• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 401

    جُستار: بی خدا بودن چه حسی دارد؟

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی dr.mcclown نمایش پست ها
      یه مرد ژاپنی به چه چیزی اعتقاد داره؟ به اینکه با این لغزش نیاکانش رُ شرمنده کرده. کسانی که وجود ندارن. با این وجود اینقدر خودشُ متعهد به حفظ آبروی اونها می‌بینه
      که از هر عملی که تصور کنه مایه سرافکندگی اون‌ها بشه تنفر داره. و در عوض وقتی کاریُ انجام می‌ده که فکر می‌کنه اون‌ها خواستن, پاداش درونی دریافت می‌کنه.
      درسته, پاداش و پادافره با هم‌اند.





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      قاعدتا یاخته های مغز ریاضیدانی چون سنایی باید اینگونه عمل می کرد که حرف یک مست را نا دیده می انگاشت و می خندید و مثل رفیقش خیام به آن مرد مست می گفت : می خور که ندانی به کجا خواهی رفت و.... از این حرفا . ولی دیدیم که داستان طور دیگری شد. پس نمی توان خدا را یاخته های مغزی دانست. یا شما اگر داستان عرفا و اهل تصوف را بخوانید می بینید همگیشان با یک خروش به منزل رسیده اند.
      بوارونه, ما همچو "قاعده‌ای" از بیخ نداریم. مغز ریاضیدان و ناریاضیدان آنچنانی هم نداریم. بشریت کمتر از ٥ هزار سال
      است که از چیزی چیزی به نام ریاضی پیدا کرده, هنگامیکه روند فرگشت (تکامل) آدم امروزین دستکم ٢٠٠ هزارسال دیرینگی دارد; اگرکه میلیون‌ها! سال فرگشت پیش از آن را نادیده بگیریم.

      چیزیکه "قاعدگی" دارد بخوبی همین احساس‌ها و رفتارهای "خروشنده" استند, چیزیکه بوارونه بسیار تازه فرگشته و هنوز
      هیچ ریشه ندوانده همین خردورزی است; اکنون خواه ریاضی‌دان, خواه شاعر عاشق پیشه, آنچه همه‌یِ ما در آن خوبیم
      همین "دل به دریا زدن" و "خروشیدن" است, آنچه همه‌یِ ما در آن بد‌یم نگرش خردین (rational) و دوراندیشانه است.




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      جناب مهربد
      نمی شود برای ذهن آدمی برنامه ای نوشت چون آدمی ربات نیست چیزی بنام احساس در آدمی وجود دارد و فرمول قطره های اشک H2o نیستند.
      آبسانی ِ آب یک ویژگی‌یست که تنها در آب به چشم میخورد, ولی در خود مولکول‌هایِ آب نیست.
      احساس‌هایِ آدمی هم یک ویژگی‌ست که تنها در مغز به چشم میخورد, ولی در خود یاخته‌های مغز نیست.

      مغز شما هم چه بپذیرید چه نه یک نرم‌افزار (=ذهن) دارد و این نرم‌افزار بسیار پیچیده است.

      گیر شما این است که واژه‌یِ نرم‌افزار که میخوانید میاندیشید همه چی دیگر "عقلی" و "خرد سرد" شد,
      هنگامیکه نرم‌افزار میتواند احساس هم باشد, یا برای نمونه حشری شدن یک نرم‌افزار است که با دیدن
      جنس ورقلنبیده‌یِ دختر در مغز پسر یا بوارونه, با دیدن سینه‌یِ سپر شده‌یِ پسر در چشم دختر, اجرا میشود.




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      فرمودید روحیه اتان سرکش است و از بندگی خوشتان نمی آید و..........
      خوب اینکه خیلی خوب است:)
      ابولحسن خرقانی یکی از عرفای بزرگ است که به گستاخی و سرکشی مشهور است !! در تذکره الاولیای عطار به گستاخ معروف است. در همین تذکره آنده است که :

      این پرستش از جنس آن پرستشی نیست که در رابطه های مازوخیستی مطرح است. اینجا محبوب سادیسم ندارد! او آنقدر مهربان است که از مهربانیش عاشق به لرزش می افتاد و در برابر اینهمه زیبایی و مهربانی سکوت می کند و سجده می کند و دیگر در هستی او فنا می شود و به او می رسد و حق می گردد..................
      به هر روی من که پیشاپیش گفتم, شما چرا اینجا خودتان را میآزارید میخواهید
      بباورید خدا هست, میخواهید بباورید نیست, کوچکترین تغییری در چیزی نمیدهد.

      برای ما یا خود من اگر کنجکاوید بودن آفریدگار مهربان را به نبودن‌اش برتری میدهم و
      سرکشی من از جنس نادانی و خودسری نیست, ولی نشانه‌ای از همچو هستنده‌ای نمیبینم.




      این پرستش از جنس آن پرستشی نیست که در رابطه های مازوخیستی مطرح است. اینجا محبوب سادیسم ندارد!
      ...
      هاتفی از گوشه ی میخانه دوش
      گفت ببخشند گنه می بنوش
      بخشش او بیشتر از جرم ماست
      نکته ی سربسته چه دانی خموش

      این چه حرفی است که در عالم بالاست بهشت — هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت
      زاهد عمرش سپری شد به تمنای بهشت — او ندانست که در ترک تمناست بهشت
      ویرایش از سوی Mehrbod : 08-19-2015 در ساعت 09:29 PM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      dr.mcclown (08-19-2015)

    3. #2
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها

      چیزیکه "قاعدگی" دارد بخوبی همین احساس‌ها و رفتارهای "خروشنده" استند, چیزیکه بوارونه بسیار تازه فرگشته و هنوز
      هیچ ریشه ندوانده همین خردورزی است; اکنون خواه ریاضی‌دان, خواه شاعر عاشق پیشه, آنچه همه‌یِ ما در آن خوبیم
      همین "دل به دریا زدن" و "خروشیدن" است, آنچه همه‌یِ ما در آن بد‌یم نگرش خردین (rational) و دوراندیشانه است.
      هرکسی تعریفی از خرد دارد. عرفا اوج خرد را جنون می نامند! همین جنونی که از آینده نگری می آید. "به کجا می روم آخر ننمایی وطنم" و اینقدر آینده آنهم آینده ی پس از مرگ برایشان مهم می شود که برای کشفش و رسیدن به حقیقت سر از پا نمی شناسند.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      آبسانی ِ آب یک ویژگی‌یست که تنها در آب به چشم میخورد, ولی در خود مولکول‌هایِ آب نیست.
      احساس‌هایِ آدمی هم یک ویژگی‌ست که تنها در مغز به چشم میخورد, ولی در خود یاخته‌های مغز نیست.
      اگر منظورتان از آبسانی ، سیالیت باشد در هرچیزی که سیال باشد شما سیالیت را می بینید سیالات را به دو دسته ی نیوتنی و غیر نیوتنی تقسیم بندی می کنند آب نمونه ای از یک سیال نیوتنی است .
      در ضمن بنده وقتی گفتم " فرمول قطره های اشک H2o نیستند"اشاره به شعر مرحوم قیصر امینپور کردم که از این دید علمی و خردگرا بستوه امده بود و اینکه حتی می خواهند برای عشق هم دستور زبان بنویسند . عمر ایشان کفاف نداد تا با شما آشنا شود و ببیند شما می خواهید برای "عشق" برنامه بنویسید!
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      مغز شما هم چه بپذیرید چه نه یک نرم‌افزار (=ذهن) دارد و این نرم‌افزار بسیار پیچیده است.

      گیر شما این است که واژه‌یِ نرم‌افزار که میخوانید میاندیشید همه چی دیگر "عقلی" و "خرد سرد" شد,
      هنگامیکه نرم‌افزار میتواند احساس هم باشد, یا برای نمونه حشری شدن یک نرم‌افزار است که با دیدن
      جنس ورقلنبیده‌یِ دختر در مغز پسر یا بوارونه, با دیدن سینه‌یِ سپر شده‌یِ پسر در چشم دختر, اجرا میشود.
      ما سه جهان داریم : جهان محسوس که درک ان از طرق حواس است ، جهان معقول که درک آن از طریق قوه عقل است و عالم خیال که درک آن از طریق قوه خیال است.
      در برابر جواب شما با توجه به جهانی که از آن به بنده جواب داده اید. بنده باید حرف شما را کامل تایید کنم . ولی آنچه که بنده مد نظرم هست در عالم خیال رخ می دهد . در عالمی که معقولات، جسمانی می شوند. اشیاء جسمانی در آن روحانی، یعنی بصورت متشخص و منفرد وجود دارند ولی سختی و بعد جسمانی ندارند. این عالم است که سهروردی از آن بعنوان مهمترین عالم یاد می کند و می گوید تمام اتفاقات روحانی در این عالم رخ می دهد.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      به هر روی من که پیشاپیش گفتم, شما چرا اینجا خودتان را میآزارید میخواهید
      بباورید خدا هست, میخواهید بباورید نیست, کوچکترین تغییری در چیزی نمیدهد.
      بنده فقط شرط ادب را بجای آوردم و جواب دادم قصدم جدال نیست و یا خدای ناکرده ارشاد و راهنمایی هم نیست. می دانم که از حضور افرادی چون بنده در این فروم باب طبع شما نیست. گویا شما از مدیران اینجا هم هستید و دوست ندارید کاربرانی با همچین تفکراتی اینجا باشند. بنده هم اصراری بر ماندن ندارم تنها شرط ادب را بجا می آورم و جواب می دهم همین.
      از روز اول که به این جا آمدم و سلام کردم و از مسلمانیم گفتم. سلامم را بدار آویختند و در به تکفیرم گشودند:(
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      برای ما یا خود من اگر کنجکاوید بودن آفریدگار مهربان را به نبودن‌اش برتری میدهم و
      سرکشی من از جنس نادانی و خودسری نیست, ولی نشانه‌ای از همچو هستنده‌ای نمیبینم.
      بقول حکیم صفا :
      خدا در دلِ سودازدگانست بجویید
      مجویید زمین را و مپویید سما را
      در دنیای مادی یا همان ظاهر نمی شود دید خدا را . باید به همان عالمی که سهروردی در آن نفس کشیده است یعنی عالم خیال رفت و برای آن رفتن به آن و دیدن حقایق هستی باید به عقل سرخ رسید.





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها

      این چه حرفی است که در عالم بالاست بهشت — هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت
      زاهد عمرش سپری شد به تمنای بهشت — او ندانست که در ترک تمناست بهشت
      دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
      دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند
      عرفا با زاهدان فرق دارند نه طمع بهشت دارند و نه دل به این دنیا بسته اند فقط او را می خواهند!

      ما از تو نداریم بغیر از تو تمنا
      حلوا بکسی ده که محبت نچشیده






    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 5
      واپسین پیک: 11-11-2013, 07:50 PM
    2. پاسخ: 72
      واپسین پیک: 10-26-2013, 02:02 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •