PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : پاتوق شب نشینی



برگ ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 [23] 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45

Alice
11-01-2013, 09:38 PM
راسل‌جان چرا جُستار مزدک را بسته‌اید؟! :e406:


پارسیگر

Theodor Herzl
11-01-2013, 10:37 PM
راسل‌جان چرا جُستار مزدک را بسته‌اید؟!جستار صندلی‌ داغ جناب مزدک را من بستم ، ایشان یک جستار دارند برای پرسش و پاسخ با ایشان! ، سوال‌ها از جناب مزدک پایانی ندارد و من ترجیح دادم که پرسش و پاسخ‌ها در آن جستار ادامه پیدا کند.

پرسش و پاسخ‌های فلسفی/دانشیک با مزدک بامداد (http://www.daftarche.com/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D9%88-%D9%81%D9%86%D8%AF%D8%A2%D9%88%D8%B1%DB%8C-22/%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8 C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DB%8C%DA%A9-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B2%D8%AF%DA%A9-%D8%A8%D8%A7%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AF-437/)

Alice
11-01-2013, 10:46 PM
گرداننده‌ی تالار صندلی داغ که شما نیستید! بهرحال...

Russell
11-02-2013, 10:36 AM
راسل‌جان چرا جُستار مزدک را بسته‌اید؟!
درود
آلیس جان من آنزمان که این تصمیم را دوستان گرفتند در جریان نبودم، نظر من هم این است که برای پرسش‌هایِ شخصی صندلی داغ همچنان باز باشد، خود من هم سوالاتم هنوز تمام نشده.

Anarchy
11-02-2013, 11:13 AM
درود
آلیس جان من آنزمان که این تصمیم را دوستان گرفتند در جریان نبودم، نظر من هم این است که برای پرسش‌هایِ شخصی صندلی داغ همچنان باز باشد، خود من هم سوالاتم هنوز تمام نشده.

با اجازه شما من جستار رو باز کردم... پست هایی هم نا مربوط بود به جستار ، میشه جا به جا کرد !!

SAMKING
11-03-2013, 05:35 AM
به به... بارون میاد نـــم نـــم...:e420::e04b:

Alice
11-04-2013, 11:19 PM
دوستان کسی اینجا هست؟!
من فردا صبح آزمون بسیار مهمی دارم و تمام خواندنی‌ها را هم همین امشب انبار کرده‌ام.
وانگهی امروز جایی بودم که بسیار جنب‌وجوش داشتم و دیشب هم کم خوابیده‌ام...
اکنون هر کوفت و زهرماری هم که می‌خورم و سر و صورتم را آب می‌زنم، تا نگاهم به
کتاب لعنتی میفتد چشمانم سنگین و سنگین‌تر می‌شوند، گویی سالهاست که نخوابیده‌ام.
اگر کسی هست یکی به من کمک کند چگونه تا صبح دوام بیاورم؟!
:e403:

Russell
11-04-2013, 11:25 PM
دوستان کسی اینجا هست؟!
من فردا صبح آزمون بسیار مهمی دارم و تمام خواندنی‌ها را هم همین امشب انبار کرده‌ام.
وانگهی امروز جایی بودم که بسیار جنب‌وجوش داشتم و دیشب هم کم خوابیده‌ام...
اکنون هر کوفت و زهرماری هم که می‌خورم و سر و صورتم را آب می‌زنم، تا نگاهم به
کتاب لعنتی میفتد چشمانم سنگین و سنگین‌تر می‌شوند، گویی سالهاست که نخوابیده‌ام.
اگر کسی هست یکی به من کمک کند چگونه تا صبح دوام بیاورم؟!
تنها چاره کار که من میشناسم قهوه است، میتوانی هم یکی دو ساعت بخوابی و ساعت را زنگ بگذاری.و از همه مهمتر از اسپاگتی مدد بجویی :e404:

MEHDI
11-04-2013, 11:31 PM
دوستان کسی اینجا هست؟!
من فردا صبح آزمون بسیار مهمی دارم و تمام خواندنی‌ها را هم همین امشب انبار کرده‌ام.
وانگهی امروز جایی بودم که بسیار جنب‌وجوش داشتم و دیشب هم کم خوابیده‌ام...
اکنون هر کوفت و زهرماری هم که می‌خورم و سر و صورتم را آب می‌زنم، تا نگاهم به
کتاب لعنتی میفتد چشمانم سنگین و سنگین‌تر می‌شوند، گویی سالهاست که نخوابیده‌ام.
اگر کسی هست یکی به من کمک کند چگونه تا صبح دوام بیاورم؟!
:e403:

چه تجربه آشنایی! تریاک دم دستت نیست؟ :e40d: از چند نفر شنیدم اینطوری شبای امتحان تا صبح بیدار می موندند. اگر نیست، همون قهوه خوبه.
می توانی بگی چه آزمونی داری و چه کتابی هست؟

Alice
11-04-2013, 11:39 PM
تنها چاره کار که من میشناسم قهوه است، میتوانی هم یکی دو ساعت بخوابی و ساعت را زنگ بگذاری.و از همه مهمتر از اسپاگتی مدد بجویی

منظورم از کوفت و زهرمار همین قهوه بود! شاید باید زیاد بنوشم... ها؟
اتفاقا می‌خواستم کمی بخوابم و زنگ بگذارم، ولی تجربه‌های پیشین نشان
می‌دهد «اگر» چشمانم بسته شود تا صبح الالطلوع می‌خوابم و با زنگ و اینها
بیدار شدنی نیستم... یعنی اگر یک لحظه چشمانم را به نیت خواب ببندم و
باز کنم صبح شده!


چه تجربه آشنایی! تریاک دم دستت نیست؟ از چند نفر شنیدم اینطوری شبای امتحان تا صبح بیدار می موندند.
اگر نیست، همون قهوه خوبه.
می توانی بگی چه آزمونی داری و چه کتابی هست؟

درود. نه تریاکی نیستم! البته خیلی دوست دارم باشم، صادق هدایت خیلی
از این افیون ماوراءطبیعی تعریف می‌کرد.
قهوه هم کمی خوردم ولی گویا کارساز نیست... الان که اینجا می‌نویسم هیچ
مشکلی ندارم، تا سرم به کتاب می‌رود از خودم بیخود می‌شوم!
امتحان میان‌ترم دانشگاه است،(با عرض معذرت:e108:) ولی چون با استاد مربوطه
یک داستانی داشتم می‌خواهم امتحان آن را خوب بدهم.

MEHDI
11-04-2013, 11:54 PM
منظورم از کوفت و زهرمار همین قهوه بود! شاید باید زیاد بنوشم... ها؟
اتفاقا می‌خواستم کمی بخوابم و زنگ بگذارم، ولی تجربه‌های پیشین نشان
می‌دهد «اگر» چشمانم بسته شود تا صبح الالطلوع می‌خوابم و با زنگ و اینها
بیدار شدنی نیستم... یعنی اگر یک لحظه چشمانم را به نیت خواب ببندم و
باز کنم صبح شده!



درود. نه تریاکی نیستم! البته خیلی دوست دارم باشم، صادق هدایت خیلی
از این افیون ماوراءطبیعی تعریف می‌کرد.
قهوه هم کمی خوردم ولی گویا کارساز نیست... الان که اینجا می‌نویسم هیچ
مشکلی ندارم، تا سرم به کتاب می‌رود از خودم بیخود می‌شوم!
امتحان میان‌ترم دانشگاه است،(با عرض معذرت:e108:) ولی چون با استاد مربوطه
یک داستانی داشتم می‌خواهم امتحان آن را خوب بدهم.

من در این شرایط به خودم انگیزه میدم.
برو جلوی آینه و چند تا جمله باحال به خودت بگو تا تحریک بشی و شروع کنی. بگو من یک روباتم! با اراده محکم تا صبح میشینم و این درس رو میخونم. صاف و چهارشونه پشت میز بشین.نفس عمیق بکش.یه ذره ورزش کن. یه موزیک تحریک کننده بذار مثل راک تا خواب از سرت بپره بعد شروع کن.فقط وقتی شروع می کنی دیگه نذار فکر متوقف شدن هم به ذهنت بیاد.فقط دیگه غرق درس شو. با اراده محکم مثل یک steamroller برو جلو.
بهتر هم هست که دیگه تا صبح بیخیال اینترنت بشی و همه تمرکزت روی درس باشه.

sonixax
11-05-2013, 12:01 AM
درود. نه تریاکی نیستم! البته خیلی دوست دارم باشم، صادق هدایت خیلی
از این افیون ماوراءطبیعی تعریف می‌کرد.
قهوه هم کمی خوردم ولی گویا کارساز نیست... الان که اینجا می‌نویسم هیچ
مشکلی ندارم، تا سرم به کتاب می‌رود از خودم بیخود می‌شوم!
امتحان میان‌ترم دانشگاه است،(با عرض معذرت) ولی چون با استاد مربوطه
یک داستانی داشتم می‌خواهم امتحان آن را خوب بدهم.

نظر من رو میخوای بگیر بخواب ! فوقش میری خراب میکنی دیگه !!!
من هیچ وقت وقتی حس کاری نباشه اون کار رو انجام نمیدم مگر اینکه مساله مرگ و زندگی باشه .
ولی اگر خیلی مهمه براتون شاید یک دوش آب سرد + قهوه + آدامس تاثیر داشته باشه .

Alice
11-05-2013, 12:06 AM
من در این شرایط به خودت انگیزه میدم.
برو جلوی آینه و چند تا جمله باحال به خودت بگو تا تحریک بشی و شروع کنی. بگو من یک روباتم! با اراده محکم تا صبح میشینم و این درس رو میخونم. صاف و چهارشونه پشت میز بشین.نفس عمیق بکش.یه ذره ورزش کن. یه موزیک تحریک کننده بذار مثل راک تا خواب از سرت بپره بعد شروع کن.
بهتر هم هست که دیگه تا صبح بیخیال اینترنت بشی و همه تمرکزت روی درس باشه.

فکر کنم این از صد فنجان قهوه هم بهتر پاسخ بدهد، انگیزه و امّـید! :e406:
«من یک روبات هستم. با اراده‌ی آهنین و مستحکم!» سپاسگزارم.
(اینترنت که نباشم احساس تنهایی و نومیدی می‌کنم، ولی تمرکزم
روی درس خواهد بود)
:e303:

MEHDI
11-05-2013, 12:10 AM
فکر کنم این از صد فنجان قهوه هم بهتر پاسخ بدهد، انگیزه و امّـید! :e406:
«من یک روبات هستم. با اراده‌ی آهنین و مستحکم!» سپاسگزارم.
(اینترنت که نباشم احساس تنهایی و نومیدی می‌کنم، ولی تمرکزم
روی درس خواهد بود)
:e303:

do it. you are a doer!
you re a steamroller! :e14c:

Anarchy
11-05-2013, 06:35 AM
@آلیس (http://www.daftarche.com/member.php?u=286)

امتحانت چی شد آلیس جان :e056: ؟

روشی هست که من زیاد توصیه نمیکنم... اون هم مصرف ریتالین هست که از مشتقات مت آمفتامین هست به نظرم !!

kourosh_bikhoda
11-05-2013, 07:51 AM
منظورم از کوفت و زهرمار همین قهوه بود! شاید باید زیاد بنوشم... ها؟
انگار دیر رسیدم. ولی خب برای دفعات بعدی میگم. جایی خوندم که یک عدد سیب از قهوه تاثیر بیشتری داره. خودمم با سیب بیشتر حال میکنم.

Nevermore
11-05-2013, 08:32 AM
آقا دانشجو ها برای این کار معمولا از شیشه استفاده می کنند.این طور که شنیده ام می زنند یک دوروزی بیدار می مانند.اما شخصا بگویم هیچ گاه با خواندن شب امتحان حال نکرده ام و اکثرا یا پیش از آن خوانده ام و یا رفتم گند زدم.تجربه هم به من نشان داده که درس های درست و حسابی و سخت هیچ رقم با شب امتحان خواندن پاس نمی شوند.

Alice
11-05-2013, 08:52 PM
دوستان بابت راهکارهایتان سپاسگزارم.
ولی من شب امتحانی نیستم، همینطور این یکی را حوصله نداشتم و شب امتحان انبار کرده بودم!
وانگهی عجب حس بدی بود دیشب... :e406:

کافر_مقدس
11-05-2013, 09:07 PM
کون گشاد ها همان سرمایه داران هستند

کارگران و کشاورزان سخت ترین کارها را انجام میدهند که گروهی مفت خور ، لم داده و کونشان را گشاد بنمایند !

عجب تعبیر زیبایی! http://www.daftarche.com/images/imported/2013/09/13.jpg

MEHDI
11-05-2013, 09:17 PM
دوستان بابت راهکارهایتان سپاسگزارم.
ولی من شب امتحانی نیستم، همینطور این یکی را حوصله نداشتم و شب امتحان انبار کرده بودم!
وانگهی عجب حس بدی بود دیشب... :e406:

امتحان چطور بود؟
گفته بودی دوست داری شطرنج بازی کنی.اگر میتونی، زود بیا.

Rationalist
11-05-2013, 09:19 PM
آقا دانشجو ها برای این کار معمولا از شیشه استفاده می کنند.این طور که شنیده ام می زنند یک دوروزی بیدار می مانند.
:e01a::e52d:
یعنی باید رید تو این نظام آموزشی کشور؛ که همه چیز به شب امتحان بستگی دارد و شب امتحان هم کلید موفقیت در شیشه و ترامادول و ریتالین هستش!!!
یادمه یکی از دوستانم که ملقب به "ممد ترامادول" بود؛ همه ی ترم را به کس کلک بازی می پرداخت و شب امتحانات هم به لطف این قرص، نمره هایش ۱۸ یا ۱۹ می شد و من تپ و تپ همه ی واحدها را می افتادم!:e056:

MEHDI
11-05-2013, 09:24 PM
بدبختی ما هم همینجاست که این عملی ها مهندس میشن و بعد انتظار کار با درآمد مناسب دارند و از زمین و زمان ایراد می گیرند. هیچ کسی به بی عرضگی و بی سوادی خودش ایرادی نمی گیرد.

Alice
11-05-2013, 09:33 PM
امتحان چطور بود؟
گفته بودی دوست داری شطرنج بازی کنی.اگر میتونی، زود بیا.

بدک نبود. یعنی آنطور که می‌خواستم هم نشد... تازه در پایان هم در حین تقلب استاد من را
دید و برگه را تحویل دادم.
برای شطرنج چند روز دیگر پیام می‌دهم، البته بشرط اینکه آنالیز بازی را در سایت نگذارید آبروی
ما نرود...!

MEHDI
11-05-2013, 09:36 PM
بدک نبود. یعنی آنطور که می‌خواستم هم نشد... تازه در پایان هم در حین تقلب استاد من را
دید و برگه را تحویل دادم.
برای شطرنج چند روز دیگر پیام می‌دهم، البته بشرط اینکه آنالیز بازی را در سایت نگذارید آبروی
ما نرود...!
تو به MEHDI بزرگ میبازی. کسی از تو خرده ای نمی گیرد. :e415:

Alice
11-05-2013, 09:46 PM
تو به MEHDI بزرگ میبازی. کسی از تو خرده ای نمی گیرد.

بقول یکی از دوستان (@Ouroboros ؟!) در شطرنج سپاهی که روبروی شما صف‌آرایی می‌کند نماینده‌ی
کیستی و هویت شخص مقابل است. وقتی‌که شما پیروز می‌شود بنوعی در یک مبارزه‌ی مسالمت آمیز
شخصیت، کیستی و وجهه‌ی او را درهم می‌شکنید و ویران می‌کنید. :e404:

MEHDI
11-05-2013, 09:56 PM
بقول یکی از دوستان (@Ouroboros ؟!) در شطرنج سپاهی که روبروی شما صف‌آرایی می‌کند نماینده‌ی
کیستی و هویت شخص مقابل است. وقتی‌که شما پیروز می‌شود بنوعی در یک مبارزه‌ی مسالمت آمیز
شخصیت، کیستی و وجهه‌ی او را درهم می‌شکنید و ویران می‌کنید. :e404:

همه این ها بستگی به نگرش شما دارد. فیشر قهرمان سابق جهان اینگونه بود ولی مثلا کرامنیک دیگر قهرمان سابق جهان اینگونه فکر نمی کرد. من اگر شما را شکست می دهم دلیلی ندارد به ego شما بر بخورد. البته من خودم فقط وقتی بد ببازم ego ام صدمه می بیند ولی این احساس موقتی است و کینه ای از طرف به دل نمی گیرم.

Alice
11-05-2013, 10:25 PM
همه این ها بستگی به نگرش شما دارد. فیشر قهرمان سابق جهان اینگونه بود ولی مثلا کرامنیک دیگر قهرمان سابق جهان اینگونه فکر نمی کرد. من اگر شما را شکست می دهم دلیلی ندارد به ego شما بر بخورد. البته من خودم فقط وقتی بد ببازم ego ام صدمه می بیند ولی این احساس موقتی است و کینه ای از طرف به دل نمی گیرم.

والیبال و برخی بازی‌ها دیگر هم هست که اگر می‌شد بازی ‌کنیم ایگو و ابرایگوی شما را نابود و منهدم می‌کردم! :))
چیزی که من می‌دانم گویا اینجا کسی اهل ورزش نیست.

MEHDI
11-05-2013, 10:33 PM
والیبال و برخی بازی‌ها دیگر هم هست که اگر می‌شد بازی ‌کنیم ایگو و ابرایگوی شما را نابود و منهدم می‌کردم! :))
چیزی که من می‌دانم گویا اینجا کسی اهل ورزش نیست.

دختر والیبال بازی نکن النگوهات میشکنه.
من اهل ورزش هستم. پینگ پینگ و شنا رو دوست دارم.بدنسازی هم هفته ای سه جلسه میرم.

Alice
11-05-2013, 10:44 PM
دختر والیبال بازی نکن النگوهات میشکنه.
من اهل ورزش هستم. پینگ پینگ و شنا رو دوست دارم.بدنسازی هم هفته ای سه جلسه میرم.

پینگ پنگ نه ولی شنا را هم دوست دارم و عاشق شنای پروانه هستم.
از بدنسازی هم بدم میاید هیکل مردان را گلدانی و اینها می‌کند... :)) ولی تا مرز نورمال موردی ندارد.
فوتبال را هم دوست داشتم یک زمانی و چند سال باشگاه فوتبال می‌رفتم. ولی مدت‌هاست که بازی
نکرده‌ام...
دیگر اینکه از بازی‌های تفریحی وسطی و هفت‌سنگ و ... را هم دوست دارم!

Dariush
11-05-2013, 11:36 PM
آندد جان بابت تاخیرم برای قولی که در موردِ ترجمه‌ی مغلطه‌ی توسل به طبیعت داشتم پوزش می‌خواهم، براستی اصلا زمان برای این چیزها نمی‌یابم. ضمنا جز یکی دو خط اول، بقیه را خودم نوشتم پس هرجا که دیدی نیاز به افزودن توضیحاتی بیشتر یا ایجاد تغییراتی در آن نوشته هست، به دوستانِ مدیر بگو انجامش دهند. از نظر من مشکلی ندارد.

Reactor
11-06-2013, 12:03 AM
تریاکی نیستم! البته خیلی دوست دارم باشم، صادق هدایت خیلی
از این افیون ماوراءطبیعی تعریف می‌کرد.

زرشک...



قهوه هم کمی خوردم ولی گویا کارساز نیست... الان که اینجا می‌نویسم هیچ
مشکلی ندارم، تا سرم به کتاب می‌رود از خودم بیخود می‌شوم!
امتحان میان‌ترم دانشگاه است،(با عرض معذرت) ولی چون با استاد مربوطه
یک داستانی داشتم می‌خواهم امتحان آن را خوب بدهم.

من این مطالب را امروز خواندم.
البته امروز که این ها را مینویسم شما امتحان میان ترمتان را داده اید و تمام شده رفته.
ولی باز هم مطالعه شان بدرد امتحان پایان ترم و الی آخر میخورد.

این ها تجربیات شخصی من است و همگی امتحانشان را پس داده اند.

من هم مصرف زیاد قهوه یا نسکافه را پیشنهاد میکنم.

دانشگاه معمولا ساعت 8.30 صبح به بعد شروع میشود.

اگر صبح امتحان دارید:
تا 4 صبح درس بخوانید.
4 تا 6 بخوابید.
6 تا 7 صبحانه بخورید و حاضر شوید و به سمت دانشگاه حرکت کنید.

از دانشگاه که به خانه برگشتید, سیر بخوابید:e420:

من, اینگونه شب های به معنای واقعی کلمه ی "تنفر آمیز" امتحانات دانشگاه را پشت سر میگذاشتم:e11b:

در مورد افیون,
یکبار یکی از دوستان بعد از دیدن فیلم "Limitless" جوگیر شد و پیشنهاد کرد که زاناکس و ریتالین بخوریم که من تا مرز خریدشان از داروخانه هم پیش رفتم ولی نخوردم.
با خودم گفتم فوق فوقش میوفتم و این واحد رو دوباره بر میدارم.
ارزش نداره که ساختار مغز خودتان را برای کسشعری مثل امتحان خراب کنید.
شما تا زنده هستید مغزتان را صحیح و سالم لازم دارید. ولی امتحان, خوب یا بد تموم میشه و میره.

اکیدا توصیه میکنم که هرگز سمت افیون نروید حتی اگر بشکل عوام فریب قرص و دارو باشد.


یک نکته ی فوت کوزه گری هم هست که طبق تجربه بدست آوردم.
روز امتحان هرگز در ماشین آهنگ گوش ندهید.
وگرنه ممکنه مثل من وقتی برگه ی امتحان رو جلوتون میگذارند, مغزتان بجای یادآوری مطالب خوانده شده, آهنگ هایی که در ماشین گوش دادید رو براتون ریپلای کنه!
باور کنید عمل به این نکته, خیلی در تمرکز و بیاد آوری مطالب درسیتون هنگام امتحان کارسازه.


وقتی هم که به دانشگاه رسیدید تا قبل از برگزاری امتحان تا جا دارید جزوه تون رو مطالعه کنید. این هم خیلی مفیده.

نکته ی آخری که بسیار ازش سود بردم, استفاده از زیر دستی چوبی صندلی امتحان و همینطور دیوارهای اطراف سالن یا کلاس محل برگزاری امتحان هست که جون میدن برای تقلب نویسی.

تقلب رو روی صندلی یا دیوارها بنویسید و به محض گرفتن برگه ی امتحانی شروع کنید تقلب ها رو به برگه وارد کنید که اگر مراقب شما رو به صندلی دیگری جابجا کرد, تقلب ها به فنا نروند.

اگر مراقب باحالی نصیبتان شد, جزوه تان را زیر صندلی جلویی بگذارید تا در شرایط خاص بتوانید یک نگاهی بهش بیاندازید.

اگر اهل تقلب هستید هیچوقت مثل آماتورها روی برگه ی کاغذ تقلب ننویسید که مراقب ازتون تقلب و آتو بگیره و دردسر بشه!

هیچ وقت برگه جابجا نکنید چون احتمالش زیاده که لو برید.

روی دست و آستینتان و پشت کارت ورود به جلسه تان تقلب ننویسید ریسکش بالاست.

جوری تقلب کنید که کسی نتواند از شما آتو بگیرد و متهمتان کند.

در کل تقلب های کم ریسک و بی دردسری وجود دارند که میشود بدون اینکه گیر افتاد ازشان استفاده کرد و بازدهی معدل کل را بالا برد.

بازدهی این ها بسیار بیشتر از بَنگ و افیون است.

ابتکار و قدرت ریسکتان را هم بالا میبرد.

موفق باشید:e011:

SAMKING
11-06-2013, 03:24 PM
تا 4 صبح درس بخوانید.
4 تا 6 بخوابید.
نه!! کاریست بس نا درست...
امروز 6 ِ من شد 10 صبح... امتحان هم پَرررررر...:e40e: چقدر خوندیم و خوندیم...:e403:
اگه شب بیدار میمونی به نگر من نخوابی بهتره... ریسکش خیلی بالاست...
بیدار شدما... گفتم 5 دقیقه دیگه هم چشمو رو هم بزارم...5 دقیقه همان و ...
خیلی زد حال هست

MEHDI
11-06-2013, 04:00 PM
اما همه این حرف ها یک عادت بد به نظر من 90% مردم رو نشون میده:

عادت به تعویق انداختن کارهای مهم.
عادت کردیم همیشه با بحران و کارهای فوریتی دست و پنجه نرم کنیم.
کتاب هفت عادت مردمان موثر در مورد دلایلش بحث کرده.

Alice
11-07-2013, 03:46 PM
اما همه این حرف ها یک عادت بد به نظر من 90% مردم رو نشون میده:
عادت به تعویق انداختن کارهای مهم.
عادت کردیم همیشه با بحران و کارهای فوریتی دست و پنجه نرم کنیم.

می‌گویند گشادی مادر همه‌ی دردهاست. بشر هنوز دوایی برای آن پیدا نکرده است!

mosafer
11-07-2013, 04:25 PM
iranbanoo
homayoun
Reactor
قاصدک همزبان
SAMKING
sara
Nevermore
Mehrbod
سپاس بخاطر پاسخهایی که دادید:e303:

Dariush
11-07-2013, 05:56 PM
حدودا ۷ پاراگراف در جستار خردگرای گرامی؛ کدام فیلسوف با این کیبرد تخمی نوشتم ناگهان همه شان پرید :e408::e108:
تا زمانی که من دوباره حوصله کنم بنویسم اینجا تنها فهرست کسانی که در من تاثیری قابل توجه داشتند را میاورم:
افلاطون(و سقراط)
امپدکلس
دکارت
ولتر
کانت
شوپنهاور
نیچه
ویتگنشتاین
این تنها یک ترتیب تاریخی است. اگر قرار باشد به ترتیب میزان تاثیرگذاری بنویسم:
نیچه
شوپنهاور
کانت
ویتگنشتاین
افلاطون
امپدکلس
ولتر
دکارت
اما....اما این لیست نمیتواند همه ی آنچه که باید را بگوید! مثلا من آیا میتوانم تاثیراتی که اخیرا از هگل گرفته ام را نادیده بگیرم تنها به این سبب که مهملات او مرا بس دلزده کرده؟ تقریبا بدون تاخیر پس از او ویتگنشتاین خوانده ام و بسیار مجذوب و شیفته ی او شده ام؛ یعنی اگر ویتگنشتاین را نمیخواندم احتمالا جایش را در این لیست هگل گرفته بود! همچنین مثلا کسانی چون لاک- استوارت میل-وولف- راسل- لایب نیتز نیز جایگاهی شامخ در نزد من دارند اما به سبب آنکه در فلسفه شان آنچنان که شایسته باشد غور نکرده ام شایسته نمیدانم که بی آگاهی نامشان را در این لیست قرار دهم. (این راسل لامصب هرچه کتابهایش را میخوانی تمام نمیشود من تازه زندگینامه اش را به نصف رسانده ام و حدود ۱۰ کتاب دیگر از او باقیست)

پس از اینها کسانی هستند که نمیتوان براستی گفت که فیلسوفند یا نویسنده: سارتر- کامو- کوندرا- کافکا و دیگران... من از اینها در جوانی بسیار تاثیر گرفته ام چرا که زمانی یک نیهلیست به تمام معنا بودم و همنشینی با من براستی خطرناک بود:))

جای خالی فلسفه سیاسی را چگونه پر میکنید؟ من فلسفه سیاسی را به هیچ رو چیزی جدا از فلسفه نمیدانم و برایش ارزشی والا قایلم چرا که اینجا تقریبا یگانه جاییست که شما برای محتویات نمود بیرونی و قابل مشاهده میابید. اگرچه این شاخه بسیار جوان است اما میتواند اعتبار و اصالتی بیشتر از این روزها داشته باشد. در اینجا من بی هیچ شک و تردیدی بیش از همه کارل مارکس تاثیر گرفته ام و اگرچه شاید جاهایی با او اختلاف نظر داشتم اما هرگز نمیتوانم نبوغ عظیم او را نادیده بگیرم. پوپر و تعدادی از آنارشیستها در جایگاههای بعدی هستند. و اکنون پس از سالها لیبرالیست بودن خود را یک چپ سازش ناپذیر؛ رادیکال و انقلابی میدانم.

در مورد کسانی چون فروید و یونگ چه؟ اینان آیا فیلسوف نیستند؟ از این بزرگان نیز تاثیر گرفته ام.
تا همین جا فعلا باشد تا دوباره انگیزه بیابم و تایپ کنم.

Nevermore
11-07-2013, 06:19 PM
به به،داریوش عزیز و دوست داشتنی.مانند همیشه از نوشته هایت لذت بردم.آقا وقت کردی یک سری هم آنطرف بزن.پیج مان دارد خاک می خورد.:e403:بچه ها دلتنگ کامنت های آتشین ات هستند.:e00e:

Dariush
11-07-2013, 06:36 PM
به به،داریوش عزیز و دوست داشتنی.مانند همیشه از نوشته هایت لذت بردم.آقا وقت کردی یک سری هم آنطرف بزن.پیج مان دارد خاک می خورد.بچه ها دلتنگ کامنت های آتشین ات هستند.
درود شهریار عزیز. اتفاقا من میخواستم از شما تشکر کنم که پرچم مردسالاری و زنخوارگی را در اهتزاز دارید و به خوبی جای خالی همه ی ما را پر کرده اید. در گفتگوی خصوصی به راسل هم این را گفته بودم. من راستش بسیار زیاد گرفتار هستم شهریار جان اما تا دو سه هفته ی دیگر اندکی وقت آزاد میابم و انشاالاسپاگتی چند پست شایسته برای آن پیج آماده خواهم کرد. اما تا آن موقع خیالم راحت است که شما هستی و ما را سرافراز نگه میداری.
راستی این پست آخری که در جستار پورنوگرافی نوشتی براستی ما را جر داد از خنده . دمت گرم برادر...

Dariush
11-07-2013, 06:54 PM
میلاد شهریار راسل آنارشی و دیگران چه میکنید؟ راه بیاندازید این مسابقه آواتار را دیگر! من چند روز پیش داشتم یکی از جستارهایی مسابقه آواتار دوره های گذشته را میخواندم و حسابی خندیدم و حال کردم.

Nevermore
11-07-2013, 07:14 PM
درود شهریار عزیز. اتفاقا من میخواستم از شما تشکر کنم که پرچم مردسالاری و زنخوارگی را در اهتزاز دارید و به خوبی جای خالی همه ی ما را پر کرده اید. در گفتگوی خصوصی به راسل هم این را گفته بودم. من راستش بسیار زیاد گرفتار هستم شهریار جان اما تا دو سه هفته ی دیگر اندکی وقت آزاد میابم و انشاالاسپاگتی چند پست شایسته برای آن پیج آماده خواهم کرد. اما تا آن موقع خیالم راحت است که شما هستی و ما را سرافراز نگه میداری.
راستی این پست آخری که در جستار پورنوگرافی نوشتی براستی ما را جر داد از خنده . دمت گرم برادر...
سپاس داریوش جان،لطف دارید.
آن سخن ام هم هم شوخی بود،وگرنه من به خوبی می دانم که هرکدام از دوستان مانند شما،راسل،امیر و مهربد چه مشغله هایی دارند و رهایی از این بند ها چه مایه سخت است.راه گریزی هم نیست.
به هرروی غرض ،عرض ارادت بود و بس داریوش جان.همینکه سر حال و قبراق هستی خود مایه امیدواری است.:e032:

Russell
11-07-2013, 07:30 PM
میلاد شهریار راسل آنارشی و دیگران چه میکنید؟ راه بیاندازید این مسابقه آواتار را دیگر! من چند روز پیش داشتم یکی از جستارهایی مسابقه آواتار دوره های گذشته را میخواندم و حسابی خندیدم و حال کردم.
درود بر داریوش نازنین
داریوش جان از نظر من بین آنارشی و شهریار و میلاد یک نفر باید مسئولیت آنرا قبول کند.منکه میگویم شهریار اگر دوست دارد همین الان این دوره را حداقل راه بیاندازد.

sonixax
11-07-2013, 09:07 PM
(از تجربه های دوستان پرشماری که به خارج رفته اند)

در مورد ایرانیان البته داریوش گرامی . در مورد یک آلمانی مهاجرات به آمریکا یا انگلیس چندان سخت و پر هزینه نیست .



۲-حق هر کسی است که در هر سرزمینی که خواست زندگی کند و کسی این حق را ندارد که دور کارشناسان خود دیوار بکشید به این بهانه که برایش هزینه شده تا متخصص شود. شما اگر براستی به سرزمین خود اهمیت میدهید شرایطی را فراهم کنید تا کارشناسان کشورهای دیگر رغبت کنند و به کشور شما بیایند و اینگونه قدری تعادل برقرار شود.

:e41f::e00e:



میلاد شهریار راسل آنارشی و دیگران چه میکنید؟ راه بیاندازید این مسابقه آواتار را دیگر! من چند روز پیش داشتم یکی از جستارهایی مسابقه آواتار دوره های گذشته را میخواندم و حسابی خندیدم و حال کردم.

هستیم داریوش جان . نفسی می آید و میرود . یک نون و بوقلمونی هم هست که بریزیم به حندق بلا .
در مورد مسابقه هم که همه کاره خودتان هستید ما چی کاره بیدیم ؟ :دی

Dariush
11-08-2013, 02:56 AM
دوستان به درود تا زمانی که بتوانم بازگردم و در خدمت تان باشم.
دوستان گرامی مهربد و مزدک هم امیدوارم از من چیزی به دل نگرفته باشند. گفتگو کردن گاهی اینچنین تند و آتشین بودن هم میطلبد.
:e417::e306:

sonixax
11-09-2013, 02:14 AM
پاتوق شب نشینمیان شده سالن بوکس دو جبهه سرمایه داری و کمونیسم !
دوستان یکی زحمت انتقال این پستها را بکشد :e032:

mosafer
11-09-2013, 05:47 PM
پسرم مثل خر خوب زحمت بکش ودرس بخوان که بزرگ که شدی مثل خر بتونی برای کارفرما کار بکنی!


فرزندان شما مدرسه رفته اند؟(اگر رفته اند هدفتان چه بود ِ ؟)




آنهم به درد نمیخورد, اگر نیک بنگرید از آموزشگاه‌ها پدر و مادرها تنها بیشتر برای
از سر باز کردن فرزندانشان بهره‌میگیرند, نه اینکه براستی در اینجور جاها چیزی به کودک بیاموزانند.

امید دارم چندین سال بعد اعلام کنید فرزندتان را بدون فرستادن به مدرسه بزرگ کردید و از هفت دولت آزاد بودند و راضی هستید از این رویه...

mosafer
11-09-2013, 05:56 PM
من تو راهنمایی یه دوستی داشتم خونشون نزدیک ما بود
این رو ما هرگز تو کوچه نمیدیدیم
از این بچه خرخون ها بود
همش کلاس زبان و نقاشی و از این چیزا میرفت...
ولی در کمال ناباوری الان هتا دپلمشم نگرفته،داره میره سربازی
هر کی هم بره سربازی یا سیگاری میشه یا ... :e409: @mosafer (http://www.daftarche.com/member.php?u=282)
زیاد به بچه سخت نگیر گرامی.. فردا معتاد میشه ها...:e523:

سخت نمی گیرم بهشون ولی دوستان غیر این برداشت کردند :e108:

Mehrbod
11-09-2013, 06:18 PM
امید دارم چندین سال بعد اعلام کنید فرزندتان را بدون فرستادن به مدرسه بزرگ کردید و از هفت دولت آزاد بودند و راضی هستید از این رویه...

من با آموزش تنها زمانیکه نیازین باشد همنگرم. مدرسه‌ها و ... مانند مکتبخانه‌ها کم کم باید برچیده شوند و همه‌یِ آموزش
به کودکان در این بکوتاهد که «بیاموزند چگونه بیاموزند» و دیگر آموزشها به همان آموزش فرهنگ و رفتار بسته شود.

من خودم هم در همه‌یِ زندگی هیچ آموزشگاهی چه زبان, چه رایانه و ... نرفته ام بجز همان مدرسه‌یِ (آنهم تا جاییکه توانسته‌ام پیچانده‌ام) زوری — ولی خنده‌دار است کارآموزی کرده‌ام — دانشگاه را هم بخشی برای دل
خوش مادرم و بخشی از روی وابستگی به پول رفتم, که آنهم دیرتر در نخستین دستیافتی که توانستم هزینه‌های زندگیم را جور کنم بیهوده یافته و ول کردم, زیرا زندگی کوتاه و زمان باارزش و گرانبهای مرا دور‌می‌ریخت.

این روش‌هایِ آموزشیک بسیار کهنه و ناکارآمد هستند, بویژه اینکه تنش‌زای (stressor) بیرونی ندارند. دانش تنها زمانی ارزش دارد که در کُنش به کار بیاید یا از روی نیازِ راستین (نه برساخته, مانند پاس کردن آزمون) باشد.
نمونه‌وار من یک مشت آت و آشغال در دانشگاه از مزدائیک ازویر بودم که چون هیچ سودی و بازنمودی در زندگی روزانه نداشتند, امروز هتّا ١٠% هم به یاد نمیاورم اشان, بجایش در راستای کار کنشیک و برنامه‌ریزی رایانه نیاز به مزدائیک دیگری پیدا کرده بودم که اینها را براه خودآموختگی
دریافتم و بسیار ارزشمند بودند; که همینها را هم تنها تا زمانی در ویر و یادم نگه میدارم که کاربردی در اندیشه یا زندگی دارند, در نخستین
زمانیکه نداشتند به فراموشی خواهم سپرد, زیرا تنها چیزیکه باید بدانید این است که چگونه اگر نیازید دوباره در کوتاه‌ترین زمان بازیادآورید اشان.

پارسیگر

mosafer
11-09-2013, 06:38 PM
من با آموزش تنها زمانیکه نیازین باشد همنگرم. مدرسه‌ها و ... مانند مکتبخانه‌ها کم کم باید برچیده شوند و همه‌یِ آموزش
به کودکان در این بکوتاهد که «بیاموزند چگونه بیاموزند» و دیگر آموزشها به همان آموزش فرهنگ و رفتار بسته شود.

من خودم هم در همه‌یِ زندگی هیچ آموزشگاهی چه زبان, چه رایانه و ... نرفته ام بجز همان مدرسه‌یِ (آنهم تا جاییکه توانسته‌ام پیچانده‌ام) زوری — ولی خنده‌دار است کارآموزی کرده‌ام — دانشگاه را هم بخشی برای دل
خوش مادرم و بخشی از روی وابستگی به پول رفتم, که آنهم دیرتر در نخستین دستیافتی که توانستم هزینه‌های زندگیم را جور کنم بیهوده یافته و ول کردم, زیرا زندگی کوتاه و زمان باارزش و گرانبهای مرا دور‌می‌ریخت.

این روش‌هایِ آموزشیک بسیار کهنه و ناکارآمد هستند, بویژه اینکه تنش‌زای (stressor) بیرونی ندارند. دانش تنها زمانی ارزش دارد که در کُنش به کار بیاید یا از روی نیازِ راستین (نه برساخته, مانند پاس کردن آزمون) باشد.
نمونه‌وار من یک مشت آت و آشغال در دانشگاه از مزدائیک ازویر بودم که چون هیچ سودی و بازنمودی در زندگی روزانه نداشتند, امروز هتّا ١٠% هم به یاد نمیاورم اشان, بجایش در راستای کار کنشیک و برنامه‌ریزی رایانه نیاز به مزدائیک دیگری پیدا کرده بودم که اینها را براه خودآموختگی
دریافتم و بسیار ارزشمند بودند; که همینها را هم تنها تا زمانی در ویر و یادم نگه میدارم که کاربردی در اندیشه یا زندگی دارند, در نخستین
زمانیکه نداشتند به فراموشی خواهم سپرد, زیرا تنها چیزیکه باید بدانید این است که چگونه اگر نیازید دوباره در کوتاه‌ترین زمان بازیادآورید اشان.

پارسیگر


براستی برخی مطالب ناکار آمد و گاه مضحک هست ولی روال جامعه بعضی کارها را مجبور می کند انجام دهی
اگر قرار بر این باشد که همه چون شما فکر کنند براستی چند درصد از کودکان موفق می شوند؟به نظر من نیمی از کمتر آنها
یکی از دوستانم میگفت با همسرم چندین سال زندگی کردم بدون عقد نامه و ثبت در شناسنامه ولی مجبور شدم زمانی که برای فرزندانم شناسنامه بگیرم عقدمان را ،قانونی ثبت کنم
گاهی مجبوری کاری انجام دهی که عرف جامعه ست حال درست یا اشتباهش برای هر کس متفاوت ست.

mosafer
11-09-2013, 06:45 PM
یک سوال پزشکی:
معمولا قد فرزندان به سمت اقوام پدری کشیده می شود
مادر و خواهر و برادرزادههای همسرم(دختر) کمی قدشان کوتاه هست(حدود 150تا155) دوست ندارم دخترم مانند آنها قدش کوتاه باشد راهی هست که عوارضی هم نداشته باشد؟

Mehrbod
11-09-2013, 06:50 PM
براستی برخی مطالب ناکار آمد و گاه مضحک هست ولی روال جامعه بعضی کارها را مجبور می کند انجام دهی
اگر قرار بر این باشد که همه چون شما فکر کنند براستی چند درصد از کودکان موفق می شوند؟به نظر من نیمی از کمتر آنها
یکی از دوستانم میگفت با همسرم چندین سال زندگی کردم بدون عقد نامه و ثبت در شناسنامه ولی مجبور شدم زمانی که برای فرزندانم شناسنامه بگیرم عقدمان را ،قانونی ثبت کنم
گاهی مجبوری کاری انجام دهی که عرف جامعه ست حال درست یا اشتباهش برای هر کس متفاوت ست.

موفق در چه میشوند؟ در یافتن کار و بردگی برای یک سرمایه‌دار بهره‌کش؟ اگر این, آری.

دانشگاه‌هایِ کنونی ولی شده‌اند نمایشگاه سرمایه‌داران, که مانند زمانیکه شما میروید نمایشگاه خودرو, اینها هم میروند از دانشگاه‌ها و فارغ التحصیل‌هایِ
برگزیده — که برای گرفتن چشم همینها دارند جان میکنّنند — با هزار منّت نیروی کار دستچین نموده و از آنها در شرکتها و کارخانه‌هایشان بهره‌میکشند.

برای نمونه «بیل گیتس» کسی است که خودش دانشگاه را ول کرده و بجایش خانواده‌یِ پولدار و همچنین هوش بسنده داشته و توانسته بزرگترین سرمایه‌دار جهان
شود, خود ولی بشیوه‌یِ بامزه‌ای از کسانی است که به دانشگاه بسیار مهندی میدهد و میرود برای جوانان و فرزندان دیگران از خوبی‌هایِ درس خواندن و مدرک گرفتن سخنرانی میکند! :e405:

تنها فرهیختگان و بزرگانی چون «نسیم نیکولاس طالب» را میابید که این سامانه‌هایِ ناکارآمد و هومن‌ستیز را میکوبند و پیروی خودآموخته‌گرایی هستند.

پس اگر سنجه‌یِ شما از کامیابی و موفقیت گشودن پرسمان‌ها و رسیدگی به بدبختی‌هایِ دشوار و پُرشمار هومنی باشد مسافر جان, آنگاه ما به همین خودآموختگان و فرهیختگان
روان-آزاد که نوکر سرمایه نیستند و زمان و هوش ارزشمند اشان را برای پاس نمودن و گرفتن مدرک, آنهم برای گرفتن چشمِ بهمان بهره‌کشِ کارفرما دور نمیریزند, مینیازیم و بس.



پارسیگر

mosafer
11-09-2013, 07:10 PM
موفق در چه میشوند؟ در یافتن کار و بردگی برای یک سرمایه‌دار بهره‌کش؟ اگر این, آری.
منظورم موفقیتی بود که شما مد نظرتان بود ،مگر شما منظورتان بردگی بود؟




پس اگر سنجه‌یِ[6] شما از کامیابی و موفقیت گشودن پرسمان‌ها[7] و رسیدی به بدبختی‌هایِ دشوار و پُرشمار و هستنده‌یِ[8] هومنی[9] باشد مسافر جان, آنگاه ما به همین خودآموختگان[10] و فرهیختگان
روان-آزاد که نوکر سرمایه نیستند و زمان و هوش ارزشمند اشان را برای پاس نمودن و گرفتن مدرک, آنهم برای گرفتن چشمِ بهمان بهره‌کشِ کارفرما دور نمیریزند, مینیازیم[11] و بس.
ولی من موفقیت را در رفتن به دانشگاه نمی دانم
موفقیت آنی ست که فرد به خودش افتخار کند و اشباع شود از آرزوهایی که از حالت آرزو در آمده اند و به انها رسیدست
موفقیت این ست که نگوید کاش چنین نمی کردم و حیف جوانی که از دستش دادم.
توازن وجود ندارد ،متاسفانه باید بردگانی باشند تا افردای بتوانند سروری کنند آن هم بواسطه ی ضعف آنها
حالا این بین، رفتن کلاسها فایده میتواند بگذارد یا نه را باید جدا کرد
فرزند من ِ نوعی کلاس زبان میرود تا مثلا وقتی با کامپیوتر کار میکند بتواند خودش بخواند و از من کمک نگیرد
فرزند من ِ نوعی نمی تواند در جهت مخالف شنا کند تا جایی پیش میرود که خود بداند هم مسیر شدن با بقیه راه درست نیست
باید خودش به این نتیجه برسد ؛یا می رسد یا نه
یا حقارت بردگی را می پذیرد یا نه
این را ،زمان بهتر می داند
ولی در این شرایط و روحیاتی که از او سراغ دارم هنوز نمیتواند خود را جدا کند

Mehrbod
11-09-2013, 11:15 PM
یک سوال پزشکی:
معمولا قد فرزندان به سمت اقوام پدری کشیده می شود
مادر و خواهر و برادرزادههای همسرم(دختر) کمی قدشان کوتاه هست(حدود 150تا155) دوست ندارم دخترم مانند آنها قدش کوتاه باشد راهی هست که عوارضی هم نداشته باشد؟

قد به پدر یا مادر نمیگراید.
همچنین, کسانیکه قد کوتاه هستند بگرایند بچه‌هایِ قدبلندتری از خودشان خواهند داشت و وارونه. به این در ژنتیک مهاد «پسرفت بسوی میانگین» یا "regression
towards the mean" میگویند و دربرگیرنده‌یِ همه زاب‌ها میشود, بدین چم که اگر پدر و مادر بسیار باهوش باشند, بچه اشان کمهوشتر از خودشان خواهد شد و وارونه.

پس جای نگرانی ندارد!

mosafer
11-10-2013, 05:53 AM
قد به پدر یا مادر نمیگراید.
همچنین, کسانیکه قد کوتاه هستند بگرایند بچه‌هایِ قدبلندتری از خودشان خواهند داشت و وارونه. به این در ژنتیک مهاد «پسرفت بسوی میانگین» یا "regression
towards the mean" میگویند و دربرگیرنده‌یِ همه زاب‌ها میشود, بدین چم که اگر پدر و مادر بسیار باهوش باشند, بچه اشان کمهوشتر از خودشان خواهد شد و وارونه.

پس جای نگرانی ندارد!
پس چرا برخی دکتران تاکید میکنند کودک قبل از رسیدن به سن بلوغ باید تحت درمان قرار بگیرد.؟
البته هنوز علائم ظاهری نشان دهنده ی قد کوتاه نیست
در این سن که به مانند مادرش قد بلند هست:e405:

Theodor Herzl
11-11-2013, 12:48 AM
توی تلوزیون نگین یک گزارش دیدم از برج‌های نیاوران ، من توی 5th Avenue نیویورک هم همچین چیزی ندیده بودم ، عجب چیز‌هایی‌ توی ایران ساختن بعدش متری ۴۰ میلیون! یعنی‌ ۱۰۰ متر آپارتمان ۴ میلیارد تومن پولش می‌شه ، آخه کی‌ تو ایران همچین پولی‌ داره, کسی‌ که انقدر پول داشته باشه دیگه اصلا چرا ایران بمونه

Theodor Herzl
11-11-2013, 12:49 AM
خونه ما ایران میرداماد بودش ، همیشه میرفتم نیاوران اونجا سرازیری اسکیت بازی ، ۴-۵ بار دست و پام رو شکستم اونجا

folaani
11-11-2013, 06:05 AM
این عبارت «کس موش چال کردن» یعنی چی دقیقا؟

:e057:

kourosh_bikhoda
11-11-2013, 08:09 AM
این عبارت «کس موش چال کردن» یعنی چی دقیقا؟
فکر میکنید این سوالات شما از یک صفحه بیشتر مورد بحث قرار بگیرند که براشون تاپیک باز میکنید؟
میتونید همه ی اینها رو در پاتوقی ماتوقی جایی بپرسید.

Anarchy
11-11-2013, 06:13 PM
توی تلوزیون نگین یک گزارش دیدم از برج‌های نیاوران ، من توی 5th Avenue نیویورک هم همچین چیزی ندیده بودم ، عجب چیز‌هایی‌ توی ایران ساختن بعدش متری ۴۰ میلیون! یعنی‌ ۱۰۰ متر آپارتمان ۴ میلیارد تومن پولش می‌شه ، آخه کی‌ تو ایران همچین پولی‌ داره, کسی‌ که انقدر پول داشته باشه دیگه اصلا چرا ایران بمونه

اینو بخون :e405: :

گزارش همشهری ازبهشت پنت هاوس نشینان پایتخت و منزل علی دایی (http://tnews.ir/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D9%84%D8%AA-%D9%85%D8%A7/61E118839985.html#گزارش-همشهری-ازبهشت-پنت-هاوس-نشینان-پایتخت-و-منزل2)


بالاتر از چهار راه کور نور، برج رولکس قرار دارد که علی دایی، سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس ساکن یکی از پنت‌هاوس‌های همین برج است. زیربنای این واحد 1717 متر مربع و قیمت هر متر مربع آن بالغ بر 25 میلیون تومان است. پنت‌هاوس دایی دارای استخر روی بام، سونا، جکوزی، آسانسور اختصاصی حمل ماشین به داخل واحد، آسانسور نفر بر اختصاصی، دستگیره‌ها و شیرآلات آب طلا، سیستم سرمایشی و گرمایشی از کف، مبدل برق از انرژی خورشیدی، آشپزخانه مبله، سیستم ضد حریق، سیستم صوتی، زمین ورزشی و باغچه است.

1717*25000000= 42925000000 تومان :e107: !!

mosafer
11-11-2013, 07:03 PM
کسی میداند سرنوشت این دختر چه شد؟



http://www.daftarche.com/images/imported/2013/11/21.jpg

sonixax
11-11-2013, 07:45 PM
کسی میداند سرنوشت این دختر چه شد؟

مقیم فرانسه است و گویا به عکاسی روی آورده !


http://www.youtube.com/watch?v=8LG7y1W3iwg

mosafer
11-11-2013, 08:49 PM
چرا این تصویر رو برای آواتارتون انتخاب کردید؟

sonixax
11-11-2013, 08:52 PM
چرا این تصویر رو برای آواتارتون انتخاب کردید؟

برای اینکه یکی از شخصیتهای کارتونی مورد علاقه منه !
Muttley - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Muttley)
من با کارتون های این شخصیت خاطره های زیادی دارم .

Anarchy
11-11-2013, 09:44 PM
کسی میداند سرنوشت این دختر چه شد؟



http://www.daftarche.com/images/imported/2013/11/21.jpg




مقیم فرانسه است و گویا به عکاسی روی آورده !


http://www.youtube.com/watch?v=8LG7y1W3iwg

من چند بار دیدم از پاریس برای بی بی فارسی گزارش تهیه کرده بود که پخش شد !!!

sonixax
11-11-2013, 09:49 PM
من چند بار دیدم از پاریس برای بی بی فارسی گزارش تهیه کرده بود که پخش شد !!!

دختر نازنینیست . با توجه به بلایی که سرش در ایران آوردند به خاطر طبیعی ترین و مسلم ترین حق هر بنی بشری باز هم استوار ماند و کار خودش را کرد و وقتی دید در آن جامعه نمیتواند زندگی کند آن را ترک گفت !

sonixax
11-11-2013, 09:58 PM
اینجا بدحجابی هم جرم دارد، چه برسد به این بنده اسپاگتی! همان بهتر که رفت و اینجا نماند.
تازه من هم سابقه دار هستم، چهار باری به پایگاه پلیس ارشاد رفته‌ام و از من عکس گرفته‌اند! lol
البته واقعاً شخصیت آدم خورد می‌شود، زمانیکه دختران را با تحقیر و خوارداشت سوار ماشینشان
می‌کنند.

اتفاقن باید به خودتان افتخار کنید که بهتان گیر داده اند .
شنا کردن همسو با جریان آب که هنر نیست .

Anarchy
11-11-2013, 09:59 PM
دختر نازنینیست . با توجه به بلایی که سرش در ایران آوردند به خاطر طبیعی ترین و مسلم ترین حق هر بنی بشری باز هم استوار ماند و کار خودش را کرد و وقتی دید در آن جامعه نمیتواند زندگی کند آن را ترک گفت !

البته تا لحظه آخر قبول نکرد که اون فیلم خودش بوده !!

راستی یه چیزی هم یادم اومد... یک تله تئاتر بود فکر کنم که زهرا امیر ابراهیمی و شبنم طلوعی ( که به دلیل بهایی بودن مجبور شد از ایران بره ) بازی کردن !!




http://www.youtube.com/watch?v=V3RF31emynM

sonixax
11-11-2013, 10:01 PM
البته تا لحظه آخر قبول نکرد که اون فیلم خودش بوده !!
مهم نیست که اصلن خودش بوده یا نه ! مهم اینه که چه بلایی به خاطر اون جریان بر سرش آوردند .
و بسیار پست است کسی که اون فیلم که خصوصی بوده رو پخش کرده .

Anarchy
11-11-2013, 10:01 PM
اینجا بدحجابی هم جرم دارد، چه برسد به این بنده اسپاگتی! همان بهتر که رفت و اینجا نماند.
تازه من هم سابقه دار هستم، چهار باری به پایگاه پلیس ارشاد رفته‌ام و از من عکس گرفته‌اند! lol
البته واقعاً شخصیت آدم خورد می‌شود، زمانیکه دختران را با تحقیر و خوارداشت سوار ماشینشان
می‌کنند.

