• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 1 از 3 123 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 266

    جُستار: چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟

    Hybrid View

    1. #1
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      تنها مبنای (ریزه میزه‌ای) که آنجا میبینید اینه که هیچکاره‌ بوده‌اید و هیچکاره میباشید و هیچکاره خواهید بود, پس چه بهتر بجای این سختگیری‌ها‌یِ بیخود همینجور "دور همی" باشیم و "به پاس دوستی" به "باور‌هایِ همدیگر" ارج نهیم؟
      درود مهربد گرامی ... خوشحالم که یک بحث بالاخره باعث شد اینجا پست بدی و معلوم شد با اینکه لاگین نمیکنی مدام به دفترچه سر میزنی !! حالا منم آنچنان چیزی نگفتم به راسل ... حالا تو خودت برگرد ، منم قول میدم بچه خوبی باشم !!
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      من کجا همه‌یِ پل‌ها رو دارم خراب میکنم آنارشی جان؟ اگر این بحث منرو با میلاد‌ داری میگی خب من گمون نمیکنم در این مورد اصلا «دوستی» حتی از نوع مجازی وجود داشته که حالا بخواد نداشته باشه. دشمنی هم البته نبوده تاحالا، قبلا یکطرفه دایورت بوده الان دوطرفه دایورت شده. من هم آن پست‌های قدیمی رو نوشته‌ام و هم این پست‌ها رو و بهت اطمینان میدم این پست‌ها رو در حالت خیلی ریلکس‌تری مینویسم. معمولا آدم سعی میکنه برای رفتار دیگران دلیل پیدا کنه و وقتی دلیل روشنی نمیبینه یا حرف طرف رو نمیفهمه این میشه که نسبتش میده به چیزهای شخصی و عجیب و غریب. از این چیزها در دیدگاه «خردگرایانه» زیاد هست. مثلا در نگاه «متفکران امروز» هایدگر اینطور هست. میدونی که هایدگر در ابتدای روی کار آمدن نازی‌ها اونیفرم نظامی پوشید و رفت تدریس کرد، البته جلوتر خودش رو از نازی‌ها جدا کرد ولی هیچوقت نه از کرده‌یِ خودش عذرخواهی کرد و نه مدافع لیبرال دموکراسی شد. این‌ها چیزهایی هست که برای ذهن «خردگرا» قابل درک نیست. همینطور که گسترش خالکوبی، پیوستن کرور کرور غربی‌ها با سطح رفاه و موفقیت نسبتا خوب به داعش،یا مثلا رفتار همین کمک خلبان آلمانی قابل درک نیست و با توضیحات آبکی مثل عدم ثبات روحی و نامگذاری اون بعنوان فلان سندروم و بهمان بیماری کنار گذاشته میشند. من به کسی نمیگم چیکار کنه و مثلا شما حتما باید بلند بشی بری جنگ با داعش. ولی میگم که لذت همه چیز نیست، شما آیا حاضری جونت رو برای عزیزی فدا کنی؟ یا بهتره اینطور بگم، آیا کسی که چنین کاری میکنه هم بنظرت تنها بخاطر بیماری روانی و مثشکل شخصی و... چنین کاری میکنه؟
      نمیدونم چرا یه دفعه انقدر مسائل مختلفی رو مطرح میکنی که لزوما به هم ربطی هم پیدا نمیکنه ... انگار افکار این چند ساله روی هم انباشته شده و الان داری بروزش میدی !! اما به نظر من انگار خودت دوست داری دیگه چیزی باقی نمونه از سابقه ای که از گذشته بینمون وجود داشته ... یه چیزی تو مایه خود ویران گری !! به نظرم یه دفعه مثل مهربد بذاری بری بهتری تا این کارو بکنی ، البته اگه قصدت واقعا اینی هست که من فکر میکنم ... من نفهمیدم یعنی خیلی عجیبه که دلیل طرز فکر فعلیت ، شخصی باشه ؟ اتفاقا فکر نکنم اصلا منشا دیگه ای بشه برای عقاید پیدا کرد ... تو جایی سراغ داری من گفته باشه لذت همه چیزه ؟ اتفاقا تو این جمع دفترچه ای ها فکر کنم از همه کمتر بشه همچین چیزی رو به من نسبت داد ... در مورد سوالت هم بله در شرایط خاص شاید حاضر باشم یا حداقل دوست داشته باشم همچین کاری کنم ولی شهامتش رو نداشته باشم . دلیلش هم لزوما این چیزایی که میگی نیست و منم همچین چیزی نگفتم ، اما استوره سازی هم نمیکنم اگر کسی چنین کاری کرد !! حالا در کل باز من ربط این صحبت ها و اینکه به طور ناگهانی حرف این چیزا رو به میون آوردی نمیفهمم !!
      ویرایش از سوی Anarchy : 03-28-2015 در ساعت 08:41 PM

    2. #2
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Anarchy نمایش پست ها
      درود مهربد گرامی ... خوشحالم که یک بحث بالاخره باعث شد اینجا پست بدی و معلوم شد با اینکه لاگین نمیکنی مدام به دفترچه سر میزنی !! حالا منم آنچنان چیزی نگفتم به راسل ... حالا تو خودت برگرد ، منم قول میدم بچه خوبی باشم !!
      که "دور همی" سرگرم به هیچکارگی باشیم؟

      نه, من در جایگاه یکی از کارهای هامگریزانه‌ام (eccentric) نوشته‌هایِ اینجا را همیشه میخوانم, ولی این یک سرگرمی
      بیشتر نیست, و بیشتر از آن یک سرگرمی اعتیاد‌آور و ناجوری هم خواهد بود: بجای پرداختن به گرفتاری‌هایِ راستین و ملموس,
      دور همی تخمه شکستن و سر اینکه میهنپرست باشیم یا نباشیم گفتمان بشود, گویی این دو نمونه‌وار تفاوتی در زندگی بیرون و تکنولوژی افسارگریخته خواهند داد

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    3. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (03-29-2015)

    4. #3
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      که "دور همی" سرگرم به هیچکارگی باشیم؟ نه, من در جایگاه یکی از کارهای هامگریزانه‌ام (eccentric) نوشته‌هایِ اینجا را همیشه میخوانم, ولی این یک سرگرمی بیشتر نیست, و بیشتر از آن یک سرگرمی اعتیاد‌آور و ناجوری هم خواهد بود: بجای پرداختن به گرفتاری‌هایِ راستین و ملموس, دور همی تخمه شکستن و سر اینکه میهنپرست باشیم یا نباشیم گفتمان بشود, گویی این دو نمونه‌وار تفاوتی در زندگی بیرون و تکنولوژی افسارگریخته خواهند داد
      منم نگفتم بالاتر از هیچکارگی ، کاری داریم میکنیم ... خب یه دوره ای باد تو کله مبارکمون بود همگی و فکر میکردیم میشه کاری از پیش برد !! اما من هم الان چیزهای مهم و خیلی جذاب تری تو زندگی شخصی خودم برای انجام دارم ... هر چند یاد و خاطره اون ماجراجویی های گذشته هم همیشه با منه !! ولی واقعا من فکر میکنم گذر زمان و بالارفتن سن هم بی تاثیر نباشه در این تغییر حالات ما ...

    5. یک کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (03-29-2015)

    6. #4
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Anarchy نمایش پست ها
      منم نگفتم بالاتر از هیچکارگی ، کاری داریم میکنیم ... خب یه دوره ای باد تو کله مبارکمون بود همگی و فکر میکردیم میشه کاری از پیش برد !! اما من هم الان چیزهای مهم و خیلی جذاب تری تو زندگی شخصی خودم برای انجام دارم ... هر چند یاد و خاطره اون ماجراجویی های گذشته هم همیشه با منه !! ولی واقعا من فکر میکنم گذر زمان و بالارفتن سن هم بی تاثیر نباشه در این تغییر حالات ما ...
      من به اندازه‌یِ شما احساساتی نیستم,
      هدف من در اینجا از فعالیت نیز همان دگرگون کردن شرایط زندگی خودم از راه دگرگونیِ زیستبوم زندگی ام بوده, و این
      برآمده‌یِ فریبخوردگی من بود. در گذشته چون من که در جایگاه یک شهروند امروزی کنترل راستینی روی زندگی خودم
      نداشتم, برای جبران این حس ناتوانی به ابزارهای دانش و خردگرایی روی آورده بودم و چاره را در
      خردگرا ساختن بیشترینه‌یِ مردم میافتم و الگوی خودم را کسی چون مزدک بامدادان گذاشته بودم.

      هر آینه, زمانیکه دریافتم کوشش در راستای گسترش خردگرایی یک افیون بیهوده برای روان
      در بند و یاغی‌جوی من بیشتر نیست و نه تنها به من در زندگی ام آزادی و کنترل نخواهد بخشید,
      بساکه در دیرزمان از آزادی و کنترل من باز هم بیشتر خواهد کاست* و مرا هر
      چه بیشتر در بند بردگی و بندگی سیستم فروخواهد کرد, به این فعالیت پایان دادم.

      با اینکه من دیریست هیچگونه فعالیتی هم نداشته‌ام, هنوز برخی از "قربانیان" فریب خورده‌یِ خود من پیدا
      میشوند و بسیار تشکر میکنند که آنها را روشن کرده‌ام, که این نشان میدهد من چه مهره‌یِ مغزشستشو
      رفته‌یِ خوبی برای سیستم بوده‌ام. امیدوارم این نوشته برای آنان یک تلنگری باشد و به خودشان بیایند.






      * با گسترش جنبش خردگرایی ما بیشتر از آنکه بهره ببریم, زیان میکنیم, زیرا خردگرایی یک نگرش بسیار آشتی‌جو است و سر
      جنگ با کسی ندارد. جاییکه آزادی ما را تکنولوژی آهسته به آهسته و گام در پس گام دارد فرومیگیرد, خردگرایی همان مهاریست
      که در دماغ کس همچون اسب فرو میرود. او بجای آنکه بنشیند راهکاری برای آزادی‌هایِ از دست رفته و از دست رونده اش بیابد, سرگرم
      دانش اندوزی میشود. مینشیند فیزیک میخواند و به تئوری جهان‌هایِ مجازی میپردازد. بجای آنکه
      بکوشد در برابر هجوم یکسره و بی امان تکنولوژی در گوشه‌گوشه‌یِ زندگی اش بیایستد و راه و چاره بیاندیشد,
      به اسلام‌ستیزی و نژادپرستی و حقوق از دست رفته‌یِ زنان (و این روزها مردان) میپردازد و سرگرم میماند.
      meaning این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    7. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (03-29-2015),iranbanoo (03-30-2015),sonixax (03-29-2015)

    8. #5
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      بجای پرداختن به گرفتاری‌هایِ راستین و ملموس,
      دور همی تخمه شکستن و سر اینکه میهنپرست باشیم یا نباشیم گفتمان بشود, گویی این دو نمونه‌وار تفاوتی در زندگی بیرون و تکنولوژی افسارگریخته خواهند داد
      درود، من زیاد بحث‌هایِ تکنولوژیک اینجا را دنبال نکرده‌ام ولی همانقدر که دیده‌ام
      بنظرم میرسد که مشکل تکنولوژیک معلول است نه علت. برای نمونه در اینجا چندان
      خطر تکنولوژیکی، جز آنچه از «جاذبه‌هایِ دنیا‌ی خارج» میتواند به آن وارد شود
      بچشم نمی‌خورد.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    9. #6
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      درود، من زیاد بحث‌هایِ تکنولوژیک اینجا را دنبال نکرده‌ام ولی همانقدر که دیده‌ام
      بنظرم میرسد که مشکل تکنولوژیک معلول است نه علت. برای نمونه در اینجا چندان
      خطر تکنولوژیکی، جز آنچه از «جاذبه‌هایِ دنیا‌ی خارج» میتواند به آن وارد شود
      بچشم نمی‌خورد.
      تکنولوژی نه معلول و نه علت, بساکه یک عامل است. شرایط زندگی شما را هم تکنولوژی رقم
      میزند و میهنپرست بودن یا نبودن شما هم در پرتوی سودمندی آن برای سیستم تکنولوژیک بررسی میگردد.

      سیستم تکنولوژیک نه دشمن است, نه دوست, ولی افسارگریخته است: در کنترل همه است و در کنترل هیچکس نیست.
      یک دانشمند یا پژوهشگاه ناشناس در آنسوی جهان میتواند شرایط زندگی شما را همین فردا برای همیشه دگرگون بسازد و شما بر
      روی رفتار او کنترلی ندارید. اینکه چه چیزهایی نوآوری میشوند, چه چیزهایی نه, در دست شما نیست, ولی کسانی
      که این نوآوری‌ها را میکنند در زندگی شما دست دارند. برای نمونه, پژوهشگرانی که روی ساخت ابزارهای خواندن و اسکن اندیشه‌هایِ مغز
      کار میکنند با این نوآوری خود میتوانند برای همیشه زندگی شما را دگرگون بسازدن و میهنپرست بودن و نبودن شما در این میان
      کوچکترین کارکرد دفاعی یا سودمند از خود نخواهد داشت. کسانیکه روی ساخت هوشواره‌هایِ باهوشتر از آدم کار میکنند زندگی
      شما را برای همیشه بی هیچ گمانی دگرگون خواهند ساخت و در این رهگذر, دینداری و بیدینی شما گره‌گشا نخواهد بود.





      مشکل اینجا نه دین است, نه غیرت است, نه بیغرتی. نه ناموس پرستی شهدا است, نه بیناموسی
      غرب‌پرستان است. مشکل همان بی ارادگی و نداشتن کنترل روی شرایط زندگی خویشتن است.
      ویرایش از سوی Mehrbod : 03-28-2015 در ساعت 11:40 PM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    10. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (03-29-2015),sonixax (03-29-2015)

    11. #7
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      مشکل اینجا نه دین است, نه غیرت است, نه بیغرتی. نه ناموس پرستی شهدا است, نه بیناموسی
      غرب‌پرستان است. مشکل همان بی ارادگی و نداشتن کنترل روی شرایط زندگی خویشتن است.
      مهربد جان همه‌یِ این‌ها سرنخ‌هایی از یک مشکل هستند. کنترل کامل روی زندگی خود
      در یک اجتماع دونفره از بین میرود. البته یکنفر میتواند در جامعه‌ای چند میلیاردی هم بیشتر کنترل
      را داشته باشد ولی مشخص است که همه نمیتوانند کنترل همه چیزشان را داشته باشند و هرکس
      هر کار هوس کرد بکند، مگر اینکه هرکدام در جزیره‌ای جدا زندگی کند.

      بنظرت عجیب نیست که امروزه دولت شده نهادی افسارگسیخته برای سرکوب، سرمایه‌داری شده
      ابزاری افسارگسیخته برای افزایش سرمایه و تکنولوژی شده ابزاری افسارگسیخته برای گسترش تکنولوژی.
      آیا این نشان نمیدهد که قبلا افساری بوده که حالا از هم گسیخته؟ نام آنهم دین بوده، اینکه انسان‌ها
      وجدان داشته‌اند؟
      اینکه کودکان با افسانه‌هایِ پدران و مادرانشان بزرگ میشدند و میآموختند که متعلق به یک
      جامعه و فرهنگ هستند و اینکه فرهنگ چیزی بیشتر از یک دکور برای گذاشتن بر سر طاقچه‌یِ
      مالتی‌کالچرالیسم‌ست.

      مساله‌یِ زنامرد، نژاد، اقتصاد، هویت و... همه مساله هستند برای اینکه، جدای از زوال درونی، عده‌ای
      بطور هدفمند آن‌ها را سرکوب میکنند چرا که مزاحم منافع و ایده‌هایشان است.
      همین حالا هم خیلی مردم آماده هستند ارزش‌هایِ والاتر را زنده کنند ولی سرکوب میشوند
      و نتیجه‌اش این میشود که این نارضایتی تنها خودش را در اشکال دیگر اعتراضات نشان دهد.
      برای این است که تمام این مخفی کاری‌ها و افسارگسیختگی‌ها مهم هستند، زیرا همه از یک چشمه
      آب میخورند.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    12. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      iranbanoo (03-30-2015)

    13. #8
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      مهربد جان همه‌یِ این‌ها سرنخ‌هایی از یک مشکل هستند. کنترل کامل روی زندگی خود
      در یک اجتماع دونفره از بین میرود. البته یکنفر میتواند در جامعه‌ای چند میلیاردی هم بیشتر کنترل
      را داشته باشد ولی مشخص است که همه نمیتوانند کنترل همه چیزشان را داشته باشند و هرکس
      هر کار هوس کرد بکند، مگر اینکه هرکدام در جزیره‌ای جدا زندگی کند.
      چند چیز اینجا یکی انگاشته شده‌اند. درسته, در یک اجتماعی دونفره هم آزادی کس مرزمند میشود, ولی این اجتماع دوتنه
      و مرزمندی آزادی آن را نمیشود با یک اجتماع چند میلیون تنه و مقیاس از دست رفتگی آزادی در آن یکسان انگاشت.
      در یکمی, دسترسی یکراست و فیزیکی هست, در دومی دسترسی نایکراست و میانجی‌وار.

      در یکمی, ما یک گروه کوچک داریم, در دومی یک گروه بزرگ و کلان و در اینجا, اندازه‌یِ گروه تغییری کیفی و سرنوشت‌ساز در برآیند آن دارد.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      بنظرت عجیب نیست که امروزه دولت شده نهادی افسارگسیخته برای سرکوب، سرمایه‌داری شده
      ابزاری افسارگسیخته برای افزایش سرمایه و تکنولوژی شده ابزاری افسارگسیخته برای گسترش تکنولوژی.
      آیا این نشان نمیدهد که قبلا افساری بوده که حالا از هم گسیخته؟ نام آنهم دین بوده، اینکه انسان‌ها
      وجدان داشته‌اند؟
      اینکه کودکان با افسانه‌هایِ پدران و مادرانشان بزرگ میشدند و میآموختند که متعلق به یک
      جامعه و فرهنگ هستند و اینکه فرهنگ چیزی بیشتر از یک دکور برای گذاشتن بر سر طاقچه‌یِ
      مالتی‌کالچرالیسم‌ست.

      مساله‌یِ زنامرد، نژاد، اقتصاد، هویت و... همه مساله هستند برای اینکه، جدای از زوال درونی، عده‌ای
      بطور هدفمند آن‌ها را سرکوب میکنند چرا که مزاحم منافع و ایده‌هایشان است.
      همین حالا هم خیلی مردم آماده هستند ارزش‌هایِ والاتر را زنده کنند ولی سرکوب میشوند
      و نتیجه‌اش این میشود که این نارضایتی تنها خودش را در اشکال دیگر اعتراضات نشان دهد.
      برای این است که تمام این مخفی کاری‌ها و افسارگسیختگی‌ها مهم هستند، زیرا همه از یک چشمه
      آب میخورند.
      و همه‌یِ اینها چه زمانی شدنی‌اند؟ زمانیکه ابزارهای مدرن و نوین و
      فندی آنجا پدید آمده باشند, بی این ابزارها هیچ دولت بزرگی نمیتواند در کار باشد.
      در کنار آن, کنترل توده و مردم خود نیازمند ابزارهای ویژه‌یِ خودش است, چراکه هیچ کنترلی
      بی ابزارهای دوربُرد صدا و تصویر شدنی نیست, پروپاگاندا بی رسانه‌هایِ مدرن کار نمیکنند.

      نکته‌یِ اصلی سخن اینجا این است: تکنولوژی همان چسبی‌ست که فرارویش ابرسازواره‌ها (دولت‌ها,
      شرکت‌ها و ابرشرکت‌هایِ چندملیتی و ...) را شدنی میسازد و توان کس در راستادهی به سرنوشت خویشتن رویارو با این
      ابرسازواره‌ها, بسیار ناچیز است, درست بوارونه‌یِ زمانیکه همین کس در یک گروه کوچک زندگی میکند.

      برای نمونه, خود دموکراسی یک ابرسازواره است و توان کس در راستای به سرنوشت اش در دموکرات‌ترین کشور (بی هیچ
      گونه تقلب و ...) نیز به یک رای ناچیز مرزمند میشود, یک رای در برابر ١٠٠ میلیون رای, که توانی برابر با یک در صد میلیون دارد.


      «کشتی کودنان» که در پیک پیشین نامبردیم همین است که هرکس که درون این کشتی‌ست, این مشکل اصلی (غرق شدگی) را نادیده
      گرفته و به مشکلی ملموس‌تر میپردازد, چراکه اینکار, پرداختن به مشکلی ملموس و نزدیک بجای پرداختن به مشکل اصلی و دور از دسترس, حس بهتر و سازنده‌تری دربر دارد.
      ویرایش از سوی Mehrbod : 03-29-2015 در ساعت 06:51 PM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    14. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (03-29-2015),undead_knight (03-30-2015)

    15. #9
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      چند چیز اینجا یکی انگاشته شده‌اند. درسته, در یک اجتماعی دونفره هم آزادی کس مرزمند میشود, ولی این اجتماع دوتنه
      و مرزمندی آزادی آن را نمیشود با یک اجتماع چند میلیون تنه و مقیاس از دست رفتگی آزادی در آن یکسان انگاشت.
      در یکمی, دسترسی یکراست و فیزیکی هست, در دومی دسترسی نایکراست و میانجی‌وار.

      در یکمی, ما یک گروه کوچک داریم, در دومی یک گروه بزرگ و کلان و در اینجا, اندازه‌یِ گروه تغییری کیفی و سرنوشت‌ساز در برآیند آن دارد.
      یک دلیلی وجود داشته که در چند هزار سال گذشته گروه‌هایِ شکارچی-گردآورنده توان
      مقاومت در برابر گرو‌ه‌های بزرگتر را نداشته‌اند. و امروز هم کمون‌ها همانقدر دربرابر
      داعش مقاوم هستند که آن‌ها بوده‌اند، یک نگاهی به این بیانداز.

      من هم موافقم که امروز نیازست که از ابتدا بنارا چید و بالا برد، ولی
      تمدن لازمه‌یِ زندگی‌ست.
      رادیو و تلویزیون مشخصا از ابتدا چشم سیاسیون را گرفت، ولی فراموش کنیم که
      زمان ناپلئون رادیویی وجود نداشت. این از بین رفتن باور مردم بود که زمینه را
      برای چنین حکومت‌هایی فراهم کرد.
      با بزرگ شدن بیش از ظرفیت سیستم این امکان فراهم شد که بالای هرم از
      عواقب کارهای خود مصون باشند و سقوط خود را با همان ابزارهای تکنولوژیک
      مخفی کنند. رادیو بد بود همانطور که کشف نفت در خاورمیانه بد بود.

      من گمان میکردم اورول خیلی خیلی باهوش بوده یا خوابنما شده که چنین
      با جزئیات رفتار دولت‌هایِ مدرن را پیش بینی کرده، ولی بنظر می‌رسد خیلی
      قبل از رسیدن ابزار دستور العمل مهیا شده بوده.

      این بخشی از مقاله‌یِ اورول درباره‌یِ کتاب «نبرد من» هیتلر است:


      he[Hitler] has grasped the falsity of the hedonistic
      attitude to life. Nearly all western thought since the
      last war, certainly all “progressive” thought, has assumed
      tacitly that human beings desire nothing beyond
      ease, security and avoidance of pain. In such aview of
      life there is no room, for instance, for patriotism and
      the military virtues. The Socialist who finds his children
      playing with soldiers is usually upset, but he is
      never able to think of a substitute for the tin soldiers;
      tin pacifists somehow won’t do. Hitler, because in his
      own joyless mind he feels it with exceptional strength,
      knows that human beings don’t only want comfort,
      safety, short working-hours, hygiene, birth-control
      and, in general, common sense; they also, at least
      intermittently, want struggle and self-sacrifice, not to
      mention drums, flags and loyalty-parades. However
      they may be as economic theories, Fascism and
      Nazism are psychologically far sounder than any
      hedonistic conception of life. The same is probably
      true of Stalin’s militarised version of Socialism. All
      three of the great dictators have enhanced their power
      by imposing intolerable burdens on their peoples.
      Whereas Socialism, and even capitalism in a more
      grudging way, have said to people “I offer you a good
      time,’’ Hitler has said to them “I offer you struggle,
      danger and death,” and as a result a whole nation
      flings itself at his feet. Perhaps later on they will get
      sick of it and change their minds, as at the end of the
      last war. After a few years of slaughter and starvation
      “Greatest happiness of the greatest number” is a good
      slogan, but at this moment “Better an end with horror
      than a horror without end” is a winner. Now that we
      are fighting against the man who coined it, we ought
      not to underrate its emotional appeal.

      ویرایش از سوی Russell : 03-30-2015 در ساعت 12:26 PM
      meaning این را پسندید.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    16. #10
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      که "دور همی" سرگرم به هیچکارگی باشیم؟

      نه, من در جایگاه یکی از کارهای هامگریزانه‌ام (eccentric) نوشته‌هایِ اینجا را همیشه میخوانم, ولی این یک سرگرمی
      بیشتر نیست, و بیشتر از آن یک سرگرمی اعتیاد‌آور و ناجوری هم خواهد بود: بجای پرداختن به گرفتاری‌هایِ راستین و ملموس,
      دور همی تخمه شکستن و سر اینکه میهنپرست باشیم یا نباشیم گفتمان بشود, گویی این دو نمونه‌وار تفاوتی در زندگی بیرون و تکنولوژی افسارگریخته خواهند داد
      اصولن اگر کسی با هدفی غیر از وقت گذرانی و سرگرمی و در بعضی موارد پیدا کردن پاسخ به چنین جاهایی سر زد باید به عقلش شک کرد!!!
      به نظر من این آویزونهای فیس بوک که کار و زندگیشون شده فیس بوک یک سری بی عقل و بی فکر هستند.
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    17. یک کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (03-29-2015)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 2 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 2 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 24
      واپسین پیک: 01-22-2018, 09:46 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •