PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پاتوق شب نشینی



برگ ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 [24] 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45

undead_knight
11-29-2013, 03:30 PM
بله ولی اصلا خوشم نیامد، نمی‌دانم شاید به خاطر ترجمه‌ی آن بود. اصلا بازگردانی و ترجمه،
هنری به قدر خود داستان‌نویسی می‌طلبد؛ کار هر کسی نیست. نکته‌ی دیگر این که هر اثری
که ترجمه بشود بخشی از کیفیت خود را از دست می‌دهد. برخی ناول‌ها هم اصلا ترجمه‌پذیر
نیستند، مثل "بوف کور" صادق هدایت ؛ این اثر اگر ترجمه بشود بی‌شک شهید خواهد شد.
ولی باز هم با تمام این اوصاف وقتیکه به فرانسوی بازگردان شد، آندره بروتن استاد سورئالیسم
ادبی آن را شاهکار ادبیات معاصر یاد کرد.
---
مرسو "پوچگرای" واقعی به معنای تام کلمه بود. نه به عالم بالا باور داشت و نه اصلا معنی و
مفهومی برای زندگی قائل بود. اینکه با ماری ازدواج بکند یا نه اصلا مهم نبود. اینکه به پاریس
برود یا نه هیچ توفیری نداشت؛ اصلا اینکه محکوم به اعدام باشد یا نه! از دید کامو، مرسو همان
انسان طاغی و لاقیدی بود که جامعه آن را درک نمی‌کرد.
البته درک هر اثری مستقیما به خط فکری نویسنده باز می‌گردد؛ من آثار فلسفی کامو را چندان
نخوانده‌ام و برای همین نمی‌توانم درباره مرسو قضاوت درستی بکنم. بیگانه و طاعون و دیگر آثار
کامو هر یک حلقه‌ی زنجیری برای خط فکری او هستند.
در نقطه‌ی مقابل کامو، صادق هدایت قرار دارد. کامو خوشبین بود و به "زندگی" اصرار داشت.
هدایت ولی فقط و فقط به "مرگ" پافشاری می‌کرد. رد پای نهیلیسم چپگرا و ناقوس مرگ در تمام
آثار هدایت سرشار است. از صادق هدایت چه داستان‌هایی خواندی؟!
ترجمه که قطعا تاثیر میزاره،مثلا من یاغی و افسانه سسیفس کامو رو به یکی پیشنهاد کردم،ترجمشو که برام خوند اینقد غیر قابل فهم بود که حالم به هم خورد:))))
در ضمن کلا ترجمه های انگلیسی از دید من بهترین هستند هم به خاطر سابقشون در ترجمه آثاری از سایر زبان های اروپایی و هم اینکه فهمشون ساده تره.
من اصولا موقع فیلم یا کتاب خوندن احساساتی نمیشم ولی جایی که مورسو توی دادگاه میگه"میل احمقانه ای به گریه پیدا کردم وقتی که فهمیدم که این ادم ها چقدر از من متنفر هستند" ناخوداگاه اشکم در اومد:))))

من زیادی غرب زده هستم،تقریبا از ایرانی جماعت هیچی نخوندنم:))

Alice
11-29-2013, 03:40 PM
من زیادی غرب زده هستم،تقریبا از ایرانی جماعت هیچی نخوندنم:))

اگر آثار هدایت را نخوانی و از دنیا بروی یعنی خر به دنیا آمده‌ای و گاو از دنیا رفته‌ای! :e105:
(با پوزش، نمی‌خواستم جملات کلیشه‌ای نصف عمرت بر فناست و ... را استعمال کنم)
من با "ماری" خیلی ارتباط برقرار می‌کردم تا مرسو. مثلا جاییکه حرف از ازدواج به میان
میومد دلم میخواست با شمشیر سامورایی سر از تن مرسو جدا کنم! :)
به نظر من فارسی انعطاف بالاتری تا انگلیسی دارد ولی خب شوربختانه مترجمان خوبی
نداریم.
درباره کتاب‌ها هدایت، ایبوک که هیچ، توهین‌آمیز است؛ پا می‌شوی می‌روی خیابان
انقلاب، تمامی دستفروش‌ها آثار هدایت را به وفور با قیمت ناچیزی می‌فروشند. این
کتاب‌ها را حتما بخر : سه قطره خون ، بوف کور ، سگ ولگرد ، زنده به گور

Nevermore
11-29-2013, 03:42 PM
بسیج که حق کتک زدن نداره. ولی اگر مامور نیرو انتظامی بود کمی زبون بازی کنید بعدش یک شیتیلی اینجور وقت ها بدید دستش میره پی کارش.
البته این کارها را پسر میکنه.
راحت دَر رفتن از اینجور شرایط, رابطه مستقیم به جَنم و جربزه ی دوست پسرت داره.
خیلی موقع ها هم مقاومت تا یک حدی جواب می دهد.مخصوصا در برابر جوجه بسیجی ها.یه بلوف نامزدی زدن و گاهی اوقات سر و صدا جلب توجه باقی مردم کمک می کند.اینجور موقع ها باید محکم و بدون تزلزل تو روشون وایسید. اما مامور نیروی انتظامی فرق می کند و تنها راه خلاصی همان شیتیل است.

Nevermore
11-29-2013, 03:44 PM
اگر آثار هدایت را نخوانی و از دنیا بروی یعنی خر به دنیا آمده‌ای و گاو از دنیا رفته‌ای! :e105:
(با پوزش، نمی‌خواستم جملات کلیشه‌ای نصف عمرت بر فناست و ... را استعمال کنم)
من با "ماری" خیلی ارتباط برقرار می‌کردم تا مرسو. مثلا جاییکه حرف از ازدواج به میان
میومد دلم میخواست با شمشیر سامورایی سر از تن مرسو جدا کنم! :)
به نظر من فارسی انعطاف بالاتری تا انگلیسی دارد ولی خب شوربختانه مترجمان خوبی
نداریم.
درباره کتاب‌ها هدایت، ایبوک که هیچ، توهین‌آمیز است؛ پا می‌شوی می‌روی خیابان
انقلاب، تمامی دستفروش‌ها آثار هدایت را به وفور با قیمت ناچیزی می‌فروشند. این
کتاب‌ها را حتما بخر : سه قطره خون ، بوف کور ، سگ ولگرد ، زنده به گور
ایبوک با یک تبلت 9.7 اینچی به هزارتا کتاب می ارزد.سوای بحث پول در تاریکی مطلق و میان 10 نفر که خوابیده اند هم می شود کتاب خواند،آن هم با نوای موسیقی.

Alice
11-29-2013, 03:49 PM
ایبوک با یک تبلت 9.7 اینچی به هزارتا کتاب می ارزد.سوای بحث پول در تاریکی مطلق و میان 10 نفر که خوابیده اند هم می شود کتاب خواند،آن هم با نوای موسیقی.

کتاب با موسیقی؟! :e416: (........:e207:)
نه خیر کتاب را باید ورق زد و لذت برد!

undead_knight
11-29-2013, 03:50 PM
اگر آثار هدایت را نخوانی و از دنیا بروی یعنی خر به دنیا آمده‌ای و گاو از دنیا رفته‌ای! :e105:
(با پوزش، نمی‌خواستم جملات کلیشه‌ای نصف عمرت بر فناست و ... را استعمال کنم)
من با "ماری" خیلی ارتباط برقرار می‌کردم تا مرسو. مثلا جاییکه حرف از ازدواج به میان
میومد دلم میخواست با شمشیر سامورایی سر از تن مرسو جدا کنم! :)
به نظر من فارسی انعطاف بالاتری تا انگلیسی دارد ولی خب شوربختانه مترجمان خوبی
نداریم.
درباره کتاب‌ها هدایت، ایبوک که هیچ، توهین‌آمیز است؛ پا می‌شوی می‌روی خیابان
انقلاب، تمامی دستفروش‌ها آثار هدایت را به وفور با قیمت ناچیزی می‌فروشند. این
کتاب‌ها را حتما بخر : سه قطره خون ، بوف کور ، سگ ولگرد ، زنده به گور
تو با کاراکترهای هدایت ارتباط برقرار میکنی بعد به جای مورسو با ماری که یک شخصیت عادی هست ارتباط برقرار میکردی!؟:)))))
من از ماری فقط همینش رو بیشتر یادمه(با مضمون تقریبی)"تو آدم عجیبی هستی و به همین خاطر دوست دارم ولی شاید به همین دلیل هم در آینده ازت متنفر بشم":)))

خب با این فارسی عربیزه! شده و مترجمانی که اکثر شعور درک کتاب اصلی رو هم ندارند کارمون پیش نمیره بنابراین چسبیدن به همون انگلیسی بهتره:))
چی میگی اخیرا به دلیل یک سری مشکلات کلا نمیتونم ایبوک بخونم حتی اگر بخوایم،مجبورم کتاب کاغذی بخرم ولی خب راستش هنوز یک سری کتاب انگلسی توی لیستم هست که اولویت داره ولی خب یه روز گه رفتم انقلاب و دیدم کتاب انگلیسی خوب ندارند از هدایت شاید چیزی خریدم:)))

البته شاید دلیلش این باشه که من با نهیلیسم عریان کلا حال نمیکنم و کافکا هم شاید به همین دلیل جذابیت برام از کامو کمتر بود.

undead_knight
11-29-2013, 03:53 PM
ایبوک با یک تبلت 9.7 اینچی به هزارتا کتاب می ارزد.سوای بحث پول در تاریکی مطلق و میان 10 نفر که خوابیده اند هم می شود کتاب خواند،آن هم با نوای موسیقی.
من هم سبک کتاب خونی مدرن رو بیشتر میپسندم ملتی که اینقدر به سبک سنتی علاقه دارند رو درک نمیکنم:))

کتاب با موسیقی؟! :e416: (........:e207:)
نه خیر کتاب را باید ورق زد و لذت برد!
چقدر شما نوستالوژیک هستید اخه:)))

Mehrbod
11-29-2013, 03:54 PM
مهربد ,چرا پسوند یک را به یگ دگراندی؟ پارسیک که بهتر از پارسیگ است...

پارسیگر

این پرسشها را اینجا بکنید: گفتمانهای پیشرفته پیرامون پارسیک - برگ 12 (http://www.daftarche.com/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%D8%B3%D8%A7%D8%B1-14/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%A7%D B%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%86-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%DA%A9-842/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-12.html)

Nevermore
11-29-2013, 03:55 PM
کتاب با موسیقی؟! :e416: (........:e207:)
نه خیر کتاب را باید ورق زد و لذت برد!
خب من معمولا با موسیقی کتاب می خوانم.من حتی موقع درس خواندن هم با موسیقی درس می خواندم و این عادت مزخرف(؟) از دوران کنکور با من است.اما نیازی نیست با موسیقی بخوانید.همینکه این همه درخت برای یک کتاب کاغذی بریده نشود کافی است.تازه بسیار هم راحت تر است و تهیه ی ایبوک هم آسان تر.

Nevermore
11-29-2013, 03:59 PM
من هم سبک کتاب خونی مدرن رو بیشتر میپسندم ملتی که اینقدر به سبک سنتی علاقه دارند رو درک نمیکنم:))

چقدر شما نوستالوژیک هستید اخه:)))
این شیوه به خصوص برای دانشجو ها عالی است.شما حساب کنید بیش از 1200 صفحه کتاب فیزیک هالیدی که اگر بخواهید با حل المسائل تهیه کنید باید بالای 100 هزار تومن پیاده شوید را می توانید با ایکی ثانیه با بالاترین کیفیت دانلود کنید.الان کتب دانشگاهی زیر 30 تومن پیدا نمی شود.اینگونه ترمی 200 تومن جلو هستید و تازه بیشتر هم درس می خوانید.

Alice
11-29-2013, 04:06 PM
تو با کاراکترهای هدایت ارتباط برقرار میکنی بعد به جای مورسو با ماری که یک شخصیت عادی هست ارتباط برقرار میکردی!؟:)))))

آخه ماری به مرسو می‌گفت می‌خواهم با تو ازدواج بکنم، من را دوست داری؟
مرسو می‌گفت: نه ندارم، می‌خواهی ازدواج بکنی خب بکن! فرقی ندارد.:e416::e416::e416:



خب با این فارسی عربیزه! شده و مترجمانی که اکثر شعور درک کتاب اصلی رو هم ندارند کارمون پیش نمیره بنابراین چسبیدن به همون انگلیسی بهتره:))

اوه! فارسی عربیزه! :) می‌بینم که داری به جنبش ما می‌پیوندی!



البته شاید دلیلش این باشه که من با نهیلیسم عریان کلا حال نمیکنم و کافکا هم شاید به همین دلیل جذابیت برام از کامو کمتر بود.

بله، واقعا آثار هدایت حس بدی به آدم می‌دهد. خیلی حس بدی دارد...! مثلا
تشبیهات و توصیفات هدایت از طبیعت (باران، آفتاب و ...) به شدت تیره و غم‌‌آلود است:

«باران دور او تار تنیده بود، او میان تارهای نازک شده خیس بود و دانه‌های باران مثل جانورهای لزجی بود که این تارها را می‌گرفتند و پایین میامدند.
"شریف" مانند یک سایه‌ی سرگردان در کوچه‌های خلوت و نمناک زیر باران می‌گذشت و دور می‌شد...»
---
هیچکجا هدایت طبیعت را زیبا نمی‌بیند؛ برعکس، سرتاسر طبیعت موهوم و
تلخ و زننده است. دانه‌های باران بر خلاف عرف ادبی جانورهای لزج و کریهی
هستند که از جان آدمی پایین می‌جهند. من عاشق این توصیفتش هستم! :))
نهیلیسم عریان و مرگ آلود! :e413:

undead_knight
11-29-2013, 04:21 PM
آخه ماری به مرسو می‌گفت می‌خواهم با تو ازدواج بکنم، من را دوست داری؟
مرسو می‌گفت: نه ندارم، می‌خواهی ازدواج بکنی خب بکن! فرقی ندارد.:e416::e416::e416:




اوه! فارسی عربیزه! :) می‌بینم که داری به جنبش ما می‌پیوندی!




بله، واقعا آثار هدایت حس بدی به آدم می‌دهد. خیلی حس بدی دارد...! مثلا
تشبیهات و توصیفات هدایت از طبیعت (باران، آفتاب و ...) به شدت تیره و غم‌‌آلود است:

«باران دور او تار تنیده بود، او میان تارهای نازک شده خیس بود و دانه‌های باران مثل جانورهای لزجی بود که این تارها را می‌گرفتند و پایین میامدند.
"شریف" مانند یک سایه‌ی سرگردان در کوچه‌های خلوت و نمناک زیر باران می‌گذشت و دور می‌شد...»
---
هیچکجا هدایت طبیعت را زیبا نمی‌بیند؛ برعکس، سرتاسر طبیعت موهوم و
تلخ و زننده است. دانه‌های باران بر خلاف عرف ادبی جانورهای لزج و کریهی
هستند که از جان آدمی پایین می‌جهند. من عاشق این توصیفتش هستم! :))
نهیلیسم عریان و مرگ آلود! :e413:
نه ماری رو دوست داشت ولی عاشقش نبود،از دید مورسو عشق وجود نداشت و ازدواج هم براش فرقی نمیکرد چون زیادی نهیلیست بود:))

به جنبش شما نمیپیوندم،من هم باور دارم فارسی ما به قول انگلسی ها dysfunctional هست ولی اختلافمون در اینه که اینکه چقد و چطور باید اصلاح بشه:))

خب من اصولا از فضاسازی تیره،داستان های تراژدیک و حتی نهیلیستی خوشم میاد ولی جذاب ترین مدل این وسط برای من همون "بی تفاوتی" هست، بی تفاوتی یک پله فراتر از همه انواع دیدگاه های نهیلیستی هست،اینکه حتی مرگ و غم و تراژدی هم اثر و قدرت خودشون رو از دست میدند،طوری که هیچ چیز دیگه واقعا اهمیت نداره،هیچ چیز:))

Alice
11-29-2013, 04:32 PM
خب من اصولا از فضاسازی تیره،داستان های تراژدیک و حتی نهیلیستی خوشم میاد ولی جذاب ترین مدل این وسط برای من همون "بی تفاوتی" هست، بی تفاوتی یک پله فراتر از همه انواع دیدگاه های نهیلیستی هست،اینکه حتی مرگ و غم و تراژدی هم اثر و قدرت خودشون رو از دست میدند،طوری که هیچ چیز دیگه واقعا اهمیت نداره،هیچ چیز:))

این بی‌تفاوتی تنها منحصر به داستان تخیلی کامو و مرسو بود، وجود خارجی ندارد!
انسان محصور هورمون‌ها و ژنتیک و .. است. هرچقدر هم یک تن «هیچ‌گرای» تمام و
کمال باشد و کمترین معنایی برای زندگی قائل نباشد، باز هم نمی‌تواند و نمی‌خواهد
به سرنوشتش بی‌اعتنا باشد!
نکته‌ی بسیار مهم: صادق هدایت هم که زهرآلود می‌نوشت به دلیل بازتاب فکری و
اتفاقات روزمره‌ی او بود، نه صرفا هیچگرایی و نهیلیسم؛ زمانیکه او در پاریس برای اولین
بار خودکشی کرد و مصطفی فرزانه (دوست هدایت) بعدها تصریح کرد که به دلایل احساسی
و .. بوده است، هدایت پس از آن مجموعه‌ی داستان کوتاه "سه قطره خون" را با نهایت تیرگی،
زهراگین نوشت!
البته او به جبر طبیعت معتقد بود و آزادی‌های فردی را موهوم و مزخرف می‌دانست.
خلاصه اینکه "بی‌تفاوتی" و کاراکتر مرسو هستی خارجی ندارد!

undead_knight
11-29-2013, 04:51 PM
این بی‌تفاوتی تنها منحصر به داستان تخیلی کامو و مرسو بود، وجود خارجی ندارد!
انسان محصور هورمون‌ها و ژنتیک و .. است. هرچقدر هم یک تن «هیچ‌گرای» تمام و
کمال باشد و کمترین معنایی برای زندگی قائل نباشد، باز هم نمی‌تواند و نمی‌خواهد
به سرنوشتش بی‌اعتنا باشد!
نکته‌ی بسیار مهم: صادق هدایت هم که زهرآلود می‌نوشت به دلیل بازتاب فکری و
اتفاقات روزمره‌ی او بود، نه صرفا %8>Eچگرایی و نهیلیسم؛ زمانیکه او در پاریس برای اولین
بار خودکشی کرد و مصطفی فرزانه (دوست هدایت) بعدها تصریح کرد که به دلایل احساسی
و .. بوده است، هدایت پس از آن مجموعه‌ی داستان کوتاه "سه قطره خون" را با نهایت تیرگی،
زهراگین نوشت!
البته او به جبر طبیعت معتقد بود و آزادی‌های فردی را موهوم و مزخرف می‌دانست.
خلاصه اینکه "بی‌تفاوتی" و کاراکتر مرسو هستی خارجی ندارد!
در این سیاره که چند میلیارد آدم داره هیچ وقت در مورد این چیزها مطمئن نباشه،حداقل بزار وقتی پیرتر شدی این حرف رو بزنی که به اندازه کافی ادم دیده باشی:))
در واقع من تقریبا همیشه از ادما انتظار هر چیزی رو دارم و چیزی شگفت زدم نمیکنه،اگر آبزوردیست نبودم اصلا همذات پنداریم با مورسو تکمیل میشد:))

Alice
11-29-2013, 04:59 PM
نامُرده یک بار هم مطلبت رو چک کنی تا جمله بندی یا واژه سازی ها رو سرک بکشی بد نیست!
توی هر پیامت ده تا غلط املایی و نگارشی داری!


در این سیاره که چند میلیارد آدم داره هیچ وقت در مورد این چیزها مطمئن نباشه (نباش؟)،حداقل بزار وقتی پیشر (؟؟!) شدی این حرف رو بزنی که به اندازه کافی ادم دیده باشی:))
البته شاید دلیلش این باشه که من با نهیلیسم عریان کلا حال نمیکنم و کافکا هم شاید به همین دلیل جذابیت برام از کامو کمتر بود. (کافکا هم به همین دلیل جذابیتش از کامو برام بیشتر بود)

ولی خب یه روز گه
(اگه)
رفتم انقلاب
etc


در واقع انقدر «بی‌تفاوت» و بی‌ قید و بندی که حال و حوصله نداری مطلبت رو چک کنی! :)

undead_knight
11-29-2013, 05:10 PM
نامُرده یک بار هم مطلبت رو چک کنی تا جمله بندی یا واژه سازی ها رو سرک بکشی بد نیست!
توی هر پیامت ده تا غلط املایی و نگارشی داری!



در واقع انقدر «بی‌تفاوت» و بی‌ قید و بندی که حال و حوصله نداری مطلبت رو چک کنی! :)
اخه یکی از مشکلاتم اینه که دستام توی تایپ هماهنگ نیستند گاهی پسو و پیش میزنند،تازه موقعت چت که بدتره الان خوبه:))))
آفتاب آمد خود دلیل آفتاب...نه؟!:))




بروبکس این سایت (https://encyclopediadramatica.es)رو چک کنید خیلی باحاله:)))

Reactor
11-29-2013, 09:54 PM
خیلی موقع ها هم مقاومت تا یک حدی جواب می دهد.مخصوصا در برابر جوجه بسیجی ها.یه بلوف نامزدی زدن و گاهی اوقات سر و صدا جلب توجه باقی مردم کمک می کند.اینجور موقع ها باید محکم و بدون تزلزل تو روشون وایسید. اما مامور نیروی انتظامی فرق می کند و تنها راه خلاصی همان شیتیل است.

بسیجی ها رو اگر تنها گیر بیارید حتی کتک زدنشان هم ایراد و پیگردی ندارد. این ها هم این را خوب میدانند که اگر کسی بزند لش شان کند, تحت تعقیب ارگان و نهاد خاصی قرار نمیگیرد. یعنی اگر یک بسیجی را ناقص کردید و در رفتید یعنی ناقص کردید و در رفتید.

این ها هم این را به خوبی میدانند برای همین گَله ای حمله میکنند و معمولا قبلش یکی دو نفر را مثلا یکی سوار بر موتور و یکی ترک موتور میفرستند تا سرک بکشد بعد اگر ببینند موردی برای خِفت گیری هست مثلا مشروبی میخورند یا لب بازی میکنند یک گوشه ای قایم میشوند و بیسیم میزنند که رفقاشان بیایند کمکشان.
آن وقت است که شاخ بازی هایشان شروع میشود.

بهرحال ما در ایران زندگی میکنیم و باید حواسمان را حین عملیات جمع کنیم و اگر همچین مواردی دیدیم به قول دوستان سریع غلاف کنیم و گم و گور شویم.

این ها هم معمولا تا رفقایشان نرسند هیچ غلطی نمیکنند. چون جرآتش را ندارند.

این ها سابقه ی کتک خوردن های بدی از مردم دارند و تخمش را ندارند که یکی دو نفری به گفته ی خودشان امر به معروف کنند.

اما کلکل کردن با این ها اصلا نتیجه ی خوبی ندارد. این ها عقده های زیادی دارند و برای تخلیه اش پیوسته به دنبال شَر میگردند.
بهرحال این ها نگهبان قدرت و ثروت نظامند. درگیر شدن با این ها جز اعصاب خوردی نتیجه ای ندارد و از جانب هیچ نهادی هم حمایت نخواهید شد.

مردم هم اگر کمک کنند در نهایت با واسطه شدن و ریش سفیدی قصد دارند کاری کنند تا قربانی کمتر کتک بخورد و این ها دست از سرش بردارند.
آن بدبخت ها هم کار دیگری از دستشان بر نمی آید.
دست آخر میماند یک آبروریزی و خجالت جلوی مردم و دوست دختر بیگناه.

کلکل کردن با این ها آغاز بازی دوسر باخت است.

cool
12-01-2013, 03:37 PM
درود دوستان
چند وقتیه نبودم امیدورم نوشته های جدید دوستان اونقدر زیاد نباشند که نتونم بخونمشون!
در گیر مطالعه بودم تو این چند روزه و نوشته های غزالی رو میخوندم که نمیدونم این مسلمونا به چیه این علما شون مینازن!
+تو این چند روز خدایان جدیدی کشف کردم اسمشو گذاشتم خدایان سکسی:e105:حالا به موقع اش تاپیکشو میزنم.
گرچه که امثال بیسوادی مثل من بود و نبودشون تاثیری بر این تالار ندارد اما بسی خوشحالم که میتونم از نوشته های دوستان استفاده کنم و میخوام یه پرینتر بگیرم و تمام نوشته های این تالار رو دسته بندی کنم و ازشون پرینت بگیرم چرا که بعضی وقتا که به اینترنت دسترسی نداشته باشم خیلی راهگشا خواهند بود.

cool
12-01-2013, 03:41 PM
دوستان یک مشکل دارم.نمیونم چم شده که کشش مطالعه ام اومده پایین!یک کمی مطالعه کنم خسته میشم.
راهنمایی کنید خواهشا:e032:

homayoun
12-01-2013, 05:08 PM
داشتم کانال آموزش را میدیدم پیرامون فیلترینگ سخن میگفتند.
2 تن بودند که یکی میگفت باید فیلتر باشد دیگری میگفت نباشد!
در آغاز میگفت چون که سایت فیسبوک به دست مارک زاکربرگ ساخته شده و
خود سایت صحیونیستیا به نام اورشلیم نیوز مارک زاکربرگ را مهندترین تن خود و
پس از آن بنیامین ناتانیاهو خوانده! فیلترینگ را پدافند خود میخواند!

پارسیگر

Dariush
12-01-2013, 05:49 PM
داریوش جان ، این رو کی به کی گفت ؟
این را آن مرد بسیجیِ (؟) به من ریشو گفت دیگر، البته زمانی که جمعیت (جمعیتِ مثلِ همیشه بی‌بخار را البته) را دید اندکی خود را جمع و جور کرده بود! از آن روز دوست‌دخترم با ولع بسیار بیشتری به من عشق می‌ورزید و اینگونه شد که عدو شد سبب خیر!
راستی شما به چی معترضی آنارشی جان؟ به انجمن اعتراض داری یا اعتراضت به چیز دیگری‌ست؟ اعتراض آنارشیستی‌ست؟

Dariush
12-01-2013, 05:50 PM
دوستان یک مشکل دارم.نمیونم چم شده که کشش مطالعه ام اومده پایین!یک کمی مطالعه کنم خسته میشم.
راهنمایی کنید خواهشا:e032:
درود به شما.
توصیه‌ی همیشگی من این است که اگر حال خواندن ندارید، نخوانید! یکی دو روز که دست به کتاب نزنید، تشنگی ایجاد می‌شود و مشتاقانه به سوی کتاب می‌روید! ورنه، روزی چند بار، دمی چند به کتاب‌ها ناخنکی زده و ثمری نیافته، دوباره لایش را می‌بندید و به گوشه‌ای رها می‌کنید.

