Russell (02-16-2015),sonixax (02-17-2015),undead_knight (02-17-2015)
در این پست، یک سری نشانی در مورد آن هست:
خب این باز میشود اینکه آیا پولِ نفتِ رفته درونِ جیب دولت مصدق، در راه انجام کارهایی درست بوده یا خیر؟رفتن آن به جیب کسانیست که از آن برای انجام کاری مثبت استفاده میکنند.
یعنی موجب فساد دولتی را موجب شده؟
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
sonixax (02-17-2015)
خود مصدق که از نفت نتوانست پولی دربیاورد و دریافت که هر چیز در این جهان متعلق به کسیست که میتواند از آن بهرهبرداری بکند، بهای آنرا نیز با خلع شدن از قدرت توسط همان مردمی که او را بالا کشیده بودند پرداخت. عوامالناس در این قبیل کارها استاد هستند و هرکس اعتماد خود را به جای حقیقت به رأی ملت سپرد باید در انتظار این قبیل «تغییر عقیدهها» باشد. پس از مصدق ولی، پول نفت به شاه اجازهی فساد اخلاقی داد که جامعه سنتی ایران پذیرای آن نبود، به ج.ا اجازهی تداوم جنگی را داد که میشد زودتر هم تمام بشود، به فرهنگ مفتخوری، بزن در رو و کاسهلیسی خلق قهرمان ایران افزود و این اواخر حتی به بدبختی چند ملت دیگر نیز کمک کرد. بله ما با یک نیمنگاه گذری میبینیم که حتی اگر شرکت نفت ایران و انگلیس کل نفت را به تعبیر شما چپاول میکرد و هیچ چیز از آنهم گیر ایران و ایرانی نمیآمد چه بسی بهتر بود تا یک منبع نامتناهی از ثروت را بدهیم دست دولت.
پس نه پول نفت به مصرف کارهای درست نرسید و نمیرسد و بعید است که هرگز برسد. بهتر است چنین پولی وجود نداشته باشد، یا حداقل اختیارش از دست خود ایرانی بیرون باشد.
زنده باد زندگی!
sonixax (02-18-2015),undead_knight (02-17-2015)
این که بیانصافی مطلق است. اینکه مصدق نمیتوانست دریابد که ایران
نروژ نیست و در فهم جامعهی ایرانی دچار اشتباهات ِ استراتژیک
شده بود، چنانکه نمیدانست که مردم در اینجا ناتوان از برقراری
و نگهداشت حکومتی ملی و ایجاد ِ مکانیزمهای مردمی برای
مصروف داشتن ِ اموال و داراییهای ملی در راستای اهداف
و مملکتی هستند و به دست خود همه چیز را تقدیم توتالیترها
میکنند، امریست فارغ از این بحث، وگرنه من و شما هستیم
که تنها هستیم، در سراسر جهان، برخلاف گفتهی شما، رفتن
پول ِ نفت به جیب ِ یک دولت ملی داخلی، حداقل بخشی یا گامی
از /به سوی ملی شدن آن صنعت محسوب میشود.
ویرایش از سوی Dariush : 02-17-2015 در ساعت 07:44 PM
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
Agnostic (02-17-2015),Russell (02-17-2015),sonixax (02-18-2015),undead_knight (02-17-2015)
من هم میخواستم همین را یادآوری کند که من از آینده به ماجرا نگاه میکنیم و قضاوت میکنیم.
ولی میبینم از طرفی مصدق در زمان مدرنیزه شدن ایران و تشکیل دولت مرکزی زندگی میکرده و
با فجایعی که ببار میآورده بسیار بهتر از ما در تماس بوده و اگرچه نمیشد دید در آینده چه سنراریویی
اتفاق میافتد ولی میشد اینقدر فهمید که از آن چیز خوبی در نخواهد آمد.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
sonixax (02-18-2015),undead_knight (02-18-2015)
من هم البته با امیر موافقم البته نه به این شدتی که امیر میگوید!
شما بنگرید میبینید تمامی کشورهای نفت خیز و غنی از ثروتهایی مانند آن (الماس،گاز،ذغال سنگ و ...) به خصوص انواع خاورمیانه ای اش مفلوک، مصرف کننده، عقب مانده و در پیتی هستند. وجه مشترک تمام این کشورها ثروتی هنگفت است که اینها را از تلاش برای کسب ثروت از راه های دیگر وا میدارد!!!
فردا روزی نفت و گاز ایران به کل تمام بشود ایران منبع انرژی تمام نشدنی و خواستنی تر (دست کم در آینده) دارد! ایران دو کویر بسیار بسیار داغ دارد که میتواند انرژی آینده (برق) را از راهی پاک به میزان نا متناهی در آینده ای که چشم اندازش به سمت استفاده مطلق از این انرژی میرود تولید کند!!! یعنی برای سرزمینی مانند ایران همیشه ثروتهای طبیعی وجود دارد. برای همین من تا آنجایش که کار مصدق با توجه به اینکه نمیدانست این ملی کردن به چه قیمتی تمام میشود موافقم! ولی از آنجا به بعدش که از بیخ چنین کاری غلط است مشکل دارم!!!!!
اگر دو سر سیم لخت را فرو کنیم در ماتحت شخصی باعث برق گرفتگی میشود معنیش این نیست که کلن برق را ببوسیم بگذاریم کنار!!! باید سر سیمها را پوشاند و فرهنگ توی ماتحت نکردن سیم لخت حامل برق به ماتحت یکدیگر را به مردم آموخت!!!!
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
ولی من خدمت شما گفتم(و عجیب است که نخواندید!)که من نمیخواهم نفت یا هر صنعت دیگری ملی باشد. من قائل به مالکیت ملی یا دولتی صنایع نیستم، به نظر من بهترین نوع مالکیت، مالکیت گروهی ِ کارگران یک واحد تولیدی بر آن و سپس رقابت در مدلی کاپیتالیستیست. حالا جدا از ایدهآل ِ شخصی خودم، باز میگویم که یک شرکت خصوصی مالیاتپرداز بسیار بهتر است از یک شرکت به اصطلاح ملی که درآمد نفتی را برابر میان مردم ایران تقسیم میکند و به هر کدام ماهی چهل/پنجاه هزار تومان میدهد. من از شما پرسیدم پیشرفت به سوی چه هدفی، و شما تلاش من برای نشان دادن تعارض میان ایدهآلهای این جنبش و نتایج آنرا نقلقول کردید. هدف غایی امر اقتصادی باید مستقل کردن جامعه از دولت باشد، نه آنکه کاسهی گدایی دست مردم بدهیم که حالا بروید درپی دولت تا سهم نفت شما را از اجنبی بگیرد و بیاورد سر سفره.
پس بله ملی شدن صنعت نفت در قیاس با آنچه مصدق و امثال مصدق گرامی میداشتند «پیشرفت» بود، اما آیا «واقعا» پیشرفت بود؟
زنده باد زندگی!
sonixax (02-19-2015),undead_knight (02-18-2015)
دو تا پرسش:
1-چه نهادی حق واگذاری(تائید مالکیت) منابع طبیعی رو به شرکت های خصوصی داره؟(اگر نهادی این حق رو نداره قطعا باید راه حلی برای جلوگیری از تبدیل اختلافات اقتصادی بر سر این منابع به اختلافات نظامی پیشنهاد کرد)
2-مالیات گرفتن یک دولت از شرکت خارجی چطور باعث میشه که نسبت به مردم خودش پاسخگو باشه؟
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
sonixax (02-19-2015)
حق = قدرت.
هرکس خرج شما را میدهد صاحبتان محسوب میشود. صاحب دولتی که مالیات میگیرد مالیاتدهنده است. من ترجیح میدهم آریستوکرات انگلیسی مملکتم را بچرخاند تا خردهبورژوای وطنی فرانسه درس خوانده. از منظر تاریخی هم آنها کارنامهای بسیار موفقتر از «حکام ملی» دارند. واقعا وضع مصر، عراق، عربستان، کشورهای آفریقایی و امثالهم زمانی بهتر بود که مدیریت بیگانه کشورشان را اداره میکرد یا زمانی که «حاکمیت ملی» بر سرشان آوار شد؟
زنده باد زندگی!
sonixax (02-19-2015),undead_knight (02-18-2015)
sonixax (02-19-2015),undead_knight (02-18-2015)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)