• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 50

    جُستار: آیا منشا تمامی مفاهیم از ماده است؟

    Threaded View

    1. #8
      مدیر تالار
      Points: 94,728, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.7%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      وضعیت؟
       
      Empty
       
      kourosh_bikhoda آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      صهیونیستستان
      نوشته ها
      2,339
      جُستارها
      40
      امتیازها
      94,728
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      4,209
      از ایشان 4,997 بار در 2,197 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      26 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی havadar_e_democracy نمایش پست ها
      در مورد قوانین و علوم مختلف چطور؟ مثلا ریاضیات یا فیزیک هم وابسته به ماده هستن و منشا مادی دارن؟!
      در جستار دیدگاه شما در مورد شک گرایی چیست؟ توضیح دادم که رابطه بین تصور و تأثر چیه. فکر نمیکنم شما با من مخالف باشید اگر من پرسش جستار رو اینطور عوض کنم: آیا منشاء تمامی شناخت ها از ماده است؟

      بجای مفاهیم از شناخت بهره بردم. ببینید، دیوید هیوم (فیلسوف مورد علاقه من)، منشا همه ادراکات و شناخت های بشری رو، تجربه های حسی میدونه. او معتقد هست که بنیاد ادراکات ما چیزی نیست جز تجربه های حسی و مادی. وی در بخش دوم کتاب «پژوهشی درباره فهم آدمی» میگه اگر کسی حرف او رو درست نمیدونه، کافیه فقط یک تصور ساده رو خلق کنه و به جهان بشریت معرفی کنه که از سرچشمه ای جز اونی که گفته شد برخاسته باشه. در همون بخش مثال کوه طلایی رو میزنه که مثال خیلی معروفی در بین ما هست و توضیح میده که انسان با تصوری که از کوه داره و نیز با تصوری که از طلا داره، میتونه اینها رو با هم ترکیب کنه و مفهوم شترگاوپلنگی رو تولید کنه (خود همین شترگاوپلنگ هم مثال کوروش بیخدا! هست). ذهن انسان فقط و فقط مواد مختلفی رو که از تصورات و تاثرات بدست میاد، به هم آمیخته میکنه.

      این کاملن بدیهیه که دستگاه های حسی ما نمیتونند چیزی رو به ما بشناسانند که از چارچوب خود اون حس ها فراتر بره. یعنی نمیتونند چیزی رو نشان بدند که به طور مطلق از ما مستقل باشه. بنابر این، آیا واقعن قوانین علوم مختلف مانند ریاضی و منطق و غیره چه هستند؟ دو موضوع دیگه هم هستند که شاید در کنار تصور و تاثر قرار داشته باشند: یکی رابطه بین تصورات و دیگری امور خارجی.

      روابط ریاضی از دسته اول هستند. مثلن این حکم که در مثلث همواره طول دو ضلع بزرگتر از ضلع سوم هست، یک نسبت بین تصورات گوناگون هست که حالا به روش برهانی (یا روش شهودی حتا) کشف شده. این قضیه نکته جالبش اینه که حتمن «صادق» هست و نقیضش حتمن «کاذب». چرا که انکارش به تناقض منجر میشه. این قاضایا همونهایی هستند که هیوم به اونها پیشینی یا آپریوری میگه و از درجه اعتبار بالایی برخوردارند.

      ولی روابط دسته دوم مربوط به امور خارجی ذهن هستند. مثل اینکه خورشید هر روز از سمت شرق طلوع میکنه. این قضایا رو میتونید نقیضشون رو فرض کنید (فرض کنید نقیضش این باشه که خورشید از سمت مغرب طلوع کنه). ولی در تصور نقیض اونها هیچگونه تناقضی رخ نمیده. آیا اگر خورشید از غرب طلوع کنه، تناقضی منطقی بوجود میاد؟ یا به قول استیون هاوکینگ، اگر برخلاف همیشه ببینیم تکه های خورد شده شیشه و آب ریخته شده روی زمین جمع بشند و لیوان پر از آب سالمی رو تشکیل بدند، هیچ تناقضی رو مشاهده کردیم؟ (منظور تناقض منطقی است). بنابر این درستی و نادرستی این قضایا رو فقط میشه از راه تجربه و مشاهده استنباط کرد، نه از راه تحلیل عقلی.

      البته شاید کمی خارج از موضوع رفته باشم، ولی چون دوبار این نوشته ام بر اثر اشتباه پاک شد، دیگه هر چیزی که یادم اومد نوشتم

      ---------- ارسال جدید اضافه شده در 08:49 pm ---------- ارسال قبلی در 08:47 pm ----------

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      در بخش پررنگ شده سخنی نیست, ولی رابطه‌های میان ماده مادی نیستند, بلکه بازتابی از ماده هستند.

      بازتابِ ماده ≠ ماده
      میشه بیشتر توضیح بدید؟ بطور ویژه بگید بازتاب ماده یعنی چه و چطور این رو استنباط کردید؟

      چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
      جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
      ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
      ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
      «توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»

      خردگرایی و ایمان ستیزی

    2. 4 کاربر برای این پست سودمند از kourosh_bikhoda گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (11-24-2010),Russell (11-24-2010),sonixax (11-24-2010),فیلیپ (05-03-2011)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. ریشه مشکلات فرهنگی ایرانیان در کجاست؟
      از سوی Anarchy در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 31
      واپسین پیک: 12-19-2013, 07:32 PM
    2. آیا قانون چند همسری در اسلام، ظلم بر زنان است؟
      از سوی سید ابوبکر در تالار زنامرد
      پاسخ: 39
      واپسین پیک: 04-11-2013, 09:31 PM
    3. طراحی هوشمند و برهان نظم یکی است؟
      از سوی بهمنیار در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 12
      واپسین پیک: 01-13-2013, 10:21 PM
    4. آیا وجود خدا لازم هست؟
      از سوی Theodor Herzl در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 64
      واپسین پیک: 10-13-2012, 10:08 PM
    5. ايا خدا شرور است؟
      از سوی Nigel در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 3
      واپسین پیک: 11-21-2010, 08:31 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •