بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
تعداد سکس ناخواسته در ازدواج از تن فروشی بیشتر هست به نظر من ، زن یا شوهر بخاطر اینکه با شخص مقابل ازدواج کرده ، مجبور هست چند وقت یکبار رابطه جنسی با طرف داشته باشه ، و این به نظرم خیلی نفرت انگیز هست.
"A Land without a People for a People without a Land"
به طور کلی دیدگاهی که در جوامع غربی نسبت به ازدواج هست.معیارهاشون و تفاوت هایی که با ما دارن!!!
من تا الان نتونستم دقیقا درک کنم عشق یعنی چی و فرقش با دوست داشتن چیه!! مثلا اینکه میگن عشق ابدی هست و از این حرفا....
---------- ارسال جدید اضافه شده در 09:45 pm ---------- ارسال قبلی در 09:41 pm ----------
فکر نمیکنم در حال حاضر مثل گذشته بحث اجبار مطرح باشه...خب حالا سوالی که چیش میاد اینه که آیا باید رابطه جنسی رو به صورت یه الزام در ازدواج دخیل ندونیم؟مثلا اون دو فرد اجازه داشته باشن شریک جنسی دیگه ای هم در صورت تمایل داشته باشن تا از حالت اجبار در بیاد؟
sonixax (02-03-2012),Theodor Herzl (02-03-2012)
من اگه ازدواج کنم ، به زنم میگم اگه احساس جنسی نسبت به یک مرد یا زن دیگه پیدا کردی بهم بگو ، دلم نمیخواد از روی اجبار با من باشی و در رختخواب توی ذهنت چیز دیگه باشه! تصمیم بسیار سختی خواهد بود ، ولی اگه زن من بخواد این کار رو بکنه ، من اجازه میدم و کم کم هم تلاش میکنم رابطه رو تموم کنم.
---------- ارسال جدید اضافه شده در 07:34 PM ---------- ارسال قبلی در 07:32 PM ----------
من اگه ازدواج کنم ، به زنم میگم اگه احساس جنسی نسبت به یک مرد یا زن دیگه پیدا کردی بهم بگو ، دلم نمیخواد از روی اجبار با من باشی و در رختخواب توی ذهنت چیز دیگه باشه! تصمیم بسیار سختی خواهد بود ، ولی اگه زن من بخواد این کار رو بکنه ، من اجازه میدم و کم کم هم تلاش میکنم رابطه رو تموم کنم.البته اجازه من اصلا مهم نیست ، چون من که مالک زنم نیستم ، منظورم این هست که از نظر من (اگه برای اون فرقی بکنه من چی فکر میکنم) اوکی هست.
---------- ارسال جدید اضافه شده در 07:35 PM ---------- ارسال قبلی در 07:34 PM ----------
من اگه ازدواج کنم ، به زنم میگم اگه احساس جنسی نسبت به یک مرد یا زن دیگه پیدا کردی بهم بگو ، دلم نمیخواد از روی اجبار با من باشی و در رختخواب توی ذهنت چیز دیگه باشه تصمیم بسیار سختی خواهد بود ، ولی اگه زن من بخواد این کار رو بکنه ، من اجازه میدم و کم کم هم تلاش میکنم رابطه رو تموم کنم.البته اجازه من اصلا مهم نیست ، چون من که مالک زنم نیستم ، منظورم این هست که از نظر من (اگه برای اون فرقی بکنه من چی فکر میکنم) اوکی هست.
---------- ارسال جدید اضافه شده در 07:36 PM ---------- ارسال قبلی در 07:35 PM ----------
این هم ما رو سرویس کرد ، هی میخواهیم ویرایش کنیم پست رو دوباره میفرستد ، یک فکری بکنید مسئولین سایت
"A Land without a People for a People without a Land"
خوب بالاخره بکنیم یا نکنیم،ازدواج؟
یسوال مهم از نظر من اینه که چطور آدمها رو میشه شناخت،مخصوصن کسی که از جنس مخالفه؟کاملن تجربیه یا میشه بهترش کرد با مطالعه؟
بنظر من اگر بشه تا یحدی خوبی طرف رو شناخت ازدواج خوبه،فقط باید آدم حواسش باشه که چیزهای خوب ابدی نیستند و لزومن تا آخر عمر دلیل نمیشه که بتونید یا بخواید با یکی زندگی کنید.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
من درباره معیارهای ایران حقیقتا چیز زیادی نمیدانم، ولی در اینجا ازدواج بیشتر تنها جنبه قانونی و سودمندی دارد. برای نمونه شما میتوانید بدون ازدواج هم بچهدار شده و با
دوست پسر/دختر خود زیر یک خانه زندگی کنید و هر کار دیگری که در ایران نیاز به سند ازدواج دارید، ولی اگر ازدواج رسمی هم بکنید مزایای گوناگونی به شما تعلق میگیرد، برای نمونه مالیات کمتر میدهید و ...
ازدواج یک حالت رسمی و جنبه نیز میدهد و به گونهای، برای کسانی که سنتگرا یا traditionalist هستند در جایگاه روشن و اعلان کردن موقعیت و وضعیت خانوادگی خود به شمار میرود.
همه اینها به کنار، ازدواج میتواند بسیار خطرناک و سنگین هم باشد، چراکه پس از جدایی و طلاق، مال و اموال زن و شوهر یکسان میانشان بخش میشود و روشن
است که تقریبا همیشه، این مردها هستند که در طلاق آسیب بیشتر خواهند دید. برای همین و فرنودهای دیگر زنها اصولا به ازدواج گرایش و علاقه بیشتری نشان میدهند.
عشق دوست داشتنی است که از کنترل فرد بیرون باشد و در واقعیت یکی از ابزارهای سرشت یا طبیعت، برای پایبندی زن و مرد به یکدیگر بوده تا زمان و انگیزه برای بزرگ کردن بچهها به پدر و مادر بدهد.
به عشق مانند وابستگی نگاه کنید، به دوست داشتن مانند گرایش و علاقه.
به نگر من ازدواج یکی از کارهای نابخردانه است که بیشترین سود را به دخترها میرساند (از هر دو دید فرگشت و فرهنگ) و بهتر است یا به کل آن را دور ریخته، یا یک بازنگری مهادین انجام دهیم.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
سرور اینجا دیگه توان پاسخگویی به این سایت رو نداره ، با ادمین صحبت کردم گفته که قراره سرور رو عوض کنه .
---------- ارسال جدید اضافه شده در 12:21 am ---------- ارسال قبلی در 12:17 am ----------
من که طرفدار ازدواج هستم ، عشق ورزیدن به شخصی دیگر از نظر روانی روی خود من تاثیر خیلی خوبی میذاره . برای همین طرفدار ازدواج هستم . البته بدون ازدواج هم میشه عشق ورزید ولی ازدواج چون آدم رو زیر بار مسئولیت میذاره حس بهتری به آدم میده .
به نظر من وقتی کسی رو خیلی زیاد دوست داری طوری که در مقابل اون دوست داشتن نمیتونی مقاومت کنی و اکنترلت خارجه ، از دوست داشتنش و از اینکه بهش توجه میکنی و بهت توجه میشه حس خوبی پیدا میکنی و اون احساس همون عشقه . البته به نظر من .
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
Anarchy (02-04-2012)
بیشتر توضیح دهید گرامی.بخش تکاملی سخن شما بکل خطا بنظر میرسد.تکامل مربوط میشود به یک نوع نه یک جنس خاص.دلیل نمیشود دو جنس در یک سطح رفاه باشند.مثلن در برخی حشرات نرها بسیار زودتر میمیرند و بیگاری میکنند یا در شیرها شیر نر موفق میخورد و میخوابد و ماده ها بشکار میروند.
حالا در انسان اینکه بطور سنتی زحمت و مسئولیت بیشتری بدوش مردان است میتواند کمی درست باشد ولی خوب زندگی زنان هم تعریف چندانی نداشته مثلن میتوان بزندگی مادربزرگهای خودمان مراجعه کنیم برای قیاس،مخصوصن که زنها از بسیاری از آزادیها هم برخوردار نبوده اند.
حتی سود بیشتر دلیل بر این نیست که طرف مقابل همان اندازه ضرر میکند.مثلن اگر زنها بیشتر نیاز به ایجاد یک خانواده و همسر داشته باشند این دلیل نمیشود که مرد اینجا ضرر میکند چون او هم نیازمند ایجاد خانواده است ولی کمتر(بر فرض البته).در اینجا تنها میتوان به این نتیجه رسید که بعلت نیاز بیشتر طرف مقابل مردها اشتباه میکنند همینجوری ازدواج میکنند و باید یک امتیازی باجی چیزی به خاطر این عدم تعادل نیازها از زنها بگیرند،که البته در مواردی هم میگیرند.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
میلاد چیکار کردی بالاخره؟!
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)