Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - برگ 4
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 4 از 114 نخستیننخستین 123456789101112131415161718192021222354104 ... واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 31 به 40 از 2183

    جُستار: گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 200,245, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Posting Award
      باید با تمامی‌
      قدرت پرچم اسلام
      را در غرب به زیر
      کشید.
       
      موفق
       
      Theodor Herzl آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      4,812
      جُستارها
      106
      امتیازها
      200,245
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,026
      از ایشان 11,876 بار در 4,433 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      28 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      یکی‌ از ایراداتی که من به چپ سنتی‌ میگیرم این هست که فقر رو یک چیز اوکی و خوب می‌دونه و باعث گدا پروری‌ می‌شه. بعد دولت میاد اجاره خونه و پول زندگی‌ یک شخص رو میده! دولت چه وظیفه‌ای داره که پول اجاره و غذای یکی‌ رو بده؟ در اروپا یک عدّه بدبخت کار میکنند و مالیات میدهند تا یک عدّه مفت خور تنبل از این سیستم گدا پروری‌ سوسیالیستی سؤ استفاده کنند. در آمریکای عزیز فرصت مساوی برای همه هست که یک زندگی‌ موفق داشته باشند و با این گدا پروری‌‌ها مردم را تنبل نمیکنند.
      "A Land without a People for a People without a Land"



    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Theodor Herzl گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (05-15-2011),sonixax (05-15-2011)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی shinbet نمایش پست ها
      یکی‌ از ایراداتی که من به چپ سنتی‌ میگیرم این هست که فقر رو یک چیز اوکی و خوب می‌دونه و باعث گدا پروری‌ می‌شه.
      در کجا و یا کدام یک از نوشتارهای وابسته به کمونیسم، فقر و نداری خوب شمرده شده‌اند!؟



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی shinbet نمایش پست ها
      بعد دولت میاد اجاره خونه و پول زندگی‌ یک شخص رو میده! دولت چه وظیفه‌ای داره که پول اجاره و غذای یکی‌ رو بده؟ در اروپا یک عدّه بدبخت کار میکنند و مالیات میدهند تا یک عدّه مفت خور تنبل از این سیستم گدا پروری‌ سوسیالیستی سؤ استفاده کنند.
      نخست آنکه سوسیالیسم همان کمونیسم نیست، بلکه می‌توان آن را یک نگارش میان کمونیسم و سرمایه‌داری (کپیتالیسم) دانست.

      دو آنکه، در رژیم‌های سوسیالیستی، دولت به شما بی‌خود اجاره خانه و پول گذران زندگی را نمی‌دهد (اندکی پژوهش
      بد نیست). در بیشتر کشورهای اروپایی، مقدار پولی که شما از دولت دریافت می‌کنید با نگاه به پیشینه کاری شما
      متغیر است. به بیان دیگر، اگر شما چند سال کار کرده باشید و ناگهان شرکتی که در آن کار می‌کرده‌اید ورشکست
      شده باشد، شما به اندازه همان درآمد خود برای مدت نیمی از آن زمانی که کار کرده بودید از دولت پول خواهید گرفت.

      به بیان دیگر، اگر بگوییم شما با درآمدی برابر 2000 دلار در ماه برای دو سال در شرکتی کار کرده باشید، پس از بیکار شدن
      برای یک سال برابر 2000 دلار شما از دولت هزینه زندگی خواهید گرفت، تا بتوانید در این زمان کار دیگری برای خود پیدا کنید.

      پس از گذشتن یک سال، پول دریافتی شما نیم خواهد شد،
      یعنی برای سال دوم، شما به اندازه 1000 دلار از دولت پول می‌گیرید.

      در نهایت، پس از گذشتن از سال دوم، در صورتی که شما همچنان نتوانسته باشید که کاری برای خود پیدا کنید،
      با یک پول بسیار بسیار اندکی (که تنها جلوی گرسنه نماندن شما را می‌گیرد) و پرداختن اجاره خانه شما (در صورتی که
      اجاره از یک اندازه‌ای بیشتر نباشد) شما از دولت پول خواهید گرفت و البته، در کنار آن و اگر دولت بخواهد
      می‌تواند به شما کارهای گوناگونی نیز بدهد که در صورت رد کردن انجام آن‌ها، همان پول دریافتی را نیز نخواهید داشت.




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی shinbet نمایش پست ها
      در آمریکای عزیز فرصت مساوی برای همه هست که یک زندگی‌ موفق داشته باشند و با این گدا پروری‌‌ها مردم را تنبل نمیکنند.
      فرصت مساوی؟ بگذارید بررسی کنیم:

      خانواده 1: پدر و مادری پولدار که فرزند خود را در ناز و نعمت بزرگ می‌کنند و به بهترین دانشگاه‌های کشور می‌فرستند.
      فرزند این خانواده با در اختیار داشتن بهترین منابع و داشتن بهترین تحصیلات بیشترین شانس پیدا کردن کار را خواهد داشت.

      خانواده 2: پدر و مادری از قشر متوسط، با کار کردن شبانه‌روزی فرزند خود را بزرگ می‌کنند. فرزند این خانواده تحصیلاتی
      نه چندان سطح بالا ولی میانه و قابل قبول خواهد داشت. فرصت‌های کاری برای او در میان کارهای با درآمد متوسط بالا و بسیار خواهد بود.

      خانواده 3: پدر و مادری از قشر پایین جامعه، با کار کردن شبانه‌روزی فرزند خود را بزرگ می‌کنند. فرزند این خانواده
      تحصیلاتی بسیار پایین و در اندازه دست‌بالا دیپلم دبیرستان خواهد داشت. فرصت‌های کاری برای او در کارهای
      با درآمد متوسط تا بالا بسیار اندک و در کارهای بسیار کم درآمد (کار کردن برای مک‌دونالد و ) و ... زیاد خواهد بود.


      اکنون بفرمایید برای ما که:
      1. آیا در برگزیدن کار، فرصت برای فرزندان این سه خانواده یکسان خواهد بود؟
      2. آیا در برگزیدن همسر، فرصت برای فرزندان این سه خانواده یکسان خواهد بود؟
      3. آیا در نو‌آوری (بگوییم راه‌اندازی شرکت با ایده‌ای نو) فرصت برای فرزندان این سه خانواده یکسان خواهد بود؟
      4. آیا در بزرگ کردن بچه‌های خود به نوبه خود، فرصت برای فرزندان این سه خانواده یکسان خواهد بود؟
      5. آیا در راستای بیمه اجتماعی و پرداختن هزینه‌های آن، فرصت برای فرزندان این سه خانواده یکسان خواهد بود؟
      6. ...


      به نگر می‌آید این آمریکای عزیز شما اندکی بدوی و جنگلی است

    4. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (03-15-2012),Canary (02-22-2018),folaani (02-22-2013)

    5. #3
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      دو آنکه، در رژیم‌های سوسیالیستی، دولت به شما بی‌خود اجاره خانه و پول گذران زندگی را نمی‌دهد (اندکی پژوهش بد نیست). در بیشتر کشورهای اروپایی، مقدار پولی که شما از دولت دریافت می‌کنید با نگاه به پیشینه کاری شما متغیر است. به بیان دیگر، اگر شما چند سال کار کرده باشید و ناگهان شرکتی که در آن کار می‌کرده‌اید ورشکست شده باشد، شما به اندازه همان درآمد خود برای مدت نیمی از آن زمانی که کار کرده بودید از دولت پول خواهید گرفت. به بیان دیگر، اگر بگوییم شما با درآمدی برابر 2000 دلار در ماه برای دو سال در شرکتی کار کرده باشید، پس از بیکار شدن برای یک سال برابر 2000 دلار شما از دولت هزینه زندگی خواهید گرفت، تا بتوانید در این زمان کار دیگری برای خود پیدا کنید. پس از گذشتن یک سال، پول دریافتی شما نیم خواهد شد، یعنی برای سال دوم، شما به اندازه 1000 دلار از دولت پول می‌گیرید. در نهایت، پس از گذشتن از سال دوم، در صورتی که شما همچنان نتوانسته باشید که کاری برای خود پیدا کنید، با یک پول بسیار بسیار اندکی (که تنها جلوی گرسنه نماندن شما را می‌گیرد) و پرداختن اجاره خانه شما (در صورتی که اجاره از یک اندازه‌ای بیشتر نباشد) شما از دولت پول خواهید گرفت و البته، در کنار آن و اگر دولت بخواهد می‌تواند به شما کارهای گوناگونی نیز بدهد که در صورت رد کردن انجام آن‌ها، همان پول دریافتی را نیز نخواهید داشت.

      البته اینی که شما گفتید در آلمان (که یک کشور مزخرف سوسیالی است) مصداق ندارد .

      1 - اینجا اگر شما متقاضی پناهنده باشید (اجازه کار ندارید) ، ماهیانه 250 یورو پول نقدی دریافت میکنید + اجاره منزل + آب و برق و تلفن رایگان + شاین (یه چیزی تو مایه های بن ولی زیاد با پول نقد فرقی نداره ، تنها فرقش اینه که شخص باید از فروشگاه های طرف قرارداد خرید کنه بدون پردداخت پول نقد) برای خرید لباس و ... + سهمیه خوراک هفتگی + کارت سوسیال (میشه باهاش توی مواردی مثل شهر بازی ، اتوبوس ، قطار ، هواپیما ، سینما ، کشتی و ... تخفیف های آن چنانی گرفت) .

      2 - اگر تقاضای پناهندگی شما قبول شده باشد و بیکار باشید ، ماهیانه 350 یورو + خدمات شماره 1 .

      3 - اگر شهروند آلمان باشید و بیکار باشید ماهیانه 350 یورو + خدمات شماره 1+ پاس سوسیال (مثل همون کارت سوسیال هستش)

      4 - اگر یکی از شماره های 2 یا 3 باشید و دانشجو باشید ، سوای هزینه ی تحصیل ماهیانه به شما 350 یورو هم کمک هزینه داده میشود ، که در پایان دوران تحصیل باید مبلغ را به صورت قسطی پس دهید .

      در هر 4 مورد ، هرگز و هرگز پول شخص قطع نخواهد شد و تنها فشاری که به شخص وارد میشه از طرف اداره کار هستش که میگه فلان تاریخ بیا که برات کار پیدا کنیم و معمولن همه میروند و کار رو قبول نمیکنند ، چون کار نیست بیگاریه (ساعتی 1 یورو) .

