نخیر راسل عزیز .من متوجه موضع اخلاقی شما نشدم چون تاکنون از شما و سایر دوستانتان در مورد موضع اخلاقی یک بیخدا چیزی نخواندم جز اینکه ما تحت تاثیر ژنهای خود رفتاری اخلاقی داریم و نهایتا جمله پرمعنی کوروش :
"زیاد نگران نوع انسان نباشید. هرجور دوست دارید رفتار کنید. قانون رو انسان برای همین آفریده دیگه"
به نظرم این خلاصه نگرش اخلاقی یک بیخدا بود . اگر شما چیزی اضافه گفتید احتمالا من متوجه نشدم .
اما بعد در مورد اینکه خداباور حتما اخلاقی رفتار میکند بطور خلاصه تکرار میکنم .
خداباور یعنی کسی که خدا را باور دارد و لذا دستورات خدا را اجرا میکند و از دیدگاه همان خداباور آن دستورات اخلاقی هستند .همانگونه که در مثال شما ممکن است کسی هیتلر را انسان واقعی بداند و ناچار رفتار هیتلر را اخلاقی بخواند .
حالا شما اگر فکر میکنید آن دستورات اخلاقی نیستند این نظر شماست و برای نشان دادن غیر اخلاقی بودن آن دستورات باید حداقل بفرمایید اخلاقیات بر چه اساسی تعریف میشود ؟!
من چندین بار قبلا گفتم که تا ما نتوانیم حداقل دیدگاه خود را در باره اینکه "اخلاق چیست ؟!" و "رفتار اخلاقی کدام است " بیان کنیم نمیتوانیم به بحث بر سر اینکه آیا فلان دستور دینی اخلاقی هست یا نه بپردازیم .!
حال از این به بعد یا باید بعنوان یک بیخدا رفتار اخلاقی را تعریف کنید و یا اینکه همینجا به بحث خاتمه دهیم .
یادتان باشد من هنوز نه تغییر دین داده ام و نه ادعای داشتن اطلاعات زیاد دینی کرده ام و نه مقاله در رد یا تایید خداباوری یا بیخدایی نوشته ام ! اما به نظرم کسانی که کتاب بر ضد خدا ترجمه میکنند یا وبلاگ راه میاندازند و به زعم خود روشنگری میکنند باید بتوانند به سئوالاتی نظیر "اخلاق چیست ؟" و یا "رفتار اخلاقی کدام است؟ " پاسخ دهند .
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آینه سازد سکندری داند نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست کلاه داری و آیین سروری داند
هزار نکته باریکتر ز مو این جاست نه هر که سر بتراشد قلندری داند
گرامی،اینکه بار اثبات در اینجا بر دوش شماست از اصول اولیه بحث است.من و سایر دوستان سعی در توضیح این کرده ایم که بیخدایی بخودی خود یک موضع اخلاقی نیست.بیخدایی (Atheism) نه بخودی خود موضعی اخلاقیست نه سیاسی و... بلکه صرفاً رد خداباوری (Theism) است.
شما باید توجه کنید که وقتی چنین ادعایی برای طیفی به این وسعت مطرح میکنید نیاز به تعریف و استدلال گام به گام موضع خود دارید.اینکه راسل بیخدا یا کوروش بیخدا چه موضع اخلاقی دارند به اثبات مدعای شما کمکی نمیکند درست مانند اینکه بررسی وضعیت یک یا دو نقطه در خارج یک دایره در ریاضیات نمیتواند منجر به صدور حکمی کلی برای تمام نقاط خارج از آن دایره شود.
سخن من صرفاً اینست که شما اگر علاقه به ادعایی اخلاقی در خصوص خداباوری یا بیخدایی دارید و میخواهید حرف جدیدی بزنید باید روی علت تعریف اخلاق از رفتار 14 انسان در 1400 سال پیش در بیابانهای عربستان بحث کنید و گرنه بیان اینکه ائمه رفتارشان مانند رفتار ائمه بوده بدون معنیست.ادامه بحث هم بسته به نظر شماست دوست داشتید میتوانید ادامه دهید و اگر نداشتید هم ما در انجمن هستیم در هر صورت.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
بله میدانم که مدعی باید مورد ادعای خود را اثبات کند .
حال مجبورم خلاصه ای از آنچه گذشت را تکرار کنم .من ادعا کردم که خداباور قطعا رفتار اخلاقی دارد و اغلب مدعیان خداباوری که رفتاری غیر اخلاقی داشتند ! در واقع دارای رگه های بیخدایی بودند .
شما پرسیدید که :پس خداباور مورد قبول خود را مثال بزنید و من گفتم ائمه ! و شما میگویید که حالا اثبات کن که رفتار ائمه اخلاقی بوده است ! در اینجا شما توجه نمیکنید که در باور شیعه (درست یا غلط ) خود ائمه تجسم اخلاقند بعبارت دیگر "اساس اخلاق" در خداباوری شیعه دستور خداست و ائمه شارحین دستور خدا هستند . لذا هر آنچه آنان انجام داده اند کاری اخلاقی بوده است !
حال شما میتوانید بگویید که نخیر فلان کار ائمه اخلاقی نیست ! وقتی این را بگویید در واقع شما ادعای عمل غیر اخلاقی از سوی ائمه را مطرح کردید و باید ادعای خود را ثابت کنید !
بعبارت دیگر شما باید اساس اخلاقی برای دیدگاه خود نشان دهید همانگونه که من بعنوان یک خداباور شیعه اساس آنرا که همان دستورات خداوند هست را نشان دادم .
اینکه من چندین بار گفتم باید دیدگاه خود را در باره "اخلاق چیست " بیان کنید ناظر به همین مورد است !که متاسفانه شما و سایر دوستانتان تاکنون طفره رفتید !
پس بازهم تکرار میکنم در دیدگاه شما به چه عملی اخلاقی گفته میشود و چرا ؟!
شما یک مورد خوبی را اینجا گفتید و آن اینکه : بیخدایی بخودی خود یک موضع اخلاقی نیست.بیخدایی (Atheism) نه بخودی خود موضعی اخلاقیست نه سیاسی و... بلکه صرفاً رد خداباوری (Theism) است.
کاملا درست گفتید . بیخدایی فقط انکار است بدون آنکه بتواند خود بنیان کم ابهامی را حداقل در باره اخلاق بیان کند اما مکررا سایرین را به بی اخلاقی متهم میکند . راسل گرامی من میخواهم یک بیخدای با رفتار اخلاقی باشم . پس بفرمایید چه رفتاری برای من اخلاقی هست و چرا ؟! (این صدبار !) البته بعید میدانم شما هم بتوانید بیش از چیزی که کوروش گفت بگویید .:
زیاد نگران نوع انسان نباشید. هرجور دوست دارید رفتار کنید. قانون رو انسان برای همین آفریده دیگه"به نظرم معنای تمام عبارت به یک طرف و معنی شکلک پوزخند هم به یک طرف !
مرحوم اخوان ثالث میگوید :منم من سنگ تیپا خورده رنجور! من دشنام پست آفرینش نغمه ناجور
ونهایتا میرسد به :حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یکسان است
و نهایتا اثبات همان قضیه براداران کارامازوف که بهمنیار عزیز قبلا به ان اشاره کردند .
ادامه بحثی که یک فرد مدعی بیخدایی حاضر نشود بنیان اخلاقی مطلوب خود را بگوید به کجا خواهد انجامید ؟!
سلام آقا میلاد
من هم تصور میکنم در رسانیدن منظورم ناتوان بوده ام !
اگر یادتان باشد شما جامعه ای فرضی از حکومت بیخدایان آوردید که در آن خداباوران تحت آزار هستند و گفتید در آن جامعه فرضی یک خداباور ممکن است برای استفاده از امکانات جامعه تقیه کند ! و من در پاسخ گفتم تقیه نیز حد وحدودی دارد و مثلا در آن جامعه فرضی یک خدا باور نمیتواند همراه با بیخدایان و در جهت استفاده از امکانات آن جامعه خداباوری را بکشد(همان تقیه حرام ) ! آیا شما اینرا قبول دارید یا نه ؟
اگر قبول دارید که نشان میدهد اخلاقیات در اندیشه خداباوری قابل دور زدن نیستند و اگر کسی اخلاقیات مورد قبول آن اندیشه را زیر پا گذاشت خودبخود از خداباوری طرد میشود !.
اگر قبول ندارید لطفا دلیل خود را با استفاده از گفتار قرآن و پیامبر و ائمه مستند سازید ! وبیاد داشته باشید که قبلا در جواب راسل گرامی که از من مثال چند خداباور مورد قبولم را خواسته بود, من فقط و فقط خداباور واقعی را 14 معصوم دانستم .اگر توضیحات بیشتری در اینباره میخواهید به پستهای پاسخ به راسل مراجعه کنید تا تکرار مکررات نشود .
بهرحال از دو حالت بیرون نیست یا شما وجود تقیه حرام را در اندیشه خداباوری قبول دارید یا ندارید !
ویرایش از سوی حسین : 08-20-2011 در ساعت 08:26 PM
ببینید حسین گرامی ، نمیتواند انجام دهد آرمان شماست ولی آیا حقیقت دارد ؟
به راحتی میشود همین توجیه را برای هر اندیشه ای داشت !
مثال : فرگشت موجودی به نام انسان ساخته - اگر شخصی اخلاقیات فرگشتی را زیر پا بگذارد دیگر انسان نیست !
اینها استدلال نیستند گرامی ! اینها ایده و آرمان هستند ولی حقیقت نیستند .
اگر اخلاقیات در خداباوری دور زدنی نبودند ! این همه جنایت توسط خداباوران صورت نمیگرفت - هر دو طرف جنگ اسرائیل و فلسطین خداباور هستند و هر دو طرف دایمن اخلاقیات را زیر پا میگذارند - آیا هر دو طرف از خداباوری طرد شده اند (یعنی سایر خداباوران دیگر آنها را خداباور نمیدانند و در جمع خود راه نمیدهند و یا آنها دیگر به خدا باور ندارند) ؟ قطعن خیر
به راستی شما باور دارید که من با استفاده از سخنان پیامبر اسلام که قبولش ندارم چیزی را به شما ثابت میکنم ؟
تقیه حلال و حرام از نظر من این معانی را میدهد :
جنایت خوب
جنایت بد
----------
دروغ سفید
دروغ سیاه
-----------
آدم کشی در راه خدا
آدم کشی در راه پول یا هر چیز دیگر
از نظر من :
تقیه و خدعه = بی اخلاقی
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
آقا میلاد ابتدا اجازه دهید یک کلمه از عبارت شما را اصلاح کنم .
"نمیتواند انجام دهد آرمان شماست ولی آیا حقیقت دارد ؟" به نظرم بهتر است اینگونه گفته شود :
نمیتواند انجام دهد آرمان شماست ولی آیا واقعیت دارد ؟
و حالا پاسخ من . بطور ساده بگویم که نخیر ! در بسیاری از موارد واقعیت ندارد ! رفتار مدعیان خداباوری گاهی فرسنگها با اندیشه خداباوری فاصله دارد !
من قبلا هم اینرا در پاسخ بهمنیار گفته بودم . این حرف من نیست در قرآن به صراحت آمده است و آیه مربوطه را قبلا آورده بودم .
اما اینجا بحث ما بر سر وجود یا عدم تضمین رفتار اخلاقی در اندیشه بیخدایی و خداباوری بود و نه رفتار مدعیان به خداباوری یا بیخدایی ! اگر توجه کرده باشید من بارها بر "اندیشه بیخدایی "و "اندیشه خداباوری " تاکید کردم بدون آنکه بخواهم بر رفتار برخی بیخدایان تکیه کنم .
اما در مورد اینکه میفرمایید :مثال : فرگشت موجودی به نام انسان ساخته - اگر شخصی اخلاقیات فرگشتی را زیر پا بگذارد دیگر انسان نیست !
آقا میلاد کاملا درست گفتید . شما هم میتوانید همین الان یک اندیشه ای بسازید و یک تعریفی از انسان و رفتار اخلاقی بکنید و سپس بگویید که اگر کسی چنان رفتاری نداشت انسان نیست ! و من هم طرفدار اندیشه شما میشوم .
اما حالا آیا تضمینی برای رفتار اخلاقی من که پیرو اندیشه شما هستم وجود دارد ؟! به سادگی میگویم که بله وجود دارد اگر و تنها اگر در اندیشه شما جایی برای زندگی پس از مرگ باشد ! اگر شما در اندیشه ساخته شده خودتان از مفاهیم زندگی بعد از مرگ و قیامت استفاده کردید پس برای رفتار اخلاقی مورد نظر خودتان تضمینی ایجاد کرده اید و بعبارتی آنرا الزام آور ساخته اید و اگر چنین مفهومی را ایجاد نکردید پس الزامی هم برای رفتار اخلاقی پیروان خودتان ایجاد نکرده اید !
اصلا یکی از تفاوتهای کارکرد اندیشه خداباوری و بیخدایی همین است . در خداباوری به محض ادعای بیخدا بودن شما در هر رفتاری آزادید و اگر خوب یا بد بودید بازهم بیخدا هستید اما اگر ادعای خداباوری کردید تازه اول عمل است و شما در عمل آزاد نخواهید بود و با انجام برخی اعمال اساسا از جرگه خداباوران طرد خواهید شد .
اما در مورد تقیه حرام که گفتم اگر آنرا قبول ندارید باید براساس گفتار قرآن و یا پیامبر نشان دهید که موضوع بسیار واضح است . یکی از بهترین راهها برای رد یک اندیشه استفاده از گفتار بنیانگزاران آن اندیشه است .
در پایان بد نیست یک خاطره ای که در یکی از سایتها خواندم را اینجا بیاورم (یادم نیست کدام سایت بود )
آن خاطره چنین بود که روزی در دوران نخست وزیری میرحسین موسوی جمعی از مقامات که در باره مسائلی اختلاف نظر داشتند به حضور آیت الله خمینی رسیدند تا در حضور او نظرات خود را بیان کنند و به تدریج بحثی در گرفت و طرفین به یکدیگر تند شدند ! آیت الله خمینی با نارحتی گفته بود چرا داد میزنید و چرا به هم تندی میکنید . یکی از حضار گفته بود ما بخاطر خدا داریم حرف میزنیم و تند شدیم و آیت الله خمینی در پاسخ با ناراحتی بلند شده بود و گفته بود :ول کنید این حرفها را ! بخاطر خدا ! من هشتاد سال است نماز میخوانم و هنوز نمیتوانم ادعا کنم که دو رکعت نماز بخاطر خدا خواندم ! این دعواها همه بر سر حب نفس است نه به خاطر خدا !
خلاصه آنکه اگر کسی بخواهد خداباورانه رفتار کند راه ساده ای در پیش نخواهد داشت برعکس بیخدایی که وقتی من بیخدا شدم میتوانم هرکاری دوست داشتم ودر توانم بود انجام دهم .
sonixax (09-11-2011)
پس تا اینجا روشن شد که خود شما هم باور دارید خداباوری هیچ تضمینی برای تمکین به اخلاقیات نیست .
خیر ، اخلاقیاتی که در نتیجه فرگشت و به مرور زمان تکامل یافته اند یک چیز من در آوردی چند ساعته یا چند روزه یا چند ساله نیست .
این سخن نیز نا درست است ، فرض کنید که قبول کنیم اگر شخصی همجنسگرا شد دیگر انسان نیست - آیا به راستی یک شخص همجنسگرا انسان نیست ؟!
بنیانگزار اسلام یک نفر نیست ، بلکه مجموعه ای از افراد در طول 1400 سال تاریخ آن هستند . اسلام محمد به تنهایی هیچ شباهتی به آنچه مسلمین به نام اسلام میشناسند ندارد و در بسیاری موارد مسلمانان قبول نمیکنند که اسلام محمد چنین فرمول متحجری باشد . اسلام به دلیل اینکه ناقص بوده دست به دامن حدیث و سنت هم شده و به همین دلیل است که استناد تنها به سخنان محمد یا قرآن در چنین مواردی درست نیست . تازه جالب است که مسلمین هر جا که به نفعشان باشد احادیث درست هستند و هر جا که به ضررشان باشد همان احادیث میشوند جعلیکتاب قوه باه چاپ جمهوری اسلامی احادیث بسیاری از این دست را در خود جا داده که بحث و گفتگو پیرامونش به اینجا ربطی ندارد .
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
آقا میلاد دوباره توجه فرمایید.عبارت فوق از شما پاسخ به این عبارت من است .
"و حالا پاسخ من . بطور ساده بگویم که نخیر ! در بسیاری از موارد واقعیت ندارد ! رفتار مدعیان خداباوری گاهی فرسنگها با اندیشه خداباوری فاصله دارد !"
من مرتبا از اندیشه صحبت میکنم و شما به اشخاص میپردازید !
بارها گفتم در اندیشه خداباورانه رفتار اخلاقی تضمینشده است اما اگر کسی پایبند نبود ربطی به اندیشه ندارد .اما در اندیشه بیخدایی اساسا چنین تضمینی وجود ندارد .
من قبلا هم خواستم که از قرآن یا گفتار پیامبر یا ائمه بعنوان بنیانگزارن شواهد ارائه دهید و حتما میدانید اگر حدیثی با قرآن منافات داشته باشد قطعا مردود است و جعلی ! حالا اگر شما کسان دیگری را بنیانگزار اسلام میدانید خدمتتان عرض کنم که من هم آن اسلام را که بنیانی جز قرآن و گفتار چهارده معصوم داشته باشد را قبول ندارم پس اختلافی نداریم.
آقا میلاد متاسفانه علیرغم بارها درخواست از شما توجهی به معنی پستهای من نمیکنید و من هم بدنبال پاسخ یافتن برای پرسشهای خود هستم و نه اقناع شما یا هرکس دیگر .! پس زیاده عرضی نیست .اوقات بکام![]()
قطعن هر کسی که ادعا کند چیز خاصی هست ، تا زمانی که خلافش ثابت شود همان است .
مدعی خداباوری از آن حرفهای عجیب است ! کسی که خدا را قبول دارد خدا باور است - مدعی خداباوری در اینجا معنی نمیدهد گرامی ! برای همین من هر خداباوری را خداباور میدانم .
چرا که سایر خداباوران شما را خداباور نمیدانند و شما باقی آنها را !!!!
خوب پس شما گفتار به قول خودتان معصومین را قبول دارید ! همین معصومین فرموده اند که برای درمان میشود ادرار شتر نوشید و در هیچ جایی با قرآن در تضاد نیست !
این دقیقن همان گیر و مشکلی است که هم جناب بهمنیار به آن اشاره کردند و هم من در باره اش سخن میگویم و شما به طور عجیبی اصرار دارید که آن را نادیده بگیرید که تا اینجایش مشکلی نیست ، و میخواهید ما هم مثل شما آن را نادیده بگیریم که اینجایش میشود مشکل !
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
Russell (09-12-2011)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)