Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
پاسخ به شبهات در مورد رژیم گیاهخواری
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 304

    جُستار: پاسخ به شبهات در مورد رژیم گیاهخواری

    Threaded View

    1. #11
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      بطور کلی نه سبک تغذیه مشکل اصلی‌ست و نه حجم آن، بلکه روش تولید آنست که مایه‌ی دردسر است. و هرچند اصراف پدیده‌ای بسیار جدی و مخرب است، در نهایت تفاوتی در اصل ماجرا بوجود نمی‌آورد. ازدیاد جمعیت با روش تغذیه‌ی همه‌چیزی خواری مشکلی به حساب نمی‌آید، هم‌اکنون با اضافه‌ی گوشت مورد استفاده‌ی ایالات متحده‌ی آمریکا در سال، می‌توان یک ماه کُل قاره‌ی آفریقا (منهای بخش عرب آن) را غذا داد. این حجم بالای استفاده که گیاه‌خوار و غیرگیاه‌خوار به آن دچارند یک ویژگی ِ فرگشتیک در انسان است، که برپایه‌ی آن برنامه ریزی شده‌ایم تا با حداکثر سرعت ممکن بیشترین غذای ممکن را مصرف بکنیم، زیرا برخورداری از چنین ویژگی‌ای میلیون‌ها سال تنها راه برای زنده ماندن بوده. اما اکنون بایستگی ندارد و به زیاده‌خوری می‌انجامد..

      بله دام‌پروری صنعتی به مراتب بهتر از کشاورزی صنعتی‌ست، از هر جهت که بنگرید(فرسایش خاک، گرمایش زمین، هزینه‌ی تولید، آب مورد استفاده، زمان تولید و ... در تناسب به انرژی که از گوشت می‌گیریم و انرژی که از گیاه می‌گیریم). اگر معیار شما به راستی اکوسیستم باشد که کشاورزی بازی را شروع نشده می‌بازد.. اساسا گوشت زمانی به رژیم غذایی ما اضافه شده که حجم مغزمان افزایش یافته و نیاز به پروتئین بالاتری پیدا کرده‌ایم که گیاهان قادر به فراهم آوردن آن نبوده‌اند، یعنی از دوران استرالوپیتکوس آفریکانوس. بجز انسان چندتایی که به ذهنم می‌رسند: خوک، بز، صاریغ، مرغ، پیرانا، کوآتی، خرس و اکثر نخستی‌ها از جمله شامپانزه بونوبو و ...

      بطور کلی چیزی که باید بدانیم این حقیقت ساده اما بسیار خشن است که بی‌کُشتن نمی‌توان زنده ماند. شاید زمانی روشهایی جدید برای تولید گوشت پدید بیایند(پیشتر در جستار آزار حیوانات در اینباره گفته‌ام)که ما را از کشتار حیوانات برای غذا بی‌نیاز بکنند، یا شاید پیشرفت‌هایی در کُل صنعت تولید غذا رخ بدهد که آسیب‌زایی برای محیط زیست را به حداقل برساند و ... اما در وضع فعلی، گیاه‌خوار یا گوشت‌خوار یا هرچه که باشد، با هر گازی که می‌زنید جان‌ها گرفته و می‌گیرید و خواهید گرفت.
      به نظر میرسد تفاوت دیدگاه از یک امر نشدنی و احتمالا از نظر شما ناموجه یعنی کاهش جمعیت و یک امر قابل دستیابی یعنی تغییر یا اصلاح الگوهای تولید نشات میگیرد.موضوعی که هست و من نیمتوانم آنرا نادیده بگیرم این است که مسلما انرژی قابل دریافت از گیاهان در مقایسه با گوشت چند برابر کمتر است و این نکته ای است اساسی در تاریخ حیات.منظورم این است که در تایید سخن شما میگویم که جاندارنی که توانسته اند با شکل های جدید تغذیه خود را وقف دهند، توانسته اند برای مدت بیشتری دوام و بقای خود را حفظ کنند.برای این موضوع میشود حداقل از دوره ی دانیاسورها ، کوتاهیِ عمرِ هیولاهایِ گیاه خواری چون ساراپوزایدن پس از حضور گوشت خوارانی چون تی رکس را مدنظر قرار داد که اگرچه جوانتر از گیاه خواران بودند و دوره ی تکامل و حیاتشان به مراتب کمتر بوده،اما به دلیل روش تغذیه جدیدشان یعنی همان گوشتخواری، که به روند تکاملشان نیز سرعت میبخشید،در نهایت در رقابت با گیاهخواران پیروز شدند،و پس از همین مقایسه میتوان چنین نتیجه گرفت که شکل تغذیه و قابلیت انعطاف در آن یکی از عوامل موثر در پیروزی گونه ای بر گونه ای دیگر میتواند باشد.بی شک همین امر در بقا انسانها نیز موثر بوده است.
      بنابراین تا اینجا باید پذیرفت که انسان حتی اگر زمانی گیاه خوار بوده، حداقل در تلاش برای بقای خود نیاز داشته که گوشت را هم به منوی غذایی خود بیافزاید.و من مشکلی در تغذیه از گوشت نمیبینم.حال از آنجا که میدانیم منابع غذایی در زمین محدود است و مطمئن هستیم که تا حداقل تا چند دهه دیگر غذاهای مصنوعی قابل جایگزینی نیست، ایا نباید قدری در الگوی مصرف خود تجدید نظر کنیم؟از همان مثالی که درمورد ازدیاد تعداد گربه ها در پست های قبلی خود بیان کردید استفاده میکنم و میپرسم اگر تعداد مصرف کننده ها بیش از حدی باشد که به طور متعارف قابل تغذیه باشند، همیشه ناهنجاری هایی بروز خواهد کرد و هر چه سرعت رشد مصرف کننده ها بیشتر باشد، تعداد و کیفیت این ناهنجاری های طبیعی فاجعه بارتر خواهد بود.ما مجبور هستیم از هرچیزی که میشود غذا درست کرده و به مصرف کننده بدهیم.در تهیه همین غذا، باید انرژی و هزینه (چه اقتصادی و چه زیست محیطی) صرف شود.این روند تا جایی ادامه می یابد که عملا به جایی خواهیم رسید دیگر چیزی برای تغذیه وجود ندارد چون منبعی برای تولید دوباره غذا وجود ندارد.
      حالا پیش کشیدن فلسفه سیاسی جغرافیایی انرژی و غذا و اینکه هر یک از ما انسانها چقدر در منابع زمین سهم داریم و مثلا آن سومالیایی که هر دو روز لقمه ای غذا گیرش میاید و هرزه خورهای بی مصرف کشورهای غنی چقدر در منابع محدود زمین مشترک هستند بحث را به بیراهه کشانده و از موضوع تاپیک خارج است.اما حداقل این را میتوانم ادعا کنم که اگر جمعیت زمین نصف اینی که هست میبود و یا اینکه غذایی که از منابع محدود زمین تولید میشد به طور عادلانه تقسیم میشد شاید دیگر پرسیدن پاسخ به سوال کدام شکل تغذیه و یا کدام روش تهیه، فوریت کمتری میداشت.(امکان ناپذیری اش بر کسی پوشیده نیست، صرفا بدان جهت این را میگویم که نشان دهم نوعی عدم تعادل در تولید و مصرف غذا در جهان برقرار است که میتوان منشا آن را در جمعیت بسیار زیاد انسانها و یا به طور دقیق تر در نیاز به انرژی غذاییِ خارج از حدِ آنها یافت.هر چه تعداد مصرف کننده بیشتر از مقدار متناسب تولیدات باشد، تعداد گرسنگان و کسانی که در اثر جنگ بر سر منایع غذایی محدود از بین میروند بیشتر میشود.)

    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Ouroboros (11-23-2012),sonixax (11-23-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 2 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 2 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •