کوروش جان سخنان شما و سیر آنها حقیقتا شگفت انگیز است! بگذارید با وجود سخن شما یک گیر به آن بدهیم چراکه بنظر من نگرش شما شایع است و پرداختن به آن ارزشش را دارد.
شما ابتدا گفتید هر مردی به همان اندازه که احتمال دارد متجاوز نباشد احتمال دارد متجاوز باشد (ِیعنی احتمالش 50-50)، بعد از آن که با پاسخ دوستان خودتان هم تا حدی متوجه عجیب و غریب بودن و ابعاد آن گفتید که ترس خانمها [از تجاوز مردان] منطقیست (احتمالا منظورت این بوده که شرط احتیاط لازم است)، استدلالی که مبنایش با استدلال قبلی کاملا متفاوت است.البته لازم به یادآوری ست که عینا همین استدلال هم برای متجاوز بودن زنان قابل انجام است (چرا که اصلا میزان احتمال در سخن شما اهمیت ندارد و میگویید همینکه احتمال آن صفر نیست کافی ست حتی اگر 1 در 10000 باشد)
چیزی که در سخن شما غایب است قائل شدن ارزش انسانی برای مردان (انسان) است. این استدلال شما تنها مربوط به مسالهیِ جنسیتی نیست، هر فرد چه مرد یا زن در این خطر قرار دارد که قربانی ِ تجاوز جنسی، سرقت، قتل، آدمربایی، کلاهبرداری و... شود، مساله این است که اگر برخورد منطقی در زندگی روزمره با انسانها دزد و قاتل و متجاوز و... فرض کردن آنها و برخورد با آنها بر این مبناست، در چنین رویکردی منطقیست که یک لولهیِ اسلحهیِ آماده را بسمت هرکسی که میبینیم نشانه رویم و آمادهیِ شلیک باشیم، حتی اگر آن فرد دوست یا عضوی از خانوادهیِ ما باشد.
اساسا در چنین منشی چیزی بنام احترام و ارزش برای سایر انسانها معنایی ندارد. اما میدانیم که حقیقتا اینگونه نیست و در عرصهیِ دیگر در زندگی اجتماعی چنین خبری نیست و تنها در شرایط مرد در برابر زن، سیاه در برابر سفید، فقیر در برابر ثروتمند است که چنین استدالالهای محافظه کارانهای را برای ماستمالی کردن (rationalizing) این برخوردها و رفتارها میشنویم. توجه کنید سخن من در رابطهیِ استفادهیِ پارانوئیدگونه و افراطی از این استدلال "دفع خطر احتمالی" (بقول دوستان مسلمان) برای مواردی خاص است و نشان دادن آنچه بطور سیستماتیک در جامعه با چنین استدلالهایی نادیده گرفته میشود یا بهتر بگویم لاپوشانی میشود، وگرنه در مورد لزوم احتیاط (و نه بیاحترامی، و حتی استفاده از خشونت در برابر دیگر انسانها) میشود دراینباره بحث بسیار کرد و من هم از آنجا که شکاک هستم تا حد زیادی با آن موافقم.