فرض كنيد جنگي به راه افتاده
دسته اي در ميان غير نظاميان سنگر گرفته اند و حاضر نيستند اين جنگ را پايان دهند ، ادامه ي اين جنگ هم به جز كشت و كشتار چيزي ندارد ، در عين حال ميشود با بمباران كردن آن منطقه و نابودي همه چيز به اين جنگ پايان داد ، خوب به نظر شما اگر به فرض مثال آن ١٠٠٠٠ نفر غير نظامي به همراه كساني كه حاضر به پايان دادن جنگ نيستند كشته شوند و در قبالش امنيت و بقاي ميليونها نفر تضمين شود ، آيا كشتار آن جمعيت غير اخلاقي است ؟
از نظر من كه مطلقن اخلاقيست مشروط بر اينكه مانند هيروشيماي ژاپن تا ١٠ نسل بعد به خاطر آن حمله كشته نشوند ، يعني كشتار فقط مقطعي باشد .
در مورد پيروان يك دين هم همينگونه است ، يعني اگر رفتارشان باعث شود امنيت بقيه به خطر بيوفتد و رفتارشان در دراز مدت كشته هاي فراواني به جا گذارد ، كشتارشان براي نجات جان بقيه غير اخلاقي نيست .
فيلم هم دقيقن داشت همين رو نشون ميداد . يعني هدف نجات دادن زمين به عنوان يكي از ناياب نرين سياره ها با شرايطي خاص براي زندگي از دست انسانها بود . دست آخر هم وقتي كيانو ريوز به اين نتيجه رسيد كه انسانها اصلاح شدني هستند با قرباني كردن خودش جلوي نابودي نسل بشر رو گرفت .