غربزدگی یا بگوییم باخترزدگی، میشود رویکردی که ما هر چیز را اگر از ریشه باخترزمین دیدیم خوب بشماریم.
چنین رویکردی در واقعیت (فربود) هست و کسانی هستند که هر چیزی را اگر در باختر دیدند نا/خودآگاه خوب میپندارند.
این رویکرد بد است، پس باخترزدگی بد است.
- تاریخچه کروات با گِرایند (احتمال) بالا به فرهنگ باختر برمیگردد.
- کارکرد امروزین کروات تنها در ردهبندی همبودین و اجتماعی کس کوتاه میشود.
چیز بیشتری درباره آن نمیتوان گفت.
کسانی در باخترزمین هم هستند که هر چیز خاوری را خوب میشمارند. در آنجا هم این دسته را میتوان خاورزده نامید.
برای نمونه در غرب هم کسانی هستند که همواره توی سر خودشان میزنند که
ما "الهیات" نداریم و دائما به "پیشرفتگی" فندهای ذهنی و .. در خاور میپردازند، مانند یوگا، meditation، zen و ...
من این نتیجهگیری را نکردم.
هر آینه از آنجاییکه نمیتوان کسی را از نوشتن بازداشت، بهتر است خود خواننده منطقی بخواند.