Alice
12-01-2013, 05:54 PM
دوستان یک مشکل دارم.نمیونم چم شده که کشش مطالعه ام اومده پایین!یک کمی مطالعه کنم خسته میشم.
راهنمایی کنید خواهشا

بسیار طبیعی‌ست و از معضلات گشادی است که من هم با آن دست و پنجه نرم می‌کنم.
راه حلی هم وجود ندارد! اگر هست دوستان بفرمایند بی‌گمان استقبال می‌کنیم:.
:e303:

Anarchy
12-01-2013, 06:58 PM
دوستان یک مشکل دارم.نمیونم چم شده که کشش مطالعه ام اومده پایین!یک کمی مطالعه کنم خسته میشم.
راهنمایی کنید خواهشا:e032:

اگه راهی پیدا کردی به منم نشون بده :e402: !! کلا ذهنت که درگیر باشه هیچ کاری نمیتونی انجام بدی...

Anarchy
12-01-2013, 07:01 PM
این را آن مرد بسیجیِ (؟) به من ریشو گفت دیگر، البته زمانی که جمعیت (جمعیتِ مثلِ همیشه بی‌بخار را البته) را دید اندکی خود را جمع و جور کرده بود! از آن روز دوست‌دخترم با ولع بسیار بیشتری به من عشق می‌ورزید و اینگونه شد که عدو شد سبب خیر!
راستی شما به چی معترضی آنارشی جان؟ به انجمن اعتراض داری یا اعتراضت به چیز دیگری‌ست؟ اعتراض آنارشیستی‌ست؟

فکر کنم همین ریشو بودن خیلی کمکت کرده :e404: !!

داریوش جان الان که فکر میکنم دقیقا یادم نمیاد اون زمانی که حالتم رو عوض کردم به چی معترض بودم اما احتمال میدم به محدودیت های جامعه و درک نشدن افکار افراد امثال خودم بوده :e108: !!

kourosh_bikhoda
12-01-2013, 07:02 PM
(جمعیتِ مثلِ همیشه بی‌بخار را البته)
حکایت اون داستانیه که یارو میگه اینجا عجب مردم بیخودی داره، سنگ را بسته اند و سگ را گشاده!

Dariush
12-01-2013, 07:11 PM
فکر کنم همین ریشو بودن خیلی کمکت کرده !!
:e411:
باز یک سوءتفاهم دیگری پیش آمد آنارشی جان! منظورم آن مرد بسیجیِ ریشو بود! اشتباه تایپی بود.


داریوش جان الان که فکر میکنم دقیقا یادم نمیاد اون زمانی که حالتم رو عوض کردم به چی معترض بودم اما احتمال میدم به محدودیت های جامعه و درک نشدن افکار افراد امثال خودم بوده !!
من یک پیشنهادی دارم برایت آنارشی جان، نه نگویی‌ها. بیا این دوره از مسابقاتِ آواتارِ برتر را برگزار کن، تو اینبار بهترین گزینه برای این کار هستی، شاید جو دوستانه‌ی دفترچه به آن بازگردد :e404:

Dariush
12-01-2013, 07:12 PM
حکایت اون داستانیه که یارو میگه اینجا عجب مردم بیخودی داره، سنگ را بسته اند و سگ را گشاده!
کوروش جان، متوجه منظورت نشدم؟! سنگ را بسته‌اند و سگ را گشاده؟

Anarchy
12-01-2013, 07:21 PM
:e411:
باز یک سوءتفاهم دیگری پیش آمد آنارشی جان! منظورم آن مرد بسیجیِ ریشو بود! اشتباه تایپی بود.



حالا ایرادی نداره... اما ریش یادت نره :e105: !!




من یک پیشنهادی دارم برایت آنارشی جان، نه نگویی‌ها. بیا این دوره از مسابقاتِ آواتارِ برتر را برگزار کن، تو اینبار بهترین گزینه برای این کار هستی، شاید جو دوستانه‌ی دفترچه به آن بازگردد :e404:

چشم :e414:



کوروش جان، متوجه منظورت نشدم؟! سنگ را بسته‌اند و سگ را گشاده؟

شاعری پیش امیر دزدان رفت و ثنایی بر او بگفت . فرمود تا جامه ازو برکنند و از ده بدر کنند. مسکین برهنه به سرما همی رفت . سگان در قفای وی افتادند . خواست تا سنگی بر دارد و سگان را دفع کند ،در زمین یخ گرفته بود ، عاجز شد ، گفت : این چه حرامزاده مردمانند ، سگ را گشاده اند و سنگ را بسته . این حکایت از گلستان سعدی است

sonixax
12-01-2013, 11:49 PM
راهنمایی کنید خواهشا

مطالعه نکنید !

sonixax
12-01-2013, 11:51 PM
کلا ذهنت که درگیر باشه هیچ کاری نمیتونی انجام بدی...

چرا میتونی ، ذهن درگیر برای من اصلن معنی نمیده .
هر وقت دلم بخواد میتونم تمرکزم رو از روی یک موضوع ببرم روی یک موضوع دیگه .
یک کمی تمرین میخواد فقط . یکی از بهترین راه هاش اینه که سعی کنید توی یک موسیقی فقط صدای یک ساز خاص رو دنبال کنید و بشنوید .

Reactor
12-01-2013, 11:57 PM
Fast & Furious actor Paul Walker dies in California car crash
3033

3034

مزدك بامداد
12-02-2013, 12:09 AM
Fast & Furious actor Paul Walker dies in California car crash


3033

3034

too fast or too furious?

Mehrbod
12-02-2013, 12:29 AM
too fast or too furious?

not fair!
مرا به خندیدن به مرگ این بیچاره ناگُزیراندید (((:




دوستان بیایید، بیایید انجمن را از این رخوت خلاص کنید! کمی از نوستالژی‌های خودتان بگویید.
come on guys! :) از نخستین رابطه‌ی احساسی که داشتید.. از خاطرات گذشته اصلا از هر چیزی
که دوست دارید و نوستالژیک است.

دادینه‌یِ خودینه!!

مزدك بامداد
12-02-2013, 12:30 AM
دوستان یک مشکل دارم.نمیونم چم شده که کشش مطالعه ام اومده پایین!یک کمی مطالعه کنم خسته میشم.
راهنمایی کنید خواهشا

اگه راهی پیدا کردی به منم نشون بده !! کلا ذهنت که درگیر باشه هیچ کاری نمیتونی انجام بدی...
خواب.
شما باید زمان خواب و اندیشه‌رهایی خود را افزایش دهید
و درست سر همان تسو هر شب خوابیده و سر همان تسوی
پگاه هم بیدار شوید. پس و پیش نکنید.
بکوشید که بامدادان به توالت بروید و همه روزه در همان تسو
پس از بیدار شدن از خواب.
خواندن هم دو جور است:
١- برای سرگرمی : شبها و پیش از خوابیدن انجام دهید
٢- برای یادگیری: روز ها و بامدادان یک تسو پس از ناشتایی سبک .
نکته های دیگر:
اکسیژن/هوای به اندازه و اندکی خنک به سر شما برسد.
خوراک شما دارای مگنزیم (یون ماگنزیم ٢+) باشد
روزی یک پیاز خام میانه بخورید
تا مرز پر شدن شکم نخورید.

-------------------------------------------------------------------------
من خودم میتوانم همزمان که دارم در فاروم پاسخ میدهم،
تلویزیون هم نگاه کنم و ...

پارسیگر

Mehrbod
12-02-2013, 12:35 AM
دوستان یک مشکل دارم.نمیونم چم شده که کشش مطالعه ام اومده پایین!یک کمی مطالعه کنم خسته میشم.
راهنمایی کنید خواهشا:e032:

نخست برای دو هفته بسختی از هر جور خواندن و خواندار دوری کن, اگر گرایش به خواندن ات زودتر برگشت هم خودداشته و نخوان تا درست ١٤ روز بشود.

سپس که این بازه (cleansing) را سپرانی هرگز و هرگز خودت را مرزمند به یک نسک و یک جور نوشته نکن, چندین
و چند نوشتار و کتاب و ... را داشته باش و هر کدام کهک یک خرده‌یِ ناچیز هم خسته کننده شد, در جا ول کن برو سراغ پسین.

این جُستار هم به کاکر میاید: پیشگیری از خستگی (http://www.daftarche.com/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D9%88-%D9%81%D9%86%D8%AF%D8%A2%D9%88%D8%B1%DB%8C-22/%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C-620/)

Mehrbod
12-02-2013, 12:47 AM
خواب.
شما باید زمان خواب و اندیشه‌رهایی خود را افزایش دهید
و درست سر همان تسو هر شب خوابیده و سر همان تسوی
پگاه هم بیدار شوید. پس و پیش نکنید.
... •
پارسیگر

مزدک جان همیشه همینجور بوده‌‌اید!؟

من در انجام بیشتر اینها درست ١٨٠° وارونه‌یِ شما هستم! :e405:

پرسش ام پیرامون دیسیپلین از شما نیز در همین راستا میرفت, برای من کمی شگفت‌آور
بود شما و برخی این اندازه برنامه‌مند و روالمند هستند و سُهش زندانی بودن پیدا نمیکنند ...

مزدك بامداد
12-02-2013, 01:41 AM
مزدک جان همیشه همینجور بوده‌‌اید!؟

من در انجام بیشتر اینها درست ١٨٠° وارونه‌یِ شما هستم! :e405:

پرسش ام پیرامون دیسیپلین از شما نیز در همین راستا میرفت, برای من کمی شگفت‌آور
بود شما و برخی این اندازه برنامه‌مند و روالمند هستند و سُهش زندانی بودن پیدا نمیکنند ...
خواه ناخواه ما زندانی ماده هستیم و باید پیرو قانون ماده باشیم.
یک از ویژگی های زیست هم بروال بودن آن است، برای نمونه،
جانوران زمستان خواب با روال سال همساز شده اند، پریود
زنان با گردش ماه همساز است، خواب و بیداری ما باشب و روز
همساز شده است و همین ها نشان میدهد که اگر پیکر ما مانند
یک تسو کار بکند، بیشترین دیرندگی زیستی را میتوانیم از
آن چشم داشته باشیم. پس اگر به زمانسنج درونی خود که طبیعت
آنرا در شما نهاده، بها بدهید، طبیعت هم به شما بها میدهد.
همچنان که یک خودرو هم روی راه هموار، کمتر دچار فرسایش
میشود که در یک راه چاله و چوله ای کوهستانی یا اتوبان قم.

پارسیگر

sonixax
12-02-2013, 01:43 AM
Fast & Furious actor Paul Walker dies in California car crash


3033

3034

ماشینش بعد از تصادف آتش گرفته + اون طوری شده !!!
پورشه برای سرعت بالا ساخته شده یعنی میبایستی پیش بینی تصادف در سرعت بالا برایش بشود + آتش گرفتنش پس از تصادف .
دهن VW صاف است .

مزدك بامداد
12-02-2013, 01:46 AM
ماشینش بعد از تصادف آتش گرفته + اون طوری شده !!!
پورشه برای سرعت بالا ساخته شده یعنی میبایستی پیش بینی تصادف در سرعت بالا برایش بشود + آتش گرفتنش پس از تصادف .
دهن VW صاف است .

مرگ حق است، پورشه فقط وسیله است!

:e415:

sonixax
12-02-2013, 01:54 AM
مرگ حق است، پورشه فقط وسیله است!

ماشینهای VW در آلمان به بی کیفیتی و در پیتی بودن معروف هستند . به خصوص همانهایی که با برند VW بیرون می آیند .

Mehrbod
12-02-2013, 01:58 AM
همچنان که یک خودرو هم روی راه هموار، کمتر دچار فرسایش[٣]
میشود که در یک راه چاله و چوله ای کوهستانی یا اتوبان قم.


Ich wage Sie! (:

میپذیرم به خودرو از هرگونه تنش و فرسایشی آسیب میرسد, ولی من روی گسترش‌ این پنداره‌یِ پادشکنندگی پیشتر کوشیده بودم: پادشکنندگی - Antifragility (http://www.daftarche.com/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82-10/%D9%BE%D8%A7%D8%AF%D8%B4%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D A%AF%DB%8C-antifragility-764/)

درباره‌یِ همین تنش که گفتید, من گمان نمیکنم هیچ خودرویی از فرسایش بهتر شود, بجایش ولی
پیکر و تن هومنی با ورزش که چیزی بجز همان تنش ماهیچه‌ها نیست ورزیده و سرزنده میشود, در فرجام میگمانم
اندکی ورتش و گاه دگرسانی در برنامه و روال زندگی هم بسیار سودمند باشد, کمی
بیخوابی اینجا, کمی بی‌برنامگی آنجا و بگذاریم این تنشهای همیشگی تن و روان را زنده و پویا نگه‌دارند!

همانجور که گفتم این نگرش شما برای من پادستیزی ژرفی دربر دارد, از سویی درباره‌یِ آموزه‌هایِ سختکوشی و زاهدی (being ascetic) و همین دیسیپلین
و روالمندی و خوبی‌هایشان بسیار خوانده‌ام, از سویی این با نگره‌یِ پادشکنندگی چندان هم‌نمیخواند و همین ورزش تن یا برزش مغز نمونه‌هایِ روشنِ ستیزگر اش هستند ...

پارسیگر

sonixax
12-02-2013, 02:04 AM
درباره‌یِ همین تنش که گفتید, من گمان نمیکنم هیچ خودرویی از فرسایش بهتر شود

این سخن در مورد پیکان صدق نمیکند :e415:

undead_knight
12-02-2013, 04:59 AM
دادینه‌یِ خودینه!!
با اسم و مکان های مستعار بگید:))))

Mehrbod
12-02-2013, 05:16 AM
با اسم و مکان های مستعار بگید:))))

اندیشه‌یِ بدی نیست خودت بگو.

برای من بازگویی یادمان آنرا بیشتر زمانها بی‌ارزش یا دستکم کم‌ارزش
میکند, برخی چیزها باید پیش خود آمد بماند و با کسی نهنبازید.

پارسیگر

kourosh_bikhoda
12-02-2013, 09:28 AM
ماشینهای VW در آلمان به بی کیفیتی و در پیتی بودن معروف هستند . به خصوص همانهایی که با برند VW بیرون می آیند .
خب این VW قرار بوده خودروی همه مردم باشه دیگه. ارزون و بی کیفیت.
ولی جالبه که موتورهای بعضی از این فولکس قورباغه ای ها هنوز هم باز نشده. ماشین مثل سگ داره 50 سال کار میکنه.
اینطور نیست که بی کیفیت باشند. به نظر من مغز طراحان فولکس از آغاز بسیار پیشرفته تر از بقیه خودروسازها عمل کرده. به خصوص حضرت آقای پورشه که میدونید طراح فولکس بوده.

undead_knight
12-02-2013, 02:10 PM
اصلا از خودم میاغازم, هرچند پیشتر یک بار هم در فاروم گفتم ولی چون زیادی بانمک
است یک بار دیگر هم می‌گویم. :e415:
--
مدت‌ها پیش با چندین تن از دوستانم در ایستگاه BRT ایستاده بودیم که یکی از دوستانم
یه من زد و گفت آن طرف (طرف مردانه را) ببین!! من هم نگاه کردم دیدم یک مرد شکم گنده
شلوارش را پایین کشیده و رو به طرف خانم‌ها کرده و هر و هر می‌خندند و لذت می‌برد!
بنده‌ی اسپاگتی چنان شور و شعف در چهره‌ی میانسالش موج می‌زد که گویی تاکنون این
همه خوشی نبرده است, دیگران هم می‌دیدند ولی بقول دوستمان داریوش ملت بی‌بخار
همیشه در صحنه همینجور ناظر بودند. یکی از آقایان نبود به این بنده‌ی اسپاگتی بگوید مرد
حسابی زشته در ملا عام می‌کشی پایین و به این و آن نشان می‌دهی!
یعنی این صحنه هنوز هم که در ذهنم نقش می‌بندد با آن حرکات افسونگر این مردک خیکی
که با فلان‌چیزش بازی می‌کرد حالت تهوع روانی/ذهنی بمن دست می‌دهد.
:e415::e415:
exhibitionism?!
:)))

اندیشه‌یِ بدی نیست خودت بگو.

برای من بازگویی یادمان آنرا بیشتر زمانها بی‌ارزش یا دستکم کم‌ارزش
میکند, برخی چیزها باید پیش خود آمد بماند و با کسی نهنبازید.

پارسیگر
کلا من از نوستالوژی خوشم نمیاد،در راه زدودنش هم یه کارهایی کردم که جنون آمیزه:))

مزدك بامداد
12-02-2013, 03:08 PM
Ich wage Sie! (:

میپذیرم به خودرو از هرگونه تنش و فرسایشی آسیب میرسد, ولی من روی گسترش‌ این پنداره‌یِ پادشکنندگی پیشتر کوشیده بودم: پادشکنندگی - Antifragility (http://www.daftarche.com/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82-10/%D9%BE%D8%A7%D8%AF%D8%B4%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D A%AF%DB%8C-antifragility-764/)

درباره‌یِ همین تنش که گفتید, من گمان نمیکنم هیچ خودرویی از فرسایش بهتر شود, بجایش ولی
پیکر و تن هومنی با ورزش که چیزی بجز همان تنش ماهیچه‌ها نیست ورزیده و سرزنده میشود, در فرجام میگمانم
اندکی ورتش و گاه دگرسانی در برنامه و روال زندگی هم بسیار سودمند باشد, کمی
بیخوابی اینجا, کمی بی‌برنامگی آنجا و بگذاریم این تنشهای همیشگی تن و روان را زنده و پویا نگه‌دارند!

همانجور که گفتم این نگرش شما برای من پادستیزی ژرفی دربر دارد, از سویی درباره‌یِ آموزه‌هایِ سختکوشی و زاهدی (being ascetic) و همین دیسیپلین
و روالمندی و خوبی‌هایشان بسیار خوانده‌ام, از سویی این با نگره‌یِ پادشکنندگی چندان هم‌نمیخواند و همین ورزش تن یا برزش مغز نمونه‌هایِ روشنِ ستیزگر اش هستند ...

پارسیگر
:e14c:
خب دوست گرامی، ژن ما تا اندازه ی بالایی پادشکننده است ولی پیکر ما شکننده
است : خود من یکبار که سخت زمین بخورم لگنم میشکند . ورزش هم تا اندازه ای
باید کرد که طبیعت برای ما فرمان داده و نه اینکه همه جای مان تاب بردارد !
کار سخت و کارگری کانی ها و ساختمانی و .. میدانید که همه ی اسکلت و بند های
میان استخوان ها و .. را بدجور میفرساید و آنها دیگرهرگز بازسازی نمیشوند.
بویژه عصب که میدانید که دیگر، مانند پوست و استخوان، بازسازی نمیشود.

از کار هایی هم که طبیعت و فرگشت آگاهی نداشته و ژن ما آروین نکرده هم
باید دوری جست، مگر اینکه هزاران تن انجام داده باشند و آمار، نشان بدهد
که چیزی شان نشده. مانند چتربازی که نخست، بر پاد سرشت و آروین ژن است
که ما خودمان را از جایی پرت کنیم پایین. پس باید به راهی رفت که پیشتر
شناخته شده باشد: زبانزد لـُری:
ره برو ، بیره مرو، هرچن که ره دورس!
...

در نگاه کلان، اگر شما تنها نیازین ترین و بایسته ترین کارها و جنبش ها را
انجام دهید و انرژی دریافتی تان (خوراک) هم به اندازه ی همان انرژی باشد
که برای جنبش و زندگی میگسارید، کمترین شمار یاخته های شما میمیرند
و بیشترین بازه ی جوانی را خواهید داشت.

برای نمونه بهترین ورزش، چیزی که پزشک به من گفته، شنا است، چون هیچ فشاری
به بند های میان استخوانها نمی اید و فرسایش زانو و لگن و .. ندارید و تنها ماهیچه ها
اندکی انرژی می گسارند که تنبل نشوند. ولی دویدن و چه میدانم وزنه برداری = خودکشی!

سامانه هایی که دارای تراز کمترین انرژی هستند نیز همواره دیرنده ترند
و تنش و بیم نا استواری کمتری را در بر دارند.

پس برزش ما هم باید در تراز نیازین باشد مگر اینکه ناچار باشید که کشتی گیر بشوید!

همیگونه است نگه داشتن ریتم و اهنگی که زیستبوم شما به شما پیشنهاد
میکند و ژن ما خود را با ان همساز کرده: شب خوابیدن، بهتر از شب زنده داری
و بی خوابی است و در یک تسوی ویژه ، خوراک گرفتن، بهتر از اینکه گاهی
نیمه شب و گاهی بامداد و گاهی ساندویچ را بدو بدو گاز بزیم که به اتوبوسمان
برسیم. اینها همه استرس نایسته و کاهنده ی دیرای* زندگانی هستند.

اکنون اگر با "رایکال ها " هم که ماده هایی هستند که یاخته های مارا میکشند،
با کاربرد پیاز و لیمو و .. نبرد کنید، در این رهگذر هم یاخته های کمتری میمیرند.



*
دیرا= طول در زمان
درازا = طول در مکان

پارسیگر

Mehrbod
12-02-2013, 10:49 PM
راستی نامُرده؛ تو که فارسی درست و درمان صحبت نمی‌کنی لااقل انگلیسی را شهید نکن. ???What i am looking for

خودخواسته هم میتواند باشد:



دنبال چه میگردم؟ = ?What am I looking for
دنبال آنچه میگردم؟ = ?what I'm looking for

sonixax
12-02-2013, 11:52 PM
خب این VW قرار بوده خودروی همه مردم باشه دیگه. ارزون و بی کیفیت.
ولی جالبه که موتورهای بعضی از این فولکس قورباغه ای ها هنوز هم باز نشده. ماشین مثل سگ داره 50 سال کار میکنه.
اینطور نیست که بی کیفیت باشند. به نظر من مغز طراحان فولکس از آغاز بسیار پیشرفته تر از بقیه خودروسازها عمل کرده. به خصوص حضرت آقای پورشه که میدونید طراح فولکس بوده.

قدیم بله خوب بوده ولی خیلی وقته که دیگه به درد نمیخورند !
Passat تا دلتون بخواد موتور میسوزونه ! بدنه Golf Plus درست مثل پرایت شُل و ول هستش .
VW فقط اسم آلمان رو یدک میکشه نه کیفیتش رو ، حتا بنز هم در برخی محصولاتش مثل سری A به معنای واقعی کلمه ریده .
AUDI و Skoda و Seat هم هر کدوم در مقایسه با همکلاسهای خودشون کیفیت پایین تری دارند .
یه لامبورگینی و بنتلی و بوگاتی هست که اونها از رده ماشینهای خاص و اسپورت محسوب میشند و VW حتا جرات نکرده طراحیشون رو دستکاری کنه .
پورشه هم من فکر میکنم که خیلی سهامش افت کنه با این اتفاقی که افتاده ، باید صبر کرد و دید .

undead_knight
12-03-2013, 06:21 AM
باباجان اصلا نوستالژی را بی‌خیال شوید! از هر خاطره‌ی خنده‌دار/لاابالی‌گری/etc. ما را باش با چه کسانی آمده‌ایم سیزده بدر.
راستی نامُرده؛ تو که فارسی درست و درمان صحبت نمی‌کنی لااقل انگلیسی را شهید نکن. ???What i am looking for :e406:
بهتر شد:)))
درست صحبت میکنم،درست تایپ نمیکنم:))


خودخواسته هم میتواند باشد:



دنبال چه میگردم؟ = ?What am I looking for
دنبال آنچه میگردم؟ = ?what I'm looking for

تنکس:))

Mehrbod
12-03-2013, 07:31 PM
بهتر شد:)))
درست صحبت میکنم،درست تایپ نمیکنم:))


تنکس:))


No problem, I generally dislike grammarians (not that Alice's being one, she merely shows tendencies...), they do seem to have no understanding how languages work whatsoever!

مزدك بامداد
12-03-2013, 09:07 PM
مزدک‌ جان در هوای کشنده‌ی تهران که کارش از مرز هشدار هم گذشته برای خورد و
خوراک و رفتارهایمان چه برنامه‌ای را تجویز می‌کنید؟؟!

SMOG در بلندی های کوه ها یافت نمیشود. پس میتوانید
هفته ای یکبار دستکم به کوه بروید، پانسد متر بلندا هم هتّا
خوب است و شش هایتان میتوانند کمی خود را بازسازی
کنند. از سوی دیگر، بهترین چیزی که آدم را جوان نگه میدارد،
روزی یک پیاز خام است و اگر شد به همراه ماست و سیر.
من خودم هر روز این هارا میخورم و تا کنون هم یک بیماری
راستین نداشته ام و هر کس هم سالمندی مرا برآورد کرده،
ده تا بیست سال جوانتر برآورد کرده است ! ولی خب، زمان
من تهران اینهمه گند گرفته نبود و خودرو ها هم اینهمه
مورو ملخ وار پرشمار نبودند و باغ و درخت فراوان تر
داشت، اکنون که اسلام به تهران هم رید!
راستی میدانید سیرْواویج نام چه خوراکی است؟ من زمانی
در گیلان زندگی میکردم چون تهران برایم ریسک داشت و
در آنجا پدرودساز ترین خوارکی است که میتوانید بخورید
که از سیرچه های تازه و نرم درست میشود و میتوان با
ماهی شور یا .. خورد.

3057
پیاز خام: راز جوان ماندن دیرنده
اندرزی آروینسته از مزدک بامداد

پارسیگر

مزدك بامداد
12-03-2013, 09:25 PM
نوستالژی + پیشنهاد خورشت
سیرواویج ( sirvaavij خوانده میشود) با کته بسیار خوشمزه است:

3058

Nevermore
12-03-2013, 10:02 PM
پیاز مخصوصا از نوع خام اش پس از خوردن مزه ی کوفتی در دهان ایجاد می کند.من خودم رابطه ام با سیر خوب است اما هرگز حتی با دیزی و کباب هم پیاز خام نمی توانم بخورم.بر عکس با پیاز داغ هم رابطه ی خوبی دارم.

sonixax
12-03-2013, 10:13 PM
پیاز داغ + سیب زمینی سرخ کرده (خودتون خلال کنید سرخ کنید نه از این آماده آشغالی ها) + تخم مرغ = :e420:

مزدك بامداد
12-03-2013, 10:21 PM
پیاز داغ + سیب زمینی سرخ کرده (خودتون خلال کنید سرخ کنید نه از این آماده آشغالی ها) + تخم مرغ = :e420:
سیب زمینی اش خوب نیست، اگر بجای آن بادنجان را از پهنا ببرید
و همین کار را بکنید( سرخ کردن با تخم مرغ) میشود خوراکی
به نام " ورغه بادنجان " [varaqe] = (برگه)

پارسیگر

sonixax
12-03-2013, 10:26 PM
سیب زمینی اش خوب نیست، اگر بجای آن بادنجان را از پهنا[١] ببرید
و همین کار را بکنید( سرخ کردن با تخم مرغ) میشود خوراکی
به نام " ورغه بادنجان " [varaqe] = (برگه[٢])

این را هم زیاد درست کرده ام ، سیب زمینی خلال شده سرخ شده با تخم مرغ و اینها خیلی دوست دارم من . پیاز داغ بهش بزنیم عالی میشه .
ورغه بادمجان با کدو هم خوب میشه .

مزدك بامداد
12-03-2013, 10:28 PM
ورغه بادمجان با کدو هم خوب میشه .
??
غضنفر رفت تو ساندویچ فروشی گفت دو تا کوکاکولا بدید یکیش کانادا باشه!



مزدك بامداد
12-03-2013, 10:37 PM
مزدک جان چاشت‌خور هم باید خلفه نان با چای شیرین بخورید! هراینه من
بلد نیستم درست کنم ولی بسیار خوش مـزّه است. :e011:



3061
آفرین، شما خود یک استاد آشپزخانه ی گیلک هستید!




sonixax
12-03-2013, 10:50 PM
غضنفر رفت تو ساندویچ فروشی گفت دو تا کوکاکولا بدید یکیش کانادا باشه!
منظور شیوه پختش بود ! یعنی همون کارها ولی با کدو .

مزدك بامداد
12-03-2013, 11:23 PM
اگر روزی بتوانم شما را از نزدیک دیدار کنم و به منزل ما در گیلان بیایید برایتان سیرواویج و میرزا قاسمی هرچه
که دوست داشته باشید خواهم پخت. تازه من خوراک‌های بومی سرزمین‌ها دیگر ایرانشهر را هم مانند گیلان
می‌دانم و هر خوراکی که سفارش بکنید برایتان آماده خواهم کرد. تنها به شرط اینکه شب‌ها روی ایـوان لم بدهیم
و با بوی خوش درخت‌ها و رُستنی‌ها و نَـم باران که ویلان و سیلان در هوا پراکنده هستند از یادمان‌های جوانی‌تان
بمن بگویید و به پرسش‌های بی شمار من درباره‌ی زندگانی و کیهان و آسمان‌ها در آن شب رازناک پاسخ بدهید.
ای وای!! ، ایوان هم دارید؟
در شب های تابستان چه مزه ای می داد،
با فرانگریستن ستاره ها ، نَرمـبادی خنک،
کمی درددل جیرجیرک ها ،
بوی هیزم سوخته و اِتِر سبزه زار ...
:e408:
براستی باید مــُرد تا از این رنج رَست!

پارسیگر

Dariush
12-04-2013, 10:35 AM
راستی میدانید سیرْواویج نام چه خوراکی است؟ من زمانی
در گیلان زندگی میکردم چون تهران برایم ریسک داشت و
در آنجا پدرودساز ترین خوارکی است که میتوانید بخورید
که از سیرچه های تازه و نرم درست میشود و میتوان با
ماهی شور یا .. خورد.
مزدک جان، این غذا نامش به گمانم سیروابیج یا سیرابیج باشد! کلا در گیلان بیج پسوندی برای غذاهای سرخ کردنی است. البته چون گیلانی ها خیلی اوقات واج «ب» و «و» را شبیه به هم تلفظ میکنند، نمیتوان به درستی دانست که کدامیک نام راستین این غذاست.
با برگ سیر غذای دیگری نیز در گیلان میپزند به نام سیرقلیه که از سیرابیج آبدارتر است و مرغ و لپه هم دارد:
3067

ما این غذا را در فصلهای سرد بیشتر میخوریم، چرا که گوشت مرغ خانگی در این فصلها خوردنی تر است.

Dariush
12-04-2013, 11:24 AM
اگر روزی بتوانم شما را از نزدیک دیدار کنم و به منزل ما در گیلان بیایید برایتان سیرواویج و میرزا قاسمی هرچه
که دوست داشته باشید خواهم پخت. تازه من خوراک‌های بومی سرزمین‌ها دیگر ایرانشهر را هم مانند گیلان
می‌دانم و هر خوراکی که سفارش بکنید برایتان آماده خواهم کرد. تنها به شرط اینکه شب‌ها روی ایـوان لم بدهیم
و با بوی خوش درخت‌ها و رُستنی‌ها و نَـم باران که ویلان و سیلان در هوا پراکنده هستند از یادمان‌های جوانی‌تان
بمن بگویید و به پرسش‌های بی شمار من درباره‌ی زندگانی و کیهان و آسمان‌ها در آن شب رازناک پاسخ بدهید.



ای وای!! ، ایوان هم دارید؟
در شب های تابستان چه مزه ای می داد،
با فرانگریستن ستاره ها ، نَرمـبادی خنک،
کمی درددل جیرجیرک ها ،
بوی هیزم سوخته و اِتِر سبزه زار ...

براستی باید مــُرد تا از این رنج رَست!
دوستان حس نوستالژی ما را تحریک میکنید:((
بهترین خاطرات من در گیلان مربوط میشد به فصل بهار و زمانی که ما کودک بودیم و میرفتیم به خانه پدربزرگ (یادش همیشه گرامی) و آنها که ده پانزده نفری در بیجار مشغول کار بودند ما در باغ های اطراف میدویدیم و بازی میکردیم تا وقت قی نهار (این وعده ای ست بین صبحانه و نهار، تنها موقع کار و کشاورزی در گیلان میخوردندش) برسد. خوشمزه ترین غذاها را من نه در خانه یا رستوران، بل در آن زمانها روی بیجار مرزها و بیجارکولها خورده ام و با اینکه معمولا بسیار غذای ساده ای بود (معمولا پامودور خوروش + کته+ شورکولی + سیر +ماست + باقلا بود) بسیار به دهان ما خوشمزه بود و میچسبید، به ویژه که تعدادمان زیاد بود (گاهی تا ۲۰ نفر میشدیم) و ما هم که کودک بودیم به ما بیش از همه میرسیدند و اول از همه به ما غذا میدادند. غذا را میخوردیم و میرفتیم تا باز وقت نهار برسد و ....
3078



3079


کودکی ما در باغهای هندوانه و خربزه و توت فرنگی و آلوچه و هلو و تمشک وحشی (به گیلکی میشود ولش) .. .. گذشت و چه میوه دزدی ها که نکردیم و چه کتکها که از صاحبان باغها نخوردیم!
3069
تابستان که میشد که رودخانه ها میشدند خانه دوم ما! آن زمانها رودخانه ها سرشار از آبهای فاضلاب نبود و بسیار زلال و تمیز و پرآب بودند. ماهی آنقدر بود که ما با دست خود ماهی میگرفتیم و نیازی به قلاب ماهیگیری نداشتیم.
در اطراف رامسر ویلایی خانوادگی بود که تابستانها یکی دو هفته آنجا بودیم، درون باغ ترنج و نارنگی و نارنج و کنار دریا و آنسوی جنگل و دامان کوه... .

از غذاهای محلی گیلان که زیاد دوست دارم، باغلا قاتق است. اگر آنرا در گمج (دیگ سفالی) پخته باشند و همراه با ترشی هفتابیجار یا سیرترشی و زیتون پرورده و برنج دم سیاه یا هاشمی دودی و ماهی شور باشد، میتوانم آنقدر بخورم که منفجر شوم.
3073



در این شهر لعنتی غذای ما چیزی نیست جز دود و مرغ هورمونی و برنج خارجی و ... .

راستی از این چیزها خورده اید دوستان؟:
3070

این اسمش آب دوکوده کونوس است! بینظیر است لامصب.

Dariush
12-04-2013, 11:33 AM
یک لایک جایزه ی کسی خواهد بود که بگوید اینجا کجاست:


3075



3076

3077


3074

مزدك بامداد
12-04-2013, 11:56 AM
یک لایک جایزه ی کسی خواهد بود که بگوید اینجا کجاست:
ماسال ?
درفک ?

Dariush
12-04-2013, 12:01 PM
ماسال ?
درفک ?
راهنمایی:
در شرق گیلان است.

مزدك بامداد
12-04-2013, 12:07 PM
راهنمایی:
در شرق گیلان است.
my third and last guess: ماچیان (املش) ?

Dariush
12-04-2013, 12:15 PM
my third and last guess: ماچیان (املش) ?
نشان میدهد هرچه هم که گیلان را بشناسید به اندازه ی یک گیلانی زاده نخواهد بود.:e414:
اینجا بین سیاهکل و دیلمان است.

مزدك بامداد
12-04-2013, 12:18 PM
نشان میدهد هرچه هم که گیلان را بشناسید به اندازه ی یک گیلانی زاده نخواهد بود.:e414:
اینجا بین سیاهکل و دیلمان است.
پس "درفک" ، گمان دوری نبود!

Anarchy
12-04-2013, 12:20 PM
نشان میدهد هرچه هم که گیلان را بشناسید به اندازه ی یک گیلانی زاده نخواهد بود.:e414:
اینجا بین سیاهکل و دیلمان است.

داریوش جان خواستم با تقلب جواب بدم ، گفتم دور از جوانمردی هست :e105: !!

تارنمای گردشگری سیاهکل و دیلمان - نوروز 91 – سفر به دیلمان (http://www.siyahkal.com/home/modules.php?name=News&file=article-seo&sid=112-%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B2-91-%E2%80%93-%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%DB%8C%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86)

Dariush
12-04-2013, 12:23 PM
پس "درفک" ، گمان دوری نبود!
نه نزدیک شده بودید. البته جاهای مختلف گیلان شبیه به هم هستند و یافتن نام یک مکان از روی فرتورهای اینچنینی بس دشوار است. شما هم خیلی نزدیک شده بودید و من ترسیدم که پیشنهاد یک حدس دیگر را بدهم و شما پاسخ درست را بگویید! چند سال در گیلان بودید مزدک جان و بیشتر در کدام نواحی بودید (نمیخواهد دقیق بگویید، همینکه بگویید شرق یا غرب گیلان کفایت میکند)؟

Dariush
12-04-2013, 12:45 PM
راسل جان، بیایید کمی شرح دهید این مدت که نبودید چه میکردید؟ چه کتابها یا مطالبی را خوانده اید؟ کلا اوضاع احوالتان چطور است؟

مزدك بامداد
12-04-2013, 12:49 PM
غرب گیلان
:e00e:

Russell
12-04-2013, 01:07 PM
راسل جان، بیایید کمی شرح دهید این مدت که نبودید چه میکردید؟ چه کتابها یا مطالبی را خوانده اید؟ کلا اوضاع احوالتان چطور است؟
سپاس از مهر همیشگی داریوش جان، لیست موضعات که گسترده است، مطالبی است که Must read هستند ولی مانده بود از مباحثی در فیزیک گرفته تا روانشناسی و....حالم در مجموع بسیار خوب است و البته با دیدار مجدد دوستان آنرا بهتر هم کرده.

Dariush
12-04-2013, 01:11 PM
سپاس از مهر همیشگی داریوش جان، لیست موضعات که گسترده است، مطالبی است که Must read هستند ولی مانده بود از مباحثی در فیزیک گرفته تا روانشناسی و....حالم در مجموع بسیار خوب است و البته با دیدار مجدد دوستان آنرا بهتر هم کرده.
چه خوب!
روانشاسی چه خوانده یا میخوانی راسل جان؟ یونگ هم میخوانی؟

Russell
12-04-2013, 02:54 PM
چه خوب!
روانشاسی چه خوانده یا میخوانی راسل جان؟ یونگ هم میخوانی؟
با پوزش برای تاخیر داریوش جان، اینجا بدجوری امرور یکمرتبه سرد شده.
فعلا سعی میکنم مباحث پایه ای را که جا مانده منظم بخوانم داریوش جان، فعلا یک Handbook پیدا کرده ام بیشتر آنرا میخوانم، تئوری روانکاوی و فروید و یونگ و اینها هم قطعا در صف هستند. دوستان هم اینجا منبع خوب اگر میشناسند معرفی کنند، کلا روانشناسی از رشته هایی ست که خیلی شیر تو شیر است و راحت میشود در آن گم شد و پیدا کردن منبع خوب در آن سخت است.

kourosh_bikhoda
12-04-2013, 07:49 PM
یه لامبورگینی و بنتلی و بوگاتی هست که اونها از رده ماشینهای خاص و اسپورت محسوب میشند و VW حتا جرات نکرده طراحیشون رو دستکاری کنه .
فولکس با خرید سهام اینا به اندازه ی کافی اصالت و حس تعلق ایتالیایی ها و انگلیسی ها رو له کرده. دیگه با دستکاری در ترکیبشون هرگز این وضعیتو بدتر نمیکنه. گذشته از این مشتریان وفادار این کمپانی ها اینها رو به همین شکل میخوان.

kourosh_bikhoda
12-04-2013, 07:52 PM
سیروابیج یا سیرابیج باشد! کلا در گیلان بیج پسوندی برای غذاهای سرخ کردنی است. البته چون گیلانی ها خیلی اوقات واج «ب» و «و» را شبیه به هم تلفظ میکنند، نمیتوان به درستی دانست که کدامیک نام راستین این غذاست.
واویج دادن یا وابیج دادن به معنی تف دادن هست در گیلکی.
سیروابیج = سیر تفت داده شده

kourosh_bikhoda
12-04-2013, 07:54 PM
خاطرات من در گیلان مربوط میشد به فصل بهار و زمانی که ما کودک بودیم و میرفتیم به خانه پدربزرگ
چندتا گیلک داریم اینجا :e40d:

منم اضافه کنید پس :e404:

kourosh_bikhoda
12-04-2013, 07:57 PM
یک لایک جایزه ی کسی خواهد بود که بگوید اینجا کجاست:
شبیه کوهسارهای لاهیجان و سیاهکل هست.
من با دومی بیشتر موافقم/.

Dariush
12-04-2013, 08:08 PM
واویج دادن یا وابیج دادن به معنی تف دادن هست در گیلکی.
سیروابیج = سیر تفت داده شده
:e00e:

چندتا گیلک داریم اینجا

منم اضافه کنید پس
درود. کله ماهی گویا تاثیر داشته :e11b:



شبیه کوهسارهای لاهیجان و سیاهکل هست.
من با دومی بیشتر موافقم/.
اگر بدون تقلب حدس زده اید، بگویید تا جایزه تان را بدهم!

kourosh_bikhoda
12-04-2013, 08:19 PM
درود. کله ماهی گویا تاثیر داشته
چه تفاهمی. دقیقن داشتم به همین فکر میکردم.


اگر بدون تقلب حدس زده اید، بگویید تا جایزه تان را بدهم!
خیالتون راحت باشه. من دونه دونه داشتم پیک ها رو میخوندم و پاسخ میدادم.:e032:

kourosh_bikhoda
12-04-2013, 08:21 PM
اگر بدون تقلب حدس زده اید، بگویید تا جایزه تان را بدهم!
اصلن کسی که سیاهکل یک بار رفته باشه دیگه همیشه تصویر زیبای طبیعتش در ذهنش میمونه.
به دوستان پیشنهاد میکنم اگر در ایران هستند حتمن به سیاهکل تشریف ببرند. از زیباترین جاهای ایران هست.

Anarchy
12-04-2013, 08:25 PM
چه تفاهمی. دقیقن داشتم به همین فکر میکردم.

یعنی کله ماهی تاثیر داره رو خردگرایی افراد :e404: ؟

Dariush
12-04-2013, 08:26 PM
خیالتون راحت باشه. من دونه دونه داشتم پیک ها رو میخوندم و پاسخ میدادم.
:e41f:

Dariush
12-04-2013, 08:27 PM
یعنی کله ماهی تاثیر داره رو خردگرایی افراد ؟
یعنی ندارد؟:e105:

kourosh_bikhoda
12-04-2013, 08:34 PM
یعنی کله ماهی تاثیر داره رو خردگرایی افراد ؟
انشا الاسپاگتی که داره. ما میگیم داره. کنتر نمیندازه که :e410:

Dariush
12-04-2013, 08:34 PM
اصلن کسی که سیاهکل یک بار رفته باشه دیگه همیشه تصویر زیبای طبیعتش در ذهنش میمونه.
به دوستان پیشنهاد میکنم اگر در ایران هستند حتمن به سیاهکل تشریف ببرند. از زیباترین جاهای ایران هست.
ملت از شمال فقط لاهیجان و دریا و ماسوله و قلعه رودخان و چالوس و نمک آبرود را میشناسند. در همان ماسوله هم جاهای فوق العاده زیبا و بکری هست که تقریبا کسی از آنها خبر ندارد. همه همان کوه را کمی میروند بالا و سر میخورند پایین.

Anarchy
12-04-2013, 09:12 PM
یعنی ندارد؟:e105:


انشا الاسپاگتی که داره. ما میگیم داره. کنتر نمیندازه که :e410:

این جور که بوش میاد چرا داره !! کلا طبرستان اسلام رو هم خیلی دیر پذیرفته ، پس سابقه تاریخی هم دارید :e415: !!



ملت از شمال فقط لاهیجان و دریا و ماسوله و قلعه رودخان و چالوس و نمک آبرود را میشناسند. در همان ماسوله هم جاهای فوق العاده زیبا و بکری هست که تقریبا کسی از آنها خبر ندارد. همه همان کوه را کمی میروند بالا و سر میخورند پایین.

پس یه چند تا منطقه خوبشو معرفی کن ، اگه گذرمون اون طرفا افتاد بریم ببینیم !!

:e032:

Dariush
12-04-2013, 09:23 PM
این جور که بوش میاد چرا داره !! کلا طبرستان اسلام رو هم خیلی دیر پذیرفته ، پس سابقه تاریخی هم دارید !!
گیلان و مازندران آخرین جاهایی بودند که هر مهاجم خارجی، دستش به آنها رسیده و یا اینکه اصلا نرسیده. هرکس هم که میخواسته از کسانی(به ویژه حکومت) فرار کند، میامده گیلان و مازندران. تا قرن چهارم هجری هم پای اسلام هنوز به گیلان و مازندران نرسیده بود. مازیار هم در همینجاها بود که ده سالی با خلیفه میجنگید و پدرش را درآورده بود و در نهایت با خدعه او را به ناجوانمردی کشتند.


پس یه چند تا منطقه خوبشو معرفی کن ، اگه گذرمون اون طرفا افتاد بریم ببینیم !!
بله، حتما. الان که دارم از خستگی نابود میشوم و حالی در تن ندارم. ولی به مرور حتما چندجایی را نشانتان خواهم داد، تا بدانید که چه بهشتی زیر پای دریای خزر و کوه های البرز است:e414:

sonixax
12-04-2013, 09:33 PM
یعنی کله ماهی تاثیر داره رو خردگرایی افراد ؟

میگن فسفر داره :))

Dariush
12-04-2013, 09:52 PM
میگن فسفر داره :))
چرا میخندی؟ :e059:
دارد دیگر! اگر همه ی مردم جهان کله ماهی میخوردند، الان جهان ۱۰۰ سالی جلو بود!

Dariush
12-04-2013, 10:12 PM
شب بر عزیزان ِ درونِ ایران و روز بر آنان که خارج از ایرانند بخیر تا وقتی دیگر:e032:

sonixax
12-04-2013, 10:15 PM
شب بر عزیزان ِ درونِ ایران و روز بر آنان که خارج از ایرانند بخیر تا وقتی دیگر

اینجا هم شبه :e056:

Reactor
12-04-2013, 10:46 PM
too fast or too furious?

آدم خندانی بود. مرگش بخاطر سرعت زیاد بود.

Reactor
12-04-2013, 11:35 PM
ماشینش بعد از تصادف آتش گرفته + اون طوری شده !!!
پورشه برای سرعت بالا ساخته شده یعنی میبایستی پیش بینی تصادف در سرعت بالا برایش بشود + آتش گرفتنش پس از تصادف .
دهن VW صاف است .

جیمز دین هم با پورشه تصادف کرد و مُرد.

3082

Reactor
12-05-2013, 12:01 AM
هترین چیزی که آدم را جوان نگه میدارد،
روزی یک پیاز خام است و اگر شد به همراه ماست و سیر.

منظورتان ماست موسیر است یا ماست با سیر قطعه قطعه شده؟

من لیموی تازه میخرم. خیلی روزها و شب ها همراه با غذا, پیاز را بصورت هلالی قطعه قطعه میکنم و با آب لیموی تازه قاطی میکنم و با غذا میخورم.

لیمو هم برای جوان سازی پوست و هم برای آب کردن چربی ها مفید است.

shirin...
12-05-2013, 01:44 AM
الان اینجا شب نشینیه؟؟ :))))

Mehrbod
12-05-2013, 03:21 AM
الان اینجا شب نشینیه؟؟ :))))

با خوشآمد به شما (:

اینجا تنها کسی که این ساعت میابید من هستم, که به زمان شما باید تازه نیمروز و ١ اینها باشد!

ولی چند ساعت دیرتر undead_knight را میبینید که تازگی‌ها پگاه‌خیز شده, سپس Anarchy را شاید ببینید
که انگار ٢ ساعت؟ اینروزها بیشتر خواب اینها. در میان اینها هم مزدك بامداد را باید ببینید که بگمانم از بیخ نمیخوابند!

sonixax را هم گاهی شاید این ساعت ببینید که تازه از کار برگشته و چایی نوشان یک نگاهی به نوشته‌ها میاندازد...

undead_knight
12-05-2013, 11:23 AM
با خوشآمد به شما (:

اینجا تنها کسی که این ساعت میابید من هستم, که به زمان شما باید تازه نیمروز و ١ اینها باشد!

ولی چند ساعت دیرتر undead_knight را میبینید که تازگی‌ها پگاه‌خیز شده, سپس Anarchy را شاید ببینید
که انگار ٢ ساعت؟ اینروزها بیشتر خواب اینها. در میان اینها هم مزدك بامداد را باید ببینید که بگمانم از بیخ نمیخوابند!

sonixax را هم گاهی شاید این ساعت ببینید که تازه از کار برگشته و چایی نوشان یک نگاهی به نوشته‌ها میاندازد...
اینها از نتایج یوزرهای اینترنشاله! :))

undead_knight
12-05-2013, 11:39 AM
من امروز با دوستانم فرحـزاد بودم و ریزه‌های باران و مه رقیقی بود، هوای دلچسبی بود و از بالا ابرها هم
کوه‌ها را سخت می‌فشردند. جایتان خالی:
بحثی پیرامون اسلام و وجود خدا در گرفت. چهار پنج تن از پسرها که به من حمله‌ی شخصی می‌کردند و
من هم تک افتاده بودم.. ولی کوشیدم بشیوه‌ی مزدکی پاسخشان را آهسته و به نوبت بدهم که نشد. چون
از درون تا مرز انفجار پیش می‌رفتم و واقعا اعصابم درد گرفت که چرا مردم انقدر خنگ هستند؟؟!
دست آخر هم که بحث فرجامی نداشت یکی‌شان به من گفت مرجع تقلیدی در قم می‌شناسد که دانشمند
است و اطلاعات گسترده ای دارد, باید من را پیش او ببرد تا با او بحث کنم. (=خودکشی)
آه،بهترین متود در این مواقع "ترولینگ"ه اصولا "جدی گرفته نشدن و شوخی کردن" برای باورهای خیلی از اشخاص مثل پتک میمونه،همینکه بتونی باورهاشون رو از جایگاه "مقدس و دست نیافتنی بودن" پایین بکشی میتونه آغاز یک تغییر باشه.
-از خاطرات یک مبلغ بی خیال:))

Dariush
12-05-2013, 12:28 PM
:e108::e108::e108:
وقتی تمام زحماتِ چند ماهه‌تان بر باد می‌رود و از همه جا رانده می‌شوید، چه میکنید؟ اصلا مگر قرار است برای استیصال راه حلی باشد؟ تمام برنامه‌ها و آمال و آرزوها برباد رفته و ما ماندیم انرژی و اعصاب و روان و عمری که به فنا رفت.:vb_05:

یادش بخیر، زمانی نیهیلیست بودیم و هیچ اهمیتی برایمان نداشت که چه میگذرد، چه میشود ، کجا هستیم و کجا خواهیم بود! کی آن اتفاق نامیمون رخ داد که من اینچنین جهان را جدی گرفتم؟ کی من خود را اینگونه به زندگی آلودم؟ کجا دامان شوپنهاور و نیچه را رها کردم؟ چه کسی مرا در چشمه‌ی هستی غسل داد؟ چه بر سر شهامتِ من آمده؟ کجاست آن صداقتی که روزی بدان افتخار میکردم و گردن برایش می‌افراشتم؟ آه... چه کرده‌ام با خود که اینچنین در درون زار زار می‌گریم به حال خویش؟

تنهایی، ای همدم روزهای دلمردگی و شبهای تار من، میبینم‌ات از لای در که به درون مینگری! میدانم که زمانی دراز از تو، ای سنگ صبور بیخبر بودم، اما بیگانگی نکن ، بیا تو.

بالاخره آنچه که مدتی طولانی انتظارش را می‌کشیدم، پیش آمد و من بالاخره خود را در آینه دیدم. این رخداد تنها وسیله‌ای شد تا من به خود آیم و پس از مدتها نادیده گرفتنِ زمزمه‌هایی که در سرم بودند، برای آنچه که باید بشود خود را آماده کنم. انقلابی که جهان نظیرش را ندیده درونم برپاست و هیچ بعید نیست که اثری از من باقی نماند... .

Anarchy
12-05-2013, 12:59 PM
:e108::e108::e108:
وقتی تمام زحماتِ چند ماهه‌تان بر باد می‌رود و از همه جا رانده می‌شوید، چه میکنید؟ اصلا مگر قرار است برای استیصال راه حلی باشد؟ تمام برنامه‌ها و آمال و آرزوها برباد رفته و ما ماندیم انرژی و اعصاب و روان و عمری که به فنا رفت.:vb_05:

یادش بخیر، زمانی نیهیلیست بودیم و هیچ اهمیتی برایمان نداشت که چه میگذرد، چه میشود ، کجا هستیم و کجا خواهیم بود! کی آن اتفاق نامیمون رخ داد که من اینچنین جهان را جدی گرفتم؟ کی من خود را اینگونه به زندگی آلودم؟ کجا دامان شوپنهاور و نیچه را رها کردم؟ چه کسی مرا در چشمه‌ی هستی غسل داد؟ چه بر سر شهامتِ من آمده؟ کجاست آن صداقتی که روزی بدان افتخار میکردم و گردن برایش می‌افراشتم؟ آه... چه کرده‌ام با خود که اینچنین در درون زار زار می‌گریم به حال خویش؟

تنهایی، ای همدم روزهای دلمردگی و شبهای تار من، میبینم‌ات از لای در که به درون مینگری! میدانم که زمانی دراز از تو، ای سنگ صبور بیخبر بودم، اما بیگانگی نکن ، بیا تو.

بالاخره آنچه که مدتی طولانی انتظارش را می‌کشیدم، پیش آمد و من بالاخره خود را در آینه دیدم. این رخداد تنها وسیله‌ای شد تا من به خود آیم و پس از مدتها نادیده گرفتنِ زمزمه‌هایی که در سرم بودند، برای آنچه که باید بشود خود را آماده کنم. انقلابی که جهان نظیرش را ندیده درونم برپاست و هیچ بعید نیست که اثری از من باقی نماند... .

داریوش جان چی شده :e410: ؟

یه نفر
12-05-2013, 01:42 PM
آه،بهترین متود در این مواقع "ترولینگ"ه اصولا "جدی گرفته نشدن و شوخی کردن"

یعنی با دیدن این جمله بسیار شاد شدم و خستگی تمام عمرم رفت :-)))

از اینکه میبینم دوستان به سوی ترولینگ رهسپار می شوند بسیار خرسندم و از اسپاگتی بزرگ سپاسگذارم

الکی به من گیر میدادید که ترول میکنم! بفرما. اعتراف یک عامل خودی! به استفاده از ترولینگ در بحث هایی که حال و حوصله اش رو نداریم و جوابی نداریم و مخاطب خر هست!
البته خر یک جاندار است!

:-)

:e105:

undead_knight
12-05-2013, 02:08 PM
یعنی با دیدن این جمله بسیار شاد شدم و خستگی تمام عمرم رفت :-)))

از اینکه میبینم دوستان به سوی ترولینگ رهسپار می شوند بسیار خرسندم و از اسپاگتی بزرگ سپاسگذارم

الکی به من گیر میدادید که ترول میکنم! بفرما. اعتراف یک عامل خودی! به استفاده از ترولینگ در بحث هایی که حال و حوصله اش رو نداریم و جوابی نداریم و مخاطب خر هست!
البته خر یک جاندار است!

:-)

:e105:
ترولینگ هنریست بسیار قدیمی ولی متاسفانه ما در اینترنت چیزی داریم به نام ادمین که میتونه ترول ها رو "بن" بکنه.
ترولینگ نشون دهنده "حقیقت" نیست بلکه یک روش "جنگیه"،و گاهی مثل سلاح های کشتار جمعی ممنوع میشه:))
توی بیرون خبری از ادمین نیست و اینکه کی ترولینگ جوانمردانست و کی جوانمردانه نیست به عهده خود تروله:))

undead_knight
12-05-2013, 02:11 PM
:e108::e108::e108:
وقتی تمام زحماتِ چند ماهه‌تان بر باد می‌رود و از همه جا رانده می‌شوید، چه میکنید؟ اصلا مگر قرار است برای استیصال راه حلی باشد؟ تمام برنامه‌ها و آمال و آرزوها برباد رفته و ما ماندیم انرژی و اعصاب و روان و عمری که به فنا رفت.:vb_05:

یادش بخیر، زمانی نیهیلیست بودیم و هیچ اهمیتی برایمان نداشت که چه میگذرد، چه میشود ، کجا هستیم و کجا خواهیم بود! کی آن اتفاق نامیمون رخ داد که من اینچنین جهان را جدی گرفتم؟ کی من خود را اینگونه به زندگی آلودم؟ کجا دامان شوپنهاور و نیچه را رها کردم؟ چه کسی مرا در چشمه‌ی هستی غسل داد؟ چه بر سر شهامتِ من آمده؟ کجاست آن صداقتی که روزی بدان افتخار میکردم و گردن برایش می‌افراشتم؟ آه... چه کرده‌ام با خود که اینچنین در درون زار زار می‌گریم به حال خویش؟

تنهایی، ای همدم روزهای دلمردگی و شبهای تار من، میبینم‌ات از لای در که به درون مینگری! میدانم که زمانی دراز از تو، ای سنگ صبور بیخبر بودم، اما بیگانگی نکن ، بیا تو.

بالاخره آنچه که مدتی طولانی انتظارش را می‌کشیدم، پیش آمد و من بالاخره خود را در آینه دیدم. این رخداد تنها وسیله‌ای شد تا من به خود آیم و پس از مدتها نادیده گرفتنِ زمزمه‌هایی که در سرم بودند، برای آنچه که باید بشود خود را آماده کنم. انقلابی که جهان نظیرش را ندیده درونم برپاست و هیچ بعید نیست که اثری از من باقی نماند... .
اووووف داریوش جان چه سوگواری میکنی!حالا فکر کنم در برابر پرسش "در برابر استیصال چه میکنید"بتونی پاسخ بهتری بدی:))
برخیز و مخور غم جهان گذران
بنشین و دمی به شادمانی گذران;)

از 100 درصد اوضاع چقدر بده؟!

Russell
12-05-2013, 06:11 PM
وقتی تمام زحماتِ چند ماهه‌تان بر باد می‌رود و از همه جا رانده می‌شوید، چه میکنید؟ اصلا مگر قرار است برای استیصال راه حلی باشد؟ تمام برنامه‌ها و آمال و آرزوها برباد رفته و ما ماندیم انرژی و اعصاب و روان و عمری که به فنا رفت.

یادش بخیر، زمانی نیهیلیست بودیم و هیچ اهمیتی برایمان نداشت که چه میگذرد، چه میشود ، کجا هستیم و کجا خواهیم بود! کی آن اتفاق نامیمون رخ داد که من اینچنین جهان را جدی گرفتم؟ کی من خود را اینگونه به زندگی آلودم؟ کجا دامان شوپنهاور و نیچه را رها کردم؟ چه کسی مرا در چشمه‌ی هستی غسل داد؟ چه بر سر شهامتِ من آمده؟ کجاست آن صداقتی که روزی بدان افتخار میکردم و گردن برایش می‌افراشتم؟ آه... چه کرده‌ام با خود که اینچنین در درون زار زار می‌گریم به حال خویش؟

تنهایی، ای همدم روزهای دلمردگی و شبهای تار من، میبینم‌ات از لای در که به درون مینگری! میدانم که زمانی دراز از تو، ای سنگ صبور بیخبر بودم، اما بیگانگی نکن ، بیا تو.

بالاخره آنچه که مدتی طولانی انتظارش را می‌کشیدم، پیش آمد و من بالاخره خود را در آینه دیدم. این رخداد تنها وسیله‌ای شد تا من به خود آیم و پس از مدتها نادیده گرفتنِ زمزمه‌هایی که در سرم بودند، برای آنچه که باید بشود خود را آماده کنم. انقلابی که جهان نظیرش را ندیده درونم برپاست و هیچ بعید نیست که اثری از من باقی نماند... .

داریوش جان پرشورترین نوشته ای بود که بگمانم از تو خواندم، اینجا تنها کمکی که بگمانم میتوانیم بکنیم بودن گوشی برای شنیدن باشد؛ البته من هم هیچوقت نهیلیسم را اینقدر جدی نگرفته بودم که اکنون میگیرم.

sonixax
12-05-2013, 06:43 PM
:e108::e108::e108:
وقتی تمام زحماتِ چند ماهه‌تان بر باد می‌رود و از همه جا رانده می‌شوید، چه میکنید؟ اصلا مگر قرار است برای استیصال راه حلی باشد؟ تمام برنامه‌ها و آمال و آرزوها برباد رفته و ما ماندیم انرژی و اعصاب و روان و عمری که به فنا رفت.:vb_05:

یادش بخیر، زمانی نیهیلیست بودیم و هیچ اهمیتی برایمان نداشت که چه میگذرد، چه میشود ، کجا هستیم و کجا خواهیم بود! کی آن اتفاق نامیمون رخ داد که من اینچنین جهان را جدی گرفتم؟ کی من خود را اینگونه به زندگی آلودم؟ کجا دامان شوپنهاور و نیچه را رها کردم؟ چه کسی مرا در چشمه‌ی هستی غسل داد؟ چه بر سر شهامتِ من آمده؟ کجاست آن صداقتی که روزی بدان افتخار میکردم و گردن برایش می‌افراشتم؟ آه... چه کرده‌ام با خود که اینچنین در درون زار زار می‌گریم به حال خویش؟

تنهایی، ای همدم روزهای دلمردگی و شبهای تار من، میبینم‌ات از لای در که به درون مینگری! میدانم که زمانی دراز از تو، ای سنگ صبور بیخبر بودم، اما بیگانگی نکن ، بیا تو.

بالاخره آنچه که مدتی طولانی انتظارش را می‌کشیدم، پیش آمد و من بالاخره خود را در آینه دیدم. این رخداد تنها وسیله‌ای شد تا من به خود آیم و پس از مدتها نادیده گرفتنِ زمزمه‌هایی که در سرم بودند، برای آنچه که باید بشود خود را آماده کنم. انقلابی که جهان نظیرش را ندیده درونم برپاست و هیچ بعید نیست که اثری از من باقی نماند... .

چی شده داریوش جان ؟!
چی بر باد رفت ؟!

homayoun
12-05-2013, 07:10 PM
some of you people may like this lyrics

My Dying Bride (http://www.lyricsmode.com/lyrics/m/my_dying_bride/) – The Wreckage Of My Flesh

Loathsome I've become.

A creature so undone.

Wretched and broken.

Cannot find my faith.

Any God will do.

Nothing said is new.

Nothing said is true.

Fly away my hope.


The embrace of shade holds me dear

Eats me away.

Loose the dogs of disgrace upon me.

I have no faith.

Raise the poor outcast I have become.

I am undone.

Calm is the air. Still is the sea.

The valley of death keeps calling me.


Rest my eyes from the world.

This dying place, it's so absurd.

Oh, Christ above, whom I love.

Lost to me. My snow white dove.

Make this day like the night.

Songs of darnkess. Words of light.

Pulling down my heart.

I won't forget my lovers heart.


With utter loathing and scorn,

I was somehow born.

Strewn in black decay.

None shall I obey.

The wreckage of my flesh

The nakedness of my death.

Mehrbod
12-05-2013, 11:41 PM
Bibak جان میبینم که آسه میای آسه میری؟

مزدك بامداد
12-05-2013, 11:44 PM
some of you people may like this lyrics

My Dying Bride (http://www.lyricsmode.com/lyrics/m/my_dying_bride/) – The Wreckage Of My Flesh



Loathsome I've become.

A creature so undone.

Wretched and broken.

Cannot find my faith.

Any God will do.

Nothing said is new.

Nothing said is true.

Fly away my hope.


The embrace of shade holds me dear

Eats me away.

Loose the dogs of disgrace upon me.

I have no faith.

Raise the poor outcast I have become.

I am undone.

Calm is the air. Still is the sea.

The valley of death keeps calling me.


Rest my eyes from the world.

This dying place, it's so absurd.

Oh, Christ above, whom I love.

Lost to me. My snow white dove.

Make this day like the night.

Songs of darnkess. Words of light.

Pulling down my heart.

I won't forget my lovers heart.


With utter loathing and scorn,

I was somehow born.

Strewn in black decay.

None shall I obey.

The wreckage of my flesh

The nakedness of my death.

ترزبانگر رایانه ای:

loathsome من شده ام . جانوری اینچنین نکرده . بیچیز و شکسته .


نتوان یافتن ایمان ام را . [هر،هیچ] خدایی کردن میخواهد .


هیچ چیز گفته هست نو .


هیچ چیز گفته هست راستین . امید ام را بدور پرواز بـکنید . آغوشیدن سایه مرا گرامی استوار میدارد . مرا دور میخورد . سگ ها رسوائی بر من ول بـکنید . من هیچ ایمانی میدارم .


بلند بـکنید بینوای outcast من شده ام .


من هـستم نکرده . معتدل هوا هست . آرام دریا هست .


درّه مرگ نگه میدارد بر خوانان مرا . چشم ها ام را از گیتی درجا بیآسایید .


این جایگه رنگ آمیزی کـنان ، آن هـست چنان یاوه پوچ . اه ، Christ برفراز ، برکه من دوست میدارم . به من (گـم) باخته .
برف ام سپید کفتر چاهی . این روز خوش داشتن شب را بـسازید .


آواز ها darnkess .
واژه ها روشنا . پایین دل ام کشان . من دل عاشقان ام را فراموش نخواهم کرد .


با بیشینه loathing و خـردانگاشت ، .

من بودم بگونه ای بار داشته . در سیاه فروپوسیدگی پخش و پلا شده . هیچ میباید من فرمان میبرم .


ویرانشکسته گوشت تن ام .

برهنگی مرگ ام .
. •

مزدك بامداد
12-05-2013, 11:55 PM
منظورتان ماست موسیر است یا ماست با سیر قطعه قطعه شده؟

من لیموی تازه میخرم. خیلی روزها و شب ها همراه با غذا, پیاز را بصورت هلالی قطعه قطعه میکنم و با آب لیموی تازه قاطی میکنم و با غذا میخورم.

لیمو هم برای جوان سازی پوست و هم برای آب کردن چربی ها مفید است.
ماست با سیر تکه تکه شده.
لیموی تازه هم خوب است ، بویژه لیموی شیرین بهتر از لیموی ترشه
گرچه برخی ترشی را بیشتر میپسندند ولی ویتامین و .. شیرینه بیشتره.

Mehrbod
12-05-2013, 11:56 PM
ترزبانگر رایانه ای:

loathsome من شده ام . جانوری اینچنین نکرده . بیچیز و شکسته .

آه ... این همه دوست امان Alice گفت یادمان نوستالژیک بگویید :e058:, این ترزبان رایانه‌ای
که آوردید به گمانم به زمانِ سخنگاه خدابیامرز گفتمان هم میرسد .. یادم هم هست خودتان نرم‌افزار اش
را نوشته بودید و چه خنده‌هایی که سر ترزبانهایِ این برنامه و روانِ شگرف و ویژه‌ اش نکرده بودیم ...!

مزدك بامداد
12-06-2013, 12:23 AM
آه ... این همه دوست امان @Alice (http://www.daftarche.com/member.php?u=286) گفت یادمان نوستالژیک بگویید :e058:, این ترزبان رایانه‌ای
که آوردید به گمانم به زمانِ سخنگاه خدابیامرز گفتمان هم میرسد .. یادم هم هست خودتان نرم‌افزار اش
را نوشته بودید و چه خنده‌هایی که سر ترزبانهایِ این برنامه و روانِ شگرف و ویژه‌ اش نکرده بودیم ...!
Exact! that is the very same translator!

مزدك بامداد
12-06-2013, 12:29 AM
همه دوست امان @Alice گفت یادمان نوستالژیک بگویید
سخن از لیمو شد بازم نوستالوده شدیم:
یادم است که مادرم ، که یادش هماره زنده هست،
هرگاه که بیمار میشدیم، بویژه هنگام سرماخوردگی،
سه چار تا لیمو شیرین آب میگرفت که بخوریم !
ولی وای از زمانی که چایی برگ نمیدانم کدام
چهار گیاه و کدام گل گاوزبان و ...
را درست میکرد.
یادش گرامی باد.

SAMKING
12-06-2013, 04:44 AM
آه اه اه...:e40f:
چه بحث های خاله زنکی در میان است اینجا...:e40d:

روزی رو میبینم که بشینید اینجا سبزی پاک کنید و غیبت کنید دور هم:e057:

:e409:

Philo
12-06-2013, 10:39 AM
:e108::e108::e108:
وقتی تمام زحماتِ چند ماهه‌تان بر باد می‌رود و از همه جا رانده می‌شوید، چه میکنید؟ اصلا مگر قرار است برای استیصال راه حلی باشد؟ تمام برنامه‌ها و آمال و آرزوها برباد رفته و ما ماندیم انرژی و اعصاب و روان و عمری که به فنا رفت.:vb_05:

یادش بخیر، زمانی نیهیلیست بودیم و هیچ اهمیتی برایمان نداشت که چه میگذرد، چه میشود ، کجا هستیم و کجا خواهیم بود! کی آن اتفاق نامیمون رخ داد که من اینچنین جهان را جدی گرفتم؟ کی من خود را اینگونه به زندگی آلودم؟ کجا دامان شوپنهاور و نیچه را رها کردم؟ چه کسی مرا در چشمه‌ی هستی غسل داد؟ چه بر سر شهامتِ من آمده؟ کجاست آن صداقتی که روزی بدان افتخار میکردم و گردن برایش می‌افراشتم؟ آه... چه کرده‌ام با خود که اینچنین در درون زار زار می‌گریم به حال خویش؟

تنهایی، ای همدم روزهای دلمردگی و شبهای تار من، میبینم‌ات از لای در که به درون مینگری! میدانم که زمانی دراز از تو، ای سنگ صبور بیخبر بودم، اما بیگانگی نکن ، بیا تو.

بالاخره آنچه که مدتی طولانی انتظارش را می‌کشیدم، پیش آمد و من بالاخره خود را در آینه دیدم. این رخداد تنها وسیله‌ای شد تا من به خود آیم و پس از مدتها نادیده گرفتنِ زمزمه‌هایی که در سرم بودند، برای آنچه که باید بشود خود را آماده کنم. انقلابی که جهان نظیرش را ندیده درونم برپاست و هیچ بعید نیست که اثری از من باقی نماند... .
ناراحت نباش، اگه قضیه ذختره خوب چیزی که زیاذه دختر، بیخیال

kourosh_bikhoda
12-06-2013, 11:13 AM
ماست با سیر تکه تکه شده.
به دستور من یکبار جامه ی عمل بپوشایند تا رستگار شوید:

یک کاسه ماست پرچرب
2 عدد گوجه فرنگی مشتی
2 حبه سیر متوسط
نمک

گوچه فرنگی ها رو در ماست رنده کنید. سپس سیر رو رنده کنید. نمک هم که حتمن اضافه میکنید. سپس نوش جان کنید.

یادتون باشه هرکسی امتحان کرد بیاد اینجا نتیجه رو بگه ببینیم خوشش آمده یا خیر.

مزدك بامداد
12-06-2013, 11:22 AM
به دستور من یکبار جامه ی عمل بپوشایند تا رستگار شوید:

یک کاسه ماست پرچرب
2...

اماما، همین جاش گرفتاری داره!

مزدك بامداد
12-06-2013, 11:26 AM
وقتی تمام زحماتِ چند ماهه‌تان بر باد می‌رود و از همه جا رانده می‌شوید، چه میکنید؟ اصلا مگر قرار است برای استیصال راه حلی باشد؟ تمام برنامه‌ها و آمال و آرزوها برباد رفته و ما ماندیم انرژی و اعصاب و روان و عمری که به فنا رفت
من تنها میتوانم از آروین خودم بگویم که نه تنها ماه ها بساکه سالهایم به باد رفت ولی همواره از سر نو آغاز کردم.
تازه همواره کوشش ها به هرز نمیرود بساکه از آنها در هستی شما جای پا و آروین و کارآزمایی و کاردانی بجای می ماند.
+
در این ایستار ها ، به کسانی که ناکام تر از شما هستند ویا به همرهانی که لگد کوب مرگ شدند بیندیشید.

kourosh_bikhoda
12-06-2013, 11:58 AM
اماما، همین جاش گرفتاری داره!
خب شما کم چرب بریزید برای پیریتونم خوبه.

پرچرب برای این میگم که چون گوجه فرنگی آب زیاد داره، کل داستان خیلی شل نشه. وگرنه مشکلی پیش نمیاد جز این.

مزاحم اماما هم نشید.:e404:

kourosh_bikhoda
12-06-2013, 12:01 PM
آه اه اه...:e40f:
چه بحث های خاله زنکی در میان است اینجا...:e40d:

روزی رو میبینم که بشینید اینجا سبزی پاک کنید و غیبت کنید دور هم:e057:

:e409:

داریم مقداری به مفاهیم والای انسانی و شکم چرانی ها میپردازیم.
من که به شخصه و به خاطر تربیت های خانوادگی به شکم و شکم چرانی بسیار اهمیت میدم.

یه نفر
12-06-2013, 12:12 PM
تورو اسپاگتی این بحث رو عوض کنید

:e059:

Alice
12-06-2013, 12:15 PM
یک کاسه ماست پرچرب
2 عدد گوجه فرنگی مشتی
2 حبه سیر متوسط
نمک

پیامبران، همین جاش گرفتاری داره! چون من از سیر خام بدم میاید و چندشم می‌شود.
مگر اینکه با برگ سیر خورش بپزم که اینگونه خوشمـزّه می‌شود.

Russell
12-06-2013, 12:19 PM
تورو اسپاگتی این بحث رو عوض کنید
چرا؟
بحث شیرین خوراکی هست که، من کنجکاو شدن فرمول کوروش را امتحان کنم یکبار

مزدك بامداد
12-06-2013, 12:28 PM
پیامبران، همین جاش گرفتاری داره! چون من از سیر خام بدم میاید و چندشم می‌شود.
مگر اینکه با برگ سیر خورش بپزم که اینگونه خوشمـزّه می‌شود.

خب شما سیر نخورید، بایسته نیست چون جوان هستید ، پس از پنجاه سالگی باید سیر بخورید و یا قرص سیر!
فزون بر این پودر سیرهم هست، زمانی که سیر تازه بکار ناید یا نباشد.

Alice
12-06-2013, 12:43 PM
خب شما سیر نخورید، بایسته نیست چون جوان هستید ، پس از پنجاه سالگی باید سیر بخورید و یا قرص سیر!
فزون بر این پودر سیرهم هست، زمانی که سیر تازه بکار ناید یا نباشد.

بدبختانه من عاشق هله هوله و لواشک چیپس و پفک هستم و به خوراک‌های فست فودی و پیتزا و.. بیشتر گرایش دارم تا خوراکی‌های تندرست.
تازه قلیان هم زیاد می‌کشم و نمی‌توانم جلوی خودم را بگیرم. آلودگی هوا و ... هم مزید بر علت شده که ده بیست سالی از عمرم کم بشود!
ولی چه باک؟! چون فرجام کار نیستی هست به قول خیام نیشاپوری وابسته یک "دم" بیشتر نیستیم و همین هم هیچ در هیچ است؛ پس باید
از دمادم کوتاه زندگی لذت برد.

مزدك بامداد
12-06-2013, 02:41 PM
بدبختانه من عاشق هله هوله و لواشک چیپس و پفک هستم و به خوراک‌های فست فودی و پیتزا و.. بیشتر گرایش دارم تا خوراکی‌های تندرست.
تازه قلیان هم زیاد می‌کشم و نمی‌توانم جلوی خودم را بگیرم. آلودگی هوا و ... هم مزید بر علت شده که ده بیست سالی از عمرم کم بشود!
ولی چه باک؟! چون فرجام کار نیستی هست به قول خیام نیشاپوری وابسته یک "دم" بیشتر نیستیم و همین هم هیچ در هیچ است؛ پس باید
از دمادم کوتاه زندگی لذت برد.
??
ولی خب باید دانست که در تندرستی خوشی بیشتری میتوان از زندگی برد
و زمانی که درد های برخاسته از گناهان جوانی به سراغ شما بیایند ، باید
سالها درد را برتابید. این را فراوان باید در نزدیکان هم دیده باشید؟!


sonixax
12-06-2013, 04:58 PM
آه اه اه...
چه بحث های خاله زنکی در میان است اینجا...

روزی رو میبینم که بشینید اینجا سبزی پاک کنید و غیبت کنید دور هم

پَ نه پَ میخوای توی پاتوق در باره کمونیسم و کاپیتالیسم و اسلام و عاغا بزنیم توی سر هم ؟!


پیامبران، همین جاش گرفتاری داره! چون من از سیر خام بدم میاید و چندشم می‌شود.
مگر اینکه با برگ سیر خورش بپزم که اینگونه خوشمـزّه می‌شود.

پودر سیر :e057:

kourosh_bikhoda
12-06-2013, 05:00 PM
تورو اسپاگتی این بحث رو عوض کنید
به جمع باورمندان خوش آمدید.
این غیبت شما گویا اثرگذار بوده.

sonixax
12-06-2013, 05:02 PM
حالا که این طور شد :

سُس مایونز + اندکی کچاپ + یه کوچولو خردل (Delicates) + چند قطره عسل + یک کوچولو خیلی خیلی کم پودر فلفل قرمز + روغن زیتون + آب لیمو (به خصوص از نوع ایرانیش) + یک حبه سیر رنده شده + نمک به مقدار لازم .
قاطی کنید و حسابی هم بزنید تا یکدست و صورتی رنگ شود ، سپس روی کاهو یا سالاد کاهو و کلم ریخته حالش را ببرید :e00e:

این دستور تا قبل از این به صورت کاملن سری در صندوق اماناتی در بانکهای سوئیس نگهداری میشد :e415:

پ.ن : گاهی اوقات یک مقدار خیلی خیلی کم وودکا هم به کار می آید .

kourosh_bikhoda
12-06-2013, 05:02 PM
پیامبران، همین جاش گرفتاری داره! چون من از سیر خام بدم میاید و چندشم می‌شود.
مگر اینکه با برگ سیر خورش بپزم که اینگونه خوشمـزّه می‌شود.
زرشک. گیلک جماعت سیر نخوره کی باید بخوره؟ واقعن زرشک.

مزاحم پیامبران نشوید.

Spehr
12-06-2013, 05:04 PM
درود بر همه دوستان

من نه بی خدا هستم و نه ضد حکومت

ولی اومده ام از دوستان زبان هخامنشی یاد بگیریم.
:e303:

مزدك بامداد
12-06-2013, 05:07 PM
درود بر همه دوستان

من نه بی خدا هستم و نه ضد حکومت

ولی اومده ام از دوستان زبان هخامنشی یاد بگیریم.
:e303:
زبان هخامنشی نداریم بیسواد!


مزدك بامداد
12-06-2013, 05:12 PM
در صندوق اماناتی در بانکهای سوئیس نگهداری میشد
در گاو صندوق
Eugene Harold Krabs

Spehr
12-06-2013, 05:25 PM
زبان هخامنشی نداریم بیسواد!


دست شما درد نکنههههههه!!!!!!
بگذارید از راه برسم سپس بیسوادم خوانید.
به زبان پارسی ناب دلبستگی دارم.
و از شما آموختم برخ یعنی کسر.

sonixax
12-06-2013, 05:27 PM
دست شما درد نکنههههههه!!!!!!
بگذارید از راه برسم سپس بیسوادم خوانید.

