همچنین به نظرم میزان جبر و اختیار هرکسی متفاوت است. مثلا زندگی در هر کشوری امتیازات و یا ضررهایی دارد و مثلا ثروت و فقر افراد. خانواده ای که بدنیا آمده و قدرت و ثروت و سواد آن خانواده. مذهب کشور و قوانین و ...
مثلا ممکن است کسی که در شرایط زندگی اش تبدیل به دزد و آدم کش شده با همان ژنتیک در محیط دیگر مثلا یک پزشک خیر میشد! یا یکی که در شرایط فعلی یک کارگر بیسواد شده در محیط دیگر یک دانشمند می شد.
می توان در تعریف سرنوشت بگوییم: سرنوشت محصول جبر و اختیار هر فرد است.