خب از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان اینکه میگویید در باره من درست هست . بیخدایی حداقل برای من با توجه به امکاناتی که البته مثل خیلی های دیگر دارم حاوی منافعی است . همین امروز یکی از همکاران از مسافرت یک هفته ای از روسیه میگفت و بقول خودش یک هفته استراحت و ریلکسیشن !(البته با چشمک ) تنها چیزی که مانع من هست همین خداباوریست وگرنه ظاهرا بیخدایی نقد است . بقول خیام "این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار " و شاید یکی از دلایل دقت و پیگیری من برای این مطالب همین است و البته دلایل دیگری مانند برخورد با نظرات متفاوت که معمولا سازنده هست و نیز دسترسی به اطلاعاتی که قبلا نداشتم هم مزید بر علت است . مثلا من در همین چند روز پیش متوجه شدم که فلاسفه بیخدایی وجود دارند که
ذهن را از جسم مجزا میدانند ! اما هرچه بیشتر میخوانم و دقت میکنم بیشتر خداباور و حتی مسلمان تر میشوم . مثلا در مورد توبه که در پست قبلی به آن پرداخته شد من از نزدیک شاهد بودم که افرادی با همین فکر که حالا چندتا خلاف اشکالی ندارد و خدا خواهد بخشید بتدریج بیخدا شدند و اکنون شدیدا منکر هستند .جالب اینکه اینها حتی زحمت خواندن یک صفحه مطلب هم به خود نمیدهند اما با تمسخر به باورهای دینی مینگرند . من از این مشاهدات نتیجه میگیرم که توبه همانگونه که گفته میشود فقط یک ورد زبانی نیست ! بلکه حالت روحی است و از طرفی نتیجه دیگری که میگیرم آنستکه کسانی که اصطلاحا دچار مادیگرایی اخلاقی شده اند به تدریج درب توبه را بروی خود می بندند.
اما خب با تمام این تفاصیل امکان بیخداشدن خودم را انکار نمیکنم .