• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 69

    جُستار: گفتگوهایی پیرامون خردگرایی

    Threaded View

    1. #22
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      این چیزی که من گفتم با آن کارکردگرایایی معرفتشانسانه تفاوت دارد، این بیشتر میشه اسمش رو گذاشت، محافظه‌کاری یا سنت‌گرایی یا حتی شکاکیت عملی هست و اتفاقا در مقابل مفاهیمی مثل حقیقت، برابری یا حتی پیشرفت کارکرد از همه ملموس‌تر هست. اینکه مردم بوتان از خوشبخت‌ترین مردم روی زمین هستند نشون دادنش کار سختی نیست.
      چیزی که من درباره‌یِ کارکرد می‌گویم این هست که کارکرد پیش شرط اولیه هر راهکاری هست، بنظر من وقتی یک سیستم تنها آلتارناتیو (کارا) هست بحثی باقی نمیمونه. استدلالی که اگر اشتباه نکنم خودت در دفاع از کاپیتالیسم مطرح می‌کردی.
      چرا سخت هست،یعنی اساسا در این مورد من حرف دارم که در تاپیکش مطرح میکنم.
      راسل جان من میپذیرم و برام یجورایی قسمت بولد شده بدیهی هست ولی برخلاف اقتصاد من اصولا به نام چیزی به نام "راه کار" برای سبک زندگی(و بعضی چیزهای دیگه) باور ندارم و برام این سوال مثل "چطور غذای خوشمزه بخوریم" خنده دار هست چون دو راه حل بدیهی بیشتر وجود نداره یا از غذایی که داریم "راضی" باشیم و به خودمون بقبولونیم "خوشمزست"یا اینکه دنبال غذای خوشمزه بریم که ممکنه راه رسیدن بهش سخت باشه.

      اول این مطلب رو بگم که اینکه عامل ایدز چی هست یک مساله‌یِ پزشکی هست و با اینکه پزشکی اتفاقا یک شاخصه بسیار عملی هست ولی با توجه با موضوع فعالیتش خیلی علمی‌تر هست از علومی مثل اقتصاد و علوم سیاسی و اجتماعی و...
      احسنت،در موارد "علمی" کارکرد خیلی وقت ها مساوی "درست" هست ولی وقتی وقتی مسئله علمی نیست یا بدتر راه حل غیر علمی هست این "کارایی"خیلی مسئله سازه.
      البته مثال من در مورد عواقب ارجحیت دادن کارایی بود که در مورد خوشبختی بییشتر توضیحش میدم.

      در مورد ایدز اتفاقا راهکار سیستم سنتی یعنی محدود کردن سکس در زناشویی و ممنوعیت همجنسگرایی اتفاقا راهکار خیلی موثری هست در مقابله با بیماری جدیدی که چند دهه ازش بیشتر نمی‌گذره. حالا ادعای اینکه گسترش ایدز تقصیر به عقب انداختن راهکار جدید هست خیلی راحت هست ولی همون سیستم سنتی تا قبل از «آزادسازی جنسی» اتفاقا کار می‌کرد و این اتفاقا فاصله گرفتن از سنت و کارکرد یا هرچی اسمش رو میخواهیم بگذاریم در دهه‌یِ 60 و 70 بود که شروع کننده این معضل بنظر میرسه.
      this is the harm
      تئوری پذیرفته شده این هست که ویروس ایدز در قرن بیستم از نخستیان به انسان منتقل شد و مشاهده نشدن ایدز در گذشته هیچ ارتباطی به رفتار جنسی انسان ها نداشته و تازه تغییرات رفتاری و حتی استفاده از کاندوم به تنهایی نمیتونه شیوع ایدز رو متوقف کنه.
      من راه حل بهتری رو پیشنهاد میکنم،کشتن فوری کسی که ایدز داره و سوزاندن بقایاش!یا نه انسانی ترش میشه ایزوله کردن کاملش در مرکز نگه داری بیماران مشابهش...هوم فکر نمیکنم کسی در کارکرد اینها بتونه شک کنه ولی در "درست"بودنشون چرا.

      حالا بگذار یک مثال هم من بزنم، در همان پزشکی یک زمانی نظر بر این شد که شیر خشک به همان خوبی شیر مادر هست و فیبر در مواد غذایی کالری و خاصیت قابل مشاهده‌ای ندارد، در نتیجه از تصمیم بر این شد که میشه جایگزین بشوند، ولی بعدا مشخص شد که این‌ها کارکردهای مهمی داشتند که مشاهده نشده بودند و نبود شواهد با شواهد نبود برای اون‌ها یکی گرفته شده بود و براش راهکار مدرن (و اتفاقا بر خلاف ظاهرش شدیدا ایدئولوژیک) ارائه شده بود.
      عزیز دلم من که نمیخوام انکار بدیهیات کنم ولی اینکه از نمونه های موردی نتیجه بگیریم لابد بیشتر سنت ها (که لزوما ریشه بیولوژیک نداره) یه سری کارکردها "جایگزین" نشدنی دارند و تازه این کارکردها با استانداردهای اخلاقی ما "مطلوب" هستند مسئله متفاوتیه.
      در واقع مثل راه حلی که واسه جلوگیری از شیوع ایدز دادم راه کارهای بسیار کارایی برای بسیاری از "مشکلات" بشر وجود داره ولی در درجه اول باید دید ایا اصولا مشکلی وجود داره و در درجه دوم بهای این کارایی چی هست.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (10-04-2014)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 38
      واپسین پیک: 07-10-2015, 04:13 PM
    2. نوشتار‌های پیرامون شهوت‌گرایی (Eroticism)
      از سوی Mehrbod در تالار داستا‌ن‌هایِ اروتیک
      پاسخ: 4
      واپسین پیک: 08-23-2013, 05:30 PM
    3. هم‌اندیشی پیرامون گسترش خردگرایی
      از سوی Mehrbod در تالار هماندیشی
      پاسخ: 69
      واپسین پیک: 04-05-2013, 08:46 PM
    4. پیشبردگرایی - Pragmatism
      از سوی Dariush Rahazad در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 13
      واپسین پیک: 03-27-2013, 09:53 AM
    5. پاسخ: 4
      واپسین پیک: 02-27-2013, 08:21 AM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •