من تعریف کانت رو از «مطلق» بیان کردم که بیشتر از همه روی حکم مطلق کار کرده. مطلق یعنی در اون چون و چرایی نیست و بستگی به شرایط و محیط نداره و همواره همون دستور پابرجاست. مثل ناروا بودن دروغگویی.
این تعریف خیلی سطحی و غیر کاربردیه. در تعریف آمده که مستقل از اینکه «کسی» اون رو چنین بدونه یا ندونه. این درحالیه که اگر همین ارزش حقیقی اخلاقی رو نیاز داشته باشیم بسناسیم باید به یک «کس» مراجعه کنیم. مثلن در مورد اینکه جدا کردن دستگاه های حفظ حیات از یک فرد بیمار که خودش راضی به مرگ هست، اخلاقی ست یا خیر، یا باید استدلال کنیم یا اینکه به قول شما یک ارزش حقیقی اخلاقی رو در این مورد کشف کنیم.
خب این تعریف مشکل داره در بخش شناسایی. یعنی باید نشون داده بشه که راهکار شناسایی این ارزش های اخلاقی چیست. آیا شخص خاصی، یا مراجعه به آرای عمومی، یا مراجعه به کتاب خاصی یا چه جیزی میتونه نشون بده که یک کار ارزش حقیقی اخلاقی داره یا نداره؟
اگرچه در همون تعریف چیزهایی مثل دانش و آگاهی رو هم بیان کرده ولی لزومن اینطور نیست. چرا که یک شخص با توجه به عمرش میتونه فایده یک کار رو اصلن نبینه. ولی به هر حال، این هم حرف شما رو تایید نمیکنه. شما گفته بودید دروغ اگر از اتفاق بزرگتری جلوگیری کنه رواست. بنابر این، حکمی که میگه دروغ غیر اخلاقی است در اینجا یک ویرایش و تبصره میخوره. به همین دلیل دیگه نمیشه گفت «دروغ غیر اخلاقی است». اینجاست که بجای چیزی به نام «ارزش حقیقی اخلاق»، مجبوریم به «استدلال اخلاقی» رو بیاریم که شما در بالا استدلال کردید (... اگر برای جلوگیری از اتفاق بزرگتری باشه رواست).
زیاد مهم نیست. شما اونجا که گفتید مبارزه با این افراد اخلاقی است، من فکر کردم منظور از مبارزه نسل کشی است.
انسان حقیقی کیه؟ از کجا میشه فهمید انسانی «حقیقی» است؟
گذشته از اینکه یک متریالیست هم میتونه در تعریفی که آوردید بگنجه (چون شما فقط انسان حقیقی بودن رو برای درک ارزش های حقیقی اخلاق شرط کردید) (البته مگر اینکه تعریفتون از انسان حقیقی طوری باشه که عقیده و مرام فلسفی شخص رو هم شامل بشه)، حتمن هم باید بتونید فرق بین اخلاقیات جاری در جامعه ای از تایلند رو که در اون یک قبیله گردن دختر باکره ی زیبایی رو میزنه تا او رو قربانی کنه، و جامعه ای که این کار رو غیر اخلاقی میدونه بیان کنید (البته تصور می کنم به تعریفتون از انسان حقیقی برگرده).
بستگی به تعریف از انسان حقیقی داره.
مثلن فرض کنید سرمایه گذاری در یک شرکت ورشکسته رو که عقلانی به نظر نمیاد. آیا اینکار از واقعیات نیست؟






































آغازگر جُستار











پاسخ با گفتآورد