• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 75

    جُستار: عشق فرنگ داشتن، چرا؟؟؟؟

    Threaded View

    1. #10
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mosafer نمایش پست ها
      سفر به تهران زیاد داشته ام ولی آنجا زندگی نکردم،پس نمیتوانم راحت تائید کنم یا رد...
      چند سال پیش عموی بزرگم تهران را ترک کرد ولی هر موقع حرف می شود پشیمان ست از این جدایی
      او تهران را بیشتر دوست داشت و دارد و همچنین چند نفر دگر که نقل مکان کردند و بعد از چند ماه ناراضی از این تصمیم...
      پس عمومیت ندارد این کلی گویی شما...
      البته به نگر من تهران و قم فرقی نمیکند، هر شهری غباری غم و مردگی بر چهره دارد حال کمتر و بیشتر ...
      خب همین هم هست، شما نباید انتظار داشته باشید کسی که همه‌ی عمرش (مثلا بیش از 20 سال) را در تهران گذرانده باشد، دلتنگش نشود. مولانا حکایتی دارد که می‌گوید روزی شخصی چاه بازکن گذرش به بازار عطرفروش‌ها افتاد و ناگهان از هوش رفت. کسان در پی چاره بودند که شخصی آشنا مشتی فضله گرفت زیر دماغش و و او ناگهان جان گرفت. گفتند حکمتش چه بود، گفت که این چاه باز کن آنقدر که در ته چاهِ مستراح بوده، بوی گوه به مشامش بسیار دلنشین است اما رایحه‌ی گل و گیاه به او هیچ نمی‌سازد!
      Confusion will be my epitaph
      As I crawl a cracked and broken path
      If we make it we can all sit back
      And laugh
      But I fear tomorrow I'll be crying,
      Yes I fear tomorrow I'll be crying
      .Yes I fear tomorrow I'll be crying

    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (12-15-2013),sonixax (12-15-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •