در جامعهای که بچهبازی کار خوبی بهشمار آید، چه؟
در جامعهای که سرکوب اهلکتاب، فقط به این دلیل که «به الله و روزِ آخر ایمان نمیآورند و حرام داشتهی الله و رسولِ او را حرام نمىگیرند و به دِين الْحَق متدیّن نمیشوند»، کاری مشروع و پسندیده بهشمار آید، چه؟
اگر در یک جامعهای چنین چیزهایی مشروع یا عادی بهشمار آیند، این بد نبودن آنها را در آن جامعه نمیرساند، بلکه بد بودن آن جامعه را میرساند.
برای یک بیخدا زندگی اساساً فاقد ارزش حقیقی (objective value) است. در دیدگاه متریالیستی، آنچه معقول به نظر میآید این است که: یک انسان بیمایه و حتّی بدکار که در طول زندگیاش سود مادّی بیشتری را نصیب خویش کرده و خوشحالتر هم زیسته، نسبت به یکی دیگر که در زندگیاش برای بشریت رنج کشیده و خدماتی ارزه داشته، زندگییِ بهتری داشته است. و هر بیخدای معقولی باید آرزوی بودن چون آن بیمایهیِ تبهکار را داشته باشد تا این رنجدیدهی خادم؛ و باید بگوید:
خوشبخت آنکه کرهخر آمد، الاغ رفت
بىچاره آنکه گرفتار عقل شد!
![]()