چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
Anarchy (11-29-2010)
همه اینها برمیگردد به اینکه ماده (یا نام بهتر آن، مایه = ماده + انرژی) را چه تعریف کنیم.
آنچه من میتوانم از درک خودم بگویم این است که چینش مادی
میتواند به درکی «فرامادی» بیانجامد که ریشه در ماده دارد، ولی خود از ماده نیست.
اکنون اگر بخواهیم ماده را تعریف کنیم، یکی از پایهایترین صفتهای آن میتواند «یکتا بودن» ماده باشد.
برای نمونه، هر چیزی از جنس ماده میتواند تنها و تنها در یک ریخت به سر ببرد. یک اتم
در جهان بیرونی، در کوچکترین لحظه از زمان، تنها و تنها میتواند یک مختصات چهاربعدی داشته باشد.
اگر این ویژگی را برای تعریف ماده بایا بدانیم، آنگاه یک چیزی مانند یک واژه، بگوییم "پادشاه" دیگر مادی نیست،
چرا که شما میتوانید این ویژگی یکتا بودن آن را گرفته و حتی
آن را در آن واحد، به دو ریخت گوناگون و سراسر متناقض تفسیر کنید:
- پادشاه همان شخص شاه است.
- پادشاه یعنی پادِ شاه یا کسی که ضد شاه است.
Anarchy (05-13-2011)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)