گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
تعریف دوم شما هنوز کامل نیست. تعریف درست می‌شود:



که ما هم به قادر مطلق یک خسته نباشید می‌گوییم، چراکه ما می‌توانیم سنگ مذکور را درست کنیم (پس درست کردن چنین سنگی در جهان شدنی
است و در دسته کارهای شُدنی و عملی می‌رود) و قادر بنابگفته مطلق نمی‌تواند، چون برایش حتی شدنی هم نیست و با انجام آن دوچار پارادوکس می‌شود!






روشن است که قادر مطلق باید ابر-گردآیه همه گرد‌آیه‌های دیگر باشد، اگرنه که قادر مطلق نخواهد بود،
بلکه تنها قوی‌ترین و قدرتمندترین و دارای بزرگترین گردآیه از کارهایی که به آن تواناست خواهد بود:
  • بیشترین قدرت ≠ قدرت مطلق





خوب شما هم به s2 و گردآیه آدمی نگاه کنید. ما هم قادر به انجام همه کارهای گفته شده در گردآیه خود هستیم، اکنون که چه، ما هم قادر مطلق می‌شویم؟
1. تعریف اول کامل است، کاری که برای خودش ممکن است جزء همان کارهای ممکن است، تعریف نخست میگوید قادر مطلق هرچه تناقض امیز نباشد میتواند انجام دهد.
2.باز تعریف خودتان را فریاد زدید، ما تعریف خودمان را داریم که گفتیم.
3. خیر، انسان فعلا توانای مطلق نیست، مثلا اگر انسان بتواند به نپتون سفر کند هیچ تناقضی پیش نمی آید، ولی فعلا نمی تواند.