• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 35

    جُستار: فلسفه ی هنر

    Threaded View

    1. #15
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalist نمایش پست ها
      در مورد شعر(خصوصا چامه سرایان پیش از ظهور شعر نو و پست مدرن) من نه تنها اثرگذاری بیشتر روی مخاطب نمی بینم، بلکه آن گونه ی سخن و استفاده از آن صنایع ادبی را موجب پیچیده گی،خستگی و عدم وضوح کلام برای مخاطب در می یابم. در حالیکه شعر های ساده با انتخاب ظریف و دقیق واژگان را بسیار زیبا، شفاف و اثر گذار درک می کنم. برای مثال مقایسه کنید حافظ را با خیام. از اشعار حافظ می توان هر نوع برداشتی را داشت(البته اگر بتوان در آنها به برداشتی رسید!). اما اشعار خیام برای من که چندان رابطه ای با شعر و چامه سرایی ندارم، بسیار زیبا، ساده، اثرگذار و عمیق هستند. گو اینکه جهان را در اشعاری ساده به زیبایی وصف می کند. آیا اشتباه می کنم؟!
      نه چرا اشتباه کنید دوست عزیز;) هر کسی مختصات فکری خاص خودش را دارد و تمام پدیده ها و آثار بیرونی را نسبت آن مختصات فکری می سنجد پس جواب هایی که بدست می آورد نسبت به آن مختصات فکری درست و صحیح می باشند. مثلا شما دستگاه مختصات کارتزین را تصور کنید. اگر ما بخواهیم حرکت یک دونده (سرعت و شتاب) را آنالیز کنیم و برای این کار چند دستگاه مختصاتی تعریف کنیم; یکی از این دستگاه مختصات را بر روی زمین ساکن در نظر بگیریم و دیگری را بر روی یک قطار در حال حرکت و آخری را هم بر روی کره ی ماه در نظر بگیریم. آنگاه جوابهایی که از این سه دستگاه مختصات بوجود می آیند با هم بسیار تفاوت خواهند داشت !!! در حالی که ما تنها یک دونده داشتیم ولی سه جواب از سرعت و شتابش بدست آوردیم!!
      شعر هم همینطور است هرکش از یک نوع شعری خوشش می آید اما قربان شما فرمودید که از اشعار حافظ می توان برداشت های متعدد کرد ولی از اشعار خیام نه . و کلن شعری را مناسب می دانید که پیچیدگی اش کم باشد و تنها بتوان یک برداشت از آن کرد اینطور نیست؟ خب اگر قرار باشد که ما شعری بگوییم که فقط یک معنا و یک مفهوم سر راست دارد دیگر چه نیازی به سرودن است؟ ما که با یک معنای سر راست و بی پرده روبرو هستیم پس چرا باید از زبان شعر استفاده کنیم؟






    2. یک کاربر برای این پست سودمند از سارا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Rationalist (09-06-2015)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •