ما گفتیم شما یا هر کس دیگر در توسل به درستی یا نادستی 2+2=4 ناچار به تفاوت قائل شدن بین متن و معنای آن هستید،دیدیم که در سخن خودتان هم حتی مجبور به استفاده از معنا شدید که درستی سخن ما را نشان داد،دیگر چکار قرار بود بکنیم که شما ارتباط آنرا به جستار میپرسید من نمیدانم؟!!
ضمنا بحث را اینقدر شخصی نبینید گرامی.
ما هم گفتیم گرفتاری شما با سیستم بودن و قانونمند بودن یا نبودن دنیا نیست،شما وقتی چیزی را (اخلاق را) بکل ناموجود میدانید و نوعی توهم، خب مشخص است که یکی از جاهایی که آنرا نخواهید یافت سیستم است(جهان بصورت سیستم ).با این ضد تئوری شما در این بحث بجایی نخواهید رسید.حداقل برای بررسی شما نیاز دارید عینک نهیلیستی را که نبود ارزش را اصل میگیرد از چشم بردارید و فرض کنید برای خاطر ادامه بحث که شاید ارزش اخلاقی وجود دارد.کل سخن ما از ابتدا همین بوده.
شما رسما دارید شوخی میکنید دیگر !!
حالا که ما برای شما حکم آوردیم برای ما جک تعریف میکنید؟
مشخص است بین اینکه "کد جهانی اخلاقی ای وجود" دارد (E)، با اینکه «هر» (every) حکم اخلاقی جهانیست تفاوت وجود دارد گرامی که ما دومی را مدعی نشدهایم مشخص است.بحث من و شما سر گزاره اول است.
خوب حالا به بحث شیرین توسل به مرجعیت رسیدیم.ببینیم از افلاطون تا کانت و هیوم و مور و... فلاسفه اخلاقی نهیلیست بودهاند یا قائل به ارزشهایِ ابژکتیو اخلاقی !!
بفرمایید بما توضیح دهید ما را روشن فرمایید !!
شما اخلاق را با حکم اخلاقی یکی گرفتهاید ،این اشتباه مثل یکی گرفتن 5 با "5" (مفهوم 5 ) است.بله من مدعی شدهام و هستم که احتمالا در 6 کهکشان آنورتر اگر حیاتی هست و شعوری هست درک ریاضی هم هست و مفاهیم اخلاقی هم هست.حالا چه دشواری یا چیز عجیبی در آن هست.
توجه کنید این مانند اینست که یک زیستشناس مثلا وجود حیات را در جای دیگر پیشبینی کند و حدس بزند.من اینجا بیش از اینکه درباره فضاییها ادعا کرده باشم از مثال آن برای انتقال معنی سخن خود پیرامون اخلاق استفاده کردهام.
سخن من هم درباره خداناباوری هم دقیقا همین گستردگی آن بود،شما گویا در بحث سخنان موافق ما را هم برعکس معنی میکنید.سخن من هم این بود که خداناباوری آنقدر وسیع و متنوع است که اساسا دستگاه فلسفی نیست (میتواند بیشمار دستگاه فلسفی را در خود جای دهد ولی خودش چنین نیست) و یکی از تنوعهایِ آن مشخص است که در نگاه به اخلاق است.