چند باری تو خیابون دیدم خواهران زینب در حال گیر دادن به دخترا هستن... خیلی خونم به جوش اومد ، دوست داشتم برم باهاشون درگیر شم اما از عواقبش ترسیدم !!!

mosafer
11-11-2013, 10:04 PM
دختر نازنینیست . با توجه به بلایی که سرش در ایران آوردند به خاطر طبیعی ترین و مسلم ترین حق هر بنی بشری باز هم استوار ماند و کار خودش را کرد و وقتی دید در آن جامعه نمیتواند زندگی کند آن را ترک گفت !
یکی از دوستان من در دوران عقد حامله شد
هنوز که هنوزست حرف که میشه میگه خانواده ی همسرش با تمسخر درباره ی اون موضوع صحبت میکنند
در صورتی که سال گذشته پسر کوچک خانواده باعث حامله شدن دوست دخترش شد و کارشان به دادگاه کشید
ولی باز هم از نظرشان این عروس که از همسر خود باردار شده کارش وقیحانه بود
حالا خود ربطش دهید به این موضوع:)

sonixax
11-11-2013, 10:39 PM
اگر می‌دانستید که چگونه در خیابان، و یا هنگامیکه سوار ماشینشان می‌کنند با ما رفتار می‌کنند این را نمی‌گفتید!
مانند مجرم‌ها هم یک چیز دست آدم می‌دهند و از رخ و نیمرخ عکس می‌گیرند، دقیقاً مانند یک دزد با شما رفتار می‌کنند.
فقط توی سری نمی‌خورید.

میدانم ، مادر خودم قربانی این رفتار بوده تازه آن همه نه الان بلکه اوایل انقلاب که جو هزار بار از الان بدتر بوده .
ولی با همه اینها باید به خودتان افتخار کنید که تن به خواری و خفتِ چادر و روسری نمیدهید !
خودشان میگویند یا روسری یا توسری ! یعنی یا حجاب داشته باشید یا توسری میخورید .
خوب باید به اینها گفت لابد شماها توسری خورده اید که با حجابید! :))

مزدك بامداد
11-11-2013, 11:26 PM
فرزندان شما مدرسه رفته اند؟(اگر رفته اند هدفتان چه بود ِ ؟)
درست است، فرزندان من هم به دبستان رفته اند و در یک سامانه ی سرمایه داری هم چاره ای
جز این ندارند، مگر اینکه کولی بشویم. اگر شما سرمایه ای نداشته باشید، بچه های شما
ناچارند مانند خر آموزه بخوانند تا دیرتر بتوانند مانند خر برای یک کارفرمایی کار کنند.
به زبان دیگر، شما در سامانه یا سرمایه داری، چه اسلامیستی و چه آمریکایی، چاره ای
جز بهره دهی و یا بهره کشی در زمینه پیشه وری ندارید ولی خودتان میتوانید آدم خوبی
باشید و در راستای رهایی همبود از ستم و بیداد بکوشید. همه کهرمانان و واژگران
هم از درون همبود های ستم پیشه برخاسته اند.


واژگردانندگان-> واژگران = انقلابیون


پارسیگر

Anarchy
11-12-2013, 10:58 PM
پاتوق شب نشینمیان شده سالن بوکس دو جبهه سرمایه داری و کمونیسم !
دوستان یکی زحمت انتقال این پستها را بکشد :e032:

با اجازه شما من امشب نزدیک به 80 صفحه پاتوق رو نشستم خوندم و پست های بی ربط رو انتقال دادم :e407: !!

البته بعضی از پست ها دنباله جر و بحث های کمونیستی بود که مونده بودم انتقالشون بدم یا ندم...در نهایت گفتم بذارم روند طبیعی پست ها حفظ بشه و همه رو انتقالشون دادم...

این هم خلاصه اقدامات من در حاشیه بحث های سنگین دوستان :e409: !!

iranbanoo
11-12-2013, 11:10 PM
من چند وقتیست با بعضی از دوستان عشق حسینی در حال بحث هستم و خیلی برایشان سخت است که بفهمند
در قبال پاره کردن خود برای حسین هیچ چیزی عایدشان نمیشود.ولی باز حرف از معجزاتی که خودشان به چشم دیده اند میزنند و کار به جایی رسیده که باید کی به یک دیده ها و شنیده ها را تحلیل و بررسی کنیم.
از معجزات امام حسین خوشمزه شدن آش نذری به حول و قوه ی الهی,دویدن علم بدون سرنشین,چکیدن خون از درخت همیشه سبز,شوهر کردن دختر سیبیل دار,به پا بلند شدن فلج از شکم مادر همینطوری, جور شدن بساط شیره کشی یک معتاد بی خانمان و.....
چه کنم؟

sonixax
11-13-2013, 12:14 AM
با اجازه شما من امشب نزدیک به 80 صفحه پاتوق رو نشستم خوندم و پست های بی ربط رو انتقال دادم !!

البته بعضی از پست ها دنباله جر و بحث های کمونیستی بود که مونده بودم انتقالشون بدم یا ندم...در نهایت گفتم بذارم روند طبیعی پست ها حفظ بشه و همه رو انتقالشون دادم...

این هم خلاصه اقدامات من در حاشیه بحث های سنگین دوستان !!

اسپاگتی خیرت بدهد آنارشی جان :e032:

mosafer
11-13-2013, 12:57 PM
درست است، فرزندان من هم به دبستان رفته اند و در یک سامانه ی سرمایه داری هم چاره ای جز این ندارند، مگر اینکه کولی بشویم.

این جمله ی شما کمی ابهام دارد
کولی دادند، که مدرسه رفتند؟

فرزندان من مجبور نیستند بمانند خر بخوانند :)

Mehrbod
11-13-2013, 01:37 PM
کولی دادند، که مدرسه رفتند؟

کولی‌ نمیدانید چیست!؟

mosafer
11-13-2013, 01:41 PM
کولی‌ نمیدانید چیست!؟

معنایش را نگفتم که ،مگراینکه جز سواری دادن معنا بدهد
جناب مزدک گفت

فرزندان من هم به دبستان رفته اند و در یک سامانه ی سرمایه داری هم چاره ای جز این ندارند، مگر اینکه کولی بشویم.
فرزندانشان مدرسه رفته اند ولی در انتها گفتند مگر کولی بشویم
خب یعنی: مدرسه رفتند چون کولی دادند ؟

Mehrbod
11-13-2013, 01:44 PM
معنایش را نگفتم که ،مگراینکه جز سواری دادن معنا بدهد
جناب مزدک گفت

فرزندانشان مدرسه رفته اند ولی در انتها گفتند مگر کولی بشویم
خب یعنی: مدرسه رفتند چون کولی دادند ؟

پس نمیدانید کولی چیست: کولی - WiKi (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D9%84%DB%8C)

مزدك بامداد
11-13-2013, 01:49 PM
این جمله ی شما کمی ابهام دارد
کولی دادند، که مدرسه رفتند؟

فرزندان من مجبور نیستند بمانند خر بخوانند :)
کولی= لوریان هند که در زمان بهرام گور به نوازندگی و شادسازی به ایران کوچیده بودند
و از انجا به خاور میانه و ، مصر کوچیده و از انجا به اروپا هم راه یافتند که به فرانسه
به آنها "ژیتان" و به انگلیسی "جیپسی" میگویند که از واژه ی "گوپتی" که نام مصریان
است گرفته شده و هنوز هم به نوازندگی و رهسپاری با خانه های چرخدار خود سرگرمند
و کودکانشان هم به انگیزه ی همین رهسپاری همیشگی ، پـُرگاه به دبستان نمیروند.

2942
اگر بچه ی شما سرمایه نداشته باشد و مانند خر هم نخواند، نمیتواند نمره ی خوب بگیرد
(هتّا اگر باهوش هم باشد باید یک چیزی بخواند چون چیزی از هیچ پدید نمیآید) و نمیتواند
در همپیشی برنده سود. چون نیروی کار باید مانند بردگان پیشین، در پیشگاه سرمایه دار
هنرنمایی کنند و سرمایه دار دندانهایشان (نمره هایشان) را نگاه کند و بهترین ها را برای
بستن به گاری خودش "به کار گمارد"(= استخدام) کند.

پارسیگر

mosafer
11-13-2013, 01:50 PM
پس نمیدانید کولی چیست: کولی - WiKi (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D9%84%DB%8C)

آهان آن کولی :e105:

mosafer
11-13-2013, 01:55 PM
کولی= لوریان هند که در زمان بهرام گور به نوازندگی و شادسازی به ایران کوچیده بودند
و از انجا به خاور میانه و ، مصر کوچیده و از انجا به اروپا هم راه یافتند که به فرانسه
به آنها "ژیتان" و به انگلیسی "جیپسی" میگویند که از واژه ی "گوپتی" که نام مصریان
است گرفته شده و هنوز هم به نوازندگی و رهسپاری با خانه های چرخدار خود سرگرمند
و کودکانشان هم به انگیزه ی همین رهسپاری همیشگی ، پـُرگاه به دبستان نمیروند.

اگر بچه ی شما سرمایه نداشته باشد و مانند خر هم نخواند، نمیتواند نمره ی خوب بگیرد
(هتّا اگر باهوش هم باشد باید یک چیزی بخواند چون چیزی از هیچ پدید نمیآید) و نمیتواند
در همپیشی برنده سود. چون نیروی کار باید مانند بردگان پیشین، در پیشگاه سرمایه دار
هنرنمایی کنند و سرمایه دار دندانهایشان (نمره هایشان) را نگاه کند و بهترین ها را برای
بستن به گاری خودش "به کار گمارد"(= استخدام) کند.

پارسیگر

کولی را به این معنی نخواندم از بس گفتید بهره کشی گمان کردم به معنای کولی دادن ست
اگر بدبینانه بنگرم و همین شرایط زندگی را داشته باشیم در آینده،فرزندانمان آنقدر سرمایه خواهند داشت که نیاز به خرخوانی نداشته باشند
ولی هر چه سرمایه هم داشتی باشد نیاز دارند مدرسه روند و زبانهای بیگانه را بیاموزند اگر چنین نکنند سرمایشان به چه درد میخورد وقتی نتوانند با کسی ارتباط برقرار کنند
سرمایه داران نیز به یکدیگر نیاز دارند
کدام سرمایه دار ست که نیاز به هیچ کس نداشته باشد ؟

مزدك بامداد
11-13-2013, 02:04 PM
کولی را به این معنی نخواندم از بس گفتید بهره کشی گمان کردم به معنای کولی دادن ست
اگر بدبینانه بنگرم و همین شرایط زندگی را داشته باشیم در آینده،فرزندانمان آنقدر سرمایه خواهند داشت که نیاز به خرخوانی نداشته باشند
ولی هر چه سرمایه هم داشتی باشد نیاز دارند مدرسه روند و زبانهای بیگانه را بیاموزند اگر چنین نکنند سرمایشان به چه درد میخورد وقتی نتوانند با کسی ارتباط برقرار کنند
سرمایه داران نیز به یکدیگر نیاز دارند
کدام سرمایه دار ست که نیاز به هیچ کس نداشته باشد ؟
سرمایه دار ها اکنون به آموزش خودشان میپردازند، پیستر همواره چنین بود که بیشتر
سرمایه داران و خانها و بویژه عرب های فرمانروا بر ایران و .. خواندن و نوشت را
کار موالی ( نوکران) میدانستند و برای همین کمابیش همه ی دانشمندان جهان
اسلام ایرانی بوده اند و نه عرب، برای همین بیشتر بازاری ها و سرمایه دار ها و خانها
هم بیسواد بوده اند و کارهای نوشتن و شمارگری شان را رایزن و سرایگردان ( مباشر= منجر)
شان انجام میداده و وزیران هم همین را برای شاه انجام میداده اند. به دیگر زبان اگر شما
سرمایه دار باشید، نیازی به دبستان رفتن ندارید. فراگیری زبان هم پیوندی به فراگیری دانش
ندارد و هرکس خودبخود زبان مادری اش را همنجوری یاد میگیرد، مگر اینکه از کوچگران به
کشور بیگانه باشید که انگاه ، نخستین زادمان شما باید بیاموزد و زادمان های پسین، دیگر
در ان فرهنگ زاده و گوارده خواهند شد.


پارسیگر

mosafer
11-13-2013, 02:12 PM
سرمایه دار ها اکنون به آموزش خودشان میپردازند، پیستر همواره چنین بود که بیشتر
سرمایه داران و خانها و بویژه عرب های فرمانروا بر ایران و .. خواندن و نوشت را
کار موالی ( نوکران) میدانستند و برای همین کمابیش همه ی دانشمندان جهان
اسلام ایرانی بوده اند و نه عرب، برای همین بیشتر بازاری ها و سرمایه دار ها و خانها
هم بیسواد بوده اند و کارهای نوشتن و شمارگری شان را رایزن و سرایگردان ( مباشر= منجر)
شان انجام میداده و وزیران هم همین را برای شاه انجام میداده اند. به دیگر زبان اگر شما
سرمایه دار باشید، نیازی به دبستان رفتن ندارید. فراگیری زبان هم پیوندی به فراگیری دانش
ندارد و هرکس خودبخود زبان مادری اش را همنجوری یاد میگیرد، مگر اینکه از کوچگران به
کشور بیگانه باشید که انگاه ، نخستین زادمان شما باید بیاموزد و زادمان های پسین، دیگر
در ان فرهنگ زاده و گوارده خواهند شد.


پارسیگر

اجداد همسرم را نمیدانم ولی اجداد مادرم تا حدودی چنین بودند و سواد درستی نداشتند البته بی سواد هم نبودند
چون سرمایه داری نباید چیزی بیاموزی؟
میدانم اموختن زبان پیوندی به فراگیری دانش نداردولی دانستنش بهتر از ندانستنش ست.

sonixax
11-14-2013, 12:40 AM
دوستان کسی میدونه یه استیک خوبِ آبدار کت و کلفت حالا یا ریب آی یا تی بون ! یا هر چیز دیگه ای رو چه طوری میشه درست کرد ؟
من هر وقت سعی میکنم فقط 50 یورو گوشت رو به باد فنا میدم میره !!! اصلن خوب نمیشه :(

mosafer
11-14-2013, 02:03 AM
دوستان کسی میدونه یه استیک خوبِ آبدار کت و کلفت حالا یا ریب آی یا تی بون ! یا هر چیز دیگه ای رو چه طوری میشه درست کرد ؟
من هر وقت سعی میکنم فقط 50 یورو گوشت رو به باد فنا میدم میره !!! اصلن خوب نمیشه :(


گوشت استیک رو خودتون برش میزنید یا اماده میگیرید؟
اگر خودتون برش میزنید باید به صورت خاص برش بخوره و بهتره وزنش کمتر از 250 گرم نباشه

+
گوشتتون رو باید بکوبید تا کمی پهن تر بشه(خلاف جهت برش زدن گوشت باید بکوبید)زیاد هم نکوبید.
بعد باید در موادی بخوابونید
میتونیدسس خردل، سویا سس،کره و سیر، ..رو استفاده کنید(اگه کره و سیر رو استفاده میکنید لازم نیست گوشت بمونه)
چند ساعتی میزارید میمونه
البته برای کمی تردتر شدنش میتونید کیوی رو برش بزنید و روی گوشت بچینید(معمولا کیوی برای ماهی بهتر هست)
برای پختن هم از ظرفهای چدنی استفاده کنید
هر سری یک تکه گوشت رو بندازید تا یک دفعه پر اب نشه که مجبور شید حرارت رو زیاد کنید
میزان پختش هم بستگی به خودتون داره که دوست دارید چطور باشه
البته این روش ساده رو همسرم درست میکنه و اگر فوت اخری داره من نمیدونم و تا حالا ازش نپرسیدم

مزدك بامداد
11-14-2013, 02:29 AM
دوستان کسی میدونه یه استیک خوبِ آبدار کت و کلفت حالا یا ریب آی یا تی بون ! یا هر چیز دیگه ای رو چه طوری میشه درست کرد ؟
من هر وقت سعی میکنم فقط 50 یورو گوشت رو به باد فنا میدم میره !!! اصلن خوب نمیشه :(
نه ، اینها که سرکار "مسافر" گفتند نیست، هیچ هم نکوبید.
گوشت باید از بخش استیکی گاو باشد، که دارای رگه های ریز چربی
مانند سنگ مرمر باشد، بهتر است . نزدیک ۴ سانت هم کلفت باشد
و چیزی که بسیار مهند است، داشتن اجاق بسیار داغ است که با داغی
بالا، نخست دو سوی گوشت را تند و خوب، تفت میدهید، چرا، چون
این سوراخها و پرز های ریزش که شیره ی استیک را بیرون میدهند،
با این کار بسته میشوند و اب استیک بیرون نمیآید. سپس میتوان آنرا
در گرمای گم، در فر گذاشت ولی باید به گردش آلومینیوم بپیچید و
گرمای درونی ان نباید از ۸۰% بالاتر برود که چهره ای رنگ middle یا
"انگلیسی " بشود. تا یادم نرفته، جز نمک هم در آغاز، چیزی به آن
نزنید. اینهایی که با خردل و سوس مالش میدهند ، بیشتر برای
بریانی Roast/Braten درون فر هستند و نه استیک.

sonixax
11-14-2013, 02:42 AM
گوشت استیک رو خودتون برش میزنید یا اماده میگیرید؟
اگر خودتون برش میزنید باید به صورت خاص برش بخوره و بهتره وزنش کمتر از 250 گرم نباشه

+
گوشتتون رو باید بکوبید تا کمی پهن تر بشه(خلاف جهت برش زدن گوشت باید بکوبید)زیاد هم نکوبید.
بعد باید در موادی بخوابونید
میتونیدسس خردل، سویا سس،کره و سیر، ..رو استفاده کنید(اگه کره و سیر رو استفاده میکنید لازم نیست گوشت بمونه)
چند ساعتی میزارید میمونه
البته برای کمی تردتر شدنش میتونید کیوی رو برش بزنید و روی گوشت بچینید(معمولا کیوی برای ماهی بهتر هست)
برای پختن هم از ظرفهای چدنی استفاده کنید
هر سری یک تکه گوشت رو بندازید تا یک دفعه پر اب نشه که مجبور شید حرارت رو زیاد کنید
میزان پختش هم بستگی به خودتون داره که دوست دارید چطور باشه
البته این روش ساده رو همسرم درست میکنه و اگر فوت اخری داره من نمیدونم و تا حالا ازش نپرسیدم

نه ، اینها که سرکار "مسافر" گفتند نیست، هیچ هم نکوبید.
گوشت باید از بخش استیکی گاو باشد، که دارای رگه های ریز چربی
مانند سنگ مرمر باشد، بهتر است . نزدیک ۴ سانت هم کلفت باشد
و چیزی که بسیار مهند است، داشتن اجاق بسیار داغ است که با داغی
بالا، نخست دو سوی گوشت را تند و خوب، تفت میدهید، چرا، چون
این سوراخها و پرز های ریزش که شیره ی استیک را بیرون میدهند،
با این کار بسته میشوند و اب استیک بیرون نمیآید. سپس میتوان آنرا
در گرمای گم، در فر گذاشت ولی باید به گردش آلومینیوم بپیچید و
گرمای درونی ان نباید از ۸۰% بالاتر برود که چهره ای رنگ middle یا
"انگلیسی " بشود. تا یادم نرفته، جز نمک هم در آغاز، چیزی به آن
نزنید. اینهایی که با خردل و سوس مالش میدهند ، بیشتر برای
بریانی Roast/Braten درون فر هستند و نه استیک.

سپاس فراوان:e032:
من از همین گوشتهای آماده استیکی میخرم منتها آنچه شما فرمودید کجا کثافت کاری که من راه مینداختم کجا !!!
در اولین فرصت اینها را هم آزمایش میکنم نتیجه را بهتان میگویم .

mosafer
11-14-2013, 10:49 AM
نه ، اینها که سرکار "مسافر" گفتند نیست،




منکه گفتم قبلش:e108:


البته این روش ساده رو همسرم درست میکنه
چندین روش دارد برای خود. این رو هم چون چند مرتبه ازم کمک خواست تو ذهنم بود شاید هم کلا اسمش چیز دیگری هست کلا اهل تکرار نیست و باید هر سری چیزی اضافه و کم کند
در ضمن نگفتم انقدر بکوبدکه گوشت نازک شه فقط به اندازه ی چند ضربه

mosafer
11-14-2013, 10:56 AM
من از همین گوشتهای آماده استیکی میخرم منتها آنچه شما فرمودید کجا کثافت کاری که من راه مینداختم کجا !!!

البته ایشون به همین راحتی درست نمی کنند که من نوشتم کلا بعد از اتمام آشپزی گویا طوفان "هایان" از آشپزخانه ما عبور کرده

sonixax
11-14-2013, 09:57 PM
مزدک گرامی رفتم خرید دیدم استیک گوزن گذاشته ! خریدم با روش شما میپزم نتیجه را میگویم :e032:
ببینیم دست آخر از ما استیک پز بیرون می آید یا باید برویم همان قرمه سبزی درست کنیم :e415:

مزدك بامداد
11-14-2013, 10:17 PM
مزدک گرامی رفتم خرید دیدم استیک گوزن گذاشته ! خریدم با روش شما میپزم نتیجه را میگویم :e032:
ببینیم دست آخر از ما استیک پز بیرون می آید یا باید برویم همان قرمه سبزی درست کنیم :e415:
من که تا کنون استیک گوزن خودم نپخته ام. استیک شتر مرغ پخته ام که چندان
خوشمزه نیست و مزه جگر گاو و گوسپند میدهد. دستکم برای من. استیک گاو
بهترین هاست و چیزی روی دستش نیست. گوشت گوزن هم چون کم چربی است،
استیک خوبی نمیشود بدرد قیمه (گولاش) و خورشت میخورد ان هم با آلو بخارا
و زرد آلوی نیمه خشک به همراه با نان باگت فرانسوی ...


پارسیگر

sonixax
11-14-2013, 10:20 PM
من که تا کنون استیک گوزن خودم نپخته ام. استیک شتر مرغ پخته ام که چندان
خوشمزه نیست و مزه جگر گاو و گوسپند میدهد. دستکم برای من. استیک گاو
بهترین هاست و چیزی روی دستش نیست. گوشت گوزن هم چون کم چربی است،
استیک خوبی نمیشود بدرد قیمه (گولاش) و خورشت میخورد ان هم با آلو بخارا
و زرد آلوی نیمه خشک به همراه با نان باگت فرانسوی ...

حالا درست میکنم امیدوارم که خوب بشود .
به هر حال به جز خوک و گوزن و مرغ و گوشت چرخ کرده چیز دیگری نداشت . همه را برده بودند ! من هم آخر وقت رفته بودم .
ولی کبابیش نباید بد بشه !

مزدك بامداد
11-14-2013, 10:24 PM
حالا درست میکنم امیدوارم که خوب بشود .
به هر حال به جز خوک و گوزن و مرغ و گوشت چرخ کرده چیز دیگری نداشت . همه را برده بودند ! من هم آخر وقت رفته بودم .
ولی کبابیش نباید بد بشه !

خوک برای کباب (گریل) بازهم بهتر از گوزن است. گوزن و بوقلمون و اینها تنها "نام"
دارند که میگفتن یارو بوقلمون میخورد از بس پولدار است! ولی از پرندگان، همان جوجه
یا ماکیان /مرغ از همه نازک تر و خوشمزه تر و در دامها گاو و گوسپند ( اگر به بوی
چربی اش بدسهشی نداشته باشید ) از هم بهتر هستند.
ولی خب شاید هم پسند فرهنگی است!



پارسیگر

Theodor Herzl
11-14-2013, 10:27 PM
توی ایران گوشت خوک پیدا می‌شه؟

kourosh_bikhoda
11-14-2013, 10:35 PM
توی ایران گوشت خوک پیدا می‌شه؟
بله. در تهران توی محله مجیدیه آشنا داشته باشید میتونید بخرید ازش. کالباسشم هست.

sonixax
11-15-2013, 12:07 AM
خوک برای کباب (گریل) بازهم بهتر از گوزن است. گوزن و بوقلمون و اینها تنها "نام"
دارند که میگفتن یارو بوقلمون میخورد از بس پولدار است! ولی از پرندگان، همان جوجه
یا ماکیان /مرغ از همه نازک تر و خوشمزه تر و در دامها گاو و گوسپند ( اگر به بوی
چربی اش بدسهشی نداشته باشید ) از هم بهتر هستند.
ولی خب شاید هم پسند فرهنگی است!

میگویند وقتی کاری رو بلد نیستی یا انجام نده ! یا همون طوری که کار بلدین میگن انجام بده .
از دیشبی بهتر بود خیلی هم بهتر بود از نظر مزه ، ولی سفت شده بود و دلیلش همانیست که شما گفتید . گوشتش اصلن چرب نبود .
باید با همان گوشت گاو باشد! با گوشت گوزن و ... نمیشود .
اینجا ولی گوشت گوزن از گاو و گوسفند ارزان تر است ! همچنین بوقلمون از مرغ .
ولی حالا که حرفش شد یک بار خورش بادنجان را با Putenkeule درست کنید خیلی باحال میشود .
با این قسمت بالایی اش :
2953 2954

Reactor
11-15-2013, 12:39 AM
نه!! کاریست بس نا درست...
امروز 6 ِ من شد 10 صبح... امتحان هم پَرررررر... چقدر خوندیم و خوندیم...
اگه شب بیدار میمونی به نگر من نخوابی بهتره... ریسکش خیلی بالاست...
بیدار شدما... گفتم 5 دقیقه دیگه هم چشمو رو هم بزارم...5 دقیقه همان و ...
خیلی زد حال هست

عزیز من موبایل را کوک میکردی بعد میخوابیدی!
این را هم باید میگفتم؟
وقتی یک شبانه روز درس بخوانی و قرار باشد فقط 2 ساعت بخوابی باید حتما آلارم موبایل را فعال کنی و ترجیحا 2 متر آنورتر بگذاری که وقتی زنگ خورد مجبور باشی از جایت بلند بشی و آلارمش را خاموش کنی.
وقتی از سر جایت بلند بشی و زنگ را خاموش کنی به هوش میای و خواب از سرت هم میپرد.

این کارها را من خودم قبلا بارها انجام داده ام و سالم ترین شیوه ی بالا بردن راندمان در شب های امتحانات دشوار است.
اما مقداری هم نظم و دیسیپلین میخواهد:e00e:

مزدك بامداد
11-15-2013, 12:51 AM
میگویند وقتی کاری رو بلد نیستی یا انجام نده ! یا همون طوری که کار بلدین میگن انجام بده .
از دیشبی بهتر بود خیلی هم بهتر بود از نظر مزه ، ولی سفت شده بود و دلیلش همانیست که شما گفتید . گوشتش اصلن چرب نبود .
باید با همان گوشت گاو باشد! با گوشت گوزن و ... نمیشود .
اینجا ولی گوشت گوزن از گاو و گوسفند ارزان تر است ! همچنین بوقلمون از مرغ .
ولی حالا که حرفش شد یک بار خورش بادنجان را با Putenkeule درست کنید خیلی باحال میشود .
با این قسمت بالایی اش :
2953 2954

آنهم خوردم. ولی ران بوقلمون بوی چربی بدی میدهد و از همه بدتر بخش پایی آن است
که شما میگویید Unterkeule. ولی شگفت آور است که گوزن از گاو ارزان تر باشد!
+++
تنها سینه ی بوقلمون برای درست کردن کباب انار زده یا کباب حسینی بدر میخورد.


پارسیگر

mosafer
11-15-2013, 01:16 AM
خوک برای کباب (گریل) بازهم بهتر از گوزن است




اینکه خوک هر چیزی را می خورد تاثیری بر گوشت او ندارد؟(کار به حرام بودنش نزد اسلام ندارم)

مزدك بامداد
11-15-2013, 01:58 AM
اینکه خوک هر چیزی را می خورد تاثیری بر گوشت او ندارد؟(کار به حرام بودنش نزد اسلام ندارم)
2961
نه، این پندار ماست که خوک ها هر چیزی را میخورند.
ولی چنین نیست، بسیار هم خوش خوراک هستند و در
خوکداری ها به آنها سیب زمینی و جو و نان های کهنه ی
نانوایی ها و پودر های نیروبخش و زباله های میوه ها
مانند پوست سیب و ... میدهند و اینها با خوک های
بیابانی و یا گراز ها یکسان نیستند. آن ها از ناچاری
گاه لاشه ی جانوران را نیز میخورند و نه خوک پرورشی.
اگر در لجن دوست دارند غلت بخورند برای پیشگیری از
خرفستره (حشره) ها و انگل های پوستی است چون
پشم چندانی ندارند. مردم اروپا و آمریکا و چین و ...
هم به فراوانی انرا میخورند و پروفسور هم شده اند!

من خودم برای نمونه ژامبون ایتالیایی (پارما) و یا ژامبون
دودی آلمانی ( Schwartzwald-Rauchschinken)
و یا ژامبون"سِرانو" و همچنین مورتادلّای ایتالیایی سیردار
و پسته دار را بسیار دوست هم دارم، بویژه ژامبون کم چربی .


2962

پارسیگر

sonixax
11-15-2013, 02:02 AM
آنهم خوردم. ولی ران بوقلمون بوی چربی بدی میدهد و از همه بدتر بخش پایی آن است
که شما میگویید Unterkeule. ولی شگفت آور است که گوزن از گاو ارزان تر باشد!
+++
تنها سینه ی بوقلمون برای درست کردن کباب انار زده یا کباب حسینی بدر میخورد.

بله پایینش خیلی بیخود است و سوای بوی گندی که میدهد پُر تیغ هم هست !
گوزنهایی که میفروشند از این پرورشی هاست ! سوای آن در آلمان راه میروید مثل گربه و موش در تهران گوزن و آهو از جلویت رد میشود برای همین ارزان است .
الان آلدی استیکش را آورده کیلویی 15 یورو ! در صورتی که T-Bone گاو یا همین معمولی تر ها کیلیویی 20 و 22 یورو است !

sonixax
11-15-2013, 02:04 AM
همچنین مورتادلّای ایتالیایی

:e00e::e420:
این یکی شاهکار است :e420:

مزدك بامداد
11-15-2013, 02:07 AM
بله پایینش خیلی بیخود است و سوای بوی گندی که میدهد پُر تیغ هم هست !
گوزنهایی که میفروشند از این پرورشی هاست ! سوای آن در آلمان راه میروید مثل گربه و موش در تهران گوزن و آهو از جلویت رد میشود برای همین ارزان است .
الان آلدی استیکش را آورده کیلویی 15 یورو ! در صورتی که T-Bone گاو یا همین معمولی تر ها کیلیویی 20 و 22 یورو است !

شنیدم در جمهوری اسلامی گربه ها و سگ های بیابانی و خیابانی را هم سوسیس کرده و به مردم فروخته بودند!

مزدك بامداد
11-15-2013, 02:11 AM
..
الان آلدی استیکش را آورده کیلویی 15 یورو ! در صورتی که T-Bone گاو یا همین معمولی تر ها کیلیویی 20 و 22 یورو است !

استیک های گاو آرژانتینی هم ارزان تر و هم خوشمزه تر هستند.استیک های
امریکایی تنها در امریکا "اصیل" هستند و در اروپا یهو کوچک تر و بد تر میشوند!

sonixax
11-15-2013, 02:42 AM
شنیدم در جمهوری اسلامی گربه ها و سگ های بیابانی و خیابانی را هم سوسیس کرده و به مردم فروخته بودند!

شخصن یادمه یک قصابی در تهران گوشت خَر میفروخت درش را تخته کردند . گوشت سگ و گربه مال دوران بعد از من هستش .


استیک های گاو آرژانتینی هم ارزان تر و هم خوشمزه تر هستند.استیک های
امریکایی تنها در امریکا "اصیل" هستند و در اروپا یهو کوچک تر و بد تر میشوند!

اصولن هر چیزی کپی اش بد میشود . کپی بهتر از اصل من تا کنون ندیده ام !
استیک خوراک گاوچرانهاست و برای همین طبیعیست که بهتر از بقیه درست کنند .
همبرگر هم خوراک آلمانیهاست برای همین بهترین همبرگر دنیا را میتوانید در شهر هامبورگ نوش جان کنید . البته آمریکایی ها مدعی هستند که نخستین همبرگر دنیا در آمریکا ساخته شده :)) ولی چرند است .
Hamburger به زبان آلمانی یعنی هامبورگی/اهل هامبورگ/مربوط به هامبورگ . در صورتی که تا قبل از پخت نخستین همبرگر در آمریکا (1930) اصلن کلمه برگر در دایره لغاتشان وجود نداشته !!!

burger: definition of burger in Oxford dictionary (British World English) (http://www.oxforddictionaries.com/definition/english/burger)

Hamburger - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Hamburger)

یادمه در یک مستند در من و تو گفتش که اولین همبرگر دنیا در آمریکا پخته شده که پرت و پلاست و حقیقت ندارد .

همبرگری که در شهر هامبورگ و Block House (http://www.block-house.de/) یا Jim Block (https://www.jim-block.de/) میتوانید بخورید بی نظیر است - البته استیکهای Block House (http://www.block-house.de/) هم بسیار لذیذ و خوشمزه هستند .من هر وقت آن وری ها آفتابی میشوم حتمن سراغ این رستورانها میروم ، البته Block House (http://www.block-house.de/) در بقیه آلمان هم هست .

Theodor Herzl
11-15-2013, 02:46 AM
من از خوردن گوشت بالا می‌‌آورم ، نمیدونم چطوری با اینهمه لذت از گوشت خوردن حرف می‌زنید! من در عوض ۲ کیلو پرتغال میبینم گل از گلم می‌شکفد یا زمانی‌ که خیار را با گوجه خرد کرده و نمک میزنم با نان میخورم!

sonixax
11-15-2013, 02:49 AM
من از خوردن گوشت بالا می‌‌آورم ، نمیدونم چطوری با اینهمه لذت از گوشت خوردن حرف می‌زنید! من در عوض ۲ کیلو پرتغال میبینم گل از گلم می‌شکفد یا زمانی‌ که خیار را با گوجه خرد کرده و نمک میزنم با نان میخورم!

خوب من هم وقتی کلم پخته و هویج پخته و برنجِ کته و کته ماست و آلبالو پلو و اینها میبینم بالا میاورم ! ولی نمیگویم که !!! و گیاهخواران اینها را با لذت تمام میخورند !
همچنین نیک که بنگرید کسانی که از کودکی (5-6 سالگی) یا از ابتدا گیاهخوار بوده اند همگی ریزه میزه و ضعیف هستند ، به خصوص آنهایی که لبنیات هم مصرف نمیکنند .

kourosh_bikhoda
11-15-2013, 09:00 AM
مردم اروپا و آمریکا و چین و ...
هم به فراوانی انرا میخورند و پروفسور هم شده اند!:e057::e412:

kourosh_bikhoda
11-15-2013, 09:03 AM
شنیدم در جمهوری اسلامی گربه ها و سگ های بیابانی و خیابانی را هم سوسیس کرده و به مردم فروخته بودند!
یک زمانی با یکی از بازرسین اداره بهداشت تهران صحبت می کردم. تعریف میکرد در جاجرود یک بار گزارش بهشون رسیده و رفتند برای بازرسی. یک سوله دیدند که مثل باتلاق کثیف و لجن آلود بوده و داخلش بیشتر خر و کمتر سگ و گربه رو افغانیا چرخ می کردند و سوسیس کالباس فله درست می کردند. اون مادرقحبه ای هم که مسئول اونجا بوده انگار مبلغ کلانی جریمه شده و زندانم رفته.

Anarchy
11-15-2013, 09:29 AM
دوستان خوشمان آمد :e417: ... باز هم از این بحث های شیرین و لطیف بکنید !!

مزدك بامداد
11-15-2013, 09:44 AM
خوب من هم وقتی کلم پخته و هویج پخته و برنجِ کته و کته ماست و آلبالو پلو و اینها میبینم بالا میاورم ! ولی نمیگویم که !!! و گیاهخواران اینها را با لذت تمام میخورند !
همچنین نیک که بنگرید کسانی که از کودکی (5-6 سالگی) یا از ابتدا گیاهخوار بوده اند همگی ریزه میزه و ضعیف هستند ، به خصوص آنهایی که لبنیات هم مصرف نمیکنند .
من نه از گیاهی و نه از گوشتی بدم نمیآید چون تندرستی در گوناگونی گسارش خوراک است.
هر چیزی هم در جای خودش خوب است، برای نمونه در زمستان آش رشته و میرزا قاسمی
و کشک بادنجان و یا بادنجان کباب با گردو و یا فسنجان بیشتر از تابستان مزه میدهد و
کباب در پیک نیک در تابستان، یا سالاد شیرازی و آبدوغ خیار و ... برای تابستان خوب
هستند. با چیزهایی مانند البالو پلو و زرشک پلو و عدس پلو و لوبیا پلو و کلم پلو و ..
هم هیچ گرفتاری ندارم. ماهی هم برای تندرستی خوب است و کمابیش با همه چی میتوان
خورد، بویژه ماهی شور که مانند نمک است، هم با سبزی پلو و هم با باقالی قاتوق
میشود خورد و هم با کته ی ساده. این را میدانید که اگر تنها یکسویه بخوراکیم، بیمار
میشویم، برای نمونه گوشت خوری ، اسید اوره را بالا میبرد و گیاهخواری به کمبود
پروتئین می انجامد و تن و روان را فرومیکاهد، مگر اینکه کیلوکیلو گیاه و سویا بخورید.



Was anderes:
Ich möchte ab und zu, mein Deusch hier in "Patogh" üben, weil
ich es sonst vergesse und weil Sie Deutsch können.
Ist es hier erlaubt, wenn man ab und zu was in Deutsch schreibt?
Ich möchte nicht extra in Fremdsprachen -Zweig des Forums schreiben.

پارسیگر

مزدك بامداد
11-15-2013, 09:54 AM
دوستان خوشمان آمد :e417: ... باز هم از این بحث های شیرین و لطیف بکنید !!
2963
این برای زنگ تفریح و انرژی گرفتن است برای روند پسین !
همان حوله و ستل آب و شستن زخمها با اسفنج آب و سرکه ...

پارسیگر

kourosh_bikhoda
11-15-2013, 10:07 AM
این برای زنگ تفریح و انرژی گرفتن است برای روند پسین !
همان حوله و ستل آب و شستن زخمها با اسفنج آب و سرکه ...
بله جناب مزدک. دلتون خوش نباشه که رهاتون کردیم. به حول قوه ی اسپاگتی قویتر از گذشته برمیگردیم :e404:

مزدك بامداد
11-15-2013, 10:08 AM
یادمه در یک مستند در من و تو گفتش که اولین همبرگر دنیا در آمریکا پخته شده که پرت و پلاست و حقیقت ندارد .
میدانید که نزدیک نیم مردم آمریکای پیشین، المانی بودند و
میگویند که کم مانده بود که در رای گیری، آلمانی (هم) زبان
کشوری بشود. در آمریکا میتوان شهر ها/شهرک هایی را دید که درست
مانند آلمان هستند و برای نمونه جشن اکتبر، که بیشتر برای آبجوخوری
آلمانی هاست را هم برگزار میکنند و یا از این نان های پنجره ای
Bretzel؟ درست میکنند که گویا ویژه ی Schwab هاست.
این است که شاید برخی کوچگران از هامبورگ، به راستی در
آمریکا که گوشت فراوان تر و ارزانتر از آلمان بوده، این را درست
کردند و به یاد شهر میهنشان اینگونه نام نهادند. چون میدانیم که
این ها یاد شهر ها و زادگاه های پیشین خود را گرامی میداشتند.

پارسیگر

مزدك بامداد
11-15-2013, 10:11 AM
بله جناب مزدک. دلتون خوش نباشه که رهاتون کردیم. به حول قوه ی اسپاگتی قویتر از گذشته برمیگردیم :e404:
:e057:
:e00e:
درسته، پس میدانید که چه بر سرتان خواهد امد!



پارسیگر

mosafer
11-15-2013, 10:53 AM
شنیدم در جمهوری اسلامی گربه ها و سگ های بیابانی و خیابانی را هم سوسیس کرده و به مردم فروخته بودند!


ما که نشنیدیم گربه را ،میزان سگ هم به مراتب کمتر از الاغ بود

Anarchy
11-15-2013, 11:01 AM
ما که نشنیدیم گربه را ،میزان سگ هم به مراتب کمتر از الاغ بود

به طور رسمی چیزی اعلام نشده اما من به چند گزارش غیر رسمی از این موارد شنیدم... دیگه وقتی الاغ هست ، چرا گربه نباشه :e407:!!

مزدك بامداد
11-15-2013, 11:34 AM
ما که نشنیدیم گربه را ،میزان سگ هم به مراتب کمتر از الاغ بود
2966
2967

Theodor Herzl
11-15-2013, 01:32 PM
مشکل اخلاقی‌ دوستانی که گاو و گوسپند میخورند ، با خوردن گربه و الاغ چیست؟ چرا یکی‌ دوست و دیگری غذا هست؟ فکر کنم تنها ایراد قضیه این باشد که درست label نکردند که این سوسیس مثلا از چه گوشتی است!

مزدك بامداد
11-15-2013, 01:43 PM
مشکل اخلاقی‌ دوستانی که گاو و گوسپند میخورند ، با خوردن گربه و الاغ چیست؟ چرا یکی‌ دوست و دیگری غذا هست؟ فکر کنم تنها ایراد قضیه این باشد که درست label نکردند که این سوسیس مثلا از چه گوشتی است!
گرفتاری "اخلاقی" که نداریم، ولی چند چیز:
١- اگر سوسیس به نام گوشت گاو میخریم، باید گوشت گاو
هم تویش باشد نه لوبیا پخته و گوشت گربه(همان برچسب)
٢- در چین سگ هم میخورند ولی در فرهنگ من نبوده که گوشت
گربه و جانواران گوشتخوار را بخورم، پس اگر بدانم گربه است، نمیخورم.
۳- این به دوستی با گربه هم پیوندی ندارد، من ران غورباغه هم که در فرانسه
خوراک گرانی هم هست نمیخورم چون گرفتاری فرهنگی با وزغ خواری دارم .
ولی ما گوسپند هم گاه در باغمان داشتیم و من هم با او بازی میکردم و هندوانه
بهش میدادم (دوستی) و سپس هم خورده میشد و گرفتاری نداشتم با این داستان.

پارسیگر

Theodor Herzl
11-15-2013, 02:08 PM
خوب من حیوانات دوستانم هستند و با آنها رابطه عاطفی دارم و من دوستان خود را نمی‌خورم! من الان سگم مریض بشود ، اگر لازم باشد منزل خود را بفروشم که خرج او بکنم ، این کار را خواهم کرد!

Reactor
11-15-2013, 02:23 PM
سرمایه دار ها اکنون به آموزش خودشان میپردازند، پیستر همواره چنین بود که بیشتر
سرمایه داران و خانها[1] و بویژه عرب های فرمانروا بر ایران و .. خواندن و نوشت را
کار موالی ( نوکران) میدانستند و برای همین کمابیش همه ی دانشمندان جهان
اسلام ایرانی بوده اند و نه عرب، برای همین بیشتر بازاری ها و سرمایه دار ها و خانها
هم بیسواد بوده اند و کارهای نوشتن و شمارگری شان را رایزن و سرایگردان[2] ( مباشر= منجر)
شان انجام میداده و وزیران هم همین را برای شاه انجام میداده اند. به دیگر زبان اگر شما
سرمایه دار باشید، نیازی به دبستان رفتن ندارید. فراگیری زبان هم پیوندی به فراگیری دانش
ندارد و هرکس خودبخود زبان مادری اش را همنجوری یاد میگیرد، مگر اینکه از کوچگران[3] به
کشور بیگانه باشید که انگاه ، نخستین زادمان[4] شما باید بیاموزد و زادمان های پسین، دیگر
در ان فرهنگ زاده و گوارده[5] خواهند شد.


همانطور که بارها و بارها گفتم شما از سیستم سرمایه داری هیچ! نمیدانید.

مقایسه کردن سرمایه داری سال 2013 با زمان پارینه سنگی خود دلیل ادعای من هست.

سرمایه داری از سال 1971 به این سمت حتی با 1971 نسبت به قبل زمین تا آسمان تفاوت دارد.
حبابی شدن بازارها و بحران های مختلف اقتصادی دلیلش همین است.

آنوقت شما دارید سرمایه داری 2014 را با خان ها و بازاری ها و عرب های مهاجم مقایسه میکنید؟

سیستم سرمایه داری فعلی حتی با بازار سنتی ایران هم منافات دارد.
در همین رکود اخیر هم بازاری های سنتی ایرانی و حتی صاحبان شرکت ها(که قاعدتا باید سرمایه دارهای تحصیل کرده و بروز باشند) شلاقش را خوردند و خیلی دردشان گرفت و دارند کم کم احساسش میکنند!
خیلی ها که ادعایشان میشد ورشکست شدند یا پول از دست دادند!

با سیستم سرمایه داری جدید, در آینده بیشتر و طوفانی تر شاهد این قبیل اتفاقات خواهیم بود.
مگر اینکه میزان دانش و اطلاعات مالی فرد سرمایه دار از "قوانین پولی امروزی" بالا برود.

سرمایه داری امروزی رابطه ای مستقیم با میزان اطلاعات و مطالعه و یادگیری و آموزش فرد دارد.
در آینده کسی که دانش و آموزش مالی نداشته باشد کلاهش پس معرکه است.

امروزه, شما میتوانید با یک لپ تاپ و یک خط اینترنت هر 1 تومان پولتان را 10 تومان کنید بدون اینکه از لوازم سرمایه داری سنتی استفاده کنید.
اما باید آموزش و مطالعه و اطلاعات داشته باشید.

اما شما که از این چیزها سر در نمی آورید!
چون مبنای قضاوت شما, هنوز هم معیار عصر حجر و زمان دایناسورها است!

mosafer
11-15-2013, 02:56 PM
گرفتاری "اخلاقی" که نداریم، ولی چند چیز:
١- اگر سوسیس به نام گوشت گاو میخریم، باید گوشت گاو
هم تویش باشد نه لوبیا پخته و گوشت گربه(همان برچسب)
٢- در چین سگ هم میخورند ولی در فرهنگ من نبوده که گوشت
گربه و جانواران گوشتخوار را بخورم، پس اگر بدانم گربه است، نمیخورم.
۳- این به دوستی با گربه هم پیوندی ندارد، من ران غورباغه هم که در فرانسه
خوراک گرانی هم هست نمیخورم چون گرفتاری فرهنگی با وزغ خواری دارم .
ولی ما گوسپند هم گاه در باغمان داشتیم و من هم با او بازی میکردم و هندوانه
بهش میدادم (دوستی) و سپس هم خورده میشد و گرفتاری نداشتم با این داستان.

پارسیگر
فرهنگ شما چیست که اجازه نمیدهد گوشت گربه بخورید ولی خوک را آری؟

mosafer
11-15-2013, 03:03 PM
به طور رسمی چیزی اعلام نشده اما من به چند گزارش غیر رسمی از این موارد شنیدم... دیگه وقتی الاغ هست ، چرا گربه نباشه :e407:!!


من الاغش رو هم قبل از اینکه رسمی اعلام کنند شنیدم سگ را هم رسمی، جایی نشنیدم
اتفاقا امروز هر گربه ای دیدم با خود اندیشیدم که این گربه چه دارد که از گوشتش سوسیس درست کنند؟:e406:




2966
2967


؟؟؟؟؟

Reactor
11-15-2013, 03:10 PM
شنیدم در جمهوری اسلامی گربه ها و سگ های بیابانی و خیابانی را هم سوسیس کرده و به مردم فروخته بودند!

درست است. ایسنا هم نوشت.
چند نفر را دستگیر کردند که گربه های خیابانی بیچاره را میکشتند.
ظاهرا کیسه هایی روی دوششان بوده که مامور انتظامی بدلیل شک کردن آن هارا بازرسی میکند و تعداد زیادی جنازه ی گربه پیدا میکند.
در بازجویی ها آن ها میگویند که برای تعدادی از سوسیس کالباس فروش های تهران مواد خام! فراهم میکنند.

به همین علت سوسیس و کالباس و فست فود را همیشه باید از فروشگاه و مغازه ها و مارک های معتبر خرید.

مزدك بامداد
11-15-2013, 03:22 PM
گربه چه دارد که از گوشتش سوسیس درست کنن
~400 g

مزدك بامداد
11-15-2013, 03:30 PM
فرهنگ شما چیست که اجازه نمیدهد گوشت گربه بخورید ولی خوک را آری؟
گفتم که جانوران گوشتخوار/درنده مانند گربه و .. را نمیخورم.
جانورانی که گیاه میخورند، در رده ی طبیعی خوراک جانوران
گوشتخوار ( مانند آدم و پلنگ) هستند و خوردن آنها طبیعی تر
از خوردن جانوران رده ی دوم، که خودشان گوشتخوار هستند
میباشد. اگر از طبیعت یاد بگیریم میبینیم که شیر ، گرگ را
نمیخورد (نمونه وار) و یا اگر بخورد از ناچاری است ، ولی
خرگوش و گوزن و گاو و ... را میخورد. خوک هم در سرشت،
گیاهخوار است ( از دندان های جانوران هم میتوان این را دریافت)،
و از ان گذشته، از دام ها هم به شمار میرود ( خانگی است)

پارسیگر

مزدك بامداد
11-15-2013, 03:46 PM
همانطور که بارها و بارها گفتم شما از سیستم سرمایه داری هیچ! نمیدانید.

مقایسه کردن سرمایه داری سال 2013 با زمان پارینه سنگی خود دلیل ادعای من هست.

سرمایه داری از سال 1971 به این سمت حتی با 1971 نسبت به قبل زمین تا آسمان تفاوت دارد.
حبابی شدن بازارها و بحران های مختلف اقتصادی دلیلش همین است.

آنوقت شما دارید سرمایه داری 2014 را با خان ها و بازاری ها و عرب های مهاجم مقایسه میکنید؟

سیستم سرمایه داری فعلی حتی با بازار سنتی ایران هم منافات دارد.
در همین رکود اخیر هم بازاری های سنتی ایرانی و حتی صاحبان شرکت ها(که قاعدتا باید سرمایه دارهای تحصیل کرده و بروز باشند) شلاقش را خوردند و خیلی دردشان گرفت و دارند کم کم احساسش میکنند!
خیلی ها که ادعایشان میشد ورشکست شدند یا پول از دست دادند!

با سیستم سرمایه داری جدید, در آینده بیشتر و طوفانی تر شاهد این قبیل اتفاقات خواهیم بود.
مگر اینکه میزان دانش و اطلاعات مالی فرد سرمایه دار از "قوانین پولی امروزی" بالا برود.

سرمایه داری امروزی رابطه ای مستقیم با میزان اطلاعات و مطالعه و یادگیری و آموزش فرد دارد.
در آینده کسی که دانش و آموزش مالی نداشته باشد کلاهش پس معرکه است.

امروزه, شما میتوانید با یک لپ تاپ و یک خط اینترنت هر 1 تومان پولتان را 10 تومان کنید بدون اینکه از لوازم سرمایه داری سنتی استفاده کنید.
اما باید آموزش و مطالعه و اطلاعات داشته باشید.

اما شما که از این چیزها سر در نمی آورید!
چون مبنای قضاوت شما, هنوز هم معیار عصر حجر و زمان دایناسورها است!
این گیر دادن شما هم بیجاست. نخست این که خود من از گذشته سخن گفتم،
دیگر اینکه امروزه، رفتن به دبستان ناچاری است و کسی نمیتواند کودکش
را به دبستان نفرستد ( دستکم در کشور های پیشرفته) و سخن ما هم همچنان
درست است که سرمایه دار ( و نه کسی که هنوز سرمایه دار نشده و در پی آن
است) نیازی به خرخوانی و هتّا دبستان رفتن هم ندارد، چرا که امروزه، رایزن های
آگاه و توانا ، برای خانواده های سرمایه داران کار میکنند ( درست مانند مباشر
خان ها) و آنها نیازی ندارند که خودشان، به کارشناسی سرایداشتی، کارشناسی
بازار، اینترنت! و ... آشنا باشند. برای نمونه پاریس هیلتون همه اش در پارتی
است و کمپانی ها و دارایی اش را سرایگردان ها و رایزنان او برایش میگردانند !
در دبستان/دبیرستان هم cheerleader بوده و هفده سالگی هم آمده بیرون!


پارسیگر

Mehrbod
11-15-2013, 04:15 PM
Was anderes:
Ich möchte ab und zu, mein Deusch hier in "Patogh" üben, weil
ich es sonst vergesse und weil Sie Deutsch können.
Ist es hier erlaubt, wenn man ab und zu was in Deutsch schreibt?
Ich möchte nicht extra in Fremdsprachen -Zweig des Forums schreiben



Ich habe dieses Buch heruntergeladen: 2970

http://www.daftarche.com/images/imported/2013/11/2.jpeg


Und ich kann noch nicht glauben, wie viele Regeln und Teilregeln usw. gibt es! und was noch lustiger ist, manchmal gibt es mehrere Ausnahmen als Regeln!! :)))))

Tatsächlich das Lesen ist sehr einfach, aber reden, das ist eine ganz andere Sache!

کافر_مقدس
11-15-2013, 04:55 PM
من از خوردن گوشت بالا می‌‌آورم ، نمیدونم چطوری با اینهمه لذت از گوشت خوردن حرف می‌زنید!


خوب من حیوانات دوستانم هستند و با آنها رابطه عاطفی دارم و من دوستان خود را نمی‌خورم! من الان سگم مریض بشود ، اگر لازم باشد منزل خود را بفروشم که خرج او بکنم ، این کار را خواهم کرد!

درود بر شما ...! http://www.daftarche.com/images/imported/2013/11/11.png

براستی که قلب هر انسان رو میشه از روی رفتارش با حیوانات داوری کرد

http://www.daftarche.com/images/imported/2013/11/38.jpg

کافر_مقدس
11-15-2013, 05:19 PM
من از خوردن گوشت بالا می‌‌آورم ، نمیدونم چطوری با اینهمه لذت از گوشت خوردن حرف می‌زنید!


خوب من حیوانات دوستانم هستند و با آنها رابطه عاطفی دارم و من دوستان خود را نمی‌خورم! من الان سگم مریض بشود ، اگر لازم باشد منزل خود را بفروشم که خرج او بکنم ، این کار را خواهم کرد!

