• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 401

    جُستار: بی خدا بودن چه حسی دارد؟

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها


      باشد عرفا را سالوس و خود فریب و شارلاتان و دیوانه و جادوگر بخوانید حق هم دارید که اینگونه آنها را بخوانید چرا که از آنها هیچ نمی دانید ! در پست پیشین هم از شما سوال کردم در مورد عرفای بزرگ چه می دانید و اسمهایشان را یکی یکی ردیف کردم اما طبق معمول شما از پاسخ دادن سر باز زدید!
      برای دانش به درستی یک چیز, نیازی به شناخت گوینده‌یِ آن نیست. این سخن همان «سفسته‌یِ
      ارجاع به آتوریته» است, چُنانکه نمونه‌وار اگر اینشتن بگوید ماست سیاه است, سیاه میشود, که روشن است, نمیشود.




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      داستان غارِ افلاطون # داستان فیل حضرت مولانا!
      درست است, جایی هم گفته نشد این دو یکی‌اند.







      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      کسی شما را دعوت نکرده است و اجباری هم در آن نیست در عالم عرفان باید برای سالک یقظه رخ دهد تا وارد طریقت شود و اگرنه خوب نمی تواند! همه که قرار نیست عارف شوند راهش سخت است و تنهاییش وحشتناکست اینکه عرفا چقدر مظلوم و غریبند و اینکه اینهمه عاشقی و شور و اشتیاق هم دستِ خودشان نیست. پس بنظر شما آیا منطقی است کسانی را که به اختیار خودشان نیست که عاشق هستند را چنین به بادِ توهین و تمسخر بگیریم؟!!
      بوارونه, این شمایید که به این سخنگاه درون آمده‌اید و سخن از راه طریقت و حضرت
      حق و درستی اسلام زده‌اید, اگر نه ما یا نمونه‌وار من, با باورهای شما کاری نداشته‌ام,
      پس آغازگر و فراخواننده به این آئین خود شما بوده‌اید و چُنانکه نیز میبینیم,
      هنگامیکه سخن از "اثبات" این ادعاها میرسد کمابیش تنها از چند شیوه برای گریز از پاسخ [کژ]بهره میگیرید:

      ١- سفسته‌یِ پرداختن به سخنگو بجای سخن: مهربد آدم کینه‌توز و بهمان و بیساری‌ست و آشنایی ندارد.
      ٢- سفسته‌یِ ارجاع به مرجعیت: بهمان و بیسار کس نامی هم این را گفته‌اند, پس درسته.
      ٣- سفسته‌یِ تو نمیدانی: شما درک بسنده ندارید, اگر نه میدانستید.
      ٤- سفسته‌یِ چامه: با سخن آهنگین و زیبا سپید را سیاه میتوان جا زد, ولی نمیتوان سیاه انگاشت.
      ٥- ...





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      داستان غار افلاطون حکایت افرادی است که در درون یک غار تاریک هستند و روزگار می گذرانند روزی یک چند نفری تصمیم می گیرند که در غار گشتی بزنند و با آن بیشتر آشنا شوند پس حرکت را آغاز می کنند و در طی آن نوری می بینید پس به سمت نور متمایل شده و به دهانه ی غار می رسند و دنیای بیرون غار را که سراسر نور و روشنی و سرسبزی است را مشاهده می کنند. بعد بر می گردند که از بیرن غار برای دیگر ساکنان غار بگویند اما هیچکس حرف آنها را در نمی یابد و قبول نمی کند و در عوض آنها را متهم به جنون و بی خردی و بی منطقی می کنند و دست و پایشان را غل و زنجیر می کنند تا دیگر حرکت نکنند و به دهانه ی غار نروند!

      اکنون که پامیفشارید, این آرتامان (parable) هم گرچه زیباست, ولی کاربردی ندارد.

      برای نمونه نیچه هم میگوید:


      نورِ دورترین ستاره دیرترین بر آدمی میرسد; اود پیش از آنکه رسیده باشد, انکار میکند آدمی, که آنجا, ستاره‌ای باشد.


      Das Licht der fernsten Sterne kommt am spätesten zu den Menschen; und bevor es nicht angekommen ist, leugnet der Mensch, daß es dort – Sterne gibt.



      به دیگر زبان, آری, ستاره‌ای که نور آن نرسد منطق‌وارانه نیست به شمار میرود, مگر آنکه گواهی دیگر بر بودن آن در دست بیاید.

      بهمانند, جهانی که هرکس بایستی درویش بشود و رازآلودانه در آن به دنبال حقیقت (حقیقت از کدام واقعیت؟)
      سرگردان باشد — جوریکه خودش هم در پایان درست نداند چه دریافته و نتواند بازگوید — نیز احتمال بسیار بالاتری دارد
      سالوسی (شارلاتانیسم) و خودفریبی باشد, تا براستی دریچه‌ای برای دریافت واقعیت, مگر آنکه گواه
      دیگری از درستی این ادعاها (حضرت حق و بهمان و بیسار) نشان داده شود و نه آنکه تنها ارجاع.


      ازینرو, در آرتامان بالا نیز:


      ١- کسانیکه درون غار بوده‌اند از خود میتوانسته‌اند بپرسند اگر همه‌جا تاریکی‌ست, پس چرا چشم دارند و
      دستکم تا این اندازه, بر اینکه این چشم یک کاری می‌انجامد به درستی سخن آنان گمان بالاتری میداده‌اند و خیره‌سر نمیماندند.

      ٢- نیازی به درویش و راه عرفان و پرداختن به اینجور کارهای رازآلودانه نداشته‌اند, بساکه تنها نیاز بوده کمی تن را تکانده و تا سر غار نوک پا میرفته‌اند.

      ٣- بازگویندگان دستکم میدانسته‌اند چه دیده‌اند (واقعیت) و توانایی بازگویی آنهم به دور از شعر و ایهام را داشته‌اند.

      ٤- پایان داستان هم سوزناک از گونه‌یِ هالیوودی شده است.








      پ.ن.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا
      در ضمن گویا داستان فیل را که از بنده هم باید شنیده باشید را خوب در خاطر ندارید که می گویید در تاریکی هم می شود فیل را لمس کرد!!! خب داستان اصلا از این قرار بود که همه در تاریکی فیل را لمس می کردند و بجای دیدنش از طریق لمسِ آن به تعریفی از او می رسیدند! حافظه ی زمختی دارید ها

      زمختی در دریافت بوده است.

      ویرایش از سوی Mehrbod : 11-28-2015 در ساعت 02:27 AM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 5
      واپسین پیک: 11-11-2013, 07:50 PM
    2. پاسخ: 72
      واپسین پیک: 10-26-2013, 02:02 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •