sonixax (04-17-2013),undead_knight (01-10-2014)
خب روشنه ١١ ساله کودک نیست, اگر کودک بود که کودکستان میرفت!
عایشه هم در ٧ سالگی (کودکی) به ازدواج محمد درآمده بود که باز هم سخن درستی در آن جستار گفته بودیم.
نوزاد (٠-١) —> خردسال (١-٣) —> کودک (٣-٧) —> بچه (٧-١٣) —> نوجوان (١٣-١٦) —> جوان (١٦-٢٥) —> بزرگسال (٢٥-٥٠) —> میانسال (٥٠-٧٥) —> سالخورده (٧٥-٩٠) —> ؟
در گسترههایِ بالا با یکی دو سال اینور آنور کردن هم باز به "١١ ساله" همان "کودک" نمیرسیم (ولی به ٩ ساله کودک میرسیم که باز
هم تاییدِ سخن ما در آن جستار است + کامگیری جنسی از نوزادِ {شیرخواره}یِ خمینی هم باز بیگمان در همان بازهیِ کودکی میافتد).
جدایِ[1] اینها, کسی اینجا نخواست از فردا بچههای (ببخشید, کودکان, نه اصلا خردسالان) ١٠ ١١ ساله را مجازات کیفری سنگین و سبک
بدهد, ولی کسیکه ٢ سال میشود ١٨ سالگی اش را هم گذرانده و همچنان دروغ خود را پس از ٧ سال آشکار نکرده هم به دید شما باز هیچ جای کیفر ندارد؟
نکته دیگر, اینکه بگوییم این case را هیچ مجازاتی نمیدهند تا دیگر کسانیکه اتهام تجاوز دروغین زدهاند بیایند اعتراف کنند نیز —> درمان سندرم بجای درمان بیماری:
نخست با سیستم قضایی سوگیر[2] مردها را بنادرستی زندان میاندازیم, سپس برای بهکرد
کار نادرست امان میگوییم زنانیکه اینها را بنادرستی زندان انداختهاند را میبخشیم, لطفا خودتان به ما بگویید!
راهکار درست:
١. درمان بیماری: برگرداندن مهاد[3] «بیگناه تا اثبات گناهکاری» به دادگاه و سیستم قضایی و "پیشگیری" از بنادرستی زندان افتادن مردان.
٢. برگزاری دادگری[4] (justice): کیفر دادن به دروغگویان و بهرهکشان سیستم قضایی, نه بخشودن آنها.
پس این «اعترافگرها را میبخشیم, بیایید اعتراف کنید» نیز تنها و تنها زمانی پذیرفتنی است که شما «بیماری»
را درمان کرده باشید و سپس برای بهکرد کارهای نادرست پیشین اتان یک بخشایش همگانی آنجا بدهید.
----
1. ^ Jodâyidan || جداییدن: جدا کردن to separate
2. ^ su+gereftan::Sugereftan || سوگرفتن: تعصب داشتن; پیورزیدن; تمایل بسوی ویژهای داشتن to be biased
3. ^ meh+âd::Mehâd || مهاد: اصل Ϣiki-En principle; law
4. ^ dâd{pišvand}+gar+i{pasvand}::Dâdgari || دادگری: عدالت Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ justice; fairness
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (04-17-2013)
آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!
sonixax (04-17-2013),undead_knight (01-10-2014),yasy (04-17-2013)
بچه به سه آِرشِ[1] به کار میرود, یکی بازهیِ[2] سنی, یکی اصطلاح (guys, gals) و دیگری اش هم در جایگاه همچم[3] برای فرزند خود و دیگران.
در کنار آن, کسی شما را وادار نکرد نگرش من به سنها را بپذیرید, با این همه برای خالی نبودن عریضه «بچه» هم از اینجا آمده:
نتاج . نتیجه . زائیده ٔ انسان یا حیوان ، در انسان تا به سن بلوغ برسد و در حیوان تا بزرگ شود. (فرهنگ نظام ).
سن بلوغِ جنسی هم که انشا الاسپاگتی میدانید همان ١٣ سالگی است یا بنمایهیِ[4] دانشیک بدهیم؟ (:
کمتر از "بچگی" هم که "کودکی" است (کودکستان, یادتانه؟), پس با فرنودِ[5] بُرنده فرجامیابی میکنیم که بچگی
همان بازهیِ سنی میان کودکی و بلوغ است که میشود ٧ تا ١٣ سالگی (بلوغ جنسی) و ١٣ تا ١٦ سالگی هم
میشود نوجوانی (بلوغ فکری), که در بسیاری از کشورهای جهان ١٦ سالگی به اندازهیِ ١٨ سالگی معتبر است (مانند هلند).
در ١١ سالگی کودکستان میرفته :دی؟
سپس اینکه با دستآویز[6] به احساس "کودکدوستی" خوانندگان چه را میخواهید ثابت کنید؟ این کودکِ ٢٠ سالهیِ شما (٢ سال پس از گذراندن ١٨ سالگی و ٤ سال پس از گذراندن ١٦
سالگی) تازه
اعتراف کرده و شما هنوز دارید به ما پرخاش میکنید که چرا میگوییم دربرابر دروغی که گفته و ٩ سال زندگی پدر اش را دورریخته و ١٨ سالگی اش را هم ٢ سال بوده که رد کرده بوده همچنان چشمداشت مجازات کیفری داریم؟
ببخشید قربان, برای اینکه "کودک"ستیز نباشیم میگوییم که اشکالی ندارد, اصلا کارِ خوبی کرد مردکهیِ الدنگ را ٩ سال انداخت زندان (:
----
1. ^ Âreš || آرش: معنی Dehxodâ, Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ meaning; sense
2. ^ bâz+e::Bâze || بازه: فاصلهیِ زمانی Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ interval
3. ^ Hamcam || همچم: مترادف synonym
4. ^ bon+mâye::Bonmâye || بنمایه: منبع Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ resource || بنمایه: منبع زیستی biological resource
5. ^ far+nud::Farnud || فرنود: استدلال; منطق; دلیل Ϣiki-En reason
6. ^ dast+âviz::Dastâviz || دستاویز: مستمسک; آنچه همراه آورند و وسیلهیِ داو (ادعای) خود سازند. Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ pretext; excuse
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (04-17-2013)
آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!
sonixax (04-17-2013)
برای همین ١١ سالهها را میفرستند کودکستان :دی؟
از اینجا:
نوشته اصلی از سوی Mehrbod
آری, ببخشید که میگوییم این کودک ٢٠ ساله باید مجازات کیفری میشد, من پوزش میخواهم, اصلا بروید اتهام تجاوز بزنید و پاداش مالی بگیرید:
نوشته اصلی از سوی Ouroboros
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (04-17-2013)
sonixax (04-17-2013)
شما برای ما نشان دهید کجا دانشمندی میان کودکی و جوانی را "نوجوانی" تعریف کرده؟
ولی سخن شما که ١١ سالگی همان کودکی است بسیار باارزش است؟ (:
٢ بار کردیم, بروید بالا بخوانید.
با این همه چون آدم نیکمنشی هستم یکبار دیگر روشنگری میکنم: بچگی از ٠ تا ١٣ سالگی است, به استناد دهخدا:
هر آینه, به کسیکه نه نوجوان است نه کودک (٧-١٣ سالگی) نیز میگویند بچه —> اثبات نمیخواهد, خوانندگان خودشان میدانند و به کسیکه دبستان میرود نمیگویند کودک!نتاج . نتیجه . زائیده ٔ انسان یا حیوان ، در انسان تا به سن بلوغ برسد و در حیوان تا بزرگ شود. (فرهنگ نظام ).
هدف شما اینجا از کودکستانی خواندنِ بچهیِ ١١ ساله نیز گرفتن حس همدردی خوانندگان است که از بیخ نابخردانه است, زیرا کسی اصلا نگفت باید این بچه/کودک/خردسال ١١
ساله را مجازات میدادهاند, گفته شد زمانیکه ١٨ سالگی اش را نیز ٢ سالی میشود گذرانده بوده و در ٢٠ سالگی اعتراف کرده نیازمندِ مجازات کیفری است.
اکنون باز بروید توتیوار سفسته کنید: "این بچه را از کجا آوردید؟ این بچه را از کجا آوردید؟"
بجای اینکه برای ما پاسخ دهید مجازات یک کودکِ ٢٠ ساله چه اشکالی دارد! (شاید چون دختر بوده و نباید زنان را مجازات کرد؟ :دی)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
من منتقد این Age of consent و تقصیرپذیری سنی با شدت و شرایطی که اکنون وجود دارد هستم. بلوغ عقلی و جسنی و عاطفی و … چنان نیست که بر سر ساعت اتفاق بیافتد و متفاوت بودن این سن در کشورهای گوناگون(و حتی گاهی شهرهای مختلف یک کشور)گواهیست بر این مدعا. در فرانسه این سن ۱۵ سال است، در اسپانیا ۱۳ سال و در ایران ۱۸ سال.. همهی اینها بسیار عجیب و بیمعناست، خاصه اینکه از آن اغلب برای محاکمه و آزار و پدوفیلسازی ِ کاذب از مردان استفاده میشود. کسی برای من توضیح بدهد که چطور رابطهی یک مرد ۳۰ ساله و دختر ۱۶ ساله در ایتالیا رابطهی عاشقانهی دو انسان بالغ است، در ایالات متحده تجاوز جنسی یک بچهباز منحرف؟
به گمانم این سخن شما که می گویید :"دوران پیش از مدرسه رفتن و پس از آن یکی است"،بیش تر به کس و شعر می ماند. هر انسان خردمندی اگر لختی بیاندیشد در می یابد که دوران پیش از مدرسه رفتن با پس از آن متفاوت است که برخی به آن middle childhood می گویند برخی School Age و برخی دیگر ... درست است که در تعاریف ممکن است بازه ها متفاوت باشند اما نکته ای که مسلم است اینست که دوران پیش از مدرسه(پیش از 6 یا 7 سالگی) با پس از آن متفاوت است.
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)