نوشته اصلی از سوی
Mehrbod
اینجور نیست, تعریف یا پارسی آن, واکرانش (واکرانیدن = to define) چنانکه از نام آن برمیاید برای کرانمند ساختن و نشان
دادن مرزهای یک مفهوم است. در اینجا برای اینکه دریابیم کسی مسلمان است یا نیاز به یک واکرانی از اینکه اسلام
چیست میرود; در اینجا این واکرانی میتواند هیچ توضیحی دربارهیِ هیچ چیز ندهد, بجز بخشیدن توان دستهبندی و مرزبندی.
در همانجا هم یک امام کمتر و بیشتر در واکرانی شیعه یا سُنّی میافتد.
در هر چهرهای, تعریف را نمیشود با توضیح یکی انگاشت یا گفت دومی بیشتر به درد میخورد, پس تعریف نمیخواهد.