ببینید در سخنان خودتون حرف ها متناقض ظاهر میشند. چطور بازی دادنیست که برای ج.ا هزینه ایجاد شده؟ یعنی بازی دهنده خودش مغلوب (دستکم تا حدی) شده. اگر میفرمایید که از کنترل خارج شده، پس در پاسخ به پرسش چند صفحه قبل خودتون باید بگم این به اعتراف خودتون هزینه دادن، حداقل فایده ی هیزم ریختن به این آتش هست.
حمله خارجی تنها گزینه ممکن نیست. نظام ممکنه با کودتای نظامی یا غیرنظامی هم فرو بپاشه. این فقط گزینه ایده آل من هست.
ای بابا این حرفها چیه میزنید. شاهنشاه هم اگه غربی ها نمیخواستند عمرن خمینی نمیتونست غلطی بکنه. تازه همون نیروهای ارتشی شاه بودند که بهش خیانت کردند. نیروی هوایی شاهنشاهی به عنوان یکی از نورچشمی ترین نیروهای ایرانی به شاه خیانت کرد و رفت به یک آخوند دجال دروغگو سلام نظامی داد و این سنت ناپسند رو در ایران باب کرد. این همافران نیروی هوایی بودند که در اسلحه خانه ها رو به روی مردم باز کردند و ملت رو مسلح کردند. تنها گارد شاهنشاهی بودند که تا آخر بر عهدشون موندند. ولی از بحث خارج نشیم. خطای فکری شما اینجاست که گمان میکنید اثر ریزش ها و بریدگی ها در درون نظام کمه. بله ممکنه الان هتا بی اثر باشه. همونطور که اون مامور اطلاعات به نوریزاد گفته 90 درسد وزارتخانه با تو هستند ولی میبینیم که هیچ غلطی نمیتونند بکنند. ولی شما ترجیح میدی فردای آزادی ایران مردم برای رفراندوم، بریده از نظام باشند یا چسبیده؟ اگر مثل من فکر میکنید بهتره مردمِ کله خر و اعضای سازمان های حکومتی هرچه بیشتر به سمت دموکراسی و سکولاریزم پیش برند، پس ناچار باید معتقد به این باشید که ریزش ها به نفع مردم و روند آزادی خواهیه. این یک مساله.
این مساله ای بود که شما بصورت اولیه مطرح کردید که آقا اصولن چه نیازی به بریدگی و ریزش هست در حالیکه حکومت قدرت دستشه و اینها به پشمش هم نیست. مساله ثانویه ای هم مطرح کردید بعد از این اونم این بود که اینها چه ارتباطی به جنبش 88 داره؟ اونو دیگه من نمیتونم در موردش فک برنم باور کنید. فقط نمونه های زنده ای وجود داره که بزرگترینشون همین نوریزاد و مهدی خزعلی هستند. مهدی خزعلی کسیه که کتاب مستند هویت، ساخته صدا و سیما رو در انتشارات خودش چاپ کرد که در سال 75 از اعترافات تحت فشار نویسندگان و دگر اندیشان تهیه شده بود.
از تناقض پاراگراف اول همین پیک براتون نتیجه گیری کردم که فایده داریم. ما هتا اگر فردای روزگار شورش و آشوبی هم پدید بیاد، با تکیه بر همین ریزش ها میتونیم جمعیتمون رو زیادتر کنیم در خیابان. یا دستکم تیراندازی نیروهای مخالف رو به حداقل برسونیم.
در انتخابات 2012 امریکا یکی از عمده ترین مسائل و چالش های دموکرات ها مساله امنیت اسرائیل عزیز بود. به تبع این مساله، موضوع حکومت ایران و بمب اتمی مطرح شد. بیشترین هدف تیرهای جمهوری خواهان این بود که اوباما در سال 2009 فرصت تاریخی رو برای تغییر رژیم در ایران و تنظیم قوا در منطقه از دست داد. من معتقدم اگر یک رئیس جمهوری با عرضه و جمهوری خواه در کار بود، احتمال تغییر زیاد میشد. اونهم تازه به مدد نیروی مردمی که شما نقشش رو و تاثیرش رو در جهان، صفر در نظر میگیرید.