بسته به جایی که کروات میزنید (بافتار یا context) آن دگرش دارد.
شما در شرکتهای ایرانی فکر نمیکنم نیاز باشد که با کت و شلوار+کروات سر کار بروید. زمانیکه این امر کمابیش هنجار شد، آنگاه
میتوان کروات زدن را یک چیز طبقاتی شمرد، ولی تا آن زمان بدرستی تنها از "دلبستگی و گرایش" (و نه باخترزدگی) شما به فرهنگ باختر میگوید.
اگر نه در ایران مهادوار (اصولا) هر چیزی که اسلامی نباشد انگ باخترزدگی میخورد.
من روی آروین و تجربه شخصی خودم باخترزدگی زیاد میبینم.
تا زمانیکه ما آشکارا دگرشهای فرهنگی را روشن نکرده باشیم و چیزها خوب و بد فرهنگ ایرانی و انیرانی را در نیاورده باشیم،
این احساسهای کوچکبینی و حقارت و .. ناخودآگاه درست خواهند شد. برای نمونه به یک کودکی بنگرید که در ایران امروز بزرگ میشود:
- تنها زبانی که میتوان دانشاندوزی کند انگلیسی است.
- تنها جایی که میتواند به اندازه کارش دستمزد بگیرد باختر است.
- تنها جایی که دانش پیش میرود باختر است.
- …
خوب چنین کودکی اگر بزرگ شد و باخترزده نشد جای شگفتی دارد!
من در جایی ندیدم فرهنگ کنونی ما را خوب بشمارد.
به هر روی خواندن نوشتههای اینچنینی خوب است، مایه واکسیناسیون مغز میشود.