
نوشته اصلی از سوی
Mehrbod
چرا دیگر ما همین را میگوییم, شما میتوانید یک چیزی را بیاروینید بی اینکه فرنود (منطق) به کار ببرید.
ما اینجا در دامنهیِ شناختشناسی (epistemology) میسخنیم. چنانکه از خود واژه برمیاید میخواهیم دریابیم شناخت ما از جهان از کجا میاید, که پایگانیِ آن میشود: آروین —> فرنود —> دانش
اینکه شما اکنون پیش از انگاشت «مهاد نبود تناقض» نمیتوانستید درستی/نادرستی یک چیز را دریابید هم دگرسانیای در سخن نمیدهد, اینکه چیزی درست
یا نادرست است همانگونه که خودتان میگویید وابسته به انگاشتِ ِیک بُنداشتِ "نبود تناقض" پیشینی (a priori)* است و پس همچنان آروین پیشگامی (تقدم) دارد.
* در شناختشناسی «پیشینی» را گاه ناوابسته به آروین میبینند هنگامیکه ما اینجا میگوییم اینچنین نیست و خود پیشینی وابسته به آروین است.