• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 401

    جُستار: بی خدا بودن چه حسی دارد؟

    Hybrid View

    1. #1
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی sonixax نمایش پست ها
      منطق فازیتان را بگذارید در کوزه آبش را بخورید!
      در عالم با خدایی شما خیلی صریح و روشن به این مسایل دستور داده شده و داشتن IQ کمی بیشتر از سیب زمینی تشخیصش را آسان و ممکن میکند.
      قطعا IQ شما بیشتر از سیب زمینیست ولی ایمان باعث شده بیشتر از همان سیب زمینی نتوانید ازش بهره ببرید!
      در دینی که شما به آن باور دارید و خودتان را برایش به در و دیوار میکوبید! برای شمای زن (اگر زن باشید) ارزشی برابر یک بیضه مرد در نظر گرفته شده و در کل ناقص العقل معرفی شده اید!
      البته بله هیچ کدام اینها نیست و همش الکیست و کار امپریالیسم جهان خوار است :)))))
      باز هم به منطقِ فازی به دردِ درِ کوزه گذاشتن و آبش را خوردن می خورد !! اما منطقِ شما چه؟ هیچ!

      شما می گویید در عالم ِ با خدایی خیلی صریح و روشن به این مسایل دستور داده شده است، خب آیا در آیین زرتشت که از آیین های الهی هست نیز به این مسایل دستور داده شده است؟ و یا در آیین طریقت که اسلام اصلی است چه؟ آن چیزهایی که شما لیست کرده اید فقط و فقط در اسلامِ داعشی است و بس!
      اگر شما دلتان به حال ِ حقوق زنان سوخته است و فکر می کنید عالم خداباوری (هر چند منظور شما فقط اسلام است آنهم گونه ی داعشی اش) سبب تضییع حقوق زنان شده است و آنان را ناقص العقل خوانده است. نخست باید عرض کنم نه بنده بلکه هیچکس دیگری دوست ندارد پیرو آیینی باشد که او را ناقص العقل می خوانند! اما بدبختی ها از آنجا آغاز می شود که به جای آنکه یک مجموعه را کامل در نظر بگیریم و با توجه به آن جزییات را تحلیل کنیم فقط و فقط به جزییات تکیه می کنیم و تمام استدلالمان را بر همان اساس بیان می کنیم و به همین سبب است که تمام استدلال هایمان غلط از آب در می اید. و این همان حکایت ناقص العقل خواندن زنان است! کیست که نداند این نکته در یکی از خطبه های نهج البلاغه بعد از جنگ جمل خوانده شده است و مقصود اصلی آن عایشه است و زنانِ پیرو ِ او و هم عصرش.
      این خطبه از آن دست خطبه هایی است که نمی توان آن را به همگان تعمیم داد. آنانی که به زبان عربی مسلط هستند و رمز و راز ِ کلمات آن را می دانند. این نکته را به همه ی زنان گسترش نداده اند!
      در ضمن اگر این خطبه کلی باشد پس زنان بزرگ دنیای اسلام را نیز در بر می گیرد و برای نمونه در ماجرای اسرای کربلا یزید و ابن زیاد وقتی در مناظره با زنانِ ماتم دیده ی خاندان پیامبر ، رسوا شدند و مفتضح می توانستند به این خطبه اشاره کنند و خودشان از این رسوایی و افتضاح نجات دهند !!

      هر چند شما بیشتر منظورتان اسلام است و با آن دشمنی دارید ولی آیا با ادیان دیگر چون زرتشت و یهودیت و مسیحیت هیچ مشکلی ندارید و آنها را بر خلاف اسلام انسانی می بینید؟

      شما از IQ و سیب زمینی حرف زدید! و کیست که نداند بهترین دانشگاه های دنیا در ایالات متحده هستند و باز کیست که نداند میانگین بهره ی هوشی دانشجویان و اساتیدش بسیار بالاتر از نرم جامعه است. یکی از همین اساتیدش پروفسور لاورنس براون (prof. Laurence brown) است که استاد دانشگاه جرج واشنگن می باشد و ایشان مناظرات بسیاری با جناب داوکینز داشته اند هر چند این آقای داوکینز که در بیشتر دانشگاه های امریکا مناظره برگزار کرده است و در تمام آنها هم نتوانسته است به نحوی قانع کننده استدلال کند! بگذریم لینک زیر سخنرانی پروفسور براون است و ایشان سوالاتی را از بی خدایان مطرح کرده است و می شود گفت اساس ِ بی خدایی را مورد چالش قرار داده است.
      - YouTube



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Бехзад نمایش پست ها
      در اسلام و کتاب خدا ما چیزی داریم به اسم صحبت حشرات و در بعضی قسمت ها پا را فراتر گذاشته و از صحبت درخت و تخته سنگ نام برده میشه ! این مورد در نظر شما با کدام منطق جور در میاد ؟
      اسلامی که داعش در حال ارائه اون هست اسلام خالص و رفتاری طبق کتاب هست . کافیه قران رو بخونید تا با دستوران خداوند در مواجه و مبارزه با کفار آشنا بشین .
      اسلام و تمام کتاب هایی که بر مبنای الهام نگاشته می شوند مانند مثنوی معنوی مولوی و عقل سرخ شهاب الدین سهروردی و حی بن یقظان ابن سینا و تمام آثار الهی و عارفانه ، را نمی توان بر اساسِ منطقِ سرد مورد تحلیل قرار داد. این گونه کتابها حالتی رمز گونه دارند و در آن همه اشیا معنایی ورای آنچه که در عالم مادی دارند ، دارند! برای نمونه سوره ی بقره که بزرگترین سوره ی قرآن است و در آن بیشتر به قوم بنی اسراییل پرداخته شده است و داستان های گوناگون و متنوعی روایت شده است اما نکته ی جالب آنجاست که در بیشتر این داستان ها یک گاو و یا گوساله نیز حضور دارند مانند گوساله ی سامری و یا آن گاو زرد رنگ . خب این داستان ها را باید رمز گشایی کرد و اصولا اینگونه حکایات نمادین یک معنای واحد ندارند یعنی شما در هر بار خواندن به معنای جدیدی دست می یابید و مفاهیم جدیدی برای شما مکشوف می گردد! مانند اشعار حافظ شما هر بار که شعر را می خوانید به معنای جدیدی می رسید برای نمونه:

      مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
      چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد

      در ابتدا این شعر را می توان اینگونه معنا کرد که حضرت حافظ اهل شریعت و طریقت را روبروی هم قرار داده است و خود را مرید اهل طریقت دانسته است ، و بعد اینگونه معنا کرد که در میان اهل طریقت، خراباتی ها را بر مناجاتی ها رجحان داده است و...........
      ویرایش از سوی سارا : 02-04-2016 در ساعت 12:30 AM






    2. یک کاربر برای این پست سودمند از سارا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      فدایی رهبر (02-09-2016)

    3. #2
      نویسنده سوم
      Points: 3,971, Level: 40
      Level completed: 11%, Points required for next Level: 179
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      بی تفاوفت
       
      Transcendence آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2015
      نوشته ها
      107
      جُستارها
      0
      امتیازها
      3,971
      رنک
      40
      Post Thanks / Like
      سپاس
      49
      از ایشان 72 بار در 50 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      سلام و تمام کتاب هایی که بر مبنای الهام نگاشته می شوند مانند مثنوی معنوی مولوی و عقل سرخ شهاب الدین سهروردی و حی بن یقظان ابن سینا و تمام آثار الهی و عارفانه ، را نمی توان بر اساسِ منطقِ سرد مورد تحلیل قرار داد. این گونه کتابها حالتی رمز گونه دارند و در آن همه اشیا معنایی ورای آنچه که در عالم مادی دارند ، دارند! برای نمونه سوره ی بقره که بزرگترین سوره ی قرآن است و در آن بیشتر به قوم بنی اسراییل پرداخته شده است و داستان های گوناگون و متنوعی روایت شده است اما نکته ی جالب آنجاست که در بیشتر این داستان ها یک گاو و یا گوساله نیز حضور دارند مانند گوساله ی سامری و یا آن گاو زرد رنگ . خب این داستان ها را باید رمز گشایی کرد و اصولا اینگونه حکایات نمادین یک معنای واحد ندارند یعنی شما در هر بار خواندن به معنای جدیدی دست می یابید و مفاهیم جدیدی برای شما مکشوف می گردد! مانند اشعار حافظ شما هر بار که شعر را می خوانید به معنای جدیدی می رسید برای نمونه:

      مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
      چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد

      در ابتدا این شعر را می توان اینگونه معنا کرد که حضرت حافظ اهل شریعت و طریقت را روبروی هم قرار داده است و خود را مرید اهل طریقت دانسته است ، و بعد اینگونه معنا کرد که در میان اهل طریقت، خراباتی ها را بر مناجاتی ها رجحان داده است و...........

      در یک تقسیم بندی ساده در فرایندفهم و شناخت متن می شود 3 مولفه زیر را در نظر گرفت.
      1-مفسر متن 2-خود متن 3- نویسنده متن
      نکته اینجاست که مفسر در شناخت متن نه موجودی ست منفعل بل عقاید ،باورها،مذهب ،تجربیات شخصی،احساسات ،شاکله ذهنی وروانی ،خانواده و نحوه تربیت ،دوره و زمانه ای که دران بسر می برد(مدرنیسم،سنت، پست مدرنیسم) مدرک تحصیلی ،زبان ،طبقه اجتماعی ،جنسیت و غیره.......به شکل فعالانه ای در درک و شناخت او از متن موثر است.
      خود متن و نویسنده متن هم سرنوشتی مشابه بالا دارد و نه موجودی است منفعل بل در شکل دادن و جهت دادن به نحوه روی کرد ما در شناخت متن موثر است.متن یک برگ سفید نیست که هر انچه می خواهیم به آن تحمیل کنیم.
      نویسنده متن هم نه خود متن که بخشی از خود را در متن به جا می گذارد.غالبا بخش های نانوشته زیادی در متن موجود می باشد.

      البته برای توضیح بیشتر می توانید به دانش هرمنوتیک(گادمار ،اشلایر ماخر،ریکو..در ایران مجتهد شبستری)مراجعه کنید.
      در اینجا شما متن را یک الهام ،سمبلیک و نمادین ،الهی و دارای معانی متعدد ،رمزگونه که باید در نهایت رمز گشایی بشود معرفی می کنید.البته تاثیر شعرو عرفان هم در رویکرد شما به چنین تعبیری از متن کاملا مشهود است ولیکن این تنها نظر شما را می رساند.
      داعش هم درست است که برداشت خود را از متن دارد ولی متن هم موجودی منفعل نیست.

    4. #3
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Transcendence نمایش پست ها
      در یک تقسیم بندی ساده در فرایندفهم و شناخت متن می شود 3 مولفه زیر را در نظر گرفت.
      1-مفسر متن 2-خود متن 3- نویسنده متن
      نکته اینجاست که مفسر در شناخت متن نه موجودی ست منفعل بل عقاید ،باورها،مذهب ،تجربیات شخصی،احساسات ،شاکله ذهنی وروانی ،خانواده و نحوه تربیت ،دوره و زمانه ای که دران بسر می برد(مدرنیسم،سنت، پست مدرنیسم) مدرک تحصیلی ،زبان ،طبقه اجتماعی ،جنسیت و غیره.......به شکل فعالانه ای در درک و شناخت او از متن موثر است.
      خود متن و نویسنده متن هم سرنوشتی مشابه بالا دارد و نه موجودی است منفعل بل در شکل دادن و جهت دادن به نحوه روی کرد ما در شناخت متن موثر است.متن یک برگ سفید نیست که هر انچه می خواهیم به آن تحمیل کنیم.
      نویسنده متن هم نه خود متن که بخشی از خود را در متن به جا می گذارد.غالبا بخش های نانوشته زیادی در متن موجود می باشد.

      البته برای توضیح بیشتر می توانید به دانش هرمنوتیک(گادمار ،اشلایر ماخر،ریکو..در ایران مجتهد شبستری)مراجعه کنید.
      در اینجا شما متن را یک الهام ،سمبلیک و نمادین ،الهی و دارای معانی متعدد ،رمزگونه که باید در نهایت رمز گشایی بشود معرفی می کنید.البته تاثیر شعرو عرفان هم در رویکرد شما به چنین تعبیری از متن کاملا مشهود است ولیکن این تنها نظر شما را می رساند.
      داعش هم درست است که برداشت خود را از متن دارد ولی متن هم موجودی منفعل نیست.
      دیدگاهِ هایدگر بر این بود که هرمنوتیک تنها مبتنی بر فهم ارتباط زبانی نیست. همچنین هرمنوتیک مبنایی روش شناسی برای علوم انسانی ایجاد نمی کند. از دیدگاه هایدگر هرمنوتیک، وجود شناسی است و در باب اساسی ترین شرایط هستی و وجود آدمی در جهان بحث می کند.
      در حوزه ی هرمونتیک ِ هایدگر. خود هرمونتیک دیگر به عنوان یکی از ابزارهای فلسفی مطرح نمی شود بلکه هرمنوتیک خودش آنچه فلسفه در بادی امر در باب آن است به حساب می آید.
      این نکته بر مبنای تعریف هایدگر از اصطلاحاتی چون فهم، تفسیر و بیان است. بر طبق دیدگاه وی فهم نه روشی برای خوانش است و نه نتیجه شیوه عملی خودآگاهانه از تأمل انتقادی. این چیزی نیست که ما بطور آگاهانه انجام دهیم یا انجام ندهیم بلکه ما اینگونه هستیم. فهم در حقیقت از وجود بوجود می آید و ریشه می گیرد فهم ما از جهان در حقیقت خود گونه ای از دانش تجربی است در حقیقت جهان بر ما از طریقی شهودی آشکار می گردد .

      نزد اسپینوزا، است و شلایرماخر دور هرمنوتیکی بر حسب ارتباط متقابل میان یک متن به مثابه کل و اجزای جزیی آن درک می گردد. اما در دیدگاه ِ هایدگر دور هرمنوتیکی به چیزی دیگری اشاره دارد و آن تعامل بین ِ خودآگاهی ما ودرکمان از جهان هستی است.

      اما برگردیم به مسئله ی عرفان ! از دیدگاه دکتر فردید بینِ عرفان نظری ابن عربی با هایدگر رابطه ی تنگاتنگی وجود دارد. برای نمونه ایشان معتقد بود شباهت هایی میان "دازاین" هایدگر با "انسان کامل" ابن عربی وجود دارد.
      ابن عربی کسی بود که عرفان نظری را تکمیل کرد از روش ِ وی به دلیل استفاده از روش های نمادین برای تعریف هستی به هرمونتیک مدرن ،
      عنوان می گردد.وی در عرفان نظری از تمام اشکال نمادین، از شاعرانه گرفته تا هندسی و ریاضی، در نظریه خود استفاده کرده است. بر اساس نظر ابن عربی، روند تفسیر می تواند بر تمام پدیده های طبیعت و تمام آن چه که انسان را در زندگی اش در برمی گیردبکار برده شود.

      ویلیام چیتیک در کتابش تحت عنوان "معرفت شناسی و هرمنوتیک از منظری عرفانی" ،معرفت شناسی و هرمنوتیک را از دیدگاهی عارفانه و از نگرِ عارفی مورد بحث قرار می دهد که در عرفان و سلوک سرآمد است یعنی شیخ محی الدین ابن عربی.

      در حقیقت ابن عربی نخستین کسی بود که کوشید عرفان عملی را به عرفان نظری نزدیک سازد و بر این امر اهتمام داشت که از عرفان عملی به بیانی نظری برسد و از اینرو به گونه ای عارفانه از هستی شناسی و هرمونتیک بگوید.

      بعد از ابن عربی کسانی چون عین القضات همدانی و شیخ اشراق راه وی را ادامه دادند. عین القضات شعر را به مانند آینه دانسته است که هرکس تصویر خویش را در آن می بیند (بسته به سن و جنس و نژآد و شغل و تحصیلات و..) اما این آیینه هستی است و هرکسی به اقتضای درونش از آینه بهره مند می گردد در حقیقت آینه یک تصویر را نشان می دهد و این دیگران هستند که باید به آن تصویر حقیقی نزدیک گردند . از اینرو هر تصویری غیر ازآن تصویر ِ حقیقی ، مجاز است. پس در عرفان و متون عارفانه و الهی اینگونه نیست که هر کس به نظر خودش دست یابد. بلکه هدف رسیدن به همان حقیقت و دیدن ِ تصویرِ وی بجای خویش است.
      بقول شاعر
      روشنترین آیینه تصویرِ تو در خویش است
      هرکس تو را در خویش پیدا کرد درویش است
      ویرایش از سوی سارا : 02-06-2016 در ساعت 11:46 PM
      Transcendence این را پسندید.






    5. یک کاربر برای این پست سودمند از سارا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      فدایی رهبر (02-09-2016)

    6. #4
      نویسنده سوم
      Points: 3,971, Level: 40
      Level completed: 11%, Points required for next Level: 179
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      بی تفاوفت
       
      Transcendence آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2015
      نوشته ها
      107
      جُستارها
      0
      امتیازها
      3,971
      رنک
      40
      Post Thanks / Like
      سپاس
      49
      از ایشان 72 بار در 50 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      دیدگاهِ هایدگر بر این بود که هرمنوتیک تنها مبتنی بر فهم ارتباط زبانی نیست. همچنین هرمنوتیک مبنایی روش شناسی برای علوم انسانی ایجاد نمی کند. از دیدگاه هایدگر هرمنوتیک، وجود شناسی است و در باب اساسی ترین شرایط هستی و وجود آدمی در جهان بحث می کند.
      در حوزه ی هرمونتیک ِ هایدگر. خود هرمونتیک دیگر به عنوان یکی از ابزارهای فلسفی مطرح نمی شود بلکه هرمنوتیک خودش آنچه فلسفه در بادی امر در باب آن است به حساب می آید.
      این نکته بر مبنای تعریف هایدگر از اصطلاحاتی چون فهم، تفسیر و بیان است. بر طبق دیدگاه وی فهم نه روشی برای خوانش است و نه نتیجه شیوه عملی خودآگاهانه از تأمل انتقادی. این چیزی نیست که ما بطور آگاهانه انجام دهیم یا انجام ندهیم بلکه ما اینگونه هستیم. فهم در حقیقت از وجود بوجود می آید و ریشه می گیرد فهم ما از جهان در حقیقت خود گونه ای از دانش تجربی است در حقیقت جهان بر ما از طریقی شهودی آشکار می گردد .

      نزد اسپینوزا، است و شلایرماخر دور هرمنوتیکی بر حسب ارتباط متقابل میان یک متن به مثابه کل و اجزای جزیی آن درک می گردد. اما در دیدگاه ِ هایدگر دور هرمنوتیکی به چیزی دیگری اشاره دارد و آن تعامل بین ِ خودآگاهی ما ودرکمان از جهان هستی است.

      اما برگردیم به مسئله ی عرفان ! از دیدگاه دکتر فردید بینِ عرفان نظری ابن عربی با هایدگر رابطه ی تنگاتنگی وجود دارد. برای نمونه ایشان معتقد بود شباهت هایی میان "دازاین" هایدگر با "انسان کامل" ابن عربی وجود دارد.
      ابن عربی کسی بود که عرفان نظری را تکمیل کرد از روش ِ وی به دلیل استفاده از روش های نمادین برای تعریف هستی به هرمونتیک مدرن ،
      عنوان می گردد.وی در عرفان نظری از تمام اشکال نمادین، از شاعرانه گرفته تا هندسی و ریاضی، در نظریه خود استفاده کرده است. بر اساس نظر ابن عربی، روند تفسیر می تواند بر تمام پدیده های طبیعت و تمام آن چه که انسان را در زندگی اش در برمی گیردبکار برده شود.

      ویلیام چیتیک در کتابش تحت عنوان "معرفت شناسی و هرمنوتیک از منظری عرفانی" ،معرفت شناسی و هرمنوتیک را از دیدگاهی عارفانه و از نگرِ عارفی مورد بحث قرار می دهد که در عرفان و سلوک سرآمد است یعنی شیخ محی الدین ابن عربی.

      در حقیقت ابن عربی نخستین کسی بود که کوشید عرفان عملی را به عرفان نظری نزدیک سازد و بر این امر اهتمام داشت که از عرفان عملی به بیانی نظری برسد و از اینرو به گونه ای عارفانه از هستی شناسی و هرمونتیک بگوید.

      بعد از ابن عربی کسانی چون عین القضات همدانی و شیخ اشراق راه وی را ادامه دادند. عین القضات شعر را به مانند آینه دانسته است که هرکس تصویر خویش را در آن می بیند (بسته به سن و جنس و نژآد و شغل و تحصیلات و..) اما این آیینه هستی است و هرکسی به اقتضای درونش از آینه بهره مند می گردد در حقیقت آینه یک تصویر را نشان می دهد و این دیگران هستند که باید به آن تصویر حقیقی نزدیک گردند . از اینرو هر تصویری غیر ازآن تصویر ِ حقیقی ، مجاز است. پس در عرفان و متون عارفانه و الهی اینگونه نیست که هر کس به نظر خودش دست یابد. بلکه هدف رسیدن به همان حقیقت و دیدن ِ تصویرِ وی بجای خویش است.
      بقول شاعر
      روشنترین آیینه تصویرِ تو در خویش است
      هرکس تو را در خویش پیدا کرد درویش است
      هر چند که همش copy past بود ولی خوب جالب بود و استفاده کردم .

    7. #5
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Transcendence نمایش پست ها
      هر چند که همش copy past بود ولی خوب جالب بود و استفاده کردم .
      چه جالب !! دقیقا انتظار چنین پاسخی را داشتم!! چون می دانستم که بسیار بسیار بالاتر از سطح دانش و آگاهی مخاطبم پست گذاشته ام و از اینرو انتظار چنین پاسخی هم دور از ذهن نیست! آنهم از ایرانی جماعت که چون خود اهل مطالعه و دانش ورزی نیست و اگر هم در جایی فرومی بلاگی چیزی می نویسد آنهم کپی شده است پس از اینرو دیگران را هم به مانند خود می بیند!! بقول ضرب المثل معروف خودِ ایرانیان ، کافر همه را به کیش خود پندارد!!
      ولی با این حال کلی خندیدم :))) چون تاکنون همچین پاسخی را دریافت نکرده بودم. شاید چون مخاطبینم هماره می فهمیدند با چه کسی طرف بحث هستند!

      پ.ن
      واقعا تفاوت فروم های غربی با فروم های ایرانی زمین تا آسمان است همین مطلب را به انگلیسی گذاشتم همه آمدند و چه بحث ها نکردند و تا ته اندرهستی هایدگر رفتند ولی اینجا ..:))) بگذریم فروم ایرانی است و کاربران ایرانی ... فقط برای خنده و تفریح و وقت گذراندن خوب است:))






    8. یک کاربر برای این پست سودمند از سارا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      فدایی رهبر (02-09-2016)

    9. #6
      نویسنده سوم
      Points: 3,971, Level: 40
      Level completed: 11%, Points required for next Level: 179
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      بی تفاوفت
       
      Transcendence آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2015
      نوشته ها
      107
      جُستارها
      0
      امتیازها
      3,971
      رنک
      40
      Post Thanks / Like
      سپاس
      49
      از ایشان 72 بار در 50 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      چه جالب !! دقیقا انتظار چنین پاسخی را داشتم!! چون می دانستم که بسیار بسیار بالاتر از سطح دانش و آگاهی مخاطبم پست گذاشته ام و از اینرو انتظار چنین پاسخی هم دور از ذهن نیست! آنهم از ایرانی جماعت که چون خود اهل مطالعه و دانش ورزی نیست و اگر هم در جایی فرومی بلاگی چیزی می نویسد آنهم کپی شده است پس از اینرو دیگران را هم به مانند خود می بیند!! بقول ضرب المثل معروف خودِ ایرانیان ، کافر همه را به کیش خود پندارد!!
      ولی با این حال کلی خندیدم :))) چون تاکنون همچین پاسخی را دریافت نکرده بودم. شاید چون مخاطبینم هماره می فهمیدند با چه کسی طرف بحث هستند!

      پ.ن
      واقعا تفاوت فروم های غربی با فروم های ایرانی زمین تا آسمان است همین مطلب را به انگلیسی گذاشتم همه آمدند و چه بحث ها نکردند و تا ته اندرهستی هایدگر رفتند ولی اینجا ..:))) بگذریم فروم ایرانی است و کاربران ایرانی ... فقط برای خنده و تفریح و وقت گذراندن خوب است:))
      والا من حال و حوصله کل کل ندارم چون کارهای مهمتری دارم.
      عصبانیت شما هم بی معنا ست چون من همین مطالب رو (حتی کلمه به کلمه)دیدم ......خوب شما که با سوادی چرا کپی پیست می کنی!!!!!!!
      من هر چه می گم تقریبا تراوشات ذهنم است ..چه اندک چه زیاد ،همینم و با هر چه هسـتم هم راحتم .
      به غیر این من تازه وارد هستم .شما من رو از کجا می شناسی !!من اینجا نوشته آنچنانی ندارم من مطالب شما رو خوندم باهات پدرکشتگی هم که ندارم خوب کپی پیست میکنی ..برو بیندیش کپی پیست کردن نوشته های فیلسوفان نه شما رو فیلسوف می کنه نه چیز فهم .فقط به درد پز دادن پیش مردم عادی می خوره..

    10. #7
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Transcendence نمایش پست ها
      والا من حال و حوصله کل کل ندارم چون کارهای مهمتری دارم.
      عصبانیت شما هم بی معنا ست چون من همین مطالب رو (حتی کلمه به کلمه)دیدم ......خوب شما که با سوادی چرا کپی پیست می کنی!!!!!!!
      من هر چه می گم تقریبا تراوشات ذهنم است ..چه اندک چه زیاد ،همینم و با هر چه هسـتم هم راحتم .
      به غیر این من تازه وارد هستم .شما من رو از کجا می شناسی !!من اینجا نوشته آنچنانی ندارم من مطالب شما رو خوندم باهات پدرکشتگی هم که ندارم خوب کپی پیست میکنی ..برو بیندیش کپی پیست کردن نوشته های فیلسوفان نه شما رو فیلسوف می کنه نه چیز فهم .فقط به درد پز دادن پیش مردم عادی می خوره..
      عصبانی من؟!! اتفاقا کلی خندیدم:)) چون اینهمه مقاله نوشتم در مورد همین ها تازه آنهم به دو زبان هم فارسی و هم انگلیسی و آنهم برای ژورنالهایی که مجهز به نرم افزار crosscheck هستند بعد یک بنده خدایی که به قول خودش اینجا تازه وارد است می اید و به من می گوید کپی پیست کرده ای !!! بعد هم که پاسخی در خور می گیرد می گوید چرا به من که تازه وارد هستم می گویی بی سواد تو مرا از کجا می شناسی!!!! خب به نظرتان بهتر نیست این پرسش را از خودتان بپرسید که مرا از کجا می شناسید؟! هان؟ اگر شما اینجا تازه وارد باشید یعنی تمام کاربران دیگر هم برای شما ناشناخته و تازه خواهند بود نه؟ اگر کمی با علم دینامیک آشنا داشته باشید آنگاه متوجه می شوید در تحلیلتان سیستم را فقط شخص خودتان در نظر گرفته اید!! و از اینرو خودتان را برای ما تازه وارد در نظر گرفته و سایر کاربران را شناخته شده در نزد خودتان!

      من خودم با سایتها و بلاگهای فلسفی- عرفانی چه ایرانی چه انگلیسی همکاری دارم و مقاله می نویسم و اصلا یکی از رشته های تخصصی من مربوط به همین مباحث است و ابن عربی و عرفان نظریش و تاثیر آرایش در شیخ اشراق تزم!

      خب الان این خیلی افتخار دارد که هر چه می نویسید محصول تراواشات ذهنی اتان است؟ فکر نمی کنم مورد افتخار آمیزی باشد چون بقیه ی ایرانیان هم در این مورد با شما مشترک هستند و بهترین نمونه اش احمدی نژاد!!
      ولی من نه! چون ادعای همه چیز دانی ندارم و سیستم را فقط بر روی خودم تعریف نمی کنم و دوست دارم با دستگاههای فکری دیگر هم آشنا شوم از اینرو از وقتی که خواندن و نوشتن یادگرفتم شروع به مطالعه کرده ام تا الان! و از آنجایی که حافظه ی خوبی دارم مطالب را در ذهنم دسته بندی می کنم و برای هر مبحث فولدری جدا در ذهن می سازم!

      ولی از این مطلب جک تر و خنده تر ندیده بودم که به من می گویید کپی پیست می کنی از فیلسوف دیگر!! خوش بحال شما که فیلسوف بزرگی هستید!!! هر چند گمنامید مانند بقیه ی ایرانیان!! چون اصولا ایرانیان خودشان فیلسوف و دانشمند و... بطور مادرزادی هستند! آخر کمی فکر کنید بعد دهان باز کنید بنده آثار هایدگر را مطالعه می کنم و مطالب و مقالات مربوط به آن را می خوانم و آنوقت که آمدم آن پست را گذاشتم همه اش دارم می گویم از دیدگاه هایدگر اینطور است و آنطور است نگفتم از دیدگاه ِ خودم که!!! می قهمیدید یا فهمش خیلی فراتر از ذهن شماست؟
      بعد هم از همان کتابی که در مورد هرمنوتیک از منظری عرفانی بود و این کتاب را دارم می خوانم و رفرنس اصلی کارم هست می آیم نقل قول می کنم یعنی می آیم از آنچه که از مقالات هایدگر در مورد هرمونتیک خوانده ام می آیم و به همین کتاب ربطش می دهم و بعد هم با توجه به آرا عین القضات همدانی که از پیروان احمد غزالی بوده و ادامه دهنده ی راه ابن عربی می آیم مثال می زنم بعدهم.....
      باشد بروید همین مطلب را عینا پیدا کنید کاری که ندارد شما که از نرم افزار crosscheck بهتر عمل می کنید دیگر یک کپی پیست کردن این مطلب در جستجوگر گوگل کاری که ندارد نه؟!!

      ولی واقعا خنده دار است:))) با این حساب تمام مقالات علمی از بیخ کپی پیستی هستند چون در هر مقاله ای باید introduction آورد و آنهم چکیده ی کار دیگران است و بعد هم در بخش اصلی و مورد مطالعه و متد و بحث هم مجبوریم به گونه ای علمی فلسفی بنویسیم و مدام ارجاع دهیم اینکه مجبوریم در نگارش فلسفی از یک شیوه ی خاص و یکسان بهره بگیریم پس همه اش کپی پیست است :)))))))

      به جای اینکه دهان مبارکتان بی جا باز کنید بهتر بود می رفتید و پستهای پیشینم را می خواندید دیگر کاربران این دفترچه حتی آنها که یک پست بیشتر از من را هم نخواندند هم فهمیده اند که من اهل چه هستم و نوشته هایم چگونه است برای نمونه:
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      منظورتان داریوش است؟
      وای خدایا دلم

      شما گمان می‌کنید به فلان نهاد معتبر یا شخص خوشنام آویزان شدن باعث معتبرتر شدن افکارتان می‌شود؟ اینجا خود خدا را قبول ندارند!
      جایی نروید ولی حرفهایتان دست کم در ظاهر نغز است، و اگر به دنبال گفتگو با مخالفان خود هستید جایی را روادارتر و مهربان‌تر از اینجا نخواهید یافت، بی‌خدایان خارج از این انجمن چنان به این قبیل مفاهیم حساس هستند که به محض شنیدن لفظ عرفان یا هر آنچه که به نحوی گواه آن باشد رمیده، زبانی کنایی و تمسخرآلود اتخاذ می‌کنند، باز اینجا حرفهای شما را می‌خوانند که خودش خیلی زیاد است.

      ولی من در نوشته‌های شما یک خودشیفتگی بسیار شگفت‌انگیزی و خارق‌العاده‌ای می‌بینم که خرقه‌ی خشوع پوشیده! داریوش درست می‌گوید و برخلاف مهربد که فریب این نمایش را خورده، خوب مچ‌تان را گرفته! فقط نمی‌دانم چرا اینرا تیپیک زنان تلقی می‌کند و از آن دوری می‌جوید؟ هرگونه تلاشی از سوی زنان برای پیچیده‌سازی خودشیفتگی طبیعی‌شان شایسته‌ی تحسین است. احتمالا ناراحت است که فلسفه و ریاضی را تا سرحد ماتیک سرخاب تقلیل درجه داده‌اید. جالب است نه؟ کسانی که از تقدس‌زدایی برای خود حرفه‌ای ساخته‌اند، اموری پیش‌پا افتاده را به مرتبه‌ی قدسی برکشیده‌اند.

      به هر حال بیایید دست از این ننه-من-غریبم‌ و ننه-من-قربانیم بازی بردارید و یکی دو پُست بزنید تا ببینیم از آن همه تلمذ نزد اساتید بزرگ چه آموخته‌اید.
      اتفاقا شما از عادی ترین مردم هم سطحتان پایینتر است که فکر می کنید هرکس اهل مطالعه است و به دنبال غور و تفکر در اندیشه های دیگران است به دنبال پز دادن است یعنی اینگونه اندیشه فقط و فقط در سطح پایینترین افراد از لحاظ هوش و فرهنگ وسواد یافت می گردد و بس! چون حتی یک بچه ی ده ساله هم می فهمد کسی که رشته اش در اینست و باید هر روز در مورد مسائل مربوط به آن مقاله بخواند و تحقیق کند دیگر به هر چیزی می اندیشد غیر از پز دادن !! یعنی شما یک ایرانی تیپیک بیش نیستی!! چندماهی نیست که هموند دو سه فروم ایرانی شده ام آنهم فقط بخاطر آنکه در کشور دیگری ساکن بودم و با کاربران بی سواد اما پر مدعای ایرانی در این مدت کوتاه بسیار اشنا شدم!! اما دیگر آنها هم اینقدر می فهمیدند که وقتی کسی بحث فلسفی می کند نمی تواند با زبان کوچه و بازار بنویسد!!

      می گویند سالی که نکوست از بهارش پیداست از همان نوشته هایتان معلوم است که چه در چنته دارید هیچ!! اما ادعا بی نهایت!!! من هم در این فروم کلی پست دارم و هم در فروم هم میهن و بیشتر پستهایم هم مربوط به فلسفه و هستی شناسی و وجود است و مثل شما همه چیز دان نیستم و مقالات فلاسفه ی بزرگ ر ا می خوانم و در نوشته هایم بعنوان رفرنس بهره می گیرم!

      اگر مطالعه یا همان کپی پیست کردن مرا فیلسوف نکند دستکم سبب می شود که کسی چون شما نگردم یعنی بی خرد سطحی نگر بی سواد!

      ایدی یاهویم در پروفایلم هست و می شود سواد هرکسی را در مناظره و گفتگوی زبانی سنجید (هر چند من در همین فرومها هم سواد کاربران را متوجه می شوم!) دیگر آنجا نمی شود مطالب را کپی پیست کرد !!!!! باید آنی و سریع جواب داد و یا سخن گفت و در این حالت سره از ناسره مشخص می گردد! چون اینروزها هیچ جیز برایم دلپذیر تر از جنگ با مدعیان ایرانی نیست که چون هیچ سواد و دانشی ندارند از روی تنگ نظری دیگران را هم چون خود می پندارند!

      پ.ن
      واقعا حضرت حافظ چه زیبا سرود که :
      با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
      تا بی خبر بمیرد در رنج ِ خودپرستی

      این آخرین باری بود که پاسخ دادم و دیگر پاسخ کوته فکران سطحی نگر را نمی دهم کسانی که بجای نگاه به ماه به انگشت خیره می شوند تازه آن را هم شست پا می بینند!! حیف وقت و زمان و حیف انگشتان و نیز حیف ِ چشمانم که بخواهند این اباطیل را بخوانند!
      ویرایش از سوی سارا : 02-08-2016 در ساعت 06:45 AM






    11. یک کاربر برای این پست سودمند از سارا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      فدایی رهبر (02-09-2016)

    12. #8
      رهگذر
      Points: 1,683, Level: 23
      Level completed: 83%, Points required for next Level: 17
      Overall activity: 40.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      Бехзад آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jan 2016
      نوشته ها
      6
      جُستارها
      0
      امتیازها
      1,683
      رنک
      23
      Post Thanks / Like
      سپاس
      13
      از ایشان 3 بار در 3 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      اینطوری بخوایم پیش بریم کتاب های مصور مرد عنکبوتی رو هم میشه پر از نکته ها و رمزهای پیچیده دونست که باید رمز گشایی بشن و چیزی که نوشته شده معنای دقیق اون نیست ! [منطق جالبی است]

      خداوند در همون کتاب در سوره ها و آیه های مختلف میگه ما این کتاب را طوری فرستادیم که برای همه مردمان قابل فهم باشد . هیچ جایی نگفته که ما این کتاب را بصورت رمزی و یا نیازمند به مفسر نازل کردیم . حالا صحبت شما درسته یا ادعایی که خدا بصورت مکرر در کتابش داشته ؟

      ولی این که میگین هر کسی برداشتی متفاوت از مطالب رمز گونه این کتاب داره پس نشان دهنده این هست که این کتاب با توجه به ادعای خود کتاب نمیتونه راهنمای مناسبی برای بشریت باشه . چون که هر کسی برداشت متفاوتی از اون خواهد داشت .

      در پایان از اونجایی که شما در رمز نگاری و رمز شکنی تبحر دارین لطف کنید و بگین معنا و مفهوم صحبت تخته سنگ و درخت چیست و کنایه از چی داره ؟

    13. یک کاربر برای این پست سودمند از Бехзад گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (02-06-2016)

    14. #9
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      خب آیا در آیین زرتشت که از آیین های الهی هست نیز به این مسایل دستور داده شده است؟
      بله دستور داده شده!
      به طور مثال حکم مرتد در دین زرتشت با هر مقامی اعدام است!
      البته زور بیخود میزنید چون شما مسلمان هستید و طبق دین شما زرتشتیان کافر هستند و باید همه را گردن بزنید :)))

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      یا در آیین طریقت که اسلام اصلی است چه؟ آن چیزهایی که شما لیست کرده اید فقط و فقط در اسلامِ داعشی است و بس!
      اسلام اصلی همانیست که در قرآن نوشته. مهمل به هم نبافید بیخود. این مغلطه خیلی وقت است که رنگ باخته! دست کم برای مغلطه کردن به روز باشید جانم :))


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      اگر شما دلتان به حال ِ حقوق زنان سوخته است و فکر می کنید عالم خداباوری (هر چند منظور شما فقط اسلام است آنهم گونه ی داعشی اش) سبب تضییع حقوق زنان شده است و آنان را ناقص العقل خوانده است. نخست باید عرض کنم نه بنده بلکه هیچکس دیگری دوست ندارد پیرو آیینی باشد که او را ناقص العقل می خوانند! اما بدبختی ها از آنجا آغاز می شود که به جای آنکه یک مجموعه را کامل در نظر بگیریم و با توجه به آن جزییات را تحلیل کنیم فقط و فقط به جزییات تکیه می کنیم و تمام استدلالمان را بر همان اساس بیان می کنیم و به همین سبب است که تمام استدلال هایمان غلط از آب در می اید. و این همان حکایت ناقص العقل خواندن زنان است! کیست که نداند این نکته در یکی از خطبه های نهج البلاغه بعد از جنگ جمل خوانده شده است و مقصود اصلی آن عایشه است و زنانِ پیرو ِ او و هم عصرش.
      پس اگر من بگویم زنان ناقص العقل هستند! منظورم عایشه هست :))) یا مثلن اگر سارا بگوید مردان متجواز هستند منظورش لابد مرحوم خفاش شب است و به بقیه مردان کاری ندارد :))))


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      آنانی که به زبان عربی مسلط هستند و رمز و راز ِ کلمات آن را می دانند. این نکته را به همه ی زنان گسترش نداده اند!
      باز هم مزخرف! آنانی که به زبان چینی مسلط هستند میدانند که : 女子是白痴 منظور همه زنان نیستند و فقط آن زن خدمتکار که به امپراطور خیانت کرد مقصود است :))



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      در ضمن اگر این خطبه کلی باشد پس زنان بزرگ دنیای اسلام را نیز در بر می گیرد و برای نمونه در ماجرای اسرای کربلا یزید و ابن زیاد وقتی در مناظره با زنانِ ماتم دیده ی خاندان پیامبر ، رسوا شدند و مفتضح می توانستند به این خطبه اشاره کنند و خودشان از این رسوایی و افتضاح نجات دهند !!
      زرشک :))
      شما هنوز به قدری دانش ندارید که فهم کنید عایشه خودش یکی از بزرگترین زنان اسلام است ؟ :)))))


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      هر چند شما بیشتر منظورتان اسلام است و با آن دشمنی دارید ولی آیا با ادیان دیگر چون زرتشت و یهودیت و مسیحیت هیچ مشکلی ندارید و آنها را بر خلاف اسلام انسانی می بینید؟
      فاطی جان 80% اسلام کپی برداری از مسیحیت و پایه مسیحیت هم یهودیت! یعنی 80% اسلام و حتا بیشتر بر پایه مسیحیت و یهودیت بنا شده!
      انقدر به در و دیوار نکوبید جانم فایده ندارد.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      شما از IQ و سیب زمینی حرف زدید! و کیست که نداند بهترین دانشگاه های دنیا در ایالات متحده هستند و باز کیست که نداند میانگین بهره ی هوشی دانشجویان و اساتیدش بسیار بالاتر از نرم جامعه است. یکی از همین اساتیدش پروفسور لاورنس براون (prof. Laurence brown) است که استاد دانشگاه جرج واشنگن می باشد و ایشان مناظرات بسیاری با جناب داوکینز داشته اند هر چند این آقای داوکینز که در بیشتر دانشگاه های امریکا مناظره برگزار کرده است و در تمام آنها هم نتوانسته است به نحوی قانع کننده استدلال کند! بگذریم لینک زیر سخنرانی پروفسور براون است و ایشان سوالاتی را از بی خدایان مطرح کرده است و می شود گفت اساس ِ بی خدایی را مورد چالش قرار داده است.
      اتفاقن استدلالهای داوکینز همگی علمی و قانع کننده هستند! مغز فندقی خداباور قادر به درکشان نیست :))) برای همین قانع نمیشوند!
      مثلن شما میتوانید ابوبکر بغدادی را قانع کنید که آدم کشی کار بدیست ؟ مشکل از استدلال شماست یا از مغز معیوب جناب بغدادی ؟ :))))
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    15. یک کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Бехзад (02-07-2016)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 5
      واپسین پیک: 11-11-2013, 07:50 PM
    2. پاسخ: 72
      واپسین پیک: 10-26-2013, 02:02 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •