1-حقیقتش شنیدن این سخنان از دهان فردی که مخالف هرگونه فعالیت اجتماعی-سیاسی ست و معتقد است هرکس باید گلیم خود را از آب بیرون بکشد میتواند قابل درک است ولی گمان نمیکردم به شما که اینجا در "قشون کشی" بر علیه دین و اسلامستیزی ظاهرا با ما همسو هستید نیاز به توضیح باشد.
2-در لیبرال دموکراسی هم نژادپرستی میتواند براحتی وجود داشته باشد، چنانچه که پس از جنگ داخلی آمریکا و لغو بردهداری در تصحیح قانون اساسی هم ظاهرا باید داستان تمام میشد ولی میدانیم که نشد.
3-بحث ما هم مشخصا هم جنبهیِ اخلاقی دارد و هم حقوقی، ولی گویا منظور این است که ما باید رجوع کنیم به مرجعیت و اینکه مسئولان و حقوقدانان و فیلسوفان اخلاق در مراکز آکادمیک کارشان را بلد هستند، در یک جامعهیِ لیبرال دموکرات در چهارچوب قانون همه چیز درست است و خارج از آن نادرست و ایراد اعتراض به آن هم بچه بازی و نق زدن و ...؛ من نمیدانم چطور ادعا میکنید اینها برچسب است؟ اینها بیان صادقانهیِ درک من است از آنچه نوشتید. برای همین میگویم اندکی پیرامون دیدگاه اخلاقی خود دراینباره بگویید، بنابراین شما میتوانید برای شرکت در بحث برای بی اهمیتی کل موضوع بحث کنید یا برای غلط بودن سخن ما از نگر اخلاقی. همچنین من اینطور میبینم که دلیل چرند دانستن ایرادات ما همان است که دلیل مخالفت شما با اهمیت ایرادات دوستان چپ است، برای همین دلیل بیمعنی بنظر رسیدن سخن ما را بدیهی تلقی شدن این باور است که تمام بحثهای اخلاقی و بیعدالتیهاا با برپایی لیبرال دموکراسی حل میشوند و برای همین به ما روند مشروعیت حکومت و قانون را در سیستم مورد نظر آدرس میدهید نه اینکه با ما دربارهیِ بیعدالتیها در قوانین و جامعه با ما وارد بحث شوید، باقی بحثها میشود بحث حقوقی و فرعی و البته نیازمند تخصص. من گمان میکنم در صورت قبول سخن شما سخن شما تمام بحثهایی که در اینجا بعد اخلاقی یا حقوقی دارند شایستهیِ تعطیل شدن هستند چرا که ما صلاحیت لازم آنرا نداریم.

















































پاسخ با گفتآورد