      در همین حال شما روی هر خریدی باید 19% مالیات بدید ، همچنین روی در آمد هم باید 19% مالیات بدید و یک سری مالیات های اضافی و بیخودی هم هست ، مثلن اگر شما در منزل تلویزیون یا رادیو یا کامپیوتر داشته باشید باید در ازای هر دستگاه ماهیانه 17 یورو مالیات بدهید .
      اگر در آمد شما از ماهی 5 هزار یورو بیشتر باشد ، مالیت بر در آمد شما میشود 30% - بیمه هم اجباریه و شما باید بسته به در آمدتون یک درصدیش رو هزینه ی بیمه بدید (شبیه مالیات) و در این صورت حدود 70% در آمد هر شخص برای مالیات و بیمه ازش گرفته میشه .
      میمونه 30% بقیه که میشه هزینه های معمول زندگی مثل اجاره منزل و پول آب و برق و خورد و خوراک و پوشاک و ... و ته مانده چیزی برای پس انداز باقی نمیماند - مگر اینکه در آمد شخص به قدری زیاد باشد که 30% ای که برایش مانده مبلغ چشم گیری باشد .
      در اغلب موارد در آمد ها بیشتر از ده هزار یورو نیست - در نتیجه همه مثل هم هستند .
      اگر شما مالتی میلیاردر باشید و ثروتتون کاملن قانونی باشد - در صورتی که یک ملک مثلن 700 هزار یورویی رو نقدی بخرید - دولت میاد بهتون گیر میده که چرا وام نگرفتی و زیر بار قسط و ... نرفتی برای خرید منزل و به عبارتی غلط کردی که نقدی خریدی و خلاصه کلی با نامه بازی و ... وقتتون رو میگیرند .

      برای همین کسرا درست میگه ، حکومت های سوسیالی تنبل پرور هستند .


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      فرصت مساوی؟ بگذارید بررسی کنیم: خانواده 1: پدر و مادری پولدار که فرزند خود را در ناز و نعمت بزرگ می‌کنند و به بهترین دانشگاه‌های کشور می‌فرستند. فرزند این خانواده با در اختیار داشتن بهترین منابع و داشتن بهترین تحصیلات بیشترین شانس پیدا کردن کار را خواهد داشت. خانواده 2: پدر و مادری از قشر متوسط، با کار کردن شبانه‌روزی فرزند خود را بزرگ می‌کنند. فرزند این خانواده تحصیلاتی نه چندان سطح بالا ولی میانه و قابل قبول خواهد داشت. فرصت‌های کاری برای او در میان کارهای با درآمد متوسط بالا و بسیار خواهد بود. خانواده 3: پدر و مادری از قشر پایین جامعه، با کار کردن شبانه‌روزی فرزند خود را بزرگ می‌کنند. فرزند این خانواده تحصیلاتی بسیار پایین و در اندازه دست‌بالا دیپلم دبیرستان خواهد داشت. فرصت‌های کاری برای او در کارهای با درآمد متوسط تا بالا بسیار اندک و در کارهای بسیار کم درآمد (کار کردن برای مک‌دونالد و ) و ... زیاد خواهد بود. اکنون بفرمایید برای ما که: آیا در برگزیدن کار، فرصت برای فرزندان این سه خانواده یکسان خواهد بود؟ آیا در برگزیدن همسر، فرصت برای فرزندان این سه خانواده یکسان خواهد بود؟ آیا در نو‌آوری (بگوییم راه‌اندازی شرکت با ایده‌ای نو) فرصت برای فرزندان این سه خانواده یکسان خواهد بود؟ آیا در بزرگ کردن بچه‌های خود به نوبه خود، فرصت برای فرزندان این سه خانواده یکسان خواهد بود؟ آیا در راستای بیمه اجتماعی و پرداختن هزینه‌های آن، فرصت برای فرزندان این سه خانواده یکسان خواهد بود؟ ...

      این مثالتون هم به نظر من ایراد داره !

      1 - شما بورسیه های تحصیلی که به افراد نخبه تعلق میگیره رو نادیده گرفتید .
      2 - طبیعی هستش که هر کسی بسته به تحصیلاتش براش فرصت شغلی پیدا میشه نه بسته به اینکه پولدار هست یا نه !
      3 - قبول دارم که ثروت از علم در هر شرایطی بهتر است ، ولی ما افراد بسیاری را داریم که ثروتمند نبوده اند و به دانشگاه های آنچنانی رفته اند و مولتی میلیاردر شده اند و یا به مشاغل دست نیافتنی دست یافته اند (برای مثال بیل کلینتون رئیس جمهور سابق آمریکا - که یک پدر خوانده ی الکلی داشت).
      4 - همان طور که میدانید ، به آمریکا میگویند سرزمین فرصت ها - یعنی هر کسی بسته به توانایی هایش راه برایش باز است تا به هر جایی که میخواهد برسد - ولی در اروپا و کشور های سوسیالی مطلقن چنین چیزی وجود ندارد و حکومت با تمام توانش سعی میکند تا افراد را در یک سطح نگاه دارد ، این رفتار با مهاجران شدت بسیار بیشتری دارد ولی با این حال چون مهاجران منابع مالیشان معمولن از خارج از کشور تامین میشود - مالیاتی برای ثروتشان در نظر گرفته نمیشود به همین جهت مهاجران در اروپا با اینکه سخت گیری های فراوانی بهشان میشود از خود اروپاییان موفق تر هستند یک مثالش که معروف نیست ولی بسیار موفق است ایشون هستند :
      http://sallis-getränke.de/
      ایشون یک ترکی هستند که شغلشون تامین نوشیدنی های رستوران ها و کیسوک ها و فروشگاه ها در هامبورگ هست - ارزش تنها یکی از انبار هاش بیشتر از 10 میلیون یورو هستش .
      ویرایش از سوی sonixax : 05-15-2011 در ساعت 07:48 PM
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    6. 4 کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (05-16-2011),folaani (02-22-2013),kourosh_bikhoda (05-15-2011),Russell (05-15-2011)

    7. #4
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی sonixax نمایش پست ها
      برای همین کسرا درست میگه ، حکومت های سوسیالی تنبل پرور هستند .
      این دروغی‌ست قبیح که اراذل ِ وال استریت جورنال از اواخر ِ دهه‌ی هشتاد، وقتی ریگان با تمام توان مشغول نابود کردن همه‌ی دست‌آوردهای طبقه‌ی متوسط آمریکا بود علم کردند. همین آلمانی که از آن صحبت می‌کنید با «میلیون‌ها مفت‌خور تنبل» و آن سیستم «سوسیال دموکرات»ی که دارد، با هشتاد میلیون جمعیت، تولید ناخالص ملی‌شان سالی 3330000 میلیون دلار است، مال چین با یک میلیارد و اندی جمعیت 4985000 میلیون دلار. نگاهی هم به این گزارش ِ سالیانه‌ی سازمان ملل بیاندازید: http://hdr.undp.org/en/media/HDR_2010_EN_Table1.pdf

      وانگهی حتی اگر واقعا اینطور باشد، چیزهایی به مراتب مهم‌تر از میزان سودی که سرمایه‌سالاران می‌برند وجود دارد. این نگاه بربرمنشانه که گدا به انتخاب خودش گدا شده و گور پدرش را امروز بی‌خجالب و با صدای بلند به زبان می‌آورند چون اپوزیسیون چپ کله‌پا شده و کارگران به نظر فلان کاندیدا درباره‌ی ازدواج همجنسبازان و سقط جنین رأی می‌دهند. سرمایه‌داری با سرعتی باورنکردنی در سراشیبی سقوط قرار گرفته، وانگهی کمونیسم/سوسیالیسم هم نشان داده که پخی نیست، و کلا موجوداتی هستیم روبه انقراض!

      فرصت مساوی؟ بگذارید بررسی کنیم...
      همینست که می‌گویید،
      همه چیز مساوی‌ست، ولی برای برخی مساوی‌تر است.
      در رقابت برای رسیدن از نقطه‌ی 0 به 100، در صورت داشتن ثروت شما از نقطه‌ی 95 شروع می‌کنید و من از نقطه‌ی منفی ِ 100. آمریکا که البته یک جوک است، 84.9% ثروت این کشور در اختیار 20% بالای جامعه است، و 80% باقی مانده فقط صاحب 15% آن هستند: باغ وحش!
      زنده باد زندگی!

    8. یک کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (05-16-2011)

    9. #5
      دفترچه نویس
      Points: 200,245, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Posting Award
      باید با تمامی‌
      قدرت پرچم اسلام
      را در غرب به زیر
      کشید.
       
      موفق
       
      Theodor Herzl آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      4,812
      جُستارها
      106
      امتیازها
      200,245
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,026
      از ایشان 11,876 بار در 4,433 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      28 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      در کجا و یا کدام یک از نوشتارهای وابسته به کمونیسم، فقر و نداری خوب شمرده شده‌اند!؟

      همین خزعبلات حکومت کارگری و دهقان‌ها و نشان دادن یک چهره خونخوار از شخص سرمایه دار و اینکه ثروت داشتن چیز بدی است خود نشان تجلیل فقر و هم سطح بودن اقتصادی است.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      فرصت مساوی؟ بگذارید بررسی کنیم:

      این مثال‌های شما هم بی‌ ربط است. خوب مشخص است کسی‌ که در یک خانواده ثروتمند به دنیا می‌‌آید با سرعت بیشتری ممکن است به خواسته خود برسد ولی‌ این ربطی‌ به سیستم اداره جامعه ندارد ، افراد بسیاری را نیز میشود مثل زد که از هیچ به همه چیز بنا‌ بر تلاش و کوشش خود و شرایط برابر جامع رسیدند. نمونه آن خانوم دکتر کاندلیزا رایس مشاور امنیت ملی‌ و وزیر امور خارجه سابق آمریکا و استاد دانشگاه استنفورد و یا باراک اوباما. یکی‌ هم مثل جورج بوش در یک خانواده موفق و ثروتمند بزرگ شدند ولی‌ همه به خواسته و امید‌های خود رسیدند. مثلا یک سیستم اداره کمونیستی چه فرق مثبتی در این میان ایجاد می‌کند؟
      "A Land without a People for a People without a Land"



    10. 2 کاربر برای این پست سودمند از Theodor Herzl گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (05-16-2011),sonixax (05-16-2011)

    11. #6
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی shinbet نمایش پست ها
      همین خزعبلات حکومت کارگری و دهقان‌ها و نشان دادن یک چهره خونخوار از شخص سرمایه دار و اینکه ثروت داشتن چیز بدی است خود نشان تجلیل فقر و هم سطح بودن اقتصادی است.
      خوب شما که نمی‌خواهید بگویید یک آدم پولدار بی دغدغه که در روز نیم
      ساعت کار هم نمی‌کند و بیشتر از 80% جامعه پول در می‌آورد خوب است؟

      فقر و نداری بد است، پولداری زالو‌-وار نیز همان اندازه بد است.

      اشتباه برداشت نشود، آدمی که کار می‌کند و یا چندین سال درس خوانده باید درآمد بیشتری از
      دیگران داشته باشد، اما این "بیشتر" چه اندازه بیشتر است؟ بیشتر از درآمد نیمی از آدم‌های جامعه روی هم؟




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی shinbet نمایش پست ها
      این مثال‌های شما هم بی‌ ربط است. خوب مشخص است کسی‌ که در یک خانواده ثروتمند به دنیا می‌‌آید با سرعت بیشتری ممکن است به خواسته خود برسد ولی‌ این ربطی‌ به سیستم اداره جامعه ندارد ، افراد بسیاری را نیز میشود مثل زد که از هیچ به همه چیز بنا‌ بر تلاش و کوشش خود و شرایط برابر جامع رسیدند. نمونه آن خانوم دکتر کاندلیزا رایس مشاور امنیت ملی‌ و وزیر امور خارجه سابق آمریکا و استاد دانشگاه استنفورد و یا باراک اوباما. یکی‌ هم مثل جورج بوش در یک خانواده موفق و ثروتمند بزرگ شدند ولی‌ همه به خواسته و امید‌های خود رسیدند. مثلا یک سیستم اداره کمونیستی چه فرق مثبتی در این میان ایجاد می‌کند؟
      به گمانم آن اندازه در نابرابری زندگی کرده‌اید که حتی متوجه نبود تقارن در نمونه‌های نوشته شده هم نشدید.

      پرسش این است، چرا آدمی در یک خانواده پولدار به دنیا می‌آید فرصت‌های بسیار بسیار بیشتری باید داشته باشد؟

      درباره کمونیسم نمی‌توان نگره درستی داشت، چرا که نمونه چندانی در دست نیست. ولی در نمونه سوسیالیستی آن، نخست شما
      نمی‌توانید به سادگی و مانند آمریکا زالو باشید و دست‌بالا، درآمد (=قدرت) معقولانه‌ای بیشتر از دیگران می‌توانید داشته باشید.


      دو آنکه، فرصت‌هایی که دولت در اختیار فرزندان دو خانواده پولدار و متوسط می‌گذارد یکسان هستند،
      هر دو تحصیلات رایگان (تا دانشگاه و به بالا) خواهند داشت، هر دو بر پایه کارکردی که از خود نشان
      می‌دهند شغل خود را بدست می‌آورند و هر اگر کسی در ضعیف‌ترین و فقیر‌ترین خانواده نیز به دنیا آمده
      باشد، با تلاش درست (و نه تلاشی قمارگونه مانند آمریکا) می‌تواند تا بالاترین مدارج موفقیت را بگذارند.

    12. 4 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (05-16-2011),folaani (02-22-2013),Ouroboros (05-16-2011),sonixax (05-16-2011)

    13. #7
      دفترچه نویس
      Points: 200,245, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Posting Award
      باید با تمامی‌
      قدرت پرچم اسلام
      را در غرب به زیر
      کشید.
       
      موفق
       
      Theodor Herzl آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      4,812
      جُستارها
      106
      امتیازها
      200,245
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,026
      از ایشان 11,876 بار در 4,433 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      28 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      ببینید هیچ کشوری ۱۰۰ درصد کپیتالیست نمی‌شود ، در همین آمریکا سیستم سوشال سکیوریتی برای افراد کهن سال و تمامی‌ خدماتی که دولت ارائه میدهد خود نشانی‌ از سوسیالیسم است ولی‌ بحث کاپیتالیسم در اندازه آن است، مثلا من مخالف سیستم بیمه‌ درمانی آمریکا هستم، در آمریکا ممکن است بخاطر مریض شدن و خرج دارمان تمامی‌ خانه و زندگی‌ خود را از دست بدهید، ولی‌ در کانادا به این گونه نیست، البته جمعیت کانادا ۱/۱۰ آمریکا هست و مسلما سیستم بیمه‌ عمومی‌ در آمریکا غیر قابل اجرا هست ، پس مثلا افرادی که توانایی مالی دارند باید برای خودشان بیمه‌ بخرند و افرادی که ندارند دولت به آنها کمک کند که از شرکت‌های خصوصی بیمه‌ مورد نظر را بخرند ، یعنی‌ آن چیزی که پرزیدنت اوباما ارائه داده است. ولی‌ مثلا اینکه کسی‌ تمامی‌ عمر خود در خانه بشیند و با پول مالیات من بخورد و بخوابد قابل قبول نیست. در ضمن لی آف شدن هم اصلا ربطی‌ به سیستم سوشال دولت ندارد ، شما زمانی‌ که کار می‌کنید ، هر ماه یک پولی‌ را از حقوق شما به عنوان پول بیمه‌ بیکاری بر می‌دارند ، وقتی‌ که آن شرکت دیگر به شما احتیاج نداشت ، تا مدت زمانی‌ بخشی از حقوق شما را میدهند تا کار جدید پیدا کنید ، ربطی‌ نیز به دولت ندارد. در آخر هم بگویم این سخن نابخردانه که باید که ثروت باید به صورت مساوی تقسیم شود مایه اشکال است. به عنوان مثال چرا شخصی‌ که ۲۰ سال زمان گذاشته , روز و شب درس خوانده تا یک متخصص پزشکی‌ شود باید با یک لوزر سوشال بگیر که از پول مالیات مردم الکل و سیگار خود را تامین کرده سهم برابر در ثروت ببرد؟
      "A Land without a People for a People without a Land"



    14. 2 کاربر برای این پست سودمند از Theodor Herzl گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (05-16-2011),folaani (02-22-2013)

    15. #8
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی shinbet نمایش پست ها
      ببینید هیچ کشوری ۱۰۰ درصد کپیتالیست نمی‌شود ، در همین آمریکا سیستم سوشال سکیوریتی برای افراد کهن سال و تمامی‌ خدماتی که دولت ارائه میدهد خود نشانی‌ از سوسیالیسم است ولی‌ بحث کاپیتالیسم در اندازه آن است، مثلا من مخالف سیستم بیمه‌ درمانی آمریکا هستم، در آمریکا ممکن است بخاطر مریض شدن و خرج دارمان تمامی‌ خانه و زندگی‌ خود را از دست بدهید، ولی‌ در کانادا به این گونه نیست، البته جمعیت کانادا ۱/۱۰ آمریکا هست و مسلما سیستم بیمه‌ عمومی‌ در آمریکا غیر قابل اجرا هست ، پس مثلا افرادی که توانایی مالی دارند باید برای خودشان بیمه‌ بخرند و افرادی که ندارند دولت به آنها کمک کند که از شرکت‌های خصوصی بیمه‌ مورد نظر را بخرند ، یعنی‌ آن چیزی که پرزیدنت اوباما ارائه داده است. ولی‌ مثلا اینکه کسی‌ تمامی‌ عمر خود در خانه بشیند و با پول مالیات من بخورد و بخوابد قابل قبول نیست. در ضمن لی آف شدن هم اصلا ربطی‌ به سیستم سوشال دولت ندارد ، شما زمانی‌ که کار می‌کنید ، هر ماه یک پولی‌ را از حقوق شما به عنوان پول بیمه‌ بیکاری بر می‌دارند ، وقتی‌ که آن شرکت دیگر به شما احتیاج نداشت ، تا مدت زمانی‌ بخشی از حقوق شما را میدهند تا کار جدید پیدا کنید ، ربطی‌ نیز به دولت ندارد. در آخر هم بگویم این سخن نابخردانه که باید که ثروت باید به صورت مساوی تقسیم شود مایه اشکال است. به عنوان مثال چرا شخصی‌ که ۲۰ سال زمان گذاشته , روز و شب درس خوانده تا یک متخصص پزشکی‌ شود باید با یک لوزر سوشال بگیر که از پول مالیات مردم الکل و سیگار خود را تامین کرده سهم برابر در ثروت ببرد؟
      کاپیتالیسم در هیچ شکلی، هرگز خوب نیست. چون در هر صورت به نابرابری می‌انجامد. حتی سوسیالیستی‌ترین و رام‌ترین اشکال سرمایه‌داری، مثل کشورهای اسکاندیناوی بازهم از اختلاف طبقاتی رنج می‌برند، تنها تفاوت اینجاست که سطح زندگی طبقات پائین جامعه آنقدر ارتقاع پیدا کرده که مثل آمریکا نفرت‌انگیز و تهوع‌آور نباشد.

      دو راه بیشتر ندارید، یا بپذیرید که ثروت چیزی‌ست الهی، که آدم ثروتمند برپایه‌ی فرموده‌ای از آسمان صاحب آن شده، یا اینکه ثروت باید برمبنای خدماتی که یک شخص به جامعه می‌رساند تقسیم بشود، کارگران تنها جزء عیناً ضروری ِ روند تولید هستند، سرمایه‌دار فقط ابزار تولید را در اختیار کارگر می‌گذارد، از تولید تا مصرف(بله، حتی مصرف‌کنندگان اصلی هم مردم عادی هستند نه سرمایه‌داران)فقط نیروی کار است که نقشی حقیقی و عینی ایفا می‌کند، اما وقت جمع کردن سود 90% آن به صاحب ابزار تولید تعلق می‌گیرد 8% می‌شود سهم دولت(مالیات)2% به بازیگر اصلی می‌رسد. و جدا از این منطق(نه پیرو آن)، 80% جامعه‌ی آمریکا «قطعا» سهمی به مراتب بیشتر از 15% در ثروت آن کشور دارد، یعنی سهمی که در بوجود آمدن آن ثروت داشته، بدون ِ حتی یک ذره تردید(نه برای من، نه برای شما، نه برای اراذل وال استریت، نه برای نوام چامسکی)، به مراتب درجات بیشتر از 15% بوده. این یک ایراد تقسیم نابرابر ثروت است. ایراد دیگر اینست که در کاپیتالیسم ثروت برابر با مستقیم‌ترین، کنترل‌نشده‌ترین و وسیع‌ترین شکل موجود از قدرت در سیستم‌های مدرن است، کمتر چیزی را با پول نمی‌شود خرید. در نتیجه ثروت بیشتر یعنی قدرت بیشتر، ثروت نابرابر یعنی قدرت نابرابر، یعنی دموکراسی همانطورکه مارکس می‌گفت اکثریتی از جامعه را فقط در ارتباط با سیاست به آزادی‌های مشخص رسانده، در عرصه‌ی اجتماعی زاییده، آنهم سه قلو! یک ایراد دیگر تقسیم نابرابر ثروت اینست که تقسیم نابرابر موقعیت‌ها هم هست، پس «کشور فرصت‌ها» می‌شود پشم، کشک و زرشک.

      یک چیزی بیرون از بحث: آنقدر سینه‌چاکان سرمایه‌داری اینرا برای خودشان تکرار کردند باورشان شده که لیاقت ِ هرکس به اندازه‌ی توانایی‌های اوست! سپوختن به و آویزانی از یکی از احکام کمونیستی، مبنی بر « از هرکس به اندازه‌ی توانایی‌اش، به هرکس به اندازه‌ی نیازش» تبدیل شده به «به هرکس به اندازه‌ی توانایی‌اش»، و بخش دوم با خشونت تمام حذف شده.

      این به طرزی وحشتناک و در عین حال مضحک شبیه به استدلال نازی‌ها برای قتل عام عقب‌ماندگان‌ ذهنی و بیماران روانی‌ست(«1. سودی برای جامعه ندارند، 2. هزینه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی به جامعه تحمیل می‌کنند، 3. پس باید بسوزانیمشان!).. تنها تفاوت اینست که بخش سوم با «به حال خودشان بگذاریم» عوض شده. در یک جامعه‌ی انسانی(یا حتی نیمه حیوانی!)، اعضای قوی‌تر از اعضای ضعیف‌تر حمایت می‌کنند، نه آنکه آنها را بدرند. جامعه نسبت به تمام اعضای خود مسئول است، و باید در جهت اعتلای سطح زندگی همه‌ی آنها گام بردارد نه فقط بعضی از آنها. هیچکس بخاطر داشتن بیست امتیاز بالاتر در تست آی‌کیو مولتی میلیاردر نمی‌شود و هیچکس بخاطر فیل شدن در امتحانات نهایی نمی‌رود قاچاقچی اسلحه بشود. اگر ضعفی در بخشی از جامعه هست، همه‌ی تقصیر آن به گردن همان جامعه است. کار یک جایی(مثلا در تقسیم 37% ثروت میان 1% بالای جامعه)ایراد داشته گتوهای سیاه‌پوستان بوجود آمده. این حرفها در آمریکای خرافات‌زده و مذهبی البته در دسته‌ی مالیخولیا طبقه‌بندی می‌شود، اما در «اروپای منفور» جزو بدیهیات است.
      زنده باد زندگی!

    16. 3 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (05-16-2011),folaani (02-22-2013),Mehrbod (05-16-2011)

    17. #9
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      سرمایه‌دار فقط ابزار تولید را در اختیار کارگر می‌گذارد
      بدون ابزار تولید ، کاری هم نیست ، در آمدی هم نیست ، کشوری هم نیست ، جامعه ای هم نیست .

      شرمنده که باید دوباره شوروی را یاد آور شوم - البته حادثه اتمی چرنوبیل هم نمونه خوبی است که 100% اش به خاطر همین افکار چپکی بود .

      حقیقت این است که سرمایه دار برای حفظ و افزودن بر سرمایه اش تلاش میکند و این باعث میشود رقابت بوجود بیاید و رقابت باعث پیشرفت تکنولوژی و بالا رفتن سطح کیفی محصولات تولیدی میشود .
      و زمانی که این داستان نباشد ، کون لق مردم - همینی که هست . نیروگاه هسته ای میسازیم و به جای استفاده از تکنولوژی های روز و مصالح نسوز - می آییم و آت و آشغال سر هم میکنیم و یک بیسواد الدنگ که به دولت کمونیستی خوش خدمتی کرده را میگذاریم سرپرست نیروگاه که با توان پایین و آب کم راکتور را تست کند که راکتور منفجر بشود و نه تنها یک ملت ، بلکه چندید کشور را به لجن بکشیم ! و فراموش میکنیم که همان انرژی هسته ای و تکنولوژی لازم اش از سرمایه داری متولد شده نه از کمونیسم و سوسیالیسم و عقاید دوزاری چپی ها !

      شما فراموش کرده اید زمانی که رقابت نباشد ، تنها گروه های صنعتی یک کشور اتوموبیلی به مردم تحویل میدهند که خود به خود آتش میگیرد !

      یا فراموش کرده اید زمانی که سرمایه داری نباشد لوکس ترین اتومبیلی که مردم میتوانند سوار شوند لادا است !

      یا فراموش کرده اید در جامعه ای که شما ایده آل میخوانیدش حتی بشقابها و قابلمه و ... هم شراکتی است (یک چیزی شبیه کمپ های پناهندگی) - هنوز که هنوزه از این مدل ساختمانها در ته مانده های خدا بیامرز شوروی که نماد و مظهر همیشگی عقاید چپی هاست به چشم میخورد و مردمی که به مارکسیسم آری گفتند هنوز که هنوزه دارند تاوان آری گفتنشان را میدهند .
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    18. 2 کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (05-16-2011),folaani (02-22-2013)

    19. #10
      دفترچه نویس
      Points: 200,245, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Posting Award
      باید با تمامی‌
      قدرت پرچم اسلام
      را در غرب به زیر
      کشید.
       
      موفق
       
      Theodor Herzl آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      4,812
      جُستارها
      106
      امتیازها
      200,245
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,026
      از ایشان 11,876 بار در 4,433 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      28 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      به قول مرحوم چرچیل : " کاپیتالیسم تقسیم نا مساوی خوبیهاست ولی‌ سوسیالیسم تقسیم مساوی بدبختی ها."

      یک چیز جالب که دوباره به ذهنم رسید یک شباهت دیگر کمونیست‌ها و اسلام گرایان است و آن اینکه هر دو می‌گویند یک نمونه کامل و خوب حکومت مورد نظرشان تا کنون وجود ناداشته است و هرچه مثل می‌زنیم می‌گویند آن حکومت اسلامی نیست و یا سوسیالیستی نیست. در مورد تفاوت‌های آنها نیز چیزی به ذهنم نرسید!( حال این را در نظر داشته باشید که مخلوط ۲ انگل سوسیالیسم و اسلامیسم میشود مجاهدین خلق)، به هر حال....

      چندین مساله در صحبت‌های دوستان ضدّ آمریکا دیدم که یک توضیح کوتاهی‌ می‌دهم. اولا در مورد تقسیم ثروت بنا‌ بر ارائه خدمات: نگاه چپی‌ها هنوز به همان سیستمی‌ است که یک کارخانه‌‌ وجود دارد و چندین کارگر مظلوم در زیر دست یک کار فارمای ظالم مشغول به کار هستند و او پول آنها را میخورد. خوب حالا این را داشته باشید و من یک مثال میزنم. یک برنامه کامپیوتری بود که چند سال پیش دولت کانادا یک متخصص را رسما از چین دعوت کرد به کشور تا در آن مورد برای آنها کار کند چون در تمام کشور و حتی آمریکا نیز کسی‌ آن برنامه را بلد نبود، این شخص نیز برای هر ساعت کار چندین هزار دلار پول می‌گرفت. خوب خدمات این شخص بیشتر است و یا یک کارگری که روزی ۱۶ ساعت بیل میزند؟ این شخص را نیز حساب کنید که در ۵ سال آینده با پیدا کردن سرمایه‌ای که محصول کار و فکرش بوده یک شرکتی میزند که ۲۰ نفر دیگر را که در اندازه او تحصیل نکردند را صاحب کار می‌کند و باز این فرصت مساوی برای آن زیر دست‌ها نیز هست که به درجه او برسند. مشکل سرمایه این آقا چیست؟ آیا وقتی‌ این سرمایه به دست دولت بیفتد عدالت بر قرار میشود؟

      هر روز هم این را می‌شنویم که سرمایه داری رو به سقوط است! اولا این کمونیسم بود که با دستان توانمند آمریکا و رهبری رونالد ریگان و همراهی جبهه غرب شکست خورد و نه سرمایه داری ، اسلام گرایی نیز به زودی از آمریکا و جبهه غرب شکست خواهد خورد که کشته شدن بن لادن یکی‌ از نشانه‌های آن بود. آن وقت نیز چپی‌ها و مسلمانان میتوانند با هم روضه حضرت رقیه بخواهند
      "A Land without a People for a People without a Land"



    20. 3 کاربر برای این پست سودمند از Theodor Herzl گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (03-17-2012),folaani (02-22-2013),sonixax (05-19-2011)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 3 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 3 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. گفتگو پیرامون فمینیسم
      از سوی shirin در تالار زنامرد
      پاسخ: 516
      واپسین پیک: 03-29-2020, 07:36 PM
    2. گفتگو پیرامون فمینیسم
      از سوی shirin در تالار هماندیشی
      پاسخ: 161
      واپسین پیک: 03-15-2013, 08:51 PM
    3. مازوخیسم / سادیسم / لذت‌جویی و ...
      از سوی yasy در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 6
      واپسین پیک: 01-20-2013, 08:03 PM
    4. جایگاه فرهنگی ملت ایران در مقایسه با ملل دیگر
      از سوی Nocturne در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 8
      واپسین پیک: 09-12-2012, 11:17 PM
    5. سکولاریسم و روشنفکر دینی
      از سوی Russell در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 27
      واپسین پیک: 09-12-2012, 07:00 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •