Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
هپروت!
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 35

    جُستار: هپروت!

    Hybrid View

    1. #1
      نویسنده سوم
      Points: 5,572, Level: 48
      Level completed: 11%, Points required for next Level: 178
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خونسرد
       
      Rustin آواتار ها
      تاریخ هموندی
      May 2015
      نوشته ها
      123
      جُستارها
      12
      امتیازها
      5,572
      رنک
      48
      Post Thanks / Like
      سپاس
      13
      از ایشان 83 بار در 51 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      [QUOTE=Mehrbod;83479]هیچکدام, منظور «سیستم تکنولوژیک» بود.


      سیستم تکنولوژیک رو توضیح بدید لطفن و بگید که بنظرتون توی ایران همچنین سیستمی پیاده شده یا نه.

      چرا سیستم تکنولوژیک ما رو به نابودی میکشه؟

      و سوال سوم که البته کمی شخصی تره: چرا انکار میکنید که قسمت بزرگی از معنا آفرینی در زندگی شما از خود متفاوت دیدن خودتون نسبت به توده فراهم میشه؟ من این رو از روی توضیحی که شما درباره ی کافه رفتنتون توی یک تاپیک دیگه گفتین برداشت کردم. احساس غرور نسبت به متفاوت بودن.
      پ.ن: این آخری شخصی اگه دوس نداشتین میتونید جواب ندید.

    2. #2
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rustin نمایش پست ها
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      هیچکدام, منظور «سیستم تکنولوژیک» بود.
      سیستم تکنولوژیک رو توضیح بدید لطفن و بگید که بنظرتون توی ایران همچنین سیستمی پیاده شده یا نه.
      سیستم تکنولوژیک در اینجا اشاره به سیستمی‌ست که در راستای گسترش و پیشرفت هر چه بیشتر تکنولوژی پیش میرود.
      در گذشته آدمی در سیستم طبیعت میزیسته, امروزه در سیستم تکنولوژیک. این دو هر یک قانون‌ها و ساختارهای خودشان را دارند.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rustin
      چرا سیستم تکنولوژیک ما رو به نابودی میکشه؟
      دورنمای «سیستم تکنولوژیک» در هیچیک از حالت‌هایِ خود به سودی آدمی نیست. پیش از پرداختن به این, در اینجا از یک همانندی
      میتوان سود بُرد تا با مفهوم «ابرسازواره» آشنا شد. یک سازواره (organism) برای نمونه یک یاخته میتواند باشد که هسته و پوسته و
      سازوکارهای درونی خودش را دارد, یک ابرسازواره هرآینه پیکر آدمی میباشد که خود از نزدیک به ≈٤٠ تریلیون سازواره‌یِ یاخته‌یِ زنده ساخته شده است.

      بهمینسان, در ترازی بالاتر, ابرسازواره‌هایِ اجتماعی, شرکت‌هایِ چندملّیتی,
      دولت‌ها و دیگرها را داریم و سرانجام سَرابرسازواره که همان «ابرسازواره‌یِ تکنولوژیک» باشد.


      در گفتمان ابرسازواره‌ها, دو نکته شایان برنگرش میباشند:

      ١- سود ابرسازواره همواره با سود سازواره‌ها همسو نیست.
      ٢- ابرسازواره‌ میتواند نیازها و خواسته‌هایی (فرارُسته = supervenience) داشته باشد که در سازواره‌هایِ خود نباشد.

      با بهره‌گیری از همانندی بالا میتوان به این بهتر دو پرداخت. برای نمونه, در جاییکه ابرسازواره آدمی باشد و سازواره‌ها یاخته‌ها خود او,
      سود ابرسازواره میتواند کام گرفتن از سیگار باشد, ولی بهای آن را سازواره‌ها که در این روند کشته و نابود میشوند خواهند پرداخت.

      در اندرباره‌یِ دوّم, آدمی نیازها و خواسته‌هایی دارد که در هیچکدام از یاخته‌هایِ او یافت نمیشوند, ولی وارونه‌یِ همین درست نیست,
      یعنی نیازهای یاخته‌هایِ او همگی در خود آدم نیز یافت میشوند, زیرا از آنها ساخته شده است. ازینرو, گرسنگی در آدمی, همان گرسنگی
      برخاسته از نیاز یاخته‌ها به چرخه‌یِ سوخت و ساز انرژی میباشد. ولی نیازهای دیگر, برای نمونه نیاز به سرشناسی, نیاز به ارج و
      گرام نزد دیگران, نیاز به احساس امنیت و ... نیازهایی فرارُسته میباشند که تنها در ابرسازواره پدیدار میباشند و نه در سازوارگان.

      --
      اکنون با بازگشت به پرسش که چرا «سیستم تکنولوژیک ما را بسوی نابودی میبرد», بایستی نخست این نکته را روشن نمود که
      «سیستم تکنولوژیک» یک سیستم بسرشت پلید نیست که برای نابودی ما پدیدار شده باشد, بساکه تنها یک
      ابرسازواره‌یِ طبیعی و فرارُسته از آدمی میباشد که از روی بدبیاری, در راستاهایی پیش میرود که هیچیک سود دیرزمان خود آدمی را دربر ندارند.

      چندی از این راستاها باشند:

      ١- پیشرفت روزافزون هوشواره‌ها (Artificial Intelligence)
      ٢- پیشرفت روزافزون ابزارهای خواندن و کنترل, تا امروز فیزیکی و کم کم مغزی و اندیشیک
      ٣- دگرگونی سخت و ژرف زیستگاه آدمی: پیدایش بیماری‌هایِ روانی, تنهایی, گوشه‌گیری, افسردگی و گرایش‌هایِ خودکشی و جزآن.
      ٤- نابودی بنمایه‌هایِ‌ طبیعی: قماری هرروزه با سرنوشت آدمی, جاییکه بنمایه‌هایِ طبیعی میتوانند زودتر از آنچه همواره‌یِ وعده باززایی آنها داده میشود از دست بروند.
      ٥- ...








      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rustin نمایش پست ها
      و سوال سوم که البته کمی شخصی تره: چرا انکار میکنید که قسمت بزرگی از معنا آفرینی در زندگی شما از خود متفاوت دیدن خودتون نسبت به توده فراهم میشه؟ من این رو از روی توضیحی که شما درباره ی کافه رفتنتون توی یک تاپیک دیگه گفتین برداشت کردم. احساس غرور نسبت به متفاوت بودن.
      پ.ن: این آخری شخصی اگه دوس نداشتین میتونید جواب ندید.

      اینجور نیست. نخست آنکه در دیدگاهی شخصی من زندگی نیازی به معنا ندارد, ازینرو نیازی به معناآفرینی نمیبینم.

      در سوی دیگر, از آن نوشته برداشت اندک نادرستی داشته‌اید. احساس بالندگی که شما دیده‌اید درست بوده, ولی آن احساس
      ازینرو بوده که من توانسته‌ام از مغزشویی خود پیش‌بگیرم و در برابر آن ایمن باشم. اگر در یک کافی‌شاپ, هر کافی‌شاپی, امروزه
      دمی بیاسایید و دیگران را تماشا کنید, میبینید که نزدیک به ٩٩% آنها به برده‌هایِ بدل شده‌اند که نمیتوانند یک دم آزاد و آسوده باشند.
      هرکس همواره خود را سرگرم به کاری میکند و میبینید کس تا ننشسته گوشی خودش را از جیب درآورده و سرگرم به کار میشود. کس یا باید
      کتاب بخواند, یا باید با کسی گپ بزند (آنهم بی هیچگونه درنگی در آن میان), یا باید یک چیزی تماشا کند, یا باید سرگرم پیغامرسانی با
      یکی کیلومترها دورتر باشد, یا اینکه بیشتر از همه, باید سخت درگیر کار باشد: سر در لپتاپ خود فروبرده و کلید‌ها را یک به یک بفشارد.

      آن احساس بالندگی ازینروست که من میتوانم هرروز بآسانی لم بدهم و هیچگونه نگرانی و استرسی نداشته باشم.
      آنچه دیگران را برمیانگیزاند, آنها را به تکاپو وامیدارد, آنها را برده‌هایی ازخودبیزار و ازخودگزیر کرده است, بر من اثری ندارد.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    3. #3
      نویسنده سوم
      Points: 5,572, Level: 48
      Level completed: 11%, Points required for next Level: 178
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خونسرد
       
      Rustin آواتار ها
      تاریخ هموندی
      May 2015
      نوشته ها
      123
      جُستارها
      12
      امتیازها
      5,572
      رنک
      48
      Post Thanks / Like
      سپاس
      13
      از ایشان 83 بار در 51 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      سیستم تکنولوژیک در اینجا اشاره به سیستمی‌ست که در راستای گسترش و پیشرفت هر چه بیشتر تکنولوژی پیش میرود.
      در گذشته آدمی در سیستم طبیعت میزیسته, امروزه در سیستم تکنولوژیک. این دو هر یک قانون‌ها و ساختارهای خودشان را دارند.





      دورنمای «سیستم تکنولوژیک» در هیچیک از حالت‌هایِ خود به سودی آدمی نیست. پیش از پرداختن به این, در اینجا از یک همانندی
      میتوان سود بُرد تا با مفهوم «ابرسازواره» آشنا شد. یک سازواره (organism) برای نمونه یک یاخته میتواند باشد که هسته و پوسته و
      سازوکارهای درونی خودش را دارد, یک ابرسازواره هرآینه پیکر آدمی میباشد که خود از نزدیک به ≈٤٠ تریلیون سازواره‌یِ یاخته‌یِ زنده ساخته شده است.

      بهمینسان, در ترازی بالاتر, ابرسازواره‌هایِ اجتماعی, شرکت‌هایِ چندملّیتی,
      دولت‌ها و دیگرها را داریم و سرانجام سَرابرسازواره که همان «ابرسازواره‌یِ تکنولوژیک» باشد.


      در گفتمان ابرسازواره‌ها, دو نکته شایان برنگرش میباشند:

      ١- سود ابرسازواره همواره با سود سازواره‌ها همسو نیست.
      ٢- ابرسازواره‌ میتواند نیازها و خواسته‌هایی (فرارُسته = supervenience) داشته باشد که در سازواره‌هایِ خود نباشد.

      با بهره‌گیری از همانندی بالا میتوان به این بهتر دو پرداخت. برای نمونه, در جاییکه ابرسازواره آدمی باشد و سازواره‌ها یاخته‌ها خود او,
      سود ابرسازواره میتواند کام گرفتن از سیگار باشد, ولی بهای آن را سازواره‌ها که در این روند کشته و نابود میشوند خواهند پرداخت.

      در اندرباره‌یِ دوّم, آدمی نیازها و خواسته‌هایی دارد که در هیچکدام از یاخته‌هایِ او یافت نمیشوند, ولی وارونه‌یِ همین درست نیست,
      یعنی نیازهای یاخته‌هایِ او همگی در خود آدم نیز یافت میشوند, زیرا از آنها ساخته شده است. ازینرو, گرسنگی در آدمی, همان گرسنگی
      برخاسته از نیاز یاخته‌ها به چرخه‌یِ سوخت و ساز انرژی میباشد. ولی نیازهای دیگر, برای نمونه نیاز به سرشناسی, نیاز به ارج و
      گرام نزد دیگران, نیاز به احساس امنیت و ... نیازهایی فرارُسته میباشند که تنها در ابرسازواره پدیدار میباشند و نه در سازوارگان.

      --
      اکنون با بازگشت به پرسش که چرا «سیستم تکنولوژیک ما را بسوی نابودی میبرد», بایستی نخست این نکته را روشن نمود که
      «سیستم تکنولوژیک» یک سیستم بسرشت پلید نیست که برای نابودی ما پدیدار شده باشد, بساکه تنها یک
      ابرسازواره‌یِ طبیعی و فرارُسته از آدمی میباشد که از روی بدبیاری, در راستاهایی پیش میرود که هیچیک سود دیرزمان خود آدمی را دربر ندارند.

      چندی از این راستاها باشند:

      ١- پیشرفت روزافزون هوشواره‌ها (Artificial Intelligence)
      ٢- پیشرفت روزافزون ابزارهای خواندن و کنترل, تا امروز فیزیکی و کم کم مغزی و اندیشیک
      ٣- دگرگونی سخت و ژرف زیستگاه آدمی: پیدایش بیماری‌هایِ روانی, تنهایی, گوشه‌گیری, افسردگی و گرایش‌هایِ خودکشی و جزآن.
      ٤- نابودی بنمایه‌هایِ‌ طبیعی: قماری هرروزه با سرنوشت آدمی, جاییکه بنمایه‌هایِ طبیعی میتوانند زودتر از آنچه همواره‌یِ وعده باززایی آنها داده میشود از دست بروند.
      ٥- ...











      اینجور نیست. نخست آنکه در دیدگاهی شخصی من زندگی نیازی به معنا ندارد, ازینرو نیازی به معناآفرینی نمیبینم.

      در سوی دیگر, از آن نوشته برداشت اندک نادرستی داشته‌اید. احساس بالندگی که شما دیده‌اید درست بوده, ولی آن احساس
      ازینرو بوده که من توانسته‌ام از مغزشویی خود پیش‌بگیرم و در برابر آن ایمن باشم. اگر در یک کافی‌شاپ, هر کافی‌شاپی, امروزه
      دمی بیاسایید و دیگران را تماشا کنید, میبینید که نزدیک به ٩٩% آنها به برده‌هایِ بدل شده‌اند که نمیتوانند یک دم آزاد و آسوده باشند.
      هرکس همواره خود را سرگرم به کاری میکند و میبینید کس تا ننشسته گوشی خودش را از جیب درآورده و سرگرم به کار میشود. کس یا باید
      کتاب بخواند, یا باید با کسی گپ بزند (آنهم بی هیچگونه درنگی در آن میان), یا باید یک چیزی تماشا کند, یا باید سرگرم پیغامرسانی با
      یکی کیلومترها دورتر باشد, یا اینکه بیشتر از همه, باید سخت درگیر کار باشد: سر در لپتاپ خود فروبرده و کلید‌ها را یک به یک بفشارد.

      آن احساس بالندگی ازینروست که من میتوانم هرروز بآسانی لم بدهم و هیچگونه نگرانی و استرسی نداشته باشم.
      آنچه دیگران را برمیانگیزاند, آنها را به تکاپو وامیدارد, آنها را برده‌هایی ازخودبیزار و ازخودگزیر کرده است, بر من اثری ندارد.
      1. این بحث رو در جایی دیگر از انجمن باز کردید؟ فکر کنم که بهتر باشه ادامه اش رو اونجا پیگیری کنیم (اگه همچنین جایی هست) چون این تاپیک به دلیل دیگری ساخته شده.
      2. بحث معنا و معنا آفرینی و نیاز آدم و جامعه به معنا که یک بحث قدیمی روانشناسیه با شناختی که از شما (از طریق خوندن تاپیک هاتون) دارم فکر نمیکردم همچین حرفی ازتون بشنوم.

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. من نمیدونم حرف حساب sonixax چیه، شما قضاوت کنید!
      از سوی kourosh_iran در تالار آشغالدانی
      پاسخ: 14
      واپسین پیک: 07-23-2015, 11:44 PM
    2. تفاوت روح الله خمینی و رضا پهلوی
      از سوی کافر_مقدس در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 12
      واپسین پیک: 05-29-2012, 07:24 PM
    3. ببر مازنداران وتفاوت با ببر سیبری
      از سوی sonic در تالار دانش و فندآوری
      پاسخ: 4
      واپسین پیک: 11-01-2010, 02:59 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •