صحیح است
جدی میگی؟ چطور؟البته به جز مهربد!!
آره منم که گفتم از صداقت و واقعگراییش خوشم میاد. نکات مثبتش اینا بود که بعلاوهء نثر شیوایی که داره موجب ایجاد این اثرهای برجسته شده.خب این هنر هدایت بود که اینچنین داستان زندگی خودش را روایت کند. البته بیشتر داستان های او به همین شکل هستند. یعنی شما زنده به گور را بخانید یا تاریکخانه را یا بن بست را ، گویی که نقش اول داستان خود صادق هدایت است!
فک نمیکنم خودکشی شهامت خیلی زیادی بخواد. بخصوص که روشهای سریع و تقریبا بدون دردی در دسترس هست.به نظر من فقط آدم های سالم خودکشی می کنند! ما ترسو هستیم، ما به زندگی مثل زالو چسبیده ایم . ما شهامت خودکشی را نداریم.
برای خودکشی علاوه بر اینکه واقعا دیگه از زندگی دل خوشی و امیدی نداشته باشی فقط باید از مرگ نترسی، که منم نمیترسم، و دیگر اینکه از اینکه بعدش خدا و دنیای دیگر و مجازاتی بابت این نباشه مطمئن باشی، که من یکی در این باب اطمینان ندارم و چون خودکشی از اعمال به شدت نهی شده و هشدار داده شده در تقریبا تمامی ادیان و مکاتب است، بنده نمیخوام این ریسک رو بکنم. توی یه کتابی میخوندم که کسی که خودکشی میکنه از رنجی که باید تحمل میکرده راحت نمیشه که هیچ، بلکه رنج بیشتری رو هم بخاطر مکافات این عمل متحمل میشه، بعدش دوباره برمیگرده به این دنیا و باید مسیر و سختی ای رو که طی میکرده بالاخره طی کنه! دقت کنید این مسئلهء شهامت و ترس نیست، بلکه مسئلهء انجام یک کاری است که سراسر ضرر و بدبختیه و نه چیز دیگر، یعنی مسئلهء حماقته. هر انسانی هرچقدر که شجاع باشه و سر نترسی داشته باشه، عقل حکم میکنه که از صدمه و ضرر و رنج بیهوده اجتناب کنه، چون هیچ فایده و ارزشی درش نیست.