من با موسوی و حرفهایش کار ندارم،اعتبار ج.ا را در قبل و بعد انتخابات و سرکوب معترضان مقایسه کنیم.که تصویر کوبیدن باتوم بر سر زنان و مردان توسط سپاهیان و بسیجی ها را همه دنیا دیدند.
چطور مشروعیت ج.ا دو چندان شد با آبرو ریزی و دیده شدن درجه توحش و سرکوب ج.ا توسط جهان؟
مهم در آخر خط منافع هست،نفع اصلی مردم بنظر من خروج از انفعال هست،حالا این نفع با آری یا نه گفتن به ج.ا همراه فرقی نمیکنه.حتی بوسیدن پای ج.ا هم اگر لازم باشه باید انجام داد.
خب تنها راه شناخته شده همین هست،در زمان خاتمی هم باز همین خارج شدن از انفعال و شروع به فعالیت بود که باعث همون 18 تیر هم شد.اگر فقط داستان سوپاپ اطمینان بود،خب این 4 سال به سلامتی سوپاپ بسته شده بکل.هیچ آب از آب که تکان نخرده چه برسد به ترکیدن دیگ.در همان شوروی هم 70 سال بخوبی خوشی جکومت کرد سیستم دیکتاتوری اونجا.بستن سوپاپ بنظر منکه راهکار موثری نیست الان.یک موقعی خوب بود الان دیگه نه.
خیلی کار با انتخابات هم ندارم و شاید اصلا خارج شدن از انفعال با اون هم ممکن نباشه.مساله من موثر بودن راهکارهای اوپوزیسیون هست که حتی اسم اوپوزسیون هم براش خندهدار هست،اصلاح طلبان اینجا دنبال منافع خودشون هستند این وسط که سقوط ج.ا یکی از اونها نیست،ولی راهکار تحریف اون هم با امکانات و قدرت سیاسی اینها واقعا شوخی هست.
بنظر من همین انتخابات 88 نشون داد به همین اصلاح طلبها هم که اتفاقا همین کارهایی که فکر میکردن به نفع خودشون هست چقدر میتونه به نفع مخالفان ج.ا تموم بشه و یک قسمت کاندید نشدن خاتمی و صحبت از منافع نظام که میکنه همین خطر تحرک اجتماع برای ج.ا هست ،چیزی که قابل کنترل نیست.