قسمت اعظم جواب شما در مطالبی که در جستار «عرفان چیست» بیان شد زیرا سوال تقریبا مشترک بود مضاف برا ین که اگر دقت کنیم بنده عرض کردم سیتم فطری بشر بسیار هوشمند است و اگر درست به کار گرفته شود خود به خود و مرحله به مرحله با افزایش مراتب افزایش ظرفیت نیز به ما عطا می کند و اینکه ما گاهی سرخورده میشویم دو علت دارد .یا لقمه را بزرگتر از دهن برداشته و به عبارتی مثلا از دنده یک یک دفعه به دنده چهار پریده و رعایت سلسله مراتب را نکرده ایم و یا اینکه ذهنیت غلطی از نفی خود داشته و مثلا توقع داشته ایم که اگر جایی کار خیر کرده و از خود گذشته ایم باید سریع عکس العمل ان را ببینیم و یا اینکه خدا مثلا در جای دیگر هوای ما را داشته باشد و اتفاقا من در هر دو مورد تجربه اش را داشته و خود نیز به ورطه خطرناکی افتاده و از اساس منکر همه چیز شدم ولی از ان جا که سیتم الاهی به گونه ای است که نیت خیر و نفی خود نزد خدا گم نمی شود این دفعه این خود خدابود که در جای خود و به وقتش دست گیری کرد
گرچه حافظ در رنجش زدو پیمان بشکست /لطف او بین که به صلح از در ما باز امد
نکته دگر انکه ما حقیقتا در نفی خود چیزی از دست نمی دهیم بلکه در واقع خود را پرورش میدهیم و به عبارتی ما در دیگر خواهی که به نفی خود منجر میشود از دیگران استفاده ابزاری میکنیم و در حقیقت ماجرا به خود خدمت میکنیم و در درون خود با گزینش گرایشات بهتر در درون به بقا اصلح دست پیدا میکنیم به عبارت روشن ترنظام هستی به گونه ای تنظیم شده که با وجود اختلاف در تمام زمینه ها این فرطت برای ما فراهم میشود که با استفاده از هم به کمال میرسیم مثلا غنی با فقیر و فقیر با غنی ،قوی با ضعیف و ضعیف با قوی و.. در حقیقت سیتم بشری نیز مانند سیستم مکانیکی باید اجزایی متفاوت داشته باشد تا این اجزا با هم جفت شوند و مجموعه واحدی را به حرکت دراورند .
بنابر این نظام هستی در مرتبه بشریت قانون خاص خود را دارد که در یک کلام دیگر خواهی و نفی خود است حال اگر کسی توانست خود را با این شرایط سازگار کرد که برد کرده در غیر این صورت محکوم به قانون دیگر میشود
یعنی نظام هستی یک ابر نرم افزار بسیار پیچیده است که برای هر عمل اختیری ما برنامه دارد و ما اجبارا در این نرم افزار هستیم ولی این اختیار را داریم که کدام مسیر را انتخاب کنیم درست مانند نرم افزار رایانه که برای هر کلیدی برنامه تعریف کرده و شما نمی توانی خارج از این برنامه عمل کنی ولی این اختیار را داری که با زدون دکمه های درست بهترین استفاده را از این نرم افزار بیری
در خصوص سوال از نماز
مشکل شما با نماز علتش این است که فلسفه درست ان را نشناخته ای و تنها به قالب ان نگریسته ای از نگاه ما نماز یک تمرین است برای اینکه شما اولا بتوانی با رکوع و سجود ان تکبر و خودبینی خود را بشکنی تا بتوانی با تمرین و تکرار این خود شکنی را در ذهنت ملکه کنی تا بتوانی در نبرد با خود که کل عرصه زندگی را در بر میگیرد تقویت شوی .
نکته دیگر در مورد نماز این است که نماز به ما کمک میکند با یاد اوری یاد خدا پنج بار در روز بر یکی از جبرهای درونی یعنی گرایش به ماده و فراموشی معنا غالب اییم و به مرور زمان حضور خدا را در خود پررنگ کنیم تا جایی که هیچگاه بین خود و او فاصله ای نبینیم و تمام حرکات و اعمال ما تبدیل به نماز گردد البته این درک حضور خدا مستلزم عوامل دیگر هم هست ولی نماز نیز در این راستا میتواند کارگشا باشد .البته نماز محاسن دیگری هم دارد ولی مهمترین انها همین است حال اگر با این دید به نماز نگاه کنی میتوان گفت نماز به هر شکلی و در هر زمانی میتواند محقق شود و در حقیقت نماز یک حقیقت است که میتواند به هر شکلی جلوه کند البته این جنبه فردی ان است که میتوان قالب شکنی کرد ولی بعد دیگر نماز بعد احتماعی ان است که به نسبت تاثیری که بر دیگران میتواند داشته باشد کمی دست و بال ما را میبندد که خود بحث مفصلی است
بنابر این نماز اگر باطنش درک نشود ونتواند ان دو هدف را محقق سازد عملا به هیچ دردی نمی خورد زیرا نماز صرفا برای انسان است و مطلقا سودی برای خدا ندارد و اگر نتواند نفعی به ما برساند بیفایده خواهد بود .
لذا بنده شما را اگر متدین و مقید به دین هستید به باطن گرایی در کلیه احکام دعوت میکنم زیرا تمام احکام در ادیان در جهت دوری از خود و نزدیکی به حضرت حق است و اگر فلسفه ان به درستی درک شود به راحتی میتوان احکام را به روز کرد و ان را به بهترین شکل در مسیر تکامل به کار برد در غیر این صورت تنها وبالی است که ما را از معنویت دور خواهد کرد و شامل تمام احکام در هر دینی میشود و هیچ دین و ایینی از این قاعده مستثنا نیست
اتفاقا در شبکه هم میهن هم فعال هستم اما انتخاب این شبکه به این علت است که غالبا خدا ناباور یا ندانم گرا هستند و انصافا با وجود کمیت از نظر کیفی در سطح بالایی قرار دارد و کاربران فعال ان از قدرت تجزیه و تحلیل خوبی برخوردار هستند و این برای بنده که دو هدف را دنبال میکنم مکان مناسبی است
ان دو هدف این است که هدف اصلی من مبارزه با بیخدایی است و هدف دوم این است که دوست دارم افکارم نقد شوند و برای این کار احتیاج به نقاد قوی دارم تا بتوانم افکارم را تست کنم
با سپاس
ا