ضمن اینکه خوش آمدید ، عادت میکنید :e00e:

Alice
12-06-2013, 05:29 PM
??
ولی خب باید دانست که در تندرستی خوشی بیشتری میتوان از زندگی برد
و زمانی که درد های برخاسته از گناهان جوانی به سراغ شما بیایند ، باید
سالها درد را برتابید. این را فراوان باید در نزدیکان هم دیده باشید؟!

بله می‌دانم, ولی می‌خواهم در جوانی تا می‌توانیم لذت ببرم و خودویرانگری کنم.
شاید از تاثیرات اندیشمندان صادق هدایت کافکا و کامو و... باشد که برای زندگی
هیچ ارزشی قائل نیستم و به هیچ‌گرایی و هیچ‌انگاری روی آورده ام! :e413:


زرشک. گیلک جماعت سیر نخوره کی باید بخوره؟ واقعن زرشک.

من که نگفتم گیلکی هستم. فقط برخی خوراکی‌های معروف بومی گیلانی را بلدم! :))
خوراکی‌های بومی برخی نقاط دیگر را هم می‌دانم.

دوستان چه سالادی از همه بیشتر دوست دارید؟؟!


زبان هخامنشی نداریم بیسواد!

مزدک جان بگذارید پُست‌های این بنده دو رقمی بشود تا ببینیم چه کاره است! :e415:

دوست گرامی من به شما خوشامد می‌گویم: :e303: اینجا همینجوریه درهم برهم. :e105:

Spehr
12-06-2013, 05:33 PM
ضمن اینکه خوش آمدید ، عادت میکنید :e00e:

اسپاش(محیط) دفترچه بسیار خونگرم و دنج است.
البته چند ماه است که سر می زنم.
همیشه دوست داشتم بیام نظرمو بگم.

Alice
12-06-2013, 05:36 PM
اسپاش(محیط) دفترچه بسیار خونگرم و دنج است.
البته چند ماه است که سر می زنم.
همیشه دوست داشتم بیام نظرمو بگم.

برگردان پارسیگ:
اسپاش دفترچه بسیار خونگرم و آرام است.
هرآینه چندین ماه است که سر می زنم.
همیشه دوست داشتم بیایم و دیدگاهم را بگویم.

پارسیگر

Mehrbod
12-06-2013, 05:54 PM
اسپاش(محیط) دفترچه بسیار خونگرم و دنج است.
البته چند ماه است که سر می زنم.
همیشه دوست داشتم بیام نظرمو بگم.

خوش آمدید,

برای پارسیگویی تـهِ نوشته اتان بنویسید "پارسیگر", خودکاروار برایتان واژه‌هایِ کمتر به گوشْ آشنا را برچسب میزند (;

پارسیگر

Mehrbod
12-06-2013, 06:04 PM
دست شما درد نکنههههههه!!!!!!
بگذارید از راه برسم سپس بیسوادم خوانید.
به زبان پارسی ناب دلبستگی دارم.
و از شما آموختم برخ یعنی کسر.


"زبان هخامنشی" را بیسواد‌هایِ پارسی‌ستیز میگویند که میخواهند زبان زنده و پویای پارسیگ را نیست و نابود شده بیانگارند, از
همینرو چندان به دل نگیرید, بهتر است اینجا در گردِ دوستان و هواداران زودتر بیاموزید همچو چیزی نداریم تا جایِ دیگر شما را زیر منگنه ببرند.

به اینها در انگلیسی میگویند Jargon و ما که کهنه‌کار هستیم از شیوه‌یِ سخنِ دیگر نوآموزان تندی درمیابیم چه اندازه دانش و آموخته در چنته دارند. ب.ن.
اگر کمی برنامه‌نویسیِ رایانه بدانید و سری به سُخنگاه برنامه‌نویس‌هایِ نرم‌افزار بازخانِ Tor هم بزنید, یک نکته‌یِ پنهانی آنجاست که کاربران را ندانسته سه دسته میکند, کسانیکه مینویسند
TOR نوآموزها و بیشتر نادانها هستند, کسانیکه مینویسند tor کاره‌ای نبوده و چیز چندانی نمیدانند, کسانیکه ولی مینویسند Tor همان کاردُرستهایی که سر از چیزها درآورده و کارها را میگردانند, میباشند:


Tor Project: FAQ (https://www.torproject.org/docs/faq.html.en#IsItWorking)

Why is it called Tor?

Because Tor is the onion routing network. When we were starting the new next-generation design and implementation of onion routing in 2001-2002, we would tell people we were working on onion routing, and they would say "Neat. Which one?" Even if onion routing has become a standard household term, Tor was born out of the actual onion routing project run by the Naval Research Lab.

(It's also got a fine translation from German and Turkish.)

Note: even though it originally came from an acronym, Tor is not spelled "TOR". Only the first letter is capitalized. In fact, we can usually spot people who haven't read any of our website (and have instead learned everything they know about Tor from news articles) by the fact that they spell it wrong.


پارسیگر

Spehr
12-06-2013, 06:10 PM
"زبان هخامنشی" را بیسواد‌هایِ پارسی‌ستیز میگویند که میخواهند زبان زنده و پویای پارسیگ را نیست و نابود شده بیانگارند, از
همینرو چندان به دل نگیرید, بهتر است اینجا در گردِ دوستان و هواداران زودتر بیاموزید همچو چیزی نداریم تا جایِ دیگر شما را زیر منگنه ببرند.

به اینها در انگلیسی میگویند Jargon و ما که کهنه‌کار هستیم از شیوه‌یِ سخنِ دیگر نوآموزان تندی درمیابیم چه اندازه دانش و آموخته در چنته دارند. ب.ن.
اگر کمی برنامه‌نویسیِ رایانه بدانید و سری به سُخنگاه برنامه‌نویس‌هایِ نرم‌افزار بازخانِ Tor هم بزنید, یک نکته‌یِ پنهانی آنجاست که کاربران را ندانسته سه دسته میکند, کسانیکه مینویسند
TOR نوآموزها و بیشتر نادانها هستند, کسانیکه مینویسند tor کاره‌ای نبوده و چیز چندانی نمیدانند, کسانیکه ولی مینویسند Tor همان کاردُرستهایی که سر از چیزها درآورده و کارها را میگردانند, میباشند:


Tor Project: FAQ (https://www.torproject.org/docs/faq.html.en#IsItWorking)

Why is it called Tor?

Because Tor is the onion routing network. When we were starting the new next-generation design and implementation of onion routing in 2001-2002, we would tell people we were working on onion routing, and they would say "Neat. Which one?" Even if onion routing has become a standard household term, Tor was born out of the actual onion routing project run by the Naval Research Lab.

(It's also got a fine translation from German and Turkish.)

Note: even though it originally came from an acronym, Tor is not spelled "TOR". Only the first letter is capitalized. In fact, we can usually spot people who haven't read any of our website (and have instead learned everything they know about Tor from news articles) by the fact that they spell it wrong.


پارسیگر


درود بر مهربد عزیز

دست شما درد نکنه برای روشنگری. من همیشه نوشته های شما را می خوانم.
و سپاس برای پارسیگر. یعنی اگر اکنون من آن پایان پست بنویسم پارسیگر درست می شود؟؟؟؟!!
و در باره درست برگزیدن واژگان هم درست می فرمایید .
شکسپیر گفته همیشه هشیار باش که واژگان را درست برگزینی که درونمایه سخن به لغزش دریافته نشود.

پارسیگر

mosafer
12-06-2013, 08:25 PM
اسپاش(محیط) دفترچه بسیار خونگرم و دنج است.
البته چند ماه است که سر می زنم.
همیشه دوست داشتم بیام نظرمو بگم.
تنها چیزی که من اینجا بسیار ندیدم

homayoun
12-07-2013, 03:43 PM
میخواستم یه تاپیک بزنم به نام چه باید کرد یا دشمنی ایران و عرب ها ولی گفتم ولش کن
همین نوشتار را ایمجا میگذارم خودتان اگر خواستید بزنید!

ایرانی‌ها همیشه به تاریخ‌ شان می‌نازند بی‌آنکه پاسخگوی امروزشان باشند!

سخنان آقای والتر استاد دانشگاه (Walter Jens) (ایشون الان در قید حیات نیستند) با یک ایرانی ساکن آلمان :

آقای والتر می گفت پیش از انقلاب بسیار به ایران سفر کرده است و بعد ازانقلاب یک بار که برای همیشه اش بس بوده! شیفته ی ''عمر خیام و حافظ و اصفهان و طبیعت کردستان'' بوده است.

بعد از ساعتی حرف از خاورمیانه و اعراب و تاریخ و پرسپولیس شد و بلاخره رو به من وعصبانیتهایم نسبت به اعراب گفت: شما ایرانی ها همیشه به تاریخ تان می بالید و این واقعن حق شماست اما هرگز با هیچ کدام از شما آشنا نشده ام که برای یک بار هم که شده ازخودتان حرف بزنید و بگویید حداقل در همین ۱۰۰ سال اخیر چه کرده اید؟

همیشه ناراضی هستید و همیشه می نالید.همیشه مقصرهایی وجود دارند که شما را از پیشرفت بازداشته اند و همیشه اعراب ۱۴۰۰ سال پیش مقصرهای اصلی این بازی هستند. اگر تمام این ۱۴۰۰ سال شما به این حال گذشته باشد دلیل حال و روز امروزتان را می فهمم. با هر کدام از شما ایرانی ها که آشنا می شوم ازتاریخ تان حرف میزنید بی آنکه پاسخگوی امروزتان باشید و همیشه می اندازید گردن دیگران یا پدرانتان.

همیشه از حمله اعراب حرف می زنید و گویی همین دیروز اتفاق افتاده است و طی این ۱۴۰۰ سال دست و پای ما برای تغییر بسته بوده است اگرچه یادتان می رود اینطور نبوده و حتا بعد از اسلام شما هنرمند و دانشمند و فیلسوفهایی که می بایست باشید بوده اید.

کمی به اوضاع خودتان چه قبل از انقلاب رضا خان چه قبل از انقلاب خمینی و چه حالا نگاه کنید .. هرگز راضی نیستید بلاخره کی می خواهید از خودتان حرفی بزنید؟ می گفت: پیش از انقلاب که به ایران می آمدم همه به نظر خوشبخت میرسیدند و این را می شد حداقل از سر و وضع و خانه زندگی ها و رقص و پایکوبیها فهمید.

ولی باز هم همه ناراضی از شاه بد می گفتند. بعد از انقلاب که آمدم اثرات مخرب جنگ را دیدم و نمی توانستم درک کنم چرا دست به کار ساختن نمی شوید. برایت متاسفم دوست عزیز که نمی توانم در این زمینه همراهت شوم!! تو را نمی گویم ولی این عقاید نژاد پرستانه درباره ی اعراب را بسیار شنیده ام.

اعراب امروز در دنیا پیشرفته تر، آبرودارتر، دوست تر،همراه تر و موفق تر هستند و من برای آن بیشتر ارزش قائل هستم تا برای مردمانی که همیشه شاکی از همگان و مغرور به آنچه که دیگر نیست یعنی تاریخ. من خوب می دانم حکومت شما خوب نیست اما خوب تر می دانم که آنها متعلق به یک کشور دیگر نیستند و جزئی از کل همان مردمان هستند.در آن کشورهیچکس به فکر ساختن نیست.

شما اگر نخبه باشید فراری، اگر بی پول باشید جنایتکار، اگر معمولی باشید سکوت کنندگان بزرگ، اگر بی سواد باشید دین دار و انقلابی و اگر ثروتمند باشید فراری از هویت واقعی تان هستید. وقتی ازاینکه اعراب پررویی می کنند و سن کشورشان به سن پدربزرگ من قد نمی دهد حرف زدم، گفت: در جلسه ای بودم که استاد جغرافیایی اهل پرتغال می خواست درباره ی هویت اصلی اعراب حوزه خلیج فارس صحبت کند. در میان حرفهایش میگوید: آنها ۷۰ سال پیش وجود نداشتند! ناگهان همه اعضای جلسه استاد جغرافیا را به سکوت وا می دارند و می گویند: اتفاقن همین نکته ی قوت است و نشان دهنده ی اینکه: اعرابی که وجود نداشتند امروز سرمایه های غرب را به هر شکل ممکن به سمت خودشان جذب می کنند و در حال سازندگی و کسب رضایت بیشتر مردمشان هستند این اتفاقن می تواند مایه ی افتخارشان باشد.

یادتان نرود که بشر همیشه در حال فتح کردن است. اگر نتوانید دفاع کنید و خودتان را نشان بدهید دیگرانی هستند که داشته های شما را ببرند و این قانون طبیعت است که حالا با پروتوکولها و کتابهای قانون بین المللی رنگ و لعاب شده! ربطی به ایرانی بودن یا عرب و غربی ندارد.http://www.daftarche.com/images/imported/2013/12/16.jpg (https://m.facebook.com/photo.php?fbid=626037974121070&id=415187341872802&set=a.418454311546105.97484.415187341872802&refid=52)

پارسیگر

Mehrbod
12-07-2013, 04:01 PM
اسپاش(محیط) دفترچه بسیار خونگرم و دنج است.


اسپاش[٢] دفترچه بسیار خونگرم و آرام است.

به نگر من هم اینجا دنج را نمیشود با آرام یکی کرد. چند تا واژه‌یِ ترکی زیبا که کاری به کار کسی ندارند
مانند آلاچیق و پاتوق و دنج را بهتر است داشته باشیم. برخی از همینها هم گفته میشود تازه ترکی نیستند, مانند
'بشقـب' که میدانیم در پارسیگ واژه‌یِ کاب را داریم (همریشه با cube) و واژه‌یِ برگرفته‌یِ قاب, پس بشقاب میتوانسته بآسانی همان پیش+قاب بوده باشد.


پارسیگر

Spehr
12-07-2013, 04:09 PM
سلاااااام دوستانیک دشواری ای برای من پیش اومده.من نمی تونم کامنت یا پُست بنویسم!!!همین کادری که در آن دارم می نویسم تا میام بنویسم ناپدید می شود، یک ثانیه می آید و یکباره می پرد!!!همه چیز هست به جز همین کادره.از فریگیت بهره می برم .چه کنم؟؟؟اکنون هم اینجا نوشتم چون فقط همینجا فعال شده است. :(لطفا این کامنت را به تالار رایانه ترابری کنید.و مرا کمک کنید.یک کادر ارور هم می آید با فرنام script errotیک تسو است که من الاف اینمپارسیگر

Alice
12-07-2013, 06:23 PM
سلاااااام دوستانیک دشواری ای برای من پیش اومده.من نمی تونم کامنت یا پُست بنویسم!!!همین کادری که در آن دارم می نویسم تا میام بنویسم ناپدید می شود، یک ثانیه می آید و یکباره می پرد!!!همه چیز هست به جز همین کادره.از فریگیت بهره می برم .چه کنم؟؟؟اکنون هم اینجا نوشتم چون فقط همینجا فعال شده است. :(لطفا این کامنت را به تالار رایانه ترابری[١] کنید.و مرا کمک کنید.یک کادر ارور هم می آید با فرنام[٢] script errotیک تسو[٣] است که من الاف اینم ----

مشکل از تُـندای اینترنت و فیلترشکن شماست! با سایفون یا هات‌سپات و .. کانکت شوید.

پارسیگر

Spehr
12-08-2013, 04:35 PM
مشکل از تُـندای اینترنت و فیلترشکن شماست! با سایفون یا هات‌سپات و .. کانکت شوید.

پارسیگر

دست شما درد نکنه.
انگار با اولتراسرف آمدم بهتر شده.
هرچند هنوز هم بگیر و نگیر داره.
سپاس

Spehr
12-08-2013, 04:53 PM
دوستان سپاس با پسند چه فرقی دارد.
دوم آنکه از کجا دریابم کی برایم سپاس گذاشته و در کدام پست؟؟؟
آخه باید ابزاری برای پی بردن به این پرسمان باشد.

پارسیگر

Mehrbod
12-08-2013, 05:45 PM
دوستان سپاس با پسند چه فرقی دارد.
دوم آنکه از کجا دریابم کی برایم سپاس گذاشته و در کدام پست؟؟؟
آخه باید ابزاری برای پی بردن به این پرسمان باشد.

پارسیگر

پسندهایی که گرفته‌اید: نمایش شناسه‌های: Spehr - دفترچه (http://www.daftarche.com/members/spehr-491/?tab=likes_received#likes_received)

سپاسهایی که گرفته‌اید: نتیجه های جست و جو - دفترچه (http://www.daftarche.com/post_thanks.php?do=findthanks&u=491)

kourosh_bikhoda
12-08-2013, 07:10 PM
من که نگفتم گیلکی هستم. فقط برخی خوراکی‌های معروف بومی گیلانی را بلدم! :))
گرفتم. گیلک نیستید ولی گیلکان رو دوست دارید.

Russell
12-09-2013, 02:46 PM
درود به داریوش عزیز
با توجه به پست آخرت که گذاشته بودی و پست اخیرت در تاپیک "عرفان چیست؟" در همین غیبت کوتاه کلی نگرانت شدیم، گویا در تب و تاب شدیدی هستی؟

Theodor Herzl
12-09-2013, 03:13 PM
دوستان من به مدت یک هفته در خدمت شما نخواهم بود از فردا و برای مسافرت سال نو عازم کوبا هستم.کوبا کشور بسیار ارزانی‌ هست و با حدود ۶۰۰$ یک مسافرت All-Inclusive می‌روید که از بلیط هواپیما گرفته تا غذا ، drink و هتل ۵ ستاره را شامل میشود! من به مرکز تفریحی در شهر Varadero میروم که حدود ۹۰ دقیقه با ماشین با هاوانا فاصله دارد ، می‌خواهم بیشتر زمانم را در هاوانا بگذرانم و کوبای واقعی‌ را ببینم! یکی‌ از دوستانم میگفت در هتل‌های کوبا در صبحانه هم تکیلا سرو میکنند! مطمئن هستم خوش خواهد گذشت!

Anarchy
12-09-2013, 03:24 PM
دوستان من به مدت یک هفته در خدمت شما نخواهم بود از فردا و برای مسافرت سال نو عازم کوبا هستم.کوبا کشور بسیار ارزانی‌ هست و با حدود ۶۰۰$ یک مسافرت All-Inclusive می‌روید که از بلیط هواپیما گرفته تا غذا ، drink و هتل ۵ ستاره را شامل میشود! من به مرکز تفریحی در شهر Varadero میروم که حدود ۹۰ دقیقه با ماشین با هاوانا فاصله دارد ، می‌خواهم بیشتر زمانم را در هاوانا بگذرانم و کوبای واقعی‌ را ببینم! یکی‌ از دوستانم میگفت در هتل‌های کوبا در صبحانه هم تکیلا سرو میکنند! مطمئن هستم خوش خواهد گذشت!

به دوستان آنتی کمونیسم بگید این چیزا رو :e415::e00e: !!

جدا از شوخی ، خوش بگذره حسابی... جای ما رو هم خالی کن کسری جان :e032: !

Theodor Herzl
12-09-2013, 03:43 PM
کوبا مردم بسیار خوبی‌ دارد ، کشور‌های دیگر آمرکایی مرکزی و جنوبی بروید پر دزد‌ هست مثل برزیل یا آرژانتین ، ولی‌ کوبا با اینکه مردم فقیری دارد ، هیچ کس دزدی نمیکند. یک قانون جالبی‌ هم که دارد کوبا این هست که ماشین‌های دولتی اگر کسی‌ کنار خیابان برای آنها دست تکان بدهد و آنها جای خالی‌ داشته باشند ، موظف هستند شما را مجانی‌ به مقصد برسانند!

Anarchy
12-09-2013, 03:49 PM
کوبا مردم بسیار خوبی‌ دارد ، کشور‌های دیگر آمرکایی مرکزی و جنوبی بروید پر دزد‌ هست مثل برزیل یا آرژانتین ، ولی‌ کوبا با اینکه مردم فقیری دارد ، هیچ کس دزدی نمیکند. یک قانون جالبی‌ هم که دارد کوبا این هست که ماشین‌های دولتی اگر کسی‌ کنار خیابان برای آنها دست تکان بدهد و آنها جای خالی‌ داشته باشند ، موظف هستند شما را مجانی‌ به مقصد برسانند!

اگر پای ایرانی های داخل وطن به کوبا باز بشه قول میدم این قانون رو در کوبا لغو کنن از بس که سو استفاده خواهند کرد :e404: !!

Theodor Herzl
12-09-2013, 03:50 PM
یکی‌ از جاهایی که حتما دوست دارم بروم در کوبا محل خاک سپاری چه در سانتا کلارا در کوبا هست ، بروم آنجا یک گٔل بگذارم



http://www.youtube.com/watch?v=UClHAH8nFVY

sonixax
12-09-2013, 04:40 PM
دوستان من به مدت یک هفته در خدمت شما نخواهم بود از فردا و برای مسافرت سال نو عازم کوبا هستم.کوبا کشور بسیار ارزانی‌ هست و با حدود ۶۰۰$ یک مسافرت All-Inclusive می‌روید که از بلیط هواپیما گرفته تا غذا ، drink و هتل ۵ ستاره را شامل میشود! من به مرکز تفریحی در شهر Varadero میروم که حدود ۹۰ دقیقه با ماشین با هاوانا فاصله دارد ، می‌خواهم بیشتر زمانم را در هاوانا بگذرانم و کوبای واقعی‌ را ببینم! یکی‌ از دوستانم میگفت در هتل‌های کوبا در صبحانه هم تکیلا سرو میکنند! مطمئن هستم خوش خواهد گذشت!

خوش بگذره کسرا جان !
اگر زحمتی نیست چند تایی عکس از در و دیوار و جاهایی که رفتی بگیر برگشتی بذار :e00e:

Theodor Herzl
12-09-2013, 05:23 PM
کوبای بدبخت از زمان انقلاب در دهه ۵۰ یک ماشین اجازه نداشته وارد کند! ، هنوز ماشین‌های دهه ۵۰ در کوبا سوار میشوند مردم

Dariush
12-09-2013, 07:43 PM
درود به داریوش عزیز
با توجه به پست آخرت که گذاشته بودی و پست اخیرت در تاپیک "عرفان چیست؟" در همین غیبت کوتاه کلی نگرانت شدیم، گویا در تب و تاب شدیدی هستی؟

درود دوست فرهیخته‌ی من.(پوزش بابت دیرکرد در پاسخگویی، اینترنت من ناگهان قطع گشت)

چیزی‌ست شبیه به همین که می‌گویی. من هیچ دوست نمی‌دارم در جایی عمومی چون اینجا، برای مصائب و احساساتِ خود سیرک بر پا کرده و حوصله‌ی دوستان را بسوزانم؛ خود از بیزاری‌جویانِ inject کردنِ احساسات شخصی به دیگران هستم.

خردگرایی منزلی‌ست در انتهای مسیری طولانی و یک‌طرفه. من نیز گرچه این روزها به چشم خویش ویرانیِ ذهن و روان‌ام را نظاره‌گر بوده و می‌بینم خود را همچون درختی خزان‌خورده که برگهایش یک به یک بر مرکبِ باد می‌نشینند، اما از هم‌اکنون برگهای نو برای رُستن بی‌تابی می‌کنند. با این روزها ناآشنا نیستم، پیش از این نیز یکبار چنین چیزی را تجربه کرده بودم و آن زمانی بود که از خواب ایمان مذهبی پریده و شهامتِ خود را سپردن به دامانِ خردگرایی به جان خریدم. تجربه‌ای بس روان‌گداز بود؛ اینبار نیز هیچ از آن دست کم ندارد و بسا که از آن پرزورتر نیز هست. بی‌شک اگر توانِ ادامه‌ دادنِ مسیری که در آن هستم را داشته باشم، داریوشی زاده می‌شود که هرگز با این که هست همسنج نخواهد بود. ورنه همان به که نباشم.

کسی رحم و شفقت از جهان هرگز ندیده و ما همگی گلادیاتورهایی هستیم که ناگهان خود را میانه‌ی میدان نبردی می‌یابیم که از هرسویش جنگویانی چند با گرزهای گران و شمشیرهای برآهیخته بر ما یورش می‌آورند! یک دم برای گلایه کردن به ناعادلانه بودنِ این «بازی» ِ ناخوانده، کافی‌ست برای برباد رفتنِ سرمان! و این تنها توصیفی‌ست بی‌مقدار از جهان بیرون. اما آنکس که در اندیشه‌ی معمای هستی شد و خود از گله‌‌های گوسفندها رهاند، آنکس که بر کردارِ خردورزانه ارج نهاد و آنکس که همچون ماهیِ بی‌جان خود را به دست رودِ خروشان نَسِپُرد و خیالِ رفتن بر پاد جهتِ رود را داشت، چه دام و دانه‌ها که بر سر راه خویش خواهد یافت و چه خطرها که به جان خواهد خرید.

من دیری بود که خود را رستگار می‌دیدم و خرسند از اینکه هفت‌خوان رهایی را گذرانده‌ام. اما دیدم چه خیالهای خامی در سر داشتم و خود را چه ساده می‌فریفتم.

سخن در این مورد بسیار است راسل عزیز و من چون نمیتوانم شرح ماجرا را با جزئیات بگویم(شوربختانه) ، ناگزیر سخنان‌ام همگی از مبهم‌گویی خارج نخواهند شد. و همچنین چون قصد سر بردن حوصله‌ی شما و دوستان را ندارم، بیش از این به این موضوع نمی‌پردازم.
:e303:

Spehr
12-09-2013, 07:53 PM
ما همگی گلادیاتورهایی هستیم که ناگهان خود را میانه‌ی میدان نبردی می‌یابیم که از هرسویش جنگویانی چند با گرزهای گران و شمشیرهای برآهیخته بر ما یورش می‌آورند!
درود به داریوش گرامی
در اینکه در زندگی بسیاری با گرزهای گران به آدم می تازند شکی نیست. بدتر آنکه گاهی ما در ایستاری گیر می کنیم که هیچ یارای رویارویی با آن آدم بدها نداریم.
ولی وقتی از آن ایستار رهایی یافتیم. گرچه دیگر تهدید فیزیکی در کمین ما نیست. ولی ما جریان اندیشه ها را هنوز به دوش می کشیم.
گاهی باید بپذیریم زندگی منصف نیست. کسانی به ما بدی می کنند و ما هرگز فرصتی نخواهیم داشت آنها را به پاداَفره کارشان برسانیم. گیتی همین است دیگر.پس بهتر است جریان اندیشه را بر زمین بگذاری تا سبک شوی و زندگی و دیدی نو را آروین کنی.

پارسیگر

Alice
12-09-2013, 09:25 PM
در اینکه در زندگی بسیاری با گرزهای گران به آدم می تازند شکی نیست (گمانی نیست). بدتر آنکه گاهی ما در ایستاری[١] گیر می کنیم که هیچ یارای رویارویی با آن آدم بدها نداریم.
ولی وقتی (زمانی) از آن ایستار[١] رهایی یافتیم. گرچه دیگر تهدید (بیمداد) فیزیکی در کمین[٢] ما نیست. ولی ما جریان اندیشه ها را هنوز به دوش می کشیم.
گاهی باید بپذیریم زندگی منصف (دادیک) نیست. کسانی به ما بدی می کنند و ما هرگز فرصتی (دستیافتی) نخواهیم داشت آنها را به پاداَفره[٣] کارشان برسانیم. گیتی همین است دیگر.پس بهتر است جریان اندیشه را بر زمین بگذاری تا سبک شوی و زندگی و دیدی نو را آروین[٤] کنی.
----


من دیری بود که خود را رستگار می‌دیدم و ...

این نیز بگذرد و بزودی زمانی می‌رسد که همه چیز زیر آواره‌ها و گرد و خاک زمانه لِـه و نیست می‌شود!
زندگی همین نشیب و نشیب‌ها و گاه فراز و نشیب‌هاست... بی‌خیال!

kourosh_bikhoda
12-10-2013, 08:24 AM
عاقا اینو از فیسبوک دهه پنجاه برداشتم:


ﺩﺭ ﺟﻤﻠﻪﯼ ﺍﺗﻞ ﻣﺘﻞ ﺗﻮﺗﻮﻟﻪ، ﺣﺮﻑ "ﺕ " ﭼﻬﺎﺭ ﺑﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۴ ﻓﺼﻞ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ
ﺣﺮﻑ " ﻝ" ۳ ﺑﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻣﺎﻩﻫﺎﯼ ﻫﺮ ﻓﺼﻞ
ﺍﺳﺖ
ﺍﺯ ﺣﺎﺻﻠﻀﺮﺏ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ۳*۴=۱۲ ﺗﻌﺪﺍﺩ ۱۲ ﻣﺎﻩ ﺳﺎﻝ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﯽﺁﯾﺪ
ﻭ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻭﻑ " ﺍﺗﻞ ﻣﺘﻞ ﺗﻮﺗﻮﻟﻪ" ۱۲ ﺣﺮﻑ
ﺍﺳﺖ .
...
ﻧﺘﯿﺠﻪ : ﺁﯾﺎ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﻧﻈﻢ ﻭ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﻘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ؟
ﺁﯾﺎ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺑﯽ ﻫﺪﻑ ﻭ ﺑﯽ ﻣﻨﺸﺎﺀ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ؟
ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎﯾﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ
ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﻨﺪ .....

به نظر من اثبات خوبیه برای اسپاگتی پرنده یا اسب شاخدار.

مزدك بامداد
12-10-2013, 04:17 PM
بازهم نوستالژی، فرتوری از سخنگاه گفتگو ، زمانی که هکر های شیعه،
به گمان خود پیروزی بزرگی بدست اورده بودند! (در بایگانی ام یافتم)

3117

Mehrbod
12-10-2013, 04:41 PM
ج.ا. تاکنون سه بار آرش بیخدا را دستگیر کرده, چهار بار از او ندامت‌نامه چاپ نموده, پنج بار اعتراف تلویزیونی پخش کرده, شونسد بار هم اعدامش کرده! (((:

Anarchy
12-10-2013, 04:52 PM
بازهم نوستالژی، فرتوری از سخنگاه گفتگو ، زمانی که هکر های شیعه،
به گمان خود پیروزی بزرگی بدست اورده بودند! (در بایگانی ام یافتم)

3117

دقیقا یادم هست چه روزی بود.همزمان زندیق و گفتگو با هم هک شده بود !! شخصی بود به نام shia soldier ... همین ابله بود که با کارش ، تعطیلی تدریجی انجمن گفتگو رو باعث شد چون آرش بیخدا احساس کرد شاید چنین کاری به امنیت دیگران لطمه بزنه...

Russell
12-10-2013, 05:09 PM
دوستان درباه ی وضع اقتصادی سیاسی چی فکرمیکنید، قمیت ماشین و اینها همینجور میآید پایین؟
امروز آغا هم یک سخنرانی درباره یانقلاب فرهنگی کرده و درباره ی هر چیزی که یک ذره سل کرده بودند حرف شده که باید دانشگاه ها سیاسی نشود و ...(باقی مواضع مزحرف) همیشگی، اینها برای خفه کردن بسیجی هاست یا خرشان از پل گذشته و دوباره شمشیر را از رو بسته اند؟

مزدك بامداد
12-10-2013, 05:15 PM
دوستان درباه ی وضع اقتصادی سیاسی چی فکرمیکنید، قمیت ماشین و اینها همینجور میآید پایین؟
امروز آغا هم یک سخنرانی درباره یانقلاب فرهنگی کرده و درباره ی هر چیزی که یک ذره سل کرده بودند حرف شده که باید دانشگاه ها سیاسی نشود و ...(باقی مواضع مزحرف) همیشگی، اینها برای خفه کردن بسیجی هاست یا خرشان از پل گذشته و دوباره شمشیر را از رو بسته اند؟
درست است که هرگاه اینها پول نداشته اند شل و هرگاه پول بدستشان رسیده است سفت کرده اند
ولی اینبار آماج این سخنان این است که رهبر نمیخواهد خود را از تک و تا بیندازد و پیام
او این است که گرچه ما در بیرون، نرمش قهرمانانه گردیم، ولی شما ملت پررو نشوید
چرا که دست آمریکا همچنان کوتاه و دست ما بر شما دراز است! هوایی نشید!!
همچنان که گفتید، پیام به خودی های حزب اللهی ست که ترس ورشان داشته است که
"نکند ما رفتنی هستیم" نیز میباشد که نه، ما کنترل کارها و روند سیاسی را در دست داریم .

Russell
12-10-2013, 05:30 PM
درست است که هرگاه اینها پول نداشته اند شل و هرگاه پول بدستشان رسیده است سفت کرده اند
ولی اینبار آماج این سخنان این است که رهبر نمیخواهد خود را از تک و تا بیندازد و پیام
او این است که گرچه ما در بیرون، نرمش قهرمانانه گردیم، ولی شما ملت پررو نشوید
چرا که دست آمریکا همچنان کوتاه و دست ما بر شما دراز است! هوایی نشید!!
همچنان که گفتید، پیام به خودی های حزب اللهی ست که ترس ورشان داشته است که
"نکند ما رفتنی هستیم" نیز میباشد که نه، ما کنترل کارها و روند سیاسی را در دست داریم .

سوال من این است که این داستان سخن از «میانه روی» و اینها 100% کشک بوده یا این میانه روها(؟) در ج.ا یک زوری دارند و برای همین خامنه ای آمده تا دربرابر آنها یک قدرت نمای دوباره ای کند و در ظاهر هم که شده نشان دهد قدرتش پابرجاست؟

mosafer
12-11-2013, 04:56 AM
با دیدن اواتارتان ناخوداگاه یاد برنامه ی زلال احکام افتادم :)

homayoun
12-11-2013, 02:40 PM
Iran, UAE Close to Deal on Hormuz Islands | Defense News | defensenews.com (http://www.defensenews.com/article/20131209/DEFREG04/312090021?utm_source=dlvr.it&utm_medium=facebook)

what the fuck?
is this a fake news from stupid tazians? or what?

undead_knight
12-11-2013, 04:57 PM
دوستان درباه ی وضع اقتصادی سیاسی چی فکرمیکنید، قمیت ماشین و اینها همینجور میآید پایین؟
امروز آغا هم یک سخنرانی درباره یانقلاب فرهنگی کرده و درباره ی هر چیزی که یک ذره سل کرده بودند حرف شده که باید دانشگاه ها سیاسی نشود و ...(باقی مواضع مزحرف) همیشگی، اینها برای خفه کردن بسیجی هاست یا خرشان از پل گذشته و دوباره شمشیر را از رو بسته اند؟
همینجور نمیاد،یه بیست سی درصدی نسبت به زمان اوج قیمت دلار میکشه پایین ولی مثلا پراید پیزوری به قیمت 7 میلیون سابق بر نمیگرده(که ارزش همونم نداشت)
اگر بخوان صدمات دران احمدی نژاد رو درست کنند و تازه به اوایل دوران ریاست جمهوریش برسند نیاز به حداقل 10 سال وقت هست! :))

time will tell
جمهوری اسلامی به معنای واقعی در این مواقع پیش بینی ناپذیره،باید کمی صبر کرد.

Rationalist
12-11-2013, 10:10 PM
ببینم؛
اینجا کسی "قهوه" شناس می باشد؟ که نوعی قهوه مناسب به من پیشنهاد بدهد؟ طوری که تهیه و خرید آن چندان دشوار نباشد؟
منظورم از مناسب، قدرت گیرایی و تمرکز آن است.

sonixax
12-11-2013, 11:27 PM
ببینم؛
اینجا کسی "قهوه" شناس می باشد؟ که نوعی قهوه مناسب به من پیشنهاد بدهد؟ طوری که تهیه و خرید آن چندان دشوار نباشد؟
منظورم از مناسب، قدرت گیرایی و تمرکز آن است.

قهوه فوری یاکوبز طلایی :
3119

از این دم کردنی ها هم باز مال همین یاکوبز .
اگر ایران/تهران هستید ، جمهوری درست روبروی سفارت انگلیس (اون دیوار درازه) تقریبن صد/صد و پنجاه متر قبل از فردوسی یک مغازه قهوه فروشی هست که همونجا آسیاب میکنه میده بهتون خیلی قهوه هاش باحاله . البته اگر هنوز اونجا باشه.

Alice
12-12-2013, 06:04 PM
هوا چقدر سوز می‌زند! یک ساعت بیرون بودم تمام سر و رویم گل انداخت.. :e40b:
تابستان که بود روزها را می‌شماردیم زمستان بشود, روزهای سرد که فرامی‌رسند
آدم انتظار بهار و تابستان را می‌کشد.

یه نفر
12-12-2013, 08:25 PM
هوا چقدر سوز می‌زند! یک ساعت بیرون بودم تمام سر و رویم گل انداخت..
تابستان که بود روزها را می‌شماردیم زمستان بشود, روزهای سرد که فرامی‌رسند
آدم انتظار بهار و تابستان را می‌کشد.

انسان ، ضعیف النفس است دیگر:-)
ولی من ترجیح میدهم بر اثر سرما بمیرم تا گرما ...

Rationalist
12-12-2013, 08:31 PM
بر ان شده ام یکی از دست نوشته هایم را در اینجا منتشر کنم؛ امید است کسی هم یافت شود که اندیشه اش در ورای فرگشت و فرازیست ژن، به درک قلمم توفیق یابد! تا که شوق نگارندگی ام در این انجمن زنده بماند.

Rationalist
12-12-2013, 08:39 PM
چه خوش می درخشم در برابر تند بادهای طبیعت!
و چه پولادین شده خردگرایی ام زیر چکش های بی رحمانه اش!
دیگر رنجی بر من نیست که آنها حقارتشان را با قصد تخریب من ارضا کنند؛
پس اگر اکنون مرا رنجشی از سوی آنان نیست؛ از لطفشان تقدیر کرده و در خویشتن، خود به ویرانگری می پردازم!
آری؛ آن چنان در مستی خردگرایی غرقم که دیگر نیازی نیست طبیعت مرا سیلی زند و قدرت بی رحمانه اش را به یادم آورد.
من در مستی آگاهانه، رنج ها را به آغوش می کشم و بی رحم تر از طبیعت، به خود ویرانگری می پردازم.و آنکس که به معامله ی مرگ با ناخودآگاهش
پرداخته، چه باک از خطر؟ ویرانی؟ یا نیستی! پس جهان وجود نخواهد داشت، جز در چشمان من! زندگی معنا نخواهد داشت جز در معنای من!
و اینگونه جهان را به جهان بینی خود رنگ می کنم و بی شرمانه به فرگشت می خندم!

آری تنهایی، انسان ها از تو هراس دارند؛ زیرا دربندند... ولی من تو را در آغوش می فشارم و مغرورانه و با صلابت قدم برمی دارم؛ سرما را به گرمای وجود خویش آشتی
می دهم، برای قطره قطره های باران پاییزی که بر سلام دادن به من از یکدیگر پیشی می گیرند تنم را می گسترانم و به بادی سرد که چون تازیانه ای
بر گونه ام می وزد به شوق می آیم که پیام طبیعت را برایم آورده و مرا به روز های سخت تر و رنج های پیش رویم بشارت می دهد! غافل از اینکه در دفتر معانی من،
سختی و رنج معنایشان می شود چالش هایی جذاب برای استواری وجودم.


جــــــهانبینی خـــــــــــردگرایی

3122

کافر_مقدس
12-13-2013, 01:13 AM
امروز یه آخوند تو خیابون دیدم با عمامه سفید و عبای قهوه‌ای روشن ، بعد اینهمه سال اولین آخوندی بود که تو خیابون می‌‌دیدم نمیدونم چرا نا خود آگاه خوشحال شدم:e404:


من از این آشغالها زیاد میبینم اینجا ! خوشا به حالتون که دهه ای یکی میبینید .

اینجا هم روزی 10-20 تا از این موجودات را مشاهده می کنیم. اگر زیاد دلتنگی کردید سفارش دهید تا چند نمونه از آن ها را بسته بندی کرده و برایتان ارسال کنیم! http://www.daftarche.com/images/imported/2013/06/3.gif

sonixax
12-13-2013, 01:21 AM
اینجا هم روزی 10-20 تا از این موجودات را مشاهده می کنیم. اگر زیاد دلتنگی کردید سفارش دهید تا چند نمونه از آن ها را بسته بندی کرده و برایتان ارسال کنیم!

نه دستتان درد نکند، امیدوارم روزی برسد که شماها هم دلتنگشان شوید :e00e:

کافر_مقدس
12-13-2013, 01:44 AM
من کلا با کار کردن برای بقیه مشکل دارم،آقای خودم میمونم و سرور خودم:)))

میدونی که میگن چی رو بخور ولی منت قصاب رو نکش!؟:)))

شوشولت را ؟!! http://www.daftarche.com/images/imported/2013/09/2.gif

kourosh_bikhoda
12-13-2013, 11:19 AM
انسان ، ضعیف النفس است دیگر:-)
ولی من ترجیح میدهم بر اثر سرما بمیرم تا گرما ...
لعنت (درود) بر ترول جماعت :e404:

یه نفر
12-13-2013, 12:37 PM
لعنت (درود) بر ترول جماعت
یعنی یه پست میگذاری، اونم متلک به منه :-(

اسپاگتیاااا ؛ مرا نجات بده ...
آمـــــــــیـــن


راست گفتم خب. انسان اینجوریه دیگه... :e105:
اصلا آلیس خودش میدونه چی میگم. نه؟

یه نفر
12-13-2013, 12:38 PM
جالب اینجاست آنارچی هم پسندیده!!!
حزب باد ِ نامـــرد :-)

کافر_مقدس
12-13-2013, 12:54 PM
درباره کتاب‌ها هدایت، ایبوک که هیچ، توهین‌آمیز است؛ پا می‌شوی می‌روی خیابان انقلاب، تمامی دستفروش‌ها آثار هدایت را به وفور با قیمت ناچیزی می‌فروشند.

این کتاب‌ها را حتما بخر : سه قطره خون ، بوف کور ، سگ ولگرد ، زنده به گور

چه دشواری داره ایبوک؟! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/08/22.gifکتاب های هدایت به این سادگی ها هم یافت نمیشه، برای نمونه توپ مرواری که هر کسی شهامت نمی کنه این کتاب رو بفروشه

به جز کتاب هایی که بالا نام بردید من کتاب افسانه ی آفرینش رو هم توصیه می کنم. کتابی که از آیات شیطانی هم زیباتر هست و بسیار روان تر...

لینک مجموعه ی کامل کتاب های هدایت رو به صورت پی دی اف دارم، اگر کتاب خاصی می خاستید پ.خ بدهید تا برایتان بفرستم

هتا نامه های هدایت به شهید نورایی هم در این میان هست

Anarchy
12-13-2013, 01:05 PM
جالب اینجاست آنارچی هم پسندیده!!!
حزب باد ِ نامـــرد :-)

من فقط اون قسمت "درود" رو پسندیدم :e415: !!

کافر_مقدس
12-13-2013, 03:23 PM
دوستان یک مشکل دارم.نمیونم چم شده که کشش مطالعه ام اومده پایین!یک کمی مطالعه کنم خسته میشم.

راهنمایی کنید خواهشا:e032:

در حین مطالعه پفک یا تخمه نوش جان کنید، کشش برای مطالعه می رود بالا! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/04/2.gif http://www.daftarche.com/images/imported/2013/04/15.gif


اگر همه ی مردم جهان کله ماهی میخوردند، الان جهان ۱۰۰ سالی جلو بود!میگن خوردن مغز انسان هم بسیار خاصیت داره، خوردی تا حالا؟!! هم خوشمزه س و هم فسفر زیادی داره!!

Alice
12-13-2013, 03:32 PM
اصلا آلیس خودش میدونه چی میگم. نه؟

بلی بلی! :))
اصلا ترول یکی از ابزار مباحثه و فنّ سخنوری‌ست که برخی آگاهانه در هر گفت‌وگویی روش «ترولینگ» را اتخاذ می‌کنند.


چه دشواری داره ایبوک؟!

هیچ عیبی ندارد, ولی کتاب خوشی‌آورتر از ای‌بوک و تبلت و ... است.
من از کودکی دوست داشتم با این پوزیشن کتاب بخوانم! :))

3125
چرا کتاب‌های ممنوعه هم در برخی کتاب‌‌فروشی‌های انقلاب یافت می‌شود! چون زیرزمینی
چاپ می‌کنند قیمت ناچیزی هم دارد. مثلا کتاب‌های صادق هدایت را دو هزار و پانصد تومان
(مفت) می‌فروشند. (البته از جایی که من می‌خریدم) "انتشارات جاویدان" که سال چاپ
شاهنشاهی کتاب را در صفحه اول قید کرده است بدون سانسور و کامل می‌باشد.
توپ مُرواری و افسانه آفرینش را هنوز نخواندم..
البته کتاب‌هایی که پیشنهاد دادم بیشتر از جنبه‌ی فلسفی ماجرا بود و نه مذهب گریزی و اینها.

:e11b:

kourosh_bikhoda
12-13-2013, 06:11 PM
یعنی یه پست میگذاری، اونم متلک به منه :-(
به شما چکار دارم؟ به ترول جماعت کار داشتم. شما مگه به خر کار دارید ما چیزی میگیم؟

MEHDI
12-13-2013, 10:32 PM
چه دشواری داره ایبوک؟! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/08/22.gifکتاب های هدایت به این سادگی ها هم یافت نمیشه، برای نمونه توپ مرواری که هر کسی شهامت نمی کنه این کتاب رو بفروشه


اتفاقا همین چند روز پیش برای کاری به انقلاب رفته بودم دستفروشی کنار خیابان همه مجموعه آثار هدایت را به همراه یکسری کتاب های دیگر برای فروش گذاشته بود. آنطور که خودش می گفت هر روز آنجا بساط می کند. من کتاب زنده بگور به همراه یک کتاب دیگر در مورد تاریخ اسلام را خریدم. البته زنده بگور به همراه مجموعه ای از داستان های کوتاه هدایت در این کتاب هست. زنده بگور داستان خواندنی ولی خیلی سیاه و پوچگرایانه ای است. کمی جا خوردم.

Alice
12-13-2013, 10:55 PM
اتفاقا همین چند روز پیش برای کاری به انقلاب رفته بودم دستفروشی کنار خیابان همه مجموعه آثار هدایت را به همراه یکسری کتاب های دیگر برای فروش گذاشته بود. آنطور که خودش می گفت هر روز آنجا بساط می کند. من کتاب زنده بگور به همراه یک کتاب دیگر در مورد تاریخ اسلام را خریدم. البته زنده بگور به همراه مجموعه ای از داستان های کوتاه هدایت در این کتاب هست. زنده بگور داستان خواندنی ولی خیلی سیاه و پوچگرایانه ای است. کمی جا خوردم.

من گفته بودم که همه‌ی دستفروش‌ها در انقلاب دارند, زنده بگور چندین عبارت شاهکار دارد که
من عاشقش هستم. این داستان پس از اولین خودکشی هدایت به تحریر درآمد. در واقع هدایت
سرسپردگی خود را به عالم مرگ و عدم ادا می‌کند..
راستی آن‌جا که می‌گفت به ریش دوستانش می‌خندد و کلا بازیگرخانه براه انداخته خیلی خنده‌دار
بود, در عین سیاهی و بدبختی آدم به خنده میفتد. :))) این طنز سخیف لابلای عبارات سیاه و
تاریک مخصوص خود هدایت است. کلا نظرتان درباره‌اش چطور بود؟

MEHDI
12-13-2013, 11:41 PM
من گفته بودم که همه‌ی دستفروش‌ها در انقلاب دارند, زنده بگور چندین عبارت شاهکار دارد که
من عاشقش هستم. این داستان پس از اولین خودکشی هدایت به تحریر درآمد. در واقع هدایت
سرسپردگی خود را به عالم مرگ و عدم ادا می‌کند..
راستی آن‌جا که می‌گفت به ریش دوستانش می‌خندد و کلا بازیگرخانه براه انداخته خیلی خنده‌دار
بود, در عین سیاهی و بدبختی آدم به خنده میفتد. :))) این طنز سخیف لابلای عبارات سیاه و
تاریک مخصوص خود هدایت است. کلا نظرتان درباره‌اش چطور بود؟

حدود 50 تا کتاب داشت و تنها نویسنده ای هم که همه آثارش را داشت همین هدایت بود. نمی دانستم این داستان را بعد از خودکشی نوشته حالا فکر می کنم این داستان را در مورد خودش نوشته. داستان یک آدم درمانده و افسرده که همه چیز ظاهرا برایش پوچ و بی معنی است. از خودش متنفر است و به نظرش یک آدم بی عرضه و بدرد نخور است و واقعا می خواهد بمیرد و هیچ ترسی از مرگ ندارد ولی حتی عرضه خودکشی هم ندارد. مثل خیلی از آدم های شکست خورده خودکشی را سرنوشت و در ذات خود می داند و کلا در بعضی جاها تناقض های رفتاری اش به چشم می آید مثلا می گوید هیچ اهمیتی برای قضاوت مردم نمی دهد ولی قبل از خودکشی لباس های کثیفش را دور می ریزد رختخوابش را ادکلن می زند و لباس زیر تمیز می پوشد تا وقتی پیدایش می کنند تمیز باشد. بیشتر از اینکه از زندگی بیزار باشد از خودش بیزار است و می خواهد از شر خودش خلاص شود.

mosafer
12-14-2013, 07:11 PM
من هم محمد هستم




شمایی که افکار و عقایدتون رو تغییر دادید چرا اسمتون رو عوض نکردید؟

Anarchy
12-14-2013, 07:36 PM
شمایی که افکار و عقایدتون رو تغییر دادید چرا اسمتون رو عوض نکردید؟

ممد که خیلی وقته اینجا لاگین نکرده ، اما چه لزومی به تغییر اسم هست ؟ به نظر من اسم دیگه جزیی از هویت هر فردی هست. وانگهی نباید دیدگاه نژادپرستانه هم داشت و هر چیزی عربی هست رو بدونیم...

mosafer
12-14-2013, 08:47 PM
ممد که خیلی وقته اینجا لاگین نکرده ، اما چه لزومی به تغییر اسم هست ؟ به نظر من اسم دیگه جزیی از هویت هر فردی هست. وانگهی نباید دیدگاه نژادپرستانه هم داشت و هر چیزی عربی هست رو بدونیم...
یک سوال:
چرا بجای سلام از "درود" استفاده می کنید؟

homayoun
12-14-2013, 11:21 PM
http://www.youtube.com/watch?v=uVZv7jOb0ms

نگرتان چیست؟

مزدك بامداد
12-14-2013, 11:22 PM
چه خوش می درخشم در برابر تند بادهای طبیعت!
و چه پولادین شده خردگرایی ام زیر چکش های بی رحمانه اش!
دیگر رنجی بر من نیست که آنها حقارتشان را با قصد تخریب من ارضا کنند؛
پس اگر اکنون مرا رنجشی از سوی آنان نیست؛ از لطفشان تقدیر کرده و در خویشتن، خود به ویرانگری می پردازم!
آری؛ آن چنان در مستی خردگرایی غرقم که دیگر نیازی نیست طبیعت مرا سیلی زند و قدرت بی رحمانه اش را به یادم آورد.
من در مستی آگاهانه، رنج ها را به آغوش می کشم و بی رحم تر از طبیعت، به خود ویرانگری می پردازم.و آنکس که به معامله ی مرگ با ناخودآگاهش
پرداخته، چه باک از خطر؟ ویرانی؟ یا نیستی! پس جهان وجود نخواهد داشت، جز در چشمان من! زندگی معنا نخواهد داشت جز در معنای من!
و اینگونه جهان را به جهان بینی خود رنگ می کنم و بی شرمانه به فرگشت می خندم!

آری تنهایی، انسان ها از تو هراس دارند؛ زیرا دربندند... ولی من تو را در آغوش می فشارم و مغرورانه و با صلابت قدم برمی دارم؛ سرما را به گرمای وجود خویش آشتی
می دهم، برای قطره قطره های باران پاییزی که بر سلام دادن به من از یکدیگر پیشی می گیرند تنم را می گسترانم و به بادی سرد که چون تازیانه ای
بر گونه ام می وزد به شوق می آیم که پیام طبیعت را برایم آورده و مرا به روز های سخت تر و رنج های پیش رویم بشارت می دهد! غافل از اینکه در دفتر معانی من،
سختی و رنج معنایشان می شود چالش هایی جذاب برای استواری وجودم.


جــــــهانبینی خـــــــــــردگرایی

3122


persified:
چه خوش می درخشم در برابر تند بادهای طبیعت!
و چه پولادین شده خردگرایی ام زیر چکش های بی آمرزش اش
دیگر رنجی بر من نیست که آنها خود کوچک بینی خود را با آماج ویرانی من خرسند کنند؛
پس اگر اکنون مرا رنجشی از سوی آنان نیست؛ از مهرشان ارجدانی کرده و در خویشتن، خود به ویرانگری می پردازم!
آری؛ آن چنان در مستی خردگرایی فرو رفته ام که دیگر نیازی نیست طبیعت مرا سیلی زند و توان بی بخشایش اش را به یادم آورد.
من در مستی آگاهانه، رنج ها را به آغوش می کشم و سرد تر از طبیعت، به خود ویرانگری می پردازم.و آنکس که به دادوستد ی مرگ با ناخودآگاهش
پرداخته، چه باک از سیج؟ ویرانی؟ یا نیستی! پس جهان هستی نخواهد داشت، جز در چشمان من! زندگی درونمایه نخواهد داشت جز در ویر من!
و اینگونه جهان را به جهان بینی خود رنگ می کنم و بی شرمانه به فرگشت می خندم!

آری تنهایی!، هومن ها از تو هراس دارند؛ زیرا دربندند... ولی من تو را در آغوش می فشارم و فراتنانه و با سربلندی گام برمی دارم؛ سرما را به گرمای وجود خویش آشتی
می دهم، برای چکه چکه های باران پاییزی که بر درود دادن به من از یکدیگر پیشی می گیرند تنم را می گسترانم و به بادی سرد که چون تازیانه ای
بر گونه ام می وزد به شور می آیم که پیام طبیعت را برایم آورده و مرا به روز های سخت تر و رنج های پیش رویم نوید می دهد! ناآگاه از اینکه در دفتر پنداره های من،
سختی و رنج همانا می شوند چالش هایی گیرا برای استواری جان و تنم .


پارسیگر

Mehrbod
12-15-2013, 02:49 AM
ناامیدی من از نوع بشر هم از همینجاست! پس اگرچه من در قبال سرمایه‌داری به کمونیسم اعتقادی ندارم، اما فعلا این مهم نیست.


این نوامیدی بیجاست و من برای خودم, همیشه ته دلم تا یاد کسی همچون صادق هدایت میافتم, با اینکه نویسنده‌ای
توانا و فرهیخته‌ای دانا بوده و نوشته‌هایش را خود من هم بسیار دوست داشته‌ام و خواندنی یافته‌ام, یکزمان سهش بیزاری هم به من دست میدهد.

جهان همین است و به نگرم, اگر هوش همه‌یِ مردم را دو برابر هم میکردیم, باز با دشواری‌ها و سختی‌هایی در جایگاه یک نژاد روبرو میبودیم که
یک درسد اندکی از باهوشترها با توان دریافت بالاتر, بیشتر, بسیار بیشتر از پیرامونیان از آنها می‌دردیدند; این دسته را «فرهیختگان» بنامیم.

با برگشت به سخن, اینکه شما از گونه‌یِ بشر نومید باشید نابجا خواهد بود, گروهیکه شما باید نومید باشید "گونه‌یِ فرهیختگان" است. فرهیخته کسی است
که با هوش و توان بالاتر, ببایست خویشکاریِ بالاتر نیز دارد و سزامندی اینکه چون صادق هدایت بجای ماندن و ساختن و بهساختن, با خودکشی از زیر بار خویشکاری اش در برود را, ندارد.

پس اگر از کسی هم میخواهیم نومید باشیم فرهیختگان هستند. توده‌یِ مردم همچو خویشکاری‌هایی ندارند و چشمداشت
من و شما نباید از توده این باشد که بهترین راهها را بخودی خود بگزینند و به اندازه‌یِ بهترین‌هایِ میان خود اشان, بهگزین و توانا باشند.

فراتنی:


در برابر زیردستان بُردباری و مهربانی, در برابر زبردستان و فرهیختگان, سرسختی و یکدندگی.


چیزیکه من در اسپاش کنونی ایرانزمین بسیار میبینم همین است که فرهیخته شده کسی که
میاندیشد چون بیشتر از دیگران میداند, پس ناگُزیر از دیگران سزامندی بیشتری هم در این جهان دارد.

از این رو هم من کمونیست‌ها را دوست دارم, زیرا کمونیست‌ها در زندگی و راهکاریابی رویکردی دانشیک و فرامنشانه در پیش‌گرفته‌اند و همواره هم
خود اشان را نه از, ولی برایِ «توده» میدانند و نه هرگز توده را برای خود اشان; درست وارونه‌یِ آنچه [نو]لیبرال‌ها در پیشگرفته‌اند و آماج
هستیِ توده برای ایشان این است که اینها "آزاد" باشند و اگر نیک بنگرید, همینها هم توده‌یِ مردم را پُرگاه و بیش از دیگران, انگل و کودن و سزامند آنچه بر سرشان میاید, میدانند.

روشنه ما اینجا پیوندی دیالکتیک هم داریم. همه ما از ایران برخاسته‌ایم و در جاییکه میگویند نخوری خورده میشوی, از فرهیخته‌یِ ایرانی هم چشمداشت
اینکه بخواهد بجای سود یکراست و دم‌دست خود اش, به سود نایکراست و فرادست خود اش (= توده) بیاندیشد بفراخور میتواند کمی فرا-اندازه باشد,
ولی این تنها راهی‌ست که فرهیخته از چشم داورانه‌یِ من باید بگزیند و فرهیخته‌ای که جز این گزیند, تا اندازه‌‌یِ بالایی در ستیز با آماج فرهیختگی اش پیش‌رفته.

sonixax
12-15-2013, 02:52 AM
چرا بجای سلام از "درود" استفاده می کنید؟

چرا شما به جای نعم از آری/بلی استفاده میکنید ؟!

mosafer
12-15-2013, 07:07 AM
چرا شما به جای نعم از آری/بلی استفاده میکنید ؟!

ولی "سلام"مقولش جداست
کار به درست و غلطش ندارم ولی "مدتهاست "سلام " را استفاده می کنیم و مطمئن باشید اکثر کسانی که استفاده می کنند حتی نمیدانند ریشه ی این کلمه از کجاست
کلمات زیادی هست که از زبان بیگانگان وارد زبان ما شده و این بدان معنی نیست که از تمام واژگان آنها استفاده کنیم.
بی شک اگر"نعم " هم چنین فراگیر میشد از آن استفاده میکردیم
پس "سلام" و "نعم" را نمیتوانید در یک سوال بگنجانید
زیاد هستند افرادی که ادعای بی دینی میکنند ولی اسامی آنها نام ائمه ی مسلمین هست
به نگر من اینهایی که قدرت ندارند نامشان را تغییر دهند (هستند کسانی که بنا به دلایلی این کار را بکنند)چه کار خاصی میتوانند انجام دهند در دنیای واقعی؟آن هم نامهایی که خود مضحک میدانند (البته منظورم به هیچ عنوان با شخص جناب ممد 1نیست)
سلامی که به درود تبدیل شود و اسامی که تا آخر همان باقی میماند.
در نتیجه تمام سخنان شعاری بیش نیست چون پایش که بیفتد همان "محمد"ها و "علی" هایی هستند که بودند(انتخاب این اسامی بخاطر مقدس بودن و ثواب داشتن از نظر مسلمانهاست نه اینکه چون عربی و زیباست )

+
البته اینها فقط برداشت شخصی هست ولاغیر...

Anarchy
12-15-2013, 05:47 PM
یک سوال:
چرا بجای سلام از "درود" استفاده می کنید؟

آنچنان هم در افراطی نیستم در عدم کاربرد کلمات عربی ، هر چند پارسی نوشتن رو بیشتر میپسندم...

Anarchy
12-15-2013, 06:07 PM
زیاد هستند افرادی که ادعای بی دینی میکنند ولی اسامی آنها نام ائمه ی مسلمین هست
به نگر من اینهایی که قدرت ندارند نامشان را تغییر دهند (هستند کسانی که بنا به دلایلی این کار را بکنند)چه کار خاصی میتوانند انجام دهند در دنیای واقعی؟آن هم نامهایی که خود مضحک میدانند (البته منظورم به هیچ عنوان با شخص جناب ممد 1نیست)
سلامی که به درود تبدیل شود و اسامی که تا آخر همان باقی میماند.
در نتیجه تمام سخنان شعاری بیش نیست چون پایش که بیفتد همان "محمد"ها و "علی" هایی هستند که بودند(انتخاب این اسامی بخاطر مقدس بودن و ثواب داشتن از نظر مسلمانهاست نه اینکه چون عربی و زیباست )

موافق نیستم... گفتم که اسم ، بخشی از هویت افراد هست. البته که تغییر نام حق هر فردی هست ، اما نمیشه به کسی که اسمش رو هم تغییر نداد خرده گرفت. اتفاقا چه بسیاری که اسمشون رو که تغییر دادن بعدش مورد تمسخر قرار گرفتن یا متهم شدن به نژاد پرستی... نمونه فتح الله منوچهری که شد فرود فولادوند !!!

مزدك بامداد
12-15-2013, 06:24 PM
نیاز به یادآوری دیدم که ما از واژه ی "بلی" به نادرست سود میبریم.
در عربی، دو جور آری هست، یکی در پاسخ پرسش های هایی و دیگری در پاسخ پرسش های نایی:
آیا شما دزد را دیده اید -> نعم ( = آری)
آیا شما دزد را ندیده اید؟ -> بلی ( = چرا) (چرا دیده ام )
در پاسخ بالا ( دزد را ندیده اید) اگر بگوییم "بعم" ، برابر آن است که ندیده ایم !
پس اینجا هم ما ایرانیان بدبخت تازی زده، از بیسوادی, چیزی را که درست آگاه نیستیم, بکار میبریم


پارسیگر

mosafer
12-15-2013, 06:25 PM
موافق نیستم... گفتم که اسم ، بخشی از هویت افراد هست. البته که تغییر نام حق هر فردی هست ، اما نمیشه به کسی که اسمش رو هم تغییر نداد خرده گرفت. اتفاقا چه بسیاری که اسمشون رو که تغییر دادن بعدش مورد تمسخر قرار گرفتن یا متهم شدن به نژاد پرستی... نمونه فتح الله منوچهری که شد فرود فولادوند !!!

گفتم که ،نظر شخصی ست
سالها پیش شاهد بخشی از نزاع دو مرد بودم و تنها جمله ای که هیچ گاه از ذهنم پاک نشد این بود
"حیف نام محمد برای توی از خدا بیخبر"
و مشابه این جمله را بارها شنیدیم ،
معمولا کسانی که بواسطه ای اسلام را میپذیرند یکی از اقداماتشان تغییر نامشان هست، پس چرا کسی که از آن فراری ست نامش را تغییر ندهد؟؟
فردی که از اسلام متنفر ست و شنیدن نام الله و محمد و علی برایش تداعی خاطرات تلخ ست طبیعتا کمی جای تعجب دارد نام خودش همان باشد.

مزدك بامداد
12-15-2013, 06:27 PM
در قم داشتند یکی را کتک میزدند، گفتند چرا میزنید؟
گفتند چون نامش عمران است!
گفتند خب که چه ؟
گفتند پدرسوخته هم "عمر" است و هم الف و نون "عثمان" را دارد!

mosafer
12-15-2013, 06:37 PM
در قم داشتند یکی را کتک میزدند، گفتند چرا میزنید؟
گفتند چون نامش عمران است!
گفتند خب که چه ؟
گفتند پدرسوخته هم "عمر" است و هم الف و نون "عثمان" را دارد!


چه خوب است هر از چند گاهی نقل این قصص ،آدمی در حال خویش ،بیشتر تامل می کند :)))

Dariush
12-15-2013, 07:54 PM
زیاد هستند افرادی که ادعای بی دینی میکنند ولی اسامی آنها نام ائمه ی مسلمین هست
در ایران اساسا به شما اجازه‌ نمی‌دهند که نامهای عربی را به نامهای ایرانی بگردانید! دوستی داشتم که قصد سفر به فرنگ را داشت و از آنجا که اسامی‌ای چون موسی و ناصر و این چیزها در آنجا بی‌ارتباط با تعداد تروریست‌ها نیست، می‌خواست نامش را تغییر دهد تا او را با تروریست‌ها یکی نگیرند، ولی اجازه‌ی اینکار را به او ندادند.
از نام عربی به ایرانی ----> غیرممکن است جز اینکه پارتی کلفتی داشته باشید وگرنه احتمال توبیخ هم دارد.
از نام ایرانی به عربی--------> با کمال میل، احتمال دارد پاداشی هم دریافت کنید!

mosafer
12-15-2013, 08:02 PM
در ایران اساسا به شما اجازه‌ نمی‌دهند که نامهای عربی را به نامهای ایرانی بگردانید! دوستی داشتم که قصد سفر به فرنگ را داشت و از آنجا که اسامی‌ای چون موسی و ناصر و این چیزها در آنجا بی‌ارتباط با تعداد تروریست‌ها نیست، می‌خواست نامش را تغییر دهد تا او را با تروریست‌ها یکی نگیرند، ولی اجازه‌ی اینکار را به او ندادند.
از نام عربی به ایرانی ----> غیرممکن است جز اینکه پارتی کلفتی داشته باشید وگرنه احتمال توبیخ هم دارد.
از نام ایرانی به عربی--------> با کمال میل، احتمال دارد پاداشی هم دریافت کنید!

چون تا بحال با این موضوع سر و کار نداشتم نمیدانستم

Rationalist
12-15-2013, 08:35 PM
persified:
چه خوش می درخشم در برابر تند بادهای طبیعت!
و چه پولادین شده خردگرایی ام زیر چکش های بی آمرزش اش
دیگر رنجی بر من نیست که آنها خود کوچک بینی خود را با آماج[١] ویرانی من خرسند کنند؛
پس اگر اکنون مرا رنجشی از سوی آنان نیست؛ از مهرشان ارجدانی کرده و در خویشتن، خود به ویرانگری می پردازم!
آری؛ آن چنان در مستی خردگرایی فرو رفته ام که دیگر نیازی نیست طبیعت مرا سیلی زند و توان بی بخشایش[٢] اش را به یادم آورد.
من در مستی آگاهانه، رنج ها را به آغوش می کشم و سرد تر از طبیعت، به خود ویرانگری می پردازم.و آنکس که به دادوستد ی مرگ با ناخودآگاهش
پرداخته، چه باک از سیج[٣]؟ ویرانی؟ یا نیستی! پس جهان هستی نخواهد داشت، جز در چشمان من! زندگی درونمایه نخواهد داشت جز در ویر[٤] من!
و اینگونه جهان را به جهان بینی خود رنگ می کنم و بی شرمانه به فرگشت[٥] می خندم!

آری تنهایی!، هومن[٦] ها از تو هراس دارند؛ زیرا دربندند... ولی من تو را در آغوش می فشارم و فراتنانه[٧] و با سربلندی گام برمی دارم؛ سرما را به گرمای وجود خویش آشتی
می دهم، برای چکه چکه های باران پاییزی که بر درود دادن به من از یکدیگر پیشی می گیرند تنم را می گسترانم[٨] و به بادی سرد که چون تازیانه ای
بر گونه ام می وزد به شور می آیم که پیام طبیعت را برایم آورده و مرا به روز های سخت تر و رنج های پیش رویم نوید[٩] می دهد! ناآگاه[١٠] از اینکه در دفتر پنداره[١١] های من،
سختی و رنج همانا می شوند چالش[١٢] هایی گیرا برای استواری جان و تنم .
زبان چیزی نیست جز ابزاری برای ارتباط. جدا از پسند و سپاس های کیلویی دوستان، من نمی دانم در نگاشتن آن دست نوشته، چه قدر موفق بوده ام سهش و تصور مورد نظرم را به خواننده
منتقل کنم! اما این هنر یک نویسنده است که توانایی و ظرافت کافی را در برگزیدن بهترین واژگان به کار گیر؛ چنان که ترتیب و ترکیب واژگان آن متن، بتواند
ذهن خواننده را به آن احساس و یا تصور مورد نظرش بر بیانگیزد.
از این رو اساس مخالفت من با "پارسی نگاری"، بابت از میان رفتن تاثیر زیبا شناسانه ی آن در متن است. اگر با این معیار به موضوع بنگریم و متن اصلی را با آنچه شما به پارسی دگرگون نمودید
مقایسه نماییم؛ باور دارم که به روشنی درمی یابیم که در ذهن بیشینه خوانندگان، متن اصلی گیرایی،گرما و صمیمیت بیشتری دارد.

Spehr
12-15-2013, 08:41 PM
دوستان برای پستها دکمه نپسندیدم فراهم کنید تا بتوانیم زیر برخی از پستهای پاتوق نپسندیدم بگذاریم!

mosafer
12-15-2013, 09:41 PM
دوستان برای پستها دکمه نپسندیدم فراهم کنید تا بتوانیم زیر برخی از پستهای پاتوق نپسندیدم بگذاریم!

به نگر من گزینه ای بس بیخود ست
کسی که مخالف حرفیست زحمت تایپ کردن به خود بدهد و در مورد مخالفتش حرف بزند ،بهتر از اینست که دکمه ای را بزند و برود

homayoun
12-16-2013, 01:29 PM
Former Pink Floyd frontman Roger Waters compares Israelis to Nazis | Metro News (http://metro.co.uk/2013/12/15/former-pink-floyd-frontman-roger-waters-compares-israelis-to-nazis-4231160/)


راجر واترس(بیدین) خواننده گروه پین فلوید کشور پالستین گرفته شده(اسرائیل) را نازی و ناهومن خواند.
در لینک همه نوشتار را بخوانید!

پارسیگر

Mehrbod
12-16-2013, 02:22 PM
زبان چیزی نیست جز ابزاری برای ارتباط.

ساختارشناسی زبان پارسیک - برگ 5 (http://www.daftarche.com/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%D8%B3%D8%A7%D8%B1-14/%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D 8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%DA%A9-56/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-5.html#post10621)



١- زبان، زبان است دیگر چه این، چه آن ، آماج تنها پیوند میان مردم است:---
پاسخ:---
آماج یك حاجی، رفتن به مكه است. او هم میتواند از هواپیما و هم از شتر برای اینكار بهره بجوید، هر دوی این ابزار، او را به مكّه می رسانند. پس آیا آن دو ابزار یكسان و هم ارزش اند؟ پاسخ، نه می باشد. در باره ی زبان ها هم همین سخن رواست. كارآیی و توانایی رسانه ای و پرمایگی و آسانی و یا سختی ، زیبایی و .. هر زبانی برابر زبان دیگر نیست. پس این گزاره كه " زبان زبان است، چه این و چه آن" یك سفسته بیش نیست، چرا كه ویژگیهای مهند زبانها را به فراموشی میسپارد. مانند اینكه بگوییم كه موش و نهنگ (وال) یكسان هستند چون هر دو بچه میزایند.

Theodor Herzl
12-16-2013, 02:23 PM
درود دوستان.


من بازگشتم از مسافرت کوبا و بسیار عالی‌ بود. بسیار زیبا بود کوبا ، من توی عمرم انقدر مشروب نخورده بودم ، البته چون مجانی‌ و جزو خدمات تور بود هرچقدر که میخواستید. این هم عکسی‌ از محل دفن چه در سانتا کلارا ، یک دعای زیارت مسکو هم نثار روحش کردیم:e105:

3138

Nevermore
12-16-2013, 09:24 PM
امشب براستی به ارزش والای این انجمن و جمع دوستان فرهیخته ی آن پی بردم.گویا در این جامعه ی مجازی ِ ایرانیان هیچ کجا چنین جمعی پیدا نمی شود.در جمع های دیگر دریغ از یک ارزن شعور و سواد،واقعا مایه ی افسوس است.
یک مشت لات یک لاقبا در جوامع پارسی ریخته اند که از هر دری که سخن می گویند،نخستین احساسی که به انسان دست می دهد همان تهوع است و بس.

Rationalist
12-16-2013, 10:00 PM
١- زبان، زبان است دیگر چه این، چه آن ، آماج تنها پیوند میان مردم است:---
پاسخ:---
آماج یك حاجی، رفتن به مكه است. او هم میتواند از هواپیما و هم از شتر برای اینكار بهره بجوید، هر دوی این ابزار، او را به مكّه می رسانند. پس آیا آن دو ابزار یكسان و هم ارزش اند؟ پاسخ، نه می باشد. در باره ی زبان ها هم همین سخن رواست. كارآیی و توانایی رسانه ای و پرمایگی و آسانی و یا سختی ، زیبایی و .. هر زبانی برابر زبان دیگر نیست. پس این گزاره كه " زبان زبان است، چه این و چه آن" یك سفسته بیش نیست، چرا كه ویژگیهای مهند زبانها را به فراموشی میسپارد. مانند اینكه بگوییم كه موش و نهنگ (وال) یكسان هستند چون هر دو بچه میزایند.
همچون گذشته، این بار نیز شما سخن مرا به خطا برداشت کرده اید و صرفا توجهتان به جمله ای که مقدمه پاسخم بود، جلب شد.
"زبان" ابزار ارتباط است و هر زبانی که بتواند به طور کامل تر و به بهترین شکل ممکن، مقصود و هدف را انتقال دهد؛ کارایی بیشتری نیز دارد.

مزدك بامداد
12-17-2013, 12:41 AM
چون تا بحال با این موضوع سر و کار نداشتم نمیدانستم
در فیلم ها و سریال های تلویزیونی جمهوری اسلامی هم آدمهای بد، نامهای ایرانی و آدمهای خوب، نام های عربی (شیعی) دارند.
به زبان دیگر، این اسلامیست های گندوگوز، از هر سوراخی برای مغز شویی و عربیزه کردن مردم سود میجویند و مردم هم از
سوی دیگر ( بویژه لایه های میانی ) سرماهواره ها را به سریال های ترکیه و هتّا تلویزیون های اروپا برگردانیده اند !

مزدك بامداد
12-17-2013, 12:47 AM
باور دارم که به روشنی درمی یابیم که در ذهن بیشینه خوانندگان، متن اصلی گیرایی،گرما و صمیمیت بیشتری دارد.
"صمیمیت" از خوگرفتگی بر میخیزد. چیزی که با آن از بچگی بزرگ شده اید، هرچند ناکارآمد و واپسمانده
هم که بوده باشد، همواره نزدیک تر و گرمتر و صمیمی تر بنگر میرسد. ولی کارآیی و کارآمدی ، یک چیز
فراویری (عینی) و اندازه گرفتنی است و نه چیز ویری (ذهنی) و پسندی ( سلیقه ای)


پارسیگر

Theodor Herzl
12-17-2013, 04:51 AM
عجیب است این دوست ما جناب همایون اینهمه از نازی‌ها اینجا دفاع کرد ، حالا عکس فتح برلین که کمونیست‌ها آنجا نازی‌ها را درو کردند و پرچم سرخ را بر فراز برلین بر افشاندند را در آواتار گذاشته است.:e40e:

homayoun
12-17-2013, 04:29 PM
عجیب است این دوست ما جناب همایون اینهمه از نازی‌ها اینجا دفاع کرد ، حالا عکس فتح برلین که کمونیست‌ها آنجا نازی‌ها را درو کردند و پرچم سرخ را بر فراز برلین بر افشاندند را در آواتار گذاشته است

هر کسی کارش درست بوده را من دوست دارم :e41f:
هیتلر خیلی کارش درست بود
اقتصاد آلمان را دگرگون کرد و بیشتر جهان را گرفت.
همه آلمانیها برایش جانشان را میدادند.
روس ها هم همینگونه بودند. اگر شوروی نبود آمریکا و انگلیس و نچه هایش هیچ پخی نبودند!
ولی هم هیتلر هم استالین کارهای خشونت آمیز هم کرده اند. ولی این سبب نمیشود
که از دم خنگ و بدردنخور بوده اند. از دید نژادی هم هردو کشور موزیکدانان زیادی دارند
که موزیک هایشان هومنی را دیوانه میکند! از بتهون و باخ تا چیکفسکی!

پارسیگر

Dariush
12-17-2013, 04:33 PM
موسیقی‌دان شدن هم به ژن و نژاد مربوط شده؟!:e106:

Philo
12-17-2013, 04:38 PM
من از دید نژادی دارم می رم دست به آب.

Dariush
12-17-2013, 04:48 PM
من از دید نژادی دارم می رم دست به آب.
از طرف من هم ...ینید!

homayoun
12-17-2013, 04:52 PM
موسیقی‌دان شدن هم به ژن و نژاد مربوط شده؟!

در هردو نژاد موزیکدان و فیزیکدان و مزدائیک دان ریخته است. پس هم فرهنگ و هم نژادشان
چیز درستی بوده. هتا اگر نژادشان هم نباشد فرهنگشان است پس بازم فرنودی برای دوسیدنشان
است. نیست؟

Dariush
12-17-2013, 05:03 PM
در هردو نژاد موزیکدان و فیزیکدان و مزدائیک دان ریخته است. پس هم فرهنگ و هم نژادشان
چیز درستی بوده. هتا اگر نژادشان هم نباشد فرهنگشان است پس بازم فرنودی برای دوسیدنشان
است. نیست؟
البته گفتگو با نژادپرستان کفاره دارد، اما شما باید ارتباط میان ژن یا نژاد افراد با ریاضیدان شدن، موسیقی‌دان شدن و فیزیک‌دان شدن یا نشدن را نشان دهید. اینکه در کشوری چون آلمان یا شوروی ریاضیدانان پرشمار بوده‌اند هم نامربوط است، باید مستقیما به ویژگی‌های ژنتیک اینان اشاره بفرمائید.

homayoun
12-17-2013, 05:32 PM
البته گفتگو با نژادپرستان کفاره دارد، اما شما باید ارتباط میان ژن یا نژاد افراد با ریاضیدان شدن، موسیقی‌دان شدن و فیزیک‌دان شدن یا نشدن را نشان دهید. اینکه در کشوری چون آلمان یا شوروی ریاضیدانان پرشمار بوده‌اند هم نامربوط است، باید مستقیما به ویژگی‌های ژنتیک اینان اشاره بفرمائید.

پیشتر هم یکی از دوستان گفته بود که فرگشت در اروپا به گونه ای بوده
که مردم را برای دانشمند شدن خوب ساخته! همین دوستمون sonixax گفته بود بگمانم.

هرچند اینها مهند نیست.
پرسیدند چرا پرچم سرخ شوروی را بالابردی!
منهم گفتم از این کشور چون دانشمند دارد خوشم میاید.
نون 2 فرنود دارد که نژاد و فرهنگ خوبی دارد.
نون اگر نژاد خوبی هم ندارد فرهنگ که دارد؟
از دید تنها نژادی هم از چهره ی این مردمان خوشم میاید!
مردم روسیه و آلمان در آن زمان و هتا امروزه بسیار نسک میخوانند.
در همسنجی با کشورهای دیگر این 2 را بیشتر میدوسم.

پارسیگر

Dariush
12-17-2013, 05:58 PM
از دید تنها نژادی هم از چهره ی این مردمان خوشم میاید!
این گفته‌ی شماست:

از دید نژادی هم هردو کشور موزیکدانان زیادی دارند
که موزیک هایشان هومنی[٢] را دیوانه میکند! از بتهون و باخ تا چیکفسکی!
و هنوز نشان نداده‌اید که چه ربطی میانِ ژن و نژاد افراد با دانشمند شدن وجود دارد.

homayoun
12-17-2013, 06:11 PM
و هنوز نشان نداده‌اید که چه ربطی میانِ ژن و نژاد افراد با دانشمند شدن وجود دارد.

ساده است! ژن در بهره هوشی کارکرد دارد و بهره هوشی در دانشمند شدن.
هرچند فرهنگ و کوشش آن تن نیز بسیار مهند است.
اگر هم این چیزی که گفتم نادرست باشد بازهم فرنود نمیشود من روسیه و
آلمان را ندوسم!چون از فرهنگ هردو کشور خوشم میاید!از رنگ مویشان
از چشمهایشان از زبانشان و.....
آقاجان دوست دارم خوب نون یک فرنود آورده ام میخواهی مرا برای آن به چالش بکشی؟
خوب به 1000 فرنود دوست دارم 999 تای آن هم نادرست باشد همان یکی بس است!
از روس ها و آلمانی ها خوشم میاید!

پارسیگر

Mehrbod
12-17-2013, 06:17 PM
و هنوز نشان نداده‌اید که چه ربطی میانِ ژن و نژاد افراد با دانشمند شدن وجود دارد.

این پیوند‌ها پیشتر نشان داده شده‌اند: Heritability of IQ - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Heritability_of_IQ)

اینکه کسی بگوید نژادها یکی هستند یا هوشبهر آنجا پیوندی ندارد سخن بیخودی
زده, ولی اینجور وامینمایند چون زیانِ پذیرفتن این حقیقت, از سود پذیرفتن آن بیشتر است.

در همین راستا, هیچکس هم تاکنون پیدا نشده بگوید نژادهایِ سیاپوست اندام ورزیده‌تری دربرابر سپیدپوستان ندارند, go figure!

homayoun
12-17-2013, 06:47 PM
در همین راستا, هیچکس هم تاکنون پیدا نشده بگوید نژادهایِ سیاپوست اندام ورزیده‌تری دربرابر سپیدپوستان ندارند

آینچنان ژنرالی نمیتوان گفت! در سپیدپوستان کردها بسیار نیرومند هستند.
در وزنه برداری هم نژاد سیاه ناتوانتر است و در دو بهتر.


این پیوند‌ها پیشتر نشان داده شده‌اند: Heritability of IQ - WiKi

به زبان پارسی ندارید؟

mosafer
12-17-2013, 06:51 PM
در فیلم ها و سریال های تلویزیونی جمهوری اسلامی هم آدمهای بد، نامهای ایرانی و آدمهای خوب، نام های عربی (شیعی) دارند.
به زبان دیگر، این اسلامیست های گندوگوز، از هر سوراخی برای مغز شویی و عربیزه کردن مردم سود میجویند و مردم هم از
سوی دیگر ( بویژه لایه های میانی ) سرماهواره ها را به سریال های ترکیه و هتّا تلویزیون های اروپا برگردانیده اند !

آری معمولا چنین ست و تا بحال اصلا دقت نکرده بودم به این موضوع

Dariush
12-17-2013, 06:56 PM
ساده است! ژن در بهره هوشی کارکرد دارد و بهره هوشی در دانشمند شدن.
هرچند فرهنگ و کوشش آن تن نیز بسیار مهند است.
اگر هم این چیزی که گفتم نادرست باشد بازهم فرنود نمیشود من روسیه و
آلمان را ندوسم!چون از فرهنگ هردو کشور خوشم میاید!از رنگ مویشان
از چشمهایشان از زبانشان و.....
آقاجان دوست دارم خوب نون یک فرنود آورده ام میخواهی مرا برای آن به چالش بکشی؟
خوب به 1000 فرنود دوست دارم 999 تای آن هم نادرست باشد همان یکی بس است!
از روس ها و آلمانی ها خوشم میاید!

پارسیگر
اینجا محلی‌ست برای گفتگو و اگر می‌خواهید گفته‌هایتان مورد نقد قرار نگیرند، می‌توانید نگویید‌شان یا جایی دیگر بیان کنید. من کاری به میل و گرایش شخصی شما ندارم اما گفتید که از نظر نژادی در میان این مردمان موسیقی‌دان و ریاضی‌دان بس پدید آمده است، یعنی نژادشان را به ریاضی‌دان شدن و موسیقی‌دان شدنشان مربوط کرده‌اید، برای چنین سخنی اگر گفتند گواه‌تان چیست، اگر بگویید «دوست دارم، دلم خواست و...» تنها خود را مضحکه کرده‌اید.

اینجا هم از بس برای کوچکترین برخورد مدیریتی جار و جنجالی عظیم برپا شده که گویا دیگر رغبتی برای برخورد با سخنان نژادپرستانه (که زمانی از خط قرمزهای این انجمن بود) ندارند. شما هم هرچه می‌خواهید از این وضعیت استفاده بکنید:

همه اینها هم سگشون میارزد به تازی!

همه انسان هستند و ارجمند.البته به جز تازی های بربر صفت.

Philo
12-17-2013, 07:21 PM
نژادپرستی بیشتر شبیه یک مرض روانی است، شما میان پستهای آن بنده خدا یک گشتی بزنید، به زور پستی خواهید یافت که از آن بوی نژادپرستی به مشام نرسد، انگار که مغزش قادر به تولید هیچ خروجی دیگری نیست.
مثل کسی که سیر خورده و هر چه بگوید شنوندگان بوی سیر را حس می کنند، این بابا هم هر چه می گوید بوی نژادپرستی اش آدم را خفه می کند.

Dariush
12-17-2013, 07:25 PM
این پیوند‌ها پیشتر نشان داده شده‌اند: Heritability of IQ - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Heritability_of_IQ)

اینکه کسی بگوید نژادها یکی هستند یا هوشبهر آنجا پیوندی ندارد سخن بیخودی
زده, ولی اینجور وامینمایند چون زیانِ پذیرفتن این حقیقت, از سود پذیرفتن آن بیشتر است.

در همین راستا, هیچکس هم تاکنون پیدا نشده بگوید نژادهایِ سیاپوست اندام ورزیده‌تری دربرابر سپیدپوستان ندارند, go figure!
سخن‌تان هیچ ربطی به حرفهای من نداشت. مسلم است که ژنِ افراد در بهره‌ی هوشیِ آنها می‌تواند موثر باشد(که البته همین هم جای بحث فراوان دارد). اما پیش‌داوری در مورد انسانها بر اساس تعلق نژادی‌شان (اساسا امروز دیگر دسته‌بندی کردنِ افراد بر اساس نژآدشان مضحک است چرا که تقریبا هیچ نژاد خالصی یافت نمی‌شود، جز اینکه بروید در کوههای هیمالیا دنبال کسی باشید که در طول 2000 سال پیش اجدادش هرگز با نژادی دیگر آمیزش نداشته باشند) بیش از آنکه یک نگرش علمی باشد، یک موضوع اخلاقی‌ست!
نخست اینکه برتر بودنِ انسانی که بهره‌ی هوشی بالاتری دارد را باید نشان دهید، سپس ربط آن را به نژادش نشان دهید و درستیِ تعمیمِ آن به یک ملیت را نشان دهید. مثلا نشان دهید که دانشمندان نازیست(که بهره‌ی هوشی بالاتری از بسیار داشتند)، ارزش انسانیِ بالاتری نسبت به شهروند عربستانی‌ای که سرش به کار خویش است و کاری به کار کسی ندارد، دارد، سپس نشان دهید که باهوش شدنِ آن دانشمند نازیست مربوط به نژادش بوده (نژادِ ژرمن) که مثلا اگر پدر و مادرش قبل از تولدش به افغانستان نقل مکان کرده بودند بازهم او همچنان باهوش می‌بود و در نهایت نشان دهید که چگونه باهوش بودنِ او را می‌توان به نژادش تعمیم داد.

Philo
12-17-2013, 07:28 PM
این پیوند‌ها پیشتر نشان داده شده‌اند: Heritability of IQ - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Heritability_of_IQ)

اینکه کسی بگوید نژادها یکی هستند یا هوشبهر آنجا پیوندی ندارد سخن بیخودی
زده, ولی اینجور وامینمایند چون زیانِ پذیرفتن این حقیقت, از سود پذیرفتن آن بیشتر است.

در همین راستا, هیچکس هم تاکنون پیدا نشده بگوید نژادهایِ سیاپوست اندام ورزیده‌تری دربرابر سپیدپوستان ندارند, go figure!
این سخن اگر درست هم باشد، هیچ نتیجه خاصی نمی دهد.
فرض کنیم یک نژادی پتانسیل دانشمند شدنش خوب باشد، خوب باشد، شاید برای کسی پتانسیل رقصیدن ارزشمند تر باشد، یا برای کسی طبع شعر داشتن، یا مهریان بودن یا...، هیچ نژادی حق ندارد چون استعداد خاصی دارد دیگر نژادها را تحقیر کند چون کمتر از آن استعداد برخوردارند، چون همه مجبور نیستند برای آن استعداد خاص ارزش قائل شوند.

Spehr
12-17-2013, 07:52 PM
از روس ها و آلمانی ها خوشم میاید!
آیا آنها هم ایرانیان را انقدر دوست دارند؟!

homayoun
12-17-2013, 08:09 PM
آیا آنها هم ایرانیان را انقدر دوست دارند؟!
برخی هایشان آری
ایران شوربختانه زیاد شناخته شده نیست در اروپا



مثلا نشان دهید که دانشمندان نازیست(که بهره‌ی هوشی بالاتری از بسیار داشتند)، ارزش انسانیِ بالاتری نسبت به شهروند عربستانی‌ای که سرش به کار خویش است و کاری به کار کسی ندارد، دارد، سپس نشان دهید که باهوش شدنِ آن دانشمند نازیست مربوط به نژادش بوده




نژادپرستی بیشتر شبیه یک مرض روانی است، شما میان پستهای آن بنده خدا یک گشتی بزنید، به زور پستی خواهید یافت که از آن بوی نژادپرستی به مشام نرسد، انگار که مغزش قادر به تولید هیچ خروجی دیگری نیست.
مثل کسی که سیر خورده و هر چه بگوید شنوندگان بوی سیر را حس می کنند، این بابا هم هر چه می گوید بوی نژادپرستی اش آدم را خفه می کند.


فرض کنیم یک نژادی پتانسیل دانشمند شدنش خوب باشد، خوب باشد، شاید برای کسی پتانسیل رقصیدن ارزشمند تر باشد، یا برای کسی طبع شعر داشتن، یا مهریان بودن یا...، هیچ نژادی حق ندارد چون استعداد خاصی دارد دیگر نژادها را تحقیر کند چون کمتر از آن استعداد برخوردارند، چون همه مجبور نیستند برای آن استعداد خاص ارزش قائل شوند

اگر دارید اینها را برای من مینویسید ول کنید .
من نژادپرست نیستم هرچه میخواهید بگویید,اگر هم از تازی ها بدم میاید
تازی های عربستان و قطر و اینها را میگویم . با مصریها دشمنی ندارم.
دشمن ستیز هستم. نژادپرستی چیز چرندی هست که هم من و هم مهربد
میپذیریم. شما هم به جای گیردادن به چند تن بروید به کار زندگی خود برسید
یا دانش پژوهید .این کارها برای من و شما نان و آپ نمیشود!

بزرگترین پرسش برای من اینجاست که نژادپرستی چیست.
چون من از دید نژادی از چهره سیاه پوست ها و تازی ها خوشم نمیاد
اگر 100 زن تازی یا سیاه به من درخواست دوستی دهند ندیده میگویم نه!
نون این نژادپرستی هست یا نیست نمیدانم. از آنجا که خیلی از سیاهپوستای آمریکا هم
گنگ و رپر و ریپر هستند هم نمیدوسمشان .
ولی باوری به پست تر بودن ژنشان ندارم.
نون اگر این نژادپرستی هست پس شاید من نژادپرستم.
ولی هرچه فرنود و فرابود باشد با اندیشه میپذیرم,نادانی را نمیدوستم
دشمن من نادانی و آماج من دانایی است!

پارسیگر

Spehr
12-17-2013, 08:18 PM
اگر هم از تازی ها بدم میاید
یعنی از خنیای عربی هم بدتان می آید؟؟؟
من با اینکه بسیار پارسیدوست هستم ، خنیای عربی به من رامش خواستنی ای می دهد.
تازه بیشتریهاشون چهره هاشون بمانند خودمان است چرا از دیسه آنها بدت می آد؟
پارسیگر

Dariush
12-17-2013, 08:23 PM
.....
------------------->

مثل کسی که سیر خورده و هر چه بگوید شنوندگان بوی سیر را حس می کنند، این بابا هم هر چه می گوید بوی نژادپرستی اش آدم را خفه می کند.

مزدك بامداد
12-17-2013, 08:28 PM
یعنی از خنیای عربی هم بدتان می آید؟؟؟
من با اینکه بسیار پارسیدوست هستم ، خنیای عربی به من رامش[١] خواستنی ای می دهد.
نیاز به یادآوری است که خنیای کنونی "عربی" بهمراه
بردگان بویژه کنیزان ایرانی به عربستان راه یافت و
گرنه خودشان چیزی از خنیا نداشتند و گونه ای پایکوبی
همگانی با نوای کوبیدن چوب داشتند که از حبشیان برداشته بودند.
گفتنی است که این خنیا هم باز سراسراز خود ایران نبوده و هندیان
و داد و ستد فرهنگی با هندوستان، در پرورش خنیا در ایران،
دست اندرکاری بسزایی داشته اند.


Mehrbod
12-17-2013, 08:29 PM
سخن‌تان هیچ ربطی به حرفهای من نداشت. مسلم است که ژنِ افراد در بهره‌ی هوشیِ آنها می‌تواند موثر باشد(که البته همین هم جای بحث فراوان دارد). اما پیش‌داوری در مورد انسانها بر اساس تعلق نژادی‌شان (اساسا امروز دیگر دسته‌بندی کردنِ افراد بر اساس نژآدشان مضحک است چرا که تقریبا هیچ نژاد خالصی یافت نمی‌شود، جز اینکه بروید در کوههای هیمالیا دنبال کسی باشید که در طول 2000 سال پیش اجدادش هرگز با نژادی دیگر آمیزش نداشته باشند) بیش از آنکه یک نگرش علمی باشد، یک موضوع اخلاقی‌ست!


اگر برایِ شما هم روشن است که نژادی میتواند باهوشتر یا کم‌هوشتر باشد که دیگر سخنی نمیماند.





نخست اینکه برتر بودنِ انسانی که بهره‌ی هوشی بالاتری دارد را باید نشان دهید، سپس ربط آن را به نژادش نشان دهید و درستیِ تعمیمِ آن به یک ملیت را نشان دهید. مثلا نشان دهید که دانشمندان نازیست(که بهره‌ی هوشی بالاتری از بسیار داشتند)، ارزش انسانیِ بالاتری نسبت به شهروند عربستانی‌ای که سرش به کار خویش است و کاری به کار کسی ندارد، دارد، سپس نشان دهید که باهوش شدنِ آن دانشمند نازیست مربوط به نژادش بوده (نژادِ ژرمن) که مثلا اگر پدر و مادرش قبل از تولدش به افغانستان نقل مکان کرده بودند بازهم او همچنان باهوش می‌بود و در نهایت نشان دهید که چگونه باهوش بودنِ او را می‌توان به نژادش تعمیم داد.


?Bist du ein Freigeist, oder was

این اندازه برآشفتگی نداشت; سخن ساده است, نژادها یکسان نیستند. خویشکاریِ کژبرداشت‌هایِ
شما و دیگران و همچنین پدافند از دیدگاهِ نژادپرستان (باهوشتر بودن = ارزشمندتر بودن, ..) با من نیست.



Freigeist ein relativer Begriff

Man nennt Den einen Freigeist, welcher
anders denkt, als man von ihm auf Grund seiner Herkunft, Umgebung,
seines Standes und Amtes oder auf Grund der herrschenden Zeitansichten
erwartet. Er ist die Ausnahme, die gebundenen Geister sind die Regel; diese
werfen ihm vor, dass seine freien Grundsätze ihren Ursprung entweder in
der Sucht, aufzufallen, haben oder gar auf freie Handlungen, das heisst auf
solche, welche mit der gebundenen Moral unvereinbar sind, schliessen
lassen. Bisweilen sagt man auch, diese oder jene freien Grundsätze seien
aus Verschrobenheit und Ueberspanntheit des Kopfes herzuleiten; doch
spricht so nur die Bosheit, welche selber an Das nicht glaubt, was sie sagt,
aber damit schaden will: denn das Zeugniss für die grössere Güte und
Schärfe seines Intellectes ist dem Freigeist gewöhnlich in's Gesicht
geschrieben, so lesbar, dass es die gebundenen Geister gut genug
verstehen. Aber die beiden andern Ableitungen der Freigeisterei sind redlich
gemeint; in der That entstehen auch viele Freigeister auf die eine oder die
andere Art. Desshalb könnten aber die Sätze, zu denen sie auf jenen
Wegen gelangten, doch wahrer und zuverlässiger sein, als die der
gebundenen Geister. Bei der Erkenntniss der Wahrheit kommt es darauf an,
dass man sie hat, nicht darauf, aus welchem Antrieb man sie gesucht, auf
welchem Wege man sie gefunden hat. Haben die Freigeister Recht, so
haben die gebundenen Geister Unrecht, gleichgültig, ob die ersteren aus
Unmoralität zur Wahrheit gekommen sind, die anderen aus Moralität bisher
an der Unwahrheit festgehalten haben. - Uebrigens gehört es nicht zum
Wesen des Freigeistes, dass er richtigere Ansichten hat, sondern vielmehr,
dass er sich von dem Herkömmlichen gelöst hat, sei es mit Glück oder mit
einem Misserfolg. Für gewöhnlich wird er aber doch die Wahrheit oder
mindestens den Geist der Wahrheitsforschung auf seiner Seite haben: er
fordert Gründe, die Anderen Glauben.

homayoun
12-17-2013, 08:31 PM
یعنی از خنیای عربی هم بدتان می آید؟؟؟
من با اینکه بسیار پارسیدوست هستم ، خنیای عربی به من رامش[١] خواستنی ای می دهد.
تازه بیشتریهاشون چهره هاشون بمانند خودمان است چرا از دیسه[٢] آنها بدت می آد؟

فرهنگ تازی را که بیشینه ی مردم نمیپسندند.
زبانش را هم نمیدوستم گرامرش را نمیدوسم ح را نیز زیاد میگویند.
چهره هایشانم که خیلی زشت است که نگویید!
ولی از برای تاختن و خوابیدن با نژادهای دیگر چهره های گوناگونی دارند
ولی هرچه تازی تر هستند برای من زشت تر هستند. نزدیک به میمون اند.
ولی شاید خود تازی ها یا سیاه ها اینگونه بیشتر بپسندند من نه.

موزیکشان هم (خنیا) خوب نمیپسندم. موزیک کشورها فرهنگش را نشان میدهد.
هرچند امروزه خیلی از موزیک ها و سازهای دیگر را به نام خودشان زده اند.
چیز دیگر اینکه من موزیکی که گوش میدهم از این چیزها دور است.
بیشتر موزیک های موتسارت و باخ و ویوالدی را میگوشم کارم جای دیگری است.
هتا موزیک خود ایران را هم زیاد نمیگوشم.

پارسیگر

homayoun
12-17-2013, 08:34 PM
نیاز به یادآوری است که خنیای کنونی "عربی" بهمراه
بردگان بویژه کنیزان ایرانی به عربستان راه یافت و
گرنه خودشان چیزی از خنیا نداشتند و گونه ای پایکوبی
همگانی با نوای کوبیدن چوب داشتند که از حبشیان برداشته بودند.
گفتنی است که این خنیا هم باز سراسراز خود ایران نبوده و هندیان
و داد و ستد فرهنگی با هندوستان، در پرورش خنیا در ایران،
دست اندرکاری بسزایی داشته اند.

تازگی یکی از سازهای بندر عباس هم کشور های زیر خاشاب پارس
به نام خودشان زده اند!

Mehrbod
12-17-2013, 08:37 PM
این سخن اگر درست هم باشد، هیچ نتیجه خاصی نمی دهد.

اگر ندارد, درست است.




فرض کنیم یک نژادی پتانسیل دانشمند شدنش خوب باشد، خوب باشد، شاید برای کسی پتانسیل رقصیدن ارزشمند تر باشد، یا برای کسی طبع شعر داشتن، یا مهریان بودن یا...، هیچ نژادی حق ندارد چون استعداد خاصی دارد دیگر نژادها را تحقیر کند چون کمتر از آن استعداد برخوردارند، چون همه مجبور نیستند برای آن استعداد خاص ارزش قائل شوند.

:e00e:
من ستیزی با این ندارم و "هوش" را هم خودآماج نمیدانم, همه‌یِ اینها ابزاری هستند برای افزایش و والایش بهزیستیِ ما هومنان.

دشمنی من اینجا با خودفریبی و پیام‌هایِ آمیخته ‌ای است که به مردم زیرِ نامِِ Political Correctness میدهند: نژادپرستی برای این بد نیست که نژادها یکسان هستند و
هیچکدام در هوش/زور/... بهتر یا بدتر از همدیگر نیستند (یکسانیِ نژادها = دروغ), برای این بد است که مایه‌یِ آشوب و پیدایش پیشداوری‌هایِ نابجا و ناخواستنی میشود.



پارسیگر

Spehr
12-17-2013, 08:41 PM
Man nennt Den einen Freigeist, welcher
anders denkt, als man von ihm auf Grund seiner Herkunft, Umgebung,
seines Standes und Amtes oder auf Grund der herrschenden Zeitansichten
erwartet. Er ist die Ausnahme, die gebundenen Geister sind die Regel; diese
werfen ihm vor, dass seine freien Grundsätze ihren Ursprung entweder in
der Sucht, aufzufallen, haben oder gar auf freie Handlungen, das heisst auf
solche, welche mit der gebundenen Moral unvereinbar sind, schliessen
lassen. Bisweilen sagt man auch, diese oder jene freien Grundsätze seien
aus Verschrobenheit und Ueberspanntheit des Kopfes herzuleiten;

بابا آلمانی!!!!
پارسی گو گرچه ژرمن خوشتر است.

مهربد به زبانی بنویس که همه دریابند! ما که از آلمانی همان Gesellschaft را فقط بلدیم که آنهم از زیرنویسهای پارسیگر یاد گرفتیم. P:

Dariush
12-17-2013, 08:42 PM
اگر برایِ شما هم روشن است که نژادی میتواند باهوشتر یا کم‌هوشتر باشد که دیگر سخنی نمیماند.
خیر، برای من روشن نیست که امروز یک نژاد چگونه می‌تواند از نژادهای دیگر باهوشتر باشد؟

?Bist du ein Freigeist, oder was
شلم‌شوربایی شده است! در تالاری پارسی، به انگلیسی سخن گفتن لابلای پست‌های پارسی، جایی که نیاز باشد، می‌تواند قابل پذیرش باشد، به آلمانی سخن گفتن، آنهم زمانیکه می‌دانیم مخاطب‌مان(در اینجا من ) جز پارسی و انگلیسی به زبانِ دیگری تسلط ندارد (و آلمانی را در حد بسیار ابتدایی آموخته است)، چه معنایی جز خودنمایی و به رخ کشیدن دارد؟!


این اندازه برآشفتگی نداشت; سخن ساده است, نژادها یکسان نیستند. خویشکاریِ کژبرداشت‌هایِ
شما و دیگران و همچنین پدافند از دیدگاهِ نژادپرستان (باهوشتر بودن = ارزشمندتر بودن, ..) با من نیست.
خیر، من برآشفته نشده‌ام. زیستن در میان مردمی نژادپرست که تحقیر و جک ساختن در مورد نژادها و قبایلِ هموطن‌شان کارِ هرروزشان است، اگرچه هرگز باعث نشده نسبت بدان بی‌تفاوت باشم، اما به جای برآشفته شدن، سگ‌محلی کردن را به خوبی به من آموخته است.

کسی منکر تفاوتِ نژادها نشده است، آنچه جای مناقشه بود ارزشگذاری و پیش‌داوری بر اساسِ نژادِ افراد بود.

homayoun
12-17-2013, 08:51 PM
دشمنی من اینجا با خودفریبی و پیام‌هایِ آمیخته[٤] ‌ای است که به مردم زیرِ نامِِ Political Correctness میدهند: نژادپرستی برای این بد نیست که نژادها یکسان هستند و
هیچکدام در هوش/زور/... بهتر یا بدتر از همدیگر نیستند (یکسانیِ نژادها = دروغ), برای این بد است که مایه‌یِ آشوب و پیدایش پیشداوری‌هایِ نابجا و ناخواستنی میشود.
:e00e::e00e:



زیستن در میان مردمی نژادپرست که تحقیر و جک ساختن در مورد نژادها و قبایلِ هموطن‌شان کارِ هرروزشان است
خیلی بده:e00e:

Mehrbod
12-17-2013, 08:57 PM
بابا آلمانی!!!!
پارسی گو گرچه ژرمن خوشتر است.

مهربد به زبانی بنویس که همه دریابند! ما که از آلمانی همان Gesellschaft را فقط بلدیم که آنهم از زیرنویسهای پارسیگر یاد گرفتیم. P:


خیر، برای من روشن نیست که امروز یک نژاد چگونه می‌تواند از نژادهای دیگر باهوشتر باشد؟

شلم‌شوربایی شده است! در تالاری پارسی، به انگلیسی سخن گفتن لابلای پست‌های پارسی، جایی که نیاز باشد، می‌تواند قابل پذیرش باشد، به آلمانی سخن گفتن، آنهم زمانیکه می‌دانیم مخاطب‌مان(در اینجا من ) جز پارسی و انگلیسی به زبانِ دیگری تسلط ندارد (و آلمانی را در حد بسیار ابتدایی آموخته است)، چه معنایی جز خودنمایی و به رخ کشیدن دارد؟!


اوه دیگر ببخشایید, این را در یاد داشتم در جستار نیچه بترزبانم, ولی دیدم تا اینجا گرم است بگذارم.

Freigeist یک واژه‌یِ آموده‌یِ ساده است: frei+geist = آزاد+روان.

این در راستایِ بامزگی داستان بود که داریوش ما, کسیکه این اندازه نیچه و نگرشهایِ وی از آزادروانی (آزادروانان پدیره‌یِ دربندروانان / die gebundenen Geiste)
را میپسندد اینجا بجای پذیرش فرهود, به این دروغِ شیرین و آرامی‌آور و خوب که «گرچه نژادها یکسان نیستند, ولی برتر و کِهتر هم نیستند» میباورد و آماده است
همه‌یِ مزدائیک و داده‌هایِ ژنتیک و آمار و ... را درجا بیخود و نادرست ببیند, تا خدای ناکرده نزند و کسانی پیدا نشوند که از روی این فرهودها دچار کژبرداشت شده و به نژادپرستی و ... روی‌آورند!





پارسیگر