البته اتفاقن در ادامه مصاحبه ازش درباره همین کار کردن پرسیده میشه.
بنظر من مورد 3 خیلی مهم هست،من خودم خیلی احساس ناراحتی میکنم و تنهایی و نبود عشق و فهمیده شدن رو خیلی عذاب آور میدونم.
صحبت از کار شد،یک نوشته دیگه هم راسل داشت که برای من عجیب بود،با عنوان "در ستایش فراغت"،در اون مقاله میگه که کار کردن ارزشی به اون صورت که تبلیغ میشه نیست و کارهای مهم بشر هم در همون اوقات فراغت بشر انجام شده.همینکه انسان باندازه خدماتی که از اجتماع میگیره مثل خوراک و مسکن و اینها کار انجام بده کافی هست و اینکه اگر کار کردن و فراغت درست تقسیم بشند نه اینقدر بیکار داریم نه اینقدر ادم که صبح تا شب باید کار کنند.