درود بر شما ...! http://www.daftarche.com/images/imported/2013/11/11.png

براستی که قلب هر انسان رو میشه از روی رفتارش با حیوانات داوری کرد

http://www.daftarche.com/images/imported/2013/11/38.jpg

kourosh_bikhoda
11-15-2013, 06:06 PM
اگر از طبیعت یاد بگیریم میبینیم که شیر ، گرگ را
نمیخورد (نمونه وار) و یا اگر بخورد از ناچاری است ، ولی
خرگوش و گوزن و گاو و ... را میخورد.
شیر به این دلیل گرگ رو نمیخوره که برای خوردن گرگ لازمه با چنگ و دندانش مبارزه کنه ولی به این دلیل خرگوشو میخوره که خرگوش جلوی شیر مبارزه نمیکنه. یعنی به دنبال شکارهایی هست که به مراتب راحت تر شکار بشند. به خاطر اونی که شما گفتید نیست که نمیدونم رده ی اول و رده ی دوم و اینها

Mehrbod
11-15-2013, 06:27 PM
شیر به این دلیل گرگ رو نمیخوره که برای خوردن گرگ لازمه با چنگ و دندانش مبارزه کنه ولی به این دلیل خرگوشو میخوره که خرگوش جلوی شیر مبارزه نمیکنه. یعنی به دنبال شکارهایی هست که به مراتب راحت تر شکار بشند. به خاطر اونی که شما گفتید نیست که نمیدونم رده ی اول و رده ی دوم و اینها

از همینرو هم گوشت خرگوش و گوسپند و بویژه مرغ و ماکیان, برای ما هوگوارتر و خوشمزه‌تر هستند.

پارسیگر

kourosh_bikhoda
11-15-2013, 07:09 PM
آقا کیست مرا یاری کند؟
کسی میدونه پشت و روی لنز طبی رو چطور میشه تشخیص داد؟
من در مورد تاه زدنش و این چیزا یه چیزایی خوندم.

2972

ولی این یه مقدار غیرعملیه. کسی تجربه عملی داره؟ اهل عمل داریم؟

Reactor
11-15-2013, 08:58 PM
این گیر دادن شما هم بیجاست. نخست این که خود من از گذشته سخن گفتم،
دیگر اینکه امروزه، رفتن به دبستان ناچاری است و کسی نمیتواند کودکش
را به دبستان نفرستد ( دستکم در کشور های پیشرفته)

این که سیستم آموزشی فعلی نوعی وقت تلف کردن است فقط نظر شما نیست.
تئوریسین های سرمایه داری هم چنین نظری دارند.
درست است که امروزه, پول و ثروت, نقش تعیین کننده ای در خوشبختی افراد دارد.
اما مهم اینجاست که این امر موضوع انحصاری نیست!
در دنیای امروز هر فردی میتواند به شرط داشتن اطلاعات مالی, در مدت کوتاهی پله های سرمایه داری را به سرعت طی کند.

من هم معتقدم بسیاری از آموزش های مدرسه به کودکان, هدر دادن وقت کودک است.
اما من میگویم, "آموزش امور مالی" باید جای بسیاری از دروس بیخود مدرسه را بگیرد.
چون با "آموزش مالی" کودک بسادگی وقتی بالغ شد, میتواند نیازهای مالی اش را بر آورده کند.
دیگر دولت یا حکومت نمیتواند سرش را گول بمالد که آب و برق را مجانی میکنیم.
یا چاه های نفت و معادنش را بخاطر یک لقمه نان یارانه بفروشد.

کسی که از امور مالی سر در بیاورد, هیچ دولت یا حکومتی نمیتواند با گول زدنش, حقش را پایمال کند.
خودش برای خودش پول در می آورد و ثروتمند میشود و بخاطر چندرغاز خود فروشی نمیکند.

در هر شرایطی حتی وقتی بخاطر حماقت دولت مردان, تورم یا بحران اقتصادی بوجود می آید, میتواند آقای خودش باشد و خم به ابرو نیاورد و ثروت کسب کند.

من میگویم سیستم آموزشی فعلی غلط است و به این دلیل.
من مطمئنم با تغییر سیستم آموزشی, میتوان انسان های به مراتب با هوش تری تربیت کرد.


سخن ما هم همچنان
درست است

بنده آگاهم. این اصلی که فرمودید در هنگام بحث با شما همچون قوانین نیوتن, همیشه درست است. سخن شما همیشه و در هر شرایطی درست است رئیس جان.


سرمایه دار ( و نه کسی که هنوز سرمایه دار نشده و در پی آن
است) نیازی به خرخوانی و هتّا دبستان رفتن هم ندارد، چرا که امروزه، رایزن های
آگاه و توانا ، برای خانواده های سرمایه داران کار میکنند ( درست مانند مباشر
خان[1] ها) و آنها نیازی ندارند که خودشان، به کارشناسی سرایداشتی[2]، کارشناسی
بازار، اینترنت! و ... آشنا باشند.

هم شما و هم هر فرد دیگری میتواند از مشاوره با کارشناسان و تحلیل گران سود ببرد.

مشاوره با یک کارشناس اقتصادی یا وکیل, انحصاری نیست و همه میتوانند از آن استفاده ببرند.

مشکل اینجاست که خیلی ها نمیدانند و فکر میکنند حتما باید ثروت بیل گیتس داشت تا از این مشاوره ها سود برد.

مشاور مالی کارش همین است که بسته به میزان سرمایه و ریسک و دانش افراد, به آن ها پیشنهاد سرمایه گذاری میدهد و سبد سرمایه برایشان درست میکند.

اما اصلی همیشه پابرجاست.
"هیچ کس جز شما دلش برای پول شما نمیسوزد"



برای نمونه پاریس هیلتون همه اش در پارتی
است و کمپانی ها و دارایی اش را سرایگردان[3] ها و رایزنان او برایش میگردانند !
در دبستان/دبیرستان هم cheerleader بوده و هفده سالگی هم آمده بیرون!

خوب پاریس هیلتون بسیار شانس آورده که جزو هیلتون ها شده.
من و شما هم اگر بودیم همین کار را میکردیم.
خوب یکی هم اینجوری پول دارد و حالش را میبرد.

اما نکته ای را نادیده گرفتید.
اکثر قریب به اتفاق تاجران, پیوسته بدنبال مطالعه و کسب دانش هستند.
مثلی در دنیای سرمایه هست که بالا عرض کردم به این مضمون:"هیچ کس جز شما دلش برای پول شما نمیسوزد"
مشاوران سرمایه داری, چه مشاور بیل گیتس باشند و چه پاریس هیلتون و چه مرحوم اسامه بن لادن, همیشه اگر ببینند که شما اطلاعی از شرایط بازار ندارید, برای حفظ اعتبارشان, کم ریسک ترین و در نتیجه کم بازده ترین سرمایه گذاری ها را به شما پیشنهاد میکنند.

در صورتیکه اگر اطلاعات مالی و قدرت تشخیص داشته باشید, پربازده ترین بازار ها را انتخاب میکنید.

به همین علت است که هیلتون بزرگ, هر سال از سرمایه اش 320 درصد بازده میگرفت اما نوه اش 20 درصد بازده هم به زور میگیرد.

اما اگر بجای مُفت خوردن و خوابیدن, مثل نوه های روچیلد یا فرزند رابرت مرداک بود الان با آن ثروت و اعتبار پدری اش, برای خودش بانک های زنجیره ای پاریس هیلتون داشت.


بهرحال زندگی همین است. این دختر که حتی در باک بنزین ماشینش را بلد نیست باز کند و زنگ میزند بیایند برایش باز کنند هم شانس آورده و در آن خانواده متولد شده.
اما این دلیل منطقی نیست که بگوییم همه ی سرمایه دارها مفت خور هستند چون پاریس هیلتون مفت خور است.
(به علاوه اینکه من خودم هم از این دختر بچه ننه بدم می آید)

iranbanoo
11-15-2013, 09:23 PM
ولی این یه مقدار غیرعملیه. کسی تجربه عملی داره؟ اهل عمل داریم؟
چرا غیر علمیه؟
تقعر لنز ملاک تشخیصه..خصوصا تو لنزای طبی.
وگرنه تو چشم معلوم میشه:))

homayoun
11-15-2013, 09:55 PM
مهربد جان

میتوانی یک دستور هم مانند بیگانه زدا بسازی که اگر آن را بزنیم واژگان بیگانه در نوشتار را ستاره دار کند و در پایین پارسیک آن ها بنویسد؟

سپاس

کافر_مقدس
11-15-2013, 10:04 PM
اما اگر بجای مُفت خوردن و خوابیدن, مثل نوه های روچیلد یا فرزند رابرت مرداک بود الان با آن ثروت و اعتبار پدری اش, برای خودش بانک های زنجیره ای پاریس هیلتون داشت.

بهرحال زندگی همین است. این دختر که حتی در باک بنزین ماشینش را بلد نیست باز کند و زنگ میزند بیایند برایش باز کنند هم شانس آورده و در آن خانواده متولد شده.

اما این دلیل منطقی نیست که بگوییم همه ی سرمایه دارها مفت خور هستند چون پاریس هیلتون مفت خور است.

(به علاوه اینکه من خودم هم از این دختر بچه ننه بدم می آید)

دوست عزیز ، لطفن به مقدسات میلیون ها نفر توهین نکنید!http://www.daftarche.com/images/imported/2013/02/8.png

پاریس خانم جیگر ماست!http://www.daftarche.com/images/imported/2013/04/26.png

http://www.daftarche.com/images/imported/2013/11/41.jpg

Mehrbod
11-15-2013, 10:06 PM
مهربد جان

میتوانی یک دستور هم مانند بیگانه زدا بسازی که اگر آن را بزنیم واژگان بیگانه در نوشتار را ستاره دار کند و در پایین پارسیک آن ها بنویسد؟

سپاس

شوربختانه نه به این آسانی, چون از بیخ برابرها‌یِ "فارسی" را نداریم, تنها توضیح آنها را داریم.
ب.ن. بهریستن میدهد: "بهره جستن; استفاده کردن" که خود "بهره جستن" باز پارسیکه.

یکی باید دیرتر برابرهای موبه‌موی "فارسی" اینها را هم بیاموزاند.

پارسیگر

mosafer
11-15-2013, 10:47 PM
گفتم که جانوران گوشتخوار/درنده مانند گربه و .. را نمیخورم.
جانورانی که گیاه میخورند، در رده ی طبیعی خوراک جانوران
گوشتخوار ( مانند آدم و پلنگ) هستند و خوردن آنها طبیعی تر
از خوردن جانوران رده ی دوم، که خودشان گوشتخوار هستند
میباشد. اگر از طبیعت یاد بگیریم میبینیم که شیر ، گرگ را
نمیخورد (نمونه وار) و یا اگر بخورد از ناچاری است ، ولی
خرگوش و گوزن و گاو و ... را میخورد. خوک هم در سرشت،
گیاهخوار است ( از دندان های جانوران هم میتوان این را دریافت)،
و از ان گذشته، از دام ها هم به شمار میرود ( خانگی است)

پارسیگر

ولی شما گفتید


در فرهنگ من نبوده

sonixax
11-15-2013, 10:48 PM
دوستان خوشمان آمد ... باز هم از این بحث های شیرین و لطیف بکنید !!

خَر چرخ کردن ؟ یا استیک و همبرگر و اینها ؟

مزدك بامداد
11-15-2013, 10:48 PM
براستی که قلب هر انسان رو میشه از روی رفتارش با حیوانات داوری کرد
:e421:
خوردن حیوانات بد رفتاری با آنها نیست.
ما از جانوران نگه داری میکنیم و زندگی
خوبی دارند و کنکور هم نباید بدهند و نماز
جمعه هم نباید بروند و پیش از اینکه دچار
درد پیری بشوند، تند و آسان و بی درد
کشته شده و ما آنهارا بهجای اینکه کرمها
بخوردندشان، میخوریم. این قانون طبیعت
است. اگر ما دام هارا نخوریم، نیازی هم
به پروردن آنها نخواهد بود و زادمانشان
از روی زمین برکنده خواهد شد، مگر اینکه
چند گیاهخوار بیکار پیدا بشوند که به هزینه ی
خود گاو و گوسپند را پرورش داده و برای
آنها خانه ی سالمندان باز کنند.
----
من هم میگویم که هر کس کاهوی بیچاره و
کلم بدبخت را میبرد و از برگهایش جدا میکند
و سپس در اب داغ میپزد و آ و سالاد درست
میکند، با آن گیاه بدرفتاری میکند و کلا ً قاتل است!!

sonixax
11-15-2013, 10:53 PM
من نه از گیاهی و نه از گوشتی بدم نمیآید چون تندرستی در گوناگونی گسارش[1] خوراک است.
هر چیزی هم در جای خودش خوب است، برای نمونه در زمستان آش رشته و میرزا قاسمی
و کشک بادنجان و یا بادنجان کباب با گردو و یا فسنجان بیشتر از تابستان مزه میدهد و
کباب در پیک نیک در تابستان، یا سالاد شیرازی و آبدوغ خیار و ... برای تابستان خوب
هستند. با چیزهایی مانند البالو پلو و زرشک پلو و عدس پلو و لوبیا پلو و کلم پلو و ..
هم هیچ گرفتاری ندارم. ماهی هم برای تندرستی خوب است و کمابیش با همه چی میتوان
خورد، بویژه ماهی شور که مانند نمک است، هم با سبزی پلو و هم با باقالی قاتوق
میشود خورد و هم با کته ی ساده. این را میدانید که اگر تنها یکسویه بخوراکیم، بیمار
میشویم، برای نمونه گوشت خوری ، اسید اوره را بالا میبرد و گیاهخواری به کمبود
پروتئین می انجامد و تن و روان را فرومیکاهد، مگر اینکه کیلوکیلو گیاه و سویا بخورید.

از گیاهان بدم نمیاد ! از کلم پخته و هویج پخته و مانند اینها بدم میاد .
کشک بادمجان که آخرش است :e00e:

Reactor
11-15-2013, 10:54 PM
دوست عزیز ، لطفن به مقدسات میلیون ها نفر توهین نکنید!

پاریس خانم جیگر ماست!

من نگفتم قابل کردن نیست. گفتم لوس و بچه ننه است.
در همان هالیوود هم بخاطر اسکل بودنش مسخره اش میکنند و سلیبریتی ها باهاش حال نمیکنند.
درخواست دادن فیت با خیلی از موزیک باند ها را داد اما کمتر کسی پذیرفت.
در صورتیکه جاستین بیبر که اینقدر مسخره اش میکنند در هالیوود محبوبیت بیشتری داشت.

البته ایشان خیلی هم کسخل هست.
دختری که بیلیونر است و پدر و مادرش تجار برجسته ای بودند و نام پدربزرگش شهرت جهانی دارد که آن همه بین تجار آمریکایی اعتبار دارد, به یکباره همچون فاحشه ها لباس میپوشد و گروپ سکس میکند و فیلم های پورن خودش را پی در پی روی اینترنت آپلود میکند تا نوجوانان ببینند و پای کامپیوتر جَلق بزنند و در جواب خبر نگار غَش غَش بخندد و بگوید " چه جالب" معلوم است که عقل درست و درمانی ندارد.

مزدك بامداد
11-15-2013, 11:03 PM
شیر به این دلیل گرگ رو نمیخوره که برای خوردن گرگ لازمه با چنگ و دندانش مبارزه کنه ولی به این دلیل خرگوشو میخوره که خرگوش جلوی شیر مبارزه نمیکنه. یعنی به دنبال شکارهایی هست که به مراتب راحت تر شکار بشند. به خاطر اونی که شما گفتید نیست که نمیدونم رده ی اول و رده ی دوم و اینها

چرا، در هرم خوراکی رده بندی یک و دو و .. است. برای نمونه، برای هر یک یکان
گوشت جانوران رده ی یکم (گیاهخوار) ، ده یکان پروتئین گیاهی نیاز است و برای هر یکان پروتئین
جانوران گوشتخوار (رده ٢) ، ده یکان پروتئینی جانوران رده یکم (گیاهخوار) نیاز است.
پس ما برای یک یکان گوشت خود نیاز به سد یکان پروتئین گیاهی داریم، اکنون
اگر ما خودمان بیاییم سگ را بخوریم ، چون نخست باید سگ را با پروتئین رده ی
یکم چاق کنیم و بپروریم، پروتئین او سد یکان گیاه برده و سپس که او را میخوریم،
در فربود، برای هر یکان از پروتئین خود، هزار یکان گیاهی را بکار بسته ایم که این
خودش زخم زدن به زیستبوم و برپاد اشای اهورایی و بر پاد فرازیست بهینه ی
ژن و بر پاد هومنی بشمار میرود. بهترین شیوه گسارش تا ١۰۰ گرم پروتئین رده ی
یکم در روز است و نه بیشتر. اینجوری نه سیخ میسوزد و نه "کباب"
ما همچنین نمیتوانیم یکراست گیاه بخوریم ، چرا که باید چند تسو مانند گوسپند
بچریم تا پروتئین نیازین ما که برای درستی تن و روان ما نیاز است در ما گرد آید.

پارسیگر

مزدك بامداد
11-15-2013, 11:07 PM
ولی شما گفتید
فرهنگ وآیین من ، همان " مهاد فرازیست بهینه ژن " است که آیین نوساخته
و نو یافته ای هست که شما نشنیده اید و نمی شناسید. پیامبرش هم خودمم !

پارسیگر

مزدك بامداد
11-15-2013, 11:12 PM
این که سیستم آموزشی فعلی نوعی وقت تلف کردن است فقط نظر شما نیست.
تئوریسین های سرمایه داری هم چنین نظری دارند.
درست است که امروزه, پول و ثروت, نقش تعیین کننده ای در خوشبختی افراد دارد.
اما مهم اینجاست که این امر موضوع انحصاری نیست!
در دنیای امروز هر فردی میتواند به شرط داشتن اطلاعات مالی, در مدت کوتاهی پله های سرمایه داری را به سرعت طی کند.

من هم معتقدم بسیاری از آموزش های مدرسه به کودکان, هدر دادن وقت کودک است.
اما من میگویم, "آموزش امور مالی" باید جای بسیاری از دروس بیخود مدرسه را بگیرد.
چون با "آموزش مالی" کودک بسادگی وقتی بالغ شد, میتواند نیازهای مالی اش را بر آورده کند.
دیگر دولت یا حکومت نمیتواند سرش را گول بمالد که آب و برق را مجانی میکنیم.
یا چاه های نفت و معادنش را بخاطر یک لقمه نان یارانه بفروشد.

کسی که از امور مالی سر در بیاورد, هیچ دولت یا حکومتی نمیتواند با گول زدنش, حقش را پایمال کند.
خودش برای خودش پول در می آورد و ثروتمند میشود و بخاطر چندرغاز خود فروشی نمیکند.

در هر شرایطی حتی وقتی بخاطر حماقت دولت مردان, تورم یا بحران اقتصادی بوجود می آید, میتواند آقای خودش باشد و خم به ابرو نیاورد و ثروت کسب کند.

من میگویم سیستم آموزشی فعلی غلط است و به این دلیل.
من مطمئنم با تغییر سیستم آموزشی, میتوان انسان های به مراتب با هوش تری تربیت کرد.



بنده آگاهم. این اصلی که فرمودید در هنگام بحث با شما همچون قوانین نیوتن, همیشه درست است. سخن شما همیشه و در هر شرایطی درست است رئیس جان.



هم شما و هم هر فرد دیگری میتواند از مشاوره با کارشناسان و تحلیل گران سود ببرد.

مشاوره با یک کارشناس اقتصادی یا وکیل, انحصاری نیست و همه میتوانند از آن استفاده ببرند.

مشکل اینجاست که خیلی ها نمیدانند و فکر میکنند حتما باید ثروت بیل گیتس داشت تا از این مشاوره ها سود برد.

مشاور مالی کارش همین است که بسته به میزان سرمایه و ریسک و دانش افراد, به آن ها پیشنهاد سرمایه گذاری میدهد و سبد سرمایه برایشان درست میکند.

اما اصلی همیشه پابرجاست.
"هیچ کس جز شما دلش برای پول شما نمیسوزد"




خوب پاریس هیلتون بسیار شانس آورده که جزو هیلتون ها شده.
من و شما هم اگر بودیم همین کار را میکردیم.
خوب یکی هم اینجوری پول دارد و حالش را میبرد.

اما نکته ای را نادیده گرفتید.
اکثر قریب به اتفاق تاجران, پیوسته بدنبال مطالعه و کسب دانش هستند.
مثلی در دنیای سرمایه هست که بالا عرض کردم به این مضمون:"هیچ کس جز شما دلش برای پول شما نمیسوزد"
مشاوران سرمایه داری, چه مشاور بیل گیتس باشند و چه پاریس هیلتون و چه مرحوم اسامه بن لادن, همیشه اگر ببینند که شما اطلاعی از شرایط بازار ندارید, برای حفظ اعتبارشان, کم ریسک ترین و در نتیجه کم بازده ترین سرمایه گذاری ها را به شما پیشنهاد میکنند.

در صورتیکه اگر اطلاعات مالی و قدرت تشخیص داشته باشید, پربازده ترین بازار ها را انتخاب میکنید.

به همین علت است که هیلتون بزرگ, هر سال از سرمایه اش 320 درصد بازده میگرفت اما نوه اش 20 درصد بازده هم به زور میگیرد.

اما اگر بجای مُفت خوردن و خوابیدن, مثل نوه های روچیلد یا فرزند رابرت مرداک بود الان با آن ثروت و اعتبار پدری اش, برای خودش بانک های زنجیره ای پاریس هیلتون داشت.


بهرحال زندگی همین است. این دختر که حتی در باک بنزین ماشینش را بلد نیست باز کند و زنگ میزند بیایند برایش باز کنند هم شانس آورده و در آن خانواده متولد شده.
اما این دلیل منطقی نیست که بگوییم همه ی سرمایه دارها مفت خور هستند چون پاریس هیلتون مفت خور است.
(به علاوه اینکه من خودم هم از این دختر بچه ننه بدم می آید)
:e530:

به هرروی، سخن بر سر "فرزندان" سرمایه داران بود و نه خود آنها.
گفتیم که این فرزندان نیازی ندارند خودشان هم چیزی یاد بگیرند
نیازی ندارند = میتوانند ولی ناچار نیستند از این کار!
که شما هم هنوز هوش نکردید که ما چه گفتیم
و سر از اولان باتور درآوردید!

مزدك بامداد
11-15-2013, 11:20 PM
شوربختانه نه به این آسانی, چون از بیخ برابرها‌یِ "فارسی" را نداریم, تنها توضیح آنها را داریم.
ب.ن. بهریستن میدهد: "بهره جستن; استفاده کردن" که خود "بهره جستن" باز پارسیکه.

یکی باید دیرتر برابرهای موبه‌موی "فارسی" اینها را هم بیاموزاند.

پارسیگر
راستی، میشود در یک برگ از این فاروم، فهرست همه ی
واژگان برابر را که در واژه نامه ی ما و در داده‌سار ما هست ،
بیاوریم که بدرد جستجوی دوسویه ی رایانه ای بخورد؟

پارسیگر

Reactor
11-15-2013, 11:32 PM
به هرروی، سخن بر سر "فرزندان" سرمایه داران بود و نه خود آنها.
گفتیم که این فرزندان نیازی ندارند خودشان هم چیزی یاد بگیرند
نیازی ندارند = میتوانند ولی ناچار نیستند از این کار!
که شما هم هنوز هوش نکردید که ما چه گفتیم
و سر از اولان[1] باتور درآوردید!

من هوش کردم که شما چه گفتید.
مشکل این است که شما یک وجب آنورتر از باورهایتان را اصلا هوش نمیکنید.
حالا چون بچه ی فلان سرمایه دار در آمریکا راحت زندگی میکند شما مجوز دارید که همه ی سرمایه داران را سلاخی کنید؟

مزدك بامداد
11-15-2013, 11:50 PM
من هوش کردم که شما چه گفتید.
مشکل این است که شما یک وجب آنورتر از باورهایتان را اصلا هوش نمیکنید.
حالا چون بچه ی فلان سرمایه دار در آمریکا راحت زندگی میکند شما مجوز دارید که همه ی سرمایه داران را سلاخی کنید؟
:e057:
:e057:
کژفرنود بیراهه: ملا نصرالدین شبی زیر فانوس کوچه در پی یافتن چیزی در روی
زمین بود، گفتند چه میجویی، گفت پولی آنور کوچه گم کرده ام، آنرا میجویم! گفتند
اگر آنور گم کرده ای، اینجا چرا میجویی ؟ گفت آخه اینجا فانوس داره !
این سخن ما هیچ در باره ی سزامندی کشتار آنها نبوده و تنها در باره ی نیاز فرزندان
آنان و کارگران به یاد گیری, و رفتن به دبستان .. بوده. شما که از اینجا کم آوردید
باز سر از بیابان کربلا درآوردید. تازه, ما جایی نگفتیم که باید اینها را کشتار نمود.
در انقلاب هم اگر کشتار میشوند برای این است که خود نخست بروی ما آتش میگشایند
و از هر سد باری که آنها مارا کشتار میکنند، یکبار هم واژگشت پیروز میشود و
خودشان کشتار میشوند!

پارسیگر

Theodor Herzl
11-16-2013, 01:24 AM
من به انتخاب شخصی‌ خودم ترجیح می دهم که گوشت خوار نباشم ، ولی‌ ایرادی اخلاقی‌ به خوردن گوشت نمی‌بینم ، مشکل من بد رفتاری با حیوانات در دامداری صنعتی است ، اگر خودتان بروید یک بز کوهی مثلا شکار کنید هیچ ایرادی نیست

homayoun
11-16-2013, 10:48 AM
مهربد

در این سامانه پارسیگر برای کارواژه های irregular مانند آغاختن(آغاز) سپوختن(سپوز) گریستن(گری؟) یا دیگر کارواژه ها که نون و گذشته کمی دگرسانش دارند
فرم نون هم بگذار که اگر چیزی را برای نخستین بار دیدم خوب خوب یادبگیریم یا اگر جای دیگری شنیده ایم دریابیم!
سپاس!


پارسیگر

Mehrbod
11-16-2013, 05:34 PM
من به انتخاب شخصی‌ خودم ترجیح می دهم که گوشت خوار نباشم ، ولی‌ ایرادی اخلاقی‌ به خوردن گوشت نمی‌بینم ، مشکل من بد رفتاری با حیوانات در دامداری صنعتی است ، اگر خودتان بروید یک بز کوهی مثلا شکار کنید هیچ ایرادی نیست

توی اروپا این گیاه‌خوارهای تندرو پرزور شده‌اند و اگر شُل بگیریم
دور نیست روزیکه ببینیم گوشتخواری هم به فهرست بزه‌ها افزوده شود!

پارسیگر

Reactor
11-16-2013, 09:00 PM
کژفرنود[1] بیراهه: ملا نصرالدین شبی زیر فانوس کوچه در پی یافتن چیزی در روی
زمین بود، گفتند چه میجویی، گفت پولی آنور کوچه گم کرده ام، آنرا میجویم! گفتند
اگر آنور گم کرده ای، اینجا چرا میجویی ؟ گفت آخه اینجا فانوس داره !
این سخن ما هیچ در باره ی سزامندی[2] کشتار آنها نبوده و تنها در باره ی نیاز فرزندان
آنان و کارگران به یاد گیری, و رفتن به دبستان .. بوده. شما که از اینجا کم آوردید
باز سر از بیابان کربلا درآوردید. تازه, ما جایی نگفتیم که باید اینها را کشتار نمود.
در انقلاب هم اگر کشتار میشوند برای این است که خود نخست بروی ما آتش میگشایند
و از هر سد باری که آنها مارا کشتار میکنند، یکبار هم واژگشت[3] پیروز میشود و
خودشان کشتار میشوند!

:105:
:37:

Reactor
11-16-2013, 09:02 PM
جناب کوروش بیراه نمیگویند وقتی کمونیست ها را مُفنگی خطاب میکنند.

ایراد از جناب مزدک است که متاسفانه خودشان را با این افراد بُنجل هم تراز میکنند.


2973

ناصر پورپیرار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1_%D9%BE%D9%88%D8%B1%D9%BE% DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B1)

این اُزگَل یک عمله مُفنگی توده ای و مارکسیست است.
جناب مزدک که مطمئنم از این بدبخت بیسواد دیپلم رَدی دل خوشی ندارند.

mosafer
11-16-2013, 09:24 PM
داشتن اجاق بسیار داغ است که با داغی
بالا، نخست دو سوی گوشت را تند و خوب، تفت میدهید، چرا، چون
این سوراخها و پرز های ریزش که شیره ی استیک را بیرون میدهند،
با این کار بسته میشوند و اب استیک بیرون نمیآید. سپس میتوان آنرا
در گرمای گم، در فر گذاشت ولی باید به گردش آلومینیوم بپیچید و
گرمای درونی ان نباید از ۸۰% بالاتر برود که چهره ای رنگ middle یا
"انگلیسی " بشود. تا یادم نرفته، جز نمک هم در آغاز، چیزی به آن
نزنید. اینهایی که با خردل و سوس مالش میدهند ، بیشتر برای
بریانی Roast/Braten درون فر هستند و نه استیک.

همسرم گفت قبلترها گوشت را در میان شعله های آتش تفت می داد و برای مغز پخت شدنش داخل فر می گذاشت ولی به خاطر مزه دار شدنش و اینکه آتش درست کردن زمان بر هست این کار را نمی کند و همانی که من توضیحش را دادم انجام می دهد و بنام استیک خوراک ما می کند (:

کافر_مقدس
11-16-2013, 10:54 PM
ایشان خیلی هم کسخل هست. دختری که بیلیونر است و پدر و مادرش تجار برجسته ای بودند و نام پدربزرگش شهرت جهانی دارد که آن همه بین تجار آمریکایی اعتبار دارد, به یکباره همچون فاحشه ها لباس میپوشد و گروپ سکس میکند و فیلم های پورن خودش را پی در پی روی اینترنت آپلود میکند تا نوجوانان ببینند و پای کامپیوتر جَلق بزنند!

من ندیدم! آپلود کنید ما هم ببینیم خب! http://www.daftarche.com/images/imported/2013/11/15.png

امروز یه خبری خوندم مثل اینکه یه پورنو استار خطاب به تروریست ها گفته به جای اینکه خودتون رو منفجر کنید و جان چند تا بی گناه رو هم بگیرید بیاین من خودم رو در اختیارتون قرار میدم! http://www.daftarche.com/images/imported/2013/11/4.gif

کافر_مقدس
11-16-2013, 11:03 PM
توی اروپا این گیاه‌خوارهای تندرو پرزور شده‌اند و اگر شُل بگیریم

دور نیست روزیکه ببینیم گوشتخواری هم به فهرست بزه‌ها افزوده شود!



خیلی پیشتر از این ها باید این اتفاق رخ میداد، ولی شوربختانه تاکنون این امر صورت نگرفته

حالا نه به خاطر آزار و اذیت حیوانات، بلکه به خاطر صدمه خوردن خود انسان چنین قانونی الزامیست

مزدك بامداد
11-17-2013, 12:44 PM
جناب کوروش بیراه نمیگویند وقتی کمونیست ها را مُفنگی خطاب میکنند.

ایراد از جناب مزدک است که متاسفانه خودشان را با این افراد بُنجل هم تراز میکنند.


2973

ناصر پورپیرار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1_%D9%BE%D9%88%D8%B1%D9%BE% DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B1)

این اُزگَل یک عمله مُفنگی توده ای و مارکسیست است.
جناب مزدک که مطمئنم از این بدبخت بیسواد دیپلم رَدی دل خوشی ندارند.
بیجاست.
ایشان بنگاه چاپ داشت و حزب هم برخی از چاپنامه های خود را به او میداد
که چاپ کند. پس از یورش به حزب توده ی ایران، ایشان پولهای حزب را بالا
کشید و رفت چیزهایی در راستای پان تورکیسم و اسلامیسم و ایران ستیزی
جنجال نوشت و چاپ کرد. این هیچ پیوندی با مارکسیسم و اینها ندارد. شما هم
باز از زور ناچاری رفتید جرجیس را یافته اید! اینها گفتمان بر سر این بود که
کودکان سرمایه داران نیاز به خرخوانی و رفتن به دبستان و ... ندارند. وگرنه
مارکسیست ها ۳۵۴ بار از شما باهوش تر و آگاه تر و از خود گذشته تر و مردمی تر
و هومنی تر و با ادب تر و با فرهنگ تر و دانا تر و خردمند تر و نیما تر هستند!

پارسیگر

Reactor
11-17-2013, 02:56 PM
بیجاست.
ایشان بنگاه چاپ داشت و حزب هم برخی از چاپنامه[١] های خود را به او میداد
که چاپ کند. پس از یورش به حزب توده ی ایران، ایشان پولهای حزب را بالا
کشید و رفت چیزهایی در راستای پان تورکیسم و اسلامیسم و ایران ستیزی
جنجال نوشت و چاپ کرد.

خوب این ها را که در برگه ی ویگی که آدرسش را در لینک گذاشته ام هم آمده.


این هیچ پیوندی با مارکسیسم و اینها ندارد. شما هم
باز از زور ناچاری رفتید جرجیس را یافته اید!

جرجیس را نمیشناسم. ولی این فلک زده ی بیسواد که توده ای و مارکسیست بوده.


اینها گفتمان بر سر این بود که
کودکان سرمایه داران نیاز به خرخوانی و رفتن به دبستان و ... ندارند.

خوب پول دارند حالش را میبرند.
شما هم در کشورهای ثروتمند نشستید و حالش را میبرید. 24 ساعته آنلاینید و دائم در مسافرت و گُل و گشت و کوه نوردی و کشیدن نقاشی هستید.
آیا یک کارگر حق دارد به شما بگوید که چرا اینقدر عشق و حال میکنید و این حق را ندارید که عشق و حال کنید و باید بیایید ایران وردست من زندگی کنید و بدبخت باشید؟
خوب زندگی خودش را دارد, پولش را دارد, حالش را میبیرد.
مگر حق شما را خورده؟
حق هر کسی را که خورده برود شکایت کند و قانونی حقش را پس بگیرد.


وگرنه
مارکسیست ها ۳۵۴ بار از شما باهوش تر و آگاه تر و از خود گذشته تر و مردمی تر
و هومنی[٢] تر و با ادب تر و با فرهنگ تر و دانا تر و خردمند تر و نیما[٣] تر هستند!

شاخ غول مگر میشکانند که من نشکاندم که یکباره اینقدر خَفَن شدند؟
اینقدر نوشابه باز نکنید.

حالا عدد 354 از کجا آمد؟

این مفنگی معرف حضور شما که بیسواد بود.

باسوادهاشان هم که من ندیدم ولی با تعاریف و بزرگنمایی های شما باز هم پُخی نیستند.
تازه چرا حمله ی شخصی میکنید؟
کفگیر استدلال به سلامتی بالاخره به ته دیگ خورد؟
اگر به مدرک دانشگاهی و رتبه ی کنکوری هست که بزرگانتان فقط جلوی خود من رَقَمی نیستند.
در زمینه ی کاری و مالی هم اصلا حرفی ندارم و اظهار نظر نکنم خیلی بهتر است.

این چهارتا و نصفی باسوادی که در میان چندهزار زندانی دهه شصت اعدام شدند هم پُخی نبودند.
اکثر تاجران و سرمایه داران ایرانی مدارک مهندسی و ارشد و دکترا و مدارک تجارت دارند و بسیار کم آدم کم سواد درشان پیدا میشود.
من که ندیدم. هر چه دیدم تحصیلکرده و نُخبه بودند.

kourosh_bikhoda
11-17-2013, 04:14 PM
وگرنه
مارکسیست ها ۳۵۴ بار از شما باهوش تر و آگاه تر و از خود گذشته تر و مردمی تر
و هومنی[٢] تر و با ادب تر و با فرهنگ تر و دانا تر و خردمند تر و نیما[٣] تر هستند!
منظورتون 365 روز سال که نبود؟

mosafer
11-17-2013, 04:22 PM
یک سوال:
آیا کم کاری غدد اشکی چشم قابل درمان است؟

مزدك بامداد
11-17-2013, 04:41 PM
خوب پول دارند حالش را میبرند
بازهم که رفتید بیابان ربع الخالی،
جستار اینجا این بود که فرزندان سرمایه داران نیازی
به آموزش و خرخوانی و اینها ندارند. که سرانجام پذیرفتید!
----
پورپیرار هم از شما باسواد تر و باهوش تر است!


پارسیگر

Anarchy
11-17-2013, 06:04 PM
یک سوال:
آیا کم کاری غدد اشکی چشم قابل درمان است؟

این سوال ها هیچگاه بدون ارائه شرح حال کامل پزشکی قابل پاسخگویی نیستن !! سن ، جنس ، علائم یا بیماری های همراه و ... رو لازم هست بگید.

Anarchy
11-17-2013, 06:06 PM
دوستان لطف کنید به هیچ وجه مباحث مرتبط با کمونیسم و سوسیالیسم و ... رو در این تاپیک مطرح نکنید !!!

mosafer
11-17-2013, 07:08 PM
این سوال ها هیچگاه بدون ارائه شرح حال کامل پزشکی قابل پاسخگویی نیستن !! سن ، جنس ، علائم یا بیماری های همراه و ... رو لازم هست بگید.


پسرم مشکل در پلک زدن داشت
چشم پزشکی که او را بریدیم گفت بخاطر کم کاری غدد اشکی اوست و چشمش زود خشک میشود دو قطره به او داد و گفت تا زمانی که همین حالات را دارد باید مصرف کند" فلوکورت " و "اسنو *تی یرز"
البته یک هفته ای میشود مشکلی ندارد ولی خب باید بعد از اتمام قطره هایش دید دوباره برمیگردد یا نه

مزدك بامداد
11-17-2013, 09:15 PM
دوستان لطف کنید به هیچ وجه مباحث مرتبط با کمونیسم و سوسیالیسم و ... رو در این تاپیک مطرح نکنید !!!


باشه ولی چرا؟ در این پاتوق که از اشک چشم گرفته تا کباب گربه هست؟



Anarchy
11-17-2013, 09:44 PM
پسرم مشکل در پلک زدن داشت
چشم پزشکی که او را بریدیم گفت بخاطر کم کاری غدد اشکی اوست و چشمش زود خشک میشود دو قطره به او داد و گفت تا زمانی که همین حالات را دارد باید مصرف کند" فلوکورت " و "اسنو *تی یرز"
البته یک هفته ای میشود مشکلی ندارد ولی خب باید بعد از اتمام قطره هایش دید دوباره برمیگردد یا نه

این مطلب رو بخونید :

Keratoconjunctivitis sicca - Wikipedia, the free encyclopedia (http://en.wikipedia.org/wiki/Keratoconjunctivitis_sicca)

این هم بخش پروگنوز بیماری :




PrognosisKeratoconjunctivitis sicca usually is a chronic problem.[6] (http://en.wikipedia.org/wiki/Keratoconjunctivitis_sicca#cite_note-MayoClinic-1-6) Its prognosis (http://en.wikipedia.org/wiki/Prognosis) shows considerable variance, depending upon the severity of the condition.[1] (http://en.wikipedia.org/wiki/Keratoconjunctivitis_sicca#cite_note-eMedicine-1-1) Most patients have mild-to-moderate cases, and can be treated symptomatically with lubricants.[1] (http://en.wikipedia.org/wiki/Keratoconjunctivitis_sicca#cite_note-eMedicine-1-1) This provides an adequate relief of symptoms.[1] (http://en.wikipedia.org/wiki/Keratoconjunctivitis_sicca#cite_note-eMedicine-1-1)
When dry eyes symptoms are severe, they can interfere with quality of life.[5] (http://en.wikipedia.org/wiki/Keratoconjunctivitis_sicca#cite_note-FDA-1-5) People sometimes feel their vision blurs with use,[3] (http://en.wikipedia.org/wiki/Keratoconjunctivitis_sicca#cite_note-Merck-1-3) or severe irritation[3] (http://en.wikipedia.org/wiki/Keratoconjunctivitis_sicca#cite_note-Merck-1-3) to the point that they have trouble keeping their eyes open[5] (http://en.wikipedia.org/wiki/Keratoconjunctivitis_sicca#cite_note-FDA-1-5) or they may not be able to work or drive.[5] (http://en.wikipedia.org/wiki/Keratoconjunctivitis_sicca#cite_note-FDA-1-5)

Anarchy
11-17-2013, 09:46 PM
باشه ولی چرا؟ در این پاتوق که از اشک چشم گرفته تا کباب گربه هست؟





مزدک گرامی من فقط برای منسجم بودن بحث ها ، این درخواست رو داشتم... دفعه قبل من 80 صفحه همین تاپیک رو خوندم و پست های رو منتقل کردم به تاپیک کمونیسم و سوسیالیسم !!

mosafer
11-18-2013, 06:42 AM
باشه ولی چرا؟ در این پاتوق که از اشک چشم گرفته تا کباب گربه هست؟





عموما در این جستار مسائلی مطرح می شود که چندان مهم نیست و در حاشیه قرار دارند اگر حس می کنید مطالبتان چنین ست اینجا مطرح و عنوان کنید تا زحمت انتقال چنین مطالب کم اهمیتی را جناب آنارشی نکشند:e405:

مزدك بامداد
11-18-2013, 10:13 AM
عموما در این جستار مسائلی مطرح می شود که چندان مهم نیست و در حاشیه قرار دارند اگر حس می کنید مطالبتان چنین ست اینجا مطرح و عنوان کنید تا زحمت انتقال چنین مطالب کم اهمیتی را جناب آنارشی نکشند:e405:
در یک پاتوق، هرگونه سخن میتواند پیش بیاید و پاتوق بودن
برابر پیش پا افتاده بودن نیست. مگر اینکه شما کران‌نمایی
نوینی از پاتوق و شب نشینی بدست دهید، مانند اینکه ما
در روز ها, نمیتوانیم درآن چیزی بنویسیم و سرکار آنارشی
باید پیک های روز را جابجا نماید!

پارسیگر

Mehrbod
11-18-2013, 03:08 PM
مانند اینکه ما
در روز ها, نمیتوانیم درآن چیزی بنویسیم و سرکار آنارشی
باید پیک های روز را جابجا نماید!

شب اینجا برای هرکس خودش یک ساعتیه! (:

mosafer
11-18-2013, 03:16 PM
در یک پاتوق، هرگونه سخن میتواند پیش بیاید و پاتوق بودن
برابر پیش پا افتاده بودن نیست. مگر اینکه شما کران‌نمایی
نوینی از پاتوق و شب نشینی بدست دهید، مانند اینکه ما
در روز ها, نمیتوانیم درآن چیزی بنویسیم و سرکار آنارشی
باید پیک های روز را جابجا نماید!

پارسیگر


من گفتم پیش پا افتاده؟

مزدك بامداد
11-19-2013, 01:58 AM
شب اینجا برای هرکس خودش یک ساعتیه! (:
کم کم باید اوقات شرعی اینجا گذاشت!



Reactor
11-19-2013, 09:32 PM
من ندیدم! آپلود کنید ما هم ببینیم خب!

در لپتاپ یکی از دوستان دیدم.
در اینترنت بگردید حتما پیدا میکنید.

Reactor
11-19-2013, 09:43 PM
پورپیرار هم از شما باسواد تر و باهوش تر است!

باشه بهش میگم:various_104:

iranbanoo
11-20-2013, 09:20 PM
Anarchy جان.یادم می آید یکبار لینکی در هم میهن گذاشتید که در مورد فواید سیگار بود.
میتوانید لطف کنید و آن را دوباره اینجا بگذارید؟

Anarchy
11-20-2013, 09:55 PM
@Anarchy (http://www.daftarche.com/member.php?u=31) جان.یادم می آید یکبار لینکی در هم میهن گذاشتید که در مورد فواید سیگار بود.
میتوانید لطف کنید و آن را دوباره اینجا بگذارید؟

اگر میخوای اینو بهونه کنی سیگار بکشی نمیذارم :e416: !! البته توصیه به سیگار کشیدن نبود اصلا ، بلکه بررسی فواید احتمالی اثر سیگار در جمعیت سیگاری بود فقط :e056: !!

Health benefits of smoking - Wikipedia, the free encyclopedia (http://en.wikipedia.org/wiki/Health_benefits_of_smoking)

5 Health Benefits of Smoking | Long-Term Smoking & Heart Attacks | Smoking Lowers Parkinson's Disease Risk | LiveScience (http://www.livescience.com/15115-5-health-benefits-smoking-disease.html)

iranbanoo
11-20-2013, 10:13 PM
گر میخوای اینو بهونه کنی سیگار بکشی نمیذارم !! البته توصیه به سیگار کشیدن نبود اصلا ، بلکه بررسی فواید احتمالی اثر سیگار در جمعیت سیگاری بود فقط !!
نه اتفاقا داشتم فکر میکردم اگه دیگه نکشم چه فوایدی رو از دست دادم: دی
ولی منم شنیده بودم یکسری قواید داره خواستم ببینم تا چه حد درسته. مثل تسهیل گوارش

ممنونم :e303:

Anarchy
11-20-2013, 11:18 PM
نه اتفاقا داشتم فکر میکردم اگه دیگه نکشم چه فوایدی رو از دست دادم: دی
ولی منم شنیده بودم یکسری قواید داره خواستم ببینم تا چه حد درسته. مثل تسهیل گوارش

ممنونم :e303:

دختر جان ، بذارش کنار :e407: !!

یه نفر
11-21-2013, 09:41 AM
درووووووود :-)

محمدی هاش صلواااات :e105:

من اومدم :-)

آلیس: خوش اومدی عزیزم
مهربد: خدا رحم کنه
راسل: باز این فلان فلان شده.......
داریوش: مسخره!
میلاد: اومدی باز ساعت بسازی؟؟! :e105:
آنارشی: خوش اومدی ولی قوانین رو رعایت کن!
مزدک: آمدنت بهر چه بود؟ رفتنت هم نفهمیدیم...!
کسری: من نمیدونم این خداحافظی ها و دوباره اومدن ها برای چیست!
سمکینگ: خوش اومدی..

.
.
.
.

میدونم دلتون تنگ شده بوداااا

Mehrbod
11-21-2013, 02:35 PM
مهربد: خدا رحم کنه

کنه!!!؟! کند!

رحم!!؟ بخشایش!!

خدا!!؟ اسپاگتی (:

homayoun
11-21-2013, 02:40 PM
مهربد ..

با نگاه به این که نام تو پیشتر مهربَد و پیشتر از آن مهرپَد بوده...
چرا نمیدوستی که تو را مهرپَد بخوانم؟ :e404:

پرسش دیگریم این است که مگر نه این است که ذ در پارسیک د بوده و پس از تازش تازی ها آن را به زور ذ کرده اند.
پس چرا میگویی گذشته از گدشته یا گذاشتن از گداشتن بهتر است؟

پارسیگر

Mehrbod
11-21-2013, 02:46 PM
هر چیزی یک روزی یک چیز دیگر بوده, باید دید دگرش آن امروز ارزش اش را دارد یا نه.

-بُد هم امروز یک پسوند زیبا است و از پَد- که همچون
بَد- سدا میدهد بسیار زیباتر و کارآمدتر است, پس بازآوری پد- بیهوده خواهد بود.

پارسیگر

homayoun
11-21-2013, 06:31 PM
نگر دوستان پیرامون روش های درمانی مانند هیپنوتیزم ,هموپاتی و

همه روشهای روانشناسیک برای درمان بیماری های مانند سرطان و سل و ... چیست؟

Anarchy
11-21-2013, 08:54 PM
نگر دوستان پیرامون روش های درمانی مانند هیپنوتیزم ,هموپاتی و

همه روشهای روانشناسیک برای درمان بیماری های مانند سرطان و سل و ... چیست؟

تقریبا همگی خرعبل هستن !! در نهایت و در بهترین حالت از جنبه روانی در کنار درمان اصلی به کار گرفته میشن...

homayoun
11-21-2013, 10:16 PM
تقریبا همگی خرعبل هستن !! در نهایت و در بهترین حالت از جنبه روانی در کنار درمان اصلی به کار گرفته میشن...

شما آزمایشی داشتید؟ بنمایه دارید؟ چون برای من مهند است!


پارسیگر

Mehrbod
11-21-2013, 10:23 PM
شما آزمایشی داشتید؟ بنمایه دارید؟ چون برای من مهند است!


پارسیگر

به نگر من در چنگار و روش‌هایِ درمانیک کنونی, نزدیک ٨٠% بستگی به روحیه و
آمادگی بیمار دارد, هر چه انگیزه‌یِ بالاتری برای زندگی برود, بخت بهبودی می‌افزاید.

sonixax
11-21-2013, 11:06 PM
درووووووود :-)

محمدی هاش صلواااات :e105:

من اومدم :-)

آلیس: خوش اومدی عزیزم
مهربد: خدا رحم کنه
راسل: باز این فلان فلان شده.......
داریوش: مسخره!
میلاد: اومدی باز ساعت بسازی؟؟! :e105:
آنارشی: خوش اومدی ولی قوانین رو رعایت کن!
مزدک: آمدنت بهر چه بود؟ رفتنت هم نفهمیدیم...!
کسری: من نمیدونم این خداحافظی ها و دوباره اومدن ها برای چیست!
سمکینگ: خوش اومدی..

.
.
.
.

میدونم دلتون تنگ شده بوداااا

با این همه جیغ و دادی که راه انداخته اید یاد این تکه از کارتون علاءالدین افتادم :



http://www.youtube.com/watch?v=aEryAoLfnAA

Anarchy
11-21-2013, 11:25 PM
شما آزمایشی داشتید؟ بنمایه دارید؟ چون برای من مهند است!


پارسیگر

مگر رد کرن روش های شبه علمی نیاز به بنمایه و آزمایش داره ؟ بالعکس مدعی تاثیر گذاری این روش ها نیاز به آزمایش داره...

شما یک مورد برای من پیدا کنید در تاریخ بشر که با فقط هیپنوتیزم موفق به درمان سرطان شده باشن !!

گفتم که در کنار دارودرمانی ، از بعضی روش های طب جایگزین میشه استفاده کرد برای کمک روانی به بیمار... اما به عنوان درمان اصلی و تاثیرگذار هرگز !!

mosafer
11-22-2013, 05:23 PM
گیرا نیست؟ در گذشته اینجور میسَهد که کارها را به یک روال ویژه‌ای میانجامیده‌اند, اگر چامه‌میسُرودید, میبایستی آهنگ و شیوه‌یِ از پیش پذیرفته شده‌ای را
می‌دنبالید, ولی با پسانوین‌گرایی همه‌یِ چیزها بیشتر و بیشتر درآمیخته میشوند, نمونه همینکه چامه میتواند بی آهنگ و پساوند باشد و همچنان چامه خوانده شود.

در همین راستا هم نوشتاری میخواندم از دگرش شیوه‌یِ داستانگو (راوی, narrator) در ادبسار نوین انگلیسی, که انگار در گذر چند دهه‌یِ پیش این هم دچار
دگرگون‌هایِ فراوانی شده. ب.ن. در ادبسار کهن داستانگو یک شیوه‌یِ داستانگویی (لحن) یکنواخت و سوم‌کسی را داستان میداشته ولی امروز
نوآوری‌هایِ بسیار بیشتری دیده میشود, جوریکه هتّا گاه چند شیوه‌یِ گوناگون همزمان با هم به کار میروند, یک چیزی در مایه‌هایِ همان چامه‌یِ نو!




قبلتر خاطرم هست می گفتید زیباتر ست اینگونه افعال را جدا بنویسیم

Mehrbod
11-22-2013, 07:00 PM
قبلتر خاطرم هست می گفتید زیباتر ست اینگونه افعال را جدا بنویسیم

نه بیگمان من نبوده‌ام, من از این دبیره‌یِ بیخود بیزارم, این نیم‌اسپاش (نیم‌فاصله) و ... را هم هنگام تایپ خود اش خودکار میزند, اگر نه به من بود نمیزدم: نرم‌افزار AutoHotkey (+ نیم‌اسپاش / نیم‌فاصله) (http://www.daftarche.com/%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%8C-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AA%D8%B1%D9%86%D8%AA%D8%8C-%D8%AA%D9%84%D9%81%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8 C-%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87-18/%D9%86%D8%B1%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A 7%D8%B1-autohotkey-%D9%86%DB%8C%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D8%B3%D9%BE%D8%A 7%D8%B4-%D9%86%DB%8C%D9%85%E2%80%8C%D9%81%D8%A7%D8%B5%D9%8 4%D9%87-901/)

Mehrbod
11-22-2013, 07:10 PM
گفتگو پیرامون سرمایه‌داری و کمونیسم (http://www.pars-sky.ir/thread75222.html#post1021045)

شاخه‌یِ ٢ :e00e:

kourosh_bikhoda
11-22-2013, 10:16 PM
sonixax این اندیشه ها به غا رفته؟

sonixax
11-23-2013, 12:49 AM
@sonixax این اندیشه ها به غا رفته؟

به غار که خیلی وقت بود رفته بود ! ولی الان دیدم گویا به غا هم رفته :e00e:
فقط حیف نوشتارِ مفیدی که از چنگ سانسورشون در امان مونده بود :e421:

sonixax
11-23-2013, 05:04 AM
گفتگو پیرامون سرمایه‌داری و کمونیسم (http://www.pars-sky.ir/thread75222.html#post1021045)

شاخه‌یِ ٢ :e00e:

امیدواریم در آنجا سختی بحث در اینجا را که منجر به انواع سفسطه و نا اخلاقی در بحث و دفاع از استالین و تحریف سخن و خلاصه سر و کله به در و دیوار کوبیدنتان شد را تجربه نکنید یک نفسی بکشید اعصابتان سر جایش بیاید با روحیه باز گردید برویم برای بحث های مهم تر از کمونیسمِ خدابیامرز :e00e:

Theodor Herzl
11-24-2013, 01:22 AM
امروز یه آخوند تو خیابون دیدم با عمامه سفید و عبای قهوه‌ای روشن ، بعد اینهمه سال اولین آخوندی بود که تو خیابون می‌‌دیدم نمیدونم چرا نا خود آگاه خوشحال شدم:e404:

sonixax
11-24-2013, 03:45 AM
امروز یه آخوند تو خیابون دیدم با عمامه سفید و عبای قهوه‌ای روشن ، بعد اینهمه سال اولین آخوندی بود که تو خیابون می‌‌دیدم نمیدونم چرا نا خود آگاه خوشحال شدم

من از این آشغالها زیاد میبینم اینجا ! خوشا به حالتون که دهه ای یکی میبینید .

sonixax
11-24-2013, 04:12 AM
به سلامتی ایران و 5+1 هم که به توافق رسیدند و حق غنی سازی 3.5% هم برای ایران به رسمیت شناخته شد و امت همیشه صحنه دار این وسط باز هم بازیچه سیاستمداران شدند :e41f:
:e11a: مچرکیریم :e421:

Anarchy
11-24-2013, 04:25 AM
امروز یه آخوند تو خیابون دیدم با عمامه سفید و عبای قهوه‌ای روشن ، بعد اینهمه سال اولین آخوندی بود که تو خیابون می‌‌دیدم نمیدونم چرا نا خود آگاه خوشحال شدم:e404:

ما که هر روز میبینیم اینجا :e105: !! ببین دوری از وطن کار رو به کجا میرسونه که دیدن آخوند هم بهت حس نوستالیژیک داده...

Theodor Herzl
11-24-2013, 05:39 AM
ما که هر روز میبینیم اینجا !! ببین دوری از وطن کار رو به کجا میرسونه که دیدن آخوند هم بهت حس نوستالیژیک داده...باورتون نمی‌شه دلم آدم برای چی‌‌ها تنگ می‌شه! مینی‌بوس نارنجی فیات ، شامپو خمره‌ای ، شیر پاکتی ۳ گوش ، سوسیس بندری از بوفه کثیف مدرسه ، سینمای کنار میدون ولیعصر ، بازارچه قائم ....:e403:

kourosh_bikhoda
11-24-2013, 08:39 AM
باورتون نمی‌شه دلم آدم برای چی‌‌ها تنگ می‌شه! مینی‌بوس نارنجی فیات ، شامپو خمره‌ای ، شیر پاکتی ۳ گوش ، سوسیس بندری از بوفه کثیف مدرسه ، سینمای کنار میدون ولیعصر ، بازارچه قائم ....
خیلی از اینها الانم دیگه اینجاها نیست. ما هم دلمون تنگ شده براشون.

Anarchy
11-24-2013, 11:58 AM
خیلی از اینها الانم دیگه اینجاها نیست. ما هم دلمون تنگ شده براشون.

من بیشتر از همه دلم برای خودم تنگ میشه :e413: !! بچگیا زندگی هر چقدر هم بد بود ، ولی استرس و فکری نداشتیم حداقل...

Nevermore
11-24-2013, 12:45 PM
Russell عزیز مدتی است سری به دفترچه نمی زند.:e40e:امیدوارم هرکجا که هست سرحال و سرزنده باشد و این را بداند که دلمان برایش تنگ می شود.:e303:

Mehrbod
11-24-2013, 09:25 PM
من برای دوست امان Kaveh دلنگران ام که چند ماهی میشود هیچ خبری‌ از او نیست!

mosafer
11-24-2013, 10:21 PM
من برای دوست امان @Kaveh دلنگران ام که چند ماهی میشود هیچ خبری‌ از او نیست!
چرا دوست ا مان؟(این "ا" چیست ؟)

sonixax
11-25-2013, 01:14 AM
باورتون نمی‌شه دلم آدم برای چی‌‌ها تنگ می‌شه! مینی‌بوس نارنجی فیات ، شامپو خمره‌ای ، شیر پاکتی ۳ گوش ، سوسیس بندری از بوفه کثیف مدرسه ، سینمای کنار میدون ولیعصر ، بازارچه قائم ....

خیلی از اینها الانم دیگه اینجاها نیست. ما هم دلمون تنگ شده براشون.

شما ها هم برای چه چیزهای چندشی دلتون تنگ میشه ها !!!

من تنها چیزی که دلم براش تنگ شده یکی از دوستان دوران دبیرستانمه که خبری ازش نیست و چون یک بیخبری همین طوری دست آخر با خبر مرگ یکی دیگه از دوستان به باخبری تبدیل شد نگرانشم و امیدوارم زنده و سالم باشه .

مزدك بامداد
11-25-2013, 12:00 PM
من بیشتر از همه دلم برای خودم تنگ میشه :e413: !! بچگیا زندگی هر چقدر هم بد بود ، ولی استرس و فکری نداشتیم حداقل...

بچگی کمابیش در همه جا خوش یاد است، هتّا در میان آشغال های بورکینا فاسو !

homayoun
11-25-2013, 01:43 PM
دوستان من دوست دارم زبان پشتو را یادگیرم. میاندیشیدم بسیار نزدیک به پارسی است ولی انگار خیلی هم نزدیک نیست.

اگر کسی آگاهی دارد به من هم بگوید..سپاس



Pashto Questions


where is he?
heghh chareth da? - هغه چیرته دی؟


what is this?
da ch da? - دا څه دی؟


why are you sad?
tasew wela khefh aa? - تاسو ولی خفه یی؟


how do you want to pay?
th ph ch ḍwel ghewṛa chh m'eash werkṛa? - ته په څه ډول غوړی چه معاش ورکړی؟


can I come?
kewlaa shem chh zh rashem? - کولای شم چه زه راشم؟


is he sleeping?
aaa heghh khewb kewa? - ایا هغه خوب کوی؟


do you know me?
tasew ma pajena? - تاسو ما پیژنی؟


do you have my book?
zema ketab tasew serh sheth? - زما کتاب تاسو سره شته؟


how big is it?
da cewmerh ghṭ da? - دا څومره غټ دی؟


can I help you?
kewlaa shem sasew serh kewmek wekṛm? - کولای شم ساسو سره کومک وکړم؟


can you help me?
aaa th maserh kewmek kewlaa sha? - ایا ته ماسره کومک کولای شی؟


do you speak English?
tasa aneglasa khebra kewlaa sha? - تاسی انګلیسی خبری کولای شی؟


how far is this?
da cewmerh lara da? - دا څومره لیری دی؟


what time is it?
cew beja da? - څو بجی دی؟


how much is this?
da ph cew dh? - دا په څو ده؟


what is your name?
seta newm ch dh? - ستا نوم څه ده؟


where do you live?
tasew chara jewned kewa? - تاسو چیری ژوند کوی؟

پارسیگر

Nevermore
11-25-2013, 04:59 PM
دوستان به طور کلی نگرتان درباره ی این توافق ایران و آمریکا چیست؟
خیلی ها این توافق را شروعی برای رابطه ی ایران و آمریکا می دانند و حتی برخی مفسرین می گویند در آینده ایران به عنوان متحد امریکا جای عربستان را خواهد گرفت.اکنون هم می بینیم کشورهای همسایه ی ایران و مخصوصا عربستان به شدت از این توافق ناراضی هستند.از سوی دیگر اسرائیل هم به شدت ناراضی است(دست کم در ظاهر).اما به نگر من بندهای آورده شده در این توافق به خوبی می تواند پروژه ی هسته ای ایران را کنترل و محدود کند به گونه ای که آمریکا می خواهد.در همین دو سه روز دلار به نزدیک 2850 رسیده و سکه هم نزدیک 800 هزار تومان.
یک نکته ای هم برخی خبرگزاری ها به آن اشاره کرده اند و آن ملاقات مقامات ایران و آمریکا پیش از امدن روحانی است.اینگونه که این خبرگزاری ها نوشته اند(نخستین بار اسوشیتد پرس فاش کرد) مقامات ارشد ایران و آمریکا از یک سال پیش در ارتباط بودند و این توافقات به پیش از آمدن روحانی باز می گردد.احتمال می دهید نرمش قهرمانانه ی آغا در انتخابات هم تحت تاثیر آمریکا بوده؟

kourosh_bikhoda
11-25-2013, 07:05 PM
احتمال می دهید نرمش قهرمانانه ی آغا در انتخابات هم تحت تاثیر آمریکا بوده؟
یقینن. افرادی مثل احمدی نژاد و جلیلی ماهیتن نمیتونستند برنده انتخابات باشند. این جام زهر که نه، نیش پشه باید توسط چهره ای معتدل خورده میشد که بعدن سر فرصت کوبیده بشه و ترور شخصیتی بشه. ضمنن اگر احمدی نژادها میخواستند پشت میز با امریکا بشینند کی میخواست جواب بسیجی ها و نیروهای خلص نظام رو بده؟ ولی در صورتی که چهره ای معتدل این کار رو بکنه، بسیجی ها همچنان می تونند بهش بتازند.

این وسط مردمو بگو فکر میکنند با رای خودشون زدن تو دهن آغا یا نمیدونم نظام مجبور به پذیرش رای مردم شده و ازین حرفها.

sonixax
11-25-2013, 10:15 PM
دوستان به طور کلی نگرتان درباره ی این توافق ایران و آمریکا چیست؟
خیلی ها این توافق را شروعی برای رابطه ی ایران و آمریکا می دانند و حتی برخی مفسرین می گویند در آینده ایران به عنوان متحد امریکا جای عربستان را خواهد گرفت.اکنون هم می بینیم کشورهای همسایه ی ایران و مخصوصا عربستان به شدت از این توافق ناراضی هستند.از سوی دیگر اسرائیل هم به شدت ناراضی است(دست کم در ظاهر).اما به نگر من بندهای آورده شده در این توافق به خوبی می تواند پروژه ی هسته ای ایران را کنترل و محدود کند به گونه ای که آمریکا می خواهد.در همین دو سه روز دلار به نزدیک 2850 رسیده و سکه هم نزدیک 800 هزار تومان.
یک نکته ای هم برخی خبرگزاری ها به آن اشاره کرده اند و آن ملاقات مقامات ایران و آمریکا پیش از امدن روحانی است.اینگونه که این خبرگزاری ها نوشته اند(نخستین بار اسوشیتد پرس فاش کرد) مقامات ارشد ایران و آمریکا از یک سال پیش در ارتباط بودند و این توافقات به پیش از آمدن روحانی باز می گردد.احتمال می دهید نرمش قهرمانانه ی آغا در انتخابات هم تحت تاثیر آمریکا بوده؟

نظر من اینه که ایران در جایی دیگه تاسیسات مخفی که سرویس های جاسوسی غرب ازش خبر ندارند داره و کارش رو اونجا ادامه میده اینها رو هم گفته باشه همونی که شما میگید !
باقیش همه سر کار گذاشتن امت و ملت (املت) هستش .

iranbanoo
11-27-2013, 09:40 PM
در راستای پدافند از حقوق مردان:
دیشب من و دوست پسرمو گرفتن.بیچاره رو جلو چشمم تا خورد زدن.ولی خوب حداقل با من از لحاظ فیزیکی کاری نداشتن:e403:
واقعا که احساس میکنم نمیخوام ایران بمونم

Anarchy
11-27-2013, 10:03 PM
در راستای پدافند از حقوق مردان:
دیشب من و دوست پسرمو گرفتن.بیچاره رو جلو چشمم تا خورد زدن.ولی خوب حداقل با من از لحاظ فیزیکی کاری نداشتن:e403:
واقعا که احساس میکنم نمیخوام ایران بمونم

ای بابا ، چرا زدنش دیگه ؟ مگه چیکار کرده بودین :e108: !!

اگر دوست پسرت مقاومت نکرده باشه یا باهاشون درگیر نشده باشه ، من علتش رو فقط تلاش برادران ارشادی یا بسیجی برای خودشیرینی جلوی شما میدونم !!

iranbanoo
11-27-2013, 10:14 PM
ای بابا ، چرا زدنش دیگه ؟ مگه چیکار کرده بودین !!

اگر دوست پسرت مقاومت نکرده باشه یا باهاشون درگیر نشده باشه ، من علتش رو فقط تلاش برادران ارشادی یا بسیجی برای خودشیرینی جلوی شما میدونم !!
سوء تفاهم پیش اومده بود چون خیلی به هم نزدیک بودیم فکر کردن تو حین رابطه گرفتنمون.
جالبه که حق دفاع کردن از خودمون رو نداریم وقتی یه بسیجی عقده ای هر چی از دهنش میاد بهمون بگه!
گاز هم که تو ماشین پیدا کردن دیگه هیچی....
این دست اتفاقا بیشتر از اینکه خودش ناراحتم کنه دلیلش واسم زجر آوره.یعنی صمیمی نشستن تو محرم آخوندی
جرمی به این حد بزرگه که شخصیت دو نفر رو لگد مال کنن؟

Anarchy
11-27-2013, 10:25 PM
سوء تفاهم پیش اومده بود چون خیلی به هم نزدیک بودیم فکر کردن تو حین رابطه گرفتنمون.
جالبه که حق دفاع کردن از خودمون رو نداریم وقتی یه بسیجی عقده ای هر چی از دهنش میاد بهمون بگه!
گاز هم که تو ماشین پیدا کردن دیگه هیچی....
این دست اتفاقا بیشتر از اینکه خودش ناراحتم کنه دلیلش واسم زجر آوره.یعنی صمیمی نشستن تو محرم آخوندی
جرمی به این حد بزرگه که شخصیت دو نفر رو لگد مال کنن؟

پس من شانس آوردم تا الان حسابی !! چون کلا هنجار شکنی های علنی زیاد انجام دادم...

گاز ؟؟؟ چه گازی ؟؟

حالا دو نفر صمیمی بشینن اصلا ، زدن آخه چرا ؟

البته 35 سال حکومت + 1400 سال نشر تفکرات این چنینی بهتر از این نمیشه...

حالا باز 4 تا ماله کش پیدا میشن ، میگن نه نباید از عمل مومنین به یک عقیده نتیجه بگیرید اون عقیده از اساس ایراد داره ، اینا بد اجراش میکنن :e40d::e140::e421: !!

iranbanoo
11-27-2013, 10:44 PM
پس من شانس آوردم تا الان حسابی !! چون کلا هنجار شکنی های علنی زیاد انجام دادم...

گاز ؟؟؟ چه گازی ؟؟

حالا دو نفر صمیمی بشینن اصلا ، زدن آخه چرا ؟

البته 35 سال حکومت + 1400 سال نشر تفکرات این چنینی بهتر از این نمیشه...

حالا باز 4 تا ماله کش پیدا میشن ، میگن نه نباید از عمل مومنین به یک عقیده نتیجه بگیرید اون عقیده از اساس ایراد داره ، اینا بد اجراش میکنن
من اصرار دارم که از واژه ی صمیمی استفاده کنم ولی خوب اگر بخوایم از دید اونها نگاه کنیم احتمالا همون مفاسد اخلاقی بوده.
کمی هم که باهاشون جر وبحث کنی و به قولی پر رو بازی در بیاری و گاز اشک آورم داشته باشی حتما این حق رو دارن که لنگ و لگد اسلامی پرت کنن.
ربطی به اسلام واموندشونم نداره.وقتی دست دو تا آدم بیکاره که یه دوره ی احتمالا حضور تو حوزه های بسیج داشته اختیارات میدن و پوزبندشون رو باز میکنن اصلا عجیب نیست که کوچیترین مسئله رو به فاجعه ختم کنن!!

sonixax
11-28-2013, 01:15 AM
در راستای پدافند از حقوق مردان:
دیشب من و دوست پسرمو گرفتن.بیچاره رو جلو چشمم تا خورد زدن.ولی خوب حداقل با من از لحاظ فیزیکی کاری نداشتن
واقعا که احساس میکنم نمیخوام ایران بمونم

خاک بر سر من که زاده سرزمینی هستم که درش بچه بسیجی ریشو و پشمالوی عقده ای باید چنین قدرتی داشته باشد :e421:

Dariush
11-28-2013, 04:41 AM
درود آندد. صبح بخیر. چطوری؟ کم پیدا هستی جوان؟ تو نمی‌توانی فمنیست هم نباشی تا من خیالم راحت باشد که اگر 6 ماه هم اینجا نیایم تو هستی که حرف مرا بزنی؟:e405:

Alice
11-28-2013, 05:04 AM
درود آندد. صبح بخیر. چطوری؟ کم پیدا هستی جوان؟ تو نمی‌توانی فمنیست هم نباشی تا من خیالم راحت باشد که اگر 6 ماه هم اینجا نیایم تو هستی که حرف مرا بزنی؟

مثلا من هم اینجا سحرخیزی پیشه کردم‌ها، انگار نه انگار. بچسب به آن جوانک فمنیست! (تو این وقت صبح اینجا چه می‌کنی؟)

undead_knight
11-28-2013, 05:06 AM
درود آندد. صبح بخیر. چطوری؟ کم پیدا هستی جوان؟ تو نمی‌توانی فمنیست هم نباشی تا من خیالم راحت باشد که اگر 6 ماه هم اینجا نیایم تو هستی که حرف مرا بزنی؟:e405:
صبح بخیر.
کار زیاد دارم،چندین کتاب خیلی خوب هم چند وقتی هست دارم میخونم که به شدت وقت گیرند و در ضمن اگر قرار باشه اینجور بودن باعث بشه دیر به دیر تر سر بزنی، دوست دارم خیالت راحت نباشه:)))

فکر کنم باید کاشف سندرومی باشم به نام "خود بَد پنداری":))
کشش شدید و عجیبم به خراب کردن وجه خودم اصلا دست خودم نیست،خیلی وقت ها پیش میاد که میتونم جایی ساکت باشم ولی همیشه مخالفتم رو صریح تر و شدیدتر و بُران تر ابراز میکنم تا زیادی خوب نباشم،مخصوصا جایی که چند نفری ازم تعریف کنند:))

undead_knight
11-28-2013, 05:10 AM
مثلا من هم اینجا سحرخیزی پیشه کردم‌ها، انگار نه انگار. بچسب به آن جوانک فمنیست! (تو این وقت صبح اینجا چه می‌کنی؟)
آه اگر من زن بودم قطعا شمار زیادی خاطر خواه روشن اندیش! داشتم:)))
تو هم با بحث های فمنیستی زیادی از محبوبیت خودت کم کردی مخصوصا اینکه زن هم هستی:)))

Dariush
11-28-2013, 05:16 AM
در راستای پدافند از حقوق مردان:
دیشب من و دوست پسرمو گرفتن.بیچاره رو جلو چشمم تا خورد زدن.ولی خوب حداقل با من از لحاظ فیزیکی کاری نداشتن:e403:
واقعا که احساس میکنم نمیخوام ایران بمونم
تجربه‌ی مشابه من (پارک ملت تهران، من و دوست دخترم روی نیمکی کنار دریاچه نشسته بودیم و دست دوست دخترم روی گردنم بود):
دو نفر ریشو و هیکلی با موتور از راه دور رسیدند، جلوی ما ترمز کردند. راننده به من گفت : درست بشین پسر، اینجا خانواده رد میشه.
من (برای نشان دادن اینکه جدی نگرفتم‌شان با لبخندی محو روی صورت و صدای آرام و کلمات شمرده): ما با هم نامزدیم عزیزم!
بسیجی: به جهنم که نامزدین، نامزدین هر غلطی خواستید باید بکنید؟
من(لبخندم کمی هویداتر شده بود): طوری حرف میزنین که انگار چیکار کردیم ما؟ ما داشتیم فقط حرف میزدیم. این همه مردم توی بغل هم هستن توی پارک، شما بیخود اومدین به ما گیر دادین!
مردی که پشت راننده نشسته بود پیاده شد و من تازه باتوم را در دستش دیدم.مرد راننده هم پیاده شد و موتور را روی جک گذاشت. چهره‌ی برافروخته‌ی او مرا ترساند اینبار. آمد جلو و چانه‌ام را محکم گرفت، بلندم کرد و آرام توی گوشم میگفت:" بچه کونی، میخای ببرمت جرت بدیم؟ آره؟"، همینطور که جملاتی مشابه به این را چند بار به شکلهای مختلف و با الفاظی چون لاشی، خارکسده و... میگفت، من همزمان که به خاطر اینکه دهانم محکم در مشتش بود، نمیتوانستم چیزی بگویم، از بوی گند دهانش داشتم بالا میاوردم و در آن لحظه فقط و فقط میخاستم از آن بوی وحشتناک خلاص شوم! نمیدانم که او هم فهمیده بود که دارم از بوی دهانش بیهوش میشوم که اینطور مستقیم توی صورتم و در فاصله‌ی 5 سانتیمتری از دماغم زر زر میکرد یا نه. وقتی بالاخره خفه خون گرفت و چانه‌ام را رها کرد، چند ثانیه‌ی اول را فقط نفس عمیق کشیدم تا حالم بیاید سرجاش. تازه متوجه جمعیتی که دور ما جمع شده بود شدم و همچنین جیغهای دوست‌دخترم تازه به گوشم رسید. گویا او هم تازه جمعیت را دیده بود و اکنون قدری خودش را جمع و جور کرد: "دیگه اینورا پیدات نشه‌ها، پسره‌ی بیشعور".
دست دوست دخترم را گرفتم و راهم را کشیدم و رفتم. با حسی سرشار از خشم و نفرت، اما سربلند!
دوستان دیگر من وقتی همچنی اتفاقی برایشان میافتاد بسیار تحت تاثیر قرار میگرفتند و بعید نبود افسردگی بگیرند. واقعا هم زمانیکه پسری با عشق خودش بیرون برود و جلوی آن دختر او را چنین تحقیر کنند یا سیلی و پس‌گردنی و اردنگی بهش بزنند، خیلی خردکننده خواهد بود. به من سه بار گیر دادند. این جدی‌ترشان بود.

undead_knight
11-28-2013, 05:23 AM
من "زن" نیستم «خانم» هستم! خاطرخواه هم زیاد دارم ولی اینجا نیازی نیست
ژست کریه پدافند از حقوق مردان بگیرم تا اکبری و اصغری خاطرخواه من بشوند! :)
همون قضیه "وومن" و "لیدی" هست!؟من این قراردادهای اجتماعی رو هیچ وقت نمیتونم جدی بگیرم:)))
باور نمیکنی آزار دادن دیگران چقدر لذت داره مخصوصا زن ها:)))آستانه تحریک شدنت خیلی پایینه ها:)))

Dariush
11-28-2013, 05:23 AM
مثلا من هم اینجا سحرخیزی پیشه کردم‌ها، انگار نه انگار. بچسب به آن جوانک فمنیست! (تو این وقت صبح اینجا چه می‌کنی؟)
به اسپاگتی اعظم تو را ندیدم من، یعنی هنوز لاگین نکرده بودی! ضمن اینکه خیلی بعید بود اینوقت اینجا باشی!
این جوانک بیچاره هم هرکس از راه می‌رسد یک سنگی میزند بر سرش:) من واقعا به پوست‌کلفتی‌اش حسرت میخورم. گفتم یک احوالپرسی‌ای ازش بکنم تا بداند کسانی هم هستند اینجا که او را دوست دارند.
هوای تهران را دیدی این روزها؟ قابل باور نیست این سطح از آلودگی.
تو مگر میان‌ترم نداری؟ من روزی شاید 4 ساعت میخوابم. استاد عقده‌ای چهار تا مرجع برای درس معرفی کرده، هرکدام حداقل 600 صفحه!

Alice
11-28-2013, 05:28 AM
همون قضیه "وومن" و "لیدی" هست!؟من این قراردادهای اجتماعی رو هیچ وقت نمیتونم جدی بگیرم:)))
باور نمیکنی آزار دادن دیگران چقدر لذت داره مخصوصا زن ها:)))آستانه تحریک شدنت خیلی پایینه ها:)))

خب کسی جرات ندارد جلوی من به خانم‌ها بگوید زن‌ها. ولی چون دستم به تو نمی‌رسد به پای بی‌ادبی و
عدم تربیت صحیح می‌گذارم! بگذریم.. پاسخ فلسفه‌ی آبزورد را هم بمن ندادی که در بن بست زندگی باید چکار
کرد!؟ اگر مرگ معادله را حل نمی‌کند زیستن هم چه توفیری دارد؟! (جستار بغلی)

Dariush
11-28-2013, 05:31 AM
صبح بخیر.
کار زیاد دارم،چندین کتاب خیلی خوب هم چند وقتی هست دارم میخونم که به شدت وقت گیرند و در ضمن اگر قرار باشه اینجور بودن باعث بشه دیر به دیر تر سر بزنی، دوست دارم خیالت راحت نباشه:)))

فکر کنم باید کاشف سندرومی باشم به نام "خود بَد پنداری":))
کشش شدید و عجیبم به خراب کردن وجه خودم اصلا دست خودم نیست،خیلی وقت ها پیش میاد که میتونم جایی ساکت باشم ولی همیشه مخالفتم رو صریح تر و شدیدتر و بُران تر ابراز میکنم تا زیادی خوب نباشم،مخصوصا جایی که چند نفری ازم تعریف کنند:))
من شاید بالاترین امتیازی که به خودم میدهم این است که اصلا و اصلا برایم مهم نیست دیگران در موردم چه فکری دارند! خیلی چیز خوبی است این ویژگی! البته انصافا Bad Guy بودن قدری گیراتر از خنثی بودن است. کتاب خوب میشناسی و میخوانی، غیرت داشته باشد و به دیگران هم معرفی‌اش کن دیگر. اینجا چند جستار در این مورد هست.

Alice
11-28-2013, 05:37 AM
به اسپاگتی اعظم تو را ندیدم من، یعنی هنوز لاگین نکرده بودی! ضمن اینکه خیلی بعید بود اینوقت اینجا باشی!
این جوانک بیچاره هم هرکس از راه می‌رسد یک سنگی میزند بر سرش:) من واقعا به پوست‌کلفتی‌اش حسرت میخورم. گفتم یک احوالپرسی‌ای ازش بکنم تا بداند کسانی هم هستند اینجا که او را دوست دارند.
هوای تهران را دیدی این روزها؟ قابل باور نیست این سطح از آلودگی.
تو مگر میان‌ترم نداری؟ من روزی شاید 4 ساعت میخوابم. استاد عقده‌ای چهار تا مرجع برای درس معرفی کرده، هرکدام حداقل 600 صفحه!

راستی که پوست خیلی کلفتی دارد نمی‌دانم از کدام جهنم دره فرار کرده است؛ با اینکه
ادب ندارد ولی چون فمنیست و جیره خوار ماست کاری به کارش ندارم!
هوای تهران؟! من چند روزی‌ست به شدت از سر درد رنج می‌برم و دم غروب که می‌شود
احساس سنگینی در ناحیه‌ی مغز می‌کنم... تازه اینها آمار رسمی به آدم نمی‌دهند که
چقدر از افراد از این آلودگی هوا ماهانه می‌میرند..
---
عجب استاد پدر آمرزیده‌ای دارید... الکی وقتت رو هدر نده. حذف کن با یک استاد دیگر بردار.

undead_knight
11-28-2013, 05:37 AM
من شاید بالاترین امتیازی که به خودم میدهم این است که اصلا و اصلا برایم مهم نیست دیگران در موردم چه فکری دارند! خیلی چیز خوبی است این ویژگی! البته انصافا Bad Guy بودن قدری گیراتر از خنثی بودن است. کتاب خوب میشناسی و میخوانی، غیرت داشته باشد و به دیگران هم معرفی‌اش کن دیگر. اینجا چند جستار در این مورد هست.
خب من چون یکم که چه عرض کنم،خیلی "موودی" هستم این بی تفاوت بودنم کم و زیاد میشه ولی راستش مسئله اصلا برای من لذت بخش بودنشه و چون لذتش خیلی زیاده حاضرم مثل یک دو باری که عاشق شدم کمی از غرورم و خودشیفتگیم کم بکنم و غرغر های خودم رو تحمل کنم که "چرا به دیدگاه دیگران اهمیت میدم" تا به این لذت برسم:)))
غیرت که ندارم ولی این کتاب اخری بدجور منو گرفته معرفیش کردم:))

Dariush
11-28-2013, 05:37 AM
خب کسی جرات ندارد جلوی من به خانم‌ها بگوید زن‌ها. ولی چون دستم به تو نمی‌رسد به پای بی‌ادبی و
عدم تربیت صحیح می‌گذارم!
:e40b:
این تعصبات از تو بعید است آلیس! حالا مگر خانم نسبت به زن چه توفیری دارد؟ شعار فمنیست‌ها هم این است همه‌جا: من اگر مادر هستم، اگر دوست‌دختر هستم، اگر همسر هستم و چه و چه و چه، پیش از همه «زن» هستم. من خودم حتا مادرم را خانوم صدا میزنم ( یعنی مامان کمتر میگویم، بیشتر همان خانوم میگویم). ولی فکر نمیکنم زن چیز توهین‌آمیزی در خودش داشته باشد. چنانکه مرا اگر کسی پسر، مرد، آقا، جوان و ... صدا بزند هیچ فرقی برایم ندارد.

undead_knight
11-28-2013, 05:39 AM
خب کسی جرات ندارد جلوی من به خانم‌ها بگوید زن‌ها. ولی چون دستم به تو نمی‌رسد به پای بی‌ادبی و
عدم تربیت صحیح می‌گذارم! بگذریم.. پاسخ فلسفه‌ی آبزورد را هم بمن ندادی که در بن بست زندگی باید چکار
کرد!؟ اگر مرگ معادله را حل نمی‌کند زیستن هم چه توفیری دارد؟! (جستار بغلی)
هرقدر کسی این قراردادهای اجتماعی رو جدی تر میگیره میل من به شکستنشون هم بیشتر میشه:)))
بی ادب و فاقد تربیت صحیح رو هم دوست دارم:)))
آه جدی از من پرسیده بودی؟ندیدم الان میرم جواب بدم.
+نکته:اگر لبخند موزیانه من رو موقع درآوردن حرص میدید قطعا حمله فیزیکی رو شروع کرده بودی:))))

Alice
11-28-2013, 05:46 AM
این تعصبات از تو بعید است آلیس! حالا مگر خانم نسبت به زن چه توفیری دارد؟ شعار فمنیست‌ها هم این است همه‌جا: من اگر مادر هستم، اگر دوست‌دختر هستم، اگر همسر هستم و چه و چه و چه، پیش از همه «زن» هستم. من خودم حتا مادرم را خانوم صدا میزنم ( یعنی مامان کمتر میگویم، بیشتر همان خانوم میگویم). ولی فکر نمیکنم زن چیز توهین‌آمیزی در خودش داشته باشد. چنانکه مرا اگر کسی پسر، مرد، آقا، جوان و ... صدا بزند هیچ فرقی برایم ندارد.

خب من هم از این ببعد به تو و آندد می‌گویم «حاجی آقا». مشکلی که ندارد؟!
شعار فمنیستی هم که گفتی "زن" به معنای "ضعیفه" نبود و معنای مجازی داشت.
کسی که می‌گوید زنان من احساس می‌کنم ناخوداگاه می‌گوید ضعیفه‌ها.



بی ادب و فاقد تربیت صحیح رو هم دوست دارم:)))
.

فحش‌های بدتری هم بخواهی در چنته دارم، ولی چون جستار عمومی‌ست و تازه تو
هم از جیره‌خواران ما هستی کاری به کارت ندارم. :e011:

Dariush
11-28-2013, 05:49 AM
راستی که پوست خیلی کلفتی دارد نمی‌دانم از کدام جهنم دره فرار کرده است؛ با اینکه
ادب ندارد ولی چون فمنیست و جیره خوار ماست کاری به کارش ندارم!
:e415:
جیره‌خوار را خوب آمدی. پس نانِ فمنیسم را میخورد؟:e105:


عجب استاد پدر آمرزیده‌ای دارید... الکی وقتت رو هدر نده. حذف کن با یک استاد دیگر بردار.
خب این درس تنها با همین استاد برگزار میشود. من هم برگه‌ی حذف اضطراری را پر کرده‌ام، گذاشته‌ام روز امتحان، اگر خراب کردم، همانجا ازش امضاء گرفته، تحویل آموزش دانشگاه بدهم. الان هم خیر سرم صبح زود بیدار شده‌ام که مثلا بخوانم ولی اینقدر درس نچسبی‌ست که دو برگ میخوانم می‌آیم نت ولگردی!
راستی تو نرفتی خوشامدگویی ظریف؟
3016

Dariush
11-28-2013, 05:52 AM
خب من هم از این ببعد به تو و آندد می‌گویم «حاجی آقا». مشکلی که ندارد؟!
شعار فمنیستی هم که گفتی "زن" به معنای "ضعیفه" نبود و معنای مجازی داشت.
کسی که می‌گوید زنان من احساس می‌کنم ناخوداگاه می‌گوید ضعیفه‌ها.
فکر کنم معادل «حاجی‌آقا» بشود «حاجی‌خانوم» ها؟!
زن حالا ربطی آنچنان به ضعیفه ندارد ولی خب تو اگر خوشت نمی‌آید، چشم، زین‌پس تو را تنها بانو یا خانم خطاب خواهم کرد.

undead_knight
11-28-2013, 05:56 AM
جیره‌خوار را خوب آمدی. پس نانِ فمنیسم را میخورد؟


داریوش یه وقت گول نخوری که این حسینیه شام نمیده! :)))
لاکردارها نون که هیچی،آب هم نمیدند:)))

این هم یکی از اون بیزینس های بی اجر و مزد مثل پول گرفتن از سیا و ام ای سیکس هست:))))



خب من هم از این ببعد به تو و آندد می‌گویم «حاجی آقا». مشکلی که ندارد؟!
شعار فمنیستی هم که گفتی "زن" به معنای "ضعیفه" نبود و معنای مجازی داشت.
کسی که می‌گوید زنان من احساس می‌کنم ناخوداگاه می‌گوید ضعیفه‌ها.

فحش‌های بدتری هم بخواهی در چنته دارم، ولی چون جستار عمومی‌ست و تازه تو
هم از جیره‌خواران ما هستی کاری به کارت ندارم. :e011:
با اجازه یه پارازیت:مشکل از ناخوداگاهته:)))

به نظرت واقعا حمله های زبانی رو من اثری هم داره که لاف میزنی!؟:))))

Dariush
11-28-2013, 06:00 AM
داریوش یه وقت گول نخوری که این حسینیه شام نمیده! :)))
لاکردارها نون که هیچی،آب هم نمیدند:)))

این هم یکی از اون بیزینس های بی اجر و مزد مثل پول گرفتن از سیا و ام ای سیکس هست:))))
:e415:
پس من فعلا در همان جبهه‌ی فری‌ماسون و باطل علیه حق می‌مانم. راستی اگر بیایی در کمپ زنخوارگان نان خوبی بهت میدهیم‌! باور کن! حالا یکبار بیا در جلسات Presentation ما شرکت کن قول میدهم خوشت بیاید :e11b:

Alice
11-28-2013, 06:27 AM
راستی تو نرفتی خوشامدگویی ظریف؟

نه من فعلا با سیاست کاری ندارم، یعنی اصلا وقت ندارم اخبار گوش بدهم. اینروزها هم فقط می‌دانم
در غنی سازی توفق کرده‌اند. از جزئیات آن بی خبرم.
---
در جستار بغلی بحث رمان ها و نهیلیسم شد. من فعلا دچار سندروم افسردگی ناشی از نهیلیسم افراطی
شدم و شدیدا به آثار صادق هدایت و اوج نگاه نهیلیستی او علاقه‌مند شده‌ام. چند داستان کوتاه دارد که مغز
آدمی را مچاله می‌کند:
سه قطره خون، بُن بست، سگ ولگرد، زنده بگور. اینها را فعلا بخوان (چند صفحه بیشتر نیستند) بعد باهم
نقد می‌کنیم. لعنتی سمبول‌ها و توصیفات دقیق و شاهکاری دارد که نظیر آن در ادبیات ایران کم یافت می‌شود.
این روزها بدجوری روانم را مشغول کرده است...

undead_knight
11-28-2013, 06:33 AM
:e415:
پس من فعلا در همان جبهه‌ی فری‌ماسون و باطل علیه حق می‌مانم. راستی اگر بیایی در کمپ زنخوارگان نان خوبی بهت میدهیم‌! باور کن! حالا یکبار بیا در جلسات Presentation ما شرکت کن قول میدهم خوشت بیاید :e11b:
من کلا با کار کردن برای بقیه مشکل دارم،آقای خودم میمونم و سرور خودم:)))
میدونی که میگن چی رو بخور ولی منت قصاب رو نکش!؟:)))

Dariush
11-28-2013, 06:47 AM
در جستار بغلی بحث رمان ها و نهیلیسم شد. من فعلا دچار سندروم افسردگی ناشی از نهیلیسم افراطی
شدم و شدیدا به آثار صادق هدایت و اوج نگاه نهیلیستی او علاقه‌مند شده‌ام. چند داستان کوتاه دارد که مغز
آدمی را مچاله می‌کند:
سه قطره خون، بُن بست، سگ ولگرد، زنده بگور. اینها را فعلا بخوان (چند صفحه بیشتر نیستند) بعد باهم
نقد می‌کنیم. لعنتی سمبول‌ها و توصیفات دقیق و شاهکاری دارد که نظیر آن در ادبیات ایران کم یافت می‌شود.
این روزها بدجوری روانم را مشغول کرده است...
رمان نهیلیستی فرقش با یک اثر فلسفی نیهلیستی این است که رمان‌نویس دستش خیلی بازتر است و براحتی میتواند بر روان خواننده تاثیر بگذارد. به ویژه در مورد نیهیلیسم که بیش از آنکه یک نگرش فلسفی و ایده‌ئولوژیک باشد، یک حالت روحی روانی‌ست. زمانیکه فیلسوف با استدلال سر وکار دارد و باید سخن خویش را بر پایه‌های معتبر فلسفی بنا نهد که شاید به چند کتاب هم بیانجامد، رمان‌نویس با یک داستان کوتاه تاثیری بس بیشتر بر خواننده می‌گذارد. کسانی که صادق هدایت و امثالهم می‌خوانند و به او شیفتگی دارند، پیش از خواندن کتابش خود را برای یک اثر نیهیلیستی نابودگر آماده کرده‌اند تا تائیدی بر نگرش روانی آنها از سوی یک شبه‌فیلسوف همچون هدایت گذارده شود و خیالشان راحت شود.

این کتابهایی که گفتی را 10 سالی هست خوانده‌ام. صادق هدایت را خیلی دوست دارم و او را بهترین رمان‌نویس و از برجسته‌ترین روشن‌فکران ایرانی میدانم. اما فیلسوف؟ نه! کامو را هم با اغماض زیاد فیلسوف به حساب می‌آورند، هدایت خیلی دست بالا شاید در حد کافکا باشد.
یک پرسش:
برای بودن و نبودنِ خود، ما می‌توانیم تصمیم بگیریم، اما تنها برای تصمیم بودن است که خودمان می‌توانیم قضاوت داشته باشم. با این چه میکنید؟


من کلا با کار کردن برای بقیه مشکل دارم،آقای خودم میمونم و سرور خودم:)))
میدونی که میگن چی رو بخور ولی منت قصاب رو نکش!؟:)))
پس تو مامور خوبی برای ام آی سیکس و موساد و سیا نمی‌شوی! همان فمنیست بمانی بهتر است:e056:

===============
من بروم قدری روی این امتحان میانترم کار کنم :e108:
روزتان بخیر دوستان تا بعد.

Alice
11-28-2013, 06:58 AM
تائیدی بر نگرش روانی آنها از سوی یک شبه‌فیلسوف همچون هدایت گذارده شود و خیالشان راحت شود.

این ستیزهای دوستان پیرامون «علم» و «شبه علم» به فلسفه هم کشیده شده؟! من
هیچکجا ادعا نکرده‌ام هدایت فیلسوف است که بخواهیم او را "شبه فیلسوف" بخوانیم.
هدایت هم درست است که از کافکا الهام گرفته ولی در بسیاری جهات از او بهتر می‌نویسد.
---
من هم بروم که کلی کار و بار روی سرم ریخته شده؛ دوستان روز خوبی داشته باشید. :e306:

Dariush
11-28-2013, 07:13 AM
این ستیزهای دوستان پیرامون «علم» و «شبه علم» به فلسفه هم کشیده شده؟! من
هیچکجا ادعا نکرده‌ام هدایت فیلسوف است که بخواهیم او را "شبه فیلسوف" بخوانیم.
هدایت هم درست است که از کافکا الهام گرفته ولی در بسیاری جهات از او بهتر می‌نویسد.

شبه‌فیلسوف عبارت خودساخته‌ی من است. ولی چه اشکالی دارد؟ شبه‌فیلسوف هم مثل شبه‌روشنفکر داریم. اما شبه فیلسوف را من به این خاطر به کار بردم که هدایت خودش خود را هرگز فیلسوف نمی‌نامید، این دیگران هستند که زور میزنند از رمانهای او یک ایده‌ئولوژی نیهیلیستی بیرون بکشند. خودش به لحاظ کفری به نیهیلیسم خیام‌گون علاقه‌ی زیادی داشت، ولی تحت تاثیر زندگی شخصی خودش، هرگز نتوانست آنطور بشود .
مقایسه میان کافکا و هدایت هم بیشتر سلیقه‌ایست، ولی من کافکا را پخته‌تر می‌بینم چرا که در نوشته‌های او شعارها و مفاهیم لُختِ اینچنینی پیدا نمی‌شوند:

"هرچه فکر می‌کنم، ادامه دادن به این زندگی بیهوده است "
در آثار هدایت این عبارات فراوان هستند. کافکا اما به سادگی و زیبایی بار فرهنگ را همچون شمشیری که در کمر فرو رفته و فرد اگرچه آن را نمیبیند یا حس نمیکند، اما نمیتواند آن را انکار کند، تصویر میکند.

Alice
11-28-2013, 08:40 AM
شبه‌فیلسوف عبارت خودساخته‌ی من است. ولی چه اشکالی دارد؟ شبه‌فیلسوف هم مثل شبه‌روشنفکر داریم. اما شبه فیلسوف را من به این خاطر به کار بردم که هدایت خودش خود را هرگز فیلسوف نمی‌نامید، این دیگران هستند که زور میزنند از رمانهای او یک ایده‌ئولوژی نیهیلیستی بیرون بکشند. خودش به لحاظ کفری به نیهیلیسم خیام‌گون علاقه‌ی زیادی داشت، ولی تحت تاثیر زندگی شخصی خودش، هرگز نتوانست آنطور بشود .

آری هدایت هرگز نتوانست پیرو فلسفه‌ی خیام باشد و سرانجام جز خودکشی راه دیگری نیافت.
اتفاقا من از آن دسته افراد هستم که از داستان‌های او ایدئولوژی فکری هدایت را بیرون می‌کشم،
ولی او را فیلسوف نمی‌خوانم. هدایت رگه‌هایی از اندیشه‌ی فلسفی داشت و بیشتر فلسفه‌دان
بود و نه فیلسوف. در واقع او هنرمند بود؛ یک هنرمند بزرگ که به حقیقت لخت و عریان زندگی پی
برده و می‌کوشید در قالب هنر آن را عرضه کند! مثلا، در داستان کوتاه «بُن‌بست» هدایت تیر آخر و
نهایت پوچی را به ذهن خواننده شلیک می‌کند و وجود مفت و بی‌ارزش انسان را به بهترین شکل
ممکن با رگه‌هایی از اندیشه‌ی فلسفی ناب بیان می‌کند. او "مرگ" را بُبست زندگی و بی‌ اندازه
ساده و پیش‌ پا افتاده مطرح می‌کند، مثل شمعی که در یک آن فوت کنند و خاموش بشود. پوست
چین‌خورده، شیارهایی که گوشه‌ی چشم در گاه پیری نقش می‌بندد ... همه‌ی اینها را به عنوان
"درد فلسفی" عنوان می‌کند و سرانجام در کمال ناباوری انسان عصر مدرن را سرگردان و "هیچ"
و ناچیز در جهان مزخرف و موهوم هستی به تصویر می‌کشد.
--
اینها حقایقی هستند که به قول غلامحسین یوسفی، منتقد و ادیب پارسی هنگامیکه پای حرفهای
هدایت می‌نشینیم از خردنگری‌های خودمان شرمنده می‌شویم و از زندگی آدم‌های شکم‌پرست بیزار.
شعارها و مفاهیم لختی که نقل قول کردی بنیان آثار هدایت و سبک هنری اوست. چیزی جز این هم
نیست!

Anarchy
11-28-2013, 10:34 AM
"دیگه اینورا پیدات نشه‌ها، پسره‌ی بیشعور".

داریوش جان ، این رو کی به کی گفت :e410: ؟

Philo
11-28-2013, 01:21 PM
چقدر حال میده بعد از یک هفته کارهای سخت و طاقت فرسا و رسیدن به یه نتیجه خوب، بشینی پفک بخوری و کتاب مورد علاقتو بخونی و شب هم با یه خانم عزیز و دوست داشتنی بری گردش.

undead_knight
11-28-2013, 01:47 PM
این ستیزهای دوستان پیرامون «علم» و «شبه علم» به فلسفه هم کشیده شده؟! من
هیچکجا ادعا نکرده‌ام هدایت فیلسوف است که بخواهیم او را "شبه فیلسوف" بخوانیم.
هدایت هم درست است که از کافکا الهام گرفته ولی در بسیاری جهات از او بهتر می‌نویسد.
---
من هم بروم که کلی کار و بار روی سرم ریخته شده؛ دوستان روز خوبی داشته باشید. :e306:
راستش من از کافکا چیزی جز "مسخ" رو نخوندم(که البته ظاهرا در بین ایرانی ها معروف ترینه)و چون بلافاصله بعد از "بیگانه" کامو خوندمش،چندان جذبش نشدم؛شاید چون موضوع و سبک نوشتار کامو خیلی برام گیرا بود و دیدگاه کافکا در مسخ برام زیادی پیش پا افتاده به نظر میرسید.

در هر حال کافکا رمان های دیگه ای داره که با تعاریفی که کامو ازشون کرده(و تحلیل های کامو از دید من واقعا بی نظریند؛تحلیل های روزنامه نگارانه!) و بخش هایی که ازشون خوندم مثلا "محاکمه" یا "قلعه" رمان هایی واقعا عالی هستند(که توی لیستم هستند ولی نخوندم هنوز) که این دیدگاهت نسبت به کافکا رو نوعی کم لطفی نشون میده.

Alice
11-28-2013, 10:51 PM
راستش من از کافکا چیزی جز "مسخ" رو نخوندم(که البته ظاهرا در بین ایرانی ها معروف ترینه)و چون بلافاصله بعد از "بیگانه" کامو خوندمش،چندان جذبش نشدم؛شاید چون موضوع و سبک نوشتار کامو خیلی برام گیرا بود و دیدگاه کافکا در مسخ برام زیادی پیش پا افتاده به نظر میرسید.

در هر حال کافکا رمان های دیگه ای داره که با تعاریفی که کامو ازشون کرده(و تحلیل های کامو از دید من واقعا بی نظریند؛تحلیل های روزنامه نگارانه!) و بخش هایی که ازشون خوندم مثلا "محاکمه" یا "قلعه" رمان هایی واقعا عالی هستند(که توی لیستم هستند ولی نخوندم هنوز) که این دیدگاهت نسبت به کافکا رو نوعی کم لطفی نشون میده.

دقیقا احساس متضادی را من در هنگام خواندن «بیگانه» داشتم. یعنی اصلا با
مورسو احساس راحتی نداشتم، برایم واقعا بیگانه و نافهمیدنی بود. بویژه اول
نوول که با این عبارت رقت انگیز آغاز می‌شود:
«امروز مادرم مرد؛ نمی‌دانم، شاید هم دیروز.»
چطور داستان را تا انتها پیش بردم؟! نمی‌دانم، ولی بعد از مشاجره‌ی ماندگار مورسو
با پدر روحانی بود که تازه به دنیای بیگانه‌ی مورسو پی بردم و از قضاوت خودم شرمنده
شدم.. دوست داشتم پیش از اعدام با او سیگار می‌کشیدم. و یا کنار لاشه‌ای قهوه
می‌خوردیم و به سالامانوی پیر و خرفت می‌خندیدیم و گپ می‌زدیم؟!
بهرحال هنوز در باره بیگانه نمی‌توانم قضاوت بکنم...! مورسو همچنان که برایم بیگانه
بود و در عین حال «پوچ» به معنای آبرومند کلمه، تا آخر ماجرا با او همراه نبودم و شکاف
بزرگی میان من و شخصیت ایشان وجود داشت. ولی اشک‌های او پس از مجادله‌ی نهایی
با پدر روحانی یهو به من سیلی و کشیده‌ای زد و پس از این همه ورق‌بازی یکباره به
خودم آمدم و تمام ماجرا در یک آن جلوی چشمانم گذشت..!
به محض اتمام داستان تنها فکری که به ذهنم خطور می‌کرد این بود که گوشه بیفتم و کتاب
را ببندم و با آن خودم را باد بزنم...
---
هدایت اگر انگلیسی، آلمانی یا فرانسوی می‌نوشت بی‌شک به اندازه‌ی کافکا پرآوازه می‌شد،
این هم بی‌مهری به ایشان هست که کافکا را بی چون و چرا از او سرتر بدانیم. به نظر من هدایت
از کافکا بی‌نهایت تاثیر گرفت ولی قلم پخته‌تری از او داشت. من همچنان رمان سورئالیستی
هدایت را به همانِ کافکا ترجیح می‌دهم.

Reactor
11-28-2013, 11:40 PM
در راستای پدافند از حقوق مردان:
دیشب من و دوست پسرمو گرفتن.بیچاره رو جلو چشمم تا خورد زدن.ولی خوب حداقل با من از لحاظ فیزیکی کاری نداشتن
واقعا که احساس میکنم نمیخوام ایران بمونم

بسیج که حق کتک زدن نداره. ولی اگر مامور نیرو انتظامی بود کمی زبون بازی کنید بعدش یک شیتیلی اینجور وقت ها بدید دستش میره پی کارش.
البته این کارها را پسر میکنه.
راحت دَر رفتن از اینجور شرایط, رابطه مستقیم به جَنم و جربزه ی دوست پسرت داره.

homayoun
11-29-2013, 01:34 PM
مهربد ,چرا پسوند یک را به یگ دگراندی؟ پارسیک که بهتر از پارسیگ است...

پارسیگر

undead_knight
11-29-2013, 02:04 PM
دقیقا احساس متضادی را من در هنگام خواندن «بیگانه» داشتم. یعنی اصلا با
مورسو احساس راحتی نداشتم، برایم واقعا بیگانه و نافهمیدنی بود. بویژه اول
نوول که با این عبارت رقت انگیز آغاز می‌شود:
«امروز مادرم مرد؛ نمی‌دانم، شاید هم دیروز.»
چطور داستان را تا انتها پیش بردم؟! نمی‌دانم، ولی بعد از مشاجره‌ی ماندگار مورسو
با پدر روحانی بود که تازه به دنیای بیگانه‌ی مورسو پی بردم و از قضاوت خودم شرمنده
شدم.. دوست داشتم پیش از اعدام با او سیگار می‌کشیدم. و یا کنار لاشه‌ای قهوه
می‌خوردیم و به سالامانوی پیر و خرفت می‌خندیدیم و گپ می‌زدیم؟!
بهرحال هنوز در باره بیگانه نمی‌توانم قضاوت بکنم...! مورسو همچنان که برایم بیگانه
بود و در عین حال «پوچ» به معنای آبرومند کلمه، تا آخر ماجرا با او همراه نبودم و شکاف
بزرگی میان من و شخصیت ایشان وجود داشت. ولی اشک‌های او پس از مجادله‌ی نهایی
با پدر روحانی یهو به من سیلی و کشیده‌ای زد و پس از این همه ورق‌بازی یکباره به
خودم آمدم و تمام ماجرا در یک آن جلوی چشمانم گذشت..!
به محض اتمام داستان تنها فکری که به ذهنم خطور می‌کرد این بود که گوشه بیفتم و کتاب
را ببندم و با آن خودم را باد بزنم...
---
هدایت اگر انگلیسی، آلمانی یا فرانسوی می‌نوشت بی‌شک به اندازه‌ی کافکا پرآوازه می‌شد،
این هم بی‌مهری به ایشان هست که کافکا را بی چون و چرا از او سرتر بدانیم. به نظر من هدایت
از کافکا بی‌نهایت تاثیر گرفت ولی قلم پخته‌تری از او داشت. من همچنان رمان سورئالیستی
هدایت را به همانِ کافکا ترجیح می‌دهم.
نه من از همون اول هم از مورسو خوشم میومد،فقط اینکه به نظرم مورسو زیادی رادیکال بود،ولی از سایر جهات مثل بیگانگی با محیط اطراف،جامعه ای که شخص رو نمیفهمه و پوچی واقعا نمونه خوبی هست.البته به طور کالی از جایی که مورسو دستگیر میشه کامو با هر پاراگراف ایده هاشو بیشتر تزریق میکنه.


این دو تا کتابی که گفتم رو از کافکا خوندی؟:))

Alice
11-29-2013, 03:13 PM
این دو تا کتابی که گفتم رو از کافکا خوندی؟:))

بله ولی اصلا خوشم نیامد، نمی‌دانم شاید به خاطر ترجمه‌ی آن بود. اصلا بازگردانی و ترجمه،
هنری به قدر خود داستان‌نویسی می‌طلبد؛ کار هر کسی نیست. نکته‌ی دیگر این که هر اثری
که ترجمه بشود بخشی از کیفیت خود را از دست می‌دهد. برخی ناول‌ها هم اصلا ترجمه‌پذیر
نیستند، مثل "بوف کور" صادق هدایت ؛ این اثر اگر ترجمه بشود بی‌شک شهید خواهد شد.
ولی باز هم با تمام این اوصاف وقتیکه به فرانسوی بازگردان شد، آندره بروتن استاد سورئالیسم
ادبی آن را شاهکار ادبیات معاصر یاد کرد.
---
مرسو "پوچگرای" واقعی به معنای تام کلمه بود. نه به عالم بالا باور داشت و نه اصلا معنی و
مفهومی برای زندگی قائل بود. اینکه با ماری ازدواج بکند یا نه اصلا مهم نبود. اینکه به پاریس
برود یا نه هیچ توفیری نداشت؛ اصلا اینکه محکوم به اعدام باشد یا نه! از دید کامو، مرسو همان
انسان طاغی و لاقیدی بود که جامعه آن را درک نمی‌کرد.
البته درک هر اثری مستقیما به خط فکری نویسنده باز می‌گردد؛ من آثار فلسفی کامو را چندان
نخوانده‌ام و برای همین نمی‌توانم درباره مرسو قضاوت درستی بکنم. بیگانه و طاعون و دیگر آثار
کامو هر یک حلقه‌ی زنجیری برای خط فکری او هستند.
در نقطه‌ی مقابل کامو، صادق هدایت قرار دارد. کامو خوشبین بود و به "زندگی" اصرار داشت.
هدایت ولی فقط و فقط به "مرگ" پافشاری می‌کرد. رد پای نهیلیسم چپگرا و ناقوس مرگ در تمام
آثار هدایت سرشار است. از صادق هدایت چه داستان‌هایی خواندی؟!