درود شهریار جان، کجا هستی شما؟ خوش میگذرد بر شما؟
دختر را هر طور شده خانه میآورید و در حالی که همهی مقدمات را برای برگزاری یک سور اساسی
برای کیر مبارک آماده کردهاید، دخترک همچون چوب خشک مینشیند روی مبل و هر چه شما این
دست آن دست میکنید و میکوشید او را به آغوش بکشید، خودش را پس میکشد! اینجا یک فرق
اساسیست بین دختری که شما را پس میزند و دختری که خودش را پس میکشد. دومی بدونِ
شک در حال ناز و عشوه است و یا اینکه از کمبود اعتماد به نفس رنج میبرد و میترسد شما با
دیدن مثلا بدن لختاش و معایب احتمالی دلزده بشویدو بر شماست که او را نرم کنید. بر اساس ِ
تجربه، برای دختر ایرانی، یک راهکار اصلی وجود دارد در این مورد:
سعی بکنید فضا را طوری بچینید و جوی فراهم بکنید که دختر ِ مربوطه از لاک در آمده و کمتر
احساس رسمی و مهمان بودن بکند. توجه داشته باشید که دختر مورد ِ بحث، دختریست که دو
هفته بیشتر از آشنایی شما با او بیشتر نمیگذرد و از این جهت به قول معروف یخهایتان آب نشدهاند
(که خیلی هم خوب است و این به نفع شماست) وگرنه دختری که بیش از این با او رفت و آمد داشته
و در ارتباط بودهاید، به احتمال زیاد در حال ِ تلاش برای فرندزون کردن ِ شماست یا آنکه بر این باور است
که میتواند بیسکس به رابطه ادامه دهد، و به همین جهت کارتان پیچیدهتر خواهد بود و دقیقا به همین
خاطر است که تاکید میشود رابطهی پیشاگایش را به هیچ عنوان بیش از دو هفته طول ندهید.
آمدن زن به خانه در ایران تماما یک معنا دارد: دادن! هر زنی این را به خوبی از روز اول میداند، هتا عمهی 60
سالهی من! اینرا مطمئن باشید که او بعد از مدتها اندیشیدن و کلنجار رفتن با خود، آمده است که بدهد.
جز در مواردی بسیار معدود این قاعده همیشه برقرار است.
برای آب شدن ِ یخ ِ دختر ِ مربوطه که برای اولین بار است که آمده است به خانهتان، نخست آنکه باید
رفتار میهمان-میزبان را به کلی کنار بگذارید. فضا را کمی دوستانه و صمیمی بکنید و کارهایی بکنید
از این قبیل:
- پاشو تا من لباسمو عوض میکنم، از تو یخچال یه چیزی آماده کن بزنیم
- شوخی بدنی بکنید (قلقلک، نیشگون و ... )
- خانه و وسایل جالبتان را به او نشان بدهید
- با شلوارک و رکابی در خانه بچرخید
- او را به حرف بیاورید و سعی بکنید بیشتر شنونده باشید
و....
کار من معمولا این است که سازم (ساز درون شرتام را نمیگویم بیادبها، ساز واقعی)
را بیرون میآورم و سعی میکنم به او یاد بدهم؛ این است که دخترک ناگهان خودش را مییابد
که روی پایم و سازم (اینبار آن یکی ساز منظورم است!) نشسته و قه قه میخندد.
راستاش من تاکنون به دختری که بیاید و نخواهد بدهد برنخوردهام! من تصور میکنم یکی از این موارد
بوده : باکره بوده، پریود بوده یا آنکه قصد اخاذی داشته و میخواسته سکس را ابزار بکند. همانکه با
تیپا انداختیدش بیرون، کار بسیار خوبی کردید.