سارا (02-19-2016)
دوست عزیز شما زیادی به بنده لطف دارید. هر چند همانطور که مشاهده می کنید ایشان با بنده سخن نمی گویند و بحث نمی کنند بلکه دارند درس می دهند و سخنرانی می کنند. می بینید که اینهمه به ایشان پاسخ دادم و پست گذاشتم اما ایشان تنها به یک پست بنده که آنهم خطاب به دیگری بود توجه نموده و البته آن را هم به شیوه ی خودشان یعنی بی توجه به اصل مطلب پاسخ دادند . ایشان ارباب هستند و من یک بنده ی حقیر بی منطق خودفریب .. بگذریم.
از درد سخن گفتن و از درد شنیدنپ.ن.
با مردمِ بی درد ندانی که چه درد است
کامپیوترهاهرگز نمی توانند درد بکشند و از نادانی رنج بکشند و عاشق شوند ! براستی که در دنیای ماتریالیستها عالمی بنام عالم درون وجود ندارد.
thought (02-19-2016)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Alice(02-20-2016)
thought (02-21-2016)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
thought (02-21-2016)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Alice(02-21-2016)
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
Anarchy (02-21-2016),Nikzad Mehrazmanesh (02-20-2016)
سارا (02-20-2016)
Dariush (02-21-2016)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)