توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشتهیِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پاتوق شب نشینی
Mehrbod
12-17-2013, 09:00 PM
خیر، برای من روشن نیست که امروز یک نژاد چگونه میتواند از نژادهای دیگر باهوشتر باشد؟
بلندی قد = زاب به ارث بردنی
هوش = زاب به ارث بردنی
...
همانجوریکه یک نژاد میتواند بلندقد یا کوتاهقد باشد, درست همانجور.
مزدك بامداد
12-17-2013, 09:04 PM
بابا آلمانی!!!!
پارسی گو گرچه ژرمن خوشتر است.
مهربد به زبانی بنویس که همه دریابند! ما که از آلمانی همان Gesellschaft را فقط بلدیم که آنهم از زیرنویسهای پارسیگر یاد گرفتیم. P:
به آلمانی سخن گفتن، آنهم زمانیکه میدانیم مخاطبمان(در اینجا من ) جز پارسی و انگلیسی به زبانِ دیگری تسلط ندارد (و آلمانی را در حد بسیار ابتدایی آموخته است)، چه معنایی جز خودنمایی و به رخ کشیدن دارد؟!
Bist du ein Freigeist, oder was
Freigeist ein relativer Begriff
Man nennt Den einen Freigeist, welcher
anders denkt, als man von ihm auf Grund seiner Herkunft, Umgebung,
seines Standes und Amtes oder auf Grund der herrschenden Zeitansichten
erwartet. Er ist die Ausnahme, die gebundenen Geister sind die Regel; diese
werfen ihm vor, dass seine freien Grundsätze ihren Ursprung entweder in
der Sucht, aufzufallen, haben oder gar auf freie Handlungen, das heisst auf
solche, welche mit der gebundenen Moral unvereinbar sind, schliessen
lassen. Bisweilen sagt man auch, diese oder jene freien Grundsätze seien
aus Verschrobenheit und Ueberspanntheit des Kopfes herzuleiten; doch
spricht so nur die Bosheit, welche selber an Das nicht glaubt, was sie sagt,
aber damit schaden will: denn das Zeugniss für die grössere Güte und
Schärfe seines Intellectes ist dem Freigeist gewöhnlich in's Gesicht
geschrieben, so lesbar, dass es die gebundenen Geister gut genug
verstehen. Aber die beiden andern Ableitungen der Freigeisterei sind redlich
gemeint; in der That entstehen auch viele Freigeister auf die eine oder die
andere Art. Desshalb könnten aber die Sätze, zu denen sie auf jenen
Wegen gelangten, doch wahrer und zuverlässiger sein, als die der
gebundenen Geister. Bei der Erkenntniss der Wahrheit kommt es darauf an,
dass man sie hat, nicht darauf, aus welchem Antrieb man sie gesucht, auf
welchem Wege man sie gefunden hat. Haben die Freigeister Recht, so
haben die gebundenen Geister Unrecht, gleichgültig, ob die ersteren aus
Unmoralität zur Wahrheit gekommen sind, die anderen aus Moralität bisher
an der Unwahrheit festgehalten haben. - Uebrigens gehört es nicht zum
Wesen des Freigeistes, dass er richtigere Ansichten hat, sondern vielmehr,
dass er sich von dem Herkömmlichen gelöst hat, sei es mit Glück oder mit
einem Misserfolg. Für gewöhnlich wird er aber doch die Wahrheit oder
mindestens den Geist der Wahrheitsforschung auf seiner Seite haben: er
fordert Gründe, die Anderen Glauben.
= tarzabaan:
شما یک آزاداندیش ( آزادروان) هستید؟ یا که چی؟
---
آزاداندیش یک فرایافت وسته (نسبی) است.
همواره چنین است که ما از یکی که در یک همبود و فرهنگ ویژه ریشه دارد،
چشم داریم که به رنگ و فام آن فرهنگ و مرز و بوم باشد و آن باورهایی را
که در زمان او روا هستند، از خود نشان دهد. هنجار این است که بیشتر روان
ها در زنجیر هستند ولی اندک-گاهی هم پیش میاید که کسی از چنین بندی رها
بوده و اندیشه و روانش آزاد از فرهنگ و باور های چیره همبود و زمانش باشد.
هومن های روان-بسته و گرفتاراندیش، همواره هومن های آزاداندیش و رهاروان
را سرزنش میکنند که یا از روی نیاز به خود نمایی چنین هستند و یا کارهایشان
با فرامنشی همخوان نیست و گونه ای بی بند و باری می باشد. گاهی هم میگویند
که مغز یارو سرجایش نیست یا اینکه از روی شیطنت چنین منشی پیش گرفته و خودش
هم به چیزی که میگوید باور ندارد و در ته دلش همانگونه است که بیشنیگان ویربسته
هستند، چرا که از چهره و منشش، هوشمندی و نیکی را میبیننند و نمیتوانند باور کنند
که او براستی بدکار باشد. ولی فربود این است که آزاد اندیشان از همین راه ها پدید میایند
و برای همین ، چیزهایی که میگویند و اندیشه هایی که میپرورند، میتوانند راستین تر
و والاتر از اندیشه های گرفتاراندیشان باشند ....
برای دریافت راستی و فرهود، بسنده است که راستی را بدست آورده باشید نه اینکه
این فرهود به چه انگیزه پدید امده و گفته شده و از چه راهی جسته شده است.
اگر آزاداندیشان راست بگویند، پس گرفتار اندیشان نادرست گفته اند، به یکسان که
سخن آزاداندیشان از روی بدی و شیطنت و فرومنشی و خود نمایی و .. بوده باشد.
این در یک آزاداندیش سرشتین نیست که همواره راستی با او باشد، برتری او در این
است که خود را از هنجار گله ای رها نموده است و پُرگاه، خود همین با دستابی به
یک رهود همراه است، گرچه او در زندگی اش کامیاب یا ناکام باشد:
او از چون و چراها و انگیزه هایی میپرسد که دیگران بدان کورکورانه باور دارند
...
•
پارسیگر
Spehr
12-17-2013, 09:07 PM
ولی دیدم تا اینجا گرم است بگذارم.
نه بسیار هم کار خوبی کردی که ژرمن آوردی.
ولی من پیشنهاد می کنم در کنار پارسیگر یک ژرمنگر هم بسازید.
ما که آلمانی بلد نیستیم بیاییم ، پستهای ژرمن بنویسیم و هرجا بلد نبودیم را واژه انگلیسی مینویسیم. و ژرمنگر واژه انگلیسی را به آلمانی میگرداند.
اینجوری درپست سپسین می توانیم آلمانی آن را بنویسیم!
مزدك بامداد
12-17-2013, 09:12 PM
ولی من پیشنهاد می کنم در کنار پارسیگر یک ژرمنگر هم بسازید.
خب، من ژرمنگر شما شدم و ترزبان و برگردان نمودم (پیام پیشین)
:e415:
•
Spehr
12-17-2013, 09:14 PM
می بخشید هرکنوفت در آلمانی یعنی چی؟؟؟؟
مزدك بامداد
12-17-2013, 09:16 PM
می بخشید هرکنوفت در آلمانی یعنی چی؟؟؟؟
her= az
kunft = âmadeh
herkunft = xâstgâh
Spehr
12-17-2013, 09:17 PM
خب، من ژرمنگر شما شدم و ترزبان و برگردان نمودم (پیام پیشین)
:e415:
•
:))
سپاس
خیلی سخت می نماید! ورشروبن هَیت یعنی چی؟
من اگر بخوام این زبان را یاد بگیرم مخم پنچر میشه انقدر سخته.
Dariush
12-17-2013, 09:24 PM
اوه دیگر ببخشایید[١], این را در یاد داشتم در جستار نیچه بترزبانم[٢], ولی دیدم تا اینجا گرم است بگذارم.
Freigeist یک واژهیِ آمودهیِ[٣] ساده است: frei+geist = آزاد+روان.
گرامی، ما در اینجا چند نفر داریم که زبانِ آلمانی آنهم در ترازی آلمانیِ نیچه بداند که دشوارترین نوعِ آلمانیست؟ من هم نوشتههای نیچه را نهایتا به زبان انگلیسی بخوانم، و جز چند عبارت کوتاه از او به آلمانی نمیدانم. شما با آگاهی از تمامِ اینها از چه رو در این انجمن زمانیکه جز خودتان و مزدک گرامی ( و یکی دو نفر دیگر احتمالا)در این سطح از آلمانی سردر نمیآورند به آلمانی با ما سخن میگویید؟ خود را به آن راه نزنید و ما را .... فرض نکنید!
این در راستایِ بامزگی داستان بود که داریوش ما, کسیکه این اندازه نیچه و نگرشهایِ وی از آزادروانی (آزادروانان پدیرهیِ[٤] دربندروانان / die gebundenen Geiste)
را میپسندد اینجا بجای پذیرش فرهود[٥], به این دروغِ[٦] شیرین و آرامیآور و خوب که «گرچه نژادها یکسان نیستند, ولی برتر و کِهتر[٧] هم نیستند» میباورد و آماده است
همهیِ مزدائیک[٨] و دادههایِ ژنتیک و آمار و ... را درجا بیخود و نادرست ببیند, تا خدای ناکرده نزند[٩] و کسانی پیدا نشوند که از روی این فرهودها[٥] دچار کژبرداشت شده و به نژادپرستی و ... رویآورند!
خیر، من همانقدر که با نژادپرستی مخالف هستم، همانقدر هم با برابرنمایی انسانها مخالفم. آزاداندیشی به معنی پذیرفتن ارزشگذاری انسانها بر اساس ژن و نژادشان نیست. و بله، گرچه نژادها همسان نیستند، اما نژاد کهتر و مهتر نداریم. زن و مرد هم همسان نیستند، اما میتوان از میانشان یکی را به عنوان جنسیت کهتر برگزید؟
و این شما هستید که با اندیشهی خوشباورانهی خویش وقتی کسی از پستی نژاد عرب و برتری نژادی گروهی از انسانها سخن میگوید، آن را بیربط به نژادپرستی میدانید، نه من.
مزدك بامداد
12-17-2013, 09:24 PM
ورشروبن هَیت یعنی چی؟
Verschrobenheit {f} = crankiness = شیطنت/بدخویی
من که همش را برایتان بازگردان کردم که، اَه!
Dariush
12-17-2013, 09:28 PM
3144
WTF?
مزدك بامداد
12-17-2013, 09:29 PM
گرامی، ما در اینجا چند نفر داریم که زبانِ آلمانی آنهم در ترازی آلمانیِ نیچه بداند که دشوارترین نوعِ آلمانیست؟
:e00e:
درست است ، باید کوشید اگر آلمانی میاوریم، بازگردانش را هم بیاوریم ولی در انگلیسی چنین بایستگی نیست
چون همگان کمابیش آشنایی خوبی با زبان انگلسی دارند
*
homayoun
12-17-2013, 09:30 PM
Verschrobenheit
تاجاییکه من میدانم این فرشروبن هایت است نه ورشروبن هَیت. :e40a:
یک پرسش هیتلر چرا jahre را یاغه میگوید و sprechen را شپرشن ؟
هم ر و هم غ ؟ گویش های آلمانی چگونه است.
من در آلمانی ch را پس از a o u خ میگویم. در اتریش و سویس چگونه است؟
آنها پس از i و l نیز خ میگویند؟ r را ر میخوانند؟
پارسیگر
Mehrbod
12-17-2013, 09:33 PM
گرامی، ما در اینجا چند نفر داریم که زبانِ آلمانی آنهم در ترازی آلمانیِ نیچه بداند که دشوارترین نوعِ آلمانیست؟ من هم نوشتههای نیچه را نهایتا به زبان انگلیسی بخوانم، و جز چند عبارت کوتاه از او به آلمانی نمیدانم. شما با آگاهی از تمامِ اینها از چه رو در این انجمن زمانیکه جز خودتان و مزدک گرامی ( و یکی دو نفر دیگر احتمالا)در این سطح از آلمانی سردر نمیآورند به آلمانی با ما سخن میگویید؟ خود را به آن راه نزنید و ما را .... فرض نکنید!
این اندازه هم سخت نیست, یک google translate بزنید, یا دو رج آنرا بگوگلید: is.gd - Shortened URL (http://is.gd/TPEOI2)
این هم یک چیستان:
و بله، گرچه نژادها همسان نیستند، اما نژاد کهتر و مهتر نداریم.
دختری از پسران بلندبالا خوش اش میاید و کوروش و داریوش از او.
کوروش قدی میانه و داریوش قدی بلند دارد:
آیا بلندقدی, مایهیِ برتری داریوش از کوروش میشود؟
:39:
Dariush
12-17-2013, 09:37 PM
بلندی قد = زاب به ارث بردنی
هوش = زاب به ارث بردنی
...
همانجوریکه یک نژاد میتواند بلندقد یا کوتاهقد باشد, درست همانجور.
چطور؟
فرض کنید پدر من آدم باهوشی بوده و من نیز هوش را از او به ارث بردهام! حالا این چگونه میتواند به نژاد ایرانیِ من، زمانیکه میدانیم هیچ نژاد ایرانیِ خالصی هم اکنون وجود ندارد، مربوط شود؟
بعد آنکه آیا بهرهی هوشی ارثی، میتواند بر تاثیر محیط بر هوش افراد غلبه داشته باشد یا خیر؟
Mehrbod
12-17-2013, 09:37 PM
3144
WTF?
فرا-اندازه پسندِ من افتاد, از اینرو ... (((:
Mehrbod
12-17-2013, 09:42 PM
چطور؟
پاسخ چیستان کو, مرد برتر؟ (:
فرض کنید پدر من آدم باهوشی بوده و من نیز هوش را از او به ارث بردهام! حالا این چگونه میتواند به نژاد ایرانیِ من، زمانیکه میدانیم هیچ نژاد ایرانیِ خالصی هم اکنون وجود ندارد، مربوط شود؟
بعد آنکه آیا بهرهی هوشی ارثی، میتواند بر تاثیر محیط بر هوش افراد غلبه داشته باشد یا خیر؟
گرفتاری همینجاست, ما از فرهود سخن میگوییم, شما از اینکه این فرهود
به چه انگیزه پدید آمده و به چه کار میاید و گوینده چرا اینجور میسَهد, نکند نژادپرست است؟ و ...:
... برای دریافت راستی و فرهود، بسنده است که راستی را بدست آورده باشید نه اینکه
این فرهود به چه انگیزه پدید امده و گفته شده و از چه راهی جسته شده است.
مزدك بامداد
12-17-2013, 09:42 PM
تاجاییکه من میدانم این فرشروبن هایت است نه ورشروبن هَیت.
یک پرسش هیتلر چرا jahre را یاغه میگوید و sprechen را شپرشن ؟
هم ر و هم غ ؟ گویش های آلمانی چگونه است.
من در آلمانی ch را پس از a o u خ میگویم. در اتریش و سویس چگونه است؟
آنها پس از i و l نیز خ میگویند؟ r را ر میخوانند؟
من هم نگفتم ورشروبنهایت، پرسنده چنین نوشت.
وات V در آلمانی، اگر واژه از لاتین
نیامده باشد ( مانند klavier ) با "ف"
به زبان آورده میشود، مانند فون براون
Von Braun .
پرسش دیگرتان را هم باید دوست ما sonixax@
پاسخ دهند که کاشانه مند آلمان هستند. تا جاییکه
من میدانم، گویش آیینی آلمان ، گویش هانووری است
که به آن Hochdeutsch هم میگویند و در آن
بیشتر "R" ها درست مانند فرانسه ، "غ" گفته میشوند
ولی در جنوب، بویژه بایرن، درست مانند ایرانی ها "ر"
میگویند، آنهم به گونه ی غلتان rollendes R
---------
ch هم چیزی میان ش و خ گفته میشود، مانند "ح" تازی
•
پارسیگر
Dariush
12-17-2013, 09:55 PM
این اندازه هم سخت نیست, یک google translate بزنید, یا دو رج آنرا بگوگلید: is.gd - Shortened URL
مهربد جان، اندیشه کنید که اینجا انجمنی پارسی است و همگان به زبان پارسی تسلط دارند و پس از آن تعدادی به انگلیسی تسلط دارند و عدهی بسیار انگشتشماری به آلمانی و ایتالیایی و فرانسوی و... تسلط دارند. اکنون من اگر بیایم اینجا به زبان نروژی سخن بگویم ، به فرض که بدان تسلط دارم، بعد بگویم خب بروید گوگل بکنید، چه معنایی دارد؟ its not complicated!
این هم یک چیستان:
چستانتان هم بیربط است! منظور من از همسانی بیشتر مشابهت بود تا برابری. بنابراین انسانها و نژادها یکسان نیستند، اما از لحاظ ارزشهای انسانی همگی به یک چشم دیده میشوند. من میتوانم نژاد روس را برای همآغوشی و سکس بیشتر بپسندم، اما آیا میتوانم نژاد روس را به سببِ آنکه ریاضیدان و موسیقیدان فزونتر و کلا به سبب آنکه هوشمندانِ بیشتری از آن تولید شدهاند، برتر از دیگر نژادها ببینم یا خیر؟
قائل بودن به برتری نژادی از نژادها تنها یک موضوع ساده برای گفتگو نیست و در اینجا بار اخلاقی قضیه را نمیتوان ندید. شما وقتی نژادی را برتر میدانید، در واقع با یکنوع پیشداوری نسبت به گروهی از انسانها با آنها برخورد میکنید و این به معنای این است که من در نگاهِ شما یک نیمهبشر هستم و هرچه هم بکوشم هرگز به آن چه که شما انسان کامل میدانید تبدیل نخواهم شد، چرا که نژاد قابل تغییر نیست. این کوتهفکری همانقدر مضحک و ضدبشریست که عقیده مسلمانان که یک زنازاده هرگز یک مسلمان کامل نخواهد شد و به بهشت راه پیدا نخواهد کرد!
گمان نمیکردم در این انجمن لازم شود به نادرستی قضاوت بر اساس نژاد، ملیت، رنگِ پوست، زبان و... در مورد انسانها توضیح دهم!:e402:
Dariush
12-17-2013, 09:56 PM
فرا-اندازه پسندِ من افتاد, از اینرو ... (((:
گویا خیلی مورد پسندتان بوده :))
Philo
12-17-2013, 09:58 PM
آن زمان انقلاب اسلامی بود که برادران و خواهران از کاباره آمدند اسمشان را عوض کردند و شدند حسن روحانی و عبدالکریم سروش و اینها
راسل عزیز اسم شناسنامه ای سروش همونه که بود، وقتی میگیم کسی اسمشو تغییر داده یعنی تو شناسنامه اش هم اسم جدیدش نوشته شده.
homayoun
12-17-2013, 09:58 PM
من هم نگفتم ورشروبنهایت، پرسنده چنین نوشت.
من هم نگفتم شما گفتید , گفتم پرسنده نادرست گفته...
ch هم چیزی میان ش و خ گفته میشود، مانند "ح" تازی
نه بابا همان ش است پس a u o میشود خ ....ولی خ را زیاد نمیکشند ! ولی از X روسی بیشتر میکشند.
همان خ خودمان است. اگر چند فیلم آلمانی ندیده بودم باور میکردم ح است!
پارسیگر
Mehrbod
12-17-2013, 10:01 PM
منظور من از همسانی بیشتر مشابهت بود تا برابری. بنابراین انسانها و نژادها یکسان نیستند، اما از لحاظ ارزشهای انسانی همگی به یک چشم دیده میشوند. من میتوانم نژاد روس را برای همآغوشی و سکس بیشتر بپسندم، اما آیا میتوانم نژاد روس را به سببِ آنکه ریاضیدان و موسیقیدان فزونتر و کلا به سبب آنکه هوشمندانِ بیشتری از آن تولید شدهاند، برتر از دیگر نژادها ببینم یا خیر؟
اینها فرهشت سخن من نیستند. سخن ساده بود:
آیا یک نژاد, همانگونه که میتواند بلندقدتر یا کوتاهقدتر از نژادی دیگر باشد, میتواند باهوشتر یا کمهوشتر هم باشد؟
پاسخ شما چیست, آری یا نه, یا اینکه از بیخ نمیپذیرید نژادی میتواند هتّا بلندقدتر هم باشد؟ :e405:
مزدك بامداد
12-17-2013, 10:03 PM
ه بابا همان ش است پس a u o میشود خ ..
نه
من نوار داستان و جستار آلمانی گوش کرده ام
و برای نمونه
Kirche = کلیسیا
و
Kirsche = آلبالو
به یکسان "ش" گفته نمیشوند
•
Anarchy
12-17-2013, 10:03 PM
راسل عزیز اسم شناسنامه ای سروش همونه که بود، وقتی میگیم کسی اسمشو تغییر داده یعنی تو شناسنامه اش هم اسم جدیدش نوشته شده.
مگه قبلا اسمش "حسین حاج فرج دبّاغ" نبوده ؟
Mehrbod
12-17-2013, 10:06 PM
درست است ، باید کوشید اگر آلمانی میاوریم، بازگردانش را هم بیاوریم ولی در انگلیسی چنین بایستگی نیست
چون همگان کمابیش آشنایی خوبی با زبان انگلسی دارند
*
مهربد جان، اندیشه کنید که اینجا انجمنی پارسی است و همگان به زبان پارسی تسلط دارند و پس از آن تعدادی به انگلیسی تسلط دارند و عدهی بسیار انگشتشماری به آلمانی و ایتالیایی و فرانسوی و... تسلط دارند. اکنون من اگر بیایم اینجا به زبان نروژی سخن بگویم ، به فرض که بدان تسلط دارم، بعد بگویم خب بروید گوگل بکنید، چه معنایی دارد؟ its not complicated!
چشم, همگی ببخشایید, بیجا کردم, زینپس با ترزبان میاورم (:
Philo
12-17-2013, 10:12 PM
مگه قبلا اسمش "حسین حاج فرج دبّاغ" نبوده ؟
الان هم اسمش همین است، نام خانوادگی فرزندانش هم دباغ است نه سروش: سروش دباغ، حسین دباغ، ...
Dariush
12-17-2013, 10:13 PM
پاسخ شما چیست, آری یا نه, یا اینکه از بیخ نمیپذیرید نژادی میتواند هتّا بلندقدتر هم باشد؟
نه، یعنی امکانش هست (با قرنطینه کردنِ یک نژاد و دستکاری ژنتیکی یا هر روش دیگری) ، اما امروز چنین چیزی نداریم! امروز میدانیم که هیچ نژاد خالصی در جهان نیست که بتوان آنرا باهوشتر از دیگر نژادها دید. دوم اینکه میدانیم تاثیر شرایط محیطی بر هوش انسانها بر ژنشان میتواند غلبه داشته باشد. یعنی باهوشتر انسانِ جهان هم اگر در اسلامآباد پاکستا زاده شود، احتمالا یک خرمذهبی شده و انتحار خواهد کرد.
و البته همانطور که گفتم، باهوش بودن و نبودنِ نژادها اینجا مدنظر نیست (و اینکه آیا امکانش هست یا خیر) بلکه بیش از آن ارزشگذاری انسانها بر این اساس بود. شما هم در نخستین پیکهایی که در این مورد نوشتم مخاطبم نبودید و کسانی بودند که بروشنی بر این اساس انسانها را پیشداوری کرده و ارزشگزاری میکردند.
Anarchy
12-17-2013, 10:14 PM
الان هم اسمش همین است، نام خانوادگی فرزندانش هم دباغ است نه سروش: سروش دباغ، حسین دباغ، ...
پس سروش یعنی تو شناسنامه اش نیست ؟ پس "عبدالکریم سروش" از کجا اومده ؟ خوش خوشک شده این اسم رو انتخاب کرده ؟
Mehrbod
12-17-2013, 10:19 PM
اما امروز چنین چیزی نداریم! امروز میدانیم که هیچ نژاد خالصی در جهان نیست که بتوان آنرا باهوشتر از دیگر نژادها دید. دوم اینکه میدانیم تاثیر شرایط محیطی بر هوش انسانها بر ژنشان میتواند غلبه داشته باشد.
پس اگر میپذیرید نژادی میتواند باهوشتر باشد و تنها گیر اتان این است که امروز دیگر اینجور نیست, بهتر میشود, ولی هنوز
آنچنان درست نیست. نخست اینکه همهیِ جهان آمریکا نیست که همسریهایِ میاننژادی فراگیر باشند, در همین ایران هنوز یک
سیاهپوست بیشتر مردم در زندگی اشان از نزدیک ندیدهاند و پس شما نمیتوانید بگویید چون نژاد آمریکایی نداریم, پس هیچ نژاد دیگری هم نداریم.
سپس اینکه جدا از نابی یا اَنابی نژاد, این ورتشها همچنان بجا خواهند بود و همانجور که فرزندان یک خانواده گرچه بسیار همسان, ولی یکزمان
دگرسان از هم هستند, نژادها نیز این روند را در خود خواهند داشت تا مگر آیندهای که دانش ژنتیک برای دستکاریِ ژنها بسنده پیشرفته شود.
مزدك بامداد
12-17-2013, 10:20 PM
پس "عبدالکریم سروش" از کجا اومده ؟ خوش خوشک شده این اسم رو انتخاب کرده ؟
این گوه یک استاد گوهی داشته بنام George Soros که
یک نگره پرداز سرمایه داری و کمونیسم ستیز است
از روی دلبستگی به او چنین کرده.
*
homayoun
12-17-2013, 10:34 PM
نه
من نوار داستان و جستار آلمانی گوش کرده ام
و برای نمونه
Kirche = کلیسیا
و
Kirsche = آلبالو
به یکسان "ش" گفته نمیشوند
این درسته ش در sterben هم پرزور گفته میشود.
که گویش آلمانی را نشان میدهد. به گمانم مانند sch است.
ولی ch همان ش است. هردو همان ش هستند 90%
مانند دگرسانش شیر و شیر در پارسی.
شیر جانور ش دیگری دارد.
ولی nach همان نخ است. ولی خ پرزور نیست
پارسیگر
sonixax
12-17-2013, 11:12 PM
اقتصاد آلمان را دگرگون کرد و بیشتر جهان را گرفت.
رید به اقتصاد آلمان و آخر سر هم نصف کشور را تحویل شوروی داد نصف دیگرش را هم داد به انگلیس و آمریکا!!!
چیچی همه جهان را گرفت ؟! کدوم اقتصاد؟! یکی دو سال اول جنگ با غارت لهستان و فرانسه و کشورهای دور و بر و یهودیان بخت برگشته یک مقداری آلمانی ها را پولدار کرد به محض تمام شدن جنگ قطع دزدی ها چپاول های نازیها فقر و نداری و بیچارگی همه جای آلمان رو گرفت.
روس ها هم همینگونه بودند. اگر شوروی نبود آمریکا و انگلیس و نچه هایش هیچ پخی نبودند!
شوروی ها مگه روس نبودند ؟ :e415:
ولی این سبب نمیشود
که از دم خنگ و بدردنخور بوده اند.
دوستان جایی گفته اند این دو تا خنگ بوده اند؟
تا جایی که ما خوانده ایم همه گفته اند این دو تا جنایتکار و جانی بوده اند.
پیشتر هم یکی از دوستان گفته بود که فرگشت[١] در اروپا به گونه ای بوده
که مردم را برای دانشمند شدن خوب ساخته! همین دوستمون sonixax گفته بود بگمانم.
جانم ؟! من همچین جوکی گفته ام ؟ :))
homayoun
12-17-2013, 11:20 PM
تو چرا اینچوری شدی؟ شوروی ها روس بودند دیگر...نون این را ول کن
از گویش های آلمانی و دگرسانی میان ch sch بگو :D
sonixax
12-17-2013, 11:27 PM
ch هم چیزی میان ش و خ گفته میشود، مانند "ح" تازی
تلفظ درستش به این صورت است که زبان را به سقف دهان بچسبانید و همان طور که حرف ک را ادا میکنید عمل کرده ولی آن را بکشید . مثلن Ich .
یک صدایی شبیه ش تولید میشود ولی ش نیست .
اگر CH در وسط جمله و قبل از یک حرف صدا دار بیاید در اغلب موارد صدایی شبیه به خ میگیرد ولی نه به غلظتی که ما در فارسی بیان میکنیم.
homayoun
12-17-2013, 11:33 PM
تلفظ درستش به این صورت است که زبان را به سقف دهان بچسبانید و همان طور که حرف ک را ادا میکنید عمل کرده ولی آن را بکشید . مثلن Ich .
یک صدایی شبیه ش تولید میشود ولی ش نیست .
اگر CH در وسط جمله و قبل از یک حرف صدا دار بیاید در اغلب موارد صدایی شبیه به خ میگیرد ولی نه به غلظتی که ما در فارسی بیان میکنیم.
درسته! خیلی دل انگیزه که من میگفتم ولی نمیدانستم چرا!
استادمون اینگونه میگفت! این پسر هم نشان میدهد.
http://www.youtube.com/watch?v=kpg-mS1crSU
ولی شهرهای پایین آلمان مانند بایرن که به مونشن میگویند مونخن چی؟
انها به میلش میگویند میلخ...چرا؟
پارسیگر
sonixax
12-17-2013, 11:33 PM
این درسته ش در sterben هم پرزور گفته میشود.
که گویش آلمانی را نشان میدهد. به گمانم مانند sch است.
ولی ch همان ش است. هردو همان ش هستند 90%
مانند دگرسانش[١] شیر و شیر در پارسی.
شیر جانور ش دیگری دارد.
ولی nach همان نخ است. ولی خ پرزور نیست
CH همان ش نیست توضیح هم دادم .
Nach هم نخ نیست! ناخ هستش به چمِ پس از ، به سمتِ.
هیتلر هم Jahre را یاغه نمیگوید! تلفظ درستش کشیدن حرف غ است.
همچنین IG هم خیلی جاها صدایی شبیه به CH میدهد . مانند Saftig به چم آبدار.
بد نیست بدانید Er هم در Hochdeutsch در آخر کلمه همیشه صدای آ میدهد! مانند Männer (مِنا) به چم مردها.
sonixax
12-17-2013, 11:40 PM
ولی شهرهای پایین آلمان مانند بایرن که به مونشن میگویند مونخن چی؟
انها به میلش میگویند میلخ...چرا؟
شمالی ها Hochdeutsch صحبت میکنند و آن آلمانی که شما در تلویزیون و اخبار و موسیقی و ... میبینید همان Hochdeutsch هستش.
جنوبی ها اینچنین نیستند و یا در غرب برخی مردم Plattdeutsch صحبت میکنند که اصلن معلوم نیست چی چی میگند و خود آلمانی ها هم خیلی وقتها معنیش رو نمیفهمند.
جنوبی ها لهجه شون بیشتر شبیه اتریشی هاست .
حتا Shortlang هایشان هم متفاوت است!
مثلن در شمال روز به خیر میشود Moin Moin در جنوب این را به هر کسی بگویید در صورتی که تا به حال در شمال زندگی نکرده باشد یا دوستانی در آنجا نداشته باشد کف میکند چه گفتید!
یا در برلین و اطراف آن و برخی دیگر از شهرها به Zwei (عدد 2) میگویند Zwo !
homayoun
12-17-2013, 11:41 PM
CH همان ش نیست توضیح هم دادم .
Nach هم نخ نیست! ناخ هستش به چمِ پس از ، به سمتِ.
هیتلر هم Jahre را یاغه نمیگوید! تلفظ درستش کشیدن حرف غ است.
همچنین IG هم خیلی جاها صدایی شبیه به CH میدهد . مانند Saftig به چم آبدار.
بد نیست بدانید Er هم در Hochdeutsch در آخر کلمه همیشه صدای آ میدهد! مانند Männer (مِنا) به چم مردها.
اینا را میدانیستم. ولی ig را شنیده ام در گفت و گو دوستانه ich میگویند و
در دیگرجاها همان ig ..
a هم میدانم هم آ و هم اَ میشود.
مانند گمخت و گماخت gemacht
این پسر چرا versprachen را مانند verspaachen میگفت؟ فه شپاخن
مگر نباید فه شپغخن باشد؟
پارسیگر
homayoun
12-17-2013, 11:45 PM
مثلن در شمال روز به خیر میشود Moin Moin در جنوب این را به هر کسی بگویید در صورتی که تا به حال در شمال زندگی نکرده باشد یا دوستانی در آنجا نداشته باشد کف میکند چه گفتید!
این را شنیده بودم...ولی کدام ch ها را خ میگویند؟ پس از a o u i l ؟
چون به میلش میگویند میلخ ...
تا جاییکه میدانم همه یا بیشتر ch ها خ بوده اند و خود آلمانیان آن را اینگونه
ش /c/ کرده اند.
sonixax
12-18-2013, 12:09 AM
اینا را میدانیستم. ولی ig را شنیده ام در گفت و گو دوستانه ich میگویند و
در دیگرجاها همان ig ..
a هم میدانم هم آ و هم اَ میشود.
مانند گمخت و گماخت gemacht
این پسر چرا versprachen را مانند verspaachen میگفت؟ فه شپاخن
مگر نباید فه شپغخن باشد؟
نه همان فرشپراخن میگوید گوشتان به گویش عادت ندارد.
ig هم ربطی به دوستانه یا غیر دوستانه ندارد، از هانوفر به بالا اینچنین میگویند.
این را شنیده بودم...ولی کدام ch ها را خ میگویند؟ پس از a o u i l ؟
چون به میلش میگویند میلخ ...
تا جاییکه میدانم همه یا بیشتر ch ها خ بوده اند و خود آلمانیان آن را اینگونه
ش /c/ کرده اند.
بستگی به واژه دارد.
اغلب اوقات اگر Ch وسط جمله بیاید و پس از آن یک حرف صدادار به خصوص e باشد خ تلفظ میشود :
مانند :
Aachen
machen
Sachen
sprachen
Tacho
ولی نه همیشه و همه جا و باید شنیده باشید تا بشناسید مانند :
München
که خوانده میشود مونشن. البته ü خودش کلی داستان دارد تلفظش :))
Dariush
12-18-2013, 04:07 AM
پس اگر میپذیرید نژادی میتواند باهوشتر باشد و تنها گیر اتان این است که امروز دیگر اینجور نیست, بهتر میشود, ولی هنوز
آنچنان درست نیست. نخست اینکه همهیِ جهان آمریکا نیست که همسریهایِ میاننژادی فراگیر باشند, در همین ایران هنوز یک
سیاهپوست بیشتر مردم در زندگی اشان از نزدیک ندیدهاند و پس شما نمیتوانید بگویید چون نژاد آمریکایی نداریم, پس هیچ نژاد دیگری هم نداریم.
سپس اینکه جدا از نابی یا اَنابی نژاد, این ورتشها همچنان بجا خواهند بود و همانجور که فرزندان یک خانواده گرچه بسیار همسان, ولی یکزمان
دگرسان از هم هستند, نژادها نیز این روند را در خود خواهند داشت تا مگر آیندهای که دانش ژنتیک برای دستکاریِ ژنها بسنده پیشرفته شود.
مهربد گرامی، هوشمندیِ انسانها بیش از آنکه تابع ژنِ آنها باشد، خیلی بیشتر مربوط به شرایطِ محیطیِ آنهاست ( فرهنگ، نحوهی تربیت، جغرافیا، تغذیه و....) و به گمانِ من شرایط زیستگاه و نحوهی رشد انسانها بسیار بیشتر از ژنتیک روی انسانها تاثیرگذار است. مثال هم بسیار واضح است: اینشتین هم اگر پیش از تولد، پدر و مادرش به کنیا سفر میکردند، در بهترین حالت انسانی عادی میشد، از همانها که روزی دهها نفرشان از کنارمان میگذرند. دیگر آنکه نژاد خالص امروز اصلا قابل ردگیری نیست. یعنی شما بسیار به سختی شاید کسی را بتوانید بیابید که بطور خالص ژرمن باشد. از سویی چگونه میتوان یک عربِ باهوش که از 99 درصدِ آلمانیها باهوشتر است را توجیح نمود؟ مثلا محمد، بنیانگذار اسلام، یکی از باهوشترین انسانهای تمامِ اعصار است! همچنین عمر و عاص و معاویه . هوشمندیِ اینان از نظر من کمتر از لایبنیتز و گاوس نیست.
با در نظر گرفتنِ تمامِ اینها و همچنین جنبههای اخلاقی موضوع که پیش از این بدانها اشاره کردم ، سخن از برتری نژادیِ انسانها گفتن بحثِ بسیار خُنَک و بیمزهایست که نه تنها هرگز فایدهای برای کسی نداشته و ندارد که بسادگی میتواند موجب سوءاستفادهی دیوانگانی شود برای تهییج عوامالناس برای ببار آوردنِ فجایعی غیرقابل تصور. آزاداندیشی به معنای نیاندیشیدن به عواقبِ آنچه میگوییم نیست. ما در جهانی زندگی میکنیم که همیشه تعدادِ احمقها در آن بسیار بیشتر از تعدادِ دانایان است، بر ماست که پیش از آنکه خوراک برای موجسواران درست کنیم به سخنان خویش بیاندیشیم.
نژادپرستی نیز تنها به برتری نژادیِ یک گروهِ خاص از انسانها اشاره ندارد (اگرچه پیش از این نشان دادیم که اساسا برتری نژادی معنا ندارد)بلکه همراه با تحقیر و پست شمردنِ نژادهای دیگر است، چنانکه در همین انجمن هم هرگز ندیدیم که فرضا یک آریاییپرست، نژادهای دیگر(عرب و ترک و... ) را تحقیر یا بدانها توهین نکند. اینان عمدتا جاهلانی روانپریش هستند که تنها در پی تخلیهی بخشی از عقدههای ملی و تاریخی خود هستند که معمولا ریشه در صدها سال پیش دارد و میخواهند مثلا انتقامِ قادسیه را از عربِ امروز بگیرند. اینان همانقدر در سطح نازلی از انسانیت هستند که آن عربی که از ایرانی بیزار است و او را دشمنِ تاریخی خویش (!) میپندارد و یا آن ترک که پارسی را زبان جعلی و ایران کشور مجعول!
بر ماست که برای برپاسازی شرایط لازم برای زیست مسالمتآمیز انسانها درکنارهم دست از این پیشداوریهای کودکانه در مورد نژاد و رنگ پوست و ملیت و... بشوییم تا جهان جایی بهتر برای زیست انسانها باشد، وگرنه هرکس نژاد خویش را برتر یا بهتر از دیگران بداند و vice versa آنگاه جهان هرگز روی صلح و آرامش را به خود نخواهد دید و آنگاه به سادگی نشان دادهایم نه تنها هیچکدام از ما براستی هیچ درجهای از هوشمندی را برخوردار نیستم که اساسا نوعِ بشر هوشمندیاش به دردِ عمهاش میخورد، چرا آنگاه گوسفندها و گوزنها بهتر از ما زندگی میکنند و بیشتر از ما لایقِ صفتِ هوشمندی!
Russell
12-18-2013, 11:00 AM
راسل عزیز اسم شناسنامه ای سروش همونه که بود، وقتی میگیم کسی اسمشو تغییر داده یعنی تو شناسنامه اش هم اسم جدیدش نوشته شده.
درود فیلوی عزیز، میبخشید برای تاخیر.
من نمیدانستم ایشان در شناسنامه اسمش را تغییر نداده ولی بنظر من هر دو نوع تغییر اسم نشان یک چیز است فقط شدت آن است که تفاوت دارد، مورد سروش هم تنها مثال بود و تا بخواهید از این نمونهها هست، مشخص است سروش هم خودش میخواهد او را عبدالکریم سروش بخوانند یا حداقل با آن در هیچ یک از مصاحبههایی که با او شده مخالفتی نکرده.البته انتخاب نام حق هر کس است و این فرآیند شستن و انکار گذشته هم در بسیاری از مواقع خودآگاه نیست ولی من در کل دربارهیِ این پدیده اینطور میبینم.سخن تغییر اسم روحانی و سروش هم چندی پیش با جناب مزدک در یکی دیگر از همین تاپیکها شد و در ذهن من مانده بود.
Dariush
12-18-2013, 02:37 PM
یادی از دوستانی که چندیست ناپیدا هستند: Bibak yasy nirvana Angela shirin Kaveh
و این Ouroboros ِ بیمعرفت!
امیدوارم هرجا هستند شاد و تندرست باشند.
Anarchy
12-18-2013, 05:56 PM
یادی از دوستانی که چندیست ناپیدا هستند: @Bibak (http://www.daftarche.com/member.php?u=136) @yasy (http://www.daftarche.com/member.php?u=323) @nirvana (http://www.daftarche.com/member.php?u=326) @Angela (http://www.daftarche.com/member.php?u=315) @shirin (http://www.daftarche.com/member.php?u=20) @Kaveh (http://www.daftarche.com/member.php?u=198)
و این @Ouroboros (http://www.daftarche.com/member.php?u=66) ِ بیمعرفت!
امیدوارم هرجا هستند شاد و تندرست باشند.
واقعا دلم برای این دوستان تنگ شده :e108: !!
Spehr
12-18-2013, 06:36 PM
دوستان چرا هیچکس در تاپیکهایی که من می زنم نمی آید نگر دهد.
شما نیایید چه کسی بیاد
گاهی هم یک سپاس می گذارند. سپاسگذارم که سپاس میگذارید. ولی من به سه پاس تو دلبستگی دارم نه سپاس تو.(سه پاس=گوش چشم و دهان)
Russell
12-18-2013, 07:01 PM
دوستان چرا هیچکس در تاپیکهایی که من می زنم نمی آید نگر دهد.
شما نیایید چه کسی بیاد
گاهی هم یک سپاس می گذارند. سپاسگذارم که سپاس میگذارید. ولی من به سه پاس تو دلبستگی دارم نه سپاس تو.(سه پاس=گوش چشم و دهان)
دوست گرامی تا آنجایی که من میبینم این موضوع ربطی به اینکه چه کسی آغازگر تاپیک است ندارد، بیشتر از هر چیز به موضوع ربط پیدا میکند و حال و هوای فروم، زیاد پیش میآید که تاپیکها اینجور بدون نگر بمانند.البته یکمقدار ماجراجویی در موضع گریری و جدل آمیز بودن پست نخست شما و البته نحوهیِ بیان آن میتواند در استقبال کاربران تاثیرگذار باشد.
homayoun
12-18-2013, 07:04 PM
دوستان چرا هیچکس در تاپیکهایی که من می زنم نمی آید نگر دهد.
شما نیایید چه کسی بیاد
گاهی هم یک سپاس می گذارند. سپاسگذارم که سپاس میگذارید. ولی من به سه پاس تو دلبستگی دارم نه سپاس تو.(سه پاس=گوش چشم و دهان)
گریه نکن برای من هم یک بار پیش آمد. به زودی لم کار میاید دستت
Alice
12-18-2013, 10:00 PM
بعضیها به جای تایلر دردن (با لهجهی مارلا) باید این عکس را بگذارند:
3145
Dariush
12-18-2013, 10:39 PM
بعضیها به جای تایلر دردن (با لهجهی مارلا) باید این عکس را بگذارند:
سلام. خوبی؟
نکند مرا میگویی؟
Mehrbod
12-18-2013, 11:00 PM
سپاسگذارم که سپاس میگذارید.
گزاردن ≠ گذاشتن
گزاردن = بجا آوردن
Mehrbod
12-18-2013, 11:04 PM
رمان خوب زیاد بوده، تنها باری که خاطرم هست پای یک رمان واقعا میخکوب شده باشم رمان "قمارباز" با ترجمهیِ جلال آل احمد بود که خیلی وقت (چندین سال پیش) پیش خواندم.
شاهکاری جاودان! :e00e:
Dariush
12-18-2013, 11:13 PM
بعضیها به جای تایلر دردن (با لهجهی مارلا) باید این عکس را بگذارند:
خب وقتی تنها کسی که در این دفترچه آواتارش این است، پرسش من قدری احمقانه به نظر میآید.
آن تصویر نیچه که در صفحهی شخصی من همیشه هست،
آواتارم اما تا زمانی که ستیز درونیِ من با من هست، همین خواهد ماند.
یا این کشتی ره از این دریای طوفانی به در خواهد برد و یا خود را به کوهِ یخ خواهد افکند.
Alice
12-18-2013, 11:19 PM
نه من با تو نبودم چرا به خودت میگیری؟!
---
به خدا من امتحاناتم نزدیک است, انقدر من را ترغیب نکنید و شاهکا شاهکار نکنید!
اصلا درباره ناول و اینها چیزی نگویید... خاموش! :e416:
من چند واحد برنامه نویسی باید پاس کنم به دادم برسید. :e413:
یکی از پسرهای کلاسمان است به نام "سی پی یو" و "جاواسکریپت" معروف
است. موقع امتحانات که میشود آدم باید با چنین افرادی طرح دوستی بریزد.
(من چرا انقدر در برنامه نویسی خنگ می زنم؟ هیچ چیز نمی فهمم... یعنی
هیچ, چیز)
میفتم... :e411:
Dariush
12-18-2013, 11:28 PM
من چند واحد برنامه نویسی باید پاس کنم به دادم برسید.
یکی از پسرهای کلاسمان است به نام "سی پی یو" و "جاواسکریپت" معروف
است. موقع امتحانات که میشود آدم باید با چنین افرادی طرح دوستی بریزد.
(من چرا انقدر در برنامه نویسی خنگ می زنم؟ هیچ چیز نمی فهمم... یعنی
هیچ, چیز)
میفتم...
برنامهنویسی دو مرحله دارد:1- بیان الگوریتمیکِ راهِ حل (Solution)
2-Programming
سختش همان مرحلهی نخست است. در اینجا نیاز است مساله را تحلیل کنید و راهِ حلی قابل پیادهسازی در زبانِ برنامهنویسیِ موردنظرتان، بیابید. نیاز است که اندکی در موردِ زبانِ منتخبتان بدانید. مثلا باید بدانید که در سیشارپ اشارهگر وجود ندارد یا باید بدانید که در سی نوعِ برنامهنویسیِ شما Functional باید باشد یا اینکه تنها ساختارها در این زبان struct و آرایه است و بقیه چیزها را باید خودتان بسازید. اگر این مرحله را به خوبی پشت سر گذاشتید، مرحلهی دوم بسیار ساده است و تنها باید بدانید چگونه باید با آن زبان سخن با کامپیوتر سخن بگوئید.
هماکنون بهترین زبان برای آموختن برنامهنویسی به نظر من پایتون است. یک نگاهی به آن بکنید، مطمئنم خیلی به شما در آموختن برنامهنویسی کمک خواهد کرد. جاوا اسکریپت خیلی زبان بیدر و پیکریست، از آن آغاز نکن هرگز!
Mehrbod
12-18-2013, 11:28 PM
با در نظر گرفتنِ تمامِ اینها و همچنین جنبههای اخلاقی موضوع که پیش از این بدانها اشاره کردم ، سخن از برتری نژادیِ انسانها گفتن بحثِ بسیار خُنَک و بیمزهایست که نه تنها هرگز فایدهای برای کسی نداشته و ندارد که بسادگی میتواند موجب سوءاستفادهی دیوانگانی شود برای تهییج عوامالناس برای ببار آوردنِ فجایعی غیرقابل تصور. آزاداندیشی به معنای نیاندیشیدن به عواقبِ آنچه میگوییم نیست. ما در جهانی زندگی میکنیم که همیشه تعدادِ احمقها در آن بسیار بیشتر از تعدادِ دانایان است، بر ماست که پیش از آنکه خوراک برای موجسواران درست کنیم به سخنان خویش بیاندیشیم.
اینها برگشت به همان خانهیِ یکم است. آوردن فرهود نیاز به انگیزه ندارد و
موشکافی و فزونکاوی در انگیزههایِ آورندهیِ فرهود خود گونهای پیشدواری است.
اینکه شما میسُهید بر اینکه مردم چگونه فرهودها را میپذیرند و شاید دچار
کژبرداشت شوند نیاز به اندیشه میرود, خود نشان میدهد چه اندازه کژرفتهاید, زیرا از
خویشکاری من و شما نیست بر اینکه مردم چگونه فرهودها را میپذیرند یا از آن بامزهتر چه دسته از فرهودهایی را
بهتر است خود امان را به آن راه زده و نپذیریم (دانستههایِ ژنتیک, فرگشتیک, ...) تا مبادا برخی موجسواری کنند.
نژادپرستی نیز تنها به برتری نژادیِ یک گروهِ خاص از انسانها اشاره ندارد (اگرچه پیش از این نشان دادیم که اساسا برتری نژادی معنا ندارد)بلکه همراه با تحقیر و پست شمردنِ نژادهای دیگر است، چنانکه در همین انجمن هم هرگز ندیدیم که فرضا یک آریاییپرست، نژادهای دیگر(عرب و ترک و... ) را تحقیر یا بدانها توهین نکند. اینان عمدتا جاهلانی روانپریش هستند که تنها در پی تخلیهی بخشی از عقدههای ملی و تاریخی خود هستند که معمولا ریشه در صدها سال پیش دارد و میخواهند مثلا انتقامِ قادسیه را از عربِ امروز بگیرند. اینان همانقدر در سطح نازلی از انسانیت هستند که آن عربی که از ایرانی بیزار است و او را دشمنِ تاریخی خویش (!) میپندارد و یا آن ترک که پارسی را زبان جعلی و ایران کشور مجعول!
یک آزمایش اندیشیک.
هُمایون میگوید:
من از دخترهای سیاهپوست خوشم نمیاید, تنها دخترهای سپید را دوست دارم!
در سوی دیگر, دختری خوشگل و خواستنی میگوید:
من از پسرهای قدکوتاه خوشم نمیاید, تنها پسرهای قدبلند را دوست دارم!
کدام شما را بیشتر برانگیزاند؟ اگر یکمی, پس بی هیچ گمانی شما شستشوی مغزی رفتهاید.
چرا؟ خب بآغاز بیایید آماروار بنگریم, شمار پسران قدبلند ١ دهم همهیِ پسران بگرایند بیشتر نیست, پس یکی از ناپسندیِ
خود از نزدیک ٣ و نیم میلیارد تن میگوید, هنگامیکه شمار همهیِ سیاهپوستان رویهم به ٣ و نیم میلیارد هم نمیرسد, چه برسد به دختران سیاه!
بر ماست که برای برپاسازی شرایط لازم برای زیست مسالمتآمیز انسانها درکنارهم دست از این پیشداوریهای کودکانه در مورد نژاد و رنگ پوست و ملیت و... بشوییم تا جهان جایی بهتر برای زیست انسانها باشد، وگرنه هرکس نژاد خویش را برتر یا بهتر از دیگران بداند و vice versa آنگاه جهان هرگز روی صلح و آرامش را به خود نخواهد دید و آنگاه به سادگی نشان دادهایم نه تنها هیچکدام از ما براستی هیچ درجهای از هوشمندی را برخوردار نیستم که اساسا نوعِ بشر هوشمندیاش به دردِ عمهاش میخورد، چرا آنگاه گوسفندها و گوزنها بهتر از ما زندگی میکنند و بیشتر از ما لایقِ صفتِ هوشمندی!
همتراز همان سخنان آبکین که political correctionistها میگویند: بیایید همه با هم مهربان
و دوست و خواهر برادر باشیم و این پیشداوریهای زشت را نکنیم و همدیگر را دوست داشته باشیم و blah blah.
از آن بدتر: مردم کودن هستند, بهتر است فرهودها را پیش از آوردن سبک سنگین کنید, که مبادا, خدایِ ناکرده کسی کژبردارد و موج سوار شود.
اینها هر دو کژروی هستند و بهتر است بسادگی, بجای این بازیهایِ زبانی و این دستکاریِ فرهودها, به خاستگاه و انگیزهیِ کنشها پرداخته شوند.
برای نمونه ستیز میان مردم نمیخواهید؟ پس تنها انگیزانندهیِ راستین ستیز که همانا کمبود و پخش بنمایهها (در واژگانِ کمونیستی: Verteilungskampf) باشد
را از میان بردارید, اگرنه که تنها سادهاندیشترینان هستند که میاندیشند کسی آنجا نژادپرست میشود چون از سپید بیشتر از سیاه خوش اش آمده.
پارسیگر
Alice
12-18-2013, 11:37 PM
یا این کشتی ره از این دریای طوفانی به در خواهد برد و یا خود را به کوهِ یخ خواهد افکند.
اگر به کوه یخ اصابت کنید چه میشود؟ (خودکشی؟)
Dariush
12-18-2013, 11:57 PM
اینها برگشت به همان خانهیِ یکم است. آوردن فرهود نیاز به انگیزه ندارد و
موشکافی و فزونکاوی در انگیزههایِ آورندهیِ فرهود خود گونهای پیشدواری است.
اینکه شما میسُهید بر اینکه مردم چگونه فرهودها را میپذیرند و شاید دچار
کژبرداشت شوند نیاز به اندیشه میرود, خود نشان میدهد چه اندازه کژرفتهاید, زیرا از
خویشکاری من و شما نیست بر اینکه مردم چگونه فرهودها را میپذیرند یا از آن بامزهتر چه دسته از فرهودهایی را
بهتر است خود امان را به آن راه زده و نپذیریم (دانستههایِ ژنتیک, فرگشتیک, ...) تا مبادا برخی موجسواری کنند.
اینها بیربطند، گفتم که من به سلایق کسی کاری ندارم، خودم هم ممکن است از مردمانِ خاصی بیشتر از بقیه خوشم بیاید. موضوع ارتباطی بود که میانِ نژاد و برتری انسانها تصویر شده بود. پس عملا به کاهدان زدهاید.
یک آزمایش اندیشیک.
هُمایون میگوید:
من از دخترهای سیاهپوست خوشم نمیاید, تنها دخترهای سپید را دوست دارم!
در سوی دیگر, دختری خوشگل و خواستنی میگوید:
من از پسرهای قدکوتاه خوشم نمیاید, تنها پسرهای قدبلند را دوست دارم!
کدام شما را بیشتر برانگیزاند؟ اگر یکمی, پس بی هیچ گمانی شما شستشوی مغزی رفتهاید.
چرا؟ خب بآغاز بیایید آماروار بنگریم, شمار پسران قدبلند ١ دهم همهیِ پسران بگرایند بیشتر نیست, پس یکی از ناپسندیِ
خود از نزدیک ٣ و نیم میلیارد تن میگوید, هنگامیکه شمار همهیِ سیاهپوستان رویهم به ٣ و نیم میلیارد هم نمیرسد, چه برسد به دختران سیاه!
همچنان کاهدان را نشانه گرفتهاید و انگار نوشتهها را نمیخوانید، من سخنی در مورد سلیقهی کسی نگفتم و تذکر دادم که من کاری به سلایق کسی ندارم. با همهی اینها من نمیدانم روی چیزی که من نگفتهام چرا اینقدر مانور میدهید و رودهدرازی میکنید؟ به جای این کار به من بگویید کسی که یک نژاد را دشمن خویش میداند یا نژادی را به پستی یاد میکند، چه ربطی به این چیزهایی که شما میگویید دارد؟
همتراز همان سخنان آبکین که political correctionistها میگویند: بیایید همه با هم مهربان
و دوست و خواهر برادر باشیم و این پیشداوریهای زشت را نکنیم و همدیگر را دوست داشته باشیم و blah blah.
از آن بدتر: مردم کودن هستند, بهتر است فرهودها را پیش از آوردن سبک سنگین کنید, که مبادا, خدایِ ناکرده کسی کژبردارد و موج سوار شود.
اینها هر دو کژروی هستند و بهتر است بسادگی, بجای این بازیهایِ زبانی و این دستکاریِ فرهودها, به خاستگاه و انگیزهیِ کنشها پرداخته شوند.
برای نمونه ستیز میان مردم نمیخواهید؟ پس تنها انگیزانندهیِ راستین ستیز که همانا کمبود و پخش بنمایهها (در واژگانِ کمونیستی: Verteilungskampf) را از میان
بردارید, اگرنه که تنها سادهاندیشترینان هستند که میاندیشند کسی آنجا نژادپرست میشود چون از سپید بیشتر از سیاه خوش اش آمده.
البته آن چیزهایی که گفتم بیشتر مربوط به اصول شخصی خودم بودند و انتظار اینکه به معیارهایی جهانشمول بدل شوند را نداشتم و میپذیرم شاید بیانشان در مکانی عمومی درست نبود. اما شما اینجا هم باز اشتباه گرفتهاید و بر اساس همان برداشتِ نادرستی که از سخن من داشتید گمان کردهاید که من به سلیقهی کسی گیر دادهام، در حالیکه هیچ اینجور نبوده.
Dariush
12-19-2013, 12:00 AM
اگر به کوه یخ اصابت کنید چه میشود؟ (خودکشی؟)
بیخیال
-------------------------------
شب بخیر دوستان.
Dariush
12-19-2013, 01:03 AM
نگرش من نه در پدافند از نژادپرستان است, نه در پدافند از پادنژادپرستان, بساکه ستیز با هر دوی اینها و نپرداختن به دشواری مِهادین است.
اینجور بنگرید, ما در جهانی هستیم که بنمایهها اندک و مرزمند هستند برخی, یک بیشینگان باهوشتری بیشترینهیِ این بنمایهها را از آنِ خود نمودهفاند مینمایند و یک
بخش اندکی از آنها میماند برای پخش میان بیشینگان بجامانده; این بیشینگان بیبهره در همسنجی خود با دیگران و این اندکدسته و همچنین با نگاه به
کمبود بنمایههایِ بجامانده, ناخودآگاه به هر آنچه که دست اشان برسد, دست خواهند آویخت, خواه این دستآویز نژاد باشد, خواه فرهنگ, خواه
کشور, خواه هر چیز دیگر, کارکرد آن یکی بیشتر نیست: ما از آنها بدتر نیستیم, ما سزاواری زندگی بهتری هستم.
اکنون در این میان, برخی راه گم کردهیِ بدتر از یکمیها که همان پادنژادپرستان باشند درمیایند و میگویند: برتری از نژاد نمیاید, بهتر است
بجای نژادپرستی همگی با هم همدل و همبسته باشیم و این ته ماندهیِ بنمایههایی که در دست امان هست را دوستانهتر میان خود امان پخش کنیم!!
نادانی نژادپرستان از دیدِ من پذیرفتنی است, اینها بیبهرگان بیچارهای هستند که یک چیزی برای اینکه خود اشان را سزاوارتر بدانند مینیازیدهاند,
ولی نادانی این گروه دوم هتّا از اینها بدتر و چشمپوشی ناپذیرتر است, چه که پُرگاه این دستهیِ دوم از رستهیِ فرهیختگان و بهرهمندتران هستند و
خویشکاریِ اینها نه خاموشاندن سر و سدا و ناخوشندی, آنهم با دروغهایِ پوشالین و دستکاری فرهودها, بساکه رسیدگی به دشواریِ مهادین (= بیدادگری در پخشِ بنمایهها) است.
برای اینکه کمی بهتر با اندروایِ داستان آشنا شوید. آلمان و مردم آلمان زمانی به نژادپرستی روی آورند که
در اوج نداری و بدبختی و تباهی بودند*, ولی اگر امروز به آلمان بروید بسختی نژادپرستی میبینید و چرا باید ببینید؟
مردمی پولدار و فراتن میبینید که به میهن اشان میبالند بی آنکه دشمنیای با دیگران داشته باشند (آلمان در هر دُژآمدی به
دیگر کشورها یاری میرساند). در بیشتر خانههایِ آلمانها میتوانید پرچم آلمان را ببینید, made in germany برای ایشان بهترین نشانگر از خوبی جنس است!
خب بدرستی اینجا چه رویداده؟ از من که یک بازدیدگر آلمان بودهام بپرسید, مردم آلمان بسیار باهوشتر و فرهیختهتر از ایرانیان به چشم
من آمدهاند و بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ "فرنود" برای بدرستی برتر دیدن نژاد اشان دارند, پس این اندازه وارونگی رفتار از کجا میاید؟
* Lebensraum - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Lebensraum)
پارسیگر
عجیب است واقعا! شما گویا حقیقتا نوشتههای مرا وارونه میخوانید یا اینکه سخنان مرا با کسی دیگری قاطی کردهاید!
میتوان نژادپرستی را ریشهیابی کرد و کوشید آن را ریشهکن کرد، اما خودِ نژادپرست نمیتواند تمامِ مسئولیت اخلاقی نژادپرستیِ خویش را به گردن آن دلایل بیاندازد.
حالا من نمیدانم کی و کجا ریشههای نژادپرستی را انکار کردم و کی گفتم نژادپرستی نیاز به یک آسیبشناسی ندارد، نمیدانم. اما برای نمونه در ایرانِ امروز که مشکلاتِ اقتصادی بسیار زیاد است و مردم با فقر و گرسنگی دست و پنجه نرم میکنند، آیا سرقتِ من از خانهی همسایه موجه میشود؟
من اگر خود را ضدنژادپرستی میدانم برای این است که معیارها و ارزشهایم را میشناسم و میدانم که نژادپرستی اگرچه بخشی از آسیبهای اجتماعی میتواند باشد، اما هرگز خودِ شخص نژادپرست مبرا از نادرستی نژادپرستی نیست.
بقیهی چیزها هم که طبق معمول همان رودهدرازیهای بیربط است.
sonixax
12-19-2013, 01:22 AM
در راستای بحث استیکها امروز استیکی با یک روش من درآوردی از خود در کردم که نگو :e420:
روش کار :
خرید گوشت استیکی (در مورد من Rib-Eye) از فروشگاه.
زدن روغن زیتون و نمک دریا به هر دوطرف گوشت.
داغ کردن تابه چدنی از اینهایی که وسطش خط خطی داره تا سر حد ذوب :دی
ریختن روغن درون سینی فر و گذاشتن آن در فر داغ تا روغن هم داغ شود .
گوشت را انداختم توی تابه و تا جایی که میشد هر دو طرفش را بدون ریختن روغن در تابه گریل کردم وقتی که حسابی گریل شد روی گوشت روغن مایع ریختم که منجر به کثافت کاری عظیمی در اطراف گاز و آشپزخانه شد :)))
روغن به قدری بود که یک طرف گوشت در روغن سرخ شد سپس گوشت را برگرداندم و اون طرفش رو هم سرخ کردم ولی نه خیلی.
بعد سینی که تهش یک کمی روغن ریخته بودن گذاشته بودم توی فر داغ بشه رو درآوردم گوشتها رو گذاشتم داخلش روی هر تکه یک مقداری Kreuterbutter (http://www.foolforfood.de/media/blogs/FoolForFood/kraeuterbutter.jpg) (کره ای که توش سبزی داره) ریختم گذاشتم توی فر داغ 4-5 دقیقه موند.
بعد درآوردم و نوش جان کردیم .
کل مدت زمان پخت از لحظه ای که گوشت رو انداختم توی تابه حدود 8 تا 10 دقیقه .
وسطش صورتی ولی پخته شده و حسابی آبدار بود.
یعنی دست گُلِ خودم درد نکنه :e14c:
خوردنش با سالاد و French Dressing و سیب زمینی تنوری که رویش Sour Cream ریخته بودم به قدری لذت بخش بود که مامانم از گناه به گند کشیدن آشپزخانه ی خوشگلش گذشت :e415:
sonixax
12-19-2013, 01:36 AM
هماکنون بهترین زبان برای آموختن برنامهنویسی به نظر من پایتون است. یک نگاهی به آن بکنید، مطمئنم خیلی به شما در آموختن برنامهنویسی کمک خواهد کرد. جاوا اسکریپت خیلی زبان بیدر و پیکریست، از آن آغاز نکن هرگز!
سی شارپ هم به نظر من برای شروع خیلی خیلی خوب است به دلایل زیر :
1 - مالتی پلتفرم است (در لینوکس و مک میتوانید از Mono (http://www.mono-project.com/Main_Page) استفاده کنید ، همچنین برای برنامه نویسی سیستم عامل های IOS و Android و ویندوز فون هم میتونید ازش استفاده کنید)
2 - با اینکه از دارایی های مایکروسافت محسوب میشه ولی رایگانه و میتونید از Visual Studio Express که باز رایگانه برای درست کردن برنامه استفاده کنید. در محیط های دیگه هم IDE مونو هستش .
3 - کسی که سی شارپ میداند میتواند کدهای نوشته شده به زبان C++ را بخواند و درک کند یعنی در آینده خیلی نباید به خودش فشار بیاورد تا C++ یا C یاد بگیرد هر چند که یادگیری این دو زبان همواره از بقیه (به جز زبانهای سطح پایین) سخت تر بوده به خاطر گستردگی بیش از حدشون.
4 - با سی شارپ میشود خیلی سریع برنامه نویس شد و برنامه های تجاری درست کرد و درآمد داشت.
5 - برنامه نویسی ویژوال در سی شارپ بسیار ساده است و همان طور که میدانید برنامه هایی که رابط گرافیکی دارند همه پسند تر هستند و البته از نظر بازاریابی و مسایل اقتصادی حرفه ای تر هم هستند. همچنین ما در زمانه ای هستیم که رفته رفته برنامه های کنسولی دارند جای خود را به برنامه هایی با رابط گرافیکی میدهند و حتا کاربران یونیکس لایکها هم از دست این روند در امان نیستند. البته در سی شارپ هم میشود برنامه های کنسولی ایجاد کرد به سادگی هر چه تمام تر.
6 - برنامه نویس مجبور نیست چرخ را از اول اختراع کند => افزایش سرعت در برنامه نویسی.
7 - از همه مهم تر یک برنامه نویس سی شارپ درگیر مدیریت حافظه نیست :e00e:
ولی به طور کلی برای دانشگاه اغلب باید از C/C++ شروع کرد و بیشتر کتابها هم در باره ی همینهاست که البته قدرتمند ترین زبانهای سطح میانی هم همین دو تا هستند.
Dariush
12-19-2013, 12:12 PM
سی شارپ هم به نظر من برای شروع خیلی خیلی خوب است به دلایل زیر :
1 - مالتی پلتفرم است (در لینوکس و مک میتوانید از Mono استفاده کنید ، همچنین برای برنامه نویسی سیستم عامل های IOS و Android و ویندوز فون هم میتونید ازش استفاده کنید)
2 - با اینکه از دارایی های مایکروسافت محسوب میشه ولی رایگانه و میتونید از Visual Studio Express که باز رایگانه برای درست کردن برنامه استفاده کنید. در محیط های دیگه هم IDE مونو هستش .
3 - کسی که سی شارپ میداند میتواند کدهای نوشته شده به زبان C++ را بخواند و درک کند یعنی در آینده خیلی نباید به خودش فشار بیاورد تا C++ یا C یاد بگیرد هر چند که یادگیری این دو زبان همواره از بقیه (به جز زبانهای سطح پایین) سخت تر بوده به خاطر گستردگی بیش از حدشون.
4 - با سی شارپ میشود خیلی سریع برنامه نویس شد و برنامه های تجاری درست کرد و درآمد داشت.
5 - برنامه نویسی ویژوال در سی شارپ بسیار ساده است و همان طور که میدانید برنامه هایی که رابط گرافیکی دارند همه پسند تر هستند و البته از نظر بازاریابی و مسایل اقتصادی حرفه ای تر هم هستند. همچنین ما در زمانه ای هستیم که رفته رفته برنامه های کنسولی دارند جای خود را به برنامه هایی با رابط گرافیکی میدهند و حتا کاربران یونیکس لایکها هم از دست این روند در امان نیستند. البته در سی شارپ هم میشود برنامه های کنسولی ایجاد کرد به سادگی هر چه تمام تر.
6 - برنامه نویس مجبور نیست چرخ را از اول اختراع کند => افزایش سرعت در برنامه نویسی.
7 - از همه مهم تر یک برنامه نویس سی شارپ درگیر مدیریت حافظه نیست
ولی به طور کلی برای دانشگاه اغلب باید از C/C++ شروع کرد و بیشتر کتابها هم در باره ی همینهاست که البته قدرتمند ترین زبانهای سطح میانی هم همین دو تا هستند.
همهی اینها درست است اما پایتون را من برای آموزش برنامهنویسی بسیار عالی میبینم چرا که خیلی به یک زبان الگوریتمیک و همچنین زبان طبیعی نزدیک است. بیشتر این چیزهایی که گفتی را هم دارد میلاد جان از قبیل اینکه آنهم کراسپلاتفرم است و کاربر نیازی به مدیریت حافظه ندارد و ... . اینجا من بیشتر پیشنهادی به بانو آلیس برای آسان شدنِ یادگیری برنامهنویسی، بعدتر که ایشان اندکی با اصولِ برنامهنویسی آشنا شدند میتوانند با درنظر گرفتنِ تمامِ این فاکتورها یک زبانِ ایدهآل برای خود برگزینند. اکنون من تصور میکنم بهترین زبان برای آغاز یادگیری برنامهنویسی پایتون است.
3152
Dariush
12-19-2013, 12:23 PM
اینهم به یاد دوستمان undead_knight:
3153
Alice
12-19-2013, 01:09 PM
اینجا من بیشتر پیشنهادی به بانو آلیس...
من که نمیخواهم برنامهنویسی یاد بگیرم و به دردم نمیخورد.
فقط باید چند واحد آن را بگذارنم... سپاس از شما.
Philo
12-19-2013, 01:55 PM
تازه فکر می کنم از دانشجویان همان C را امتحان می گیرند. من که می گویم آلیس برو همان کتابت رو درست بخون تا هر جا رسیدی، مطمئن باش تا اونجا رو هر چی سوال میدن می نویسی.
بعضی بچه ها هم ما قبلنا (یادش بخیر) داشتیم که استادِ حدس زدن سوال های امتحان بودن، برو یکی از اونا پیدا کن بگو چند تا مثال مهم بهت بده رو همونا کار کن.
با این کارا اگه زیر 13.25 اوردی بیا همینجا به کمک هم استاد و اجداد محترمش رو در حد توان به فحش بکشیم.
Spehr
12-19-2013, 02:38 PM
دوستان
چگونه است که بیشتریها در اینجا زبان برنامه نویسی می دانند؟؟؟
Dariush
12-19-2013, 03:10 PM
تازه فکر می کنم از دانشجویان همان C را امتحان می گیرند.
من نمیدانم در دانشگاههای ایران چرا به دانشجویانِ غیرکامپیوتر سی میآموزند، سی بیشتر یک زبان سیستمی است و اصلا زبان آماتوری و همگانی نیست. چنانکه ممکن است یک برنامهنویس آماتور با آن برنامهی ضرب دو ماتریس را طوری بنویسد که 200 مگابایت از حافظه اشغال شود و سیستم را به فاک بدهد! برای آموزش برنامهنویسی و اصول آن بهترین زبانها پایتون، مشتقات پاسکال، ویبی و ... هستند. برای فیزیکدانها و ریاضدانها هم مشتقاتِ لیسپ زبانهای خوبی هستند. اما هرجوری حساب کنید سی به هیچ وجه زبان خوبی برای یاد گرفتن برنامهنویسی نیست.
ایشان برای اینکه راهنمایی جزئیتری بخواهند، لازم است جزئیتر پرسش کنند.
kourosh_bikhoda
12-19-2013, 04:32 PM
ترکیه هم اگر زور زدن برای ورود به EU و درآمد خفن از توریسم نبود یک گُهی بود بدتر از ایران.
همین الانشم خودشون جز اروپا میدونند. دلار بدی نمیگیرن میگن یورو بده :e412:
یه نفر
12-19-2013, 05:21 PM
الان دانستن یک زبان برنامه نویسی از اهمیت بالایی برخوردار است. اصلا برنامه نویسی از ضروریات زندگی علمی هست. همه دانشجویان مهندسی باید بتونن به چند زبان برنامه نویسی مسلط باشن. حداقل بتونه با «متلب» کار کنه..
Spehr
12-19-2013, 05:26 PM
الان دانستن یک زبان برنامه نویسی از اهمیت بالایی برخوردار است. اصلا برنامه نویسی از ضروریات زندگی علمی هست. همه دانشجویان مهندسی باید بتونن به چند زبان برنامه نویسی مسلط باشن. حداقل بتونه با «متلب» کار کنه..
شگفتا!
از چه روی اینگونه می گویید؟؟؟
یعنی اگر یکی که رشته اش هم رایانه نیست، پرستار و پزشک و آموزگار و خنیاگر و برزگر است، اگر برنامه نویسی بلدنباشد ، با دشواری رویاروی میشود؟؟؟
اصلاً من نمی دونم کارکردش چیست :|
پارسیگر
Mehrbod
12-19-2013, 05:31 PM
شگفتا!
از چه روی اینگونه می گویید؟؟؟
یعنی اگر یکی که رشته اش هم رایانه نیست، پرستار و پزشک و آموزگار و خنیاگر و برزگر است، اگر برنامه نویسی بلدنباشد ، با دشواری رویاروی میشود؟؟؟
اصلاً من نمی دونم کارکردش چیست :|
پارسیگر
هتّا اگر کارتان وابسته به برنامهریزی رایانه هم باشد هنوز بستگی دارد, که دختر باشید یا پسر.
اگر دختر باشید و زشت نباشید, پندار اتان آسوده, همیشه یک برنامهنویس خرحمال پسر میابید کارتان را بینجامد :4:
یه نفر
12-19-2013, 05:51 PM
همه دانشجویان مهندسی باید بتونن به چند زبان برنامه نویسی مسلط باشن. حداقل بتونه با «متلب» کار کنه..
لازم به ذکر است چند رشته شاخه پزشکی 3 تا 6 واحد درس متلب دارند. شامل سیمولاتور و برنامه نویسی!!!
و از حرف خودت شگفتا!!!
چندسال پیش گفتند هرکس علم کامپیوتر و زبان انگلیسی نداند، بی سواد است!
پس از نظر تو ؛
یک خنیاگر و آموزگار و دانشجوی ادبیات و .. به کامپیوتر چه نیاز دارد؟!
یک نجار و بنا و نقاش، به زبان انگلیسی چه نیازی دارد؟!!!
یه نفر
12-19-2013, 05:55 PM
هتّا اگر کارتان وابسته به برنامهریزی رایانه هم باشد هنوز بستگی دارد, که دختر باشید یا پسر.
اگر دختر باشید و زشت نباشید, پندار اتان آسوده, همیشه یک برنامهنویس خرحمال پسر میابید کارتان را بینجامد
البته ربطی به برنامه نویسی نداره هاااااا . ولی همیشه یه پسر خرحمال احمق! هرجایی هست!
Spehr
12-19-2013, 06:20 PM
لازم به ذکر است چند رشته شاخه پزشکی 3 تا 6 واحد درس متلب دارند. شامل سیمولاتور و برنامه نویسی!!!
و از حرف خودت شگفتا!!!
چندسال پیش گفتند هرکس علم کامپیوتر و زبان انگلیسی نداند، بی سواد است!
پس از نظر تو ؛
یک خنیاگر و آموزگار و دانشجوی ادبیات و .. به کامپیوتر چه نیاز دارد؟!
یک نجار و بنا و نقاش، به زبان انگلیسی چه نیازی دارد؟!!!
هر چیزی را باید در حد نیاز آموخت.
برای من که دوران دانشجویی دوران تاریکی بود. هرگاه بخوام کابوسی ببینم ، کابوس دانشگاه را می بینم.
من نمی دانم نوجوانان از بهر چه انقدر میکوشند به دانشگاه راه یابند.
در آنجا هرچه درس می خواندی به نمره نمی رسیدی. و یک مشت دانسته های نامربوط که هیچ به نیازم نیامد را خواندیم.
همیشه هم در اسپاش دانشگاه دختر و پسرهایی می دیدی تو گویی انگار باده نوشیده اند که چنین قه قهه زنان می خندند. انگار برای هرچیزی به دانشگاه آمده بودند به جز درس خواند. سرانجام پایان ترم هم همان نمره های خوبی می آوردند و ما می افتادیم، تنها شگردشان هم این بود که تمرینهایی که در طول ترم استادها می دادند را انجام می دادند ، ما بیخیال تمرینها می شدیم و میگفتیم مهم بدست آوردن دانش است ولی زهی پندار پوچ.
اکنون هم مدرکی که دارم چندان به کارم نمی آید و در پی دوباره درس خواندن هستم. که آن دانشگاهی که رفتم زندگی ام را برای لَختی تباه کرد. گرچه نگذاشتم ویران شوم و چون ققنوسی دوباره از خاکستر خویش برخاستم. باشد که کامروا گردیم.
پارسیگر
Alice
12-19-2013, 07:11 PM
هر چیزی را باید در حد نیاز آموخت.
برای من که دوران دانشجویی دوران تاریکی بود. هرگاه بخوام کابوسی ببینم ، کابوس دانشگاه را می بینم[١].
من نمی دانم نوجوانان از بهر[٢] چه انقدر میکوشند به دانشگاه راه یابند.
در آنجا هرچه درس می خواندی به نمره نمی رسیدی. و یک مشت دانسته های نامربوط که هیچ به نیازم نیامد را خواندیم.
همیشه هم در اسپاش[٣] دانشگاه دختر و پسرهایی می دیدی تو گویی انگار[٤] باده نوشیده اند که چنین قه قهه زنان می خندند. انگار برای هرچیزی به دانشگاه آمده بودند به جز درس خواند. سرانجام پایان ترم هم همان نمره های خوبی می آوردند و ما می افتادیم، تنها شگردشان هم این بود که تمرینهایی که در طول ترم استادها می دادند را انجام می دادند ، ما بیخیال تمرینها می شدیم و میگفتیم مهم بدست آوردن دانش است ولی زهی[٥] پندار[٦] پوچ.
اکنون هم مدرکی که دارم چندان به کارم نمی آید و در پی دوباره درس خواندن هستم. که آن دانشگاهی که رفتم زندگی ام را برای لَختی[٧] تباه کرد. گرچه نگذاشتم ویران شوم و چون ققنوسی دوباره از خاکستر خویش برخاستم. باشد که کامروا گردیم.
آفرین. بیگمان همین است. من هم به زور خانواده دانشگاه میروم و یک لیسانس آبکی بگیرم
دیگر ادامهی تحصیل نخواهم داد.
من دوست دارم در کافه کار کنم, وانگهی در ایران آدم را به چشم حمال و رفتگر مینگرند و حتماً
باید پشت میز بنشینیم تا تحصیل کرده (!) و باسواد باشیم.
من جدّی میگویم, دوستی دارم که دیپلم ردی است ولی هرگاه او را میبینم و بحثی بین ما درمیگیرد
از بحر علوم و دانش او با ولع سرشار مشتی برمیگیرم و از غنائم بیکرانش بهره مند میشوم. :e105:
دریغا که ریش و سیبیل و موهای بلند ندارد..!
sonixax
12-19-2013, 08:03 PM
همهی اینها درست است اما پایتون را من برای آموزش برنامهنویسی بسیار عالی میبینم چرا که خیلی به یک زبان الگوریتمیک و همچنین زبان طبیعی نزدیک است. بیشتر این چیزهایی که گفتی را هم دارد میلاد جان از قبیل اینکه آنهم کراسپلاتفرم است و کاربر نیازی به مدیریت حافظه ندارد و ... . اینجا من بیشتر پیشنهادی به بانو آلیس برای آسان شدنِ یادگیری برنامهنویسی، بعدتر که ایشان اندکی با اصولِ برنامهنویسی آشنا شدند میتوانند با درنظر گرفتنِ تمامِ این فاکتورها یک زبانِ ایدهآل برای خود برگزینند. اکنون من تصور میکنم بهترین زبان برای آغاز یادگیری برنامهنویسی پایتون است.
در PHP :
echo "Hello World";
همان طور که دیدید PHP هم همین کار را در یک خط میکند! ولی چندان برای شروع یادگیری برنامه نویسی مناسب نیست.
البته من با پایتون آشنایی ندارم و سمتش هم نمیرم چون زبانهای بسیار بسیار قدرتمندتری هم هستند هر چند که نمیتونم منکر کد نویسی سریع در پایتون بشم!
همین مهربد خودمان یکی دو ساعته با پایتون چیزی را مینویسد که با زبانهای دیگر شاید یک هفته طول بکشید با این حال من قدرتی که در خانواده سی میبینم رو در هیچ زبان دیگه ای نمیبینم و اگر به اندازه کافی به همان سی شارپ تسلط داشته باشید کاری نیست که نتوانید چند ساعته انجام دهید .
راستی در سی شارپ :
static void Main( string[] args )
{
system.console.write("Hello world");
}
این هم نمونه C :
#include <stdio.h>
int main(void)
{
printf("Hello World\n");
return 0;
}
sonixax
12-19-2013, 08:05 PM
من که نمیخواهم برنامهنویسی یاد بگیرم و به دردم نمیخورد.
فقط باید چند واحد آن را بگذارنم... سپاس از شما.
خوب همین چند واحد باید به چه زبانی باشد ؟
اگر میخواهید به مانند یک برنامه نویس فکر کنید JS هم به شما این کمک میکند.
Alice
12-19-2013, 08:22 PM
خوب همین چند واحد باید به چه زبانی باشد ؟
به زبان سی دیگر! ولی چیزی نمیفهمم.. بیشتر میخواهم بدانم آیا شب امتحان میتوانم جمع و جور کنم یا نه؟
sonixax
12-19-2013, 10:14 PM
به زبان سی دیگر! ولی چیزی نمیفهمم.. بیشتر میخواهم بدانم آیا شب امتحان میتوانم جمع و جور کنم یا نه؟
پس یاد گرفتن یک زبان دیگر به دردتان نمیخورد!
به نظر من بهترین گزینه برای یادگیری خرید کتاب C How to Program نوشته هاروی دایتل هستش به ترجمه قلزم .
به زبانی ساده نوشته شده و با مطالعه اش راحت یاد میگیرید .
اگر به انگلیسی تسلط دارید نسخه ی انگلیسیش از ترجمه شده اش خیلی بهتر است.
کتابهای این یارو جعفرنژاد قمی رو هم تا جایی که جا داره سعی کنید نخونید پر اشتباه و دری وری هستش .
یک کتابی هم هست نوشته دنیس ریچی خالق زبان سی که باز همین جناب قلزم ترجمه اش کرده اون هم بد نیست. (آدینه بوک: زبان برنامهنویسی C ~دنیس ریچی، برایان کرنیگان، حسین ابراهیم زاده قلزم (مترجم) (http://www.adinebook.com/gp/product/9645693136/ref=sr_1_1000_7/975-3461394-8269266))
این هم یک کتاب رایگان :دانلود كتاب جامع فارسی زبان برنامه نویسی پیشرفته C - (http://www.mspsoft.com/1391/01/12/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D9%83%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%8A-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%86%D9%88%D9%8A/)
Alice
12-19-2013, 10:18 PM
کتابهای این یارو جعفرنژاد قمی رو هم تا جایی که جا داره سعی کنید نخونید پر اشتباه و دری وری هستش .
اینرا که همه زمین و زمان تعریف میکنند. چطور دری وری است؟! اتفاقا میخواهم همین را بخرم. نخرم؟
فقط نیفتم. 13.25 بگیرم برایم بسنده میکند.
sonixax
12-19-2013, 10:25 PM
اینرا که همه زمین و زمان تعریف میکنند. چطور دری وری است؟! اتفاقا میخواهم همین را بخرم. نخرم؟
فقط نیفتم. 13.25 بگیرم برایم بسنده میکند.
سوال: كتاب جعفر نژاد قمی یا جان شارپ (http://barnamenevis.org/showthread.php?121723-%D9%83%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D9%82%D9%85%D9%8A-%D9%8A%D8%A7-%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D9%BE&p=1084751&viewfull=1#post1084751)
نظر شما درمورد کتابهای آقای جعفرنژاد قمی؟ (PHP) -دانلود-كتاب-آموزش (http://www.iran-eng.com/showthread.php/447410-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D9%82%D9%85%DB%8C%D8%9F-%28PHP%29?p=6742668&viewfull=1#post6742668)
تمرین های C++ قمی (http://barnamenevis.org/showthread.php?126316-%D8%AA%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-c-%D9%82%D9%85%DB%8C&p=716383&viewfull=1#post716383)
کتابهای قمی خوب نیستند همه اونهایی که تعریف میکنند اول راه هستند و وقتی میرند جلو تر میفهمند چه اشتباهی کردند و مجبور میشند خیلی از مسایل رو از اول بخونند چون درست توضیح داده نشده یا اصلن اشتباه توضیح داده.
کتابهای دایتل ، Apress و او ریلی و بایبل از همه بهتر هستند .
دایتل به زبانی ساده و خودمونی توضیح داده.
به طور کلی پیشنهاد من دایتل هستش یا خود دنیس ریچی.
Alice
12-19-2013, 10:31 PM
سپاسگزارم. (شما هم مگر برنامهنویس بودید؟)
شب امتحان میتوام جمع و جور کنم یا نه؟ چند شبه باید بخوانم؟
sonixax
12-19-2013, 11:23 PM
سپاسگزارم. (شما هم مگر برنامهنویس بودید؟)
شبتون به خیر باشه :e057:
من نزدیک به 10 ساله که برنامه نویسی میکنم :e14c: البته نه به زبان C چونکه خرحمالی زیادی داره برای انجام یک کار ساده. مجبور نیستم پس ازش استفاده نمیکنم ولی شما مجبوری و باید ازش استفاده کنی :e404:
ولی در آینده یک زبان برنامه نویسی مثل سی شارپ رو حتمن یاد بگیرید خیلی به دردتون میخوره.
شب امتحان میتوام جمع و جور کنم یا نه؟ چند شبه باید بخوانم؟
برنامه نویسی چیزی نیست که یک شبه یاد بگیرید. به قول معروف باید مغز یک برنامه نویس را داشته باشید و برای این کار دست کم باید یک برنامه ی درست و حسابی ی کامل بنویسید.
همون کتاب دایتل رو بخونید و پروژه ای که آخر کتاب هدف رسیدن بهش هست رو بنویسید (بدون کمک کتاب) به اون مرحله که برسید هر زبانی رو میتونید یکی دو روزه یاد بگیرید .
بهتره از همین الان شروع کنید چون یک شبه نمیتونید نزدیک به 1000 صفحه کتاب رو بخونید.
Alice
12-19-2013, 11:35 PM
شبتون به خیر باشه:e057:
من نزدیک به 10 ساله که برنامه نویسی میکنم:e14c:
10 سال؟؟؟ یعنی تقریباً نصف عمر من برنامه مینوشتید؟؟؟ :e415: پس چرا من نمیدانستم.
پس شماره تلفن خود را به من بدهید سر امتحان برای تقلب به شما پیامک بدهم, دیگر نیازی به
همکلاسی و .. ندارم. :e415:
برنامه نویسی چیزی نیست که یک شبه یاد بگیرید. به قول معروف باید مغز یک برنامه نویس را داشته باشید
من ذهن ریاضی دارم ولی ذهن برنامهنویسی ندارم... شما هم من را میترسانید بهتر است زودتر شروع کنم! :e40b:
از آن درسهاییست که شب امتحان گریهی من را درمیاورد..
MEHDI
12-19-2013, 11:57 PM
من که نمیخواهم برنامهنویسی یاد بگیرم و به دردم نمیخورد.
فقط باید چند واحد آن را بگذارنم... سپاس از شما.
شما الان باید یکجوری بکنی توی مغزت و بعد از امتحان هم همه را فراموش کنی! این هنر دانشجو است! جزوه ات را یاد بگیر همه مثال ها و تمرین های جزوه را حل کن. اگر مجبوری حفظ کن برای 13 باید کافی باشد. میدونم نه وقت و نه حوصله یاد گرفتن درست حسابی برنامه نویسی رو دارید. اگر جزوه برای فهمیدن مطالب کافی نیست، کتاب جعفرنژاد قمی را بخرید به همراه یک حل تمرین که کارت را راه بندازد.
MEHDI
12-20-2013, 12:04 AM
لازم به ذکر است چند رشته شاخه پزشکی 3 تا 6 واحد درس متلب دارند. شامل سیمولاتور و برنامه نویسی!!!
و از حرف خودت شگفتا!!!
چندسال پیش گفتند هرکس علم کامپیوتر و زبان انگلیسی نداند، بی سواد است!
پس از نظر تو ؛
یک خنیاگر و آموزگار و دانشجوی ادبیات و .. به کامپیوتر چه نیاز دارد؟!
یک نجار و بنا و نقاش، به زبان انگلیسی چه نیازی دارد؟!!!
چند سال پیش گفتند؟! هرکسی برحسب نیازش مطالب مورد نیازش را یاد می گیرد. بیسوادی هم تعاریف مختلفی دارد. ایشان پرسید یک معلم ساده چه نیازی به برنامه نویسی دارد؟ وگرنه یادگیری برنامه نویسی با یادگیری مقدماتی کامپیوتر تفاوت زیادی دارد.
Alice
12-20-2013, 12:05 AM
شما الان باید یکجوری بکنی توی مغزت و بعد از امتحان هم همه را فراموش کنی! این هنر دانشجو است! جزوه ات را یاد بگیر همه مثال هایش را حل کن بخصوص مثال ها و تمرین های استاد. اگر مجبوری حفظ کن! میدونم نه وقت و نه حوصله یاد گرفتن درست حسابی برنامه نویسی رو دارید. اگر جزوه برای فهمیدن مطالب کافی نیست، کتاب جعفرنژاد قمی را بخرید به همراه یک حل تمرین که کارت را راه بندازد.
جزوهی استاد که تو مخم نمیرود. اگر میرفت که اینجا مطرح نمیکردم, اینجا چون
میدانستم عدهی برنامهنویس کم نیستند خواستم مشاوره بگیرم. (دیدید که همینجور
از آسمان برنامهنویس ده ساله میاید)
دقیقا همین است که گفتید: باید تا امتحان مغزم را از زبالهجات حفظی پر کنم و بعد
از امتحان به سرعت از مغزم shift+delete کنم.
اصلا روزهای امتحان که میشود اعصابم درد میگیرد. صبح و شب استرس امتحانها
را دارم و تا شب امتحان اصلا لای جزوهها را نگاه نمیکنم. لعنتی..
MEHDI
12-20-2013, 12:20 AM
جزوهی استاد که تو مخم نمیرود. اگر میرفت که اینجا مطرح نمیکردم, اینجا چون
میدانستم عدهی برنامهنویس کم نیستند خواستم مشاوره بگیرم. (دیدید که همینجور
از آسمان برنامهنویس ده ساله میاید)
دقیقا همین است که گفتید: باید تا امتحان مغزم را از زبالهجات حفظی پر کنم و بعد
از امتحان به سرعت از مغزم shift+delete کنم.
اصلا روزهای امتحان که میشود اعصابم درد میگیرد. صبح و شب استرس امتحانها
را دارم و تا شب امتحان اصلا لای جزوهها را نگاه نمیکنم. لعنتی..
این ها چون برنامه نویس باتجربه هستند راهکارهای ایده آل گرایانه جلوی پای شما می گذارند چون دوست دارند سایرین تخصص و علاقه شان را جدی بگیرد و درست یاد بگیرد. شما که الان فقط همین یک درس را ندارید که بخوانید علاقه اش را هم ندارید که 1000 صفحه کتاب بخوانید. ولی استرس و این حرفها را کنار بگذارید. استرس فقط با درس خواندن از بین می رود. از الان شروع کنید به خواندن و به مرور با کمک کتاب و جزوه و حل تمرین به حد 13 حتما می رسید.
sonixax
12-20-2013, 12:30 AM
10 سال؟؟؟ یعنی تقریباً نصف عمر من برنامه مینوشتید؟؟؟ پس چرا من نمیدانستم.
زرشک! همه در این فاروم میدانند!
بخشی از برنامه های همین فاروم را هم من نوشته ام.
پس شماره تلفن خود را به من بدهید سر امتحان برای تقلب به شما پیامک بدهم, دیگر نیازی به
همکلاسی و .. ندارم.
اطلاعات خصوصی ؟ :دی بعد تلفن به خارج براتون گرون میشه!
ولی هر سوالی داشتید در صورتی که بتونم پاسختون رو بدم به روی چشم.
من ذهن ریاضی دارم ولی ذهن برنامهنویسی ندارم... شما هم من را میترسانید بهتر است زودتر شروع کنم!
از آن درسهاییست که شب امتحان گریهی من را درمیاورد..
من نگفتم سخت است ، گفتم حجمش زیاد است.
هر چند که سخت هم هست :دی ولی نه خیلی یک سری اصول کلی هستند یاد بگیرید ما بقی آشنایی با یک سری کتابخانه و ... هستش.
راستی یک جزوه دانشگاه آزاد هم هست ولی C++ هستش :
جزوه کامل برنامه نویسی C++ بصورت کوتا و مفید (http://www.yekmobile.com/2010/06/c/)
Mehrbod
12-20-2013, 12:35 AM
پس شماره تلفن خود را به من بدهید سر امتحان برای تقلب به شما پیامک بدهم, دیگر نیازی به
همکلاسی و .. ندارم.
اطلاعات خصوصی ؟ :دی بعد تلفن به خارج براتون گرون میشه!
سخت نگیرید اگر یادشان نبود ایران هم نبودید, آلیس انگار در جستار دیگر یادش نبود واژهیِ فرگشیک هم همچون شناختیک, با بن گذشته ساخته شده.
به گمانم از فشار آزمون و درس باشد (:
Alice
12-20-2013, 01:13 AM
به گمانم از فشار آزمون و درس باشد (:
من از کجا باید بدانم ایشان برنامهنویس هستند؟ شما هی داد و بیداد میکنید "من این کارهام من بلدم و ..."
ایشان چون ادعا ندارند من هم متوجه نشدم... ضمنا فشارها از همه طرف زیاد است! هوش و حواس برای آدم
نمیگذارند...
Mehrbod
12-20-2013, 01:15 AM
شما هی داد و بیداد میکنید "من این کارهام من بلدم و ..."
ایشان چون ادعا ندارند من هم متوجه نشدم... ضمنا فشارها از همه طرف زیاد است! هوش و حواس برای آدم
نمیگذارند...
ببخشایید دیگر, نمیدانستم باید آتاوی و همهچیز دانی ام را پنهان کنم (:
من از کجا باید بدانم ایشان برنامهنویس هستند؟
درسته, شما دختر بسیار cool و پرمشغلهای هستید و پس از سه سال هنوز نمیدانید ایشان نه ایران هستند, نه برنامهنویس, بسکه زندگی social داغی دارید (:
پارسیگر
Alice
12-20-2013, 01:23 AM
درسته, شما بسیار دختر بسیار cool و پرمشغلهای هستید و پس از سه سال هنوز نمیدانید ایشان نه ایران هستند, نه برنامهنویس, بسکه زندگی social داغی دارید (:
میدانم که آلمان هستند و پیامک (SMS) را به شوخی گفتم! مگر من خنگم که پسرهای بغل دستم را
بیخیال شوم و با تلفن همراه و دنگ و فنگ با آلمان تماس بگیرم و پرسش امتحانی را سر جلسه از میلاد بپرسم؟
بعدش برنامهنویسان مذکر خرحمال هم در دانشگاهمان زیاد است,..
ببخشایید[١] دیگر, نمیدانستم باید آتاوی[٢] و همهچیز دانی ام را پنهان کنم (:
خوب از این به پس بدانید!
Mehrbod
12-20-2013, 01:26 AM
میدانم که آلمان هستند و پیامک (SMS) را به شوخی گفتم! مگر من خنگم که پسرهای بغل دستم را
بیخیال شوم و با تلفن همراه و دنگ و فنگ با آلمان تماس بگیرم و پرسش امتحانی را سر جلسه از میلاد بپرسم؟
بعدش برنامهنویسان مذکر خرحمال هم در دانشگاهمان زیاد است,..
به گفتی, تا کودن هست چرا خود امان را به رنجه بیاندازیم؟ ((:
خوب از این به پس بدانید!
ببخشایید دیگر, در سرشت من فروتنی هم نیست (: تازه اگر نیک بنگرید هماکنون از ١٠ تن
٨ تا در این سخنگاه به خون من تشنه هستند و تازه کمی گفتمانها برای من هیجانانگیز شدهاند :4:
Alice
12-20-2013, 01:31 AM
به گفتی, تا کودن هست چرا خود امان را به رنجه بیاندازیم؟ ((:
خب این کودنهای جیرهخوار سیریش آدم میشوند من حوصله خودم هم ندارم! :e415:
حالا نخواستم کسی را هم به رنجه بیاندازم, چون اینجا همه برنامهنویسند جز من
خواستم یازی بگیرم. به شما چه پیوندی دارد؟
ببخشایید دیگر, در سرشت من فروتنی هم نیست (: تازه اگر نیک بنگرید هماکنون از ١٠ تن
٩ تا در این سخنگاه به خون من تشنه هستند و تازه کمی گفتمانها برای من هیجانانگیز
شدهاند, بسنده است یک لغزش بکنم تا یک لشکر معترض و خونخواه آنجا صف بکشند!
پس کلا دوست دارید همه با شما دشمن باشند و فحش بخورید؟. خب اگر دوست دارید من فحشهای خوبی در چنته دارم.
خردمند
12-20-2013, 01:32 AM
سلام مهربد من با تور اومدم سرعتش خوبه. فقط چه جور تنظیمات امنیتیش رو به به بیشترین میزان برسونم؟؟؟؟؟؟؟؟:e057:
خردمند
12-20-2013, 01:34 AM
مهربد کجای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:e403:
Alice
12-20-2013, 01:34 AM
سلام مهربد من با تور اومدم سرعتش خوبه. فقط چه جور تنظیمات امنیتیش رو به به بیشترین میزان برسونم؟؟؟؟؟؟؟؟
لطفا بفرمایید منزل من میخواهم امشب اینجا را به خاک و خون بکشم, برای شما بدآموزی دارد.
راستی:
پس از سه سال هنوز نمیدانید ایشان نه ایران هستند, نه برنامهنویس, بسکه زندگی social داغی دارید (:
:e40d::e40d:
Mehrbod
12-20-2013, 01:35 AM
خب این کودنهای جیرهخوار سیریش آدم میشوند من حوصله خودم هم ندارم! :e415:
حالا نخواستم کسی را هم به رنجه بیاندازم, چون اینجا همه برنامهنویسند جز من
خواستم یازی بگیرم. به شما چه پیوندی دارد؟
چه چه پیوندی به من دارد؟
پس کلا دوست دارید همه با شما دشمن باشند و فحش بخورید؟. خب اگر دوست دارید من فحشهای خوبی در چنته دارم.
یعنی از دشمنی تنها فحش دادن میدانی؟ (((:
Mehrbod
12-20-2013, 01:37 AM
سلام مهربد من با تور اومدم سرعتش خوبه. فقط چه جور تنظیمات امنیتیش رو به به بیشترین میزان برسونم؟؟؟؟؟؟؟؟:e057:
خوش آمدید!
Tor نیازی به دستکاری ندارد, همانجوری که هست بخوبی
کار میکند, تنها یاد اتان باشد هر چند هفته یکبار آنرا بروزرسانید.
پ.ن.
سخن این بانویِ بددهن Alice را هم جدی نگیرید, آزمون دارد, چیزی نخوانده میخواهد خشم اش را اینجا سر یکی خالی کند (;
خردمند
12-20-2013, 01:38 AM
الیس بورو پی غاز چرانیت جوجه تو کجا مهربد کجا
Alice
12-20-2013, 01:43 AM
یعنی از دشمنی تنها فحش دادن میدانی؟ (((:
شما به چه حقی من را دوم شخص خطاب میکنید؟
چه چه پیوندی به من دارد؟
هیچ! شما بفرمایید خانهی خالهتان تشریف ببرید..
سخن این بانویِ بددهن @Alice را هم جدی نگیرید, آزمون دارد, چیزی نخوانده میخواهد خشم اش را اینجا سر یکی خالی کند (;
کجا بروید؟ خانه خاله!
الیس بورو پی غاز چرانیت جوجه تو کجا مهربد کجا
من بورو اینجا می مانم تا کور شوید! هم شما هم دوستتان مهربد.
خردمند
12-20-2013, 01:46 AM
مگه چت رومه که من رو اخ کنن:e415::e415:
Mehrbod
12-20-2013, 01:48 AM
الیس بورو پی غاز چرانیت جوجه تو کجا مهربد کجا
از مهر شما سپاسگزارم, ولی اینجور نگویید گرامی!
من خواستم کمی سر به سر این هموند دیرینه امان بگذارم از بدحالی؟ در بیاید و شاید
خشم اش را هم آنجا سر من — که این روزها یاغیِ این سخنگاه هستم — خالی کند! (:
نمیدانم با منش راستین شرلوک هولمز (نه این چیزی که در سریالهای دوزاری این روزها میبینید) آشنایی دارید یا نه, ولی
شرلوک هولمز* هم انگار گاهی برایِ سر فرم آمدن هر از گاهی میرفته بیرون با یکی سر دعوا را باز نموده و مشت بازی میکرده تا اندیشه اش باز شود!! (:
*
اینجا تنها جایِ sonixax خالی است که از من بخواهد پای حرفم مانده و ثابت کنم یک کسی به نام هولمز (رابین هود؟) در انگلستان آنهم بیکر استریت 221B میزیسته! ((((:
پارسیگر
Alice
12-20-2013, 01:49 AM
مگه چت رومه که من رو اخ کنن
نه! ولی شما گمان برده اید اینجا چت روم است و فلهای/آبکی پُست میدهید! :))
اینجا «سخنگاه» است, جهت اطلاع!
Mehrbod
12-20-2013, 01:50 AM
اینجا «سخنگاه» است, جهت اطلاع!
باز هم ببخشایید,
ولی شما خودتان را چندان آزار ندهید بانو, من هوادار کم ندارم, گاهی اینجور هم میشود! (:
Mehrbod
12-20-2013, 01:54 AM
مهربد الان من میتونم با خیال اسوده نظرم رو بگم یا این که با استفاده از تور و کلی امنیت که ایجاد کردم بازم ممکنه گیر بیفتم؟؟؟؟؟؟؟؟:e11b:
از آنجاییکه این ID را انگار پیش از کاربرد Tor ساختهاید, پیشنهاد من برای داشتن امنیت خاطر ١٠٠% این است چند روزی
بشکیبید, سپس با یک نام کاربری دیگر از نو اینجا نامبنویسید. اینگونه مخابرات کوچکترین شانسی برای ردیابی کیستی راستین شما نخواهد داشت.
پارسیگر
خردمند
12-20-2013, 02:00 AM
ثابت کردن شخصیتی تاریخی از نظر فلسفی و علوم تجربی ممکن نیست فقط از دید روایتی قابل اثبات است که جناب sonix این جهت ماجرا را نادیده می انگارند:e057:
خردمند
12-20-2013, 02:06 AM
من عاشق اون اواتار sonix هستم وقتی پست ها شو می خونم چشمم به اواتارش میفته خندم میگیره حتی اگر حرف هاش جدی باشه:e057:
sonixax
12-20-2013, 02:11 AM
من عاشق اون اواتار sonix هستم وقتی پست ها شو می خونم چشمم به اواتارش میفته خندم میگیره حتی اگر حرف هاش جدی باشه
اصولن من زیاد آدمی جدی نیستم و همه دنیا و زندگی رو هم یک شوخی پشت وانتی میپندارم ، شما بخندید :e405:
همچنین مهر ورزیده و در گفتگو با کاربران بیشتر هنجارهای تالار را مد نظر قرار بدهید ، با سپاس :e032:
Alice
12-20-2013, 02:18 AM
همچنین مهر ورزیده و در گفتگو با کاربران بیشتر هنجارهای تالار را مد نظر قرار بدهید ، با سپاس
همچنین به ایشان و کاربر Mehrbod یاد بدهید آی دی سازی نکنند.
Mehrbod
12-20-2013, 02:21 AM
همچنین به ایشان و کاربر Mehrbod یاد بدهید آی دی سازی نکنند.
میدانم, چجوریه این مهربد این اندازه پرروئه ولی هنوز این همه هوادار داره؟ how's that even possible, one might ask :))
با این همه من این انگ شما را میبخشایم, آزمون و کمخوابی و سردرد و
عادت ماهانه و اینها گاه همه دست به دست میدهند و اینجور میشود! (:
خردمند
12-20-2013, 02:24 AM
من چرا نمی تونم وارد اخرین صفحه بشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:e416::e416::e416:
Alice
12-20-2013, 02:28 AM
من چرا نمی تونم وارد اخرین صفحه بشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دوست عزیز فهمیدیم شما مهربد نیستی و گرفتاری فرومی و اینها داری!
لطفا این نام کاربری را خاموش کنید و زمانی دیگر در بزنگاه مجادله به ما
حمله شخصی کنید.
Mehrbod
12-20-2013, 02:31 AM
دوست عزیز فهمیدیم شما مهربد نیستی و گرفتاری فرومی و اینها داری!
اگر دانستید, پس پوزش برای انگ چسباندن اتان کو؟ :e402:
Alice
12-20-2013, 02:33 AM
اگر دانستید, پس پوزش برای انگ چسباندن اتان کو؟
پوزش؟! :e05a:
فردید از "دوست عزیز" همان شما بودید دوست ناگرامی. لطفا آن نام کاربری را خاموش کنید.
Mehrbod
12-20-2013, 02:35 AM
پوزش؟! :e05a:
فردید از "دوست عزیز" همان شما بودید دوست ناگرامی. لطفا آن نام کاربری را خاموش کنید.
پس شما در دو برگ:
تهدید به فحاشی کردید! (:
به من انگ ID ساختن زدید!
دروغ گفتید (که دانستیم ID ساختگی نبود)
دروغ اتان را آشکار نموده و انگ را دوباره چسباندید.
...
impressive!
Alice
12-20-2013, 02:37 AM
پس شما در دو برگ:
تهدید به فحاشی کردید! (:
به من انگ ID ساختن زدید!
دروغ گفتید (که دانستیم ID ساختگی نبود)
دروغ اتان را آشکار نموده و انگ را دوباره چسباندید.
...
impressive!
چرت و پرت نگویید و خاموش بمانید! شما هم با آی دی دیگری به من حمله کردید.
Mehrbod
12-20-2013, 02:39 AM
چرت و پرت نگویید و خاموش بمانید! شما هم با آی دی دیگری به من حمله کردید.
چشم! (:
Alice
12-20-2013, 02:41 AM
چشم! (:
آفرین. آن یکی شناسهتان را هم خفه کنید.
Mehrbod
12-20-2013, 02:42 AM
آفرین. آن یکی شناسهتان را هم خفه کنید.
چه گیری افتادهایم ها, در کنار آتاوی و همهچیز دانی, باید برای هوادار داشتن هم پوزش بخواهیم!!
پارسیگر
Alice
12-20-2013, 02:45 AM
باید برای آی دی ساختن هم پوزش بخواهیم!!
اگر پوزش بخواهید شما را میبخشم..
Dariush
12-20-2013, 02:47 AM
در PHP :
php زبانی خاصمنظور است و قابل مقایسه با زبانهای همهمنظورهای چون سیشارپ و پایتون نیست.
البته من با پایتون آشنایی ندارم و سمتش هم نمیرم چون زبانهای بسیار بسیار قدرتمندتری هم هستند هر چند که نمیتونم منکر کد نویسی سریع در پایتون بشم!
بخشی از قدرتِ هر زبانِ برنامهنویسی در سادهنویسیها و خلاصهنویسیهایش هست. در ثانی گمان میکنم برای یک برنامهنویس حرفهای امروز ناآشنایی با پایتون قدری دونِ شاناش باشدا میلاد جان.
راستی در سی شارپ :
سیشارپ زبانیست بسیار محدود به چارچوب دات و ویندوز و مایکروسافت. شما با آن نمیتوانید برنامههای سیستمی در لینوکس (مثلا برنامههای Mutithreaded) بنویسید. تمام Interface هایی که برای این زبان در لینوکس ساختهاند، برای برنامههای کوچک و نهایتا دانشگاهی ساخته شدهاند و کسی هرگز دیده نشده که بخواهد مثلا با مونو برنامهای در مقیاس Enterprise بسازد چرا که علاوه بر اینکه Overhead دارد پایدار هم نیست.
این هم نمونه C :
سی زبان مورد علاقهی من است. زبانِ کامپیوتر است به نوعی! اما برنامهنویسی در آن نوشتن به تخصص و تجربهی بالا نیاز دارد. یک برنامه 30 خطی در پایتون را وقتی خواستم به سی تبدیل کنم تبدیل به 200 خط کد شد! غیر از دشواریهایی چون سطحِ پایین بودناش، خوبیهایش تمام شدنی نیستند: سرعت غیرقابل مقایسه با هیچ زبان برنامهنویسی سطح بالا، در اختیار داشتنِ مستقیم تمامِ منابع سیستم، داکیومنتها و کلاسهای باز و رایگان فراوانی که برایش هستند، قابل استفاده در همهی پلتفرمها و همهی کاربردها و...
sonixax
12-20-2013, 02:49 AM
من چرا نمی تونم وارد اخرین صفحه بشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
Flush your DNS cache or clear your recent browsing history to fix it :e405:
Mehrbod
12-20-2013, 02:49 AM
اگر پوزش بخواهید شما را میبخشم..
من باید برای بددهنی و انگِ شما پوزش بخواهم؟! :39:
Thanks, but no thanks! (:
Dariush
12-20-2013, 02:51 AM
اینرا که همه زمین و زمان تعریف میکنند. چطور دری وری است؟! اتفاقا میخواهم همین را بخرم. نخرم؟
هر وقت دیدید که کسی کتابهای این آدم را به شما معرفی میکند، بدانید که او هیچ از برنامهنویسی و کامپیوتر نمیداند.
Alice
12-20-2013, 02:56 AM
هر وقت دیدید که کسی کتابهای این آدم را به شما معرفی میکند، بدانید که او هیچ از برنامهنویسی و کامپیوتر نمیداند.
ولی پیشتر اینرا یکی از پسرهای "خفن" کلاس به من معرفی کرد و گفت بهترین است!
؟؟
Dariush
12-20-2013, 03:00 AM
ولی پیشتر اینرا یکی از پسرهای "خفن" کلاس به من معرفی کرد و گفت بهترین است!
؟؟
جز اینکه بتواند دخترانِ کلاس را با این معرفیکردنهایش بفریبد.
sonixax
12-20-2013, 03:01 AM
بخشی از قدرتِ هر زبانِ برنامهنویسی در سادهنویسیها و خلاصهنویسیهایش هست. در ثانی گمان میکنم برای یک برنامهنویس حرفهای امروز ناآشنایی با پایتون قدری دونِ شاناش باشدا میلاد جان.
خوب من اصلن با پایتون حال نمیکنم و در ثانی وقتی از چیزی نتونی درآمدی داشته باشی و به کارت هم نمیاد یاد گرفتنش بیخوده.
سیشارپ زبانیست بسیار محدود به چارچوب دات و ویندوز و مایکروسافت. شما با آن نمیتوانید برنامههای سیستمی در لینوکس (مثلا برنامههای Mutithreaded) بنویسید. تمام Interface هایی که برای این زبان در لینوکس ساختهاند، برای برنامههای کوچک و نهایتا دانشگاهی ساخته شدهاند و کسی هرگز دیده نشده که بخواهد مثلا با مونو برنامهای در مقیاس Enterprise بسازد چرا که علاوه بر اینکه Overhead دارد پایدار هم نیست.
البته چارچوب دات نت خودش به اندازه کافی وسیع هست که حتا بشه باهاش سیستم عامل نوشت!
Cosmos - Home (http://cosmos.codeplex.com/)
ولی قطعن در زمینه مالتی پلتفرم ضعف داره که البته زیاد هم مهم نیست.
سی زبان مورد علاقهی من است. زبانِ کامپیوتر است به نوعی! اما برنامهنویسی در آن نوشتن به تخصص و تجربهی بالا نیاز دارد.
باورتان میشود یک کد procedural درکش بسیار راحت تر از یک کد شی گراست برای من ؟ در صورتی که یک کد شی گرا باید راحت تر باشد درکش :))
البته من خودم در سی تخصص چندانی ندارم فقط بلدم :دی چون دانستنش واجب است.
C++ را ولی میدانم هرچند که با توجه به نیازهام و خواست مشتری ها ازش استفاده نمیکنم چرا که به طور مثال نوشتن یک برنامه ی دیتابیسی ساده اگر در سی شارپ 10 دقیقه زمانم را بگیرد در C++ باید چند روزی وقت برایش بگذارم. و این یعنی losing money :دی
یک برنامه 30 خطی در پایتون را وقتی خواستم به سی تبدیل کنم تبدیل به 200 خط کد شد! غیر از دشواریهایی چون سطحِ پایین بودناش، خوبیهایش تمام شدنی نیستند: سرعت غیرقابل مقایسه با هیچ زبان برنامهنویسی سطح بالا، در اختیار داشتنِ مستقیم تمامِ منابع سیستم، داکیومنتها و کلاسهای باز و رایگان فراوانی که برایش هستند، قابل استفاده در همهی پلتفرمها و همهی کاربردها و...
نمیدانم کتابهای O'Reilly را میخوانید یا نه ولی پدر و پسر بد جوری با هم کل کل دارند! یادمه در یک کل کل اساسی پدره N خط برنامه نوشته بود برای یک کار ساده و همون کار رو پسر توی دو سه خط انجام داد :)))
خنده بازاری بود اون میزد توی پوز این این مزد توی پوز اون :))
ولی با همه اینها کسانی که سی میدانند یک سرگرمی خفن دیگر هم دارند که بقیه ازش بی بهره اند : Arduino - HomePage (http://arduino.cc/)
Alice
12-20-2013, 03:04 AM
جز اینکه بتواند دخترانِ کلاس را با این معرفیکردنهایش بفریبد.
خب مشخص است من بروم به او بگویم دوستم (شما) اینچنین گفت او هم میگوید دوستت
هیچ چیز بارش نیست! این وسط من حرف او را که خیلی استادان از وی تعریف میکنند قبول کنم یا شما؟
مگر اینکه او را به اینجا بخوانم تا باهم مناظره کنید. :))
Dariush
12-20-2013, 03:13 AM
البته چارچوب دات نت خودش به اندازه کافی وسیع هست که حتا بشه باهاش سیستم عامل نوشت!
Cosmos - Home
ولی قطعن در زمینه مالتی پلتفرم ضعف داره که البته زیاد هم مهم نیست.
واقعا نیست؟ برای من که خیلی مهم است. البته همانطور که خودت میدانی به کارِ شخص بسته است این موضوع.
باورتان میشود یک کد procedural درکش بسیار راحت تر از یک کد شی گراست برای من ؟ در صورتی که یک کد شی گرا باید راحت تر باشد درکش :))
البته من خودم در سی تخصص چندانی ندارم فقط بلدم :دی چون دانستنش واجب است.
C++ را ولی میدانم هرچند که با توجه به نیازهام و خواست مشتری ها ازش استفاده نمیکنم چرا که به طور مثال نوشتن یک برنامه ی دیتابیسی ساده اگر در سی شارپ 10 دقیقه زمانم را بگیرد در C++ باید چند روزی وقت برایش بگذارم. و این یعنی losing money :دی
اساسا آبجکتپروگرامینگ از همان روز نخست هم یک لنگش در هوا بود و هنوز هم چالشها در موردش بسیار است. من در همان سیشارپ هم بیشتر پروسیجرال برنامهنویسی میکنم. اولین مشکل هم از اینجا آغاز میشود که انتزاعِ و نگاشتِ آبجکتهای دنیای واقعی به آبجکتهای زبانِ برنامهنویسی هرگز روال درست و درمانی ندارد و شما گاه برای نوشتنِ یک متدِ ساده باید یک آبجکت بسازید!
خوب من اصلن با پایتون حال نمیکنم و در ثانی وقتی از چیزی نتونی درآمدی داشته باشی و به کارت هم نمیاد یاد گرفتنش بیخوده.
نه، من هم نه با پایتون کار میکنم و نه با آن پول درمیآورم، اما هرگاه بخواهم برنامهای را مثلا در سی بنویسم نخست آنرا به زبانِ پایتون مینویسم تا بیانِ الگوریتمیکِ خوبی از آن بدست آورم، سپس آنرا به سی تبدیل میکنم.
sonixax
12-20-2013, 03:13 AM
ولی پیشتر اینرا یکی از پسرهای "خفن" کلاس به من معرفی کرد و گفت بهترین است!
؟؟
آلیس جان من نمیدانم رشته شما چیست لازم هم نیست بدانم (امنیت و این حرفها)
ولی همینکه در میان دروستان برنامه نویسی دارید یعنی اگر بخواهید در آن رشته در آینده درآمد زایی کنید و جذب بازار کار بشوید باید برنامه نویسی هم بدانید.
پَس بهتر است که بخش بخش رشته تحصیلی را خوب یاد بگیرید به خصوص همین بخش برنامه نویسی اش را.
به لطیفه های دوستانی چون جناب Mehdi هم زیاد اهمیت ندهید!
این ها چون برنامه نویس باتجربه هستند راهکارهای ایده آل گرایانه جلوی پای شما می گذارند چون دوست دارند سایرین تخصص و علاقه شان را جدی بگیرد و درست یاد بگیرد.
کمتر کسیست که نداند تمام دنیای امروز حتا قرمه سبزی که مامان جان میپزد به نوعی وابسته به کامپیوترهاست و کامپیوترها وابسته به برنامه ریزان پس خواه نا خواه این مساله در دنیای امروزی جدی و مهم هست.
از آنجایی که رشته شما احتمالن یک رشته فنی باشد خیلی بعید میبینم که شما برای اینکه بهتان بگویند خانم مهندس و لیسانس را بکوبید بر فرق سر خواستگار و شوهر آینده جذب این رشته شده باشید چرا که دخترانی که چنین فکری دارند اغلب میروند سر وقت رشته های ساده و در پیتی مثل زبان انگلیسی و جغرافیا و آبیاری گیاهان دریایی و ...
پس اگر درست فهمیده باشم شما رشته ای که بهش علاقه داشتید رو انتخاب کردید و احتمالن هم میخواید پس از فارغ التحصیل شدن در اون رشته شروع به کار کنید در نتیجه یک شب بخون نمره بگیر کار درستی نیست.
کار درست اینه که بخش بخشِ رشته تحصیلیتون رو به خوبی بلد باشید که در آینده بتونید ازش درست استفاده کنید.
Dariush
12-20-2013, 03:17 AM
خب مشخص است من بروم به او بگویم دوستم (شما) اینچنین گفت او هم میگوید دوستت
هیچ چیز بارش نیست! این وسط من حرف او را که خیلی استادان از وی تعریف میکنند قبول کنم یا شما؟
مگر اینکه او را به اینجا بخوانم تا باهم مناظره کنید. :))
خیر، اگر در دانشگاهتان دانشکدهی کامپیوتر هست، بروید از یکی از اساتیدِ آنجا بپرسید. دوستِ من که رشتهاش کامپیوتر بود و در مقطعِ فوقلیسانس درس میخواند، روزی با کتابِ جعفرنژاد قمی وارد آزمایشگاهش شد، استاد در دم او را از آزمایشگاه اخراج کرد و دو نمره هم از او کم کرد.
sonixax
12-20-2013, 03:29 AM
واقعا نیست؟ برای من که خیلی مهم است. البته همانطور که خودت میدانی به کارِ شخص بسته است این موضوع.
نه نیست داریوش جان!
مثلن وقتی تمام زندگی من به جز همین بخش وب سرور خلاصه شده در OSX و ویندوز چه نیازی به نوشتن برنامه برای لینوکس دارم؟
وقتی که بخواهم برای IOS برنامه بنویسیم باید از Objective C یا همین C# استفاده کنم یک زبان مالتی پلتفرمِ همه چیز تمام به چه دردم میخورد؟
سوای اینها چه زبانی قدرتمند تر از C/C++ که همه فن حریف هم هستند ؟ که تازه تجربه کاری نشان میدهد همینها هم در کارِ من چندان کارایی ندارند چون همان طور که خودتان هم بهش اشاره کردید برای یک کار ساده خر حمالی بیش از حد لازم است!
البته چندان دور از ذهن نیست که در آینده ای نه چندان دور زبانهای برنامه نویسی حتا ساده تر از سی شارپ بوجود بیایند که بتوانید هم به صورت مدیریت شده و هم به صورت مدیریت نشده ازش استفاده کنید و بتوانند Native Code کامپایل کنند و یا دسترسی کامل به سخت افزار داشته باشند و باعث بازنشستگی C++ هم بشوند. شاید هم سرعتشان به اندازه کافی قابل قبول باشد که بشود دور سی را هم خط کشید.
اساسا آبجکتپروگرامینگ از همان روز نخست هم یک لنگش در هوا بود و هنوز هم چالشها در موردش بسیار است. من در همان سیشارپ هم بیشتر پروسیجرال برنامهنویسی میکنم. اولین مشکل هم از اینجا آغاز میشود که انتزاعِ و نگاشتِ آبجکتهای دنیای واقعی به آبجکتهای زبانِ برنامهنویسی هرگز روال درست و درمانی ندارد و شما گاه برای نوشتنِ یک متدِ ساده باید یک آبجکت بسازید!
:)))) :e41f::e00e:
نه، من هم نه با پایتون کار میکنم و نه با آن پول درمیآورم، اما هرگاه بخواهم برنامهای را مثلا در سی بنویسم نخست آنرا به زبانِ پایتون مینویسم تا بیانِ الگوریتمیکِ خوبی از آن بدست آورم، سپس آنرا به سی تبدیل میکنم.
اووه چه قدر کار میکنی داریوش جان!
من حتا الگوریتم هم نمینویسم برای برنامه ام! چه چیزهایی از برنامه میخواهم را روی یک کاغذ مینویسم و سپس بسم الله :))) هر بخش که تمام شد آن بخش از نوشته ام را خط خطی میکنم :دی
البته شاید دات نت و PHP یک مقداری تنبلم کرده باشند ولی با همه اینها سر خر را انداخته پایین و تر تر تر تر تر کد میزنم ، همیشه هم کار میکند :))) و مثلن در PHP مشکلات اینجکشن و این حرفها را هم با اعجوبه هایی همچون PHPIds حل میکنم.
Dariush
12-20-2013, 03:40 AM
اووه چه قدر کار میکنی داریوش جان!
من حتا الگوریتم هم نمینویسم برای برنامه ام! چه چیزهایی از برنامه میخواهم را روی یک کاغذ مینویسم و سپس بسم الله :))) هر بخش که تمام شد آن بخش از نوشته ام را خط خطی میکنم :دی
البته شاید دات نت و PHP یک مقداری تنبلم کرده باشند ولی با همه اینها سر خر را انداخته پایین و تر تر تر تر تر کد میزنم ، همیشه هم کار میکند :))) و مثلن در PHP مشکلات اینجکشن و این حرفها را هم با اعجوبه هایی همچون PHPIds حل میکنم.
این یک عادت است میلاد جان. فکر میکنم وقت خودم را یکبار صرف کنم برای مدلسازیِ درست و درمانِ برنامه خیلی بهتر از این است که پس از بزرگ شدنِ برنامه سرسام بگیرم! به وِیژه اگر نیاز به پشتیبانی یا ارتقاء مداوم برنامه باشد، اشکِ آدم درمیآید تا بتواند یک چیزی به برنامه اضافه کند یا چیزی از آن کم کند وقتی از همان ابتدا برنامه را همینطوری روی هوا شروع کرده باشی!
------------------------
شب بخیر.
sonixax
12-20-2013, 03:42 AM
استاد در دم او را از آزمایشگاه اخراج کرد و دو نمره هم از او کم کرد.
اعصاب معصاب نداشته استاده ها !!!
ولی کتابهای این یارو قمی خیلی دری وریه! یک نسخه از کتاب آموزش C اش در نت به شکل PDF هست.
یک بار نشستم از سر بیکاری یک مقداریش رو خوندم توی همون 30-40 صفحه اول ازش دو تا سوتی گرفتم :)))
و جالبه که حتمن نباید یک برنامه نویس سی خفن پفن باشید تا سوتی هاش رو بفهمید کافیه که با مفاهیم برنامه نویسی رویه ای و سینتکس سی آشنایی داشته باشید تا به عمق فاجعه پی ببرید.
یک برنامه نویس Action Script یا PHP یا JS هم وقتی بخواد سی یاد بگیره اون کتاب رو بگیره دستش و به عنوان اولین منبع آموزشی سی ازش استفاده کنه میتونه ایراد هاش رو بفهمه و وای به حال کسی که هیچ چیزی از برنامه نویسی نمیدونه و با اون کتاب شروع میکنه. درسته که دست آخر یاد میگیره ولی راه خودش رو خیلی سخت میکنه.
شخصن تا حالا بهتر از هاروی دایتل ندیده ام کسی کتابِ آموزش برنامه نویسی بنویسید طوری که هم مطلب را برساند و هم نوشته اش بسیار روان و خودمانی و قابل فهم باشد.
به طور مثال در رابطه با سی شارپ بروید کتاب اسلام احمدزاده را بخوانید! با اینکه خیلی مفصل و خوب توضیح داده یک خط از نوشته هاش رو هم با همون دور اول خوندن نمیفهمید حتا اگر برنامه نویس سی شارپ باشید!!!
sonixax
12-20-2013, 03:45 AM
این یک عادت است میلاد جان. فکر میکنم وقت خودم را یکبار صرف کنم برای مدلسازیِ درست و درمانِ برنامه خیلی بهتر از این است که پس از بزرگ شدنِ برنامه سرسام بگیرم! به وِیژه اگر نیاز به پشتیبانی یا ارتقاء مداوم برنامه باشد، اشکِ آدم درمیآید تا بتواند یک چیزی به برنامه اضافه کند یا چیزی از آن کم کند وقتی از همان ابتدا برنامه را همینطوری روی هوا شروع کرده باشی!
------------------------
شب بخیر.
خوب در سی بله اگر یک پلن درست و حسابی نباشه پوستت را میکند.
ولی در سی شارپ از این مشکلات نداری حتا در C++ هم خیلی درگیر نمیشی و به نظرم این تنها مزیت شی گرایی هستش.
البته IDE خوب هم خیلی نقش مهمی بازی میکند ها!
---------------------
شب خوش ، خوب بخوابی داریوش جان
MEHDI
12-20-2013, 10:55 AM
آلیس جان من نمیدانم رشته شما چیست لازم هم نیست بدانم (امنیت و این حرفها)
ولی همینکه در میان دروستان برنامه نویسی دارید یعنی اگر بخواهید در آن رشته در آینده درآمد زایی کنید و جذب بازار کار بشوید باید برنامه نویسی هم بدانید.
پَس بهتر است که بخش بخش رشته تحصیلی را خوب یاد بگیرید به خصوص همین بخش برنامه نویسی اش را.
به لطیفه های دوستانی چون جناب Mehdi هم زیاد اهمیت ندهید!
کمتر کسیست که نداند تمام دنیای امروز حتا قرمه سبزی که مامان جان میپزد به نوعی وابسته به کامپیوترهاست و کامپیوترها وابسته به برنامه ریزان پس خواه نا خواه این مساله در دنیای امروزی جدی و مهم هست.
از آنجایی که رشته شما احتمالن یک رشته فنی باشد خیلی بعید میبینم که شما برای اینکه بهتان بگویند خانم مهندس و لیسانس را بکوبید بر فرق سر خواستگار و شوهر آینده جذب این رشته شده باشید چرا که دخترانی که چنین فکری دارند اغلب میروند سر وقت رشته های ساده و در پیتی مثل زبان انگلیسی و جغرافیا و آبیاری گیاهان دریایی و ...
پس اگر درست فهمیده باشم شما رشته ای که بهش علاقه داشتید رو انتخاب کردید و احتمالن هم میخواید پس از فارغ التحصیل شدن در اون رشته شروع به کار کنید در نتیجه یک شب بخون نمره بگیر کار درستی نیست.
کار درست اینه که بخش بخشِ رشته تحصیلیتون رو به خوبی بلد باشید که در آینده بتونید ازش درست استفاده کنید.
وقتی بخشی از پست را جدا کنید و یک کلمه اش را بولد کنید طبیعی است که متوجه حرف طرف مقابل نشوید.
پست های ایشان را بخوانید می فهمید که فقط دنبال پاس کردن درس هستند. ایشان علاقه ای به این رشته و برنامه نویسی ندارد. حالا شما چند روز مانده به امتحانش توصیه هایی می کنید که بیربط ناکارآمد و غیرواقع بینانه است.
Mehrbod
12-20-2013, 05:23 PM
پست های ایشان را بخوانید می فهمید که فقط دنبال پاس کردن درس هستند.
من کارآموزی همین برنامهریزیِ رایانه را کردهام و بیشمار دختر را آموزه دادهام, ولی هنوز دختری که براستی خواسته باشد
چیزی بیاموزد را ندیدهام, همگی تنها میآموزند (= خر میزنند) که آزمون را پاس نموده و مدرک را گرفته و همان وبال گردن شوهرِ آینده بشوند.
ببینید در چه جهانی هستیم که یک جنس این اندازه آسوده میتواند از زیر بار کار در برود, یکی دیگر
باید نه تنها خود اش بیاموزد, که برای این جنس بیکاره و تنپرور پروژههایِ پایان نیافته اش را هم بیانجامد ((:
Alice
12-20-2013, 05:39 PM
بیشمار دختر را آموزه دادهام,
مهر کنید این اندازه خرحمالی دختران را نکنید.
Mehrbod
12-20-2013, 06:20 PM
مهر کنید این اندازه خرحمالی دختران را نکنید.
چه کسی از رایگان بودن ولی سخن گفت؟
آه.. ببخشایید, یادم نبود شما آنجا نیازی به اندیشیدن ندارید, اگر یک ID دیگر
آنجا چیزی میگفت بیگمان یدکی است, اگر کسی هم از کارآموزی گفت, بیگمان رایگان بوده (:
مزدك بامداد
12-20-2013, 06:51 PM
Mehrbod Alice
از تیر و ژوپین های تیزهوشانه ای که به هم می اندازید، خوشم میاید.
•
sonixax
12-20-2013, 08:42 PM
وقتی بخشی از پست را جدا کنید و یک کلمه اش را بولد کنید طبیعی است که متوجه حرف طرف مقابل نشوید.
پست های ایشان را بخوانید می فهمید که فقط دنبال پاس کردن درس هستند. ایشان علاقه ای به این رشته و برنامه نویسی ندارد. حالا شما چند روز مانده به امتحانش توصیه هایی می کنید که بیربط ناکارآمد و غیرواقع بینانه است.
مگر رشته شون رو خودشون انتخاب نکردند ؟
MEHDI
12-20-2013, 10:14 PM
مگر رشته شون رو خودشون انتخاب نکردند ؟
خودشان در صورت تمایل می توانند توضیح دهند. دانشجویان زیادی هستند که وقتی وارد رشته ای می شوند می فهمند آنی نیست که دنبالش بودند یا از بعضی درس های رشته شان خوششان نمیاید ولی به هرحال با توجه به زمان کمی که تا امتحان مانده دیگر وقتی برای یادگیری تدریجی و اصولی باقی نمانده.
sonixax
12-21-2013, 01:17 AM
خودشان در صورت تمایل می توانند توضیح دهند. دانشجویان زیادی هستند که وقتی وارد رشته ای می شوند می فهمند آنی نیست که دنبالش بودند یا از بعضی درس های رشته شان خوششان نمیاید ولی به هرحال با توجه به زمان کمی که تا امتحان مانده دیگر وقتی برای یادگیری تدریجی و اصولی باقی نمانده.
و چون زمان نمانده باید سمبلش کرد ؟
بعد نق میزنیم که چرا مملکت خر تو خر است و کسی کارش رو درست بلد نیست!!!
تک تک کسانی که فقط برای نمره درس میخونند و تک تک کسانی که به این کار اون یکی ها رو تشویق میکنند در عقب ماندگی کشور سهیم و مقصر هستند .
Dariush
12-21-2013, 01:33 AM
و چون زمان نمانده باید سمبلش کرد ؟
بعد نق میزنیم که چرا مملکت خر تو خر است و کسی کارش رو درست بلد نیست!!!
تک تک کسانی که فقط برای نمره درس میخونند و تک تک کسانی که به این کار اون یکی ها رو تشویق میکنند در عقب ماندگی کشور سهیم و مقصر هستند .
ایشان گمان کردهاند که ما جمعی teenager هستیم که برای خودنمایی جلوی یک دختر دانستههای خویش را به رخ او میکشیم و برای راهنماییِ او از سر و کولِ هم بالا میرویم! پس از اینکه بانو آلیس از دوستانِ گرانقدر هستند و قصدِ من تنها نشان دادنِ راهِ حلی اصولی به ایشان برای آموختنِ برنامهنویسی بود وگرنه ایشان اگر نمیخواستند برنامهنویسی بیاموزند و صرفا قصدِ پاس کردن را داشتند که راهها از ابتدا مشخص بوده و نیازی به کمک و راهنمایی نبود( مشاوره با آقای سیپییو و جاوا اسکریپت، خواندنِ جزوات ِ استاد و از بر شدنِ آنها و...) پس از رستگاری در معبدِ اعظمِ مردسالاری، روزهای آزادی و اربابی آنقدر طلایی و بینظیر هستند که اکنون آخرین چیزی که به آن :e40e: (a fuck) هم نمیدهم تلاش برای جلب توجهی دختری آنهم در فضایی مجازیست.
Mehrbod
12-21-2013, 01:46 AM
...که برای خودنمایی جلوی...
این اندازه ترس از خودنمایی و خودنما نامیده شدن چیست؟
دانشی اندوختهاید و دارید اینجا بزیایی گفتگو میکنید, من هم ب.ن.
میان گفتههایِ شماو sonixax نکتههایی برداشتم و با نگاهِ دید شما دو تن آشنا شدم,
برای نمونه از همینکه کسی OOP دوست دارد یا نه نکتههایِ فراوانی میشود برداشت,
اینکه کَس چگونه کُد میزند و چه فرهنگ و بستری را میپسندد (لینوکس, ویندوز) و آماج اش چیست (دانش, پول) و ...
این فرهنگ خودخوارداشت و "بنده بنده" کردن و "فروتنی بیجا" بهتر است برچیده شود.
پارسیگر
Mehrbod
12-21-2013, 01:51 AM
تک تک کسانی که فقط برای نمره درس میخونند و تک تک کسانی که به این کار اون یکی ها رو تشویق میکنند در عقب ماندگی کشور سهیم و مقصر هستند .
شوربختانه خودِ دانشگاه هم نه برای آموزش دانش و پرورش دانشجو, بساکه برای ردهبندی و آموزاندن سرسپردگی و کارکردن برای کارفرما پدید آمده, تا چیز دیگر.
دانش هم چند باری پرداختیم, یک چیز خودآماج نیست و باید دید به چه کاری میاید و چه کارکردی دارد, تا
بتواند آموخته شود. هر دانشی هم نیاز به زیربستر و نیازهایِ خود اش دارد و بیشتر اینها را ما در ایران نداریم.
پس از این نگاه نادان در ایران کسیست که براستی برای درس بخواند, نادانتر کسیکه بیاندیشید براستی
دارد دانش میاندوزد , از همینرو اگر میتوانید تقلب کنید یا یکجوری بپیچانید, بکنید و زمان اتان را دور نریزید.
پارسیگر
Dariush
12-21-2013, 02:32 AM
این اندازه ترس از خودنمایی و خودنما نامیده شدن چیست؟
دانشی اندوختهاید و دارید اینجا بزیایی گفتگو میکنید, من هم ب.ن.
میان گفتههایِ شماو @sonixax (http://www.daftarche.com/member.php?u=6) نکتههایی برداشتم و با نگاهِ دید شما دو تن آشنا شدم,
برای نمونه از همینکه کسی OOP دوست دارد یا نه نکتههایِ فراوانی میشود برداشت,
اینکه کَس چگونه کُد میزند و چه فرهنگ و بستری را میپسندد (لینوکس, ویندوز) و آماج اش چیست (دانش, پول) و ...
این فرهنگ خودخوارداشت و "بنده بنده" کردن و "فروتنی بیجا" بهتر است برچیده شود.
پارسیگر
ترسی در کار نبوده، این گفتگو میانِ ایشان و میلاد به درازا کشیده بود گفتم بهتر است روشن شود که ایشان اگر چنین گمانی کرده بودند اشتباه بوده. خودخوارداشت و بنده و فروتنی بیجا؟!من انسانهای فروتن را معمولا با سوءظن مینگرم. اینان معمولا فرومایگانِ ترسویی هستند که از خوی خویش بیمِ آبروریزی دارند و چهرهی راستینِ خود را پیشت نقابِ فروتنی و خاکساری پنهان میکنند.
Anarchy
12-21-2013, 08:03 AM
بعد نق میزنیم که چرا مملکت خر تو خر است و کسی کارش رو درست بلد نیست!!!
تک تک کسانی که فقط برای نمره درس میخونند و تک تک کسانی که به این کار اون یکی ها رو تشویق میکنند در عقب ماندگی کشور سهیم و مقصر هستند .
آخه انگیزه ای نمیمونه که بخوای درس بخونی... اول که باید از سد کنکور مسخره بگذری بعدشم که از همه تفریحات محرومی ، آخرشم میبینی نه از راه درس میشه به پول رسید ، نه اصلا تو محیط کار میزان سوادت ربطی به پیشرفتت داره !!
MEHDI
12-21-2013, 09:51 AM
و چون زمان نمانده باید سمبلش کرد ؟
بعد نق میزنیم که چرا مملکت خر تو خر است و کسی کارش رو درست بلد نیست!!!
تک تک کسانی که فقط برای نمره درس میخونند و تک تک کسانی که به این کار اون یکی ها رو تشویق میکنند در عقب ماندگی کشور سهیم و مقصر هستند .
همه چیز را بهم ربط ندهید و شلوغش نکنید. ایشان اگر اول ترم می آمد من هم نمی گفتم که این درس را اینطوری بخوان تا پاس کنی ولی الان وقت خواندن فلان کتاب 1000 صفحه ای نیست. کاری راحت تر از حرف زدن نیست بخصوص وقتی که شرایط طرف مقابل را درک نکنید و قرار نباشد خودتان جای ایشان عمل کنید. ایشان تا الان نخوانده الان باید این درس را در چند روز پاس کند می گوید علاقه و استعدادی در برنامه نویسی ندارد پس باید با درنظر گرفتن شرایط و درخواست طرف مقابل راهنمایی کرد.
MEHDI
12-21-2013, 10:11 AM
شوربختانه خودِ دانشگاه هم نه برای آموزش دانش و پرورش دانشجو, بساکه برای ردهبندی و آموزاندن سرسپردگی و کارکردن برای کارفرما پدید آمده, تا چیز دیگر.
دانش هم چند باری پرداختیم, یک چیز خودآماج نیست و باید دید به چه کاری میاید و چه کارکردی دارد, تا
بتواند آموخته شود. هر دانشی هم نیاز به زیربستر و نیازهایِ خود اش دارد و بیشتر اینها را ما در ایران نداریم.
پس از این نگاه نادان در ایران کسیست که براستی برای درس بخواند, نادانتر کسیکه بیاندیشید براستی
دارد دانش میاندوزد , از همینرو اگر میتوانید تقلب کنید یا یکجوری بپیچانید, بکنید و زمان اتان را دور نریزید.
پارسیگر
من هم می گویم که باید واقع بین بود. آلیس چند بار گفته علاقه ای به برنامه نویسی ندارد و می خواهد پاس کند هیچی هم از برنامه نویسی نمی داند حالا در ظرف چند روز بخواهد از روی چنین کتاب هایی به مرور و اصولی شروع به یادگیری کند که 5 هم نمی گیرد چون کار اصولی زمان بر است بخصوص برای کسی که تازه کار است.
ایشان باید الان درس را به هرقیمتی پاس کند تا عقب نماند.
ایشان گمان کردهاند که ما جمعی teenager هستیم که برای خودنمایی جلوی یک دختر دانستههای خویش را به رخ او میکشیم و برای راهنماییِ او از سر و کولِ هم بالا میرویم! پس از اینکه بانو آلیس از دوستانِ گرانقدر هستند و قصدِ من تنها نشان دادنِ راهِ حلی اصولی به ایشان برای آموختنِ برنامهنویسی بود وگرنه ایشان اگر نمیخواستند برنامهنویسی بیاموزند و صرفا قصدِ پاس کردن را داشتند که راهها از ابتدا مشخص بوده و نیازی به کمک و راهنمایی نبود( مشاوره با آقای سیپییو و جاوا اسکریپت، خواندنِ جزوات ِ استاد و از بر شدنِ آنها و...) پس از رستگاری در معبدِ اعظمِ مردسالاری، روزهای آزادی و اربابی آنقدر طلایی و بینظیر هستند که اکنون آخرین چیزی که به آن :e40e: (a fuck) هم نمیدهم تلاش برای جلب توجهی دختری آنهم در فضایی مجازیست.
من حوصله قضاوت کردن مردم را ندارم شما هم بهتر است اینکار را نکنید.
Dariush
12-21-2013, 03:39 PM
من حوصله قضاوت کردن مردم را ندارم شما هم بهتر است اینکار را نکنید.
من شما را قضاوت نکردم دوست گرامی. از نوشتهی شما چنین برداشتی کردم که شاید این گمان را کرده باشید.
Mehrbod
12-21-2013, 04:05 PM
من حوصله قضاوت کردن مردم را ندارم شما هم بهتر است اینکار را نکنید.
پس با باورهای دروغین و دل خشکُنک, چه کسی به جنگ نژادپرستها برود؟ (:
Mehrbod
12-21-2013, 04:09 PM
چند بار گفته علاقه ای به برنامه نویسی ندارد
جدا از سخنان آورده شده, نگرش من بدرستی همین بخش علاقه یا "گرایش" بود. پرسش اینجاست
چرا برای دخترها, چیزهاییکه برای پسرها این اندازه گیرا هستند, به چشم نمیایند؟
آیا اینجا ما با سازوکارهای ژنتیک سر و کار داریم, چیزی مانند تفاوتهای زن و مرد در ساختار مغزی، جسمی و ... - برگ 3 (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A 7%DB%8C-%D8%B2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%BA%D8%B2%DB%8C%D8%8C-%D8%AC%D8%B3%D9%85%DB%8C-%D9%88-226/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-3.html) ؟
یا آیا چشمداشتهای فرهنگین و آنچه دیگران از یک دختر چشم دارند, مایهیِ این بیانگیزگی و ناکنجکاوی در این زمینهها (برنامهنویسی, شترنگ, ..) میشود؟
Spehr
12-21-2013, 04:37 PM
در درازای یلدا بسیار خواهم اندیشید:
به کوروش که نامی بلند است،
به زرتشت که پایه نیکی هاست،
به بابک که سرخ جامه است،
و به مزدک که آبگینه ی برابری و به مانی که تندیس زیبا پرستی
و می اندیشم به فردوسی که زبانم در گرو رنج اوست
یلداتان پیروز باد.
سپهر
sonixax
12-21-2013, 04:39 PM
آخه انگیزه ای نمیمونه که بخوای درس بخونی... اول که باید از سد کنکور مسخره بگذری بعدشم که از همه تفریحات محرومی ، آخرشم میبینی نه از راه درس میشه به پول رسید ، نه اصلا تو محیط کار میزان سوادت ربطی به پیشرفتت داره !!
راستش آنارشی جان از راه درس خالی نه نمیشه به پول رسید نه در ایران و نه در هیچ جای دیگه ی دنیا. ولی من میگم اگر تصمیم گرفتی بری دانشگاه فلان رشته رو بخونی درست و حسابی بخونش و دست آخر هم یک متخصص درست و درمون بیا بیرون! نمیخوای اینکاها رو بکنی برای چی از اول رفتی دانشگاه جای اونهای دیگه رو تنگ کردی؟
اگر هدفت اینه که بعد از دانشگاه 10 تا اتوبوس بخری بدی دست راننده (کاری که یکی از دوستانِ صد رحمت به خَرِ من کرد) خوب از اول برو همین کار رو بکن دانشگاه رفتنت اون هم توی یه رشته ای مثل شیمی کاربردی لیسانس گرفتن توش با همین روش نمره گرفتن زورکی برای چیه آخه ؟ که بهت بگن آقای مهندس ؟ باید شاشید توی مدرک لیسانس و فوق لیسانس و دکترایی که برای دکور گرفته شده.
یک کاسب که از همون سوم راهنمایی ول کرده رفته توی بازار کار و با اینکه دو زار حرف زدن بلد نیست ولی کاسبی رو خوب بلده برای من خیلی خیلی قابل احترام تره تا مهندسی که زده توی کار کاسبی.
Alice
12-21-2013, 04:43 PM
جدا از سخنان آورده شده, نگرش من بدرستی همین بخش علاقه یا "گرایش" بود. پرسش اینجاست
چرا برای دخترها, چیزهاییکه برای پسرها این اندازه گیرا هستند, به چشم نمیایند؟
پاسخ این بارها و بارها داده شده و زنان بدلیل برخورداری از توان بارداری نیازی به کارهای ثانویه ندارند.
مثلا شما برای این برنامه مینویسید که به دختران آموزه بدهید و خودنمایی کنید و .. , ولی خویشکاری
بیولوژیک زنان همواره زادآوری بوده و نیازی به رقابت جنسی و درگیریهای درونگروهی ندارند.
ولی مردان «باید» مبارزه کنند تا وظیفهی گزاف بارداری زنان هم بیهوده نباشد و ژنهای پایندانتری پدید
بیایند.
اکنون هوش کردید یا هوشتان کنیم؟
پارسیگر
sonixax
12-21-2013, 04:44 PM
همه چیز را بهم ربط ندهید و شلوغش نکنید. ایشان اگر اول ترم می آمد من هم نمی گفتم که این درس را اینطوری بخوان تا پاس کنی ولی الان وقت خواندن فلان کتاب 1000 صفحه ای نیست. کاری راحت تر از حرف زدن نیست بخصوص وقتی که شرایط طرف مقابل را درک نکنید و قرار نباشد خودتان جای ایشان عمل کنید. ایشان تا الان نخوانده الان باید این درس را در چند روز پاس کند می گوید علاقه و استعدادی در برنامه نویسی ندارد پس باید با درنظر گرفتن شرایط و درخواست طرف مقابل راهنمایی کرد.
انقدر صغرا کبرا نچینید و بیخودی شلوغش نکنید جانم!
اگر ایشون علاقه ای به رشته ای که داره میخونه نداره میتونه تغییر رشته بده یا اصلن ول کنه و بیخودی اندازه همون یک نفر ظرفیت دانشگاه رو پر نکنه. (مگر اینکه مدرک دانشگاه رو برای دکور و خوب شوهر پیدا کردن بخواند که پیشتر در موردش بحث شده)
اگر علاقه داره دیگه اینکه من اینجاش رو دوست دارم اونجاش رو دوست ندارم بی معنی هستش.
در ضمن خودشون هم چنین ادعایی (علاقه نداشتن به رشته تحصیلیشون) نکردند پس شما از طرف ایشون حرف نزنید.
Dariush
12-21-2013, 04:48 PM
راستش آنارشی جان از راه درس خالی نه نمیشه به پول رسید نه در ایران و نه در هیچ جای دیگه ی دنیا. ولی من میگم اگر تصمیم گرفتی بری دانشگاه فلان رشته رو بخونی درست و حسابی بخونش و دست آخر هم یک متخصص درست و درمون بیا بیرون! نمیخوای اینکاها رو بکنی برای چی از اول رفتی دانشگاه جای اونهای دیگه رو تنگ کردی؟
اگر هدفت اینه که بعد از دانشگاه 10 تا اتوبوس بخری بدی دست راننده (کاری که یکی از دوستانِ صد رحمت به خَرِ من کرد) خوب از اول برو همین کار رو بکن دانشگاه رفتنت اون هم توی یه رشته ای مثل شیمی کاربردی لیسانس گرفتن توش با همین روش نمره گرفتن زورکی برای چیه آخه ؟ که بهت بگن آقای مهندس ؟ باید شاشید توی مدرک لیسانس و فوق لیسانس و دکترایی که برای دکور گرفته شده.
یک کاسب که از همون سوم راهنمایی ول کرده رفته توی بازار کار و با اینکه دو زار حرف زدن بلد نیست ولی کاسبی رو خوب بلده برای من خیلی خیلی قابل احترام تره تا مهندسی که زده توی کار کاسبی.
این رفتن به دانشگاه و درس نخواندن و پیچاندن از کارهاییست که من از آن بیزارم. اگر به سیستم دانشگاهی اعتقادی ندارید، خب چرا میروید و هزینهها و سرمایههای کشور را به باد میدهید و جای آنان را که واقعا میخواهند در دانشگاه تحصیل کنند را اشغال میکنید؟ اینهم که گفته میشود در دانشگاه هیچ چیز به شما نمیآموزند را هم باز قبول ندارم. البته به خود دانشگاه و دانشجو ربط دارد اما اگر دانشگاه فضای علمی خوبی داشته باشد و همچنین خود دانشجو واقعا به رشتهاش علاقهمند باشد و بخواهد در آن عرصه فعالیت کند میتواند چیزهای خوبی از آنجا بیاموزد. من در همین دانشگاههای چسکی ایران با تعدادی از همکاری و همنشینی با دانشجویان باهوش متخصص بسیاری چیزهای جدید آموختهام و تاثیر آنها بر تخصصهایم هرگز قابل چشمپوشی نیست. علاوه بر این بسیاری از دوستانِ ارزشمند و فرهیختهام را از همان دانشگاهها پیدا کردم چنانکه از همانجاها بود که با خردگرایی و فلسفه و... آشنا شدم.
sonixax
12-21-2013, 04:58 PM
اینهم که گفته میشود در دانشگاه هیچ چیز به شما نمیآموزند را هم باز قبول ندارم.
تازه داریوش جان با فرض اینکه اینچنین باشد هم در مورد دانشگاه های ایران صدق میکند نه بلاد کفر! که همانش هم به قول شما کشک است.
کدام فردی که خود دانش میاموزد (در اینجا کسی که علاقمند به صنایع هوا فضاست) شانس این را دارد که یک موتور ایر باس A380 را بدهند بهش بگویند برو هر کاری دوست داری باهاش بکن اون هم با کمترین هزینه (همون شهریه دانشگاه یا حتا مجانی) ؟
MEHDI
12-21-2013, 05:32 PM
انقدر صغرا کبرا نچینید و بیخودی شلوغش نکنید جانم!
اگر ایشون علاقه ای به رشته ای که داره میخونه نداره میتونه تغییر رشته بده یا اصلن ول کنه و بیخودی اندازه همون یک نفر ظرفیت دانشگاه رو پر نکنه. (مگر اینکه مدرک دانشگاه رو برای دکور و خوب شوهر پیدا کردن بخواند که پیشتر در موردش بحث شده)
اگر علاقه داره دیگه اینکه من اینجاش رو دوست دارم اونجاش رو دوست ندارم بی معنی هستش.
در ضمن خودشون هم چنین ادعایی (علاقه نداشتن به رشته تحصیلیشون) نکردند پس شما از طرف ایشون حرف نزنید.
اینجا نگفتند ولی قبلا به من گفته بودند. از این گذشته اینکه ایشان علاقه دارد یا نه و با رشته اش چکار باید بکند و چرا فلان درس را دوست ندارد بحث جداگانه است. ما که نمی توانیم طرف را بازجویی کنیم. من بر اساس درخواست و شرایط فعلی شان که توضیح داده شد، راهنمایی کردم.
MEHDI
12-21-2013, 05:52 PM
جدا از سخنان آورده شده, نگرش من بدرستی همین بخش علاقه یا "گرایش" بود. پرسش اینجاست
چرا برای دخترها, چیزهاییکه برای پسرها این اندازه گیرا هستند, به چشم نمیایند؟
آیا اینجا ما با سازوکارهای ژنتیک سر و کار داریم, چیزی مانند تفاوتهای زن و مرد در ساختار مغزی، جسمی و ... - برگ 3 (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A 7%DB%8C-%D8%B2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%BA%D8%B2%DB%8C%D8%8C-%D8%AC%D8%B3%D9%85%DB%8C-%D9%88-226/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-3.html) ؟
یا آیا چشمداشتهای فرهنگین و آنچه دیگران از یک دختر چشم دارند, مایهیِ این بیانگیزگی و ناکنجکاوی در این زمینهها (برنامهنویسی, شترنگ, ..) میشود؟
آن تاپیک را باید سر فرصت مطالعه کنم ولی دلیل اصلی، تفاوت های ساختاری مغز است. قبلا گفته بودم که کتاب جنسیت مغز را در این رابطه مطالعه کردم که به دقت این تفاوت ها که ناشی از هورمون ها هستند را مورد بررسی قرار داده بود. مسائل فرهنگی هم بی تاثیر نیست. دیروز که بحث برنامه نویسی شد کنجکاو شدم ببینم آیا برنامه نویس های برجسته خانوم داریم یا نه که به این صفحه رسیدم:
The Loneliness Of The Female Coder ⚙ Co.Labs ⚙ code + community (http://www.fastcolabs.com/3008216/tracking/minding-gap-how-your-company-can-woo-female-coders)
Mehrbod
12-21-2013, 06:24 PM
مثلا شما برای این برنامه مینویسید که به دختران آموزه بدهید و خودنمایی کنید و .. ,
پاسخ را اینجا دادم: کنجکاوی: پسرانه و دخترانه؟ (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%DA%A9%D9%86%D8%AC%DA%A9%D8%A7%D9%88%DB%8C-%D9%BE%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%88-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%9F-1363/#post56691)
اکنون هوش کردید یا هوشتان کنیم؟
خشم لبریز برایتان خوب نیست, بکوشید پیش از آزمون خونسرد مانده و هیجان زده نشوید (:
پارسیگر
iranbanoo
12-21-2013, 06:44 PM
درووود
شب یلدای دوستان مبارک....
_____
چه خبر است اینجا دعواست؟منهم بازی؟:e404:
Alice
12-21-2013, 06:44 PM
ولی اینها کنجکاوی مرا خوشنود ساختهاند و نکته همینجاست: چرا این کنجکاوی تنهادر پسرها دیده میشود؟ چرا دخترها پُرگاه[٨] کور هستند و مانند خود شما, نمیتوانند بجز "سکس" و "زادآوری[٩]" انگیزهیِ دیگری پشت چیزها ببینند؟
ما از گسترای همبودشناختی/زیستشناختی سخن گفتیم و چیزی را به خودمان
واگیر (تعمیم) ندادیم که به من کور و نابینا بگویید (ad hominem). شما هنوز نمیدانید
«فرازیست» ژنها مهندترین آماج جانداران است و در نر و مادهها تاکتیک آمیزش جنسی
(زادآوری) فرازیست آنان را پایندان میکند. کموبیش همهی برنامهها و دستورهای ژنی
و سیستمهای همبودین و نظام کهتری و مهتری از نیروی جنسی که چیزی جز گرایش
ژنها به فرازیست نوع نیست, سرچشمه میگیرد.
همینکه شما به دختران خرسواری میدهید و خستو میشوید که برای دختران تحصیل
میکنید هم از این گرایش برآمده است.
پارسیگر
sonixax
12-21-2013, 07:18 PM
اینجا نگفتند ولی قبلا به من گفته بودند. از این گذشته اینکه ایشان علاقه دارد یا نه و با رشته اش چکار باید بکند و چرا فلان درس را دوست ندارد بحث جداگانه است. ما که نمی توانیم طرف را بازجویی کنیم. من بر اساس درخواست و شرایط فعلی شان که توضیح داده شد، راهنمایی کردم.
من هم گفتم این شیوه اشتباه است!
و چرایی اش را هم پیشتر توضیح داده ام.
Alice
12-21-2013, 07:30 PM
درووود
شب یلدای دوستان مبارک....
_____
چه خبر است اینجا دعواست؟منهم بازی؟:e404:
به نیروی کمکی نیاز دارم ایرانبانو. جبههی زنخواره ها با توپ پر حضور دارند..
iranbanoo
12-21-2013, 07:39 PM
به نیروی کمکی نیاز دارم ایرانبانو. جبههی زنخواره ها با توپ پر حضور دارند..
اینها همه جو است آلیس جان....
اجازه بدهید دست کم بین خودشان کمی خوش بگذرانند...
جوانند:))
------
من بحث ها را خیلی وقت است دنبال نکرده ام.
باز چه چیزی را کشف کردند زن خواران مکتشف؟
Alice
12-21-2013, 07:49 PM
من بحث ها را خیلی وقت است دنبال نکرده ام.
باز چه چیزی را کشف کردند زن خواران مکتشف؟
هیچ. همان حرفها را مثل صفحهی گرامافون صبح و شب تکرار میکنند.
وانگهی من در خط مقدم تنها مانده بودم و برای همین توان مبارزه نداشتم,
شما هم که در نگرستیزی با این مهجورین کارکشتهتر از من هستید.
پیشتر چند تن از فرهیختگان با ما همراه بودند: کسری, استاد مزدک و..
امروزه اینها هم فریب خوردهاند.
iranbanoo
12-21-2013, 08:06 PM
هیچ. همان حرفها را مثل صفحهی گرامافون صبح و شب تکرار میکنند.
وانگهی من در خط مقدم تنها مانده بودم و برای همین توان مبارزه نداشتم,
شما هم که در نگرستیزی با این مهجورین کارکشتهتر از من هستید.
پیشتر چند تن از فرهیختگان با ما همراه بودند: کسری, استاد مزدک و..
امروزه اینها هم فریب خوردهاند.
اجازه دهید از تب و تاب بیفتند ...فعلا سرخوش از اکتشافات جدیدشان به تکرار و سیاه نمایی مشغول اند.
کمی که از این جو فاصله گرفته شد شاید بتوان از بحث کردن به نتیجه ای رسید...
استاد مزدک و
چرا؟!:e406:
Dariush
12-21-2013, 08:14 PM
پیشتر چند تن از فرهیختگان با ما همراه بودند: کسری, استاد مزدک و..
امروزه اینها هم فریب خوردهاند.
آری، ما اینجا یک به یک فرهیختگان را میفریبیم، شما نسوان هم در اثرِ خالی بودنِ مشتتان، بنشینید اینجا دورِ هم دندان به هم بیاسایید و قرولند بکنید:e405:پ
iranbanoo
12-21-2013, 08:22 PM
آری، ما اینجا یک به یک فرهیختگان را میفریبیم، شما نسوان هم در اثرِ خالی بودنِ مشتتان، بنشینید اینجا دورِ هم دندان به هم بیاسایید و قرولند بکنید
درود داریوش جان
اتفاقا من میخواستم پرسشی از شما بکنم و منتظر بودم تا باز گشایی صندلی داغتان.اما حالا که به طعنه ما را به غر زدن متهم میکنید مشعوف شدم بدانم شما چه شد که زنان هنجار شکنی را که قرار داد های سنتی را به دور می اندازند را قهرمان میخواندید اینگونه به زن خواری و کلی گو یی دچار شدید؟
Dariush
12-21-2013, 08:40 PM
درود داریوش جان
درود بانوی هنجارشکنِ دوستداشتنیِ دفترچه.
اتفاقا من میخواستم پرسشی از شما بکنم و منتظر بودم تا باز گشایی صندلی داغتان.اما حالا که به طعنه ما را به غر زدن متهم میکنید مشعوف شدم بدانم شما چه شد که زنان هنجار شکنی را که قرار داد های سنتی را به دور می اندازند را قهرمان میخواندید اینگونه به زن خواری و کلی گو یی دچار شدید؟
دروانداختنِ هنجارهای اجتماعی و سنتهای دست و پاگیر از نظر من بسیار درخشان هستند و آنکس که در این مورد تابوشکنی میکند، جایگاهِ گرانی نزد من دارد. در این مورد بانوان اگر چنین کاری کنند اما ارزشی دوچندان دارد! دلایل هم پرشمار است. زنانی که حجاب را دور میاندازند، پردهی بکارت را بیارزش میشمارند، دوستی به مردان و خفتن با آنان را به بهایی کهکشانی نمیرسانند و... همگی از دو جهت دارای ارزشی بینظیر هستند؛ اینان علاوه بر اینکه بندی از خویش میگشایند و جامعه را از تحجر و عقبماندگی به پیش میرانند، در این سو اما باعث میشوند تنشهایی که در رقابتهای جنسی مردان و زنان پرشمار هستند به حداقل برسد. با افزایش هرچه بیشتر شمار اینان، اندک اندک گرسنگی جنسی در میان مردانِ ایرانی رو به نزول خواهد رفت وکه خود باعث فروکش شدید تنشهای روحی و روانی در جامعه خواهد شد، ارزش مردان و زنان ذره ذره به جایگاهِ واقعی خویش نزدیک خواهد شد که دیگر مردی حاضر نخواهد شد برای ازدواجی که همهجوره بندیست گران بر او حاصلِ دسترنجِ تمامِ سالهای گذشتهی خویش و آیندهی خویش را مهریهی عروس مربوطه کند، تعدیلِ تدریجی هایپرگمی کهکشانی زنان و خلاصه اینکه اینان بهترین کسانی هستند که میتوانند هژمونی زنانه را در جامعه در هم بشکنند. من جندهها، تنفروشها، هرزهها، بدحجابها و بیحجابها و... را قهرمانانی گمنام میدانم :))
Theodor Herzl
12-21-2013, 09:00 PM
لطفا screen shot از فیسبوک که افشای هویت واقعی افراد را میکند را اینجا نگذارید
Nevermore
12-21-2013, 09:01 PM
چقدر دلم کشیده دست به قلم بشم و حال تک تک زن ستیزها رو بگیرم... حیف که حال و حوصله اش رو ندارم
شما رو با افکار تخم مرغیتان تنها میذارم تا سرخوش از حس برتری به بستر رفته و بخوابید...
:e412::e412::e412::e032:
iranbanoo
12-21-2013, 09:05 PM
دروانداختنِ هنجارهای اجتماعی و سنتهای دست و پاگیر از نظر من بسیار درخشان هستند و آنکس که در این مورد تابوشکنی میکند، جایگاهِ گرانی نزد من دارد. در این مورد بانوان اگر چنین کاری کنند اما ارزشی دوچندان دارد! دلایل هم پرشمار است. زنانی که حجاب را دور میاندازند، پردهی بکارت را بیارزش میشمارند، دوستی به مردان و خفتن با آنان را به بهایی کهکشانی نمیرسانند و... همگی از دو جهت دارای ارزشی بینظیر هستند؛ اینان علاوه بر اینکه بندی از خویش میگشایند و جامعه را از تحجر و عقبماندگی به پیش میرانند، در این سو اما باعث میشوند تنشهایی که در رقابتهای جنسی مردان و زنان پرشمار هستند به حداقل برسد. با افزایش هرچه بیشتر شمار اینان، اندک اندک گرسنگی جنسی در میان مردانِ ایرانی رو به نزول خواهد رفت وکه خود باعث فروکش شدید تنشهای روحی و روانی در جامعه خواهد شد، ارزش مردان و زنان ذره ذره به جایگاهِ واقعی خویش نزدیک خواهد شد که دیگر مردی حاضر نخواهد شد برای ازدواجی که همهجوره بندیست گران بر او حاصلِ دسترنجِ تمامِ سالهای گذشتهی خویش و آیندهی خویش را مهریهی عروس مربوطه کند، تعدیلِ تدریجی هایپرگمی کهکشانی زنان و خلاصه اینکه اینان بهترین کسانی هستند که میتوانند هژمونی زنانه را در جامعه در هم بشکنند. من جندهها، تنفروشها، هرزهها، بدحجابها و بیحجابها و... را قهرمانانی گمنام میدانم :))
ممنون:)
خوب این یکی از معدود پست هایی بود که بعد از مدتها کلنجار رفتن با جبهه ی زن ستیزان به دلمان نشست:e105:
و از قضا من فکر نمیکنم بانوان این انجمن هم با مسائلی چون مهریه و بهای سکس و این دست مزخرفات سنتی موافقت داشته باشند و نه تنها اینجا که بسیاری از بانوان به دنبال برپایی وضعیتی هستند که بتوانند مانند یک انسان واقعی زندگی کنند و در قبال رهایی از بسیاری از باید و نباید های تحمیلی قبول مسئولیت کنند!و شاید باید زن میبودید تا درک میکردید که خلاف جهت راندن چه هزینه هایی برایشان دارد .هزینه هایی که برای مردان برای رسیدن به آن تعادل مورد نظر شاید به مراتب کمتر باشد.پس میپذیرید که این نمک به زخم پاشیدن های زن خوارانه را به شوخی بگیریم؟!!
______
راستی وضعیتتان اصلا بهتان نمی آید ها:)
Dariush
12-21-2013, 09:29 PM
و از قضا من فکر نمیکنم بانوان این انجمن هم با مسائلی چون مهریه و بهای سکس و این دست مزخرفات سنتی موافقت داشته باشند
البته شمارِ بانوانِ اینجا به تعدادِ انگشتانِ یک دست هم نمیرسد و آن بانوانی که در اینجا مدنظر شماست، الیتترین بخشِ جامعهی زنانِ ایرانی هستند که در همین جا هم دیدیم که همین بانوان هم اگرچه دربند حجاب و دیگر تحجرها نیستند، اما همچنان دربند همان نگرشِ غالبِ زنامرد در جامعه هستند و اینجا نیز اغلب تفسیرها یکسویه هستند که در آنها تمامِ شعارهای فمنیستی پیرامونِ مردسالاری پیشفرض هستند.
و نه تنها اینجا که بسیاری از بانوان به دنبال برپایی وضعیتی هستند که بتوانند مانند یک انسان واقعی زندگی کنند و در قبال رهایی از بسیاری از باید و نباید های تحمیلی قبول مسئولیت کنند!
منظورتان از زندگی کردن به مثابهی یک انسانِ واقعی احتمالا همتراز با مردان که نیست؟ شوربختانه چنین چیزی کمتر دیده میشود. همانطور که پیشتر گفتهام در همین گفتمانِ فمنیستی(که سقفِ جنبشِ روشنفکری زنانهی فراگیر است) اگر چه میگویند که پردهی بکارت خود نمودی از تحجر و واپسماندگیست، اما هرگز آیا شنیدهاید که به جای «ای مردانِ متحجرِ واپسماندهی کلهخشک، به دنبال زنانِ باکره برای همسری نباشید» بگویند «ای دوشیزگان، دست از پردهی بکارت خویش بردارید که بس احمقانه است»؟ در همین جایگاه مردی که به دنبالِ زنِ محجبه باشد همیشه مرکز پتکهای کوبندهی روشنفکری و فمنیستی خواهد بود اما کسی خودِ حجاب را هرگز به نقد نمیکشد. در اینجا پیشفرض این است که حجاب و پردهی بکارت برای مردان است در حالیکه کسی هرگز آنسوی قضیه (کارکردِ اینها برای گرسنگی جنسی مردان و قابل دسترسی ساختن شوهر برای هر زن به هراندازه زشت و بدقواره) نمیبینند.
شاید باید زن میبودید تا درک میکردید که خلاف جهت راندن چه هزینه هایی برایشان دارد .هزینه هایی که برای مردان برای رسیدن به آن تعادل مورد نظر شاید به مراتب کمتر باشد
کسی هرگز اینها را انکار نکرده. من به همین سبب است که زنانِ هنجار شکن را قهرمانانی گمنام مینامم. آنها علاوه بر اینکه از سوی جامعه ترد و سرزنش میشوند، از سوی همجنسانِ خویش به مثابهی دشمنانی که قصد درهمشکنی هژمونی آنان را دارند دیده میشوند و بالاتر از همه از سوی کسانی که قاعدتا باید مدافع حقوقشان باشند(فمنیستها) نیز پذیرفته نشده و ترد میشوند.
.پس میپذیرید که این نمک به زخم پاشیدن های زن خوارانه را به شوخی بگیریم؟!!
:e056:
راستی وضعیتتان اصلا بهتان نمی آید ها:)
کدام؟چطور؟
یه نفر
12-21-2013, 09:43 PM
ممنون Nevermore
Theodor Herzl
12-21-2013, 10:02 PM
آوتار جدید من کیست؟ هرکه بگوید افتخار میدهم به پست او سپاس میگویم:e11b:
Dariush
12-21-2013, 10:09 PM
آوتار جدید من کیست؟ هرکه بگوید افتخار میدهم به پست او سپاس میگویم
دختر ماهاتما گاندی و رئیس جمهوری سابق هندوستان. اسم کوچکش را به خاطر ندارم.
Theodor Herzl
12-21-2013, 10:11 PM
دختر ماهاتما گاندی و رئیس جمهوری سابق هندوستان. اسم کوچکش را به خاطر ندارم.خیر:e056:
Russell
12-21-2013, 10:28 PM
آوتار جدید من کیست؟ هرکه بگوید افتخار میدهم به پست او سپاس میگویم
رزا لاگزنبرگ است دیگر
Theodor Herzl
12-21-2013, 10:29 PM
آورین آورین راسل گرامی:e41f:
Dariush
12-21-2013, 10:36 PM
خیر
ولی خیلی شبیه به ایندرا گاندی بودا :
3163
رزا لاگزنبرگ است دیگر
حالا دیگر رودست ما میزنی راسل؟
آورین آورین راسل گرامی
آقا شرکت در مسابقه خودش امتیاز داردا! حداقل یک سپاسی میزدید:))
Dariush
12-21-2013, 11:03 PM
دوستان فعلا بدرود.:e303:
انسان
12-22-2013, 12:14 AM
اقا راسل خصوصی تون رو چک کنید ممنون
یه نفر
12-22-2013, 07:44 AM
ای وای.... پیام های خصوصی..! حرف های درگوشی! پچ پچ های شبانه .. !
اصتغفرلااااااا
:-)
انسان
12-22-2013, 11:40 AM
بچه ها اگر کسی ادرس دقیق سایت دنباله رو داره برام بزاره اگر لینک بزارید بهتره ممنونم عزیزان:e405:
undead_knight
12-22-2013, 01:32 PM
اینهم به یاد دوستمان undead_knight:
3153
یادم انداختی که باید هنوز صبر کنم تا این فصل جدید هم تموم بشه و همشو یکجا دانلود بنمایم:))
چرا احساس میکنم آواتورت الهام گفته از فایت کلابه؟!:))
Dariush
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/12/186.jpg
Anarchy
12-22-2013, 03:17 PM
بچه ها اگر کسی ادرس دقیق سایت دنباله رو داره برام بزاره اگر لینک بزارید بهتره ممنونم عزیزان:e405:
فعلا این سایت قابل دسترسی نیست :
وبگاه دنباله پس از اینکه مدتی مورد حمله مداوم سایبری توسط ماموران جمهوری اسلامی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D8%B3% D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C) قرار گرفت در حال حاضر بطور کامل از دسترس خارج شده و قابل بازدید نمیباشد.[۴] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%84%D9%87_(%D9%88%D8%A8 %E2%80%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87)#cite_note-4)
Anarchy
12-22-2013, 03:32 PM
راستش آنارشی جان از راه درس خالی نه نمیشه به پول رسید نه در ایران و نه در هیچ جای دیگه ی دنیا. ولی من میگم اگر تصمیم گرفتی بری دانشگاه فلان رشته رو بخونی درست و حسابی بخونش و دست آخر هم یک متخصص درست و درمون بیا بیرون! نمیخوای اینکاها رو بکنی برای چی از اول رفتی دانشگاه جای اونهای دیگه رو تنگ کردی؟
اگر هدفت اینه که بعد از دانشگاه 10 تا اتوبوس بخری بدی دست راننده (کاری که یکی از دوستانِ صد رحمت به خَرِ من کرد) خوب از اول برو همین کار رو بکن دانشگاه رفتنت اون هم توی یه رشته ای مثل شیمی کاربردی لیسانس گرفتن توش با همین روش نمره گرفتن زورکی برای چیه آخه ؟ که بهت بگن آقای مهندس ؟ باید شاشید توی مدرک لیسانس و فوق لیسانس و دکترایی که برای دکور گرفته شده.
یک کاسب که از همون سوم راهنمایی ول کرده رفته توی بازار کار و با اینکه دو زار حرف زدن بلد نیست ولی کاسبی رو خوب بلده برای من خیلی خیلی قابل احترام تره تا مهندسی که زده توی کار کاسبی.
اگر از پیش کسی انقدر شناخت داشت از وضعیت پس از اتمام تحصیل یا حین دوران تحصیل ، که خوب بود و حداقل با آمادگی ذهنی منتظر مواجهه با سختی ها میشد...
همه حرف های شما درست ، اما مملکت جنگ زده با افزایش جمعیتی دو برابری طی دهه 60 هیچ شانسی رو باقی نگذاشته که کسی به آینده روشن امیدوار باشه و میدونیم که عملا هم فرصت شغلی حداقلی به همه نخواهد رسید تا زمان حداقل مرگ یا از دور خارج شدن متولدین دهه 60 !! البته الان که باز دوره تازه تبلیغ برای افزایش جمیعت شروع شده و گند بزرگتری در انتظار نسل های بعدی هست...
شما ببینید اصلا چی شد که به این شکل مضحک در ایران مدرک گرایی یک ارزش شد و از هر ده کوره ای یک دانشگاهی سبز شد و به صورت کیلویی لیسانس و فوق لیسانس و دکترا داد بیرون...
این رفتن به دانشگاه و درس نخواندن و پیچاندن از کارهاییست که من از آن بیزارم. اگر به سیستم دانشگاهی اعتقادی ندارید، خب چرا میروید و هزینهها و سرمایههای کشور را به باد میدهید و جای آنان را که واقعا میخواهند در دانشگاه تحصیل کنند را اشغال میکنید؟ اینهم که گفته میشود در دانشگاه هیچ چیز به شما نمیآموزند را هم باز قبول ندارم. البته به خود دانشگاه و دانشجو ربط دارد اما اگر دانشگاه فضای علمی خوبی داشته باشد و همچنین خود دانشجو واقعا به رشتهاش علاقهمند باشد و بخواهد در آن عرصه فعالیت کند میتواند چیزهای خوبی از آنجا بیاموزد. من در همین دانشگاههای چسکی ایران با تعدادی از همکاری و همنشینی با دانشجویان باهوش متخصص بسیاری چیزهای جدید آموختهام و تاثیر آنها بر تخصصهایم هرگز قابل چشمپوشی نیست. علاوه بر این بسیاری از دوستانِ ارزشمند و فرهیختهام را از همان دانشگاهها پیدا کردم چنانکه از همانجاها بود که با خردگرایی و فلسفه و... آشنا شدم.
من که فکر میکنم حقیقتا ما داریم خودمون رو گول میزنیم... در واقع کارکرد اصلی دانشگاه در ایران ، سرگرم شدن چند ساله همان متولدین دهه 60 و الان هم 70 هست تا متوجه آینده تیره و تار بعد از اتمام تحصیل خودشون نباشن و چند صباحی مشغول دختر بازی و پسربازی و سایر کارهایی که فضای عادی جامعه اجازه انجامش رو نمیدن باشن... و گرنه گیرم که اصلا چیزی هم یاد گرفتیم ، فردای اتمام تحصیل به ما پشکل هم در ازای این مدرکی که داریم نمیدن و این سیستم بیخود ظاهرا نخبه پرور ، مگه توان جذب همه افراد به بازار کار رو داره که حتی اگر به فرض محال همه تلاش کنن تا بهترین های دانشگاهشون باشن از چنین شانسی برخوردار بشن ؟
خب در کنار اینها آشنایی با افراد و ایده های جدید و همچنین فضای کثیف اخلاقی حاکم بر جامعه هم از مزایای دیگه دانشگاه رفتن در ایران هست :e40e: ...
sonixax
12-22-2013, 04:22 PM
بچه ها اگر کسی ادرس دقیق سایت دنباله رو داره برام بزاره اگر لینک بزارید بهتره ممنونم عزیزان
دنباله رو خدا بیامرزه
sonixax
12-22-2013, 04:29 PM
اگر از پیش کسی انقدر شناخت داشت از وضعیت پس از اتمام تحصیل یا حین دوران تحصیل ، که خوب بود و حداقل با آمادگی ذهنی منتظر مواجهه با سختی ها میشد...
همه حرف های شما درست ، اما مملکت جنگ زده با افزایش جمعیتی دو برابری طی دهه 60 هیچ شانسی رو باقی نگذاشته که کسی به آینده روشن امیدوار باشه و میدونیم که عملا هم فرصت شغلی حداقلی به همه نخواهد رسید تا زمان حداقل مرگ یا از دور خارج شدن متولدین دهه 60 !! البته الان که باز دوره تازه تبلیغ برای افزایش جمیعت شروع شده و گند بزرگتری در انتظار نسل های بعدی هست...
شما ببینید اصلا چی شد که به این شکل مضحک در ایران مدرک گرایی یک ارزش شد و از هر ده کوره ای یک دانشگاهی سبز شد و به صورت کیلویی لیسانس و فوق لیسانس و دکترا داد بیرون...
همه این داستان جنگ و تحریم و انقلاب و جمهوری اسلامی و ... درست - ولی به نظر شما همه اینها دلیل خوب و کافی هست برای اینکه حق بقیه رو بخوریم ؟ اون هم فقط برای اینکه بهمون بگند آقا/خانم مهندس ؟
اینکه حالا کنکور رو قبول شدیم پس بریم یه چیزی هم بخونیم که نشد کار!!! و جالبه رشته های درست و حسابی همگی توسط کسانی اشغال شدند که آخرش عمله بنا میشند و شاید 20-30 درصد شون واقعن برای اینکه یک چیزی بشند وارد اون رشته شدند و دارند خودشون رو میکشند که به یک جایی برسند که باز 90% همین جماعت آخرش از آمریکا و کانادا و اروپا سر در میارند.
عین همین داستان رو در باره مساله پناهندگی هم داریم! طرف توی ایران به ککش نگفتند منیژه خانم پاشده اومده اینجا کلی خالی بندی و چاخان سرهم میکنه که آی من سیاسی بودم 6 ماه انفرادی بودم دو بار تا پای چوبه دار رفتم و از این مزخرفات دست آخر هم تا پاس میگیره اولین کاری که میکنه اینه که برگرده ایران به فک و فامیل فخرِ اقامت اروپا رو بفروشه بعد اونهایی که واقعن مشکل دارند به خاطر کثافت کاریهای الاغهایی مثل اینها یا اقامت نمیگیرند یا دیپورت میشند و بعدش اعدام و زندانی میشند یا کلن زندگیشون به باد فنا میره!!! حتا انقدر شرف ندارند که دست کم دیگه ایران برنگردند که کار رو برای بقیه خراب نکنند.
Alice
12-22-2013, 07:35 PM
اقا راسل خصوصی تون رو چک کنید ممنون
واقعا که جای خجالت دارد..
همهی فسق و فجورها از همین پیام های شخصی شبانه آغاز میشود.
مزدك بامداد
12-23-2013, 12:35 AM
هیچ. همان حرفها را مثل صفحهی گرامافون صبح و شب تکرار میکنند.
وانگهی من در خط مقدم تنها مانده بودم و برای همین توان مبارزه نداشتم,
شما هم که در نگرستیزی با این مهجورین کارکشتهتر از من هستید.
پیشتر چند تن از فرهیختگان با ما همراه بودند: کسری, استاد مزدک و..
امروزه اینها هم فریب خوردهاند.
نه دوست گرامی،
ما گاهی به شما و گاهی به سخنان آنها پسند میفرستیم و تا
کنون هیچ چیزی بر پاد زنان /فمینیسم ویا به وارونه نگفته ایم !
روشن است که جایی که زنان و مردان نتوانند با هم بسازند،
زادمان آنها از میان خواهد رفت و این گرفتاری خودبخود گشوده
:e415:
•
پارسیگر
مزدك بامداد
12-23-2013, 12:47 AM
واقعا که جای خجالت دارد..
همهی فسق و فجورها از همین پیام های شخصی شبانه آغاز میشود.
ولی برکاتی نیز دارد که شاید ما و شما ندانیم !
•
Soheil
12-23-2013, 10:44 AM
یادی از دوستانی که چندیست ناپیدا هستند: @Bibak (http://www.daftarche.com/member.php?u=136) @yasy (http://www.daftarche.com/member.php?u=323) @nirvana (http://www.daftarche.com/member.php?u=326) @Angela (http://www.daftarche.com/member.php?u=315) @shirin (http://www.daftarche.com/member.php?u=20) @Kaveh (http://www.daftarche.com/member.php?u=198)
و این @Ouroboros (http://www.daftarche.com/member.php?u=66) ِ بیمعرفت!
امیدوارم هرجا هستند شاد و تندرست باشند.
درود داریوش عزیز
والا من هر وقت بتونم به اینجا سر میزنم تا حداقل بدونید که به یادتون هستم. ولی تا مدتی، فرصت چندانی برای پست زدن ندارم. راستش توی این مدت اوضاع چندان بر وفق مراد نبوده ولی چیزهای زیادی هم یاد گرفتم.
در ضمن کتابهای غرور بت ها، تبار شناسی اخلاق و چنین گفت زرتشت رو در لیستم گذاشتم و تصمیم گرفتم سر فرصت بخونمشون. بهم گفتند برای مطالعه کتابهای نیچه، به ترتیب از این سه تا شروع کن.
Anarchy
12-23-2013, 11:40 AM
درود داریوش عزیز
والا من هر وقت بتونم به اینجا سر میزنم تا حداقل بدونید که به یادتون هستم. ولی تا مدتی، فرصت چندانی برای پست زدن ندارم. راستش توی این مدت اوضاع چندان بر وفق مراد نبوده ولی چیزهای زیادی هم یاد گرفتم.
در ضمن کتابهای غرور بت ها، تبار شناسی اخلاق و چنین گفت زرتشت رو در لیستم گذاشتم و تصمیم گرفتم سر فرصت بخونمشون. بهم گفتند برای مطالعه کتابهای نیچه، به ترتیب از این سه تا شروع کن.
بی باک جان از اینکه اینجا میبینمت واقعا خوشحال شدم :e032: !! امیدوارم به زودی همه چیز بر وفق مرادت بشه...
Philo
12-23-2013, 02:05 PM
این رفتن به دانشگاه و درس نخواندن و پیچاندن از کارهاییست که من از آن بیزارم. اگر به سیستم دانشگاهی اعتقادی ندارید، خب چرا میروید و هزینهها و سرمایههای کشور را به باد میدهید و جای آنان را که واقعا میخواهند در دانشگاه تحصیل کنند را اشغال میکنید؟
داریوش گرامی
شما 19 سال دارید، نظام آموزشی کشور را بی ارزش می دانید و دو گزینه هم پیش رویتان است: دانشگاه رفتن و یا بیکار ماندن توی خانه، کدام را انتخاب می کنید؟
Dariush
12-23-2013, 02:37 PM
داریوش گرامی
شما 19 سال دارید، نظام آموزشی کشور را بی ارزش می دانید و دو گزینه هم پیش رویتان است: دانشگاه رفتن و یا بیکار ماندن توی خانه، کدام را انتخاب می کنید؟
من نظام آموزشی کشور را قبول ندارم اما میدانم که تاثیر بسزایی در یافتن شغل دارد. دانشگاه هم همهاش نظام آموزشی نیست. شما اگر میپذیرید که دانشگاه رفتن نه چیزی به انسان میآموزد و نه در یاقتنِ شغل تاثیری دارد، پس چرا اصلا این را به عنوان یک گزینه درنظر میگیرید؟
Dariush
12-23-2013, 02:41 PM
چرا احساس میکنم آواتورت الهام گفته از فایت کلابه؟!:))
درست حدس زدی!
Philo
12-23-2013, 02:43 PM
من نظام آموزشی کشور را قبول ندارم اما میدانم که تاثیر بسزایی در یافتن شغل دارد. دانشگاه هم همهاش نظام آموزشی نیست. من ادعای خاصی توی سوالم نکردم، والبته منظورتان را از این دو جمله ای که بیان کردید متوجه نشدم. اگر منظورتان این است که دانشگاه رفتن در یافتن شغل موثر است، که نباید دیگران را، حتی اگر نظام آموزشی و دانشگاهی را قبول نداشته باشند و صرفا در پی پاس کردن دروس هستند را سرزنش کنید که چرا رفته اند جای دیگران را تنگ کرده اند.
Dariush
12-23-2013, 02:56 PM
من که فکر میکنم حقیقتا ما داریم خودمون رو گول میزنیم... در واقع کارکرد اصلی دانشگاه در ایران ، سرگرم شدن چند ساله همان متولدین دهه 60 و الان هم 70 هست تا متوجه آینده تیره و تار بعد از اتمام تحصیل خودشون نباشن و چند صباحی مشغول دختر بازی و پسربازی و سایر کارهایی که فضای عادی جامعه اجازه انجامش رو نمیدن باشن... و گرنه گیرم که اصلا چیزی هم یاد گرفتیم ، فردای اتمام تحصیل به ما پشکل هم در ازای این مدرکی که داریم نمیدن و این سیستم بیخود ظاهرا نخبه پرور ، مگه توان جذب همه افراد به بازار کار رو داره که حتی اگر به فرض محال همه تلاش کنن تا بهترین های دانشگاهشون باشن از چنین شانسی برخوردار بشن ؟
خب در کنار اینها آشنایی با افراد و ایده های جدید و همچنین فضای کثیف اخلاقی حاکم بر جامعه هم از مزایای دیگه دانشگاه رفتن در ایران هست ...
اینها توجیحاتی هستند در اثر فقدانِ دلایل منطقی آنارشی جان. خب میدانیم که آنطور که گفته میشود که شما در دانشگاه هیچ چیز نمیآموزید اصلا درست نیست (علاوه بر اینکه شما در جریان ترندهای تکنولوژیک و دانشیک جهان قرار میگیرید و ایدهها و پارادایمهای نوینی را درمییابید و اینکه یک استاد واقعا باسواد و خوب داشتن شما را به اندازه چند سال از بقیه جلو میاندازد و همچنین فضای رقابتی و درسی دانشگاه انگیزهی زیادی برای آموختن به شما میدهد که همزمان کار گروهی را نیز میتوانید در آن بیاموزید، به قول میلاد مثلا یک دانشجو شاید هرگز در تمام عمرم نمیتوانست با یک مینفریم از نزدیک کار کند. همهی اینها جدا از فضاییست که در آن تعداد زیادی انسانهای فرهیخته و هوشمند یافت میشوند). شما ناکارآمدی سیستم اقتصادی و نبود شغل را در این میبینید که دانشگاه به دانشجویان چیزی نمیآموزد و به همین خاطر دانشجویان نمیتوانند کار پیدا کنند پس دانشگاه تنها عمر را به هرز میبرد؟ خب این مشخصا نشاندن علت و معلول به جای هم است.
البته احتمالا وقتی من از دانشگاه سخن میگویم اندکی با آنچه شما میگویید متفاوت است. شما احتمالا دانشگاه پیام نور و آزاد و علمی و کاربردی و این چیزها را هم دانشگاه به حساب میآورید در حالیکه من از دانشگاههای ایران جز همان برترینها و شناختهشدهترینها هیچکدام را از اساس دانشگاه نمیشناسم و تنها ادامهای بر همان دبیرستان هستند.
خردمند
12-23-2013, 03:01 PM
پچه ها این سایت چرا از پروتوکول httpsپشتیبانی نمی کند یعنی ای اس پی من هر چی نوشتم را می داند:e40d::e40d::e40d:
Dariush
12-23-2013, 03:04 PM
ن ادعای خاصی توی سوالم نکردم، والبته منظورتان را از این دو جمله ای که بیان کردید متوجه نشدم. اگر منظورتان این است که دانشگاه رفتن در یافتن شغل موثر است، که نباید دیگران را، حتی اگر نظام آموزشی و دانشگاهی را قبول نداشته باشند و صرفا در پی پاس کردن دروس هستند را سرزنش کنید که چرا رفته اند جای دیگران را تنگ کرده اند.
ساده است دوست من:
1- دانشگاه برای دو منظور است :الف:علمآموزی ب:تحویل دادن متخصصهایی به بازار کار.
2- مشخص است که هدف دوم بدون اولی قابل دستیابی نخواهد بود. چرا که شما اگر صرفا نامِ متخصص را به یدک بکشید و چیزی ندانید، بعد از مدت کوتاهی صاحب کارتان شما را از کارتان اخراج خواهد کرد و کاری پیدا نخواهید کرد.
3-نشان دادیم که شما میتوانید در دانشگاه اگر بخواهید چیزهایی بیاموزید.
4-اکنون آنکس که درسها را میپیچاند لایق سرزنش است. چرا که او علاوه بر اینکه منابع و سرمایههای کشور را برباد میدهد، وقت خویش را نیز هدر داده است چرا که دچار نقض غرض شده. اگر نمیخواسته یاد بگیرد پس چرا دانشگاه رفته است؟
من نظام آموزشی کشور را نه از این جهت که هیچ چیزی به کسی نمیآموزد، بلکه آن را تا یک میزانی ناکارآمد میدانم قبول ندارم. سیستم ارزشیابی و نظام دانشگاهی دلزننده است. اما هرگز به این معنا نیست که به کلی آن را مردود بدانم.
Dariush
12-23-2013, 03:11 PM
در ضمن کتابهای غرور بت ها، تبار شناسی اخلاق و چنین گفت زرتشت رو در لیستم گذاشتم و تصمیم گرفتم سر فرصت بخونمشون. بهم گفتند برای مطالعه کتابهای نیچه، به ترتیب از این سه تا شروع کن.
درود بیباک جان. امیدوارم اوضاع احوالت به زودی خوب شود.
من این ترتیب را پیشنهاد میکنم بیباک جان:
غروب بتها، حکمت شادان، فراسوی نیک و بد، تبارشناسی اخلاق و بعد هر کتابی که خواستی را میتوانی بخوانی(انسانی، بسیار انسانی و... ).
چنین گفت زرتشت را هم همیشه در کنارت داشته باش و هر وقت تکهای از آن را بخوان. سعی نکن آن را از ابتدا شروع کنی تا انتها بخوانی. در کنار دیگر کتابها سعی کن آن را هم پیش ببری.
یک کتاب هم در مورد نیچه بخوانی بد نیست. من قبلا در این مورد یکجایی به راسل عزیز پیشنهادهایی داده بودم که اکنون به خاطر نمیآورم که کجاست.
Anarchy
12-23-2013, 03:19 PM
اینها توجیحاتی هستند در اثر فقدانِ دلایل منطقی آنارشی جان. خب میدانیم که آنطور که گفته میشود که شما در دانشگاه هیچ چیز نمیآموزید اصلا درست نیست (علاوه بر اینکه شما در جریان ترندهای تکنولوژیک و دانشیک جهان قرار میگیرید و ایدهها و پارادایمهای نوینی را درمییابید و اینکه یک استاد واقعا باسواد و خوب داشتن شما را به اندازه چند سال از بقیه جلو میاندازد و همچنین فضای رقابتی و درسی دانشگاه انگیزهی زیادی برای آموختن به شما میدهد که همزمان کار گروهی را نیز میتوانید در آن بیاموزید، به قول میلاد مثلا یک دانشجو شاید هرگز در تمام عمرم نمیتوانست با یک مینفریم از نزدیک کار کند. همهی اینها جدا از فضاییست که در آن تعداد زیادی انسانهای فرهیخته و هوشمند یافت میشوند).
اینها توجیه نیست داریوش جان... اینها تشریح وضعیتیست که نسل ما در اون گرفتار شده !! ولی اوضاع اگر انقدر گل و بلبل است در ایران ، لابد ما جای دیگه زندگی کردیم تا الان...
شما ناکارآمدی سیستم اقتصادی و نبود شغل را در این میبینید که دانشگاه به دانشجویان چیزی نمیآموزد و به همین خاطر دانشجویان نمیتوانند کار پیدا کنند پس دانشگاه تنها عمر را به هرز میبرد؟ خب این مشخصا نشاندن علت و معلول به جای هم است.
نه من چنین چیزی نگفتم... من گفتم در شرایط فعلی و دورنمای مشخصی که داریم ، اصولا شانسی برای تربیت چنین دانشجویانی وجود نداره چون به میزان ورودی به دانشگاه ها ، بر فرض اینکه خروجی اونها صدها اینشتین و برتراند راسل و ... هم باشه ، این مقدار فرصت شغلی به شکل تخصصی و غیر تخصصی حتی در سطح سیگار فروش هم وجود نداره... حالا بگذریم از سطح تدریس و نحوه گزینش برای ورود به دانشگاه !! علت هم افزایش ناگهانی جمعیت در یک دهه مشخص و کمبود منابع در هر سطحی هست...
مخالفت من با دانشگاه نبود به هیچ وجه... با انتقاد از افراد بود به جای انتقاد از سیستم و وضعیتی که در اون گرفتار شدیم !! لابد مادرزادی یک نسلی دچار گشادی فکری و حرکتی شدن !!
البته احتمالا وقتی من از دانشگاه سخن میگویم اندکی با آنچه شما میگویید متفاوت است. شما احتمالا دانشگاه پیام نور و آزاد و علمی و کاربردی و این چیزها را هم دانشگاه به حساب میآورید در حالیکه من از دانشگاههای ایران جز همان برترینها و شناختهشدهترینها هیچکدام را از اساس دانشگاه نمیشناسم و تنها ادامهای بر همان دبیرستان هستند.
البته که برترین دانشگاه های ما هم در قیاس جهانی پخی نیستن و اگر نبود همین سیستم نخبه پرور برای تحمیق توده های وطنی و کمی هم نمایش جهانی ، همین تعداد اندک افراد شاخص رو هم برای پز دادن نداشتیم...ضمن اینکه بر چه اساسی دانشگاه پیام نور و آزاد و علمی کاربردی رو از جرگه دانشگاه در ایران خارج میکنید ؟ ما باید میانگین بگیریم برای سطح علمی کشور نه اینکه نگاهمون معطوف به همون 4 نفر نخبه ای باشه که اصولا در این سیستم برنده-بازنده ورود به دانشگاه ما تربیت شدن و در نهایت اگر بررسی کنیم همه اونها از دانشگاه های سطح اول دنیا در آمریکا و کانادا و ... سر در میارن !!
حرفی که من زدم ، واقعیت عینی جامعه ماست...
Dariush
12-23-2013, 03:34 PM
نه من چنین چیزی نگفتم... من گفتم در شرایط فعلی و دورنمای مشخصی که داریم ، اصولا شانسی برای تربیت چنین دانشجویانی وجود نداره چون به میزان ورودی به دانشگاه ها ، بر فرض اینکه خروجی اونها صدها اینشتین و برتراند راسل و ... هم باشه ، این مقدار فرصت شغلی به شکل تخصصی و غیر تخصصی حتی در سطح سیگار فروش هم وجود نداره... حالا بگذریم از سطح تدریس و نحوه گزینش برای ورود به دانشگاه !! علت هم افزایش ناگهانی جمعیت در یک دهه مشخص و کمبود منابع در هر سطحی هست...
مخالفت من با دانشگاه نبود به هیچ وجه... با انتقاد از افراد بود به جای انتقاد از سیستم و وضعیتی که در اون گرفتار شدیم !! لابد مادرزادی یک نسلی دچار گشادی فکری و حرکتی شدن !!
من تقریبا مختالفتی با بخشهای دیگر سخنانِ شما ندارم. آنچه شما از وضعیت تاریک جوانان کشور ترسیم میکنید مورد پذیرش من نیز هست. اما یک چیزی را هم در نظر داشته باشید و بدانید که شرایط دانشگاههای هر کشوری ارتباطی مستقیم با سیستم اقتصادی و صنعتی و تواناییهایی تکنولوژیکِ آن کشور دارد. کسی که در ایران رشتهی خودرو میخواند مسلما متخصصیست در حد و اندازههای همان نیازمندیهای بازار ایران مثل ایرانخودرو و سایپا. آنکس هم که در هاروارد و MIT و میشیگان درس خوانده متخصصیست در حد و اندازههای بنز و فراری. پس مقایسه این دو سیستم دانشگاهی اندکی ناعادلانه است.
شما میگوئید فرض کنیم که سیستم دانشگاهی هم خوب است و دانشجویان خوبی تربیت میکند، آنگاه همچنان اینان آیندهی روشنی پیش روی خویش ندارند. خب این اندکی به موضوع بحث بیربط است آنارشی جان. ما گفتیم اینکه شما در دانشگاه مطلقا وقت تلف میکنید و هیچ چیزی نمیآموزید از بیخ نادرست است و منطبق بر واقعیت نیست. حالا پس از اینکه آموختید و از دانشگاه فارغالتحصیل شدید چه میشود، موضوعیست دیگر. وانگهی مطمئنا خود شما هم باور دارید که تحصیل در دانشگاه شانس کاریابی را نسبت به دیگران بالا میبرد.
Philo
12-23-2013, 03:56 PM
ساده است دوست من:
1- دانشگاه برای دو منظور است :الف:علمآموزی ب:تحویل دادن متخصصهایی به بازار کار.
2- مشخص است که هدف دوم بدون اولی قابل دستیابی نخواهد بود. چرا که شما اگر صرفا نامِ متخصص را به یدک بکشید و چیزی ندانید، بعد از مدت کوتاهی صاحب کارتان شما را از کارتان اخراج خواهد کرد و کاری پیدا نخواهید کرد.
3-نشان دادیم که شما میتوانید در دانشگاه اگر بخواهید چیزهایی بیاموزید.
4-اکنون آنکس که درسها را میپیچاند لایق سرزنش است. چرا که او علاوه بر اینکه منابع و سرمایههای کشور را برباد میدهد، وقت خویش را نیز هدر داده است چرا که دچار نقض غرض شده. اگر نمیخواسته یاد بگیرد پس چرا دانشگاه رفته است؟
من نظام آموزشی کشور را نه از این جهت که هیچ چیزی به کسی نمیآموزد، بلکه آن را تا یک میزانی ناکارآمد میدانم قبول ندارم. سیستم ارزشیابی و نظام دانشگاهی دلزننده است. اما هرگز به این معنا نیست که به کلی آن را مردود بدانم.
این می شود همان کار پیدا نشدن برای کسی که درس نخوانده و فقط پاس کرده و مدرک گرفته (هر چند اینجوری نیست که یه نفر "همه" درساشو فقط برای پاس کردن بخونه، و اینجوری نیست که همه بتونن الکی الکی درس پاس کنن و مدرک بگیرن، به خصوص در همون دانشگاه هایی که شما معتقدید واقعا دانشگاه هستند، در بسیاری از مواقع شما تا علم نیاموزید نمی توانید پاس کنید).
حالا می ماند پاسخ به سوال من که شما بهش جواب ندادید:
شما 19 سال دارید، نظام آموزشی (یا دانشگاهی) کشور را بی ارزش می دانید و دو گزینه هم پیش رویتان است: دانشگاه رفتن و یا بیکار ماندن توی خانه، کدام را انتخاب می کنید؟
Anarchy
12-23-2013, 04:09 PM
شما 19 سال دارید، نظام آموزشی (یا دانشگاهی) کشور را بی ارزش می دانید و دو گزینه هم پیش رویتان است: دانشگاه رفتن و یا بیکار ماندن توی خانه، کدام را انتخاب می کنید؟
فیلو جان البته شما فرض مهم تری رو ( برای پسران ) در نظر نگرفتی : رفتن به خدمت مقدس سربازی :e412: !!
sonixax
12-23-2013, 04:17 PM
فیلو جان البته شما فرض مهم تری رو ( برای پسران ) در نظر نگرفتی : رفتن به خدمت مقدس سربازی !!
آنارشی جان هزینه قاچاقی از کشور بیرون زدن از 4-8 سال دانشگاه رفتن به مراتب کمتره! آینده بسیار روشن تری هم داره (کمترینش یادگیری یک زبان دیگر است که برای همان باید 4 سال بروی دانشگاه:e415:) تازه در مورد کشوری مثل ایران ریسکش هم کمتره*!!!
*نصفه شبی نمیریزند توی خوابگاه از پشت بوم بندازنت پایین بگن قربونی حضرت زهرا!!!
Anarchy
12-23-2013, 04:19 PM
من تقریبا مختالفتی با بخشهای دیگر سخنانِ شما ندارم. آنچه شما از وضعیت تاریک جوانان کشور ترسیم میکنید مورد پذیرش من نیز هست. اما یک چیزی را هم در نظر داشته باشید و بدانید که شرایط دانشگاههای هر کشوری ارتباطی مستقیم با سیستم اقتصادی و صنعتی و تواناییهایی تکنولوژیکِ آن کشور دارد. کسی که در ایران رشتهی خودرو میخواند مسلما متخصصیست در حد و اندازههای همان نیازمندیهای بازار ایران مثل ایرانخودرو و سایپا. آنکس هم که در هاروارد و MIT و میشیگان درس خوانده متخصصیست در حد و اندازههای بنز و فراری. پس مقایسه این دو سیستم دانشگاهی اندکی ناعادلانه است.
بله درست میگید... البته در سطح همون ایراد خودرو و سایپا هم نیازی نیست کسی بلد باشه در این سیستم :e407: !! ولی حرف من این بود که در همون علوم محض هم پخی نیستیم جز مقلد برادران غربی و گاهی هم شرقی...
شما میگوئید فرض کنیم که سیستم دانشگاهی هم خوب است و دانشجویان خوبی تربیت میکند، آنگاه همچنان اینان آیندهی روشنی پیش روی خویش ندارند. خب این اندکی به موضوع بحث بیربط است آنارشی جان.
نه در واقع از برهان خلف استفاده کردم... گفتید چرا دانشجویان ما اینگونه هستن ، ما هم دلیل آوردیم!!!
ما گفتیم اینکه شما در دانشگاه مطلقا وقت تلف میکنید و هیچ چیزی نمیآموزید از بیخ نادرست است و منطبق بر واقعیت نیست. حالا پس از اینکه آموختید و از دانشگاه فارغالتحصیل شدید چه میشود، موضوعیست دیگر. وانگهی مطمئنا خود شما هم باور دارید که تحصیل در دانشگاه شانس کاریابی را نسبت به دیگران بالا میبرد.
خب مگه من گفتم چنین کاری درسته :e410: ؟ اگر صرفا حرف و درد دل بود که هیچ ، اما اگر نگاه به قول معروف آسیب شناسانه باشه ، بدون در نظر گرفتن ریسک فاکتور ها که نمیشه تحلیل درستی ارائه داد...
