادی را که در حال حاضر به کشور تحمیل شده است، که نه تنها به مردم عادی آسیب رسانده بلکه جامعه ی مدنی را نیز تضعیف نموده است و به مافیاهای نظامی-مالی و در درجه اول سپاه پاسداران امکان فرصتهای زیادی را فراهم ساخته تا از طریق دور زدن تحریم ها و به بهانه آنها ثروت ملی ایران را به باد سرقت ببرند. حکومت ایالات متحده نه تهدیدهای نظامی و نه تحریم های اقتصادی را نمی خواهد بردارد چون منافع ملی آنها نیز در راستای ایجاد بحران است.
اما اگر دولت ایالات متحده در تمایل خود برای دیدن ایران دموکراتیک صادق است، باید همکاری خود را در این راه با رژیم ایران پایان دهد. الباقی، وظیفه ایرانیان است که بدون شک توانایی پایان دادن به کار این رژیم استبدادی را به نظام مردم سالار دارند و برای ساخت دموکراسی در خانه و وطن مستقل و آزاد و رشد تلاش خواهند کرد. در یک منطقه ای که غرق در خشونت است، پیامدهای صلح فراگیر این چنین جنبشی فراتر از انتظار و محاسبات خواهد بود.
شما کماکان دارید احساسی به قضیه نگاه میکنید و من واقعا از سطح استدلال تان متعجب شده ام.پر واضحه که کشیدن انتخابات به دور دوم در صورت تصمیم به عدم تقلب گسترده و انتخاب یکی میان جلیلی و قالیباف بسیار برای حکومت هزینه اور بود.یک هفته باید کمپین ها و حضور خیابانی مردمی را تحمل میکرد که مشخص نبود حضورشان به چه نمی انجامید.پس عاقلانه بود اگر نمی خواستند تقلب کنند همین دور اول قضیه را خاتمه دهند.این 400 هزار تا اختلاف هم برای القا این باور به مردم بود که اصول گرایان با مخالفان چندان تفاوت رای ندارند.
این استدلال هم که چون الان تقلب گسترده و نادیده گرفتن همه ی رای ها انجام نشده پس 88 هم تقلب نشده در حد همان بسیجی های طرفدار ولایت است.یک بار دیگر به توضیحی که من و داریوش دادیم در مورد تعداد رای ها و تحریمی ها نگای بیاندازید تا دریابید 88 تقلب شده بود یا نه.گفتم انتخاب برای حکومت میان تقلب و هزینه ی گزاف اش و انتخاب روحانی و هزینه ی کمتر بود که اینبار نشان دادند عاقل تر شده اند.
من شما را درک نمیکنم !
یک جا میگویید حکومت بازی خورده !!!!
یک جا میگید شوکه شده و برای همین افسار بسیجی و سپاهی رو کشیده که به مردم سر جشن و خیابون ریختن کار نداشته باشند !!!
یک جا میگید این کارها رو کرده که هزینه کمتر بده !!!
یک جای دیگه میگید رای های مردم رو شمارده بعد یک جای دیگه میگید فاصله 400 هزار رای برای القای این باور به مردمه که اصول گرایان با اسهال طلبها فرقی ندارند !!!
یعنی همچین مردمی داریم :
کنایه صدا و سیما به ساندیس خورها در حوزه های انتخاباتی
http://www.youtube.com/watch?v=MBtlnpoQQwo
یه شبه صدا و سیمای ضرغامی شده کنایه زن و مردمی و ضد بسیجی و ...
کم کم دارم به عقل و شعور ملت شک میکنم!
مسئله اصلی هزینههای احتمالی انتخابات نیست، بلکه هزینههای عینی ادامهی سیاست هشت سال گذشته از سوی جمهوری اسلامیست، آنها که نمیبینند جایگزینی روحانی سازشکار با جلیلی خل و چل یک عقبنشینی آشکار و علنی از سیاستهای «مقاومتی» هشت سال گذشته است که کمر ملت را شکسته، تصمیم گرفتهاند که نبینند. کمکی که ما به بازسازی چهرهی رژیم کردیم، در قیاس با تغییری که طی همین بیست و چهار ساعت رخ داده میارزیده، خاصه با در نظر گرفتن اینکه فارغ از حضور یا تحریم هم «روشنفکر انقلابی» حاضر در اینجا و هم نظام مقدس انتخابات را پرشور جلوه خواهد داد، چنانکه هر دو دوست تحریمی اینجا(میلاد و آنارشی)بارها تحریم انتخابات ۸۴ از سوی دستکم هفتاد درصد قشر متوسط شهر نشین را که به برآمدن احمدینژاد منجر شد انکار کردهاند.
- یک نفر توضیح بدهد در صورت تحریم انتخابات امروز شرایط چگونه میتوانست بهتر باشد.
فایل پیوست 2027
آقا ما بریم نماز وحشت بخونیم :)))))))))))))))))
اگر یک لحظه عینک تعصب و توهم توظئه را از چشمان تان بردارید در می یابید که سخنان من متناقض نیست چرا که:
حکومت بازی خورد چرا که گمان نمی کرد روحانی و جناح مخالف این اندازه رای داشته باشند با وجود اینکه می دانست خیلی ها تحریم کرده اند.
شوکه شده به دلیل بازی که خورد و افسار بسیجیان را کشیده چرا که اگر این کار را نمی کرد به گفته ی خود شما یک تجمع اعتراضی تبدیل به جنبشی چون 88 می شد.
هزینه کمتر می ده چون تجربه به آنها نشان داد که تقلب گسترده و نادید گرفتن مردم منجر به حوادثی چون 4 سال پیش می شود.
رای ها رو شمرده و مشاهده کرده که رای روحانی حد اقل 70 درسده حالا برای اینکه نه جناح حکومت به گه کشیده بشه و نه هزینه های تقلب سال 88 را بده میاد رای روحانی را 50 درسد اعلام می کنه.واقعا الان اینها با هم متناقض بود.
یعنی شما هیچ جور احتمالِ تغییرِ رفتار در رژیم را نمیدهید؟ کمی هم این احتمال را بدهید که حکومت، شرایطِ بحرانیِ کشور و بیزاری مردم و شکافی که بین او و مردم ایجاد شده را درک کرده و خواسته به آنچه مردم میخواستهاند تمکین کند. البته از آنجا که خود نیز میداند در یک شرایطِ بحرانی است، نمیتوانست بیش از اندازه ریسک کند و اجازه حضورِ کسی چون خاتمی را بدهد. با این حال سعی کرده توازنی بینِ هزینه و فایده برقرار کند. هزینه این بوده که به رای مردم تمکین کرده، فایده این بوده که قدری از بحرانهایی که در آن به سر میبرد کاسته شود. البته هیچ معلوم نیست که تحلیلِ او درست باشد و هرآینه ممکن است همین اقدامِ او موجب ایجادِ بحرانی دگر برای او شود.
حکومت در سالِ 88 بسیار به خود غره بود و هرگز تصور نمیکرد که در قبالِ تقلباش وضع به اینجا میکشد. اکنون اما اوضاع بسیار متفاوت است. شما از اینکه اصولگرایان نتوانستند با هم ائتلاف کنند، میخواهید نتیجه بگیرید که سناریویی از پیش تعیین شده بود؟ برایتان قابلِ باور نیست که اصولگرایان چند پاره هستند؟ شما قدری برنامههای تبلیغاتیِ اصولگرایان را ببینید، آنها اصلا برای جلبِ آرای مردم رقابت نمیکرند، بلکه برای کسب رضایت خامنهای و نزدیکانش تلاش میکردند و مطمئن بودند که اگر خامنهای از آنها حمایت کند حتما از صندوقها بیرون خواهند آمد، چنانکه در سالِ 88 اینطور شد و همین باعثِ اشتباه در محاسباتشان شد.
امیر جان یک پرسشی دارم :
سال 84 دور اول انتخابات :
رفسنجانی : 6211937 رای (کارگزاران)
احمدی نژاد : 5711696 رای (اصولگرا)
کروبی : 5070124 رای (اصلاح طلب)
قالیباف : 4095827 رای (اصول گرا)
معین : 4083951 رای (اصلاح طلب)
لاریجانی : 1713810 رای (اصول گرا)
مشارکت : 29400857 یعنی 62،84%
رای تمام اصلاح طلبها روی هم : 9154075
رای تمام اصولگراها روی هم : 11521333
دور دوم :
رفسنجانی : 10046701 رای (کارگزاران / اصلاح طلبها)
احمدی نژاد : 17284782 رای (اصول گرایان)
مشارکت : 27958931 یعنی 59،76%
اصلاح طلبها و کارگزاران با هم اعتلاف میکنند و طبق آرای دور اول در صورتی که 100% طرفداران کارگزاران و اصلاح طلبان شرکت کرده باشند باید رایشان بشود 15366012
اصول گرایان با کسی اعتلاف نمیکنند و در صورتی که در دور دوم 100% طرفداران اصولگرایی شرکت کرده باشند میبایستی رایشان همان مقدار 11521333 باقی بماند
حالا اگر میشه توضیح بدید که چه طوری اصول گرایانی که تمام رای هایشان در دور اول با مشارکت بیشتر یازده و نیم میلیون بود یکدفعه میشه 17 میلیون و دویست و هشتاد و چهار هزار تا!
ولی اعتلاف اصلاح طلب و کارگزاران که مجموع آرائشان در دور اول پانزده میلیون و سیصد هزار تا بوده یه دفعه تعداد راشون میشه ده میلیون و چهل و شش هزار تا ؟!
من منتظر شنیدن استدلال شما هستم .
بله بودن !
1 - حکومت کور نبوده که سال 88 رو نبینه پس اینکه فکر کنیم حکومت فکر نمیکرده شمار به قول شما مخالفان انقدر زیاد بوده از بیخ غلطه .
2 - سال 84 تقلب کرد و آب از آب تکان نخورد . آمارش بالاتر هست ، یعنی تجربه موفقیت آمیز بودن تقلب در صورت کشاندن انتخابات به دور دوم رو داشته.
3 - این 70% رو شما از کجا آوردید و اینکه خودتون دارید میگید باز هم تقلب کرده !!!!
مخالفانی که پای صندوق بیایند جانم.مخالفی که پای صندوق بیاید و در صورت تقلب رای اش برایش مهم باشد و اعتراض کند.وگر نه مخالف تحریمی مانند 84 هیچ ضرری برای حکومت نداشت.
نخست اینکه پیش از سال 88،8 سال جناح اصلاح طلب سر کار بود و مردم سرخورده شده بودند و اساسا کسی رای نداد که اعتراض به تقلب بکند.من نمیفههم واقعا واضح نیست؟کسی که رای نمی دهد و تحریم می کند تقلب برایش مهم نیست و اعتراض نمیکند.کسی که رای دهد در صورت تقلب اعتراض می کند.اما این بار با وضعیتی مواجه شدند که پیش بینی نمی کردند.خیلی ها رفتند رای دادند فقط برای ابراز مخالفت با سیاست های حکومت.پس اینبار اگر مانند سال 88 که مشارکت گسترده بود تقلب می کردند باید هزینه اش را هم می پرداختند.
این 70 درسد هم بر اساس مشاهدات شخصی در ایران بود.مطمئنا در چنین حکومتی شما هیچ گاه نمی توانید آمار موثق داشته باشید اما بر اساس اقبال عمومی و یک سری مشاهدات و همینطور مشاهده به خیابان آمدن مردم و کمپین ها و میتینگ ها می توانید تخمینی هر چند نادقیق بزنید.
البته سطح استدلال من دقیقا معطوف به سطح استدلال شما بود گرامی... چون شما مدعی غافل گیر شدن حکومت هستید!! با توجه به نحوه اطلاع رسانی قطره چکانی ، هر گونه تصمیمی میتونست بگیره...ضمنا کمپین های خیابانی روزهای قبل حالا چه خطری داشت که یه هفته اضافه ترش داشته باشه؟
بعد هم من نگفتم در 88 تقلب شده یا نه چون هنوز هیچ کدوم از ما به راستی نمیدونیم چه اتفاقی افتاده و در چه مقیاسی تقلب شده... منظور من این بود که اگر مدعی هستید این رژیم الان غافل گیر شد و قید تقلب رو زد ، یعنی خودتون رو دچار مشکل برای اثبات تقلب 88 میکنید !! ربطی به جلبک و زنبق آبی هم ندارد...
مساله این هست که شما به عمد حداقل فرض مهندسی فضای انتخابات و ذهن مردم رو که کم هم ادله به نغعش وجود نداره ، نا دیده میگیرید...
منم تا حدی موافقم که رژیم داره از تمام ظرفیت هاش ( به قول برادر جلیلی ) استفاده میکنه تا بقاش رو تضمین کنه...الان هم همین کار رو کرده !! حالا من نمیدونم شما چه چیزی تو این 24 ساعت به دست آوردید؟ دیگه اغراق کردن هم حدی داره...بذارید دست کم برادر روحانی یه سالی بیاد بر مسند بشینه بعد چیزی دستتون داشته باشید برای ارائه...شاید هم دست آورد شما رقص و پایکوبی و برون فکنی رانه های جنسی خواهران و برداران در خیابان ها هست...
ضمنا حرف در دهان ما نگذارید امیر جان... کی من اصلا گفتم 84 میزان مشارکت کم یا زیاد بوده؟ اتفاقا چیزی که شما جواب ندادی این بود که چی شد رای 22 میلیونی 80 تبدیل شد به رای 17 میلیونی احمدی نژاد در سال 84 ؟ تحریم رو شما میذاری به پای مردم یا شرایط حاکم یا بازی های سیاسی دستگاه حاکمه و گروه هایی نظیر اصلاح طلبان ؟
چرا این احتمال رو میدم اما نه اینکه سیاست کلی ای که داشته رو فراموش کنه...بلکه تاکیک رو عوض کرده مثل چهره ای که سال 76 نشون داد !! اما اصل و اساسش که تغییر نکرده و نمیکنه چون مساوی با نابودیش هست...من دارم فکر میکنم این کم و بیشی ریسکی که میگید یعنی چی؟ مگه شما برای رئیس جمهور ( حالا بگذریم از شخصیت خود روحانی و سوابق و وابستگی سیاسیش ) چه مقدار در تعیین سیاست های کلی نظام نقش قائل هستید ؟ چه ابزاری داره؟ شما یه تحلیلی ارائه میکنید که مبنایی در واقعیت نداره...
در مورد 88 یکی هست بتونه به من ثابت کنه موسوی 100% همون دور اول برنده انتخابات بود ؟ من کاری ندارم به بسیجی ها و بقیه...شما برای من منطقی توضیح بدید...
من میگم در این انتخابات شاید آرا مهندسی نشد ( که اونم برای من عجیب بود که چرا از اول تا آخر درصد آرا خیلی کم تغییر کرد ) ، ولی فضاش قطعا مهندسی شده بود...
این چه جور تحریمی بوده که همش 3 تا 5 % با امروز که به قول شما تحریم نشده بوده فرق داشته ؟!
یک دروغی رو حکومت رواج داده که سال 84 تحریم کردند احمدی نژاد شد و خیلی جای تاسفه که آدم باید این حرف رو از دهان اوپوزوسیون هم بشنوه !!!
آمار بالاتر هست .
بعد این چه مردمی هستند که از اصلاح طلبها سرخورده میشوند بعد دوباره بر میگردند به دامان اصلاح طلبها !!!
یعنی شما در تمام ایران قدم زدید و مشاهده کردید که 70% به روحانی رای دادند ؟
یک درصد هم احتمال ندادید شاید منطقه زندگی شما اون طوری بوده باشه ؟! که تازه قطعن همونجا رو هم نمیتونید بگید 70% !
اگر شما امروز اعلام نتایج از طرف حکومت رو قبول کردید برای من معنیش اینه که باید اعلام نتایج 88 رو هم قبول کنید.
حرف شما الان این طوریه :
من آمار ارایه شده از طرف حکومت رو قبول ندارم مگر به نفعم باشد !!!
یعنی باز دم بسیجی ها در اینجا گرم که میگن چه به نفعمان باشد چه نباشد آمار اعلامی از طرف حکومت را قبول داریم .
آنارشی گرامی نخست اینکه باید بگویم من پیک ام را پیش از اینکه شما پاسخ دهید ویرایش کردم و حواسم نبود که احتملا عبارت بسیجی های جلبک مغز باعث سوء تفاهم می شود.این اشتباه به عمد نبود و بر اساس عادت همیشگی بود که باید وصله ی ناجوری به بسیجیان بچسبانم.
همانطور که مردم در سال 88 از رای من کو به به خامنه ای قاتله ولایتش باطله رسیدند و همانطور که در عرض دو روز این حجم تصمیم به به رای دادن گرفتند و در میتینگ های روحانی گوینده سالن التماس می کرد از مردم که خواهشا شعار انحرافی ندهید و حتی روحانی خود اش وادار به واکنش مردم درباره ی آزادی زندانیان سیاسی شد.حکومت با بررسی این شرایط تصمیم گرفت که اگر نمی خواهد تقلب کند بهتر است که در همین دور اول کار تمام شود.در صورت تقلب که پیشتر گفتم که احتمال هزینه آور بودن در شرایطی که از نظر بین المللی ایران له شده و همینروز هاست که کارش در سوریه هم تمام شود بسیار بالا بود.
ببیینید حکومت در سال 88 تقلب کرد در صورتی که مشارکت بالابود و مجبور شد هزینه بدهد.حالا بعد از 4 سال به این نتیجه رسید که تقلب هزینه ی زیادتری برایش نسبت به احترام به نظر مردم دارد پس مجبور شد احترام بگذارد.گزینه ی بد در مقابل گزینه بدتر.
این دقیقا پاسخی است برای حرف شما.نکند تصور می کنید که اگر مردم 20 درسد شرکت کنند حکومت آمار مشارکت را 20 درسد اعلام میکند؟.در انتخابات 2 سال پیش مجلس اصلا کسی نمی دانست چه زمان انتخابات است اما باز هم مشارکت را بالا اعلام کردند.ما برای به نتیجه رسیدن بحث باید یکسری حداقل ها را دو طرف قبول داشته باشیم.اینکه شما بگویید مردم سال 84 احمدی نژاد را انتخاب کردند و سال 88 هم تقلب نشد مورد قبول من نیست و به هیچ صورت نمی توان ادعای من یا شما را ثابت کرد مگر مشاهدات شخصی و گروهی در اینترنت و میان مردم.اما حتی اگر با فرض شما پیش برویم پس نشان می دهد که اکثریت این مردم نظام را می خواهند و نهایتا 20،30 درسد مخالف داریم.اینجا هم باز رای دادن بهتر از رای ندادن است چراکه قرن ها می گذرد تا این 70 درسد موافق حکومت مخالف شوند و ما باید منافع کوتاه مدت را که تغییر این شرایط باشد به تغییر نظام در سد سال دیگر ترجیح دهیم و نمی توان ادعا کرد مردم مخالفند و دوباره وارد بازی حکومت شدند و آن ها را اسکل کرد.گفتآورد:
این چه جور تحریمی بوده که همش 3 تا 5 % با امروز که به قول شما تحریم نشده بوده فرق داشته ؟!
یک دروغی رو حکومت رواج داده که سال 84 تحریم کردند احمدی نژاد شد و خیلی جای تاسفه که آدم باید این حرف رو از دهان اوپوزوسیون هم بشنوه !!!
گذر زمان دوست عزیز.گذر زمان خیلی اوقات باعث می شود مردم به همان سیاستمدارانی که پیش از این پشت کردند روی بیاورند.همانطور که 30 سال پیش مردم انقلاب کردند اما الان می گویند خدا پدر شاه را بیامرزد.گفتآورد:
آمار بالاتر هست .
بعد این چه مردمی هستند که از اصلاح طلبها سرخورده میشوند بعد دوباره بر میگردند به دامان اصلاح طلبها !!!
یعنی شما در تمام ایران قدم زدید و مشاهده کردید که 70% به روحانی رای دادند ؟
یک درصد هم احتمال ندادید شاید منطقه زندگی شما اون طوری بوده باشه ؟! که تازه قطعن همونجا رو هم نمیتونید بگید 70% !
اگر شما امروز اعلام نتایج از طرف حکومت رو قبول کردید برای من معنیش اینه که باید اعلام نتایج 88 رو هم قبول کنید.
حرف شما الان این طوریه :
من آمار ارایه شده از طرف حکومت رو قبول ندارم مگر به نفعم باشد !!!
یعنی باز دم بسیجی ها در اینجا گرم که میگن چه به نفعمان باشد چه نباشد آمار اعلامی از طرف حکومت را قبول داریم .
آمار حکومت پشیزی ارزش ندارد وبرای من مشاهدات شخصی و حضور 3 میلیون نفر در خیابان های تهران و شلوغ بودن نصف خیابان های شهرم بهترین گواه برای ادعا هایم است.اگر شما دوست دارید در جایگاه یک بسیجی با من بحث کنید و تقلب در انتخابات 88 و تحریم مردم در 12 سال پیش را نادیده بگیرید و بگویید احمدی نژاد مورد اقبال مردم بود من با شما بحثی ندارم.نه اینکه دلخور باشم نه بلکه این روند به نتیجه ای نمی رسد چرا که باید به یکسری حداقل ها دو طرف باور داشته باشند.مانند این است که من در بحث با یک خداباور از علم سخن بگویم و او از ماوراءالطبیعه خوب مسلما بحث به نتیجه ای نمی رسد.
با تمام این اوصاف اگر من هم نتوانم شما را متقاعد کنم شما هم حق ندارید قیافه ی حق به جانب بگیرید و جمع زیادی از مردم ر ا نادان و گوسفند بدانید و برای باور های رفت انگیزشان افسوس بخورید که همواره فریب بازی حکومت را می خورند و به سوپاپ های اطمینان روی می آورند.
مشکلی نیست شهریار عزیز...دوستان هم چیزی بگن ما دیگه پوستمون خیلی کلفت شده :e404: !!
همه حرف های شما درست و من هم قبول دارم که رژیم فعلا در تنگنا قرار گرفته و مردم هم یک سری خواسته ها داشتن...یعنی الان از این انتخاب روحانی هم رژیم سود برده هم مردم ، اما سودی که مردم بردن در حد اینه که یک میلیون دلار ازشون بگیری و به جاش آب نبات بدی دستشون !! شما ببین برای بردن مردم سر صندوق رای متوسل به چه حربه هایی شدن... حتی همون جلیلی هم به عنوان لولو وارد صحنه شد و گرنه من اطلاع دقیق داشتم از نهاد های نظامی که اکثرا نظرشون به قالیباف بود...دیگه از جوگیر سازی مردم از هر طریقی که شما هم بگی هم بهره بردن !!
من فقط ناراحتیم از جوگیری مردم بود و گرنه دوست داشتن برن رای بدن مشکلی نبود...
من پیشتر هم گفتم یا شما آمار اعلامی از طرف حکومت رو قبول دارید یا ندارید ! اگر ندارید باید همه اش رو قبول نداشته باشید.
و من هنوز نمیفهمم چه طور به جهانیان حالی کردن که ما موافق نظام هستیم !!!! برایمان خوب است ؟!
بله گذر زمان همیشه همه چیز را تغییر میدهد ولی اگر اندکی قدر یک ارزن تدبیر پشتش باشد منجر به جمهوری اسلامی نمیشود !
پس روحانی الان رئیس جمهور نیست چون آمار حکومت پشیزی ارزش ندارد !
من تمام حرفم این است که اگر شما آمار ارایه شده از طرف حکومت را قبول ندارید باید در این ادعا صداقت داشته و در تمام موارد اینچنین باشید نه فقط در مواردی که به نفعتان است.
من حق دارم هر طور که دوست دارم فکر کنم کما اینکه شما حق دارید .در ضمن من مردم را گوسفند نمیدانم ولی رفتارشان را چرا گوسفند وار میدانم. این حرفها رو هم 5 سال پیش و قبل از انتخابات 88 میشنیدم و مدام همین مدل استدلالهای پوچ که آی تقلب نمیشه و هزینه داره برای حکومت و این همه آدم نمیفهمند تو میفهمی و به مردم گفتی گوسفند و ... رو مدام شنیدم . دست آخر از اینکه تحلیلم درست بود هم خوشحال بودم هم ناراحت .
شما گویا موضوع را تنها از نگاه خود میبررسید و چون تنها هدفِ شما سقوطِ نظام است و تنها راهی هم که در هنگامهی انتخابات برای این راه متصور هستید تحریم است؛ مسلم است که هرچه دیگران برای شما استدلال میکنند، فارغ از درست بودن یا نبودنش،پذیرفتنی نیست. بد نیست که چند صفحه پیش را ببینید که من نیز همچون شما، راهِ درست را رای ندادن میدانستم و برای آن دلایلِ گوناگون آوردم. اما هنگامی که قدری به استدلالهای مقابل نیز توجه کردم، دیدم چندان هم بیراه نیستند ؛ اگرچه در نهایت خودم شرکت نکردم (که آنهم به دلیلِ روحیه خاصِ خودم است). مطلبی که باید بدانید این است، اوضاعِ ایران بسیار پیچیده و غامض است و عرصهی سیاسیِ آن بسیار مبهم است ؛ چنانکه هرگونه برآورد و تحلیل از آن تنها برپایه گمان است. در اغلبِ اوقات هرگز نمیتوان تا پیش از وقوع یک رویدادِ کلانِ سیاسی ، چیزی را در موردش پیشبینی کرد. ممکن است به نفع مردم شود، ممکن است به نفع حکومت شود، ممکن است به شورش بیانجامد، ممکن است همهی تحلیلها درست از آب درآیند و ... چراکه حکومتی مافیایی برسرکار است که به شدت به بقای خود حساس است و از سویی هماکنون آنرا درخطر میبیند، بنابراین ناچار است بین منافعِ مردم و بقای خود تعادلی ایجاد کند، اما هیچ معلوم نیست که تاکی میتواند این روند را ادامه دهد؛ اما قدرِ مسلم این است که بالاخره روزی یک اشتباه استراتژیک خواهد کرد. چنانکه در 88 کرد. با این تفاسیر، در بهترین حالت استدلالِ شما برای مضر بودنِ رای دادن همانقدر درست است که استدلالِ مخالفانِ شما برای مفید بودنِ رای دادن. در تمامِ استدلالهای دوطرف ، همه چیز بر روی گمانه هستند. وگرنه شما میتوانید به من با قاطعیت بگویید که حکومت تقلب کرده یا نکرده یا مثلا درصدِ مشارکت همانیست که رژیم میگوید (شاید عمدا آنرا بالا اعلام کرده)، از رای آوردنِ روحانی غافلگیر نشده و ... ؟
اگر هیچ فرقی نمیکند که چه کسی رئیس جمهور شود و اگر هیچ اختیاراتی ندارد، پس چرا مثلا نگذاشتند هاشمی یا خاتمی بیاید یا چرا در 88 علیه موسوی تقلب کردند؟گفتآورد:
من دارم فکر میکنم این کم و بیشی ریسکی که میگید یعنی چی؟ مگه شما برای رئیس جمهور ( حالا بگذریم از شخصیت خود روحانی و سوابق و وابستگی سیاسیش ) چه مقدار در تعیین سیاست های کلی نظام نقش قائل هستید ؟ چه ابزاری داره؟ شما یه تحلیلی ارائه میکنید که مبنایی در واقعیت نداره...
اتفاقا برعکس شما و اون بسیجیهایی که میفرمائید من معتقدم که ج.ا این دوره خودش بر اینکه در دوره پیشین تقلب شده بود صحه گذاشته. وگرنه این دوره با اینکه روحانی بسیار معتدل و به اصطلاح میانهرو بود و اصلا در حدِ موسوی محبوب نبود، در همان دورِ نخست برنده شد. مطمئنا در دورهی پیش تقلبِ بسیار گستردهای شکل گرفته بود؛ وگرنه در بدبینانهترین شکلِ ممکن، انتخابات باید به دورِ دوم کشیده میشد.گفتآورد:
در مورد 88 یکی هست بتونه به من ثابت کنه موسوی 100% همون دور اول برنده انتخابات بود ؟ من کاری ندارم به بسیجی ها و بقیه...شما برای من منطقی توضیح بدید...
Canada Commends Bravery of Iranians
گفتآورد:
وزیر امور خارجه كانادا:رهبران اپوزیسیون ایران در زندان هستند و حامیان آنها از سال 2009 از رقابت در انتخابات محروم بوده اند و با توجه به سابقه تقلب حكومت ایران در اراده مردم و فرایند دموکراتیک، نتایج انتخابات 14 ژوئن ایران عملا بی معنی است. از 686 نفری که به عنوان نامزد ریاست جمهوری ثبت نام كرده بودند، تنها به هشت نفر اجازه داده شد در انتخابات شركت كنند.هیچ كدام از هشت نامزد كه تایید شده جمهوری اسلامی بودند نشانه ای از یک نامزد واقعی برای رای دهندگان ایرانی را نداشتند و برنده انتخابات یکی دیگر از عروسکهای خامنه ای است كه برای ایرانیان پانتومیم غم انگیز و خطرناکی را اجرا خواهد كرد.شجاعت و پا فشاری كه مردم ایران با وجود سركوب وحشتناك حكومتشان برای دستیابی به آزادی دارند را تحسین می كنیم و با اینكه ما مدتها است دیگر امیدی به رژیم واپسگرا و توخالی ایران نداریم، ولی هیچ وقت از مردم ایران قطع امید نكرده ایم.
این دم تکان دادنهای کانادا برای اسرائیل هر روز ملالآورتر میشوند. :e40e:
این کشور بدون اطلاع از پیچیدگیهای بیشمار قصد دخالت در منطقهای بحرانز ده و کسب اعتبار بینالمللی برای خود را دارد، اما بیش از هرچیز شبیه بچهی ننر و جاهلی عمل میکند که بستنی عصرانهاش را دیر آوردهاند. من شگفتزدهام از بیعرضگی آن نیم میلیون ایرانی مقیم کانادا که توانایی تشکیل دادن جامعهای آنقدر قدرتمند را نداشتهاند که مجبور نباشند برای ثبت بچه و ازدواج از تورنتو بروند واشنگتن.
با اینکه با شما خوب تا نکردم اما در راستای تایید فرمایشات جناب عالی باید بگم آدم وقتی یه همچین چیزی میبینه به حسن نیت وزارت امور خارجه کانادا شک میکنه:
Dangerous travel: Countries to avoid - CBCNews.ca
ایرانو داشته باش:e105:
من نظرات دوستان رو بالاخره خواندم، ولی با اینکه تا حدی با دو طرف موافقم ولی من با آنارشی موافقم.من بعنوان کسی که خودش 88 رای داده و قبل از انتخابات هم مشارکت در در کمپینها را جدی ازش دفاع میکرد فکر میکنم شدیدا این داستان بو دار هست.
آخر گرفتن امتیاز هم مثل همان اعتلاف یک چهارچوبی دارد.
فشار جدی از پایین وجود نداشت که با آن در بالا چانه زده شود،فشار چهار سال پیش را چطور امسال بعد از تحریمهایِ کمرشکن و نه اعتراضات مردمی نتیجه داده، رفتار اصلاح طلبان بیشتر فشار به پایین (جمع کردن بساط اعتراضات 88 با دیدن جدی شدن آنها و فرستادن مردم به خانه) و خایهمالی از بالا (آغا) شبیه است تا چیز دیگر.
من متوجه نمیشوم چطور ج.ا که فشار و دغدغه اصلیش تحریمها و برنامه هستهای بوده حاظر شده به مردم باج بدهد یا رو دست خورده و... .
چیزی که بنظر من این چند روز از دست رفت نارضایتی بود که ممکن بود با اشتباهی از سوی رژیم دوباره شانسی داشته باشد.من نمیدانم چطور خامنهای که 4 سال تحت شدیدترین اعتراض دوره حکومتش بیلاخ هم به مردم نداد چه برسد به امتیار یکمرتبه میاید به مردم امتیاز میدهد؟
میدانیم که مثل انتخابات مجلس میتوانست خیلی راحت سر ته داستان را بی سر و صدا هم بیاورد.مگر در انتخابات مجلس خبری شد و خامنهای باجی داد که شلوغ نشود.
غرب . جامعه جهانی فشار میآورد با تحریم بعد خامنهای به مردم داخل امتیاز میدهد؟ :e40d:
من با دوستانی که چنین حرفی میزنند موافق نیستم. همانطورکه گفتم من احساس کردم(و اکنون کمابیش اطمینان دارم)که سران طرفین درگیر گوناگون مدتی مانده به این انتخابات، خصوصا با اعتراضات پنهان احتمالی که احمدینژاد و رفسنجانی انجام دادند تصمیم گرفتند دعوای درونی حکومت میان جناحین را از سر استیصال به رای مردم بگذارند. متوجه هستید؟ یعنی عملا تنها راه باقی مانده برای خفه کردن و نشاندن گروههای مختلف سیاسی نشان دادن وزن اجتماعی آنها بوده. اما حتی فرض بگیرید که منهم اشتباه میکنم، چه اهمیتی دارد راسل؟ آیا واقعا گمان میکنید اعتبار سیاسی برای نظام جمهوری اسلامی یک عنصر حیاتیست؟ بیاعتبارتر از حکومت کرهی شمالی در جهان وجود ندارد، هنوز هم سرپاست و این فقط مردم بدبخت آن کشور هستند که در سکوت و به دور از چشم جامعهی جهانی هزار هزار تلف میشوند، در پایان روز گزینهها دو تا بیشتر نیستند: تحریم انتخابات و صدور فتوای جهاد برای مردم از لسآنجلس و لندن و پاریس که قطعا دردی را درمان نمیکند(زیرا هیچ مردی حاضر نیست بخاطر فلان ارمان انتزاعی خود و دیگران خود را به کشتن بدهد، که مایهی خوشبختیست)، یا شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی با همهی آنچه دربارهی آن میدانیم که شاید تغییری ایجادبکند، حالا این تغییر هر قدر هم کوچک باشد، باز آنجا وجود دارد.
علی الحساب یک دانه حکومت در سرتاسر تاریخ نام ببرید که با تحریم انتخابات ساقط شده یا تغییر مثبتی کرده تا بحث را ادامه بدهیم. تحریم انتخابات چیزی بجز یک ابزار بسیار کماثر در دست اپوزیسیون داخلی برای مشروعیتزدایی از حزب پیروز نیست، در جمهوری اسلامی که از روز اول اپوزیسیونی وجود نداشته. نظام مقدس هم به پر کردن یک میدان از آدمها راضیست و آنرا اعتبار کافی میداند.
من متوجه نشدم چه میگویید؟
انتخابات سال ۸۴ بدلیل دلزدگی مردم از عدم موفقیت اصلاحات و دعوت گستردهی «اپوزیسیون» ورشکستهی خارجی توسط همهی آنها که ما میشناختیم تحریم شد. طبق آمار رسمی که خودتان آوردید، کمترین میزان مشارکت در تمام تاریخ ج.ا را داشت(و پس از آنهم هرگز تکرار نشد). آمار رسمی نظام را هم که میدانم همیشه مقداری چرب و چیلی شده(مثل اینبار که ۷۵٪ مشارکت همان ۶۰-۶۵٪ بیشتر نبوده، در آن دوره هم ۵۹٪ بیشتر از ۳۰-۴۰٪ نمیتوانست باشد). حتی در دور دوم که رفسنجانی در برابر احمدینژاد قرار گرفت و بخشی از اصلاحطلبان مردم را تشویق کردند که برای شکست ارتجاع هم که شده به پای صندوقها بیایند، تحریم تشدید شد و هیچکس حاضر به این کار نشد. اثر و نتیجهی آن تحریم پر شور مردمی را دیدیم، که ایران را ویران کرد و مردم را آرزومند بازگشت دوران اکبرشاه منفور.
اکنون شما طرفداران تحریم، برای دفاع از این انفعال رقتانگیز و دعوت یکسره عاطفی به بیکنشی و صدور نسخههای فاقد قابلیت اجرایی و توجیه نتایج یکسره فاجعهآمیزی که سیاست تحریم بر کشور داشتند، چارهای ندارید بجز انکار اینکه اساسا تحریمی اتفاق افتاده بوده و مردم رفتند به احمدینژاد رای دادند که هاشمی رئیس جمهور بشود(؟!)و ادعای تحریم را حکومت جعل کرده و ... که مایهی سرگرمی فراوان ماست، و اندک تردیدهایی هم که پیرامون تصمیم خود مبنی بر مشارکت در انتخابات داشتیم را برطرف میکند. :e11b:
بسیار جالب است امیر گرامی که شما از خارج میگویید پیشرفت از طریق اصلاح طلبان داخلی ممکن است و از طریق سکولارهایِ خارج قطعا ناشدنی (منظور آنهاییست که بیکنش هستند نه فسیلهایِ اپوزیسیون) .من و آنارشی ولی میگوییم ساختار شکنی (هر چند بسیار بسیار نامحتمل بنظر میرسد) ولی ممکن است و اتفاقا اصلاح طلبان که رسما معلوم شده چه کاره هستند ناممکن(حداقلی بسیار بسیار بسیار نامحتملتر از اولی).
نکته دیگر اینکه اتفاقا برای ج.ا و حتی کره جنوبی آبرو بسیار مهم است،بقایشان از هر چیز مهمتر است ولی بطرز جالبی علاقه به تایید دیگران دارند هرچند جور دیگر بلوف میزنند.همانطور که دیدیم بعد از سرکوب 88 چقدر ماتحت آغا سوخت.
نکته دیگر اینکه مقایسه و استدلال شما غلط است،شما آمار تضعیف مقاومت مردمی بعلت شرکت در انتخابات را مردود میدانید و از طرف دیگر به ما از ناموفق بودن تحریم میگویید در حالی که اگر قرار به مقایسه است باید تغییرات بدون دلبستن به تغییر از صندوق رای را ببینیم که نمونه حی و حاظر آن انقلاب موفق 57 خودمان که کسی نرفت به مسخره بازی شاه دلببندد (باقی نتایجش بکنار ، موفقیت در به پایین کشیدن حکومت ملاک است که موفق بوده).
چه ربطی به خارج بودن یا نبودن من دارد؟ مگر اینکه ادعا بکنید انقدر «خارج» بودهام که ارتباطم را با جامعه ایرانی از دست داده باشم! که آنهم بیربط است، چون این من نیستم که دارم از زیر سایهی درختان پر شاخ و برگ و امن اروپا دیگران را دعوت میکنم به پریدن جلوی گلوله بخاطر فلان آرمان انتزاعی و بهمان سیستم ناکارآمد سیاسی.
پیشرفت به سوی هدف ما که گسترش رفاه، سکولاریته، ازادی و دموکراسی در ایران است بله توسط اصلاحطلبان میسر نیست، اما پیشرفت در تناسب با شرایط کنونی و موقعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و جهانی که مردم ایران در حال حاضر دارند؟ بله، این قطعا یک احتمال قدرتمند است و فارغ از آنچه شما یا دیگر دوستان ادعا بکنید، دل بستن به آن اصلا فاقد بنیان منطقی نیست.
منظور من از احتمال پیشرفت ایران تحت ریاست جمهوری حسن روحانی:
آنجا که ما ایران را میخواهیم > ۱۰۰
آنجا که اکنون ایران هست > ۰
آنجا که ایران در صورت ادامهی روال فعلی میرود > ۱۰۰ -
آنجا که ایران میتواند با انتخاب یک میانهرو برسد > ۱۰
منظور من این نبود امیر جان،من بطور نسبی گفتم که مشخصا ارتباط شناخت دوستان خارج کمتر از داخلیها از وضع مقاومت داخل است و اطلاعات خرجیها هم باز به نسبه بیشتر از مخالفان خارج، متهم کردن یا چیز دیگری نبود.
منظورت را از پیشرفت سیاسی اجتماعی و جهانی نمیدانم چیست ولی از نظر اقتصادی تا آنجا که من دیدم محموت بود که سوبسیدها را بالاخره برداشت کاری که اصلاح طلبان خوابش را میدیدند و... ،من حقیقتا از لحاظ اقتصاد داخلی فرقی چندانی نمیبینم و گمان نکنم از لحاظ فنی اقتصادی هم پر بیراه گفته باشم.از نظر اثر سیاست خارجی بر اقتصاد هم تنها عامل موثر همان برنامه هستهایست.وگرنه رحیم مشایی دیدیم که از این فیلمهای دوستی با دنیا بیش از هر کس دیگر بازی کرد.
باز هم میگویم من سخنم «خیانت به شهدا» و «تحریم» و... نبوده و نیست ،من حداقل اینجا نظرم با میلاد گرامی مثلا تفاوت زیاد دارد.آنچه من میگویم نه با اصل داستان که با چگونگی تغییر عجیب اوضاع در چند روز آخر داشت.من در سال 88 خودم در چند روز آخر رفتم رای دادم و پیشمان هم نیستم.ولی شرایط آن روز را مفید میدانم و این سری را کاریکاتوری میبینم از دور قبل که چه بسا همان دستاوردهای دور قبل را هم به باد دهد.
البته بخشی از شادی هم بخاطر تمام شدن دیدن ریخت نحس احمدینژاد بطور روزانه است که از آن نظر اگر باشد من هم در این شادی سهیم هستم !!
امیر جان از زیر پاسخ دهی فرار نکنید .
من میگویم شمار رای دهندگان به هر سه نامزد اصول گرا 11.5 میلیون بوده و شمار رای دهندگان به نامزدهای اصلاح طلب و رفسنجانی 15.5 میلیون .
چه طور میشود که وقتی انتخابات به دور دوم میکشد با اینکه مشارکت 2% کمتر شده و اصلاح طلبها و رفسنجانی اعتلاف کرده اند به یکباره تعداد آراءشان از 15 میلیون به 10 میلیون سقوط و آراء اصولگرایان به یکباره از 11 میلیون به 17 میلیون سعود میکند !
مساله بعدی هم اینست که اگر حضور کمرنگ مردم منجر به بلای احمدی نژاد شده !!!! چه طور حضور پررنگشان هم منجر به تکرار همان بلا شد ؟! (اصل 110 قانون اساسی و تدارکاتچی بودن رئیس جمهور هم فراموش نشود)
در ضمن 24 ساعت برای اینکه ببینیم رای دادن مردم نتیجه داشته یا نه خیلی زمان کوتاهی هست :e421:
نجواهای نجیبانه: بر اساس بیانیه تحلیلی بسیج رد تقلب در انتخابات ۸۸ و تثبیت اعتماد به جمهوری اسلامی
نوریزاد: انتخاب روحانی احیای مجدد مرده محتضر بود | ایران | DW.DE | 16.06.2013
gooya news :: politics : خامنهای به هرچهارهدفاش دست یافت! مسعود نقره کار
Real Persian WikiLeaks: پروسه ی چگونگی رئیس جمهور شد ن روحانی.
خامنه ای برنده اصلی انتخابات 92 | zendegi
دوستان وقت داشتید اینها رو هم بخونید اون تحلیل بنی صدر هم که چند صفحه عقب تر گذاشتم رو هم بخونید.
:e40b:
این دیگر حسابی ملال آورست، رای بیشتر احمدینژاد در دور دوم را میتوان از این روشها توضیح داد: ۱. رفسنجانی هرگز اصلاح طلب نبوده و نیست که بخواهد تمام رای اصلاح طلبها را بگیرد! ۲. با حذف دیگر کاندیدهای اصولگرا طبیعتا رای اصولگرایان به احمدینژاد میرسیده. ۳. نفرت وسیع مردم از اکبرشاه باعث رای دادن بخشی از مردم به کاندیدای ناشناختهتر و کمتر بدنام شد. هیچکدام از اینها در توجیه آمار رسمی ۵۹٪ مشارکت واجدین شرایط به داد شما نمیرسد.
پیشرفت اقتصادی یعنی ۴۹٪ کردن تورم ۵۰٪. موضعی که در آن برداشتن سوبسیدها توسط دولت احمدینژاد مورد دفاع قرار میگیرد موضع چندان قدرتمندی نمیتواند باشد. اصلاح طلبها در آن مانده بودند چون اجرای آن بدون وارد کردن فشاری همه جانبه بر پیکر ناتوان اقتصاد ایران ممکن نبود، اگرنه بخشنامه صادر کردن و پول را واریز نکردن که کاری ندارد.
بهبود روابط با جهان یعنی هالوکاست را انکار نکردن و مثل گاو در چینی فروشی به در دیوار نکوبیدن و بهانه دست جنگطلبان غربی/اسرائیلی ندادن. جنبش ۸۸ هم برای دوستان بسنده نیست و همانطورکه همه دیدهاند از هیچ فرصتی برای تحقیر آن فروگذار نیستند، اصولا وقتی کمترین حد از خواستهها را سقوط جمهوری اسلامی بگذارید هرچیز کمتری مایهی نا-امیدی و دلسردی و ننگ و لیاقت پائین ملت نفهم ایران و ... خواهد بود. البته منظورم شما نیستید، منظورم میلاد است، که سه سال پیش هم ملت را بخاطر طرفداری از «نخست وزیر امام» و «تلاش برای بازگشت دوران طلایی آقا» در شرایطی که ما داشتیم در خیابان کتک میخوردیم تحقیر میکرد. او به هیچ چیز کمتر از یک انقلاب تمام عیار به سبک فیلمهای شوروی در زمان استالین که ناگهان دهقانان و کارگران و معلمان همه با هم متحد میشوند برای براندازی نظام سلطه رضایت نمیدهد، و شما و آنارشی هم در این پافشاری برای انکار احتمال هرگونه پیشرفت از شرکت در انتخابات و چسباندن آن به فریب در آخرین دقایق و از همه مهمتر طرفداری از تحریم فقط به این خاطر که به «سقط اعتبار از نظام میانجامد» فارغ از بهای احتمالی آن، پیرو راهی شدهاید که میلاد در آن قدم برمیدارد. و طبیعتا انتقاداتی که به او وارد است، شامل شما هم خواهد شد، که یکی از آنها طلبکاری از عموم مردم به جای به رسمیت شناختن حق انتخاب آنهاست. و دیگری چسبیدن به این تصویر بعید ذهنی از واقعیت که هرچه کمتر از آن، فاقد رسمیت و اعتبار است.
آها پس با وجود اعتلاف اصولگرایان و رفسنجانی باز هم مردم رفتند در شرایطی که همه میگفتند اگر احمدی نژاد رای بیاورد خیابانها را زنانه مردانه میکند ! به احمدی نژاد رای دادند ! (امیر جان من آن موقع ایران بودم ! در تمام تهران بالا پایین میکردم و نظر مردم را نسبت به انتخاب احمدی نژاد میشنیدم حتا به شهرهای اطراف هم رفتم و دیدم جو حاکم نگرانی از به قدرت رسیدن احمدی نژاد بود)
پس اگر این طور باشد که مردم به خاطر نفرت از رفسنجانی به کسی که ازش میترسیدند رای دادند به راستی که مردم احمقی داریم .
منتها من هنوز پاسخی نگرفتم و نمیفهمم که چه طور میشود که 11 + 5 = 17 !!! آن هم در شرایطی که در دور دوم مشارکت 2% کمتر شده بود.
اگر شما نمیخواهید توضیح دهید اشکالی ندارد ولی مهر ورزیده پروپاگاندای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را تکرار نکنید که مردم چون از رفسنجانی نفرت داشتند به احمدینژاد رای دادند! جوی که در آن زمان در خیابان بود و حرفی که هر غیر بسیجی میزد این بود که برویم به رفسنجانی رای بدهیم که احمدی نژاد رای نیاورد . آن نفرتی که شما دارید ازش حرف میزنید در مقابل ترسی که مردم از احمدی نژاد داشتند نزدیک به صفر بود با وجود همین نفرت!!!! رفسنجانی از سایر کاندیداهای اصلاح طلب بیشتر رای آورد. طبیعتن میبایستی با اعتلاف اصلاح طلبها با کارگزاران رای های اصلاح طلبان به سمت رفسنجانی سرازیر میشد ولی نشد، به جاش به یکباره شمار رای های جبهه اصول گرا که همه از به قدرت رسیدنشان نگران بودند و در شرایطی که هیچ تشکلی به جز جامعه اسلامی دانشجویان از احمدی نژاد حمایت نکرده بود تعداد رای های احمدی نژاد به 17 میلیون و اندی رسید.
آن چیزی که شما از به زبان آوردنش ترس دارید را من برایتان میگویم :
BBCPersian.com
BBCPersian.com
با توجه به تقلبی که دور اول شد و صدای کسی در نیامد به سادگی قابل پیش بینی بود که در سال 88 هم تقلب خواهد شد. منتها از آنجایی که در تقلب نخست جیک کسی در نیامد در سال 88 تقلب را در همان دور اول و احتمالن بدون شماردن آراء صورت دادند و به میزان مشارکت مردم در آن دوره و جو بسیار منفی که بر علیه احمدی نژاد ایجاد شده بود طوری که بخشی از طرفداران احمدی نژاد هم ریزش کرده بودند توجه نکردند که باعث شورش و اعتراض شد و این همان اشتباه تاکتیکی حکومت بود در صورتی که اگر در همان 88 هم به شیوه 84 تقلب میکردند احتمالن آب از آب تکان نمیخورد.
در ضمن بحث من از اول این نبوده که مشارکت در سال 84 زیاد بوده یا کم . بلکه بر سر این بوده که چه مشارکت زیاد باشد چه کم همان دلقکی که آغا میخواهد از صندوق بیرون میآید. شما به اعمال نظر و رایتان در شرایطی دل بسته اید که از میان بیش از 600 کاندید تنها 8 نفر تایید صلاحیت شدند و از همان 8 نفر دو نفر همین طوری الکی و بیدلیل کنار کشیدند !!!
به عبارت ساده تر این شمایید که باید نشان بدهید دلیل انتخاب احمدی نژاد برای نخستین بار در سال 84 مشارکت کم مردم بوده و نه تقلب کما اینکه در سال 88 با وجود مشارکت آنچنانی مردم تقلب شد و در مورد این توهم که اگر مردم شرکت کنند تقلبی نخواهد شد دست کم یک مثال نقض قوی وجود دارد.
جالبه که دوستان به چیزی که هرگز امتحان نشده میتازند و نکوهشش میکنند ولی به مساله ای که 11 بار امتحان شده و 10 بارش نتیجه درخوری نداشته ایمان دارند و از آن دفاع میکنند !!!
سخنان و نظرات من هم در تمام این سه سال اینجا موجود است و خود من هم گمان کنم بدانم نظرم چیست و جالب است منرا که پیش از شما حداقل رای دادهام را به چنین نظراتی متهم میکنید.
البته که ج.ا دنبال کسب اعتبار در این میان است و همانطور که قبلا هم گفتم آبرو و اینکه بقیه درباره آنها چه فکر میکنند مهم است ولی مهمتر از همه همان وضعیت روانی مردم است که از همه چیز مهمتر است و همانطور که من هوادار امیدواری مردم بودهام تا کنون، اکنون هم این داستان را شدیدا بودار میبینم.حالا نمیدانم هلوکاست را انکار کرد محموت مگر جنگی شد که شما خسارات آنرا برای ما حساب میکنید،وقتی بازی چیز دیگریست 100 برابر هم مزخرف بگوید جز کم کردن اعتبار بین المللی ایرانیان (که آنهم هیچ اثری بر اقتصاد ندارد) قرار است چه تاثیر دیگری داشته باشد؟
داستان مردم ایران و ج.ا داستان گروگانگیریست که قدرت گرفتن ج.ا باخت است و هم ضربه زدن به آن چرا که ج.ا مردم را سپر بلای خود میکند.بنابراین یکطرفه نشان دادن آن اشتباه است.چیزی که قطعیست اینست که بعد از حتی ج.ا هم مدینه فاضلهای نخواهد بود ولی با وجود ج.ا دموکراسی که سهل است همان اقتصاد هم با وجود بخت مافیایی-امنیتی-نظامی مثل سپاه ناممکن.
ببینیم چه گلی قرار است بسر مردم بزند حاج آقا روحانی !!
حرفهایی از ته دل: حسن روحانی و کلاه گشادی که سر آن هجدهمیلیون نفررفت !
امیدوارم آن روز از خنده های تلخِ من که از سر شادی نیست ناراحت نشوند دوستان !گفتآورد:
ملت یا لااقل آن هجده میلیون که به روحانی رای دادند هنوز نفهمیده اند چه کلاه گشادی سرشان رفته است نفهمیده اند روحانی هم آخوندی است درست مانند آخوندهای دیگر که تا قبل از رسیدن به قدرت عادل و ازادیخواه است و پس از قدرت تیشه به ریشه همه می زند و تنها کاری که نمی کند کمک به ملت است.فعلا که همه داغ هستند یک مدت صبر کنید جشن و پایکوبی ها برای پیروزی این آخوند حقه باز تمام شود آن وقت می فهمند چه کلاه گشادی بر سرشان رفته است. طرفداران اصلاح طلبان برای چند دلار بیشتر درخارج از کشور برای روحانی لابی کردند و پاچه خواری آقا را کردند درحالی که اگر همین ها به تحریم کمک کرده بودند شاید الان وضع بهتری می داشتیم با این وضع جمهوری اسلامی تثبیت شد و کلاه گشادی سر آن هجدهمیلیون نفر رفت !
کار ما هم بر عکس شده.این بحث ها باید قبل از انتخابات صورت می گرفت.الان این تحلیل ها دیگر به چه دردی میخورد.
آن وقت که بحث تحریم انتخابات شد هیچکس از روی لج و لجبازی به این گزینه فکر نمیکرد بلکه اکثرا میدانستند با این شرایط و پیش زمینه هایی که در چند سال اخیر به وجود آمده بود فشار سنگینی به ج.ا وارد میشود.
ج.ا اکنون میتواند ادعا کند اگر فشار خارجی بر او اعمال میشود به واسطه ی حمایت داخلی از این فشار راحت است.
اتفاقا این مسئله کمک زیادی به مسائل هسته ای هم میکند....
یکی از دلایلی که رای دهندگان می آورند این است که فشار اقتصادی باعث شده که به پای صندوق رای بروند.و جالب اینکه کاندید ها خصوصا روحانی در چند سخنرانی اصلی اش بر این موضع اصرار میکرد که مسائل اقتصادی را حل خواهد کرد.
این پرسش وجود دارد که روحانی دقیقا چه کاری میخواهد با اقتصاد از پا افتاده ی ما بکند که از چنین حمایتی برخوردار شده؟
دقیقن ایرانبانو جان .
مشکلاتی که امروزه گریبان گیر ایران است زیر سر احمدی نژاد نیست . هر چند که او گند و گوزهای اندازه خودش داشت و سیاستهای بد اقتصادیش + تحریمها کلن کشور رو فلج کرد.
ولی همه ی این جماعتی که به امید بهتر شدن اوضاع رفتن رای دادند اصلن به این مساله دقت نمیکنند که نه سپاه نه نیروی انتظامی نه بسیج و نه مسایل هسته ای اصلن در حیطه اختیارات رئیس جمهور نیست !
یعنی گشت ارشاد و نسبت و دخالتهای سپاه در امور سیاسی و اقتصادی و سرکشی های بسیج و قُد بازی های هسته ای و سانسورهای رسانه ای و ... اصلن دست رئیس جمهور نیست. حالا روحانی چه طور میخواد اینها رو درست کنه خودش یه سوال بزرگه.
البته میشه از اون طرف سیگنالی که خامنه ای با انتصاب روحانی و نه انتخابش! (چون رای هر 18 میلیون رای دهنده الان در زباله دانیست) به آمریکا و غرب برای سازش فرستاده رو دید و احساس کرد.
در بین تمام این سیاستمدارن و کشورهای غربی و ... فقط کانادا و اسرائیل بودند که به درستی موضع گیری کردند و گفتند این شیخ پشمک الدین عروسک جدید خامنه ایست.
پ.ن : امام نقی (ع)، پس از با خبر شدن از نتایج انتخابات ایران فرمودند: این مردم پارس، مردمی عجیب هستند! بیست و چهار ساعته از قوانین اسلامی، حجاب، دیه، شلاق، سنگسار، ظلم ملا و ولایت فقیه که قانون اسلام است، غر می زنند، اما برای رهایی از قوانین اسلام، به کسی رای می دهند و او را رییس جمهور می کنند که هم اسمش روحانی است و هم خودش!!! براستی که عجیب مردمانی هستند! فکر می کنند با کمک یک ملا، می توانند از شر قوانین اسلام، رها شوند...!! آنگاه امام نقی، الاغ عزیز خود، حضرت عفیر (رضی الله عنه) را صدا کرده و فرمودند: یا عفیر، به خدا قسم که تا چند سال دیگر، سهم امام و خمس و زکات ما، تامین است، لذا به سمت «دیار لاس وقاس» برویم که وقت شادی و جنباندن ماتحت است...! سیره النقی/ نوشته ابن قنبل / فصل: دور چون با عاشقان افتد، تسلسل بایدش! / بخش: این یهودی ها اگر زرنگی(!) مردم پارس را داشتند، برای برای نجات از کوره آدم سوزی حزب نازی، باید به هیتلر رای می دادند!! (گمنامیان: امام نقی(ع):شگفتا! مردم پارس برای رهایی از قوانین اسلام یک نفر را رییس جمهور میکنند که هم خودش روحانی است و هم نامش!)
خوب ج.ا که میخواهد سازش کند.با روی کارآمدن مثلا یک رئیس جمهور میانه رو و از این طریق انعطاف خود را در برابر جامعه ی جهانی به فرض میخواهد نشان دهد.خیلیم خوب.....
حالا چرا مردم پروسه ی مبارزاتی خود را تر مالی نمودند.:e404:
اتفاقا با عدم حضور مردم به نظرم روی ج.ا بیشتر فشار می آمد تا با جامعه ی جهانی سازش کند....
؟
10 صفحه بحث و دریغ از یک خط استدلال برای اینکه چگونه تحریم کنش اجتماعی است و باعث اعتراض توده ی مردم می شود اما رای دادنی که احتمال هرگونه اعتراض در تجمعاتی که روحانی و مردم حضور دارند وجود دارد کنش سیاسی نیست و به ضرر مردم است؟
نکته ی دیگر این است که زمانی که تمام رای دهندگان در این انجمن به باور پوچ مردم در سال 76 که انتظار معجزه و تغییر نظام را از خاتمی داشتند اذعان می کنند و همگان بر این نکته واقف بودند که کار چندانی از امثال روحانی بر نمی آید و با علم به این قضیه و برای تغییری هرچند کوچک پای صندوق رای رفتند چگونه کلاه گشاد سر مردم رفته است؟کلاه زمانی می رود که شما گمان کنید رییس جمهور در ایران همه کاره است و توانایی تغییر در تمام زمینه ها را دارد و کلی هزینه و وقت و انرژی و حتی زندان و دستگیری را برای به قدرت رسیدن آن جناح یا رییس جمهور به جان بخرید.حالا شما دوستان طرفدار تحریم خواهشا چند نکته را برای ما نشان دهید:
1-چگونه تحریم برای آزادی و رسیدن به دموکراسی راستین و سکولاریسم موثرتر از رای دادن است؟
2-بر فرض که مردم همگی اشتباه کرده باشند اکنون چه از دست داده اند و چه هزینه ای متحمل شده اند که شما می گویید کلاه سر آنان رفته؟
3- اساسا مگر کسی به منجی بودن روحانی باور داشته که شما هی تکرار می کنید که آی مردم سرتان کلاه رفته و گمان می کردید این آخوند! برایتان آزادی می آورد در صورتی که پدرتان را در می آورد؟زمانی که مردم همگی قواعد و قوانین این بازی را به خوبی می دانستند چگونه بازی خوردند؟
یک استدلال خنده دار دیگری که موافقان تحریم می آورند پایمال شدن خون کسانی است که 4 سال پیش به خیابان رفتند و سرکوب شدند.والا ما هرکسی را می بینیم که آنروز ها در خیابان بوده و به بدترین شکل سرکوب شده رای داده است.نمون اش خود امیر گرامی که پیک هایش در روزهای اعتراضات را من به خوبی یادم می آید و توصیف اش از تظاهرات را.خود من هم به قدر کافی هزینه داده ام اما تصمیم گرفتم رای بدهم،بگذریم که در لحظات آخر با جو احساسی که در فضای اینترنت شکل گرفته بود منصرف شدم.مصاحبه ی مادر سهراب اعرابی را بخوانید تا دریابید برای کسانی که سرکوب شدند تغییر حداقلی وضعیت زندگی یک کارگر چه مایه ارزشمند تر از تغییر نظام است که 100 سال دیگر رخ می دهد و هیچ کس هم نتواسته به ما نشان دهد که تحریم چگونه می توانست راه بهتری برای رسیدن به هدف براندازی نظام باشد؟
الان که دیگه گذشته و حرف های ما بی تاثیر و خیلی دیر هست...من تمایل به کل کل با دوستان ندارم !! اما شخصا دارم فکر میکنم تمام افرادی که این گونه به تحریم انتخابات میتازن دارن به مرد پوشالین حمله میکنن... دقیقا هیچ کس نگفته فقط تحریم به تنهایی کنش محسوب میشه... مساله مهندسی افکار و ذهن مردم هست که با تشویق به رای دادن در هر دوره و زمانی رخ میده و این فرصت رو میگیره که حداقل افکار مردم رادیکالیزه بشه برای تغییر اساسی، حداقل در سطح ذهنی !! نگفتیم تحریم کنیم و خلاص بریم تو خونه بخوابیم که...
اصولا بدون سازماندهی نیروهای موثر و رسانه ها ، نه تحریم موثر هست نه شرکت...
اما اینکه میفرمایید رای بدیم که حداقلش تجمعاتی هست که امکان اعتراض که غیر منطقی تر هست...شده جریان 88 که منتظر بودن روز قدس بشه ، روز عاشورا بشه ، 22 بهمن بشه لا به لای جمعیت حزب اللهی تشریف بیارن بیرون !! یعنی نهایت سازماندهی همین بود که به راحتی روز 22 بهمن کلکش کنده شد... فقط شاید 25 بهمن 89 کمی از این قاعده مستثنی بود !! حالا اینم تجمع ، برنامه بعدی چیه ؟ هدف چیه ؟ همین تجمعات بی برنامه بود که ما رو به هیچ جا نرسوند دیگه...تظاهرات سکوت و نمیدونم این چیزا !!
البته نمیدونم چطور با این قطعیت از تمام افراد و همگان حرف میزنید... همین هست که میگم کردیت زیادی برای رفتار های احساسی مردم قائل میشید دیگه !! اصلا در سبد آرا روحانی ، همه یک دست و یک جنس نیستن که... خیلی ها حتی به دلیل صرفا روحانی بودن ایشون و دید ارزشی به ایشون رای دادن نه بحث سیاسی...ما هم امکان بررسی دقیق سبد آرا ایشون رو نداریم که تحلیل جامعی ارائه کنیم و همه حرف ها بر اساس حدس و گمان هست...گفتآورد:
نکته ی دیگر این است که زمانی که تمام رای دهندگان در این انجمن به باور پوچ مردم در سال 76 که انتظار معجزه و تغییر نظام را از خاتمی داشتند اذعان می کنند و همگان بر این نکته واقف بودند که کار چندانی از امثال روحانی بر نمی آید و با علم به این قضیه و برای تغییری هرچند کوچک پای صندوق رای رفتند چگونه کلاه گشاد سر مردم رفته است؟کلاه زمانی می رود که شما گمان کنید رییس جمهور در ایران همه کاره است و توانایی تغییر در تمام زمینه ها را دارد و کلی هزینه و وقت و انرژی و حتی زندان و دستگیری را برای به قدرت رسیدن آن جناح یا رییس جمهور به جان بخرید.
1-بالاتر توضیح دادم که حرف شما حمله به مرد پوشالین هست !! هیچ احمقی فکر نمیکنه با رای ندادن تنها چیزی عوض میشه... حالا در مقابل شما برای من توضیح بدید بخش عمده مردمی که رای دادن آیا از فردای انتخابات ذره ای فسفر خرج فکر کردن به مسائل مهم میکنن ؟ کمترین هزینه که هزینه ذهنی هست رو حاضرن بپردازن؟ اینکه 4 سال یکبار تب کنیم و دو روز بعدش برگردیم به همون دنیای فانتزی خودمون خیلی هنر هست؟گفتآورد:
حالا شما دوستان طرفدار تحریم خواهشا چند نکته را برای ما نشان دهید:
1-چگونه تحریم برای آزادی و رسیدن به دموکراسی راستین و سکولاریسم موثرتر از رای دادن است؟
2-بر فرض که مردم همگی اشتباه کرده باشند اکنون چه از دست داده اند و چه هزینه ای متحمل شده اند که شما می گویید کلاه سر آنان رفته؟
3- اساسا مگر کسی به منجی بودن روحانی باور داشته که شما هی تکرار می کنید که آی مردم سرتان کلاه رفته و گمان می کردید این آخوند! برایتان آزادی می آورد در صورتی که پدرتان را در می آورد؟زمانی که مردم همگی قواعد و قوانین این بازی را به خوبی می دانستند چگونه بازی خوردند؟
2-بزرگترین هزینه همون مهندسی افکار اونها و حرکت در چارچوب بازی نظام هست و اینکه فکر کنن تنها راه باقی مانده همون انتخابات هست که من از خیلی ها شنیدم...همون چیزی که جناب صادق زیبا کلام فرمودن در فیلم انتحاباتی روحانی و حتی همین یک جمله ایشون برای مردمی که فسفر رو انبار کردن ، موج جوگیری در روزهای قبل از انتخابات رو افزایش داد...
3- باز هم داستان "همگی" !! عرض کردم که ما توان تجزیه تحلیل همگی رو نداریم فعلا... اما چیزی که به طور خاص دیدم و با توجه به خلوت بودن مثلا همین انجمن دفترچه ، اصولا کارهایی که نیاز به سوزاندن مقادیر فسفر بیش از حد معمول داشته باشه ، آنچنان پر طرفدار نیست... پس نوشابه اضافی باز کردن هست که بگیم همگی قواعد و قوانین بازی رو به خوبی میدونستن... اصلا هم چنین چیزی من ندیدم !! بخش عمده مردمی که با ذهنشون این چنین در دوره های مختلف بازی میشه ، هیچ قاعده بازی ای رو نمیدونن چون اصولا هنوز نمیدونن مشکل اصلی کجاست !! کسانی هستن هنوز که میگن خمینی خودش خوب بود نمیدونم صداقت داشت اینا ندارن... شهریار جان ما هنوز درگیر چنین افرادی هستیم !!
خب این استدلال هم که صرفا کپی برابر اصل جوگیر کردن مردم برای رای دادن هست اما در جبهه مخالف... من این نقد رو میپذیرم که تحریم کنندگان هم نتونستن به خوبی مواضعشون رو توضیح بدن !! البته نداشتن امکانات رسانه ای کافی و در مقابل حجم انبوه جوگیر کنندگان در رسانه های مختلف از داخلی گرفته تا بی بی سی و اکبر گنجی و نوری زاده و شبکه های اجتماعی و اصولا عدم تمایل بسیاری از مردم به سوزاندن فسفر ، باعث کاهش شانس موافقین این نظر برای توضیح مواضعشون هم بود.گفتآورد:
یک استدلال خنده دار دیگری که موافقان تحریم می آورند پایمال شدن خون کسانی است که 4 سال پیش به خیابان رفتند و سرکوب شدند.والا ما هرکسی را می بینیم که آنروز ها در خیابان بوده و به بدترین شکل سرکوب شده رای داده است.نمون اش خود امیر گرامی که پیک هایش در روزهای اعتراضات را من به خوبی یادم می آید و توصیف اش از تظاهرات را.خود من هم به قدر کافی هزینه داده ام اما تصمیم گرفتم رای بدهم،بگذریم که در لحظات آخر با جو احساسی که در فضای اینترنت شکل گرفته بود منصرف شدم.مصاحبه ی مادر سهراب اعرابی را بخوانید تا دریابید برای کسانی که سرکوب شدند تغییر حداقلی وضعیت زندگی یک کارگر چه مایه ارزشمند تر از تغییر نظام است که 100 سال دیگر رخ می دهد و هیچ کس هم نتواسته به ما نشان دهد که تحریم چگونه می توانست راه بهتری برای رسیدن به هدف براندازی نظام باشد؟
ولی خب من هم با بی میلی زیاد با جمله آخر شما موافقم.البته اگر و فقط اگر حدس ما برای تغییر حداقلی شرایط واقعا بستگی به انتخاب روحانی و مثلا انتخاب نشدن جلیلی داشته باشه...
داریوش گرامی ابتدای صحبت شما که مغلطه بود از نوع مسموم کردن سرچشمه :e404: !! مطمئن باشید استدلال درستی بشود من میپذیرم...در پاسخ به شهریار گرامی هم گفتم ، اصولا تحریم به تنهایی قطعا مفید نیست و نمیدونم چه کسی چنین چیزی رو در ذهن بقیه جا انداخته... تحریم برای من شخصا یک تمرین ذهنیست !! شما وقتی از یک راه خسته شدی به دنبال راه دیگه قطعا خواهی گشت... حالا اینکه در ادامه چه چیزی پیش میاد مساله دیگه ای هست... من متوجه پیچیدگی بازی و نفع بردن احتمالی مردم از رای دادن هستم...اما مثال آب نبات در برابر یک میلیون دلار واقعا مثال به جایی هست !! درست که گاهی رژیم مثل 88 خطایی هم مرتکب میشه ( البته باز به هم به دلیل عدم دسترسی به جزییات هیچ کس مطمئن نیست که تقلب در چه ابعادی بوده چون خود موسوی هم نیمه شب و با عجله در مصاحبه با رسانه ها گفت من برنده قطعی انتخابات هستم که دلیل کارش رو من نمیدونم هنوز ) ، اما در هر حال با توجه به بافت جامعه ایران ، دست بالا رو داره و همواره خودش زمین بازی رو تدارک دیده پس منطقا سود بیشتری هم خواهد بود مگر اینکه فاکتور ناشناخته و غیر منتظره ای وارد بشه... پس بدون توجه به میزان اثر رای ندادن ، ابتدا مدعیان موثر بودن رای دادن باید مدعای خودشون رو ثابت کنن که چطور با بازی در زمین حریف میتونن قاعده بازی رو به هم بزنن ؟ باور کنید به این سوال اگر جواب منطقی داده بشه من میپذیرم...
البته هیچ هیچ که نه... اما به قاعده کلی طبق گفته خاتمی رئیس جمهور یک تدارکاتچی بیشتر نیست !! هاشمی هم به نظر من هم در موردش غلو شده هم با بقیه مهره های رژیم تفاوت داره به دلیل نفوذش در ارکان مختلف و در بسیاری موارد جنگ قدرت بین هاشمی و خامنه ای هست... یعنی جایگاه ریاست جمهوری نیست که به هاشمی وزن میده بلکه بر عکسش هست و این نیست که پس هر کس دیگه ای هم که رئیس جمهور شد توان انجام کار احتمالی ( و نه قطعی ) هاشمی رو داره... دیدیم که جناب مموتی هم بعد از کمی هارت و پورت ، تبدیل به موجودی بی آزار و افسرده شده این روزها !!گفتآورد:
اگر هیچ فرقی نمیکند که چه کسی رئیس جمهور شود و اگر هیچ اختیاراتی ندارد، پس چرا مثلا نگذاشتند هاشمی یا خاتمی بیاید یا چرا در 88 علیه موسوی تقلب کردند؟
حالا تقلب دوره موسوی که قطعی و با جزییات مشخص که نیست اما به طور کلی اینها جنگ قدرت داخل رژیم هست و نمیدونم چطور میشه بهره برد برای منافع بلند مدت مردم...
تا حالا خاتمی یا هاشمی یا حتی موسوی ، کدامیک حرفی زدن که با اصول قانون اساسی ایران منافات داشته ؟ با کمی تفاوت همگی یک حرف رو میزنن...
اینها در حد تحلیل شخصی خب محترم هست اما شما هیچ ادله ای نداری !! اینکه فکر کنی کل آرا موسوی امروز رسیده به روحانی یا مثلا آرا احمدی نژاد چی شده و مسائل دیگه... حدس خودم هم به تقلب در دور پیشین هست اما در چه ابعادی رو نمیدونم واقعا !! ما بدون دسترسی به تحلیل های آماری واقعی نمیتونیم حرفی بزنیم...گفتآورد:
اتفاقا برعکس شما و اون بسیجیهایی که میفرمائید من معتقدم که ج.ا این دوره خودش بر اینکه در دوره پیشین تقلب شده بود صحه گذاشته. وگرنه این دوره با اینکه روحانی بسیار معتدل و به اصطلاح میانهرو بود و اصلا در حدِ موسوی محبوب نبود، در همان دورِ نخست برنده شد. مطمئنا در دورهی پیش تقلبِ بسیار گستردهای شکل گرفته بود؛ وگرنه در بدبینانهترین شکلِ ممکن، انتخابات باید به دورِ دوم کشیده میشد.
دوستان برای اینکه کمی وارد حال و هوای واقعی انتخابات در ایران بشید و اقشار مختلف رو ملاحظه کنید به این تاپیک مراجعه کنید:
آقای روحانی به عنوان هفتمین رئیس جمهور ایران انتخاب شد
- http://www.daftarche.com/images/imported/2013/06/25.jpgNasim Roshanaei
Saturday
روی کار آمدن روحانی بر یک نکته ی بسیار مهم صحه گذاشت:
1. چگونه سیستم حکومت جمهوری اسلامی هوشمندانه موفق شد بخشی از مردم معترض را به سویی هدایت کند که امیدوار و خودخواسته به یکی از مهره های اصول گرا (روحانی) رای دهند و سپس چنین نتیجه بگیرند که" این بار رای ما دزدیده نشد و اراده ی ما تاریخ را ساخت." به این ترتیب جمهوری اسلامی توانست آتویی را که 4 سال پیش به مردم داده بود(دزدیدن رای هایی که مردم به موسوی و کروبی داده بودند) پس گرفته و با اعتماد به نفس فراوان در سطوحی از گفتمان سیاسی داخلی و خارجی به مشروعیت! نسبی دست یابد تا به قلدری خود ادامه دهد.
با انتصاب روحانی، پروپاگانداها و به ویژه مناظره ی انتخاباتی پوپولیستی روحانی با قالیباف( که بعد از آن جوانان و قشری از روشنفکران جوگیر شدند)، جمهوری اسلامی خود را حتی از زحمت تقلب کردن نیز خلاص کرد.
ابراز احساسات معصومانه، رضایت و شادی کسانی که دیروز به روحانی رای داده اند، مانند رضایت نوزاد گرسنه ای است که مادرش به جای شیر دادنش، با خواندن لالایی و داروی خواب آور، او را می خواباند.
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/06/25.jpgNasim Roshanaei
در تاریخ نوشته خواهد شد این روزهای حیرت انگیز" که مردم معترض شعار میدهند، دیکتاتور، دیکتاتور، تشکر، تشکر! " چگونه می توان رویدادی سیاسی را در تاریخ تصور کرد که در آن مردم معترض از دیکتاتورشان تشکر میکنند! مردمی که لااقل این را درک کرده اند که حکومتشان دیکتاتوری است! آیا از دیکتاتور تشکر می کنند که اجازه داده است به یکی از منتخبان دیکتاتور رای بدهند و دیکتاتور رای هایشان را بشمارد!!!!! به کجا رسیده ایم... چگونه می توان به رخدادی سیاسی که در آن هم مردم معترض و هم دیکتاتور راضی و
محمدرضا عارف به حسن روحانی رئیس جمهور منتخب ملت ایران پیشنهاد داده است در دولت تدبیر و امید از دکتر محمود احمدی نژاد مشاوره بگیرد.
به گزارش خبرنگار مهر، محمدرضا عارف روز یکشنبه هفته جاری در گفتگویی با ماهنامه مدیریت ارتباطات، به حسن روحانی رئیس جمهور منتخب ملت ایران پیشنهاد داده است از دکتر محمود احمدی نژاد مشاوره بگیرد. بخشهایی از این گفتگو را در ادامه میخوانید.
-در ابتدا برای شرکت در انتخابات و نه کاندیدا شدن، اعلام حضور کردم، گفتم من در انتخابات شرکت میکنم. بنای من بر این بود که با این کار، تندرویهایی که در بخشی از جریان اصلاحات وجود داشت و عدهای دنبال تحریم انتخابات بودند مخالفت کنم.برچسبهایی هم به من زده شد، اصلاً جواب، ندادم از جمله اینکه گفتند عارف زود اعلام کاندیداتوری کرده، جواب ندادم .گفتند اصلاحطلب بدلی است جواب ندادم. هرچه گفتند را با نگاهی که به آینده داشتم جواب ندادم. آگاهانه جواب ندادم. اول اینکه بدلی به من نمیچسبید، من شخصیت دوم دولت اصلاحطلبان بودم. مسیر خودمان را جلو رفتیم. رایزنیهایی میکردیم، مشورتهایی میکردیم. خوشبختانه اولین گام را برداشتیم. موفق شدیم پرونده تحریم انتخابات ریاست جمهوری را در ماه های آبان و آذر 91 ببندیم. گفتیم مسیر خودمان را ادامه میدهیم. روند کند، اما امیدوار کننده بود.
-خط قرمز را از اول ترسیم کردیم. گفتیم خط قرمز ما ارزشها، آرمانها و قانون اساسی است. برای اینکه همه چیز روشن و شفاف باشد که چه کار میکنیم. گفتیم به غیر از این خطوط قرمز، درباره همه چیز چالش و بحث میکنیم.
....
* آقای دکتر! اضطراب روزهای مناظره را ندارید؟ رئیسجمهور نشدید اما خوشحال به نظر میرسید. چرا؟
روشن است. به دلیل اینکه من میخواستم طوری حرکت کنم تا برای نظام و مردم مسأله ایجاد نکنم. بسیار کار خطرناکی بود که در عین بیان مطالبات، مشکلات و گرفتاریهای مردم، خدای ناکرده دردسرساز نشوم و از خطوط قرمز اعتقادیام عبور نکنم. بسیار کار سختی است. برای من امنیت ملی، منافع ملی و همگرایی اصل بود.
*اگر رئیسجمهور میشدید به آقای دکتر احمدینژاد چه پستی را پیشنهاد میکردید؟
من، فکر میکنم رؤسای جمهور گذشته، نباید هیچ پست اجرایی بگیرند. به هیچ وجه. اما در جایگاه مشاور عالی باید از همه رؤسای جمهور، استفاده شود.
*یعنی، الان به دکتر روحانی توصیه میکنید که از ایشان، به عنوان مشاور عالی استفاده کنند؟
حتماً. من توصیهام به آقای روحانی این است که از تمام مدیران ارشد نظام در جایگاه خودشان استفاده کنند. حالا هرکسی یک ظرفیتی دارد. ما باید از تمام ظرفیتهای موجود در کشور برای حل مشکلات و گرفتاریهای مردم استفاده کنیم. جز این باشد، به نتیجه نمیرسیم. تجربه 8 ساله اصولگرایان نشان داد و من بارها در مناظرات هم اشاره کردم که یک دست شدن کشور، جواب نمیدهد. حتی اگر اصلاحطلبان هم باشند همین است و جواب نمیدهد...
عارف در این گفتوگو به پرسشهای زیادی در مورد اصل و حاشیههای انتخابات یازدهم ریاستجمهوری پاسخ داده است که به زودی در سیوهشتمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر خواهد شد.
ستون سر مقاله امروز روزنامه کیهان، به مقاله ای از حسین شریعتمداری با عنوان«همراهان ناهمراه ! »اختصاص یافت:
پیروزی آقای دکتر حسن روحانی در انتخابات پرشور و حماسی اخیر، بلافاصله بعد از اعلام نتیجه انتخابات با تحلیلها و گمانهزنیهای فراوان و متفاوتی در داخل و خارج کشور روبرو شد. بیشترین حجم این تفسیرها به دو موضوع؛ «احتمال تغییرات جدی در سیاستهای کلان نظام» و «نقش و تاثیر این انتخاب بر آرایش سیاسی احزاب و جریانات داخلی» اختصاص داشت که هنوز هم ادامه دارد. یادداشت پیش روی اشارهای گذرا به نکات یاد شده دارد.
1- آقای روحانی که در انتخابات حماسی 24 خرداد با کسب اکثریت آرای مردم به ریاست جمهوری اسلامی ایران انتخاب شدهاند، اگرچه اعلام کردهاند در اداره امور اجرایی کشور سلیقهای متفاوت با اصولگرایان و سایر نامزدها دارند ولی این سلیقه سیاسی متفاوت در چارچوب سلیقههای درون نظام تعریف شده و احراز صلاحیت ایشان از سوی شورای نگهبان را در پی داشته است بنابراین، تنها رخداد تازهای که این روزها، با انتخاب آقای روحانی اتفاق افتاده- و اتفاق مهمی نیز هست- جابهجایی مسئولیت امور اجرایی کشور از یک سلیقه سیاسی به سلیقه سیاسی دیگری در چارچوب و بستر تعریف شده نظام است.
رخدادی که در عمر سیو چند ساله نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بارها اتفاق افتاده است. این جابهجایی نشان میدهد که اولا؛ نگاه مردم برای حل مشکلات و از جمله مشکلات اقتصادی به درون نظام است و به قول حضرت آقا؛ «نظر دشمنان برای ملت ایران اهمیتی ندارد» و ثانیا؛ برخلاف آنچه دشمنان بیرونی ادعا میکنند، «حلقهمدیریت» در نظام اسلامی بسته نیست و مسئولیتها میتواند با انتخاب مردم در میان سلیقههای مختلف درون نظام جابهجا شود.
2- تعیین سیاستهای کلی و کلان نظام مطابق اصل 110 قانون اساسی از اختیارات رهبری است. بنابراین برخلاف هیاهوی دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها، با انتخاب آقای دکتر روحانی، سیاستهای کلان نظام تغییری نکرده و نخواهد کرد. آقای روحانی سالهای متمادی دبیر شورای عالی امنیت ملی و یکی از نمایندگان رهبر معظم انقلاب در این شورا بوده- و هنوز هم هستند- و میدانند که علاوه بر اختیار قانونی رهبری در تعیین سیاستهای کلی نظام- ولایت مطلقه فقیه- بسیاری از سیاستهای کلان با ارجاع رهبر انقلاب، در این شورا مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نهایتاً در صورت تأیید ایشان به اجرا درمیآید.
اعضای این شورا مطابق اصل 176 قانون اساسی عبارتند از؛ رؤسای سه قوه، رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح، مسئول امور برنامه و بودجه، دو نماینده به انتخاب مقامرهبری، وزرای امور خارجه، کشور و اطلاعات و برحسب موضوع، وزیر مربوطه و عالیترین مقامهای ارتش و سپاه. با توجه به نکته یاد شده، با حضور آقای دکتر روحانی در رأس قوه اجرایی کشور، هم نگرانی بعضیها و هم انتظار برخی دیگر درباره تغییر سیاستهای کلان نظام بیاساس و نشدنی است و البته ایشان نیز تاکنون چنین ادعایی را مطرح نکردهاند.
3- همزمان با انتخاب آقای روحانی، سه جریان جبهه اصلاحات، اطرافیان آقای هاشمی رفسنجانی و اصحاب فتنه تلاش گسترده و از قبل پیشبینی شدهای را برای مصادره آرای ایشان به نفع خود آغاز کردند. این تلاش با استناد به حمایت آقایان هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی از آقای روحانی صورت گرفته و ادامه دارد. جریانات یاد شده در تبلیغات و اظهارنظرهای خود به طور زیرکانهای موقعیت آقای دکتر روحانی را تضعیف کرده و ادعا میکنند چنانچه هاشمی و خاتمی از وی حمایت نکرده بودند نمیتوانست اکثریت آراء مردم را به دست آورد! این عملیات روانی گسترده و پرحجم برای مصادره آرای آقای دکتر روحانی در حالی است که؛
الف: مدعیان اصلاحات در همان اوایل کار متوجه شدند نامزد اختصاصی آنها، آقای عارف کمترین شانسی برای پیروزی ندارد و تمامی نظرسنجیها از پایینترین رده مقبولیت ایشان در میان 8 نامزد ریاست جمهوری یازدهم حکایت میکند. اصرار آقای عارف که نامزد اصلاحطلبان است آراء ایشان را کمتر و کمتر میکرد و نهایتا تصمیم به حذف ایشان گرفته شد و با وجود مخالفتها و مقاومتهای فراوان آقای عارف، او را وادار به انصراف کردند و این در حالی بود که حلقههای دوم و سوم جبهه اصلاحات- که معمولاً در جریان تصمیمهای اصلی نیستند- به شدت اعتراض میکردند که چرا نامزد اصلاحطلبان را حذف میکنید و از روحانی که هیچ قرابتی با اصلاحات ندارد حمایت میشود؟!
ب: درباره حمایت گروهها و جریانات اپوزیسیون از کاندیداتوری آقای دکتر روحانی، قبل از همه باید از هوشمندی ایشان قدردانی کرد که برخلاف خاتمی و موسوی و کروبی، نه فقط روی خوشی به این جرثومههای فساد و تباهی نشان نداد بلکه با اظهارات خود در مناظرههای تلویزیونی و تأکید بر آموزههای نظام و انقلاب- ولو با سلیقه و بیانی متفاوت- راه سوءاستفاده آنها را در مقیاس قابل توجهی سد کرد.
4- اگرچه مدعیان اصلاحات با سر و صدا و هیاهو و تیترهای اول روزنامهها و نشریات تحت مدیریت خود اصرار داشته و دارند که انتخاب آقای دکتر روحانی را پیروزی اصلاحطلبان قلمداد کنند و ایشان را وامدار و مدیون خود بدانند! ولی با توجه به نکته یاد شده؛
الف: آقای روحانی نه فقط مدیون آنها نیست، بلکه مدعیان اصلاحات به ایشان بدهکار هستند، چرا که آنان در پوشش حمایت از نامزدی آقای روحانی فرصت حضور و خودنمایی در عرصه سیاسی کشور را یافته بودند.
ب: اصحاب فتنه و برخی از مدعیان اصلاحات- تاکید میشود که برخی و نه همه آنها- بعد از وطنفروشی در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 که با ادعای تقلب در انتخابات کلید خورده بود، در پی آن بودند که از یکسو پشیمانی خود از جنایاتی که مرتکب شده بودند را نشان بدهند و از سوی دیگر برای این شرمندگی و رسوایی پوششی دست و پا کنند. اعلام حمایت آنان از نامزدی آقای روحانی اگرچه نمیتواند مانع مجازات آنها باشد ولی پوشش مورد اشاره را در اختیارشان گذارده است. از این روی با جرأت میتوان گفت که نه فقط آقای روحانی وامدار مدعیان اصلاحات نیست، بلکه آنها به آقای دکتر روحانی بدهکار هستند، اگرچه پُز طلبکارانه گرفتهاند.
5- به اعتقاد نگارنده که با شواهد قابل ارائه فراوانی نیز همراه است، آرای آقای دکتر روحانی قبل از آن که خاستگاه گروهی و حزبی داشته باشد، خاستگاه مردمی داشته است و عوامل زیر را میتوان در کسب آرای ایشان موثر دانست.
الف: روحانی بودن که در میان مردم از اعتبار و اعتماد ویژه برخوردار است. این ویژگی از قضا در میان حلقههای اول و دوم جبهه اصلاحات منفی تلقی میشود! یکی از همین طیف طی مصاحبهای درباره آقای خاتمی- مصاحبه وی موجود است- گفته بود «گروه خونی ایشان به علت آن که روحانی است، با اصلاحات سازگار نیست!»
ب: تعدد نامزدهای اصولگرا که نهایتا هیچکدام از آنها حاضر نشدند به نفع یکی از میان خود انصراف بدهند. ممکن است گفته شود مجموعه آراء آنها نیز کمتر از آراء آقای روحانی بود که در پاسخ باید گفت؛ مردم با مشاهده تعدد آنها و مخصوصا موضعگیری برخی از آنان علیه یکدیگر در مناظرههای تلویزیونی، بیم آن داشتند که این تفاوت نظرها و کنار نرفتن به نفع دیگری رویه و روشی باشد که هنگام ریاست بر قوه مجریه نیز ادامه یابد و همانند آنچه در دولت دهم شاهد بودند برخی از تنشهای آسیبرسان را در پی داشته باشد.
ج: شرایط ناهنجار اقتصادی کشور و مخصوصا گرانیهای لگامگسیخته و افزایش جهشی قیمتها، همراه با سیاهنماییهای گسترده علیه دولت کنونی و نادیده گرفتن خدمات برجسته و بعضا کمنظیر آن از یکسو و پرداختن دولت به مسائل حاشیهای و بیتوجهی غیرقابل توجیه به مشکلات معیشتی مردم از سوی دیگر نقش فراوانی در جلب آراء به سمت آقای روحانی داشت. از این روی جناب دکتر روحانی قبل از آن که از حمایت کارگزاران و مدعیان اصلاحات تشکر کنند بایستی خود را مدیون حلقه انحرافی نفوذی در دولت بدانند!
د: تاکید آقای روحانی بر پیروی از رهبر معظم انقلاب، دو دهه نمایندگی حضرت آقا در شورای عالی امنیت ملی و... از جمله عوامل دیگری است که در همپوشانی با سایر عوامل یاد شده در کسب اکثریت آرای مردم نقش داشته است.
6- این روزها مدعیان اصلاحات و اصحاب فتنه در هماهنگی با رسانهها و مراکز بیرونی، اصرار دارند انتخاب آقای روحانی را با مشخصاتی که خود برای ایشان ترسیم نمودهاند، نشانه تضعیف اصولگرایی و تفکر بسیجی در این مرز و بوم قلمداد کرده و سرخوردگی آنان را دنبال کنند، و حال آن که اقتدار نظام و جایگاه برجسته کنونی آن در منطقه و جهان مدیون فداکاری بسیجیان و حزبالله پاکباخته است و این جریان الهی و انقلابی در همه عرصههای داخلی و خارجی کشور حرف اول را میزند... و شرح بیشتر در این باره را به زمان دیگری موکول میکنیم.
7- و بالاخره، اکنون آقای روحانی رئیس جمهور همه ملت هستند و به قول حکیمانه رهبر معظم انقلاب، باید رقابتها تبدیل به رفاقت شود و همگان برای تحقق آنچه رئیس جمهور منتخب وعده داده است به کمک ایشان بشتابند.
مصاحبه دکتر توکلی پیرامون انتخاباتدر فضای سیاسی کشور پس از رحلت امام رحمهالله، دو نگاه درباره مشارکت در انتخابات وجود داشته است؛ نگاه حداکثری و نگاه کنترلشده. پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای دراین باره با احمد توکلی گفتوگویی انجام داده است. او دو دوره نامزد ریاست جمهوری بوده و بارها در قالب نامزد انتخابات مجلس حضور مردم برایش مهم بوده است. به مشارکت در انتخابات توجه داشته و با دیدگاههای تصمیمسازان و سیاستگذاران انتخابات از نزدیک آشناست. با او که اکنون در سمت نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی قرار دارد، ضمن بررسی خاستگاه این دو نگاه، مشی رهبر انقلاب اسلامی در رابطه با انتخابات را مورد توجه قرار دادیم.
مشاركت حداكثری یا كنترلشده؟
بخش داخلی الف، 26 خرداد 92
تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۲۱:۰۴
در فضای سیاسی پس از رحلت حضرت امام رحمهالله همواره دو نگاه به انتخابات و حضور مردم در کشور حاکم بوده است؛ اعتقاد به مشارکت حداکثری مردم و اعتقاد به مشارکت کنترلشده. لطفاً درباره خاستگاه این دو نگاه توضیح دهید.
رهبر معظم انقلاب همواره معتقد بودهاند که میزان رأی ملت است و ما باید کاری کنیم که همه ملت از حق رأی دادن خود استفاده کنند. از نگاه رهبر انقلاب، نفس مشارکت مردم برای تثبیت نظام مهمتر از نتیجه انتخاب است. استدلال ایشان هم به نظر من واضح است: وقتی مردمِ بیشتری در انتخابات شرکت کنند، یعنی عده بیشتری ساختار این نظام را قبول دارند. به همین دلیل است که دشمنان ما سعی میکنند مشارکت مردم کم باشد تا این را بر سر جمهوری اسلامی بکوبند.
رهبر انقلاب معتقدند اگر یک فردی یا افرادی در مجلس، ریاستجمهوری یا شوراها از صافیهای قانونی بگذرند و مُحق باشند که از مردم تأیید بخواهند، حق آنان است که از مردم رأی بخواهند و حق مردم است که رأی بدهند. در این نگاه هرچه مردم بیشتر رأی بدهند، بهتر است، زیرا فرض بر این است که صافیهای قانونی اجمالاً خوب عمل میکنند و افراد باصلاحیت وارد عرصه انتخابات میشوند. از طرفی برخی از سرِ خیرخواهی عقیده داشتند ما باید گروههایی را پای صندوق بیاوریم که بتوانیم دربارهی نتیجه رأی آنان این را حدس بزنیم که رأی آنان به نفع نظام است.
بر اساس این دیدگاه اگر گروههایی هستند که شرکتشان در انتخابات به مصلحت نظام نیست، بهتر است برای رأیدادن تحریکشان نکنیم البته معنی این دیگاه لزوماً این نیست که جلوی مردم را بگیریم، منظور این است که چه ضرورتی دارد ما وقتی میبینیم دستهای از اقشار اجتماعی اگر به پای صندوق رأی بیایند، به نامزدی رأی میدهند که میدانیم او کشور را بد اداره میکند و چون انتخابات قانونی است و نمیشود جلوی رأیدادنِ مردم را گرفت، پس چرا باید آنها را تحریک کنیم؟
آقا میفرمایند وقتی مردم میآیند پای صندوق و به یک نفر رأی میدهند و او را انتخاب میکنند و او فردا با دستاندازها روبهرو است، نباید بهسرعت دست و پای این فرد را بست و جلویش را گرفت. باید تا میشود، طبق قانون راهش را باز کرد و البته یک جایی هم ترمزش را کشید. این دو نگاه از وقتی که وظیفه رهبری بر دوش حضرت آیتالله خامنهای گذاشته شده، همواره در فضای سیاسی کشور وجود داشته است، اما همواره نگاه اول مورد توجه آقا بوده و ایشان به لوازم نگاه اول وفادار ماندهاند. امام خمینی هم همینطور بودند و برای رأی مردم اهمیت ویژه قائل بودند.
اما همیشه هنگام انتخابات مختلف، یکی از مسائلی که منتقدین و دشمنان مطرح میکنند، نبود رقابت واقعی در انتخابات ایران است و این را دلیلی بر عدم خواست نظام برای مشارکت حداکثری میدانند. میخواهیم از زبان شما که دو دوره کاندیدای ریاستجمهوری بودید، تحلیل این موضوع را بشنویم.
من وقتی در سال ۱۳۷۲ به دلیل برخی انتقاداتم به سیاستهای دولت، به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری ثبتنام کردم، به دوستانی که مرا تشویق میکردند، گفتم که من برای حضور در رقابت انتخاباتی یک شرط دارم؛ اینکه نمایش بلد نیستم و میآیم که رئیسجمهور شوم. هدفم این بود که انتخابات را به یک رقابت واقعی بکشانم، زیرا از مشی و سخنان رهبری این برداشت را داشتم که برای ایشان مهم است که واقعاً مردم به صحنه بیایند و مشارکت کنند. ما که میگوییم مردم صاحب سرنوشت خودشان هستند، چرا نباید آنها را تشویق کنیم تا در انتخابات مشارکت کنند؟
در همان انتخابات و در مقطعی، آقا از حق بنده دفاع کردند. موضوع از این قرار بود که از صداوسیما نامهای نوشتند که نطق انتخاباتی شما مشکل قانونی و محتوایی دارد و باید برای تغییر نطق به صدا و سیما بیایید. من با این نظر به هیچ وجه موافق نبودم و گفتم که شما حق این کار را ندارید. آنها هم گفتند که اگر نیایی، نطقت را پخش نمیکنیم. من هم با دادستان وقت کل کشور، وزیر کشور، رئیس مجلس و یکی از اعضای شورای نگهبان تماس گرفتم و بهشدت اعتراض کردم. از دفتر رهبری زنگ زدند و ماجرا را جویا شدند. من توضیح دادم و گفتم که شما از طرف من به آقا بگویید که از نظر قانونی اینها حق ندارند، اما اگر شما بفرمایید، من نطقم را عوض میکنم. آقا اما فرمودند که اگر موضع شما قانونی است، محکم پای موضعت بایست. ببینید، آقا هم به دلیل قانونی و هم به این دلیل که حق مردم بود که صحبتهای مرا به عنوان یک نامزد انتخاباتی بشنوند، آن توصیه را به من کردند.
نمونه دیگر در انتخابات سال ۱۳۷۶ بود. در حالی که بسیاری از مسئولین و نخبگان سیاسی نظام خواستار پیروزی یک نفر بودند، اما رقیب او به عنوان پیروز از انتخابات بیرون آمد. در آن انتخابات هم آقا پای رأی مردم ایستادند و از آن دفاع کردند. رهبر انقلاب پس از دوم خرداد ۷۶ و در پیام تبریکشان، آن انتخابات را حماسه خواندند. نگاه رهبری مشارکت حداکثری در انتخابات است، بنابراین اگر کسی به صحنه بیاید و مشارکت را بالا ببرد، ایشان طبق اصول خودشان عمل میکنند.
یادم هست که در مراسم تنفیذ همان سال، وقتی آقای هاشمی از روی صندلی بلند شد و حکم تنفیذ را به دست آقای خاتمی داد، صحنه بسیار اثرگذاری بود. با اینکه رئیسجمهور اول ما از کشور فرار کرده بود، رئیسجمهور دوم ما شهید شده بود و رئیسجمهور سوم ما به رهبری برگزیده شده بود، این نخستین بار بود که یک رئیسجمهور یک فرد برآمده از رأی مردم را به جای خود مینشاند.
این ویژگی نظام جمهوری اسلامی، به خاطر همین روحیه رهبر انقلاب است که واقعاً وفادار به رأی مردم هستند. در حالیکه مثلاً در ترکیه آقای اربکان را که برآمده از رأی مردم بود، کانونهای قدرت مخالفش نتوانستند بیش از چند ماه تحمل کنند. یادمان هست که در انتخابات مجلس هفتم، رؤسای دو قوه از رهبری خواستند که انتخابات را به تعویق بیندازند. رهبری اما زیر بار نرفتند و گفتند انتخابات باید سر موقع برگزار شود. ما در زمان جنگ و زیر موشکباران دشمن هم انتخابات را بموقع برگزار کردیم و مردم پای صندوقهای رأی آمدند. این از افتخارات نظام ماست که رهبران آن وفادار به رأی مردم بوده و هستند.
اما در انتخابات سال ۱۳۸۸، نظام متهم شد که جمهوریت نظام را خدشهدار کرده و در پی آن، فتنهای رخ داد که آسیبهای بسیاری به نظام جمهوری اسلامی وارد آمد...
در انتخابات ۸۸ هم اتفاقاً برعکس آن چیزی است که دشمنان القا میکنند. رهبر انقلاب از جمهوریت نظام دفاع کردند. در آن جلسهای که نمایندگان کاندیداها به دیدار رهبری رفته بودند، رهبری به آنها گفتند شما نسبت به هر صندوقی که ایراد دارید، بگویید تا دوباره شمرده شود. اگر به این شکل شکایت ندارید و اجمالاً میگویید که تقلب شده، به شکل رندومی صندوق معرفی کنید تا بازشماری شود. اگر باز به نتیجه نرسیدید، باز هم بهصورت رندوم انتخاب کنید تا بازشماری شود. آنقدر این کار را ادامه دهید تا کل صندوقها بازشماری شود.
خانم کروبی گفت که ما هم در زمان بازشماری باید پای صندوقها باشیم؛ رهبری هم قبول کردند. بعد گفتند اگر رأی مردم این است که شما میگویید، من تسلیمم، ولی اگر رأی مردم آن چیزی باشد که قانون گفته، شما باید تسلیم باشید. وقتی نهاد قانونی نتیجه را امضا میکند، شما باید تسلیم باشید. و اگر اعتراض دارید، طبق قانون رسیدگی میکنیم. من به شما این امتیاز را میدهم که سر صندوقها باشید که رندوم بگیرید. آنقدر هم رندوم بگیرید تا صندوقها تمام شود و مطمئن شوید که حرف شما درست است یا نادرست. چگونه میتوان وفادارانهتر از این رفتار نسبت به رأی مردم برخورد کرد؟ خب اینها گوش نکردند. واقعاً سال ۸۸ پای جمهوریت نظام در کار بود.
آیا میشود حمایت رهبری از دولتها را در همین چهارچوب تحلیل کرد؟
بله، این نکته درست است که دفاع آقا از دولتها و رؤسای جمهور منتخب هم در همین چهارچوب قابل فهم است. کسی که مردم انتخابش میکنند، وارد یک عرصه پُردستانداز و پرتلاطم میشود. زمین بکری نیست که نقشه بکشد و پیاده کند و هیچکس مانعش نشود، با یک جامعهی پویا و زنده و بالنده طرف است که مزه آزادی را هم چشیده و زیر بار هر حرفی نمیرود.
او میخواهد با این جامعه کار کند. دلیلی ندارد که هرگاه کسی خلافی کرد، بگوییم تو نباش. این هم به نظرم همینجوری قابل فهم است. آقا میفرمایند وقتی مردم میآیند پای صندوق و به یک نفر رأی میدهند و او را انتخاب میکنند و او فردا با دستاندازها روبهرو است، نباید بهسرعت دست و پای این فرد را بست و جلویش را گرفت. باید تا میشود، طبق قانون راهش را باز کرد و البته یک جایی هم ترمزش را کشید. همین مشی را حضرت امام هم داشتند.
ممکن است من یا شما بگوییم اینجا دیگر دفاع یا حمایت رهبری از فلان شخص زیادی بود، اما فهم این موضوع مشکل نیست که چرا ایشان اینگونه رفتار میکنند. یک علتش این است که ایشان میگویند رأی مردم بهراحتی قابل ابطال نیست. باید خیلی دلیل قوی داشته باشید که بتوانید رأی مردم را ابطال کنید. اگر هم یک جایی مثل ماجرای بنیصدر، بعداً معلوم شد که مردم اشتباه کردهاند، تا موضوع پخته نشد، اجازه عزل داده نشد. اگر به سیرهی پیامبران رجوع کنیم، آنها مأمورند که با ظرفیت مردم راه بروند؛ «کلّم الناس علی قدر عقولهم». پیامبران نمیتوانند بیش از ظرفیت مردم بر آنها بار کنند، بنابراین با مردم مدارا میکنند. مدارا صفتی است که مؤمنین از پیامبر دارند. اگر او جلوتر از مردم بدود و آنقدر جلوتر بدود که مردم به او نرسند، پس راه خودشان را میروند.
رهبر جامعه یک مقداری جلوتر از مردم میرود تا مردم امیدوار بشوند که به او میرسند. امیرالمؤمنین علیهالسلام میگویند: من درست پا جای پای پیامبر صلواتاللهعلیهوآله میگذاشتم. اگر مثلاً استاد میرخانی برای من سرمشق خطاطی بدهد، من اصلاً دق میکنم، چون امکان ندارد بتوانم شبیه او بنویسم لذا چهبسا هیچوقت سراغ خطاطی نروم اما اگر به من میگویند تو حالا همین را بنویس و سین را اینجوری کشیده بنویس، یواش یواش میرسی به آنجا.
«اسوه» یعنی کسی که میشود مثل او مشق نوشت. اگر خیلی از ما جلوتر بدود، اگر در حد فهم خودش عمل کند و فهم ما را بالاتر نیاورد و همرأی نکند، از او جدا میمانیم. این منطق به نظر من قابل پذیرش است، اما اصل اینکه آقا وقتی رأی مردم منعقد میشود و به یک نفر مردم رو میکنند، حتیالمقدور میخواهند این رأی تا آخر نتایجش برقرار و تأمین شود و جلوه کند و بار بدهد.
حتی مشی رهبری با دولتهای متفاوتی که بر سر کار آمدهاند، این نبوده که نظرشان را تحمیل کنند البته بعضی مواقع آمدهاند وسط و گفتهاند که تو این کار را بکن یا این کار را نکن، اما این موضوع بسته به ظرفیت دولتها متفاوت بوده است. علت این مشی آقا هم این است که ایشان این حق را دارند، اما اگر بخواهند مدام از این حق استفاده کنند، دیگر از شخصیت مسئولین چیزی باقی نمیماند، بنابراین شما ملاحظه میکنید که در دولتهای مختلفی که با رأی مردم بر سر کار آمدهاند، مشی رهبر انقلاب تغییری نکرده است.
بله در اینکه از خون کسانی که کشته شدند مایه بگذاریم برای دعوت به تحریم خنده دار است شکی نیست ولی رقت انگیز است مایه گذاشتن از خون کشته شدگان برای دعوت به شرکت در انتخابات و دادن شعار هایی چون ندا رایتو پس گرفتیم !!! برای اینکه بدانید این عمل چه قدر وقیحانه و حال به هم زن است :
http://www.youtube.com/watch?v=RThoHNMrxfs
من نمیدانم مشاهدات شما چقدر و چگونه بوده، اما مشاهداتِ من کاملا برعکسِ مشاهداتِ شماست. من هم همچون شما در آن زمان به چند شهرِ مختلف سفر داشتم (کردستان، کرمان، یزد و البته زادگاهِ خودم هم مسلما در این مشاهده هستند) و دیدم که چگونه احمدینژاد توانسته است با استفاده از نفرتِ مردم از هاشمی و گفتمانِ پوپولیستیای که براه انداخته بود، در دلِ مردمِ شهرستانی و روستایی راه پیدا کنند. بسیاری از مردم ، هاشمی را چون نظام میدیدند و حمله به او را مستلزمِ داشتنِ شهامت و صداقتی افسانهای برای ایستادن در برابرِ مخوفترین باندِ مافیایی اقتصادی-سیاسی میدیدند که حتما آنکس که میخواهد به پایههای چنین باندی حمله کند، حامی ملتِ مظلوم و ستمدیده و فقیر است.
خواهش میکنم آنارشیجان، تصور نمیکردم اینجا قرار باشد مغلطهها را بشماریم وگرنه در کمپِ شما نیز مغلطه کم پیدا نمیشود، یک نمونهاش: zig-zagging .ما قرار بود که نشان دهیم که چرا شرکت در انتخابات ممکن است مفید باشد، اما هربار با سوالی جدید از سوی دوستان مواجه میشویم .با اینحال، من آن سخن را برای رد استدلالتان نگفتم وگرنه به گفتنِ همان بسنده میکردم.
پس تحریم + چه؟ ایران تا برپایی یک اعتراضِ منسجمِ سیاسی همچون 88، راه درازی در پیش دارد. آنکه بر شرایطِ ایران نظر دارد، به خوبی میداند که هماکنون فضای سیاسیِ ایران بسیار رادیکال است و علاوه برآن مردم در مضایق اقتصادی شدید هستند. آدمِ گرسنه که سکولار دموکراسی سرش نمیشود. بنابراین تحریم هم که بکنیم، بعدش هیچ اتفاقی رخ نمیدهد، جز اینکه کسی همچون سعید جلیلی میآید سرِ کار و اوضاعِ امروزِ مردم هم بس بدتر میشود.گفتآورد:
در پاسخ به شهریار گرامی هم گفتم ، اصولا تحریم به تنهایی قطعا مفید نیست و نمیدونم چه کسی چنین چیزی رو در ذهن بقیه جا انداخته... تحریم برای من شخصا یک تمرین ذهنیست !! شما وقتی از یک راه خسته شدی به دنبال راه دیگه قطعا خواهی گشت... حالا اینکه در ادامه چه چیزی پیش میاد مساله دیگه ای هست...
حال من یک پرسش دارم. شما که میگویید خشم یا نفرت و بیزاری مردم که از سالِ 88 در دلشان برجا مانده بود، از این طریق برطرف شد و حکومت برد. خب چرا تحریم را تجویز میکردید؟ بهتر نبود شرکت میکردید و به جلیلی رای بدهید تا قدری کشور بیشتر ویران شود و مردم بیشتر گرسنه شوند تا خشم و نفرتشان بیشتر شود؟
از نظرِ من که هیچ مثالِ به جایی نیست. این یک میلیون دلاری که شما میگویید، چیست؟ نکند تصور میکنید که اکنون دیگر مردم حقیقتا به این نظام دل بستهاند و آنرا کاملا مشروع میدانند؟ دلیلِ شما چیست؟ جشنی که در خوشبیانهترین حالت، دویستهزار نفر برپا کردند(که آنهم مسلما هرکس اگر برنده میشد، 2 درصد از طرفدارانش هم میآمدند برای شادی، همین اتفاق رخ میداد) یا اینکه این 64 درصدی که شرکت کردند به عشقِ نظام و باور به دموکراسی او بوده؟ اصلا از کجا میدانید همین 64 درصد هم واقعی باشد؟ من که تصور میکنم که مشارکت در بالاترین حدش، 50 درصد بوده. شما میتوانید این ادعای مرا نقص کنید؟گفتآورد:
متوجه پیچیدگی بازی و نفع بردن احتمالی مردم از رای دادن هستم...اما مثال آب نبات در برابر یک میلیون دلار واقعا مثال به جایی هست !!
خطایی که کرد، تنها تقلب در انتخابات نبود، یکی از آنها فضای بسیار بازی بود که پیش از انتخابات برقرار کرده بود و همچنین اشتباهاتِ محاسباتیای که کرده بود.گفتآورد:
درست که گاهی رژیم مثل 88 خطایی هم مرتکب میشه ( البته باز به هم به دلیل عدم دسترسی به جزییات هیچ کس مطمئن نیست که تقلب در چه ابعادی بوده چون خود موسوی هم نیمه شب و با عجله در مصاحبه با رسانه ها گفت من برنده قطعی انتخابات هستم که دلیل کارش رو من نمیدونم هنوز ) ،
من هم معتقد هستم که بازی خواهناخواه در زمینِ نظام است و اکثریتِ مردم هم ناچارند فعلا در همان زمین بازی کنند. حال مشکل چیست اگر بخواهند در این بازی به دنبالِ کسبِ سودی هم باشند؟گفتآورد:
اما در هر حال با توجه به بافت جامعه ایران ، دست بالا رو داره و همواره خودش زمین بازی رو تدارک دیده پس منطقا سود بیشتری هم خواهد بود مگر اینکه فاکتور ناشناخته و غیر منتظره ای وارد بشه...
والا حداقل شرکت در انتخابات یکبار سودمندیِ خود را در سالِ 88 نشان داد. از آنسو نتایجِ تحریم را هم یکبار دیدیم که چه افتضاحی ببار آورد.گفتآورد:
پس بدون توجه به میزان اثر رای ندادن ، ابتدا مدعیان موثر بودن رای دادن باید مدعای خودشون رو ثابت کنن که چطور با بازی در زمین حریف میتونن قاعده بازی رو به هم بزنن ؟ باور کنید به این سوال اگر جواب منطقی داده بشه من میپذیرم...
با اینحال، تحلیلِ من این است که شرکت در انتخابات، احتمالِ (هرچند) کمی برای بهتر شدن در خود دارد، اما تحریم، هیچ چیزی در خود ندارد.
:e40f:
علاوه بر آنکه متن چیزی بجز ردیف کردن کلمات پشت سر هم نیست و ذرهای استدلال، فرنودآوری و حتی توضیح ساده همراهش نشده و ما نمیدانیم دلیل این ادعاها چیست و چگونه حقیقت دارند و چطور قرار است به نتایجی که ادعا شدهاند برسند و ... نویسنده موفق شده تهوعبرانگیزترین، کلیشهایترین، غیراصیلترین و متظاهرترین لحن ممکن در زبان فارسی را برای بیان آنها اتخاذ بکند. «خواندن لالایی»، «احساسات معصومانه»، «نوزاد گرسنه»، «جوگیر»، استفاده از علامت تعجب وسط جمله و ...
ناتو پریروز اعلام کرد که طبق نظرسنجیهای انجام داده، ۷۰٪ مردم سوریه هم دولت فعلی آنرا قبول دارند و فقط ۱۰٪ از شورشیان حمایت میکنند:
LiveLeak.com - NATO data: Syrians overwhelmingly support Assad
دوستان دیگر دست به دامان چه چیزها نمیشوند، از سرمقالهی شریعتمداری دربارهی انتخابات گرفته تا بازنویسی تاریخ و .. لابد بعد هم ناراحت خواهند شد که روحانی آزادی انتخاب مذهب را قانونی نکرده؟
آسیا به نوبت امیر جان !
من تهران و اطرافش را دیده بودم بقیه ایران را خبر ندارم ادعایی هم ندارم .
از آن طرف آمار را هم مشاهده میکنم .
به فرض هم که نفرت مردم از رفسنجانی باعث رای دادن به احمدی نژاد شده باشد !!! باز هم آمار اعلام شده را توجیه نمیکند !
دیگر کسانی که دور اول به رفسنجانی رای داده اند که به خاطر نفرت ازش نمیروند به مموتی رای بدهند !
هر جور حساب میکنم سعود ناگهانی شمار رای های احمدی نژاد به 17 میلیون شدنی نیست.
البته در یک صورت شدنیست ! آن هم پافشاری متعصبانه دوستان است بر موضع اینکه مشارکت کمتر مردم در انتخابات منجر به انتخاب احمدی نژاد شد و نه تقلب !!! که این بحثی دیگر است .
ما که کمپی نداریم داریوش جان :e417: !! متوجه هستم که سخن شما فقط همون نبود اما به هر حال این جور هم نیست که من تصمیم خودم رو از قبل گرفته باشم و بحث ما بیهوده باشه که اگر بود شما هم دلیلی نداشت به من پاسخ بدید :e414:
اول اینکه من همون اعتراض 88 رو هم یک اعتراض منسجم نمیدونم چون ضریب نفوذش در میان اقشار مختلف کم بود ، خواسته ها معطوف به بازگردندان رای بود ، لیدر مشخصی نداشت و کروبی و موسوی هم نهایت کارشون نوشتن چند خط به نام بیانیه و تصور بازگشت به دوران طلایی امام بود و ... خب اگر این گونه هست که شما میگید اصولا باید همیشه رفت رای داد ،و جای بحثی هم نیست ، اما آوردن لولویی به نام جلیلی دقیقا نقش محرک برای شرکت در انتخابات رو داشت و این هم باز بخشی از همون زمین بازی حکومت هست...
شما فرض بگیرید 51% ای که به روحانی رای دادن الان رای نداده بودن ، مشارکت میرسد به 20 % !! خب این هم پیام روشن به خود رژیم بود و دهانش برای تبلیغات و ساخته شدن حماسه سیاسی بر مبنای فرمایشات رهبری بسته میشد و میدیدن اکثر مردم دقیقا بر خلاف خود توصیه ایشون عمل کردن، شما تاثیر روانی این موضوع رو دست کم نگیر داریوش گرامی...هم روی مردم هم روی اعوان و انصار رژیم !! علی الخصوص امسال که عاغا این فرمایش رو کرده بودن ، چنین تحریمی خیلی معنا دار بود... حالا شاید بگید نتایج رو جور دیگه ای اعلام میکردن ، مگر استدلال شما یا دوستان شما این نیست که مشارکت حداکثری هزینه تقلب رو برای اونها میبره بالا ، خب تحریم حداکثری هم دقیقا همین اثر رو میتونه داشته باشه !! مورد بعدی پیام روشن به جامعه جهانی هم بود که دیگه مثل آمریکا زر مفت نزنن...بعد هم باز این نیست که همه چیز فراموش بشه تا انتخابات بعدی ، این دیگه وظیفه گروه های مختلف و موثر بر جامعه هست که با جامعه ارتباط گیری کنن...میدونم اینها همه سخت و شاید در ابتدا نشدنی به نظر برسن ، اما دست کم برای من شخصا منطقی تر از بازی در خیمه شب بازی رژیم هست !! ضمن اینکه فرض شما هم از نتیجه تحریم و روی کار آمدن فلان کس و بدتر شدن اوضاع اقتصادی و ... ادله ای نداره همون طور که بهتر شدن اوضاع اقتصادی با روی کار آمدن روحانی ادله قطعی نداره !! حقیقت این هست که جنان احمدی نژاد حداقل این چند ماه آخر به عمد کل جریان اقتصادی کشور رو رها کرده به حال خودش و گرنه به طور مصنوعی هم شده میتونست جلوی این وضع بد اقتصادی رو بگیره...
اول اینکه من کی گفتم خشم و نفرتی از رژیم در دل مردم بود بعد از 88 ؟ من حقیقتا زیاد روی مردم به طور عام فکر و حسابی نمیکنم... رفتارهای زیگ زاگی و احساسی اونها رو به حساب درک و فهم بالای اونها لزوما نمیذارم...نه اینکه بخوام توهینی کنم ، بلکه سعی میکنم واقعیت جامعه ایران رو ببینم !! هنوز هم چیزی نگفتید که من رو قانع کنید به همون لحاظ اقتصادی فرقی بین مثلا جلیلی یا قالیباف و روحانی هست جز احتمالا حدس ، ضمنا من آرزوی نابودی کشور رو ندارم داریوش گرامی ، نیازی به این همه بغض نیست...من فقط نگران وضع موجود و تکرار تاریخ جلوی چشمان خودم هستم !!
این یک میلیون دلار ، تحقیق حماسه سیاسی مورد نظر عاغا هست که براش از نون شب هم واجب تر بود... ضمن اینکه با به مسند رسیدن مهره اخته ای به نام روحانی چیزی رو از دست نداده !! روحانی فرد مورد اعتماد نظام هست...
البته شما مدام میگید مردم !! از کدوم مردم حرف میزنید؟ مردم 76 ؟ 80 ؟ 84 ؟ 88 ؟ 92 ؟ من هنوز باور ندارم در توده مردم اعتقادی به سرنگونی رژیم وجود داشته باشه که ناشی از اعتقادات مذهبی اونهاست و هر گونه تحلیلی بدون توجه به این مساله دور از واقعیت هست.حرف من رادیکالیزه کردن ذهن مردم برای قطع امید از حرکت در چارچوب این رژیم هست ، نه نا امیدی از زندگی !!
بله من هم نمیدونم درصد واقعی چقدر هست چون حتی تعداد کل واجدین شرایط هم ظاهرا در این 4 سال تغییر نکرده و روی 50 میلیون متوقف شده...
خب به قول خودشون رژیم بعد از 88 واکسینه شد و اونهایی که به ظاهر مداقع نظام بودن اما در دل نبودن رو حذف کردن !! خب برای نمونه دیدید که در این دوره به خوبی از 88 درس گرفته بودن... البته شعار های مردم متمرکز به بازپس گیری رایشون بود که اصولا هنوز هم اثبات نشده در چه مقیاسی انجام شده بود ... همون 88 هم من رای ندادم چون دقیقا دیدم موسوی رو در عرض 2 هفته به عرش رسوندن!!
خب شما چگونه ثابت میکنید بازی مردم سودمند بوده ؟؟ ضمن اینکه روند انتخابات و حواشی اون نشون نمیده مردم به طور یکپارچه خواستار بازی در زمین نظام و کسب سود هستن و روند ذهنی این کسب سود رو بدونن... بلکه برای اکثریت مساله توام با جوگیری و همرنگ جماعت شدن هست...
باز این نقصی در تحلیل شما هست... چطور حوادث 88 رو مرتبط با شرکت در انتخابات میدونید؟ مثلا این شرکت مفید چرا در دوره های دیگه منجر به حوادث مشابه نشد ؟ خودتون هم گفتید داستان 88 چیز دیگه ای بود... بحث فقط ناشی از یک کاغذ نوشتن و در صندق انداختن نبود !! موضوع رو ساده سازی نکنید داریوش گرامی...
تحریم هم اگر منظور دوره 84 احمدی نژاد هست آنچنان تحریمی هم نبود 60% شرکت !! شرایط زمانی و سرخوردگی مردم از اصلاح طلبان و عدم اجماع روی یک گزینه و تبلیغات یکپارچه و سرمایه گذاری روی احمدی نژاد از حداقل سال 82 توسط سپاه همه منجر به این وضع شد...پس باز هم ساده سازی موضوع هست که روی کار آمدن احمدی نژاد رو ناشی از تحریم بدونیم ( به فرض اینکه اصلا تحریمی رخ داده باشه )
در مورد جمله آخر ، البته گفتم بخشی از مشکل هم عدم فعالیت و ارتباط گیری موثر نیروهای طرفدار تحریم هست و اینکه ذهنیت اغلب افراد مخالف تحریم از تحریم این هست که فقط نباید پای صندوق رفت و دیگه بقیه اش به طور معجزه آسایی درست میشه همون طور که ذهنیت بخش از اعظمی از رای دهندگان این هست که با نوشتن نام و نام خانوادگی کاندیدا روی کاغذ رای و شرکت حداکثری دیگه کار تمام هست و از فردای اون برمیگردن به دنیای فانتزی خودشون...
من هنوز قانع نشدم که در موازنه سود و ضرر رای دادن ، با توجه به هزینه ذهنی ناشی از دل بستن به رای و حرکت دز چارچوب نظام ، کفه ترازو به سمت سود هست !! یک بار مگه ما دوران خاتمی رو تجربه نکردیم ؟ دیدیم که به راحتی رژیم همان نیمچه دستاورد دوران اصلاحات رو نابود کرد که ربطی هم البته به تحریم انتخابات در دوره های بعدی نداشت...
البته که معین، کروبی و رفسنجانی هم معترض بودن و حرف از تقلب میزدن !! جدا از اونکه من بعید نمیدونم مردم به مموتی واقعا رای زیادی داده باشن و احتمال تقلب ، آمار شرکت کنندگان(60%) آنچنان هم پایین نبود که بگیم تحریم منجر به روی کار آمدن احمدی نژاد شده باشه... من به خوبی به یاد دارم از سال 82 و زمانی که ایشون شهردار تهران شدن برنامه سپاه این بود که هر طور شده رئیس جمهور بشن...
مشکل دوستان این هست که زیادی روی رفتار به اصطلاح مدنی مردم حساب باز کردن و این رو در نظر نمیگیرن که این همه زور و ضرب و بحث ما برای انتخابات یک بخش از جامعه هست و رای دادن آنی و لحظه ای و بدون فکر فلان فرد در فلان منطقه دور افتاده و حتی شهر بزرگ هم بخش بزرگی از جامعه !!
یک سوالی هم برای من پیش اومده...امیر جان شما که گفتید تا پیش از این رایی نداده بودید ، خب کمی برای ما از استدلال خودتون در دوره های گذشته که منجر به تحریم انتخابات میشد میگید :e056: ؟
راستش نه، ایران یک کشور مدرن است، در این معنا که دیگر «هیچ چیز ارزش مردن ندارد»، و در چنین شرایطی نمیتوان به نبرد با نخالههایی رفت که کشتن و مردن در راه عقاید ارتجاعی خود را وظیفه میدانند و در قرن ششم میلادی ماندهاند. یکی از دلایل موفقیت جهادیون در برابر غرب(موفقیت در قیاس با توان نظامی دو طرف و تاثیری که گروه اول به کل زندگی در غرب گذاشتهاند)همین آمادگی برای فدا کردن جان است. مردی که آمادگی مردن و کشتن را داشته باشد قادر به خیلی کارهاست. در نتیجه من آن زمان هم معتقد بودم که اساسا باید دولت را نادیده گرفت، و به تلاش برای تغییر نفر به نفر کسانی که بدنهی آنرا تشکیل میدهند پرداخت، چنانکه تمام این مزدوران دهاتی پس از چند سال زندگی در شهر تسلیم فرهنگ آن میشوند و خودشان میشوند بخشی از کسانی نیازمند سرکوب هستند!
یک نکتهی دیگر به نظرم میرسد: حکومت ج.ا، زاییدهی بحرانهاست. از دل آنها بیرون آمده و زنده ماندن در خطیرترین شرایط را سی سال پیش از این آموخته، تنها انگیزهی وجود خارجی آن نیز تقابل با همین بحرانها و تهدیدهای مداوم است. من اکنون مدتیست از خودم میپرسم اگر اکثریتی از مردم وجود و بقای نظام را بپذیرند و برای اولین بار در تاریخ آن خواستار و چشم براه براندازی آن نباشند ستونهای برآمده از تقابل مداوم این دستگاه چند سال دوام خواهد آورد؟ مردان جنگ به هنگام صلح دیوانه میشوند. حکومت جهادی هم بدون چشمانداز سقوط احتمالا نیاز وجودی خود را از دست خواهد داد.
اینکه دیگه گذشت تمام شد رفت
دوستانی که رای دادند اگر شرایط بهتر نشه و بدتر بشه و روحانی هم یک گُهی در بیاد مثل مموتی (که احتمالش هم زیاده) بعدش چه میکنند ؟!
فایل پیوست 2028
فایل پیوست 2029
فقط یه دوره 4 ساله دانشگاهی لازم داره بفهمی این نمودار بالا چی میگه ! :))
هیچ سونیکساکس عزیز.چون اساسا چیزی را از دست ندادیم که بخواهیم غصه اش را بخوریم.
به گمانم این طرفداران تحریم هستند که خود را منطق محض می دانند(منظورم شمای نوعی نیستید) و اصولا مخالفان نظام و موافقان رای دادن را به حساب نمی آورند و بر طبل اختلاف می کوبند گویی همگی رای دهندگان احمق اند و طرفدار نظام ولایتی.خیر ما هنوز هم با همیم اما با این تفاوت که بر سر یک دو راهی استراتژی های متفاوتی را برای مبارزه و بهبود وضعیت اقتصادی،سیاسی و اجتماعی مردم برگزیدیم که شرایط آینده می تواند درستی یا نادرستی هر استراتژی را نشان دهد.
نه خیر عزیزم.گویی شما به کل پیک های ما را نمی خوانید.زمانی که شما قواعد بازی را می دانید و اساسا می دانید که روحانی تغییر خیلی کوچکی می تواند بدهد چه بازیچه ای؟صرف نظر از اینکه استدلال شخص من برای شرکت در انتخابات بیش از اینکه تلاش برای تغییر شرایط باشد استفاده از فرصت هایی هرچند اندک برای ابراز مخالفت بود.که نمونه اش را در شب انتخابات دیدیم و از این به بعد هم در تجمع هایی که مردم یا دانشجویان باشند خواهیم دید.
پ.ن:من پیشتر هم گفتم شوربختانه در لحظات آخر از تصمیمم برای رای دادن منصرف شدم.
من یادم هست که بسیاری از دوستان در فورم های مختلف بعد از وقایع 88 ، همگی متفق القول میگفتن این دفعه آخری بود که رای دادیم و فایده نداره... اما ببینید چه کردن با این مردم و چه هست در ذهن این مردم ، که به راحتی این حجم رو آوردن پای صندق رای !
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/06/26.jpg
جهت یاد آوری به کسانی که روحانی را نامزد خامنه ای میدانند. (لینک برتر بالاترین ۴ سال پیش، قبل از انتخابات)
بسیار بامزه است که به ما که رای دادیم چهار سال پیش "یادآوری" میشود !!
الان هم مصاحبه مطبوعاتی را دیدم کامل،دست گل آغا درد نکند،ما هم بنظریم بکل برویم جمع کنیم بساط را بهتر است.البته نوه و نتیجه هایمان قطعا با هم زیر سایه آغا مجتبی خواهند بود و بخوبی و خوشی و صد البته کنار هم زندگی خواهند کرد.
همه ما جلوی آغا باید برویم شاگردی !
راسل جان به گمانم شما مرا با سبزالله هایی که موسوی را رهبر! خودشان می دانند اشتباه گرفته اید که اینگونه می خروشید.خیر هدف نشان دادن تحلیل های آبکی بود که اینا همه از خودشونن(دار و دسته ی خامنه ای نه طرفدار نظام که مطمئنا موسوی اگر بیشتر از خامنه ای دلبسته ی نظام نباشد کمتر نیست) و نادیده گرفتن جنگ میان قدرت ها بود.که دیدیم مردم به خوبی از این جنگ بهره بردند، حداقل 4 سال پیش.
اول اینکه نوری زاده به طور کل حرف های بی سر و ته زیاد زده... دوم اینکه من هم تفاوت زیادی بین موسوی و احمدی نژاد قائل نبوده و نیستم و حالا چون به طور اتفاقی و نه پیش بینی شده و اساسی بین عاغا و موسوی اختلاف نظر پیش اومد فوری نمیگم موسوی فرشته نجات بوده... همون مناظره موسوی و احمدی نژاد ، احمدی نژاد دو تا حرف زد که ملت باز جوگیر شدن و توجه نکردن... یکی گفت آقای موسوی همین که بیان تو خیابون قیچی بندازن تو موهای جوونا مگه از دوره خود شما شروع نشد؟ یکی دیگه هم بهش گفت گفتمان مقابله با اسرائیل از دوره خود شما بود و خودت سخنرانی کردی که باید با اسرائیل مقابله نظامی کرد...
مشکل ما بازم همین جو زدگی هست... بزرگترین اشتباه عاغا این بود ( اگه واقعا تقلب گستره کرده بود 4 سال پیش ) ، نذاشت موسوی بیاد... میومد زودتر از این میتونست ملت رو بذاره سر کار !!
چه ربطی به سبزاللهی و... دارد شهریار گرامی.من میگویم همه ما جمیعا ریدهایم جلوی آغا و باید خواب هر گونه تغییر (سکولاریسم و آزادی که سهل است،حتی توان چانه زنی اقتصادی) را باید ببینیم.شما گمان میکنید "امید" را بردهاید، من میگویم هرچه هم در خزانه بود باختهایم و باید جمع کنیم برویم پی کارمان یا برویم از اول در کلاس درس سیاست ورزی آغا نامنویسی کنیم که رابطه رابطهی ِ استاد و شاگردیست.
شمارا ارجاع میدهم به هزاران ویدئویی که مردم مرگ بر دیکتاتور،مبارک بن علی نوبت سید علی،استقلال آزادی جمهوری ایرانی سر می دادند.نمی دانم اگر اینها ابراز مخالفت با نظام نیست پس لابد عربده کشی یک مشت فسیل و ورشکسته ی سیاسی که توی تلویزیون ها نشستن و از هیچ جا خبر ندارند ابراز مخالفته.آقا جان خواهشا یکی از شما عزیزان بیاید به ما شیوه ی مبارزه را نشان دهد که باید چه کنیم تا این جکومت را براندازیم؟
از 88 مایه نذارید ! از همین امسال مایه بذارید . اگر شما مرا ارجاع میدهید به مبارک بن علی نوبت سید علی من هم شما را ارجاع میدهم به سید علی تشکر تشکر مردم بعد از انتخابات امسال .
سال 88 همه بر این باور بودند که اگر مشارکت بالا باشد امکان تقلب نیست و با این استدلال رفتند و رای دادند .
بعد که تقلب شد گفتند اگر شلوغ کنیم به خواسته مان میرسیم و ریختند و شلوغ کردند و دیدند که نظرشان به چپ حکومت هم نیست.
آخر سر هم ساکت شدند با یک مقداری کشته و زخمی و از همه بدتر حس شکستی سنگین رفتند منازلشان .
امسال با اینکه میدانستند (دیگه مساله خبر نداشتیم و ... نبود) نظرشان به چپ حکومت نیست رفتند و رای دادند به امید اینکه شرایط بهتر شود .
آغا از این مردمی که در توهم باهوش ترین مردم دنیا دارند زندگی میکنند باهوش تر بود و کسی رو انداخت جلو که در عین حال که نوکری و دستمال کشی برای آغا فراموش نمیشه دست کم در ظاهر پشتوانه مردمی داره در نتیجه هر گونه بهانه برای اعتراض رو از مردم گرفت . از اون طرف بسیجی ها و اصولگرایان به جای اعتراض به روحانی تبریک هم گفتند تا با این کارشون نشان بدهند که خیلی بافرهنگ تر و با شعور تر از اصلاح طلبها و مردم معترض هستند . پروپاگاندا و بازی سیاسی تا به این حد فریبکارانه از دست خود چرچیل هم بر نمیومد .
از اون طرف نه تنها صدای اعتراض داخلی بلند نشد بلکه تمام دنیا از جمله آمریکا و انگلیس و فرانسه و ... دارند این پشمک رو رئیس جمهور منتخب صدا میزنند و براش پیام تبریک میفرستند و ... یعنی در زمینه تبلیغات خارجی هم سید علی به اهدافش رسید و مقبولیت بین المللی از دست رفته رو برگردوند .
بعد شما میگی پیروزی برای مردم بوده و شکست برای خامنه ای ؟ :))
این مصاحبه تبلیغاتی هم که تا به اینجا نشون داده این پشمک نظرش به آغا نزدیک تره تا به مردم.
نهایتن اگر شرایط تغییری نکنه (توسط این آدم) و مردم به خواسته هاشون نرسند و مشکلات اساسی کشور با دنیا حل نشه و چه بسا که تشدید هم بشه (چون پرونده هسته ای دست این پشمک نیست) تمام کسانی که در انتخابات شرکت کرده اند از جمله امیر گرامی ناخواسته تبدیل به بخشی از بازی کثیف سیستم شده اند . بعد شما میگویید چیزی را از دست نداده اید ؟!
انصافن دمتان گرم :e306:
من هم می گویم که شما احتمالا دنیای سیاست را با منطق و ریاضیات و علم یکسان می دانید که یا باید آدمها سیاه باشند و یا سفید و همواره پر طرفدار ترین سناریو برایتان توهم توطئه است.اساسا جنبش اعتراضی ای نداشتیم و اگر همان نیم بند اعتراضات مردم هم نبود که بواسطه ی فرصت طلبی یا به قول شما دوستان حماقت مردم شکل نمی گرفت نمی دانم دیگر آیا می توانستم ادعا کنم که مردم ایران مخالفت حکومت جمهوری اسلامی هستند یا خیر.گویی این همه بحث ما آب در هاون کوبیدن است که شما همچنان از جایگاه عقل کل حکم برای مردم صادر می کنید و آن ها را گاگول می خوانید.بفرمایید گرامی."گر تو بهتر می زنی بستان بزن"بفرمایید یک راهکار حسابی ارائه کنید که ما چگونه با حکومتی چون جمهوری اسلامی مبارزه کنیم؟
به قول وبلاگ مملکته داریم :
گفتآورد:
یارو میره نماینده ی خامنه ای در شورای امنیت جمهوری اسلامی را می کنه رییس جمهور، بعد اسمش رو میذاره تو دهنی به خامنه ای!
این رو هم از دهان جناب داریوش سجادی بخونید که میدونید من ایشون رو یک دیوانه میدونم اما انصافا بعضی تحلیل هاش واقع گرایانه هست :
گفتآورد:
Dariush Sajjadi
پایان توهم یا بی پایانی توهم!؟
استری گرسنه را مُخیـّر بین دو علوفه در دو نقطه مختلف اصطبل کردند، زبان بسته به سنت همیشگی که برخوردار از یک طعام بود این بار نتوانست از عهده انتخاب برآید و از گرسنگی مُرد!
پنج سال پیش ذیل مقاله ای تصریح کردم «اصلاح طلبان سیاست ورزی بلد نیستند»
سخن: ناتوانی اصلاح طلبان در سیاست ورزی
اکنون نیز شواهد موید آن است که مرغ یک پا دارد و تا اطلاع ثانوی عنصر سیاست ورزی نزد ایشان تعطیل است. نمونه بارز آن نامه بی موقع و شتابزده محمدرضا خاتمی در فردای اعلام پیروزی حسن روحانی بود!
این در حالی است که چه موافق اکبر هاشمی رفسنجانی باشیم یا مخالفش لیکن نمی توان توانائی های سیایت ورزی ایشان را منکر شد.
قبلاً در «گامبیه هاشمی» به این نکته اشاره کرده بودم:
سُخن: گامبیه هاشمی!
رفتار هاشمی درس بزرگی برای اصلاح طلبان بویژه رهبران جنبش سبز بود! هاشمی بعد از رد صلاحیتش می توانست رفتاری قهرآمیز پیشه کند و ضمن استعفا از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام خود را مبدل به یک چهره اپوزیسیونی کرده و با دست خود اسباب پابان خود در عرصه سیاست شود.
اما نه تنها این کار را نکرد بلکه با ماندن در صحنه و ادامه بازی سیاست ورزانه و هوشمندانه از طریق سرمایه گذاری بر روی «حسن روحانی» بازی باخته را مبدل به بُرد کرد (ولو بُرد نسبی) و اکنون محق است تا خنده پیروزی کند و با گردنی افراشته در مراسم تحلیف و تنفیذ روحانی شرکت کرده و اقتدار و زیرکی خود را به رخ حریفانش بکشد.
حال این را مقایسه کنید با رفتار بی معنا و نابخردانه میر حسین موسوی در انتخابات سال 88!
در حالی که موسوی می توانست با شیوه امروز هاشمی ضمن اجتناب از شهرآشوبی و لشکرکشی خیابانی بدون آنکه خود و جایگاه خود را بسوزاند و گوشه نشین کوچه اختر شود با لحاظ اصل سیاست ورزی و تکیه بر آرای مکتسبه اش در سال 88 و برسمیت شناختن نتیجه آن انتخابات، اکنون و به اعتبار وزن و شان موجه اش و کارنامه ضعیف جبهه مقابل با بالاترین میزان پیروز انتخابات سال 92 باشد.
نابلدی اصلاح طلبان در عرصه سیاست منجر وهمی اندیشی و حذف طبیعی ایشان از عرصه سیاست شد.
در غیر این صورت اگر ایشان با قواعد دنیای سیاست آشنائی داشتند حتی اگر اصرار بر مبارزه با نظام هم داشتند نمی بایست به این راحتی تن به حصر خود می دادند و حتی نیم کلمه هم در مورد شرکت یا عدم شرکت در انتخابات سال 92 حرف نزنند!؟
سکوت و تن دادن ایشان به حصرشان معنای بسیار روشنی دارد و آن پذیرش این امر است که تند رفتند و سناریوی تقلب را بد و احساسی بازی کردند!!!
باز که شما گفتید وارد بازی کثیف حکومت شده اند.جان من زمانی که من می گویم تغییر حداقلی خواسته ی من بوده چگونه وارد بازی نظام شده ام؟پیشتر هم گفتم شما دوستان رای دادن را همچون باکرگی می دانید که اسپاگتی نکند که رای بدهیم و باکرگی مان را بر باد دهیم.گیرم که سخن شما درست باشد و وارد بازی کثیف حکومت شویم.گفتم چه از دست داده ایم؟خواهشا آه و فغان نکنید که آی برای اینها وجهه خریدید که این استدلالتان پیشتر پنبه اش زده شده.
باقی سخنانتان هم از دید من جز توهم توظئه نیست و نهایتا به اندازه ی حدس و گمان من و کسانی که رای دادند ارزش دارد.من نمی دانم این حس عقل کل بودن از کجا می آید؟حالا باز بروید چون مسلمانان به جای فرنودآوری صفحه صفحه تحلیل های آبکی کپی پیست کنید.
با تمام این اوصاف من به نظر تحریمی ها احترام می گذارم اما نمی دانم چگونه و بر اساس چه استدلالی شما همه ی رای دهندگان را گاگول فرض می کنید؟
شما همچنان با مغالطه پهلوان پنبه حرف در دهان ما میگذارید و جالب است برای ما از مزایای 88 میگویید زمانی که آنموقع من یکی حداقل وضعم مشخص است.
مشخص است که این بحث اتهام احمق و دانا و... خواندن مردم جز اتهامهایِ بی پایه چیز دیگری نیست،مشخص است اگر عمل درست مردم قابل تعریف است اشتباه آنان هم قابل تعریف و واقعیست و وقتی برد مردم قرار است وجود داشته باشد باخت آنها هم وجود دارد و برنده خواندن مردم در همه حالات معنی برد را بیمعنی خواهد کرد.
راهکار من از اکنون این است که بفکر چراندن غاز باشیم که از لحاظ اقتصادی بصرفه بنظر میرسد و کار از راهکار و اینها گذشته دیگر و تا مدتها همان یک نیمچه امیدی که بود برنخواهد گشت.
بفرمایید مصاحبه جناب نوری زاد را بخوانید که از اپوزیسیون متوهم هم نیست و چماق خوردن ایشان هم انشالله مورد قبول واقع است !!
چه پنبه ای را زده اید ؟ به جز یک سری حرفهای تکراری که پیشتر از وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به گوش میرسید چیز تازه ای گفتید ؟
حدس میزدم که سخنانشان تاثیر داشته باشد ولی نمیدانستم ذهن دوستان مثل سی دی خام یک طرفه است و فقط یک بار ظبت میکند و بعد مدام پخش !!!
یک سری بزنید به سایتها و خبرگزاریهایشان ببینید چه طوری دارند از این حماسه سیاسیشون تعریف میکنند و چه طوری دنیا هم این سیرک رو باورش شده .
چیزی که با شرکت در انتخابات پنبه شد همون چُس مثقال بی اعتباری بود که با هزار زور و ضرب علیه حکومت جمع شده بود . امروز ما برگشته ایم به 12 سال پیش بعد شما میگویید چیزی از دست نرفته ؟
این عینک تعصب را بگذارید کنار و دست کم در آینده در صورتی که گند کار درآمد انقدر شجاعت داشته باشید که اعتراف کنید اشتباه کردید .
خوب است یک کلمه یاد گرفته اید که مدام تکرارش کنید .
من یک کلمه گفتم در صورتی که در آینده مشخص شد گند زده اید چه حسی خواهید داشت و شما به مانند خمینی گفتید هیچی !
همین هیچی گفتنتان نشان از جوگیری و تحت تاثیر تبلیغات بودنتان دارد گرامی .
نوریزاد: انتخاب روحانی احیای مجدد موجود محتضر بود | ایران | DW.DE | 16.06.2013
البته راسل جان این تودهنی بود به خامنه ای !!! الان همچین دهنش درد گرفته که نگو منتها به خاطر باز بودن نیش بیش از حد همایونی و نه به خاطر مشت خورده !گفتآورد:
باور من بر این است که انتخاب آقای روحانی برای نظام یک خون تازه بود. برای موجودی که در دمدمهای اضمحلال به سر میبرد. متاسفانه درست در شرایطی که اوضاع داخلی و خارجی در بنبست بود، مردم ما مجددا به احیای این مردهی محتضر یا این موجود محتضر پرداختند و به هرحال تا چهار سال خیال آقای خامنهای و سرداران سپاه راحت است.
شما که این مصاحبه را در چندین پست می آورید با خود اندیشیده اید که خیال خامنه ای و سرداران سپاه از چه راحت شده؟از اعتراضات مردم؟چطور همین اعتراضات بواسطه ی انتخابات پس از 2 سال دوباره جان گرفت؟شما تو بالاترین فقط این لینک ها را می بینید؟برایتان صرفه نمی کند که سری هم به ویدئو ها ی اعتراضات بزنید نه؟از جنگ با آمریکا خیالشان راحت شد؟اینکه دیگر احتیاجی به روحانی نداشت.کافی بود خامنه ای با هر مهره ای مانند جلیلی از سیاست های اتمی اش عقل نشینی می کرد دیگر فشاری وجود نداشت.گویا خیلی آمریکا و اروپا را احمق پنداشته اید که تنها بواسطه ی حضور مردم در انتخابات با جمهوری اسلامی از در سازش وارد شوند.در مورد آن وجهه ای که می گویید تا جایی که من خواندم هم آمریکا و هم اروپا خواست ایرانیان برای تغییر را ارزشمند دانسته اند و گویی آنها بهتر از دوستان تحریمی دریافته اند که مردم ایران چه شرایطی دارند و حداقل تغییر ها هم در این بازه برایشان حکم مرگ و زندگی را دارد و به خوبی فهمیده اند که این انتخاب نظام نبود.
یک نکته بامزه دیگر اینست که همین دوستان تا دیروز (بدرستی) میگفتند جنگ بلوف غرب است چرا که نه توانش را دارد و نه انگیزهاش را و من میگویم حتی میدانیم که اسرائیل هم توان و سودی در جنگ ندارد.
حالا بطور معجزهوار برای ما از ملغا شدن جنگ موهومی میگویند و اینکه ببینید ما جلوی جنگ را گرفتیم !!
در بیانیه کاخ سفید که روز شنبه (۱۵ ژوئن - ۲۴ خرداد) و ساعاتی پس از اعلام نتایج نهایی شمارش آرا در ایران منتشر شد، دولت آمریکا خطاب به ایرانیان آورده: "ما به رای مردم ایران احترام می گذاریم و به آنها برای حضور در این فرآیند سیاسی تبریک می گوییم، شجاعت آنها باعث شد تا صدایشان شنیده شود."
"انتخابات روز گذشته، اقدامی در برابر عدم شفافیت، سانسور رسانهها، اینترنت و پیامکها، و اعتراضی در برابر فضای ارعاب و امنیتی بود که آزادی بیان و حضور مردم را محدود کرده بود. با این وجود و به رغم موانع و محدودیتهایی که حکومت ایجاد کرده بود، مردم ایران مصمم شدند تا برای شکل بخشیدن به آینده خود وارد عمل شوند."
آقای کری در این بیانیه گفته است: "ما اعلام نتایج انتخابات توسط وزارت کشور ایران و برنده شدن حسن روحانی در انتخابات یازدهم را پیگیری می کردیم. شجاعت مردم ایران برای بیرون آمدن و رای دادن در شرایطی که بسیار تحت کنترل حکومت بود و اجازه آزادی بیان و تجمع بسیار محدود شده بود، از نظر ما ستودنی است."
"ما همچنان درباره نبود شفافیت در چگونگی برگزاری انتخابات، سانسور و ایجاد محدودیت برای اصحاب رسانه، محدودیتهای اینترنتی و پیام کوتاه نگرانیم و با وجود همه این چالشها، مردم ایران به طور رسا اعلام کردند که خواهان فرادیی نو و بهتر هستند."
...
وزیر خارجه آلمان گفت که اصلاحات باید در عمل رخ دهد، چرا که این امر نه تنها در جهت منافع مردم ایران است که خواستار آزادی بیشتر هستند، بلکه بسیار مهم است که ایران بخاطر منافع جامعه بین المللی، تمایل بسیار بیشتری به مذاکره درمورد برنامه هسته ایش نشان دهد.
ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا گفت دولت جدید ایران نباید درباره قاطعیت غرب برای جلوگیری از گسترش سلاح های هسته ای در خاورمیانه و افزایش فشاربر ایران از طریق تحریم ها تردید کند.
ویلیام هیگ روز دوشنبه در سخنانی در پارلمان بریتانیا افزود که امیدوار است ایران اکنون با کشورهای گروه پنج بعلاوه یک، "بطور جدی به گفتگو" بنشیند.
وزیر خارجه بریتانیا در ارتباط با بحران سوریه گفت "درپیش گرفتن نقشی سازنده ازجانب ایران، بسیار خوشایند خواهد بود، اما سیاست ایران در حال حاضر کاملا برخلاف است." او افزود "شواهد فراوانی وجود دارد که جمهوری اسلامی در قتل، شکنجه و نقض حقوق بشر توسط رژیم اسد مشارکت دارد."
الان به نظر شما واقعا حکومت با شرکت مردم در انتخابات وجهه پیدا کرده؟من حوصله نداشتم واکنش های اسرائیل راهم بگردم پیدا کنم.اما شیمون پرز هم به خواست ایرانیان برای تغییر احترام گذاشته.این وسط 4 تا کشور نخاله ی عربی را که گمان می کنند با آمدن روحانی و بازگشت رفسنجانی به سیاست روابطشان با ایران گل و بلبل می شود را کناربگذارید.
پیش از انتخابات هم صدای آمریکا چندین مصاحبه با سناتور های آمریکا را نشان داد که همگی می گفتند که می دادند این انتخابات یک انتخابات آزاد نیست و مردم ایران از حداقل حقوق و آزادی هم برخوردار نیستند اما همچنان به دقت این انتخالات را پیگیری می کنند تا بدانند نظر مردم چیست.همینکه مردم حداقل به دنیا نشان دادند که با سیاست های اتمی جمهوری اسلامی موافق نیستند بزرگترین گندی بود که بر هیکل خامنه ای و سیاست های 8 ساله مقاومتی اش زدند.
برای من شخصا یکی از بزرگترین دستاورد ها فهمیدن این نکته بود که در 4 سال پیش فقط به دلیل سرکوب وحشتناک حکومت صدایی از مردم شهرهای دیگر در نیامد اما در همین یک شب شاهد اعتراضات حتی در تبریز و کرمانشاه هم بودیم.
این مطلب را بخوانید:
شادی گسترده مردم تبریز، مهر پایانی بر انگ بی تفاوتیگفتآورد:
اعتراضات بعد از انتخابات 88 و عدم شرکت آنچنانی شهرستانها در قضایای پس از آن ،بهانه ای بود برای قومیت گرایانی که سعی در ایجاد تمایز میان مرکز نشینان و سایر اقوام ایرانی داشتند آنان در تحلیل های بی پایه خود این را واکنشی به ظلم تاریخی ادعایی خود بر اقوام ایرانی می دانستند آن هم بدون توجه به اینکه این رخوت نه تنها مختص به جغرافیای قومی خاصی نبود بلکه به جز چند استثنای کوچک تمامی شهرهای ایران از جمله شهرهای منسوب به قوم خیالی فارس را نیز دربر می گرفت البته این پرسش اساسی نیز در ان تاریخ و در سال های پس از ان مطرح بوده و هست که این بهانه جویان عدم شرکت مردم در فراخوان های متعدد اعتراضی قومیت گرایان را بر چه معنی می کنند ؟
به هر حال چهار سال گذشت و 25 خرداد 92 فرا رسید روزی از جنس ایام پر امید ...
کدام اعتراضات ؟!
چهار تا شعار که زندانی سیاسی آزاد باید گردد اون هم فقط برای یک شب شد زنده شدن اعتراضات ؟! نمردیم معنی زنده شدن اعتراضات رو هم فهمیدیم !
دست شما درد نکند واقعن که چشمان ما را باز کردید :e032:
عقب نشینی با جلیلی و به دستور مستقیم آغا یعنی خودکشی سیاسی . ظاهر باید به گونه ای باشد که ا.ن را مسئول گند و گوزهای بالا آمده جا بزنند .
مثلن فکر میکنید چرا جمهوری اسلامی یک بار برای همیشه با به رسمیت شناختن اسرائیل خیال خودش را برای همیشه راحت نمیکند ؟ مگر نمیگویید که اینها هر کاری برای بقا میکنند ؟!
یک سری حرکتها هست نظام رو از هم میپاشونه . احتمالن شما فکر میکنید اصولگرایان روی هم رفته 1% هم نیستند . گیریم که اینگونه هم باشد عملکرد نباید طوری باشد که همین 1% هم ریزش کند که البته شمارشان خیلی خیلی بیشتر از این حرفهاست .
هر کدام از این کشورها یک بخشی دارند که مسئول شناسایی حرکتهای سیاسی و رفتار حکومتهای دیگر و بررسی موقعیتها و تاریخچه و ادعاهای پناهجویان سیاسی و ... هستند . از آن طرف جمهوری اسلامی در کشورهای تاثیر گذار لابی های مختلفی مانند نایاک دارد که کارشان منحرف کردن مسیر اصلی تحقیقات است . اینچنین میشود که در گزارشی که برای دریافت اقامت من از مرکز مطالعات ایرانشناسی برلین به دادگاه فرستاده میشود نوشته میشود که به هیچ عنوان بالاتر از پل گیشا و در طول اتوبان چمران هیچ پمپ بنزینی و حد فاصل ایستگاه آتش نشانی تا بزرگراه شیخ فضل الله در بزرگراه جلال آل احمد هم هیچ اداره پلیسی وجود ندارد و در نتیجه ادعای این شخص دروغ است و نمیتوانسته در جاهایی که پمپ بنزین و اداره پلیسی نیست چنان اتفاقهایی افتاده باشد !!!! و اون قاضی هم زحمت بررسی رو به خودش نداده بود (زورش اومده بود توی گوگل مپ نگاه کنه دست کم!) به همین ترتیب من میبایستی در جلسه دادگاه نقشه تهران و لپتاپ با خودم میبردم که نشان بدهم هست . بماند که کلی اطلاعات و آمارهای غلط و اشتباه دیگر برای دادگاه فرستاده شده بود که من فقط 3 ساعت تمام داشتم آنها را درست میکردم و بعدش تازه بحث اصلی شروع شد.
بله اینها در رابطه با جمهوری اسلامی ایران یک جاهایی از احمق هم احمق ترند .
از اون طرف هم میبینیم در کشورهایی که جمهوری اسلامی لابی ندارد سیاستمدارن هم همین طوری زرتی خَر نمیشوند !
با توجه به آنچه من در این غرب کوفتی دیده ام درکش برایم سخت نیست که بفهمم اکنون در آمریکا همه فکر میکنند چه خبر شده .
مشکل همینجاست که ما میگوییم این انتخاب نظام بود و هدفش فریب مردم و بقیه دنیا بود که موفق هم شد.
ولی شما با آوردن یک سری استدلال و لینک کشکی از نوری زاده و ... مدعی هستید که خیر انتخاب نظام نبود .
واسه من جالبه که شما هنوز درک نکردید که بابا هر 8 نفر کاندید از فیلتر شورای نگهبان گذشتند ، روحانی نماینده آغا بوده و این جریان اسهالات همه اش کشک است برای سر کار گذاشتن ملت .
از همینجاش میشه فهمید که آمریکا اصلن توی باغ نیست ! کدام رای ؟ فکر میکنید رای مردم روحانی رو برنده کرده ؟ :)))))
در ضمن اسرائیل به هیچ عنوان فریب این سیرک تبلیغاتی را نخورده :
یا شما خیلی ساده هستید یا ما را گیر آورده اید !!!گفتآورد:
نخست وزیر اسرائیل به کشورهای غربی هشدار داده که با پیروزی حسن روحانی وسوسه نشوند و از فشارهای خود علیه ایران نکاهند.
هر کسی میداند که سیاستهای هسته ای دست مردم و روحانی و شیخ پشمک نیست .
بفرمایید گوش کنید ثواب دارد : ایران - BBC فارسی - آیا برای اسراییل مهم است که چه کسی در انتخابات ایران پیروز شود؟
تنها کشورهایی که درست نتیجه گیری کرده اند تا الان کانادا و اسرائیل بوده اند . بقیه همگی دست کم در ظاهر فریب خورده اند .گفتآورد:
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل گفته است که انتخابات ریاست جمهوری ایران هیچ تغییر عمده ای در سیاستهای تهران نخواهد داد.
به گزارش خبرگزاری اسوشیتد پرس، آقای نتانیاهو که در ورشو صحبت می کرد افزود فارغ از نتیجه انتخابات ایران،حکومت این کشور همچنان توسط یک فرد هدایت خواهد شد، رهبری که به گفته او برنامه ایران برای ساخت بمب اتمی به منظور نابودی اسراییل را همچنان ادامه خواهد داد.
ایران همواره هرگونه تلاش برای ساخت بمب اتمی را رد کرده است.
جلال فرهنگ در همین مورد گفتگویی کرده است با مئیر جاودانفر، کارشناس مسایل اسراییل در تل آویو و نخست از او پرسیده آیا واقعا برای اسراییل فرقی نمی کند چه کسی در انتخابات ایران پیروز شود؟
این گفتگو در برنامه کلیک چشم انداز بامدادی رادیو بی بی سی پخش شده است.
زین پس به جای شادی بفرمایید اعتراض !!!
همان گونه که الله و اکبر = اسلام نمیخواهیم :)))))))
راستی امانت دار باشید و تمام متن را نقل کنید :
شهریار گرامی این شادی یک شبه با یک بشکه روغن هم به عنوان اعتراض به کسی فرو نمیرود ! بیخود تلاش نکنید .گفتآورد:
همزمان با اعلام نتایج انتخابات تجمع های خودجوشی در چهارراه آبرسان شکل گرفت موجی که به سرعت به تمامی نقاط شهر تبریز کشیده شده و تبدیل به یکی از باشکوه ترین جشن های ملی پس از آزادی خرمشهر و فوتبال حماسی ایران -استرالیا گشت ،مردم تا پاسی از شب در نقاط مختلف شهر از جمله آبرسان ،شاهگلی، کوی ولیعصر، میدان فهمیده و رشدیه به پایکوبی پرداختند،جشنی که همراه با پخش سرودهای ملی میهنی و به نمایش در آوردن پرچم ایران و نمادهای بنفش متعلق به کاندیدای پیروز و شعارهایی حاکی از امید و علاقه مردم به سرنوشت مشترک تمامی ایرانیان بود. 25 خرداد روزی بود که سردمداران جریانات قوم گرا در خانه های خود نشسته و با غم اندوه شاهد همدلی ایرانیان بودند و اندک طرفداران گول خوردشان نیز غرق در شادی و در کنار ملت ایران به بی پایگی القاعات انان پی می بردند.
شور و شوق جوانان تبریزی در هنگام طنین انداز شدن سرود "ای ایران ای مرز پرگهر" در سالن پور شریفی تبریز
همه در حال همخوانی هم ایستاده به احترام نام ایران جوانان واقعی تبریز اینها هستند نه یک عده که پشت نقاب نامهای جعلی مخفی شده اند
یک وقتهایی دوستان یک حرفهایی میزنند که آدم تا فیخالدونش میسوزه !
مثل این حرف جناب شهریار :
یا این حرف امیر :
من میخوام بدونم اون موقع که سر یک اختلاف کوچک با یکی از این آقا زاده های اسهال طلب ریختند و خانه ما را زیر و رو کردند شما کجا بودید ؟!
آن موقع که فقط به خاطر پیدا کردن یک کپی از یک دستنوشته که در آن شیوه ساخت برخی از انواع مواد منفجره را نوشته بود در خانه به من بسته بودند که در تلاش برای انجام عملیات تروریستی در ایران هستم شما کجا بودید ؟!
آن موقع که 6 ماه تمام در یک زیر زمین نمور زندگی میکردم شما کجا بودید ؟!
آن موقع که 3 ماه تمام در خانه ی قاچاقچی کرد با آن همه شایعه مبنی بر کشته شدن مسافران توسط اینها با ترس و لرز زندگی میکردم شما کجا بودید ؟!
آن موقع که من 5 سال تمام در یک کمپ پناهندگی در یک دهات کوچک نزدیک فرانکفورت اودا لب مرز لهستان زندگی میکردم و برای یک خرید معمولی باید یک ساعت پیاده روی میکردم شما کجا بودید ؟!
آن موقع که برای پیدا کردن من خانواده ام را تحت فشار گذاشته بودند و جلوی چشم پدر و مادرم برادرم را به قدری کتک زده بودند که راهی بیمارستان شده بود شما کجا بودید ؟!
آن موقع که مجبور بودم روزی 18 ساعت کار کنم تا بتوانم اندکی پول تهیه کنم که خانواده ام را هم از ایران کوفتی بیرون بیاورم شما کجا بودید ؟!
هی آدم میخواد ساکت بمونه حرفهایی میشنوه که بدجوری بهش فشار میاد !
ویرایش : لینک به اون فایل خلاف قوانین بود و حوصله درگیری با NSA را هم ندارم برای همین ویرایش میکنم .
ما می دانیم که شما چه احساسی دارید، منهم اگر تمام زندگی خود را وقف مبارزه با نظام کرده بودم هر نوع سازشی با آنرا خیانت تلقی می کردم و از آن به خروش می آمدم. شما بهای سنگینی پرداخته اید، حق دارید که مدعی باشید، ما اینرا به خوبی می دانیم. هیچکس منکر فداکاریهای شما نشده. هیچکس نگفته آنچه بر شما گذشته اعتبار ندارد. من همان زمان وقتی مادرم با نفرت و انزجار می گفت این موسوی که بخاطرش به خیابانها می روید نخست وزیر دولتی بود که رفقای مرا اعدام کرد اینرا به سکوت و سرافکندگی می گذراندم. من خودم را می گذارم جای شما، اینکه اگر در تبعید ناخواسته ای بودم و همه زندگی امروزم حول محور نبرد با جمهوری اسلامی شکل گرفته بود قطعا اینرا توهینی به تمام فداکاریها و رنجهای خودم می دیدم و بیزار و نا امید می شدم. من می دانم اینها که امروز شده اند ناجی مردم دیروز شما و رفقایتان را از ساختمان به پائین پرتاب می کردند.
بله میلاد جان، ما شما را می فهمیم، اما شما حاضر نیستید حتی یک لحظه، یک دم موضع ما را حتی بشنوید. شما هستید که ما را بخاطر به خیابانها ریختن برای دفاع از نخست وزیر امام تحقیر می کنید و اعتبار کتکی که خورده ایم را زیر سوال می برید. هیچکس شما را متهم نمی کند به احمق بودن، فریب خوردن، بازی خوردن، فقدان بینش سیاسی و ... نمی کند، اما ما دائم به چنین فقدان بینشی متهم می شویم. هیچکس به شما نمی گوید اینها که کرده اید بیخود بوده و بازی خوردید و «هه، دیدی گفتم؟»، اما ما باید اینرا دائم از دوستانی مثل شما بشنویم و سکوت بکنیم.
پس بی انصافی از جانب شماست، نه از طرف ما.
امیر جان من کسی رو گاگول فرض نمیکنم . اگر این طوری برداشت کردید پوزش مرا پذیرا باشید .
من از ابتدا سخنم این بوده که شرکت در این سیرک انتخاباتی که نظام به راه انداخته نتیجه ای در بر نخواهد داشت . به کسی هم نگفتم برو جلوی گلوله سینه سپر کن و کشته شو و زخمی شو و آواره شو و ... فقط و فقط گفتم بیفایده هستش.
جناب شهریار فرموده اند :
آیا تحریم همین پیام را واضح تر به دنیا نمیرساند ؟! تازه نه تنها این پیام را میرساند بلکه به دنیا میرساند که مردم ایران از بیخ این سیستم را قبول ندارند . یعنی یک پله هم جلوتر بوده .
اگر مردم برای بهبود اوضاع به روحانی رای داده اند هم باز رای دادنشان فرقی نمیکرد نهایتن کوتاه آمدن حاکمیت در قبال فشار خارجی اجتناب ناپذیر بود فقط مشارکت مردم که البته مشارکت زیادی هم نبوده راه رو برای سازش حاکمیت هموار تر کرد. یعنی دست کم خامنه ای و سپاه و دار و دسته شان مجبور به سر و کله زدن با طرفداران خودشون نیستند . که بهتر میشد که این سر و کله رو بزنند و با بی آبرویی تمام در بین طرفداران خودشون در برابر جهان کوتاه میآمدند .
به هر حال از این داستان دو روز هم گذشته و تمام شده رفته پی کارش . باید آینده را دید - امیدوارم که ما اشتباه کرده باشیم و مطمئن باشید خود من در صورتی که اشتباه کرده باشم آنقدر شجاعت دارم که به اشتباهم اعتراف کنم . امیدوارم باقی دوستان هم این میزان از شجاعت را داشته باشند .
رای دادن مردم ایران که اینهمه تجزیه تحلیل نداره. الان به به اصطلاح اصلاح طلبا رای دادن که اصولگراها رای نیارن. هشت سال دیگه باز ما همین داستان رو داریم که اصلاح طلبا رای نیارن و دست به دامن اصولگراها میشن که وضعیت مملکت رو گل و بلبل کنن و این داستان ادامه داره تا رژیم ساقط بشه. اونم نه به وسیله مردم . یا خودشون استعفا بدن مثلا خامنه ای خسته بشه بگه بسه دیگه جمهوری اسلامی یا سران جمهوری اسلامی خودشون بزنن همدیگه رو لت و پار کنن یا اسراییل و آمریکا حمله کنن.
گویی شما هیچ مبارزه ای را به جز جنگ مسلحانه اعتراض نمی دانید و مردم هم اگر هزار هزار کشته نشوند نه معترض اند و نه شجاع.داریوش گرامی توضیح بسیار خوبی در مورد شرایط حال حاضر ایران داد میلاد جان.اساسا دیگر تشکلی وجود ندارد که بخواهد تحریم کند یا نه.الان شما در ترکیه می بینید پس از یک هفته اعتراض سندیکاها فرمان اعتصاب داده اند،ما اساسا چیزی به اسم سندیکا در ایران نداریم.جنبش دانشجویی هم که با از بین رفتن انجمن اسلامی و دفتر تحکیم وحدت و ادوار و زندانی شدن همه ی اعضایشان عملا خلاص شده.در این شرایط شما توقع دارید هرکه آمد در خیابان اولین شعارش سقط نظام باشد؟گفتآورد:
کدام اعتراضات ؟!
چهار تا شعار که زندانی سیاسی آزاد باید گردد اون هم فقط برای یک شب شد زنده شدن اعتراضات ؟! نمردیم معنی زنده شدن اعتراضات رو هم فهمیدیم !
دست شما درد نکند واقعن که چشمان ما را باز کردید :e032:
به هیچ عنوان این برای من قابل قبول نیست و جمهوری اسلامی اگر حکومتی بود که فقط به فکر بقا بود و چاپیدن مردم هیچ گاه این بلاها سر مردم نمی آمد.اینها آنقدر ها هم که گمان می کنید عاقل نیستند.گفتآورد:
عقب نشینی با جلیلی و به دستور مستقیم آغا یعنی خودکشی سیاسی . ظاهر باید به گونه ای باشد که ا.ن را مسئول گند و گوزهای بالا آمده جا بزنند .
مثلن فکر میکنید چرا جمهوری اسلامی یک بار برای همیشه با به رسمیت شناختن اسرائیل خیال خودش را برای همیشه راحت نمیکند ؟ مگر نمیگویید که اینها هر کاری برای بقا میکنند ؟!
یک سری حرکتها هست نظام رو از هم میپاشونه . احتمالن شما فکر میکنید اصولگرایان روی هم رفته 1% هم نیستند . گیریم که اینگونه هم باشد عملکرد نباید طوری باشد که همین 1% هم ریزش کند که البته شمارشان خیلی خیلی بیشتر از این حرفهاست .
من برام جای شگفت است که چگونه شما سیاست خارجی آمریکا و انگلیس و آلمان را پشم می شمارید اما کانادا و اسرائیل را استاد سیاست می پندارید.در همان اسرائیل هم شیمون پرز موضع مشابه آمریکا و انگلیس گرفته.اما اینها مهم نیست هدف از آوردن این نقل قول ها پوچ کردن استدلال شما بود که برای جمهوری اسلامی وجهه خریدید و مردم دنیا نمی توانند از پیچیدگی سیاسی اوضاع ایران سر در بیاورند و همه گمان می کنند مردم به نظام رای داده اند و سعی می کنند با آخوند ها کنار بیایند و این انتخابات نشان می دهد که همه ی مردم خواستار سیاست های خارجی و اتمی جمهوری اسلامی اند.گفتآورد:
هر کدام از این کشورها یک بخشی دارند که مسئول شناسایی حرکتهای سیاسی و رفتار حکومتهای دیگر و بررسی موقعیتها و تاریخچه و ادعاهای پناهجویان سیاسی و ... هستند . از آن طرف جمهوری اسلامی در کشورهای تاثیر گذار لابی های مختلفی مانند نایاک دارد که کارشان منحرف کردن مسیر اصلی تحقیقات است . اینچنین میشود که در گزارشی که برای دریافت اقامت من از مرکز مطالعات ایرانشناسی برلین به دادگاه فرستاده میشود نوشته میشود که به هیچ عنوان بالاتر از پل گیشا و در طول اتوبان چمران هیچ پمپ بنزینی و حد فاصل ایستگاه آتش نشانی تا بزرگراه شیخ فضل الله در بزرگراه جلال آل احمد هم هیچ اداره پلیسی وجود ندارد و در نتیجه ادعای این شخص دروغ است و نمیتوانسته در جاهایی که پمپ بنزین و اداره پلیسی نیست چنان اتفاقهایی افتاده باشد !!!! و اون قاضی هم زحمت بررسی رو به خودش نداده بود (زورش اومده بود توی گوگل مپ نگاه کنه دست کم!) به همین ترتیب من میبایستی در جلسه دادگاه نقشه تهران و لپتاپ با خودم میبردم که نشان بدهم هست . بماند که کلی اطلاعات و آمارهای غلط و اشتباه دیگر برای دادگاه فرستاده شده بود که من فقط 3 ساعت تمام داشتم آنها را درست میکردم و بعدش تازه بحث اصلی شروع شد.
بله اینها در رابطه با جمهوری اسلامی ایران یک جاهایی از احمق هم احمق ترند .
از اون طرف هم میبینیم در کشورهایی که جمهوری اسلامی لابی ندارد سیاستمدارن هم همین طوری زرتی خَر نمیشوند !
با توجه به آنچه من در این غرب کوفتی دیده ام درکش برایم سخت نیست که بفهمم اکنون در آمریکا همه فکر میکنند چه خبر شده .
مشکل همینجاست که ما میگوییم این انتخاب نظام بود و هدفش فریب مردم و بقیه دنیا بود که موفق هم شد.
ولی شما با آوردن یک سری استدلال و لینک کشکی از نوری زاده و ... مدعی هستید که خیر انتخاب نظام نبود .
واسه من جالبه که شما هنوز درک نکردید که بابا هر 8 نفر کاندید از فیلتر شورای نگهبان گذشتند ، روحانی نماینده آغا بوده و این جریان اسهالات همه اش کشک است برای سر کار گذاشتن ملت .
اتفاقا آمریکا و اروپاییان برخلاف شما به خوبی پیام رای مردم را شنیده اند اما این شمایید که در باغ نیستید و گمان می کنید ملت بازی خورده اند.گفتآورد:
از همینجاش میشه فهمید که آمریکا اصلن توی باغ نیست ! کدام رای ؟ فکر میکنید رای مردم روحانی رو برنده کرده ؟ :)))))
در ضمن اسرائیل به هیچ عنوان فریب این سیرک تبلیغاتی را نخورده :
کسی هم نگفت سیاست هسته ای دست رییس جمهور است.مهم پیام انتخاب روحانی بود(از بعد سیاسی کمی آنطرف تر نگویید پس به این دلیل به روحانی رای دادید)که پیش از این راه سازش با آمریکا و اروپا را در پیش گرفته بود که به خوبی آمریکاییان این پیام را دریافتند.گفتآورد:
یا شما خیلی ساده هستید یا ما را گیر آورده اید !!!
هر کسی میداند که سیاستهای هسته ای دست مردم و روحانی و شیخ پشمک نیست .
بفرمایید گوش کنید ثواب دارد : ایران - BBC فارسی - آیا برای اسراییل مهم است که چه کسی در انتخابات ایران پیروز شود؟
می بینید که همان کانادا و اسراییل هم رای دادن مردم را به حساب نظام ننوشته اند وکانادا در بیانیه اش به صراحت سخن از محدودیت ها ی انتخابات گفته با این حال به خواست مردم برای تغییر هم احترام گذاشته.پس تا اینجا هیچ وجهه بین المللی برای حکومت توسط مردم خریده نشده که شما طرفداران تحریم در بوق و کرنا می کنید.گفتآورد:
تنها کشورهایی که درست نتیجه گیری کرده اند تا الان کانادا و اسرائیل بوده اند . بقیه همگی دست کم در ظاهر فریب خورده اند .
ما باید یک بار برای همیشه تکلیف مان را با این شعارهایی که شما به نفع نظام می دانید روشن کنیم.شخصا 4 سال پیش از شعار الله و اکبر خوشم نمی آمد اما دقیقا در 25 بهمن 89 که در شهر ما حدود 1 هزار نفر برای نخستین بار جمع شده بودند ملت فریاد الله واکبر که سر می دادند کم کم داشت به شمار جمعیت افزوده می شد که ناگهان یکی از همین نفوذی ها فریاد زد مبارک،بن علی نوبت سید علی که مانند سگ های وحشی موتوری های حکومت ریختند به دنبال مردم و فارغ از اینکه چند نفر را دستگیر کردند، نگذاشتند اعتراضات مردم حداقل نیم ساعت ادامه یابد.پس باز هم می گویم نشستن کنار گود اعتراضات و نادیده گرفتن شعارهای دیگر مردم و بند کردن به همین الله و اکبر نشان از عدم درک صحیح شرایط از سوی شما دارد.گفتآورد:
زین پس به جای شادی بفرمایید اعتراض !!!
همان گونه که الله و اکبر = اسلام نمیخواهیم :)))))))
اگر درست دقت می کردید و سری هم به بالاترین می زدید هدف از آن لینک پوچ کردن مزخرفات پان ترک ها و تجزیه طلبان بود که می گفتند ترک ها برایشان ایران اساسا مهم نیست و در همان تبریز و کرمانشاه چندین ویدئو موجود است که مردم شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران می دادند.شعاری که به گواه همه بدجوری کک در پاچه ی اسلامگرایان و حکومتیان انداخت.گفتآورد:
راستی امانت دار باشید و تمام متن را نقل کنید :
شهریار گرامی این شادی یک شبه با یک بشکه روغن هم به عنوان اعتراض به کسی فرو نمیرود ! بیخود تلاش نکنید .
همانطور که امیر هم گفت کسی منکر هزینه هایی که شما دادید نشد اما این شمایید که هزینه هایی که مردم 4 سال پیش دادند را هیچ می انگارید و همه را به پای بازی خوردن مردم در 4 سال پیش و امسال می گذارید.همانطور که پیشتر هم گفتم کماکان برای من موضع تحریمی ها قابل احترام است اما هدف از این بحث ها تعدیل کردن این هجمه ی همه جانبه ایست که این روزها علیه ملتی راه افتاده که با تمام محدودیت های سیاسی و فشار اقتصادی رای دادند.
دوستان این مقاله داریوش سجادی رو بخونید...نظرتون چی هست در موردش؟
گفتآورد:
دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ ه.ش.
گربه چکمه پوش!
بازبینی یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران
انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری ایران با تمام فراز و نشیب هایش اینک و با بسته شدن پرونده آن و اعلام نتایج آراء شاخص مهمی را در فهم چیستی و جنس و ماهیت آرای شهروندان ایرانی را در اختیار تحلیل گران گذاشت.با احتساب میزان آرای ماخوذه هر کدام از نامزدها و نزدیکی آرای چهار نامزد منسوب به جبهه اصولگرائی (قالیباف ـ جلیلی ـ رضائی ـ ولایتی) به یکدیگر و در حالی که مجموع آرای این 4 نفر نیز نمی توانست به آرای حسن روحانی نزدیک شود از این واقعیت می توان نتیجه گرفت:
انتخابات مزبور قابل مقایسه با انتخابات سال 84 نیست که در آن اصلاح طلب ها بدلیل تعدد نامزد مبتلا به تقسیم آرا و شکست محتوم مقابل اصولگرایان شدند.
آمار آرای نامزدها نشان دهنده واقعیت مهمی است و آن این که نه آن 4 اصولگرا به روحانی باخته اند و نه روحانی از این 4 نفر برده است! آرای قلیل و نزدیک به هم جلیلی و قالیباف و رضائی و ولایتی نشان می دهد هیچ کدام از این 4 نفر رای دیگری را نشکسته بلکه اساساً رای حائز اهمیت و قابل اعتنائی نیآورده اند!
لذا باید بدنبال آن بود که رقیب اصلی «چیز» دیگری بوده که روحانی «با آن» بُرده و قالیباف و جلیلی و رضائی و ولایتی «به آن» باخته اند!
اهتمام این مقاله پاسخ به همین پرسش است که «رقیب اصلی» در انتخابات مزبور چه کسی یا چه چیزی بود!؟
قبل از یابش پاسخ این پرسش در این واقعیت نمی توان تردید داشت که در کنار «رقیب اصلی» دو عنصر «غیظ» و «مظلومیت» نقش موثری در اقبال بخشی از شهروندان ایرانی به «حسن روحانی» را در انتخابات ریاست جمهوری عهده داری کرد.
نخست غیظی که ریشه در نظم مستقری داشت که از فردای اعلام نتایج انتخابات سال 88 ذائقه آن بخش از شهروندان که کماکان به سناریوی تقلب در انتخابات 88 باور داشتند را تلخ نگاه داشته بود و چنین «غیـّاظانی» با تحفظ چنان «غیظی» رای خود را به آنی دادند که در «میتینگ های انتخاباتی» خود را مدافع محصوران جنبش سبز (موسوی ـ کروبی) و مخالف حافظان «نظم مزبور» معرفی می کرد!
گذشته از آنکه بخشی از جامعه که با ورود هاشمی به انتخابات مبتلا به امید و ابتهاج شدند و با رد صلاحیت اش، هاشمی را در هاله ای از مظلومیت دیدند اینک رای به حسن روحانی را حداقل وظیفه اخلاقی خود در دفاع از مظلومی می دانستند که بعد از رد صلاحیت، شکسته دلانه «روحانی» را در قامت «من کنت مولا هذا علی مولا» نشانه گذاری می کرد!
هر چند نباید این واقعیت را نادیده انگاشت که مظلومیت متصور برای هاشمی قبل از آنکه ریشه در واقعیت داشته باشد محصول واکنش سنجیده و محاسبه شده ایشان در قبال رد صلاحیت اش بود. (نگاه کنید به دو مقاله گام بعدی هاشمی و بازی بزرگان)
سناریوی «هاشمی مظلوم» از لحظه ای کلید خود که ایشان بعد از رد صلاحیتش بدون هیچ اعتراض مشهودی با توسل به سیاست «گربه چکمه پوش» توانست بسرعت نزد افکار عمومی خود را مبدل به هاشمی مظلومی کند که علی رغم «پدر انقلاب» بودنش! علی رغم «قهرمان انقلاب» بودنش! علی رغم «شناسنامه انقلاب» بودنش! علی رغم «السابقون انقلاب» بودنش! علی رغم «صحابه امام» بودنش! چنان بی رحمانه صلاحیتش در شورای نگهبان رد می شود و این «پیر فرزانه» و «زعیم پرسابقه» بی هیچ گله ای پارسا کیشانه و نجیبانه با بُغضی در گلو از داوری نارفیقانه شورای نگهبان تمکین می کند! (نگاه کنید به مقاله هاشمی هاشمی است)
(گربه چکمه پوش یا Puss in Boots اشاره به یکی از شخصیت های تریلوژی Shrek دارد که با ترفند مظلوم نمائی و قرار دادن خود در موضع معصومیت و ترحم این اعتماد را در رقیب فراهم می کرد تا به وی نزدیک شوند و آنگاه در فرصتی مغتنم و از موضعی مسلط بر ایشان فائق آید)
هاشمی بخوبی می دانست اعتراض به داوری شورای نگهبان و عدم تمکین از آن و اتخاذ رویکردهای اپوزیسیونی بمعنای ابتلا به انزوا و حذف از دایره قدرت ایران خواهد بود. طبیعتاً وی بخوبی فرجام فردی مانند آیت الله منتظری را در خاطر داشت که چگونه علی رغم برخورداری از سابقه «قائم مقام رهبری» و برخورداری از «سابقه انقلاب» و اشتهار به «شناسنامه انقلاب» و افتخارش به «یار امام بودن» وقتی عزم مقابل نظام ایستادن کرد نظام نیز بدون تامل از روی وی گذشت.
اتخاذ رویکرد «گربه چکمه پوش» تا آن اندازه موثر بود که بتواند با قرار دادن هاشمی در کانون مظلومیتی تاثرآور، ایشان را در وجدان عمومی جامعه مُبدل به «منجی و قهرمان مظلوم انقلاب» نماید. همین مظلومیت بود که هاشمی را در کسری از زمان به یک «رسانه ملی» تبدیل کرد تا حدی که بتواند با «گامبی کردن عارف» و تحمیل نامزد خود (حسن روحانی) به جبهه مشترک اعتدالیون و اصلاح طلبان اقناع و اجماعی گسترده بین بدنه اجتماعی دو جبهه متحد اعتدالیون و اصلاح طلبان را بنفع حسن روحانی فراهم آورد. (در این زمینه نگاه شود به فراخوان هاشمی ـ گفتگو با ژاپه یوسفی)
قدر مسلم آن است که همین اتفاق (اقناع و اجماع بر روی روحانی) در صورت حذف روحانی بنفع عارف، می توانست برای عارف هم فراهم شود اما ترجیح هاشمی طبیعتاً با کسی بود که قرابت و هم تباری سیاسی با خود داشته باشد و روحانی چنین فردی بود.
در مجموع هاشمی موفق شد با «گامبی کردن عارف» یک «حـُفره» با قدرت مَکشی بسیار بالا در فضای انتخابات ایران ایجاد کند تا از آن طریق سنگربانان هاشمی بتوانند جهت جذب گسترده آرا و هدایت آراء بسمت انگشت اشاره «مُنجی» و اقبال به «نامزد پیشنهادی منجی» بسترسازی و انگیزه سازی نمایند.
این در حالیست که بعد از رد صلاحیت هاشمی توسط شورای نگهبان «هاشمی» و «بازی هاشمی» از سوی «رقبای هاشمی» تمام شده محسوب می شد. اما این «پیرماهی» سیاست در ایران نشان داد تا آن اندازه در نرد سیاست حرفه ای هست تا با «بازی خوب کردن با تاس بد» نتیجه را از شکست کامل به پیروزی کامل مبدل کند. (مقاله گامبیه هاشمی)
در واقع هاشمی از طریق حذف بموقع عارف و اعلام حمایت اش از روحانی در کسوت «مُنجی مظلوم» و متابعت شیدائیان «منجی مظلوم» از فراخوان ایشان، توانست صفحه مبارزه را به طرفة العینی بنفع خود عوض نماید و از این طریق بود که در کمترین زمان ممکن آرای روحانی مواجه با جهشی انفجاری شد تا جائی که در سه روز پایانی ایام تبلیغات، نتیجه آرای انتخابات به طرز محیرالعقولی بنفع «افسر تحت امر هاشمی» تغییر جهت پیدا کرد!
علی ایحال هر چند غیظ بخش موثری از «طبقه متوسط» ایران از دولت احمدی نژاد در کنار بازی موثر هاشمی در قامت «منجی مظلوم» توانست موجی عظیم از میانه شهروندان را بنفع روحانی در انتخابات ریاست جمهوری تاسیس و تهییج کند اما این دو عامل هنوز محتاج یک عنصر تمام کننده بودند تا از آن طریق و با تلفیق این سه عامل، نتیجه انتخابات یکسره شود.
برای یابش این «عنصر سوم» که آن را می توان «رقیب اصلی» چهار نامزد اصولگرایان و رفیق و یاور اصلی برای ظفرمندی «روحانی» به حساب آورد باید کمی به عقب بازگشت!
سه شنبه یازدهم مهر ماه سال 91 (هشت ماه قبل از آغاز ثبت نام نامزدهای ریاست جمهوری) که هنوز کمترین احتمال و گمانه ای از خواست هاشمی برای ورود به انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری نمی رفت. شخصاً ضمن تحریر مقاله «خیز بلند هاشمی» با قاطعیت خبر از آن دادم که «اکبر هاشمی رفسنجانی» در انتخابات مزبور خود را نامزد خواهد کرد!
اما این گمانه زنی نه ناظر بر کف بینی بود و نه برخورداری از جامی جهان بین نزد مدعی و صرفاً به اعتبار شناخت از «روانشناسی فردی» آقای هاشمی مسجل بود ایشان در انتخابات ریاست جمهوری حتماً شرکت خواهد کرد. (نگاه کنید به مقاله مرد خیزرانی)
اما تاکید بر ورود هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری در مقاله «خیز بلند هاشمی» تنها یکی از مُفاد آن مقاله بود و جز این چند نکته دیگر نیز در مقاله مزبور گوشزد شده بود که بازبینی آنها خالی از لطف نیست:
نخست آنکه ـ هاشمی در مقام نامزد وارد انتخابات خواهد شد!
دو ـ هاشمی در قامت منجی و با القای نجات میهن از بحران وارد انتخابات می شود!
سه ـ ورود هاشمی به انتخابات با اقبال ملی و گسترده و با تضمین موفقیت همراه خواهد شد! (در آن مقاله به دلائل اقبال به هاشمی به تفصیل اشاره شده که خوانش مجدداش قابل تامل خواهد بود)
چهار ـ شورای نگهبان توان رد صلاحیت هاشمی را به اعتبار منصوب رهبری بودن در مجمع تشخیص مصلحت ندارد!
پنج ـ شورای نگهبان تنها می تواند به اعتبار و اتکا بر مصوبه قانونی «کبر سن» هاشمی را رد صلاحیت کند!
اظهارات هاشمی رفسنجانی در فردای رد صلاحیت اش توسط شورای نگهبان تائید بند بند مفاد مطرح شده در مقاله 8 ماه پیش تر «خیز بلند هاشمی» بود.
هاشمی در این زمینه طی نشستی با حامیانش در مورخه 22 خرداد 92 اظهار می دارد:
« بعد از تماسی دیگر ... به آقای حجازی فقط گفتم که ایشان را (آیت الله خامنه ای) از خواب بیدار نکنند و برایشان پیغام گذاشتم در نهایت برای ثبت نام راهی وزارت کشور شدم. و حتی آن قدر این رفتن با عجله بود که گروه چک سپاه نتوانست قبل از ما برسد و بدون هماهنگی و چک عازم وزارت کشور شدیم ... با توجه به شور و نشاطی که در سراسر کشور پس از اعلام حضورم در انتخابات ایجاد شد و از آنجایی که در مسیر تایید صلاحیت بنده نیز بهانه و مشکلی نبود، وزیر اطلاعات برخلاف عرف و قانون، شخصا در جلسه بررسی صلاحیتها در شورای نگهبان حضور یافت که ابتدا مورد اعتراض برخی از اعضای شورای نگهبان نیز قرار گرفت و نهایتا به اعضای شورای نگهبان گفت که حضور هاشمی در انتخابات میتواند موجب پیروزی قاطع و با رای بالای مردم شود که با راه و رسم آنها سازگار نیست و لذا شورا را متقاعد کرد که به بهانه شرایط سنی رای به عدم احراز صلاحیت بنده دهند» (پای نوشت مهم)
علی ایحال فرای پنج مورد مطرح شده در مقاله «خیز بلند هاشمی» یک واقعیت محوری نیز در آن مقاله تحت عنوان کلید خوردن پروژه «چاموروئیزه کردن انقلاب» ازطریق «ایجاد بحران انگیزشی» نزد بدنه انقلاب با استفاده از فشار اقتصادی و جنگ و درگیری خسته کننده و توانفرسا و «اسقاط ابزار حکومت از درون» مورد اشاره قرار گرفته بود تا از آن طریق بتوان نهایتاً طی یک انتخابات دمکراتیک آرای سربازان انقلاب را بشیوه «بالا برده هزینه معیشت شهروندان» بصورت کاملا بهداشتی بنفع نامزدی مورد وثوق مصادره کرد! (در این زمینه حتماً مقاله «گلوله های کاغذی» را بازخوانی نمائید)
در همان مقاله (خیز بلند هاشمی) بر این نکته تاکید شده بود که:
«« نباید از نظر دور داشت که گزینه هاشمی و تاکید همیشگی وی بر سیاست اعتدال و میانه روی همواره و به صفت ظاهر مورد وثوق و اقبال غرب و بویژه آمریکائی ها نیز بوده. لذا طبیعتاً ایشان نیز احتمالاً و بموقع امدادهای لازم را به این پروسه (پیروزشدن هاشمی در انتخابات) خواهند رساند. از جمله سنگین تر کردن وضعیت اقتصادی برای مردم بمنظور تضغیف پایگاه اصولگرایان حامی خط مشی احمدی نژاد و تقویت توقع مردم به ضرورت «بازگشت مرد بحران ها»!
اظهارات سخنگوی کاخ سفید در تحلیل چرائی افت ارزش ریال و افزایش قیمت ها در ایران مبنی بر آنکه:
«مردم ایران متوجه هستند که چه کسانی مسوول شرایط ایجاد شده برای اقتصاد این کشور هستند، شرایطی که ناشی از خودداری رژیم این کشور از رعایت تعهداتش است» چنین اظهاراتی را می توان پاس بموقع و معنادار آمریکائی ها جهت متوجه کردن افکار عمومی در ایران به یک «منجی در سایه» معنا کرد!»»
آمریکائی ها بخوبی می دانستند که هاشمی همواره با رویکرد اعتدالی بدنبال بهبود مناسبات با واشنگتن است. این واقعیتی نچندان پنهان در کاریر سیاسی آقای هاشمی بوده و اخیراً نیز ایشان طی مصاحبه با «فصلنامه مطالعات بین المللی» صراحتاً خبر از آن داد که در سال های آخر حیات بنیان گذار جمهوری اسلامی بصورت خصوصی و محرمانه از ایشان خواسته قبل از رحلت شان تکلیف رابطه با آمریکا را روشن کنند (نگاه کنید به مقاله باشنده با شیطان)
بهبود مناسبات با آمریکا پرونده ای قدیمی در سنت سیاسی هاشمی رفسنجانی است که ظاهراً تبدیل به یک آرزو برای ایشان شده تا از این طریق ایشان بتواند تحت عنوان فاتح این پروژه نام خود را در تاریخ معاصر ایران ثبت و حک نماید.
اولین جرقه این بحث در مرداد ماه 68 طی انتشار مقاله جنجالی «نکته» بقلم سعیدی سیرجانی در روزنامه اطلاعات زده شد که در آن تاریخ موجبات جنجالی بزرگ در محافل سیاسی ایران شد.
کلیات آن مقاله ناظر بر چند محور بود از جمله:
ـ مبارزه شعاری انقلاب با آمریکا.
ـ زیر سوال بردن اشغال سفارت آمریکا.
ـ اداره غیر خردمندانه مملکت.
ـ و نهایتاً اعتلای ایران و زمامداری در محدوده و جغرافیای آن بجای پرداختن به اوج افلاک!
هر چند مقاله مزبور نهایتاً کار بجائی نبرد اما مانع از آن نشد تا یازده ماه بعد و در اردیبهشت سال 69 بار دیگر این بحث اما این بار به قلم «عطاالله مهاجرانی» معاونت وقت حقوقی هاشمی رفسنجانی در کاخ ریاست جمهوری و ذیل مقاله ای تحت عنوان «مذاکره مستقیم» در روزنامه اطلاعات وارد مجادلات سیاسی ایران شود. اما این بار بازتاب های این بحث تا آنجا بالا گرفت که نهایتاً آیت الله خامنه ای شخصاً وارد غائله شد و طی سخنانی تند خطاب به مهاجرانی اظهار داشت:
«بنده معتقدم آن کسانی که فکر می کنند ما باید با راس استکبار یعنی آمریکا مذاکره کنیم یا دچار ساده لوحی و یا مرعوبند ... چرا نسبت به اقتدارآمریکا مرعوب می شوید؟ ... یازده سال است که شعار مرگ بر آمریکا از دهان ملت ما نیفتاده و راه ها به روی ما بسته نبوده ... صرف اینکه شما بروید با آمریکا حرف بزنید و مذاکره کنید آیا مسئله حل می شود؟ ... این طور نیست. مذاکره در عرف سیاسی یعنی معامله ... «تو» از انقلاب اسلامی چه چیزی را می خواهی به آمریکا بدهی تا یک چیزی را از او بگیری؟ والله که آمریکا از هیچ چیز ملت ایران بقدر مسلمان بودن و پایبند اسلام ناب محمدی بودن ناراحت نیست. او می خواهد شما از این پایبندی تان دست بردارید. می گویند بیائید با گروگان ها معامله کنیم. این هم ساده لوحی است. این ساده لوحی است که کسانی بگویند برویم پشت میز مذاکره ... اینها این گونه اند. نخیر، من با مذاکره با آمریکا مخالفم و دولت جمهوری اسلامی بدون اجازه من امکان ندارد چنین کاری بکند و خودشان هم قاعدتا با چنین کاری موافق نیستند»
علی ایحال ظاهراً هاشمی کماکان مُصر بود تا قفل مناسبات بین تهران و واشنگتن توسط ایشان و در دوران ریاست جمهوری ایشان باز شود به همین دلیل بود که با نزدیک شدن به پایان دور دوم ریاست جمهوریش معاون پارلمانی ایشان (عطاالله مهاجرانی) بار دیگر جنجال ساز شد و ضمن مصاحبه ای با اینجانب منتشره در روزنامه ایران نیوز (پائیز سال 73) این بار متقاضی تغییر قانون اساسی بمنظور تداوم ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی شد! (نگاه کنید به مقاله ظلم زدائی از تاریخ)
هر چند آن پیشنهاد نیز نهایتاً با مخالفت صریح آیت الله خامنه ای به جائی نرسید اما همین ناکامی ظاهراً بستر انعقاد نطفه اشتیاق بازگشت مجدد هاشمی به عرصه ریاست جمهوری طی سالهای بعد شد که تلاش ناکام اش در سال 84 را باید در همین راستا گمانه زنی کرد. هم چنانکه ورود ایشان به انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری و در آستانه 90 سالگی را نیز می توان گام بلند ایشان برای عملیاتی کردن این آخرین آرزوی سیاسی خود در دوران حیاتش محسوب کرد که با سد پیش بینی نشده رد صلاحیت شورای نگهبان برخورد کرد!
حضوری که در صورت عدم رد صلاحیت اش این فرصت را به هاشمی می داد تا با اتکای بر آرای معترضه (پراکندگی و چیستی این آرا در مقاله خیز بلند هاشمی آمده است) و برخورداری از «پاس طلائی تحریم ها» وی را بر تارک اقبال حداکثری شهروندان ایرانی در انتخابات قرار دهد و از قبال آن پیروزی پر اقبال «به بهانه قشار اقتصادی بر مردم» و «سیاه نمائی از وضعیت کشور» و این که مردم دیگر خسته اند و رای بالای شان به من یعنی با سیاست های مبارزه جویانه با آمریکا مخالفند، بستر تحمیل و خوراندن جام زهر «شکستن قفل رابطه با آمریکا» را از طریق مشابه سازی با خوراندن جام زهر پذیرش قطعنامه 598 به مرحوم امام باز تولید نماید. (برای توضیح بیشتر به مقاله «اسب های چوبی» و ایضاً مقاله «باد کاشتید آقای هاشمی» مراجعه نمائید)
بر این اساس می توان عزم هاشمی جهت تصاحب کرسی ریاست جمهوری در کنار تشدید تحریم های فلج کننده اقتصادی آمریکا را بمثابه قطعات پازلی محسوب کرد که در صورت عدم بروز مشکل در مسیر ریاست جمهوری مجدد هاشمی از طریق دامن زدن به انگاره «بازگشت منجی» می توانست تضمینی بر موفقیت قطعی هاشمی در انتخابات باشد.
تضمینی که بعد از حذف پیش بینی نشده هاشمی از انتخابات بصورت قهری منتقل به جانشین هاشمی در انتخابات مزبور (حسن روحانی) شد!
لذا اکنون و با تفطن به واقعیت های مزبور باید «رقیب اصلی» در انتخابات دور یازدهم ریاست جمهوری را آمریکا و تحریم های اقتصادی فلج کننده اش تلقی کرد که از آن طریق توانست با تسمه از گـُرده اقشار فرو دست کشیدن، میزان نارضایتی و کلافگی و استیصال اقتصادی شهروندان ایرانی را از طریق بحران معیشت تا آنجا بالا ببرد که چهار نامزد منسوب به جبهه اصولگرایان در فرهنگ و باور عامه به «حافظان نظم ناکارآمد موجود» شناخته شوند و نامزد مقابل ایشان و متحد «مُنجی مظلوم» به سمبل تغییر و نجات و تعامل و چرخاننده چرخ زندگی در کنار چرخ سانتریفوژهای نیروگاه اتمی مُبدل گردد!
قاعدتاً نظام جمهوری اسلامی کماکان برخوردار از بدنه ای ایدئولوژیک و حامی هست که تحت هر شرایط سختی در دفاع از حکومت شان پایمردی می کنند اما هم زمان نمی توان این واقعیت را نیز نادیده گرفت که بدنه عوام جامعه که بصورت طبیعی ناتوان از فهم و تحلیل مسائل پیچیده سیاسی اند و اولویت ایشان قبل از فهم مسائل سیاسی تامین معیشت و فراغت خانواده است و هر چند در وضعیت عادی مشکلی نیز با حکومت خود نداشته باشند اما قهراً در بلند مدت نظام نمی تواند از چنان توده هائی توقع کند تا تحت هر شرایطی جان نثارانه نیازها و حقوق اولیه زیست فردی و اجتماعی خود و خانواده شان را بنفع مانائی جمهوری اسلامی در نبرد با زیاده خواهی آمریکائی ها قربانی کنند. ایشان همان اقشاری هستند که نظام سلطه با تحریم های فلج کننده اقتصادی بیشترین سرمایه گذاری را بر روی ایشان کرده تا از طریق فشار اقتصادی بتواند از میانه ایشان و بنفع هژمونی خود یارگیری کند.
بر این اساس است که می توان ترکیب آرای حسن روحانی را تلفیقی از آرائی متنوع در حد فاصل آرای شهروندان فرودستی که حتی تا پیش از این طرفدار احمدی نژاد بودند اما اینک زیر بار فشار اقتصادی در حال خرد شدن هستند تا طبقات متوسط معترض به سیاست های انقباظی اصولگرایان و ایضاً سبزها و اصلاح طلبانی محسوب کرد که کماکان به تقلب در انتخابات سال 88 باور دارند.
اما در یک نکته نباید تردید داشت که وجهه غالب آرای روحانی علی رغم تنوع خاستگاه، جملگی از یک درد مشترک اقتصادی در رنج بودند و همان درد مشترک عامل اصلی اقبال و اجماع و سرریز آرای اکثریتی شهروندان «مختلف الطبقه» اما «مشترک الدغدغه» در سبد «حسن روحانی» شد.
ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ
پای نوشت:
در حد فاصل انتشار مقاله «خیز بلند هاشمی» تا ثبت نام و رد صلاحیت وی 8 ماه بعد از انتشار مقاله مزبور یک اتفاق مهم نیز افتاد که ارزش تاریخی دارد اما بدلیل ملاحظات حقوقی نویسنده فعلاً از بیان آن احتراز کرده اما تا همین حد در این پانوشت متذکر آن شدم تا در آینده و برای ثبت در تاریخ در فرصتی مقتضی و رفع ملاحظات حقوقی به آن اشاره گردد.
گامبیه هاشمی
سُخن: گامبیه هاشمی!
فراخوان هاشمی
سُخن: فراخوان هاشمی!
گلوله های کاغذی
http://sokhand.blogspot.com/2012/07/blog-post_26.html
مرد خیزرانی
سخن: مرد خيزراني
باشنده با شیطان
سُخن: باشنده با شیطان!
ظلم زدائی از تاریخ
سخن: ظلم زدائی از تاريخ
اسب های چوبی
سُخن: اسب های چوبی!
باد کاشتید آقای هاشمی
سُخن: باد کاشتید آقای هاشمی!
مدیریت بحران
سُخن: مدیریت بحران
خطابی با عتاب به آیت الهی برخطا
سُخن: خطابی با عتاب به آیت اللهی پر خطا!
استراتژیست های کلنگی
سُخن: استراتژیست های کلنگی
من انتظار داشتم اصلن کسی به خیابان نیاید ! چرا شما هی مشارکت نکردن را برابر قرار میدهید با بزن بکش ؟!
خوب اینجا یک پرسشی پیش میاد :
اگر به فکر بقا نیست چه طوریه که وقتی فشار زیاد میشه کوتاه میاد ؟! من به شرکت مردم کاری ندارم به هر حال انتخاب روحانی نشان از کوتاه آمدن دارد.
من سیاست آنها را پشم نمیپندارم ولی میدانم که تقریبن همیشه در تحلیلهاشون از جمهوری اسلامی دچار اشتباه میشند .
مشکل اصلی اینه که اینها با آخوند طرف هستند. آخوند 1400 سال فقط برای شیره مالیدن سر مردم تکامل یافته !!!
بهتره قضاوت در این مورد رو به آینده بسپاریم . چون به هر شکل الان برای نتیجه گیری خیلی زوده.
بله در این که شکی نیست انتصاب روحانی در حقیقت پیامی به غرب بود مبنی بر سازش .
منتها جمهوری اسلامی از طرف دیگه بقای خودش رو وابسته به مسلح شدن به سلاح هسته ای میدونه. یعنی این سازش مقطعی هستش تا اوضاع آرام بشه و بعد تمام فعالیتها مثل سابق مخفیانه میشود.
این بار هم با توجه به درسهای امنیتی که گرفته اند احتمالن شانس لو رفتن پروژه های مخفی توسط مجاهدین و ... کمتر میشه.
رای مردم این بار تنها با خواست نظام همسو بود. همین و بس
شعارهای علیه خامنه ای هرگز گسترش و وسعت سایر شعارهارو نداشتند . مردم حتا وحشت داشتند از بردن نام خامنه ای و به جایش میگفتند دیکتاتور ! که یک عده میگفتند منظور ا.ن هست یک عده میگفتند منظور خامنه ایست یک عده میگفتند منظور شخص دیگریست .
از اون طرف هم باید یادتون بیاد که آخوندی مثل کدیور که از جنس همین روحانی هم هست و حتا رادیکال تر چگونه شعار مردم را تحریف کرد.
راهپیمایی سکوت تهران پیام اعتراضیش خیلی بیشتر از تجمعات پراکنده با شعارهایی بود که مورد توافق اکثریت نبود.
بله من این تودهنی محکم را به پانترکها دیده بودم ولی اساسن ربطی به اعتراض نداشت . پانترکها هم بسیجی و حکومتی نیستند یک مشت وطن فروشِ تجزیه طلب هستند.
شهریار جان داستان بازی خوردن مردم در سال 88 که امری واضح و مبرهن است . اگر مردم در سال 88 آنچنان گرفتار بازی حکومت نمیشدند که اصلن اعتراضی صورت نمیگرفت.
منتها همان طور که پیشتر هم گفتم حکومت به خاطر تجربه شیرینی که از انتخابات 84 داشت این بار دوز تقلب را بالا برد و جامعه اوردوز کرد. چون به قدری تابلو عمل شده بود که همان ساعت اولیه همگان پی به تقلب بردند و فهمیدند که رودست خوردند و از همه بدتر باید 4 سال دیگر این بوزینه را تحمل کنند و اینچنین شد که ناگهان جامعه منفجر شد .
از طرفی جنبش سبز اگر عمرش آنقدر کوتاه نمیبود سود مطلق داشت ولی چون عمر کوتاهی داشت یا دست کم برای مدت کوتاهی اکتیو بود سودهای زیادی هم به حکومت رساند از جمله :
1 - تخلیه پتانسیل اعتراضی و احساسات مردم
2 - فراهم کردن زمینه برای سرکوب تقریبن تمام صداهای مخالف
3 - ایجاد زمینه برای امنیتی تر کردن جامعه و فشار بیشتر بر جامعه
بله در دراز مدت هر سه مورد بالا به ضرر حکومت تمام خواهد شد ولی دست کم به شکل مقطعی به نفعشان بوده.
من شخصی رو اینجا میشناسم که وقتی میخواست بگه خامنه ای میگفت حضرت آیت الله عظما امام سید علی خامنه ای ولی بعد از جریان تقلب 88 این آدم میگه دیگه اینها هیچ جای دفاعی برای من هم باقی نذاشتند . بله این هم از جمله سودهای جنبش سبز بود .
جمهوری اسلامی با روحانی یا بی روحانی سرانجام رفتنیست ولی من بیشتر از این بابت ناراحتم که دستاوردهایی نظیر آن آقایی که بالاتر گفتم با حرکتهای حساب نشده از دست میره . این شخصی که من گفتم فقط یک نمونه بود تازه در غرب اروپا ببینید در ایران چه خبر بوده.
ریزش از بدنه حکومت بیشتر میشد اگر حکومت مثلن با جلیلی سازش میکرد. البته خودشون هم این رو میدونستند و برای همین روحانی رو منتصب کردند .
سیاست ریاکارانه ی اسرائیل در اینباره به راستی مهوع شده. پنج سال پیش که احمدی گشاد خواستار محو اسرائیل از روی نقشه شده بود و به روی آن مانور که هیچ، موج سواری می کردند و پدر این مملکت را بخاطر آن «تهدیدها» درآوردند و هر وقت تحریم نامشروعی برضد ملت ایران تصویب کردند یا هرگاه کسی استاندارد دوگانه ی غرب در برخورد با برنامه اتمی-نظامی اسرائیل و ایران را یادآور شد از آن به عنوان این دستاویز بهره بردند که «این تنها ایران است که کشورهای دیگر را به نابودی تهدید می کند» و ... آن زمان هیچکس یادش نبود که «رئیس جمهور در ایران هیچ کاره است» و «رهبری همه تصمیمات را می گیرد» و «این آقا بیخود گفته، خامنه ای حرف آخر را می زند» و... امروز اما که یک میانه رو به ریاست جمهوری انتخاب شده همه شده اند فوق دکترای ایران شناسی.
وجود احمدینژاد رویای سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل بود ، یک کلمه احمدینژاد حرف میزد ، اسرائیل کلی روی اون مانور میداد. همین انکار هولوکاست توسط احمدینژاد ایران رو به خاک سیاه نشوند و همه جهان رو به ضّد جمهوری اسلامی متحد کرد ، باور بفرمایید در ساختمان مرکزی موساد در شهر هرزلیا اسرائیل ، همه با چیپس و پفک به تماشا مینشستند وقتی احمدینژاد سخنرانی داشت!
نظر آرش بیخدا درباره نتیجه انتخابات و روحانی خیلی جالبه و همینطور عجیب. باورم نمیشه همچین نظری داشته باشه، هتا اول فکر کردم کنایه آمیزه. منظورم خوشبین بودن به روحانیه. نکنه ما رو گرفته؟:e523:
این انتخابات نیز تمام شد | وبلاگ رسمی آرش بیخدا
گفتآورد:
من شخصاً فکر میکنم روحانی از تمام شخصیت های اصلاح طلبی که یا به مقامی رسیدند یا تلاش کردند برسند، مثل خاتمی، کروبی، معین، عارف و حتی میر حسین موسوی هم صریح اللهجه تر هست و به اندازه اونها شل و ول نیست، هم مواضع بهتری رو انتخاب کرده، این خیلی امیدوار کننده هست. یه عده ناراحتن که آیا روحانی اصلاح طلب هست یا نه، حالا انگار اصلاح طلب بودن مثل کاپیتالیست بودن یک افتخاره http://www.daftarche.com/images/imported/2013/06/2.gif فکر میکنم روحانی از همه رئیس جمهورهای قبلی هم باسواد تره، البته تحقیق چندانی نکردم ولی بالاخره از یک کشور انگلیسی زبان اونهم توی رشته حقوق مدرک گرفته، امیدوارم موضوع تزش مثل بازرگان و مصدق و اینها تطهیر در اسلام و اینجور چیزها نباشه… همچنین امیدوارم مدرکش مثل دکتر شریعتی و دکتر کردان تقلبی و یا نیمه تقلبی نباشه http://www.daftarche.com/images/imported/2013/06/2.gif از شیوه حرف زدنش آدم احساس میکنه میدونه چی داره میگه و به قول معروف طرف حالیشه!
گفتآورد:
اما گذشته از اینها در این انتخابات اتفاقات جالبی افتاد، بطور کلی از وقتی اینجانب یادم میاد در هر انتخاباتی توی ایران طبقه شهرنشین و متوسط و متوسط به بالا نقش کلیدی رو بازی میکنه، مثلاً در سال 76 وقتی این طبقه تصمیم گرفت شرکت بکنه خاتمی رای آورد، 8 سال بعد وقتی این طبقه تصمیم گرفت شرکت نکنه احمدینژاد رای آورد، یادمه سال 84 قبل از انتخابات کیهان شریعتمداری تیتر زده بود که مردم علاقه ای به شرکت در انتخابات ندارن، وقتی مردم شرکت نکنن طبیعتاً اون اشخاصی که همیشه شرکت میکنن یعنی طرفداران نظام شرکت میکنن و به یک کسی مثل احمدینژاد (و این سری جلیلی) رای میدن. این سری هم با توجه به اینکه آن طبقه بطوره یکپارچه که نه ولی حداکثری تصمیم گرفت شرکت بکنه طبیعتاً نتیجه انتخابات این شد که متمدنانه ترین و مدرن ترین شخص در میان کاندید ها انتخاب بشه.
خب علی الحساب جناب آرش بیخدا این رو داشته باشن :
گفتآورد:
مطابق آن چه در بخش زندگینامه سایت رسمی آقای حسن روحانی آمده است، مدارك تحصیلی ایشان به شرح ذیل میباشد:
- دکتری (Ph.D) حقوق اساسی از دانشگاه کلدونیان گلاسکو
(عنوان پایاننامه: The Flexibility of Shariah; Islamic Law)
- فوق لیسانس (M.Phil) حقوق عمومی از دانشگاه کلدونیان گلاسکو
(عنوان پایاننامه: The Islamic Legislative Power)
- لیسانس حقوق قضائی از دانشگاه تهران
روحانی هیچ کاره است .
ولی انتصابش پیام روشنی به غرب است مبنی بر سازش .
و البته پیام دیگری هم دارد مبنی بر تصمیم گیری برای مخفی کاری بیشتر .
اگر ایران قصد کوتاه آمدن سر برنامه هسته ایش داشته باشد ! احتمالن این عقب نشینی تاکتیکی و ظاهری هستش . یعنی با کم کردن و فشار و به قول غرب اعتماد سازی رفته رفته شروع میکنند برای مخفی کردن برنامه هسته ای مثل دوران رسمنجانی .
الان دنیا بدجوری فوکوس کرده روی برنامه هسته ای ایران . حتا اسرائیل که پشتیبانی تقریبن تمام دنیا رو داره هرگز انقدر تابلو دنبال سلاح هسته ای نرفت و هنوز هم رسمن اعلام نکرده که سلاح هسته ای داره ولی اینها خیلی دارند/داشتند کله خر بازی در میاوردند .
اینم محض خنده :
رئیس جمهور که نیست، گوگل ترنسلیته؛دکتر روحانی به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، روسی و عربی مسلط است.
من نگفتم حرفهای آرش بیخدا غلطه منظور این بود که شنیدن این حرفها از ایشون عجیب بود. منم باهاش موافقم. تا حدی البته.
---
دوست ندارم مثل تو اینقدر بدبین باشم. بین اصلاح طلبان و اصولگراها فرق میذارم. اوضاع الان با سال 76 و دوران اصلاحات و ... خیلی متفاوته. به نظرم گذر زمان بهتر مشخص میکنه که کدامیک از تحلیلها و نظرات این چند صفحه درست تره.:e032:
بیباک گیرم که در وضعیت اقتصادی و وضعیت سیاست خارجی ابران گشایشی حاصل بشه و وضعیت از دوران احمدی نژاد کمی بهتر بشه. که حتما هم باید بشه. خامنه ای به خاطر همین کمی کوتاه اومد و موافق کرد با رییس جمهور شدن روحانی. مساله این هست که جمهوری اسلامی جمهوری اسلامی میمونه. و همچنان ولایت فقیه شخص اول مملکت. و همچنان قوانین ، قوانین اسلامی.
در ضمن آرش بیخدا کاملا در مورد انتخابات سال 84 اشتباه میکنه. اون سال هم دقیقا موقعیتی مثل امسال داشتیم. منظور نظر مردم درباره رای دادن و ندادن هست . عده ای مثل الان اصلا رای ندادن چون هیچکدوم رو قبول نداشتن و عده کثیری اعم از مخالفان خامنه ای و اصول گرایان به احمدی نژاد رای دادن که رفسنجانی رای نیاره. البته هیچ شناختی از احمدی نژاد نداشتن.
صرف نظر از تمام این بحث های چند روز اخیر نکته ای که بسیار در نظر من مهم است تعیین کننده بودن فاکتوری چون اینترنت در چند سال آینده است.در واقع ما سال 76 به بعد که اندکی فضای سیاسی ایران بازتر شد اینترنت به این شکل نداشتیم و از دید من به هیچ وجه راه آزادی مردم از اسلام و آخوند گرسنگی و رادیکال شدن فضا نیست.همانطوری که تمامی کاربران اینجا با خواندن و اطلاع رسانی ازشر ویروس اسلام رها شدند،باز گذاشتن اندک فضا هم می تواند کمک شایانی به کم شدن شر این نکبت اسلام از ایران بکند.
ما هم انتظار بیشتر از این نداریم. مساله اینه که حداقل از نظر ما گزینه بهتری وجود نداره. همین که وضع اقتصادی رو نسبت به جلیلی یا قالیباف بهتر اداره کنه خودش کلی به سود ماست. هتا در دراز مدت هم رسیدن به یک حکومت سکولار رو راحت تر میکنه. گرسنگی و خفقان بیشتر دردی رو دوا نمیکنه. چنانچه در همین انتخابات مطالبات اقتصادی جایگزین مطالبه آزادی شده بود و دلیلش هم گرسنگی مردم بود. بدون نان کسی نمیخواد و نمیتونه دنبال سرنگونی نظام باشه، به علاوه در صورت سرنگونی نظام هم احتمال افتادن در دام یک دیکتاتوری دیگه بالا میاد. من معتقدم سرنگون نشدن نظام در سالهای اخیر هتا میتونه یک نعمت بوده باشه چون مردم ما در سالهای پیش هنوز به اون درجه از آگاهی نرسیده بودند و قطعا یک دیکتاتوری دیگه جایگزین ج. ا. میشد و چند دهه دیگر باید در اون دیکتاتوری جدید میموندیم. هنوز هم مطمئن نیستم به اون درجه رسیده باشیم. پس بهتره قبل از تغییر حکومت قدری وضع اقتصادی و اجتماعی مردم بهتر بشه.
وگرنه ما هم از خدامونه همین الان یک قانون اساسی سکولار داشته باشیم.
عوامل رای ساز روحانی --- علی افشاری :: روزآنلاین
عوامل رای ساز روحانیhttp://www.daftarche.com/images/imported/2013/06/31.jpg
علی افشاری
انتخابات ریاست جمهوری یازدهم با غافلگیری همراه شد. اکثر قریب به اتفاق تحلیل گران، ناظران و فعالان سیاسی پیشبینی نمی کردند حسن روحانی بتواند در مرحله اول بیش از نیمی از آراء را بدست آورد. نرخ مشارکت واقعی با احتساب جمعیت ۵۵ میلیونی واجدین حق رای یعنی ۶۷ درصد قابل پیشبینی بود اما کسب بیش از ۵۰ درصد رای های اخذ شده توسط روحانی عجیب می نمود. اما شگفتی اصلی از تصمیم نظام سیاسی برای پذیرش روحانی و شمارش واقعی رای های ریخته شده در صندوق بود. حاکمیت می توانست جلوی انتخاب شدن روحانی را از طریق اجماع دستوری کاندیدا های وابسته به اصول گرایان و تقلب نه چندان بزرگ را بگیرد اما این کار را نکرد. رفتار حاکمیت در تعارض با الگوی رفتاری سال ۸۸ بود که تعداد افراد بیشتری در پای صندوق ها شرکت کردند و نتایج این دوره نشان داد پیروز انتخابات ریاست جمهوری دهم میر حسین موسوی بود. بنابراین شگفتی اصلی در این دوره تصمیم رهبری علی رغم حمایت صریح او از جلیلی تا روز های آخر قبل از انتخابات بود. رای ها به کاندید ائتلاف اصلاح طلبان و جریان رفسنجانی در سال ۱۳۹۲ تقریبا معادل رای هایی بود که در سال ۱۳۸۴ به معین، رفسنجانی، کروبی و مهر علیزاده داده شد. اگر در آن زمان هم کاندیدا های فوق ائتلاف می کردند موفقیت مشابهی حاصل می شد.
عواملی که باعث شدند حسن روحانی هفتمین رئیس جمهور شود را می توان در موارد زیر دسته بندی کرد:
1- اقبال نسبی مردم
روحانی نزدیک به ۱۹ میلیون رای کسب کرد درست معادل کسانی که در انتخابات شرکت نکردند. بنا به آمار های رسمی جمهوری اسلامی وی کمترین درصد از رای های ریخته شده را بدست آورد. او به شکل شکننده ای حائز اندکی بیش از پنجاه درصد آراء شد. تمامی روسای جمهور سابق درصد بیشتری از رای های کل را بدست آورده بودند. رای دهندگان به وی طیف های مختلف و نا متجانسی بودند. اکثریت به نحو سلبی و ترجیح بد به بدتر وی را برگزیدند. وی پایگاه اجتماعی مشخص و ثابتی ندارد اما توانست قریب به ۱۹ میلیون را متقاعد سازد که سکان ریاست جمهوری را به وی بسپارند.
2- موافقت رهبری
اهمیت این عامل بیش از دیگر فاکتور ها است. همانگونه که قبلا گفته شد خامنه ای می توانست جلوی رئیس جمهور شدن روحانی را بگیرد. مهندسی در مرحله تعیین صلاحیت ها کمک کرد روحانی به عنوان یکی از دو کاندیدی در صحنه بماند که نماد تغییر بودند.در صورتی که رفسنجانی رد صلاحیت نشده بود روحانی شانسی برای رئیس جمهوری نداشت. صحبت های رهبری روز چهارشنبه دو روز قبل از انتخابات و دعوت به مشارکت حداکثری نیز در ارتقاء موقعیت روحانی مهم بود. وی حتی از مخالفان نیز خواست در انتخابات شرکت کنند. بدیهی بود افزایش رای ها به ضرر کاندید مورد حمایت حاکمیت بود. روحانی در دوران تبلیغات به شکل سربسته ادعا کرد که وقایع سال ۸۸ رخ نخواهد داد و از مردم خواست نگران رای شان نباشند. رمز گشایی از این ادعای مبهم می تواند کلید درک قضیه تغییر رفتار حاکمیت نسبت به سال ۸۸ باشد. اما نقش رهبری فقط محدود به جلوگیری از دخالت در مرحله شمارش آراء نبود. بخش زیادی از رای دهندگان با انگیزه نه گفتن به رهبری و مخالفت با نظرات وی و بخصوص در پرونده هسته ای به او رای منفی دادند.
3- حمایت رفسنجانی و خاتمی
حمایت پر رنگ رفسنجانی و خاتمی کمک زیادی به رای آوردن روحانی کرد. رفسنجانی با کاندیداتوری و سپس سکوت در برابر عدم احراز صلاحیت توانست اکثریت حمایت ها را به طرف روحانی هدایت نماید. خاتمی نیز نقش زیادی در انصراف عارف و اقناع گروه های مختلف اصلاح طلب در حمایت از روحانی ایفا نمود. نقش مهم خاتمی تاثیر گزاری بر بدنه اصلاحات و بخشی از حامیان جنبش سبز برای برخورد مثبت با انتخابات بود. اما میوه این تلاش ها نصیب حسن روحانی شد و اصلاح طلبان نتوانستند از مزیای این روش برخوردار شوند اگرچه امید دارند بتوانند از پیروزی روحانی پلی برای بهبود موقعیت خود کسب نمایند.
4- دولت احمدی نژاد
تاثیرات مخرب دولت احمدی نژاد بر معیشت مردم و عرصه های سیاسی، تولیدی، اجتماعی وفرهنگی، فضای انتخابات را پیشاپیش به نفع دیدگاه مخالف با دولت و اصول گرایان مساعد کرده بود. اعتراض به وضعیت بد اقتصادی، تورم و گرانی زیاد، بیکاری فزاینده و تلاش برای بهبود اوضاع معیشتی و رفاهی باعث شد تا اکثریت رای های شناور به سمت روحانی برود. در روستا ها نیز در غیاب کاندید مورد حمایت دولت این بار رای ها بیشتر در سبد روحانی ریخته شد. عدم استقبال از جلیلی که رویکرد مشابه احمدی نژاد متقدم در مواجهه با بخش های محروم و جمعیت روستایی کشور داشت، این فرضیه را قوت می بخشد که توزیع یارانه ها وسرمایه گزاری دولت احمدی نژاد در بخش های روستایی کشور تاثیر مثبتی برای این جریان نداشته است.
5- خوفناکی جلیلی
بی شک ترس از جلیلی نقشی کلیدی در اقناع کسانی داشت که راهبرد انتخابات محور اعتقادی نداشتند و شرکت در انتخابات را به لحاظ ایجاد تغییر موثر فایده مند نمی دانستند. جلیلی به عنوان کاندید مخوف، باعث ترس و هراس بخش هایی از جامعه و بخصوص طبقه متوسط گشت که حضور او منجر به تشدید تقابل هسته ای و در نتیجه گسترش تحریم ها و جنگ خواهد شد. در نتیجه ترس از به هم ریختن اوضاع شغلی و معیشتی طبقه متوسط، موجب شد تا افرادی که اعتقادی به صندوق های رای نداشتند صرفا به خاطر جلوگیری از رئیس جمهوری جلیلی رای بدهند. در غیاب جلیلی و کاندیدایی مشابه وی، از تعداد رای دهندگان به روحانی کاسته می شد.
6- تشتت اصول گرایان
روحانی از تشتت اصول گرایان بهره زیادی برد. اصول گرایان که از انتخابات مجلس نهم به بعد فروپاشیده و به گروه های مختلفی تجزیه شده بودند با دامن زدن به اختلافات و انتقادات تند و گزنده به یکدیگر، نا خواسته به روحانی خدمت کردند. شورای نگهبان با مهندسی تعداد کاندیدا های اصول گرایان را به ۳ نفر کاهش داد وگرنه در صورت حضور زاکانی، لنکرانی و ابوترابی اوضاع اصول گرایان بد تر نیز می شد.
7- تحریم های اقتصادی
پیروزی روحانی از بعدی محصول و مرهون تحریم ها بود. تحریم ها در روی گردانی مردم و شدت یافتن نگرانی ها از تداوم وضع موجود و استمرار حاکمیت اصول گرایان سوم تیری نقش خیلی پر رنگی داشت. بنابراین به شکلی پارادوکسیکال تحریم به نفع روحانی عمل نمود. از یک طرف فضا را برای پیروزی دیدگاه مصالحه جو در زمینه پرونده هسته ای مساعد ساخت و از سویی دیگر مخالف وی با تداوم تحریم ها و استمرار چرخه سانتریفورژ ها در ازای خوابیدن چرخ اقتصاد کشور باعث سمت گیری رای ها به سمت او شد.
8- کناره گیری محد رضا عارف
محمد رضا عارف اگرچه با دلخوری کناره کشید و تا روز انتخابات نیز حاضر به حمایت از حسن روحانی نشد اما خدمت بزرگی به پیروزی وی کرد. انصراف متواضعانه او و پذیرش نظر جمعی هم جلوی شکسته شدن رای ها را گرفت و هم با افزایش شانس پیروزی باعث شد جمعی که پیشتر انگیزه ای برای رای دادن نداشتند به صحنه بیایند و در مجموع بر رای های روحانی افزوده گشت.
9- عدم تحریم تحول خواهان و مدافعان تغییر ساختاری
در این دوره بخشی از تحول خواهان در انتخابات شرکت کردند اما منهای براندازان کلاسیک، بخشی که در انتخابات شرکت نکرد و بر راهبرد جنبش اجتماعی اصرار ورزید، از تحریم و دعوت مردم به رای ندادن خود داری کرد. این عامل نیز به نفع روحانی کار کرد. در صورتی که مدافعان تغییر فعالانه رویکرد تحریم و روی گردانی از صندوق های را پی می گرفتند و به تقابل با روحانی و مدافعان شرکت در انتخابات می پرداختند آنگاه می توانستند بخشی از رای ها را منصرف سازند و رای های روحانی را کم نمایند. آنها آگاهانه این کار را نکردند و با توجه به شرایط کشور ریاست جمهوری کاندیدی غیر از بخش افراطی حکومت را از منظر تاکتیکی برای کشور مناسب ارزیابی کردند. البته نوع مواجهه و تبیین آنها از ماجرا تفاوت اساسی با مدافعان شرکت و معرفی کاندید داشت.
عوامل پیشگفته شده دلایل مهم و برجسته پیروزی حسن روحانی هستند اما تمامی عوامل در آنها محدود نمی شود. شگفت انگیزی واقعه فوق تحلیل دقیق را دشوار می سازد. گذشت زمان و روشن شدن ابعاد جدید کمک می کند تا تکلیف متغیر های نا معلوم در این انتخاب آشکار گردد.
نیتروگلیسیرین در مقابل آنچه در آن جزوه نوشته ترقه است !
سایتهای بسیاری هستند که روش ساخت انواع لوازم آتش بازی نوشته شده مانند United Nuclear , Scientific Equipment Supplies در میان این وسایل آتش بازی بیخطر یک چیز خاص هست که من علاقه زیادی بهش دارم . دودزا .
ترکیبش هم 50% شکر و 50% نیترات پتاسیم (نیترات سدیم هم میشه ولی پتاسیم بهتره) هست و بعد باید روی حرارت بسیار بسیار بسیار ملایم بگذارید بماند تا کرم رنگ شود این رنگی :
فایل پیوست 2033
سپس قبل از اینکه سرد و سفت شود یک فتیله که از هر وسیله آتش بازی قابل تهیه است بهش بچپانید . وقتی روشن شود تقریبن دید را کور میکند. یک مقداری پودر آموکسی سیلین هم بهش اضافه کنید بوی گندی به راه میندازد که هر موجود زنده ای را از محدوده فراری میکند .
باهاش موتور موشک مدل هم میشه ساخت :
فایل پیوست 2034
این آموزش رو چون خطرناک نیست و نمیشه باهاش چیزی بیش از وسیله ای که در بهترین حالت به درد دفاع کردن میخوره درست کرد براتون نوشتم. توی شلوغی ها میتونید ازش استفاده کنید و دید پلیس رو کور کنید و فرار کنید . قبلش چند بار درست کنید تا دستتون بیاد بهترین حرارت چه حرارتی هست و در چه شرایطی ترکیبتون بیشترین دود رو تولید میکنه .
نیترات پتاسیم یا نیترات سدیم صنعتی استفاده نکنید نا خالصی زیاد داره و نتیجه خوبی نداره .
شهریار گرامی من نمیدانم شما چند سالتان است . ولی اگر هم سن و سال من باشید حتمن به یاد دارید که سانسور فضای مجازی از دوران همین اصلاح طلبها کلید خورد و اصلن پروژه اینها بود .
قبل تر از آن ما سانسور و نظارتی روی شبکه های اینترنتی و BBS که روزگاری در ایران بسیار رواج داشت نداشتیم. حتا شبکه BBS مجلس جمهوری اسلامی هم بدون سانسور بود و هر چه دلمان میخواست آنجا مینوشتیم و میگفتیم .
ولی به یکباره با آمدن خاتمی و روی کار آمدن اصلاحات سانسور فضای مجازی شروع شد . این سانسور از نابود کردن شبکه های داخلی BBS شروع شد نفسهای آخر شبکه های BBS بود که اینترنت آمد و یکی دو ماهی سانسوری رویش اعمال نمیشد تا پارس آنلاین به عنوان نخستین پروایدر و سیمرغ (که ورشکست شد) به عنوان آخرینشان سانسور اینترنتی را اعمال کردند.
سوای اون من تجربه شخصی خودم رو در برخورد با اینها داشته ام قبلن یکی دو بار نام برده ام ولی پشیمان شدم و پاک کردم، میترسم برای تنها بخش فامیل که پدربزرگ و مادربزرگم باشد که در ایران هستند مشکلی درست کنند .
من صحنه ای رو از همین آقایون اصلاح طلب از نزدیک دیدم که حتا فکر کردن بهش حالم رو بد میکنه . فکر کنید فرزند شما داره روی تخت بیمارستان جون میده بعد جناب پدر میگه من گشنمه درست پشت شیشه در حالی که داره بالا پایین پریدن بچه شو میبینه ساندویج کوفت میکنه !!!
نقطه «کلید»ی مدارک «جعلی» دکتر روحانی | Khodnevis
دکتر بودن مگه کلاس داره ؟!گفتآورد:
«دکتر» حسن روحانی یا «دکتر» حسن فریدون، فردی است که قرار است در مردادماه تنفیذ شود و حداقل به مدت ۴ سال ریاست قوه مجریه را بر عهده داشته باشد.
با وجود تاکید دانشگاه «کالدونین گلاسکو» بر پیروزی دانشجو سابقش در رقابتهای انتخاباتی سال ۹۲، حرف و حدیث بسیاری باقی است، از جمله اینکه چگونه ممکن است کسی ۵ دوره نماینده مجلس شورای اسلامی از اول انقلاب تا سال ۱۳۷۹ باشد، دو دوره آخرش، نایب رئیس مجلس و از سال ۱۳۶۸ هم دبیر «شورای عالی امنیت ملی» بوده باشد و همزمان در دانشگاهی درس بخواند که در سال ۱۹۹۳ تاسیس شده و قاعدتا بخش حقوق آن نیز نسبتا تازه تاسیس است.
رجوع به سایت مجلس شورای اسلامی این سوال را برمیانگیزد که اگر آقای حسن روحانی، که قاعدتا همان «حسن فریدون» معرفی شده از سوی دانشگاه کالدونین است، در سال ۱۹۹۹ دکترا گرفته، چگونه در سال ۱۳۵۹ و بر اساس مدارک موجود در مجلس شورای اسلامی، خود را «دکتر حسن روحانی» معرفی کرده است؟
بر اساس در سایت رسمی مجلس شورای اسلامی، حسن روحانی از ۵ دوره نمایندگی، در دوره سوم، خود را «فوق لیسانس حقوق» معرفی کرده و دو دوره قبل و دو دوره بعد، دارای دکترای حقوق بوده است.
قاعدتا در سیستمهای علمی و دانشگاهی، بر خلاف ارتش، کسی را به خاطر خطاکاری، خلع درجه نمیکنند. حداکثر ممکن است از مقام استادی یا دانشیاری خلعش کنند، اما کمتر شنیده شده است که کسی عنوان دکترای خود را ناگهان از دست بدهد، یک دوره فوق لیسانس بشود و دوباره مدرک دکترا بگیرد.
آقای «دکتر» روحانی به عنوان یک حقوقدان و نه «سرهنگ» به خوبی میداند که دقت در ثبت عناوین چه اهمیتی دارد.
این سوال پیش میآید که اگر حسن روحانی، خود را پیش از گرفتن مدرک فرضی دکترا از دانشگاه کالدونین، «دکتر» خوانده باشد، مرتکب جعل عنوان شده است یا نه؟
لطفا به لینکهای زیر رجوع کنید و موقعیت آقای روحانی در مجالس نخست تا پنجم را ببینید:
مجلس اول: آغاز، ۱۳۵۹
مجلس دوم: آغاز، ۱۳۶۳
مجلس سوم: آغاز،۱۳۶۷
مجلس چهارم: آغاز، ۱۳۷۱
مجلس پنجم: آغاز، ۱۳۷۵
اینکه رقبای انتخاباتی حسن روحانی از او در این باره سوال نکردهاند، محل تامل است. احتمالا او نیز به عنوان فردی امنیتی، اطلاعاتی از آنها داشته که میدانستهاند اگر مدرکش را زیر سوال میبردند، او نیز برگی برنده رو میکرده است.
در فیلم تبلیغاتی ایشان نیز، به ادامه تحصیل این دانش آموخته حقوق در گلاسکو اشاره شده است، آن هم قبل از انقلاب اسلامی. مدارک ساواک نیز این فعال را «دکتر روحانی» معرفی میکند و سازنده، هیچ توضیح نداده که چگونه ممکن است فردی که مدارک ارائه شده در بیوگرافی در حال تکاملاش، در سال ۱۹۹۹ مدرک دکترا گرفته، چگونه قبل از انقلاب دارای مدرک دکترا بوده است؟
قاعدتا در باره دو نفر آدم مختلف حرف نمیزنیم. یک حسن روحانی است که با عنوان «حسن فریدون» و با چنین گذرنامهای بارها به اروپا* سفر کرده است.
اگر مدارک رسمی موجود در مجلس شورای اسلامی با مدارکی که حامیان «دکتر روحانی» ارائه کردهاند همخوان نباشد، حداقل یک نفر اینجا دروغ گفته است.
حقوقدانی که «سرهنگ» نیست، اما مسوول پدافند هوایی و از مسوولان عمده جنگ در سالهای ۶۰ بوده و بنا به گفته رهبران جنبش دانشجویی، نقشی کلیدی در سرکوب دانشجویان در ۲۳ تیر ۱۳۷۸ داشته است، از نعمت سکوت بسیاری از رسانهها در باره گذشته، خانواده، و مدرک تحصیلیاش برخوردار بوده در آینده بر اساس سوابقش ارزیابی خواهد شد، حداقل از سوی کسانی که تحت تاثیر اطلاعات احتمالا جعلی ارائه شده از سوی او قرار نخواهند گرفت.
قاعدتا این حقوقدان میداند که به عنوان کاندیدای مجلس، چند دوره به شهروندان «دروغ» گفته است. باید دید که قانون مجازات اسلامی** در مورد جعل عنوان چه گفته است.
البته معلوم نیست آقای حسن روحانی به مراجع انتخاباتی ۵ دوره مجلس چه مدارکی ارائه کرده تا کارشناسی ارشد و یا دکترای خود را اثبات کند، اما به هر ترتیب، اگر تا سال ۱۳۷۸ مدرک دکترا نداشته، چه کسی اینجا مرتکب خطا و جرم شده است؟
مساله دیگر اینکه اگر آقای حسن روحانی در پوسترهای تبلیغاتی خود، بدون داشتن مدرک دکترا، خود را «دکتر» خوانده باشد، آیا مرتکب نشر اکاذیب شده است؟ فرضا این نوع نشر کذب موجب «تشویش» اذهان عمومی نشده باشد، اما اگر مایه فریب و انحراف افکار عمومی باشد، چه حکمی دارد؟
این سوالی است که باید از حقوقدانها پرسید. حقوقدانهایی که «سرهنگ» نیستند ...
--------------------
*سال پیش یک منبع به خودنویس خبرداد که «دکتر روحانی» با گذرنامه «حسن فریدون» به وین رفته است. وین مرکز مهمی است، آژانس بینالمللی انرژی اتمی آنجاست. سیروس ناصری، یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هستهای سابق «دکتر» روحانی که درگیر معاملات نفتی است در وین زندگی میکند. شرکت «آتیه بهار» که ارتباط نزدیکی با بسیاری از پروژههای بزرگ در ایران داشته و مشتریان خارجی را به ایران مرتبط میکرده نیز در وین است. در آینده میتوان همه این مجموعهها و فعالیتهایشان را زیر نظر گرفت.
** «مطابق ماده ۵۲۷ قانون مجازات اسلامی، هر كس مدارك اشتغال به تحصیل یا فارغالتحصیلی یا تایید به تحصیل یا ریزنمرات تحصیلی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و تحقیقاتی داخل یا خارج از كشور یا ارزشنامههای تحصیلات خارجی را جعل كند یا با علم به جعلی بودن آن را مورد استفاده قرار دهد، علاوه بر جبران خسارت به ۱ تا ۳ سال زندان محكوم خواهد شد و در صورتیكه مرتكب یكی از كاركنان وزارتخانهها یا سازمانها و موسسات وابسته به دولت یا شهرداریها یا نهادهای انقلاب اسلامی باشد، یا به نحوی از انحا در امر جعل یا استفاده از مدارك و اوراق جعلی شركت داشته باشد به حداكثر مجازات محكوم میشود.»
باز اگه نسبت فامیلی نداشتند یه چیزی، ولی الان ضایع هست! گرچه تا همین الانش هم کلی بهش حال داده. اون از مجلس ششم که با تقلب و باطل کردن آرای علیرضا رجایی حداد رو وارد مجلس کردند و همینطور مجلس هفتم که با پارتی بازی رییس مجلسش کردند و ... از این دست رابطه بازی ها بسیار هست
روحانی در جمع اعضای ستاد انتخاباتی خود:رئیسجمهور برگزیده ملت ایران تأکید کرد: حماسه ۲۴ خرداد با لطف و عنایات خاصه امام زمان(عج) و تدابیر رهبر معظم انقلاب اسلامی خلق شد.
خلق حماسه را مدیون امام زمان(عج) و تدبیر رهبر معظم انقلاب هستیم
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/06/32.jpg
● گزارش تصویری مرتبط
-------------------------------
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، حجتالاسلام حسن روحانی که امروز (پنجشنبه) در مراسم تقدیر از فعالان ستاد انتخاباتی خود سخن میگفت، اظهار داشت: درس بزرگی که باید به آن توجه کنیم این است که باید هر کسی بیشتر به ایران عشق بورزد و فداکاری خود را برای ایران و نظام بیشتر اصلاح کند.وی بر همین اساس از حامیانش خواست که فداکاریهای بیشتری را در جهت تحقق آرمانهای دولت خود انجام دهند.رئیس جمهور منتخب ملت با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در آستانه انتخابات، گفت: اگر تدبیر مقام عظمای ولایت و رهبری نبود، معلوم نبود که ما امروز شاهد چنین روزی باشیم.روحانی به حضور پرشور مراجع، علما، نویسندگان و هنرمندان و جوانان در روز انتخابات اشاره و تصریح کرد: بنده به حماسهآفرینی جوانان در اوایل انقلاب ایمان داشتهام اما حماسه 24 خرداد شور دیگری داشت.
وی درباره حماسهآفرینی زنان در انتخابات 92 نیز گفت: زنان ما با چه شور و هیجانی در صحنه حاضر شدند و من در سفرهای استانی این شور و نشاط جوانان را که گاهی با تأخیر به شهرستانها سفر میکردم را دیدم.روحانی از آیتالله هاشمی رفسنجانی و خاتمی هم تشکر و خاطرنشان کرد: همه جریانهای سیاسی از جمله اصلاحطلب، اصولگرا و اعتدالگرایان کمک کردند و همه برای تحقق سربلندی میهنمان تلاش کردند و از خود گذشتند.وی همچنین تأکید کرد: خلق حماسه 24 خرداد در سایه لطف خداوند منان و عنایات خاصه امام زمان(عج) صورت گرفته است.رئیس جمهور منتخب ملت با اشاره به مشکلات موجود در کشور گفت: امروز که با وزرای دولت فعلی در خصوص ارائه گزارش برای نقل و انتقال تدریجی قدرت صحبت میکنم این مشکلات را بیشتر لمس میکنم اما ذرهای از امیدم کاسته نشده است.
حجتالاسلام روحانی ادامه داد: انسانها در سختیها و فراز و نشیبها خود را نشان میدهند و آقای دکتر عارف به معنای واقعی در این راه نقش ویژهای داشت.وی به مشکلات مالی ستاد خود در ایام انتخابات اشاره و اظهار داشت: بنده جزو کاندیداهایی بودم که پول در بساط نداشتم و حتی یکی از ستادهای استانی ما نیاز به 5 میلیون پول داشت و ما این مبلغ را نداشتیم و من همان زمان به ستادها گفتم که اتکای ما در هنگام مشکلات باید خداوند باشد.رئیس جمهور منتخب مردم ایران با بیان اینکه پس از انتخابات شور و نشاطی در جامعه ایجاد شده است، گفت: من بسیار خوشحالم که جامعه ما حالت نشاط پیدا کرده و انتخابات در ماه شعبان صورت گرفت که ماه پیروزی است و دستاورد ما نیز سرمایه ملی خواهد بود.
حجتالاسلام روحانی خطاب به حضار گفت: من میدانم که شما برای "روحانی" قدم برنداشتید و بنده نیز همینطور؛ چرا که هدف همه ما ایران بود.وی به حضور هنرمندانی چون شهرام ناظری و پگاه آهنگرانی در این مراسم اشاره و تصریح کرد: حضور این دو هنرمند به این معناست که همه مردم با هم هستند و قهرها تمام شد و اکنون دوران اتحاد و یگانگی آغاز شده است.عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه هنر نقش عمدهای در پویایی کشور دارد، گفت: مگر میشود بدون هنر زندگی کرد؟ هنر فرهنگ جامعه را تلطیف میکند و هنر پیامهای مقدس را در جانها مینشاند.حجتالاسلام روحانی با تاکید بر اینکه از امروز باید به فکر حل معضلات کشور باشیم، خاطرنشان کرد: باید جدای از افراط و تفریط اعتدال را به اذهان سراسر ملت ایران منتقل کنیم و درست است ستادی نداریم اما وظیفهمان را از یاد نبردیم.وی در پایان با بیان اینکه اساس دولت او بر شایستهسالاری استوار است، تصریح کرد: من بارها گفتهام که از همه متدینین و دلسوزان باید استفاده کرد چرا که سیاست ما جذب دیگران است؛ نه دفع آنها.
با اینکه یکم پست قدیمی بود حیفم اومد جواب ندم:)
یاد دیالوگ دو نفر توی یکی از پیج های انگلیسی فان فیسبوک افتادم که سوژه عکسی از پیج شخصی بود که واقعا یک مشنگ به تمام معنا بود:
1-واقعا چه احمقایی پیدا میشند.
2-حتما بار اولته که به اینترنت وصل میشی که اینقدر تعجب کردی:)))
من هم مثل نفر دوم باور دارم که شمار انسان های نادان خیلی زیاده و اینترنت و شبکه های اجتماعی باعث شدند که حضورشون و شمار زیادشون ملموس تر و شفاف تر بشه:)
اینقدر پست های نخونده داشتم که تازه این پستت رو دیدم!
جدی وعده تری سام داشتیم!؟یعنی حافظه من رسما خیسیده هیچی یادم نیست:))مکان،زمان و از همه مهم تر نفر سوم کی بود:)))من بنا به دست مال کشی های فمنیستی معمولا FMF رو وعده میدم ببین چقدر خاطرت عزیز بوده وعده MFM دادم:))
آری، اینجا پیشنهاد دادی و گفتی رویش فکر کنم، منم فکر کردم دیدم تریسام با یک مردِ فمنیست و مشاهده او در میدانِ عمل، تجربهای نایاب و جالب خواهد بود . حال منکه آمادهام، تو هم به نظر آمادهای، تنها اوست که معلوم نیست نظرش چیست.:e404:
به این چیزها گوش نده آرشجان، ایشان به اینکه ما دعوتشان نکردیم به MMFF یا MMMF ، حسد میروزند ! امیرجان از برنامه فیلم میگیرم و همینجا میگذاریم تا شما و دیگر دوستان ببیند تری سامِ یک فمنیست و یک زنخوار چگونه خواهد شد!
دوستان نا سلامتی تاپیک انتخابات هستا :e105: !! یه مقداری رعایت کنید...
"مواظب باشیم شتاب زدگی نکنیم که توقعات بیجا از دولت ایجاد نشود؛ دولت معجزه نمی تواند بکند. فقط می گوییم اگر مردم برای حفظ نظام از تغییر می گویند، رویکردها تغییر کند و اندک اندک پیش برویم. فردا تورم و بیکاری ویران کننده از بین نخواهد رفت و روابط خارجی اصلاح نخواهد شد. " نباید این توقعات را داشته باشیم" و در آن صورت کسانی که شکست خوردند نماینده مطالبات افراطی و فشارآورنده به دولت خواهند بود."
" مردم نشان دادند که رشید هستند و راه خودشان را می خواهند و نشان دادند نظام را می خواهند، نه تغییر نظام را "
رئیس جمهور باید "با رهبری هماهنگ باشد" و "رهبری هم به او کمک کند".
خوشحالم که خداوند در این ایام شعبان که پر از رحمت و برکت الهی است و درهای رحمتش به روی بندگان باز است و در اعیاد بزرگی که داریم بخصوص در آستانه سال روز ولادت حضرت بقیه الله(عج) هستیم و میلاد امام حسین(عج)، حضرت ابوالفضل(ع) و امام سجاد(ع) را پشت سر گذاشتیم، خداوند یک شادی دیگر هم نصیب ما کرد که آن برگزاری یک انتخابات پرشور بود. گرچه موانع زیادی در این انتخابات بود اما زمینه ای پیش آمد که مردم حضور پرشور یافتند. این انتخابات واقعا حماسه شد و "حماسه ای که رهبری می خواستند" محقق شد.
سخنان گوهربار محمد خاتمی در دیدار با شماری از فعالان دانشجویی ۲۹ خرداد ۱۳۹۲
عکس/ فلاحیان در همایش ستادهای روحانی
فایل پیوست 2047فایل پیوست 2048
حجت الاسلام فلاحیان وزیر اسبق اطلاعات نفر اول از سمت چپ
ایول! قبلا برا موشک اینو ساختم. اما از این استفاده هاش بی خبر بودم. United Nuclear هم موسسش باب لازار قضایای جالبی داره نمیدونم خبر داری یا نه:e105:. راستش تعجبم به خاطر این بود که اون دستورالعمل در خانه مبارک چه میکرد. به گمانم اگه تو سوئد هم ساکن بودی شبیه همون قضایا پیش میومد اما خب من چه میدونم.
انصاف بدهید قبل از 97 عملا اینترنتی در کار نبود که!:e404: وب حول و حوش پایان جنگ سرد ابداع شد (قربون تیمی جون) قبل از اون هم که چندان رواجی نداشت. به نظرتون الان چند نفر تو ایران هستن که اون زمونا از BBS استفاده میکردن؟
اعاده حیثیت:
Argentina approves deal with Iran to investigate deadly 1994 bombing - CNN.com
از کجا معلوم فالس فلگ خود اسرائیل نبوده برای پاپوش دوزی؟:e40e: بعید میدونم جان یهودیان خارجی به اندازه پشم زنبور عسل براشون ارزش داشته باشه. بهتره دقت کنی ببینی کی بیشتر از این قضیه سود برده.
20 صفحه ی اخیر رو خوندم! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/10/28.gif
با سپاس از تحلیل های زیبای شهریار ، امیر ، بی باک و داریوش گرامی . http://www.daftarche.com/images/imported/2013/04/12.gif
درود بر همگی
جانشین نماینده رهبر ایران در سپاه: روحانی منتقد نظام ولی استوار در اصول است
Posted on خرداد ۳۱, ۱۳۹۲
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/06/38.jpgجانشین نماینده آیتالله خامنهای در سپاه: نمیخواهیم رئیسجمهور منتخب زمین بخورد
جانشین نماینده ولیفقیه در سپاه پاسداران، رئیسجمهور منتخب آن کشور را از منتقدان نظام ولی "استوار در اصول" خوانده و گفته است که اصلاحطلبان تلاش دارند منتخب مردم را مصادره کنند، اما حسن روحانی "وامدار جریانهای اصولگرایی و اصلاحطلبی نیست."
به گزارش رسانههای ایران، عبدالله حاجیصادقی گفت: "رئیسجمهور شعار اعتدال را در پیش گرفته است و اصولگرایی که بر پایه احکام خدا، اعتقاد به ولایت فقیه و اعتقاد به مشارکت مردم شکل گرفته است، منافاتی با اعتدال ندارد."
در یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران که روز جمعه، ۲۴ خرداد، برگزار شد، حسن روحانیتوانست ۵۰.۷ درصد آراء را در دور اول کسب کند و به عنوان رئیسجمهور بعدی ایران انتخاب شود. او از نامزدهای مورد حمایت گروههای اصلاحطلب و میانهرو در انتخابات بود.
در عین حال، جانشین نماینده آیتالله خامنهای در سپاه پاسداران گفت: "نمیخواهیم رئیسجمهور منتخب زمین بخورد و باید به او کمک کرد."
آقای حاجی صادقی که گزارش شده است در جمع استادان بسیجی در شهر قم سخنرانی میکرد، اضافه کرد: "ممکن است برخی از ما به خاطر گفتمان مطرحشده منتخب مردم، میخواستیم کسان دیگری انتخاب شوند، اما امروز به او تبریک میگوییم و با تمام قدرت آماده کمک به او هستیم."
او گفت که رئیسجمهور منتخب ایران با چالشهایی در داخل، منطقه و عرصه بینالملل روبهرو است و "باید به منتخب ملت با تمام قدرت کمک کرد، چرا که موفقیت منتخب ملت، موفقیت انقلاب اسلامی است."
او در عین حال گفت که ولیفقیه "سیاستگذار نظام اسلامی است" و اضافه کرد: "رئیسجمهور رئیس قوه مجریه است، نه نظریهپرداز و سیاستگذار در روابط خارجی."
آزادی 'سران فتنه'
جانشین نماینده ولیفقیه در سپاه گفت که پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری "یکی از سران احزاب اصلاحطلب گفته بود که موقع آن رسیده است که نسبت به آزادی سران فتنه اقدام شود که منتخب ملت در پاسخ به این فرد گفته بود باید خدا را شاکر باشی که خودت آزاد هستی."
طرفداران حکومت ایران از میرحسین موسوی و مهدی کروبی، نامزدهای دور پیشین انتخابات ریاست جمهوری ایران که به نتیجه آن انتخابات معترض بودند، تحت عنوان "سران فتنه" یاد میکنند. اعلام پیروزی محمود احمدینژاد در دور قبلی انتخابات ریاستجمهوری زمینهساز اعتراض هواداران نامزدهای رقیب او شد که برخوردهای خشونتبار نیروهای امنیتی با معترضان را به دنبال داشت. مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی از بیش از دو سال پیش تاکنون عملا در حصر خانگی به سر میبرند.
آقای حاجی صادقی واکنش نامزدهای رقیب حسن روحانی به نتیجه انتخابات اخیر ریاستجمهوری را نشانگر "احترام و پایبندی آنها به قانون" خواند و گفت: "در انتخابات گذشته شاهد بودیم که برخی ۱۱ میلیون اختلاف رأی را تحمل نکردند و آن شرایط را رقم زدند، ولی امروز جریان اصولگرایی با ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار اختلاف رای نتیجه انتخابات را پذیرفت و نخستین کسانی که انتخاب رئیس جمهور منتخب را تبریک گفتند، رقبای او بودند."
براساس اعلام وزارت کشور ایران، در انتخابات ریاستجمهوری اخیر آقای روحانی ۱۸ میلیون و ۶۱۳ هزار و ۳۲۹ رأی به دست آورد و پس از او، محمدباقر قالیباف با کسب ۶ میلیون و ۷۷ هزار و ۲۹۲ رأی در جایگاه دوم بود.
آقای حاجی صادقی گفت: "کسی که در فتنه ۸۸، ۱۱ میلیون اختلاف رأی را نپذیرفت، در این دوره انتخابات ریاستجمهوری را یکی از دموکراتیکترین انتخابات جهان معرفی کرد."
ظاهرا اشاره او به اظهارات اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است که یک روز پس از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری گفت: "ایران دموکراتیکترین انتخابات دنیا را برگزار کرد و هیچ شبههای نمیتوان به آن وارد کرد."
چانهزنی برای حکم حکومتی
آقای رفسنجانی از جمله افرادی بود که برای نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری ایران ثبتنام کرد، ولی شورای نگهبان صلاحیت او را برای حضور در این رقابتها تایید نکرد. افزون بر آقای رفسنجانی، چهرههای شناختهشده دیگری همچون اسفندیار رحیم مشایی، علی فلاحیان، منوچهر متکی، و قاسم شعله سعدی نیز رد صلاحیت شدند.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه ایران با اشاره به این رد صلاحیتها گفت: "در گذشته با حکم حکومتی برخی (از ردصلاحیتشدگان نامزدی در انتخابات) را برمیگرداندند، ولی امروز نظام اسلامی آنقدر باثبات و مطمئن است که نیازی به حکم حکومتی ندارد."
با این حال، او اضافه کرد که با آن که رهبر ایران تاکید کرده بود که به شورای نگهبان توصیهای نخواهد داشت و حکم حکومتی نیز صادر نمیکند، محمود احمدینژاد "سه بار" برای دریافت حکم حکومتی به دیدار آیتالله خامنهای رفت و "چانهزنی کرد، اما رهبری خواسته رئیس جمهور را قبول نکردند."
آقای احمدینژاد از نامزدی اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دبیرخانه جنبش غیرمتعهدها و رئیس سابق دفتر ریاستجمهوری در انتخابات حمایت میکرد، ولی با رد صلاحیت او از سوی شورای نگهبان، عملا آقای مشایی از حضور در رقابتها بازماند.
عبدالله حاجی صادقی دولت دهم ایران را متهم کرد که "با انجام برخی اقدامات افراطی از اصولگرایی خارج شده است" و گفت که در یکی از دیدارهایش با آقای احمدینژاد از این "تغییر رویه" انتقاد کرده است.
او گفت: "زمانی به این دولت انتقاد کردیم که اصلاحطلب شده بود."
آقای حاجی صادقی گفت: "احمدینژاد میخواست قهرمان ملی شود اما راه قهرمانی را غلط رفت. رئیسجمهور برای رسیدن به هدف، باید دست از برخی اقدامات خود برمیداشت."
این هم نتیجه نظرسنجی سایت کاسپاروف.
The final results of the We Choose virtual voting platform show that Iranian reformist candidates are the big winners of this global initiative.
Reformist candidates altogether received 67 percent of the votes – this includes Mir-Hossein Mousavi (28 percent); Hassan Rowhani (10.7 percent); Mohammad Khatami (9.6 percent); Nasrin Sotoudeh (8.5 percent); Akbar Hashemi Rafsanjani (3.2 percent); Mostafa Tajzadeh (2.8 percent); Ahmad Zeidabadi (1.6 percent); Mehdi Karroubi (1.4 percent); Jafar Panahi (1.1 percent); and Narges Mohammadi (0.4 percent).
Reza Pahlavi received 27.9 percent.
All conservatives and principlists received 5 percent – this includes Mohsen Rezaei (1.0 percent); Mohammad Bagher Ghalibaf (0.9 percent); Saeed Jalili (0.6 percent); Ali Akbar Velayati (0.6 percent); Esfandiar Rahim Mashaei (0.5 percent); and Mohammad Gharazi (0.2 percent).Maryam Rajavi received 0.9 percent (see chart below).من نمیفهمم چطور کسی مثل احمد زیدآبادی رو در ردیف اصلاح طلبان حکومتی قرار داده اند، واقعا در یک طیف هستند؟:e523:
نمیشه گفت اکثریت یا ... ولی خیلی کاربرانشون زیاد بود . به طور مثال شبکه مجلس بیش از 200 خط داشت و همیشه باید 1-2 ساعت پشت اشغالی میموندی تا یه بار کانکت بشی .
باقی شبکه ها مثل ایزد و نوید و وایپر و ... هم همین وضع رو داشتند ولی اونها اغلب بیشتر از 30 تا خط نداشتند .
هایل بنفشه
با امدن بنفشه وگل سر سبد امت و هنوز قدم در کاخ ریاست امت نگذاشته قیمت جهانی طلا باکاهش چشمگیری روبرو شده است
و فعالان و دلالان نآاگاه گمان می برند که ازکرامات و معجزات شیخ بنفش است این سقوط ازاد ارز و طلا؟
وانگهی که چنین نیست و جهان به کار خویش مشغول است و دولت خدمتگزار نالان آز سرازیر شدن ارز احتکار شده امت و تاخیر در پرداخت یارانه این برج
عمو محمود باید در این چند روزه نطق اتشینی علیه غرب ایراد کند تا ارز دوباره بالا برود!
آرش وطن: دروغ بزرگ 36 میلیون شرکت کننده در انتخابات + محاسبات
گفتآورد:
با یک حساب و کتاب ساده میشود متوجه شد که جمهوری اسلامی علاوه بر حسن روحانی که دبیر شورای عالی امنیت حکومت بوده یک کلاه گشاد دیگر هم سرمون گذاشته است و اون هم تعداد کل مشارکت کنندگان در انتخابات هست.
بنا بر آمار وزارت کشور جمهوری اسلامی تعداد کل آراء ماخوذه در انتخابات 36،704،156 برگ رای بوده و تعداد کل صندوقهای رای گیری ریاست جمهوری حدود 60،000 بوده است.
یعنی در هر صندوق به طور متوسط حدود 612 نفر رای داده اند.
اگر برای رای دادن هر نفر مدت یک دقیقه و نیم وقت لازم باشد با یک حساب سرانگشتی عدد های زیر بدست می آید:
زمان متوسط لازم برای اخذ رای از مراجعه کنندگان در هر صندوق: 918 دقیقه یا به عبارتی حدود 15 ساعت و سی دقیقه
این در حالی که زمان رای گیری از ساعت 8 صبح تا 11 شب بوده که می شود به عبارتی 15 ساعت
کاملاً تابلو هست که این وسط یک کلاه دیگر هم به غیر از حسن روحانی سرمون گذاشتند! معنی و مفهوم عدد های بالا اینه که از ساعت 8 صبح تا ساعت 11 شب بدون یک پلک زدن همین جور باید در همه 60000 صندوق رای گیری پر از آدم بوده باشه، چیزی که مثلاً تو انتخابات 88 بود! در حالی که کلی فیلم و سند و شاهد هست که اینجوری نبوده! در ضمن یک و نیم دقیقه برای هر نفر هم خیلی کم هست سال 88 که من رای دادم حداقل پنج دقیقه طول کشید حالا بماند چقدر تو صف ایستاده بودم!
از این حکومت شیاد به غیر از این چه انتظاری داشتید؟ می بینید چطور برامون صحنه سازی می کنند؟ انتخابات به کل تقلبی بوده! حساب دو دو تا چهار تاست! قبول نداری خودت حساب کن!
پی نوشت: با توجه به سوالات زیادی که در این خصوص شده توضیحی به نوشته ی بالا اضافه می کنم:
در هر شعبه ممکن است چند متصدی حضور داشته باشد ولی برای هر صندوق هیچگاه چند متصدی نخواهد بود. محاسبات من بر اساس تعداد صندوق ها بوده و نه تعداد شعبه ها و من فرض کرده ام که برای هر صندوق یک متصدی وجود دارد که فرض این تعداد متصدی برای صندوق ها هم بسیار زیاد است.
پسر فلاحیان: پدرم دعوت رسمی شده بود | Khodnevis
گفتآورد:
در پی اظهارات طرفداران حسن روحانی مبنی بر حضور بدون دعوت علی فلاحیان وزیر اطلاعات هاشمی رفسنجانی در همایش تقدیر از ستادهای انتخاباتی حسن روحانی ابراهیم فلاحیان این اظهارات را تکذیب کرد.
به گزارش افکارنیوز ، پس از شرکت علی فلاحیان در همایش تقدیر از ستادهای انتخاباتی حسن روحانی و انتشار خبری مبنی بر حضور بدون دعوت فلاحیان در این همایش ابراهیم فلاحیان پسر وزیر اطلاعان دولت هاشمی رفسنجانی گفت: «از حجت الاسلام فلاحیان برای حضور در همایش حسن روحانی دعوت رسمی شده بود.»
ابراهیم فلاحیان در ادامه با بیان اینکه «دکتر نعمتزاده» از پدرم برای حضور در همایش دعوت کرده بود اظهار کرد: «شخص دکترحسن روحانی نیز از حجتالاسلام فلاحیان به خاطر حضورشان قدردانی کردند.»
این اظهارت پسر فلاحیان در حالی است که برخی از هوادارن حسن روحانی در فیسبوک مدعی شده بودند که حضور فلاحیان در همایش روحانی بدون دعوت انجام گرفته و حضور وی شخص روحانی را متعجب کرده است!
پیشتر خودنویس نوشته بود: حضور «شاهکلید» قتلهای زنجیرهای در کنار حسن روحانی، در مراسم تقدیر از فعالان ستاد انتخاباتی رئیس جمهوری منتخب، از جمله نکات بارز همایش ستادهای انتخاباتی حسن روحانی بود.
من شخصا خیلی از این تحلیل رضا پهلوی خوشم آمد.به گمانم کم کم دارد به یک سیاستمدار پخته تبدیل می شود.
گفتآورد:
رضا پهلوی در افق: هدف رای دهندگان و تحریم کنندگان یکی است٫ متحد باشید و مطالبات را پیگیری کنید.
یادمان باشد نظام سعی می کند که بین مردم اختلاف بیاندازد. می خواهد اختلاف خودش را بپوشاند.وی گفت ٫ انتخاب روحانی به عنوان یک عامل نظام ضربه به اپوزیسیون نبوده. اگر یک دریچه چه واقعی و چه جعلی رو به مطالبات مردم باز شود٫ بسیار جای خوشحالی است. ولی استفاده از این شرایط بستگی به عملکرد مردم دارد و مردم باید پیگیر خواسته های اساسی خودشان باشند. اگر آقای روحانی و اجزای این حکومت٫ خواسته یا ناخواسته هر قدمی به سود جامعه بردارند٫ باید خوشحال بود. باید یک جبهه متحد داشت برای رسیدن به رهایی. اگر نظام در مقابل خواستهای واقعی مردم تسلیم شود چه بهتر! در غیر اینصورت باید متحد شد و از این نظام گذر کرد.
"روحانی در نامهای به رهبری بر مطیع و همراه بودن تأکید کرده بود" | گزارشهای خبری انتخابات | DW.DE | 23.06.2013
انتخابات ۹۲ به گونهای مهندسی شده بود که مشارکت حداکثری رقم بخورد | دیگربانگفتآورد:
محمد رضا باهنر میگوید، حسن روحانی "۷-۸ روز پیش از انتخابات" در نامهای به خامنهای بر "مطیع و همراه بودن" خود تأکید کرده بود. احمد خاتمی نیز پیشبینی کرده که حسن روحانی "اصولگرایانه عمل" خواهد کرد.
یکی از نایبان رئیس مجلس شورای اسلامی شامگاه شنبه (۲۲ ژوئن / اول تیر) از نامهای سخن رانده که به ادعای او حسن روحانی پیش از شرکت در انتخابات به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است.
محمدرضا باهنر در "نشست ماهانه جامعه اسلامی مهندسین" گفته است: «آقای روحانی ۸-۷ روز قبل از برگزاری انتخابات نامهای خطاب به مقام معظم رهبری نوشته بودند و تکرار کرده بودند که ما همواره مطیع و همراه بودهایم و اکنون نیز همراه هستیم.»
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) به نقل از باهنر مینویسد: «حسن روحانی فردی نیست که از سیاستهای کلی نظام عدول کند و در این زمینه نگرانی وجود ندارد». باهنر بر پایه شناخت خود از روحانی، نگران نیست که رئیس دولت یازدهم جمهوری اسلامی "تحت تاثیر برخی از افراد رادیکال از سوی هر دو جناح [اصولگرایان و اصلاحطلبان] قرار بگیرد".
باهنر همچنین در "تحلیلی ابتدایی" مدعی شده که «روحانی ظاهرا نقاط قوت تعدادی از دولتهای گذشته را دارد و نقاط ضعف کمتری را داراست». این ویژگیای بود که رهبر جمهوری اسلامی چندی پیش از انتخابات آن را برای رئیس دولت جدید ضروری دانسته بود.
"عمل اصولگرایانه" حسن روحانی
احمد خاتمی، عضو مجلس خبرگان رهبری، روز یکشنبه (۳ تیر) نخستین کنفرانس مطبوعاتی حسن روحانی را معیار پیشبینی رفتار آینده او قرار داده است.
خاتمی سخنان رئیس جمهوری آینده ایران در کنفرانس خبری ۲۷ خرداد را "مصاحبهای اصولگرایانه" خوانده و در مورد "شکست اصولگرایان در انتخابات" گفته است: «برای ما اصولگرایی مهم است که روحانی نیز در عمل اصولگرایانه عمل و در انتخاب کابینه نیز از افراد ولایتمدار، قانونمدار و لایق و خدمتگذار استفاده میکند».
محمدرضا باهنر، نایبرئیس مجلس شورای اسلامی و دبیرکل "جامعه اسلامی مهندسین"، در سخنان شامگاه شنبه حسن روحانی را نه اصلاحطلب دانسته بود و نه "صد درصد اصولگرا".
در روزهای پس از انتخابات جریانهای مختلف سیاسی در ایران پیروزی حسن روحانی را متفاوت ارزیابی میکنند. مخالفان و منتقدان سیاستهای جمهوری اسلامی روحانی را پیروز اصلاحطلبان و نیروهای معتدل میدانند و حمایتهای محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی را در این راه کارساز ارزیابی میکنند.
جریان موسوم به اصولگرایی تلاش میکند از محمود احمدینژاد فاصله بگیرد و مشکلات جاری را به حساب "افراط و تفریط"های او و اطرافیانش بنویسد. برخی از موضعگیریهای چهرههای شاخص این جریان به "تلاش برای مصادره روحانی به سود اصولگرایان" تعبیر میشود.
گروهی دیگر نیز فارغ از نتیجه نهایی، شرکت در انتخابات را مهمترین هدف میدانند و آن را تحقق "حماسه سیاسی" مورد نظر رهبر جمهوری اسلامی برمیشمرند.
قدردانی محمد خاتمی از رهبر جمهوری اسلامی
محمد خاتمی، رئیسجمهور دوران موسوم به اصلاحات در ایران، نیز شامگاه شنبه به "خلق حماسه سیاسی" اشاره کرده است. به نوشته خبرگزاری کار ایران (ایلنا) وی در دیدار با حسن روحانی از "حضور پرشور ملت ایران در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و خلق حماسه سیاسی" یاد کرده و افزوده است: «حقاً و انصافاً باید از آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب که زمینه تحقق این حماسه را فراهم نمودند، قدردانی کرد».
طبق این گزارش، در این دیدار حسن روحانی نیز "نقش بیبدیل" رهبر جمهوری اسلامی در تحقق این "حماسه" را ستوده است.
محمد خاتمی پیش از این پیروزی حسن روحانی را به وی تبریک گفته بود. وی که خود هشت سال ریاست قوه مجریه جمهوری اسلامی را بر عهده داشته، چندی پیش از مردم خواسته بود که "صبور و واقعبین" باشند. خاتمی تأکید کرده بود که رئیس جمهور باید "با رهبری هماهنگ باشد" و "رهبری هم به او کمک کند".
محمد خاتمی در پایان دوره ریاست جمهوریاش و در واکنش به انتظارات بیپاسخ گفته بود، رئیس جمهوری که تعبیر و تفسیر جدید میشود، "تدارکاتچی" دستگاههای دیگر است؛ موضعی که البته وی بعدها منکر بیان آن از سوی خود شد و تنها گفت که معتقد بوده اختیارات رئیس جمهوری در ایران کافی نیست.
باهنر می گوید حسن روحانی پیش از انتخابات نامه ای به رهبری نوشت - رادیو فرداگفتآورد:
حسین فدایی٬ دبیرکل «جمعیت ایثارگران» با تشریح ۱۱ هدف نظام از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ گفته این دوره از انتخابات به گونهای مهندسی شده بود که «مشارکت حداکثری» رفم بخورد.
آقای فدایی روز شنبه (اول تیر) به خبرگزاری «تسنیم» گفته است: «در آستانه انتخابات مدیریت عالی و کلان نظام گونهای برنامهریزی کرد که یک مشارکت حداکثری رقم بخورد تا در اثر مشارکت و حضور مردم٬ پاسخ به همه توطئهها داده شود.»
وی افزوده نظام با این «مهندسی عالی» انتخابات میخواست نشان دهد «مردم علیرغم فشارها، تنگناها و سختیهای اقتصادی پای کار نظام هستند و جریان فتنه اشتباه کرده و جریان انحراف هم اشتباه میکند.»
فدایی در بخش دیگری از این گفتگو به ۱۱ هدف جمهوری اسلامی از برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرده است.
«تحقق مشارکت گسترده»٬ «تضعیف نشدن جایگاه نظام در جهان»٬ «کنترل جریان انحراف» و «سوءاستفاده نکردن جریان فتنه» از انتخابات چهار هدف نخست نظام در این دوره از انتخابات بوده است.
فدایی دیگر اهداف نظام در انتخابات ۹۲ را «تثبیت امنیت٬ انسداد توطئه دشمن٬ حفظ امید مردم٬ تقویت خط خدمات٬ آشنا شدن فریب خوردگان فتنه و انحراف به مسائل و ریزش در بدنه فتنه و انحراف» اعلام کرده است.
یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری روز ۲۴ خرداد در ایران برگزار شد که بر اساس نتایج آن حسن روحانی به عنوان نامزد پیروز این دوره از انتخابات معرفی شد.
گروهی از تحلیلگران سیاسی معتقدند جمهوری اسلامی برخلاف سال ۱۳۸۸ در این دوره از انتخابات دست به تقلب نزد٬ اما این انتخابات را به صورتی هوشمندانه مدیریت کرد.
باهنر: روحانی یک هفته پیش از انتخابات به رهبری نامه نوشتگفتآورد:
به گزارش خبرگزاری ایسنا، بنقل از محمدرضا باهنر، نایب رییس مجلس شورای اسلامی، حسن روحانی، رئیس جمهوری منتخب ایران، حدود یک هفته پیش از انتخابات، نامهای به آیت الله خامنه ای نوشت.
براساس این گزراش، آقای باهنر روز شنبه در نشست ماهانه جامعه اسلامی مهندسین گفته است که حسن روحانی ۷-۸ روز قبل از انتخابات در نامهای به رهبری، برپایبندی خود به آرمان های نظام تاکید کرده و افزوده است که همواره مطیع و همراه نظام بوده و اکنون نیز چنین است.
خبرگزاری تسنیم نیز از قول محمد رضا باهنر از نوشتن چنین نامه ای خبر داده و افزوده که آقای باهنر گفته است که نباید نگرانی وجود داشت باشد که حسن روحانی تحت تاثیر برخی افراد رادیکال از هر دو جناح قرار گیرد.
گفتآورد:
محمدرضا باهنر، نایب رییس مجلس شورای اسلامی، میگوید که حسن روحانی، پیروز انتخابات یازدهم ریاستجمهوری، حدود یک هفته پیش از انتخابات نامهای به رهبر جمهوری اسلامی فرستاده و در آن بر «مطیع و همراه» بودن خود تاکید کرده است.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، آقای باهنر که روز شنبه در نشست ماهانه جامعه اسلامی مهندسین سخن میگفت گفت: «آقای روحانی ۷-۸ روز قبل از برگزاری انتخابات نامهای خطاب به مقام معظم رهبری نوشته بودند و تکرار کرده بودند که ما همواره مطیع و همراه بودهایم و اکنون نیز همراه هستیم.»
خبرگزاری تسنیم نیز در این خصوص از قول آقای باهنر نوشت که «روحانی ۷-۸ روز قبل از انتخابات نامهای به رهبر معظم انقلاب نوشته روی آرمانهای نظام تاکید کرد و گفت که همیشه همراه نظام بوده و در حال حاضر نیز همراه نظام است.»
نایب رییس مجلس افزود: «روحانی آدمی نیست که از سیاستهای کلی نظام تخطی و عدول کند و نباید در این زمینه نگران بود، چراکه او کسی نیست که به دنبال این بحثها و مسائل باشد.»
وی در ادامه گفت: «اگر ما نگرانی داشته باشیم که آقای روحانی ممکن است تحت تاثیر برخی از افراد رادیکال از سوی هر دو جناح قرار بگیرد، واقع قضیه این گونه نیست و نباید چنین نگرانی وجود داشته باشد.»
اظهارات آقای باهنر پس از آن بیان میشود که به گزارش خبرگزاری فارس روز شنبه آیتالله ناصر مکارمشیرازی، از مراجع تقلید با اظهار اینکه «حسن روحانی تسلیم تندروهای احزاب نشود» گفت که «تندروها در میان اصلاحطلبان و نیز اصولگرایان وجود دارند و در این بین رعایت خط اعتدال ضروری است و نباید تسلیم تندروهای هیچ یک از احزاب شد.»
در مورد نظر آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، نسبت به انتخاب حسن روحانی به سمت ریاستجمهوری گمانهزنیهای مختلفی وجود دارد.
در این خصوص محمدرضا تویسرکانی، مسئول نمایندگی ولی فقیه در سازمان بسیج مستضعفین روز دوشنبه ۲۷ خرداد گفت که «طبق فرموده امام خامنهای، بسیج و بسیجیان با همه وجود از رییس جمهوری منتخب حمایت میکنند.»
در همین حال اما، عبدالله حاج صادقی، جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران، روز شنبه یکم تیر اظهار داشت: «برخی از ما به خاطر گفتمان مطرح شده منتخب مردم میخواستیم کسان دیگری انتخاب شوند، اما امروز به او تبریک میگوییم.»
«روحانی را اصلاحطلب نمیدانم»
به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدرضا باهنر در بخش دیگری از سخنانش گفت که «امروز تحلیلی از بنیصدر دیدم که در آن گفته بود، عجیب است نظام جمهوری اسلامی تندروی را از اصلاحطلبان و خاتمی گرفته و به میانهرویی مانند روحانی تبدیل کرده است.»
آقای باهنر در این مورد با اشاره به این تحلیل ابوالحسن بنیصدر، از روسای جمهور پیشین ایران، افزود: «من آقای روحانی را اصلاحطلب نمیدانم. البته صددرصد اصولگرا نیز نیست.»
در آستانه برگزاری انتخابات یازدهم ریاستجمهوری، شورای مشاوران محمد خاتمی، رییس جمهوری پیشین ایران، حسن روحانی را نامزد نهایی اصلاحطلبان در انتخابات معرفی کرد و انتخاب حسن روحانی به این سمت نیز با استقبال جناح اصلاحطلب در ایران و گروهی از زندانیان سیاسی همراه شد.
از نکاتی که پیشتر به آن اشاره کرده بودیم :
عارف :انتخابات 92 پرونده شبهه تقلب و تخلف را برای همیشه بست/اصلاح طلبان به دولت روحانی کمک کنند
گفتآورد:
نامزد یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری در جمع اعضای ستاد انتخاباتی خود با اشاره به ویژگی های انتخابات 92 گفت: انتخابات 92 سلامت انتخابات را بیمه کرد و پرونده شبهه تقلب و تخلف را برای همیشه بست.
محمدرضا عارف کاندیدای یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری شنبه شب طی مراسمی که در جنتآباد تهران برگزار شد از ستادهای مرکزی و استانی خود تقدیر و بیان کرد: ما برای ایجاد شدن این فضا هزینههای بسیاری دادهایم و جریانات سیاسی باید اختلافات را کنار بگذارند و این فضای برد-برد را تا انتها نگه دارند.
وی با تاکید بر همکاری و خدمت به دولت منتخب حسن روحانی تصریح کرد: اصلاحطلبان و جریانات سیاسی وظیفه دارند که به دولت آقای روحانی کمک کنند، چرا که دولت روی کار آمده باید مقتدر باشد و باید کمک کنیم آقای روحانی دولتی شایسته سالار و مقتدر ایجاد کند.
وی بیانگیزگی کامل بخشی از جوانان برای مشارکت در انتخابات و همچنین توهم شکست برخی از اصلاحطلبان را دلیل اصلی کاندیداتوری خود در یازدهمین دوره رقابتهای ریاست جمهوری برشمرد و در ادامه با اشاره به فضای ایجاد شده در کشور اظهار کرد: باید قدر این فضای پر نشاط ایجاد شده در کشور را بدانیم.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر اینکه آفت یک جریان سیاسی توهم شکست است، به تغییر فضای دانشگاه ها و جامعه اشاره و خاطرنشان کرد: هنگامی که وارد صحنه انتخابات ریاست جمهوری شدیم فضای دانشگاهها تغییر کرد و در دانشگاهها صمیمیت، نشاط و همدلی ایجاد شد.
عارف با بیان اینکه مبنای من برای ادامه حضورم در انتخابات ریاست جمهوری اجماع بوده است، گفت: من اجماع را در ضرورت حیات اصلاحطلبان میدانستم و در آن مقطعی که اصلاحطلبان توهم شکست را داشتند و نمیدانستند چه کنند، وارد رقابتها شدم.
وی با تاکید بر سخنان رهبر معظم انقلاب مبنی بر حقالناس بودن آرا و جایگاه و نقش مردم در تعیین شخص رییس جمهور تصریح کرد: این انتخابات 92 سلامت انتخابات را بیمه کرد و پرونده شبهه تقلب و تخلف را برای همیشه بست.
معاون اول دولت خاتمی با اشاره به حضور مردم در این انتخابات تاکید کرد: باید 27 درصدی که در انتخابات ریاست جمهوری مشارکت نداشتند، با برنامهریزی ترغیب به حضور در انتخاباتهای بعدی شوند.
این نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در پایان خطاب به اعضای ستاد خود با بیان اینکه شور و انگیزه بالای ستادهایم بخصوص جوانان همواره برای من خوشنودکننده بوده است، گفت: باید حق رئیس جمهور منتخب را در انتخاب همکاران خود به رسمیت بشناسیم تا بتواند همکاری همراه و همدل انتخاب کند.
میزان مشارکت تهرانیها در انتخابات
میزانِ مشارکتِ تهرانیها : 50 درصد. من که حقیقتا شک دارم عددِ واجدین شرایط در تهران 5 میلیون نفر بوده باشد و هتا در تعدادِ شرکت کننده (2.5 میلیون نفر) حقیقتا مشکوک هستم.
توییت خامنهای: کسانیکه طرفدار نظام هم نیستند، به نظام اعتماد دارند | Khodnevis
آیت الله خامنه ای : انتخابات نشان داد کسانی هم که طرفدار نظام نیستند به نظام اعتماد دارند - رادیو فرداگفتآورد:
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبریگفتآورد:
آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی گفت: انتخابات اخیر نشان داد کسانی هم که طرفدار نظام نیستند به نظام اعتماد دارند.
آیت الله خامنه ای، روز چهارشنبه ( امروز)، در دیدار با رئیس و مسئولان قوه قضائیه ، حضور مردم در این انتخابات را « حضوری حماسی » خواند و افزود: «ما گفته بودیم اگر کسی هست که با نظام دل صافی ندارد ولی برای کشور اهمیت قائل است در انتخابات شرکت کند. این انتخابات نشان داد کسانی که طرفدار نظام هم نیستند به نظام اعتماد دارند».
آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنانش آنچه را« زیاده خواهی و لجبازی چند کشور معدود» خواند مانع حل مسئله هسته ای ایران عنوان کرد.
خامنهای: حتی مخالفان هم به نظام اعتماد دارند | ایران | DW.DE | 26.06.2013گفتآورد:
شکست همه جانبه برنامه ها و اهداف دشمنان در انتخابات/ تجلی اعتماد عمومی به نظام/ انتخابات حقیقتا حماسه شد/ همه به رئیس جمهور منتخب کمک کنند/ جبهه مخالف ایران با لجبازی نمیخواهد مسئله هستهای حل شود (۱۳۹۲/۰۴/۰۵ - ۱۱:۴۵)
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار رئیس، مسئولان و قضات دستگاه قضایی، با تشکر از اقدامات دستگاه قضا، حماسه عظیم و حقیقی ملت بصیر و هوشمند ایران را در انتخابات 24 خرداد، کاری کارستان خواندند و با تأکید بر ضرورت کمک به رئیس جمهور منتخب افزودند: شکست همه جانبه برنامه ها و اهداف دشمنان، تجلی اعتماد عمومی ملت به نظام اسلامی و مجریان و ناظران انتخابات، وجود امنیت پایدار به عنوان زیر ساخت پیشرفت و آبادانی، نجابت و قانون پذیری نامزدهای دیگر در قبال رئیس جمهور منتخب، و استحکام و اقتدار جمهوری اسلامی در دفاع از منافع ملت از نکات مهم انتخابات اخیر بود.
در این دیدار که در آستانه سالگرد حادثه هفتم تیر 1360 و شهادت شهید بهشتی و 72 تن از یاران انقلاب برگزار شد، حضرت آیت الله خامنه ای با تجلیل از شخصیت برجسته و نورانی آیت الله بهشتی افزودند: در آن جنایت خبیثانه، شخصیتهای برجسته، علمای بزرگ و خدمتگزاران صادق به شهادت رسیدند اما چهره پلید منافقین و حامیان مستکبر آنها نیز برای ملت افشا شد و این دستاورد بزرگی بود که عملاً امکان حیات منافقین را در کشور از بین برد و برای جمهوری اسلامی سرنوشت ساز شد.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با تشکر از سخنان مفید و روشنگر آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه در این دیدار افزودند: باید از اقدامات و تلاشهای ارزنده مسئولان و کارکنان شریف دستگاه قضایی حقیقتاً تشکر کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای «سلامت» و «کارآمدی» قوه قضاییه را دو هدف راهبردی و همیشگی دستگاه قضا خواندند و تأکید کردند: این دو هدف عالی، باید در تمام برنامه ها و اقدامات مورد توجه کامل قرار داشته باشد تا دستگاه قضایی به مجموعه ای کاملاً کارآمد و سالم تبدیل شود.
ایشان کارآمدی و سلامت دستگاه قضا را موجب رضایت و احساس امنیت مردم برشمردند و افزودند: دستگاه قضا باید به جایی برسد که هر مظلومی بتواند خود را به ساحل امن آن برساند و در مقابل ظلم بایستد.
رهبر انقلاب مراقبت دائم و پیگیری مستمر را زمینه ساز تحقق اهداف قضایی خواندند و خاطرنشان کردند باید با صیانت و هوشیاری، فاصله فعلی تا قوه قضاییه مطلوب اسلامی را پر کرد.
ایشان افزودند: البته پیمودن این راه سخت، به زمان نیاز دارد اما مهم این است که همه حرکتها در جهت پر کردن خلاء ها و رسیدن به نتیجه مطلوب باشد.
رهبر انقلاب، آگاهی مسئولان قضایی از خلاءهای موجود این دستگاه را، امری مثبت دانستند و افزودند همه کارها باید براساس برنامه های مصوب انجام شود تا در پرتو همت و تلاش امیدوارانه، نقائص موجود برطرف و دستگاه قضایی روز بروز بهتر و شکوفاتر شود.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین در سخنان مهمی درباره انتخابات 24 خرداد با تجلیل و تشکر از ملت بزرگ و موقع شناس ایران، افزودند: حقایق و نکات برجسته این انتخابات باید همچنان در دایره تحلیل و توجه قرار داشته باشد.
رهبر انقلاب با اشاره به برنامه ریزی یکساله، پیچیده و چند وجهی جبهه مخالف ملت ایران خاطرنشان کردند: دشمنان و مخالفان جمهوری اسلامی تلاش کردند یا انتخابات برگزار نشود و یا با سردی و بی اعتنایی ملت روبرو شود.
ایشان افزودند: آنها برای بعد از انتخابات هم برنامه داشتند تا به بهانه های مختلف مقاصد شوم خود را پیگیری کنند اما به فضل الهی ملت، مهارت و عظمت خود را در روز رأی گیری نشان داد و آنچه اتفاق افتاد 180 درجه خلاف خواسته های دشمنان بود.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تلاش بیگانگان برای القای تحلیلهای سست و بی پایه درباره حضور شوق آفرین ملت در انتخابات خاطرنشان کردند: شبهه افکنی و تردیدآفرینی درباره صحت انتخابات از جمله روشهای دشمنان برای دلسرد کردن مردم بود اما ملت به گونه ای عمل کرد که دستگاههای تبلیغاتی استکبار، در همان روز انتخابات مجبور شدند به حضور پرشور و عظیم مردم اعتراف کنند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: رمز حضور عظیم ملت در انتخابات امسال، اعتماد و علاقه عمومی به نظام جمهوری اسلامی، اعتماد به ناظران و مجریان انتخابات و امیدواری ملت به حرکت مستمر و پیش رونده ایران عزیز بود و این، حقیقتی بسیار مهم و انکارناپذیر است.
ایشان در همین زمینه به سخنان خود در چند روز قبل از انتخابات اشاره و خاطرنشان کردند: آن روز گفته شد اگر احیاناً کسانی هستند که دلشان با نظام خیلی صاف نیست اما برای ایران و منافع ملی اهمیت قائلند در انتخابات شرکت کنند که لابد برخی از رأی دهندگان در زمره این افراد هستند.
ایشان افزودند: این واقعیت نشان می دهد حتی کسانی که طرفدار نظام نیستند به نظام و انتخابات آن اعتماد دارند چرا که می دانند جمهوری مستحکم اسلامی، مثل شیر در مقابل طمع ورزان ایستاده و از کشور، منافع ملی و عزت ملی، بخوبی دفاع می کند.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین نکته برجسته دیگری از انتخابات یعنی «امنیت کامل در سراسر کشور»، همزمانی دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراها را یادآور شدند و گفتند: در انتخابات شوراها به علت زمینه های پیچیده طایفه ای، منطقه ای و قومی معمولاً امکان بروز درگیری و ناامنی وجود دارد اما به فضل الهی و در پرتو همراهی ملت و تلاش مسئولان و دستگاههای ذیربط، در انتخابات اخیر هیچ نشانی از ناامنی وجود نداشت.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه تبیین برخی نکات برجسته انتخابات 24 خرداد، رفتار نجیبانه و قانون پذیری نامزدهای دیگر انتخابات را، بسیار مهم و موجب شکرگزاری به درگاه پروردگار دانستند.
ایشان گفتند: دیدار نامزدهای دیگر با رئیس جمهور منتخب و تبریک و ابراز خرسندی از انتخاب وی، موجب شیرینی کام مردم شد و جای تشکر دارد.
رهبر انقلاب با اشاره به حوادث تلخ سال 88 و تأکید مکرر خود بر قانونگرایی افزودند: در این انتخابات نیز می شد بهانه گیری کرد و با راه اندازی اختلاف و دعوا، عظمت و شکوه حضور ملت را نادیده گرفت و کام مردم را تلخ کرد اما رفتار با نجابت و قانونمدارانه دیگر نامزدها، برای مردم احساس آرامش و شادی به همراه آورد و این قانونگرایی باید برای همیشه و برای همه درس باشد.
رهبر انقلاب ورود نیروی عظیم مردم به عرصه انتخابات را ناشی از هدایت دلهای ملت به دست توانای پروردگار برشمردند و افزودند: در پرتو این لطف الهی، انتخابات حقیقتاً حماسه شد و آرزوی خیرخواهان تحقق یافت.
حضرت آیت الله خامنه ای کمک به رئیس جمهور منتخب را مورد تأکید قرار دادند و افزودند: اداره کشور، واقعاً کارسختی است و همه افراد و همه دستگاهها باید رئیس جمهور برگزیده مردم را یاری کنند.
ایشان افزودند: ایراد و انتقاد و اعتراض سالم، قطعاً برای پیشرفت کشور مفید است اما همه به یاد داشته باشیم که «در حاشیه بودن و ایراد گرفتن» آسان است اما کار اجرایی، دشوار و سخت است بنابراین همه باید به رئیس جمهور منتخب کمک کنیم.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به ضرورت پرهیز از دامن زدن به توقعات و یا برخوردهای شتابزده خاطرنشان کردند: نباید به سرعت قضاوت کرد بلکه باید با همکاری و همدلی، کارهای کشور را به جلو برد.
ایشان در پایانِ بخش انتخاباتی سخنانشان با گلایه از برخی حرفهای نامزدهای انتخاباتی در برنامه های دوران تبلیغات افزودند: دولت کنونی در کنار نقاط ضعفش، نقاط قوت فراوانی نیز دارد و چقدر خوب بود که نامزدهای محترم با نگاهی منصفانه در کنار بیان نقاط ضعف، به خدمات مهم دولت و کارهای زیربنایی و سازندگی آن نیز اشاره می کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنانشان به موضوع هسته ای پرداختند.
ایشان تأکید کردند: همانگونه که در اولین روز سال نو گفته شد چند کشور که جبهه مخالف ایران را تشکیل می دهند و خود را به دروغ جامعه جهانی می خوانند با لجبازی نمی خواهند موضوع هسته ای حل شود اما اگر لجبازی را کنار بگذارند حل مسئله ی هسته ای ایران، کاری سهل، آسان و روان است.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: موضوع هسته ای بارها تا لحظه حل، پیش رفته است اما امریکایی ها بهانه های جدیدی پیش کشیده اند.
ایشان با اشاره به سند مکتوبی که آژانس بین المللی هسته ای امضا کرده است افزودند: در این سند آژانس اذعان کرده که اشکالاتی که درباره هسته ای ایران داشته است برطرف شده بنابراین پرونده هسته ای ایران باید بسته می شد اما امریکایی ها بلافاصله مسائل جدیدی را مطرح کردند چرا که موضوع هسته ای را نقطه مناسبی برای تهدید و فشار بر ایران می دانند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تحریکات صهیونیستها خاطرنشان کردند: جمهوری اسلامی در بحث هسته ای، قانونی و شفاف عمل کرده و از لحاظ استدلالی دارای منطقی محکم است اما هدف دشمنان، استمرار فشار، خسته کردن ملت و تغییر نظام است بنابراین نمی گذارند مسئله حل شود.
ایشان افزودند: البته دشمنان در حرفهای خصوصی و نامه ها می گویند نمی خواهیم نظام را تغییر دهیم اما عملکردشان خلاف این حرف را نشان می دهد.
رهبر انقلاب تأکید کردند: برای آنها، هسته ای، حقوق بشر، دمکراسی و هیچ چیز دیگر اهمیتی ندارد آنها دنبال سد کردن پیشرفت ملت و سلطه مجدد بر ایران عزیز ما هستند اما جمهوری اسلامی با اقتدار، استقلال، تکیه بر مردم و اعتماد به پروردگار، ایستاده است و از منافع ایران دفاع می کنند.
ایشان خاطرنشان کردند: تجربه نیز نشان داده است هرکسی در راه حق استقامت ورزد پیروز است و بدون تردید ملت ایران در این زمینه نیز به دشمنان سیلی خواهد زد.
در ابتدای این دیدار آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه گزارشی از اهم اقدامات دستگاه قضایی در یک سال گذشته بیان کرد.
رئیس دستگاه قضا تدوین و ابلاغ برنامه پنجساله توسعه قوه قضاییه، بازسازی کمی و کیفی نیروی انسانی سیستم قضایی، اهتمام به آموزش و پژوهش، تقویت برنامه های فرهنگی، بکارگیری فناوری های نوین در دستگاه قضایی از جمله سامانه های خدمات الکترونیکی، تحول در نگاه به مسائل زندان و مجازات و همچنین قاطعیت در برخورد با اشرار سازمان یافته، متجاوزین به حریم اشخاص و قاچاقچیان مواد مخدر را از مهمترین برنامه ها در زمینه ی ایجاد تحول و توسعه در دستگاه قضایی کشور معرفی کرد.
یک چیزی که این روزها به وفور به چشم میخورد و بس آزار دهنده گشته، روشهایی شرم دادنِ رایدهندگان است در فضاهای مجازی و شبکههای ماهوارهایست که چندان بیشباهت با متدهای فمنیستیِ شرمگینسازی مردان نیست. چنانکه گویی 18 میلیون نفر با تصور این رفتهاند به روحانی رای دادهاند که او گاندی یا مصدق یا کوروش کبیر است. کسی نیست به اینان بگوید که عزیزان، ما بهتر از شما میدانیم روحانی از دستهی همینهاست، او هم یک جنایتکار است، او هم یک دروغگوست، او هم یک مرتجع است و... کمتر برایمان کلاسِ آخوندشناسی برگزار کنید. کمتر صحنه را طوری تصویر کنید که گویی ما میانِ رای ندادن و به روحانی رای دادن، انتخابِ دیگری هم داشتهایم و کمتر تحریم را همچون رای دادن به ماندلا برایمان ترسیم کنید. یک روز مدرکِ تحصیلی او را به رخِ رایدهندگان میکشید؛ یک روز نامهی او را به خامنهای علم میکنید، یک روز دست دادنش را با احمدینژاد سوژه میکنید، یک روز به عبایش گیر میدهید یک روز به اسمِ زنش؛ خلاصه آنکه از هر طریقی سعی میکنید آنانکه رای دادهاند را از کارِ خود شرمگین کنید. عالیجنابان، به اسپاگتی سوگند کسی برای این شخص هورا نمیکشد و امیدِ ساختنِ سوئیس از ایران را از او ندارد بلکه همچون علفیست که در آخرین لحظاتی که شخصی که در رودخانه غوطهور است، به امیدِ نجات از خفه شدن، به آن چنگ میاندازد.حال هی بیایید از روضهخوانیهای روحانی در هشت سال دفاع مقدس برای مجاهدین فی سبیل الله برایمان تعریف بکنید ♫☺.
داریوش جان اینها شرم دادن نیست ، خبر رسانیست و فکر میکنم خبر رسانی از حقوق اساسی و اصولی هر شخص و گروهی باشد . اینکه این اخبار شرم آور است مشکل خبر رسانان نیست. شاید این جناب روحانی فردا کاری کرد که اخبار خوبی هم در باره اش منتشر شد .
و دیگر اینکه 18 میلیون به روحانی رای داده اند دلیل خوبی برای این نیست که اخبار مربوط به وی را که به مزاج آن 18 میلیون خوش نمی آید و سایر اخباری که با موضوع انتخابات مرتبط است منتشر نکرد .
داریوش جان براستی که یک سپاس کم هست و باید بارها و بارها این نوشتار خونده بشه . واقعن لذت بردمhttp://www.daftarche.com/images/imported/2012/09/29.gif
میلاد جان ! اینکه برای مثال طرف توی فیس بوک میاد میگه هر کسی که رای داده منو بلاک کنه این خبر رسانی نیست، اسمش تهدیده! اسمش تحقیره! اینکه بعضی از این تحریمی های عقل کل میان افراد رای دهنده رو به گوسفند و خر تشبیه می کنند این اسمش هر چیزی می تونه باشه جز خبررسانی!!http://www.daftarche.com/images/imported/2013/04/4.gif
میلادِ گرامی، منظورِ من به شما نبود، بلکه به طورِ کلی روی سخنم با تمامِ کسانی بود که اینروزها فضای مجازی را پر کردهاند از سخنانی که به وضوح و با لحنی آمیخته با تحقیر و توهین، رایدهندگان را سرزنش میکنند. مسلما کسانی که در فضاهای مجازی ایرانی، قدری گشت و گذار میکنند، میدانند که چه حال و هوای مسخرهای در این مورد جریان دارد. درصدِ هوادارانِ حقیقیِ روحانی هتا یک صدمِ هوادارانِ خاتمیِ 76 نیست، با اینحال، چنان صحنه را میآرایاند که گویی بارِ دگر مردم فریب خوردهاند و راهِ رفته را دوباره میپیمایند. برای اینان نکتهای دارم: نه ایران در شرایطِ 76 است، نه مردم به «روحانی» رای دادهاند( در واقع به تغییرِی حداقلی اما حیاتی در ابعادِ گوناگونِ زندگی اجتماعی خود رای دادند) و نه کسی به روحانی دل بسته است. مردم تنها دو انتخاب داشتند : رای ندهند یا به روحانی رای بدهند. بر اساسِ آمارِ رسمی، 35 درصدِ مردم،یعنی بیش از 19 میلیون نفر، رای ندادند که اصلا عددِ کمی نیست، تازه اگر به همین آمار اعتماد کنیم. حال پرسیدنیست که چند درصد از کسانی که به روحانی رای دادند از روی استیصال بوده؟ من گمان نمیکنم کمتر از نیمی از رایدهندگان به او در این مجموعه قرار داشته باشند. با این تفاسیر، آمارِ واقعی مشارکتکنندگانی که با طیبِ خاطر در انتخابات شرکت کردهاند و به روحانی رای دادهاند، خیلی کمتر از آنیست که قرار باشد برای رایدهندگان موج سرزنشگری و شرمدهی براه افتد. کافیست در این چند روز تنها به بالاترین، وبلاگهای سیاسی، سایتهای خبری وابستهی خارج از کشور و شبکههای ماهوارهای نگاهی داشته باشید تا بدانید از چه موجی سخن میگویم. برای نمونه :
از این وبلاگگفتآورد:
پیش از روحانی: افزایش قیمت ارز / پس از روحانی : افزایش قیمت ارز!
پیش از روحانی :افزایش تورم و قیمت کالاها / پس از روحانی : افزایش تورم و قیمت کالاها
پیش از روحانی :موسوی و کروبی درحبس خانگی / پس از روحانی : موسوی و کروبی درحبس خانگی!
پیش از روحانی : ادامه اذیت و آزار و عدم رعایت حقوق زندانیان سیاسی /پس از روحانی :ادامه اذیت و آزار و عدم رعایت حقوق زندانیان سیاسی
نتیجه اخلاقی: من ماله می کشم پس هستم!
ناپلئون بناپارت به نقل از دایی جان ناپلئون : آن چیزی که حد و مرزی ندارد خریت است!
شعر مبتذل با اجازه رسمی از مرتضی برجسته : باز منو کاشتی رفتی !تنها گذاشتی رفتی دروغ نگم به جز من یه «روحانی »دیگه داشتی رفتی!
حرفهایی از ته دل: مساله این است که پیروز انتخابات ۹۲ آیت الله خامنه ای بود!
بهار آزادی یا بهار جااندازی | انجمن رهایی جوانان ایران
http://radiobarabari.com/files/2013/...entekhabat.mp3
امت رای دهنده: روحانی موچکریم! خاتمی : رهبر موچکریم!
روزنامه بهار- انتخابات 24 خرداد و تکرار حکایت «درس نگرفتن از تاریخ»- ,�یک شنبه�,� 2 تیر�,� 1392
و فراوان مطالبی که در این مورد در اینترنتِ این روزها دیده میشود.
اصلا اگرهم چنین باشد مگر ما طرفدار برقراری خواست و ارادهی مردم نیستیم؟ یک کاربری اینجا از روی ترولبازی میگفت که اکثریت مردم ایران طرفدار نظام هستند، اکنون برای لحظهای فرض بگیریم که حقیقتا چنین باشد، استدلال دوستان برای سلب مشروعیت از کل سیستم چیست؟ اینکه چون من نمیپسندم، یا چون با فلان آرمان انتزاعی(مثل سکولاریسم)تضاد دارد پذیرفتن آنهم باید قسطی و مشروط و ناممکن باشد؟ همانطورکه گفتید اینها چیزی بجز تلاش برای تحقیر و شرم دادن رای دهندگان بابت رایی که دادند نیست. همه میدانند و میدانیم آنها که رای دادند، احتمالا حتی شرایط بدتری از آنها که رای ندادند داشته باشند، و میل به تغییر در آنها قویتر نباشد، ضعیفتر نیست. سوء استفادهی تبلیغاتی از آنچه دستگاه پروپاگاند نظام از رای دادن مردم نتیجه گرفته و بازگفتن اینکه «اگر رای دادید، به خامنهای رای دادید و اینهم شاهد آن: ادعای خامنهای»، دقیقا مشابه آنست که من ادعا بکنم آنها که رای ندادهاند دروغ میگویند و همه رفتهاند پای صندوقهای رای و اینهم شاهد آن: ادعای صدا و سیما!
ما به این مردک رای دادیم زیرا برخلاف برخی(نه دوستان حاضر در اینجا، اما بخشی مهم از «تحریمیون» ولو دوستان حاضر در اینجا بپذیرند یا نه)، اعتقاد نداریم که با بدتر شدن شرایط مردم تغییری در کشور رخ خواهد داد. اینها که بیش از همه موضعی «هپروتی» دربارهی رای مردم گرفتهاند و شما بهشان اشاره کردید اول و آخرشان پیداست که به کجا وصل است، حتی تلاشی هم برای پنهان کردن آن نمیکنند.
این دو هفته بحث و گفتگو در فضای مجازی و مخصوصا فرندفید که بیشینه ی کاربران آن ایرانیان خارج نشین اند و اتفاقا اکثریت آنان هم لقب بیخدا و بی دین را یدک می کشند مرا به این نتیجه رساند که شوربختانه گرچه انسانهایی که از شر ادیان پلید نجات یافته اند بیش از دینداران منطق سرشان می شود اما با این همه کماکان کمیت شان در این زمینه لنگ می زند.کسانی که تا دیروز من گمان می کردم تمام ادعا ها را با معیار منطق می سنجند اما امروز می بینیم در دگم اندیشی اگرچه به پای مسلمانان نمی رسند اما پتانسیل شگرفی برای پیشی گرفتن از مسلمانان دارند.کسانی که تا دیروز در بحث هایشان همواره بنا را بر پرگویی می گذاشتند و پاسخ های چند خطه دیگران را شماتت می کردند حال در مقابل دها خط استدلال(حال چه درست و چه نادرست)من به یک یا دو خط تکرار مکررات بسنده می کنند.به طور مثال دوست عزیزی که وبلاگ اش در نقد اسلام شهره ی عام و خاص است در پاسخ به کپی سخنان داریوش گرامی در اینجا چنین جواب می دهد:
گرچه می دانم شاید متهم به کولی بازی و آه و ناله کردن بشوم اما بگذارید چند نمونه از این دست استدلال دوستان بیخدا منطقی! رابرایتان بیاورم تا شما هم استدلال های ایشان را بیبینید:گفتآورد:
عزیز جان، اکثریت مردم ایران، زیر خط فقر زندگی می کنند، از استانداردهای واقعی، دور هستند، از نظر من، زمان خاتمی، احمدی نژاد و رفسنجاینی و روحانی فرقی ندارد....! مشکل من و تو از جای دیگری است، مشکل ما از کل رژیم است که مشغول غارت این کشور است.
گفتآورد:
من ِ نوعی، نه در این مورد ِ خاص (انتخابات)، که در بقیهی مسائلی که یا در اونها تخصص دارم، و یا به زعم خودم ازشون سر درمیآرم و نظرم رو درستتر و علمیتر از عامهی مردم میدونم (مثل فیزیک، دینباوری، یا چیزهایی از این دست)، حتا دوزار هم برای نظر عامه ارزش قائل نیستم. چیزی که برای من مهمه، حقیقت (با تعریف علمی اون: فکتی که با توسل به متدلوژی علمی، صحت اون با درصد بالایی تثبیت و اثبات شده) و قوانین علمی هستن. خوشآیند هیچکسی (حتا خودم!) هم در اینجا محلّی از اعراب نداره. جواب موجز و کوتاه به شما دوست عزیزم اینه: تمام کسانی که در انتخابات شرکت کردند، در بهترین حالت، نادان و فرصتطلب و ترسو هستن. متأسفانه زیاد بودن تعدادشون هیچ کمکی به تطهیرشون نمیکنه. چنان که عقیده به مسطح بودن زمین که زمانی عقیدهای همهگانی و پذیرفته شده بود، نشان بیخردی جمعی اون افراده. ما در عرصهی سیاست، به گالیلههای شجاع و دانایی نیاز داریم که رودرروی مردم بایستند و هریت و نادانیشون رو بهشون ثابت کنن.
گفتآورد:
فکر کنم یکی از بزرگترین دلایلی که این سبز الله به روحانی رای دادن بار سنگین عذاب وجدانشون بود در قبال زندانی شدن موسوی و این که هیچ گهی نتونستن در مقابلش بخورن. حالا دل خوش کردن به این که یه نفر بیاد قهرمان داستان رو نجات بده بلکه اینها از خجالتش در بیان.
دیوث فرهیخته اومده بهم میگه به انتخاب مردم احترام بگذارید
گفتآورد:
یک ژانری هم هست که موقع انتخابات میگفتن ما از سر اجبار داریم میریم به روحانی رای میدیم تا جلیلی و قالیباف انتخاب نشن وگرنه روحانی هم فولان . حالا اونا دارن دفاعی از روحانی میکنن که بیا و ببین . سخنی کوتاه با این ژانر : دوستان #سگک_کمربندم ، سگک کمربندم دوستان.صدای چرخش کمربند رو هوا و فرود آمدن های پی در پی و وحشیانه و صدای ناله های ریز :دی
جالب است که بدانید این سخنان همگی برای کاربرانی است که ادعای روشنفکری و منطق شان ماتحت عالم را پاره کرده و هرگاه با پاسخی از سوی من مواجه می شدند یا تهدید به بلاک می کردند ویا راه تمسخر و نادیده گرفتن را در پیش می گرفتند.اما دریغ از 5 خط پاسخ مستدلل.گفتآورد:
ملتی که بعد از جنایت ها، کثیفی ها و رفتارهای ضد بشریِ بعد از انتخابات هشتاد و هشت ، اینچنین (باز هم) مرعوب بازیهای تکراری و آلوده یک حکومتِ کاملا شناخته شده میشود......متاسفانه هیچگاه.....هیچگاه....لایق "آزادی" نخواهد بود ...........این مردم لایق آزادی نیستند ، والسلام
در این میان اندک افرادی هم پیدا می شوند که منطق و واقعیت را بر ادعاهای شخصی ترجیح می دهند مانند ایشان:
گفتآورد:
شاید اشتباه میکنم ولی به نظرم میرسد چیزی که میان ما خارجنشینها و مردم داخل ایران فاصله میاندازد این است که آنها ما را فقط به شکل طرفداران گروههای سیاسی مختلف میبینند نه آزادیخواه واقعی. شاید هم حق با آنها باشد آنها میخواهند روزنهای برای نفس کشیدن پیدا کنند و ما در آرزوی به قدرت رساندن گروهی هستیم که از آن طرفداری میکنیم.
پ.ن: به هیچ روی منظور من از تحریمی ها دوستان عزیز این انجمن نیستند.سوء تفاهم نشود.:e032:گفتآورد:
دقیقا آرتا جان. اینجا فشارهایی هست که کمر مردم رو می شکنه. شاید برای کسی که این فشارها رو مجبور نیست تحمل کنه، اهمیت نداشته باشه. ولی اونی که داخله با وجود این فشارها هیچ کاری نمی تونه انجام بده. بعد شما می گید صبر کن تا رژیم عوض بشه و این فشارها برداشته بشه، ولی معلوم نیست این اتفاق کی می افته. 20 سال دیگه؟ 50 سال دیگه؟ تو این مدت اونی که داخله زیر بار این فشارها له میشه. اون کارگری که بیکار شده یا اون جوونی که نه کاری داره و نه آینده ای، نمی تونه به انتظار اون موقع بشینه. مجبوره الان یه کاری بکنه، وگرنه به طور کامل نابود میشه.
اینترنت برای اکثریتِ عظیمِ ایرانیان همان قهوهخانههای مدرن است که در آن بنشینند چمپیونزلیگِ گندهگوزی برگزار کنند؛ مشقربان بگوید «والا آقا، این مردمو چی به خوشبختی، کسی که میره به یه آخوند رای میده همون بهتر که بادمجونو رو کیلویی دوهزار تومن بخره» و در پاسخ به او ممدعلی پس از قورت کشیدنِ چای بگوید: «آره عمو، خواهرزادهی من رفته آلمان، بیا ببین چی میگه از مردمش، از فرهنگش، از دولتش، از خیابوناش، از خانوماش ، وای وای وای (همراه با آهی جانگداز)، باید رید پسِ سرِ این مردمِ چلمنگِ خودمون که میان واسه رئیس جمهور شدنِ یه آخوند پاچهور مالیده جشن میگیرن» در ادامه اصغرآقا این سمفونی را چنین ادامه میدهد «به نظرِ من که لیاقتِ این مردم همون احمدینژاده» و در انتها مشقربان که مُفَتِحِ این بحثِ ابرکارشناسی بوده، همراه با تکان دادنِ سرش و لحنی جگرسوز چنین بحث را به پایان میبرد:«شاهِ بیچاره خوب این مردمو شناخته بود»! یعنی این بحثها دقیقا برایم تداعیسازِ همان بحثهاییست که من در قهوهخانههایی که در گذشته گاهگداری درشان گیر میکردم، بینِ پیر و پاتالها شکل میگرفت و با این تفاوت که اینبار وسعتِ گندهگوزیها به واسطه خواندنِ چند صفحه کتاب و چند مقاله از این سو آنسو، تماشای کانالهای ماهوارهای و احتمالا دانستنِ یک زبانِ انیرانی، چندبرابر شده و اگر تا دیروز قادر به پاره کردنِ کونِ خر بود، اکنون به راحتی میتواند کونِ زاراپوزایدن یا تیرانازاروس را از هم بِدَرَد. چند سالِ پیش من به تاثیرِ مثبتِ اینترنت بسیار امیدوار بودم، کنون اما کاملا مایوس گشتهام، چراکه همان فضای موجود در نانواییها، تاکسیها، پارکها، قهوهخانهها... اکنون به صورت فرگشتیافته و در شکلی بس پیچیده در فضای مجازی ایرانی تداوم یافته و شما ممکن است در حسرتِ اندکی استدلالِ درست، منطق در کلام، استنادِ معتبر، واقعبینی... و هر سخنی که بتوان آنرا ارزشمند حساب کنید، تمامِ فضای اینترنتِ ایران را کاوش کنید و در انتها همچون کسیکه در بیابان برای یافتنِ آب چاه میکند، مایوس و سرخورده شوید. شاید بیدلیل نبود که احمدینژاد چند سالِ پیش میخواست قهوهخانهها و قلیانسراها را جمع کند، میخواست بگوید شما که فیسبوک و بالاترین دارید، به قهوهخانه و قلیانسرا چه نیاز دارید؟
مثل اینکه مشارکت روحانی در بمبگذاری آرژانتین تکذیب شده :
Irans Rouhani had no role in 1994 Argentina bombing, prosecutor says | The Times of Israel
من فقط همین یه منبع رو در باره اش دیدم دوستان اگر منابع دیگری سراغ دارند بگویند .
از اولش هم شایعه بود و نیازی به تکذیبیه نبود. جالب بود وقتی فقط اسامی ولایتی و محسن رضایی و علی فلاحیان در بین اسامی مورد نظر بود به یکباره نام روحانی هم اضافه شد!! دژمنان جنبش سبز از هر فرصتی برای تخریب این رییس جمهور منتخب استفاده می کنند، هتا با توسل به دروغ!http://www.daftarche.com/images/imported/2012/12/4.gif
ناعادلانه بودن قوانین آن؟
فردا اگر در ایران یک همه پرسی صورت گیرد که باید با همجنسگرایان/یهودیان(صهیونیستها؟) برخورد بر منبای شریعت اسلامی صورت گیرد بنظر شما نتیجهاش چه خواهد بود؟و موضع ما درباره مشروعیت آن چه باید باشد؟
من گمان نمیکنم در وضع موجود دیگر بخشی از مردم باشد که بدنبال بدتر شدن وضع مردم برای شکستن رژیم باشد.بحث بر سر رابطه مردم با ج.ا است.
در مورد خامنهای هم سخن او بیراه نیست،همانطور که قبلا هم گفتم حفظ ظاهر برای او بسیار مهم است 33 سال است دارد تمام دستگاه پروپاگاندایش هر پشتک و وارویی میزند که «انتخابات پرشور» پا برجا باشد.وقتی دستگاه پروپاگاندا مردم را به طرفی جهت میدهد دلیل بسیار خوبی است بر اینکه گردانندگان ان گمان میکنند برایشان منفعت دارد.
جدا از فایده و هزینههایِ دیگر خود مردم برای شرکت کردن یا شرکت نکردن در انتخابات و ادعاهایی که دربارهاش میشود و دوستان معتقدند کسی از آن خبر ندارد و نباید دربارهاش قضاوت کرد،این بحث هدف بودن آن برای خامنهای یک مساله بدیهیست و واضح است که تحریم کنندگان میتوانند از رای دهندگان بپرسند (فرض بر این بوده سایر نتایج را هیچکس نمیداند) چرا این پوئن به دشمن خونی ِ مردم داده شده؟حق ندارند بپرسند؟
ايران - BBC فارسی - امام جمعه موقت تهران: انتخابات محکم و برنامهریزیشده ۹۲ تودهنی به مدعیان تقلب ۸۸ بود
خبرگزاری مهر :: Mehr News Agency - انتخابات 92 تو دهنی به القای تقلب در انتخابات 88 بود/ جنایت اخیر در مصر از جنس جنایات بربریت و جاهلیت استگفتآورد:
کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران، امروز گفته است که نتایج انتخابات ریاست جمهوری اخیر نشان میدهد که ادعای تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ نادرست بوده است.
آقای صدیقی گفته است: "این انتخابات دشمن را مایوس کرد و غافلین سال ۸۸ را که از خدا و بصیرت مردم غافل بودند و القای تقلب کردند و مردم را به چالش کشیدند، به خیابانها آمدند و رسانههای دشمن نیز این موضوع را مطرح کرده و مشروعیت نظام را زیر سوال بردند. این انتخابات یک تو دهنی به دشمنان بود."
او گفته که "دشمن" قصد داشته "موفقیت نسبی سال ۸۸" خود را دوباره تکرار کند، اما "برگزاری یک انتخابات محکم و برنامهریزی شده و عالی توسط دست اندرکاران انتخابات" جلوی این کار را گرفته و "یک تودهنی به دشمنان نظام و القای تقلب در انتخابات ۸۸ بود."
مساله تقلب در انتخابات ۸۸ به یکی از معیارهای اصلی مرزبندی در سیاست جمهوری اسلامی ایران بدل شده است. بخشی از معترضان به نتیجه انتخابات ۸۸ در انتخابات اخیر از آقای روحانی حمایت کردهاند. محمدرضا عارف هم، که با درخواست محمد خاتمی از نامزدی کلیک انصراف داد، در تبلیغات انتخاباتی خود کلیک اعلام کرده بود "در انتخابات ۸۸ تخلفهای آشکار اتفاق افتاده" بود.
آقای صدیقی در نماز جمعه امروز تهران با رد تقلب در انتخابات ۸۸ از برگزارکنندگان انتخابات این دوره و نهادهای حکومتی مختلف تشکر کرده است.
'همین دولت انتخابات ۸۸ را برگزار کرد'
همچنین حبیبالله عسگراولادی در جمع هواداران حزب موتلفه با رد ادعای تقلب در انتخابات ۸۸ گفته است: "همین دولت و همین مجریان و ناظرین در انتخابات سال ۸۸ حضور داشتند، اما یک جریان نتایج سال ۸۸ را نپذیرفت و آن را با تهمت و تقلب آلود، اما جریان رقیب در سال ۹۲ با آنکه تفاوت رای خیلی کم بود به راحتی نتایج را پذیرفت و رای ملت را میزان دانست و به آن احترام گذاشت لذا جشن ملی شکل گرفت."
او خطاب به معترضان به نتایج انتخابات ۸۸ و رهبرانشان گفته "هنوز فرصت باقی است، به دامن رهبری رئوف ملت و نظام برگردید."
آقای عسگراولادی پیشتر نیز کلیک موضع نسبتا ملایمی درباره میرحسین موسوی و مهدی کروبی گرفته بود.
آقایان موسوی و کروبی و زهرا رهنورد پس از تظاهرات ۲۵ بهمن ۸۹ به کلیک دستور رهبر ایران بازداشت خانگی شدهاند.
گفتآورد:
خطیب موقت نماز جمعه تهران با بیان اینکه دشمنان نظام باتوجه به موقعیت نسبی که در سال 88 در به چالش کشیدن انتخابات به دست آورده بودند در صدصد بودند که آن سابقه را در انتخابات 92 نیز اجرایی کنند، گفت: حضور مردم در پای صندوقهای رای برگزاری یک انتخابات محکم و برنامه ریزی شده و عالی توسط دست اندرکاران انتخابات، یک تودهنی به دشمنان نظام و القای تقلب در انتخابات 88 بود.
به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام کاظم صدیقی در خطبه های امروز نماز جمعه تهران با بیان اینکه تقوا بهشت را نزدیک می کند گفت: بهشت به افراد با تقوا نزدیک است و متقی در بهشت است و آنچه که انسان را به بهشت می رساند تقوا است.
وی همچنین در ادامه با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری گفت: انتخابات یکی از نعمتهای الهی برای ما بود و دشمن که با روشهای پیچیده خودش و موفقیت نسبی که در سال 88 بدست آورده بود و فرصت بزرگی را به چالش و تهدید تبدیل کرده بود این بار هم فکر می کرد که با آن سابقه می تواند حضور مردم را پای صندوقهای رای کمرنگ کند ولی این خدا بود که دلها را در قبضه اراده اش در آورد.
خطیب این هفته نماز جمعه تهران افزود: خدا مردم ایران و عزت و اقتدار آنها را دوست دارد و دشمن که همه نقشه خود را آماده کرده بود تا صفوف این مردم را بر هم زند اما این انتخابات با اراده خداوند و با مجرای فیض سخنان نورانی نایب امام زمان و سکان دار کشتی انقلاب و رهبر عظیم الشان به خوبی برگزار شد.
وی با بیان اینکه رهبر انقلاب با تزریق بصیرت و سخنان بیدارگر مردم را آماده این انتخابات کرده بودند گفت: از مجریان که برای برگزار شدن این انتخابات با شکوه که زحمات سنگینی بر عهده گرفتند تا این حماسه سیاسی خلق شود از جمله صداو سیما، تریبون نماز جمعه، خطبا که نجوم آسمان تبلیغ هستند، وزارت کشور، وزارات اطلاعات، شورای نگهبان باید تشکر کرد به خصوص وزارت کشور که بسیار متین، محکم و برنامه ریزشده انتخابات را به خوبی برگزار کرد تا هیچ کس بهانه نداشته باشد.
حجت الاسلام صدیقی با بیان اینکه همکاری ارگانهای مختلف در برگزاری انتخابات با حماسه آفرینی مردم و امام زمان را خشنود کرد گفت: دست اندرکاران انتخابات سنگ تمام گذاشتند و رسانه ملی که در صحنه های مختلف به خوبی امتحان خود را پس داده بود این بار نیز از این امتحان سربلند بیرون آمد.
وی با اشاره به اثرات انتخابات 92 گفت: این انتخابات دشمن را مایوس کرد و غافلین سال 88 که از خدا و بصیرت مردم غافل بودند و القای تقلب کردند و مردم را به چالش کشیدند به خیابانها آمدند و رسانه های دشمن نیز این موضوع را در رسانه های خود مطرح کرده و مشروعیت نظام را زیر سوال بردند این انتخابات یک تو دهنی به دشمنان بود که خود آنها نیز در روز انتخابات ناچار شدند که اعلام کنند که حضور مردم محیرالعقول است.
حجت الاسلام صدیقی خطیب نماز جمعه تهران خطاب به نمازگزاران تاکید کرد: این موضوع نشان می دهد شما مردمی هستید که بنا دارید زیر پرچم ولایت استوار باشید و سنگرهایتان همیشه سنگرنشینی داشته باشد و این پرچم با عزت و امتیاز بالا به صاحب اصلیش تحویل داده شد.
وی در ادامه خطبه های این هفته نماز جمعه تهران با اشاره به 7 تیر و فاجعه قربانی شدن بهترین سرمایه های کشور گفت: در این روز متفکرین، خادمین و مخلص ترین افراد کشور که در راس آنان شهید مظلوم بهشتی بود به شهادت رسیدند.
حجت الاسلام صدیقی افزود در روز 6 تیر ماه نیز به حضرت آیت الله خامنه ای سوءقصد شد و خداوند این ذخیره را برای مردم حفظ کرد تا در کنار امام جای خالی شهید بهشتی با تدبیر و صلابت بتواند پر کند و مردم عزیز را بدون هیچ توقفی در مسیر به سوی قله های پیروزی پیش برد.
وی فاجعه 7 تیر را از نظر سنگینی خسارت به فرهنگ و نظام جزء خسارتهای سنگین بشر خواند و گفت: اگر ما یک شهید بهشتی داشتیم و سالها در طول انقلاب مدیریت می کرد وضع ما غیر از این بود.
حجت الاسلام صدیقی همچنین با اشاره به توصیفات شهید بهشتی ادامه داد: ایشان یک انسان عاشقی بود که این جمله معروفش در تاریخ ثبت شده است "ما عاشقان خدمتیم نه تشنگان قدرت".
وی افزود: شهید بهشتی طلبه پروری، نخبه پروی، تحول در حوزه های علمی، تاسیس دبیرستان ها اهتمام به تربیت نوجوانان و جوانان یک مسلمان به تمام معنا مسلمان و عاشق نجات جوانها بود و افق بلندی در اندیشه این جوانمرد وجود داشت که امام خمینی در وصف ایشان فرمودند بهشتی یک ملت بود یک فرد نبود.
وی همچنین با اشاره به کشتار شیعیان در مصر آن را زنگ خطر برای دنیای اسلام نامید و گفت: استعمار سالهای سال کار کرد تا فرقه سلفی را با خشونت و آهنگ قتل و غارت و استبداد با چهره اسلام معرفی کند و بودجه های کلان که از نفت مسلمانان به دست آمده بود به جای اینکه صرف آبادانی این کشورها شود برای پرورش این گروههای در اختیار آمریکاییها قرار گرفت و امروز عامل فتنه در منطقه شده اند.
صدیقی خطیب امروز نماز جمعه در واکنش به کشتار عالم دینی شیعه در مصر گفت: عالم دینی را زیر چماق کردن برای عصر ما نیست برای عصر بربریت و عصر جاهلیت است نه در زمانی که حقوق بشر گوش فلک را کرد می کند.
وی فاجعه کشتار جمعی را آخرین حربه دنیای استکبار نامید و گفت: سازمانهای بین المللی و حقوق بشر در این جنایت ها کورند و همین مساله باعث شده است که اسلام امام خمینی امروز جهانی شود و در کنار جنبش وال استریت بیداری اسلامی مطرح شود و جبهه ما که یک روز آبادان بود امروز به سوریه و لبنان توسعه یافته است "باش تا صبح دولتت بدمد" که این هنوز از نتایج سحر است.
سلام خدمت شما و بقیه ی دوستان،استاد من از صبح دارم مطالب این تاپیک رو با مشقت فراوان ناشی از استفاده از انتی فیلتر مطالعه میکنم. خوشحالم که هنوز یه سایت بدرد بخور برای گفتگو به زبان فارسی باقی مونده(نمیدونم با توجه به سنگین نبودن گرافیک این فروم چرا سرعت لود شدن صفحاتش اینقدرپایینه!)٠من شما رو انسان منطقی ای میدونستم ولی از صبح که مطالبتون رو میخونم به نظرم موارد سفسطه و تناقض زیادی در پستهای این تاپیکتون وجود داره. به علت اینکه نمیخواستم پستهای قدیمی رو دوباره بالا بیارم نمیتونم موردی درباره ی اشتباهاتتون صحبت کنم ولی شاید درباره ی پستهای اینده تون مورد به مورد در خدمتتون باشم.وقتی این پست نقل قول شده تون رو دیدم که ظاهرا خودتون هم از جای دیگه ای نقل قولش کردین، لازم دونستم با توجه به اینکه خودم در سال ٧۶ بر یکی از صندوقها نظارت داشتم، خدمتتون عرض کنم که در صندوق ما از ساعت ٨ صبح تا ٢٢ و ١٠ دقیقه که ما در شعبه رو بستیم نزدیک به ٢٠٠٠ رای جمع شده بود و با این حساب وجود حدود ۶٠٠ رای در هر صندوق اصلا زیاد نیست و با مقایسه ی تراکم رای دهندگان امسال و سال ٧۶ به نظرم میرسه تعداد اعلام شده ی رای دهندگان امسال میتونه به حقیقت خیلی نزدیک باشه.ضمنا خدمتتون عرض کنم که من در این دوره ی انتخابات شرکت نکردم و در مباحثم طرفداری احیانی از برخی نظرات مخالفین تحریم نفع خاصی رو برام نداره.نتایج اعلام شده هم به نظرم با توجه به نظر سنجی خیلی خوبی که یکی از اساتید در امریکا هر روز انجام میدادن و نتایجش رو صدای امریکا نشون میداد احیانا خیلی به حقیقت نزدیک بوده.
شما بفرمایید در شعبه ای که شما رای ها رو شماردید چند تا صندوق بوده ؟
600 رای در هر صندوق یعنی توی 14 ساعت و 22 دقیقه میانگین هر رای میشه یک دقیقه و 20 ثانیه ! (با احتساب ساعت رای گیری همون سالی که شما گفتید)
برای امسال یعنی در 15 ساعت میشه هر رای دهنده پای همان صندوق یک و نیم دقیقه ای رای داده !!
تازه برای درست در آمدن این اعداد و ارقام در هر صندوق اون صندوق میبایستی مدام و بدون توقف رای جمع میکرده.
ماشاالسپاگتی به امت همیشه در صحنه و دو بار ماشاالله به کارمندان و ناظرین صندوقها !!! دست مریزاد به این همه سرعت عمل ملت و پشتکار و سختکوشی مسئولین عزیز !!!
یعنی اگر این سرعت عمل و سختکوشی و پشتکار رو در همه موارد داشتیم الان داشتیم روی مریخ شهرک سازی میکردیم :))
در شعبه ی ما فقط یک صندوق وجود داشت و تا جایی که یادمه ۵ یا ۶ نفر مسؤل رای گیری از مردم بودن. از صبح اول وقت تا اواخر زمان رای گیری هیچوقت محوطه ی رای گیری خالی نشد و بدون وقفه رای گیری با حداکثر سرعت ممکن ادامه داشت. با توجه به این حقیقت که در حدود ١۴ ساعت زمان رای گیری ٢٠٠٠ رای اخذ شد، برای اخذ هر رای حدود ٢۵ ثانیه وقت تلف شده بود.البته کار طاقت فرسایی بود و شب ساعت ١ که صندوق رو به ستاد تحویل دادیم مثل جنازه به خونه برگشتم!
البته این حق شماست که با من یا هرکس دیگه ای به گفتگو ادامه بدین یا نه.من چیزی رو که خودم شاهدش بودم، گفتم. شما دوست دلرین باور نکنین، خوب نکنین.الان یه جستجو کردم ومتاسفانه موفق نشدم تعداد صندوقهای رای رو در سال ٧۶ تو نت پیدا کنم. این رو هم باید اضافه کنم که اون سال برگزار کنندگان انتخابات احتمالا انتظار شرکت این همه ادم تو انتخابات رو نداشتن، بنابراین منطقی به نظر میاد که تعداد صندوقهای کمتری رو نسبت به جمعیت شرکت کننده برای روز رای گیری در نظر گرفته باشن و همین باعث تراکم ارا در بعضی صندوقها شده بود. ولی بعنوان مثال در صندوق ما دو تیم رای گیری همزمان کار میکردن و این یعنی اینکه در هر بار رای گیری که دو رای اخذ میشد، در واقع متوسط ۵٠ ثانیه به هر رایگیری میرسیده. اپولو که هوا نمیکردن. یه ثبت مشخصات جزیی بود + یه مهر تو شناسنامه و انگشت زدن. پنجاه ثانیه هم زیاد به نظر میاد براش.
معاون فرهنگی سپاه: مردم به نماینده رهبر رای دادند | ایران | DW.DE | 30.06.2013
واسم عجیبه که هر دو طرف (اصلاح طلبها و اصول گرایان) به خصوص اصول گراها قبل از سر کار آمدن ایشون سعی به مصادره کردنش دارند !!!!گفتآورد:
معاون فرهنگی سپاه: مردم به نماینده رهبر رای دادند
معاون فرهنگی سپاه مدعی است رای مردم به حسن روحانی رای به نماینده علی خامنهای در شورای عالی امنیت ملی بود. روحانی چهار و نیم برابر بیشتر از سعید جلیلی نماینده اصلی خامنهای در این شورا رای آورد.
حسن روحانی در بیانیهی که پس از انتخابات ۲۴ خرداد در تلویزیون نیز منتشر شد نقش اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی در پیروزی خود را شایسته قدرشناسی عنوان کرد.
به رغم این، سردار حمیدرضا مقدمفر، مدیرعامل سابق خبرگزاری فارس و معاون فرهنگی سپاه پاسداران ادعا میکند: «رأی به آقای روحانی رأی به نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی و عضو جامعه روحانیت مبارز که گرایشات راست سنتی را نمایندگی میکند بود.»
رای به نماینده اسمی، نه به نماینده رسمی
مقدمفر میگوید رای مردم به روحانی "نه به احمدینژاد" بود و پیروز واقعی انتخابات رهبر جمهوری اسلامی است که "به تمامی اهداف و راهبردهایش دست یافت و کشتی نظام را به این ساحل خوش فرجام رسانید."
معاون فرهنگی سپاه در گفتگویی با سایت خبری برهان که متن آن شنبه ۸ تیر منتشر شد گفت: «مردم آقای روحانی را در کنار گفتمان تغییر و اعتدال به عنوان یک آخوند با سواد و مجتهدی که نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی و مربوط و متعلق به نظام و پیرو ولایت فقیه است دیدند و رأی دادند.»
حسن روحانی از سال ۱۳۶۸ نماینده خامنهای در شورای عالی امنیت ملی خوانده میشود و سعید جلیلی تیرماه ۸۷ طی حکمی به این سمت منصوب شد. روحانی از زمان روی کار آمدن محمود احمدینژاد در سال ۸۴ دخالت مستقیمی در پرونده هستهای نداشته و سرپرستی مذاکرات از سال ۸۶ بر عهده جلیلی، نماینده رسمی خامنهای بوده است.
محمدحسین صفار هرندی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور فرهنگی فرمانده سپاه
شماری از اصولگرایان تندرو، از جمله نماینده خامنهای در موسسه کیهان روند مذاکرات هستهای در دوره مسئولیت روحانی را منفعلانه و سازشکارانه خواندهاند و جلیلی را پیشبرندهی "خط مقاومت" مورد نظر رهبر جمهوری اسلامی میدانند.
اصولگرایان قربانی حمایت از احمدینژاد؟
از سوی دیگر برخلاف ادعای مقدمفر، در جریان مبارزات انتخاباتی انتقاد شدید از سیاستهای دولت احمدینژاد از سوی نامزدان اصولگرا نیز مطرح شده اما زمینهی پیروزی آنها را فراهم نکرد.
به گزارش سایت برهان معاون فرهنگی سپاه میگوید: «من فکر میکنم که امسال رأی آقای روحانی به معنای "بله به هاشمی" نبود. عدهای فکر میکنند که رأی آقای روحانی متعلق به آقای هاشمی است. به نظر من، حتی اگر خود آقای هاشمی هم به عرصهی انتخابات میآمد و پیروز میشد، رأی او مال خودش نبود؛ بلکه به معنای "نه به احمدینژاد" بود.»
ادعاهای مقدمفر در حالی مطرح میشود که اصولگرایان در هشت سال گذشته، به تبعیت از علی خامنهای یا حامی سرسخت محمود احمدینژاد بودهاند یا از برخورد قاطع با اقدامهای او خودداری کردهاند.
سایت الف که به احمد توکلی نمایندهی اصولگرای مجلس تعلق دارد در تحلیل شکست اصولگرایان نوشت: «اصولگراها چوب مماشات با احمدینژاد را خوردند. کسانی در این دوره از انتخابات حضور داشتند که طی ۸ سال حکومت این دولت کمترین انتقادی نداشتند. به دهها مصلحت خود ساخته سکوت کردند و طبیعی است که مردم باور نکنند که نقدهای شب انتخابات از روی صداقت باشد.»
"جبهه اصولگرایان جگر زلیخا شده"
محمدحسین صفارهرندی، وزیر ارشاد دولت نهم اصولگرایان را "جبههای بیسر" میخواند و علت شکست آنها را در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری تشتت میان گرایشهای مختلف این جناح عنوان میکند.
خبرگزاری فارس نهم تیرماه به نقل از صفارهرندی نوشت، در زمان انتخابات دیدیم که "دیگر جبهه وجود ندارد در واقع جگر زلیخایی است که هر تکهاش به نیش کسی است بنابراین باید گفت، انشعابطلبی به عنوان یک اصل در بروز چنین وضعیتی نقش داشت."
سایت خبری فرارو به نقل از نشریه آمریکایی واشنگتن پست مینویسد چند دستگی در میان اصولگرایان از علتهای اصلی "شکست سنگین این جناح در انتخابات ریاست جمهوری" بوده است.
در این گزارش اصولگرایان جریانی معرفی شدهاند که "به تبعیت از اصول بنیادین جمهوری اسلامی شهرت دارند" و خود را نزدیکترین افراد به "به نیات و خواستههای" رهبر جمهوری اسلامی میدانند.
ادامهی حمایت خامنهای از احمدینژاد
بر این اساس شکست نامزدان اصولگرا "نه" به سیاستهایی است که با تایید و حمایت بیدریغ خامنهای به اجرا گذاشته شده است. رهبر جمهوری اسلامی پس از انتخابات مناقشه برانگیز سال ۸۸ احمدینژاد را نزدیکترین رئیس جمهور به خود خوانده بود.
علی خامنهای پنجم تیرماه از نامزدان انتخابات گلایه میکند که در مناظرهها به "نقاط قوت فراوان" دولت احمدینژاد نگاه منصفانهای نداشتهاند و "در کنار بیان نقاط ضعف، به خدمات مهم دولت و کارهای زیربنایی و سازندگی آن" اشارهای نکردند.
خامنهای چند روز قبل از انتخابات از مردم خواسته بود اگر حامی حکومت هم نیستند به خاطر ایران و منافع ملی کشور به پای صندوقهای رای بروند.
خامنهای پنجم تیر اعتراف میکند که "لابد برخی از رأی دهندگان در زمره این افراد هستند." او شرکت مخالفان نظام در انتخابات را به معنای اعتماد آنها به حکومت جمهوری اسلامی تعبیر میکند.
روحانی: این انتخابات به تمام شبهات درباره مشروعیت نظام پاسخ داد | Khodnevis
گفتآورد:
حسن روحانی درباره انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران گفت: «این انتخابات به تمام شبهات، تمام سوالها و بگو مگوها نه راجع به انتخابات بلکه راجع به مشروعیت نظام پاسخ داد.»
حسن روحانی، رئیس جمهور جدید جمهوری اسلامی ایران، صبح امروز در همایش افق رسانه در سازمان صدا و سیما گفت: «در این انتخابات صندوق رای در افکار عمومی در سطح جهان در داخل کشور به ویژه در افکار جوانان در جایگاه خودش قرار گرفت. شاید کمتر چیزی ما داریم که برای مشروعیت نظام مشروعیت سیاسی و قانونی نظام بتواند جایگزین صندوق رای و انتخابات شود صندوق رای و انتخابات به معنای جمهوریت به معنای اسلامیت و به معنای مشروعیت سیاسی و قانونی و مقلوبیت است که البته این جایگاه رای مردم و ولایت مردم در طول ولایت الهی و ولایت الله است.»
روحانی ادامه داد: «این انتخابات به تمام شبهات، تمام سوالها و بگو مگوها نه راجع به انتخابات بلکه راجع به مشروعیت نظام پاسخ داد. انتخابات آب زلالی بود که در این آینه جمهوری اسلامی ایران که گرد و غباری روی آن نشسته بود؛ کاملا شفاف و پاکیزه کرد. همه دنیا از نو جمهوری اسلامی، ملت ایران، مردم سالاری دینی، آزادی و دموکراسی خواهی در کشور را مشاهده کردند.»
وی گفت: «همه چیز ما محصول جمهوری اسلامی ایران است و این جمهوری اسلامی برآمده از صندوق رای است.»
روحانی درباره میزان مشارکت در انتخابات اخیر ایران نیز گفت: «۷۳ درصد مردم پای صندوقهای رای آمدند و این امر بسیار افتخار آمیز بود به گونهای که حتی گروهی که در انتخابات شرکت نکردند؛ امروز میگویند اگر میدانستیم که انتخابات به این زیبایی برگزار میشود و چنین صحنههایی به وجود میآید؛ قطعا شرکت میکردیم.»
روحانی همچنین در زمینه برگزاری «سه جشن پیروزی» از صدا و سیما و نیروی انتظامی تشکر کرد و گفت: «نیروی انتظامی و رسانه ملی آستانه تحمل خود را بالا بردند. شادی و نشاط حق مردم است. خیلی سخت گیری نکنید. مردم ما خودشان اخلاق مدارند، مردم ما چارچوبهای اخلاقی و سیاسی را میدانند.»
وی در زمینه سیاست خارجی نیز گفت: «در سیاست خارجی اعتدال نه تسلیم و نه ستیز است، نه انفعال است و نه تقابل است. اعتدال تعامل سازنده و موثر با جهان است.»
از این استدلال که رای دادن نشانه تایید نظام و موافقت با سیستم است مسخره تر ندیدم. یکی به اینا بگه به فرض رای دهندگان طرفدار نظام هستند، خب با این حساب چه دلیلی دارد کسانی که رای نداده اند را هم یکسره مخالف نظام ندانیم؟ اما آنها این سخن را قبول نمیکنند چون در اینصورت نیمی از مردم یا در بدترین حالت یک سوم مردم مخالف محسوب میشوند و این برای نظامی که اصلا مخالفان را به رسمیت نمیشناسد بسی سنگین است.
یه چیز دیگه!! مگه خود خامنه ای نگفت کسانی که از نظام حمایت نمیکنند هم بیایند بخاطر ایران در انتخابات شرکت کنند؟ پس یکی بهشون بگه وات د فاک؟
خود رهبر ج. ا. گفته مخالفین هم بیایند شرکت کنند... بعد میگن این 70 درصد به نظام رای داده اند!!
خوب جناب سانیکس اکس که جواب من رو ندادن ولی من از سپاسگزاریشون اینطور نتیجه میگیرم که جوابشون به سؤال من مثبت بوده.من خیلی خوشبین نیستم که نظام عقب نشینی ای بکنه ولی چنانچه واقعا عقب نشینی بکنه، این یه نشانه ی عقلانیته و هیچ اشکالی نداره مردم با انتخاب روحانی نظام رو در این عقب نشینی تشویق و همراهی کرده باشن. حداقلش اینه که نمیشه گفت رای دهنده ها گاگول بودن یا بعدا از رایی که دادن شرمسار خواهند بود.یکی هم اگه ممکنه به من یاد بده چیکار کنم مطالبم اینطور پشت سر هم تایپ نشه. مرسی
این اشکال وقتی پیش میآید که بدلیل نوع فیلتر شکن/سرعت پایین ویرایشگری (که در آن تاپیک میکنید) کامل بارزگذاری نمیشود ،وقتی کامل بارزگذاری شود باید بتوانید در بالایش امکاناتی مانند انتخاب سایز و فونت و باقی امکانات نوشتاری را مشاهده کنید.
سعی کنید چند بار صفحه را refresh کنید تا بالاخره ویراشگر کامل بارگذاری شود یا ویرایشگر پیشرفته را امتحان کنید.
گویا رهبر معظم انقلاب به دلیل کهولت سن از بیماری آلزایمر رنج می بره و به همین خاطر هست که گفته های پیشین خودش رو زود به زود فراموش می کنه!
درود دوست عزیز، من نیز چنین مشکلی دارم.
شما هر کجا که قصد داری فاصله بذاری یک خط بیا پایین و سپس از کد زیر استفاده کن .مشکل برطرف خاهد شد
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/07/1.jpg
فرمانده ناجا: آمدن دولت جدید تغییری در گشت ارشاد ایجاد نمیکند | اجتماعی | DW.DE | 02.07.2013
گفتآورد:
به گفته فرمانده نیروی انتظامی آمدن دولت جدید باعث تغییر در طرح امنیت اجتماعی نمیشود. اسماعیل احمدیمقدم اتمامدوره فرماندهیاش را نیز در حیطه اختیارات رهبر خوانده و گفته است که این امر با تغییر دولت ارتباطی ندارد.
اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی، روز سهشنبه (۱۱ تیرماه) گفت که با آمدن دولت جدید تغییری در روند طرح امنیت اخلاقی ایجاد نمیشود. او شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی را تصمیمگیرنده در مورد این طرح دانسته و گفت: «این شورا و نهادها تصمیمگیرنده هستند و تصمیمگیریهای ملی، مقطعی نیست اما طبیعی است که رییسجمهور سلیقه بهتری داشته باشد و ما از این نگاه استقبال میکنیم.»
فرمانده نیروی انتظامی همچنین اتمام دوره کاریاش را امری خواند که با تغییر دولت ارتباطی ندارد و در حیطه اختیارات فرمانده کل قوا، آیتالله خامنهای، قرار میگیرد. به گفته او سال گذشته حکم فرماندهی وی به مدت دو سال تمدید شده است. آقای احمدیمقدم اضافه کرده است که این امر دلیلی در ادامه داشتن فرماندهی تا روز آخر نیست و تعیین تاریخ برای شروع و اتمام فرماندهی تنها برای "تعیین مسیر مدیریت" است.
اسماعیل احمدیمقدم ۵۲ سال دارد و تیرماه سال ۱۳۸۴ به عنوان ششمین فرمانده نیروی انتظامی ایران طی حکمی از سوی رهبر به این مقام منصوب شد. او یکی از نزدیکان و حامیان محمود احمدینژاد، رئیسدولت دهم، به شمار میرود.
برخورد نیروی انتظامی با شهروندانی که پوشش آنها غیراسلامی خوانده میشود، بخشی از طرحی است که چند ماه پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد در دیماه ۱۳۸۴ زیر عنوان "راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب" به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید.
آقای احمدیمقدم چندی پیش گفته بود که اگر نیروی انتظامی در برابر انتقادها سرسختانه مقاومت نکند، "بیحجابی در ایران رسمی خواهد شد."
"بازداشتگاه بدون مجوز وجود ندارد"
فرمانده نیروی انتظامی در بخش دیگری از سخنانش که در حاشیه همایش سراسری رؤسای پلیس آگاهی کشور بیان شده، عمده جرایمی را که باعث اخراج پرسنل نیروی انتظامی میشود، "رشوه، تبانی با مجرمان و نیات ناموسی" عنوان کرده است.
فرمانده ناجا خواستار تجدید نظر در جرمانگاری برخی از جرایم نظیر "شکسته شدن تفنگ، به خواب رفتن مأمور در حین پست یا غیبت" شده زیرا به گفته وی بررسی این موضوعات بخش زیادی از وقت کمیسیونها را میگیرد که همین امر لزوم تجدید نظر در این موارد را ضروری میکند.
آقای احمدیمقدم طرح امنیت اجتماعی در مورد برخورد با مواد فروشان، معتادان و مجرمان سابقهدار را که در اردیبهشتآغاز شد، موفق ارزیابی کرده و اظهار امیدواری کرده است که جابهجایی دولت باعث تأثیرگذاری بر معضل نگهداری از معتادان شود که هم اینک به گفته وی نیروی انتظامی با آن مواجه است.
او همچنین اذعان کرده است که ۷۰ درصد جرایم کشور تنها در چند کلانشهر رخ میدهد که در این میان تهران به تنهایی صحنه وقوع یک سوم از این جرایم است.
فرمانده ناجا در قسمت دیگری از سخنانش با اشاره به حادثه کهریزک اظهار داشت که پس از این حادثه "رعایت حقوق شهروندی در دستور کار مأموران پلیس" قرار گرفته و در حال حاضر "بازداشتگاهی بدون مجوز سازمانزندانها وجود ندارد."
به گفته اسماعیل احمدیمقدم سازمان زندانها بودجهای را برای "ارتقای استانداردهای" بازداشتگاه در نظر گرفته که "نصب دوربین، بازرسی مأموران زن از متهمان زن و حتی مانیتورینگ بازداشتگاه زنان توسط پرسنل زن" در چارچوب این تمهیدات گنجانده شده است.
حکم فرماندهی اسماعیل احمدیمقدم در ۱۸ تیرماه سال ۱۳۹۳ به پایان میرسد. او گفته است که میانگین مرخصی سالانهاش به "بیش از دو روز" نمیرسد که حتی در این دوره نیز "باید آماده باشد."
آقا از خدمات عظیم دولت قدر دانی میکنه و روحانی در دیدار با نمایندگان برعکسش رو میگه. کیهان و سپاه به روحانی هشدار میدن که از افراد دخیل در فتنه تو کابینه استفاده نکنه ولی تو اسامی وزرایی که احتمالا معرفی میشن طرفداران فتنه هم هستن!
کسی میتونه یه تحلیلی تا اینجای کار ارایه بده؟
قیافه تام کروز تو این ویدئو خیلی شبیه قالیبافه و هر موقع این ویدئو رقصیدن تام کروز رو میبینم یاد قالیباف میوفتم! اگه قالیباف این ویدئو رو بجای مستندهاش پخش میکرد الان رئیس جمهور بود! :
Get Back-Tropic Thunder - YouTube
علی جنّتی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت حسن فریدون
وزیر ارشاد دولت یازدهم انتخاب شد
آغا هم دستور داده که معترضین 88 عذرخواهی کنند :e00e:
اتفاقن تعجب کردیم از اینکه این دفعه تقلب نشد! البته خیلی دلشون میخاست اینبار هم مهندسی آرا بکنند، ولی خب دیگه اعتبار چندانی نداشتند، هتا پیش هواداران فعلی و سابق خود.
ولی اگه این دفعه تقلب میشد 90 درصد حکومت سقوط می کرد. شک نکنید! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/04/12.gif
ایشون چه نسبتی با حاج احمد جنتی دارند؟!http://www.daftarche.com/images/imported/2013/05/16.gif
علی جنتی مثل باباش نیست هم میانه رو هست هم از نزدیکان هاشمیه. الان دیگه اصولگرا و اصلاح طلب بی معنی هست الان مملکت باندی شده یک سری تو باند خامنه ای هستند یک سری تو باند هاشمی.
متاسفانه سران رژیم همونطور که فکر میکردم قصدی برای بر سر عقل اومدن ندارن. پیش بینی روزهای خیلی بدتر و تلخ تری رو برای کشورمون دارم. ایران بطور قطع نابود خواهد شد.
پسر جنتیه؟!! http://www.daftarche.com/images/imported/2013/04/1.gif من همینطوری الکی گفتم! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/10/29.gif
نه جدی پسرهای جنتی آدم حسابی هستند! اون حسین بیچاره رو که زدند کشتند! http://www.daftarche.com/images/imported/2013/04/5.gif
به هر حال کار درست رو آمریکا میکنه که بدون در نظر گرفتن اینکه کی رییس جمهور شد اومد بعد انتخابات باز هم ایران رو تحریم کرد یعنی به خوبی فهمیدن که قدرت در ایران درعمل دست تندروها به رهبری خامنه ای هست و هاشمی و باندش نمیتونن کاری کنن. اما برای اروپایی ها متاسفم که الکی خوشبین هستند. اوج قدرت میانه رو ها در زمان خاتمی بود که هم دولت رو داشتند هم مجلس رو هم شوراهای شهر رو هم مجمع رو اما خامنه ای با اصل ولایت مطلقه فقیه و نهادهای موازی و گروه های فشار توانست تمام قدرت اونها رو بلا استفاده کنه. وقتی هم که خواستن خبرگان رو بگیرن تا خامنه ای رو تحت فشار بزارن همه نماینده هاشون رو خامنه ای رد صلاحیت کرد! روحانی هم هیچ غلطی نمیتونه بکنه وقتی که وزارتخانه های حساس طبق قانون همگی تحت سلطه رهبر هستند. مطمئن باشید فرد مورد نظر رهبر برای ریاست جمهوری همین روحانی بوده وگرنه خامنه ای یک بار به نظر ملت احترام گذاشت (انتخاب خاتمی) بعد نتیجش رو در تنش های دوران اصلاحات دید.
با گذشت هرچه بیشترزمان من بیشتربه این نتیجه میرسم که خامنه ای به ناچار با انتخاب روحانی موافقت کرده. نه اینکه روحانی آدمی باشه که بخواد بر علیه خامنه ای بایسته، بلکه رفتار خامنه ای تا به این لحظه نشون داده که به هیچ وجه دنبال مصالحه نیست. بنابراین چنانچه روحانی رو برای مصالحه یا فریب دادن غربیها انتخاب کرده باشه، رفتار پس از انتخاباتش به هیچ عنوان حکایت از این قضایا نداره. بر عکس با شاخ و شونه کشیدن هر روزه ی شخص خودش و ایادیش، خیلی زود داره نشون میده که حاضر نیست اعتباری به روحانی داده بشه و این نقض غرض هست. البته بی اعتبار کردن روحانی تنها روزنه ی امید برای آینده رو خواهد بست و این اشتباه خیلی بزرگیه که رژیم داره مرتکب میشه. به نظر این آخرین فرصت رژیم بود که داره از دست میره یا بهتره بگم از دست رفته.
عقیده ی من اینه که روحانی قبل از مراسم تحلیفش کناره گیری کنه و خودش رو نجات بده.
بنظر من خاتمی در مقایسه با روحانی مثل فرشتهای معصوم میمونه.تنها مسالهای که مطرحه الان از این بدتر نشدن اقتصاد هست که این حیوان (احمدینژاد) رسما رها کرده.وگرنه رفسنجانی یک جانی و به معنی واقعی کلمه دشمن ملت به تمام عیار است و همچنین است احتمالا روحانی.این لبخند امروز هم بخاطر نرسیدن دست به گوشت است و هطر تعطیل شدن بساط بزم و گرنه در اینها در میان همان اصلاحاتچیها و مسلمین هم آزادیخواه و دموکرات و علاقمند به صلح حساب نمیشوند.
خاتمی درسته که آخونده و یه آخوند رو هر کاری بکنی نهایتا آخونده، ولی انسان خوبیه.
این طرح تحریم جدید که امروز تو کنگره ی آمریکا تصویب شد و به نظر من نهایتا توسط سنا و رییس جمهورهم تایید خواهد شد، رسما تیرخلاصی هست بر اقتصاد و نهایتا موجودیت یکپارچه ی ایران. ۹ ماه دیگه نتیجه اش بوضوح قابل درک خواهد بودمنتها اون موقع دیگه خیلی دیره برای جبران خسارت.
آقایون فکر میکنن که مثلا اگه تو مذاکرات اتمی اندکی عقب نشینی بکنن میتونن اوضاع رو مثلا به ۵ سال پیش برگردونن. غافل ازاینکه اینبار برگشتی به گذشته در کار نخواهد بود مگه اینکه از خیلی چیزها عقب نشینی کنن. موضوع اتمی بهانه ای بیش نیست و این رفتار رژیم هست که باید تغییر اساسی بکنه:
مذاکرات صلح اسراییل وفلسطین نباید از سوی ایران و حزب الله عامل ایران مورد تهدید قرار بگیره. ایران باید دخالتش در سوریه رو متوقف کنه. حداقلی از رعایت حقوق بشر بایددر ایران رویه بشه. اینها چیزهایی نیستن که رژیم بخواد بهشون تن در بده. در واقع قبول کردن این موارد مترادف عوض شدن رژیم ولایت فقیه هست.
اگر ایران واقعا میخواست تغییرات اصولی در رفتارش ایجاد کنه تا به الان باید موسوی و بقیه ی زندانیان سیاسی روآزاد میکرد وبه این وسیله سیگنال اولیه روبه غرب میداد ولی در عوض الان بحث سر اینه که به خاتمی اجازه میدن تو مراسم تحلیف شرکت کنه یا نه!!
اینها فکر میکنن که هنوز وقت دارن غافل از اینکه وقتشون قبلا در شرف اتمامه. نهایتا ۱۰ یا ۱۵ روز دیگه وقت تمومه و من تقریبا مطمئنم که عقل اینها در عرض ۱۵ روز سر جای خودش بر نخواهد گشت.
به هر حال از هر طرف که نگاه کنیم اینها یا باید برن یا باید برن! فقط طریقه ی رفتنشون فرق میکنه. یا ایران رو همینطور تحویل میدن و میرن تا شاید بشه مجددا ساختش، یا انقدر لجاجت میکنن تا با نابودی ایران برن و من معتقدم دومی درست از کار در خواهد اومد.
خوب من هم گفتم جلوی باند رفسنجای فرشته هست دیگه.
غرب در موضعی نیست که بتونه فشار کافی رو بیاره و ج.ا هم فقط بفکر بقای خودش هست و تورم هرچقدر هم که بالا بره تا زمانی که پول نفت هست و نفت رو به هر شکلی میتونند بفروشند ج.ا هم هست، چاقوکش هم بقدر نیاز فعلا در اختیار دارد.بنظر من هم خامنهای برای خرید وقت دادن، چهره بهتر برای ج.ا و جمع و جور کردن اقتصاد آورده شده و خامنهای فکر میکنه همین هم برای از سر مردم زیاد هست.البته باید دید چه میشود و این مافیای تو در توی ج.ا پیشبینیاش سخت است.
ظاهرا گفته شده تا سال 2015 صادرات نفت ایران صفر شود. طرح خوبی هست اما به 2 شرط: اول اینکه این زمان دوباره تمدید نشه و دوم اینکه تا اون موقع جمهوری اسلامی به بمب اتمی نرسه که اگه برسه ایران عملا میشه ام القری اسلام! دیگه بدحجابها رو اعدام میکنن! در صورت اعتراضات مردمی هم هزارتا هزارتا هم بکشن شورای امنیت کاری نمیتونه بکنه. میشیم کره شمالی از نوع اسلامیش!
جمهوری اسلامی با تحریم ککش هم نمیگزد !
چین و روسیه عمرن دست از سر نفت ایران بر نمیدارند . بعید هم نیست ایران در قبال نفت ازشون تکنولوژی نظامی بگیره .
جمهوری اسلامی به معنای مسئولین کلانش بله ککشان هم نمیگزد ولی هر بار که ایران تحریم میشود جمهوری اسلامی در فروش نفتش به معنای گرفتن ارز دچار مشکل میشود و بیشتر در دامن چین میفتد. از یک طرف با واردات کالا از چین بیکاری بالاتر میرود و با گران تر شدن ارز هم تورم افزایش پیدا میکند که مجموع این دو میشود شاخص فلاکت. فلاکت که بیشتر شد امید غربی ها به اعتراضات در داخل ایران بالاتر میرود و اگر مردم حاضر به دادن هزینه باشند جمهوری اسلامی هم سقوط خواهد کرد. اما مشکل اینجاست که مردم ایران حاضر به دادن هزینه نیستند پس این فلاکت به نظر من حقشان هست. بنده تنها راه فروپاشی جمهوری اسلامی را حمله نظامی میدانم.
اون خامنه ای ... میاد میگه اگه نظام رو قبول ندارید حداقل ایران رو که قبول دارید پس بخاطر ایران بیاید رای بدید اما بعد انتخابات کسانی که رای داده اند را ولایتمدار مینامند! دقیقا مثل الان که راهپیمایی روز قدس هست. میان میگن اگه با اسرائیل مخالفید راهپیمایی کنید اما الان صدا و سیما ملتی که اومدن راهپیمایی رو ولایتمدار مینامه! به معنای واقعی کلمه عوضی هستند.
دوستان سخنرانی امروز حاج حسن فریدون رو هم داشته باشند !
اسرائیل زخمیست کهنه که باید از بین برود !!!!
دست گلتون درد نکنه واقعن .
لطفن سطح انتظاراتتون رو خیلی بالا نبرید. رضا پهلوی که رییس جمهور نشده، روحانی شده! زخم کهنه هم باز به مراتب خیلی بهتر از غده ی سرطانی هست!
باشه حتمن بهش میگم! http://www.daftarche.com/images/imported/2013/04/15.gif
خوب گویا نگفته باید نابود بشه !
غده سرطانی هم فکر کنم گفته خمینی باشه .
مموتی انقدرها مخش کار نمیکرد که از استعاره استفاده کنه یک ضرب گفت اسرائیل باید نابود شود :دی
به همین جهت من مموتی رو بیشتر از این شیخ حسن میپسندم دست کم رو بازی میکرد تکلیف آدم باهاش روشن بود .
خوب به سلامتی دولت شیخ حسن هم شروع به کار کرد .
از فردا و طی 4 یا 8 سال آینده رفته رفته معلوم میشه حق با چه کسانی بوده / تحریمی ها یا رای دهندگان .
اصلا فکر نمیکردم احمدی نژاد انقدر راحت تسلیم بشه! هم از مجلس گذشت هم ریاست جمهوری هم شورای شهر. آدماش (جریان انحرافی!) هم عوت شدن! آخه خانه سالمندان جمهوری اسلامی (مجمع تشخیص مصلحت نظام) هم نمیتونه بره چون رییسش هاشمیه. من فکر میکردم مثلا آمریکا با سوریه وارد جنگ میشه و ایران هم به نفع سوریه وارد جنگ میشه و دوره ریاست جمهوریش تمدید میشه.
به هر حال من آینده روشنی رو برای جمهوری اسلامی و حسن کلید ساز نمیبینم.
برادر آنارشی والله این دوستان تحریم کننده بودند و هستند که برای هر نامزدی یک سناریو داشتند و در صورت رئیس جمهوری شدن هرکدوم این رو انتخاب قاطع جمهوری اسلامی میدونستند!
یعنی وقتی در هر حالتی مدعی باشند که شخص رئیس جمهوری انتخاب مقامات حکومتی هست بحثی لازم نیست تا بخواد چیزی ثابت بشه،ادعای اونها از پیش ثابت شدست.
کار درست رو اونها میکنند. به هر حال چه انتخاب تندرویی مثل جلیلی یا میانه رویی مثل روحانی کاملا به نظر رهبر برمیگرده. اصولا در نظامی که براساس قانون اساسیش رهبر بیشتر از همه مردم (حتی رییس جمهور و مجلس و قوه قضاییه و شورای نگهبان و خبرگان) میفهمد هدف از برگذاری انتخابات ریاست جمهوری چیست؟
KHAMENEI.IR
سوال 63:
"تصمیمات و اختیارات ولى فقیه در مواردى که مربوط به مصالح عمومى اسلام و مسلمین است، در صورت تعارض با اراده و اختیار آحاد مردم، بر اختیارات و تصمیمات آحاد امّت مقدّم و حاکم است،و این توضیح مختصرى درباره ولایت مطلقه است."
خب بر همین اساس در انتخابات 88 تقلب کردند. چرا ریاست جمهوری رو جمع نمیکنند و بجاش نخست وزیر بگذارند که خود رهبر انتخابش کنه؟ چون میخوان مردم ساده لوح رو پای صندوق های رای بیاورند تا بگن در داخل اکثر مردم حامی ما هستند. تنها هدف برگذاری انتخابات در ایران همینه وگرنه طبق قانون اساسی وقتی رهبر از همه مردم بیشتر میفهمه چه نیازی به برگذاری انتخابات هست؟
جمهوری اسلامی جمهوری نیست،این حرفی هست که من همیشه میزنم.ولی هر نامزد خصوصیاتی رو داره که باعث میشه در یک دوره بیشتر مورد تائید حکومت باشه،اینکه برای هر نامزد سناریویی نوشته بشه که در صورت رئیس جمهور شدنش بگیم این شخص از اول نظر قطعی حکومت بوده جز تئوری های معمول دوستان تحریمیه.
میلاد عزیز من هم میونم معنای نظارت استصوابی چیه و چقدر مضحک هست ولی به هر حال حکومت نمیتونه چندتا انتخاب قطعی داشته باشه و همه نامزدها همزمان به یک اندازه مورد تائید حکومت باشند!
به نظر من به جز بنی صدر و خاتمی بقیه همگی شخص مورد نظر حکومت بوده اند. بر ضد خاتمی هم میخواستند کودتا بکنند چه زمانی که رییس جمهور شد چه زمان اتفاقات 18 تیر 78 اما قدرت هاشمی و مصالح نظام مانع کودتا شد. خاتمی به عنوان اصلاح طلب در حالی که مجلس اصلاح طلب بود و شوراهای شهر اصلاح طلب بودند و مجمع تشخیص مصلحت نظام رو هم در اختیار داشت عملا هیچ غلطی نتونست بکنه حالا روحانی که نه مجلس رو داره نه شوراهای شهر رو و هاشمی هم اون قدرت قبلیش رو نداره چیکار میخواد بکنه؟!
روحانی فقط اومده که نقش سوپاپ اطمینان رو بازی کنه وگرنه مطمئن باشید چه 4 سال بعد چه 8 سال بعد هیچگونه تغییری ایجاد نخواهد شد. کسانی هم که مخالف تحریم هستند یا ناآگاه از تاریخ هستند یا فقط جلوی پاشون رو میبینند وگرنه در نهایت مطمئن باشید رای شما کوچکترین ارزشی برای رهبر نداشته و نداره و نخواهد داشت.
احمدی نژاد هم که شد عضو مجمع! اگه حاضر بشه عضو مجمع بشه یعنی واقعا بادکنکی بوده که خامنه ای پرش کرده و اون اختلافاتش با خامنه ای و هاشمی هم همش بازی بوده. واقعا مسخره ترین نظام حکومتی در دنیا رو داریم!
من نمیدونم چه کسی به شما گفته که روحانی براندازه! یا قصد تقابل با خامنه ای رو داره و... که انگار همراهی با نظرات خامنه ای یا تحکیم نظام چیزهایی باشه که نباید از روحانی انتظار داشت!واقعا هم مطالبات رای دهندگان این ها از روحانی نبوده،مطالبات خداقلی و در حد بهبود شرایط اقتصادی، وجه سیاسی و وضعیت برخی آزادی های اجتماعی بوده.
بله ممکن هست بگید که مردم چقدر بدبخت شدند که به اینها رضایت دادند ولی خب با این کارت هایی که شما بازی میکنید طبیعتا برای تحریم برگ برنده ای پیدا نمیکنید:)
فقط یک پرسش:دوستانی که هی مسئله سوپاپ اطمینان رو مطرح میکنند چقدر میتونند اطمینان بدند با بدتر شدن اوضاع و نبود سوپاپ اطمینان لزوما حکومت سقوط میکنه؟!
من نگفتم روحانی براندازه برعکس میگم روحانی مهره حکومته. رای دادن یعنی بازی کردن در زمین حکومت و این از نقطه نظر براندازی کارت باطله محسوب میشه!
با بدتر شدن اوضاع و نبود سوپاپ اطمینان حکومت یا توسط مردم سقوط میکنه یا امکان داره توسط قدرت های خارجی (مثلا آمریکا) سقوط کنه. در مورد میزان اطمینانی هم که میتونم به شما بدم رجوع به آمار مشارکت در انتخابات 72 هست که خود حکومت اون رو 50.5 درصد اعلام کرد و اگر سوپاپ های اطمینان به کار نمی افتاد به قول یکی (که الان نه اسمش رو یادمه نه سمتش رو!) آمریکایی ها تو خیابان های تهران رژه میرفتند.
روحانی سنج :-)
روحانی سنج
آخه دموکرات ها میخوان تا اونجایی که میشه وارد جنگ نشند. در مورد لیبی که اول اروپا پا پیش گذاشت بعد آمریکا اومد. در مورد سوریه هم خیال میکردند ارتش آزاد سوریه میتونه مثل شبه نظامیان مخالف قذافی بشار اسد رو شکست بده که اشتباه کردند. تو ایران هم اگه شلوغ بشه (که نمیشه) و صد ها نفر هم کشته بشند باز هم حاضر به دخالت نظامی نیستند. من امیدم به دموکرات ها به اندازه امیدم به مردم ایرانه یعنی تقریبا هیچ!
در باب ماجرای مجلس:
از اثرات فتنه بی تاثیر و سوپاپ اطمینان 88 :))گفتآورد:
امروز بیش از 1685 بار از واژه "فتنه" در صحن مجلس استفاده شد!
برای من میدانی بیش از هرچیز چه خنده دار است؟ اینها به اینکه افراد از فتنه طرفداری نکرده باشند هم راضی نیستند، حتما و حتما باید همه در برابرِ فتنه اعلامِ موضع کنند وگرنه میشوند جزو ساکتین! فکر کنم در آیندهای نزدیک یک فیلدی در شناسنامهی همگان اضافه بکنند با عنوانِ «موضع در برابر فتنه» با سه آپشن: همراهی، مخالفت، سکوت!
:e414:
پدیدهای بود برای خودش مجلسِ دیروز. من به خاطرِ همین حرفهایی که نسنجیده از دهانِ این دیوانگان بیرون میزند و ناشی از جلسات، برنامه ها و گفتگوهای پشتپردهی اینان است و سازوکارِ این باندِ مافیایی و ردهبندیهایش را رو میکند، همیشه مشتاقم این چیزها را دنبال کنم و اینطور است که گاهی در کمالِ شگفتی میبینی یک ساعت است دارم سخنان یک آخوند را گوش میدهم! چندی پیش در برنامهی صفحهی آخر یک مصاحبه از پور محمدی که قرار است وزیر دادگستری شود پخش کردند که در آن میگفت:" من بیست روز قبل از انتخابات رئیسِ ستادهای انتخاباتیِ موسوی و کروبی (تنها روسای ستادهای انتخاباتی موسوی و کروبی و نه آن دوتای دیگر) را به دفتر دیوانِ محاسبات فراخواندم و به آنها گفتم که حق ندارید بگویید در انتخابات تقلب شده و اگر بگویید مجرم خواهید بود و... ". احتمالا زمانی که این داشته از تلویزیون پخش میشده، ضرقامی داشت لباس به تنِ تماشاچیانِ حاضر در مسابقه والیبالِ ایران و ایتالیا میپوشاند و گرنه من هرجور فکر میکنم نمیتوانم دریابم که چگونه ممکن است چنین چیزی به طور مستقیم از شبکهی یک پخش شود!
روحانی با تبریک به منکر تقلب در انتخابات٬ اعتراضهای سال ۸۸ را اردوکشی خیابانی خواند
گفتآورد:
با وجود تبریک حسن روحانی به یکی از وزرای «انکار» کننده تقلب در انتخابات سال ۸۸ و «اردوکشی» خواندن اعتراضهای آن سال٬ مجلس به سه عضو کابینه پیشنهادی وی رای اعتماد نداد.
روز پنجشنبه (۲۴ امرداد) نمایندگان اصولگرا پس از چهار روز به بخشی از کابینه محافظهکار و معتدل حسن روحانی رای اعتماد دادند تا دولت یازدهم کار خود را به طور رسمی آغاز کند.
سه وزیر پیشنهادی حسن روحانی هم با وجود اعلام تبعیت از علی خامنهای٬ انکار عملکرد خود در وقایع سال ۸۸ و ابزار وفاداری به اصول جمهوری اسلامی از راهیابی به کابینه یازدهم بازماندند.
محمدعلی نجفی٬ جعفر میلیمنفرد و مسعود سلطانیفر سه وزیر پیشنهادی هستند که نمایندگان مجلس به آنها رای اعتماد ندادند.
این وزرای پیشنهادی در جریان دفاع از خود در صحن علنی مجلس به طور مستقیم و غیرمستقیم نقش خود در وقایع سال ۸۸ را انکار کرده و حاضر نشدند درباره تقلب در این سال و وقایع پس از آن سخن بگویند.
آنها در سخنرانی خود همچنین با اعلام تبعیت از اوامر علی خامنهای٬ خود را «سرباز» جمهوری اسلامی معرفی کردند و افزودند هیچ اقدامی علیه نظام نداشتهاند.
با حذف این سه عضو پیشنهادی کابینه یازدهم٬ ترکیب اصلی دولت حسن روحانی را محافظهکاران معتدلی تشکیل میدهند که فاصله قابل توجهی با اصولگرایان تندرو دارند.
نجفی٬ میلیمنفرد و سلطانیفر سه نفری بودند که با گرایشهای اصلاحطلبانه در کابینه پیشنهادی روحانی حضور داشتند.
برنامهها٬ سخنرانیها و مواضع دیگر اعضای کابینه روحانی که موفق به کسب رای اعتماد مجلس شدند٬ رویکردی محافظهکارانه٬ کلی و اعتدالی داشت و در آنها کمتر از اصلاح امور سخن به میان آمد.
حسن روحانی نیز در سخنانی بار دیگر اعلام کرد در انتخاب هیچ یک از وزرای کابینه تحت «فشار» نبوده و بر اساس «پیام مردم» در انتخابات اخیر٬ وزرای خود را انتخاب کرده است.
آقای روحانی با این حال به این که بر اساس کدام پیام مردم٬ مصطفی پورمحمدی را که از وی به عنوان یکی از عوامل دخیل در کشتارهای دهه ۶۰ یاد میشود٬ انتخاب کرده٬ اشارهای نکرد.
روحانی همچنین در دفاع از آن دسته وزرایی که در وقایع سال ۱۳۸۸ نقش داشتند گفت وقتی آنها میگویند در این وقایع دست نداشتهاند٬ نباید بر این موضوع اصرار کرد.
وی در عین حال از اعتراضهای خیابانی به نتیجه انتخابات سال ۳۸۸ همچون علی خامنهای با عنوان «اردوکشی خیابانی» نام برد و گفت مسائل آن سال باید با «اعتدال» حل و فصل شود.
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود در دفاع از عباس آخوندی٬ وزیر پیشنهادی راه و شهرسازی گفت که افتخار میکند وی در دیدار با علی خامنهای اعلام کرده که در انتخابات سال ۸۸ «تقلب» نشده است.
وی اظهار کرد: «آخوندی این شهامت را داشت که در آن سالهای حساس در حضور رهبری بگوید که نه تنها تقلب نشده بلکه در انتخابات ایران امکان تقلب وجود ندارد.»
البته وزیر دادگستری رو رییس قوه قضاییه به رییس جمهور پیشنهاد میکنه. اینجا اگر هم روحانی، پورمحمدی رو نمیخواسته باشد، لزوما دستش باز نبوده...گفتآورد:
آقای روحانی با این حال به این که بر اساس کدام پیام مردم٬ مصطفی پورمحمدی را که از وی به عنوان یکی از عوامل دخیل در کشتارهای دهه ۶۰ یاد میشود٬ انتخاب کرده٬ اشارهای نکرد.
تحلیلهای دیگربان معمولا خوب هست ولی اینجا نمیدونم چرا اشاره ای به این نکته نکرده.
خیلی جالب بود امسال خامنه ای کسی رو گاز نگرفت.
معلومه خیلی ترسیده. از اونور آمریکا فشار میاره از داخل هم حزب موتلفه و بازار کلافه اش کردن که تحریم ها نوندونیشون رو داره آجر میکنه.
به نظرم خامنه ای به این فکر میکنه که روحانی رو بندازه جلو تا داستان هسته ای رو ماسمالی کنه و پیش خودش فکر میکنه که میتونه قایمکی دور از چشم آمریکا کار خودش رو انجام بده و سایت های هسته ای و موشکی دیگه ای رو راه بندازه و در خیال خودش فکر میکنه میتونه به بمب اتم برسه.
چیزی که روحانی فکر میکنه اینه که میتونه مهره ها رو جوری بچینه که بتونه بال و پَر رهبر رو قیچی کنه و قدرت خامنه ای و سپاه رو کم کنه. چقدر؟ باید ببینیم چقدر میتونه.
چیزی که هاشمی فکر میکنه هم همینه منتها هاشمی خط قرمز نظام رو داره. برای هاشمی حفظ نظام اسلامی خیلی واجبه هاشمی میخواد که سر به تن خامنه ای نباشه ولی نمیخواد نظام از دست بره.
این وسط خاتمی هم میخواست مهره های خودش یعنی نجفی و میلی منفرد رو پست وزارتی بهشون بده و از دولت جدید سهم ببره که نتونست و رد شدن و اسهال طلبان بی *ایه و فرصت سوز سوت شدن 4 سال به زباله دانی تاریخ.
احتمالا هم اولین هدفش نه دفاع از حق مردم! بلکه آزادی موسوی و کروبی و دار دسته اش بود که خوشبختانه به آرزوش نرسید و اون دو تا احمق هم تو همون سوراخی که هستن میمونن تا بپوسن و نسل سران اسهال طلب های فرصت سوز از بین بره.
احمدی نژاد هم که با آتویی که از خامنه ای داره با حکم رهبر فرو کردنش تو مجمع تشخیص مصلحت نظام که هاشمی رو هم دِق بده. اونم میخواد تو این شرایط حداقل تو بازی باشه و سوت نشه تو سطل آشغال و فکر میکنه میتونه به موقعش با گِی پارتنرش رحیم مشایی نقشه های پوتین مدودوف ای اش رو پیاده کنه.
تا ببینیم خامنه ای بعدا باهاش چکار میکنه.
خلاصه تا مذاکرات خبری نیست. توپ تو زمین ایران و تو دست روحانیه تا ببینیم در اِپیسود بعدی یوگی و دوستان قراره چه بلایی سر کشور بیارن.
به نظرم انتخاب جعفر توفیقی از سوی روحانی یک حرکت کاملا مثبت بود.امیدوارم بتواند از سد مجلس بگذرد.
جعفر توفیقی، از مدعیان تقلب در انتخابات 88، اخیرا از سوی رئیس جمهور به عنوان سرپرست وزارت علوم معرفی شد.
گفتآورد:تركان: توفیقی وزیر پیشنهادی علوم استگفتآورد:
این انتصاب تامل برانگیز در حالی صورت گرفت که جعفر میلی منفرد، گزینه نخست حسن روحانی برای وزارت علوم، به این دلیل نتوانست رای اعتماد نمایندگان مردم در مجلس را کسب کند که متهم به دخالت در فتنه 88 بود.
آقای توفیقی از نقش آفرینان در حوادث سال 88 بوده و فیلم ادعاهای وی درباره تقلب در انتخابات هم وجود دارد.
جهان نیوز، این فیلم را با هدف شفافسازی فضای سیاسی کشور به نقل از نسیم منتشر می کند و آمادگی دارد تا توضیحات آقای دکتر جعفر توفیقی را در این رابطه منعکس کند.
متن سخنان توفیقی در آن جلسه بدون هیچ تغییری در ادامه میآید:
«مسجد دانشگاه تهران (تحصن اساتید برای حمایت از آقای میرحسین موسوی)
مجری: دعوت میکنیم از آقای توفیقی معاون وزیر علوم و رئیس ستاد دانشگاهیان رئیس جمهور منتخب جناب آقای میرحسین موسوی (تشویق حضار)
توفیقی: من ابتدا تشکر میکنم از احساس مسئولیت اساتید محترم دانشگاه تهران و دانشجویان عزیز دانشگاه تهران در برگزاری این تحصن و انتظار هم البته از دانشگاه تهران به عنوان پیشتاز کشور در عرصههای علمی و سیاسی این گونه است.
امیدوارم که انشاءالله با این حرکت که سراسر آرامش هست و اعتراض، انشاءالله بتوانیم به حقوق حقهٔ ملت ایران و دانشجوبان و دانشگاهیان ایران دست پیدا کنیم. بنده هم حسب وظیفه در جمع شما حاضر شدم که در این اعتراض سهم بسیار کوچکی را در واقع ایفا بکنیم. واقعیت مطلب عمق تاسف به اندازهای است که آدم نمیتواند احساسات خودش را درست بیان کند و به معنای واقعی در این جلسه صحبتی را بکند. ولی چند جمله از باب مشارکت در این حرکت بسیار غرورآمیز خدمت شما عرض میکنم. انشاءالله سایر دوستان مباحث را تکمیل میکنند.
واقعیت مطلب؛ من تصور میکنم که ملت ما در آستانهٔ یک فرصت بسیار استثنایی قرار داشت. یعنی این حضور مردم، پیر و جوان و استاد و دانشجو کارگر و کارمند بیسابقه است. این حجم حضور در پای صندوقهای رای آن هم بعد از سی سال که از تجربه انقلاب اسلامی گذشته است، ایرانیان داخل و خارج از کشور، به نظر من کشور را در آستانهٔ یک فرصت بسیار استثنایی قرار داده بود.
اگر ما اجازه میدادیم که انتخابات روند معمول خودش را طی بکند به نظر من این نظام پایههای خودش را برای همیشه تثبیت میکرد برای اینکه یک حضور ۴۰ و ۵۰ میلیونی مردم با سلایق مختلف با عقاید مختلف با گرایشهای سیاسی مختلف و یک رای بسیار قاطع به آقای مهندس موسوی به نظر من و احترام کشور و احترام دولت به این رای به نظر من استثناییترین فرصتی بود که ما بعد از انقلاب بدست آورده بودیم ولی به نظر من بدترین سناریو را انتخاب کردیم یعنی در این دو راهی انتخابات، انتخابی که الان شد و انتخابی که میتوانست بشود بدترین انتخاب را کردیم یعنی درست نقطهٔ مقابلش و کشور در آستانهٔ تزلزل، مردم در آستانهٔ تزلزل، توهین به شخصیت مردم به عقیدهٔ مردم و به رای مردم و از هم پاشی این اتحاد اجتماعی، یعنی ما اختیار داشتیم که اتحاد اجتماعی را انتخاب بکنیم. اتحاد سیاسی را انتخاب بکنیم و اختیار داشتیم که از هم گسیختگی و از هم پاشیدگی اجتماعی را انتخاب بکنیم. به نظر من با بیتدبیری، بدترین انتخاب را در واقع به عمل آوردیم و الان وضعیت را شما میبینید، نارضایتی مردم، دانشجوها، اساتید، نخبگان که یک اعتراض واقعا سراسری است.
بنده امیدوار هستم که انشاءالله تا بیش از این دیر نشده دوستان تامل کنند و برگردند به این مسیری که انتخاب غلطی را که شد انشاءالله اصلاح بکنند. بدتر از آن هجمهای است که ما الان به دانشجوها داریم میکنیم. و واقعا باید تشکر بکنیم که اساتید اینگونه از هجومی که به دانشجویان مظلوم و بیدفاع شده دارند حمایت میکنند و این یک چهرهی خوبی برای نظام به نظر من نیست، عکسهایی که در دنیا پخش میشود فیلمهایی که در دنیا پخش میشود تجاوزهایی که به حریم خوابگاهها وارد میشود و دانشجویان فرهیخته و مظلوم ما اینگونه دارند مورد هجمه قرار میگیرند و به سرعت فراموش کردند دوستان که همینهایی که الان زیر باتوم و اسلحه و این فشار دارند لطمه میبینند همان کسانی بودند که حماسهٔ ۲۲ خرداد را آفریدند و حماسه راهپیمایی دیروز که واقعا از ابتدای انقلاب شاید یکی از همایشهای بینظیر بود و حضور مردم در صحنه بود.
واقعیت مطلب همه ما حالا دانشجویان جوان را عرض نمیکنم اما هم سن و سالهای خودم که سی سال انقلاب را تجربه کردیم ما حوادث زیادی داشتیم که مردم را متالم کرد. ماجرای ۷ تیر ماجرای ۸ شهریور، شهید بهشتی، شهید رجایی که اینها حوادثی بود که واقعا مردم را ناراحت میکرد. اندوهگین میکرد متاثر میکرد ولی واقعیتش من تجریهٔ خودم این است هیچ حادثهای به اندازهٔ این اتفاق که افتاد روحیه و شخصیت مردم را جریحهدار نکرد و متاسف و متاثرشان نکرد و در این سطح ملی این که ما به رای مردم توهین کنیم و در رای مردم دستکاری کنیم و متاسفانه رای را به اسم کسانی بگذاریم که کمترین اخلاق و ادب و همه چیز را در واقع فرو ریختهاند بنیانهای اخلاقی را فرو ریختند (تشویق حضار و صدای الله اکبر) ای کاش واقعا بنده آرزو میکنم و ای کاش نمیدانستیم که این ۲۴ میلیون رای به اسم چه کسی رفته است. ای کاش این ویژگیها پشت پرده باقی میماند و ما فقط یک تخلف کوچک انتخاباتی را شاهد بودیم. ای کاش اینجوری میشد ولی همهٔ مردم دیدند در هفتههای گذشته در ۴ سال گذشته سیاستها را تدبیرها را اخلاق را بینشها را دیدند و الان عمق تاسف جایی است که این ۲۴ میلیون رای به دست من و شما به اسم چه کسانی رفت؟
این به نظر من بسیار برای مردم روحیه مردم را و شخصیت مردم را جریحه دار میکند. ای کاش به اسم یک آدمی میرفت که ما درست نمیشناختیمش. ای کاش برای کسانی میرفت که ما شناخت درستی نداشتیم و مردم ندیده بودند دروغ گفتن صریح را و تهمت زدنهای صریح آنها را به شخصیتهای کشور و به ارکان انقلاب و این که ما تمام انقلاب را زیر سوال ببریم. دستاوردهایش را زیر سوال ببریم جنگ را زیر سوال ببریم بهترین فرماندهان جنگ را زیر سوال ببریم فقط برای این که رای بیاوریم. فقط میخواهیم فضایی ایجاد کنیم که در آن فضا میخواهیم رای بیاوریم.
به نظر من از هر جنبه که نگاه کنیم واقعا ابعاد این تاسف و تاثر و تالم بسیار گسترده است و ما رای شخصیت با تقوا سالم و مدیر با تجربهای مثل آقای مهندس موسوی را بگیریم و به اسم کسانی بنویسیم که ... (تشویق حضار) که در واقع انقلابیون چند روزه هستند، مدیران چند روزه هستند و جالب است که خدمتتان بگویم عمدهٔ نقطه ضعفهایی که به دیگران میگیرند خودشان دهها برابر این نقطه ضعفها از مدرک تحصیلی از نظر کارشناس بودن از نظر در انقلاب حضور داشتن از نظر تاثیری که در جنگ گذاشتند تمام ایرادهایی که به دیگران میگیرند از نظر ادب، اخلاق، بیتدبیری، شما صد برابر این را در خود همینها میتوانید مشاهده بکنید.
وقت را بیش از این نمیگیرم، بنده وظیفه دارم به عنوان یک مسئول کوچک در وزارت علوم سابق حمایت خودم را از اعتراض شما از اعتراض اساتید در این خصوص حمایت خودم را از دانشجویانی که تجربه داشتم و با آنها برخورد داشتم، سالها با اینها نشست و برخاست کردم، دانشجویانی که همیشه مظلوم واقع میشوند و جالب که باتومها اول باید به سر آنها بخورد، در اتاقهایشان و در حریم امن خوابگاهشان پناهگاهی نداشته باشند و فریادرسی نداشته باشند، حمایت خودم را در واقع از این اعتراض اعلام میکنم و محکوم میکنم این برخوردی که با فضای امن دانشگاه میشود با دانش میشود با دانشجو میشود و در شرایطی که دانشجو هیچ سلاحی برای دفاع از خودش ندارد متاسفانه شدیدترین تجاوزها به حریم دانشجو و دانشگاه انجام میگیرد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
گفتآورد:
اکبر ترکان با اشاره به تخریبهایی که علیه سرپرست وزارت علوم صورت میگیرد گفت: آقای توفیقی انسان توانایی هستند و این تخریبها روی عملکرد ایشان اثر منفی نخواهد داشت. انشاءالله ایشان به زودی در مجلس به عنوان وزیر پیشنهادی علوم صحبت خواهند کرد و ما از سخنان ایشان در مجلس استفاده خواهیم کرد.
به گزارش سلام نو، مشاور رئیسجمهور افزود: ایشان در سخنرانی و برقراری ارتباط با نمایندگان توانایی کافی را دارند و پاسخ تخریبها را هم خواهند داد. ترکان با اشاره به دستور کار جانبی که برای وزرا وجود دارد گفت: مساله مهم دیگری که در حال حاضر وجود دارد این است که وزرای مستقر شده بتوانند، اعمال دولت قبلی در 45 روز گذشته را استخراج کنند و به عنوان یک پرونده در اختیار مردم قرار دهند.
مشاور روحانی تصریح کرد: دولت احمدینژاد در 45 روز 24 خرداد تا 12 مرداد خیلی از شرکتها را جابجا و منتقل کرد. همچنین استخدامهایی صورت گرفت که بر خلاف قانون مدیریت کشور بود. انتقال داراییها و تغییر مدیران هم جمله اقدامات خلافی بود که صورت گرفت.
ترکان در پایان گفت: وزرا اسناد موجود را دقیقتر بررسی کنند و به مردم ارائه دهند. جابجاییهایی که در اموال صورت گرفته باید به مردم اعلام شوند که در تاریخ ثبت شود تا بعدا کسان دیگری اشتباها مقصر شناخته نشوند.
محض اطلاع شما دوست عزیز محمد علی نجفی چند روز پیش به دستور حسن روحانی به سمت رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری منصوب شد
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/08/59.jpg