بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
یک سئوال.
تصور کنید ما در یک کامپیوتر دنیایی خلق کنیم و با یکسری فرمولهای مشخص که خودمان تنظیم کرده ایم به موجوداتی هوشمند در این دنیای مجازی حیات دهیم و برای آنهایی محیطی درست کنیم که طبق همان فرمولها ایجاد شده و رشد کند و در نهایت از بین رود. این موجودات هوشمند چگونه می توانند از وجود ما و حتی کامپیوتر (رابط) مطلع شوند؟
Qui Tacet Consentire
این چیزی که شما میگوئید شبیه آرمان گرایی جورج برکلی است. بر طبق این نظریه جهان وجود خارجی ندارد و میتوان مثلا از طریق یک کامپیوتر دادههایی را به یک مغز داد که آن مغز احساس کند در آن جهان مورد نظر ما است. این عقیده مذهبیهای فیلسوف است که در مقابل ماده گرایی آن را قرار میدهند و میگویند که همه چیز از ماده نشأت نمیگیرد. ولی ما قوانین فیزیک داریم ، شیمی داریم و غیره ، ماده وجود خارجی دارد و تصور ذهنی ما نیست ، البته آن شرایط دیگر هم امکان وجودش هست که یک جهان همهاش خیال باشد.
"A Land without a People for a People without a Land"
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)