بله شانس رو بالا میبره ، اما با عرض معذرت با ریده شدن در این سیستم دانشگاهی ایران و رشد قارچ گونه دانشگاه ها در همه سایزها و اندازه ها در اقسا نقاط کشور پهناور اسلامی ایران برای سرگرم شدن همان نوازادان دهه 60 و حالا 70 هجری شمسی ، راه های رسیدن به خدا بسیار ساده تر از قبل برای هر ننه قمری فراهم شده... در نتیجه به -قول عاغا- شایسته سالاری به تخمی ترین سطح خودش رسیده !!
حالا ببینید در این سیستم چرا کسی وقتش رو تلف کنه برای درس خوندن وقتی اصولا تخصص شرط لازمی برای کاریابی هم حتی نیست ؟
Dariush
12-23-2013, 04:31 PM
حالا می ماند پاسخ به سوال من که شما بهش جواب ندادید:
شما 19 سال دارید، نظام آموزشی (یا دانشگاهی) کشور را بی ارزش می دانید و دو گزینه هم پیش رویتان است: دانشگاه رفتن و یا بیکار ماندن توی خانه، کدام را انتخاب می کنید؟
راستش من متوجه نمیشوم دوست عزیز. اگر دانشگاه رفتن هیچ تاثیری در آیندهی من ندارد خب کسخل هستم بروم دانشگاه یا که چه؟ اگر دانشگاه رفتن و نرفتن با هم برابر است (جز در زمان تلف کردن) خب پس بدون دانشگاه رفتن هم میشود کار پیدا کرد و زندگی کرد، آنگاه چرا باید بروم دانشگاه؟ نه خیر هرگز نمیروم. در این حالت پرسشِ شما یک دشواری دروغین یا فالس آنالوژی است. به دانشگاه نرفتن الزاما به معنای بیکار بودن نیست، میتوانید کار کنید، میتوانید خودتان مستقل از دانشگاه متخصص شوید (از طریق تجربه)، میتوانید مدرک بینالمللیای که برای هر رشتهای هست بگیرید که برخی از آنها در ایران از فوقالیسانس هم برد بیشتری دارند (همچون MCSE یا MCSD و مدارک IEEE) ، میتوانید از ایران خارج شوید و هزار راه دیگر.
موضوع این است: من وقتی وارد دانشگاه میشوم نمیتوانم به بهانهی قبول نداشتن سیستم دانشگاهی کشور درسها را بپیچانم، چون من با قبول این شرایط وارد دانشگاه شدهام. در اینکه برخی از درسها (همچون وصایای امام و تاریخ اسلام و...) بیخود هستند و ربطی به تخصص ما ندارند شکی نیست اما دروس تخصصی و مربوط به رشته را پیچاندن به این بهانههای واهی، قابل قبول نیست.
Dariush
12-23-2013, 04:37 PM
نه در واقع از برهان خلف استفاده کردم... گفتید چرا دانشجویان ما اینگونه هستن ، ما هم دلیل آوردیم!!!
خیر، این همهی دلیل نیست و بازهم شما علت و معلول را جای هم نشاندهاید. وقتی صاحب کار یک تحصیل کردهی دانشگاه را میآورد سرکار و میبیند که هیچ چیز بارش نیست و فقط مدرک دارد، آنگاه به جای آنکه برود از فارغالتحصیلان دانشگاهها استخدام کند، میرود آگهی میدهد در روزنامه که هرکس که فلان چیزها را بلد است بیاید استخدام شود. دانشجوی لیسانسی که چند واحد دیتابیس هم پاس کرده موقع مصاحبه هنوز کاربرد distinct در کوئری را نمیداند، این دیگر تقصیر دانشگاه و سیستم دانشگاهی نیست که.
Anarchy
12-24-2013, 01:23 PM
خیر، این همهی دلیل نیست و بازهم شما علت و معلول را جای هم نشاندهاید. وقتی صاحب کار یک تحصیل کردهی دانشگاه را میآورد سرکار و میبیند که هیچ چیز بارش نیست و فقط مدرک دارد، آنگاه به جای آنکه برود از فارغالتحصیلان دانشگاهها استخدام کند، میرود آگهی میدهد در روزنامه که هرکس که فلان چیزها را بلد است بیاید استخدام شود. دانشجوی لیسانسی که چند واحد دیتابیس هم پاس کرده موقع مصاحبه هنوز کاربرد distinct در کوئری را نمیداند، این دیگر تقصیر دانشگاه و سیستم دانشگاهی نیست که.
داریوش عزیز پس شما میگید علت اصلی اینکه در حال حاضر خیل عظیمی از جوانان دانشگاه رفته بیکار هستن ، این هست که درسشون رو خوب یاد نگرفتن و هیچ عامل دیگه ای هم تاثیرگذار نیست و همه چیز ایده آل برای جوان فراهم بوده :e40d: ؟
یه نفر
12-24-2013, 01:50 PM
چرا یک دانشجوی مقطع دکتری یا ارشد که از ایران رفته و در خارج در حال تحصیل هست، حاضر میشه در رستوران و کافه کار کنه و یا صندوق دار بشه، اما همون شخص در ایران و در حین تحصیل حاضر نیست همچین کاری کنه؟؟؟!
بحث پول بیشتره؟ خب کارهای دیگری هم هست که پول بیشتری داره. مثل کارگری ساختمان. ولی حاضر نیست بره! بنظرتون چرا؟
چرا رفتار های ما در مکان های مختلف تغییر میکنه؟
Spehr
12-26-2013, 02:52 PM
چرا یک دانشجوی مقطع دکتری یا ارشد که از ایران رفته و در خارج در حال تحصیل هست، حاضر میشه در رستوران و کافه کار کنه و یا صندوق دار بشه، اما همون شخص در ایران و در حین تحصیل حاضر نیست همچین کاری کنه؟؟؟!
بحث پول بیشتره؟ خب کارهای دیگری هم هست که پول بیشتری داره. مثل کارگری ساختمان. ولی حاضر نیست بره! بنظرتون چرا؟
چرا رفتار های ما در مکان های مختلف تغییر میکنه؟
فرض کنید من بخواهم در کشورم با اینکه در دانشگاه درس خوانده ام پیش بنا و کارگر کار کنم. با چه کسانی باید کار کنم. اصلاً از نگر اجتماعی با آنها نمی خورم. بحث این نیست که من آدم سرگران و مغروری باشم. ولی آنها هیچ سنخیت و شباهتی به من ندارند و من بسیار آزرده خواهم شد. نمی توانم ارتباط اجتماعی خوب و سازنده ای با آنها داشته باشم و زود زدوده میشوم. اگر من هم آنها را بپذیرم آنها هرگز مرا از خود نخواهند دانست. کبوتر با کبوتر باز با باز.
ماها اسیر ساختارهای اجتماعی ای هستیم که نمی توانیم با نادیده گرفتن آنها تصمیم بگیریم.
پارسیگر
Mehrbod
12-26-2013, 06:16 PM
فرض کنید من بخواهم در کشورم با اینکه در دانشگاه درس خوانده ام پیش بنا و کارگر کار کنم. با چه کسانی باید کار کنم. اصلاً از نگر اجتماعی با آنها نمی خورم. بحث این نیست که من آدم سرگران و مغروری باشم. ولی آنها هیچ سنخیت و شباهتی به من ندارند و من بسیار آزرده خواهم شد. نمی توانم ارتباط اجتماعی خوب و سازنده ای با آنها داشته باشم و زود زدوده میشوم. اگر من هم آنها را بپذیرم آنها هرگز مرا از خود نخواهند دانست. کبوتر با کبوتر باز با باز.
ماها اسیر ساختارهای اجتماعی ای هستیم که نمی توانیم با نادیده گرفتن آنها تصمیم بگیریم.
پارسیگر
در اروپا یک کارگر ساختمان ساده بیشتر از یک فرهیختهیِ ایرانی پُرگاه میبییند چیز میداند, چندان نگران نباشید.
مطالعه! (http://www.daftarche.com/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-2/%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%87-341/#post5361)
این را هم دوست امان sonixax خود اش از آلمان گرفته بود:
http://www.daftarche.com/attachments/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-2/249d1366415396t-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%87-image003.jpg
Mehrbod
12-26-2013, 06:27 PM
همچون گذشته، این بار نیز شما سخن مرا به خطا برداشت کرده اید و صرفا توجهتان به جمله ای که مقدمه پاسخم بود، جلب شد.
"زبان" ابزار ارتباط است و هر زبانی که بتواند به طور کامل تر و به بهترین شکل ممکن، مقصود و هدف را انتقال دهد؛ کارایی بیشتری نیز دارد.
باز هم نادرست است. در میانگین ١٢ ساعتی که هرکس بیدار است, نزدیک ٢ ساعت آن به گفتگو و همسخنی و نویسندگی
میگذرد. پس به سخن دیگر, ١٠ ساعتِ یک روز دارید روی یک زبان "میاندیشید" و نزدیکِ تنها ≈١٥ تا ٢٠% آنرا برای "ارتباط" با دیگران.
پس میبینیم زبان نه ابزاری "تنها" برای گفتگو است, چنانکه اینجا گفته بودید:
زبان چیزی نیست جز ابزاری برای ارتباط.
نه هتّا "ارزشمندتر از همه" برای گفتگو و رساندن "مقصود" به کار میرود, چنانکه اینبار گفته بودید.
پس با در نگر داشتن همهیِ اینها, کارآمدیِ زبان را نمیشود در چیزیکه ١٥% روز بیشتر کاربرد ندارد, کوتاهید.
پ.ن.
بماند که ١٢ ساعتی که خفتهاید هم مغز اتان دارد از زبان کار میکشد و ما اینرا چشمپوشیدیم (;
یه نفر
12-26-2013, 08:07 PM
در اروپا یک کارگر ساختمان ساده بیشتر از یک فرهیختهیِ ایرانی پُرگاه میبییند چیز میداند, چندان نگران نباشید.
مطالعه!
این را هم دوست امان @sonixax خود اش از آلمان گرفته بود:
منظور شما اینه که چون توی اتوبوس کتابخانه هست، پس کارگر ساختمانی انجا فرهیخته تره؟!!
خب در ترمینال های برون شهری ، طرح امانت کتاب هست. توی مترو طرح کتاب خوانی بود. توی کافی شاپ ها هم از این کارا میکنن. حتی من چندجای تاریخی رو دیدم که کتابخانه گذاشته بودن..
با این حال من میگم چرا رفتارمون، با اعتقاداتمون هماهنگی نداره؟!
بسیار دیده شده فلانی کارهای باکلاس رو انجام میداد و اگر بهش میگفتن این جعبه رو جابجا کن بهش بر میخورد. حالا رفته اروپا درس بخونه با کمال میل رفته نظافت رستوران انجام میده!
دوگانگی رفتاری واسه چیه؟؟ واسه من قابل هضم نیست
demeter
12-26-2013, 08:11 PM
زبان چیزی نیست جز ابزاری برای ارتباط.
زبان روح و جان یک ملت است . به طور مثال یک آلمانی با زبان آلمانی فکر می کند و می نویسد .
غیر از آن زبان یک حافظه تاریخی است که تمام فرهنگ و اندیشه را با خود حمل می کند .
کلمه ها مانند یک حافظه در طول تاریخ معنا پیدا کرده و به دست ما رسیده اند ; چطور ممکن است که فقط وسیله ای برای ارتباط باشند ؟
sonixax
12-26-2013, 08:39 PM
منظور شما اینه که چون توی اتوبوس کتابخانه هست، پس کارگر ساختمانی انجا فرهیخته تره؟!!
خب در ترمینال های برون شهری ، طرح امانت کتاب هست. توی مترو طرح کتاب خوانی بود. توی کافی شاپ ها هم از این کارا میکنن. حتی من چندجای تاریخی رو دیدم که کتابخانه گذاشته بودن..
با این حال من میگم چرا رفتارمون، با اعتقاداتمون هماهنگی نداره؟!
بسیار دیده شده فلانی کارهای باکلاس رو انجام میداد و اگر بهش میگفتن این جعبه رو جابجا کن بهش بر میخورد. حالا رفته اروپا درس بخونه با کمال میل رفته نظافت رستوران انجام میده!
دوگانگی رفتاری واسه چیه؟؟ واسه من قابل هضم نیست
در ایران اگر کتابخانه ای به این شکل به راه بیندازند به 2 روز نمیکشد که همه کتابهایش یا پاره میشوند یا دفتر خاطرات امت همیشه صحنه دار.
در مورد تحصیلات و شغل :
یک مهندس کامپیوتر در ایران در زمانی که من ایران بودم ماهی 1 میلیون تومان حقوق میگرفت تازه در شرایطی که کلی سابقه کار و ... داشت که 400 هزار تومانش میرفت برای اجاره و 600 تای بقیه به زور به مخارج زندگیش میرسید .
در آلمان یک کارگر ساختمانی دست کم ماهی 1800 تا 2000 یورو حقوق Netto (مالیاتش ازش کسر شده) میگرفت در همان زمان و به خاطر قوانینی مانند کنترل اجاره و ... ماهیانه 500 یورو میشد هزینه آب و برق و اجاره منزل و .... اگر طرف ماشین داشت 200 یورو هم میشد هزینه ماشینش 100 یورو هم برای هزینه بیمه و ... بگذاریم کنار با هزار یوروی باقی مانده میتوانست به مانند یک پادشاه زندگی کند . و این روند هنوز هم ثابت است در صورتی که در همین مدت در ایران پفک 50 تومانی شده 500 تومان!!! یعنی هزینه زندگی دست کم ده برابر بیشتر شده + اینکه درآمد یا به همان میزان مانده یا افزایش چشم گیری نداشته .
نتیجه این میشود که یک کارگر ساختمانی ساده در اینجا شلوارش Jack and jones هستش ، کفشش Calvin Klein هستش ، شورتش ورساچی هستش ، عینکش D&G هستش ، کاپشنش اگر بخواد گدا بازی در بیاره Espirit یا Bugatti هستش ، گوشی دستش Iphone 5s هستش و ماشین زیر پاش مدل سال و دست کم ماهی دو سه بار به رستورانهای درجه یک میرود .
تک به تک هر کدام از اینها برای هر مهندسی در ایران رویاهای بر بادرفته یا آرزوهایی که دسترسی بهشون سخته هستش.
در عین حال بر خلاف ایران داشتن مقام شغلی مثل مهندس یا دکتر در اینجا کلاس و جایگاه ویژه به کسی که نمیده هیچ براش دردسر ساز هم هست و مسئولیت میاره. در نتیجه اون افه چُسه های ایران به خودی خود اینجا جواب نمیده و طرف یا باید بره گوشه خیابان گدایی! یا بره حقوق سوسیال بگیره و چند ماهی یک بار بره فرم پر کنه و التماس چُس مثقال پولِ سوسیالی بکنه و هفته ای یک بار هم با اداره کار درگیری داشته باشه که چرا بیکاره و به کل بی اعتبار نزد هر بانک و فروشگاهی باشه و حتا پهن رو هم به صورت اعتباری بهش نفروشند یا بره سر کار و مثل یک پادشاه زندگی کنه.
خود شما بودی کدوم رو انتخاب میکردی ؟ بی اعتباری و نگاه سنگین جامعه به عنوان یک انگلِ مفت خور یا زندگی درست و حسابی و لباس مارک و ماشین آخرین مدل و خونه آنچنانی و چند ده هزار یورو اعتبار (کردیت) توی بانک و کردیت کارت و ... طوری که هر جایی بری و درخواست وام برای هر چیزی بکنی درجا بهت میدند ؟!
تازه همه اینها در شرایطیه که صدای خیلی ها سر مالیاتهای سنگین و برباد رفتن بخش بزرگی از درآمد به عنوان مالیات در اومده!! که پیشتر در باره همشون در جستار کمونیسم بحث شده.
یه نفر
12-26-2013, 09:55 PM
نه میلاد جان. درسته که خارج از ایران زندگی میکنی و من داخل. ولی دلیل نمیشه تو از ایران خبر نداشته باشی و من از خارج از کشور چیزی ندونم!
یک کارگر ساختمانی اگر ماهی 2000 یورو بگیره؛
آیفون 5س 200 یورو
اجاره خونه 500 یورو
هزینه آب و برق و تلفن و .. دست کم 150 یورو
هزینه سنگین بیمه تکمیلی که هیچی، همون بیمه معمولی خودش و زنش و بچه اش، 300 یورو
هزینه اتوموبیلش 100 یورو
هزینه خوراک و تفریحش 300 یورو (کم گفتمااا)
هزینه های مصرفی زن و بچه اش هیچی!
تازه شلوار و پیرهن و کفش و ... هم حساب نکردم. بنظرت یک کارگر ساختمونی با 750 یورو باقیمانده از حقوقش میتونه مثل پادشاه زندگی کنه؟؟!
حالا بحث این نیست که چقدر حقوق میگیره..
منظورم اینه که بعضی ها توی ایران میگن : من مهندسم. دکترم. فلان کار رو نمیکنم. 16-15 سال درس خوندم که رفتگری و نظافت نکنم. به خودم سختی دادم که راحت زندگی کنم.. من به شغل کمتر از مدیرعاملی راضی نمیشم...
حالا همون شخص در اروپا و آمریکا حاضره پایین ترین کارهای اجتماعی رو انجام بده! حاضره توی رستوران کار کنه و زمین بشوره! اصلا هم کسر شان نمیشه واسش!
sonixax
12-27-2013, 12:10 AM
نه میلاد جان. درسته که خارج از ایران زندگی میکنی و من داخل. ولی دلیل نمیشه تو از ایران خبر نداشته باشی و من از خارج از کشور چیزی ندونم!
یک کارگر ساختمانی اگر ماهی 2000 یورو بگیره؛
آیفون 5س 200 یورو
اجاره خونه 500 یورو
هزینه آب و برق و تلفن و .. دست کم 150 یورو
هزینه سنگین بیمه تکمیلی که هیچی، همون بیمه معمولی خودش و زنش و بچه اش، 300 یورو
هزینه اتوموبیلش 100 یورو
هزینه خوراک و تفریحش 300 یورو (کم گفتمااا)
هزینه های مصرفی زن و بچه اش هیچی!
تازه شلوار و پیرهن و کفش و ... هم حساب نکردم. بنظرت یک کارگر ساختمونی با 750 یورو باقیمانده از حقوقش میتونه مثل پادشاه زندگی کنه؟؟!
حالا بحث این نیست که چقدر حقوق میگیره..
منظورم اینه که بعضی ها توی ایران میگن : من مهندسم. دکترم. فلان کار رو نمیکنم. 16-15 سال درس خوندم که رفتگری و نظافت نکنم. به خودم سختی دادم که راحت زندگی کنم.. من به شغل کمتر از مدیرعاملی راضی نمیشم...
حالا همون شخص در اروپا و آمریکا حاضره پایین ترین کارهای اجتماعی رو انجام بده! حاضره توی رستوران کار کنه و زمین بشوره! اصلا هم کسر شان نمیشه واسش!
آیفون 5s همش 1 یورو یا حتا مجانی هستش چون روی قرارداد بهت به این قیمت میفروشند و قرارداد تلفن هم به همه جا مجانی + اینترنت نامحدود + SMS و MMS مجانی همش ماهی 37 یورو. این هم لینک از اوپراتور O2 که یکی از بزرگترینهاست iPhone 5s | Einfach bei o2 kaufen! (http://www.o2online.de/handy/iphone5s/?farbe=gold&partnerId=smkom0000000200&vo_nr=WB.31.1000&type=SEM#auswahl)
خونه با آب و برق و تلفن و ... فوق فوقش بشه 500 یورو به خاطر قانون کنترل اجاره و اینکه یک فرد مجرد نمیتونه بره خونه ی 4 اتاقه اجاره کنه!!!! یعنی یک سری قوانین کنترلی بسیار شدید اینجا هست که مثلن یک خانواده 3 نفره میتونند یک خونه حد اکثر با فلان مقدار اجاره و فلان متر مربع و فلان تعداد اتاق اجاره کنه! مگر اینکه بره بخره یا از اشخاص خونه اجاره کنه . (اینجا 90% خونه های اجاره ای دست دولت و شرکتهاست نه اشخاص)
بیمه اغلب مجانی هستش اگر درآمد زیر 2500 یورو باشه ولی اگر هم بیشتر از این مقدار باشه چیزی حدود 30-40 یورو در ماه هستش برای یک نفر
هزینه اتوموبیل در صورتی که بیمه 20% باشه (یعنی طرف چند سال بدون تصادف رانندگی کرده باشه) ماهی 25 یورو و اگر یک ماشینی مثل اسمارت داشته باشه 40-50 یورو هم پول بنزین میده + سالی 80-90 تا مالیات .
هزینه خورد و خوراک و پوشاک و ... هم سر همون زندگی پادشاهی محسوب میشه .
تازه دست آخر هم احتمالن ماهی 200-300 یورو براش بمونه که پس انداز کنه.
همچنین من هزینه های زندگی برای یک فرد مجرد رو نوشتم! کسی که زن و بچه داره و ماهی 2000 یورو حقوق میگیره در صورتی که زنش بشینه خونه و دست به سیاه و سفید نزنه به خاطر اینکه درآمدش پاسخگوی مخارج دو سه نفر دیگه نیست حدود 1000 یورو هم کمک هزینه های دولتی میگیره + تا سقف 500 یورو Wohngeld . که بذارید سر اون 2000 تا میشه حدودای 3500 یورو و این آدم پول بیمه نداره ، مریض شه بره بیمارستان یک سنت هم پول بیمارستان نمیده ، پول دارو نمیده ، Sozialkarte میگیره و باهاش بلیط ماهیانه اتوبوس رو برای زن و بچش و خودش با 30% تخفیف میخره ، با همون کارت توی سینما 40-50% تخفیف میگیره و یک سری امکانات دیگه مثل اینها .
این از درآمد و هزینه.
در مورد مدرک و ... وقتی طرف میتونه با یک کاری مثل عملگی چنین زندگی رو برای خودش دست و پا کنه در صورتی که برای تخصصش کار نباشه یا مدرک تحصیلیش رو قبول نداشته باشند با کمال میل میره سر اون کارها!
پس دیدید که در مورد اینجا اطلاعات چندان درستی ندارید!!!! پس تمام شنیده ها از منیژه خانم و بتی چشم قشنگه و فاطی بند انداز و عسل دماغ یه وری ... رو بریزید دور.
Mehrbod
12-27-2013, 02:47 AM
منظور شما اینه که چون توی اتوبوس کتابخانه هست، پس کارگر ساختمانی انجا فرهیخته تره؟!!
فرهیختهتر از این نگاه که دانش بیشتری دارند آری. نگرش من نکوهش فرهیختگان ایرانیانیه که تا ٢ نسک و نوشتار میخوانند
میاندیشند دیگر سرور زمین و زمان شدهاند و همهیِ مردم کودن میباشند و اینها باید آنجا تازیانه بدست ایشان را براه ِ درست بیاورند.
خب در ترمینال های برون شهری ، طرح امانت کتاب هست. توی مترو طرح کتاب خوانی بود. توی کافی شاپ ها هم از این کارا میکنن. حتی من چندجای تاریخی رو دیدم که کتابخانه گذاشته بودن..
نسکهایِ سانسور شدهیِ ارشاد اسلامی, براستی نخواندن اشان بهتره.
با این حال من میگم چرا رفتارمون، با اعتقاداتمون هماهنگی نداره؟!
بسیار دیده شده فلانی کارهای باکلاس رو انجام میداد و اگر بهش میگفتن این جعبه رو جابجا کن بهش بر میخورد. حالا رفته اروپا درس بخونه با کمال میل رفته نظافت رستوران انجام میده!
دوگانگی رفتاری واسه چیه؟؟ واسه من قابل هضم نیست
اینها دوگانگی نیست, سازوارش (= adaptation) ئه. هر کس بسته بجایی که میرود, فرهنگ آنجا را دیر یا زود درخود میگوارد.
بیخود نیست که هر کس هرکجا زاده میشود دین و فرهنگ همانجا را میگیرد و اگر بخواهیم
باریکبین باشیم, خود همین اخلاق گلهای و سازوارش فرا-اندازه است که پرگاه دردسرساز میشود.
پارسیگر
یه نفر
12-27-2013, 07:47 AM
میلادجان، اینها رو از خودم در نمیارم. از فاطی و بتی و .. هم نشنیدم. باور کن شما اولین کسی هستی که میگی هزینه های بیمه و پزشکی رایگانه و 1 سنت هم نمیدن!
پس این طرح ریاضت اقتصادی که دولت ها درگیرش بودن، چی بود؟ این بود که هزینه های بیمه از رو دوش دولت برداشته بشه.. این بود که مردم میگفتن همین الان هزینه ها زیاده. بیشتر نشه!
ربطی هم به اخبار ایران و ج.ا.ا نداره. توی خبرگزاری های خارجی نوشته بود!
اصلا یکی از اقوام خودم ایتالیاست. میگه هزینه بیمه زیاده...! ماهی 500 یورو بیمه میده. خودش +3 نفر دیگه
یه سوئیت 36متری اجاره کرده ماهی 500 یورو
و این کمک هزینه دولتی رو تاحالا نگفته بود!
ولی در مورد جمله آخرت، که کسی با عملگی میتونه چنین زندگی داشته باشه، بنظرت با مدرکش نمیتونه؟؟؟!
اینقدر خودشو سطح پایین میاره؟! دور همه سختی ها و تلاش هاش خط میکشه که عملگی کنه؟؟!
sonixax
12-27-2013, 05:22 PM
باور کن شما اولین کسی هستی که میگی هزینه های بیمه و پزشکی رایگانه و 1 سنت هم نمیدن!
برای کسی که درآمدش کمتر از 1500 یورو در ماه باشه (مجرد) و متال 2500 یورو.
اگر بحث کمونیسم رو بخونید جناب مزدک هم به این مساله اشاره کردند!
پس این طرح ریاضت اقتصادی که دولت ها درگیرش بودن، چی بود؟ این بود که هزینه های بیمه از رو دوش دولت برداشته بشه.. این بود که مردم میگفتن همین الان هزینه ها زیاده. بیشتر نشه!
ربطی هم به اخبار ایران و ج.ا.ا نداره. توی خبرگزاری های خارجی نوشته بود!
اون مال کشورهای ورشکسته مثل یونان بود نه آلمان!!! آلمان که چندین میلیارد هم به یونان و امثال یونان پول داد.
اصلا یکی از اقوام خودم ایتالیاست. میگه هزینه بیمه زیاده...! ماهی 500 یورو بیمه میده. خودش +3 نفر دیگه
یه سوئیت 36متری اجاره کرده ماهی 500 یورو
و این کمک هزینه دولتی رو تاحالا نگفته بود!
خالی بسته یک وقتی به سرت نزنه بری ایتالیا!!! احتمالن ترسیده جاشو تنگ کنی! اولین ایرانی هم نیست که اینطوری میکنه آخریش هم نخواهد بود. حتا آمریکا که سرمایه داری محض هستش کمک های سوسیالی داره چه برسه به اینها که رسمن سوسیالیست هستند.
ولی در مورد جمله آخرت، که کسی با عملگی میتونه چنین زندگی داشته باشه، بنظرت با مدرکش نمیتونه؟؟؟!
اینقدر خودشو سطح پایین میاره؟! دور همه سختی ها و تلاش هاش خط میکشه که عملگی کنه؟؟!
مدرک خالی اینجا به درد نمیخوره! سابقه کار لازمه + تسلط کافی به زبان. اینها رو نداشته باشه در زمینه تحصیلیش براش کار نیست هر چه قدر هم که ماهر باشه برای همین سالهای اول مجبوره بره کف رستوران طی بکشه.
در عین حال خیلی از مدارک دانشگاهی ایران رو اینجا به رسمیت نمیشناسند و اگر بشناسند در حد Abitur (دیپلم دبیرستان) قبول میکنند و به طرف اجازه میدند بره دانشگاه های همینجا درس بخونه مدرک بگیره که 90% این کار رو نمیکنند.
اگر هدف داشتن یک زندگی راحت هستش طرف میتونه بره یک کیوسک باز کنه از صد تا مهندس هم بیشتر در میاره!!! البته درسته که سر وام گرفتن به خاطر اینکه کارگر/کارمند جایی نیست به مشکل میخوره ولی درآمدش به قدری هست که بی نیاز به هر وامی باشه.
kourosh_bikhoda
12-28-2013, 09:13 PM
حتا آمریکا که سرمایه داری محض هستش کمک های سوسیالی داره چه برسه به اینها که رسمن سوسیالیست هستند.
اینجانب به شخصه کسایی رو میشناسم که در امریکا به دنبال این هستند که اثبات کنند که عاری از کارند تا بتونند دستکم از خدمات اجتماعی رایگان استفاده کنند. بعد میگن چرا میگید کمونیسم مال کون کشاداست.
Alice
12-28-2013, 10:06 PM
من اینجا با ایرانی هایی که ریشه نژاد عربی دارند و در گفتارهایشان از واژگان تازی
که در پارسی هم نیستند کاری ندارم.
شما برپایهی چندی واژهی گفتاری و عربی که بکار میبرم مرا داوری میکنید؟
من نمیدانم از تیرهی سامیان هستم یا روح آریایی (!) در من دمیده شده است.
ولی پیشتر هم گفته ام که من در اینجا با شما و مزدک پارسیگ و با دیگران فارسی
سخن میگویم.
Philo
12-28-2013, 10:14 PM
اینجانب به شخصه کسایی رو میشناسم که در امریکا به دنبال این هستند که اثبات کنند که عاری از کارند تا بتونند دستکم از خدمات اجتماعی رایگان استفاده کنند. بعد میگن چرا میگید کمونیسم مال کون کشاداست.
سرمایه دارا که هر چی دارن حاصل دسترنج بقیه اس خیلی تنگن لابد.
sonixax
12-29-2013, 01:00 AM
سرمایه دارا که هر چی دارن حاصل دسترنج بقیه اس خیلی تنگن لابد.
دسترنج دیگران ؟ :))))
میشه بفرمایید چرا همه ی اون دیگران روی هم اندازه یک سرمایه دار نمیتونند پول در بیارند ؟!
بله بله البته پاسخ شما اینه که چون سرمایه دار حاصل دسترنجشون رو ازشون میگیره :))) ولی نه عزیزم داستان اینه که همه ی اون دیگران روی هم به توان 10 ضرب در هزار + 1 اندازه یک فرد سرمایه دار موفق شم اقتصادی ندارند.
در ضمن تنها یک انسان کاملن ناآگاه به نظام اقتصادی میگه که سرمایه دار نشسته و حاصل دسترنج دیگران رو میخوره و کاری نمیکنه و وقتی هم میخواد نمونه بیاره از کسی که یک ثروت باد آورده بهش رسیده و از بیخ گاگوله خودش رو جر میده آخرش میگه پاریس هیلتون :)))) یعنی از یکی دو نمونه ی خاصِ انگشت شمار نتیجه گیری کلی میکنه . یعنی مغالطه تعمیم شتاب زده (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B9%D9%85%DB%8C%D9%85_%D8%B4%D8%AA%D8%A7% D8%A8%E2%80%8C%D8%B2%D8%AF%D9%87) از این تابلو تر نمیشه به جان شما :))
البته لابد از نظر شما مدیریت منابع و مدیریت نظام اقتصادی و به خطر انداختن سرمایه با ورود به دنیای تجارت آزاد با این رقابت سنگین و جر خوردن برای تامین سرمایه اولیه و روزی صد بار پاره شدن برای جلوگیری از ورشکستگی و ... کار نیست !!! فقط بیل زدن کاره. همینم میشه که کشورهایی که با ایدئولوژی شما سر و کار دارند یا آویزون سرمایه داران هستند (مثل آلمان و فرانسه و سوئد و ...) یا خودشون دیر یا زود و به مرور زمان سرمایه داری میشند (مثل چین) یا از بیخ آش و لاش هستند (مثل کره شمالی) .
Mehrbod
12-29-2013, 04:23 PM
دسترنج دیگران ؟ :))))
میشه بفرمایید چرا همه ی اون دیگران روی هم اندازه یک سرمایه دار نمیتونند پول در بیارند ؟!
بله بله البته پاسخ شما اینه که چون سرمایه دار حاصل دسترنجشون رو ازشون میگیره :))) ولی نه عزیزم داستان اینه که همه ی اون دیگران روی هم به توان 10 ضرب در هزار + 1 اندازه یک فرد سرمایه دار موفق شم اقتصادی ندارند.
"شم اقتصادی" همان بهرهکشی و به فرقون بستن دیگران باشد دیگر؟ :e402:
Mehrbod
12-29-2013, 04:33 PM
اینجانب به شخصه کسایی رو میشناسم که در امریکا به دنبال این هستند که اثبات کنند که عاری از کارند تا بتونند دستکم از خدمات اجتماعی رایگان استفاده کنند. بعد میگن چرا میگید کمونیسم مال کون کشاداست.
اینجانب به شخصه کسانی را میشناسم که میگویند کارگر گه خورده بیکار شده, میخواست بهتر درس بخواند تا بدست نیروی جوان یا روبات کنار گذاشته شود.
باور ندارید, از همین sonixax بپرسید!!
پس روشنه از دیدگاهِ شمای سرمایهدار کسیکه کار ندارد بی هیچ گمانی مفتخور است, جدا از اینکه شاید بیمار باشد, شاید روبات بجایش آورده باشند,
شاید پیر شده باشد, شاید هوش اش بسنده نباشد و ... و
سرنوشت این دسته از کارگران هم روشنه, یک تکه نان بدهید تا گرسنه نمانند (که همینرا هم میبینیم آمریکا نمیدهد و سالیانه چه
شماری که از گرسن گی, در پیشرفتهترین کشور سرمایهداریِ روی زمین! جهان میدهند) و بروید دنبال بسازبفروشی و بهرهکشیِ خود اتان!
sonixax
12-29-2013, 10:09 PM
"شم اقتصادی" همان بهرهکشی و به فرقون بستن دیگران باشد دیگر؟
نه خیر شعور شیوه استفاده درست و بهینه از منابع و سرمایه است که عملگانِ کمونیست ازش بی بهره هستند :e415:
مزدك بامداد
12-29-2013, 11:36 PM
نه خیر شعور شیوه استفاده درست و بهینه از منابع و سرمایه است که عملگانِ کمونیست ازش بی بهره هستند
بیجاست، دیدید که از روسیه ی تزاری یک اَبَر کشور ساخته و ماهواره هم هوا کردند
ولی در سرمایه داری بنمایه هایی را که میتواند کودکان آفریکا را از گرسنگی برهاند
برای ساختن رولزرویس زرّین و یا پارتی های میلیونی برای پاریس هیلتون که گویا
بسیار با شعور! است ، به هرز میگسارند و برای نگه داشتن چنین سامانه ی دوزخی
از انداختن بمب ناپالم و کودتا و کشتن فرهیختگان و سرکار آوردن اسلامیست ها
و ستمها و تبهکاری های بیشمار دیگر فروگذار نمیکنند.
•
31913192
پارسیگر
Alice
12-29-2013, 11:55 PM
مزدک بامدادهان پرسشی دارم.
در سورهی توبه آیهی 29 شما واژهی "قاتلوا" را برابر با کشتن میدانید؛ ولی در تفاسیر ورسنگ چنین نیست.
برای نمونه خودتان که تفسیر المیزان را پذیرفته اید و برای تفاسیر نادرست سایت قرانولوژی مردم را به المیزان
بازگشت میداید واژهی "قاتلوا" را برابر با کارزار و جنگ گرفته است، نه کشتن!
بمهر اگر همچنان روی ترزبان پیشین پافشاری میکنید بنمایه بدهید. سپاسمندم.
مزدك بامداد
12-30-2013, 12:19 AM
@مزدک (http://www.daftarche.com/member.php?u=256) بامدادهان پرسشی دارم.
در سورهی توبه آیهی 29 شما واژهی "قاتلوا" را برابر با کشتن میدانید؛ ولی در تفاسیر ورسنگ چنین نیست.
برای نمونه خودتان که تفسیر المیزان را پذیرفته اید و برای تفاسیر نادرست سایت قرانولوژی مردم را به المیزان
بازگشت میداید واژهی "قاتلوا" را برابر با کارزار و جنگ گرفته است، نه کشتن!
بمهر اگر همچنان روی ترزبان پیشین پافشاری میکنید بنمایه بدهید. سپاسمندم.
در قران، فردید از این همواره سرکوب است که کشتن نیز بخشی از آن است. جنگ پدافندی نیست.
آماج سرکوب از راه کشتن دگراندیش است + برده کردن و یا جزیه گرفتن ( تنها برای "اهل کتاب").
ب. ن. میگوید که مشرکین را هر جا پیدا کردید بکشید*. در نگاه کلان، همه ی اینها
برابر با زورچپانی دین اسلام است که پـُرگاه با کشتن، چه در جنگ و چه پس از افتادن
به دست مسلمین ( مانند بنی قریظه) همراه است . روشن است که بسیاری را هم برای
بردگی زنده نگاه میداشته اند، بویژه زنان و دختران و کودکان را برای بهره گیری جنسی.
پس این که میگوید "کارزار کنید"، از آنجا که به گواهی تاریخ، آفندی بوده و نه پدافندی،
یک تبهکاری و برابر کشتن است
•
* فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكینَ
پارسیگر
sonixax
12-30-2013, 12:29 AM
بیجاست، دیدید که از روسیه ی تزاری یک اَبَر کشور ساخته و ماهواره هم هوا کردند
باز هم که رفتید در هپروت ؟ کدام ابر کشور ؟ ابر کشوری که طبق اعتراف خودتان با یک انگشت جر خورد ؟! :)))))
ولی در سرمایه داری بنمایه[١] هایی را که میتواند کودکان آفریکا را از گرسنگی برهاند
برای ساختن رولزرویس زرّین و یا پارتی های میلیونی برای پاریس هیلتون که گویا
بسیار با شعور! است ، به هرز میگسارند[٢] و برای نگه داشتن چنین سامانه[٣] ی دوزخی
از انداختن بمب ناپالم و کودتا و کشتن فرهیختگان و سرکار آوردن اسلامیست ها
و ستمها و تبهکاری های بیشمار دیگر فروگذار نمیکنند.
بفرمایید شما کمونیستهایی که ادعایتان ما تحت جماعتی را پاره کرده برای گشنگان آفریقا چه کردید ؟
آهان یادم نبود گند زدن شماها به خاطر انگشت آمریکاست وگرنه همتون کاردرست و نگران بشریت و آدم حسابی هستید به خصوص مرحوم استالین :)))))
مزدك بامداد
12-30-2013, 12:36 AM
کدام ابر کشور ؟ ابر کشوری که طبق اعتراف خودتان با یک انگشت جر خورد
شوروی. و این انگشت ۵۰ سال زمان و و به بهای میلیارد ها دلار وهزاران جان ( مانند
ویتنام و ..) و رفتن آبروی آمریکا در میان جهانیان و سست شدن سرمایه داری بود.
•
پارسیگر
مزدك بامداد
12-30-2013, 12:41 AM
...
بفرمایید شما کمونیستهایی که ادعایتان ما تحت جماعتی را پاره کرده برای گشنگان آفریقا چه کردید ؟
آهان یادم نبود گند زدن شماها به خاطر انگشت آمریکاست وگرنه همتون کاردرست و نگران بشریت و آدم حسابی هستید به خصوص مرحوم استالین :)))))
جنگ با امپریالیسم همانا یاری به ستمدیگان بود.
تازه، به گونه ی یکراست هم به کشور های
واپس مانده ی جهان یاری نمودیم.
برای نمونه ما به ویتنام و آنگولا و موزامبیک
و کنگو و اتیوپی یاری کردیم که پیشرفت کنند.
هتّا به ایران هم کسی "ذوب آهن" نمیداد، ولی
شوروی این ساختاوری سنگین را به ایران فروخت.
---
اگر انگشت چرکین آمریکا و CIA نبود که مردم
جهان بیش از این پیشرفت کرده بودند، مانند خود
ایران که کودتای ٢۸ مرداد را انگشت آمریکا
انجام داد و ننگ ابدی را برای خود در نزد ایرانیان
خرید. ( چندی پیش تازه پوزش هم خواستند!)
•
31933194
پارسیگر
Alice
12-30-2013, 12:49 AM
مزدک جان درباره مدل کیهانی قران که میگفتید آسمان دنیوی هفتگانه است و
مرز میان آنان ستاره ها هستند و سپس "بروج" و "عرش" خداوندیست به گمان
من چنین نیست!
برپایهی کدام تفسیر و متودولوژی میگویید که بعد از آسمانهای هفتگانه ستارگان
و بروج همان برج های دوازده گانه هستند؟ ب.ن قران میگوید "آسمان نزدیک" (=آسمان اول)
را با ستارگان زینت دادیم... کمی در این باره روشنگری میکنید؟
بمهر در جایگاه گواه و برگه آیه ها را هم بیاورید.
sonixax
12-30-2013, 01:36 AM
شوروی. و این انگشت ۵۰ سال زمان و و به بهای میلیارد ها دلار وهزاران جان ( مانند
ویتنام و ..) و رفتن آبروی آمریکا در میان جهانیان و سست شدن سرمایه داری بود.
عجب انگشتی بوده پس :)))
خوبه آبروی آمریکا رفته و همه سوسیالیستهای فعلی و کمونیستهای پیشین دست به دامن آمریکای عزیز التماسش میکنند!
آبرویش نمیرفت چه میشد :e415:
جنگ با امپریالیسم همانا یاری به ستمدیگان بود.
آها کشتن کسانی که لجنزاری به نام کمونیسم را نمیخواهند برای حفظ بیضه کمونیسم شده یاری به ستمدیدگان!
چه قدر شماها شکل مسلمانها هستید! یعنی من در کف این همه شباهتم!
مثلن در این مورد مسلمانها به خصوص از نوع افراطیش ادعا میکنند برای یاری رساندن به ستمدیدگان و مسلمین و مبارزه با کفار و جهان کفر به خودشون بمب میبندند میرند ملت رو منفجر میکنند حالا این وسط مسلمان هم ترکید به درک :)))
تازه، به گونه ی یکراست[١] هم به کشور های
واپس مانده ی جهان یاری نمودیم.
همان طوری که مسلمین به طور غیر مستقیم علم را به غربی ها خورانده اند از طریق قرآن :e415:
برای نمونه ما به ویتنام و آنگولا و موزامبیک
و کنگو و اتیوپی یاری کردیم که پیشرفت کنند.
چه قدر هم که پیشرفت کردند!!! و چه کشورهای درجه یکی هم تحویل دادید !
هتّا به ایران هم کسی "ذوب آهن" نمیداد، ولی
شوروی این ساختاوری[٢] سنگین را به ایران فروخت.
یک جا طرح مارشال آمریکا که منجر به آباد شدن اروپا شده (طبق ادعای خودتان) میشود اخی و یک جای دیگر ذوب آهن فروختن به ایران میشو به به :)))))
کمدین خوبی هستید.
راستی نازیها هم به ایران در ساخت اسلحه یاری میرساندند در شرایطی که هیچ کشوری حاضر نبود به ایران چنین کمکی بدهد! بروید زیر پرچم آنها هم سینه بزنید!!! فقط بگید سوسیالیست هستید نه کمونیست چون ممکنه .... :e107:
اگر انگشت چرکین آمریکا و CIA نبود که مردم
جهان بیش از این پیشرفت کرده بودند، مانند خود
ایران که کودتای ٢۸ مرداد را انگشت آمریکا
انجام داد و ننگ ابدی را برای خود در نزد ایرانیان
خرید. ( چندی پیش تازه پوزش هم خواستند!)
باز هم که روضه خوندید! دست کم بگذارید یک پست بگذرد بعد دوباره گیر بدهید به انگشت آمریکا!
sonixax
12-30-2013, 01:41 AM
3194
این رو هم برای باقی خوانندگان میذارم نه شما :
در ضمن تنها یک انسان کاملن ناآگاه به نظام اقتصادی میگه که سرمایه دار نشسته و حاصل دسترنج دیگران رو میخوره و کاری نمیکنه و وقتی هم میخواد نمونه بیاره از کسی که یک ثروت باد آورده بهش رسیده و از بیخ گاگوله خودش رو جر میده آخرش میگه پاریس هیلتون :)))) یعنی از یکی دو نمونه ی خاصِ انگشت شمار نتیجه گیری کلی میکنه . یعنی مغالطه تعمیم شتاب زده از این تابلو تر نمیشه به جان شما :))
مزدك بامداد
12-30-2013, 01:55 AM
مزدک جان درباره مدل کیهانی قران که میگفتید آسمان دنیوی هفتگانه است و
مرز میان آنان ستاره ها هستند و سپس "بروج" و "عرش" خداوندیست به گمان
من چنین نیست!
برپایهی کدام تفسیر و متودولوژی میگویید که بعد از آسمانهای هفتگانه ستارگان
و بروج همان برج های دوازده گانه هستند؟ ب.ن قران میگوید "آسمان نزدیک" (=آسمان اول)
را با ستارگان زینت دادیم... کمی در این باره روشنگری میکنید؟
بمهر در جایگاه گواه و برگه آیه ها را هم بیاورید.
در قران گاهی از آسمانها/سَمَاوَاتٍ ( چندینه) و گاهی از یک آسمان / السَّمَاء ( تکینه) سخن در میان است.
آسمانها (چندینه)همان هفت آسمانی هستند که آسمانهای این جهانی می باشند و مرز پایانی
آنها به آسمان "دنیا" یا همان آسمان ستارگان ( firmament ) (= فلک انجم) پایان میگیرد
این واژه ی دنیا به چم همین جهان است و نباید به سفسته ی اتیمولوژیک که میگوید
دنیا از دون ( =نزدیک به ما(!) ) میاید بها داد.آسمان برین (عرش) و آسمان دنیا (پایین ترین
آسمانهای مینوی ) : از آنجا که گوینده خداست، "پایین" از دید او همان بالا از دید مردم
خاکی است : برای نمونه :
«یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الحَْیَوةِ الدُّنْیَا وَ هُمْ عَنِ الاَْخِرَةِ هُمْ غَافِلُون؛
از زندگى دنیا، ظاهرى را مىشناسند، و حال آن كه از آخرت غافلند». (روم:۷)
یا سخنواره ی : خسر الدنیا و الاخرة = کسی که در این جهان و آن جهان زیان کرده است!
پس این آسمان دنیا، که در قران همواره تکینه یاد میشود:(آسمانی که در نگاره آبی رنگ است)
این همان آسمانی است که اجنه نمیتوانند از ان بگذرند و همان آسمانی است که فرشتگان
١۹ گانه ی پاسدار آسمان برین، با کندن ستارگان از آن، آنهارا به سوی اجنه ی فضول پرتاب
میکنند (" توضیح علمی" ! قران برای شهاب [سنگ های آسمانی که در اندروای میسوزند] )
هفتمین آسمان در باستان، آسمانی بود که گویال کیوان را با خود میگردانید ( زحل/ساتورن)
این مدل کیهان شناسی بتلمیوسی بود که به قران هم راه یافته بود و بیجا نیست که خیام میگوید
از جرم گل سیاه تا اوج زحل
کردم همه مشکلات گیتی را حل
(گل سیاه = زمین)
این هفت آسمان بلورین* به شمار میرفته اند چون برای نمونه کیوان و برجیس دیده میشده اند
ولی چون آسمان پایانی ستارگان "سیاه" بود میپنداشتند که فرای ان دیده نمیشود.
پس از این آسمان ستارگان، آسمانهای آن جهانی و ایزدی/مینوی هستند که واپسین و بالاترین
شان همان "عرش" است که به لاتین میگفتند " habitaculum dei et omnium electorum
= جایگاه خداوند و همه ی برگزیدگان = عرش خداوندی و اصحاب یمین.
الرَّحْمَـٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ
----
خورشید و ماه هردو در این مدل، در یکی از اسمانهایی که به گفته ی ارستو و بتلمیوس
به گرد زمین میگردند. جای گرفته بودند. این را کلیسا هم که ۶۰۰ سال از اسلام کهن تر
است هم پذیرفته بودند و محمد هم نمیتوانست در جایگاه دنباله ی عیسی و موسی
(که خود را جانشین انها جا میزد) چیزی جز این بگوید چون آنگاه با خورده گیری یهود
و ترسایان روبرو میشد ولی میبینیم که در این باره ستیزی با آنها نداشته و بیجا نیست
که قران هم آمده است که خورشید و ماه هر یک در فلک خود در میان آسمانها شناورند
( اکنون میدانیم که زمین به گرد خورشید میگردد و خورشید مانند ماه به گرد زمین نمیگردد)
---
همچنین بیجا نیست که در قران از واژه ی شناور بودن سخن در میان است چون در این
مدل بتلمیوسی، میان سپهر های بلورین، آب بوده که در قران هم از آبهای آسمان یاد
شده است** که گاهی خدا برای گوشمالی بندگان، درهای آسمان را میگشاید تا از آسمان
اب بر زمین بشارد. بلورین و شکننده بودن آسمانها هم در قران آمده است: شکافتن
آسمان ها ! یا: "اگر تکه ای از آسمان را بر سرشان بیندازیم " !
----------
در این مدل، گویا یك دیوار آتشین ( مدار ناری)
میان زمین و ماه است كه دیوار گذرناپذیر
شمرده میشد. ( برخی از آخوند ها هنوز
به آن باور دارند)
--->
سایت اسلامی تبیان:
http://library.tebyan.net/books/5818/7.htm#link44
سید حسن ابطحی:
...
سؤ ال
چهل و چهارم :
مـعـناى "وَ اِنْ مِنْكُمْ اِلاّ و ارِدُه ا"((104))
كه در سوره شریفه مریم است ، چیست ؟ آیا همه وارد جهنّم مى شوند و بر عدّه اى آتش سرد مى شود یا معنى دیگرى دارد؟
پـاسـخ مـا:
تـحـقـیـقـاتـى كـرده ایـم دربـاره جـهـنـّم كـه مـى شـود آن را احـسـاس عـلمـى كـرد. جـهـنـّم مـثـل یـك مـدارى به دور زمین است . نه همین نزدیكیهاى زمین . در فاصله مثلا چند مدار بالاتر. (مدار یعنى راهى كه كـرات در آن در حـركـت هـسـتند.) این مدار، مدار نارى است . یعنى سوزنده است . از بین مى برد. این مدار نارى دور كره زمین است . شما از هر طرف كره زمین بخواهید از این مدار خارج شوید باید به این مدار وارد شوید.
..
و بهشت در كره زمین نیست . چون خود بهشتى كه به مؤ من مى دهند، به اندازه منظومه شمسى است . منظومه شمسى هـیـچ وقـت در كره زمین جا نمى گیرد. "وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّم و اتُ وَالاَْرْضُ اُعِدَّتْ لِلْمُتَّقی نَ"((105))
پس باید از كره زمین پرواز كنیم . برویم به طرف بهشت . اوّل برخورد مى كنیم به مدار نارى كه اسمش جهنّم است . لذا مى فـرمـایـد:
"وَ اِنْ مـِنـْكُمْ اِلاّ و ارِدُه ا ك انَ عَلى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِیًّا" واردش مى شوید. یعنى آنهائى كه مى خواهند عـبـور كـنـنـد و مى توانند عبور كنند. مثل یك تونلى برایشان باز مى شود و از آنجا رد مى شوند. پس وارد جهنّم شـده و از جهنّم خارج مى شوند و آنهائى كه باید بمانند جلویشان بسته مى شود و همان جا مى مانند. قیامت روى كـره زمـیـن است . بعد از اینكه به حسابشان رسیدگى شد و درباره شان قضاوت شد و بهشتى ها و جهنّمى ها از هم مشخّص شدند. همه حركت مى كنند. كره زمین دیگر قابل سكونت و زندگى نیست . یك عدّه به این مدار نارى كه مـى رسـنـد مى مانند. و یك عدّه هم از آن عبور مى كنند و به بهشت مى روند. و لذا معناى "وَ اِنْ مِنْكُمْ اِلاّ و ارِدُه ا" این است .
و امـّا هـمان معبر كه تونل مانند است براى مؤ منین سرد مى شود. و یا آنكه آن قدر سریع عبور مى كنند كه گرما را احساس نمى كنند.((
------------
*
إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ.
{الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقاً مَّا تَرَى فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ }الملك3
{أَلَمْ تَرَوْا كَیْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقاً }نوح15
أَوَلَمْ یَنْظُرُوا فِی مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ وَأَنْ عَسَىٰ أَنْ یَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ ۖ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ
پس هفت اسمان و انچه درون ان است باید دیده شدنی باشد که قران میگه ایا نگاه نمیکنید هفت اسمان و ملکوتش را!
**
وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء ...
(هود/7)و... عرش او بر آب بود
3195
مزدك بامداد
12-30-2013, 02:22 AM
عجب انگشتی بوده پس :)))
خوبه آبروی آمریکا رفته و همه سوسیالیستهای فعلی و کمونیستهای پیشین دست به دامن آمریکای عزیز التماسش میکنند!
آبرویش نمیرفت چه میشد :e415:
آها کشتن کسانی که لجنزاری به نام کمونیسم را نمیخواهند برای حفظ بیضه کمونیسم شده یاری به ستمدیدگان!
چه قدر شماها شکل مسلمانها هستید! یعنی من در کف این همه شباهتم!
مثلن در این مورد مسلمانها به خصوص از نوع افراطیش ادعا میکنند برای یاری رساندن به ستمدیدگان و مسلمین و مبارزه با کفار و جهان کفر به خودشون بمب میبندند میرند ملت رو منفجر میکنند حالا این وسط مسلمان هم ترکید به درک :)))
همان طوری که مسلمین به طور غیر مستقیم علم را به غربی ها خورانده اند از طریق قرآن :e415:
چه قدر هم که پیشرفت کردند!!! و چه کشورهای درجه یکی هم تحویل دادید !
یک جا طرح مارشال آمریکا که منجر به آباد شدن اروپا شده (طبق ادعای خودتان) میشود اخی و یک جای دیگر ذوب آهن فروختن به ایران میشو به به :)))))
کمدین خوبی هستید.
راستی نازیها هم به ایران در ساخت اسلحه یاری میرساندند در شرایطی که هیچ کشوری حاضر نبود به ایران چنین کمکی بدهد! بروید زیر پرچم آنها هم سینه بزنید!!! فقط بگید سوسیالیست هستید نه کمونیست چون ممکنه .... :e107:
باز هم که روضه خوندید! دست کم بگذارید یک پست بگذرد بعد دوباره گیر بدهید به انگشت آمریکا!
بیجاست.
کمونیست ها و امپریالیسم با هم ناسازگارند.
اگر فردیدتان چین است، این نیکسون بود که رفت سراغ آنها!
-
سفسته ی دیگر اینکه اگر ما یاری نمیکردیم، واپس مانده تر از
این هم بودند. برای نمونه ایران ذوب آهن نداَشت!
--
برنامه ی مارشال برای جلوگیری از کمونیسم بوده و نه برای
هومن دوستی. اینرا به روشنی همه جا میتوانید بخوانید!
بزبان دیگر اگر کمونیستها نبودند، متفقین مانند جنگ جهانی
نخست، خاک آلمان را به توبره میکشیدند!
پس اینهم باز سفسته بود!
---
در باره ی انگشت چرکین امپریالیسم که بارها گفته شد.
ما بدان میبالیم که انگشت لیس امپریایلسم نیستیم !!
---
همچنین سخنان ما گواه تاریخی و برگه دارد ولی سخنان شما
از شکم است و بیشتر به روضه میخورد. روضه ی رضوان پارسی هیلتون!
که با شعور(?) خودش و با آفرینندگی! و شناخت و آناکاوی بازار!! به اینجا رسیده !!
( یک نمونه ی پادستیز برای شکستن یک داو هماگیر بسنده است!)
:e057:
•
پارسیگر
sonixax
12-30-2013, 04:14 AM
بیجاست.
کمونیست ها و امپریالیسم با هم ناسازگارند.
اگر فردیدتان چین است، این نیکسون بود که رفت سراغ آنها!
به خاطر اینکه عَن و گه شان با هم یکی شده بود صدقه سری کمونیسم و درست به همین خاطر میشد نیروی کار ارزان در آنجا پیدا کرد.
سفسته ی دیگر اینکه اگر ما یاری نمیکردیم، واپس مانده تر از
این هم بودند. برای نمونه ایران ذوب آهن نداَشت!
این شمایید که باید ثابت کنید اگر شوروی به ایران ذوب آهن نمیفروخت ایران هرگز ذوب آهن دار نمیشد! نه ما.
برنامه ی مارشال برای جلوگیری از کمونیسم بوده و نه برای
هومن[١] دوستی
آها! هومن دوست پس اونهایی هستند که ملت خودشون رو میکنند موش آزمایشگاهی و لب مرز تک تیر انداز میذارند که مردم خودشونو بکشه ؟!
اینرا به روشنی همه جا میتوانید بخوانید!
و شما هم همه جا میتوانید بخوانید که شوروی یک نظام دیکتاتوری فاسد و انسان ستیز بود و کشتار بی سابقه ای هم از مردم تحت فرمان خودش به راه انداخته بود! آها اونها پروپاگاندا هستند :))))))
بزبان دیگر اگر کمونیستها نبودند، متفقین مانند جنگ جهانی
نخست، خاک آلمان را به توبره میکشیدند!
پس اینهم باز سفسته بود!
همین متفقین که بنا به گفته خودتون بعدش آلمان غربی رو آباد کردند که و به وارون شوروی آلمان شرقی را به گند کشید! مردمش را هم زندانی کرد و هر که کمونیستها را نمیخواست و هدفش هم بر اندازی و ... نبود! و فقط میخواست آن لجنزار را ترک کند محکوم به مرگ بود.
پس این هم باز یک پرت و پلای دیگر بود.
در باره ی انگشت چرکین امپریالیسم که بارها گفته شد.
ما بدان میبالیم که انگشت لیس امپریایلسم نیستیم !!
نمیدانم در اینجا شخص شما را مخاطب قرار دهم یا کمونیسم را!
اینکه انگشت لیسی بهتره یا انگشت شدن قضاوتش با خود شما و خوانندگان من حرفی نمیزنم.
همچنین سخنان ما گواه تاریخی و برگه[٢] دارد ولی سخنان شما
از شکم است و بیشتر به روضه میخورد. روضه ی رضوان پارسی هیلتون!
کدام برگه ؟ کدام گواه تاریخی ؟
ما پیشتر نشان داده ایم که کمونیستها چه جنایاتی که نکرده اند و چه کثافتهایی که بالا نیاورده اند! منتها چون شما در هپروت سیر میکنید فقط برگه خودتان را برگه میبینید و بقیه همه از بیخ پروپاگاندا و جعلی و ... هستند! البته اصلن مهم نیست شما در مواردی مانند این چه میگویید، همینکه تا کنون نتوانسته اید در تمام طول و عرض و ارتفاع تاریخ یک کشور کمونیستی درست و حسابی نشان دهید و تمام بهانه تان هم انگشت آمریکاست به اندازه کافی قابل استناد هست تا بگوییم آب قطعه.
که با شعور(?) خودش و با آفرینندگی! و شناخت و آناکاوی[٣] بازار!! به اینجا رسیده !!
( یک نمونه ی پادستیز[٤] برای شکستن یک داو[٥] هماگیر بسنده است!)
و بار دیگر برای خوانندگان و نه برای شما :
در ضمن تنها یک انسان کاملن ناآگاه به نظام اقتصادی میگه که سرمایه دار نشسته و حاصل دسترنج دیگران رو میخوره و کاری نمیکنه و وقتی هم میخواد نمونه بیاره از کسی که یک ثروت باد آورده بهش رسیده و از بیخ گاگوله خودش رو جر میده آخرش میگه پاریس هیلتون :)))) یعنی از یکی دو نمونه ی خاصِ انگشت شمار نتیجه گیری کلی میکنه . یعنی مغالطه تعمیم شتاب زده (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B9%D9%85%DB%8C%D9%85_%D8%B4%D8%AA%D8%A7% D8%A8%E2%80%8C%D8%B2%D8%AF%D9%87) از این تابلو تر نمیشه به جان شما :))
Alice
12-30-2013, 08:13 AM
در قران گاهی از آسمانها/سَمَاوَاتٍ ( چندینه) و گاهی از یک آسمان / السَّمَاء ( تکینه) سخن در میان است.
آسمانها (چندینه)همان هفت آسمانی هستند که آسمانهای این جهانی می باشند و مرز پایانی
آنها به آسمان "دنیا" یا همان آسمان ستارگان ( firmament ) (= فلک انجم) پایان میگیرد
این واژه ی دنیا به چم همین جهان است و نباید به سفسته ی اتیمولوژیک که میگوید
دنیا از دون ( =نزدیک به ما(!) ) میاید بها داد.آسمان برین (عرش) و آسمان دنیا (پایین ترین
آسمانهای مینوی ) : از آنجا که گوینده خداست، "پایین" از دید او همان بالا از دید مردم
خاکی است : برای نمونه :
«یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الحَْیَوةِ الدُّنْیَا وَ هُمْ عَنِ الاَْخِرَةِ هُمْ غَافِلُون؛
از زندگى دنیا، ظاهرى را مىشناسند، و حال آن كه از آخرت غافلند». (روم:۷)
یا سخنواره ی : خسر الدنیا و الاخرة = کسی که در این جهان و آن جهان زیان کرده است!
پس این آسمان دنیا، که در قران همواره تکینه یاد میشود:(آسمانی که در نگاره آبی رنگ است)
این همان آسمانی است که اجنه نمیتوانند از ان بگذرند و همان آسمانی است که فرشتگان
١۹ گانه ی پاسدار آسمان برین، با کندن ستارگان از آن، آنهارا به سوی اجنه ی فضول پرتاب
میکنند
نه من با این همسو نیستم! در ترزبان هم خودتان آستین بالا زده اید مزدک جان و برای نمونه
آسمان دنیا را به "پایین ترین" آسمان مینوی ترزبانیده اید. ببینید «آسمان دنیا» به چم آسمان اول
و یا یکی از آسمانهای هفتگانه (=المیزان) است و اینکه شما میگویید مرز میان آسمانهای
هفتگانه و آسمانهای مینوی است (همان آسمان ثوابت که با رنگ آبی روشن کرده اید) اینچنین نیست!
ترجمه مشکینی: همانا ما آسمان نزدیك (به زمین شما) را به زینت و زیور اختران آراستیم.
تفسیر آیات قرآن کریم – سوره صافات – آیه 6 – کتاب تفسیر راهنما – تألیف آیت الله هاشمی رفسنجانی:
إنّا زیّنّا السماء الدنیا بزینة الکواکب : آسمان پرستاره، نزدیک ترین آسمان به زمین؛ از میان مجموعه آسمان ها، تنها نزدیک ترین آسمان به اهل زمین، با ستارگان آراسته شده است. «الدنیا» (مؤنث «أدنی») از افعال تفضیل بوده و به معنای «نزدیک ترین» است و در مقابل «أقصی» (دورترین) قرار دارد. گفتنی است که نزدیک ترین بودن آسمان پرستاره، در مقایسه با کره زمین سنجیده شده که انسان ها در آن زندگی می کنند.
(= تازه اگر هم نزدیک بودن را نسبت به خدا بسنجیم باز هم جور نمیاید.)
undead_knight
12-30-2013, 02:04 PM
بیجاست، دیدید که از روسیه ی تزاری یک اَبَر کشور ساخته و ماهواره هم هوا کردند
ولی در سرمایه داری بنمایه هایی را که میتواند کودکان آفریکا را از گرسنگی برهاند
برای ساختن رولزرویس زرّین و یا پارتی های میلیونی برای پاریس هیلتون که گویا
بسیار با شعور! است ، به هرز میگسارند و برای نگه داشتن چنین سامانه ی دوزخی
از انداختن بمب ناپالم و کودتا و کشتن فرهیختگان و سرکار آوردن اسلامیست ها
و ستمها و تبهکاری های بیشمار دیگر فروگذار نمیکنند.
•
31913192
پارسیگر
نکته اول:همه کشورهای کاپیتالیستی در ابتدا صنعتی نبودند!وقتی کاپیتالیسم بیشمار نمونه کشور صنعتی سازی شده داره و شماری از این کشورها هم دارای درجات بالایی از تکنولوژی و صنعت هستند اون وقت تبدیل چند کشور به کشورهای صنعتی شده آپلو هوا کردن نیست! :)) (در واقع در مقایسه ها باید با وضعیت پیشا صنعتی شدن کشورهای کمونیستی و کاپیتالیستی در نظر گرفته بشه)
2-مالکیت خصوصی نباید چیز مطلقی باشه(که مثلا اگر یک نفر توی ملکش برده داری و شکنجه و کشتار راه انداخت بگیم چون ملک خصوصی هست کاریش نداشته باشیم) ولی سرمایه اکثر فوتبالیست ها و هنرپیشه ها ناشی از توجه مخاطبان(مصرف کننده ها) هست و نه کارگران،این یچز خیلی رادیکالی نیست که این افراد حق کنترل سرمایشون رو داشته باشند.
3-کمونیست نشون دادند که از دید اونها "هدف وسیله رو توجیه میکنه" و برای حفظ رژیم میشه از ابزارهایی استفاده کرد که یک دولت کاپیتالیست داره،نمون هاش بمب هسته ای، تروریسم (http://en.wikipedia.org/wiki/Communist_terrorism#Vietnam)، کودتا (http://en.wikipedia.org/wiki/1948_Czechoslovak_coup_d%27%C3%A9tat) یا حمله نظامی به یک کشور(فنلاند) هستند.
Philo
12-30-2013, 03:20 PM
3-کمونیست نشون دادند که از دید اونها "هدف وسیله رو توجیه میکنه" و برای حفظ رژیم میشه از ابزارهایی استفاده کرد که یک دولت کاپیتالیست داره،نمون هاش بمب هسته ای، تروریسم (http://en.wikipedia.org/wiki/Communist_terrorism#Vietnam)، کودتا (http://en.wikipedia.org/wiki/1948_Czechoslovak_coup_d%27%C3%A9tat) یا حمله نظامی به یک کشور(فنلاند) هستند.
کمونیست ها یعنی استالین و مائو کیم جونگ اون؟ سیاستمداران کمونیست=همه کمونیست ها؟
تازه اینکه هدف وسیله رو توجیه میکنه همیشه غلط نیست، بستگی داره کی در مقابلت باشه، وقتی طرف مقابلت اخلاقمدار نباشه و انگل تو باشه، تو دیگه نمیتونی کاملا اخلاقی باشی چون قبلا طرف مقابل پیمان های اخلاقی رو زیر پا گذاشته و از رسمیت انداختشون، و تو نمیتونی به انگل بگی آقای انگل لطفا خون من را نمکید و بعدشم بشینی ببینی آقای انگل چه تصمیمی میگیره!
توجه کنید که حداقل برای کمونیستهای نتیجه گرا یه هدف خوبی در کاره و وسیله ها قراره به کمک اونها برای رسیدن به اون هدف خوب بیان، سرمایه دارا که فقط هدفشون سوده که، و برای این هدف هر کاری می کنن، از کودتا و حمایت از عربستان و درست کردن طالبان و دبل استانداردی و مکارتیسم گرفته تا شنود همه شهروندان جهان (= زیر پا گذاشتن حتی ایدئولوژی خودشون یعنی لیبرالیسم).
Powered by vBulletin® Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.