گذرا[1] یا پایا, چیزیکه آدم به یاد نیاورد به چه درد میخورد؟
این چیزیکه میگویی در همان اندازه چرند است که ما کاری را بکنیم چون در ژن امان است. شما هم کاری را میکنی چون در "روح" ات هست (:
تازه دستکم ژنتیک برای من یک پشتوانهای دارد و میتوانم از خودم بپرسم چرا یک انگیزهای راه اش را به ژنِ من گشوده و بیگمان کارکردی چیزی در گذشته داشته ((:
پادافرهیِ[2] قانونی را برای این نمیدهند که کسی را گوشمالی دهند (گوشمالی که سودآور نیست) برای بازداری[3] دیگران میانجامند: بجاآوریِ قانون و گسترش عدالت (= دادگری[4]).
تازه کسیکه کارِ خودش را به یاد نیاورد هم خودبهخود تخفیف میخورد و اگر کار خطرناکی نکرده باشد او را نخست میفرستند آسایشگاه روانیای جایی تا ویر[5] اش را بازیابد.
----
1. ^ gozar+â{pasvand}::Gozarâ || گذرا: متعدی; موقتی Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ transitive
2. ^ pâd+afrah::Pâdafrah || پادافره: سزایی که دربرابر بدی (افره) داده شود Ϣiki-En punishment
3. ^ bâz+dâštan::Bâzdâštan || بازداشتن: پیشگیری کردن; دستگیر کردن to deter
4. ^ dâd{pišvand}+gar+i{pasvand}::Dâdgari || دادگری: عدالت Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ justice; fairness
5. ^ Vir || ویر: حافظه; یاد; memory


















































پاسخ با گفتآورد