• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 260

    جُستار: برهان شر

    Hybrid View

    1. #1
      رهگذر
      Points: 213, Level: 4
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
      Overall activity: 99.0%
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      حق گرا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Mar 2017
      نوشته ها
      22
      جُستارها
      0
      امتیازها
      213
      رنک
      4
      Post Thanks / Like
      سپاس
      5
      از ایشان 10 بار در 8 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Anarchy نمایش پست ها
      به دنبال بحثی که در تاپیک روابطی جالب از قرآن! در مورد "مساله شر" پیش اومد بد ندیدم در این مورد تاپیک جداگونه ای باز کنم و با دوستان در این خصوص صحبت کنیم.

      اول با تعریف شر شروع میکنم :

      شر - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد



      در ادامه یک بخش از "مساله شر" رو میارم :

      مسئله شر - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
      با درود
      مبحث خیر و شر یکی ازمباحث پیچیده و دشوار خدا شناسی است که به گمانم تنها با نظریه وحدت وجود قابل حل منطقی است که اجمال ان چنین است .
      شرور بر دو قسم است :شرور بشری و شرور طبیعی
      شرور انسانی
      طبق دیدگاه وحدت وجود در کل نظام هستی یک وجودحاکم است با مراتب و تجلیات بسیار که از خود وجود شروع و طی سلسله مراتبی مجددا به اصل وجود باز میگردد.
      اما انسان یک موجود دو بعدی است در سلسله مراتب وجود که هم گرایش به دنیای ماده دارد و هم گرایش به عالم معنا .خاصیت عالم ماده خود خواهی و خاصیت عالم معنا دیگر خواهی است و انسان مسیر تکاملیش بر این است که با اختیار خود عالم خود خواهی را به نفع دیگر خواهی نفی کند بنابر این کاربرد اختیار جبر شکنی عالم ماده به نفع عالم معناست و مفهوم خیر و شر از همین اختیار و دو بعدی بودن تداعی میشود به این معنی که اگر دیگر خواهی را برگزینیم عمل خیر و اگر خود خواهی را ختیار کنیم چه در حوزه درونی وچه در حوزه تقابل با دیگران و نفی حقوق انلن در مراتب مختلف عمل شر را رقم زده ایم .بنا براین شر وخیر تنها در حوزه مرتبه انسانی معنی پیدا میکند ودر مراتب پایین تر و با لاتر از انسانیت خیر و شر معنی ندارد زیرا در عالم حیوانی حیوان تنها بر اساس غریزه عمل میکند و عمل او عین کمال اوست و هر کمال یرای همان نوع خیر است و شر معنی ندارد .
      در عالم بالاتر از انسان نیز که عالم مجردات است نیز هر چیز در مسیر خود قرار دارد مثلا قوانین هستی که اموری مجرد هستند ثابت ولایتغیر هستند .مثلا نیروی جاذبه زمین عملش مشخص است و در کار او اختیاری وجود ندارد پس هر انچه انجام میگیرد خیر مطلق است و شری وجود ندارد .
      بنابر این اعمال انسانی چه شر و چه خیر برای خدا که مجرد محض است یکیست و هر دو مانند نرم افزاریست که خود برنامه ریز ان است مثلا :
      انسان اگر کار خیر انجام دهد بر اساس مسیر تکاملی انسانی خود گام برداشته و نتیجه ان افزایش مرتبه وجودی اوست و اگر عملی شر انجام دهد یعنی در مسیر خود خواهی گام بردارد باز هم در مسیر عالم حیوانی خود گام برداشته و طبق همان قانون به تجزیه درعالم ماده محکوم و به مراتب پایین تر نزول خواهد کرد بنابر این انتخاب ما برای ماست که خیر و شر است به این معنی که حرکت در مسیر کمال خیر و حرکت در عکس این مسیر شر خواهد بود یعنی حرکت در مسیر خود خواهی که خاص عالم حیوانی است و اگر دقت کنیم تمام شرور بشری در نهایت به خود خواهی باز میگردد ولی برای اصل وجود هر دو عمل در راستای قوانین اوست البته خواست اصلی خالق هستی بر این است که انسان مسیر تکامل را طی کند ولی خواست خود اوست که این مسیر اختیاری باشد یعنی رسیدن به مرتبه بالای وجود نیاز به خود اگاهی و نوعی خالقیت دارد که خاصیت عالم بالای وجود است و این مسیر به گونه ای نیست که بتوان این مقا م را به کسی اهدا کرد یا به طور غریزی به ان رسید زیرا غریزه خاص عالم مخلوقیت است که مرتبه پایین وجود است و مرتبه بالای وجود عالم خالقیت است بلکه این مقام بدست اوردنی است درست مانند اینکه ما دوست داریم فرزندمان عالم و متخصص بشود ولی ما نمی توانیم این مرتبه را به او اهدا کنیم یا اجبار کنیم زیا نفس معرفت و علم کسب کردنی است و خود نوعی خالقیت و جبر شکنی است پس ما تنها میتوانیم مقدما ت ان را برای او فراهم کنیم و برای محقق شدن این مقام باید او خود در این مسیر گام بردارد و معرفت را خود کسب کند عالم انسانیت هم به همین شکل در ابعادی پیچیده تر کسب کردنی است و لازمه این کسب اختیار است و لازمه اختیار دو بعدی بودن و دو گرایشی بودن است .
      به روشنی مشخص است که مسئله خیر و شر و جبر و اختیار و جایگاه انسان و خدا شناسی و...همه به هم تنیده و علم واحدی هستند و اگر گره اول که خداشناسی است باز شود گره های کوچک دیگر خود به خود باز میشوند .
      پس حاصل کلام اینکه مسئله شرور که بعضی ان را عاملی برای انکار وجود خدا قلمدادمیکنند از خصوصیات عالم انسانی است و در مرتبه اصل وجود که مرتبه ذات اقدس اله است شرری وجود ندارد و هر چه هست همه قانون و مسیرهای تکامل تو در تو و سلسله مراتبی است
      شرور طبیعی
      اگر مطلب بالا درست درک شده باشد شرور طبیعی نیز خود به خود حل شد است زیرا انچه ما از حوادث طبیعی در مواجه با زندگی انسانی میبینیم مانند :سیل ،زلزله ،طوفان و ..که موجب هلاکت انسانها میگردد تنها تقابل مراتب وجود و قوانین طبیعی است که هر کدام در مسیر خود در جریان است و اساسا در نظام هستی چیزی نابود نمیشود بلکه مراتب وجود مدام در حال تغییر و تحول و تبدیل شدن به هم هستند مثلا خود ما الان هم ماده هستیم هم گیاه هم جانور هم انسان هم عالم مجرد زیرا مثلا گیاه از تغییر و تحول ماده است که حیوانی گیاه را میخورد و گیاه با تجزیه در حیوان جزئی از حیوان میشود و ما حیوان و گیاه را میخوریم و انها جزئی از وجود ما میشوند و ما با کمک همین عالم ماده تعقل را که امری مجرد است درک میکنیم و با تعقل قوانین عالم هستی را کشف و درک میکنیم و.. و همچنین ما بعد از مرگ جسممان در خاک تجزیه میشود و تبدیل به گیاه و گیاه مجددا در حیوان ووو..
      پس اگر نیک بنگری در نگاه کلان و در دید خالق هستی که خود منبع و اصل وجود است و تمام هستی تجلی خوداوست این تغیر و تبدیل ها همه از قبل برنامه ریزی شده است و هیچ امری خارج از سلطه تدبیر او نیست و هر چه هست همه خیر و علم محض است و تنها برای ما که از رموز هستی نا اگاه هستیم و زندگی و خوب و بد را همه با مقیاس انسانی میسنجیم و خدا را در مقیاس انسان ارزیابی میکنیم و تمام این استباطهای غلط ناشی از دید محدود ماست که خود را محور هستی میپنداریم و خوب و بد را در منافع خود تفسیر میکنیم .پس خلاصه این که شر مفهومی ذهنی است در مرتبه انسانی که در مسیر ضد تکاملی انسان قرار دارد و مرتبه انسانی خود مرتبه ای است در بین مراتب دیگر که در نگاه اصل وجود این شر دیگر شر نیست بلکه تنها جابجایی مراتب وجود است که همه از قبل برنامه ریزی شده است و یک هدف واحد را دنبال میکند و ان هدف واحد ،هستی بخشی است که جزء ذات حضرت احدیت است و این هستی بخشی به گونه سلسله مراتب وجودی در هستی جلوه گر است و ما تنها یکی از سلسله مراتب ان هستیم
      امید که مطلب درست منتقل شده باشد
      با سپاس

    2. #2
      سخنور یکم
      Points: 9,302, Level: 64
      Level completed: 84%, Points required for next Level: 48
      Overall activity: 90.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      folaani آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      نوشته ها
      673
      جُستارها
      44
      امتیازها
      9,302
      رنک
      64
      Post Thanks / Like
      سپاس
      380
      از ایشان 567 بار در 352 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی حق گرا نمایش پست ها
      با درود
      مبحث خیر و شر یکی ازمباحث پیچیده و دشوار خدا شناسی است
      نظامهای معتقد به چند زندگی (همانند آنچه در دین بودایی هست یا حتی در بعضی فرقه های اسلامی هم داریم)، مسئلهء شر را تاحد زیادی حل میکنند، بعلاوهء یکسری مسائل دیگر را، و همچنین مزایای بیشتری هم دارند.

    3. #3
      رهگذر
      Points: 213, Level: 4
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
      Overall activity: 99.0%
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      حق گرا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Mar 2017
      نوشته ها
      22
      جُستارها
      0
      امتیازها
      213
      رنک
      4
      Post Thanks / Like
      سپاس
      5
      از ایشان 10 بار در 8 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی folaani نمایش پست ها
      نظامهای معتقد به چند زندگی (همانند آنچه در دین بودایی هست یا حتی در بعضی فرقه های اسلامی هم داریم)، مسئلهء شر را تاحد زیادی حل میکنند، بعلاوهء یکسری مسائل دیگر را، و همچنین مزایای بیشتری هم دارند.
      بادرود
      بنده اطلاع دقیقی از انچه اشاره کردید ندارم ولی انچه بنده بیان کردم مشخصا به معنی زندگی متعدد نبود بلکه اشاره به مراتب وجودی بود به این معنی که کل هستی یک مجموعه به هم پیوسته است و تفاوت تنها در میزان مرتبه وجودی است و اینکه انسان در این نظام هستی تافته جدا بافته نیست . اما این نکته را یقین دارم که جناب بودا و تمام حکمای قدیم ،هندی ،ایرانی ،یونانی و..و حتی ادیان ابراهیمی جوهره تعالیمشان همین وحدت وجود است (واگر حرف شما هم درست باشد باز هم تایید حرف ماست زیرا حرف ما این نیست که وحدت جود را کشف کرده ایم بلکه ادعا در به روز رسانی است ) منتها این حقیقت به تناسب زمان و مکان و داشته های افراد به اشکال خاصی جلوه کرده به این معنی که اگر گرایشات این افراد فلسفی و عرفانی بوده این حقیقت با اندکی تغییر به شکل وحدت وجود بروز کرده و در حالتهای که فرد عامی بوده به شکل دین و در صورت تمایلا ت اجتماعی به شکل قیامهای انقلابی و حق طلبانه جلوه گر گردیده که اگر عمری باشد و حضرت حق مدد کند در اینده ثابت خواهد شد که تمام مکاتب معرفتی بشر ریشه در وحدت وجود دارند . البته برخلاف ادعای برخی این نشان از ان ندارد که انها از هم این علم را فرا گرفته باشند بلکه به لحاظ تجربیات شخصی بر من مسلم شد که معرفت وحدت وجودی به هیچ وجه اکتسابی نیست بلکه مستقیما از عالم وجود بر شخص به تناسب ظرفیت وجودی شخص بر وجود او الهام میشود و علت اینکه بیان شد همه این مکاتب ریشه یگانه دارد دقیقا بر اساس این حقیقت است که بشر حقیقت واحدی است که هر نوع از این انسان قادر است با ایجاد شرایط لازم این حقایق را بر خود نازل کند پس در همه انها مبنع یکی است و تفاوتها تنها به ظرف زمان مکان متعدد برمیگردد درست مانند اینکه ما آب را که حقیقت واحدی است در ظرفهایی با اشکال و حجمهای مختلف بریزیم و این اب بی شکل در هر ظرف به شکل همان ظرف خود را سازگار خواهد کرد .اما علت اینکه هیچ کدام نتوانسته اند انچه درک کرده به روشنی تبین کنند به خاطر بوده که معرفت بشری در سطحی نبوده که بتواند این حقیقت را هضم کند ولی به یقین در هیچ زمانی مانند عصر حاضر نمیتوان وحدت وجود را در سطح عمومی بیان و ابلاغ کرد زیرا معرفت بشری در تمام جهات مانند علوم طبیعی .فلسفه و عرفان و.. همگی در راستای این حقیقت پیش میروند و سطح درک عمومی بسیار بالاتر از اعصار گذشته است . ابن بسیار به درک و هضم این حقیقت کمک میکند خصوصا در حوزه علوم طبیعی مانند کشف فیزیک کوانتوم ،اصل هلوگرام .در هم تنیدگی عالم ،انرژی تاریکی در کهکشانها ،نسبیت انشتین و...
      با سپاس از عنایت شما دوست عزیز

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •