طاقتت طاق شده مستر؟
تحمل شنیدن چیو نداری؟ دوس دارم بدونم اگر این قدرت محروم کردن از فروم رو نداشتی و با این موجود برخورد میکردی چکار میکردی؟
قهر میکردی از فروم؟ فحشش میدادی؟ بیخیال بودی؟ تا حالا بدون قدرت به اعضای گروه نگاه کردی؟
به هر حال. ممنون بابت ایجاد این تاپیک که نشان دهنده روحیه لطیف شماست. ولی تاپیک های اینجنین در تالار ادبسار داریم.
من این شعر رو دوس دارم. تقدیم به همتون
کهنه قماری ست غزل ساختن..............یک شبه ده قافیه را باختن
دست خراب است، چرا سَر کنم.............آس نشانم بده باور کنم
دست کسی نیست زمین گیری ام........عاشق این آدم زنجیری ام
شعله بکش بر شب تکراریم............ مُرده اینگونه خودآزاریم..
شیشه ایم سنگ تَرَت را بزن........ تهمت پُر رنگ ترت را بزن
سارق شبهای طلا کوبِ من........... می شکنم می شکنم خوب من
منتظر یک شب طولانی ام......... در به درِ ساعت طوفانیم
با همه بی سر و سامانیم........ باز به دنبال پریشانیم
مردِ فرو رفته در آیینه کیست......... تا که مرا دید به حالم گریست
ساعت خوابیده حواسش به چیست...... مردنِ تدریجی اگر زندگیست