چالش 2: جامعه سنتی ِ عاری از دین
در دنیای باستان و دورههای تاریخی مدنیت انسان در اشکال سنتیاش،
موارد پرشماری از جوامع ِ وجود دارند که در آنها خبری از یک آئین یا دین
آسمانی یا الهی ِ همهگیر وجود ندارد؛ در حالیکه همچنان بسیاری از صفات و
ویژگیهایی که دوستان، انها را خواصِ تعالی یک جامعه میشمارند
در آن مدنیتها وجود دارند:
یکی از نمونههای برجسته در این میان، تمدن چین ِ باستان است.
چین ِ باستان یکی از مدنیتهایی بوده که در آن خبری از دین یا خدایان نبوده هرگز و
در خوشبینانهترین حالات، اسطورههایی، باز نه آنچنان قدرتمند چون اسطورههای یونان
باستان وجود داشته است، با اینحال یکی از درخشانترین تمدنهای باستانی بوده.
از طرفی چین به دلیل وسعت عظیماش هرگز تحت ِ حاکمیت ِ همهجانبهی امپراطورهای
چینی نبوده. و جالب اینکه:
در واقع تعصب و ایمان در چین هرگز جایی نداشته است! هرگز کسی را برایChinese religions are family-oriented and do not demand exclusive adherence, allowing the practice or belief of several at the same time.
بیاعتقادی به اصول تائوییسم یا کنفسیوس نکشتهاند یا مجازات نکردهاند.
ضمن اینکه باید گفت که تفکرات ِ فلسفی در چین را هیچ جور نمیتوان Religion
نامید، چرا که با هیچکدام از ویژگی های یک دین سازمانیافته خوانایی ندارند.
همین الان هم چین یکی از ملحدترین کشورهای جهان محسوب میشود:
در واقع تمام تمدنهای آسیای دور ماهیتی اینچنینی داشتهاند.Scholars have noted that in China there is no clear boundary between religions, especially Buddhism, Taoism and local folk religious practice.[19] According to the most recent demographic analyses, an average 30—80% of the population in China, that is hundreds of millions of people, practice some kinds of Chinese folk religions and Taoism, 10—16% are Buddhists, 2—4% are Christians, and 1—2% are Muslims