بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
از شب های تلخی بود که تو این 3 سال دفترچه تجربه کردم !! دوستان هر کاری میکنید فقط همه پل ها رو پشت سرتون خراب نکنید ...
من آنها را نوشتم چون اتفاقا میدانستم پایان دهندهیِ داستان اسن
میدانستم گمان میکنی تو مرا وادار کردهای اینها را بگویم و بسیار بامزه است فکر میکنی اینها روی من تاثیری دارد !!
همانطور که گفتم چیزی که تغییر کرده جدای این جوکهایی ست که در ذهن توست و بسیار خوشحالم از داستانهای پیش آمده!
منکه نظرم از ابتدا مشخص بود و بعد هوچیگریهای تو و برخلاف توهماتت اتفاقا خردمندی باقی دوستان و البته نبود تو بود که باعث شد کار سامان یابد.
من همان موقع هم گفتم که نظرم چه بوده ولی در دنیای رفقا گویا وقایع وارونه ثبت میشوند و داستان حذف پستهای کاربر آلیس هم میشود نقشهیِ تو برای من !!
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
sonixax (10-22-2013)
sonixax (10-22-2013)
میشود به من توضیح دهید رفتار فمنیستیِ فمنیستها در چه جایگاهِ قلیلتری نسبت به فمنیسم است که از تیغ انتقاد شما دور مانده؟!
خب پس چه؟ یک بام و دو هوا که نمیشود مهربد جان؟ از یک طرف در دفاع از کمونیسم چندین صفحه بنویسید، از طرفی بگویید که کمونیسم را نمیگویم خوب است؟
کمی اندیشه کنید و اینقدر ما را به آنچه توی کتاب نوشته شده ارجاع ندهید. ما به رفتارِ کمونیستها گیر ندادهایم، به نمودِ بیرونیِ خودِ کمونیسم پرداختهایم. من از شما پرسیدم که چرا باید چشم را به شکستِ اجرای چندبارهی ایدههای کمونیستی با هزینههای بسیار گراناش بست و دوباره دچار دلباختگی واعتماد به آن شد اما شما به ازای آن مدام ما را به آنچه که خودمان از بر هستیم ارجاع میدهید. شر بودنِ سرمایهداری و بهرهکشی چیزی نیست که برایش لازم باشد به کلاس درس بروم.
انتقاد من از چند وجه به کمونیسم وارد است که شما و دوستانتان پاسخی درخور برایشان نیافتهاید. اگر شما خود را صاحب شکل دیگری از اندیشهی کمونیسم میدانید، برشماست که آن را توضیح دهید وگرنه کسی در مورد ساختارِ سیستم کمونیستی که برپایهی دولتی مرکزی و مقتدر است، اختلافِ نظر ندارد (جز اینکه در تعبیر رویایی کودکانه در موردِ نیکسرشتی حکومت برآمده از انقلابِ کارگری و ناتوانیِ ذاتیِ آن برای افتادن در دام اقتدارگرایی داستانسرایی کنند). مدلهای تاریخی برآمده از این اندیشه، چه در انواعِ لنینی، استالینی و تروتسکیاش ، چه در شکلهای اروپای شرقیاش، چه از نوعِ آسیای دورش و چه در انواعِ آمریکای جنوبیاش، در ذات برپایهی همین تئوری برآمدهاند و در نهایت دیدیم که چه گندی از آنها درآمد، حال شما میفرمائید ما تمامِ آنها را نادیده بگیریم، چرا؟ این شما هستید که باید مشکلِ اقتدار و قدرتِ انحصاریِ غولی چون دولتِ کمونیستی را حل کنید. تضمین و قول و قسم هم کاری برنمیآورند، بلکه اینجا ما نیازمند سازوکاری قابلِ اتکا و معتبر برای پذیرشِ تبدیل نشدنِ دولتِ کمونیستی به دستگاهِ سرکوبِ همهجانبه هستیم، کاری که لیبرالیسم در عمل تا حدی از پساش برآمده و اگرچه این هم هرگز آرمانِ نهایی من نیست چنانکه هنوز چه در محتوا و چه در شکل با آنچه من میخواهم همسنجیپذیر نیست، اما کیلومترها با همانِ کمونیستی فاصله دارد.
این چگونه سخنیست؟ ما نمیتوانیم گنیجنهای از تجربیاتِ تاریخِ جوامع انسانی را که بسیار هم گران بدست آمدهاند، به سببِ اینکه تفسیرپذیر هستند، نادیده بگیریم. برمبنای سخنِ شما ما هرگز نمیتوانیم پیرامونِ هیچ پدیدهی تاریخیی قضاوتی داشته یا عبرت بگیریم. همچنین خوشبختانه امروز میزانِ اسناد و مدارک پیرامونِ گندِ بالا آمده از کمونیسمِ عملی چنان است که انکارِ آنها شهامتِ احمدینژادی میخواهد!
این هم نادرست است چرا که انداختنِ توپ در زمینِ دیگرانیست که نقشی در موردِ آنچه ما بدان نقد وارد میکنیم ندارند. بله، سرمایهداری در براندازی و جلوگیری از پیشروی کمونیسم نقشی غیرقابل انکار داشت، اما داستانِ سازمانهای مخوفِ سرکوبِ دولتی که براستی در تاریخ نظیر نداشتهاند هم از سرمایهداری ناشی میشوند؟
اینکه تاریخِ را پیروزمندان مینویسند، نیز دلیلی بر پاستوریزه کردنِ بازندههای شناخته شده نمیشود که! و هتا دلیلی برای انکار کاستیها و نادرستیهای ذاتی خودشان!
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
sonixax (10-22-2013)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (10-22-2013),مزدك بامداد (10-22-2013)
دوستان صلوات ختم کنید
خاطر امام راحلمان را مکدر نفرمایید
جواب بی بی دو عالم رو میخواهید چه بدهید؟
گیریم جواب آنرا دادید. جواب دولوی گیشنیز را چه میدهید؟
الهی به حق علی دست کن تو جیب بغلی
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
باور بفرمایید خارج از فاروم من و مهربد همان دوستان قدیمی هستیم ! اختلاف نظر در بحث ها چیز عجیبی نیست . بروید بگردید سر داستام بمب اتمی و بحث من و راسل ببینید چه خبر بوده ولی تمام شده رفته پی کارش هیچکدام هم از هم دلخور نیستیم . بحثی که مدام قربان صدقه هم برویم که بحث نیست !!!
ولی به راستی من نمیدانم چرا دوستان با هم اینطوری میکنند :(
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
Anarchy (10-22-2013)
هماکنون 18 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 18 مهمان)