این کاربر اکنون در روند است و دیر یا زود کنجکاوی اش به یکسو خواهد گرایید.نوشته اصلی از سوی Secular
این کاربر اکنون در روند است و دیر یا زود کنجکاوی اش به یکسو خواهد گرایید.نوشته اصلی از سوی Secular
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
شاهد از غیب رسید ! نظرتون چیه؟ ایشون اگه در هر روندی هم باشه همچنان خداباوره اونم از نوع مسلمانش تازه درویش!
+
کاش اینقدر دعواش نمی کردی و بهش گیر نمی دادی تا میموندمن بعد از چهار سال برگشتم ایران و همین هفته پیش یه سر رفتم مدرسمون یاد دوستام و همون رفیق خل و چلم تا الان یک لحظه ام ولم نمی کنه این فاروم که اومدم این کاربر منو عجیب یاد دوستم انداخت رفیق ما هم از این حرفا میزد از عالم معنا و نمی دونم ربط داشتن همه چیز به هم و عشق به خدا!! من اونموقع ها خب بچه بودم همش مسخرش می کردم ولی الان خیلی دلم می خواد که سر در بیارم از این حرفا و از این عالم معنا چی هس که اینا رو اینقده مشتاق خودش کرده این درویش بودن و اینا مگه چه نفعی توش هس که اینا فحش و تحقیر رو به جون میخرن. تازه از خود تاپیکش هم خوشم اومده حرفاش جالبن حتی یه جا میگه ریاضی و شعر با هم ارتباط دارند!!
+
چرا هی ازش ایراد نگارشی و غلط املایی می گرفتین؟ نوشته هاش قشنگن هرچند سراسر احساسی اندولی توش نبوغ و تیزهوشی و باریک بینی هم هس
. در کل حس خوبی از خوندنشون میکنم بیاد رفیقم میوفتم.
پ.ن بعد 4 سال اومدم ایران که بیام فاروم ایرانی !!!!
ویرایش از سوی Secular : 10-12-2015 در ساعت 01:05 AM
Je pense, donc je suis
"عالم معنا" همان جهان اندیشه است, برای نمونه «میز» یک چیز است, ولی «پندارهیِ میز» یک چیزی که تنها در ذهن هستی دارد.
عالم معنا میتواند بسیار پیچیده باشد و قانونهایِ خودش را دارد و چون پرسمان گنگ و دشواریست, دانش امروز آنرا کمابیش نادیده
گرفته و از کنارش میگذرد. برای نمونه به این بیاندیشید که دانش امروز میتواند بگوید درد کجا پیدا میشود, چه
کارکردی دارد و ... ولی نمیتواند بگوید «چیست», یا نمیتواند بگوید «آگاهی» چیست و چه جنسی دارد و "چگونه پدید میاید":
این پرسمان «آگاهی» ازینرو از دیرباز بازیچهیِ عرفانگرایان و صوفیان بوده و چون تهمایههایی در حقیقت هم دارد,
بخوبی کار میکند. مانند ریاضی به آن بنگرید که میتوان چیزهایی را اثبات یا رد نمود که هیچ بازنمودی در واقعیت
ندارند و در حقیقت, در میان دانشمندان بیشترین همبستگی / correlationship میان ریاضیدانان و دینداری هم دیده میشود.
ویرایش از سوی Mehrbod : 10-12-2015 در ساعت 02:04 AM
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)