
نوشته اصلی از سوی
kourosh_bikhoda
من منشاء اخلاقیات رو پیش کشیدم و شما اون رو تعبیر به مغلطه کردید.
چیزی را تعبیر به مغلطه کردن -- فی-نفسها -- کار غلط یا مجرمانهای که نیست! ابتدا، بایستی استوارییِ تعلیل انجامشده برایِ آن را بررسی نمود.

نوشته اصلی از سوی
kourosh_bikhoda
من توضیح دادم که چرا اخلاقیات در بشر تقریبن یکسان هست و همه به امور اخلاقی و غیر اخلاقی تقریبن به یک صورت نگاه می کنیم.
خُب، توجّه کنید که من فرضیات یا نظریاتی که در اینباره مطرح نمودهاید، را تأیید یا رد ننمودهام.

نوشته اصلی از سوی
kourosh_bikhoda
شما هم در پست قبلی قیدی در رسیدن به اون شناختی که به شما بگه تجاوز نادرسته نذاشتید. تمام همت من در این جستار تابحال این بود که بگم اخلاق هم مثل رنگ پوست، یک مختصه ی ژنتیکی است. پس دیگه زحمت دست و پا کردن تئوری عقلانی برای اخلاق بیهوده است.
خُب، گفتیم که این بهسادگی یک مغلطهیِ منطقی هست. مجدداً:
مغلطهیِ Genetic Fallacy (که معادل پارسیاش را نمیدانم).
The genetic fallacy is a fallacy of irrelevance where a
conclusion is suggested based solely on something or
someone's origin rather than its current meaning or context
ترجمه: مغلطهی genetic شکلی از مغلطهیِ بیربطی (fallacy of irrelevance) هست و هنگامی رخ میدهد که نتیجهگیری تنها بر پایهیِ منشاء چیزی یا کسی باشد، بهجای اینکه برپایهی معنا یا کانتکست فعلی آن باشد.
منبع: http://en.wikipedia.org/wiki/Genetic_fallacy

نوشته اصلی از سوی
kourosh_bikhoda
تصور کنید افرادی رو که مادرزاد شیرین عقل هستند و بهره هوشی بسیار پایینی دارند. اونها با توجه به قوه مخیله خودشون، ازشون برمیاد که هر عمل غیر اخلاقی رو انجام بدند. ولی میبینید که اینطور نیست و اتفاقن افراد کم هوش خیلی هم کم آزار هستند.
خُب؟

نوشته اصلی از سوی
kourosh_bikhoda
اصلن شما این سودمندی و اینها رو از کجا آوردید که انقدر روش مانور میدید؟ کی گفته که ماتریالیست باید در داوری های اخلاقی بر پایه سودمندی قضاوت کنه؟

نوشته اصلی از سوی
kourosh_bikhoda
منتظرم که بگید از کجا این سود مادی رو آوردید و چطور رای به این امر دادید تا پاسخ بدم.
ظاهراً، این سؤال پرسش خوبی هست. خُب، به نظر من، یک متریالیستِ واقعی، برای انجام یک عمل (یعنی، هر عملی که در طول حیاتش، برای انجام آن، اقدام نموده است یا اندیشیده باشد)، محرّکِ دیگری نمیتواند داشته باشد. شما (در صورتیکه نظر دیگری دارید)، مهر-ورزیده، این محرّکِ دیگر یا یکی از این محرّکهای دیگر را ذکر نمایید.

نوشته اصلی از سوی
kourosh_bikhoda
ببینید شما ارزش های حقیقی اخلاق و طوری تعریف کردید که یک انسان حقیقی اون رو میشناسه. بعد اومدید انسان حقیقی رو طوری تعریف کردید که برای اخلاقیات ارزش حقیقی قائل بشه! خب این دور هست و باطله.
به نظر من، آنچه را که راجع به ارزشهای واقعی اخلاق متذکر شدم، از واضحات هستند؛ مانندِ غیراخلاقی بودن دستدرازییِ جنسی به یک کودک نابالغ.

نوشته اصلی از سوی
kourosh_bikhoda
هی تلاش می کنید با من مخالفت کنید که این اخلاقیاتی که شما می گید درسته و نه اخلاقیات داروینی. وگرنه، به راحتی میتونستید بفرمایید بنابر استدلال فلان، یا بنابر فرگشت اخلاقی - Evolutionary Ethics)
یادم نمیآید گفته باشم اخلاقیاتِ داروینی (؟!) غلط یا درست هستند. من نمیدانم؛ آیا برطبق این اخلاقیات بهاصطلاح داورینی، تجاوز جنسی به یک انسان نابالغ — در هر حال — غلط هست؛ یا نیست؟! اگر نیست، شما شخصاً، بهعنوان یک انسان، میتوانید آن را وجداناً بپذیرید؟

نوشته اصلی از سوی
kourosh_bikhoda
تأثیرش اینجاست که شما دلیلی برای اخلاقی بودن نظراتتون نمیگید و صرفن میگید اینی که من میگم اخلاقیست و بس. من هنوزم نفهمیدم از دید شما و با تعریفات شما، چطور میشه احکام اخلاقی صادر کرد.
دلایل مختلفی را میتوانم مطرح کنم. امّا، قبل از آن، شما بایستی این سؤال را که پیشتر پرسیده بودم، پاسخ دهید: «[آیا] دستدرازی جنسی به یک کودک نابالغ را غیراخلاقی میدانید یا نه؟ اگر غیراخلاقی نمیدانید، بگویید که: آیا به نظر شما عموماً چنین است، یا تنها تحت شرایط خاصّی چنین است؟»

نوشته اصلی از سوی
kourosh_bikhoda
من کجا گفتم تجاوز به دختر 9 ساله اخلاقیست؟
امیدوارم سوءتفاهم نشده باشد. من قصد چنین جسارتی را نداشتم. تنها پرسشی را مطرح کردم که جنبهی نظرسنجی داشت.

نوشته اصلی از سوی
kourosh_bikhoda
این دوگانه گویی شما رو من الان میتونم به اون بخشی از حرفم ربط بدم که با اعتراض شما مواجه شد مبنی بر اینکه اخلاقیاتی که شما ازش دم میزنید، ربطی به کتاب و دین نداره. بالاخره اگر انسان حقیقی میتونه معنی ارزش حقیقی اخلاق رو بفهمه، آیا این انسان حقیقی وابسته به دین هم باید باشه یا خیر؟ اگر بله پس چرا در تعریفش این رو ذکر نکردید و در ضمن با من هم مخالفت کردید؟ اگر خیر پس چرا شما حتمن با توسل به دین میتونستید اخلاقمدار باقی بمونید؟ این گره رو از این بحث باز کنید خیلی جلو میریم.
تنها هدفی که من در این بحث، آن را دنبال میکنم، این است که نشان دهم: "متریالیسم برای یک انسانِ حقیقی دیدگاه معقولی نمیتواند باشد." کاملاً بعید میدانم که برای پیگیری چنین هدفی نیاز باشد تا موضع خود را راجع به اینکه «اگر انسان حقیقی میتونه معنی ارزش حقیقی اخلاق رو بفهمه، آیا این انسان حقیقی وابسته به دین هم باید باشه یا خیر؟» تبیین نمایم.