به گمانم این همانندی نرمافزار فراتر از دامنه اش به کار گرفته شد, بویژه اینکه دانسته است نمیشود به این
آسانیها درآورد که آیا سختافزار (مغز) آن اندازه دگرسانی اش چشمگیر است که این دگرسانیها را توضیح دهد یا نه (the blank slate problem).
در سوی دیگر, نرمافزارهای مغز دگرسانی ژرفی با نرمافزارهایِ رایانه دارند, یکمی بسیار نرمشپذیر است و بسته به بستر خود, چهره
و دیس دگرسانی میگیرد و خودش را میدیساند, دومی ولی تنها و تنها زمانی اجرا میشود که سختافزار آنرا بدرستی و باریکی پشتیبانی کند.
اینها درست است, ولی آماج در گفتگو با میلاد رسیدن به یک سنجه برای دستهبندی بود.
آماج جُستار نیز نمایش همبستگی میان «دینداری» و «واپسماندگی تکنولوژیک» بوده, که در این زمینه گمان نمیبرم گمان بالایی بجا بماند,
روشن است کشورهای پیشرفتهتر تکنولوژیک همگی از دین دوری جُستهاند و چرایی این را نیز بایستی در ناسازگاری میان «دین» و «تکنولوژی» جست.






































آغازگر جُستار












پاسخ با گفتآورد