پاتوق شب نشینی

[Alice]

من از نتایج آگاهم...:e402:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مشروط میشوم:e14c::e420::4:

تازه رشته‌ی من هم خیلی الکی و بیخوده، مفت نمی ارزه!:e106:

تا چهار پنج پگاه که همیشه همگاه (آنلاین) بودی روشنه که باید مشروط هم بشی ! (;;
من خودم هم بودم ولی درس می‌خوندم‌ها ، تازه رشته‌ی من از این الکی ها نیست‌ها ؛ فراهنجار دشواره ! :e418:

[SAMKING]

تا چهار پنج پگاه که همیشه همگاه (آنلاین) بودی روشنه که باید مشروط هم بشی ! (;;
من خودم هم بودم ولی درس می‌خوندم‌ها ، تازه رشته‌ی من از این الکی ها نیست‌ها ؛ فراهنجار دشواره ! :e418:
تعریف از خود(دادینه خودینه) نشه...

ولی رشته من تاپترین و سختترین رشته نظام آموزشی ایرانه!!

نابغه ای هستیم آبجی؛ داداشتو دستکم نگیر:e402:

[Ouroboros]

من خودم هم بودم ولی درس می‌خوندم‌ها ، تازه رشته‌ی من از این الکی ها نیست‌ها ؛ فراهنجار دشواره !
رشته‌های دشوار از همه بی‌خودتر هستند!
من تا به حال درسی سخت‌تر از شیمی‌ محض ندیده‌ام، فارغ‌التحصیل دکترای آن می‌شود مسافرکش خط تجریش، تازه اگر در تاکسی‌رانی و شهرداری پارتی داشته باشد.

[Alice]

رشته‌های دشوار از همه بی‌خودتر هستند!

---
سام ، دیدی رشتت چه اندازه بی‌خوده ؟

تازه ؛ رشته‌ی من در عین اینکه از تاپ ترین‌هاست بی‌اندازه ساده‌آموز و آسونه ! (((:

[SAMKING]

امیر دوهزار و پانصد و نود و یک، یک پرسشی دارم پاسخ میدی؟:e40e:

این "دوهزار و پونصد و نود و یک" اَت چه صیغه ایست؟ چندین روزه که این پرسش تو ذهنمه...:e108:

[SAMKING]

راسل جان خیلی ساکتی... خوب نیست آدم اینقد کمرو باشه..:e402:

میخواهی به یاد قدیمها یک جستار بیآغازم برویم آنجا با هم دعوا کنیم؟بزنیم به سر و کله هم؟ :e402:

[Ouroboros]

امیر دوهزار و پانصد و نود و یک، یک پرسشی دارم پاسخ میدی؟

این "دوهزار و پونصد و نود و یک" اَت چه صیغه ایست؟ چندین روزه که این پرسش تو ذهنمه...
باید بپرسید «امیر» دیگر چه صیغه‌ای‌ست چراکه اسم من امیر هم نیست. جوان‌تر که بودم عضو گروهکی شدم که اعضای آن باور داشتند همه‌ی چیزهای تحمیلی، از جمله اسم را باید دگرگون کرد. هرکس نامی را انتخاب می‌کرد و بقیه باید به آن احترام می‌گذاشتند و کامل و درست آنرا تلفظ می‌کردند، دایی سلیمون، زرافه‌ی سفید و... اسمی که من روی خودم گذاشتم «امیر۲۵۹۱» بود، چراکه به خاطر سپردن آن برای بقیه‌ سخت بود و هر دفعه می‌پرسیدند «دو هزار و چه؟» دلم خنک می‌شد... اکنون که به گذشته می‌نگرم می‌بینیم برای آدمهایی که جهت اقتدارگریزی و مبارزه با جبر گرد هم آمده بودند کلی محدودیت‌ ِ دست و پاگیر برای خودمان اختراع کرده بودیم... این نام از آن دوران مانده، و یادآور خاطرات خوش نوجوانی‌ست.

[SAMKING]

باید بپرسید «امیر» دیگر چه صیغه‌ای‌ست چراکه اسم من امیر هم نیست. جوان‌تر که بودم عضو گروهکی شدم که اعضای آن باور داشتند همه‌ی چیزهای تحمیلی، از جمله اسم را باید دگرگون کرد. هرکس نامی را انتخاب می‌کرد و بقیه باید به آن احترام می‌گذاشتند و کامل و درست آنرا تلفظ می‌کردند، دایی سلیمون، زرافه‌ی سفید و... اسمی که من روی خودم گذاشتم «امیر۲۵۹۱» بود، چراکه به خاطر سپردن آن برای بقیه‌ سخت بود و هر دفعه می‌پرسیدند «دو هزار و چه؟» دلم خنک می‌شد... اکنون که به گذشته می‌نگرم می‌بینیم برای آدمهایی که جهت اقتدارگریزی و مبارزه با جبر گرد هم آمده بودند کلی محدودیت‌ ِ دست و پاگیر برای خودمان اختراع کرده بودیم... این نام از آن دوران مانده، و یادآور خاطرات خوش نوجوانی‌ست.
اگر من و این دوستمان The Invisible Pink Unicorn (http://www.daftarche.com/members/the+invisible+pink+unicorn-335/)

هم در آن گروهک بودیم، خودم وی را میکشتم:e417:

[Mehrbod]

نمیدونم والا :e415:
ما که هنوز نیومده شدیم یک انسان تن اسای آنتی سوشال:e404:
خوش امد نخواستیم روانه بیمارستان روانی مان نکنند خودش خیلیه:)))

تن‌آسای آنتی‌سوشال نیروان‌گرا!!!

اگر نیک بنگریم، سه تا زاب هستند، یکی از آنها نیروان‌گرا + ئه، یکی دیگر هم بسته به دیدگاه (undead_knight و خودم) که تن‌آسایی باشه + ئه، آنتی سوشال
هم که خب اینهارا ببین:




دوستش داشتم فکر کن یه عده خلافکار که باید سربه نیست بشن کت بسته یهو از اینده بیان جلوت ظاهر بشن بعد بزنی با یه شلیک خلاصشون کنی:دی
بعد یکی از همونا خودت باشی که از اینده میای چه شود:)





مهربد جان من آگاهانه به خیلیها سلام نمیكنم یا حرف نمیزنم پس گوشزد هم بی تاثیره:)
من خودم هیچوقت چنین مواردی رو به كسی گوشزد نمیكنم چون هركس آزاده محدوده روابط اجتماعیش رو خودش تعیین كنه دیگران هم وقتی میبینند من نادیده میگیرمشون من رو نادیده بگیرند برام مهم نیست




مردمانی هستند که دامنت را میگیرند تا گم نشوند
بر میگردی تا دستشان را بگیری زمین میخورند
زیر پاها له میشوند
و تو میروی
و دیگر با خودت شرط میبندی که هرگز دست کسی را نگیری
دوباره و دوباره و هزار باره جلوی چشمانت سبز میشوند
میزایند و میزیند
چرک میبارد از دماغشان
اویزانشان میکنی به میخ دیوار
باز میروی
از پشت حمله میکنند
وارزو میکنند که زمین بخوری
برمیگردی
التماست میکنند
نگاهشان نمیکنی
دردشان می اید
و تو باز میروی
زندگیت را تا میکنی و روی طاقچه میگذاری
شب ها را میخواهی که زندگی نکنی
شب ها را میخواهی که خدا باشی
نمیگذارند
می خوابی
میمیرند....



:e108:

[Russell]

راسل جان خیلی ساکتی... خوب نیست آدم اینقد کمرو باشه..

میخواهی به یاد قدیمها یک جستار بیآغازم برویم آنجا با هم دعوا کنیم؟بزنیم به سر و کله هم؟
من و کمرویی؟!!(حداقل در فضای مجازی)
در کل خیلی در مود بحث نیستم و البته بحثی که من را جذب خود کند هم نیست.
جالب است که حتی اینکه گفتی تظاهرات 9 دی میلیونی بوده و مستند است و آنوقت 25 خرداد را که ما بچشم خودمان دیدیم میشود ده هزار نفری (یکدهم جمعیت استادیوم آزادی !!) هم من را به اندازه کافی برای پاسخ تحریک نکرد !!

[undead_knight]

بعد میگن خودشیفته نباشم:))
داستان کودکان ننوشته بودم که به لطف اسپاگتی این رو هم دارم انجام میدم:))

[yasy]

وقتی من میدونم رقصیدن و بی حجاب بودنم و آرایش کردن و....اینها همه باعث ناراحتی امام زمانم میشه حداقل وقتی حاجتمو ازش گرفتم مراعات کنم و سریع به جای شکر خدا مراسم را نندازم
چرا زمانی که بیمار شدیم مثلا دستون شکسته و کلی درد می کشیم از خدا می خوایم که زودتر خوب شه و بشه مثل اولش بعدش که خوب شد لاک میزنیم و به نا محرم نشون میدیم ؟

چه امام زمان حساسی هم دارن ایشون:e40d:

[Mehrbod]

چه امام زمان حساسی هم دارن ایشون:e40d:

برخی بانوان رابطه احساسی با آغا برقرار میکنن:




http://www.daftarche.com/images/imported/2012/12/13.jpg


خواهرم در میان نگاه پرمهر :e106: امام زمان (عج*) و نگاه شهوت آلود پسران،
کدام را میخواهی؟؟؟؟



* عج کوتاه شده عجــــــــق as in عجـــــقم

[Mehrbod]

دوستان این اندازه کارزایی نکنید! بمهر گفتمانهای جدی بیرون از پاتوق!

[undead_knight]

من موندم چرا توی این فیس بوک در قسمت
People You May Know
خیلی وقت ها کسایی رو معرفی میکنه به من پسوند اسمشون"جنده"هست،حالا نه دوست مشترک باهاشون دارم نه پیج هایی که لایک میکنم به این تیریپا میخوره :)))

[nirvana]

امروز رو برد محل کارم زده بود:
بهترین انسانها نزد خداکسی ست که اجازه دهد دیگران از او بهره ببرند
:))))
امامش هم یادم نیست کی بود

[nirvana]

تازه چند هفته پیشم زده بود:
هر کس که به من امدن ربیع الاول را بشارت دهد من بشارت بهشت را به او میدهم
یه همچی چیزی:)))
اینو پیغمبر خاتم گفته بود یادمه:))

[Dariush]

درود بر دوستان گرامی
شب تان خوش
چند نفر از شما چون با من در شب زنده داریِ همراه با چای و سیگار و کتاب اشتراک دارد؟(من اینها را از پدرم به ارث برده ام)

[SAMKING]

درود بر دوستان گرامی
شب تان خوش
چند نفر از شما چون با من در شب زنده داریِ همراه با چای و سیگار و کتاب اشتراک دارد؟(من اینها را از پدرم به ارث برده ام)
شب زنده داری با چای و با کتاب (الکترونیکی)...ولی بدون سیگار...سیگار خوب نیست بیمار میشم:e056:

[SAMKING]

من موندم چرا توی این فیس بوک در قسمت
People You May Know
خیلی وقت ها کسایی رو معرفی میکنه به من پسوند اسمشون"جنده"هست،حالا نه دوست مشترک باهاشون دارم نه پیج هایی که لایک میکنم به این تیریپا میخوره :)))
فیسبوک هرگز اشتباه نمیکنه:e011:
حتمن نرم افزارشون تو لایه های درونیت هرزگی دیده:e409:

[Dariush]

بله، بی شک بد است و بیماری زاست
من به همان عمرِ کمترِ با سیگار، به عمر بیشترِ بدونِ سیگار خشنود ترم!
و البته شما حداقل در دو مورد با من اشتراک دارید.

[Dariush]

می بینم که دوستان کم گو(و شاید کم رو) شده اند!

[nirvana]

جناب داریوش من چای و سیگار راهستم ولی کتاب را درحال حاضر خیر چون چشمانم خسته اند و قیلی ویلی میروند:)

[undead_knight]

می بینم که دوستان کم گو(و شاید کم رو) شده اند!
زمینه کم گویی و کم رویی رو بیان کنید تا شفاف سازی بشه شاید هم کمی"گویی"توی اون زمینه ها اضافه کنیم :))

[Alice]

می بینم که دوستان کم گو(و شاید کم رو) شده اند!

اکنون چه شده پس از مدت ها برگشته اید و گیر شب‌نشینی داده اید ؟ (((:
شب زنده‌داری با قهوه و کتاب* را هستم ولی سیگار را نه ؛ کنون در دوران
ترک بسر می‌برم ! (((:
(هرآینه پیشتر بسی سیگار می‌کشیدم ولی کژخویی (اعتیاد) هرگز نداشته‌ام)

* من روی هم رفته یک دم ورق زدن ِ کتاب و کتاب‌خوانی را به هزاران ای‌بوک
و ویکی پدیا و این‌جور مزخزفات نخواهم داد !

[Dariush]

منم امروز در چند صفحه از این کتاب ریاضیات مهندسی از صبح تا یکی دو ساعت پیش چنان گیر کردم که سرسام گرفتم.آنرا برای حالت کلی گفتم!

[undead_knight]

من روی هم رفته یک دم ورق زدن ِ کتاب و کتاب‌خوانی را به هزاران ای‌بوک
و ویکی پدیا و این‌جور مزخزفات نخواهم داد !
باز به ویکی پدیا توهین کردی! :))
ویکی پدیا هیچی،ایبوک هایی که به زبان های مختلف و با دسترسی خیلی بیشتر از کتاب هستند رو دیگه نمیشه نادیده گرفت:)
همینجوری ادامه بدی second rate mind میمونیا:))

[Dariush]

اکنون چه شده پس از مدت ها برگشته اید و گیر شب‌نشینی داده اید ؟ (((:
شب زنده‌داری با قهوه و کتاب* را هستم ولی سیگار را نه ؛ کنون در دوران
ترک بسر می‌برم ! (((:
(هرآینه پیشتر بسی سیگار می‌کشیدم ولی کژخویی (اعتیاد) هرگز نداشته‌ام)

* من روی هم رفته یک دم ورق زدن ِ کتاب و کتاب‌خوانی را به هزاران ای‌بوک
و ویکی پدیا و این‌جور مزخزفات نخواهم داد !
قدری گرفتاری دارم.دو سه هفته دیگر گرفتاری هایم پایان خواهند یافت و بیشتر اینجا خواهم بود.
من هم چنین هستم .هرگز معتاد به سیگار نبوده ام.اما وقتی شب سرد باشد و چند دم سرد
به ریه هایتان برود، قدری هم سرتان درد گرفته باشد، آنگاه بی شک، بیش از هر چیزی سیگار
اولین چیزی ست به یادش می یوفتید.
و در مورد ورق زدن کتاب هم با شما هم داستانم، اما کتاب چنان گران شده است که من که قبلا
همیشه به وقت بیرون رفتن، بخشی از وقتم را در کتاب فروشی ها میگذراندم، اکنون از ورود به کتاب فروشی پرهیز
میکنم چرا که میدانم حتما وسوسه شده و کتابی میخرم و پولم را بر باد میدهم!

[Dariush]

زمینه کم گویی و کم رویی رو بیان کنید تا شفاف سازی بشه شاید هم کمی"گویی"توی اون زمینه ها اضافه کنیم :))
زمینه کم گویی را که آنها که کم گویی میکنند باید مشخص کنند.(از جمله راسل و آنارشی)

[Alice]

ویکی پدیا هیچی،ایبوک هایی که به زبان های مختلف و با دسترسی خیلی بیشتر از کتاب هستند رو دیگه نمیشه نادیده گرفت:)

اگر از ویکی فاکتور بگیریم ، با بند بالا همسو ام ؛ ولی باز خوشی و لذتی
که در نسک‌خوانی و معاشقه با کتاب هست ، هرگز در کالبد ِ یک ای‌بوک
نخواهد بود !
پیش‌ترها استادی داشتم که از آداب و رُسومات نسک‌خوانی ِ خودش به
من گفته بود ، جوری وسوسه‌برانگیز سخن می‌گفت که من از آن‌پس کتاب
را بیشتر از روی ِ سرخوشی بردن و معاشقه می‌خوانم !
رویهم رفته تراز و شایمندی کتاب هرگز با یک ای‌بوک سنجش‌پذیر نیست !


قدری گرفتاری دارم.دو سه هفته دیگر گرفتاری هایم پایان خواهند یافت و بیشتر اینجا خواهم بود.
من هم چنین هستم .هرگز معتاد به سیگار نبوده ام.اما وقتی شب سرد باشد و چند دم سرد
به ریه هایتان برود، قدری هم سرتان درد گرفته باشد، آنگاه بی شک، بیش از هر چیزی سیگار
اولین چیزی ست به یادش می یوفتید.

نه !
این روزها بی‌اندازه از آسمان آلوده‌ی تهران دود می‌خورم ؛ چندگاهی‌ست که شاید
به همین انگیزه‌ها سیگار را بوسیده‌ام گذاشته‌ام کنار ... ! :e418:

[SAMKING]

رویهم رفته تراز و شایمندی کتاب هرگز با یک ای‌بوک سنجش‌پذیر نیست !
نخیر!! ای بوک خیلی هم خوبه!:e414:

کتابهای ممنوعه را از کجا میخواهید گیر بیاورید؟ناچاریم ای بوک بخوانیم دیگر!

[undead_knight]

اگر از ویکی فاکتور بگیریم ، با بند بالا همسو ام ! ولی باز خوشی و لذتی که در
نسک‌خوانی و معاشقه با کتاب هست ، هرگز در کالبد ِ یک ای‌بوک نیست !
پیش‌ترها یک استاد پیر ادبور داشتم که بسیار مرا دوست می‌داشت ، از آداب و
رُسومات کتاب‌خوانی خودش به من گفته بود ، جوری وسوسه‌برانگیز می‌گفت که
هر بنی بشری را به کتاب‌خوانی شیفته می‌کرد ! من از آن‌پس کتاب را بیشتر به
انگیزه‌ی سرخوشی بردن می‌خوانم !
آه سنت گرایی از نوع خاطره گرا:))

خب من این نوع لذت از کتاب خوندن رو مثل فتیش در سکس میدونم!:))یعنی به جای اینکه محتوای کتاب(سکس) خوشی اور باشه آداب و رسوم یا چیزهای مربوط(فتیش) خوشی اور میشه:)
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/01/136.jpg

PHD in beauty annihilation :))

[SAMKING]

آه سنت گرایی از نوع خاطره گرا:))

خب من این نوع لذت از کتاب خوندن رو مثل فتیش در سکس میدونم!:))یعنی به جای اینکه محتوای کتاب(سکس) خوشی اور باشه آداب و رسوم یا چیزهای مربوط(فتیش) خوشی اور میشه:)
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/01/136.jpg

PHD in beauty annihilation :))
حالا دیدی فیسبوک اشتباه نمیکنه!!:e402:

[Dariush]

نه !
این روزها بی‌اندازه از آسمان آلوده‌ی تهران دود می‌خورم ؛ چندگاهی‌ست که شاید
به همین انگیزه‌ها سیگار را بوسیده‌ام گذاشته‌ام کنار ... !
هرگز از سیگار کشیدن در تهران لذت نبرده ام.و مطمئنم اگر روزی بخواهم سیگار را برای
همیشه ترک کنم، باید در تهران ساکن شوم!

[Alice]

آه سنت گرایی از نوع خاطره گرا:))

خب من این نوع لذت از کتاب خوندن رو مثل فتیش در سکس میدونم!:))یعنی به جای اینکه محتوای کتاب(سکس) خوشی اور باشه آداب و رسوم یا چیزهای مربوط(فتیش) خوشی اور میشه:)
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/01/136.jpg

PHD in beauty annihilation :))

بی‌هوده نیست که نرم‌افزار فیس‌بوک ، افراد بی بند و بار جنسی را به شما پیشنهاد می‌کند ! :e108:

[undead_knight]

حالا دیدی فیسبوک اشتباه نمیکنه!!:e402:
اینکه فیسبوک به من"جنده" پیشنهاد میکنه چه ربطی به پی اچ دی من داره :)))
من فقط لذت از خود کتاب رو به فتیش تشبیه کردم،اگر این فتیش رو دوست داشتم شاید این پیشنهاد فیسبوک معقول بود:))
به قول شلدون مثل اینکه من زیادی برای بعضی چیزها فرگشت یافته هستم:)))

[undead_knight]

بی‌هوده نیست که نرم‌افزار فیس‌بوک ، افراد بی بند و بار جنسی را به شما پیشنهاد می‌کند ! :e108:
هر بی بند و بار جنسی که " جنده" نیست،"جنده" کسی هست که در ازای سکس پول میگیره:))
اگر واقعا افراد بی بند و بار پیشنهاد میکرد که ناراضی نبودم:)))

[sonixax]

هر بی بند و بار جنسی که " جنده" نیست،"جنده" کسی هست که در ازای سکس پول میگیره:))
اگر واقعا افراد بی بند و بار پیشنهاد میکرد که ناراضی نبودم:)))

نه دیگه ! به اون میگن تن فروش .
جنده اغلب به كسی میگن كه با هر كسی سكس میكنه بدون دریافت چیزی و فقط برای خواباندن غریزه جنسی اش ، زن و مرد هم ندارد .
بسیاری از پسرهای ایرانی به خاطر سركوب جنسی كه شده اند در حقیقت یك فاحشه هستند .
روابط جنسی خارج از روابط احساسی چیز قشنگی نیست ولی لازمه.

[sonixax]

راستی نه كتاب ، نه سیگار ، نه چای ، بلكه یك بازی كامپیوتری یا یك فیلم دبش :e00e:

[undead_knight]

نه دیگه ! به اون میگن تن فروش .
جنده اغلب به كسی میگن كه با هر كسی سكس میكنه بدون دریافت چیزی و فقط برای خواباندن غریزه جنسی اش ، زن و مرد هم ندارد .
بسیاری از پسرهای ایرانی به خاطر سركوب جنسی كه شده اند در حقیقت یك فاحشه هستند .
روابط جنسی خارج از روابط احساسی چیز قشنگی نیست ولی لازمه.
تن فروش همون جنده هست:)

جنده : جنده . [ ج ِ دَ / دِ ] (ص ) زن بدعمل . بدکاره . زن تباه کار که شغلش تبهکاریست . فاحشه . روسبی . قحبه .
این از این عادات فرهنگی مسخره هست،البته همینکه کلمه "جنده"بار معنایی خیلی خاصی داشته باشه هم خنده داره.
یک واژه بسیار مناسب داریم که همین بی بند و بار هست،قشنگی هم که نسبی هست.(در ضمن اینها هیچ ربطی نداره که کسی تائید بکنه یا ردشون بکنه اینها از نظر من جز ترجیحات مربوط به سکس هستند)
با همه اینها هنوز هم من دوست ندارم فیسبوک بهم جنده پیشنهاد بکنه:)))

[undead_knight]

راستی نه كتاب ، نه سیگار ، نه چای ، بلكه یك بازی كامپیوتری یا یك فیلم دبش :e00e:
hey nerd :))
الان که دارم سریال بیگ بنگ تئوری رو میبینم،بازی رو هم که هستم،چه سبکی؟:))

[Dariush]

راستی نه كتاب ، نه سیگار ، نه چای ، بلكه یك بازی كامپیوتری یا یك فیلم دبش
حالتان خوب شد؟گفته بودید آنفلونزا گرفته اید.

[Alice]

تن فروش همون جنده هست:)

تن فروش ؛ تن + فروش ! کسی که تنش را به ازای پول و یا بهره‌ای می‌فروشد !

با بی بند و باری جنسی و ... هم یکی نیست !

[SAMKING]

حالتان خوب شد؟گفته بودید آنفلونزا گرفته اید.
اووف:e420:..چه نکته های ریزی در یاد شما میمونه، جالبه جالبه...

[undead_knight]

تن فروش ؛ تن + فروش ! کسی که تنش را به ازای پول و یا بهره‌ای می‌فروشد !

با بی بند و باری جنسی و ... هم یکی نیست !
این در واژه نامه ویزه آلیس بود؟!:))

زن تباه کار که شغلش تبهکاریست
من هم که گفتم یکی نیست ولی جنده همون تن فروش هست مگر اینکه کسی به ازای شغل هیچ پولی دریافت نکنه:))

[sonixax]

hey nerd :))
الان که دارم سریال بیگ بنگ تئوری رو میبینم،بازی رو هم که هستم،چه سبکی؟:))
شخص اول نباشه كفایت میكنه ، مورتال كامبت ٢٠١١ گزینه خوبیست .

حالتان خوب شد؟گفته بودید آنفلونزا گرفته اید.
سپاس بهتر هستم ، فقط مدام سرفه میكنم . حداقل تشنج و تب و لرز ندارم :e14c:

[Alice]

این در واژه نامه ویزه آلیس بود؟!:))
من هم که گفتم یکی نیست ولی جنده همون تن فروش هست مگر اینکه کسی به ازای شغل هیچ پولی دریافت نکنه:))

واژه‌نامه دهخدا همه‌ی آرش‌های یک واژه را پیش روی می‌نهد !

« زن بدعمل . بدکاره . زن تباه کار که شغلش تبهکاریست . فاحشه . روسبی . قحبه . غر. در وجه تسمیه ٔ این کلمه حد و ...»

روشن است که یک تن فروش ، بدکاره هم هست ؛ پس بدکارگی
زابی‌ست فراگیرتر از تن‌فروشی و زن بدکاره به بایستگی تن‌فروش
هم نیست !

[undead_knight]

شخص اول نباشه كفایت میكنه ، مورتال كامبت ٢٠١١ گزینه خوبیست .

دو سالی هست که از کلا به سری مورتال کامبت دست نزدم باید یکم تمرین کنم قبلش:))
(خوشبختانه همچنان ساب زیرو کاراکتر قابل بازی هست:)) )

[sonixax]

این در واژه نامه ویزه آلیس بود؟!:))

من هم که گفتم یکی نیست ولی جنده همون تن فروش هست مگر اینکه کسی به ازای شغل هیچ پولی دریافت نکنه:))

جنده در قبال سكس پول نمیگیره ، تو ایران بهش میگن جنده دوزاری !!!!
ولی تن فروشی رسمن یك شغل است .
اون دهخدا هم خیلی قابل اطمینان نیست ، همه میتونن ویرایشش كنند .

[sonixax]

دو سالی هست که از کلا به سری مورتال کامبت دست نزدم باید یکم تمرین کنم قبلش:))
(خوشبختانه همچنان ساب زیرو کاراکتر قابل بازی هست:)) )
اسكورپیون ، نوب ، استرایكر ، ریدن ، اسموك و صد البته شیوا .

[sonixax]

ما بریم لالا ، جاكشی (اسباب كشی) داریم و كلی كار ناتمام برای فردا .

[undead_knight]

جنده در قبال سكس پول نمیگیره ، تو ایران بهش میگن جنده دوزاری !!!!
ولی تن فروشی رسمن یك شغل است .
اون دهخدا هم خیلی قابل اطمینان نیست ، همه میتونن ویرایشش كنند .
you sure
!?
واقعا سیستمش شبیه ویکی پدیاست!؟:))
ببین واژه شناسی این کلمات رو با یک کلمه معادل انگلیسی نشون میدم،در انگلیسی bitch یکی از معانیش جنده هست،در جایی هم استفاده میشه که واقعا شخص یک sex worker نیست بلکه به این خاطر که شبیه شدن به یک تن فروش توهین آمیز به نظر میرسه،بنابراین ازش استفاده میشه.
حالا در مورد جنده هم به همین منوال هست،خیلی وقت ها منظور این نیست که واقعا طرف تن فروشه ولی استفاده از این کلمه به این ایده مربوطه که به ارجاع به تن فروشی یک کلمه توهین آمیز رو داریم.

بنابراین چرا مثلا جنده توهین امیز تلقی میشه ولی بی بند و بار توهین آمیز تلقی نمیشه!؟دلیلش دقیقا مربوط به ارجاع معنی هست :)

[undead_knight]

ما بریم لالا ، جاكشی (اسباب كشی) داریم و كلی كار ناتمام برای فردا .
اسپاگتی به همراه جندگان یارت باشند:))
البته نه از نوع دوزاری:)))

[Dariush]

دوستان، من نیز شما را بدرود می گویم.شب خوبی داشته باشید.تا دو سه هفته دیگر همین جا میبینم تان.

[undead_knight]

واژه‌نامه دهخدا همه‌ی آرش‌های یک واژه را پیش روی می‌نهد !

« زن بدعمل . بدکاره . زن تباه کار که شغلش تبهکاریست . فاحشه . روسبی . قحبه . غر. در وجه تسمیه ٔ این کلمه حد و ...»

روشن است که یک تن فروش ، بدکاره هم هست ؛ پس بدکارگی
زابی‌ست فراگیرتر از تن‌فروشی و زن بدکاره به بایستگی تن‌فروش
هم نیست !

این نکته واژه (http://www.daftarche.com/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-2/%D9%BE%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%82-%D8%B4%D8%A8-%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C-672/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-220.html#post28527)هاست.

اصولا اگر ریشه واژه ها رو دنبال کنیم میبینیم به جز یک سری چرت و پرت دینی و ایدولوژیک نیست.مثل بد کاره:

زن تباهکار.زانیه . هرزه . فاجر
یعنی همینکه کسی از دایره اسلام بیرون شد و خارج از عقد و ضیغه و از این جور چیزها تن به سکس داد فاجره،هرزه و زانیه و تباهکار حساب میشه.
بارها گفتم دینداران زبان رو قبضه کردند مواظب باشید :)

[SAMKING]

پیرامون گفتگوی آنددنایت و آلیس:(اینو باید تو کدوم جستار قرار میدادم؟:e108:)


از دفتر خاطرات یک زن بد کاره :

برای اینکه یک ساعت با مردی بگذرانم، 350 فرانک سوییس می‌گیرم. در واقع اغراق است. اگر در آوردن لباس‌ها را حساب نکنیم و تظاهر به محبت و صحبت درباره‌ی مسائل پیش پا افتاده و لباس پوشیدن را، کل این مدت می‌شود یازده دقیقه رابطه‌ی جنسی.

یازده دقیقه. دنیا دور چیزی می‌گردد که فقط یازده دقیقه طول می‌کشد. به خاطر این یازده دقیقه است که در یک روز 24 ساعته (با این فرض که همه‌ی زن و شوهرها هر روز عشقبازی کنند، که مزخرف است و دروغ)، مردم ازدواج می‌کنند،‌ خانواده تشکیل می‌دهند،

گریه‌ی بچه‌ها را تحمل می‌کنند، مدام توضیح می‌دهند که چرا دیر آمده‌اند خانه، به صد تا زن دیگر نگاه می‌کنند با این آرزو که با آن‌ها چرخی دور دریاچه‌ی ژنو بزنند، برای خودشان لباس‌های گران می‌خرند و برای زن‌هایشان لباس‌های گران‌تر، به فاحشه‌ها پول می‌دهند تا جبران کمبودشان را در زندگی زناشویی‌شان بکنند و نمی‌دانند این کمبود چیست.

همین یازده دقیقه، صنعت عظیم لوازم‌آرایش، رژیم‌های غذایی، باشگاه‌های ورزشی، پ_و_رنوگرافی، قدرت را می‌گرداند. و وقتی مردها دور هم جمع می‌شوند، ‌برخلاف تصور زن‌ها، اصلاً راجع به زن‌ها حرف نمی‌زنند. از کار و پول و ورزش حرف می‌زنند.
یک جای کار تمدن ما ایراد اساسی دارد.*

(از کتاب 11 دقیقه اثر پائولو کوئلیو)

[Alice]

این نکته واژه هاست.

فردید من از «بدکاره» همان «جنده» بود !

داستان روشن است ؛ "جنده" کسی‌ست که دچار بی‌بند و بارگی
جنسی می‌باشد ، "تن‌فروش"* زیرگردآیه‌ای از آن است !

خب کجای این کژتابی دارد ؟

*ببینید تن‌فروش دو واژه (تن+فروش) نیست ؛ از بیخ یک واژه است
که از دوتکواژ آمیخته برآمده است ؛ کسی که تنش را به بهره‌ای می‌فروشد !

[SAMKING]

به سلامتی مهربد هم بیدار شد ما بریم بخوابیم دیگه...

مهربد پرچم رو زمین نمونه:e00e:

[undead_knight]

فردید من از «بدکاره» همان «جنده» بود !

داستان روشن است ؛ "جنده" کسی‌ست که دچار بی‌بند و بارگی
جنسی می‌باشد ، "تن‌فروش"* زیرگردآیه‌ای از آن است !

خب کجای این کژتابی دارد ؟

*ببینید تن‌فروش دو واژه (تن+فروش) نیست ؛ از بیخ یک واژه است
که از دوتکواژ آمیخته برآمده است ؛ کسی که تنش را به بهره‌ای می‌فروشد !
دوباره مجبورم رابطه بین bitch و sex worker رو توضیح بدم؟! :)
خب شما کجا ثابت کردی جنده=بی بند و بار!؟ همین رو اثبات بکنی کل معادلت درسته اگر نتونی اثباتش بکنی پس معادلت هم اشتباه میشه :)

[Alice]

دوباره مجبورم رابطه بین bitch و sex worker رو توضیح بدم؟! :)
خب شما کجا ثابت کردی جنده=بی بند و بار!؟ همین رو اثبات بکنی کل معادلت درسته اگر نتونی اثباتش بکنی پس معادلت هم اشتباه میشه :)

مجلس تمام گشت و به پایان رسید عمر ... !

دوستان من هم می‌روم بخوابم که فردا بسی کار و زندگی دارمـــ... ؛

پگاه/بامداد/شب/روزتان نیک ... !

:e303:

[Mehrbod]

میتوانید همگی دست از این واژه یا بهتر بگیم گزاره‌ی بی سر و ته «بی بند و بار جنسی» دست بردارید که برابر درست آنرا یافتم! (:



تن‌کامه = بی‌بندوبار گُنیک (جنسی) = promiscuous
تن‌کامگی = بی بندوباری گُنیک (جنسی) = promiscuity


تو این گفتمانهای هم‌میهن من دیده بودم که بیشتر مردم بی "بندوبار" رو یکسان با "بی بندوبار جنسی" میبینند هنگامکه که اینها دوتا واژه سراسر دگرسانند و خود مایه‌ی بیراهه اندیشی میشوند!



https://www.facebook.com/pure.persian/posts/479779108723959?comment_id=5174694&offset=0&total_comments=3

[undead_knight]

میتوانید همگی دست از این واژه یا بهتر بگیم گزاره‌ی بی سر و ته «بی بند و بار جنسی» دست بردارید که برابر درست آنرا یافتم! (:



تن‌کامه = بی‌بندوبار گُنیک (جنسی) = promiscuous
تن‌کامگی = بی بندوباری گُنیک (جنسی) = promiscuity


تو این گفتمانهای هم‌میهن من دیده بودم که بیشتر مردم بی "بندوبار" رو یکسان با "بی بندوبار جنسی" میبینند هنگامکه که اینها دوتا واژه سراسر دگرسانند و خود مایه‌ی بیراهه اندیشی میشوند!



https://www.facebook.com/pure.persian/posts/479779108723959?comment_id=5174694&offset=0&total_comments=3
خب بلاخره جنده=تن کامه محسوب میشه؟:))

[Ouroboros]

دوستان حال که بحث جنده‌بازی‌ست... یک سوال: کسی از رفقا تا بحال بابت سکس پول داده؟!
من یکبار این کار را کرده‌ام چون از طرف خیلی خوشم آمده بود. اما منی که در رخت‌خواب به‌سان ِ شیر شرژه می‌مانم چنان بی‌دست و پا شده بودم و نمی‌دانستم چه بکنم که مپرس.. همین خرفتی باعث شد اصلا از آن لذتی نبرم و دیگر به دنبالش نرفتم..

[Mehrbod]

خب بلاخره جنده=تن کامه محسوب میشه؟:))


در تعریف درست:


جنده = روسپی = تن‌فروشی در برابر پول

در تعریف خیابانی:


جنده = کسیکه با هرکس که از راه رسید میخوابد ≈ تن‌کامه

تن‌کامه = کسیکه برای خوشی بردن از تن خود و سکس، با هر آن کس که "دوست داشت" میخوابد و وفاداری کم تا هیچی دارد.

[Mehrbod]

دوستان حال که بحث جنده‌بازی‌ست... یک سوال: کسی از رفقا تا بحال بابت سکس پول داده؟!
من یکبار این کار را کرده‌ام چون از طرف خیلی خوشم آمده بود. اما منی که در رخت‌خواب به‌سان ِ شیر شرژه می‌مانم چنان بی‌دست و پا شده بودم و نمی‌دانستم چه بکنم که مپرس.. همین خرفتی باعث شد اصلا از آن لذتی نبرم و دیگر به دنبالش نرفتم..

نه من همینجوریش از بیماری‌های جنسی مانند سگ میترسم، خوابیدن با روسپیش بس ترسناکه امیر جان! (:

هر چند این درباره روسپی‌های ایرانه، توی اروپا به نگرم خوابیدن با روسپی امن‌تره، چون کارت بهداشت داره!!

[undead_knight]

در تعریف درست:


جنده = روسپی = تن‌فروشی در برابر پول

در تعریف خیابانی:


جنده = کسیکه با هرکس که از راه رسید میخوابد ≈ تن‌کامه

تن‌کامه = کسیکه برای خوشی بردن از تن خود و سکس، با هر آن کس که "دوست داشت" میخوابد و وفاداری کم تا هیچی دارد.

now we're talking ;)

خب واقعا فکر میکنم یک چیز شفافی باشه که وقتی بیش از دو پست در مورد اختلاف معنی زده میشه منظور معنای خیابانی نیست:)
حتی اگر فرگشت هم دخیل نباشه مثل اینکه خودشیفته بودن گاهی وقت ها اجتناب ناپذیره:))

[Mehrbod]

now we're talking ;)

خب واقعا فکر میکنم یک چیز شفافی باشه که وقتی بیش از دو پست در مورد اختلاف معنی زده میشه منظور معنای خیابانی نیست:)
حتی اگر فرگشت هم دخیل نباشه مثل اینکه خودشیفته بودن گاهی وقت ها اجتناب ناپذیره:))


فردیدت این بود آندد جان که واژه جنده پیشتر همان تن‌کامه بوده، امروز به روسپی و تنفروشی رسیده؟

خب تعریف‌های امروز که همان بالایی‌ها بود، ولی ریشه واژه به نگرم درست میگی، روسپی یک جور بار دینی
داشته یا همان کسی که بیرون از آیین‌های دین با دیگران میخوابیده (زنای خودمان) را "بدکاره" و روسپی میخوانده‌اند.

اینجور که از دهخدا میشود بیرون کشید، روسپی هم همان روسپید (روسیاه) بوده، مانند "زلف علی" خودمان برای "کچل" که تیکه‌ باشد (:


تعریف‌های امروزین ولی درست و فرنودینن دیگر، چه کاریه دوباره یک چم کهنه رو بیرون بکشیم؟

[undead_knight]

فردیدت این بود آندد جان که واژه جنده پیشتر همان تن‌کامه بوده، امروز به روسپی و تنفروشی رسیده؟

خب تعریف‌های امروز که همان بالایی‌ها بود، ولی ریشه واژه به نگرم درست میگی، روسپی یک جور بار دینی
داشته یا همان کسی که بیرون از آیین‌های دین با دیگران میخوابیده (زنای خودمان) را "بدکاره" و روسپی میخوانده‌اند.

اینجور که از دهخدا میشود بیرون کشید، روسپی هم همان روسپید (روسیاه) بوده، مانند "زلف علی" خودمان برای "کچل" که تیکه‌ باشد (:


تعریف‌های امروزین ولی درست و فرنودینن دیگر، چه کاریه دوباره یک چم کهنه رو بیرون بکشیم؟
خب من مخالف استفاده بار دینی یا ایدولوژیک از وازه ها هستم،مثل حرام زاده که برای کسی که باور به مذهب نداره کاملا بی معناست.حتی فحشش هم مسخرست.

یعنی این واژه ها حتی از واژگان کسانی که دیندار نیستند باید متروک بشند چون کاملا بی معنا هستند،همین حرام زاده رو در نظر بگیر حتی اگر کسی معنای اولیه رو هم ندونه باز استفاده از وازه معنایی جز تائید مفهوم دینی اون نداره:)

[Mehrbod]

خب من مخالف استفاده بار دینی یا ایدولوژیک از وازه ها هستم،مثل حرام زاده که برای کسی که باور به مذهب نداره کاملا بی معناست.حتی فحشش هم مسخرست.

یعنی این واژه ها حتی از واژگان کسانی که دیندار نیستند باید متروک بشند چون کاملا بی معنا هستند،همین حرام زاده رو در نظر بگیر حتی اگر کسی معنای اولیه رو هم ندونه باز استفاده از وازه معنایی جز تائید مفهوم دینی اون نداره:)

خب آندد جان امروز خودش تهی از بار دینی شده دیگر! روسپی که امروز کاری به زنا کردن نداره، یکسان با "تنفروشی" است.

من هم درست شاید نخوانده باشم، ولی کاربرد "جنده" برای "تن‌کامه" را نمیپسندم، جنده واژه‌ای تازی و یکچَم با روسپی ئه.

اینجا ما یک جُستار از راسل داشتیم در همینباره: ادبیات سکولار (http://www.daftarche.com/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-12/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%DA%A9%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%B1-396/)


برای حرامزاده هم کوشیده بودیم واژه‌ای بیاییم و گفتیم همان "بی پدر" یا "بی مادر" یا generic آن، "بی زادآور" درست است.



پیوند اینها به خودشیفتگی من چه بود اکنون؟

[undead_knight]

خب آندد جان امروز خودش تهی از بار دینی شده دیگر! روسپی که امروز کاری به زنا کردن نداره، یکسان با "تنفروشی" است.

من هم درست شاید نخوانده باشم، ولی کاربرد "جنده" برای "تن‌کامه" را نمیپسندم، جنده واژه‌ای تازی و یکچَم با روسپی ئه.

اینجا ما یک جُستار از راسل داشتیم در همینباره: ادبیات سکولار (http://www.daftarche.com/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-12/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%DA%A9%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%B1-396/)


برای حرامزاده هم کوشیده بودیم واژه‌ای بیاییم و گفتیم همان "بی پدر" یا "بی مادر" یا generic آن، "بی زادآور" درست است.



پیوند اینها به خودشیفتگی من چه بود اکنون؟
خب ببین از نگاه ما بی معناست،مگر میشه یک نفر پدر یا مادر بیولوژیک نداشته باشه!؟(البته به جز کلون شدن!)اگر ما میپذیریم که مفهوم دینی اینجا نقشی نداره پس به این دلیل که پدر و مادر بیولوژیک همواره وجود دارند چنین واژگانی حداقل به جز در مورد کلون ها بیمعنا هستند:))

نه دیگه ! به اون میگن تن فروش .
جنده اغلب به كسی میگن كه با هر كسی سكس میكنه بدون دریافت چیزی و فقط برای خواباندن غریزه جنسی اش ، زن و مرد هم ندارد .
بسیاری از پسرهای ایرانی به خاطر سركوب جنسی كه شده اند در حقیقت یك فاحشه هستند .
روابط جنسی خارج از روابط احساسی چیز قشنگی نیست ولی لازمه.


تن فروش ؛ تن + فروش ! کسی که تنش را به ازای پول و یا بهره‌ای می‌فروشد !

با بی بند و باری جنسی و ... هم یکی نیست !
دو صفحه بحث در مورد معنای واژها ی جنده و تن فروش و بی بند و بار و... و آخر هیچ! :)

به خودشیفتگی من بود،چرا به خودت میگیری:)))

[Mehrbod]

خب ببین از نگاه ما بی معناست،مگر میشه یک نفر پدر یا مادر بیولوژیک نداشته باشه!؟(البته به جز کلون شدن!)اگر ما میپذیریم که مفهوم دینی اینجا نقشی نداره پس به این دلیل که پدر و مادر بیولوژیک همواره وجود دارند چنین واژگانی حداقل به جز در مورد کلون ها بیمعنا هستند:))


نه ما اینجا ترفند زدیم!
اگر پدر کسی ناشناس بود پس میشود بی‌پدر، اگر شناس بود، خب دیگر واژه‌ای نداریم برای او به کار ببریم، چون اگر بخواهیم به کار ببریم میشود دینی (:

پس بیپدر یا بیمادر یا بی‌زادآور برای کسانی به کار میروند که زادآورشان ناشناس است و بس، جدای آنهم نیازی به واژه نداریم.






دو صفحه بحث در مورد معنای واژها ی جنده و تن فروش و بی بند و بار و... و آخر هیچ! :)


کوت‌ها از کی بود روشن نیست، من هنوز قند تو دلم داره آب میشه برای این "تن‌کامه"، دست درد گرفتم از بس نوشتم "بی بندوبار جنسی":


آغاز بی بند و باری...! - صفحه 16 (http://forum.hammihan.com/thread33020-16.html#post3512426)


در کنار آن، تن‌کامگی (= بی بند و باری جنسی) باز هیچ پیوندی به «بی بندوباری» ندارد:

بی بندوبار جنسی ≠ بی بندوبار

بی بندوبار = وِلِنگار، بی بند و بار: کسیکه در زندگی قانونگریز است.

بی بندوبار جنسی = تن‌کامه: آنکس که با هر که "دوست داشت" برای کام گرفتن (خوشی بردن) از تن خود میخوابد.


همانجور که:

خورشت ≠ خورشت قرمه‌سبزی



امید است که جا بیافتد.





به خودشیفتگی من بود،چرا به خودت میگیری:)))


خودشیفته چو خودشیفته ببیند ... :21:

[undead_knight]

نه ما اینجا ترفند زدیم!
اگر پدر کسی ناشناس بود پس میشود بی‌پدر، اگر شناس بود، خب دیگر واژه‌ای نداریم برای او به کار ببریم، چون اگر بخواهیم به کار ببریم میشود دینی (:

پس بیپدر یا بیمادر یا بی‌زادآور برای کسانی به کار میروند که زادآورشان ناشناس است و بس، جدای آنهم نیازی به واژه نداریم.
یعنی اینکه در این ترفند عمدا یک چیز رو تا حدی اشتباه میگیم؟:)


کوت‌ها از کی بود روشن نیست، من هنوز قند تو دلم داره آب میشه برای این "تن‌کامه"، دست درد گرفتم از بس نوشتم "بی بندوبار جنسی":


آغاز بی بند و باری...! - صفحه 16 (http://forum.hammihan.com/thread33020-16.html#post3512426)


امید است که جا بیافتد.
مهم نیست،هرچند تو که متخصصی تشخیص بده نوشتار کیه:))
اگر به اندازه این سریال بیگ بنگ تئوری روی زبان شناسی پارسی وقت میزاشتم مطمئنا یک پی اچ دی هم در این زمینه کسب میکردم:))


خودشیفته چو خودشیفته ببیند ... :21:
نه خوشش نمیآید!:)
خودشیفته چون خودشیفته ببنید میپندارد که یا او خودش است یا اینکه شایستگی خودشیفته بودن ندارد! (این هم از پارسی :) )
اوکی؟:))

[Mehrbod]

یعنی اینکه در این ترفند عمدا یک چیز رو تا حدی اشتباه میگیم؟:)


نه خود واژه که درسته! اگر یک چیزی بی اندازه نادرستی‌اش آشکار بود، خود به خود مغز چم دوم را میاورد دیگر.

زمانیکه میگوییم این نوشته بی سر و تهه، آیا نوشته براستی بی سر و تهه؟ هر نوشته‌ای سرانجام یک سر و یک تهی دارد
دیگر، ولی اینجا ما میدانیم بی و سر ته نماره به همان چیزی که نوشته شده نیست، به درون‌مایه‌ی نوشته است که "میتواند" بی سر و ته باشد.

پس زمانیکه میگوییم "بی پدر"، روشنه که هر کس یک پدری دارد، ولی اینجا "بی‌پدر" به همان "ناشناسی" پدر می‌نمارد.

واژگان دیگر:


بیکار: آیا یک کارمند نمیتواند بیکار باشد؟

بی‌راهه: آیا راهی داریم که بی راه باشد!؟
...


فلسفه زبان‌شناسی را داری زیر و رو میکنیا آندد جان (:






مهم نیست،هرچند تو که متخصصی تشخیص بده نوشتار کیه:))
اگر به اندازه این سریال بیگ بنگ تئوری روی زبان شناسی پارسی وقت میزاشتم مطمئنا یک پی اچ دی هم در این زمینه کسب میکردم:))


آلیسش که از هفت فرسخ اونورتر روشن بود، اون یکی هم بیگمان خودت بودی .. به هر روی نه شما نادرست گفتی نه آلیس،
واژه‌های در گذر زمان میدگرند و همین "روسپی = تنفروش" امروزین خواستنیه. جنده هم نمیدانم از کجا آمده،
برای ناسزا دادن خوبه، ولی بهتره کم کم از گنجواژ بزداییمش، هم عربیه هم افزوده با داشتن "روسپی".

تن‌کامه هم که گرفتاری منو حل کرد، نبود این واژه‌ها مغز رو آشفته میکنه، تو همین جستار هم‌میهن دور از
باور میدونم کسی باریک شده باشه که این همه ما میگیم "بی بندوبار جنسی" این همون "بی بند و باری" تنها نیست!






نه خوشش نمیآید!:)
خودشیفته چون خودشیفته ببنید میپندارد که یا او خودش است یا اینکه شایستگی خودشیفته بودن ندارد! (این هم از پارسی :) )
اوکی؟:))

من که خودشیفته‌های فراتن رو دوست دارم، از فروتنی بدجور بیزارم:

نمایش مشخصات: Mehrbod - دفترچه (http://www.daftarche.com/members/mehrbod-14/)


خودخواهی و خودپرستی به جای فروتنی و بندگی.


بهتره یاد بگیریم با هم کنار بیایم، اگر نه باید با این فروتن‌ها سر و کله بزنیم (:

[mamad1]

واژه‌نامه دهخدا همه‌ی آرش‌های یک واژه را پیش روی می‌نهد !

« زن بدعمل . بدکاره . زن تباه کار که شغلش تبهکاریست . فاحشه . روسبی . قحبه . غر. در وجه تسمیه ٔ این کلمه حد و ...»

روشن است که یک تن فروش ، بدکاره هم هست ؛ پس بدکارگی
زابی‌ست فراگیرتر از تن‌فروشی و زن بدکاره به بایستگی تن‌فروش
هم نیست !

باز شروع کردید به بیرون کشیدن دل و روده این کلمات خدا زده برای اثبات حرفاتون به هم؟
جالبه که هیچ کدوم هم کوتاه نمیاد

:e415:
بکشید بیرون از دهخدا و این واژگان

[mamad1]

دوستان حال که بحث جنده‌بازی‌ست... یک سوال: کسی از رفقا تا بحال بابت سکس پول داده؟!
من یکبار این کار را کرده‌ام چون از طرف خیلی خوشم آمده بود. اما منی که در رخت‌خواب به‌سان ِ شیر شرژه می‌مانم چنان بی‌دست و پا شده بودم و نمی‌دانستم چه بکنم که مپرس.. همین خرفتی باعث شد اصلا از آن لذتی نبرم و دیگر به دنبالش نرفتم..

با اینکه موقعیت فراوون بوده و گاهی اصرار دوستان هم شدید بوده و البته وسوسه هم میشدم و یا حتی سکس لازم هم بودم و کلا همه شرایط ردیف بوده
اما این کارو نکردم هیچوقت

چون حس میکنم قراره بخوابی توی بغل یه آدم آهنی بی روح و بی حس

[nirvana]

خوب شد من دیشب زودرفتم و دراین بحث های مستهجن و گناه بار شرکت نکردم:))از چای و کتاب به کجاها که نرسیدید:))من فقط ازبانو آلیس تشکرمیکنم بخاطر واژه زیبای معاشقه با کتاب ؛من هم فقط دوست دارم کتاب در دستم باشد وبخوانم تا اینکه مطلبی را در نت بخوانم مثل عکس که دوست دارم در دستانم لمسش کنم و ببینمش تا اینکه عکس را روی سیستم ببینم :)

[Russell]

من بعلت تن آسایی زیاد از کتاب چاپ شده و ebook بیشتر کتاب صوتی را دوست دارم که لم بدهی گوش کنی.
یا بریزی رو یک mp3 player بروی قدم بزنی یا جایی آرام گوش دهی :e420:

[nirvana]

میبینم که پیشگامان تن آسایی که خود را پنهان کرده بودند کم کم رو نمایی میکنند:))جناب راسل این را اگر زودتر میگفتید اسم من به عنوان تن آساترین کاربر در لیست سیاه قرارنمیگرفت:))من فیلمی دیده بودم که البته اسمش یادم نیست که ملکه فرانسه برای خودشخصی مخصوص این کار داشت که فقط بنشیند کنارش و برایش کتاب بخواند البته این که شما میگویید ورژن بالاتر همان است دراینجا شمامیتوانی هرجاکه خواسته باشی تنهاقدم بزنی و از لحظات لذت ببری:)

[Russell]

میبینم که پیشگامان تن آسایی که خود را پنهان کرده بودند کم کم رو نمایی میکنند:))جناب راسل این را اگر زودتر میگفتید اسم من به عنوان تن آساترین کاربر در لیست سیاه قرارنمیگرفت:))من فیلمی دیده بودم که البته اسمش یادم نیست که ملکه فرانسه برای خودشخصی مخصوص این کار داشت که فقط بنشیند کنارش و برایش کتاب بخواند البته این که شما میگویید ورژن بالاتر همان است دراینجا شمامیتوانی هرجاکه خواسته باشی تنهاقدم بزنی و از لحظات لذت ببری:)
آری !!
من و mamad1 یکجا در همین سایت بحثمان این بود که من تن آسا تر هستم یا او،بعد او با آوردن شواهدی از شیراز من را قانع کرد که تنها باید برای مقام دوم در رشته تن آسایی رقابت کنم !!

[nirvana]

:))))اگر اینطور است پس من درمقام اول هستم همچنان :))چون یکبار ایشان داشت به من میگفت که برو بیرون دوستان جدیدی پیداکن کمی بگرد و خوش باش که من درهرمرحله جواب منفی میدادم و ایشان قانع میشد و دراخر گفت بابا تودیگه کی هستی:)))))

[undead_knight]

نه خود واژه که درسته! اگر یک چیزی بی اندازه نادرستی‌اش آشکار بود، خود به خود مغز چم دوم را میاورد دیگر.

زمانیکه میگوییم این نوشته بی سر و تهه، آیا نوشته براستی بی سر و تهه؟ هر نوشته‌ای سرانجام یک سر و یک تهی دارد
دیگر، ولی اینجا ما میدانیم بی و سر ته نماره به همان چیزی که نوشته شده نیست، به درون‌مایه‌ی نوشته است که "میتواند" بی سر و ته باشد.

پس زمانیکه میگوییم "بی پدر"، روشنه که هر کس یک پدری دارد، ولی اینجا "بی‌پدر" به همان "ناشناسی" پدر می‌نمارد.

واژگان دیگر:


بیکار: آیا یک کارمند نمیتواند بیکار باشد؟

بی‌راهه: آیا راهی داریم که بی راه باشد!؟
...


فلسفه زبان‌شناسی را داری زیر و رو میکنیا آندد جان (:
هر کسی گاهی نیاز به یادآوری داره:)
اینجا هم فراموش کردم به هر حال بین معنی روزمره و معنای فلسفی باید تفاوت گذاشت،میزارم خوش باشند:))



آلیسش که از هفت فرسخ اونورتر روشن بود، اون یکی هم بیگمان خودت بودی .. به هر روی نه شما نادرست گفتی نه آلیس،
واژه‌های در گذر زمان میدگرند و همین "روسپی = تنفروش" امروزین خواستنیه. جنده هم نمیدانم از کجا آمده،
برای ناسزا دادن خوبه، ولی بهتره کم کم از گنجواژ بزداییمش، هم عربیه هم افزوده با داشتن "روسپی".
آلیس رو که خب اگر حدس نمیزدی جای تعجب داشت،نه اون یکی سامکینگ بود:))
بیشتر مشکل من سر یکسان پنداشتن معنای وازه ها بود:)


تن‌کامه هم که گرفتاری منو حل کرد، نبود این واژه‌ها مغز رو آشفته میکنه، تو همین جستار هم‌میهن دور از
باور میدونم کسی باریک شده باشه که این همه ما میگیم "بی بندوبار جنسی" این همون "بی بند و باری" تنها نیست!

بعید هست چون من پردازش مغزی رو درجه بندی میکنم،اگر از یک حدی از مغز بیشتر کار نکشی بعید هست که اصلا حتی به فکر تفاوت معنای این دو بیافتی:))



من که خودشیفته‌های فراتن رو دوست دارم، از فروتنی بدجور بیزارم:

نمایش مشخصات: Mehrbod - دفترچه (http://www.daftarche.com/members/mehrbod-14/)


خودخواهی و خودپرستی به جای فروتنی و بندگی.


بهتره یاد بگیریم با هم کنار بیایم، اگر نه باید با این فروتن‌ها سر و کله بزنیم (:
منظور رو تا حدی متوجه شدی،ببین منظورم اینه وقتی ما یک خودشیفته رو دوست داریم به این دلیل دوستش داریم که بعضی ویژگی هاش ما رو به یاد خودمون میندازه و فکر میکنیم یک کپی هرچند نه صددرصد از ماست:))
در غیر این صورت هم دارای ویزگی های لازم برای خودشیفته بودنش نمیدونیمش:))
کناراومدن که همیشه کنار میام نو پرابلم:)

[iranbanoo]

این دیگه چه بازی ای بود.فوتبال اسلامی بود مثلا؟

[SAMKING]

با اینکه موقعیت فراوون بوده و گاهی اصرار دوستان هم شدید بوده و البته وسوسه هم میشدم و یا حتی سکس لازم هم بودم و کلا همه شرایط ردیف بوده
اما این کارو نکردم هیچوقت

چون حس میکنم قراره بخوابی توی بغل یه آدم آهنی بی روح و بی حس
ممد اینجا همه خودین، بگو که حال و حوصله نداشتی تنبلیت شده .
ما رو با "آدم آهنی" و "بی روح" و "بی حس" سیاهمون نکن!:e415:

[SAMKING]

نه اون یکی سامکینگ بود:))
من تکذیب میکنم! :)

[Mehrbod]

خوب شد من دیشب زودرفتم و دراین بحث های مستهجن و گناه بار شرکت نکردم:))از چای و کتاب به کجاها که نرسیدید:))من فقط ازبانو آلیس تشکرمیکنم بخاطر واژه زیبای معاشقه با کتاب ؛من هم فقط دوست دارم کتاب در دستم باشد وبخوانم تا اینکه مطلبی را در نت بخوانم مثل عکس که دوست دارم در دستانم لمسش کنم و ببینمش تا اینکه عکس را روی سیستم ببینم :)

من که این روزها نه یکجا ساکنم نه میتوانم مانند داریوش گرامی پول بالای کتاب بدهم که
بس گرانه، یکipad ولی کارم راه میاندازد و شباروز به درگاه اسپاگتی سپاسگزارم.

شما خودتان را میتوانید از نگاه من خوشبخت ببینید که دسترسی به کتابخانه و بوی کاغذ و .. دارید (: که مرا سخت یاد کتابخانه پدرم
میاندازد ... بویژه با بوی همیشگی تنباکو و کتاب‌های کهنه و جورواجور و جایی که آدم برای خودش آسوده لم داده و قهوه کنار دست در کتاب فرو برود ...

[SAMKING]

نمایار مهربد دگرگون شده ...!!!:e420:
کی هست حالا؟:e11b:

[Mehrbod]

نمایار مهربد دگرگون شده ...!!!:e420:
کی هست حالا؟:e11b:

سپاس:

David Bowie - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/David_bowie)

بیدینِ دوجنس‌گرا با سدایی بس خواستنی و منحرف در چند چیز و اندیِ دیگر، الگویی خوب برای خدا ناباوران (:

[undead_knight]

من که این روزها نه یکجا ساکنم نه میتوانم مانند داریوش گرامی پول بالای کتاب بدهم که
بس گرانه، یکipad ولی کارم راه میاندازد و شباروز به درگاه اسپاگتی سپاسگزارم.

شما خودتان را میتوانید از نگاه من خوشبخت ببینید که دسترسی به کتابخانه و بوی کاغذ و .. دارید (: که مرا سخت یاد کتابخانه پدرم
میاندازد ... بویژه با بوی همیشگی تنباکو و کتاب‌های کهنه و جورواجور و جایی که آدم برای خودش آسوده لم داده و قهوه کنار دست در کتاب فرو برود ...
باز هم فتیش:)))
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/01/138.jpg
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/01/139.jpg

[SAMKING]

بیدینِ دوجنس‌گرا با سدایی بس خواستنی و منحرف در چند چیز و اندیِ دیگر، الگویی خوب برای خدا ناباوران (:
:fuuthatshi: احساس میکنم دیگه اینجا امنیت ندارم .

[Soheil]

شخص اول نباشه كفایت میكنه ، مورتال كامبت ٢٠١١ گزینه خوبیست .

منم هستم. بیشتر با سبک سوم شخص اکشن/ماجراجویی. یکم سرم خلوت بشه میخوام بترکونم. کلی بازی و فیلم آماده دارم. وای دلم حسابی تنگ شده برای بازی و فیلم. :e420::e01a:


سپاس بهتر هستم ، فقط مدام سرفه میكنم . حداقل تشنج و تب و لرز ندارم :e14c:

:e00e:

[Soheil]

راستی خوب شد این b را به B تبدیل کردید. از ادمین/مهربد ممنونم! الان بهتر شد. :e056:

[undead_knight]

به طور میانگین هر 5 ثانیه موقع دیدن سریال "بیگ بنگ تئوری" قهقهه میزنم:))
با فرض اینکه من راحت میخندم ولی خیلی سخت قهقهه میزنم میشه گفت سریال عالیه:))

[iranbanoo]

راستی خوب شد این b را به B تبدیل کردید. از ادمین/مهربد ممنونم! الان بهتر شد.
میبینم که تحت تاثیر روانشناسی مهربد قرار گرفتید:)
حاا که اینطوره i منم به I تبدیل کنید وگرنه ول کن ماجرا نیستم.:)))

[Mehrbod]

چرا ازپذیرش ادعای خود شانه خالی میکنید جناب راسل.
مگر شما نگفتید که پرنده ی زنده را به سیخ کشیدن روشی معمول از طبخ است؟
اما گوسفند کشتن وحشیانه؟

بله.
بخندید که خنده بر هر دردی؟؟؟...دواست


ایرانبانو جان به گمانم باید یه درنگش (break) بلند به دوستمان راسل بدی، تا جاییکه من در 48 ساعت گذشته دیدم همشو آنلاین و بیدار بوده، اسپاگتی میدونه چجوری :4:

[iranbanoo]

یرانبانو جان به گمانم باید یه درنگش (break) بلند به دوستمان راسل بدی، تا جاییکه من در 48 ساعت گذشته دیدم همشو آنلاین و بیدار بوده، اسپاگتی میدونه چجوری
فکر میکنم جناب راسل آن میشن و میرن دنبال کار و زندگیشون....

[SAMKING]

راستی خوب شد این b را به B تبدیل کردید. از ادمین/مهربد ممنونم! الان بهتر شد.

میبینم که تحت تاثیر روانشناسی مهربد قرار گرفتید:)
حاا که اینطوره i منم به I تبدیل کنید وگرنه ول کن ماجرا نیستم.:)))
نامردا حتمن میخواید فردا هم همه حروفتونو بزرگ کنید...:e413:

ولی عمرن بزارم KING بچسبونید به اسمتون... خون به پا میکنم:qq_46::qq_60::qq_07::qq_39:

[nirvana]

من زیر بار حرف زور نمیرم دیکتاتور شدن همه برای ما من همچنام nirvanaمیمانم :))

[yasy]

با این ترجمه و كتاب به كل از رشته ی شیرین ژنتیك انسانی زده شدم رفت:e40e:
اعتراف میكنم افسردگی بعد از امتحانات و ترجیه میدم انگیزه ی زندگی داشتن:e108:

[nirvana]

یعنی ازترجمه افسانه سیزیف هم بدتره؟:-|

[yasy]

یعنی ازترجمه افسانه سیزیف هم بدتره؟:-|

باز اونو میشه یه چیز هایی فهمید:e108:
برگشته گفته كروموزوم به استیصال می افتد:e058:
آخه یكی نیست بگه كتاب علمی رو كه به فارسی دری ترجمه نمیكنند كه:e058:
اسم بیماری و مكانیسم رو كه ترجمه نمیكنند :e058:

[nirvana]

:)))برو ترجمه پارسی پشتو روبخر پس:)))پدر من از کلمه رایانه سخت بیزاره میگه کل دنیابش میگن کامپیوتر این نابغه ها میگن رایانه انگار که خوشون اختراعش کردن:))))

[yasy]

اسم های بیماری معمولا اسم اشخاصه كه كشفش كردند یا مكان هایی كه برای اولین بار اون بیماری دیده شده ایشون كه از قضا مدیر گروه ژنتیك در وزارت بهداشت است و از قضای دیگر ترجمه ی خودش و به عنوان منبع كارشناسی ارشد اعلام كرده و از قضای دیگر طراح سوال هم هست فامیلی اشخاص و ترجمه كرده:e108:

[Ouroboros]

با این ترجمه و كتاب به كل از رشته ی شیرین ژنتیك انسانی زده شدم رفت
اعتراف میكنم افسردگی بعد از امتحانات و ترجیه میدم انگیزه ی زندگی داشتن
همانقدرکه در ادبیات فارسی زبانی توانا و عظیم است، در علوم، به شدت فقیر و حقیر است. در صورت تمایل به موفقیت در آینده، بر شماست که در جایگاه یک دانشجوی جوان و دانشمند آینده تمام کتب خود را به زبان انگلیسی بخوانید.

[mamad1]

ممد اینجا همه خودین، بگو که حال و حوصله نداشتی تنبلیت شده .
ما رو با "آدم آهنی" و "بی روح" و "بی حس" سیاهمون نکن!:e415:

کی تو دنیا واسه سکس تنبلیش میشه که من تنبلیم بشه بابا جان؟

[yasy]

همانقدرکه در ادبیات فارسی زبانی توانا و عظیم است، در علوم، به شدت فقیر و حقیر است. در صورت تمایل به موفقیت در آینده، بر شماست که در جایگاه یک دانشجوی جوان و دانشمند آینده تمام کتب خود را به زبان انگلیسی بخوانید.

حق با شماست
در مورد پژوهش های خودم همین كا رو میكنم اگه نتوانم با متن فارسی اش ارتباط بر قرار كنم ولی معمولا در امتحان ها به علت زیاد بودن رفرنس و وقت كم و مرجع سوالات اساتید مجبورم
اصولا انگلیسی به كار رفته شده در كتاب های علمی خیلی ساده و روان است و فهمش راحت تر از متون دیگر است

[SAMKING]

حالا من یه چیزی گفتم :e40e:
حتمن باید آبرو ریزی کنین؟ :e413:

[Mehrbod]

حالا من یه چیزی گفتم :e40e:
حتمن باید آبرو ریزی کنین؟ :e413:

همه ما این چرخه‌ها رو گذرونده‌ایم سمکینگ جان، خودتو ناراحت نکن... :21:


من 25 ساعت بیداری رو دیگر رد کردم دوستان ... فکر میکنم 16 ساعت خوابی داشته باشم، شب همگی‌اتان به نیکی!

[Mehrbod]

viviyan جان میای میری چیزی نمیگی!

[viviyan]

امتحانات پایان ترم شروع شده مهربدجان. نوشته های شما و دوستان رو میخوونم. :e303:

[nirvana]

دلم میخوادزمین یهوازوسط شکافته شه آسمون وقورت بده همه چی قاتی پاتی شه بره پی کارش

[Soheil]

دلم میخوادزمین یهوازوسط شکافته شه آسمون وقورت بده همه چی قاتی پاتی شه بره پی کارش

احتمالا این روزها قرآن زیاد میخونی. :)) نکنه جزو اونایی هستی که توی پیج ناسا چادر زده بودند؟ :e105:

[nirvana]

احتمالا این روزها قرآن زیاد میخونی. :)) نکنه جزو اونایی هستی که توی پیج ناسا چادر زده بودند؟ :e105:نه فقط باید بنویسم وقتی نمیتونم بنویسم قاطی میکنم :)

[mamad1]

به نظر شما بد ترین درد از درد های بدن چیه؟

سردرد؟ دندون درد؟ گوش درد؟ چشم درد؟ کمر درد؟ زانو درد؟

من چشم درد و سر درد و گوش درد رو تجربه کردم

توی هر 3 هم اشکم در اومد

چشم درد واسه این بود که به جوشکاری نگاه کرده بودم چشمم برق زده بود مثل این میموند که یه مشت شنو وماسه تیز رو ریختن توی چشمت
گوش درد هم واسه عفونت گوش بود که باعث شد گردن و فکم قفل شه کلا


اما سردرد یک چیز دیگه ای هست
هیچ جور نمیشه باش کنار اومد


همه این حرفا رو واسه این زدم چون الان سردرد دارم

[Mehrbod]

به نظر شما بد ترین درد از درد های بدن چیه؟

سردرد؟ دندون درد؟ گوش درد؟ چشم درد؟ کمر درد؟ زانو درد؟

من چشم درد و سر درد و گوش درد رو تجربه کردم

توی هر 3 هم اشکم در اومد

چشم درد واسه این بود که به جوشکاری نگاه کرده بودم چشمم برق زده بود مثل این میموند که یه مشت شنو وماسه تیز رو ریختن توی چشمت
گوش درد هم واسه عفونت گوش بود که باعث شد گردن و فکم قفل شه کلا


اما سردرد یک چیز دیگه ای هست
هیچ جور نمیشه باش کنار اومد


همه این حرفا رو واسه این زدم چون الان سردرد دارم

درد عاشقی :4:

[mamad1]

درد عاشقی :4:

از قدیم به عاشقا گفتن هنوز سردرد و دندون درد نکشیدی که درد عاشقی از یادت بره:e00e:

[nirvana]

به نظر شما بد ترین درد از درد های بدن چیه؟

سردرد؟ دندون درد؟ گوش درد؟ چشم درد؟ کمر درد؟ زانو درد؟

من چشم درد و سر درد و گوش درد رو تجربه کردم

توی هر 3 هم اشکم در اومد

چشم درد واسه این بود که به جوشکاری نگاه کرده بودم چشمم برق زده بود مثل این میموند که یه مشت شنو وماسه تیز رو ریختن توی چشمت
گوش درد هم واسه عفونت گوش بود که باعث شد گردن و فکم قفل شه کلا


اما سردرد یک چیز دیگه ای هست
هیچ جور نمیشه باش کنار اومد


همه این حرفا رو واسه این زدم چون الان سردرد دارم
یاد یکی از دست نوشته هام افتادم"درد؛مثل یک لذت وصف ناشدنی شیره ی روح مرا میمکد"

[Mehrbod]

نه فقط باید بنویسم وقتی نمیتونم بنویسم قاطی میکنم :)

داستان هم مینویسی نیروانا جان؟

[mamad1]

یاد یکی از دست نوشته هام افتادم"درد؛مثل یک لذت وصف ناشدنی شیره ی روح مرا میمکد"

من الان حوصله داستان دارم دختر؟
چه دردی بد تره؟

[nirvana]

داستان هم مینویسی نیروانا جان؟
مینوشتم قبل ترها
منظورم از نوشتن چند خطی دست نوشته بود ...نمیتونم بنویسم اما...هی مینویسم هی پاک میکنم ...یک جورهایی دارم خفه میشم انگار:)

[Mehrbod]

از قدیم به عاشقا گفتن هنوز سردرد و دندون درد نکشیدی که درد عاشقی از یادت بره:e00e:

تنها دردی که من الآن دارم کوفتگی برای 24 ساعت ورجه ووجه کردن و همش 10 ساعت خوابیدنه، دوش آب داغ هم کمکی نکرد که نکرد (:

[nirvana]

من الان حوصله داستان دارم دختر؟
چه دردی بد تره؟
فرقی نمیکنه
یک چای داغ داغ با یک سیگار مارلبرو فیلتر پلاس خوبت میکنه:e405:

[nirvana]

تنها دردی که من الآن دارم کوفتگی برای 24 ساعت ورجه ووجه کردن و همش 10 ساعت خوابیدنه، دوش آب داغ هم کمکی نکرد که نکرد (:
آخ گفتی:)
منم تنم کوفته س دوشم گرفتم ولی هنوز بیحالم:e403:

[mamad1]

تنها دردی که من الآن دارم کوفتگی برای 24 ساعت ورجه ووجه کردن و همش 10 ساعت خوابیدنه، دوش آب داغ هم کمکی نکرد که نکرد (:

احساس خواب نداری؟

این موقع ها تنها چیزی که به ادم ارامش میده خوابیدن تو بغل یه پری روی هست که قبلشم ماساژت بده


انگار نه انگار که 24 ساعت ورجه وورجه کردی

[mamad1]

فرقی نمیکنه
یک چای داغ داغ با یک سیگار مارلبرو فیلتر پلاس خوبت میکنه:e405:

چرا فرق داره.
نه چایی ارومم میکنه نه پیتزا و نه فیلتر پلاس
با این سردردی که من دارم یک ذره بوی دود حس کنم علنا به گا میگرم با برف سال دیگه هم پایین نمیام

[nirvana]

چرا فرق داره.
نه چایی ارومم میکنه نه پیتزا و نه فیلتر پلاس
با این سردردی که من دارم یک ذره بوی دود حس کنم علنا به گا میگرم با برف سال دیگه هم پایین نمیام
به خودکشی هم میتونی فکر کنی:e105:

[SAMKING]

خاموش باشید...!!

هنوز پاتون له نشده... تا با درد راستین آشنا بشین!!
دمبل ۱۵ کیلویی افتاد رو پام... :e411:
کفش هم پام نبود...:e413:
.
.
.
تازه گریه هم نکردم... :e105:

[Mehrbod]

مینوشتم قبل ترها
منظورم از نوشتن چند خطی دست نوشته بود ...نمیتونم بنویسم اما...هی مینویسم هی پاک میکنم ...یک جورهایی دارم خفه میشم انگار:)

اگر دادینه خودینه نیست چند تا از داستان‌هایت را بگذار، من شیوه‌ی نگرش خداستیزانه و فراتنانه‌اتو دوست دارم ..




احساس خواب نداری؟

این موقع ها تنها چیزی که به ادم ارامش میده خوابیدن تو بغل یه پری روی هست که قبلشم ماساژت بده

انگار نه انگار که 24 ساعت ورجه وورجه کردی

امروز که جست و خیزی در کار نبوده، ولی احساس خواب نه، کوفتگی چرا! (:


سردرد میتونه از آب و هوای آلوده هم باشه، یا نمِ کم هوا (رطوبت).

[mamad1]

به خودکشی هم میتونی فکر کنی:e105:

بی دین قاتل:e410:

[mamad1]

سردرد میتونه از آب و هوای آلوده هم باشه، یا نمِ کم هوا (رطوبت).

اتفاقا هر دو رو اینجا داریم
هم رطوبت هم الودگی هوا
فکر و دغدغه هم که الا ماشا الله

[mamad1]

خاموش باشید...!!

هنوز پاتون له نشده... تا با درد راستین آشنا بشین!!
دمبل ۱۵ کیلویی افتاد رو پام... :e411:
کفش هم پام نبود...:e413:
.
.
.
تازه گریه هم نکردم... :e105:


اگر پات نشکسته خودتو به کتاب گینس معرفی کن :e415:

کم کم باید 3 تا از استخونات خوردو خاکشیر (در حد پلاتین) شده باشه


به نظرت قطع شدن دست و پا چه دردی میتونی داشته باشه
یا تیر خوردن

اگر جوابت اینه که هنوز تجربه نکردم پس هیچی نگو:e404:

[nirvana]

بی دین قاتل:e410:
چرا قاتل؟
مگه من میخوام بکشمت؟خودت خودتو بکش:3:

[nirvana]

اگر دادینه خودینه نیست چند تا از داستان‌هایت را بگذار، من شیوه‌ی نگرش خداستیزانه و فراتنانه‌اتو دوست دارم ..

داستانها رو توی دفترم نوشتم تازه طولانی هم هستند منم که تن اسا:))

[mamad1]

چرا قاتل؟
مگه من میخوام بکشمت؟خودت خودتو بکش:3:

من الان حوصله کل کل دارم دختر؟
خب تو منو میخوای هل بدی تو چاه
قبول کن قاتلی

[Mehrbod]

داستانها رو توی دفترم نوشتم تازه طولانی هم هستند منم که تن اسا:))

اسکن کن!

راهکار برای تن‌آسایان (:

[nirvana]

من الان حوصله کل کل دارم دختر؟
خب تو منو میخوای هل بدی تو چاه
قبول کن قاتلی
خب منم میگم خودتو بکش که دیگه بمیری کل کل هم نکنی:e105:

[nirvana]

اسکن کن!

راهکار برای تن‌آسایان (:
اسکن کنم که فردا هزار تا برچسب دیگه بم بچسبونی؟
نخیر اقای محترم:e057:

[mamad1]

سردرد با سرگیجه قاطی شد
دیگه نمیتونم بشینم
خداحافظ دوستان

[SAMKING]

ممد این پیرمرده تو نمایارت کیه؟

[Mehrbod]

اسکن کنم که فردا هزار تا برچسب دیگه بم بچسبونی؟
نخیر اقای محترم:e057:

نویسنده‌ای که از ترس انتقاد نوشته‌هاشو چاپ نکنه ندیده بودیم دیگه.. براستیکه :e403:

[nirvana]

سردرد با سرگیجه قاطی شد
دیگه نمیتونم بشینم
خداحافظ دوستان
بدرود تاهمیشه:e057:

[nirvana]

نویسنده‌ای که از ترس انتقاد نوشته‌های چاپ نکنه ندیده بودیم دیگه .. :e403: :4:
انتقاد یا داوری بی رحمانه ؟:e403:

[SAMKING]

سردرد با سرگیجه قاطی شد
دیگه نمیتونم بشینم
خداحافظ دوستان
حالت تهوع هم داری؟

[Mehrbod]

انتقاد یا داوری بی رحمانه ؟:e403:


:e107:




بی دین قاتل:e410:
چرا قاتل؟
مگه من میخوام بکشمت؟خودت خودتو بکش:3:


سردرد با سرگیجه قاطی شد
دیگه نمیتونم بشینم
خداحافظ دوستان
بدرود تاهمیشه:e057:

[nirvana]

حالت تهوع هم داری؟
نترس سمکینگ جان باردارنیست:))

[nirvana]

:e107:
باز شروع کردی؟:)))

[SAMKING]

انتقاد یا داوری بی رحمانه ؟:e403:
میخواد لایه های درونی شخصیتت رو بفهمه از رو نوشته‌هات...

از من میشنوی اندیشه های شومی تو سرشه اینکارو نکن!!:e405:

[SAMKING]

نترس سمکینگ جان باردارنیست:))
همین اندیشه شوم تو سرم بود... خخخخخخخ :e415:

[nirvana]

میخواد لایه های درونی شخصیتت رو بفهمه از رو نوشته‌هات...

از من میشنوی اندیشه های شومی تو سرشه اینکارو نکن!!:e405:
اره میشناسمش تن آسای ضد اجتماعی نیروان گرا برام بس نبود؟:e40e:

[Mehrbod]

اره میشناسمش تن آسای ضد اجتماعی نیروان گرا برام بس نبود؟:e40e:

نخیر، سنگدل که جا افتاد:

نیروانای نیروان‌گرای تن‌آسای پادهمبودینِ سنگدلِ نازنازی


نازنازی هم چون داستان‌هاتو چاپ نمیکنی (:


جا داری هنوز برای زاب چسباندن ..

[nirvana]

نخیر، سنگدل که جا افتاد:

نیروانای نیروان‌گرای تن‌آسای پادهمبودینِ سنگدلِ نازنازی


نازنازی هم چون داستان‌هاتو چاپ نمیکنی (:


جا داری هنوز برای زاب چسباندن ..
من سنگدل نیستم:e404:
هر چی دلت میخواد بچسبون من داستان بنویس نیستم:e059:

[Mehrbod]

من سنگدل نیستم:e404:
هر چی دلت میخواد بچسبون من داستان بنویس نیستم:e059:

پس برو بشکیب مگه samking اینجا شادباش ها، دلداری ها، درودها و بدرودها - صفحه 9 (http://www.daftarche.com/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-2/%D8%B4%D8%A7%D8%AF%D8%A8%D8%A7%D8%B4-%D9%87%D8%A7%D8%8C-%D8%AF%D9%84%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D8%A7%D8%8C-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%A8%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%AF%D9%87%D8%A7-99-%D9%86%D9%88/) بهت بازخوش‌آمد بگه .. :45:



افسوس undead هم نیست امروز، به نوشته‌هاش اعتیاد پیدا کردیم ..

[nirvana]

پس برو بشکیب مگه samking اینجا شادباش ها، دلداری ها، درودها و بدرودها - صفحه 9 (http://www.daftarche.com/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-2/%D8%B4%D8%A7%D8%AF%D8%A8%D8%A7%D8%B4-%D9%87%D8%A7%D8%8C-%D8%AF%D9%84%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D8%A7%D8%8C-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%A8%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%AF%D9%87%D8%A7-99-%D9%86%D9%88/) بهت بازخوش‌آمد بگه .. :45:



افسوس undead هم نیست امروز، به نوشته‌هاش اعتیاد پیدا کردیم ..
:))))
نمیشکیبم:))نگو :)
به نوشته هایش یا به خودش؟
اواتارت مثل اینکه تاثیرات بدی داشته:e105:

[Mehrbod]

:))))
نمیشکیبم:))نگو :)
به نوشته هایش یا به خودش؟
اواتارت مثل اینکه تاثیرات بدی داشته:e105:

خودش کجاست بخوام بهش اعتیاد بکنم آخه (:

نوشته‌هاش منو یاد خودم میندازه (((: بامزگی کار اینجاست که خودشیفتگیشم منو یاد خودشیفتگی خودم میندازه .. همانندی تا کجا!


جدای اینها گذاشتن چندتا داستان این همه سر و کله زدن داشت؟

[nirvana]

خودش کجاست بخوام بهش اعتیاد بکنم آخه (:

نوشته‌هاش منو یاد خودم میندازه (((: بامزگی کار اینجاست که خودشیفتگیشم منو یاد خودشیفتگی خودم میندازه .. همانندی تا کجا!


جدای اینها گذاشتن چندتا داستان این همه سر و کله زدن داشت؟
:)))
به همین نوشته هایم بسنده کن مهربد جان باور کن خوبتر که بخوانیشان چندین و چند زاب دیگر می کشفی:)))

[Mehrbod]

بمهر یکی برای من گفتگوهای میان ایرانبانو و راسل رو از اینجا مبارزه آزمند علیه اسلام - صفحه 3 (http://www.daftarche.com/%D8%AF%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%D8%8C-%D9%85%D8%B0%D9%87%D8%A8%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%D8%8 C-%D8%A2%DB%8C%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-11/%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87-%D8%A2%D8%B2%D9%85%D9%86%D8%AF-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-783/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-3.html#post28843) ترجمه کنه :39:


دعوا سر چیست دوستان؟

[SAMKING]

:e108::e407:
--------







دعوا سر چیست دوستان؟
والاااا... منم سر در نمیارم... از دین و قربانی‌کردن کشیده شده به دارو و فرهنگ و...

[Alice]

با اینکه امشب تا دیرگاه بیرون بودم و به فرزامی
خسته‌ام ، ولی هیچگاه این زمان از شب خوابم
نمیاید !

[Russell]

بمهر یکی برای من گفتگوهای میان ایرانبانو و راسل رو از اینجا مبارزه آزمند علیه اسلام - صفحه 3 ترجمه کنه


دعوا سر چیست دوستان؟
من هم نمیدانم !!
یادم میاید تنها گفتیم بدون دین قربانی کردن معنی ندارد،از اینجا ما شدیم غربزده و دینستیز !!

[nirvana]

چرا امشب خوابم نمیبره:(

[SAMKING]

چرا امشب خوابم نمیبره:(
خواهر نخست دفترچه را ببندید، سپس رایانه را خاموش کنید،
روی تخت دراز کشیده و چشمان خود را ببندید... به گرایند بالا، خیلی زود خوابتان خواهد برد!:e420::e409:

[nirvana]

خواهر نخست دفترچه را ببندید، سپس رایانه را خاموش کنید،
روی تخت دراز کشیده و چشمان خود را ببندید... به گرایند بالا، خیلی زود خوابتان خواهد برد!:e420::e409:

برادر رایانه را خاموش كرده بودم،روی تخت دراز كشیه بودم،چشمان خودرابسته بودم
خواب به چشمانم نیامد؛ازنو با گوشی به دفترچه امده بودم ،گرایندبالا هم خوابم نمیبرد:e105:

[nirvana]

مملکته داریم؟همه چی و میخوان ماست مالی کنن عوضیا.. ملتم فهمیدن هرت و پرته که دیگه بدتر :-|هیچی سرجاش نیست هیچی:-|:-|:-|:-|

[mamad1]

مملکته داریم؟همه چی و میخوان ماست مالی کنن عوضیا.. ملتم فهمیدن هرت و پرته که دیگه بدتر :-|هیچی سرجاش نیست هیچی:-|:-|:-|:-|

دلت به درد اومده؟

[nirvana]

دلت به درد اومده؟نه:))کلا میگم:)) والا

[nirvana]

راستی ممد تو چرا هنوز زنده ای؟:))

[mamad1]

نه:))کلا میگم:)) والا

نترس سنگدل :e308:
نمیخواستم بگم برو خود کشی کن

[nirvana]

یه باردیگه به من برچسب بزنین دیگه نمیام دفترچه:-|

[mamad1]

یه باردیگه به من برچسب بزنین دیگه نمیام دفترچه:-|
برچسب چیه بی سواد؟:e105:
زاب:e415:

[mamad1]

راستی نیروانا داری میری در رو هم پشت سرت ببند هوا سرده:e415:

[nirvana]

به کوری چشم دشمنا برگشتم:)))

[Mehrbod]

برچسب چیه بی سواد؟:e105:
زاب:e415:

:4:

زاب = صفت
برچسب = label

این نیروانا میخواهد زاب‌های درست ما را برچسب بخواند که کم ارزش شوند ...

[nirvana]

مهربد اون روی ضداجتماعی منو نیار بالاکه تن آسایی رو میذارم کنار سنگدل میشما:-|:-|:-|

[yasy]

امروز كشف كردم اگر یك سالی مرا تحت شكنجه ی جسمی و در شرایط استرس زا قرار دهند پتانسیل گرفتن نوبل را هم دارم :)

[yasy]

نازترین: yasy؛ یک فرشته کوچکِ ناز، که بی اندازه آرام و اندکی شکننده کار خودش را دنبال میکند.

:))))
شرمنده مهربد جان ولی الان یه نیم ساعته یادم می افته میزنم زیر خنده:))
در توصیف هایی كه از خودم شنیدم در بهترین شرایط محبت آمیز ترینش "وحشی" بود:))))

[nirvana]

یاسی جان شما اگر تونستی الان خنده تو بند بیاری من خودم نوبل و اسکار و گلدن گلوبم بت میدم:)))))

[yasy]

یاسی جان شما اگر تونستی الان خنده تو بند بیاری من خودم نوبل و اسکار و گلدن گلوبم بت میدم:)))))

با من اندكی مهربان تر سخن بگو نیروانا جان میشكنم:))))

[undead_knight]

خودش کجاست بخوام بهش اعتیاد بکنم آخه (:

نوشته‌هاش منو یاد خودم میندازه (((: بامزگی کار اینجاست که خودشیفتگیشم منو یاد خودشیفتگی خودم میندازه .. همانندی تا کجا!


اعتیاد اگر غیر حضوری باشه بدون"خودش" هم میشه:))
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/01/145.jpg
recognized :))

از مزایای دیدن بیگ بنگ تئوری اینه که به جای شکلک گاهی میشه از صورت های اینها استفاده کرد:))

حالا نکته منطقی و ناامید کننده اینجاست که نه تنها ویژگی های یک انسان خودشیفته بلکه خود خوشیفتگی هم قابل تکرار هست اونم با درصد به نسبت بالا(با توجه به جمعیت انسان ها) بدبختانه یا خوشبختانه منطق من از خودشیفتگیم قوی تره:)))

[nirvana]

حالا نمیخواد بشکنی بذار این هفته تموم بشه بعد :))))به فکر خودت نیستی به فکر قلب نرم و لطیف من باش:))))

[nirvana]

امروز یه نفر بخاطر کار غیر قانونی که از من میخواست و کار درستی که درنهایت انجام دادم کلی نفرینم کرد:)))تاشب حتما سنگ میشم:))دیشب تاصبح داشتم خواب میدیدم هی یه کدومتون میومد کلی درباره اثبات وجود خدا مینوشت اون یکی میومد نقضش میکرد خدایی بذارین شبا اروم سرمونو بذاریم رو بالش :))))اون از روزامون اینم از شبامون:))

[nirvana]

اعتیاد اگر غیر حضوری باشه بدون"خودش" هم میشه:))http://www.daftarche.com/images/imported/2013/01/145.jpgrecognized :))از مزایای دیدن بیگ بنگ تئوری اینه که به جای شکلک گاهی میشه از صورت های اینها استفاده کرد:))حالا نکته منطقی و ناامید کننده اینجاست که نه تنها ویژگی های یک انسان خودشیفته بلکه خود خوشیفتگی هم قابل تکرار هست اونم با درصد به نسبت بالا(با توجه به جمعیت انسان ها) بدبختانه یا خوشبختانه منطق من از خودشیفتگیم قوی تره:)))آنددجان شمابجای این حرفها یه کاری کن از چشم بد دور باشی پسرم:)))

[Alice]

امروز چندین جهش سودمند ممتیکی رو پشت سر گذاشتم ! (((:

[undead_knight]

امروز چندین جهش سودمند ممتیکی رو پشت سر گذاشتم ! (((:
پلیز ترنسلیت! :))

[mamad1]

امروز چندین جهش سودمند ممتیکی رو پشت سر گذاشتم ! (((:

چی چی تیکی؟
تو و مهربد اخر ما رو به گا میدید
اخرشم مجبور میشم یه کمپین بر علیه این گویش استخون ماهی تو گلویی درست کنم.

[Theodor Herzl]

امروز به این قضیه فکر می‌کردم که چند بار تا حالا تو زندگی‌ بگا رفتم! یک چندین موقعیت به ذهنم رسید!


۱- یکبار مجبور شدم ۸ ساعت پیاده بیام تا برسم خونه ، چون کیف پولم رو گم کردم با تلفن وسط یک جا که هیچی‌ نبود!


۲- یک بار دیگه موقع ظرف شستن لیوان شکست انگشتم برید ۸ تا بخیه خورد!


۳- یکبار زمان دانشگاه وام دانشجویی رو توی کازینو باختم ، مجبور شدم کامپیوتر ، تلفن و یک سری وسایل خونه رو بفروشم تا شهریه رو بدم ، ۲-۳ ماه هم به جایی که به بی‌ خانمان‌ها غذا میدهند میرفتم ، تازه پول اتوبوس هم نداشتم هر روز نیم ساعت رفت و نیم ساعت برگشت پیاده میرفتم می‌‌اومدم.


۴- ۲-۳ بار موقع استمنأ تا لبهٔ اینکه یکی‌ ببیند رفتم!


۵- ۱ شب مجبور شدم توی خیابون بخوابم!

[iranbanoo]

من هم نمیدانم !!یادم میاید تنها گفتیم بدون دین قربانی کردن معنی ندارد،از اینجا ما شدیم غربزده و دینستیز !!عجب....

[mamad1]

امروز به این قضیه فکر می‌کردم که چند بار تا حالا تو زندگی‌ بگا رفتم! یک چندین موقعیت به ذهنم رسید!


۱- یکبار مجبور شدم ۸ ساعت پیاده بیام تا برسم خونه ، چون کیف پولم رو گم کردم با تلفن وسط یک جا که هیچی‌ نبود!


۲- یک بار دیگه موقع ظرف شستن لیوان شکست انگشتم برید ۸ تا بخیه خورد!


۳- یکبار زمان دانشگاه وام دانشجویی رو توی کازینو باختم ، مجبور شدم کامپیوتر ، تلفن و یک سری وسایل خونه رو بفروشم تا شهریه رو بدم ، ۲-۳ ماه هم به جایی که به بی‌ خانمان‌ها غذا میدهند میرفتم ، تازه پول اتوبوس هم نداشتم هر روز نیم ساعت رفت و نیم ساعت برگشت پیاده میرفتم می‌‌اومدم.


۴- ۲-۳ بار موقع استمنأ تا لبهٔ اینکه یکی‌ ببیند رفتم!


۵- ۱ شب مجبور شدم توی خیابون بخوابم!

جالب بود

من یک بار یه سرطان خوش خیم گرفتم . مربوط به غدد لنفاوی .
این شدید ترین به گا رفتن من بود

[Angela]

امروز به این قضیه فکر می‌کردم که چند بار تا حالا تو زندگی‌ بگا رفتم! یک چندین موقعیت به ذهنم رسید!
یه بار تصادف خیلی بدی کردم که اون طرف داشت میمرد!
چند باری هم تا مرز اخراج از دانشگاه رفتم...
مطمئنم خیلی بیشتر از اینها بوده ولی یادم نمیاد!

[SAMKING]

۳- یکبار زمان دانشگاه وام دانشجویی رو توی کازینو باختم ، مجبور شدم کامپیوتر ، تلفن و یک سری وسایل خونه رو بفروشم تا شهریه رو بدم ، ۲-۳ ماه هم به جایی که به بی‌ خانمان‌ها غذا میدهند میرفتم ، تازه پول اتوبوس هم نداشتم هر روز نیم ساعت رفت و نیم ساعت برگشت پیاده میرفتم می‌‌اومدم.
حالا فهمیدی چرا در اسلام شرط بندی حرومه؟ :e409:

من هرچی فکرشو میکنم از این اتفاقات خفن برام نیافتاده خوش بحالتون :e403:
بیشترین بگا رفتن من این بوده که صبح زود از خواب بیدار شم که اونم خیلی کم اتفاق می افته :e420:

[SAMKING]

یه روزم رفته بودم کوه
که ناگهان از شانس بد طنابم پاره شد و کوه ریزش کرد و همین جور که با خاک و سنگ میومدم پایین،
دستم رفت تو یه شکاف و یه سنگ بزرگ هم افتاد روش...
هیچی دیگه... 127 ساعت اونجا گیر کرده بودم تا اینکه هوا طوفانی شد و لرزم گرفت...
دیگه نمیشد کاری کرد واقعن سردم شده بود...
این بود که ناخونگیرو درآوردم و ذره ذره گوشت دستمو کندم و استخونمم شکوندم و خودمو خلاص کردم...
واقعن درد داشت خیلی به گا رفتم...
بعدشم چن روز تو بیابونای اطراف گشتم تا به جاده رسیدم و یه تاکسی گرفتم و رفتم اون دور دورا تو مه و دود ناپدید شدم...
الانم که اینجا در خدمت شمام.

(این بود یکی از خاطرات به گا رفتن من)
true story :|

[Alice]

چی چی تیکی؟
تو و مهربد اخر ما رو به گا میدید
اخرشم مجبور میشم یه کمپین بر علیه این گویش استخون ماهی تو گلویی درست کنم.

نخست بــا زبان فرمند پارسی درست سخن بگو ممد جـان ! (((:
دو اینکه ، مهربد شما خودت بیا و به این‌ها بگو «جهش ممتیکی»
با آهنگ «جهش ژنتیکی» سازگاری داره و پیوندی به پــارسی و
اهورا مزدا و زرتشت و این چیزها نداره !
سه اینکه ممدجان یه کم بهت گیر بدم، گزاره‌ی "بر علیه" نادرست
است ، "علیه" بـه تنهایی بـه چم "بـر او" ست ، "بـر عـلیه" یـعنی
"بر بر او" ! ( زبان شلم شوربا به این میگن‌ها )

علیه = پایانه (متمم) + ضمیر = بر او

[sonixax]

امروز به این قضیه فکر می‌کردم که چند بار تا حالا تو زندگی‌ بگا رفتم! یک چندین موقعیت به ذهنم رسید!


۱- یکبار مجبور شدم ۸ ساعت پیاده بیام تا برسم خونه ، چون کیف پولم رو گم کردم با تلفن وسط یک جا که هیچی‌ نبود!


۲- یک بار دیگه موقع ظرف شستن لیوان شکست انگشتم برید ۸ تا بخیه خورد!


۳- یکبار زمان دانشگاه وام دانشجویی رو توی کازینو باختم ، مجبور شدم کامپیوتر ، تلفن و یک سری وسایل خونه رو بفروشم تا شهریه رو بدم ، ۲-۳ ماه هم به جایی که به بی‌ خانمان‌ها غذا میدهند میرفتم ، تازه پول اتوبوس هم نداشتم هر روز نیم ساعت رفت و نیم ساعت برگشت پیاده میرفتم می‌‌اومدم.


۴- ۲-۳ بار موقع استمنأ تا لبهٔ اینکه یکی‌ ببیند رفتم!


۵- ۱ شب مجبور شدم توی خیابون بخوابم!

شماره ۳ ات خیلی نامردی بود !
من زیاد به فاک نرفتم . فقط یک بار تا سر حد مرگ ترسیدم اون هم زمانی بود که داشتم از ایران فرار میکردم .

[Theodor Herzl]

یک بار دیگه که تا مرز گایش پیش رفتم این بود که در آمریکای شمالی همه به مکزیک میروند ، ولی‌ جاهای توریستی ، مناطق هم مرز با آمریکا بسیار خطرناک هست ، من هم با ۲-۳ نفر از دوستمون با ماشین از کانادا ۳ روز توی راه بودیم رسیدیم تگزاس و رفتیم مکزیک ، یک سری شهر‌ها هست نزدیک مرز این کارتل‌های مواد مخدر رسما اونجا حاکم هستند و دولت کاری نداره ، یعنی‌ نمی‌تونه بکنه! ، میبینی‌ مثلا افراد کارتل با دوشکا! پشت وانت توی خیابون رفت و آمد میکنند ، خلاصه ما شاشیدیم به خودمون اون ۳-۴ ساعتی‌ که اونجا بودیم!:17:

[yasy]

فكر كنم بزرگترین به گا رفتنم واسه خوردن سه بسته رتالین واسه كنكور بود رسما داشتم معتاد میشدم
بعد از اون كار كردن تو آزمایشگاه میكروب شناسی بود كه یه لحظه هنگام كشت غفلت كردم و آلوده شدم كل دستگاه گوارشم به....رفت
یه بارم كه خیلی خیلی ترسیدم با خونه قهر بودم رفتم خونه ی یه آشنایی از نوع محرمش كه از قضا مست بودن و نزدیك بود مورد تجاوز واقع بشم:l

الانم دقیقا وسط یه بگا رفتنم:دی

[nirvana]

من یه مدت اونقدر مصرف ارامبخشم زیاد شده بود که شبی 15-16تا دیازپام یا امی تریپتیلین مینداختم بالا..
یه شب 5-6بسته انداختم بالا فقط 24ساعت خوابیدم بعدشم حالت تهوع داشتم همین..یه همچین سگ جونیم من:))

[mamad1]

نخست بــا زبان فرمند پارسی درست سخن بگو ممد جـان ! (((:
دو اینکه ، مهربد شما خودت بیا و به این‌ها بگو «جهش ممتیکی»
با آهنگ «جهش ژنتیکی» سازگاری داره و پیوندی به پــارسی و
اهورا مزدا و زرتشت و این چیزها نداره !
سه اینکه ممدجان یه کم بهت گیر بدم، گزاره‌ی "بر علیه" نادرست
است ، "علیه" بـه تنهایی بـه چم "بـر او" ست ، "بـر عـلیه" یـعنی
"بر بر او" ! ( زبان شلم شوربا به این میگن‌ها )

علیه = پایانه (متمم) + ضمیر = بر او

بابا الیس فکر کن یک درصد که من از این به بعد بگم "علیه"
خیر
بر علیه
بر ضد

به قرعان یک مقداری این خار ماهی رو از گلوتون در بیارید سخنتون قابل فهم و درک تر میشه

[Theodor Herzl]

بانو آلیس و مهربد شما با بقیه هم اینگونه فارسی صحبت می‌کنید؟ یک خط نوشتن شما را ۲-۳ برابر بقیه وقت می‌گیرد خواندن.:e40e:

[Alice]

بانو آلیس و مهربد شما با بقیه هم اینگونه فارسی صحبت می‌کنید؟ یک خط نوشتن شما را ۲-۳ برابر بقیه وقت می‌گیرد خواندن.:e40e:

من نــه ؛ در زندگی خودینه‌ام (شخصی‌ام) بسیار نرمال رفتار می‌کنم و
بی اندازه با کاراکتر اینجا دگرسان (متفاوت) می‌باشم ! (((:
--
مهربُد هم بارها گفته که در زندگی راستین‌اش با مهربُد اینجا دگرسانی
های بسیاری دارد !

[SAMKING]

من نــه ؛ در زندگی خودینه‌ام (شخصی‌ام) بسیار نرمال رفتار می‌کنم و
بی اندازه با کاراکتر اینجا دگرسان (متفاوت) می‌باشم ! (((:
--
مهربُد هم بارها گفته که در زندگی راستین‌اش با مهربُد اینجا دگرسانی
های بسیاری دارد !
:fuuthatshi:اون یه فریبگره...

[Mehrbod]

امروز چندین جهش سودمند ممتیکی رو پشت سر گذاشتم ! (((:


پلیز ترنسلیت! :))


چی چی تیکی؟
تو و مهربد اخر ما رو به گا میدید
اخرشم مجبور میشم یه کمپین بر علیه این گویش استخون ماهی تو گلویی درست کنم.


نخست بــا زبان فرمند پارسی درست سخن بگو ممد جـان ! (((:
دو اینکه ، مهربد شما خودت بیا و به این‌ها بگو «جهش ممتیکی»
با آهنگ «جهش ژنتیکی» سازگاری داره و پیوندی به پــارسی و
اهورا مزدا و زرتشت و این چیزها نداره !
سه اینکه ممدجان یه کم بهت گیر بدم، گزاره‌ی "بر علیه" نادرست
است ، "علیه" بـه تنهایی بـه چم "بـر او" ست ، "بـر عـلیه" یـعنی
"بر بر او" ! ( زبان شلم شوربا به این میگن‌ها )

علیه = پایانه (متمم) + ضمیر = بر او



نخیر، ریچارد داوکینز کسی اینجا نمیخواند انگار؟

Memetics - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Memetic)

[Mehrbod]

بانو آلیس و مهربد شما با بقیه هم اینگونه فارسی صحبت می‌کنید؟ یک خط نوشتن شما را ۲-۳ برابر بقیه وقت می‌گیرد خواندن.:e40e:


من نــه ؛ در زندگی خودینه‌ام (شخصی‌ام) بسیار نرمال رفتار می‌کنم و
بی اندازه با کاراکتر اینجا دگرسان (متفاوت) می‌باشم ! (((:
--
مهربُد هم بارها گفته که در زندگی راستین‌اش با مهربُد اینجا دگرسانی
های بسیاری دارد !



من اینجا پیشتر نوشته‌ام بیرون چگونه پارسی‌گویی را می‌گسترانم: ساختارشناسی زبان پارسیک - صفحه 6 (http://www.daftarche.com/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D9%87%D9%86%D8%B1-14/%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D 8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%DA%A9-56/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-6.html#post11731)

[Mehrbod]

از سر و روی این انجمن troll بالا میرود، سمکینگ پادشاهشون باشه، omg no pun intended (:



درود بر شما و به انجمن دفترچه خوش آمدید. اینجا تنها فضای آزاد در میان انجمن‌های پارسی در اینترنت هست که میتوانید سوالات خود را در مورد دین ، خدا ، اسلام و هر چیز دیگر مطرح کنید. هدف این فروم گسترش خرد گرایی و همچنین دین و خدا زدایی از جامعه ایرانی‌ هست ، امیدواریم که شما را بتوانیم در این مسیر کمک کنیم ، اگر سوالاتی هنوز برای شما بی‌ جواب مانده است ، با کمال میل میتوانید اینجا در تالار دین و یا فلسفه مطرح کنید و دوستان در آن بحث‌ها شرکت خواهند کرد، از طرف تیم مدیریتی دفترچه ، ورود شما را خوش آمد می‌گویم.




بانو آلیس و مهربد شما با بقیه هم اینگونه فارسی صحبت می‌کنید؟ یک خط نوشتن شما را ۲-۳ برابر بقیه وقت می‌گیرد خواندن. :e40e:

[yasy]

امتحانا تموم شد:e420:

[yasy]

امروز به این قضیه فکر می‌کردم که چند بار تا حالا تو زندگی‌ بگا رفتم! یک چندین موقعیت به ذهنم رسید!


۱- یکبار مجبور شدم ۸ ساعت پیاده بیام تا برسم خونه ، چون کیف پولم رو گم کردم با تلفن وسط یک جا که هیچی‌ نبود!


۲- یک بار دیگه موقع ظرف شستن لیوان شکست انگشتم برید ۸ تا بخیه خورد!


۳- یکبار زمان دانشگاه وام دانشجویی رو توی کازینو باختم ، مجبور شدم کامپیوتر ، تلفن و یک سری وسایل خونه رو بفروشم تا شهریه رو بدم ، ۲-۳ ماه هم به جایی که به بی‌ خانمان‌ها غذا میدهند میرفتم ، تازه پول اتوبوس هم نداشتم هر روز نیم ساعت رفت و نیم ساعت برگشت پیاده میرفتم می‌‌اومدم.


۴- ۲-۳ بار موقع استمنأ تا لبهٔ اینکه یکی‌ ببیند رفتم!


۵- ۱ شب مجبور شدم توی خیابون بخوابم!

به چه چیزهایی فكر میكنید شما هم
دیشب سه ساعتی داشتم فكر میكردم مواردی یادم اومد كه دیدم درس بخونم بهتره:)

[Mehrbod]

به چه چیزهایی فكر میكنید شما هم
دیشب سه ساعتی داشتم فكر میكردم مواردی یادم اومد كه دیدم درس بخونم بهتره:)

what a nerd!

( برچسب :21: )

[yasy]

what a nerd!

( برچسب :21: )

از دست شما تازه عادت كرده بودم به پارسی نوشتنت رفتی تو خط اینگلیش؟:))
من كه نفهمیدم ولی خودتی:))
برچسب نه و زاب نه ببخشید لیبل:e409:

[Mehrbod]

از دست شما تازه عادت كرده بودم به پارسی نوشتنت رفتی تو خط اینگلیش؟:))
من كه نفهمیدم ولی خودتی:))
برچسب نه و زاب نه ببخشید لیبل:e409:

nerd همان خرخوان خودمان باشد http://www.daftarche.com/images/imported/2012/08/17.gif


یعنی ژنتیک بی اینکه انگلیسی بدونی میخونی یا slang ها رو نمیدونی یاسی جان ..؟ (:

[yasy]

nerd همان خرخوان خودمان باشد http://www.daftarche.com/images/imported/2012/08/17.gif


یعنی ژنتیک بی اینکه انگلیسی بدونی میخونی یا slang ها رو نمیدونی یاسی جان ..؟ (:

دیگر بعد از یك ترم سر كلاس نرفتن و شب امتحان با رفرنس 900 صفحه ای رو به رو شدن خرخونی می طلبد:e058:

یكی از عوامل عدم پیشرفت من در انگلیسی مخصوصا در بخش مكالمه علاقه نداشتن به فیلم است:e058:برای همین كلا با اصطلاحات عامیانه آشنا نیستم:e058:
در باقی موارد هم مجهز به چند دیكشنری انلاین و آفلاینم:e108:

[Ouroboros]

امروز به این قضیه فکر می‌کردم که چند بار تا حالا تو زندگی‌ بگا رفتم! یک چندین موقعیت به ذهنم رسید!

عجب مشکلات جهان اولی داشته‌اید، :e418::e056:
من یکبار به طرز وحشتناکی از دست پلیس کتک خوردم. در حد چند دندان و استخوان شکسته..
یکبار هم اوور دوز شدم، واقعا حال بدی بود.. پس از آن همه چیز، حتی سیگار را رها کردم!
یکبار هم با موتور زمین خوردم، که انگشتم در رفت تا ماه‌ها درد می‌کرد..

[Theodor Herzl]

عجب مشکلات جهان اولی داشته‌اید،
من یکبار به طرز وحشتناکی از دست پلیس کتک خوردم. در حد چند دندان و استخوان شکسته..
یکبار هم اوور دوز شدم، واقعا حال بدی بود.. پس از آن همه چیز، حتی سیگار را رها کردم!
یکبار هم با موتور زمین خوردم، که انگشتم در رفت تا ماه‌ها درد می‌کرد..من بی‌ پولی‌ بدترین حالتی هست که می‌تونم بگا برم! هیچ چیزی از نظر روحی‌ منو تابحال به اندازه بی‌ پولی‌ اذیت نکرده! البته آنهایی که نوشتم که همه چیز نبود ، من سال ۲۰۰۹ در شهر پیتزبورگ ایالت پنسیلوانیا که G۲۰ بود به دلیل اصرار یک دوست دختر شدیدا آنارشیست رفتیم ، و من افتادم وسط گاز اشک‌آور و فلفل ، و یک کتک حسابی‌ هم خوردم که چند جای بدنم کبود شد ، البته جایی نشکست.

[Theodor Herzl]

یک بار دیگر هم در سال ۲۰۰۱ که چند ماه بود به اسرائیل آمده بودم برای بار اول در تقریبا ۱۰ متری من در یک پیزا فروشی که من از آنجا غذا گرفته بودم و در حال خوردن بودم یک انتحاری فلسطینی خود را منفجر کرد و ۱۵ نفر کشته شدند ، تا حدود ۲-۳ ساعت از صدا و موج انفجار من چیزی نمی‌شنیدم ، شاید اگر چند متر نزدیکتر بودم من نیز کشته می‌‌شدم!

[Theodor Herzl]

Sbarro restaurant suicide bombing - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Sbarro_restaurant_suicide_bombing)

[viviyan]

امروز به این قضیه فکر می‌کردم که چند بار تا حالا تو زندگی‌ بگا رفتم! یک چندین موقعیت به ذهنم رسید!


۱- یکبار مجبور شدم ۸ ساعت پیاده بیام تا برسم خونه ، چون کیف پولم رو گم کردم با تلفن وسط یک جا که هیچی‌ نبود!


۲- یک بار دیگه موقع ظرف شستن لیوان شکست انگشتم برید ۸ تا بخیه خورد!


۳- یکبار زمان دانشگاه وام دانشجویی رو توی کازینو باختم ، مجبور شدم کامپیوتر ، تلفن و یک سری وسایل خونه رو بفروشم تا شهریه رو بدم ، ۲-۳ ماه هم به جایی که به بی‌ خانمان‌ها غذا میدهند میرفتم ، تازه پول اتوبوس هم نداشتم هر روز نیم ساعت رفت و نیم ساعت برگشت پیاده میرفتم می‌‌اومدم.


۴- ۲-۳ بار موقع استمنأ تا لبهٔ اینکه یکی‌ ببیند رفتم!


۵- ۱ شب مجبور شدم توی خیابون بخوابم!


جالب بود.

من یه بار تو ماشین یکی از دوست پسرای سابقم بودم، پلیس سر رسید، اگر دوست پسر نامبرده رفع و رجوع نکرده بود، دهنم سرویس میشد.

یه بار داشتم با یکی دیگه از دوست پسرام تلفنی حرفای ناجور میزدم، یهو متوجه شدم دوستم تو اتاقه، نمیدونم شنید یا نه ولی به رو خودش نیاورد.

فکر کنم به زودی به گا میرم چون حراست دانشگاه شدیدا کلید کرده روم و زیرنظرم داره.

[SAMKING]

یک بار دیگر هم در سال ۲۰۰۱ که چند ماه بود به اسرائیل آمده بودم برای بار اول در تقریبا ۱۰ متری من در یک پیزا فروشی که من از آنجا غذا گرفته بودم و در حال خوردن بودم یک انتحاری فلسطینی خود را منفجر کرد و ۱۵ نفر کشته شدند ، تا حدود ۲-۳ ساعت از صدا و موج انفجار من چیزی نمی‌شنیدم ، شاید اگر چند متر نزدیکتر بودم من نیز کشته می‌‌شدم!
چه شانسی داری تو... :e107:
ولی زیاد خوشال نشو مثِ "مقصد نهایی" مرگ دوباره میاد سراغت :e105:

[SAMKING]

عجب مشکلات جهان اولی داشته‌اید، :e418::e056:
من یکبار به طرز وحشتناکی از دست پلیس کتک خوردم. در حد چند دندان و استخوان شکسته..
یکبار هم اوور دوز شدم، واقعا حال بدی بود.. پس از آن همه چیز، حتی سیگار را رها کردم!
یکبار هم با موتور زمین خوردم، که انگشتم در رفت تا ماه‌ها درد می‌کرد..
نمایار به این خوف ناکی داری، گمون میکردم خشن تر باشی. :e108:
پلیس به همین راحتی کتکت زد؟ مگه مواد مخدر جابجا میکردی؟ :e40d:

[SAMKING]

سام تو که هنوز هستی ! :e107:
سام هرگز این موقع شب خوابش نمیبره... هنوز سر شبه...

[undead_knight]

نخیر، ریچارد داوکینز کسی اینجا نمیخواند انگار؟

Memetics - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Memetic)
how on earth could i know that :))
الان اگر من وسط حرفام یک "اسکونجر"داشته باشم خواننده بدبخت از کدوم علائم نگارشی باید بفهمه منظور من scavenger هست!؟:)))

[Mehrbod]

how on earth could i know that :))
الان اگر من وسط حرفام یک "اسکونجر"داشته باشم خواننده بدبخت از کدوم علائم نگارشی باید بفهمه منظور من scavenger هست!؟:)))

یک فرنود بیشتر (one more reason) برای رفتن روی دبیره پارسی جهانیک (http://unipers.com)؟ (:

[yasy]

چیزی كه مرا نكشد مرا قوی تر میكند
چیزی كه مرا نكشد مرا قوی تر میكند
واقعا چیزی كه مرا نكشد مرا قوی تر میكند؟؟؟؟

والا این نیچه هم یه چیزیش میشه:e403:

[Mehrbod]

چیزی كه مرا نكشد مرا قوی تر میكند
چیزی كه مرا نكشد مرا قوی تر میكند
واقعا چیزی كه مرا نكشد مرا قوی تر میكند؟؟؟؟

والا این نیچه هم یه چیزیش میشه:e403:

چرا یاسی جان؟ هر چند امیدوارم سخن درباره ماهانگی نباشد، که این یکی رو منم دور از باور میدونم کسی رو توانمندتر کند ..

[yasy]

چرا یاسی جان؟ هر چند امیدوارم سخن درباره ماهانگی نباشد ، که این یکی رو منم دور از باور میدونم کسی رو توانمندتر کند ..

:)
نه در اون مورد نیست ولی این و گفتید یاد یه موضوعی افتادم ...كلا از نظر فیزولوژی بدن زن بسیار توانمند تر از بدن مرد است برای اثبات این توانمندی تو یكی از دانشگاه های دامپزشكی كانادا تغییرات هورمونی كه در ده روز آخر سیكل قاعدگی و 5 روز اول كه همون زمان پریوده (تو انسان) رو به صورت مصنوعی در بدن یك فیل ایجاد كردند كه در میانه ی این پژوهش فیل دچار سكته ی قلبی شد و مرد
البته این ربطی نداره به این كه پریود آدم و توانمند میكنه:))

[Alice]

هم در دفترچه و چندتا برگه‌ی دیگه هستم ؛ هم همینجوری اوهام (حافظ) می‌‌گوشم ؛ هم فیلم شبکه 5 (تهران) رو می‌بینم و می‌خندم ، خیلی دلقکند ! (((:

بعد از ظهر هم می‌رم گشت و گذار و شادمانی ؛

این هم از برنامه‌ی روز تعطیل ِ ما در میلاد فرخنده‌ی پیامبر ! (((:

[Anarchy]

:)
نه در اون مورد نیست ولی این و گفتید یاد یه موضوعی افتادم ...كلا از نظر فیزولوژی بدن زن بسیار توانمند تر از بدن مرد است برای اثبات این توانمندی تو یكی از دانشگاه های دامپزشكی كانادا تغییرات هورمونی كه در ده روز آخر سیكل قاعدگی و 5 روز اول كه همون زمان پریوده (تو انسان) رو به صورت مصنوعی در بدن یك فیل ایجاد كردند كه در میانه ی این پژوهش فیل دچار سكته ی قلبی شد و مرد
البته این ربطی نداره به این كه پریود آدم و توانمند میكنه:))

یاسی جان منبعی هم داری در مورد این تحقیق؟

[yasy]

یاسی جان منبعی هم داری در مورد این تحقیق؟

نه دنبال منبع نرفتم جایی خوندم فقط

[Mehrbod]

:)
نه در اون مورد نیست ولی این و گفتید یاد یه موضوعی افتادم ...كلا از نظر فیزولوژی بدن زن بسیار توانمند تر از بدن مرد است برای اثبات این توانمندی تو یكی از دانشگاه های دامپزشكی كانادا تغییرات هورمونی كه در ده روز آخر سیكل قاعدگی و 5 روز اول كه همون زمان پریوده (تو انسان) رو به صورت مصنوعی در بدن یك فیل ایجاد كردند كه در میانه ی این پژوهش فیل دچار سكته ی قلبی شد و مرد
البته این ربطی نداره به این كه پریود آدم و توانمند میكنه:))




یاسی جان منبعی هم داری در مورد این تحقیق؟


نه دنبال منبع نرفتم جایی خوندم فقط


تا جاییکه من میدانم در مردها هم هورمون تستسترون سودمندی نداره یا سودش اندکه، بیشتر کارکرد آسیبزایی دارد!

اینجور میمونه که تن مردها تستسترون میسازه به خودش آسیب میرسونه، سپس با تندرست موندن نِشال میده و خودنمایی که "آره اینجوریاست، این که چیزی نیست، بیشترشم باشه آخ نمیگیم" (:

یک چیزی تو مایه‌های همون پر تاووس که همینجور بزرگتر شده و نرینه با کشیدنش پیغام میده که من بس تندرستم که میتونم همچین پر گرانیو با خودم بکشم! :21:

[Mehrbod]

هم در دفترچه و چندتا برگه‌ی دیگه هستم ؛ هم همینجوری اوهام (حافظ) می‌‌گوشم ؛ هم فیلم شبکه 5 (تهران) رو می‌بینم و می‌خندم ، خیلی دلقکند ! (((:

بعد از ظهر هم می‌رم گشت و گذار و شادمانی ؛

این هم از برنامه‌ی روز تعطیل ِ ما در میلاد فرخنده‌ی پیامبر ! (((:

باز هم خوبه به یه دردی میخورن این ممد و ائمه!

[mamad1]

ها ؟ با من کار داشتی مهربد؟

[Ouroboros]

تا جاییکه من میدانم در مردها هم هورمون تستسترون سودمندی نداره یا سودش اندکه، بیشتر کارکرد آسیبزایی دارد!

اینجور میمونه که تن مردها تستسترون میسازه به خودش آسیب میرسونه، سپس با تندرست موندن نِشال میده و خودنمایی که "آره اینجوریاست، این که چیزی نیست، بیشترشم باشه آخ نمیگیم" (:

یک چیزی تو مایه‌های همون پر تاووس که همینجور بزرگتر شده و نرینه با کشیدنش پیغام میده که من بس تندرستم که میتونم همچین پر گرانیو با خودم بکشم!
میانگین عمر کمتر، توانایی تحمل درد کمتر، نود و چند درصد آمار بالاتر در مرگ و میر ناشی از صوانح محل کار، فشار خون بالاتر و .... با یکدیگر برای بردن دل زنان نیز باید رقابت بکنیم و انتخاب هم در آخر با آنهاست... مرد بودن این روزها چه مایه سخت است...:e108::e40a:

پ.ن: یک ریش هم که نمی‌گذارند داشته باشیم...:e403::e058:

[viviyan]

میانگین عمر کمتر، توانایی تحمل درد کمتر، نود و چند درصد آمار بالاتر در مرگ و میر ناشی از صوانح محل کار، فشار خون بالاتر و .... با یکدیگر برای بردن دل زنان نیز باید رقابت بکنیم و انتخاب هم در آخر با آنهاست... مرد بودن این روزها چه مایه سخت است...:e108::e40a:

پ.ن: یک ریش هم که نمی‌گذارند داشته باشیم...:e403::e058:

سوانح :e414:

[viviyan]

عذاب وجدان دارم. احساس میکنم آدم پستی هستم. وارد سامانه سما هم اتاقیم شدم، یه ذره هم کنجکاو نبودم که نمره هاشو ببینم، فقط به خاطر اینکه یوزر و پسوردشو داشتم وارد سامانه سما شدم و کارنامه نیمسالشو نگاه کردم. در آخرین لحظه هم به ذهنم رسید که تا کارنامه ش نیومده بالا، صفحه رو ببندم ولی نبستم. خیلی فضولم. و احساس میکنم رگه های سوءاستفاده گری تو وجودم هست.
فردا ساعت 8 امتحان دارم و از 100 اسلاید و 15 صفحه جزوه 36 تا اسلاید خووندم. امروز بیشتر از روزای دیگه تو نت پلاس بودم.

[Russell]

توانایی تحمل درد کمتر
من با اینکه این را شنیده ام ولی یادم هست جایی هم عکسش را خواندن و هر دو منبع هم یادم اینطور است که نسبتا معتبر بودند :e405:

[Ouroboros]

سوانح :e414:
تقصیر این دبیره‌ی آشغال است، اشتباه نکردن تحت آن ممکن نیست و دو خط بی‌تپق نمی‌شود خواند. :e056:


من با اینکه این را شنیده ام ولی یادم هست جایی هم عکسش را خواندن و هر دو منبع هم یادم اینطور است که نسبتا معتبر بودند
چون متد دقیقی برای اندازه‌گیری درد نداریم بدیهی‌ست که نمی‌شود به تحقیقات در اینباره اعتنای چندانی کرد..

[yasy]

تا جاییکه من میدانم در مردها هم هورمون تستسترون سودمندی نداره یا سودش اندکه، بیشتر کارکرد آسیبزایی دارد!

اینجور میمونه که تن مردها تستسترون میسازه به خودش آسیب میرسونه، سپس با تندرست موندن نِشال میده و خودنمایی که "آره اینجوریاست، این که چیزی نیست، بیشترشم باشه آخ نمیگیم" (:

یک چیزی تو مایه‌های همون پر تاووس که همینجور بزرگتر شده و نرینه با کشیدنش پیغام میده که من بس تندرستم که میتونم همچین پر گرانیو با خودم بکشم! :21:

تستوسترون چه خاصیت آسیب زایی داره؟
تمام مردانگیتون و مدیون همین تستوسترون هستید:))

[Mehrbod]

تستوسترون چه خاصیت آسیب زایی داره؟
تمام مردانگیتون و مدیون همین تستوسترون هستید:))

تو ژنتیک میخوانی یاسی جان، من باید بگم؟ :e405:


"مردانگی‌"ای که عمر را می‌کاهد، آدم را پرخاشگر میکند و به تندرستی آسیب میرساند نبودش بهتر میزنه! (:

[viviyan]

احساس میکنم دچار افراط در دین ستیزی شدم. یعنی چی در مقابل هر عمل مذهبی واکنش نشون میدم، اونم جلوی کس و ناکس؟ یا واکنش نشون میدم یا جایی که همه کنش نشان میدهند من کنشی نشان نمیدم.
فکر کنم آخر، سر خودم رو به باد بدم، یا اینکه پرونده مو بزنن زیربغلم بفرستنم ورِ دلِ ننه م.
خیلی زیادی شدت عمل نشون میدم، حدس میزنم اگه به زودی حکومت ایران عوض نشه من از ادامه تحصیل محروم شم. بدبختی هرچی من ضددین تر میشم، اطرافیانم مذهبی تر میشن. جوونای 20 سال به پایین خیلی مذهبی ان. مدرسه چه میکنه با این بچه ها.

[mahtab71]

جوونای 20 سال به پایین خیلی مذهبی ان. مدرسه چه میکنه با این بچه ها.
مهم اینه یه ذره که بزرگتر میشن مثه آب خوردن قید دین رو میزنن.
البته نقش ماهواره در این جریان خیلی پررنگه.

[yasy]

تو ژنتیک میخوانی یاسی جان، من باید بگم؟ :e405:


"مردانگی‌"ای که عمر را می‌کاهد، آدم را پرخاشگر میکند و به تندرستی آسیب میرساند نبودش بهتر میزنه! (:

من در حال حاضر در به خاطر آوردن اسمم هم مشكل دارم:))
حالا چه كسی گفته كه این ها به خاطر تستوسترون است؟؟
تستوسترون آدم را پرخاشگر میكند؟؟
تستوسترون اگر در بدن به میزان طبیعی باشد و عوامل داخلی مثل بیماری یا عوامل خارجی مثل تزریق باعث افزایش آن نشود این كارها را نمیكند عضله و اسپرمش را میسازد:))

[viviyan]

مهم اینه یه ذره که بزرگتر میشن مثه آب خوردن قید دین رو میزنن.
البته نقش ماهواره در این جریان خیلی پررنگه.

اینایی که دور و بر منن، تماشای ماهواره رو حرام میدونن، اگر هم ببینن سریالای فارسی وان و جم کلاسیک رو میبینند.

[Ouroboros]

تو ژنتیک میخوانی یاسی جان، من باید بگم؟ :e405:


"مردانگی‌"ای که عمر را می‌کاهد، آدم را پرخاشگر میکند و به تندرستی آسیب میرساند نبودش بهتر میزنه! (:
شاید تستسترون هیچ پیوندی با پرخاشگری نداشته باشد:
Strange but True: Testosterone Alone Does Not Cause Violence: Scientific American (http://www.scientificamerican.com/article.cfm?id=strange-but-true-testosterone-alone-doesnt-cause-violence)

[Mehrbod]

من در حال حاضر در به خاطر آوردن اسمم هم مشكل دارم:))
حالا چه كسی گفته كه این ها به خاطر تستوسترون است؟؟
تستوسترون آدم را پرخاشگر میكند؟؟
تستوسترون اگر در بدن به میزان طبیعی باشد و عوامل داخلی مثل بیماری یا عوامل خارجی مثل تزریق باعث افزایش آن نشود این كارها را نمیكند عضله و اسپرمش را میسازد:))

امیر روشنگری کن :4:

[Mehrbod]

اینایی که دور و بر منن، تماشای ماهواره رو حرام میدونن، اگر هم ببینن سریالای فارسی وان و جم کلاسیک رو میبینند.

ویوین جان اینجور که برمیاد شما جای نادرستی هستی و سرگرم انجام کار نادرستی هم هستی و بدرستی هم
نگرانی، پس همان بهتر که اندکی در رفتارت خودداری کنی و با هر کس و ناکس گفتمان نکنی که زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد (;

[mahtab71]

اینایی که دور و بر منن، تماشای ماهواره رو حرام میدونن، اگر هم ببینن سریالای فارسی وان و جم کلاسیک رو میبینند.
درسته اما همون سریال و فیلمای سرگرم کننده هم غیرمستقیم باورای دینی رو زیر سوال میبره.
مثلا مادر یکی از دوستام از اون خانمای متعصب بود.اما الان خیلی فکرش بازتر شده و راحت تر با خواسته های دخترش کنار میاد.
این فیلمها بصورت غیرمستقیم تاثیر زیادی روی افکار میزارن.اگه به دیالوگها دقت کنید اکثرشون دید انتقادی نسبت به باورای دینی دارن.خب این در درازمدت اثرخودشو میزاره.

[Mehrbod]

درسته اما همون سریال و فیلمای سرگرم کننده هم غیرمستقیم باورای دینی رو زیر سوال میبره.
مثلا مادر یکی از دوستام از اون خانمای متعصب بود.اما الان خیلی فکرش بازتر شده و راحت تر با خواسته های دخترش کنار میاد.
این فیلمها بصورت غیرمستقیم تاثیر زیادی روی افکار میزارن.اگه به دیالوگها دقت کنید اکثرشون دید انتقادی نسبت به باورای دینی دارن.خب این در درازمدت اثرخودشو میزاره.

همینکه آدم میبیند مردم کشورهای دیگر چه زندگی آسوده‌ای دارند از هزار و یک فرنود و گفتمان بهتر و موثرتره :e00e:

[nirvana]

امشب تو کافه بودیم زدم رومیز همه برگشتن نگاه کردن کلی خندیدیم:))

[mamad1]

همینکه آدم میبیند مردم کشورهای دیگر چه زندگی آسوده‌ای دارند از هزار و یک فرنود و گفتمان بهتر و موثرتره :e00e:

یک زمانی مادر من کنترل ریسیور رو قایم میکرد از ترس من که مبادا کانال فشن شو رو ببینم

بعد از سریال های فارسی 1 و جم و من و تو . چه و چه


از این رو به اون رو شده
باز شدن تفکراتش رو به وضوح می تونم ببینم

[Soheil]

نمیدونم چرا همیشه پستها و آواتار میلاد و کافر رو با هم اشتباهی میگیرم. مثلا یک پست رو فکر میکنم میلاد نوشته. بعد که خوندمش میرم پست بعدی که نقل قول و جواب اون پسته رو بخونم، تازه میفهمم پست از کافر بوده. یا برعکس. شاید دلیلش اینه که این دو، سبک نوشتاریشون هم مثل همه!! :e406::e40f::e11a:
مگه دستم بهتون نرسه. خخخخخخخخخ

حالا بقیه شما هم مثل من سر کار میرید؟ یا فقط من از این بابت شاکیم؟

[mahtab71]

گاهی وقتا آدم نا امید میشه. تمام تلاشت مثه آب در هاون کوبیدنه.
این جماعت مذهبی ظاهرا باسوادو بیسوادشون فرقی نداره.
خودتو میکشی تا چیزی رو حالیشون کنی اما انگار نه انگار!
یعنی روزی میاد که مردم ما هم مثه بقیه جاها باشن.
فکرشون عقیده هاشون...
یاد گلسرخی بخیر!همیشه اینطور مواقعی یاد این شعرش میفتم

ثقل زمین کجاست ؟
من در کجای جهان ایستاده ام ؟
با باری ز فریادهای خفته و خونین
ای سرزمین من
من در کجای جهان ایستاده ام ... ؟

[Mehrbod]

خیلی سپاس ؛ ولی آن‌ها به فرهشت "اثبات خدا" در پیوند بودند ؛ جدای این مگه من به شما پروانه دادم پیک من رو جابه‌جا کنید ؟ (((:

happy؟ :e405:

[viviyan]

شنبه امتحان دارم ولی خمارم، هیچی نخورده و نکشیده خمارم.
یه بطری مشروب قرمز یه دوست برام آورد. اولین بار بود میخوردم. کل بطری رو خوردم کمی سرخوشی بهم دست داد.
آخوندا خیلی احمقن، چیزایی که باعث خوشی ملت میشه رو ممنوع کردن. مشروب و سکس. اگه این دوتا ممنوع نبود، کلی از مشکلات این جامعه وجود نداشت.

پ.ن: شیرین چرا نمیاد؟ :e414:

[undead_knight]

شنبه امتحان دارم ولی خمارم، هیچی نخورده و نکشیده خمارم.
یه بطری مشروب قرمز یه دوست برام آورد. اولین بار بود میخوردم. کل بطری رو خوردم کمی سرخوشی بهم دست داد.
آخوندا خیلی احمقن، چیزایی که باعث خوشی ملت میشه رو ممنوع کردن. مشروب و سکس. اگه این دوتا ممنوع نبود، کلی از مشکلات این جامعه وجود نداشت.

پ.ن: شیرین چرا نمیاد؟ :e414:
البته اونقدرا هم احمق نیستند هر مقدار در اینجور چیزهای آزادی بیشتری بدند، ندادن آزادی های دیگه غیر منطقی تر به نظر میاد:)
در نتیجه این یک راهکار برای بقا هست هرچند در نهایت یک راهکار شکست خوردست.

[viviyan]

از کارآموزی کلینیک برمیگشتیم خوابگاه، تو ماشین بودیم. همکلاسیم گفت نیمسال بهمن رو زودتر میخوان شروع کنن. پرسیدم چرا؟ گفت به خاطر انتخابات. گفتم یعنی چی همه چی رو قاطی میکنن؟ که چی؟ به ما فشار بیارن که انتخابات در راهه. برگشت گفت تو از اونایی هستی که مخالف فعالیت سیاسی دانشجوها هستی. :|
گفتم فعالیت سیاسی دانشجوها؟ دانشجوها رو که سرکوب کردند.
گفت دانشجوهای دانشگاه تهران گند زدن.

منظورش از دانشجو؛ دانشجوهای عضو بسیج و فعالیت سیاسی هم شرکت در انتخابات و تبلیغات بود.

نمیدونم چرا یه ذره نمیتوونن دایره فکرشون رو وسیع تر کنن؟ اصلا بحث باهاشون بی قایده است، انگار یه چیزایی رو ریختن تو مغزشون و درش رو قفل کردن.